How To Correct Your English By Yourself To Get Fluent Faster

YouTube see how we're doing hello out there  if you can see this we're here for another  

YouTube ببینید ما در حال انجام سلام هستیم اگر می‌توانید این را ببینید، ما اینجا هستیم برای

live video we'll give YouTube a moment see how  we're doing it looks like we're in all right

ویدیوی زنده دیگری، لحظه‌ای به YouTube می‌دهیم ببینیم چگونه  آن را انجام می‌دهیم، به نظر می‌رسد که در وضعیت فوق‌العاده هستیم

fantastic and let's make sure this is working okay  I am Drew Badger the founder of englishanyone.com  

و مطمئن شویم خوب کار می کند. من درو بجر هستم، بنیانگذار englishanyone.com

and the English fluency guide welcome to another  live video here all right let's get the camera  

و راهنمای تسلط انگلیسی به ویدیوی زنده دیگری خوش آمدید اینجا خیلی خوب، بیایید دوربین را

looking good okay all right uh today we're  going to talk about how to correct your own  

خوب به نظر برسانیم، بسیار خوب، امروز می خواهیم درباره نحوه تصحیح ویدیوی خود صحبت کنیم.

mistakes uh and so this is a much faster way to  get fluent than trying to wait for a teacher to  

اشتباهات، و بنابراین، این روشی بسیار سریع‌تر برای مسلط شدن است تا اینکه منتظر بمانید تا معلم

correct you it's nice uh if you do have someone  but most people don't and even if you do have a  

شما را اصلاح کند، خوب است اگر کسی را دارید، اما بیشتر مردم ندارند و حتی اگر

teacher it's probably infrequently maybe you could  live around native speakers uh like me so I have  

معلمی دارید، احتمالاً به ندرت ممکن است شما باشید. می‌توانم در اطراف افراد بومی زندگی کنم، مثل من، بنابراین من

native speakers around me but even my  own wife will not correct my like any  

صحبت‌های بومی را در اطرافم دارم، اما حتی همسرم هم مانند هر

mistakes I might make or questions I have  about Japanese so I'll ask her questions  

اشتباهی که ممکن است انجام دهم یا سؤالاتی در مورد ژاپنی داشته باشم، من را اصلاح نمی‌کند، بنابراین من از او سؤالات می‌پرسم

and she can't really help me uh so I have  to solve my own problems and this is how  

و او واقعاً نمی‌تواند کمک کند. من اوه پس من باید مشکلاتم را حل کنم و اینگونه

I get fluent so you can apply this same  oh my goodness this blue really sticks on

من مسلط می شوم، بنابراین شما می توانید همین را اعمال کنید. خدای من، این آبی واقعاً اینجا می ماند، بسیار

here all right

خوب، خوب، خوب، خوب، خوب، خوب، خوب، خوب، خیلی

all right let's get started all right nice to see  everybody out there uh if you are here and you can  

خوب است که همه را در آنجا می بینیم. اینجا هستید و می‌توانید

hear me all right uh Dalia says Dear teacher I  come from STP STP I don't know what that flag is  

حرف مرا بشنوید، دالیا می‌گوید معلم عزیز، من از STP STP آمده‌ام، نمی‌دانم آن پرچم چیست.

I could barely see that STP let me know what that  is uh but anyway today we're going to talk about  

در مورد

again how to correct your own mistakes uh so as  I mentioned uh in the quick introduction to this  

مجدداً چگونه اشتباهات خود را اصلاح کنید، بنابراین همانطور که در مقدمه سریع این

video the basic idea is that it's much easier  if you are actively trying to correct your own  

ویدیو ذکر کردم، ایده اصلی این است که اگر فعالانه سعی کنید

mistakes by learning the right patterns before  you make them okay so we want you to actually  

اشتباهات   خود را با یادگیری الگوهای درست قبل از درست کردن آنها اصلاح کنید، بسیار ساده تر است. ما از شما می‌خواهیم که

correct your mistakes before you make them rather  than a kind of a typical approach where you don't  

اشتباهات خود را قبل از اینکه مرتکب شوید اصلاح کنید، نه یک نوع رویکرد معمولی که در آن شما

really understand what you're saying and then you  try speaking with people uh and then you make a  

واقعاً نمی‌دانید چه می‌گویید و سپس سعی می‌کنید با دیگران صحبت کنید و سپس

mistake and either they correct you or maybe you  discover later that you said the wrong thing uh  

اشتباه می‌کنید و یا آنها اصلاح می‌کنند. شما یا شاید بعداً متوجه می‌شوید که حرف اشتباهی زده‌اید

and that's where you start to struggle uh so  I I've experienced this myself many times as  

و این همان جایی است که شروع به مبارزه می‌کنید، بنابراین من خودم این را بارها به‌عنوان

a language learner for many years uh but once  I started being active about how I learn rather  

یک زبان‌آموز برای سال‌ها تجربه کرده‌ام، اما یک بار شروع به فعالیت در مورد نحوه یادگیریم کردم.

than being kind of passive and waiting for other  people to correct me and often people will be  

به جای منفعل بودن و منتظر ماندن از دیگران برای اصلاح من و اغلب مردم

even too polite to say anything so especially me  being in Japan I could speak really bad Japanese  

حتی خیلی مودب هستند که چیزی بگویند، بنابراین به خصوص من که در ژاپن هستم می‌توانم ژاپنی واقعاً بد صحبت کنم

and people would just say wow that Japanese is  really good so they're just being polite and  

و مردم فقط می‌گویند وای که ژاپنی واقعاً خوب است، بنابراین آنها. فقط مودب هستم و

it's nice and friendly and I understand that  but it's really a bad way to get Corrections  

خوب و دوستانه است و من این را می‌دانم، اما واقعاً راه بدی برای تصحیح

for your English uh or whatever language it  is you're learning uh so just to talk about  

انگلیسی شما یا هر زبان دیگری است که یاد می‌گیرید، پس فقط درباره آن صحبت کنید

that there should not be that long of a video  but if you have questions as we go or anything  

که نباید آنقدر طولانی صحبت کنید. ویدیو ، اما اگر در حال حاضر سؤالاتی دارید

even unrelated to today's topic I'll do my best  to answer those questions uh but I just wanted  

حتی غیرمرتبط با موضوع امروز، تمام تلاشم را می‌کنم برای پاسخ به آن سؤالات، اوه، اما من فقط می‌خواستم   در

to talk about this from uh more like the way you  learn languages uh natively so the way you learn  

مورد این موضوع صحبت کنم، بیشتر شبیه روشی که شما زبان‌ها را به صورت بومی یاد می‌گیرید، بنابراین به روشی که شما زبان را یاد می‌گیرید.

your native language and then thinking about how  you apply those same things to learning English  

زبان مادری خود را یاد بگیرید و سپس به این فکر کنید که چگونه همان چیزها را در یادگیری زبان انگلیسی به کار می‌برید،

so rather than trying to study rules you should  be looking at situations and what this means is  

بنابراین به جای تلاش برای مطالعه قوانین، باید به موقعیت‌ها نگاه کنید و این بدان معناست که

maybe you're interested in something uh or you  want to talk about um like a particular action  

شاید به چیزی علاقه دارید یا می‌خواهید درباره آن صحبت کنید. مانند یک عمل خاص

or a particular context or something happens like  what do you do when you order pizza or what do you  

یا یک زمینه خاص یا اتفاقی مانند وقتی پیتزا سفارش می‌دهید چه می‌کنید یا

do when you go to a park and and play or something  like that there's specific vocabulary for each of  

وقتی به پارک می‌روید و بازی می‌کنید چه می‌کنید یا چیزی شبیه به این که برای هر یک از این چیزها واژگان خاصی وجود دارد،

these things um but there's also a wide range  of vocabulary you can use and so so the more  

اما همچنین وجود دارد. طیف وسیعی از واژگانی که می‌توانید استفاده کنید و بنابراین، هرچه

examples you get of native speakers talking about  things the better you will feel about this so you  

مثال‌های بیشتری از صحبت‌کردن افراد بومی درباره چیزها به دست آورید، احساس بهتری در این مورد خواهید داشت، بنابراین

get specific situation situational vocabulary but  you can also learn specific grammar and get those  

واژگان موقعیتی خاص را دریافت می‌کنید، اما همچنین می‌توانید دستور زبان خاصی را یاد بگیرید و آن

patterns as well so usually what happens when  you're learning your native language is you're  

الگوها را نیز دریافت کنید. معمولاً وقتی زبان مادری خود را یاد می‌گیرید این است که در

not actually speaking with people most of the  time I mean some people might do that but most  

واقع بیشتر اوقات با مردم صحبت نمی‌کنید، منظورم این است که برخی افراد ممکن است این کار را انجام دهند، اما بیشتر

people are either just doing work by themselves  or maybe they have to write something or something  

افراد یا فقط خودشان کار را انجام می‌دهند یا شاید باید چیزی یا چیزی بنویسند.

like that but usually they're getting input from  other sources so they're watching movies and TV  

مانند آن، اما معمولاً آنها از منابع دیگر ورودی دریافت می‌کنند، بنابراین در حال تماشای فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی هستند

shows or they're reading blogs or newspapers or  something uh and you're not actually repeating  

یا در حال خواندن وبلاگ‌ها یا روزنامه‌ها یا چیزی هستند و شما در واقع چیزی را تکرار نمی‌کنید

anything or saying anything back to that media so  if I'm watching uh a TV show or even you watching  

یا چیزی به آن رسانه نمی‌گویید، بنابراین اگر من "من در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی هستم یا حتی شما در حال تماشای

this video right now you're not repeating anything  well you could be I suppose but you're not really  

این ویدئو هستم، شما هیچ چیزی را تکرار نمی کنید، فکر می کنم شما می توانید

having a conversation with me you're listening  to my input and if I'm speaking correctly then  

با من صحبت کنید، شما به نظرات من گوش می دهید و اگر من هستم اگر درست صحبت کنید

you're getting an example of correct input okay so  instead of trying to think about practice as like  

شما نمونه‌ای از ورودی صحیح دریافت می‌کنید، بنابراین  به جای اینکه در مورد تمرین فکر کنیم مانند

we we kind of learn something to a a limited or  low or very small degree so I I get like a grammar  

ما چیزی را در حد محدود یا کم یا بسیار کم یاد می‌گیریم، بنابراین من مانند یک

rule or a simple sentence structure and try to  repeat that again and again what you should be  

قانون گرامر   یا ساختار جمله ساده می‌شوم. و سعی کنید بارها و بارها تکرار کنید کاری که باید

doing is spending a lot more time getting more  input um so I'll talk about that in this video  

انجام دهید این است که زمان زیادی را صرف دریافت اطلاعات بیشتر کنید، بنابراین در این ویدیو در مورد آن صحبت خواهم کرد

just go through chat make sure I haven't missed  any questions uh but that is the subject for today  

فقط از طریق چت بروید مطمئن شوید که هیچ سؤالی را از دست نداده ام، اما این موضوع امروز

all right nice to see people over there are  Marco trano nice to see you there for the  

خیلی خوب است که مردم را در آنجا می‌بینم مارکو ترانو خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم برای

lessons kzi Masa Armando how's it going  everything is going fine hi sir fod from  

درس‌ها kzi Masa Armando چطور پیش می‌رود همه چیز خوب پیش می‌رود سلام آقا فود از

India SEMA I can't read I can only read stoner  with that Korean over there hello Mund hello  

هند SEMA من نمی‌توانم بخوانم من فقط می‌توانم با استونر بخوانم. اون کره ای اونجا سلام موند سلام

from Angola from America STP sa Tom and Prince ah  the island okay I got you uh Mario hello Lars MO  

از آنگولا از آمریکا STP sa تام و پرنس آه جزیره باشه من تو رو فهمیدم اوه ماریو سلام لارس MO

morning morning is that supposed to be morning  morning star Morning Star Alonso best teacher  

صبح صبح قراره صبح باشه ستاره صبح آلونسو بهترین معلم

ever you're too kind uh Dion Dion is I'm am I  pronouncing that correctly hello I'm Brazilian  

همیشه تو خیلی مهربونی دیون دیون است من درست تلفظ می‌کنم سلام من برزیلی هستم

hello uh teacher mint water over there yes I do  have my my big jug my big bottle of mint water  

سلام معلم آب نعناع آنجا بله من دارم  کوزه بزرگم را دارم بطری بزرگ آب نعناع

we'll see how long I go I don't think this will  be another like hour and a half video but we'll  

می‌بینیم چقدر می‌روم، فکر نمی‌کنم این یک ویدیوی یک ساعت و نیم دیگر خواهد بود، اما ما خواهیم

see thanks for everything that's my goat the  goat look at that uh and Wellington Professor  

دید با تشکر برای همه چیزهایی که بز من است، بز به آن نگاه کنید و پروفسور ولینگتون

from sa Pao Brazil okay nice to see everybody  there all right uh so again the subject of  

از سا پائو برزیل خیلی خوب است که همه را آنجا می‌بینم خیلی خوب، پس دوباره موضوع

this video is more about Active Learning rather  than learning something to a shallow degree and  

این ویدیو است. بیشتر در مورد یادگیری فعال است به جای یادگیری چیزی به میزان کم و

not being able to use it fluently so there are  basically two ways uh there are actually many  

عدم توانایی استفاده روان از آن، بنابراین اساساً دو راه وجود دارد، واقعاً راه‌های زیادی وجود دارد،

ways but we'll just talk about the two main  ideas about improving uh and these are things  

اما ما فقط در مورد دو ایده اصلی درباره بهبود صحبت خواهیم کرد و اینها عبارتند از: کارهایی   که

you can do all by yourself so the first one uh  as I just mentioned we have different situations

می‌توانید همه را خودتان انجام دهید، بنابراین اولین مورد، همان‌طور که قبلاً اشاره کردم، ما موقعیت‌های متفاوتی داریم

uh and then we have uh like  specific grammar structures  

و سپس ساختارهای دستور زبان خاصی داریم

like we're looking for for like how to  say a particular thing uh but you could  

مانندی که به دنبال آن هستیم مانند نحوه گفتن یک چیز خاص، اما شما می‌توانید   از

use this in really many different  situations uh so we'll talk about

این استفاده کنید در موقعیت‌های بسیار مختلف، اوه، ما در مورد

grammar or we'll just say sentence sentence

گرامر صحبت می‌کنیم یا فقط

structures all right so I'm going to  describe this in the way I do it for  

ساختار جمله جمله را درست می‌گوییم، بنابراین من می‌خواهم این را به روشی که برای

learning Japanese uh and so when I think about  like anything I'm trying to learn as a learner  

یادگیری ژاپنی انجام می‌دهم توصیف کنم و به همین دلیل وقتی به هر چیزی فکر می‌کنم من سعی می کنم به عنوان یک یادگیرنده ژاپنی یاد بگیرم،

of Japanese uh I might get an example or  I might be in a conversation and I hear  

ممکن است مثالی بیاورم یا ممکن است در یک مکالمه باشم و

something and I don't quite understand it I  can't understand it from the context maybe  

چیزی بشنوم و کاملاً آن را درک نکنم، نمی توانم آن را از زمینه درک کنم، شاید

I will I will like note that uh we can  use this is a very good uh phrase here

مثلاً توجه داشته باشید که اوه ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم، این یک عبارت خیلی خوب است، اینجا

a mental note so instead of taking a physical  note like I write a note down on a notepad I  

یک یادداشت ذهنی است، بنابراین به جای یادداشت فیزیکی، مثلاً یادداشتی روی دفترچه یادداشت می‌نویسم، می‌گیرم

take so we can say take a mental note so I  note something in my mind like oh that was  

تا بتوانیم بگوییم یک یادداشت ذهنی بگیر تا چیزی را در یادداشت خود یادداشت کنم. ذهنی مانند اوه،

some interesting grammar or I didn't know that uh  you know vocabulary could be used in a particular  

دستور زبان جالبی بود یا نمی‌دانستم که اوه، واژگان را می‌توان به روشی خاص استفاده کرد،

way so I take a mental note of something and  then after I get that information then I can  

بنابراین من چیزی را یادداشت ذهنی می‌کنم و بعد از اینکه آن اطلاعات را به دست آوردم، می‌توانم

start applying these particular things and I think  okay what are we talking about and then is it like  

شروع به استفاده از این موارد خاص کنم و من فکر می‌کنم خوب در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم و بعد آیا

a particular grammar structure uh and you can  you can kind of put vocabulary in this uh as  

ساختار گرامر خاصی است و شما می‌توانید به نوعی واژگان را در آن قرار دهید و

well the the basic point is are you focusing on  a specific vocabulary you want to learn uh like  

نکته اساسی این است که آیا روی واژگان خاصی تمرکز می‌کنید که می‌خواهید یاد بگیرید.

individual words and phrases or are you talking  about like a a sentence structure which is like  

کلمات و عبارات منفرد یا در مورد آن صحبت می کنید مانند ساختار جمله ای که شبیه

some kind of grammar so if I think I wish I would  have done something so if I hear that from someone  

نوعی دستور زبان است، بنابراین اگر فکر می کنم کاش کاری انجام می دادم، بنابراین اگر آن را از کسی بشنوم

like oh that's an interesting like I wish I would  have maybe it sounds a little bit difficult for  

مثل اوه، جالب است، ای کاش انجام می دادم شاید برای من کمی سخت به نظر می رسد،

me I have to think about that I wish I would have  so I'm at first trying to think about really what  

باید به آن فکر کنم که ای کاش می توانستم این کار را می کردم، بنابراین در ابتدا سعی می کنم به این فکر کنم که واقعاً

the situation is and you'll notice that these are  connected um so in the case of something like I  

وضعیت چگونه است و شما متوجه خواهید شد که اینها در مورد چیزی به هم مرتبط هستند. مثل اینکه

wish I would have then I'm thinking okay first of  all what what is the person trying to say so I'm  

کاش می‌کردم، پس اول از همه به این فکر می‌کنم که او چه چیزی می‌خواهد بگوید، بنابراین من

in a conversation and and someone is talking to me  and they say oh I wish I would have turned off my  

در یک مکالمه هستم و کسی با من صحبت می‌کند و آنها می‌گویند اوه، ای کاش من خودم را خاموش می‌کردم.

uh light this morning so they left their house  and they forgot to do something so and I'm I'm  

امروز صبح روشن شد، بنابراین آنها خانه خود را ترک کردند و فراموش کردند کاری را انجام دهند و من

looking at them even if I don't understand all of  those words I'm thinking what's happening in this  

به آنها نگاه می کنم، حتی اگر همه آن کلمات را درک نکنم، به این فکر می کنم که در این موقعیت چه اتفاقی می افتد،

situation so you see these are all still connected  grammar is still connected with situations and  

بنابراین می بینید که اینها هستند همه گرامرهای هنوز متصل هنوز با موقعیت‌ها مرتبط هستند و

situations are still expressed with grammar but  uh it's just how you think about these so again in  

موقعیت‌ها هنوز با دستور زبان بیان می‌شوند، اما این دقیقاً این است که شما در مورد آنها فکر می‌کنید، بنابراین دوباره در

this example I'm I'm hearing a specific sentence  structure I wish I would have let me write this  

این مثال، دارم ساختار جمله‌ای خاص را می‌شنوم، ای کاش اجازه می‌دادم این را بنویسم

for you here I wish I would have so you'll hear  particular particular things like this and rather  

برای شما در اینجا، ای کاش می‌خواستم چیزهای خاصی مانند این بشنوید و به جای

than first trying to think about the grammar or  like I and then I and then would and and what  

اینکه ابتدا سعی کنید در مورد گرامر یا مانند I و سپس I و سپس will و

the specific words are we try to think about the  situation and understand what's happening here  

کلمات خاص فکر کنید، می‌شنوید. موقعیت را درک کنید و بفهمید اینجا چه اتفاقی می‌افتد،

so what does that mean when someone says I wish  I would have done something the basic idea is

پس وقتی کسی می‌گوید کاش می‌کردم کاری انجام می‌دادم، ایده اصلی

Regret so they are sad or frustrated or  disappointed or something because they  

پشیمانی است، بنابراین غمگین یا ناامید یا ناامید یا چیزی به این دلیل است که کار

didn't do something else okay so even if if you  can't remember like a longer sentence structure  

دیگری انجام نداده باشد، پس حتی اگر شما نمی‌توانم ساختار جمله طولانی‌تری را به خاطر بسپاریم

like this we want to First understand just  what the meaning of that is okay and if you  

مانند این، می‌خواهیم ابتدا بفهمیم معنی آن مشکلی ندارد و اگر

can't do that from context then we take a kind  of mental note and again this is when we are  

نمی‌توانید این کار را از روی متن انجام دهید، ما نوعی یادداشت ذهنی می‌گیریم و دوباره این زمانی است که

in a conversation with someone um don't worry  about trying to understand everything so if you  

مکالمه با یک نفر اوم نگران نباشید سعی کنید همه چیز را بفهمید، بنابراین اگر شما

are in a conversation so even me I might watch  a movie or a TV show or something in Japanese  

در حال مکالمه هستید، حتی من ممکن است یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی یا چیزی را به زبان ژاپنی تماشا کنم

and if I don't understand every word I don't  really worry about it I focus on a few things  

و اگر همه کلمات را متوجه نشدم، متوجه نمی شوم. واقعاً نگران آن هستم، روی چند چیز تمرکز می‌کنم

and then I learn those and maybe come back and  if I'm watching the movie again then I can try to  

و سپس آنها را یاد می‌گیرم و شاید برگردم و اگر دوباره فیلم را تماشا می‌کنم، می‌توانم سعی کنم

focus on some other things but it's better just to  take a few things uh or just one and focus on that  

روی چیزهای دیگر تمرکز کنم، اما بهتر است فقط چند چیز را در نظر بگیرم یا فقط یکی و روی آن تمرکز کنید

so if you hear an interesting thing like oh I wish  I wish I would have studied more for that test I  

بنابراین اگر چیز جالبی شنیدید، ای کاش کاش برای آن آزمون بیشتر مطالعه می‌کردم،

wish I would have uh like eaten more uh food this  morning or I wish I would have had bre breakfast I  

کاش می‌خواستم امروز صبح بیشتر غذا می‌خوردم یا کاش صبحانه صبحانه می‌خوردم.

wish I would have eaten breakfast and so when you  get something like this you will he natives use  

من می‌توانستم صبحانه می‌خوردم و بنابراین وقتی شما چنین چیزی دریافت می‌کنید، بومی‌ها از

this as a pattern all by itself or I wish I would  have or I'm talking about something like oh I wish  

