How to Measure Your Fluency in English

live we'll give people a moment to come in I am  Drew Badger the founder of Englishanyone.com and  

به صورت زنده به مردم فرصتی می دهیم تا وارد شوند. من هستم. درو بجر، بنیانگذار Englishanyone.com و

the English fluency guide welcome to another live  video here on YouTube today we're going to talk  

راهنمای تسلط انگلیسی به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید، امروز

about a very simple way to measure your fluency  this is how I think about fluency for myself even  

در مورد روشی بسیار ساده برای اندازه گیری تسلط شما صحبت خواهیم کرد. اینگونه است که من در مورد تسلط برای خودم حتی

speaking Japanese uh but when people uh ask me how  they can kind of check their progress It's really  

در صحبت کردن به ژاپنی فکر می کنم، اما وقتی مردم از من می پرسند چگونه می توانند پیشرفت خود را بررسی کنند، این واقعاً

your ability to communicate in conversations  or when you're speaking uh rather than maybe  

توانایی شما برای برقراری ارتباط است. مکالمات یا زمانی که شما در حال صحبت کردن هستید، نه شاید   اینکه

how much you can listen or how much you understand  uh and I I thought I would do a video about this  

چقدر می‌توانید گوش کنید یا چقدر می‌فهمید اوه و من فکر کردم یک ویدیو در مورد این موضوع بسازم

because people are always curious about being  able to check their level but also because I  

زیرا مردم همیشه کنجکاو هستند که بتوانند سطح خود را بررسی کنند، بلکه به این دلیل که من

see videos here on YouTube where people talk  about if you can understand something you're  

ویدیوها را می‌بینم اینجا در YouTube، جایی که مردم درباره آن صحبت می‌کنند، اگر می‌توانید چیزی را بفهمید که

fluent uh and that always makes me laugh because  these are two different skills you can obviously  

مسلط هستید، و این همیشه باعث خنده من می‌شود، زیرا اینها دو مهارت متفاوت هستند که واضح است که می‌توانید

understand some things and still not be a  communicate or still not a communic came

برخی چیزها را بفهمید، اما هنوز نمی‌توانید ارتباط برقرار کنید یا هنوز ارتباطی نداشته باشید به

fluently make sure this is straight over here so  nice to see everybody uh out there this should  

روانی آمده است مطمئن شوید که این مستقیماً اینجاست، خیلی خوب است که همه را در آنجا ببینم، این باید

actually be a pretty quick video but I thought  uh I would make this anyway and see if anybody  

در واقع یک ویدیوی بسیار سریع باشد، اما من فکر کردم که در هر صورت این کار را انجام خواهم داد و ببینم آیا کسی

had any questions uh as well uh but I'll get  straight to the point uh because again I want  

سؤالی دارد یا خیر. همینطور اوه، اما من مستقیماً به اصل مطلب می‌روم، آه، چون باز هم می‌خواهم

to keep this short but uh the basic idea is that  communication uh is really about your ability to

این را کوتاه نگه دارم، اما ایده اصلی این است که ارتباط واقعاً به توانایی شما برای

adapt so in a regular conversation or really  anytime you could be speaking with anybody  

سازگاری مربوط می‌شود. یک مکالمه معمولی یا واقعاً هر زمانی که می‌توانید با کسی صحبت کنید

like I don't know ordering some food at  a restaurant or paying a toll on a a toll  

مثلاً نمی‌دانم غذا در یک رستوران سفارش دهید یا عوارضی از عوارضی بپردازید

like at a toll booth uh on a toll road or  whatever uh you never really know for sure  

مثلاً در باجه عوارضی آه در جاده عوارضی یا هر چیزی که واقعاً هرگز نمی‌دانید

what people are going to say because conversations  Communication in general is unpredictable so your  

مردم چه می گویند زیرا مکالمات به طور کلی ارتباطات غیرقابل پیش بینی است، بنابراین

ility to adapt to the situation is really uh  the key skill here for being able to communicate  

توانایی شما برای انطباق با شرایط واقعاً مهارت کلیدی در اینجاست. قادر به برقراری ارتباط

fluently so as an example uh maybe you go to  an English class and you study some specific  

راحت   بنابراین به عنوان مثال، شاید شما به یک کلاس انگلیسی می روید و واژگان خاصی را مطالعه می کنید

vocabulary and you feel very confident about that  vocabulary but maybe in conversations people say  

و نسبت به آن واژگان بسیار مطمئن هستید، اما ممکن است در مکالمات افراد

something different or they are communicating  uh faster or they are blending their speech  

چیز متفاوتی بگویند یا سریعتر با هم ارتباط برقرار کنند یا گفتارشان را با هم ترکیب می کنند.

or they have an accent that you're unfamiliar  with there could be lots of different things  

یا لهجه ای دارند که شما با آن ناآشنا هستید، ممکن است چیزهای مختلفی وجود داشته باشد

that uh we say it throws this is a really good  uh expression for you to throw a wrench into the

این یک تعبیر واقعاً خوب است برای اینکه شما آچاری را به

works so just so you understand this uh this  phrase from the situation so you can imagine a  

کار بیندازید، بنابراین فقط این عبارت را از موقعیت درک کنید تا بتوانید یک

bunch of Gears like I'm going to draw some not  so that's a pretty bad looking gear all right  

دسته از چرخ دنده ها را تصور کنید مانند من می خواهم برخی را ترسیم کنم نه بنابراین خیلی بد است دنده کاملاً درست است

here's a circle I'll try to draw a better  looking gear like that so this is a gear  

اینجا یک دایره است که سعی می‌کنم یک چرخ دنده بهتر ترسیم کنم، بنابراین این یک چرخ دنده است

and they they work together they turn you'll see  some gears like inside your watch or whatever uh  

و آنها با هم کار می‌کنند و می‌چرخانند چند دنده مانند داخل را می‌بینید ساعت شما یا هر چیز دیگری آه

and they're turning together and when the the  gears are moving smoothly you have a lovely  

و آنها با هم می چرخند و وقتی دنده ها به آرامی حرکت می کنند، شما یک عملیات دوست داشتنی انجام می دهید

operation everything is you know the like the  teeth these are called the teeth just like your  

همه چیز این است که می دانید مانند دندان ها به این دندان ها می گویند درست مانند دندان

teeth and your mouth these are the teeth of the  gears they move together yes it's supposed to be  

های شما و دهان شما این دندان ها هستند. دنده‌ها با هم حرکت می‌کنند بله، قرار است

a gear uh so well well there are different kinds  of Gears but this that's the basic idea so the  

یک چرخ دنده باشد، خیلی خوب، انواع مختلفی از چرخ دنده‌ها وجود دارد، اما این ایده اصلی است، بنابراین

Works The Works refers to all of these gears  or different pieces working together so imagine  

کار می‌کند The Works به همه این چرخ‌دنده‌ها یا قطعات مختلف اشاره دارد که با هم کار می‌کنند، بنابراین تصور کنید

opening a watch or a clock and looking at the  pieces inside that how all of these things fit  

یک ساعت یا ساعتی را باز کنید و به قطعات داخل نگاه کنید که چگونه همه این چیزها

together and uh if you throw a rent so I'll  draw a picture of a wrench it's just like a uh

با هم هماهنگ می‌شوند و آه اگر اجاره‌ای را بیندازید، بنابراین من تصویری از آن را می‌کشم. یک آچار درست مانند

tool like that that you use to turn bolts and  other things uh so this is a wrench over here  

ابزاری مانند آن است که برای چرخاندن پیچ‌ها و چیزهای دیگر از آن استفاده می‌کنید، پس این یک آچار اینجاست

so if you throw a ren a wrench inside this  oh no we've stopped the gears we've messed  

بنابراین اگر آچاری را داخل آن بیندازید اوه نه، ما چرخ دنده‌ها را متوقف کرده‌ایم

everything up so this situation uh of having  a problem everything is working smoothly and  

همه چیز را به هم ریخته‌ایم، بنابراین این وضعیت به دلیل داشتن مشکل، همه چیز به آرامی کار می‌کند و

then something causes a problem that stops or  breaks everything so to throw a wrench into the  

سپس چیزی باعث ایجاد مشکل می‌شود که متوقف می‌شود یا همه چیز را می‌شکند، بنابراین برای انداختن آچار به داخل

works this is often what happens when you're in  a conversation with someone and someone might use  

کارها، اغلب این اتفاق می‌افتد. وقتی در حال مکالمه با شخصی هستید و ممکن است شخصی از

some English you're not familiar with or you hear  something you don't know because you didn't know  

انگلیسی استفاده کند که با آن آشنایی ندارید یا چیزی می شنوید که نمی دانید زیرا

the vocabulary or they have a different accent  or whatever so all of that can throw a wrench  

واژگان یا آنها را نمی دانستید. یک لهجه متفاوت یا هر چیز دیگری داشته باشید تا همه اینها بتواند آچاری را

into the works of your ability to communicate  so uh throwing a wrench into the works because  

به توانایی شما در برقراری ارتباط بیندازد، بنابراین آچار را به کار بیندازید زیرا

we never know what people are going to do the  greatest skill you can have is the ability to  

ما هرگز نمی دانیم که مردم قرار است چه کاری انجام دهند. بزرگترین مهارتی که می توانید داشته باشید این است که

adapt all right and the best way to do this is  to see lots of examples of how n uh natives are  

به خوبی تطبیق دهید و بهترین راه برای انجام این کار این است که نمونه‌های زیادی از نحوه صحبت کردن بومیان را ببینید،

speaking so the the the kind of two skills you  really need to have in a conversation number one  

بنابراین این دو مهارت هستند. شما واقعاً نیاز دارید که در یک مکالمه شماره یک

you need to know the right things to say for  a situation and there are many so we'll talk  

باید چیزهای درستی برای گفتن برای یک موقعیت بدانید و موارد زیادی وجود دارد، بنابراین

about that in this video uh and the other thing  is how to connect all of these different things  

در این ویدیو درباره آن صحبت خواهیم کرد و نکته دیگر این است که چگونه همه این چیزهای مختلف را به هم وصل کنید.

