Easy English Speaking Practice - 2 - Family and Reunions - Master English Conversation

welcome to the question

welcome to the question everything lesson for the

بهسوال

خوش آمدید به سوال خوش آمدید درس همه چیز برای درس همه چیز برای

everything lesson for the

everything lesson for the conversation

درس

همه چیزبرای مکالمه

conversation

مکالمه

conversation family en reuniones this month

مکالمه خانواده در دیدار مجدد این ماه

family en reuniones this month

family en reuniones this month the questions will become

خانواده ودیدار مجدداین ماه

خانواده با حضور مجدد در این ماه

the questions will become

سوالات تبدیل خواهند شد

the questions will become increasingly difficult so

سوالات سوالات تبدیل می شوند به طور فزاینده ای دشوار، به

increasingly difficult so

increasingly difficult so they'll get lots of practice

طور فزاینده ایدشوار،به

طور فزاینده ای دشوار، به طوری که تمرین های زیادی دریافت خواهند کرد، تمرین های زیادی

they'll get lots of practice

دریافت خواهند کرد، تمرین های

they'll get lots of practice with more advanced English as

زیادی را با انگلیسی پیشرفته

with more advanced English as

with more advanced English as always listen to the story and

تر، با انگلیسی پیشرفته تر، با انگلیسی پیشرفته تر، مانند همیشه به داستان گوش دهید. و

always listen to the story and

always listen to the story and answer the questions as

همیشهبه داستان گوش دهیدو

همیشه به داستان گوش دهید و به سؤالات پاسخ دهید همانطور که به

answer the questions as

سؤالات پاسخ دهید همانطورکه به

answer the questions as if this were a real conversation

سؤالات پاسخ دهید طوری که گویی این یک مکالمه واقعی بود

if this were a real conversation

if this were a real conversation if you want to review the new

اگراین یک مکالمه واقعی بود

اگر این یک گفتگو واقعی بود اگر می خواهید مطالب جدید را مرور کنید

if you want to review the new

if you want to review the new vocabulary before we begin

اگر می‌خواهید واژگان جدید را قبل از شروع voc مرور کنید

vocabulary before we begin

vocabulary before we begin skip to the end of this article

پرش به پایان این مقاله

skip to the end of this article

skip to the end of this article lesson or the bottom of the

پرش به انتهای این مقاله درس یا پایین

lesson or the bottom of the

lesson or the bottom of the transcript

transcript

درسیاپایین

درسیاپایین متن

transcript let's begin every Christmas Mike

رونوشت بیایید هر کریسمس را شروع کنیم مایک بیایید هر کریسمس را شروع کنیم مایک

let's begin every Christmas Mike

let's begin every Christmas Mike returns home to his parents

بیایید

هر کریسمس را شروع کنیم مایک به خانه نزد پدر و مادرش

returns home to his parents

returns home to his parents place

باز می گرددبه خانه نزد پدر و مادرش

بازمی گرددبه خانه نزد پدر و مادرش مکان

place

place in the mountains his parents

مکانی در کوهستان والدینش

in the mountains his parents

in the mountains his parents have a spacious home

در کوه والدینش

در کوه والدینش خانه

have a spacious home

بزرگ یک خانهبزرگ

have a spacious home overlooks and ocean a pine trees

دارد یک خانه بزرگ مشرف به و اقیانوس یک درخت کاج

overlooks and ocean a pine trees

overlooks and ocean a pine trees it's the traditional log cabin

مشرف استویک اقیانوس یک درخت کاج

مشرف است و یک اقیانوس یک درخت کاج این کلبه چوبی سنتی

it's the traditional log cabin

it's the traditional log cabin and there's always lots of snow

استاین کلبه چوبی سنتی

است این کلبه چوبی سنتی است و همیشه برف زیادی وجود دارد

and there's always lots of snow

وهمیشهبرف زیاد است

and there's always lots of snow I'm this year

I'm this year

و همیشه برف زیاد است من امسال

هستم منامسال

I'm this year Mikes bringing his girlfriend

هستم امسال هستم مایکز دوست دخترش را می آورد پایان

Mikes bringing his girlfriend

Mikes bringing his girlfriend home to meet his parents for the

مایکزآوردن دوست

دخترش مایکز دوست دخترش را به خانه می آورد تا با پدر و مادرش

home to meet his parents for the

home to meet his parents for the first time

ملاقات کند برای دیدار با والدینش برای

خانه برای اولین بار

first time

first time he's excited but he knows his

اولین بار که هیجان زده است اما می داند

he's excited but he knows his

he's excited but he knows his family will tell

کههیجان زده است اما می داند

که هیجان زده است اما او می‌داند که خانواده‌اش به

family will tell

family will tell a ton %uh embarrassing stories

خانواده‌اش خواهند گفت که به

خانواده‌ها می‌گویند داستان‌های خجالت‌آور

a ton %uh embarrassing stories

a ton %uh embarrassing stories about his childhood

یک تن %اوه داستان‌های شرم‌آور داستان‌های خجالت‌آور درباره دوران کودکی‌اش

about his childhood

درباره دوران کودکی‌اش

about his childhood over dinner Alice did you hear

درباره دوران کودکی‌اش در شام.

over dinner Alice did you hear

over dinner Alice did you hear the story about Mike's favorite

می

شنوید در طول شام آلیس آیا شما داستان مورد علاقه مایک را شنیده اید داستان در مورد مورد علاقه

the story about Mike's favorite

the story about Mike's favorite teddy bear

teddy bear

مایک

داستان در مورد خرس عروسکی مورد علاقه مایک خرس عروسکی

teddy bear past Mike's mom actually no said

خرس عروسکی از مادر مایک گذشته است در واقع هیچ گفته ای

past Mike's mom actually no said

past Mike's mom actually no said Alice

Alice

Alice I'm sure it's a great story

گذشته مامان مایک درواقع هیچگفته شده

گذشته مادر مایک درواقع هیچگفته آلیس

آلیس

آلیس مطمئنم داستان فوق‌العاده‌ای است مطمئنم داستان فوق‌العاده‌ای

I'm sure it's a great story

I'm sure it's a great story though its actually

though its actually

though its actually very boring story said Mike

است. داستان بسیار خسته کننده گفت: مایک داستان بسیار کسل کننده گفت: مایک

very boring story said Mike

very boring story said Mike trying to stop his mom

داستان بسیار خسته کننده گفت: مایک در تلاش برای جلوگیری از مادرش

trying to stop his mom

تلاشبرای متوقف کردن مادرش

trying to stop his mom well began Mike's dad mike was

تلاش برای متوقف کردن مادرش به خوبی شروع کرد پدر مایک

well began Mike's dad mike was

well began Mike's dad mike was about three years old

خوببود

شروع شد پدر مایک خوب بود شروع شد سه ساله

about three years old

حدود سه ساله

about three years old when he found this cute teddy

حدود سه ساله وقتی این عروسک بامزه را پیدا کرد وقتی این خرس عروسکی

when he found this cute teddy

when he found this cute teddy bear wearing up pink ballet

زیبا را پیدا کرد وقتی اینخرس

عروسکی زیبا را پیدا کرد خرس

bear wearing up pink ballet

bear wearing up pink ballet dress

باله صورتی پوشیده بود

خرسباله صورتی لباس لباس باله صورتی

dress

dress at a store yeah said Mikes mom

پوشیده در یک فروشگاه بله گفت مایکز مامان

at a store yeah said Mikes mom

at a store yeah said Mikes mom she thought it was so cute and

در یک فروشگاه بله گفتمایکزمامان

در یک فروشگاه بله گفت مایکز مامان او فکر می کرد خیلی بامزه بود و

she thought it was so cute and

اوفکرمی کرد خیلیبامزه بودو

she thought it was so cute and he cried

he cried

he cried until we bought it for him and

او فکر می کرد خیلی بامزه است و او گریه کرد

او گریه کرد

او گریه کرد تا زمانی که آن را خریدیم او و

until we bought it for him and

تا زمانیکه آن را برایش خریدیم و

until we bought it for him and he slept with it every night for

تا زمانی که آن را برایش خریدیم و او هر شب

he slept with it every night for

he slept with it every night for years

با آن می

خوابید زیرا هر شب با آن می خوابید زیرا سال ها سال ها هر شب با آن می خوابید

years

years until it fell apart continued

تا اینکه از هم

until it fell apart continued

until it fell apart continued Mike's dad

پاشید اگر از هم پاشیدادامه پیدا کرد

تا زمانی که از هم پاشید ادامه پیدا کرد پدر

Mike's dad

Mike's dad that's so cute said Alice

مایک پدر مایک که خیلی بامزه است گفت آلیس

that's so cute said Alice

that's so cute said Alice Mike so sweet I think I'm gonna

که خیلیبامزه است

گفت آلیس که خیلی بامزه است گفت:

Mike so sweet I think I'm gonna

Mike so sweet I think I'm gonna shoot myself

خیلی شیرین است که فکر می کنم به خودم شلیک کنم به خودم

shoot myself

shoot myself said Mike blushing every

شلیک کنم به خودم

شلیک کنم.

said Mike blushing every

said Mike blushing every Christmas

Christmas

Christmas Mike returns home to his parents

Mike returns home to his parents

Mike returns home to his parents place in the mountains

place in the mountains

مکان کوه ها در کوهستان

place in the mountains in what happens every Christmas

مکان در کوهستان در هر کریسمس اتفاق می افتد در آنچه که هر کریسمس

in what happens every Christmas

in what happens every Christmas in

اتفاق می افتد

درآنچهاتفاق می افتدهرکریسمس در در

in

in Mike returns to his parents

در در مایک به پدر و مادرش

Mike returns to his parents

Mike returns to his parents place in the mountains

باز می گردد مایکبهپدر و مادرش

باز می گردد مایک به پدر و مادرش برمی گردد مکان در کوهستان

place in the mountains

مکان در کوهستان

place in the mountains he returns home every Christmas

جایی در کوهستان او هر کریسمس

he returns home every Christmas

he returns home every Christmas in

به خانه برمی گرددهرکریسمس

به خانه باز می گردد هر کریسمس به خانه برمی گردد

in

in who returns home every Christmas

در

در کی بازمی گردد هر کریسمس

who returns home every Christmas

who returns home every Christmas I'm Mike does

که هر کریسمس به خانه برمی‌گردد من مایک هستم مایک

I'm Mike does

I'm Mike does Mike returns home every

هستم مایک می‌کنم

Mike returns home every

Mike returns home every Christmas Mike goes where

هر کریسمس به خانه برمی‌گردد مایک هر کریسمس به خانه برمی‌گردد مایک می‌رود جایی که

Christmas Mike goes where

Christmas Mike goes where every Christmas in

کریسمسمی‌رود

می رود جایی که هر کریسمس در

every Christmas in

هرکریسمسدر

every Christmas in to his parents home in his

هر کریسمس به پدر و مادرش خانه در خانه برای

to his parents home in his

to his parents home in his parents places where

والدینش خانه در خانه

به پدر و مادرش خانه در والدینش مکان هایی که

parents places where

parents places where I'm its in the mountains

والدین مکان هایی هستندکه

والدین مکان هایی هستند که من در کوهستان

I'm its in the mountains

I'm its in the mountains this means that his parents home

هستم. the mountains

I'm it in the mountains به این معنی است که پدر و

this means that his parents home

this means that his parents home is on a range

مادرش خانه این بدان معنی است که خانه پدر و

مادرش این بدان معنی است که خانه پدر و مادرش در یک محدوده

is on a range

is on a range up mountains if someone lives on

است در یک رشته کوه است اگر کسی در

up mountains if someone lives on

up mountains if someone lives on just one mountain

بالایکوهزندگی می کند اگر کسی زندگی می کند در

بالای کوه ها اگر کسی فقط در یک کوه زندگی می کند فقط یک کوه

just one mountain

just one mountain we use the expression on the

فقط یک کوه از عبارت

we use the expression on the

ما استفاده می کنیم

we use the expression on the mountain

از عبارت on the استفاده می کنیم از عبارت کوه

mountain

mountain where is Mike during Christmas

کوه

کوه استفاده می کنیم که در آن من مایک در طول کریسمس مایک در کریسمس

where is Mike during Christmas

where is Mike during Christmas he's at his parents home

کجاست مایک درکریسمس

کجاست مایک در کریسمس او در خانه پدر و مادرش است

he's at his parents home

he's at his parents home in the mountains to Mike's

او در خانه پدر و

مادرش است در خانه پدر و مادرش خانه در کوهستان به مایک

in the mountains to Mike's

درکوهستانبه مایک

in the mountains to Mike's parents live

parents live

در کوه به پدر و مادر مایک زندگی می کنند

والدین زندگی می کنند

parents live in the mountains or underground

والدین زندگی می کنند در کوه یا زیر زمین

in the mountains or underground

in the mountains or underground they live

در کوهیا زیر زمین

در کوه یا زیر زمین زندگی می کنند

they live

they live in the mountains his parents

آنها زندگی می کنند در کوه زندگی می کنند پدر و مادرش

in the mountains his parents

in the mountains his parents have a spacious home

درکوهپدر و مادرش

در کوه پدر و مادرش خانه

have a spacious home

have a spacious home that overlooks in ocean of pine

بزرگ دارند خانه بزرگ دارند خانه بزرگ

دارند خانه بزرگ که مشرف است در اقیانوس کاج

that overlooks in ocean of pine

that overlooks in ocean of pine trees

کهمشرفبهاقیانوس کاج است

کهمشرفبه اقیانوسدرختان کاج درختان

trees

trees I'm to Mike's parents have a

درختان من به پدر و مادر مایک

I'm to Mike's parents have a

I'm to Mike's parents have a small house

هستم من برای پدر و مادر مایک هستم من برای والدین مایک هستم یک خانه کوچک خانه

small house

small house or a big house its

کوچک خانه کوچک یا یک خانه بزرگ خودش

or a big house its

یا یک خانه بزرگخودش

or a big house its be they have a spacious house

یا یک خانه بزرگ این است که خانه بزرگی داشته باشند، خانه بزرگی داشته باشند، خانه بزرگی