این به‌عنوان الگویی استفاده می‌کنند، یا ای کاش می‌خوردم یا در مورد چیزی صحبت می‌کنم، ای کاش

my mom would have I don't know given me more money  or something like that so I wish somebody did  

مادرم می‌خورد. بدونم پول بیشتری به من داد یا چیزی شبیه به آن، بنابراین ای کاش کسی کار دیگری انجام می داد

something else and as you get this that's where we  start looking being more active about our learning  

و وقتی این را دریافت می کنید، اینجاست که ما شروع به فعال تر شدن در مورد یادگیری خود می کنیم

and we start getting lots of examples all right  so at this stage we're just talking about maybe  

و شروع به دریافت مثال های زیادی می کنیم، بنابراین در این مرحله فقط داریم صحبت می کنیم در مورد شاید

we hear something interesting or we find something  uh or we want to say something uh and so we learn  

چیزی جالب بشنویم یا چیزی پیدا کنیم یا می خواهیم چیزی بگوییم و بنابراین یاد می گیریم

I'm just giving a kind of longer more complex  example but after we get this the next thing we  

من فقط یک نوع مثال پیچیده تر را بیان می کنم، اما بعد از اینکه این را دریافت کردیم، کاری که

want to do is start getting lots of examples so we  get ourselves used to this grammar construction or  

می خواهیم انجام دهیم این است که شروع به دریافت مقدار زیادی کنیم از مثال‌ها، بنابراین ما به این ساختار دستوری عادت کنیم یا

whatever this thing is so it could be vocabulary  or it could be a particular like grammar Point Way  

هر چیزی که این چیز است، بنابراین می‌تواند واژگان باشد یا می‌تواند یک روش خاص مانند گرامر نقطه‌ای   برای

of uh expressing an idea uh so like another way  of saying this so the same situation of expressing  

بیان یک ایده باشد، آهان، مانند روش دیگری  برای بیان این، پس همان وضعیت بیان

regret is like I wish I I wish I had like I wish  I wish I had so I wish I had done something so I  

پشیمانی مثل این است که کاش می‌توانستم مثل کاش می‌بودم، کاش می‌کردم، پس کاش کاری انجام می‌دادم، پس

wish I had eaten breakfast it's the same idea I  wish I would have eaten same thing all right so  

کاش صبحانه می‌خوردم.

both of those are the same but you will hear  these in the same situation different people  

یکسان است، اما شما می‌شنوید که در یک موقعیت، افراد مختلف

might express it differently all right let me know  if I'm going uh too quickly or not explaining this  

ممکن است آن را به شکل متفاوتی بیان کنند، به من اطلاع دهید، اگر خیلی سریع می‌روم یا این را واضح توضیح نمی‌دهم،

uh clearly but the the main idea I just want to  repeat is that rather than learning something  

اما ایده اصلی که فقط می‌خواهم تکرار کنم این است که به جای یادگیری چیزی

just a little bit where you don't quite understand  it uh or you hear something in a conversation I  

فقط کمی که شما کاملاً آن را متوجه نمی‌شوید یا چیزی را در مکالمه می‌شنوید، من

really want you to prepare well so that when  you are in conversations you don't make the  

واقعاً از شما می‌خواهم که به خوبی آماده شوید تا وقتی در مکالمه هستید، اشتباهات را مرتکب نشوید

mistakes okay or things are actually quite easy  to understand because you've already prepared for  

یا همه چیز در واقع بسیار آسان باشد درک کنید زیرا قبلاً برای

them so as an example uh kind of related to this  if you every day have to do some particular job or  

آن‌ها آماده شده‌اید، بنابراین به‌عنوان مثال، به نوعی به این موضوع مربوط می‌شود، اگر هر روز مجبور به انجام کار خاصی هستید یا

you talk with customers or do something like  that you should get lots of examples of that  

با مشتریان صحبت می‌کنید یا کاری مشابه انجام می‌دهید، باید نمونه‌های زیادی از آن

thing and you can get lots of examples even if  you were not in that situation so let's say I  

کار دریافت کنید و شما می‌توانید مثال‌های زیادی را دریافت کنید، حتی اگر در آن موقعیت نبودید، بنابراین فرض کنید من

will start a job where I am teaching people how to  fish just as an example so I'm I'm starting a new  

شغلی را شروع می‌کنم که در آن به مردم یاد می‌دهم چگونه ماهی‌گیری کنند، به‌عنوان نمونه، بنابراین من کار جدیدی را شروع می‌کنم.

job I haven't started the job yet but maybe next  week I will begin the job I can actually watch  

هنوز کار می کنم اما شاید هفته آینده کار را شروع کنم. در واقع می توانم

lots of videos on YouTube about native speakers  fishing or teaching people how to fish there are  

ویدیوهای زیادی را در YouTube در مورد افراد بومی ماهیگیری یا آموزش ماهیگیری به مردم تماشا کنم،

lots of videos that teach people how to do that  so maybe I know how to fish but my English is  

ویدیوهای زیادی وجود دارد که به مردم می آموزند چگونه این کار را انجام دهند. بنابراین شاید من ماهیگیری را بلد باشم اما انگلیسی من

not very good and I can't explain that so I watch  other people talking about these things and as I  

خیلی خوب نیست و نمی‌توانم آن را توضیح دهم، بنابراین می‌بینم که دیگران در مورد این چیزها صحبت می‌کنند و وقتی

get all of these examples that's where I feel much  more confident and maybe I thought I should say  

همه این مثال‌ها را دریافت می‌کنم، اینجاست که احساس اعتماد به نفس بیشتری می‌کنم و شاید فکر می‌کردم باید

this but oh actually I should Express something  in a different way okay so the the correction that  

این را بگویم، اما اوه در واقع باید چیزی را به روش دیگری بیان کنید، خوب است، بنابراین اصلاحی که

comes is not from like a live person where you're  sitting there asking them questions it's nice if  

حاصل می‌شود، مانند یک شخص زنده نباشد که شما آنجا نشسته‌اید و از آنها سؤال می‌پرسید، خوب است اگر

you can do that but most people don't have that  opportunity even me like being in native country  

بتوانید این کار را انجام دهید، اما اکثر مردم این فرصت را ندارند، حتی من دوست دارم در آن حضور داشته باشم. کشور مادری

so I'm a Japanese Learner in Japan and I don't  have people to ask I can't just like ask people  

بنابراین من یک زبان آموز ژاپنی در ژاپن هستم و کسی ندارم که بپرسم، نمی‌توانم

questions all the time I suppose I could try but  uh maybe some people couldn't answer the question  

همیشه از مردم سؤال بپرسم، فکر می‌کنم می‌توانم تلاش کنم، اما شاید برخی از افراد نتوانند به سؤال پاسخ دهند

because not a lot of just everyday people can  explain why language works the way it does just  

چون نه بسیاری از مردم عادی می‌توانند توضیح دهند که چرا زبان به این شکل عمل می‌کند، فقط

people aren't like language teachers even if they  know the language but maybe people are busy or  

افراد مانند معلمان زبان نیستند، حتی اگر زبان را بلد باشند، اما ممکن است افراد مشغول باشند یا

they don't want to help me or whatever there are  lots of reasons why it's difficult to do that but  

نمی‌خواهند به من کمک کنند یا دلایل زیادی وجود دارد. چرا انجام این کار دشوار است، اما

uh the good news is I can use Google or chat GPT  or YouTube or lots of other resources where if  

خبر خوب این است که می‌توانم از Google یا چت GPT یا YouTube یا بسیاری از منابع دیگر استفاده کنم که اگر

I want to find out about how to say something  uh and it couldn't be it could be a situation  

بخواهم در مورد نحوه گفتن چیزی بیاموزم، اما نمی‌توانم آن را در موقعیتی قرار دهم.

or if I want to talk about like a specific like  um like what about like I don't know what what  

یا اگر می‌خواهم درباره‌ی یک مورد خاص صحبت کنم، مثلاً درباره‌ی چه، نمی‌دانم آن را چه چیزی می‌خوانید،

do you call it like uh like even a particular  grammar Point like how do I express regret or how  

مثلاً حتی یک گرامر خاص، مثلاً چگونه پشیمانی را بیان کنم یا چگونه  چگونه

do I express surprise so if I want to learn just  like about saying like reacting to something in  

تعجب کنم، بنابراین اگر من می‌خواهید یاد بگیرید مانند گفتن مثل واکنش به چیزی به

a surprising way so in Japan like people like you  hear something and you get kind of startled it's

روشی شگفت‌انگیز، بنابراین در ژاپن مانند افرادی مثل شما چیزی می‌شنوند و شما یک جورهایی مبهوت می‌شوید که خیلی

likey all right and that's like one way people  might do this but other people might say something  

خوب است و این مانند راهی است که مردم ممکن است این کار را انجام دهند، اما دیگران ممکن است چیز

different okay but as I watch different people  being surprised then I will hear oh okay here  

دیگری بگویند. بسیار خوب، اما همانطور که افراد مختلف را تماشا می‌کنم که شگفت زده می‌شوند، سپس می‌شنوم اوه، خوب اینجا،

are these different ways of expressing that okay  and so like like I will say like to Japanese kids  

این روش‌های متفاوتی برای بیان این موضوع هستند، و به همین ترتیب، مانند این که به بچه‌های ژاپنی می‌گویم، می‌گویم

out here I'll say like big boy donkey which is  just the name of a restaurant but they are like  

مثل خر بزرگ پسر که فقط اسمش است. از یک رستوران اما آنها از

surprised by that okay so I'm able to play with  the language a little bit but but you see again  

این موضوع شگفت زده می شوند، بنابراین من می توانم کمی با زبان بازی کنم، اما دوباره می بینید

it's the same idea of we're taking a situation  uh and and that situation can be like a a bigger  

این همان ایده است که ما موقعیتی را در نظر می گیریم و آن موقعیت می تواند مانند یک موقعیت بزرگتر باشد.

thing like how to grow potatoes or uh even like  how to begin a speech so if I watch 10 different  

چیزی مانند نحوه کاشت سیب زمینی یا حتی مانند نحوه شروع یک سخنرانی، بنابراین اگر من 10 سخنرانی مختلف را تماشا کنم

speeches and see how different people deliver  that then I will feel much better about giving  

و ببینم که چگونه افراد مختلف آن را ارائه می دهند، احساس خیلی بهتری از ارائه

my own speech okay or if I'm looking at something  very simple which is a specific grammar point this  

سخنرانی خودم خوب خواهم داشت یا اگر به چیزی خیلی نگاه می کنم ساده که یک نکته گرامری خاص است، این

is even easier uh where I can uh like type that  into chat GPT or Google and just say give me 20  

حتی راحت‌تر است، در جایی که می‌توانم آن را در چت GPT یا Google تایپ کنم و فقط بگویم 20   مثال مختلف به من بده.

different examples with I wish I would have and it  will give you lots of examples and you will begin  

to think about it in English rather than trying  to translate that in your native language because  

به جای اینکه سعی کنید آن را به زبان مادری خود ترجمه کنید، به انگلیسی فکر کنید، زیرا

the goal really is to know what is the correct  pattern to use okay so number one what is the  

هدف واقعاً این است که بدانید الگوی صحیح برای استفاده از Okay چیست، بنابراین شماره یک الگوی

correct pattern patter and number two in really  any situation there are many ways to express  

صحیح الگوی و شماره دو در واقعاً هر موقعیتی وجود دارد. راه‌هایی برای ابراز

yourself so there could be many different ways  uh to to express something it could be a short  

خودت، بنابراین راه‌های مختلفی برای بیان چیزی وجود داشته باشد.

way a long way depending on who you're speaking  with uh but again that's the basic idea let me  

بسته به اینکه با چه کسی صحبت می‌کنی، راه‌های بسیار زیادی وجود دارد، اما باز هم این ایده اصلی است.

go back and check chat make sure people are still  following me over here all right uh red goat says  

هنوز اینجا مرا دنبال می‌کنید خیلی خوب، بز قرمز می‌گوید

hi sir I hope you're having a good day you're  by far the best teacher that gives Methods at  

سلام آقا امیدوارم که روز خوبی را سپری کرده باشید، شما بهترین معلمی هستید که روش‌ها را در

actually work so again we would say give methods  that actually work so this is subject verb  

واقعاً کار می‌کند، بنابراین دوباره می‌گوییم روش‌هایی را ارائه دهید که واقعاً کار می‌کنند. فعل فاعل

agreement very good I appreciate the compliment  uh but I always want to help make sure people  

موافقت خیلی خوب است من از تعریف کردن سپاسگزارم اوه، اما همیشه می‌خواهم کمک کنم مطمئن شوم که مردم از

are using the right things so if you have someone  like me to help correct you like people in fluent  

چیزهای درست استفاده می‌کنند، بنابراین اگر کسی مثل من دارید که به اصلاح شما کمک کند مانند افرادی که مسلط هستند. این

For Life do uh that's great but if not again this  is how you would do it so think about something  

است که چگونه این کار را انجام می‌دهید، بنابراین در مورد چیزی فکر کنید

you want to say you have a particular idea uh or  a particular grammar point so I want to say like  

می‌خواهید بگویید که ایده خاصی دارید یا یک نکته گرامری خاص، بنابراین می‌خواهم بگویم

how do I express regret so I'll give you a quick  example of about this I was at a uh like a funeral  

چگونه پشیمانی را ابراز کنم، بنابراین یک مثال سریع درباره این موضوع به شما می‌زنم. در یک مراسم تشییع جنازه

in Japan I don't know a few months ago uh in in  America we have specific phrases that we say to  

در ژاپن نمی‌دانم چند ماه پیش اوه، در آمریکا عبارات خاصی داریم که به

people when we visit someone at a family like  at a family gathering so like at a funeral so  

افراد می‌گوییم وقتی به ملاقات کسی در یک خانواده می‌رویم، مثلاً در یک مراسم تشییع جنازه.

usually like maybe my friend uh my friend's father  dies and I will go and and like I will say things  

شاید دوستم پدر دوستم بمیرد و من بروم و چیزهایی بگویم

like I'm sorry for your loss uh or like he was a  good man or I'm terribly sorry to hear about that  

مثل اینکه برای از دست دادنت متاسفم یا اینکه او مرد خوبی بود یا اینکه خیلی متاسفم از شنیدن این موضوع.

uh but I didn't know those particular phrases for  Japanese like for going to a like a funeral I've  

آن عبارات خاص برای ژاپنی‌ها را نمی‌دانم، مثلاً برای رفتن به مراسم تدفین

been to many funerals but I would go and listen  to people and nobody really says anything in  

particular um like you know the kind of like like  specific phrases like that that you would hear um  

for for those situations so I I was trying  to think and I asked my wife uh and like her  

برای آن موقعیت‌ها می‌شنوید، بنابراین من سعی می‌کردم فکر کنم و از همسرم پرسیدم و مثل او

and her sister and her mother I say well what do  people say at a funeral like that when you're like  

و خواهرش و مادرش، خوب می‌گویم مردم در مراسم تشییع جنازه چه می‌گویند وقتی شما اینطور هستید.

do you say like I'm sorry or what do you like  what do you say and they couldn't really tell  

مثلاً من متاسفم یا چه چیزی را دوست دارید چه می‌گویید و آنها واقعاً نمی‌توانستند   به

me so in in that way like it's a similar situation  to uh another uh I think who was that uh was that  

من بگویند، بنابراین به این شکل مانند وضعیت مشابهی است  آهان دیگری، فکر می‌کنم آن کی بود اوه آن بود

Koo who was that that asked me before about Oak  so so this is like a Japanese situation where a  

کو کی بود که پرسید من قبلاً در مورد اوک بنابراین این مثل یک موقعیت ژاپنی است که در آن یک

Japanese person is going home early and they want  to say I'm sorry for like leaving before you but  

ژاپنی زودتر به خانه می‌رود و می‌خواهند بگویند متاسفم که می‌خواهم قبل از تو رفتم، اما

the but the same situation for English speakers  we wouldn't really say that so we would say oh  

همان وضعیت برای انگلیسی‌زبان‌ها را واقعاً نمی‌گوییم. بنابراین می‌گوییم آه

well I I'll see you see you later or like have  a good day or something like that but we don't  

خب، بعداً می‌بینمت یا دوست دارم یک روز خوب داشته باشیم یا چیزی شبیه به آن، اما ما

really apologize for leaving early so this is  why we don't want to translate we want to look  

واقعاً از اینکه زودتر رفتیم عذرخواهی نمی‌کنیم، بنابراین  به همین دلیل است که نمی‌خواهیم ترجمه کنیم، می‌خواهیم نگاه کنیم

at situations and get lots of examples of what  natives say in these situations okay hopefully  

در موقعیت‌ها و مثال‌های زیادی از آنچه که بومی‌ها در این موقعیت‌ها می‌گویند را دریافت کنید، امیدوارم

that makes sense all right let me go through  and finish that though I'm sorry I left that in  

که منطقی باشد، اجازه دهید از آن عبور کنم و آن را تمام کنم، هرچند متأسفم که آن را در

the middle of that comment though but uh thank  thank you very much red goat so under whatever  

وسط آن نظر گذاشتم، اما اوه، بسیار متشکرم بز قرمز، پس تحت هر

circumstances keep giving us gems it's my pleasure  thank you very much uh CK says hello teacher I'm  

شرایطی به ما جواهرات بدهید، خوشحالم. خیلی متشکرم اوه CK می‌گوید سلام معلم من

Somalia now I want to be careful here this is  another example of basic grammar you would say  

سومالی هستم، اکنون می‌خواهم مراقب باشم این نمونه دیگری از دستور زبان پایه است که می‌توانید بگویید

I'm Somalian or I'm Somali whichever when you say  or I'm from Somalia so if you I think like wasn't  

من سومالیایی هستم یا من. m سومالیایی هر وقت بگویید یا من اهل سومالی هستم، پس اگر فکر می‌کنم اینطور نبود

that uh like Kennedy Went to went to uh Germany  and he said like Berliner or something which is  

مثل کندی رفت آلمان رفت و گفت مثل برلینی یا چیزی که

like I am a jelly donut uh rather than like what  you I I don't speak German but uh it's just like  

مثل من یک دونات ژله‌ای هستم نه مثل من آلمانی صحبت نمی‌کنم، اما این

an interesting uh thing if you're going to rather  than try to understand the grammar it's much more  

یک چیز جالب است، اگر بخواهید به جای تلاش برای درک دستور زبان،

difficult to look at something like that and try  to memorize it it's much easier if you get a 30 40  

نگاه کردن به چنین چیزی و سعی در حفظ کردن آن بسیار آسان‌تر است. اگر این کار را انجام دهید، 30 40

50 100 different varied examples of natives using  that specific thing if you do that you will feel  

50 100 نمونه مختلف از بومیان را دریافت کنید که از آن کار خاص استفاده می کنند،

very confident and you won't make that mistake in  your conversations all right uh let's see Alfonso  

بسیار اعتماد به نفس خواهید داشت و این اشتباه را در مکالمات خود مرتکب نخواهید شد، خب بیایید ببینیم آلفونسو می

says I can't still understand if we need to be  brushing up our vocabulary uh I I still can't  

گوید هنوز نمی توانم بفهمم که باید دایره لغات خود را تقویت کنیم، اوه، من هنوز نمی‌توانم

understand if we need to be brushing up our  vocabulary to become fluent uh first of all  

متوجه شوم که آیا برای مسلط شدن باید دایره لغات خود را تقویت کنیم یا نه.

the the the the phrase like to brush up this is  talking about if you have not done something in  

a while typically uh and like you need to start  doing it again so maybe I I'm living in Japan  

مدتی است که معمولاً آه و مثل اینکه باید دوباره شروع به انجام آن کنید، بنابراین شاید من در ژاپن زندگی می کنم   در

right now I speak Japanese every day but then I  go back to America I don't speak Japanese at all  

حال حاضر هر روز ژاپنی صحبت می کنم اما بعد به آمریکا برمی گردم و اصلاً ژاپنی صحبت نمی کنم

uh and then I returned to Japan 10 years later and  I I I need to brush up brush up or brush up on my  

اوه و سپس به آنجا برگشتم ژاپن 10 سال بعد و من من باید برس را برس بزنم یا به ژاپنی‌ام برس بزنم،

Japanese you'll hear both of those brush up and  brush up on but in that case it's like I need to  

هر دوی آنها را می‌شنوید که برس می‌زنند و برس می‌زنند، اما در این صورت مثل این است که من باید

kind of like polish that thing again because it's  a little bit old a similar way of expressing that  

دوباره آن چیز را بپسندم، زیرا این یک  کمی قدیمی، روشی مشابه برای بیان اینکه   این

is I'm Rusty I'm Rusty so if you think about if  you leave a bicycle outside in the rain for a long  

است که من زنگ زده هستم، من زنگ زده هستم، بنابراین اگر به این فکر می کنید که اگر دوچرخه را برای مدت طولانی بیرون زیر باران بگذارید،

time it gets old and Rusty just like your skill  like being able to speak a language so my language  

قدیمی می شود و زنگ زده می شود، درست مانند مهارت شما، مانند توانایی صحبت کردن زبانی به طوری که توانایی زبان   من در حال

ability is getting rusty or I have become Rusty  uh in that way so there are lots of different  

زنگ زدن است یا به این ترتیب زنگ زده شده ام، بنابراین

ways to express things uh but the basic idea is  we want to see what what people are saying uh in  

راه های مختلفی  برای بیان چیزها وجود دارد، اما ایده اصلی این است که ما می خواهیم ببینیم مردم در

those particular situations and then and then this  is the key here get lots of examples get lots and  

آن موقعیت های خاص چه می گویند و سپس و سپس این کلید اینجاست نمونه‌های زیادی دریافت کنید تعداد

lots and lots of examples okay this is why like  every uh fluent for Life Lesson set we've got like  

زیادی مثال دریافت کنید، به همین دلیل است که مانند هر مجموعه‌ای از درس‌های زندگی که مسلط هستند، ما مانند

I don't know 10 20 could be like even a hundred  different examples of certain things okay because  

نمی‌دانم 10 20 می‌تواند حتی صدها متفاوت باشد. مثال‌هایی از چیزهای خاص خوب است زیرا

we really want to make sure you feel confident and  certain about what you're saying all right uh okay  

ما واقعاً می‌خواهیم مطمئن شویم که در مورد آنچه می‌گویید احساس اعتماد به نفس می‌کنید و مطمئن هستید که می‌گویید، خیلی خب

let me make sure I got that so yeah so again like  make sure if we need to brush up the vocabulary  

اجازه دهید مطمئن شوم که متوجه شدم، بله، پس دوباره مانند مطمئن شوید که آیا لازم است واژگان را تقویت کنیم

so if you're if you're continually if you're still  or continuously I should say continuously learning  