together as you're speaking okay so right now  I'm able to communicate fluidly and smoothly I  

با هم چون شما خوب صحبت می کنید، بنابراین در حال حاضر من می توانم روان و روان ارتباط برقرار کنم

can think of something and continue talking that's  the skill that's the ability to adapt so even me  

می توانم به چیزی فکر کنم و به صحبت کردن ادامه دهم، این مهارتی است که توانایی سازگاری را با هم دارد. من   با

looking at comments I'm trying to read these as  I'm speaking and paying attention to what other  

نگاه کردن به نظرات، سعی می‌کنم اینها را بخوانم، زیرا دارم صحبت می‌کنم و به آنچه دیگران می‌نویسند توجه می‌کنم،

people are typing uh that way maybe I can adapt  and change what I'm saying or Express things in  

شاید بتوانم آن را تطبیق دهم و آنچه را که می‌گویم تغییر دهم یا در

a different way if I need to all right so I'm  still uh I'm I'm not trying to answer people  

صورت نیاز چیزها را به روش دیگری بیان کنم. خوب پس من هنوز هستم اوه من سعی نمی کنم

right now just cuz I want to get through this uh  but I do see everyone there and nice to see you  

در حال حاضر جواب مردم را بدهم فقط چون می خواهم از این مشکل عبور کنم اما همه را آنجا می بینم و خوشحالم که شما را می بینم.

so uh this is the basic problem of when you're  in some kind of communication with people then  

این مشکل اساسی است که وقتی در نوعی ارتباط با مردم هستید،

you might have uh a wrench thrown into the works  the uh I don't know if the Brits use this uh but  

ممکن است آچاری به کارتان پرتاب شود، نمی‌دانم بریتانیایی‌ها از آن استفاده می‌کنند یا نه، اما

Australians will talk about a spanner throw  a spanner into the works that's the way they  

استرالیایی‌ها درباره پرتاب آچار صحبت خواهند کرد. آچار در آثار به این صورت است که آنها   از

would use that so this is a spanner in like to  cuz you can change the uh the span of it but I  

آن استفاده می‌کنند، بنابراین این آچاری است که می‌خواهد چون شما می‌توانید طول آن را تغییر دهید، اما

I don't know if that so the span just means how  wide something can move uh or how how far away you  

من   نمی‌دانم که آیا بنابراین، دهانه فقط به این معنی است که یک چیزی چقدر می‌تواند حرکت کند یا چقدر دور

can stretch something or open it uh but that's  the name of this Tool uh you can correct me if  

می‌توانید چیزی را بکشید یا باز کنید، اما این نام این ابزار است، اگر در استرالیا اشتباه می‌کنم، می‌توانید من را اصلاح کنید،

I'm wrong anyone in Australia uh but they use the  same expression it's just different vocabulary so  

اما آنها از همان عبارت، فقط واژگان متفاوتی است، بنابراین

they talk about a spanner in the works all right  so uh how do you measure your fluency then if  

آنها در مورد یک آچار در حال کار صحبت می‌کنند بنابراین چطور می‌توانید تسلط خود را اندازه بگیرید، اگر

the ability to adapt is really what you need to  uh if you really need to be able to communicate  

توانایی انطباق واقعاً چیزی است که به آن نیاز دارید به اوه، اگر واقعاً نیاز دارید که بتوانید به خوبی ارتباط برقرار کنید

well and of course we get a uh a siren like usual  so your ability to adapt how do you think it would  

و البته ما یک آژیر مانند همیشه دریافت می‌کنیم بنابراین فکر می‌کنید توانایی شما برای انطباق با نحوه تطبیق شما

be a good idea to measure your fluency I'm going  to see if you can uh have any any good ideas about  

ایده خوبی است که تسلط خود را اندازه‌گیری کنید، می‌خواهم ببینم آیا شما آیا می توانم هر ایده خوبی در مورد   داشته باشم

that let me erase this so I'll ask the question  one more time and see if you have any good ideas  

که به من اجازه دهید این را پاک کنم، بنابراین یک بار دیگر سؤال را می پرسم و ببینم آیا شما ایده خوبی

about how we might do that so again if your  ability to adapt in conversations that's really  

در مورد اینکه چگونه می توانیم این کار را دوباره انجام دهیم، دارید یا خیر توانایی انطباق در مکالمات که واقعاً

the key skill for communication then how might we  measure your ability to speak fluently how might  

مهارت کلیدی برای برقراری ارتباط است، پس چگونه می‌توانیم توانایی شما را برای صحبت روان اندازه‌گیری کنیم.

you be able to measure that for yourself uh see  if anyone can uh come up with anything for that  

I will check over these uh comments as I wait to  see if anyone has any good ideas because you can  

نظرات را در حالی که منتظر می‌مانم تا ببینم آیا کسی ایده خوبی دارد یا خیر زیرا

probably think of something I bet uh let's see  got some nice uh look Tom is there good to see  

احتمالاً می‌توانید به چیزی فکر کنید که شرط می‌بندم بیایید ببینیم نگاه خوبی دارد تام خوب است ببینید

you co co Cati if I'm pronouncing that correctly  sis good morning Julio nice to see you there uh  

شما همکار کتی هستید اگر درست تلفظ می‌کنم sis صبح بخیر جولیو خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم آه

some Chinese I can't read let's see Paul Raul  excuse me says hello uh and pero says I'm here  

چند چینی که نمی‌توانم بخوانم، بیایید پل رائول را ببینم ببخشید می‌گویم سلام اوه و پرو می‌گوید من اینجا هستم

with you drew congratulations well thank you very  much Steven says hello from Panama City and aunis  

با شما تبریک می‌گویم خیلی متشکرم استیون از پاناما سیتی سلام می‌گوید و یونیس  می‌گوید

says fantastic Miriam says hello from Vancouver  Marcela from Brazil Diana nice to see there  

فوق‌العاده میریام از ونکوور سلام می‌کند مارسلا از برزیل دیانا از دیدن آنجا خوشحالم

from Mexico and Annette there from Wisconsin  again hopefully you had a nice Thanksgiving  

از مکزیک و آنت آنجا از ویسکانسین دوباره امیدوارم روز شکرگزاری خوبی داشته باشید

and to anybody out there who also celebrated uh  Thanksgiving I did that a little bit early over  

و برای هر کسی که در آنجا جشن شکرگزاری را نیز جشن گرفته است، من این کار را کمی زودتر انجام دادم

here Steven says Diana all you guys are speaking  with each other and hello again from Korea let me  

اینجا استیون می گوید دیانا همه شما بچه ها با آنها صحبت می کنید. به همدیگر و سلامی دوباره از کره به من اجازه دهید

know what your name is so I know what I can't  read the hongu up there let me know uh if you  

اسم شما چیست تا بدانم چه چیزی نمی توانم هنگوی آن بالا را بخوانم به من اجازه دهید می‌دانید، اگر

would like me to note uh note that oh Mal happy  to be here live I a member of fluent for Life  

دوست دارید به من توجه داشته باشم، توجه داشته باشید که اوه مال خوشحالم که اینجا هستم، من عضو fluent for Life هستم،

nice to see you there hopefully you're enjoying  the program if you have any questions right  

خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم، امیدوارم اگر سؤالی دارید، از برنامه لذت ببرید.

now in the middle of a lesson set or something I  can help you with do let me know but we all all uh  

مجموعه درس یا چیزی که می‌توانم در مورد آن به شما کمک کنم، به من اطلاع دهید، اما همه ما

here to help uh Tom says again welcome and we're  get the overnight shift oh wow what do you do are  

اینجا هستیم تا کمک کنیم تام دوباره می‌گوید خوش آمدید و ما شیفت شب را دریافت می‌کنیم اوه وای شما چه کار می‌کنید آیا

you like in a like Hospitality or something I'm  glad to see your you're learning English instead  

دوست دارید در مهمان نوازی یا چیزی که من خوشحالم که می بینم شما در حال یادگیری انگلیسی هستید به جای

of uh like instead of doing your work all right  let's see good evening everyone glad from Columbia  

اینکه به جای اینکه کارتان را خوب انجام دهید، بیایید عصر بخیر ببینیم همه از کلمبیا خوشحال هستند

and greetings from Poland nice to see everybody  there all right so no ideas yet so how might we  

و تبریک از لهستان خوشحالم که همه را آنجا می بینم  بسیار خوب، پس هنوز هیچ ایده ای نداریم، پس چگونه می توانیم

measure your fluency now remember fluency is not  your ability to understand people because that's  

تسلط شما را اندازه گیری کنیم، به یاد داشته باشید که تسلط توانایی شما برای درک افراد نیست زیرا

it's a different skills so there might be lots  of vocabulary you understand oh is a quality  

مهارت‌های مختلف، بنابراین ممکن است واژگان زیادی وجود داشته باشد که می‌دانید، آه،

controller awesome all right well hopefully we can  control the quality of this video here uh if you  

کنترل‌کننده با کیفیت است، بسیار خوب است، امیدواریم بتوانیم کیفیت این ویدیو را در اینجا کنترل کنیم، اگر

have any questions we can improve the quality  of it we'll also try to improve the quality of  

سؤالی دارید، می‌توانیم کیفیت آن را نیز بهبود ببخشیم. کیفیت

your communication all right uh since nobody is  giving me an answer here all right very good uh so  

ارتباطات شما بسیار خوب است، اوه، زیرا هیچ کس اینجا به من پاسخی نمی دهد، بسیار خوب، بنابراین

the the basic idea here if we want to talk about  uh how we actually measure your fluency this is  

اگر می خواهیم در مورد نحوه صحبت کردن صحبت کنیم، ایده اصلی اینجاست. در واقع تسلط خود را اندازه بگیرید این

the way I do it the way I do it is what is your  next best option so your next best option so your  

روشی است که من آن را انجام می‌دهم به روشی که من انجام می‌دهم بهترین گزینه بعدی شماست، بنابراین بهترین گزینه بعدی شما، بنابراین

ability to think of something else if you can't  remember a particular word or phrase or whatever  