be they have a spacious house

be they have a spacious house this means the house has a lot

داشته باشند، این یعنی خانه دارای

this means the house has a lot

this means the house has a lot space in

این بدان معناستکهخانه فضای زیادی دارد،

این بدان معناست که خانه فضای زیادی در

space in

space in what is Mike's parents home

فضا دارد در

فضا در جایی که والدین

what is Mike's parents home

what is Mike's parents home overlook it

مایک هستند خانهوالدین

مایک خانه والدین مایک چیست خانه والدین مایک مشرف به آن

overlook it

overlook it overlooks and ocean of pine

مشرف به

آن مشرف به آن و اقیانوس کاج

overlooks and ocean of pine

مشرف استو اقیانوساز کاج

overlooks and ocean of pine trees

trees

trees and ocean up something means a

مشرف استو اقیانوسدرختان کاج درختان

درختان و اقیانوس بالا چیزی به معنای یک

and ocean up something means a

and ocean up something means a big area

big area

واقیانوسبالاچیزی به معنای یک

و اقیانوس بالا چیزی به معنای یک منطقه بزرگ منطقه

big area with a lot up something to

بزرگ منطقه بزرگ با مقدار زیادی

with a lot up something to

with a lot up something to Mike's parents live on

ازچیزیتا

با مقدار زیادی چیزی به پدر و مادر مایک زندگی می کنند پدر و مادر

Mike's parents live on

مایک زندگی می کنند پدر و مادر

Mike's parents live on in ocean no they don't

مایک در اقیانوس زندگی می کنند نه آنها

in ocean no they don't

in ocean no they don't they live in the mountains the

در اقیانوس نه آنها در اقیانوس نیستند نه آنها در کوه ها زندگی

they live in the mountains the

نمیکنند آنها درکوه ها

they live in the mountains the don't

don't

don't leave on an ocean what kind of

زندگی می کنند آنها زندگی می کنند درکوهها

نرو روی اقیانوس چه

leave on an ocean what kind of

نوع ترکیدراقیانوسچه

leave on an ocean what kind of trees

trees

trees are around Mike's parents house

نوع ترکیدراقیانوسچه نوع درختی

درختان اطراف خانه پدر و مادر مایک در اطراف خانه والدین

are around Mike's parents house

are around Mike's parents house pine trees

مایک

هستند اطراف خانه والدین مایک درختان کاج درختان

pine trees

pine trees pine trees are around Mike's

کاج درختان کاج درختان کاج در

pine trees are around Mike's

pine trees are around Mike's parents house

parents house

اطراف هستند درختان کاج مایک در اطراف خانه والدین مایک هستند خانه

parents house in Mike's parents have a tiny

والدین خانه پدر و مادر در والدین مایک دارای یک کوچک

in Mike's parents have a tiny

in Mike's parents have a tiny home

home

home right know what they don't

در والدین مایک هستند والدین مایکیک خانهکوچک دارند

خانه

خانه درست می دانند چه چیزی را درست نمی

right know what they don't

right know what they don't they have a big spacious home in

دانند می دانندچه چیزی را

درست نمی دانند می دانند چه چیزی را ندارند آنها یک خانه بزرگ و جادار در

they have a big spacious home in

they have a big spacious home in does Mike's home overlook and

آنها دارندیک خانهبزرگ و جاداردر

آنها یک خانه بزرگ و جادار دارند آیا خانه مایک مشرف است و

does Mike's home overlook and

does Mike's home overlook and ocean of pine trees

انجام می دهد خانه مایکمشرف استو می‌کند

خانه مایک مشرف است و اقیانوس درختان کاج اقیانوس درختان کاج

ocean of pine trees

ocean of pine trees I'm

اقیانوسدرختان کاج

I'm

I'm no it doesn't his parents home

no it doesn't his parents home

no it doesn't his parents home overlooks

overlooks

overlooks and ocean of pine trees

خانه پدر و مادرش

مشرف به

منظره و اقیانوس درختان کاج

and ocean of pine trees

و اقیانوسدرختان کاج

and ocean of pine trees its a traditional log cabin and

و اقیانوس درختان کاج این یک کلبه چوبی سنتی و

its a traditional log cabin and

its a traditional log cabin and there's always

یک کلبه چوبی سنتی

و یک کلبه چوبی سنتی است و همیشه

there's always

there's always lots of snow I'm what kind of

همیشه وجود دارد

همیشه برف زیاد است من چه نوع برف

lots of snow I'm what kind of

lots of snow I'm what kind of home

زیادیهستم منچه نوع برف

زیادیهستم منچه نوع خانه ای هستم که

home

home to Mike's parents have

خانه برای پدر و مادر

to Mike's parents have

to Mike's parents have they have it log cabin this is a

مایک است و پدر و مادر

مایک باید برای والدین مایک باید آن را داشته باشند کلبه چوبی این کلبه چوبی

they have it log cabin this is a

they have it log cabin this is a Woodhouse

آن‌ها استاین کلبه چوبی استاین یک کلبه چوبی است این یک کلبه چوبی است اینیک

کلبه چوبی استاین یک چوب‌خانه

Woodhouse

Woodhouse made out a big tree trunks

چوبی است که چوب‌خانه چوبی ساخته شده از یک تنه درخت بزرگ

made out a big tree trunks

ساخته شدهازیک تنه درختبزرگ

made out a big tree trunks is the log cabin traditional or

ساخته شده از یک تنه درخت بزرگ است.

is the log cabin traditional or

is the log cabin traditional or modern

یا کلبه چوبی سنتی استیا مدرن

modern

modern its traditional they have a

مدرن

مدرن آن سنتی است آنها سنتی خود را دارند آنها

its traditional they have a

its traditional they have a traditional log cabin

سنتی

خود را دارند کلبه چوبی سنتی

traditional log cabin

traditional log cabin there's always lots of rain at

کلبه چوبی چوبی

سنتی کلبه چوبی چوبی سنتی همیشه باران

there's always lots of rain at

there's always lots of rain at Mike's parents house

زیاد استهمیشهباران

زیاد است همیشه باران زیاد است باران در خانه پدر و مادر مایک خانه

Mike's parents house

والدین مایک

Mike's parents house correct no

خانه والدین مایک درست است نه

correct no

correct no not raining they get lots love

درستنه

درست نه باران نمی‌بارد آنها خیلی عشق

not raining they get lots love

not raining they get lots love snow

می‌گیرند باران نمی‌بارند عشق زیادی می‌گیرند

نهباران می‌بارند عشق زیادی می‌گیرند برف برف

snow

snow I'm what does Mike's parents

برف برف من پدر و مادر مایک چه کار دارم پدر و مادر

I'm what does Mike's parents

I'm what does Mike's parents place get lots of

مایک

چه هستند

place get lots of

place get lots of snow it gets lots of snow in

snow it gets lots of snow in

snow it gets lots of snow in Mike's parents live in a house

برف زیاد برف می آید پدر و مادر مایک در خانه

Mike's parents live in a house

Mike's parents live in a house in the city right

زندگی می کنند والدین مایکدر خانه ای

زندگی می کنند پدر و مادر مایک در خانه ای در شهر زندگی می کنند، درست

in the city right

درشهر، درست

in the city right in nope

در شهر، درست در نه،

in nope

in nope they live in a house in the

در نه، آنها در خانه ای در شهر زندگی می کنند.

they live in a house in the

they live in a house in the mountains in

آنهادر یک خانه در

مایکز زندگی می کنند در یک خانه در کوه ها در

mountains in

mountains in Mikes visiting his house in the

کوه هادر

کوه ها در مایکز بازدید از خانه او در

Mikes visiting his house in the

Mikes visiting his house in the middle of summer isn't he

مایکزبازدید از خانه او در

مایکز بازدید از خانه او در وسط تابستان آیا او

middle of summer isn't he

وسط تابستاننیست. او در

middle of summer isn't he no he isn't he's visiting his

اواسط تابستان نیست، او نیست، او نیست، او به دیدن خود

no he isn't he's visiting his

no he isn't he's visiting his parents home

می رود

نه او نیست، او به دیدن پدر و مادرش می رود خانه

parents home

parents home during christmastime this year

پدر و مادرخانه

پدر و مادر خانه در طول کریسمس امسال

during christmastime this year

during christmastime this year Mikes bringing his girlfriend

درکریسمسامسال

در طول کریسمس این سال مایکز دوست دخترش

Mikes bringing his girlfriend

Mikes bringing his girlfriend home to meet his parents

میک را می آورد

مایکز دوست دخترش را به خانه می آورد تا با پدر و مادرش

home to meet his parents

home to meet his parents for the first time whose Mike

ملاقات کند برای ملاقات با پدر و مادرش

به خانه برای اولین بار ملاقات با والدینش.