اگر به طور مداوم ادامه می دهید، اگر هنوز یا به طور مداوم دارید، باید بگویم که به طور مداوم انگلیسی را یاد می گیرید،

English then you don't really need to brush up  anything the point is you should just be learning  

پس واقعاً نیازی نیست که هر چیزی را به زبان بیاورید، نکته این است که فقط باید یاد بگیرید

and understanding uh much more and that way you  will feel much more confident when you speak so if  

و خیلی چیزهای بیشتری را درک کنید و به این ترتیب شما وقتی صحبت می کنید احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت، بنابراین اگر

you don't feel confident about something it  means there's some kind of doubt there that's  

در مورد چیزی احساس اطمینان ندارید  به این معنی است که نوعی شک وجود دارد که

stopping you from speaking so you need to clear  that doubt by answering that question or just  

شما را از صحبت کردن باز می دارد، بنابراین باید با پاسخ دادن به آن سؤال یا فقط

getting more examples of whatever that thing is  uh I'm Barat nice see you there Barat okay I got  

نمونه های بیشتری از هر چیزی که باشد، آن شک را برطرف کنید. چیز این است اوه من بارات هستم خوب می بینمت آنجا بارات باشه من متوجه شدم

that correct good morning sir guys don't forget to  like says Alfonso thank you this is just a quick  

درست است صبح بخیر آقا بچه ها فراموش نکنید لایک کنید  می گوید آلفونسو متشکرم این فقط یک

psychological thing it's better to say remember  to do something that way people if you say don't  

چیز روان شناختی سریع است بهتر است بگوییم به یاد داشته باشید کاری را به همین صورت انجام دهید. می گویی

forget then they will think for forget so it's  better to say remember to do something uh bridg  

فراموش نکن پس آن ها به فراموشی فکر می کنند پس بهتر است بگوییم یادت باشد کاری انجام بدهی اوه بریج.

nice to see you there my favorite teacher hello  it's my pleasure Samir we are still sleeping at  

خوشحالم که آنجا تو را می بینم معلم مورد علاقه من سلام خوشحالم که سمیر هنوز ساعت

1:30 a.m. uh I see good luck my dears hello  from Algeria hitch says uh this is my first  

1:30 بامداد می خوابیم اوه می بینم موفق باشی عزیزان من سلام از الجزایر هیچ می‌گوید: اوه این اولین

time in your live welcome to the party I'm on  a mission first uh learning hello good morning  

بار است   من در خوش آمدگویی زنده شما به مهمانی من در یک مأموریت هستم، اول یاد می‌گیرم سلام صبح بخیر

I'm Sudan C says I wish I would have conditional  sentence type too yeah yes I know C is always very  

من سودان هستم C می‌گوید کاش می‌توانستم جمله شرطی هم داشته باشم بله بله من بدانید که C همیشه

good about saying like what the particular thing  is we want to talk about like it's it's just much  

برای گفتن این موضوع بسیار خوب است، مثلاً می‌خواهیم درباره آن صحبت کنیم، مثل اینکه

more difficult for you to think uh oh this is  a conditional or this is a zero conditional  

فکر کردن برای شما بسیار دشوارتر است، اوه، این یک شرطی است یا این یک شرطی صفر است

or whatever uh rather than thinking about that we  just want to understand what is a what is a person  

یا هر چیز دیگری به جای اینکه به آن فکر کنید. ما فقط می‌خواهیم بفهمیم که یک شخص چه چیزی

trying to express so I wish I would have is like  you're regretting that you didn't do something so  

سعی می‌کند بیان کند، بنابراین کاش می‌کردم، مثل این است که شما از اینکه کاری را انجام نداده‌اید پشیمان هستید،   آرزو می‌کنم

I wish if only so like another way of saying this  is if make sure that fits over there if only I  

اگر فقط اینطور باشد، مانند روش دیگری برای گفتن این اگر مطمئن شوید اگر فقط من

would have so you could say that as well if only I  would have or if only I something whatever that is  

می‌توانستم آن را داشته باشم، می‌توانستید همین‌طور بگویید اگر فقط من می‌داشتم یا اگر فقط من چیزی می‌داشتم.

if only so rather than uh trying to think about  the grammar name the grammar name is useful for  

searching things but it's very easy you can ask  chat GPT like I wish I would have what's the name  

اما خیلی آسان است که می‌توانید از چت GPT بپرسید، مثل اینکه کاش می‌خواستم نام

of that grammar point you can ask that as well and  it will tell you but that the name of that uh is  

آن نقطه دستوری چیست، شما هم می‌توانید آن را بپرسید و به شما می‌گوید، اما اگر می‌خواهید، نام آن اوه

not really useful for you in conversations if you  don't know how to use it fluently so I that's why  

واقعاً برای شما در مکالمات مفید نیست. نمی‌دانم چگونه از آن روان استفاده کنم، به همین دلیل

I don't care about really teaching uh like the  the you know particular grammar names other than  

من به آموزش واقعاً اهمیتی نمی‌دهم، مثلاً نام‌های دستور زبان خاصی را که می‌شناسید، غیر از اینکه به

telling people this is what it is so that they can  search for it R says why Japanese are so bad in  

مردم بگویید این همان چیزی است که دارند جستجو کنند. R می‌گوید چرا ژاپنی در

learning things well I don't know Japanese seem to  be doing fine and they seem to learn pretty well  

یادگیری خوب چیزها خیلی بد هستند، نمی‌دانم ژاپنی‌ها خوب عمل می‌کنند و به نظر می‌رسد که خیلی خوب یاد می‌گیرند.

I mean seems like a country is doing all right a  lot of smart people over here let's see can we use  

منظورم این است که به نظر می‌رسد یک کشور همه چیز را خوب انجام می‌دهد بسیاری از افراد باهوش اینجا ببینیم آیا می‌توانیم از

past continues in that example of regret uh well  you you you wouldn't really need to like I wish  

گذشته استفاده کنیم. آن مثال پشیمانی، خب، شما واقعاً نیازی به دوست داشتن نداشتید، کاش   من می‌داشتم، یعنی می‌توانستید

I would have I mean you you could say like I wish  I would have been doing something I wish I would  

بگویید ای کاش من کاری انجام می‌دادم، کاش به

have been paying attention like you could say that  but I'm trying to give you a shorter simpler way  

توجه می‌کردم که شما می‌توانستید آن را بگویید. من سعی می‌کنم یک راه ساده‌تر کوتاه‌تر

to express that so so let's say I'm watching  my child uh but then my child I don't know  

برای بیان آن به شما ارائه دهم، بنابراین فرض کنید دارم فرزندم را تماشا می‌کنم، اما بعد از آن فرزندم که نمی‌دانم

runs away and does something because I'm looking  at something else oh no I wish I would have paid  

فرار می‌کند و کاری انجام می‌دهد چون من به چیز دیگری نگاه می‌کنم، نه من کاش

attention is a is an easier way to say it than  I wish I would have been paying attention so you  

توجه می‌کردم   توجه روشی ساده‌تر برای گفتن آن است تا ای کاش توجه می‌کردم تا

could uh you could use that but native speakers  are are looking usually for the uh like the  

شما   می‌توانستید از آن استفاده کنید، اما گویشوران بومی معمولاً به دنبال

easiest way to say something or the fastest way to  say it uh R says because of racism they have what  

ساده‌ترین راه برای گفتن چیزی هستند یا سریع‌ترین راه برای گفتن آن اوه R می‌گوید به دلیل نژادپرستی آن‌ها دارند همان

racism you mean in Japan racism uh Tina how can  we correct ourselves as Learners yes so that is  

نژادپرستی که شما در ژاپن می‌گویید نژادپرستی اوه تینا چگونه می‌توانیم خودمان را به‌عنوان زبان‌آموز اصلاح کنیم، بله، بنابراین،

the whole point of this so typically when people  think about making mistakes uh either it's while  

تمام هدف این است، بنابراین معمولاً وقتی مردم به اشتباه فکر می‌کنند، یا این در حالی که

you're by yourself uh and so in that case you  can just either think about like like I'm going  

شما تنها هستید، اوه و بنابراین، در آن صورت می‌توانید به این فکر کنید که مثلاً

to a party and uh I want to say congratulations  to someone so like I can ask chat GPT or Google  

به یک مهمانی می‌روم و اوه من می‌خواهم به کسی تبریک بگویم، مثلاً بتوانم از GPT یا Google  بپرسم که

like how can I say that okay uh but then you want  to get lots of examples of that same thing so this  

چگونه می‌توانم بگویم خوب است، اما شما می‌خواهید نمونه‌های زیادی از همان چیز دریافت کنید، بنابراین به همین دلیل است که

is why it's not necessary to try to remember like  the this whole thing it's better just to get lots  

لازم نیست سعی کنید کل این چیزها را به خاطر بسپارید، بهتر است فقط

of examp examples because our brains don't really  like I wish I would have and you're you're trying  

نمونه‌های زیادی به دست آوریم زیرا مغز ما واقعاً من را دوست ندارد. ای کاش می‌کردم و شما سعی می‌کنید   به طور

to think about it logically when we want you to  just understand the pattern very well because  

منطقی به آن فکر کنید، وقتی می‌خواهیم الگو را خیلی خوب درک کنید، زیرا

you've seen it so much okay the the probably I  would say like the number one thing uh for people  

شما آن را بسیار خوب دیده‌اید، احتمالاً می‌توانم بگویم که اولین چیز است. مردم

not getting fluent is that they they still have  doubt because they just haven't reviewed something  

مسلط نمی‌شوند به این معناست که آنها هنوز شک دارند، زیرا آنها فقط چیزی   را به

enough so they still don't feel confident about  how it's pronounced or whatever the the issue  

اندازه کافی مرور نکرده‌اند، بنابراین هنوز در مورد نحوه تلفظ آن یا هر موضوع دیگری احساس اطمینان ندارند،

might be uh but that's typically why people  would be struggling to speak that's where the  

اما معمولاً به همین دلیل است که افراد برای صحبت کردن دچار مشکل می‌شوند. اینجاست که

mistakes come from especially if you make the same  mistake again and again you really aren't feeling  

اشتباهات از آنجا سرچشمه می‌گیرند، مخصوصاً اگر دوباره و دوباره همان اشتباه را تکرار کنید، واقعاً

confident about something so you should go back  uh if it's a situation or a particular grammar  

نسبت به چیزی احساس اعتماد ندارید، بنابراین باید به عقب برگردید، اگر این یک موقعیت یا

structure or vocabulary whatever um then get  lots of examples okay the uh the examples are the  

ساختار گرامر یا واژگان خاص باشد، پس مثال‌های زیادی بیاورید، خوب اوه، مثال‌ها چیزهایی هستند که

things uh that are that are really going to help  you get fluent faster so you need varied examples  

واقعاً به شما کمک می‌کنند سریع‌تر مسلط شوید، بنابراین به مثال‌های متنوعی نیاز دارید

and it's even better uh if you can hear them from  different Native speakers all right oh no here  

و حتی بهتر است اگر بتوانید آنها را از سخنرانان بومی مختلف بشنوید، اوه نه اینجا

come here comes a a firet truck or an ambulance  or whatever but that's uh tell how you can correct  

بیایید اینجا یک کامیون آتش نشانی می‌آید. یا آمبولانس یا هر چیز دیگری غیر از این، به شما بگویید چگونه می‌توانید

yourselves as Learners that's the whole point of  this video so we want you to correct your mistakes  

خودتان را به‌عنوان یادگیرنده تصحیح کنید، این موضوع تمام این ویدیو است، بنابراین از شما می‌خواهیم اشتباهات خود را

before you make them and if you in a conversation  you should also be listening to what other people  

قبل از اینکه مرتکب شوید تصحیح کنید و اگر در یک مکالمه هستید، باید به دیگران هم گوش کنید.

are are saying I know it's it can be tricky  because often uh language Learners you're trying  

دارند می‌گویند می‌دانم این می‌تواند مشکل باشد، زیرا اغلب زبان‌آموزان سعی می‌کنند

to think about what you want to say and also  paying attention to what the other person is  

به آنچه می‌خواهید بگویید فکر کنند و همچنین به حرف‌های طرف مقابل توجه کنید،

saying so I recommend like try to forget yourself  just listen to the other person even if you feel a  

بنابراین توصیه می‌کنم سعی کنید خودتان را فراموش کنید، فقط به حرف‌های خود گوش دهید. شخص دیگری حتی اگر

little bit nervous really try to pay attention to  what the other person is saying uh and if you want  

کمی عصبی هستید واقعاً سعی کنید به صحبت های طرف مقابل توجه کنید و اگر می خواهید به

to kind of practice your English and by practicing  I mean reviewing your English if you want to do  

نوعی انگلیسی خود را تمرین کنید و اگر می خواهید در یک مکالمه این کار را انجام دهید با تمرین منظورم این است که انگلیسی خود را مرور کنید.

that in a conversation just repeat what the other  person says so that's another kind of sneaky way  

فقط آنچه را که طرف مقابل می‌گوید تکرار کنید، این روش دیگری است

to practice uh reviewing different things in a  conversation so if a friend of mine says like oh I  

برای تمرین مرور چیزهای مختلف در یک مکالمه، بنابراین اگر یکی از دوستانم بگوید اوه،

want you to come over at the top of the hour and I  think oh that's interesting like I've never heard  

می‌خواهم در اوج ساعت بیایید و فکر می‌کنم اوه جالب است. مثل اینکه

that expression before uh so at the top of the  hour so if we think about here's like some some  

قبلاً هرگز آن عبارت را نشنیده‌ام، بنابراین در اوج ساعت، بنابراین اگر در اینجا فکر کنیم مانند برخی از

expression or some interesting vocabulary I hear I  can repeat that back to them just as a way to make  

عبارت‌ها یا واژگان جالبی است که می‌شنوم، می‌توانم آن را برای آنها تکرار کنم، فقط به عنوان راهی برای ایجاد

a mental note and to try to remember that thing  so I might say oh you want me to come back at the  

یک یادداشت ذهنی و سعی کنم آن چیز را به خاطر بسپارم تا بتوانم بگویم اوه می‌خواهی در

top of the hour and I'm just repeating it back to  them so I want you to come at the top of the hour  

اوج ساعت برگردم و من فقط آن را برای آنها تکرار می‌کنم، بنابراین می‌خواهم در اوج ساعت بیایی

and I say oh you want me to come at the top of the  hour and if you don't know what that means imagine  

و من می‌گویم اوه از من بخواهید سر ساعت بیایم و اگر نمی دانید این یعنی چه

a clock over here so we have 12 3 6 9 so this is  the top of the clock here and this is the top of  

the hour so often radio shows will happen about  like we have like the top of the hour is the start  

اغلب نمایش‌های رادیویی تقریباً اتفاق می‌افتند، مثل اینکه ما داریم، مثلاً اوج ساعت شروع

of that thing so maybe like 1:00 2:00 3:00 at the  top of the hour top of the hour so when you hear  

آن چیزی است، بنابراین ممکن است مانند ساعت 1:00 2:00 3:00 در بالای ساعت، بنابراین وقتی

something you can repeat that back to the other  person if you're doing this in a conversation but  

چیزی را می‌شنوید، می‌توانید اگر این کار را در یک مکالمه انجام می‌دهید، آن را به طرف مقابل تکرار کنید، اما

if you're by yourself and you're reading something  or listening to something and you don't quite  

اگر تنها هستید و چیزی را می‌خوانید یا به چیزی گوش می‌دهید و کاملاً آن را نمی‌فهمید،

understand it stop and get a bunch of examples  of that thing okay so you can get them from  

متوقف شوید و نمونه‌هایی از آن را دریافت کنید. مشکلی نیست، بنابراین می‌توانید آن‌ها را از

like ug.com they will give you examples tons of  examples where you can listen to what natives are  

مانند ug.com دریافت کنید، آنها نمونه‌هایی از نمونه‌ها را به شما می‌دهند که می‌توانید به صحبت‌های بومی‌ها گوش دهید

saying or you can use chat jpt or Google but there  are lots of ways for you to get uh these different  

یا می‌توانید از چت jpt یا Google استفاده کنید، اما راه‌های زیادی وجود دارد که شما می‌توانید این موارد متفاوت را دریافت کنید.

examples that will make you feel more confident  about that so this is how you correct yourself  

مثال‌هایی که باعث می‌شود در مورد آن احساس اطمینان بیشتری کنید، بنابراین این روشی است که خودتان را اصلاح می‌کنید

and make sure you can uh especially before you  get into conversations you can correct a lot of  

و مطمئن می‌شوید که می‌توانید به خصوص قبل از وارد شدن به مکالمه، می‌توانید بسیاری از

these things uh and then you don't have to make  the mistake when you're in the conversation all  

این موارد را اصلاح کنید و سپس مجبور نیستید اشتباه کنید. شما در حال مکالمه هستید

right uh Alonso says in the past I used to correct  myself while speaking English with my counterparts  

درست است اوه آلونسو می‌گوید در گذشته من زمانی که با همتایانم انگلیسی صحبت می‌کردم خودم را اصلاح می‌کردم

that helped me to become more fluent in English  yes so if you if you can take time and people  

که به من کمک کرد به زبان انگلیسی مسلط‌تر شوم بله، پس اگر می‌توانید وقت بگذارید و مردم به

don't mind you like correcting your English in  the middle of conversations I know a lot of people  

شما اهمیتی نمی‌دهند. مانند تصحیح انگلیسی خود در وسط مکالمات، می دانم که بسیاری از مردم

are nervous or worried about that um for various  reasons but if you don't want to do that it's it's  

به دلایل مختلف عصبی یا نگران هستند، اما اگر نمی خواهید این کار را انجام دهید،

even easier to correct your English before you  speak so this is why we really focus on helping  

اصلاح انگلیسی خود قبل از صحبت کردن آسان تر است، بنابراین به همین دلیل است که ما واقعاً روی کمک به

people be prepared for conversations by knowing  the language really well if you know the language  

مردم برای آماده شدن برای مکالمه تمرکز می‌کنیم با دانستن زبان واقعاً خوب اگر زبان   را

well you will feel confident you will speak okay  so rather than trying to know it a little bit and  

خوب می‌دانید، مطمئن خواهید بود که خوب صحبت می‌کنید بنابراین به جای اینکه سعی کنید کمی آن را بدانید و

speak and I said something wrong and I forgot my  words in the conversation just spend your time  

صحبت کنید و من اشتباهی گفتم و فراموش کردم کلمات من در مکالمه فقط وقت خود را صرف

knowing the conversation or whatever that kind of  topic is or that vocabulary really well all right  

دانستن مکالمه یا هر نوع موضوعی دیگر یا آن واژگان بسیار خوب می‌کنند،

right uh R says he is already teaching the top of  the class today the top of the class the topic yes  

درست است، او می‌گوید که او در حال حاضر در حال تدریس به سر کلاس امروز به بالای کلاس موضوع است

uh Ahmad says uh thank you very much sometimes we  are afraid to practice the language for fear of  

بله احمد می گوید اوه خیلی ممنون گاهی اوقات ما از ترس اشتباه کردن می ترسیم زبان را تمرین کنیم،

making mistakes so what is your advice well yes  the whole the whole idea of fear of practicing  

بنابراین توصیه شما چیست، بله، در کل ایده ترس از تمرین

English comes from fear of making mistakes in  front of other people but what I'm telling you to  

انگلیسی از ترس اشتباه کردن در مقابل دیگران ناشی می شود، اما آنچه من من به شما می‌گویم این کار را

do is you practice English by yourself so rather  than like uh trying trying to make mistakes in a  

انجام دهید این است که خودتان انگلیسی را تمرین کنید به‌جای اینکه سعی کنید در مکالمه اشتباه کنید

conversation and then correcting those things you  should be thinking about like just getting lots  

و سپس آن چیزهایی را که باید به آن‌ها فکر می‌کردید اصلاح کنید، مانند دریافت مقدار زیادی از

of input and that will give you uh all really any  kind of grammar structure you'd want to know uh or  

ورودی‌ها و این به شما کمک می‌کند که واقعاً هر کاری را انجام دهید. نوعی ساختار گرامری که می‌خواهید بدانید، یا

how do we express things in different situations  if you are actively trying to learn rather than  

اگر شما فعالانه در حال تلاش برای یادگیری هستید نه اینکه

passively waiting for someone to speak to  you and then you say something and make a  

منتظر باشید تا کسی با شما صحبت کند و سپس چیزی بگویید و مرتکب

mistake that's a much slower more difficult more  frustrating way to learn so it's much faster much  

اشتباهی شوید که بسیار کندتر است، چگونه می‌توانیم چیزها را در موقعیت‌های مختلف بیان کنیم. راه سخت تر خسته کننده تر برای یادگیری است، بنابراین

faster if you learn in an active way where you're  trying to actually learn things before you have  

اگر به روشی فعال یاد بگیرید که در آن سعی می کنید در واقع چیزهایی را یاد بگیرید قبل از

conversations so the preparation comes and this is  how you actually learn to speak correctly before  

مکالمه، بنابراین آماده سازی فرا می رسد و این همان روشی است که شما واقعاً یاد می گیرید که قبل از   شما درست صحبت کنید.

you're in a conversation so the fluency actually  develops as you understand the vocabulary better  

در یک مکالمه قرار می‌گیرید تا وقتی که واژگان را بهتر می‌فهمید، تسلط واقعاً توسعه می‌یابد

there's only like a small amount of improvement  you could make just repeating something again and  

فقط مقدار کمی پیشرفت وجود دارد  که می‌توانید فقط یک چیز را دوباره و

again so I heard like a new like a song there's  a new song for like a Japanese TV show I heard  

دوباره تکرار کنید، بنابراین من شنیدم مانند آهنگ جدید، آهنگ جدیدی مانند یک تلویزیون ژاپنی وجود دارد. نمایشی که شنیدم

um uh this just a Japanese uh some maybe the the  Japanese watching this would know ojarumaru uh  

اوم اوه، این فقط یک ژاپنی است، شاید بعضی از ژاپنی‌هایی که این را تماشا می‌کنند، اوارومارو را می‌دانند

and at the end they have like an outro like so  for music or TV shows they they will have like  

و در پایان آن‌ها مانند موسیقی یا برنامه‌های تلویزیونی

an intro um like an introduction or intro music  and we also have like an outro so this is the  

مانند یک مقدمه یا مقدمه خواهند داشت. موزیک و ما هم لایک یک بیرونی داریم، بنابراین این

like the finishing song kind of thing an intro and  an outro and so the outro music uh there's a song  