توانایی شما برای فکر کردن به چیز دیگری اگر نمی‌توانید یک کلمه یا عبارت خاص یا هر چیز دیگری را به خاطر بسپارید.

that's really your ability to speak all right  so your ability to communicate fluently is I'm  

واقعاً توانایی شما برای صحبت کردن خوب است بنابراین توانایی شما برای برقراری ارتباط روان این است که من

trying to say something but I hit a block there's  a roadblock here in some way I can't cross it and  

سعی می‌کنم چیزی بگویم اما به یک بلوک برخورد کردم در اینجا یک مانع وجود دارد که نمی‌توانم از آن عبور کنم و   به

continue speaking because I don't understand  something or maybe I forgot a word or whatever  

صحبت کردن ادامه می‌دهم چون چیزی را نمی‌فهمم یا شاید کلمه‌ای یا هر چیز دیگری را فراموش کرده‌ام،

that thing is so your ability to continue speaking  despite there being a roadblock here that's how  

بنابراین توانایی شما برای ادامه صحبت با وجود وجود مانعی در اینجاست، به این ترتیب

you can actually measure your fluency and what  we'll talk about in this video specifically uh is  

شما واقعاً می‌توانید تسلط خود را بسنجید و در این مورد درباره آن صحبت خواهیم کرد. ویدیو به‌طور خاص

talking about your next best uh option for being  able to express something so remember that there  

در مورد بهترین گزینه بعدی شما برای بیان چیزی صحبت می‌کند، بنابراین به یاد داشته باشید که

always are many many many many many different  ways you might Express something I'll give you an  

همیشه راه‌های بسیار زیادی وجود دارد که می‌توانید چیزی را بیان کنید.

idea uh or an example of that right now so let's  say uh I need to go shopping all right so I have

در حال حاضر یک ایده یا مثالی از آن به شما می دهم، پس بیایید بگوییم آهان، من باید خوب به خرید بروم، بنابراین باید به

to go shopping but uh for some reason I  forget the words I don't know go shopping so  

خرید بروم، اما به دلایلی، کلماتی را که نمی دانم فراموش می کنم برو خرید، بنابراین

know what I want to say but I forget I forget  how to say go shopping all right what is what  

بدانم چه می خواهم بگویم اما فراموش می کنم فراموش می کنم چگونه بگویم خوب به خرید برو چه

is something else I could say uh or even  like I have to you don't necessarily need  

چیزی  چیزی است که می توانم بگویم آه یا حتی مثل اینکه باید به تو بگویم، لزوماً نیازی نیست   از

to use that but if I can't think of this or I  can't remember it what's the next best option  

آن استفاده کنم، اما اگر نمی توانم به آن فکر کنم این یا من نمی‌توانم آن را به یاد بیاورم که بهترین گزینه بعدی چیست

so what is another way I might Express that  I'll give you a moment to think about that  

بنابراین چه راه دیگری وجود دارد که می‌توانم بیان کنم یک لحظه به شما فرصت می‌دهم تا در مورد آن فکر کنید

uh I can put some examples up here but let's  say I'm talking to my friend and I and I'm  

اوه می‌توانم چند نمونه را اینجا قرار دهم، اما فرض کنید  دارم با من صحبت می‌کنم من و دوست دارم

thinking so the idea is I have to to go shopping  okay what are some other ways that I might say  

فکر می کنیم پس ایده این است که باید به خرید بروم خوب چه راه های دیگری وجود دارد که می توانم

exactly the same thing even though I might use  different words all right R says I have to buy  

دقیقاً همان چیزی را بگویم حتی اگر ممکن است از کلمات متفاوتی استفاده کنم کاملاً R می گوید من دارم برای خرید

some stuff buy some stuff yep you could say you  could buy something to buy something as well buy

بعضی چیزها خرید برخی چیزها بله می توانید بگویید می توانید چیزی بخرید تا چیزی بخرید و همچنین

something buy something pay something important  buying stuff yeah people get the idea of like  

چیزی بخرید چیزی بخرید چیز مهمی بخرید  خریدن چیزهای مهم بله مردم این ایده را دارند مانند

buying for shopping uh but hopefully  I'm I'm trying to get your mind thinking  

خرید برای خرید آه اما امیدوارم من سعی می کنم ذهن خود را

about this idea of there are usually actually  almost always I can't really think of a Time  

در مورد این ایده فکر کنید معمولاً تقریباً همیشه من واقعاً نمی توانم به زمان فکر کنم

unless you're talking about a very specific name  for a thing where there's only one way to describe  

مگر اینکه در مورد یک نام بسیار خاص برای چیزی صحبت کنید که فقط یک راه برای آن وجود دارد

it but typically there are many ways to describe  things and so this is a very common situation  

آن را توصیف کنید، اما معمولاً راه‌های زیادی برای توصیف چیزها وجود دارد، بنابراین این یک موقعیت بسیار رایج است.

uh you need to go shopping and you're telling  someone I need to go shopping so you could say  

اوه، شما باید به خرید بروید و به کسی می‌گویید که باید به خرید بروم تا بتوانید بگویید

I have to buy stuff uh I have to buy something you  could also say I have to I have to run out right

من باید چیزهایی بخرم، باید بخرم. چیزی که شما همچنین می‌توانید بگویید مجبورم باید سریع تمام شوم،

quick what's another way we could uh another  way to say that well I'm going to get some  

راه دیگری که می‌توانیم بگوییم خوب، من می‌خواهم

stuff there you go you could say get instead  of buy so if you forget the words go shopping  

چیزهایی را در آنجا بگیرم، می‌توان گفت به جای خرید، می‌خرم اگر کلمات را فراموش کردید به خرید بروید

you're in the middle of a conversation but  I I forgot I forget how to say go shopping  

شما در وسط یک مکالمه هستید  اما من فراموش کردم که به جای اینکه گیر کنم بله، چگونه بگویم برو خرید   را فراموش کردم،

instead of getting stuck yes so you might say  I need to run out like to leave my house or  

بنابراین ممکن است بگویید من باید از خانه خارج شوم یا

something like that I need to run out to the  store we can talk about going to a different  

چیزی شبیه به آن. باید به فروشگاه برویم، می‌توانیم درباره رفتن به یک مکان دیگر صحبت کنیم

place or running to like we're going there quickly  uh and there could be more specific examples about  

یا می‌خواهیم به سرعت به آنجا برویم و می‌توان مثال‌های خاص‌تری در مورد   وجود داشته باشد،

like how we might uh how we might find something  uh like let's say I need to do some some bigger  

مانند اینکه چگونه می‌توانیم چگونه چیزی را پیدا کنیم. اوه، فرض کنید باید خریدهای بزرگ‌تری انجام دهم،

shopping like I'm shopping for a wedding dress  uh I don't really run out to buy a wedding dress  

مثلاً در حال خرید لباس عروس هستم.

I wouldn't buy one anyway but you understand the  idea of buying a wedding dress is something that  

لباس چیزی است که

maybe takes more time and thinking so you go  to a I guess a wedding dress store I don't know  

شاید به زمان و تفکر بیشتری نیاز داشته باشد، بنابراین شما به یک فروشگاه لباس عروس بروید. من نمی دانم   به

what you call that a bridal store um but you sit  down and you look at different pictures of wedding  

آن فروشگاه عروس چه می گویید، اما می نشینید. پایین و به عکس‌های مختلف

dresses and things like that so like that's a  different kind of shopping it's still shopping  

لباس عروسی   و چیزهایی از این قبیل نگاه می‌کنید، بنابراین مانند خرید، خرید متفاوتی است،

but we wouldn't talk about running out to go get  a wedding dress unless you're getting married in  

اما هنوز در مورد خرید لباس عروس صحبت نمی‌کنیم، مگر اینکه

five minutes and you need to just go get whatever  you don't care what the dress is okay but uh you  

پنج دقیقه دیگر ازدواج کنید و فقط باید بروی هرچیزی که برایت مهم نیست چه لباسی خوب است، اما می‌توانی

can see how we can change the wording depending  on the specific situation or how exactly we want  

ببینی چگونه می‌توانیم این جمله را بسته به موقعیت خاص یا دقیقاً چگونه می‌خواهیم تغییر دهیم.

to express something so let's say the situation is  I'm cooking something at my house and I'm missing  

برای بیان چیزی، فرض کنید وضعیت این است من در خانه‌ام چیزی درست می‌کنم و

some ingredients so I want to make some cookies or  I'm making some dinner but oh no I don't have milk  

برخی مواد را از دست می‌دهم، بنابراین می‌خواهم مقداری کلوچه درست کنم یا دارم شام درست می‌کنم اما اوه نه، شیر

or eggs or something else like that so if I need  to describe this to my friend I might say oh no I  

یا تخم مرغ یا تخم مرغ ندارم چیز دیگری مانند آن، بنابراین اگر لازم باشد این را برای دوستم توصیف کنم، ممکن است بگویم اوه، نه،

have to go shopping or I have to buy some stuff  or I have to buy some things you could also say  

باید به خرید بروم یا چیزهایی بخرم یا باید چیزهایی بخرم، شما نیز می توانید

things th i n gs some buy some things or buy some  stuff or I have to get something or I have to go  

چیزهایی بگویید. بعضی چیزها را می‌خرم یا چیزهایی می‌خرم یا باید چیزی بگیرم یا باید

out or I have to run out so typically when you run  out you're physically leaving your house quickly  

بیرون بروم یا باید تمام شوم، معمولاً وقتی تمام می‌شوید به سرعت از خانه خارج می‌شوید

so you can go to the store or uh and buy something  so whatever that is but uh the point of this  

بنابراین می‌توانید به فروشگاه بروید یا اوه و چیزی بخر، بنابراین هر چیزی که هست، اما هدف این

General exercise is just to get you thinking about  different ways and these are all perfectly fine to  

تمرین کلی این است که شما را به راه‌های مختلف فکر کند و همه اینها برای استفاده از آن کاملاً خوب هستند،

use it's not like one way is better than the other  but here's the interesting thing native speakers  