for the first time whose Mike

for the first time whose Mike bringing home for Christmas this

bringing home for Christmas this

این

bringing home for Christmas this year

را بهخانه برایکریسمس

year

year his girlfriend Mikes bringing

امسال می آورد دوست دخترش مایکز دوست دخترش را می آورد

his girlfriend Mikes bringing

his girlfriend Mikes bringing his girlfriend home for

مایکز دوست دخترش را می آورد دوست دخترش را برای

his girlfriend home for

دوست دخترش به خانهبرای

his girlfriend home for Christmas

Christmas

Christmas this year I'm is my court Doug

دوست دخترش به خانهبرای کریسمس

کریسمس امسال من دادگاه من است داگ

this year I'm is my court Doug

امسالمن هستمدادگاه من است داگ

this year I'm is my court Doug bringing his girlfriend home for

امسال من دادگاه من است داگ دوست دخترش را برای آوردن

bringing his girlfriend home for

bringing his girlfriend home for Christmas this year

دوست دخترش به خانهبرای

آوردن دوست دخترش برای کریسمس به خانه می

Christmas this year

Christmas this year mikey is Mikes bringing his

mikey is Mikes bringing his

mikey is Mikes bringing his girlfriend home

آورد

آوردن دوست دخترش به خانه

girlfriend home

girlfriend home for Christmas who will Mike's

دوست دختر خانه

دوست دختر خانه برای کریسمس که مایک

for Christmas who will Mike's

برایکریسمس است

for Christmas who will Mike's girlfriend meet

girlfriend meet

دوست دختر مایک برای کریسمس کیست دوست دختر مایک با دوست دختر

ملاقات با

girlfriend meet for the first time

دوست دختر ملاقات برای اولین بار

for the first time

for the first time Mike's parents how many times

برای اولین بار پدر و مادر مایک چند بار والدین

Mike's parents how many times

Mike's parents how many times has my ex girlfriend met Mike's

مایکچند بار

والدین مایک چند بار دوست دختر سابق من مایک را ملاقات

has my ex girlfriend met Mike's

کرده است. دوست دختر مایک را ملاقات

has my ex girlfriend met Mike's parents

کرده است دوست دختر سابق من پدر و مادر مایک را ملاقات کرده است

parents

parents she's never met them before this

والدین او هرگز آنها را ملاقات نکرده است قبل از این

she's never met them before this

she's never met them before this is the first time

هرگز آنها را ملاقات نکرده

است این اولین بار

is the first time

is the first time Mike's girlfriend will meet his

است

اولین بار است که دوست دختر مایک دوست دختر مایک خود را ملاقات

Mike's girlfriend will meet his

Mike's girlfriend will meet his parents

خواهد کرد ملاقات با دوست دختر

مایکبا پدر و مادرش ملاقات خواهد کرد والدین

parents

parents my experience will meet who for

والدین تجربه من ملاقات خواهد کرد که برای

my experience will meet who for

my experience will meet who for the first time

تجربه من ملاقات خواهد

کرد چه کسی برای تجربه من ملاقات خواهد کرد

the first time

the first time Mike's girlfriend they'll meet

Mike's girlfriend they'll meet

Mike's girlfriend they'll meet Mike's girlfriend

. دوست دختر آنها با دوست دختر مایک ملاقات خواهند کرد دوست دختر

Mike's girlfriend

مایک دوست

Mike's girlfriend for the first time

دختر مایک برای اولین بار

for the first time

برایاولین

for the first time he's excited but he knows his

بار اولین باری است که هیجان زده است اما می داند که او

he's excited but he knows his

he's excited but he knows his family will tell

هیجان زده است اما می داند که

او هیجان زده است اما می داند که خانواده اش به

family will tell

family will tell a ton %uh embarrassing stories

خانواده اش خواهند گفت که

خانواده به میزان زیادی داستان های خجالت آور را خواهند گفت.

a ton %uh embarrassing stories

a ton %uh embarrassing stories about his childhood

about his childhood

در مورد کودکی او در مورد

about his childhood over dinner how these might feel

کودکی او در هنگام شام چگونه ممکن است اینها

over dinner how these might feel

در هنگام شام احساس کنندچگونهممکن است اینها

over dinner how these might feel he feels excited but maybe a bit

در هنگام شام احساس کنند چگونه اینها ممکن است احساس هیجان داشته باشند اما شاید کمی

he feels excited but maybe a bit

هیجان زده می شود اماشاید کمی

he feels excited but maybe a bit worried

worried

worried in why is Mike feeling a bit

احساس هیجان می کند اماشاید کمی نگران

نگران

این است که چرا نگران است آیا مایک کمی احساس

in why is Mike feeling a bit

in why is Mike feeling a bit worried

worried

می‌کند چرامایک کمی احساس می‌کند

چرامایککمی نگران است

worried or nervous

نگران یا عصبی

or nervous

or nervous because he's afraid his family

یاعصبی

یا عصبی است زیرا از خانواده‌اش می‌ترسد

because he's afraid his family

because he's afraid his family will tell embarrassing stories

زیرا از خانواده‌اش می‌ترسد زیرا می‌ترسد که خانواده‌اش

will tell embarrassing stories

will tell embarrassing stories about him to his girlfriend

داستان‌های شرم‌آور بگویند. داستان ها داستان های

شرم آور در مورد او را به دوست دخترش

about him to his girlfriend

در مورداوبه دوست دخترش

about him to his girlfriend what will my experience do over

درباره او به دوست دخترش می گوید تجربه من در مورد او چه خواهد کرد

what will my experience do over

تجربه من درمورد

what will my experience do over dinner

آنچهتجربه مندر هنگام

dinner

dinner they will tell embarrassing

شام انجام خواهد داد شام

شام آنها به

they will tell embarrassing

شما خواهند گفت خجالت آور

they will tell embarrassing stories about Mike's childhood

خواهند گفت داستان های شرم آور در مورد داستان های کودکی

stories about Mike's childhood

stories about Mike's childhood who will Mike's parents tell

مایک در

مورد داستان های کودکی مایک در مورد کودکی مایک چه کسی والدین مایک خواهند گفت که والدین مایک به

who will Mike's parents tell

who will Mike's parents tell embarrassing stories

چه کسیخواهندگفت.

آیا پدر و مادر مایک داستان های خجالت آور می گویند داستان های

embarrassing stories

embarrassing stories to Mike's girlfriend

خجالت آور داستان های

خجالت آور برای دوست دختر

to Mike's girlfriend

مایک بهدوست دختر

to Mike's girlfriend Bell tel embarrassing stories to

مایک برای دوست دختر مایک بل تلفن داستان های خجالت آور برای

Bell tel embarrassing stories to

Bell tel embarrassing stories to my ex girlfriend

بلداستان های شرم آور برای

بل تلفن داستان های خجالت آور برای دوست دختر سابق

my ex girlfriend

my ex girlfriend in will his parents tell one

من دوست دختر سابق من دوست دختر سابق من در یکی از والدینش می گویند

in will his parents tell one

in will his parents tell one story or

آیا پدر و مادرش به یک نفر می گویند

آیا پدر و مادرش یک داستان یا داستان یا

story or

story or a ton up stories

داستان یا داستان های سنگین می گویند داستان های

a ton up stories

a ton up stories but ton this means a lot

سنگینداستان های

سنگین اما این معنی زیادی دارد

but ton this means a lot

but ton this means a lot in Mike's parents will tell

امااینمعنی زیادی دارد

اما این در والدین مایک معنی زیادی دارد خواهد

in Mike's parents will tell

in Mike's parents will tell embarrassing stories to his

گفت والدین مایک خواهند گفت والدین مایک داستان های شرم آور خواهند گفت به

embarrassing stories to his

embarrassing stories to his girlfriend over breakfast

داستان های شرم آور او به داستان های

خجالت آور او برای دوست دخترش در هنگام صبحانه

girlfriend over breakfast

girlfriend over breakfast right

دوست دختر در هنگام صبحانه

دوست دختر در هنگام صبحانه درست

right

right no not over breakfast they'll

درست است

نه در هنگام صبحانه آنها

no not over breakfast they'll

نه در هنگام صبحانهآنها

no not over breakfast they'll tell embarrassing stories

نه در هنگام صبحانه آنها نه در هنگام صبحانه داستان های

tell embarrassing stories

خجالت آور می گویند داستان های شرم آور

tell embarrassing stories over dinner Alice did you ever

بگو داستان های خجالت آور در مورد شام آلیس آیا تا به حال

over dinner Alice did you ever

over dinner Alice did you ever hear the story about Mike's

شامرا تجربه کرده اید آلیس آیاتا به حال

در مورد شام آلیس آیا تا به حال داستان مایک را

hear the story about Mike's

شنیده ایدداستانمایک را

hear the story about Mike's favorite teddy bear ask mike's

بشنوید داستان خرس عروسکی مورد علاقه مایک را

favorite teddy bear ask mike's

favorite teddy bear ask mike's mom in

بپرسید از

خرس عروسکی مورد علاقه مایک بپرسید از خرس عروسکی مورد علاقه مایک بپرسید از مایک بپرسید. mom in

mom in

mom in what's Mikes girlfriends name

momin

mom in what's Mikes نام دوست دختر مایکز چیست نام

what's Mikes girlfriends name

what's Mikes girlfriends name house the name of his girlfriend

دوست دختر

مایکز نام خانه دوست دخترش نام خانه دوست دخترش نام خانه

house the name of his girlfriend

دوست دخترش

house the name of his girlfriend is Alice

نام دوست دخترش آلیس است آلیس

is Alice

is Alice what did Mike's mom ask Alice

است آلیس است مامان مایک از آلیس پرسید

what did Mike's mom ask Alice

what did Mike's mom ask Alice she asked did you ever hear the

چه کردمادر مایک ازآلیس می

پرسد مادر مایک از آلیس چه می پرسد او پرسید آیا تا به حال صدای او را شنیده ای؟

she asked did you ever hear the

she asked did you ever hear the story about Mike's

پرسیدآیا تا به حال شنیده ایکه

او پرسید آیا تا به حال داستان داستان مایک را شنیده ای

story about Mike's

story about Mike's favorite teddy bear who

داستان مایک در مورد خرس عروسکی مورد علاقه مایک کی

favorite teddy bear who

favorite teddy bear who was Mike's mom asking

خرس عروسکی

مورد علاقه کی خرس عروسکی مورد علاقه کیست که مادر

was Mike's mom asking

was Mike's mom asking Alice she was asking Alice in

مایک میپرسد مادر

مایک می پرسد مادر مایک از آلیس می پرسد آلیس در

Alice she was asking Alice in

Alice she was asking Alice in was Alice asking Mike's mom a

آلیساو ازآلیس در

آلیس می‌پرسید آلیس در آلیس از مادر مایک می‌پرسید

was Alice asking Mike's mom a

was Alice asking Mike's mom a question

بودآلیس از مامان مایکمی‌پرسید

بودآلیسازمادر مایک می‌پرسید یک سوال

question

question no she wasn't she was being

سوال نه او

no she wasn't she was being

نبود او بود نه بود

no she wasn't she was being asked

asked

از او پرسیده می شد مایکز از

او می پرسیدند

asked a question by Mikes mom in did

a question by Mikes mom in did

a question by Mikes mom in did Mike have

Mike have

مامان یک سوال از مایکز می پرسد.