مثل  آهنگ پایانی است، یک نوع مقدمه و یک خروجی و بنابراین موسیقی بیرونی یک آهنگ وجود دارد

and I was trying to understand what they were  saying and like some of it was like one of the  

و من سعی می‌کردم بفهمم که آنها چه می‌گویند و مانند برخی از آن‌ها یکی از

one of the lines was like uh what was that I can't  even remember what it was I was like it was like

یکی از خطوط شبیه اوه بود که من حتی نمی‌توانم به یاد بیاورم چه چیزی بود.

jeene what was the what was the line

though so I was thinking like okay how do I and  

and that's just the thing where  like you would have to practice

چیزی که مثل تو باید تمرین کنی

like and I was like ah okay like I understand  what like what the what the what the thing is  

but it took me like a little bit just to cuz it's  like a it's like a tongue twister kind of so like  

مثل اینکه   برایشان

it's hard to they're talking about like there's  one life uh and it's difficult to compare things  

سخت است که در مورد یک زندگی صحبت کنند، و مقایسه چیزها دشوار است   این همان

that's what the the lyrics are saying but the  actual like noes I was like ah okay like it's  

چیزی است که اشعار می‌گویند، اما نه‌های واقعی من مثل آه، خوب مثل این است که به

it's like it sounds nice but it's a little bit  difficult to say if you're just trying to think  

نظر می‌رسد خوب است اما کمی گفتن اینکه آیا فقط سعی می‌کنید

about the grammar so in that case like it's  helpful to hear a bunch of different examples  

به گرامر فکر کنید، مشکل است، بنابراین در این مورد، شنیدن یک سری مثال‌های مختلف

about it but most of the Improvement so if  I can draw I'm getting too many things up

درباره آن مفید است، اما بیشتر پیشرفت‌ها، بنابراین اگر بتوانم چیزی را ترسیم کنم، چیزهای زیادی در

here just to make this very clear for people I  know we have a lot of new people uh watching us  

اینجا دریافت می‌کنم. برای اینکه این موضوع را برای افرادی که می‌دانم خیلی واضح است، می‌دانم که ما افراد جدید زیادی داریم که ما را تماشا می‌کنند،

so uh if we just talk about like the English as a  second language way of learning versus what I do  

پس اگر فقط در مورد انگلیسی به‌عنوان یک روش یادگیری زبان دوم در مقابل کاری که من انجام می‌دهم صحبت کنیم.

which is English as a first language most people  think if we imagine this is like a PID of all the  

اگر تصور کنیم این یک PID از همه

things that you do to learn a language uh usually  what people in ESL do is like they have like a  

کارهایی است که برای یادگیری یک زبان انجام می‌دهید، معمولاً کارهایی که افراد در ESL انجام می‌دهند مانند آن است که آنها

little bit of learning like you kind of study  something down here we'll just put an S here for  

کمی یادگیری دارند مانند مطالعه شما چیزی را در اینجا قرار می‌دهیم. اینجا هستم برای

study uh and then we'll have like just T here for  talking like this is your like talking practice  

مطالعه، اوه و سپس ما فقط T اینجا خواهیم داشت برای اینجوری صحبت کردن مثل تمرین صحبت کردن شماست

and so people think that after you study something  well the real like Improvement comes up here when  

و بنابراین مردم فکر می‌کنند که بعد از مطالعه چیزی خوبی مانند Improvement اینجا ظاهر می‌شود وقتی

I'm talking okay but what I'm doing is really the  opposite it's like this is all like the kind of  

من دارم صحبت می‌کنم خوب است، اما من من انجام می‌دهم واقعاً برعکس است، مثل این است که همه چیز مانند

study and learning and the review before you speak  and so the actual Improvement of talking is a very  

مطالعه و یادگیری و مرور قبل از صحبت کردن است، بنابراین بهبود واقعی صحبت کردن

small part of what you do okay so this way  uh it's much easier much faster much more  

بخش بسیار کوچکی از کاری است که شما انجام می‌دهید خوب است، بنابراین به این ترتیب خیلی راحت‌تر است. سریع‌تر بسیار

relaxing and comfortable because you don't have  to practice in front of other people you're just  

راحت‌تر و راحت‌تر چون مجبور نیستید جلوی افراد دیگر تمرین کنید، فقط

getting lots of examples so I might hear uh like  20 different examples of something and then I feel  

مثال‌های زیادی می‌گیرید، بنابراین ممکن است ۲۰ مثال مختلف از چیزی را بشنوم و بعد احساس

confident and then in the situation so when I have  a chance to speak then the vocabulary just comes  

اعتماد به نفس می‌کنم و بعد در موقعیت من فرصتی برای صحبت کردن دارم و واژگان به

out fluently so when I'm talking to someone I'm  like like Dicky kn or whatever I could express  

راحتی بیرون می‌آیند، بنابراین وقتی با کسی صحبت می‌کنم، مانند دیکی کین یا هر چیز دیگری هستم که می‌توانم

it in different ways uh but if I'm talking about  like using something it's after I've heard many  

آن را به روش‌های مختلف بیان کنم، اما اگر در مورد آن صحبت می‌کنم، مانند استفاده از چیزی، پس از آن است. من

examples of it and if I don't feel confident about  saying it I should get more examples okay so the  

نمونه‌های زیادی از آن شنیده‌ام و اگر در مورد گفتنش مطمئن نیستم، باید مثال‌های بیشتری بیاورم، بنابراین

confidence is all like built here and maybe like a  tiny amount of confidence comes at the end uh when  

اعتماد به نفس در اینجا ساخته شده است و شاید مانند یک مقدار کمی از اعتماد به نفس در پایان به وجود بیاید.

you when you're saying something but th this is  a much more uh difficult way to learn a language  

چیزی می‌گویم، اما این راه بسیار سخت‌تری برای یادگیری زبان است،

okay so you're spending more time waiting for  someone to talk with and you think well I can't  

بنابراین شما زمان بیشتری را صرف انتظار برای صحبت با کسی می‌کنید و فکر می‌کنید خوب نمی‌توانم

practice because I don't have anyone to speak with  what do I do uh and then you also think uh well I  

تمرین کنم زیرا کسی را ندارم که صحبت کنم. با چه کار کنم آهان، و بعد شما هم فکر می‌کنید خوب، من حدس می‌زنم که

guess I know this vocabulary already already why  can't I speak and so this this really causes all  

قبلاً این واژگان را می‌دانم چرا نمی‌توانم صحبت کنم و بنابراین این واقعاً باعث همه

of the problems people have and this creates all  of the doubt and confusion that stops them from  

مشکلات مردم می‌شود و این همه شک و سردرگمی را ایجاد می‌کند که متوقف می‌شود. آنها از

speaking but this way over here we want to destroy  all the doubt as you learn and that way when you  

صحبت می کنند، اما از این طریق اینجا می خواهیم تمام شک و تردید را در حین یادگیری از بین ببریم و به این ترتیب وقتی

speak you speak fluently okay so you're actually  developing fluency as you learn but if you don't  

صحبت می کنید، خوب صحبت می کنید، بنابراین در واقع  در حین یادگیری، تسلط خود را افزایش می دهید، اما اگر

understand what you're learning then of course you  won't speak fluently okay so fluency fluency isn't  

چیزی را که در حال یادگیری هستید  نمی فهمید پس مطمئناً شما راحت صحبت نمی‌کنید، بنابراین تسلط،

something that develops like through your uh like  like like trying to trying to practice like like  

چیزی نیست که از طریق شما ایجاد می‌شود، مانند تلاش برای تمرین، مانند

repeating things again and again it just it really  comes from understanding the language very well so  

تکرار دوباره و دوباره چیزها، این واقعاً از درک بسیار خوب زبان ناشی می‌شود.

being knowledgeable about it and getting lots  of examples that make you feel confident about  

آگاه بودن در مورد آن و دریافت مثال‌های زیادی که باعث می‌شود در مورد زبان اعتماد به نفس داشته باشید،

the language all right uh let me make sure we're  getting a lot of comments here uh let's see all

اجازه دهید مطمئن شوم که نظرات زیادی در اینجا دریافت می‌کنیم، اوه بیایید ببینیم خوب است

right okay wrestling says Hi teacher I want to  thank you for your job I like your method of  

کشتی می‌گوید سلام معلم می‌خواهم از شما تشکر کنم. من روش شما را دوست دارم

teaching all the best from you uh from Ukrainian  who lives in Toronto very good Toronto R and you  

بهترین آموزش را از شما از اوکراینی که در تورنتو زندگی می کند خیلی خوب است Toronto R و شما

would say from a Ukrainian who lives in Toronto  very good and again like as you get more examples  

می گویید از یک اوکراینی که در تورنتو زندگی می کند بسیار خوب است و دوباره دوست دارید با دریافت نمونه های بیشتر

of this you'll feel like oh I mean typically  people know a lot of vocabulary but they can't  

از این احساس خواهید کرد. مثلاً منظورم این است که معمولاً افراد واژگان زیادی می‌دانند، اما نمی‌توانند

quite stick things together because they're  worried about little little bits of grammar  

چیزها را کاملاً به هم بچسبانند، زیرا نگران بخش‌های کوچک دستور زبان هستند

that they don't quite use uh fluently or  correctly and they're worried about that so  

که کاملاً روان یا درست از آن استفاده نمی‌کنند و نگران این هستند.

that's a big issue for people that that stops  a lot of them from speaking it's not the like  

این یک مشکل بزرگ برای مردم است که بسیاری از آنها را از صحبت کردن باز می‌دارد، مثل این نیست

the larger vocabulary that you might know it's  sticking these pieces of vocabulary together so  

دایره لغات بزرگ‌تر که ممکن است بدانید این تکه‌های واژگان را به هم چسبانده است، بنابراین

spend more time with that I promise you you will  become a much more confident speaker all right  

زمان بیشتری را صرف آن می‌کنم که به شما قول می‌دهم سخنران بسیار مطمئن‌تری خواهید بود. خیلی خوب

uh says have to use the from to describe where  you from well if I if I say like where are you  

اوه می گوید باید از از برای توصیف اینکه  تو اهل کجایی استفاده کنم خوب اگر من می گویم دوست دارم کجا هستی

like I don't it's like where are you I don't  know where you are but if I'm saying where are  

مثل من نمی دانم مثل اینکه کجا هستی، نمی دانم کجا هستی، اما اگر می گویم کجایی

you from I'm talking about like your origin  did you come from a different country that  

شما از کشوری که در مورد من صحبت می کنم مثل منشأ شما آیا شما از کشور دیگری آمده اید که   یه

kind of thing so where are you from well Nils  is back Anette all I I hear German yeah yes

جورایی پس اهل کجا هستید خوب نیلز برگشت آنت همه می شنوم آلمانی بله بله بله

Yesa says I'm Italy no I'm From Italy yes so  I am from Italy and remember uh your correct  

بله می گوید من ایتالیا هستم نه من اهل ایتالیا هستم بله بنابراین من اهل ایتالیا هستم و به یاد داشته باشید

pronunciation correct punctuation all these  things I am from Italy or you can say I'm  

تلفظ صحیح   تلفظ صحیح شما همه اینها من اهل ایتالیا هستم یا می‌توانید بگویید من

Italian I'm Italian so remember there are always  different ways to express things yinyang look at  

ایتالیایی هستم من ایتالیایی هستم، بنابراین به یاد داشته باشید همیشه راه‌های مختلفی برای بیان چیزهایی وجود دارد که ینی یانگ به آن‌ها

that with the heart eyes over there I how to use  must have and should have uh rather than like go  

با چشمان قلب نگاه کنید. در آنجا من نحوه استفاده از must have و should have uh به جای دوست داشتن رفتن

into those specific things look up just go to chat  GPT and say give me like like must have and should  

به آن چیزهای خاص را جستجو کنید، فقط به چت GPT بروید و بگویید like like must have and should  به من بدهید پس

have so look up examples but if you don't if you  don't understand the idea like this like I wish  

نمونه هایی را جستجو کنید، اما اگر ندارید این ایده را مثل این نمی فهمم ای کاش

I would have the idea really the situation is  we're talking about regret so you feel regret  

من فکر می کردم واقعاً وضعیت این است ما در مورد پشیمانی صحبت می کنیم، بنابراین شما احساس پشیمانی می کنید

I wish I would have done something so I wish I  would have done something so we we connect with  

کاش کاری انجام می دادم پس ای کاش  کاری انجام می دادم تا با آن ارتباط برقرار کنیم

the emotion we understand the situation so even  if we don't understand the the specific grammar  

احساسات ما موقعیت را درک می کنیم، بنابراین حتی اگر ساختار دستور زبان خاص را درک نکنیم،

structure we understand what's happening so if  you look at little kids little kids watch their  

متوجه می شویم که چه اتفاقی می افتد، بنابراین اگر به بچه های کوچک نگاه کنید، بچه های کوچک

parents and their parents are like I wish I would  have done something and so they they see oh like  

والدین و والدینشان را تماشا می کنند، مانند ای کاش من کاری انجام می دادم و بنابراین آنها آن‌ها می‌بینند که مثل

my my Dad or Mom is like they feel bad they are  frustrated because they didn't do something okay  

پدر یا مادرم احساس بدی دارند، ناامید هستند زیرا کاری را درست انجام نداده‌اند

so they understand the situation even if they  don't feel so confident about using the grammar  

بنابراین موقعیت را درک می‌کنند، حتی اگر در استفاده از گرامر آنقدر اعتماد به نفس نداشته باشند،

but you can be more proactive more active about  how you do something how you how you learn and  

اما شما می‌توانید فعال‌تر باشید. فعال در مورد نحوه انجام کاری که چگونه یاد می گیرید و

review so as you get more examples you will  feel more confident about speaking all right  

بررسی می کنید، بنابراین با دریافت مثال های بیشتر، در مورد درست صحبت کردن با اعتماد به نفس بیشتری احساس خواهید کرد.

uh so yes like even those those little things  like if you're looking at like must have or  

should have like look look for those two things  so number one like what is the real idea being  

مثل نگاه کردن به دنبال آن دو چیز باشید بنابراین شماره یک مانند ایده واقعی در حال

communicated and number two what are a bunch of  examples that I can use to help me understand it  

انتقال   و شماره دو که مجموعه‌ای از مثال‌هایی هستند که می‌توانم برای کمک به درک آن استفاده کنم

all right R says we use V to short I have I've  been yes so you can shorten that as as I have  

خیلی خوب R می‌گوید ما از V تا کوتاه استفاده می‌کنیم. بله، بنابراین شما می توانید آن را کوتاه کنید همانطور که من انجام داده ام

Tiana says what's the difference between start  and baking Oh you mean beginning like start in  

تیانا می گوید تفاوت بین شروع و پخت چیست. اوه یعنی شروع مانند شروع در

beginning um well it could be I don't want to go  into like a long explanation about like specific  

شروع، خوب ممکن است من نمی خواهم مانند یک توضیح طولانی در مورد واژگان خاص مانند مانند  وارد شوم.

vocabulary for this video uh I have done that  before uh but Google Google that ask chat gbd  

این ویدیو اوه، من قبلاً این کار را انجام داده‌ام، اما Google Google که از چت gbd   می‌پرسد

and like when you're when you're looking for  things like this say like ask ask Google or  

و می‌خواهد وقتی به دنبال چیزهایی مانند این هستید، مثلاً از Google بپرسید یا

chat GPT or whatever like AI you use is there  a time when we can say start but not begin and  

چت GPT یا هر چیز دیگری مانند هوش مصنوعی که استفاده می‌کنید، زمانی وجود دارد که می‌توانیم بگوییم شروع کن اما شروع نکن و

you're so you're looking for times when it's  when it's different to help you understand  

شما دنبال زمان‌هایی می‌گردید که زمانی متفاوت است تا به شما کمک کند

those things it's okay says yes Japanese culture  is nice but sometimes it's not nice but [ __ ]  

آن چیزهایی را که اشکالی ندارد بفهمید، می‌گوید بله فرهنگ ژاپنی خوب است، اما گاهی اوقات خوب نیست، اما [ __ ]

Japan is great what are you talking about I love  you Sensei well thank you very much it's good to  

ژاپن عالی است آیا در مورد دوستت دارم صحبت می کنی سنسی خوب بسیار متشکرم خیلی خوب است

be loved all right uh did you watch Attack on  Titan uh I I'm familiar with it but I have not  

دوستت داشته باشند خوب است، آیا شما Attack on Titan را تماشا کردید اوه من با آن آشنا هستم اما

seen that uh TJ do you have another podcast on  Spotify no I do not Allah could you please explain  

ندیدم که اوه TJ آیا پادکست دیگری در Spotify دارید؟ نه، نمی‌دانم، لطفاً توضیح دهید

how to understand complex texts and articles  especially considering I am in my 40s well your  

چگونه متون و مقالات پیچیده را بفهمیم، مخصوصاً با توجه به اینکه من در 40 سالگی هستم،

age doesn't have anything to do with that but I  would be looking at like specific ideas within  

سن شما ربطی به آن ندارد، اما من ایده‌های خاصی را در

those texts like look at specific sentences that  you don't understand and then apply the same thing  

آن متن‌ها نگاه می‌کنم. جملات خاصی که شما نمی‌فهمید و سپس همان چیزی را اعمال کنید

if you can't understand from the context then you  can ask like chat GPT what does this mean what are  

اگر نمی‌توانید از روی متن بفهمید، می‌توانید مانند چت GPT بپرسید این به چه معناست

they talking about but you have to spend the time  to actually figure something out so if you need to  

آنها در مورد چه چیزی صحبت می‌کنند، اما باید وقت بگذارید تا واقعاً چیزی را بفهمید. بنابراین اگر نیاز دارید

I don't know learn something for work or whatever  you have to read something complicated then that's  

من نمی‌دانم چیزی برای کار یا هر چیز دیگری یاد بگیرید، باید چیز پیچیده‌ای را بخوانید، به این صورت است که از

how you would use chat GPT to help you do that BR  says Drew in the past I had figuring out what the  

GPT چت برای کمک به شما در انجام این کار استفاده می‌کنید. BR می‌گوید درو در گذشته می‌دانستم جمله چیست.

sentence was implying now you are making it clear  yes uh and so again like a lot of speakers they  

به این معنی که اکنون شما در حال شفاف‌سازی هستید بله اوه و بنابراین دوباره مانند بسیاری از سخنرانان

when they're listening to someone they really try  listening to the words and try to understand what  

وقتی به کسی گوش می‌دهند، واقعاً سعی می‌کنند به کلمات گوش دهند و سعی می‌کنند به

those words mean rather than kind of looking at  the bigger picture and understanding like what  

جای اینکه به تصویر بزرگ‌تر نگاه کنند، معنای   آن کلمات را بفهمند و فهمیدن اینکه چه

is the emotion or what is the situation what is  the the thing the the other person is implying so  

احساسی چیست یا چه وضعیتی است چیزی است که طرف مقابل به آن اشاره می کند

even if I can't speak if like if you watch me and  I start speaking an alien language and I'm like ah

حتی اگر من نمی توانم صحبت کنم اگر دوست دارم اگر مرا تماشا کنی و من شروع به صحبت کردن به زبان بیگانه کنم و من مثل آه هستم.

so I just start speaking some random words like  that maybe you don't understand the vocabulary  

من فقط شروع به صحبت کردن چند کلمه تصادفی می کنم مانند که شاید شما واژگان را متوجه نمی شوید

but you can see I'm frustrated so as you begin  to kind of work from the bigger picture of okay  

اما می بینید که من ناامید هستم بنابراین وقتی شروع به کار از تصویر بزرگتر «خوب» می کنید،

this is a negative emotion he doesn't look very  happy something is like that now we can maybe  

این یک احساس منفی است که او خیلی به نظر نمی رسد. خوشحالم که چیزی شبیه آن است حالا شاید بتوانیم

if we hear it again we will feel uh like better  about about understanding the specific vocabulary  

اگر دوباره آن را بشنویم، احساس بهتری نسبت به درک واژگان خاص داشته باشیم

uh all right hopefully that makes sense all  right K says I'm sorry I have to go to work  

اوه بسیار خوب، امیدوارم که منطقی باشد کاملاً K می گوید متاسفم که باید امروز بروم سر کار

today I'm not lying so I'm sorry for going for  it's okay uh asra says kich Geno I'm Malaysian  

من دروغ نمی گویم بنابراین متاسفم که رفتم اشکالی ندارد اوه آسرا می گوید kich Geno من مالزیایی هستم

I hope I can improve my English and be able to  communicate with my fiance's family members in  

امیدوارم بتوانم انگلیسی خود را بهبود بخشم و بتوانم با اعضای خانواده نامزدم در

the UK they speak in different accents ah so here  is another good example like I didn't mention uh  

بریتانیا ارتباط برقرار کنم که با لهجه های مختلف صحبت می کنند. مثال خوب دیگری است، مثلاً من به

specific like pronunciation or accents but it's  the same idea so the same rule or law would apply  

تلفظ یا لهجه‌ها اشاره نکردم، اما این همان ایده است، بنابراین همان قانون یا قانون در مورد

to that if I'm going to move to the UK I should  probably watch videos on YouTube about people who  

آن اعمال می‌شود که اگر می‌خواهم به بریتانیا نقل مکان کنم، احتمالاً باید ویدیوهای مربوط به افراد را در YouTube تماشا کنم. چه کسی

live in that particular area or something and that  would prepare me for understanding those kinds of  

در آن منطقه خاص یا چیزی زندگی می‌کند و این من را برای درک آن دسته از

speakers so it's very easy to do like all this  information is just waiting for you go pick it  

سخنرانان آماده می‌کند، بنابراین انجام این کار بسیار آسان است مانند همه این اطلاعات فقط منتظر شماست بروید

up it's right there okay it's already waiting for  you all right LF hey Drew why some native speakers  

آن را بردارید   همان‌جاست، خوب، در حال حاضر منتظر شماست. هی درو چرا برخی از زبان‌های بومی

hold the ed sound for the verbs in the past  tense for example I called the doctor sometimes  

صدای اد را برای افعال در زمان گذشته نگه می‌دارند، به عنوان مثال گاهی اوقات به دکتر زنگ زدم.

sounds like I called the doctor um typically what  native speakers are doing the reason for that is  

because it's faster to say and usually uh from the  context people would understand so if I say yeah I  

از روی متن، مردم متوجه می‌شوند، بنابراین اگر بگویم بله، من به

I I called the doctor so I called the doctor so I  leave a little bit of space there um but you would  