اینطور نیست که یک راه بهتر از دیگری باشد. اما نکته جالب اینجاست که سخنرانان بومی

they're they're kind of using these different  uh these different ideas and combinations in  

آنها هستند که به نوعی از این ایده ها و ترکیبات مختلف در

their mind and they're able to assemble to put  these things together in different ways and  

ذهن خود استفاده می کنند و می توانند این موارد را به روش های مختلف کنار هم جمع کنند و

do that very quickly so even me as I'm talking in  these videos it might seem like I have a plan or  

خیلی سریع این کار را انجام دهند، بنابراین حتی من همانطور که در این ویدیوها صحبت می‌کنم، ممکن است به نظر برسد که برنامه‌ای دارم یا

I have everything written down or I have a like  a I don't know a list or an outline or something  

همه چیز را یادداشت کرده‌ام یا چیزی مانند  دارم، فهرست یا طرح کلی یا چیزی را نمی‌دانم

but I don't what I'm doing is I'm as I'm speaking  I'm able I'm I'm I'm able to excuse me I'm able  

اما من کاری که من انجام می‌دهم این است که من در حال صحبت کردن هستم من می‌توانم من می‌توانم من می‌توانم من را ببخشید من می‌توانم

to assemble these different pieces because I've  seen so many different examples of combinations  

این قطعات مختلف را جمع‌آوری کنم زیرا تعداد زیادی دیده‌ام نمونه‌های مختلفی از ترکیب‌ها

before okay so what we do when we communicate  the first thing we're doing we're really  

قبل از اوکی، بنابراین کاری که در هنگام برقراری ارتباط انجام می‌دهیم اولین کاری که انجام می‌دهیم، واقعاً

just paying attention to lots of other people  and so when I'm a young child and watching  

فقط به افراد زیادی توجه می‌کنیم و بنابراین وقتی من یک کودک خردسال هستم و تماشای

what my parents say or friends or characters  in television shows or whatever cartoons or  

آنچه والدینم می‌گویند یا دوستان یا شخصیت‌هایم در برنامه‌های تلویزیونی یا هر کارتون یا

listening on the radio all of those examples are  giving me different combinations of things and  

گوش دادن به رادیو، همه این مثال‌ها ترکیب‌های مختلفی از چیزها را به من می‌دهند و

saying oh like it's possible for this situation to  express this thing so for the situation of making  

گفتن آه، ممکن است برای این موقعیت این چیزها را بیان کند.

something at home I need to go out quickly to buy  something these are the way ways that we might  

چیزی در خانه من باید سریع بیرون بروم تا بخرم چیزی که اینها روشهایی هستند که می توانیم

Express that and these are just some of the ways  we could continue I could probably do a whole hour  

آن را بیان کنیم   و اینها فقط برخی از روشهایی هستند  که می توانیم ادامه دهیم احتمالاً می توانم یک ساعت کامل انجام دهم

uh of talking just about different ways we might  do this and so I'm trying to use a few different  

اوه از صحبت کردن در مورد روش‌های مختلفی که ممکن است این کار را انجام دهیم، بنابراین من سعی می‌کنم از چند چیز مختلف استفاده کنم

things just to show you that we can take these  pieces and actually combine them in different ways  

تا به شما نشان دهم که می‌توانیم این قطعات را برداریم و در واقع آنها را به روش‌های مختلف ترکیب کنیم

so I could say I have to buy some things or I have  to go out or I have to run out and buy some things  

تا بتوانم بگویم باید چیزهایی بخرم. یا باید بیرون بروم یا باید تمام شوم و چیزهایی بخرم

or I have to get some things so after you've seen  many different people use these these words you  

یا باید چیزهایی تهیه کنم، پس از اینکه دیدید افراد مختلف از این کلمات استفاده می‌کنند،

get to understand how they're used and how you can  combine them in different ways so this is like how  

متوجه می‌شوید که چگونه استفاده می‌شوند و چگونه می‌توانید ترکیب کنید. آنها در مختلف روش‌هایی که به این صورت است که

chat GPT would be working it's it's getting lots  of different examples of how language might be  

چت GPT چگونه کار می‌کند، مثال‌های زیادی از نحوه

connected and it's able to reconnect them in ways  that make sense that's how we're able to speak so  

اتصال زبان دریافت می‌کند و می‌تواند آنها را به روش‌هایی که منطقی است دوباره به هم وصل کند.

we do the same thing so the purpose of developing  fluency uh is so you're able to do this when you  

هدف از ایجاد تسلط این است که بتوانید وقتی صحبت می کنید این کار را انجام دهید

speak and again the way you do this is by seeing  lots of examples of other people doing it so the  

و روشی که این کار را انجام می دهید با دیدن نمونه های زیادی از افراد دیگر است. بنابراین

more you have a a connection of a situation and  how natives are speaking with the particular  

هرچه ارتباط شما با یک موقعیت و نحوه صحبت بومیان با

vocabulary they're using that will automatically  develop your fluency because it's giving you lots  

واژگان خاصی که استفاده می‌کنند، به‌طور خودکار تسلط شما را افزایش می‌دهد، زیرا

of examples of how you might use something all  right I'm going to go back and check uh comments  

مثال‌های زیادی از نحوه استفاده درست از چیزی به شما می‌دهد. به عقب برگردید و نظرات را بررسی کنید

but let me know if this idea makes sense so your  uh your ability to communic unicate comes from or  

اما اگر این ایده منطقی است به من اطلاع دهید تا آهان توانایی شما در برقراری ارتباط از آن ناشی شود یا

can be measured by what is your next best option  so if you can't think of anything else then you  

بتوان با آنچه که شما هستید سنجیده شود بهترین گزینه بعدی بنابراین اگر نمی‌توانید به چیز دیگری فکر کنید،

probably lack fluency this is where you're  getting stuck in conversations because okay  

احتمالاً   احتمالاً تسلط ندارید، اینجا جایی است که در مکالمات گیر می‌کنید، زیرا خوب

maybe remember you know one thing like I have  to go shopping but maybe in a conversation you  

شاید به یاد داشته باشید که یک چیز را می‌دانید مثل اینکه من باید به خرید بروم، اما ممکن است در یک مکالمه

forget that word and if that happens and you  can't think of a different way to express the  

آن را فراموش کنید. کلمه و اگر این اتفاق بیفتد و نتوانید راه دیگری برای بیان

same idea then you get stuck okay so a fluent  person is able to think of the next best thing  

همان ایده بیاندیشید، مشکلی پیش نمی‌آید تا یک فرد مسلط بتواند به بهترین چیز بعدی فکر کند.

and actually could probably think of many next  best things all right so as we get more examples  

در واقع احتمالاً می‌توانست به بسیاری از بهترین چیزهای بعدی فکر کند، بنابراین وقتی نمونه‌های بیشتری به دست می‌آوریم

I have maybe in my lifetime heard thousands  of examples of different people talking about  

شاید در طول زندگی‌ام هزاران مثال از افراد مختلف شنیده باشم که در مورد

this situation so my mom is baking something she  needs to run out to the store and buy something  

این وضعیت صحبت می‌کنند، بنابراین مادرم در حال پختن چیزی است که به آن نیاز دارد تا به فروشگاه برود و بخرد. چیزی

or she needs to run out and get some eggs or she  needs to run out for some eggs okay so a lot of  

یا او باید تمام شود و چند تخم مرغ بیاورد یا باید برای چند تخم مرغ تمام شود، بنابراین بسیاری از

people they they focus on learning grammar and not  really about how we might just Express different  

افراد روی یادگیری گرامر تمرکز می کنند و نه واقعاً در مورد اینکه چگونه ممکن است ما فقط

things using even different grammar for the same  situation okay so again someone is like my mom is  

چیزهای مختلف   را با استفاده از دستور زبان های مختلف برای یک موقعیت بیان کنید، خوب است، بنابراین باز هم کسی مثل مادرم در

cooking I need to run out and get something or  I need to run out for some eggs I need to run  

حال آشپزی است.

out and buy some things I need to run out and  go shopping I need to get some eggs I need to  

برای تمام شدن و رفتن به خرید باید چند تخم مرغ تهیه کنم.

go get some eggs I need to go find some eggs or  whatever so there are lots of different ways you  

can do that and so the next best option that's  the thing you need to be thinking of in the in  

این و بنابراین بهترین گزینه بعدی این چیزی است که باید در

the back of your mind if you're trying to express  something and you get stuck you have to think wait  

اعماق ذهن خود به آن فکر کنید، اگر می‌خواهید چیزی را بیان کنید و گیر می‌کنید، باید فکر کنید یک دقیقه صبر کنید.

a minute what's a different way I might Express  this instead of just I I don't know what to say  

این به جای فقط من نمی دانم چه بگویم

so for me like I this is a perfect example is  I was out yesterday and I was looking for uh  

بنابراین برای من مثل من این یک مثال عالی است من دیروز بیرون بودم و دنبالش می گشتم

well I'll just tell you the the name the thing  actually I'll see if anybody knows what this

خب من فقط اسم چیزی را به شما می گویم در واقع ببینم آیا کسی می‌داند این

is so I'm I'm building a bookshelf in my house and  I was looking for like the problem one of the kind  

چیست، بنابراین من دارم یک قفسه کتاب در خانه‌ام می‌سازم و به دنبال مشکلی بودم که یکی

of problems with my house is it's not perfectly  straight so there are like some imperfections or  

از مشکلات خانه‌ام این است که کاملاً مستقیم نیست، بنابراین مانند برخی از آنها وجود دارد. نقص یا

one side of a wall or something might be slightly  higher or whatever it's not my fault I didn't do  

یک طرف دیوار یا چیزی ممکن است کمی بالاتر باشد یا هر چیزی که تقصیر من نیست من این کار را نکردم

that but uh anyway so it's not perfectly level or  straight so I need to have let's say I'm going to  

اما به هر حال بنابراین کاملاً همسطح یا مستقیم نیست، بنابراین باید فرض کنید می‌خواهم

put a a piece of wood here and it touches the  ceiling over here but there's like a gap over  