Mike have a favorite teddy bear

a favorite teddy bear

a favorite teddy bear he sure did and now Mike's mom

خرس او مطمئن بود و حالا مادر مایک

he sure did and now Mike's mom

he sure did and now Mike's mom wants to tell

او مطمئن بود و حالا مادرمایک

او مطمئن بود و حالا مامان مایک می خواهد بگوید

wants to tell

wants to tell an embarrassing story about it

می

خواهد بگوید می خواهد یک داستان شرم آور در مورد آن تعریف کند

an embarrassing story about it

an embarrassing story about it to Alice

یک داستان شرم آوردر موردآن

یک خجالت خواندن داستان در مورد آن برای آلیس

to Alice

to Alice actually no said Alice I'm sure

بهآلیس

برای آلیس در واقع هیچ گفت: آلیس مطمئن هستم که

actually no said Alice I'm sure

actually no said Alice I'm sure it's a great story though

در واقع هیچگفتهآلیس منمطمئن هستم که

واقعاً هیچ گفته آلیس من مطمئن هستم که این یک داستان

it's a great story though

it's a great story though in had I was heard this story

عالی است، هرچند داستان عالی است، هرچند داستان عالی است. اگر من این داستان را

in had I was heard this story

in had I was heard this story before

شنیده بودم قبل از این شنیده بودماینداستان

before

before no she hadn't Alice hadn't heard

no she hadn't Alice hadn't heard

no she hadn't Alice hadn't heard the story before

را قبلا شنیده بودم داستان را قبل از داستان شنیده بودم قبل

the story before

the story before in did Alice think the story

از

داستان قبل از داستان آیا آلیس فکر می کرد که داستان

in did Alice think the story

درآیاآلیسفکر میکند داستان

in did Alice think the story would be boring

در داستان آیا آلیس فکر می کند که داستان خسته کننده

would be boring

would be boring no she didn't she was sure it

خواهد بود خسته کننده

خواهد بود نه او مطمئن نبود

no she didn't she was sure it

no she didn't she was sure it would be

would be

که نه او مطمئن

نبود که نه، او مطمئن بود که این

would be a great story in did Alice want

یک داستان عالی خواهد بود.

a great story in did Alice want

a great story in did Alice want to hear the story

to hear the story

to hear the story sheesh

sheesh

sheesh sure did she thought it would be

داستان

برای شنیدنداستان sheesh

sure did she thought it would be

sheesh sheesh فکر می‌کردم

sure did she thought it would be a great

a great

مطمئن بودم که آیا او

a great story in who thought the story

فکر می‌کرد که این یک داستان

story in who thought the story

story in who thought the story would be great

would be great

عالی خواهد بود.

would be great Alice did Alice thought the

Alice did Alice thought the

Alice did Alice thought the story

story

آلیسکردآلیسفکر کرد

آلیسکردآلیسفکر کردکه داستان

story would be great its actually a

داستان عالی خواهد بود، در واقع عالی خواهد بود، واقعاً

would be great its actually a

would be great its actually a very boring story

عالی خواهد بود، در واقع یک داستان

very boring story

very boring story said Mike trying to stop his mom

بسیار خسته کننده، داستان بسیار خسته کننده،

داستان بسیار خسته کننده، گفت: مایک در تلاش برای متوقف کردن مادرش

said Mike trying to stop his mom

گفت:مایک تلاش می کند.برای متوقف کردن مادرش

said Mike trying to stop his mom I'm

گفت:مایک در حال تلاشبرای متوقف کردن مادرش هستم من

I'm

I'm what did Mike say he said

هستم من هستم.

what did Mike say he said

what did Mike say he said its actually a very boring story

its actually a very boring story

its actually a very boring story in

in

ایندر واقعیکداستان بسیار خسته کننده است

in why did Mike say that the story

در این که چرا مایک آن را گفت داستان چرا مایک گفت که داستان

why did Mike say that the story

why did Mike say that the story was boring so his mom

چرا مایک گفت که داستان خسته کننده است بنابراین

was boring so his mom

مادرش خسته کننده است

was boring so his mom wouldn't tell it mike was

بنابراین مادرش خسته کننده است تا مادرش آن را تعریف نکند. مایک این

wouldn't tell it mike was

wouldn't tell it mike was embarrassed so he didn't want

را نمیگفتمایک

بود نمی‌گفت مایک خجالت می‌کشید پس نمی‌خواست

embarrassed so he didn't want

embarrassed so he didn't want his mom

خجالت بکشد پس نمی‌خواست مامانش

his mom

his mom to tell the story was Mike

مامانش داستان را تعریف کند مایک

to tell the story was Mike

to tell the story was Mike trying to trick Alice he

بود که داستان را تعریف کندمایک

باید بگوید داستان این بود که مایک سعی می کرد آلیس را فریب دهد او

trying to trick Alice he

trying to trick Alice he certainly was

سعیمی کرد آلیس را فریب دهداو

سعی می کرد آلیس را فریب دهد.

certainly was

certainly was he didn't want Alice to hear the

he didn't want Alice to hear the

he didn't want Alice to hear the story in

شنیدن داستان در

story in

داستاندر

story in who was Mike trying to stop from

داستان در مورد مایک کی بود که سعی می کرد از چه کسی جلوگیری کند

who was Mike trying to stop from

who was Mike trying to stop from telling the story

مایک سعی می کرد از چه کسی

telling the story

telling the story his mom I'm

his mom I'm

his mom I'm mike was trying to stop his mom

جلوگیری کند من مایک سعی می‌کرد جلوی مادرش را بگیرد

mike was trying to stop his mom

مایکسعی می‌کرد جلوی مادرش را بگیرد

mike was trying to stop his mom from telling the story

مایک سعی می‌کرد مادرش را از گفتن داستان

from telling the story

from telling the story Mike said the story was really

از داستان گفتن منصرف کند مایک گفت داستان واقعاً بود

Mike said the story was really

Mike said the story was really exciting

مایکگفت داستان واقعاً بود

مایکگفت داستان واقعاً هیجان‌انگیز و

exciting

exciting didn't he in

هیجان‌انگیز بود،

didn't he in

didn't he in nope he said the story was

مگر نه

او گفت داستان بود نه او

nope he said the story was

nope he said the story was really

گفت داستانبود

نه اوگفت داستان واقعا

really

really Korean well began Mike's dad

واقعاً کره ای بود خوب شروع شد پدر مایک

Korean well began Mike's dad

کره ایخوبشروع شد پدر مایک

Korean well began Mike's dad mike was about three years old

کره ای خوب شروع شد مایک پدر مایک حدود سه ساله

mike was about three years old

بود

mike was about three years old when he found this cute teddy

مایک حدود سه ساله حدودا سه ساله بود که این عروسک بامزه را پیدا کرد وقتی این خرس عروسکی زیبا