دکتر زنگ زدم، بنابراین با دکتر تماس گرفتم، بنابراین کمی فضا را آنجا می‌گذارم، اما شما  می‌دانید که

know I'm I'm talking about the past so it's not  really necessary uh to say it clearly yes I called  

من در مورد گذشته صحبت می‌کنم، بنابراین واقعاً ضروری نیست. برای اینکه واضح بگویم بله، من با دکتر تماس گرفتم،

the doctor I would only speak really clearly  like that to another native if like my wife is  

فقط با یک بومی دیگر واقعاً واضح صحبت خواهم کرد، اگر همسرم

saying hey did you call the doctor it's like yeah  I called the doctor really did you call the doctor  

بگوید هی به دکتر زنگ زدی مثل این است که بله، من به دکتر زنگ زدم واقعاً شما با دکتر تماس گرفتم.

yes I called the doctor okay so in that situation  I'm trying to be really specific I'm being very  

دکتر باشه، پس در آن موقعیت من سعی می‌کنم واقعاً دقیق باشم، خیلی

clear uh and it's not really about the language  it's just like yes I'm making it clear I called  

واضح می‌گویم، اوه و واقعاً به زبان مربوط نمی‌شود مثل این است که بله، واضح است که با دکتر تماس گرفتم،

the doctor but most of this you can understand  from context because you know it's not about the  

اما بیشتر اینها را می‌توانید از زمینه چون می‌دانی این مربوط به

future because I in that case you would say oh  I will call the doctor so tomorrow I will call  

آینده نیست، زیرا در آن صورت می‌گویی اوه، من با دکتر تماس می‌گیرم، پس فردا با

the doctor okay tomorrow I will or tomorrow I'm  going to call the doctor both of those are fine  

دکتر تماس می‌گیرم، باشه فردا یا فردا با دکتر تماس می‌گیرم، هر دو خوب هستند.

um so these are things that as you listen to  more native speakers very good you're you're  

بنابراین اینها چیزهایی هستند که وقتی به سخنرانان بومی بیشتری گوش می‌دهید، می‌شنوید که

hearing that that they don't really say that and  that's why because it's just not necessary people  

آنها واقعاً این را نمی‌گویند و به همین دلیل است زیرا لازم نیست مردم

understand from the situation what the person is  talking about and you don't need to like make it  

از موقعیت متوجه شوند که فرد درباره چه چیزی صحبت می‌کند و نیازی نیست دوست داشته باشید این را

more clear people already understand Ray goat says  the biggest problem that I face that face me you  

واضح‌تر نشان دهید مردم قبلاً می‌فهمند ری بز می‌گوید: بزرگترین مشکلی که من با آن روبه‌روی من مواجه می‌شوم، شما

would say that faces me or that I face uh often is  that whenever I start a conversation with a native  

می‌گویید که با من روبرو هستم یا اغلب با آن مواجه می‌شوم، این است که هر زمان که صحبتی را با یک زبان مادری شروع می‌کنم.

speaker they think I'm a native and just that puts  me more load on my mind is it good and how to deal  

فکر می‌کنم من یک بومی هستم و فقط ذهنم را بیشتر به ذهنم می‌آورد، این خوب است و چگونه با آن برخورد کنم

with it ah if you're like you mean like because of  how you look or something like they think you're  

آه اگر شبیه شما هستید یعنی به خاطر ظاهرتان یا چیزی شبیه به اینکه آنها فکر می‌کنند شما

going to be a good speaker but you're actually not  that's the problem that's interesting um but yeah  

خواهید بود. سخنران خوبی است، اما تو واقعا نیستی، این مشکل جالب است، اما بله، مثل این است که

it's it's kind of like uh like I have a friend who  who's who's Japanese but he's raised in Brazil and  

دوستی دارم که ژاپنی است، اما در برزیل بزرگ شده است و

he doesn't really speak Japanese very well so  he comes here and Japanese people will kind of  

واقعاً ژاپنی را خیلی خوب بلد نیست، بنابراین می آید. اینجا و ژاپنی‌ها به نوعی

try speaking with him and he's just like ah like  I don't I don't understand and then someone else  

سعی می‌کنند با او صحبت کنند و او درست مثل آه که نمی‌فهمم و بعد شخص دیگری باید به جای

will have to kind of speak for him so that is that  maybe that's the kind of situation you're talking  

او صحبت کند، بنابراین شاید این وضعیت شما باشد. دارم

about um but I don't know I mean in that case like  if you if you just have to speak with someone and  

در مورد اوم صحبت می‌کنم، اما نمی‌دانم منظورم این است که اگر فقط باید با کسی صحبت کنی و

just say like like you I mean you can make it like  kind of a joke like oh maybe I look this way but  

فقط مثل خودت بگویی، یعنی می‌توانی آن را شبیه شوخی کنی مثل اوه، شاید من اینطور نگاه کنم. اما   در

actually like I don't know Japanese like please  teach me or in your case I don't know English  

واقع دوست دارم ژاپنی بلد نباشم، لطفاً  به من یاد بده یا در مورد شما من انگلیسی بلد نیستم

please teach me or my English actually is not very  good so you can make that kind of like you can you  

لطفاً به من بیاموز یا انگلیسی من در واقع خیلی خوب نیست، بنابراین می‌توانی چنین چیزی بسازی که می‌توانی،

can turn that around this is the psychology part  of language learning where I could be scared about  

می‌توانی آن را برگردانی بخشی از روانشناسی یادگیری زبان است که می‌توانم از

that or if this situation happens again and again  I can think about what's like a a kind of funny  

آن بترسم یا اگر این وضعیت دوباره و دوباره اتفاق بیفتد، می‌توانم به

way to deal with that where people start speaking  with me and I'm just like oh like I'm new here I  

روشی خنده‌دار برای مقابله با آن فکر کنم، جایی که مردم شروع به صحبت کردن با من می‌کنند و من درست مثل اوه هستم. مثل اینکه من اینجا تازه کار هستم   در

actually don't speak English so so like oh I'm new  I'm new here like I'm you know I'm new here or my  

واقع انگلیسی صحبت نمی‌کنم، بنابراین مثل اوه من تازه وارد هستم  من اینجا تازه کار هستم مثل اینکه شما می‌دانید من اینجا تازه کار هستم یا

English actually isn't very good but you can you  can talk about that and and that kind of makes the  

انگلیسی من واقعاً خیلی خوب نیست، اما شما می‌توانید می‌توانم در مورد آن صحبت کنم و این نوع

conversation a bit more comfortable for everyone  so you tell people hey my English is actually not  

مکالمه را برای همه کمی راحت‌تر می‌کند، بنابراین به مردم بگویید سلام، انگلیسی من در واقع

very good so uh please please speak more slowly  but you can say but I'm excited to learn okay so  

خیلی خوب نیست، پس لطفاً آهسته‌تر صحبت کنید، اما می‌توانید بگویید، اما من برای یادگیری هیجان‌زده هستم.

my English is not very good but I'm excited to  learn and so people will feel a bit more uh kind  

زبان انگلیسی من خیلی خوب نیست، اما من برای یادگیری هیجان‌زده هستم و بنابراین مردم کمی بیشتر احساس می‌کنند،

of cuz because the the other person also doesn't  want to make you feel uncomfortable either okay  

زیرا طرف مقابل نیز نمی‌خواهد احساس ناراحتی در شما ایجاد کند،

all right uh I got that one Vin says hey Drew uh  correcting myself before I say something will I  

بسیار خوب، اوه من آن یکی را دریافت کردم. می‌گوید هی درو اوه، قبل از اینکه چیزی بگویم، خودم را تصحیح می‌کنم،

not create some doubt and be hesitant speaker well  if you're if you're correct the whole point is can  

تردید ایجاد نمی‌کنم و مردد خواهم بود، اگر درست می‌گویید، در کل می‌توانید

you feel confident about something before you  speak uh and if you can then you won't make the  

قبل از صحبت کردن درباره چیزی احساس اطمینان کنید و اگر بتوانید پس شما

mistake when you speak or if you do it would just  be like oh I maybe I I don't know was thinking  

وقتی صحبت می‌کنید اشتباهی مرتکب نمی‌شوید یا اگر این کار را انجام می‌دهید مثل آه، شاید نمی‌دانم

about something else or whatever but it will be  the kind of mistake that a native will make when  

به چیز دیگری یا هر چیز دیگری فکر می‌کردم، اما این اشتباهی است که یک بومی وقتی می‌گوید مرتکب می‌شود.

maybe they say something and they just it doesn't  come out very well but it's they are they know the  

چیزی و آن‌ها خیلی خوب ظاهر نمی‌شوند، اما آن‌ها هستند که

language well they're just maybe like this time  or something they're not expressing themselves  

زبان را خوب می‌دانند، شاید مثل این بار باشند یا چیزی که خودشان را کاملاً بیان نمی‌کنند،

perfectly and that's okay uh I should have put  upfront that I'm not native no you you you don't  

و این اشکالی ندارد، اوه من باید آن را پیشاپیش می‌گذاشتم. من بومی نیستم نه شما شما

have to say that you're not native or whatever but  I'm guessing it's because of how you look or maybe  

مجبور نیستید بگویید که شما بومی نیستید یا هر چیز دیگری، اما من حدس می زنم این به دلیل ظاهر شما یا شاید

something you do that people are guessing that  um but it's interesting thing that we we kind of  

کاری است که انجام می دهید که مردم آن را حدس می زنند اما جالب است که ما نوعی

project that so now that I speak Japanese fluently  Japanese people will will speak with me like I'm  

پروژه که اکنون که من به زبان ژاپنی روان صحبت می کنم، ژاپنی ها با من صحبت می کنند، مثل من،

like I'm fluent even before they hear me speak  so I'm just standing around or something and they  

حتی قبل از اینکه صحبت های من را بشنوند،

will start talking to me in Japanese all right  but like typically you can look at a foreigner  

با من صحبت می کنند. ژاپنی خیلی خوب است، اما مانند معمول شما می‌توانید به یک خارجی نگاه کنید

and a foreigner will give that impression that  they can't speak and so Japanese people wouldn't  

و یک خارجی این تصور را ایجاد می‌کند که نمی‌تواند صحبت کند و بنابراین ژاپنی‌ها سعی نمی‌کنند

try to say anything to them or maybe they would  try to speak English or something but uh but it's  

چیزی به آن‌ها بگویند یا شاید سعی کنند انگلیسی یا چیزی دیگر صحبت کنند، اما اوه. اما این

it's an interesting an additional uh part of the  psychology of learning and expressing yourself uh  

یک بخش اضافی از روان‌شناسی یادگیری و بیان خود است. اوه

C says what does it mean at Advance you probably  mean in advance it just means before something so  

C می‌گوید پیشاپیش چه معنایی دارد، احتمالاً منظورتان از قبل است، این فقط قبل از چیزی است، بنابراین

would like if I like if people often say like  thank you in advance it's just like I'm asking  

اگر دوست داشته باشم، اگر مردم اغلب می‌گویند مانند آن متشکرم پیشاپیش درست مثل این است که از

you to do something for me I'm thanking you in  advance for doing that thing so even before you've  

شما می‌خواهم کاری برای من انجام دهید، پیشاپیش از شما برای انجام آن کار تشکر می‌کنم، بنابراین حتی قبل از

done the thing I'm saying thank you brother says  hello from Alabama nice to see you there uh have  

انجام کاری که می‌گویم متشکرم، برادر از آلاباما سلام می‌گوید خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم. آیا

you ever download an app for speaking with English  Learners no I have not well done and very helpful  

تا به حال برنامه ای برای صحبت کردن با زبان آموزان انگلیسی دانلود کرده اید.

so glad to hear Rocky says your Japanese sounds  smooth do you think we are better to practice or  

you would say like do you think it's better uh to  practice reading out sentences in chunks so we can  

تمرین خواندن جملات به صورت تکه تکه برای اینکه بتوانیم

get our tongue used to the rhythm of the target  language uh yes I think that's helpful so again  

زبانمان را به ریتم زبان مقصد عادت دهیم، بله، فکر می‌کنم این مفید است، بنابراین دوباره   این به

that's that's kind of coming from up here so even  in fluent for Life most of the program is just  

نوعی از اینجا می‌آید، بنابراین حتی مسلط برای Life بیشتر برنامه فقط

it's this down here helping you really understand  something but there will be sections where you  

این در اینجا به شما کمک می‌کند واقعاً چیزی را بفهمید، اما بخش‌هایی وجود دارد که در آن‌ها

repeat after things just to just to practice  saying words or get get used to the pronounciation  

بعد از چیزها تکرار می‌کنید فقط برای تمرین کردن کلمات یا عادت کردن به تلفظ

that kind of thing so there is uh some kind of  practice that that comes from speech but most  

آن چیزها، بنابراین نوعی تمرین وجود دارد که از گفتار ناشی می‌شود. بیشتر

of it the the real thing that stops people from  speaking is is typically not accent like that  

موارد، چیزی که مردم را از صحبت کردن باز می‌دارد، معمولاً این لهجه نیست

that could be a problem but it's more like using  incorrect grammar and getting stuck and that's  

که می‌تواند مشکل‌ساز باشد، اما بیشتر شبیه به استفاده از دستور زبان نادرست و گیر افتادن است و این

usually a bigger issue for people because they  just don't understand the vocabulary well enough  

معمولاً برای مردم مشکل بزرگ‌تری است، زیرا آن‌ها فقط این را نمی‌فهمند. واژگان به اندازه کافی خوب

Alex says hi from China the third time nice to see  you again m t says so you mean not to worry about  

الکس برای سومین بار از چین سلام می‌گوید خوشحالم که دوباره شما را می‌بینم، بنابراین شما می‌خواهید نگران

grammar when we speak no no no my point is that  you should worry about grammar before you speak  

گرامر نباشید وقتی نه نه نه، نه منظور من این است که قبل از صحبت کردن باید نگران گرامر باشید

worry about grammar before you speak so if you're  thinking and you might be talking to yourself or  

قبل از صحبت کردن در مورد گرامر نگران باشید. بنابراین اگر در حال فکر کردن هستید و ممکن است با خودتان صحبت کنید یا

whatever or you're listening to something and you  hear oh that's interesting like I can understand  

هر چیزی یا دارید به چیزی گوش می‌دهید و می‌شنوید اوه، جالب است که من می‌توانم آن را بفهمم،

that but maybe I can't express that same thing  so here we have an example of a grammar point  

اما شاید نتوانم همان چیزی را بیان کنم، بنابراین در اینجا مثالی داریم از یک نکته گرامر

where you understand it but do you feel confident  us that thing if you don't then stop then take  

که آن را می‌فهمید، اما آیا به ما اطمینان دارید که اگر آن چیز را متوقف نکنید،

that information and like put it in in uish or  chat GPT or something uh where you can get lot  

آن اطلاعات را بردارید و مانند آن را در uish یا گپ GPT یا چیزی که در آن می‌توانید

a lot more examples or many more examples of that  thing and that will make you feel more confident  

نمونه‌های بسیار بیشتر یا بسیاری از آن‌ها را دریافت کنید. نمونه‌های بیشتری از آن چیز و این باعث می‌شود

about using it so if I hear something and like  oh okay I understand what someone is saying but  

در مورد استفاده از آن احساس اطمینان بیشتری کنید، بنابراین اگر چیزی می‌شنوم و می‌پسندم، اوه، بسیار خوب، می‌فهمم کسی چه می‌گوید، اما

I have to ask myself do I feel confident saying  that all right so there's like usually a larger  

باید از خودم بپرسم که آیا احساس اطمینان می‌کنم که بگویم خیلی خوب است، بنابراین معمولاً بزرگتر

a larger amount of vocabulary that you know  and a smaller amount of vocabulary that you  

مقدار بیشتری از واژگانی که می‌دانید و مقدار کمتری از واژگانی که

feel confidence saying okay so you need to have  confidence here and you don't really need so much  

احساس اعتماد به نفس می‌کنید، خوب است، بنابراین باید در اینجا اعتماد به نفس داشته باشید و واقعاً به

confidence here you're just listening for what  other people are saying uh but if you want to  

اعتماد به نفس زیادی نیاز ندارید اینجا فقط به آنچه دیگران می‌گویند گوش می‌دهید. اوه، اما اگر می‌خواهید از

use this if you want to expand this circle then  you need to spend more time feeling more confident  

این استفاده کنید اگر می‌خواهید این دایره را گسترش دهید، باید زمان بیشتری را صرف احساس

getting more confident and you do that by getting  more examples of that thing until you really  

اعتماد به نفس بیشتر کنید و این کار را با گرفتن نمونه‌های بیشتری از آن چیز انجام می‌دهید تا زمانی که واقعاً

understand that thing very well okay so sometimes  I'm not saying you need to get a 100 examples  

آن چیز را خیلی خوب درک کنید، خب گاهی اوقات من نمی گویم که لازم است 100 مثال

of everything the point is just to get enough  until you really feel uh until you really feel  

از همه چیز بیاورید، هدف فقط کافی است تا زمانی که واقعاً احساس کنید تا زمانی که واقعاً احساس کنید

confident that you understand something okay so  you could get one example and often when I teach  

مطمئن شوید که چیزی را خوب می فهمید، بنابراین می توانید یک مثال بیاورید و اغلب وقتی تدریس می کنم

I'm trying to give you a few examples to really  help you understand something to give you that  

سعی می کنم چند مثال به شما ارائه کنم تا واقعاً  به شما کمک کند چیزی را بفهمید تا به شما نشان دهد   آهان

aha moment this is called a fluency trigger where  I I basically make you understand something very  

لحظه به این می گویند یک محرک روانی که در آن من اساساً شما را وادار می کنم چیزی را خیلی

well uh and you feel more confident about saying  it okay so it doesn't take a lot of examples but  

خوب بفهمید و شما احساس اطمینان بیشتری نسبت به گفتن آن داشته باشید تا طول نکشد. مثال‌های زیادی وجود دارد، اما

if you can spend time you you should be spending  more time in in general in your life listening  

اگر بتوانید زمانی را صرف کنید، به طور کلی در زندگی‌تان زمان بیشتری را صرف گوش دادن

and learning to things like or listening to and  learning things uh rather than like rather than  

و یادگیری چیزهایی مانند یا گوش دادن و یادگیری چیزهایی می‌کنید به جای اینکه دوست داشته باشید به جای اینکه

speaking even in your native language okay most  people are not spending all day speaking even at  

حتی به زبان مادری‌تان صحبت کنید، بسیار خوب است. تمام روز را صرف صحبت کردن حتی با

like a newspaper reporter or somebody or like a  person on TV news people who talk professionally  

مثل یک خبرنگار روزنامه یا کسی یا مثل یک شخص  در اخبار تلویزیون نمی کنند، افرادی که حرفه ای صحبت می کنند

probably spend a lot of time actually listening  to things or reading things as well okay so the  

احتمالاً زمان زیادی را صرف گوش دادن به چیزها یا خواندن مطالب می کنند، بنابراین

same kinds of things you would do in your native  language you would do that in English uh let's  

همان کارهایی که شما انجام می دهید در زبان مادری‌تان این کار را به انگلیسی انجام می‌دهید، بیایید

see where do we get stuck or where do we stop uh  okay all right soam says what do you do for good  

ببینیم کجا گیر می‌کنیم یا کجا متوقف می‌شویم، خیلی خوب، سوام می‌گوید چه کار می‌کنی

vocabulary for writing in exam um I don't know I  I like typically an exam would have some relation  

واژگان برای نوشتن در امتحان. یک امتحان

to whatever you're learning so so I would get the  vocabulary from there Flavio says I'm from Brazil  

با هر چیزی که شما یاد می‌گیرید ربط دارد، بنابراین من واژگان را از آنجا دریافت می‌کنم فلاویو می‌گوید من اهل برزیل هستم

Koo I wish I had more time today is this a correct  yes perfect so you can say like instead of like  

کو، کاش امروز وقت بیشتری داشتم، آیا این درست است بله عالی است، بنابراین می‌توانستید به‌جای دوست داشتن بگویید:

I wish I had done something you can say I wish I  had more time I wish I were more handsome I wish  

کاش کاری انجام می دادم که بتوانید بگویید، ای کاش زمان بیشتری داشتم، کاش خوش تیپ تر بودم، کاش

I were a faster runner I wish I had more time so  again that's an excellent way to use it very good  

دونده سریع تری بودم، ای کاش زمان بیشتری داشتم، پس باز هم این یک راه عالی برای استفاده از آن بسیار خوب است.