یک تکه چوب را اینجا بگذارم و آن سقف را لمس کند، اما مانند شکافی

over on this side something like that so there's a  space there and I need to fill in that space and I  

در این طرف وجود دارد، بنابراین یک فضای وجود دارد و من باید آن فضا را پر کنم و می‌خواهم

want to get it's basically like a piece of wood  that looks like this I'll draw a bit more of a  

برای اینکه بتوانید اساساً مانند یک تکه چوب باشد که به این شکل به نظر می رسد،

kind of a 3D version for you if that makes sense  but so it's it's like a triangle a triangular  

اگر منطقی باشد، کمی بیشتر از یک  نسخه سه بعدی برای شما ترسیم می کنم. مثل مثلث یک

shaped piece of wood that you can put in something  and you maybe use a hammer or something or push  

تکه چوب مثلثی شکل است که می‌توانید آن را در چیزی قرار دهید و شاید از چکش یا چیزی استفاده کنید یا آن را فشار دهید

it in there uh to make sure it gets stuck and  can kind of hold something even though it's not  

تا مطمئن شوید که گیر می‌کند و می‌تواند چیزی را نگه دارد، حتی اگر

perfectly straight so I knew what I wanted to get  but I did not know the Japanese for this word so  

کاملاً صاف نیست. من می‌دانستم چه چیزی می‌خواهم به دست بیاورم، اما ژاپنی‌ها را برای این کلمه نمی‌شناختم، بنابراین

what do I do I go to the local uh Home Center here  where I live and I start talking with a guy about  

چه کار کنم، به مرکز محلی Uh Home می‌روم، جایی که در آن زندگی می‌کنم و من شروع به صحبت کردن با یک پسر در مورد

uh like trying to explain what this thing is so  uh one way of describing this thing in English uh  

اوه مثل اینکه بخواهی توضیح بدهی این چیز چیست اوه یکی از راه های توصیف این چیز به انگلیسی اوه   به

this is called a shim so a shim this is a it's a  little piece of wood or something it could could  

این می گویند شیم بنابراین یک شیم این یک تکه چوب کوچک است یا چیزی که می تواند

be a different material but I was looking for  wood specifically uh where you can you can kind  

باشد مواد متفاوتی بود اما من به‌طور خاص به دنبال چوب می‌گشتم، جایی که می‌توانید

of put something into a into an area and so this  area is smaller than this one and so another way  

چیزی را در یک منطقه قرار دهید، بنابراین این منطقه کوچک‌تر از این و آن قسمت دیگر است. روش

you might describe this is a wedge a wedge so  a wedge I'll draw a bigger one for you a wedge  

ممکن است توضیح دهید که این یک گوه یک گوه است، بنابراین یک گوه، یک گوه بزرگتر برای شما می‌کشم، یک گوه

looks like this so part of it it can go inside  something like it it works the same way if you  

شبیه این است تا بخشی از آن بتواند داخل شود چیزی شبیه به آن، اگر شما

have like an axe for example so the shape of  an axe it's thinner over here and thicker on  

مانند تبر داشته باشید، به همین صورت عمل می‌کند. به عنوان مثال، شکل تبر اینجا نازک‌تر و از

that side so it forms a wedge as you're trying  to cut into pieces of wood uh and this forms a  

آن طرف ضخیم‌تر است، بنابراین وقتی می‌خواهید تکه‌های چوب را برش دهید، یک گوه تشکیل می‌دهد و این شکل می‌گیرد. یک

wedge as well you have a smaller edge here and  then it gets thicker as it goes up a wedge uh  

گوه نیز در اینجا لبه کوچک‌تری دارید و سپس با بالا رفتن یک گوه ضخیم‌تر می‌شود،

so I did not know what that was and and for about  3 minutes I'm trying to explain to the guy at the  

بنابراین من نمی‌دانستم آن چیست و برای حدود 3 دقیقه سعی می‌کنم به مردی در

Home Center what I'm what I'm looking for uh so  I'm doing this in Japanese and explaining I was  

Home Center توضیح دهم که چه چیزی من همان چیزی هستم که به دنبالش هستم، بنابراین دارم این کار را به زبان ژاپنی انجام می‌دهم و توضیح می‌دهم که

like well it's it's kind of like a like a shape  like this it's a little bit triangular it's a  

خوب، این چیزی شبیه به یک شکل است مثل این، کمی است کمی مثلثی یک

small piece of wood you can use it when you're  You're Building to make things level and he was  

تکه چوب کوچک است که می‌توانید از آن استفاده کنید وقتی که دارید می‌سازید تا همه چیز را همسطح کنید و

like he was like ah okay I think I understand  he took me over and and he he showed me that  

او مثل آه خیلی خوب بود، فکر می‌کنم می‌فهمم که او من را گرفت و آن چیز را به من نشان داد

thing and I said yes this is what I'm looking  for U and so like I learned like saabbi is the  

و گفتم بله، این همان چیزی است که من به دنبال U هستم و بنابراین، همانطور که یاد گرفتم، مانند سابی،

uh the Japanese for this I don't know if there's  a kanji for it uh I don't know if there's a kanji  

ژاپنی‌ها برای این کار، نمی‌دانم آیا کانجی وجود دارد یا خیر. برای آن اوه من نمی دانم آیا کانجی

for this there probably is but uh wedge is the  name of that and this so this the same idea of  

برای این وجود دارد یا نه، احتمالاً وجود دارد، اما اوه گوه نام آن و این است، بنابراین این همان ایده

a wedge this is also where we get like a wedge  uh of cheese like a piece of cheese like that  

یک گوه است، اینجا نیز جایی است که ما مانند یک گوه می شویم اوه پنیر مانند یک تکه پنیر مانند آن

a cheese wedge a wedge all right anyway uh so  I could go into the the home center and say  

یک پنیر یک قاچ به هر حال خوب است، بنابراین می توانم به مرکز خانه بروم و بگویم

uh like I can't explain this I don't know what to  do I don't know another way to express this or I  

آهان مثل اینکه نمی توانم این را توضیح دهم نمی دانم چه کار کنم من راه دیگری برای بیان این موضوع نمی‌دانم یا

just tell a quick story and try to explain what  I'm looking for um I don't know what the kanji  

فقط یک داستان سریع تعریف می‌کنم و سعی می‌کنم توضیح دهم به دنبال چه چیزی هستم، نمی‌دانم کانجی چیست،

would be I don't know if that if that's it or not  um but it might might be U but anyway kabi was  

نمی‌دانم اگر اینطور باشد یا نه اممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

the uh the name of the uh the name of the thing  so it was like uh it was like is like moku kabi  

like a wood a wood wedge um so you could have a  wedge again wedge just talks about the shape of  

اوم، بنابراین می‌توانید دوباره گوه‌ای داشته باشید، فقط در مورد شکل چیزی صحبت می‌کند،

something it's not only a particular material  but the point is uh my next best option when  

این فقط یک ماده خاص نیست، بلکه نکته این است که بهترین گزینه بعدی من زمانی است که

I did not know the word would be uh to to try  to explain it in some different way okay so uh  

نمی‌دانستم این کلمه این است که سعی کنم آن را به روشی متفاوت توضیح دهم. خیلی خوب، اوه

the purpose of this is you need to develop this  skill and you develop this skill by getting lots  

هدف از این کار این است که شما باید این مهارت را توسعه دهید و این مهارت را با به دست آوردن

of examples and seeing how other people do it okay  so you don't need to spend a lot of time speaking  

مثال‌های فراوان و دیدن اینکه چگونه دیگران این کار را درست انجام می‌دهند، توسعه می‌دهید. نیازی نیست زمان زیادی را صرف صحبت کردن کنید

you do need to see a lot of examples because this  is what eliminates the doubt that stops you from  

باید مثال‌های زیادی را ببینید زیرا این همان چیزی است که شکی را که شما را از صحبت کردن باز می‌دارد از بین می‌برد،

speaking so if you get stuck here you're trying  to say something but you don't know exactly the  

بنابراین اگر اینجا گیر کردید، سعی می‌کنید چیزی بگویید اما نمی‌کنید دقیقاً

right way to say it so you can't really think  of other options whatever your next best option  

روش صحیح بیان آن را بدانید تا واقعاً نتوانید به گزینه‌های دیگر فکر کنید.

would be that's where you get stuck and that  means you lack fluency at least about that  

particular thing now some people might be able to  speak very fluently about certain topics because  

اکنون برخی از افراد ممکن است بتوانند درباره موضوعات خاصی خیلی روان صحبت کنند زیرا

they know a lot about them uh and you usually in  those cases they have this ability they're able  

آنها چیزهای زیادی در مورد آنها می دانند و شما معمولاً در آن موارد این توانایی را دارید که می توانند

to think of the next best thing or the third best  thing or whatever uh and again it's it's not like  

به بهترین چیز بعدی یا سومین چیز برتر یا هر چیز دیگری فکر کنند. و دوباره اینطور نیست که

there's a ranking of these it's just how quickly  can you think of another way to express something  

رتبه‌بندی از این موارد وجود داشته باشد، این است که چقدر سریع می‌توانید راه دیگری برای بیان چیزی بیاندیشید

and how many different ways could you think of  to do that so A really fluent speaker would know  

و چند راه مختلف برای انجام آن فکر می‌کنید. یک سخنران واقعاً مسلط

many ways of doing that and that's how they're  able to continue speaking okay so uh if you're  

راه‌های زیادی برای انجام این کار می‌داند و به این ترتیب است که می‌تواند به صحبت کردن ادامه دهد، بنابراین اگر می‌خواهید

trying to measure this uh by yourself you can just  think about particular situ sitations like I don't  

خودتان آن را اندازه بگیرید، می‌توانید به موقعیت‌های خاصی فکر کنید، مثلاً من نمی‌دانم.

know I want to talk about my job or talk about my  weekend or something but I don't really feel very  

می‌خواهم در مورد شغلم صحبت کنم یا در مورد آخر هفته‌ام یا چیز دیگری صحبت کنم، اما واقعاً از

confident doing that because I don't I can't think  of some ways to express that so I get stuck if  