when he found this cute teddy

را پیدا کرد وقتی اینخرس عروسکی

when he found this cute teddy bear

bear

bear wearing up pink ballet dress at

زیبا را پیدا کرد که

wearing up pink ballet dress at

wearing up pink ballet dress at a store

لباس باله صورتی پوشیده بود در حالی

که لباس باله صورتی می پوشید store

a store

a store how old was Mike when he found

a store

a store چند ساله بود مایک وقتی متوجه

how old was Mike when he found

شد که مایک چند ساله بودوقتی متوجه

how old was Mike when he found the teddy bear

the teddy bear

شد که مایک چند ساله بود وقتی خرس عروسکی را پیدا

the teddy bear about three years old

about three years old

about three years old she was about three years old

کرد سه ساله

she was about three years old

او حدود سه سال داشت

she was about three years old when he found

when he found

او حدوداً سه ساله بود که

وقتی پیدا کرد

when he found the teddy bear was the teddy

وقتی پیدا کرد که خرس عروسکی بود خرس عروسکی

the teddy bear was the teddy

the teddy bear was the teddy bear

bear

bear cute or ugly it was cute

خرس عروسکی بود

gly it cute

cute or ugly it was cute

cute or ugly it was cute where did Mike find the teddy

cute or ugly آن cute

cute or ugly آن cute بود که مایک عروسک را از کجا پیدا کرد مایک عروسکی

where did Mike find the teddy

where did Mike find the teddy bear

bear

bear at the store

راپیدا کرد

کجا مایکخرس عروسکی

خرس عروسکی را در فروشگاه

at the store

درفروشگاه

at the store Mike found the teddy bear at the

در فروشگاه پیدا کرد مایک عروسک را پیدا کرد خرس

Mike found the teddy bear at the

Mike found the teddy bear at the store

store

عروسکی

مایکخرس عروسکی را در فروشگاه مایک پیدا کرد خرس عروسکیرادر فروشگاه

فروشگاه پیدا

store what was the teddy bear wearing

کرد خرس عروسکی

what was the teddy bear wearing

چه چیزیپوشیده

what was the teddy bear wearing up pink ballet dress the teddy

بود خرس عروسکی پوشیده بود.

up pink ballet dress the teddy

up pink ballet dress the teddy bear was wearing

بالا لباس باله صورتی خرس عروسکی پوشیده بود خرس پوشیده

bear was wearing

bear was wearing a pink ballet dress in who found

بود

خرس یک لباس باله صورتی پوشیده بود در چه کسی

a pink ballet dress in who found

یک لباس باله صورتیدرچه کسی

a pink ballet dress in who found a teddy bear at a store

یک لباس باله صورتی پیدا کرد در چه کسی یک خرس عروسکی در یک فروشگاه پیدا کرد یک خرس عروسکی در یک فروشگاه

a teddy bear at a store

a teddy bear at a store Mike or Alice might

یک عروسک خرس در یک فروشگاه مایک یا آلیس ممکن است

Mike or Alice might

Mike or Alice might did Mike found a teddy bear at a

مایکیاآلیس ممکن است

مایک یا آلیس ممکن است مایک یک خرس عروسکی در یک فروشگاه

did Mike found a teddy bear at a

پیدا

did Mike found a teddy bear at a store

store

store was Mike wearing a pink ballet

کردمایکیکخرس عروسکیدریک فروشگاه پیدا کرد

was Mike wearing a pink ballet

was Mike wearing a pink ballet dress

dress

مایک

مایکباله صورتی پوشیده بود لباس باله صورتی پوشیده

dress no way the teddy bear was

no way the teddy bear was

no way the teddy bear was wearing the pink ballet dress

بود خرس عروسکی هیچ راهی نداشت خرس عروسکی

wearing the pink ballet dress

لباس باله صورتی

wearing the pink ballet dress yeah said Mikes mom

پوشیده بود لباس باله صورتی را پوشیده بود و لباس باله صورتی پوشیده بود بله گفت مایکز مامان

yeah said Mikes mom

yeah said Mikes mom he thought that was so cute and

بله گفتمایکزمامان

بله گفت مایکز مامان او فکر می کرد که خیلی بامزه است و

he thought that was so cute and

he thought that was so cute and he cried until we bought it for

او فکر می کرد کهخیلیبامزه استو

او فکر می کرد که خیلی بامزه است و گریه کرد

he cried until we bought it for

he cried until we bought it for him

him

him what did Mike's mom say Mike

تا زمانیکه آن را برای آن خریدیم. او به

او چه گفت مامان مایک مایک

what did Mike's mom say Mike

what did Mike's mom say Mike thought

چهگفت مامانمایک مایک

چه گفتمادرمایک گفت مایک فکر

thought

thought about the teddy bear she said he

فکر کرد درباره خرس عروسکی فکر کرد او

about the teddy bear she said he

about the teddy bear she said he thought

thought

دربارهخرس عروسکی گفت او

در موردخرس عروسکی گفت او فکر کرد فکر می کرد فکر

می

thought it was cute Mike didn't really

کرد این بود مایک ناز

it was cute Mike didn't really

واقعاً ناز بود

it was cute Mike didn't really want the beer

want the beer

مایک واقعاً ناز بود.