I wish I had more time today all right I'm late  uh as always it's okay Nicholas no worries uh the  

کاش بیشتر داشتم. وقت امروز خیلی خوب من دیر هستم آه مثل همیشه اشکالی ندارد نیکلاس نگران نباش آه

dark Cardinal with some hearts over there Alex now  I asked chat GPT make five different sentences of  

کاردینال تاریک با چند قلب در آنجا الکس اکنون  از چت GPT پرسیدم که پنج جمله مختلف از

the first same meaning by different vocabularies  teacher told you me the most important thing is  

اولین معنی یکسان با واژگان مختلف را بسازد معلم به من گفت مهمترین آنها مسئله این است

situation situation situation yes so like the idea  of a situation is just so you understand what we  

موقعیت موقعیت بله، پس مانند ایده یک موقعیت، فقط به این دلیل است که شما بفهمید که ما چه چیزی را

call the big picture what are people actually  saying because if you understand the big picture  

تصویر بزرگ می نامیم که مردم واقعاً چه می گویند  زیرا اگر تصویر بزرگ را درک کنید

then you think oh okay this person is just they  feel sad or they feel regret or frustration or  

آنگاه فکر می کنید اوه خوب این شخص فقط احساس غمگینی می کند یا آنها احساس پشیمانی یا ناامیدی یا

anger or whatever or they're talking about  something something uh but there are many  

خشم یا هر چیز دیگری می کنند یا در مورد چیزی صحبت می کنند، اما

different ways of expressing that so if you ask  chat GPT like how can I express regret like or and  

راه های مختلفی برای بیان آن وجود دارد، بنابراین اگر از chat GPT بپرسید چگونه می توانم پشیمانی ابراز کنم مانند یا و

you can even like give give uh give chat GPT like  uh I'm sad that my dog died so you can give chat  

حتی می توانید مانند GPT مانند اوه من ناراحت هستم که سگم مرد، بنابراین شما می توانید به چت

GPT a Target sentence and say give me 10 different  sentences that express the same thing in different  

GPT یک جمله هدف بدهید و بگویید 10 جمله مختلف به من بدهید که یک چیز را به روش های مختلف بیان می کنند

ways and it will tell you that it's like I really  feel bad that my dog died or or my dog passed away  

و به شما می گوید که انگار واقعاً احساس بدی دارم که سگم مرد یا سگم فوت کرد

or I lost my dog or my dog whatever something  like that but you will get 10 different examples  

یا من سگم یا سگم را از دست دادم هر چیزی شبیه به آن، اما شما 10 مثال مختلف خواهید داشت

and so you can control that and basically you  can teach yourself and so you like we're what  

و بنابراین می توانید آن را کنترل کنید و اساساً می توانید به خودتان آموزش دهید و بنابراین دوست دارید ما همان چیزی باشیم که

we're talking about in this video you can correct  your own mistakes so the point is if you can if  

داریم صحبت می کنیم در مورد در این ویدیو می‌توانید اشتباهات خود را تصحیح کنید، بنابراین نکته این است که اگر می‌توانید اگر می‌توانید

you can understand these things as you learn  them then you don't need to wait for a teacher  

این چیزها را همانطور که یاد می‌گیرید متوجه شوید، دیگر نیازی نیست منتظر بمانید تا معلم

or someone else to come explain something to you  V says hi Drew is it right to learn individual  

یا شخص دیگری بیاید تا چیزی را برای شما توضیح دهد. V می‌گوید سلام. درو آیا درست است که عبارات فردی را یاد بگیریم

phrases or to learn uh to learn individual words  are learning phrases uh well you will learn both  

یا یاد بگیریم اوه برای یادگیری کلمات، عبارات یادگیری هستند، اوه، خوب شما هر دو را یاد خواهید گرفت،

uh but typically you will hear phrases of English  and you will get both of those and there there's  

اما معمولاً عبارات انگلیسی را خواهید شنید و هر دوی آنها را دریافت خواهید کرد و واضح است که

a a connection obviously between the words within  a sentence and something else so you might learn a

بین کلمات ارتباطی وجود دارد. در یک جمله و چیز دیگری، بنابراین ممکن است یک عبارت را یاد بگیرید

phrase and when we I often cover these in videos  but you might hear a particular phrase uh like  

و زمانی که من اغلب این موارد را در ویدیوها پوشش می‌دهیم، اما ممکن است یک عبارت خاص بشنوید، مثلاً

what what's a good example uh yesterday I  let's see I I went uh what's a good example  

چه مثال خوبی است آه دیروز من بیایید ببینیم من رفتم آه، مثال خوبی است

so now it's this is the problem when you  have like an infinite number of ways you  

پس حالا این مشکل زمانی است که شما روش‌های بی‌نهایتی دارید که

could talk about something just to give a  single example sometimes it it comes more  

می‌توانید در مورد چیزی صحبت کنید، فقط یک مثال بیاورید، گاهی اوقات این مسئله

slowly uh so I went to uh here's yeah I got one  I got one I got one so I caught a game yesterday

آهسته‌تر پیش می‌آید، بنابراین من رفتم، بله، یکی را دریافت کردم، یکی را گرفتم، یکی را گرفتم. یک بازی دیروز،

so I caught a game yesterday so let's say  I hear that like oh okay like caught a game  

بنابراین من دیروز یک بازی را گرفتم، بنابراین بیایید بگوییم شنیدم که مثل اوه خوب مثل بازی گرفتم

that's interesting like this is a particular  phrase that people will use often uh or like a  

جالب است مثل این یک عبارت  خاص است که مردم اغلب از آن استفاده خواهند کرد یا

friend might ask me like did you catch the game  did you catch the game yesterday or whatever so  

دوستی ممکن است از من بپرسد که آیا بازی را گرفتی کردی شما بازی را دیروز می‌بینید یا هر چیز دیگری

when you hear something like that you're hearing  the phrase but you're also hearing the individual  

وقتی چیزی شبیه به آن را می‌شنوید، آن عبارت را می‌شنوید، اما همچنین تک تک

words across different sentences okay so maybe one  person says this and tomorrow a different person  

کلمات را در جملات مختلف می‌شنوید، خوب است، بنابراین ممکن است یک نفر این را بگوید و فردا شخص دیگری

says something similar and look at that it's  like oh I caught something I catch something  

چیزی مشابه بگوید و به آن نگاه کنید. این مثل این است که اوه من چیزی را گرفتم، چیزی را گرفتم

and you you mean like who that's interesting did  you catch the game and so first we think what is  

و منظور شما این است که چه کسی جالب است بازی را گرفتید و بنابراین ابتدا فکر می کنیم که

this person really trying to ask me even if I  don't understand these particular things like  

این شخص واقعاً چه چیزی می خواهد از من بپرسد حتی اگر من این چیزهای خاص مانند

my friend is probably asking me if I saw or  watched a particular maybe sports event or or  

دوست من را درک نکنم احتمالاً از من می‌پرسد که آیا یک رویداد ورزشی خاص یا

something like that so usually there's some kind  of context here I don't just walk up to a random  

چیزی شبیه به آن را دیده یا تماشا کرده‌ام، بنابراین معمولاً نوعی زمینه در اینجا وجود دارد، من فقط به سراغ یک فرد تصادفی نمی‌روم

person and say hey did you catch the game unless  this it's like something that everybody would know  

و نمی‌گویم هی بازی را گرفتی، مگر اینکه اینطور باشد چیزی که همه

about so an example of that would be uh like let's  say uh so shoh Otani is a famous baseball player  

درباره آن می‌دانند، نمونه‌ای از آن می‌تواند این باشد: بیایید بگوییم آه پس ببین اوتانی یک بازیکن بیسبال معروف

from Japan who now plays for the Los Angeles  Dodgers and lots of Japanese people watch the  

از ژاپن است که اکنون برای تیم لس‌آنجلس داجرز بازی می‌کند و ژاپنی‌های زیادی

games and so when like the uh the world baseball  classic or whatever the name of that is like I  

بازی‌ها را تماشا می‌کنند. بیسبال جهانی کلاسیک یا هر نامی که شبیه آن است، فکر می‌کنم

think that was last year maybe um but like when  I think that was in Japan and a lot of Japanese  

سال گذشته بود شاید اوم، اما مثل زمانی که فکر می‌کنم در ژاپن بود و ژاپنی‌های زیادی

people were watching that and I and I could say if  I'm speaking English with someone like oh did you  

آن را تماشا می‌کردند و من و من می‌توانیم بگوییم که آیا انگلیسی صحبت می‌کنم با شخصی مانند اوه آیا شما

catch the game and they would probably guess that  I mean oh the game with Otani in it all right so  

بازی را گرفتید و احتمالاً حدس می‌زنند که منظورم اوه بازی با اوتانی در آن همه چیز خوب است،

like when we're talking about things like that  typically you will hear a phrase and you might  

بنابراین وقتی در مورد چیزهایی از این قبیل صحبت می‌کنیم معمولاً یک عبارت را می‌شنوید و ممکن است

hear that same phrase used from different people  but we also learned the individual meanings uh  

همان عبارت را بشنوید. از افراد مختلف استفاده می‌شود، اما ما معانی فردی چنین چیزهایی را نیز یاد گرفته‌ایم،

of things like that so when you hear like did  you catch the game we have an idea of like you  

بنابراین وقتی می‌شنوید مانند آیا بازی را گرفتید، ایده‌ای داریم که شبیه شماست.

probably know catch like like oh I caught a bug or  I caught a cold something like that like I throw  

مثلاً من

up the marker and catch the marker like that but  we can also catch something like oh like did you  

نشانگر را بالا می‌اندازم و نشانگر را همینطور می‌گیرم، اما ما همچنین می‌توانیم چیزی مانند اوه، مثل اینکه آیا

catch the game so it typically like to catch a  game like that is like you could go watch it or  

بازی را گرفتی، بنابراین معمولاً دوست دارم یک بازی مثل آن را بگیری، مثل این است که می‌توانی آن را تماشا کنی یا

you see it on TV or even you saw only a little  bit of that game so if a friend of mine says oh  

آن را در تلویزیون می‌بینی یا حتی شما فقط کمی از آن بازی را دیدید، بنابراین اگر یکی از دوستانم بگوید اوه آه آه آه

did you catch the game uh yesterday uh oh yeah I  caught a little bit of it or I caught the I caught  

بازی را دیدید اوه دیروز اوه اوه بله، من کمی از آن را گرفتم یا من آن را گرفتم

the end of the game so I saw like the last bit of  the game okay so I I don't tell people hey focus  

پایان بازی را گرفتم پس دیدم مثل آخرین قسمت بازی خوب است، بنابراین من به مردم نمی گویم هی

on phrases or focus on individual words because  really like they're actually connected okay but  

روی عبارات تمرکز کنید یا روی کلمات تکی تمرکز کنید، زیرا واقعاً دوست دارید که واقعاً به هم متصل هستند، اما

typically you will like like young children when  they're learning things they're actually doing  

معمولاً وقتی بچه‌های خردسال چیزهایی را یاد می‌گیرند دوست خواهید داشت. در واقع

these things at the same time but the the kind  of better advice is just in general learn like a  

این کارها را همزمان انجام می‌دهید، اما بهترین توصیه این است که به طور کلی مانند یک بومی یاد بگیرید،

native so learn English as a first language and  listening to people like this like what would a  

بنابراین انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید و به افرادی مانند این گوش دهید، مانند آنچه که یک

native say in this situation so uh another way  they might be say hey did like did you watch so  

بومی در این موقعیت می‌گوید. ممکن است بگوییم هی دوست داشتم تماشا کردی پس

did you watch some baseball game or did you see  some baseball game or whatever okay so I could  

بازی بیسبال را تماشا کردی یا بازی بیسبال یا هر چیز دیگری را دیدی تا بتوانم

hear all of these things from different people  did you watch it did you see it did you catch it  

همه این چیزها را از افراد مختلف بشنوم  آیا تماشاش کردی آیا دیدی آیا آن را گرفتی

okay and so as you hear that you learn like the  kind of meaning of catch has different meanings  

باشه و بنابراین وقتی می‌شنوید که یاد می‌گیرید که معنای «گرفتن» معانی متفاوتی دارد

uh or could have related meanings in different  situations but they all have the same kind of  

یا می‌تواند معانی مرتبطی در موقعیت‌های مختلف داشته باشد، اما همه آنها یک نوع

core meaning of like getting receiving something  like that so did I catch the game I didn't I  

معنای اصلی دارند مانند دریافت چیزی مانند آن، بنابراین من بازی را گرفتم. من

didn't catch the game like with a bug catching  net or something like that but I caught the game  

بازی را نگرفتم مثل باگ گرفتار شبکه یا چیزی شبیه به آن، اما بازی را گرفتم

yeah I watched it I saw it I caught the game  okay I caught a cold over the weekend I caught  

بله تماشاش کردم، دیدم بازی را گرفتم باشه، آخر هفته سرما خوردم.

cold all right see if we can get through these  we've been going for an hour so far all right  

ببینیم آیا می‌توانیم از این‌ها عبور کنیم  که تا الان یک ساعت پیش رفته‌ایم خیلی خوب

uh rof says we need a donate button teacher don't  have one uh yes you'll notice I don't have I also  

اوه روف می‌گوید ما به دکمه اهدا نیاز داریم معلم نداریم اوه بله متوجه می‌شوید که ندارم من هم  نمی‌دوی

don't run ads on my videos because it's kind of  a waste of your time so uh the people who support  

تبلیغات در ویدیوهای من، زیرا به نوعی اتلاف وقت شماست، بنابراین افرادی که از

me are the people who join my programs that's  really the only way I I make any any income from  

من حمایت می‌کنند افرادی هستند که به برنامه‌های من می‌پیوندند.

like doing stuff on YouTube or whatever I I don't  I don't uh look at Drew is already rich yeah I uh  

به درو نگاه نکن که قبلاً ثروتمند است، بله،

I well I I I probably could make a little bit more  money by running advertising on the channel but  

من خوب، من احتمالاً می‌توانستم با تبلیغات در کانال کمی بیشتر درآمد کسب کنم، اما

like it's it's like I I don't do that for a number  of reasons which I've talked about already I think  

مثل اینکه من به دلایلی این کار را انجام نمی‌دهم. قبلاً در مورد آن صحبت شده است، فکر می‌کنم

I have to run some ads like some some videos but  when you come to my Channel I want you to just  

باید تبلیغاتی مانند برخی ویدیوها اجرا کنم، اما وقتی به کانال من می‌آیید، می‌خواهم فقط

get straight to the learning without having to  wait or click on anything or skip anything you  

مستقیماً به یادگیری بپردازید، بدون اینکه منتظر بمانید یا روی چیزی کلیک کنید یا از هر چیزی که

don't want to watch uh jez do it says what's your  nationality I am from the United States MBO says  

نمی‌خواهید تماشا کنید رد شوید. اوه jez do it می گوید ملیت شما چیست من اهل ایالات متحده هستم MBO می گوید

Hydra I understand what you are speaking about am  I fluent in English uh I'll probably make a video  

Hydra می فهمم در مورد چه صحبت می کنید من به انگلیسی مسلط هستم اوه احتمالاً یک ویدیو

about this too because people keep asking me about  that but your ability to understand me and your  

در این مورد نیز خواهم ساخت زیرا مردم مدام از من در مورد آن سؤال می پرسند اما توانایی شما درک من و

ability to speak are two different things so even  if you understand me it just means you understand  

توانایی شما در صحبت کردن دو چیز متفاوت است، بنابراین حتی اگر مرا درک کنید، فقط به این معنی است که

me that's really all it means so there will be  other people who speak uh English at a fluent  

من را درک می کنید، این واقعاً به این معنی است، بنابراین افراد دیگری هستند که انگلیسی را در سطح روان   سریع صحبت می کنند،

fast level maybe they use lots of uh difficult ult  uh vocabulary or uh maybe quotes from movies and  

ممکن است از زبان زیادی استفاده کنند. واژگان دشوار ult اوه یا اوه، شاید نقل قول هایی از فیلم ها و

and TV shows and things like that uh and you won't  uh you won't understand what people are saying and  

و برنامه های تلویزیونی و چیزهایی از این قبیل، اوه و شما نخواهید فهمید که مردم چه می گویند و

so it like maybe you can understand me like this  person but you might have trouble understanding  

بنابراین شاید بتوانید من را مانند این شخص درک کنید، اما ممکن است مشکل در درک

other people or still using what you learn uh G if  I'm pronouncing that correctly what does the word  

افراد دیگر یا هنوز در استفاده از چیزهایی که یاد می‌گیرید، اگر من به درستی آن را تلفظ کنم معنی کلمه رستگاری چیست.

redemption mean I've been looking for the meaning  of the word and there's a lot of meaning uh  

uh well to to like to redeem is typically like  coming back in some way so if I if I like redeem  

معمولاً به نوعی شبیه به بازگشت است، بنابراین اگر من دوست داشته باشم

a coupon like I bring the coupon back to the  store uh and I can get like a free drink or  

کوپنی را پس‌خرید کنم، کوپن را به فروشگاه برگردانم و می‌توانم مانند یک نوشیدنی رایگان یا

something like that to redeem something uh  and you could also have a a Redemption of  

چیزی شبیه به آن برای بازخرید چیزی دریافت کنم و شما نیز می‌توانید یک بازخرید داشته باشید.

like uh like a person who does something bad  but then they become a good character later so  

مثلاً شخصی که کار بدی انجام می‌دهد، اما بعداً تبدیل به یک شخصیت خوب می‌شود، بنابراین مثل این است که

that's like to redeem something so it's like you  it's there's like some kind of like going back  

چیزی را پس‌خرید می‌کند، مثل شماست، مثل این است که برگردید   برگردید

back or going up and then uh or going down and  then coming up again kind of thing but again get  

یا بالا بروید و سپس آه یا پایین بروید و سپس بیایید دوباره شروع کنید، اما دوباره

more examples and like a lot of that I don't want  to spend a video giving 20 different examples of a  

نمونه‌های بیشتری دریافت کنید و مانند بسیاری از آن‌ها، من نمی‌خواهم یک ویدیو را صرف ارائه 20 مثال مختلف از یک

particular word because that's already done for  you in in chat gbt or whatever uh let's SS says  

کلمه خاص کنم، زیرا این کار قبلاً برای شما در گپ gbt یا هر چیز دیگری انجام شده است. بگذارید SS بگوید

G9 I don't know you have to look g g uh let's see  con says hello I like your contents glad to hear  

G9 نمی‌دانم باید نگاه کنید بیایید ببینیم بانو می‌گوید سلام من دوست دارم مطالب شما را بشنوم

if you know other people who would enjoy it please  share the video sir could I know the difference  

اگر افراد دیگری را می‌شناسید که از آن لذت می‌برند، لطفاً ویدیو را به اشتراک بگذارید آقا آیا می‌توانم تفاوت

between talk to and talk with uh typically talk  to like you could use both of these in the same  

بین صحبت کردن و صحبت کردن با او را بدانم. مثل اینکه می‌توانید از هر دوی اینها به یک

way uh but if you're talking to someone it's  like all of me like right now I'm talking to  

شکل استفاده کنید، اما اگر با کسی صحبت می‌کنید، مثل همه‌ی من است که الان دارم با

you all right uh and it typically that could also  mean having a kind of negative meaning where like  

شما صحبت می‌کنم، اوه و این معمولاً می‌تواند به معنای داشتن نوعی معنی منفی که مثلاً

I'm like talking to my children or I'm giving  them a talking to where I'm basically telling  

من مثل صحبت کردن با فرزندانم هستم یا به آنها صحبت می‌کنم که اساساً به

them something like why did you do that you made  a mistake or whatever we need to do this better so  

آنها می‌گویم چیزی شبیه به اینکه چرا کردی که اشتباه کردی یا هر کاری که ما برای بهتر انجام دادن این کار نیاز داریم، بنابراین

I'm talking to someone but talking with usually  implies like back and forth so I'm talking with  

صحبت کردن با کسی اما صحبت کردن با آنها معمولاً به معنای این است که به عقب و جلو می‌روم، بنابراین من با

someone so I say something they say something it's  more of a conversation but uh sometimes people  

کسی صحبت می‌کنم، بنابراین چیزی می‌گویم که او چیزی می‌گوید، این بیشتر یک مکالمه است، اما گاهی اوقات مردم از

will use those and and have the same meaning but  that would be the slight Nuance if someone is like  

آن‌ها استفاده می‌کنند و معنی مشابهی دارند، اما این می‌شود کمی تفاوت جزئی اگر کسی مثل این باشد که

like my boss was talking to me after work so it's  like he was he was telling me something all right  

رئیسم بعد از کار با من صحبت می‌کرد، پس مثل این است که او داشت چیزی به من می‌گفت، خیلی خوب بود.

I wasn't really having a conversation he was  talking to me uh rather than doing something  

so I just remembered to by itself is like you're  talking about the direction of something but with  

به خودی خود مانند این است که در مورد جهت چیزی صحبت می کنید، اما با

is like a connection between those things uh so  see I think Redemption is kind of similar with  

مانند ارتباطی است بین آن چیزها، پس ببینید من فکر می کنم رستگاری به نوعی مشابه است با

repay it's strong relate with religious context  well it like Redemption doesn't necessarily mean  

بازپرداخت که ارتباط قوی با زمینه مذهبی دارد خوب مثل اینکه رستگاری لزوماً به معنای

religion but again that's why we we try to  get lots of varied examples so that way we're  

دین نیست اما باز هم به همین دلیل است که ما سعی می‌کنیم نمونه‌های متنوع زیادی به‌دست آوریم تا به این ترتیب

not thinking like oh Redemption means like only  religion because you can have an evil character in  

فکر نکنیم که اوه رستگاری به این معناست که فقط دین را دوست داشته باشید، زیرا شما می‌توانید یک شخصیت شیطانی در

a story that has a Redemption Arc so it means like  he he redeems himself in the story he he does you  

داستانی داشته باشید که دارای یک قوس رستگاری است، بنابراین به این معنی است که او بازخرید می‌کند. خودش در داستان او انجام می‌دهد شما

know something positive or whatever does something  helpful in the end moose says thank you for the  

چیز مثبتی می‌دانید یا هر کاری که انجام می‌دهد مفید در پایان گوزن می‌گوید متشکرم برای

clarifications my pledge of red goats yeah in my  case is the same as you uh they hear me speaking  

توضیح‌ها.

or hear my accent they think I can speak fluently  so they start a high level conversation and I can  

فکر می‌کنم می‌توانم روان صحبت کنم، بنابراین آنها یک مکالمه سطح بالا را شروع می‌کنند و من می‌توانم

manage it but sometimes it feels frustrating yeah  so if if something like that happens again and  

آن را مدیریت کنم، اما گاهی اوقات احساس ناامیدی می‌کنم، بله، بنابراین اگر چنین چیزی دوباره و دوباره تکرار شد،

again then you take control of that and make it  make it your thing make it you know make it more  

کنترل آن را به دست می‌گیرید و آن را تبدیل به موضوع خود می‌کنید، آن را بدانید. آن را

fun so you can say oh like actually I'm I'm new  here like I like I've been practicing you can say  

سرگرم‌کننده‌تر کنید تا بتوانید بگویید آه، مثل اینکه من تازه کار هستم، اینجا مثل دوست دارم تمرین می‌کردم، می‌توانید بگویید

I've been practicing my accent so I sound native  but actually my English is not very good so you  

من لهجه‌ام را تمرین کرده‌ام، بنابراین به نظر بومی می‌رسم، اما در واقع انگلیسی من خیلی خوب نیست. شما

can say something like that and actually control  the conversation and people will think ah okay  

می‌توانید چیزی شبیه به آن بگویید و در واقع  مکالمه را کنترل کنید و مردم فکر می‌کنند آه، باشه

like this guy is confident or whatever and and  you know I can I can have a better conversation  

مثل این که این مرد اعتماد به نفس دارد یا هر چیز دیگری و  و می‌دانید که من می‌توانم می‌توانم گفتگوی بهتری داشته باشم

but they will they will feel more relaxed about  that so part of when we're in a conversation  

اما آنها احساس آرامش بیشتری نسبت به این موضوع خواهند داشت. ما در حال مکالمه هستیم

we're also trying to make the other person feel  more comfortable if we can all right uh emo says  

همچنین سعی می‌کنیم به طرف مقابل احساس راحتی بیشتری کنیم اگر بتوانیم خوب، ایمو می‌گوید

really useful class glad toar hear it uh CL says  there is uh what should I do if I don't understand  

کلاس بسیار مفید است خوشحالم که آن را می‌شنوم آه CL می‌گوید اگر متوجه نشدم باید چه کار کنم

the subtitles in the replay uh I understand the  subtitles in the replay please uh you mean like  