انجام این کار مطمئن نیستم زیرا فکر نمی‌کنم به راه‌هایی فکر کنم. این را بیان کنید، بنابراین اگر

that's the case then you want to watch a bunch of  natives talking about their particular experience  

اینطور است گیر می‌افتم، پس می‌خواهید چند نفر از بومیان را تماشا کنید که درباره تجربه خاص خود صحبت می‌کنند،

for that so people talking about their work or  people talking about their weekend uh or whatever  

بنابراین مردم درباره کارشان صحبت می‌کنند یا درباره آخر هفته‌شان صحبت می‌کنند یا هر چیز دیگری.

but that's how you would develop that skill so  you don't need to spend a lot of time talking  

نیازی نیست زمان زیادی را صرف صحبت کردن کنید

it's much better just to see how other people do  it and then as you get these different examples  

خیلی بهتر است فقط ببینید که دیگران چگونه این کار را انجام می دهند و سپس همانطور که این مثال های مختلف را به دست می آورید

your brain naturally learns how to combine or  recombine or make new versions of things just  

مغزتان به طور طبیعی یاد می گیرد که چگونه فقط با دیدن همه این قطعات مختلف، چیزها را ترکیب کند یا دوباره ترکیب کند یا نسخه های جدیدی بسازد،

by seeing all these different pieces but you  really need to see native examples in order  

اما برای اینکه بتوانید

to get these different pieces and know how to put  them together okay I'll go back and check chat uh  

این قطعات مختلف را به دست آورید و بدانید که چگونه آنها را کنار هم بگذارید، واقعاً باید نمونه های بومی را ببینید، بسیار خوب، من برمی گردم و چت را بررسی می کنم. اوه

let me know if this idea makes sense but again the  purpose of being able to communicate is so you're  

اگر این ایده منطقی است به من اطلاع دهید، اما دوباره هدف از برقراری ارتباط این است که

uh able to express different things you want to  for that situation and you don't get stuck if you  

بتوانید چیزهای مختلفی را که می‌خواهید برای آن موقعیت بیان کنید و نمی‌توانید اگر

can't think of one thing to say because you know  there are always multiple ways to express yourself  

نمی‌توانید یک چیز را برای گفتن به ذهنتان خطور کنید، زیرا می‌دانید که همیشه راه‌های متعددی برای ابراز وجود وجود دارد،

so if you're not feeling very confident and fluent  uh even about specific situations then the way to  

بنابراین اگر حتی در مورد موقعیت‌های خاص خیلی اعتماد به نفس و مسلط ندارید، راه

solve that problem is to get more uh examples from  natives talking about that thing it's pretty easy  

حل آن مشکل این است که بیشتر به دست آورید. اوه نمونه‌هایی از بومی‌هایی که در مورد آن چیز صحبت می‌کنند، بسیار آسان است

all right uh looks like we did have some good  examples here for going shopping and running  

خیلی خب، به نظر می‌رسد که ما در اینجا چند نمونه خوب برای خرید و

out uh let's see and Samantha says can you make a  video about the best way for learning vocabulary  

دویدن داریم، بیایید ببینیم و سامانتا می‌گوید آیا می‌توانید ویدیویی درباره بهترین روش یادگیری لغات بسازید

I've already made a bunch of videos about this  just search my channel for learning vocabulary  

من قبلاً مجموعه‌ای از ویدیوها در این مورد ساخته‌ام فقط کافی است کانال من را برای یادگیری واژگان جستجو کنید

but I think there's even a video it's like the  best way to learn vocabulary for fluency like  

اما فکر می‌کنم حتی یک ویدیو وجود دارد که بهترین راه برای یادگیری واژگان برای تسلط است.

I actually made that video or a couple of videos  talking about that same thing uh but you can watch  

من در واقع آن ویدیو یا چند ویدیو را ساختم که در مورد همین موضوع صحبت می‌کنند، اما شما می‌توانید

those and they're already waiting for you so go  watch them ABDO says uh I have some okay so I  

آن‌ها را تماشا کنید و آن‌ها از قبل منتظر شما هستند، پس بروید آنها را تماشا کنید. ABDO می‌گوید خوب است، بنابراین من

have some order I have to order some ingredients  yeah so that would be a little bit different like  

مقداری سفارش دارم، باید مواد اولیه را سفارش دهم بله، کمی متفاوت خواهد بود، مثلاً

if you're physically at home maybe you don't have  time to order something unless you going to get  

اگر از نظر فیزیکی در خانه هستید، شاید وقت ندارید چیزی سفارش دهید، مگر اینکه بخواهید چیزی را تهیه کنید.

someone delivering to your house so that could  be an option uh but if you're dis specifically  

کسی که به خانه شما تحویل می‌دهد می‌تواند گزینه‌ای باشد، اما اگر به‌طور خاص

describing going out like running to um you know  somebody's house or going to the grocery store or  

بیرون رفتن را توصیف نمی‌کنید مانند دویدن پیش اوم، می‌دانید که خانه کسی است یا رفتن به خانه خواربارفروشی یا

something like that some people might even go to  a friend's house and get some sugar so I remember  

چیزی شبیه به آن برخی از مردم حتی ممکن است به خانه یکی از دوستان بروند و قند بیاورند، بنابراین به یاد می‌آورم که

I I used to live in a like a three-story apartment  building and maybe one family like they're making  

من قبلاً در یک ساختمان آپارتمانی سه طبقه زندگی می‌کردم و شاید خانواده‌ای مثل آنها

something and they don't have some sugar so  instead of going out to the grocery store you  

چیزی درست می‌کردند و نمی‌کردند. مقداری شکر بخورید، به‌جای رفتن به خواربارفروشی،

would just go downstairs or upstairs and ask if  they have some sugar and just say hey can I borrow  

فقط به طبقه پایین یا بالا بروید و بپرسید که آیا شکر دارند و فقط بگویید هی می‌توانم

some sugar or some eggs or something like that so  that's another thing you could do it gets a little  

شکر قرض کنم. یا چند تخم مرغ یا چیزی شبیه به آن، بنابراین این کار دیگری است که می‌توانید انجام دهید،

bit more specific about that but uh that's another  way to express it uh the great Marcus Phoenix is  

کمی در مورد آن مشخص‌تر می‌شود، اما آه این روش دیگری برای بیان آن است آه مارکوس فینیکس عالی

here hi Drew What routine do you recommend to be  fluent currently I can't afford a course I need  

اینجاست   سلام درو چه روتینی را برای مسلط بودن توصیه می‌کنید. نمی توانم یک دوره آموزشی را بپردازم. برای اینکه

to be fluent ASAP can you explain how to organize  and do a routine to improve my English skills um  

در اسرع وقت مسلط باشم به آن نیاز دارم، می توانید نحوه سازماندهی و انجام یک برنامه روتین برای بهبود مهارت های انگلیسی خود را توضیح دهید. اوم

well I don't really talk much about like routines  because I know a lot of people would probably not  

خوب، من واقعاً در مورد روتین‌ها زیاد صحبت نمی‌کنم، زیرا می‌دانم که بسیاری از مردم احتمالاً به

follow them anyway so there's always the great  idea about a big plan and that's why even members  

هر حال آنها را   دنبال نمی‌کنند، بنابراین همیشه ایده عالی درباره یک برنامه بزرگ وجود دارد و به همین دلیل است که حتی اعضای

of fluent for life I only expect them to do like  15 minutes of learning or more than that if they  

مسلط برای زندگی فقط از آنها انتظار دارم که انجام دهند. مثلاً 15 دقیقه یادگیری یا بیشتر از آن اگر

like some people actually want to spend a lot more  time or they can uh so they can get fluent faster  

دوست دارند برخی افراد واقعاً می‌خواهند زمان بیشتری را صرف کنند یا می‌توانند سریع‌تر صحبت کنند،

but the basic idea is that you should be focusing  on sit situations to eliminate your doubt that you  

اما ایده اصلی این است که باید روی موقعیت‌های نشستن تمرکز کنید تا شک خود را

have about expressing particular things so if I  as an example pardon the uh the fire truck or the  

در مورد بیان چیزهای خاص از بین ببرید، بنابراین اگر من به عنوان مثال ماشین آتش نشانی یا

ambulance as usual um let's say I want to speak  about uh I don't know ambulances or something like  

آمبولانس را به طور معمول عفو کنم، فرض کنید می‌خواهم درباره آن صحبت کنم، نمی‌دانم. آمبولانس‌ها یا چیزی شبیه

that just as an example so in my life I commonly  talk about ambulances for whatever reason so maybe  

به   که به عنوان مثال در زندگی‌ام معمولاً به هر دلیلی درباره آمبولانس‌ها صحبت می‌کنم، بنابراین شاید

I work at a hospital or something like that  and this is the the kind of core for uh people  

من در بیمارستان کار می‌کنم یا چیزی شبیه به آن و این همان هسته ای است برای افرادی که

thinking about like a routine or something or just  some way to get fluent focus on the the particular  

به آن فکر می کنند مانند یک روال یا چیزی یا فقط به روشی برای تمرکز روان بر

vocabulary you need for your life and you get that  from the particular situations in your life so if  

واژگان خاصی که برای زندگی خود نیاز دارید و شما آن را از موقعیت های خاص زندگی خود دریافت می کنید، بنابراین اگر

I have to talk about ambulances every day because  I work at a a fire station or something like  

من باید هر روز در مورد آمبولانس‌ها صحبت کنم، زیرا من در یک ایستگاه آتش نشانی یا چیزی شبیه به

that um then I should probably watch some YouTube  videos about people talking about ambulances that  

آن کار می‌کنم، پس احتمالاً باید ویدیوهای YouTube را در مورد افرادی که درباره آمبولانس‌ها صحبت می‌کنند تماشا کنم. به

would be that simple so begin with the particular  English that you need for that situation whatever  

همین سادگی باشید، پس با انگلیسی خاصی که برای آن موقعیت به آن نیاز دارید شروع کنید، در هر

those situations are in your life so you know  each person will have a different set of needs  

شرایطی که در زندگی شما وجود دارد، بدانید که هر فرد نیازهای متفاوتی خواهد داشت.