want the beer did he of course he did

did he of course he did

did he of course he did Mike really wanted that teddy

واقعا مایک آن عروسک را

Mike really wanted that teddy

Mike really wanted that teddy bear what did Mike

می‌خواست مایک واقعاً آن عروسک عروسکی را می‌خواست مایک چه

bear what did Mike

bear what did Mike do until his parents bought him

do until his parents bought him

do until his parents bought him the teddy bear

the teddy bear

خرس عروسکی

the teddy bear he cried

داشت. خرس عروسکی او گریه کرد

he cried

he cried she cried until his parents

اوگریه کرد

او گریه کرد او گریه کرد تا پدر و مادرش

she cried until his parents

گریه کردتاپدر و

she cried until his parents bought him the teddy bear

مادرش گریه کرد تا زمانی که پدر و مادرش

bought him the teddy bear

bought him the teddy bear who bought the teddy bear for

برایش خریدند خرس عروسکی برای

who bought the teddy bear for

who bought the teddy bear for Mike

Mike

او خریدند خرس عروسکی برای او خرید خرس عروسکی که برای او خرس عروسکی خرید

چه کسی خرس عروسکی را برای مایک خرید

مایک

Mike to make him stop crying his

مایک تا او را مجبور به گریه کردن او کند

to make him stop crying his

to make him stop crying his parents did

تا گریه او را متوقف کند

تا گریه او را متوقف کند پدر و مادرش آیا

parents did

پدر و مادر انجام دادند

parents did Mike's parents bought the teddy

پدر و مادر مایک عروسک را خریدند والدین

Mike's parents bought the teddy

Mike's parents bought the teddy bear for Mike to make him stop

مایک عروسک را خریدند والدین مایک خرس عروسکی را برای مایک او را مجبور می کند

bear for Mike to make him stop

خرس را برایمایکمتوقف کند تا او را مجبور به توقف

bear for Mike to make him stop crying

crying

crying Mike bought a pink ballet dress

کند برایمایکتا او را مجبور به ترک گریه کند

گریه کردن مایک یک لباس باله صورتی خرید مایک یک لباس باله صورتی

Mike bought a pink ballet dress

Mike bought a pink ballet dress for his dad

خرید مایک یکلباس باله صورتی

خرید لباس باله صورتی برای پدرش

for his dad

for his dad didn't he what

برای پدرش برای پدرش آیا او چه

didn't he what

didn't he what of course not the pink ballet

نکرد چه نکرد چه البته نه باله صورتی

of course not the pink ballet

of course not the pink ballet dress was

dress was

البتهنه باله صورتی

البته نه لباس باله صورتی لباس بود

لباس بود

dress was on the teddy bear Mike got and

روی خرس عروسکی بود که مایک داشت و

on the teddy bear Mike got and

رویخرس عروسکی کهمایکداشت و

on the teddy bear Mike got and he slept with it every night for

روی خرس عروسکی که مایک گرفت و او هر شب

he slept with it every night for

با آن می

he slept with it every night for years

years

years until it fell apart continued

خوابید زیرا سال ها هر شب با آن می خوابید برای سال ها هر شب با آن می

خوابید تا اینکه از بین رفت ادامه داد

until it fell apart continued

تا از هم پاشیدادامه داد

until it fell apart continued Mike's dad

Mike's dad

Mike's dad what did Mike do with the teddy

تا از هم پاشید ادامه داد پدر مایک پدر

مایک پدر مایک با عروسک چه کرد مایک

what did Mike do with the teddy

what did Mike do with the teddy bear

bear

با عروسک

چه کرد مایکبا خرس عروسکی

bear she slept with it

she slept with it

she slept with it did you have a stuffed animal

چه

کرد با

did you have a stuffed animal

did you have a stuffed animal like a teddy bear

آن خوابیدی آیا عروسکی داشتی آیا عروسکی داشتی آیا عروسکی داشتی مثل

like a teddy bear

like a teddy bear when you were young I had

خرس عروسکی مثل خرس عروسکی

مثل خرس عروسکی وقتی جوان بودی من

when you were young I had

وقتی جوانبودی داشتم

when you were young I had the stuffed koala when I was a

وقتی جوان بودی داشتم زمانی که من کوآلای پر شده داشتم

the stuffed koala when I was a

the stuffed koala when I was a baby Mike slept with the teddy

کوالایعروسکی

وقتی من بودم کوآلای پر شده وقتی بچه بودم مایک با بچه عروسکی خوابید

baby Mike slept with the teddy

مایکبا بچه عروسکی

baby Mike slept with the teddy bear

bear

bear until what happened

until what happened

until what happened he slept with the teddy bear

خوابید مایک با خرس عروسکی خوابید

he slept with the teddy bear

او باخرس عروسکی

he slept with the teddy bear until it fell

خوابید او با خرس عروسکی خوابید تا اینکه افتاد

until it fell

until it fell apart this means that it became

تاسقوط کرد

تا زمانی که از هم پاشید این یعنی

apart this means that it became

ازهم جدا شد یعنی

apart this means that it became old

old

old and ripped Mike eat the teddy

از هم جداشد یعنی

پیر شد و پاره شد مایک تدی را خورد

and ripped Mike eat the teddy

and ripped Mike eat the teddy bear right

وپاره کرد

مایک خرس عروسکی را خورد و پاره شد

bear right

bear right nope he slept with the teddy

nope he slept with the teddy

nope he slept with the teddy bear

bear

bear did Mike sleep with the teddy

did Mike sleep with the teddy

did Mike sleep with the teddy bear just on weekend nights

مایک فقط در شب های آخر هفته با خرس عروسکی بخوابید فقط در شب های آخر هفته

bear just on weekend nights

bear just on weekend nights not even cloaks he slept with

خرسفقط درشب های

آخر هفته خرس کنید حتی نه مانتوهایی که او با

not even cloaks he slept with

آن حتی با مانتوهایی هم نمیخوابید او با

not even cloaks he slept with the teddy bear

the teddy bear

the teddy bear every night how many days did

حتی مانتوهایی هم نمی خوابید. pt با خرس عروسکی

خرس عروسکی خرس عروسکی هر شب

every night how many days did

every night how many days did Mike sleep with the teddy bear

چند روز بود هر شب چند روز

هر شب چند روز بود مایک با خرس عروسکی می خوابید

Mike sleep with the teddy bear

Mike sleep with the teddy bear days he slept with the teddy

مایکباخرس عروسکی می

خوابید مایک با خرس عروسکی می خوابید با روزهای عروسکی که با خرس عروسکی می

days he slept with the teddy

days he slept with the teddy bear for years

خوابید سال ها باخرس عروسکی می

خوابید خرس

bear for years

bear for years that's so cute said Alice Mike

سال ها

خرس سال ها که خیلی بامزه است گفت: آلیس مایک

that's so cute said Alice Mike

that's so cute said Alice Mike so sweet

so sweet

کهخیلیناز استگفت:

آلیس مایک که خیلی ناز است گفت:

so sweet in what did Alice think was cute

آیا آلیس فکر می کرد که زیبا بود

in what did Alice think was cute

درآنچه کهآلیسفکر می کردزیبا بود

in what did Alice think was cute she thought it was cute that

در آنچه که آلیس فکر می کرد ناز بود او فکر می کرد زیبا بود که

she thought it was cute that

she thought it was cute that Mike slept with the teddy bear

او فکر می کرد زیبا بودکه

فکر می کرد زیبا بود که مایک با خرس عروسکی خوابید مایک با خرس عروسکی

Mike slept with the teddy bear

مایکخوابید

Mike slept with the teddy bear in was I was concerned that Mike

با خرس عروسکی در خوابیدم نگران بودم که مایک

in was I was concerned that Mike

in was I was concerned that Mike had been sleeping with the teddy

در داخلبود نگران بودم که مایک

داخل بود نگران بودم که مایک با عروسک

had been sleeping with the teddy

had been sleeping with the teddy bear

خوابیده بود با عروسک خوابیده بود باعروسک

خوابیدهبود.خرس عروسکی

bear

bear not in the slightest she was

خرس خرس

not in the slightest she was

not in the slightest she was happy and thought it was cute

کوچکترین او نبود او کوچکترین خوشحال نبود و فکر می کرد که

happy and thought it was cute

خوشحال است و فکر می کند که زیباست

happy and thought it was cute Alice said Mike was what

خوشحال است و فکر می کند که زیبا است آلیس گفت مایک همان چیزی بود که

Alice said Mike was what

آلیسگفتمایکهمان چیزی بود

Alice said Mike was what she said he was so who sweet

آلیس گفت مایک همان چیزی است که او می گوید او خیلی دوست داشتنی است

she said he was so who sweet

she said he was so who sweet this means that she thought he

او گفت که او بسیارشیرین است

او گفت که او بسیار شیرین است، این بدان معنی است که او فکر می کند او

this means that she thought he

this means that she thought he was very nice and kind

این بدان معنی است که او فکر می کنداو

این بدان معنی است که او فکر می کند او بسیار خوب و مهربان است

was very nice and kind

.خیلی خوبومهربان

was very nice and kind was it sweet that Mike's dad was

بود خیلی خوب و مهربان بود شیرین بود که پدر مایک بود

was it sweet that Mike's dad was

was it sweet that Mike's dad was sleeping with the teddy bear

آیا شیرین بودکه پدر مایک

بود شیرین بود که پدر مایک با خرس عروسکی می خوابید با

sleeping with the teddy bear

sleeping with the teddy bear white

خرس عروسکی در

خواب باخرس عروسکی سفید

white

white Mike's dad wasn't sleeping with

سفید

سفید بابای مایک با

Mike's dad wasn't sleeping with

Mike's dad wasn't sleeping with the teddy bear

پدر مایکنمی خوابید با

بابای مایک نمی خوابید با خرس عروسکی نمی خوابید

the teddy bear

the teddy bear mike was and he was sweet for

خرس عروسکی مایک بود و او برای

mike was and he was sweet for

mike was and he was sweet for doing so

doing so

مایک شیرین بود و برای مایک شیرین بود

منم همینطور با انجام این

doing so I think I'm gonna shoot myself

کار، فکر می‌کنم به خودم شلیک می‌کنم،

I think I'm gonna shoot myself

I think I'm gonna shoot myself said Mike

فکر می‌کنم بهخودم شلیکمی‌کنم،

فکر می‌کنم به خودم شلیک می‌کنم، گفت

said Mike

:

said Mike blushing in what did Mike want

مایک گفت:

blushing in what did Mike want

blushing in what did Mike want to do

to do

Mike want to do

to do

to do he wanted to shoot himself

to do او می خواست به خودش شلیک کند

he wanted to shoot himself

he wanted to shoot himself this is an expression that means

می خواست به خودش شلیک کند

می خواست به خودش شلیک کند این یک عبارت است که به این معنی است که

this is an expression that means

this is an expression that means Mike wanted to disappear

این یک عبارت است که به این معنی است که این یک عبارت است که به

این معنی است که مایک می خواست ناپدید شود

Mike wanted to disappear

Mike wanted to disappear because he was embarrassed in

مایک می خواستناپدید شود

مایک می‌خواست ناپدید شود چون خجالت می‌کشید

because he was embarrassed in

because he was embarrassed in was Mike really going to shoot

چونخجالت می‌کشید

چون خجالت می‌کشید آیا مایک واقعاً می‌خواست شلیک کند

was Mike really going to shoot

was Mike really going to shoot himself with a gun

مایک واقعاً می‌خواست شلیک کند.