زیرنویس‌ها را در پخش مجدد می‌فهمم، لطفاً می‌فهمم که زیرنویس‌ها در پخش مجدد هستند، لطفاً منظورتان این است که

in this video or any of them uh typically uh  also subtitles are released for these videos  

در این ویدیو یا هر کدام از آن‌ها، معمولاً زیرنویس‌ها برای این ویدیوها منتشر می‌شوند

usually a day after the video is done so after the  video is live uh they're typically release them U  

معمولاً یک روز پس از اتمام ویدیو، پس از پخش زنده ویدیو آنها معمولاً آنها را آزاد می‌کنند

but if you don't understand something I would  slow it down uh and try to think again about  

اما اگر شما چیزی را نمی‌فهمید، آن را کم می‌کنم و سعی می‌کنم دوباره درباره

the the context of something uh and if you don't  understand everything it's it's not you know it's  

زمینه چیزی فکر کنم و اگر همه چیز را نمی‌فهمید، آن نیست، می‌دانید که

not the end of the world it's okay uh if you don't  understand at all all right jagie Chan so I can  

پایان کار نیست. از دنیا اشکالی ندارد آه اگر اصلاً نمی‌فهمی جگی چان تا بتوانم

follow your live streaming see says I have a bunny  picture armo says I have to catch up the same that  

پخش زنده‌ت را دنبال کنم می‌گوید من یک اسم حیوان دست اموز دارم عکس آرمو می‌گوید باید همان چیزی را بگیرم که

I have to I have I catch up the same that I have  to talk oh so you're talking about like we need  

همان چیزی که من باید حرف بزنم، اوه، بنابراین شما در مورد آن صحبت می‌کنید که ما نیاز داریم

to catch up like if you're talk it just means like  yeah we we need to talk but catch up doesn't mean  

مثل اینکه شما صحبت می‌کنید، فقط به این معنی است که بله، ما باید صحبت کنیم، اما به این معنا نیست که

talk it just means I need to find out what you've  been doing with your life so a lot of these things  

صحبت کردن به این معنی است که من باید بفهمید که با زندگی‌تان چه کار کرده‌اید، بنابراین بسیاری از این کارها

like a phrasal verb like catch up uh which we  cover in our visual guide to phrasal verbs you you  

مانند یک فعل عبارتی مانند catch up uh که ما در راهنمای تصویری خود برای افعال عبارتی پوشش می‌دهیم، شما

think about typically a physical origin of some  kind of word like if you imagine like two people  

به منشاء فیزیکی نوعی کلمه فکر می‌کنید، تصور می‌کنید دو نفر

are racing or two cars or something like that so  they're going if they're going at the same Pace  

دارند مسابقه می‌دهند یا دو ماشین یا چیزی شبیه به آن، بنابراین اگر با سرعت یکسانی پیش می‌روند، می‌روند

they're going together but if one car is going  F faster than the other one this second car here  

با هم می‌روند، اما اگر یکی از اتومبیل‌ها F سریع‌تر از دیگری می‌رود، این ماشین دوم اینجا

needs to catch up to this one okay so this is like  we need to catch up we need to get to the same  

نیاز دارد برای رسیدن به این یکی خوب است، پس این مانند باید به عقب برسیم، باید به همان

level so this is the physical origin of something  like that to catch up to something else so one  

سطح  برسیم، بنابراین این منشأ فیزیکی چیزی مثل آن است تا به چیز دیگری برسیم تا یک

person is running and another person oh I need to  run faster to catch up to that person and so we  

نفر در حال دویدن باشد و یک نفر دیگر، آه من باید سریع‌تر بدویم تا به آن شخص برسیم، بنابراین ما

take that idea and then we apply that in life so  like here is like my life is I'm doing something  

آن ایده را می‌گیریم و سپس آن را در زندگی به کار می‌بریم، مثل اینکه زندگی من این است که

over here uh my life I'm doing something over here  and now look we need to now we need to reconnect  

من در اینجا کاری انجام می‌دهم. حالا باید دوباره به هم وصل شویم

we need to catch up so we usually catch up by  talking but the idea is just like oh it's been  

باید به نتیجه برسیم، بنابراین معمولاً با صحبت کردن صحبت می‌کنیم، اما ایده این است که اوه،

a while we need to catch up okay so when you  understand the situation you're not trying to  

مدتی می‌گذرد که باید به نتیجه برسیم، بنابراین وقتی موقعیتی را درک می‌کنید که سعی نمی‌کنید

translate like catchup meaning talk it's like  oh catchup is like look we're disconnected and  

ترجمه مانند catchup به این معنی که صحبت کردن مثل این است که oh catchup مثل این است که نگاه کنید ما قطع شده ایم و

now we need to reconnect we need to catch up  again so typically again like one thing is  

اکنون باید دوباره وصل شویم باید دوباره به عقب برسیم، بنابراین معمولاً دوباره مانند یک چیز

ahead or in a different place and now this one  needs to catch up to that person okay same idea  

جلوتر یا در مکان دیگری است و اکنون این یکی باید به عقب برسد آن شخص خوب است همان ایده

all [Applause] right uh okay Diego says hello  I'm on my bed just listening you and practicing  

همه [تشویق] درست است اوه باشه دیگو می‌گوید سلام من روی تختم هستم فقط به شما گوش می‌دهم و تمرین می‌کنم

my listening excuse me thank you for the class  very useful content here greetings from Brazil  

گوش دادنم را تمرین می‌کنم ببخشید از کلاس تشکر می‌کنم مطالب بسیار مفید اینجا با سلام از برزیل

well it's my pleasure I'm glad to hear vogan says  hello there drop the like guys yes could you give  

خوب خوشحالم که خوشحالم برای شنیدن اینکه وگان می‌گوید سلام، همین بچه‌ها را رها کنید بله، می‌توانید

us best app or platform to practice speaking  in live mode uh again I don't I don't recommend  

بهترین برنامه یا پلتفرم را برای تمرین صحبت کردن در حالت زنده در اختیار ما قرار دهید، اوه دوباره توصیه نمی‌کنم

people do that the the whole point of this video  is that that's a waste of your time so I don't  

مردم این کار را انجام دهند، هدف کلی این ویدیو این است که وقت خود را تلف می‌کنم، بنابراین من

have like a site where I would recommend you go  to practice live speaking because why would you  

سایتی ندارم که به شما توصیه کنم برای تمرین صحبت کردن زنده بروید، زیرا چرا این کار را

do that when it's much faster to improve by  yourself so you can I'm sure you can you just  

انجام می‌دهید در حالی که پیشرفت آن توسط خودتان بسیار سریع‌تر است، بنابراین مطمئن هستم که می‌توانید فقط

Google like live practicing sites or whatever like  practice your English or something like that so  

Google دوست داشته باشید. سایت‌های تمرینی زنده یا هر چیز دیگری مانند انگلیسی خود را تمرین کنید یا چیزی شبیه به آن، بنابراین

these sites are created for people because most  people think they need to speak to practice their  

این سایت‌ها برای مردم ایجاد شده‌اند زیرا بیشتر مردم فکر می‌کنند برای تمرین انگلیسی خود باید صحبت کنند،

English but you don't actually improve that  way I mean you could if you are improving in  

اما شما واقعاً به این روش پیشرفت نمی‌کنید، منظورم این است که اگر در حال پیشرفت هستید، می‌توانید

a conversation it's because you're understanding  more from the other person you're speaking with  

یک مکالمه به این دلیل است که شما از طرف دیگری که با او صحبت می‌کنید بیشتر می‌فهمید،

okay so if I speak like let's say I practice  speaking and the the other person has a lower  

بنابراین اگر من صحبت کنم مثلاً صحبت کردن را تمرین کنم و طرف مقابل

level than me I'm probably not going to improve at  all because like the the only Improvement really  

سطح پایین‌تری از من داشته باشد، احتمالاً اصلاً پیشرفت نمی‌کنم. زیرا مانند تنها بهبود واقعاً

comes when I'm speaking and actually learning and  understanding my own vocabulary better or learning  

زمانی اتفاق می‌افتد که من صحبت می‌کنم و در واقع یاد می‌گیرم و واژگان خودم را بهتر می‌فهمم یا

new things that are correct from the other person  so if I'm doing this this uh it's much faster and  

چیزهای جدیدی را یاد می‌گیرم که از طرف مقابل درست است.

and easier for me and more comfortable just to do  it by myself and I can get lots of examples from  

و راحت‌تر است که خودم این کار را انجام دهم و می‌توانم مثال‌های زیادی از

native speakers so why would I need to practice  with anybody else so you can do that but I you  

زبان‌های بومی دریافت کنم، پس چرا باید با هر کس دیگری تمرین کنم تا شما بتوانید این کار را انجام دهید، اما من

know most of the the things that I talk about  are just uh the reason you don't speak well is  

می‌دانید که بیشتر چیزهایی که در مورد آنها صحبت می‌کنم، فقط اوه دلیل اینکه شما خوب صحبت نمی کنید به

because of the doubt you have so it doesn't make  sense to force yourself to speak it's much easier  

دلیل شکی است که دارید، بنابراین منطقی نیست که خودتان را مجبور به صحبت کنید، خیلی راحت تر است که این

to clear the doubt okay so why wouldn't you do  that if someone has a good response if you would  

شک را برطرف کنید، خوب است، پس چرا اگر کسی پاسخ خوبی داشت، این کار را انجام نمی دهید.

rather speak with someone then like do it the  faster and easier way that's fine but you don't  

ترجیح می‌دهی با کسی صحبت کنی و بعد دوست داشته باشی سریع‌تر و راحت‌تر این کار را انجام بدهی که خوب است، اما

have to do that so I I have to keep reminding  people of this because everyone tells you that  

مجبور نیستی این کار را انجام دهی، بنابراین من باید این را به مردم یادآوری کنم زیرا همه به شما می‌گویند که

you have to speak in order to improve but really  the Improvement just comes from that moment of  

برای پیشرفت باید صحبت کنید، اما واقعاً بهبود فقط از آن لحظه به وجود می‌آید که یک

understanding something better so that could come  from a conversation so you could be speaking with  

چیز بهتر را می‌فهمید، به طوری که می‌توانید از یک مکالمه به وجود بیاید، بنابراین شما می‌توانید با

someone and you hear something like oh they use  that some interesting phrase or expression or a  

کسی صحبت کنید و چیزی شبیه به او می‌شنوید که او از آن عبارت یا عبارت جالب یا یک نکته

grammar point or something and I learn a little  bit more so I improve from that but it's because  

گرامری یا چیزی استفاده می‌کند و من کمی یاد می‌گیرم. کمی بیشتر از آن پیشرفت می‌کنم، اما به خاطر

of what the other person said to me okay so if I'm  not speaking and it's what the other person says  

حرف‌هایی است که طرف مقابل به من می‌گوید خوب است، بنابراین اگر من صحبت نمی‌کنم و این چیزی است که طرف مقابل

to me that gets me fluent then why am I looking  for people to practice with I should be just  

به من می‌گوید که به من مسلط می‌شود، پس چرا به دنبال افرادی هستم که با من تمرین کنند. باید فقط

getting lots of examples that help me understand  things and I can control exactly what I'm learning  

نمونه های زیادی را دریافت کنم که به من کمک کند چیزها را بفهمم و می توانم دقیقاً چیزهایی را که یاد می گیرم کنترل کنم

so if I already know how to talk about this then  I don't need to spend more time with that thing I  

بنابراین اگر قبلاً می دانم چگونه در مورد این موضوع صحبت کنم، نیازی ندارم زمان بیشتری را با آن چیز صرف کنم

should go talk with somebody else so often in  in our work or you know jobs or daily life or  

باید با آن صحبت کنم. شخص دیگری اغلب در کار ما می‌دانید یا شغل یا زندگی روزمره یا

whatever we kind of talk about the same things and  this is why many people they understand a lot they  

هر چیز دیگری را می‌شناسید که در مورد همان چیزها صحبت می‌کنیم و به همین دلیل است که بسیاری از افراد چیزهای زیادی می‌دانند،

know a lot of English for their job but they have  trouble talking about things outside of their job  

انگلیسی‌های زیادی را برای شغل خود می‌دانند، اما در صحبت کردن در مورد آن مشکل دارند. چیزهای خارج از شغلشان

because they talk a lot about their job and they  hear those same things again and again they've  

زیرا آنها زیاد در مورد شغل خود صحبت می کنند و همان چیزها را دوباره و دوباره می شنوند  قبلاً

already become comfortable with that so they feel  confident about that already but if you talk about  

با آن راحت شده اند بنابراین از قبل در مورد آن احساس اطمینان دارند، اما اگر درباره

something new you should spend your time doing  that so you feel much more confident about that  

چیز جدیدی صحبت می کنید، باید وقت خود را صرف انجام آن کنید. بنابراین شما در مورد آن احساس اطمینان بیشتری می کنید

so if I keep talking about like if my if I have  a friend and he keeps telling me about like paint  

بنابراین اگر من به صحبت کردن ادامه دهم دوستی دارم و او مدام به من می گوید خانه اش را رنگ آمیزی کنم

his house over and over and over again  like okay I already know about that like  

مثل خوب من قبلاً در مورد آن می دانم که

I should spend my time learning about something  I don't know about okay so that's why you don't  

باید خرج کنم وقتم در مورد چیزی یاد می‌گیرم  که من در مورد آن چیزی نمی‌دانم خوب است، به همین دلیل است که نمی‌دانی

you don't see me recommending things like that  um you can like after you're already confident  

نمی‌بینی که من چیزهایی از این قبیل را توصیه می‌کنم اوم می‌توانی پس از اینکه از قبل مطمئن شدی دوست داشته باشی

uh I mean like finding a site to do that with  it's much easier like what we do in fluent for  

اوه منظورم پیدا کردن سایتی برای انجام این کار است. خیلی ساده‌تر است، مانند کاری که ما در

life is we actually teach people how to get  out and practice and how to meet different  

زندگی انجام می‌دهیم، این است که ما در واقع به مردم یاد می‌دهیم که چگونه از خانه بیرون بیایند و تمرین کنند و چگونه با افراد مختلف ملاقات کنند

people to speak with so how to how to meet native  speakers which is the like who you should really  

تا با آنها صحبت کنند، بنابراین چگونه می‌توان با افراد بومی آشنا شد؛ افرادی که واقعاً باید

speaking with rather than trying to talk with  more teachers so we are kind of giving you the  

با آنها صحبت کنید. به جای اینکه بخواهیم با معلمان بیشتری صحبت کنیم، بنابراین ما به نوعی به شما

teaching information and also giving you lots  of examples but if you want to find people to  

اطلاعات آموزشی می دهیم و همچنین مثال های زیادی را به شما می دهیم، اما اگر می خواهید افرادی را پیدا کنید که

practice with that's how we do it but for me like  I don't I don't use any kind of speaking Japanese  

با آنها تمرین کنند، این کار را انجام می دهیم، اما برای من مثل این است که این کار را نمی کنم. از هر نوع صحبت کردن ژاپنی

like onetoone lessons or anything like that I just  talk with people okay and if I can't have someone  

مانند درس های onetoone یا هر چیز دیگری استفاده نمی کنم، من فقط با مردم صحبت می کنم، خوب است و اگر نمی توانم شخصی را از لحاظ

physically with me then I could easily meet people  online but I would do it with natives rather than  

فیزیکی با خودم داشته باشم، می توانم به راحتی با افراد آنلاین ملاقات کنم، اما این کار را با افراد بومی انجام می دهم نه اینکه

trying to look for teachers okay so that's my  long explanation about that all right uh let's  

سعی کنم نگاه کنم. برای معلمان بسیار خوب پس این توضیح طولانی من در مورد آن است خوب آه، بیایید

see ditto says uh shinos s let's see thank you for  your explanation sir it's my pleasure you got uh  

ببینیم همینطور می گوید اوه شینوس بیایید ببینیم از توضیح شما متشکرم قربان خوشحالم که شما گرفتید اوه

my best you got yeah got you my best teacher glad  to hear Diego says very good points every language  

بهترین من که گرفتید بله بهترین معلم من خوشحالم که می شنوم دیگو خیلی می گوید نکات خوب هر زبان

has four dimensions uh listening speaking  reading and writing the ultimate goal is to  

دارای چهار بعد است، گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن، هدف نهایی این است که بر

dominate all of these four or all four of these  dimensions in my humble opinion yes uh so again  

همه این چهار یا هر چهار بعد مسلط شوید، به نظر من بله، باز هم

it's much easier to kind of practice the things  like reading and writing because there's no  

تمرین کردن چیزهایی مانند خواندن و نوشتن بسیار ساده‌تر است. چون هیچ

pressure on you to to respond quickly um but  if you want to develop speaking then you can  

فشاری روی شما نیست که سریع پاسخ دهید، اما اگر می‌خواهید صحبت کردن را توسعه دهید، می‌توانید

actually do this by yourself just by getting lots  of examples from other people okay so should be  

این کار را خودتان انجام دهید، فقط با گرفتن مثال‌های زیادی از افراد دیگر، خوب است،

pretty uh pretty easy hope does this does this  make you feel more excited that you don't need  

خیلی راحت است، امیدواریم این کار باعث شود از اینکه نیازی

to speak I know it sounds unbelievable I I know  when when I discovered this uh I thought like this  

به صحبت کردن ندارید هیجان‌زده‌تر می‌شوید، می‌دانم باورنکردنی به نظر می‌رسد، می‌دانم وقتی این را کشف کردم، فکر کردم

is crazy it's like of course you have to speak to  improve your your vocabulary or whatever but when  

دیوانه‌کننده است، مثل این است که شما باید صحبت کنید تا دایره لغات خود را بهبود ببخشید یا هر چیز دیگری، اما وقتی به آن

I thought about it I was like yeah I guess like  what am I actually doing in a conversation what  

فکر کردم. مثل اینکه بله، حدس می‌زنم که در یک مکالمه واقعاً چه کاری انجام می‌دهم. آنچه که در واقع انجام می‌دهم

I'm actually doing is like listening to what other  people say and that's how I'm learning so unless  

مانند گوش دادن به صحبت‌های دیگران است و اینطوری یاد می‌گیرم مگر اینکه

I want to get a specific response from someone  maybe 20 years ago like that was the only way to  

بخواهم پاسخ خاصی از شخصی دریافت کنم شاید 20 سال‌ها پیش، این تنها راه    برای

get information because we didn't have Google or  the internet or whatever but now all of that is  

دریافت اطلاعات بود، زیرا ما Google یا اینترنت یا هر چیز دیگری نداشتیم، اما اکنون همه آن    در

available so there's all that information anything  you could want to learn about is available right  

دسترس است، بنابراین همه آن اطلاعاتی وجود دارد که می‌خواهید درباره آن اطلاعات کسب کنید، همین

now okay so you don't need to wait for anything  or wait for anyone you can do that by yourself  

حالا در دسترس است   نیازی نیست برای هر چیزی منتظر بمانید یا منتظر کسی باشید که بتوانید این کار را خودتان انجام دهید.

all right uh AB abaran that's an interesting  name uh you are a teacher who always makes  

خیلی خب اوه AB آباران این نام جالب است، اوه شما معلمی هستید که همیشه زبان

one's English richer glad to hear it yes and so  uh hopefully by that you mean that I'm able to uh  

انگلیسی را از شنیدن آن خوشحال می‌کنید بله و امیدوارم که منظور شما از آن باشد. می‌توانم

improve your fluency without you saying anything  but what I try to do in these videos is you'll  

تسلط شما را بدون اینکه چیزی بگویید بهبود دهم، اما کاری که من سعی می‌کنم در این ویدیوها انجام دهم این است که

notice I cover some things again and again but  I always explain them in slightly different ways  

متوجه می‌شوید که برخی چیزها را بارها و بارها پوشش می‌دهم، اما همیشه آنها را به روش‌های متفاوت توضیح می‌دهم.

okay and then I cover new things and teach you  some new vocabulary as well but I'm not trying  

چیزهایی را به شما یاد می‌دهم و واژگان جدیدی را نیز به شما یاد می‌دهم، اما سعی نمی‌کنم

to overwhelm you with too much information people  who just listen to the way I speak uh they start  

شما را با اطلاعات بیش از حد غرق کنم، افرادی که فقط به نحوه صحبت من گوش می‌دهند، شروع می‌کنند تا

to understand me and they start to understand  other people and they're learning more things  

من را درک کنند و شروع به درک افراد دیگر می‌کنند و بیشتر یاد می‌گیرند. چیزها

and so what we do in fluent for life we take you  up to that next level where you're really getting  

و بنابراین آنچه را که ما در زندگی روان انجام می‌دهیم، شما را  به سطح بعدی می‌بریم که در آن واقعاً

many more examples of native speakers saying  these things as well all right uh let's see  

نمونه‌های بیشتری از زبان مادری را دریافت می‌کنید که این چیزها را نیز می‌گویند، خب، بیایید ببینیم

all right uh vum says when I need to use time with  the word have uh oh like you mean like have time  

خیلی خوب، ووم می‌گوید وقتی لازم است استفاده کنم زمان با کلمه "دارم آه آه مثل تو به این معنی است که وقت دارم

to do something you just say I have time or it  depends like you can say I want time I wish I  

برای انجام کاری که فقط می گویی من وقت دارم یا این بستگی به این دارد که می توانی بگویی من زمان می خواهم، ای کاش

had time or I need time to do something so it's  not like just have goes with time you can use  

وقت داشتم یا برای انجام کاری به زمان نیاز دارم، پس اینطور نیست که فقط داشته باشم با گذشت زمان می‌توانید از

many things with time but Google that use chat  GPT get a lot more examples all right confidence  

چیزهای زیادی با گذشت زمان استفاده کنید، اما Google که از چت استفاده می‌کند، از GPT مثال‌های بیشتری دریافت می‌کند، کاملاً اعتماد به نفس

tips for speaking in more formal settings please  uh I would get some examples of how people are  

نکاتی برای صحبت کردن در تنظیمات رسمی‌تر لطفاً اوه،

speaking like if you mean like a formal setting  like like like you could find videos on YouTube  

اگر منظور شما شبیه به رسمی صحبت کردن است، نمونه‌هایی از نحوه صحبت کردن افراد را دریافت خواهم کرد. تنظیم مثل دوست داشتن شما می‌توانید ویدیوهایی را در YouTube پیدا کنید

about like people talking at a conference or  something I'm sure you can find people just  

درباره افرادی که در کنفرانس صحبت می‌کنند یا چیزی را که مطمئن هستم می‌توانید افرادی را پیدا کنید که فقط   در

walking around um talking and even if you were  doing that like if I want to know how to talk  