maybe some people need to have English for uh  professional communication like at their office or  

some people just need to use it in their everyday  life at uh you know like shopping or something  

برخی از مردم فقط باید از آن در زندگی روزمره خود استفاده کنند، وقتی می‌دانید مانند خرید کردن یا چیزی

like that so if you need examples of that you can  find all of those on YouTube the purpose is not  

شبیه به آن، بنابراین اگر به نمونه‌هایی از آن نیاز دارید، می‌توانید همه آن‌ها را در YouTube پیدا کنید، هدف این نیست که

to spend a lot of time talking it's just to spend  time getting examples of how people speak so for  

وقت زیادی صرف کنید. صحبت کردن فقط برای صرف وقت برای گرفتن مثال هایی از نحوه صحبت مردم

for me what I do as like a more of a routine  is uh I'm trying to improve my reading so my  

برای من است. کاری که من به عنوان یک روال بیشتر انجام می دهم این است که سعی می کنم خواندن خود را بهبود ببخشم تا

my ability to read Japanese so my speaking ability  is good but my my reading ability is much worse um  

توانایی من در خواندن ژاپنی بنابراین توانایی صحبت کردن من خوب باشد. توانایی خواندن من خیلی بدتر است،

I don't know maybe I have some kind of Dyslexia  or something like that but my reading is still  

نمی دانم شاید نوعی نارساخوانی یا چیزی شبیه به آن دارم، اما خواندن من هنوز

quite slow and also I'm trying to learn a lot of  kanji so those are the written Japanese character  

بسیار کند است و همچنین سعی می کنم برای یادگیری بسیاری از کانجی، بنابراین این کاراکترهای مکتوب ژاپنی هستند.

uh and I I drew like an example over here my  writing is pretty sloppy as well in English  

اوه و من مانند یک مثال در اینجا رسم کردم، نوشته‌های من در انگلیسی و ژاپنی نیز بسیار شلخته است،

and Japanese uh but I I need to spend a little  bit of my time doing that and often I will just  

اما من باید کمی از زمانم را صرف این کار کنم و اغلب اوقات فقط

read maybe some children's books or some Japanese  Comics or something like that that's part of my  

شاید چند کتاب کودکان یا چند کمیک ژاپنی یا چیزی شبیه به آن را بخوانم که بخشی از

routine just for getting some practice doing that  uh but again you need to focus on the thing that's  

روتین من است فقط برای تمرین انجام این کار اوهوم دوباره شما باید روی چیزی تمرکز کنید که

important to your life whatever that English is so  if you need to learn uh how to talk about I don't  

برای زندگی‌تان مهم است، هر چه که انگلیسی باشد، اگر باید یاد بگیرید که چگونه در موردش صحبت کنید، من

know your stuff at at your office don't spend your  time learning some other I don't know stuff that  

چیزهایتان را در دفترتان نمی‌دانم، وقتتان را صرف یادگیری چیزهای دیگر نکنید. چیزهایی را بدانید که

you just don't need but uh it's important that you  will find uh vocabulary for one thing like if you  

شما فقط به آنها نیاز ندارید، اما مهم است که واژگان uh را برای یک چیز پیدا کنید، مثلاً اگر

like learning about sports you can learn that  vocabulary and also understand how to apply it  

دوست دارید درباره ورزش بیاموزید، می‌توانید آن  واژگان را یاد بگیرید و همچنین نحوه استفاده از آن را بدانید

in other situations so I might like talking about  football I really like that like I could actually  

در موقعیت‌های دیگر، بنابراین ممکن است دوست داشته باشم درباره فوتبال صحبت کنم، من واقعاً دوست دارم که در واقع می‌توانم

learn a lot about football and football vocabulary  and expressions that from football could be  

درباره فوتبال و واژگان فوتبال و عباراتی که از فوتبال می‌توان

applied in other situ ations like talking about  uh relationships or War business or even cooking  

در موقعیت‌های دیگری مانند صحبت کردن درباره روابط یا تجارت جنگ یا حتی آشپزی استفاده کرد، چیزهای زیادی یاد بگیرم.

whatever uh so those are all things you get as you  watch natives do that so the the routine is more  

هر چه باشد، همه چیزهایی هستند که با تماشای انجام بومی‌ها به دست می‌آورید، بنابراین روال بیشتر

the same way a native child would be getting that  information is looking at how natives describe  

همان روشی است که یک کودک بومی آن اطلاعات را دریافت می‌کند. بومی‌ها

things for particular situations so if you see  your mom washing her hands what is she saying  

چیزهایی را برای موقعیت‌های خاص توصیف می‌کنند، بنابراین اگر می‌بینید که مادرتان دست‌هایش را می‌شوید که چه می‌گوید

or if she's cooking some food or what are you  know what are people talking about so you begin  

یا در حال پختن غذا است یا شما چه چیزی را می‌پزید، بدانید مردم درباره چه چیزی صحبت می‌کنند، بنابراین

with your interest or your needs and then look  for the spefic specific information about that  

با علاقه یا نیازتان شروع کنید و سپس به دنبال آن بگردید. اطلاعات خاصی در مورد آن

just specific examples uh and then it should be  something you're also interested in in some way  

فقط مثال‌های خاصی است و سپس باید چیزی باشد که شما نیز به نوعی به آن علاقه دارید

because that would get you a lot more excited  to uh to spend time learning about it hopefully  

زیرا این شما را بسیار هیجان زده می‌کند برای وقت گذرانی یادگیری در مورد آن امیدوارم

that makes sense uh let's see a chalk would be  another one ah for a for a wedge yeah I think  

منطقی باشد، بیایید یک گچ را ببینیم یک گچ دیگر باشد، بله، من فکر می‌کنم

that's true uh Mina says what about someone who  speaks well but when it comes to speaking with  

درست است اوه مینا درباره کسی که خوب صحبت می‌کند چه می‌گوید، اما وقتی نوبت به صحبت کردن با

others get stressed rushed to speak fast or even  focus on the language and how it looks much more  

دیگران می‌رسد استرس می‌گیرند و سریع صحبت می‌کنند. یا حتی روی زبان و اینکه چگونه به نظر می‌رسد خیلی بیشتر

than delivering the message well that I mean when  you talk about speaking well do you mean speaking  

از ارائه پیام خوب تمرکز کنید، منظور من وقتی درباره خوب صحبت کردن صحبت می‌کنید، آیا منظورتان صحبت کردن است.

well by yourself I I did a whole video about this  too if that's what you're talking about the the  

خوب به تنهایی، من یک ویدیوی کامل در مورد این موضوع تهیه کردم، اگر شما در مورد آن صحبت می کنید،

difference between speaking alone or talking in  your head or even talking to yourself like talking  

تفاوت بین صحبت کردن به تنهایی یا صحبت کردن در ذهن یا حتی صحبت کردن با خودتان مانند صحبت کردن

to a mirror uh versus speaking with other people  is that when you're talking with yourself you can  

با آینه در مقابل صحبت کردن با دیگران این است که وقتی وقتی با خودت صحبت می‌کنی، می‌توانی

control that situation so I know exactly what I'm  going to say there's no unpredictability there my  

آن موقعیت را کنترل کنی، بنابراین من دقیقاً می‌دانم چه می‌خواهم بگویم، هیچ غیرقابل پیش‌بینی وجود ندارد،

brain is it's kind working with me but when I'm  in a conversation with other people that's when  

مغزم این است که مهربانانه با من کار می‌کند، اما وقتی من در حال مکالمه با افراد دیگر هستم در آن زمان است که

I start worrying because I don't know what other  people will say all right so uh to bridge that  

شروع به نگرانی می‌کنم زیرا نمی‌دانم دیگران چه می‌گویند، بنابراین برای پر کردن آن

gap between talking with yourself and talking  with other people this is where you need lots  

شکاف بین صحبت کردن با خود و صحبت کردن با افراد دیگر اینجاست که شما به مثال‌های زیادی نیاز دارید.

of examples of how natives talk about things  and it's really that simple so instead of you  

اینکه چگونه بومیان درباره چیزها صحبت می‌کنند و این واقعاً به همین سادگی است، بنابراین به جای اینکه شما

trying to think like well gee how do I do this  like uh the expression we use in this uh for

سعی کنید خوب فکر کنید چگونه می‌توانم این کار را انجام دهم، مانند عبارتی که در این uh

for English uh is to reinvent so to invent  something so to invent like I create something  

برای انگلیسی استفاده می‌کنیم اوه این است که دوباره اختراع کنم تا چیزی را اختراع کنم تا اختراع کنم مثل اینکه چیزی بسازم

I like I I build the first microphone or the first  computer or something uh to re invent to reinvent  

من دوست دارم اولین میکروفون یا اولین رایانه یا چیزی را دوباره اختراع کنم تا دوباره اختراع کنم.