himself with a gun

himself with a gun I doubt it this is just an

این فقط یک است

I doubt it this is just an

I doubt it this is just an expression

من شک دارماین فقط یک است

من شک دارماین فقط یک بیان

expression

expression but he was really embarrassed

بیانی است اما او واقعاً خجالت می‌کشید

but he was really embarrassed

but he was really embarrassed who had feelings

اماواقعاً خجالت می‌کشید

اما او واقعاً خجالت می‌کشید که

who had feelings

who had feelings %uh embarrassment about the

احساساتی داشت که احساس داشت

افرادی که احساسات داشتند %اوه شرمندگی در مورد

%uh embarrassment about the

%اوهشرمندگیدر مورد

%uh embarrassment about the story Mike did

%اوه شرمندگی در مورد داستان مایک انجام داد

story Mike did

story Mike did Mike felt embarrassed about the

داستانمایک

Mike felt embarrassed about the

Mike felt embarrassed about the story in

story in

story in did hours feel embarrassed about

انجام داد. ساعت‌ها احساس خجالت می‌کردم

did hours feel embarrassed about

did hours feel embarrassed about the story and want to shoot

آیاساعت‌هااحساس خجالت می‌کردم

آیا ساعت‌ها درباره داستان احساس خجالت می‌کردم و می‌خواستم داستان را فیلمبرداری

the story and want to shoot

the story and want to shoot herself

کنم و می‌خواهم داستان را فیلمبرداری

کنم و می‌خواهم به خودش شلیک کند نه

herself

herself nope Alice was just fine

آلیس خوب بود نه

nope Alice was just fine

nope Alice was just fine it was Mike who wanted to shoot

آلیس خوب بود نه آلیس خوب بود. این مایک بود که می خواست به

it was Mike who wanted to shoot

آن شلیک کند مایک بودکه می خواست به

it was Mike who wanted to shoot himself not Alice

آن شلیک کند مایک بود که می خواست به خودش شلیک کند نه

himself not Alice

himself not Alice in who was blushing or red

خودآلیس

نه خود آلیس نه آلیس که سرخ شده بود یا قرمز

in who was blushing or red

درکسی که سرخ شده بود یاقرمز

in who was blushing or red in the face mike was

در کسی که سرخ شده بود یا قرمز در مایک در صورت بود مایک

in the face mike was

in the face mike was mike was blushing and his face

در صورت مایک بود مایک سرخ شده بود و صورتش

mike was blushing and his face

mike was blushing and his face was allred

مایک سرخ شده بود و صورتش

مایک سرخ شده بود و صورتش کاملاً قرمز شده

was allred

was allred because he was embarrassed by

بود.

به همین دلیل خجالت می‌کشید چون خجالت می‌کشید چون از داستان خجالت می‌کشید.

because he was embarrassed by

because he was embarrassed by the story do you think

the story do you think

the story do you think Alice cared for Mike more or

Alice cared for Mike more or

Alice cared for Mike more or less after hearing the story

کمتر پس از شنیدن داستان

less after hearing the story

less after hearing the story where no

کمتر پس ازشنیدن داستان

کمتر پس از شنیدن داستان جایی که هیچ

where no

کجا هیچ

where no since she thought he was sweet

کجا هیچ از آنجایی که او فکر می کرد او شیرین است

since she thought he was sweet

از آنجاییکه اوفکر میکرداو شیرین است

since she thought he was sweet she probably cared for him more

از آنجایی که او فکر می کرد او شیرین است احتمالاً بیشتر به او

she probably cared for him more

اهمیت می دهد احتمالاً به او اهمیت میدهدبیشتر

she probably cared for him more well this question everything

احتمالاً به او اهمیت می داد این سؤال خوب همه چیز

well this question everything

well this question everything lesson has come to a close

خوب این سؤال خوبهمه چیز

خوب این سؤال همه چیز درس

lesson has come to a close

lesson has come to a close now it's your turn to practice

به پایان رسیده است.

now it's your turn to practice

now it's your turn to practice speaking in real conversations

نوبت شماست

speaking in real conversations

speaking in real conversations by telling this short story to

که با گفتن این داستان کوتاه

by telling this short story to

by telling this short story to others don't worry about

با گفتن این شور، صحبت کردن در مکالمات واقعی را تمرین کنید.

با گفتن این داستان کوتاه برای دیگران نگران

others don't worry about

others don't worry about remembering the story perfectly

دیگران نباشید نگران

دیگران نباشید نگران به خاطر سپردن داستان نباشید.

remembering the story perfectly

remembering the story perfectly just understand the general idea

just understand the general idea

just understand the general idea and practice telling it to

ایده کلی را درک کنید و گفتن آن را تمرین کنید

and practice telling it to

and practice telling it to others

others

وگفتنآن را

تمرین کنید وگفتنآن به دیگران را تمرین کنید و

others when you speak feel free to add

وقتی صحبت می کنید به دیگران بگویید وقتی صحبت می کنید

when you speak feel free to add

when you speak feel free to add subtract

راحت اضافه کنید وقتی صحبت می کنید

راحت

subtract

subtract or change things if you like

اضافه کنید. اگر دوست دارید

or change things if you like

or change things if you like also

چیزهایی را دوست دارید

یاتغییر می دهید یا اگر دوست دارید چیزهایی را تغییر می دهید

also

also remember these useful words and

همچنین این کلمات مفید را

remember these useful words and

remember these useful words and phrases from the story

به خاطر بسپاریدو این کلمات مفید را

به خاطر بسپارید و این کلمات و عبارات مفید را از

phrases from the story

عباراتداستان

phrases from the story and ocean up something and

از عبارات داستان از داستان و اقیانوس چیزی به خاطر بسپارید و

and ocean up something and

and ocean up something and ocean something means a huge

واقیانوس چیزی

و اقیانوس چیزی و اقیانوس چیزی به معنای اقیانوس عظیم

ocean something means a huge

ocean something means a huge area with a lot

چیزی به معنای

اقیانوس بزرگ چیزی به معنای منطقه عظیم

area with a lot

area with a lot have something in it in a log

با مساحت زیاد با

مساحت زیاد با مقدار زیادی چیزی در آن در یک چوب

have something in it in a log

وجود داردچیزیدرآندریک چوب

have something in it in a log cabin

cabin

چیزیدرآندریک کلبه چوبی

cabin this is a house built from Laux

کلبه این یک خانه ساخته شده از Laux است

this is a house built from Laux

this is a house built from Laux or tree trunks

اینیکخانه ساخته شدهازLaux

این است خانه ای است که از لاکس یا تنه درختان یا تنه درختان یا تنه درختان ساخته شده

or tree trunks

or tree trunks I'm gonna shoot myself this is

است

I'm gonna shoot myself this is

I'm gonna shoot myself this is an expression we use when we're

من به

خودم شلیک می کنم این است که به خودم شلیک می

an expression we use when we're

an expression we use when we're really embarrassed and wish

کنم استفاده از وقتی که

ما هستیم عبارتی را به کار می بریم که وقتی واقعا شرمنده هستیم و آرزو می

really embarrassed and wish

کنیم واقعاشرمنده باشیموآرزو می

really embarrassed and wish we could get out up a situation

کنیم واقعاً خجالت زده باشیم و آرزو می کنیم که بتوانیم از موقعیتی بیرون

we could get out up a situation

بیاییم ما می توانستیم ازموقعیتی بیرون

we could get out up a situation have a great day may less if you

بیاییم که می توانستیم بیرون بیاییم یک موقعیت روز عالی داشته باشید ممکن است کمتر

have a great day may less if you

have a great day may less if you have any questions

اگر یک روز عالیداشته باشید ممکن است کمتراگر

روز عالی داشته باشید ممکن است کمتر اگر سؤالی دارید اگر سؤالی دارید

have any questions

have any questions at info and English anyone dot

سؤالی دارید

سؤالی دارید در اطلاعات و انگلیسی هر کسی نقطه

at info and English anyone dot

at info and English anyone dot com enjoy

دراطلاعاتو انگلیسی هر کسینقطه

در اطلاعات و انگلیسی هر کسی dot com لذت بردن از

com enjoy

com enjoy getting fluent in English faster

com لذت بردن از

com لذت بردن از روان شدن i n انگلیسی

getting fluent in English faster

getting fluent in English faster bye bye

سریعتر مسلط شدنبهانگلیسی

سریعتر مسلط شدن به انگلیسی سریعتر بای بای

bye bye

bye bye this master English conversation

بای بای

بای بای این مکالمه

this master English conversation

this master English conversation lesson has been copyrighted

انگلیسی

استاد این مکالمه انگلیسی استاد این مکالمه انگلیسی استاد این مکالمه انگلیسی استاد دارای حق چاپ است درس

lesson has been copyrighted

lesson has been copyrighted by English anyone dot com to

دارای حق چاپ

است

by English anyone dot com to

by English anyone dot com to learn more

انگلیسیهر کسیدات کام

به انگلیسی هر کسی دات کام برای یادگیری بیشتر بیشتر

learn more

learn more please visit www dot English

بدانید بیشتر

بدانید لطفا به www dot انگلیسی

please visit www dot English

please visit www dot English anyone

مراجعه کنید لطفا از wwwdotانگلیسی

بازدید کنید لطفا از www dot English بازدید کنید هر کسی

anyone

anyone dot com

هر کسی هر کسی dot com