حال قدم زدن در اطراف ام و صحبت می‌کنند و حتی اگر این کار را انجام می‌دهید مانند اگر می‌خواهم بدانم چگونه

about something I would go to that thing or  find videos or something like that and just  

درباره چیزی صحبت کنم   من به آن چیز می‌روم یا ویدیوها یا چیزی شبیه آن را پیدا می‌کنم و فقط

listen and get all those examples so if I want to  know how to order food at a restaurant uh I can  

گوش می‌دهم و همه آن مثال‌ها را می‌گیرم، بنابراین اگر می‌خواهم بدانم چگونه در یک رستوران غذا سفارش دهم، می‌توانم

go and just sit and listen to other people order  food very easy if I can't do it at a physical  

بروم و فقط بنشینم و گوش کنم که دیگران غذا سفارش می‌دهند. اگر نتوانم آن را در یک رستوران فیزیکی انجام دهم،

restaurant I just do it online you know same thing  or I ask chat GPT or Google or whatever like you  

فقط آن را به صورت آنلاین انجام می‌دهم، شما همان چیزی را می‌دانید یا از چت GPT یا Google یا هر چیز دیگری مانند شما می‌پرسم   می‌دانم که

know give it's it's not like native speakers  again have many ways of saying things just like  

مثل افراد بومی نیست. دوباره راه‌های زیادی برای گفتن چیزهایی دارند، مثل

you probably have many ways of saying things in  your native language and so uh if I go to Google  

راه‌های زیادی برای گفتن چیزها به زبان مادری‌تان دارید و اگر به Google

or a regular English lesson just like how do you  order food at a restaurant like oh may I have this  

یا یک درس انگلیسی معمولی بروم، مثل اینکه چگونه می‌توانید در رستورانی غذا سفارش دهید، مثلاً ممکن است من این را داشته باشم

or I would like this that you maybe get a few  different examples but if you watch natives there  

یا دوست دارم این را داشته باشید که شاید چند تایی دریافت کنید. مثال‌های مختلف اما اگر بومی‌ها را در آنجا تماشا می‌کنید

are really many different ways like I'll I'll have  something let me think uh oh I we need a minute  

واقعاً راه‌های بسیار متفاوتی وجود دارد، مثلاً من چیزی خواهم داشت  اجازه دهید فکر کنم آه، اوه، ما به یک دقیقه نیاز داریم

I'm sorry so if you go to a restaurant sometimes  you'll hear that like there are all these little  

متاسفم، بنابراین اگر گاهی به رستوران می‌روید چنین می‌شنوید همه این موقعیت‌های کوچک وجود دارد،

situations like maybe a waiter comes up to your  table and says are are you ready to order or do  

مثلاً ممکن است یک پیشخدمت سر میز شما بیاید و بگوید آیا آماده‌اید سفارش دهید یا انجام دهید، می‌دانید

you know what You' like or are you ready you  can say oh uh not yet could you come back in  

چه چیزی دوست دارید یا آماده‌اید، می‌توانید بگویید اوه اوه، هنوز نمی‌توانید

a minute or we're not not ready yet so that's  a specific situation where like what is what is  

یک دقیقه دیگر برگردید یا ما هنوز آماده نیستیم بنابراین این یک موقعیت خاص است که در آن مانند آنچه هست

that otherwise they come up and you're like ah  I'm not ready I'm not ready I don't know what I  

که در غیر این صورت آنها بالا می آیند و شما مانند آه هستید من آماده نیستم من آماده نیستم نمی دانم چه می

want yet just say oh no uh not yet could you come  back in a moment or in a minute or something like  

خواهم هنوز فقط بگو اوه نه آه هنوز نمی‌توانی بعد از یک لحظه یا یک دقیقه یا چیزی شبیه به

that so maybe you're sitting you're still thinking  about what you want to do so Japan uh solved this  

آن برگردی، بنابراین شاید نشسته‌ای و هنوز به این فکر می‌کنی که می‌خواهی چه کاری انجام دهی، بنابراین ژاپن این

problem just by putting a little bell on the table  so when you're ready they just say uh just ring  

مشکل را فقط با زدن یک زنگ کوچک حل کرد. میز پس وقتی آماده شدی فقط می گویند آه فقط زنگ بزن

the bell all right uh let's see where go say I'll  catch your level up teacher you can say if you're  

زنگ خوب است، بیایید ببینیم کجا برویم بگو معلم سطح شما را می گیرم، می توانید بگویید اگر

talking about like to reach my level you would  say I'll catch up to your level I'll catch up  

صحبت می کنید می خواهم به سطح من برسید، می گویید من به سطح تو می رسم من

to your level all right man says a j I lost uh if  you speak slow I love it all right uh sir I have  

به سطح تو می رسم خیلی خوب مرد می گوید j من از دست دادم آه اگر آهسته صحبت کنی خیلی دوست دارم آه آقا من

one question I wonder if in your daily life you  speak like this because you're listening yeah so  

یک سوال دارم تعجب می کنم که آیا در زندگی روزمره ات اینطور صحبت می کنی چون شما در حال گوش دادن هستید بله، پس

like again I I do speak like this sometimes but it  depends who I'm speaking with so if I'm speaking  

مثل دوباره، من گاهی اوقات اینطور صحبت می کنم، اما بستگی به این دارد که با چه کسی صحبت کنم، بنابراین اگر دوباره با  صحبت کنم، با

with again we'd have that speak to or speak with  if I'm speaking with people who like I understand  

آن صحبت می کنیم یا اگر با افرادی صحبت می کنم که دوست دارند صحبت می کنم. من

their so I have a friend for for example uh we we  joke with each other a lot and I say hey I saw you  

آن‌ها را می‌فهمم، بنابراین یک دوست دارم، مثلاً آه، ما خیلی با هم شوخی می‌کنیم و می‌گویم هی من تو را دیدم

like on a wanted poster like we have they're like  wanted posters of you up in the neighborhood or  

مثل پوسترهای تحت تعقیب مثل ما، آنها مثل پوسترهای مورد نظر شما در همسایگی یا

whatever and we're kind of joking with each  other about that and I know he knows what a  

هر چیز دیگری هستند. ما به نوعی با هم در مورد آن شوخی می کنیم و می دانم که او می داند

wanted poster is so I can I can use that reference  so this is if you go to the police station there's  

پوستر تحت تعقیب چیست، بنابراین می توانم از آن مرجع استفاده کنم، بنابراین اگر به ایستگاه پلیس بروید،

a picture of somebody and says wanted it's like uh  like the police are looking for somebody like that  

عکس یک نفر وجود دارد و می گوید می خواهم می خواهم. مثلا پلیس به دنبال چنین کسی است

so I'm saying he's a criminal or he's like he's  you know in trouble or something like that um so  

بنابراین من می‌گویم که او یک جنایتکار است یا او مثل این است که شما می‌دانید که در مشکل است یا چیزی شبیه به آن، بنابراین

typically I'm speaking faster I'm using vocabulary  that that people might not know so I don't use  

معمولاً من سریع‌تر صحبت می‌کنم و از واژگان استفاده می‌کنم که ممکن است مردم ندانند پس من از آن استفاده نکنید

that and I'm I'm quite careful about how I speak  uh and this is often like native speakers uh like  

و من کاملاً مراقب نحوه صحبت کردنم هستم و این اغلب شبیه به زبان مادری است مانند

so red goat gave that same example before about  if people think you can speak well then they will  

بنابراین بز قرمز قبلاً همین مثال را زد در مورد اگر مردم فکر می‌کنند می‌توانید خوب صحبت کنید، آنگاه

speak at a higher level because they're assuming  they're they're they're making a connection with  

در یک مکان صحبت می‌کنند. سطح بالاتر چون فرض می‌کنند که با

you using language that they they think that  you know okay so they think you know something  

شما ارتباط برقرار می‌کنند با استفاده از زبانی که فکر می‌کنند شما خوب می‌دانید، بنابراین فکر می‌کنند شما چیزی را می‌دانید

and so they will start speaking with you but if  you actually don't know it then they're like oh  

و بنابراین شروع به صحبت با شما می‌کنند، اما اگر واقعا این کار را نکنید. نمی دانم پس اوه   باشه،

okay I have to speak in a a simpler or slower  way all right think we're almost to the bottom  

من باید ساده تر یا آهسته تر صحبت کنم، خیلی خوب فکر می کنم تقریباً به آخر رسیده ایم.

over here uh all right Rodrigo says brother you  changed my life back in 2013 2014 I learned a lot  

خیلی

from you wow well welcome that's wow that was 10  years ago I hope you hopefully you're doing well  

از شما وای خوب خوش آمدید، وای که 10 سال پیش بود، امیدوارم که حال شما خوب باشد

it's my pleasure if you know other people we can  help send them uh my weight let's see ceel says  

خوشحال می‌شوم اگر افراد دیگری را می‌شناسید، می‌توانیم به آنها کمک کنیم اوه وزنم را بفرستیم بیایید ببینیم سل می‌گوید

hello Fabricio from Brazil ilder nice to see you I  heard you long time no see hopefully you're doing  

سلام فابریسیو از برزیل بزرگتر خوشحالم که می‌بینم شما مدت زیادی است که شما را شنیده ام، امیدوارم که کارتان

well Rodrigo again I got a scholarship to study in  the US a lot of my English skills came from your  

خوب باشد، رودریگو دوباره بورسیه تحصیلی برای تحصیل در ایالات متحده گرفتم، بسیاری از مهارت های انگلیسی من از کانال شما آمده است،

channel for sure thanks a lot oh fantastic nice  work Rand says uh Brazilians keep on saying hello  

مطمئناً خیلی متشکرم، اوه کار فوق العاده زیبا، رند می گوید آه، برزیلی ها ادامه دهید گفتن سلام

but only 2% of Brazilians speak English that's  intriguing I don't actually know what percentage  

اما فقط ۲٪ از برزیلی‌ها انگلیسی صحبت می‌کنند که جالب است، من در واقع نمی‌دانم چند درصد

of bra Brazilians speak English um but yeah we  we do certainly a lot of Brazilians learning  

از برزیلی‌های سوتین انگلیسی صحبت می‌کنند، اما بله، ما مطمئناً بسیاری از برزیلی‌ها

the language uh Fabricio says what is the best  study method to learn the first words in English  

این زبان را یاد می‌گیرند. فابریسیو می‌گوید بهترین روش مطالعه برای یادگیری چیست. اولین کلمات به زبان انگلیسی

um actually I would I would download Frederick  if you want to do that um Frederick uh you can  

اوم در واقع من می خواهم Frederick را دانلود کنم اگر می خواهید این کار را انجام دهید اوم فردریک اوه می توانید

anybody can click on the link in the description  below this video to get that that is our app that  

هرکسی می تواند روی پیوند در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کند تا متوجه شود که این برنامه ماست که   به

will teach you uh the basics of pronunciation uh  going all the way up to more difficult things uh  

شما اصول اولیه را آموزش می دهد تلفظ uh به چیزهای سخت‌تر می‌رود، اوه

as well as basic vocabulary uh and some grammar  as well but also our basic or our I think the the  

و همچنین واژگان پایه و مقداری گرامر ، اما همچنین پایه یا ما فکر می‌کنم

playlist on our YouTube channel is best beginning  English grammar or something like that but watch  

فهرست پخش   در کانال YouTube ما بهترین شروع دستور زبان انگلیسی یا چیزی شبیه به آن است، اما تماشا کنید

that video series and it will teach you English  in English but the whole point the most important  

آن مجموعه ویدیویی و به شما انگلیسی را به زبان انگلیسی آموزش می‌دهد، اما مهم‌ترین

point about both of those things is that they  teach you English as a first language so they  

نکته در مورد هر دوی این موارد این است که آن‌ها انگلیسی را به عنوان زبان اول به شما یاد می‌دهند، بنابراین به

help you understand English in English rather than  you translating so that will get you fluent much  

شما کمک می‌کنند انگلیسی را به زبان انگلیسی بفهمید تا اینکه ترجمه کنید. شما خیلی

faster why kids become fluent even though their  parents are not the best teachers well typically  

سریعتر مسلط می‌شوید چرا بچه‌ها مسلط می‌شوند، حتی اگر والدینشان بهترین معلمان نباشند، معمولاً به خوبی

uh they get fluent because they're getting many  different examples from lots of different people  

مسلط می‌شوند، زیرا آنها مثال‌های بسیار متفاوتی را از افراد مختلف

or television or whatever so my kids they will  they will learn things and use Expressions that  

یا تلویزیون یا هر چیز دیگری می‌گیرند. از عباراتی استفاده کنید که

I did not teach them but if you have a child and  the parent together all the time then the child  

من به آنها یاد نداده‌ام، اما اگر شما یک فرزند و والدین همیشه با هم داشته باشید، کودک

really only learns what the parent teaches them  so it's the environment that the child gets that  

واقعاً فقط آنچه را که والدین به آنها می‌آموزد می‌آموزد بنابراین این محیطی است که کودک دریافت می‌کند   به

lets them learn faster so even if the teachers  are not good speakers if the children have lots  

او اجازه می‌دهد سریع‌تر یاد بگیرد، حتی اگر معلمان اگر بچه‌ها مثال‌های زیادی از سایر زبان‌های انگلیسی داشته باشند، سخنرانان خوبی نیستند،

of examples of other English then they will they  will get that or whatever language language uh  

آن زبان یا هر زبان دیگری را خواهند فهمید، اوه،

let's see Leonardo says you speak so fast but  I get all that you say yes so I'm I'm trying  

بیایید ببینیم لئوناردو می‌گوید شما خیلی سریع صحبت می‌کنید، اما من همه چیزهایی را که شما می‌گویید بله می‌فهمم، بنابراین تلاش می‌کنم.

to speak a little I'm not speaking slowly I'm  still blending my words together but I'm speaking  

کمی صحبت کردن، آهسته صحبت نمی‌کنم، هنوز هم کلماتم را با هم ترکیب می‌کنم، اما به

clearly uh and still blending my speech the way  a native would uh so the difference typically is  

وضوح صحبت می‌کنم و همچنان گفتارم را به همان شکلی که یک بومی صحبت می‌کند ترکیب می‌کنم، بنابراین تفاوت معمولاً

uh that like a native speaker would be less clear  than me uh but they would also be um I guess like  

این است که مانند یک زبان مادری کمتر است. واضح تر از من، اوه، اما آنها هم می توانند اوم باشند، من حدس می زنم که مانند

it's like the vocabulary is much more different  or much different I should say uh so they use like  

واژگان بسیار متفاوت تر یا بسیار متفاوت است، باید بگویم آه، بنابراین آنها مانند

again like the some movie quotes or something  like that uh and that comes from if I'm having  

دوباره مانند برخی نقل قول های فیلم یا چیزی شبیه به آن استفاده می کنند و این از آن ناشی می شود. من

a personal conversation with with someone I will  tailor my speech to that person and so since this  

با شخصی با کسی مکالمه شخصی دارم، سخنرانی خود را برای آن شخص تنظیم می کنم و از آنجایی که این

is a lesson that anybody in the world might watch  I have to be careful about my language and if  

درسی است که هر کسی در جهان ممکن است آن را تماشا کند، باید مراقب زبانم باشم و اگر

I teach something I have to explain it make sure  people understand what I'm talking about all right  

چیزی یاد بدهم باید آن را توضیح دهم. مردم می‌دانند من در مورد چه صحبت می‌کنم خیلی خوب

uh yes a lot of Brazilians okay leard says I would  really like to hear more about syllables open and  

اوه بله، بسیاری از برزیلی‌ها خوب، لیرد می‌گوید من واقعاً دوست دارم بیشتر درباره هجاهای باز و

close uh just get get Frederick it'll it'll cover  all that for you all right Rodrigo guys he is the  

بسته بشنوم، فقط فردریک را دریافت کنید، همه اینها را برای شما پوشش خواهد داد. بچه ها او

best English teacher out there trust me much love  thanks again glad to hear yes send us a send us a  

بهترین معلم زبان انگلیسی است که به من اعتماد کنید.

testimonial send us like a video of you speaking  at in info@ English anyone.com we I have a bunch  

of those but I I I'm like too lazy to put them up  on the site I should uh we have to like videos of  

من خیلی تنبل هستم که نمی‌توانم آنها را در سایت قرار دهم، باید ویدیوهای

people who' been through our programs or people  that we've helped uh but if we've helped you let  

افرادی را که در برنامه‌های ما بوده‌اند یا افرادی که به آنها کمک کرده‌ایم دوست داشته باشیم، اما اگر به شما کمک کرده‌ایم به

us know that's great uh I really appreciate your  efforts it's obviously how heart kind you are and  

ما اطلاع دهید که خیلی خوب است. اوه من واقعاً از تلاش‌های شما قدردانی می‌کنم، واضح است که شما چقدر مهربان هستید و

forgive our errors no it's my pleasure I know  how it's like uh what is your accent where you  

اشتباهات ما را ببخشید، نه خوشحالم.

live I don't know if you're talking about me uh  so I'm from the United States but I live in Japan  

من از ایالات متحده هستم، اما من در ژاپن زندگی می کنم،

um yeah and so I have some people will say I have  kind of a uh what is it I don't know almost like a  

بله، و بنابراین، برخی از مردم می گویند که من یک

Southern accent I'm so you don't really hear that  in these videos but I I get kind of relaxed with  

در این ویدیوها، اما من با صحبت‌هایم آرام می‌شوم

my speech and I say y'all like you all y'all a lot  uh but anyway look at that we got to the end of  

و می‌گویم همه شما را خیلی دوست دارید، اما به هر حال ببینید ما به انتهای

the comments list over there all right well thank  you very much so again just a quick recap for this  

فهرست نظرات رسیدیم، خیلی خوب از شما بسیار متشکرم بنابراین باز هم فقط یک خلاصه نویسی سریع برای این

video the important thing is you can try to do  the kind of slower more difficult approach which  

ویدیو نکته مهم این است که می‌توانید روش آهسته‌تر و سخت‌تری را انجام دهید که

is meeting people and trying to speak and then you  say something and you make a mistake and you feel  

ملاقات با مردم و تلاش برای صحبت کردن است و سپس چیزی می‌گویید و اشتباه می‌کنید و

bad about it and it's just more difficult or you  can spend time learning things you're interested  

نسبت به آن احساس بدی دارید و مشکل‌تر است یا می‌توانید وقت خود را صرف یادگیری چیزهایی کنید که به آن‌ها علاقه دارید

in learn a lot about the specific situations what  vocabulary we would use or you can learn about  

درباره موقعیت‌های خاصی که از چه واژگانی استفاده می‌کنیم یا می‌توانید درباره

specific vocabulary or grammar points but the  important thing is that you get lots of review  

واژگان خاص یا نکات گرامری بیاموزید، اما مهم این است که مرورهای زیادی دریافت کنید.

of that thing so the naturally varied review  this is what I call getting varied different  

این چیزی است که به طور طبیعی متفاوت است این همان چیزی است که من می‌گویم دریافت

examples of things so we're not just repeating  something again and again this is important so  

نمونه‌های مختلف   متنوع از چیزها، بنابراین ما فقط چیزی را دوباره و دوباره تکرار نمی‌کنیم، این مهم است

you can hear different examples from different  speakers uh but it's also really necessary just  

بتوانید مثال‌های مختلف را از بلندگوهای مختلف بشنوید، اما واقعاً فقط

to help you understand what you're learning so if  you only hear one word or one phrase again again  

برای کمک کردن لازم است شما چیزهایی را که یاد می‌گیرید می‌فهمید، بنابراین اگر دوباره فقط یک کلمه یا یک عبارت را دوباره بشنوید

and again it's not really helping you understand  it better and when you don't understand something  

و دوباره به درک بهتر آن کمکی نمی‌کند و وقتی چیزی را نمی‌فهمید،

you won't feel confident about speaking okay so  that's the goal uh and that's again how you can  

مطمئن نیستید که خوب صحبت کنید، بنابراین هدف این است. اوه و این همان روشی است که می‌توانید

practice English by yourself if you'd like help  doing this we guide everybody step by step through  

خودتان انگلیسی تمرین کنید، اگر می‌خواهید کمک کنید، ما همه را گام به گام راهنمایی می‌کنیم   این

this uh this whole process influent for life and  especially people who have questions we answer  

کل این فرآیند تأثیرگذار برای زندگی و به‌ویژه افرادی که سؤالاتی دارند که ما به

those as well all right I often keep your videos  on when I asleep glad to hear let's see can we  

آنها پاسخ می‌دهیم   به آنها نیز پاسخ می‌دهیم. ویدیوهای شما در هنگام خواب خوشحالم که می‌شنوم بیایید ببینیم آیا می‌توانیم   همیشه

ever begin I was in subjunctive mood or what uh  can can we ever begin can we ever begin I was I  

شروع کنیم من حال و هوای فرعی داشتم یا چه چیزی می‌توانیم شروع کنیم آیا می‌توانیم همیشه شروع کنیم من بودم

I don't I don't understand the question but if  you're if you're looking for specific examples  

من نمی‌دانم سؤال را نمی‌فهمم، اما اگر شما اگر به‌دنبال مثال‌های خاص هستید،

of the subjunctive just Google that and you will  find plenty of examples but the point is get more  

فقط آن را در گوگل جستجو کنید و نمونه‌های زیادی پیدا خواهید کرد، اما نکته اینجاست که

examples uh when you can really uh understand  something that's when you really start speaking  

مثال‌های بیشتری بیاورید، زمانی که واقعاً می‌توانید چیزی را بفهمید، زمانی که واقعاً شروع به صحبت کردن می‌کنید،

so get a lot of examples so the next video  should be what day is today Monday probably  

پس مثال‌های زیادی بیاورید. ویدیوی بعدی باید امروز دوشنبه احتمالاً

Thursday this week so 3 days from now I think  but if I'm not there please don't be angry at me  

پنجشنبه این هفته باشد، بنابراین فکر می‌کنم 3 روز دیگر، اما اگر آنجا نیستم، لطفاً از دست من عصبانی نباشید

maybe something happened or something like that  but typically these videos are uh Mondays and  

شاید اتفاقی افتاده یا چیزی شبیه به آن ، اما معمولاً این ویدیوها دوشنبه‌ها هستند. و

Thursdays Japan time again if you'd like to  know more click on the links in the video uh  

پنج‌شنبه‌ها دوباره به وقت ژاپن، اگر می‌خواهید بیشتر بدانید، روی پیوندهای موجود در توضیحات ویدیو کلیک کنید،

description so the links in the description below  this video and we'll see you next time bye-bye

بنابراین پیوندهای موجود در توضیحات زیر این ویدیو و دفعه بعد شما را با خداحافظی خواهیم دید.