I'll put a little I put a little Dash there it  doesn't have to be there but so to reinvent the  

باید آنجا بود، اما برای اختراع مجدد

wheel so this is a common English expression for  talking about again we begin with the situation  

چرخ، بنابراین این یک عبارت انگلیسی رایج برای صحبت کردن دوباره است، ما با موقعیت شروع می کنیم

and that's how we get the vocabulary the situation  is someone who even though there's already a  

و اینگونه است که واژگان را به دست می آوریم موقعیت کسی است که با وجود اینکه قبلاً یک

perfect solution for something they still try to  create something new anyway okay so it's like hey  

راه‌حل عالی برای چیزی وجود دارد، اما همچنان سعی می‌کند چیزی جدید ایجاد کند، بسیار خوب است، بنابراین مانند هی

like I I really want to be able to write things  on a board like this that's my problem and I say  

مثل من واقعاً می‌خواهم بتوانم چیزهایی را روی تابلویی مانند این بنویسم، این مشکل من است و می‌گویم

hey here's a whiteboard marker just use this  and then you can write on the board and they  

هی اینجا یک نشانگر تخته سفید فقط از این استفاده کنید و سپس می توانید روی تخته بنویسید و آنها

say well no no I I need to create my own thing  I say no no don't reinvent the wheel don't like  

می گویند خوب نه، من باید چیز خودم را ایجاد کنم  می گویم نه نه چرخ را دوباره اختراع نکن دوست ندارم

the wheel is already made you don't need to make  a new wheel it's already done just use the wheel  

چرخ از قبل ساخته شده است شما نیازی به ساخت چرخ جدید ندارید، این کار قبلاً انجام شده است فقط از چرخ استفاده کنید

and I'm bringing this up because a lot of people  they they put a lot of stress on themselves in  

و من این را مطرح می کنم زیرا بسیاری از افراد آنها در  مکالمه ها استرس زیادی به خود وارد می کنند

conversations trying to think of ways to express  things when you don't have to reinvent the Wheel  

فکر کردن به راه‌هایی برای بیان چیزها در حالی که مجبور نیستید چرخ را دوباره اختراع کنید

by thinking of things to say everybody has already  really said everything if you see lots of examples  

با فکر کردن به چیزهایی که می‌گویید همه قبلاً همه چیز را گفته‌اند اگر نمونه‌های زیادی

of of of native speaking you just take those and  then either use those Express or you see how you  

از زبان مادری خود را ببینید. فقط آن‌ها را بگیرید و سپس یا از آن‌های Express استفاده کنید یا می‌بینید که چگونه

could recombine them and make your own vocabulary  but that's how language works so instead of you  

می‌توانید آن‌ها را دوباره ترکیب کنید و واژگان خود را بسازید، اما زبان اینگونه عمل می‌کند، بنابراین به جای اینکه شما

trying to put pressure on yourself to think about  oh like what are these different ways I should do  

سعی کنید به خودتان فشار بیاورید تا به این فکر کنید.

something don't reinvent the wheel just get lots  of examples of how natives are doing that okay so  

چیزی چرخ را دوباره اختراع نکنید، فقط نمونه های زیادی از نحوه انجام بومیان این کار را دریافت کنید، بنابراین

if I want to talk about cooking what should I do  I should probably watch a bunch of cooking shows  

اگر بخواهم در مورد آشپزی صحبت کنم، باید چه کار کنم. احتمالاً باید یک دسته‌ای از برنامه‌های آشپزی

where native speakers are are cooking things  so I could watch even specific shows is like  

که زبان‌های بومی در حال پختن چیزهایی هستند ، بنابراین من می‌توانم حتی برنامه‌های خاصی را تماشا کنم، مانند

how to make a soup how to make barbecue how to do  cooking desserts or cakes or something like that  

طرز تهیه سوپ چگونه کباب درست کنیم چگونه می‌توان دسر یا کیک یا چیزی شبیه به آن را درست کرد

but all of this vocabulary is already there it's  waiting for you you don't have to go even find it  

اما همه این واژگان از قبل وجود دارد و منتظریم برای شما لازم نیست حتی

in a difficult way like go to YouTube and type in  how to bake a cake and I'm sure you will find lots  

به روشی دشوار مانند رفتن به یوتیوب و تایپ کردن نحوه پخت کیک بروید آن را پیدا کنید و مطمئن هستم که پیدا خواهید کرد تعداد زیادی

of videos about native speakers just describing  baking a cake and they'll talk about it first  

ویدیو در مورد افراد بومی که فقط پختن کیک را توصیف می‌کنند و ابتدا درباره آن صحبت می‌کنند.

we need to put the eggs into the bowl and mix  the bowl and then what you do is not just watch  

one example of that you watch 10 different people  making cakes and I promise you you will see a lot  

درست کردن کیک و به شما قول می‌دهم شباهت‌های زیادی خواهید دید

of similarities and you will see a few differences  in the way people might speak or the vocabulary  

و چند تفاوت را در نحوه صحبت کردن افراد یا واژگانی که

they use but as you look at all those examples  that's what will get you fluent because you're  

استفاده می‌کنند، اما همانطور که نگاه می‌کنید، خواهید دید. در تمام آن مثال‌ها، این چیزی است که شما را مسلط می‌کند، زیرا در حال

learning oh in this situation I can say this so  what do we say when we like even like something  

یادگیری هستید، آه، در این موقعیت می‌توانم این را بگویم، پس وقتی دوست داریم حتی چیزی را دوست داشته باشیم چه می‌گوییم

very simple like a just a simple movement like  opening an egg all right so you watch a cooking  

خیلی ساده مانند یک حرکت ساده مانند باز کردن تخم مرغ یک

show about baking a cake for example we have  an egg here uh and we want to open the egg how  

برنامه آشپزی درباره پختن کیک تماشا کنید، به عنوان مثال، ما اینجا یک تخم مرغ داریم و می‌خواهیم تخم‌مرغ را باز کنیم.

might we say that well some people might say open  the egg or some people might say remember we got  

به یاد داشته باشید که ما

our next best option over here someone might say  break open so break open the egg or maybe someone  

بهترین گزینه بعدی خود را در اینجا داریم یکی ممکن است بگوید تخم مرغ را بشکن، پس تخم مرغ را باز کن یا شاید شخص

else says a crack crack the egg or someone says  crack open the egg you will hear a few different  

دیگری بگوید کرک تخم مرغ را بشکن یا کسی بگوید تخم مرغ را بشکن، شما چند

versions of the this it's all describing the  same action of breaking open or cracking open  

نسخه مختلف   از این را خواهید شنید که همه اینها را توصیف می کند. همان عمل باز کردن یا شکستن باز کردن

or uh opening an egg okay so someone say okay we  want two eggs so now I'm cracking the egg I open  

یا باز کردن تخم مرغ خوب است، بنابراین یکی بگوید باشه ما دو تخم مرغ می‌خواهیم، ​​پس الان دارم می‌ترکم تخم مرغ را باز می کنم

the Egg and I put two eggs into the the pancake  or the cake or whatever the thing is I'm making  

تخم مرغ را باز می کنم و دو تخم مرغ را داخل پنکیک یا کیک یا هر چیزی که درست می کنم می گذارم

okay so you will see lots of examples of like very  specific actions or things that you could describe  

خوب، بنابراین نمونه های زیادی از کارهای بسیار خاص یا چیزهایی را خواهید دید که می توانید

uh in like a variety of ways it it's still  following this same rule of what is the next  

آنها را مانند انواع مختلف توصیف کنید. از راه‌هایی که هنوز از همان قانون پیروی می‌کند که

best option or really what's just another way of  expressing this so when I say next best option it  

بهترین گزینه بعدی چیست یا واقعاً روش دیگری برای بیان این موضوع چیست، بنابراین وقتی می‌گویم بهترین گزینه بعدی، آن را   به این

doesn't mean like there's a ranking there it just  means there are different ways I might Express  

معنی نیست که رتبه‌بندی وجود دارد، فقط به این معنی است که روش‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانم بیان کنم

this I might crack the egg I might break the egg  I might crack open the egg or break open the egg  

این ممکن است تخم‌مرغ را بشکنم ممکن است تخم‌مرغ را بشکنم ممکن است تخم‌مرغ را بشکنم یا تخم‌مرغ را بشکنم

there's really no difference to these things it's  still describing the same action and so as you see  

واقعاً هیچ تفاوتی با این چیزها وجود ندارد. توصیف یک عمل و بنابراین همانطور که می بینید

these examples that's what prepares you to do the  same thing because your brain is like oh look at  

این نمونه ها شما را برای انجام همان کار آماده می کند زیرا مغز شما مانند این است که

that for this action here are some different ways  I could describe that and because you know more  

برای این عمل به   آن نگاه کنید در اینجا چند راه مختلف وجود دارد  که می‌توانم آن را توصیف کنم و چون شما بیشتر

than one if you forget one you can easily switch  to something else that's the next best option okay  

از یکی را می‌دانید، اگر یکی را فراموش کردید، می‌توانید به راحتی به چیز دیگری بروید، این بهترین گزینه بعدی است، بسیار خوب

so uh whatever it is you're trying to learn  this is exactly what we do in fluent for life  

بنابراین هر چه که می‌خواهید یاد بگیرید، این دقیقاً همان کاری است که ما انجام می‌دهیم. در زندگی مسلط   در

where we're we're looking for specific situations  like how do people talk about being angry or how  

جایی که ما به دنبال موقعیت‌های خاص هستیم مانند اینکه مردم چگونه در مورد عصبانی بودن صحبت می‌کنند یا اینکه

do people talk about having a relationship or  dealing with I don't know sickness or anything  

مردم چگونه در مورد داشتن یک رابطه صحبت می‌کنند یا نمی‌دانم برخورد بیماری یا هر چیز دیگری

like that so you want to see natives doing that  and seeing different examples of how people do  

از این قبیل، بنابراین می‌خواهید بومی‌ها را ببینید که این کار را انجام می‌دهند و نمونه‌های مختلفی از نحوه انجام

things and as you do that you will naturally  become more confident and fluent because the  

کارها را مشاهده می‌کنند و همانطور که شما این کار را انجام می‌دهید، طبیعتاً اعتماد به نفس و روان‌تر می‌شوید زیرا

doubt is gone you erase the doubt as you see oh  here's the how do we describe that like how do I  

شک از بین رفته است، همانطور که می‌بینید شک را پاک کنید. چگونه می‌توانیم آن را توصیف کنیم، مثل اینکه چگونه می‌توانم

describe opening an egg and these are different  ways I can do that okay let me know if uh if  

باز کردن تخم‌مرغ را توصیف کنم و این‌ها روش‌های مختلفی هستند که می‌توانم این کار را انجام دهم، به من اطلاع دهید اگر

this makes sense over here but um just just that  that specific thing about like focusing on the  

این کار باعث شد اینجا را حس می‌کنم، اما فقط آن چیز خاص در مورد تمرکز روی

the language and how it looks much more than  delivering the message like that is the kind  

زبان و اینکه چگونه به نظر می‌رسد بسیار بیشتر از ارائه چنین پیامی است، همان

of thing that people get stuck on where there's  this there's a specific thing they want to say or  

چیزی است که مردم در جایی که وجود دارد گیر می‌کنند، این چیزی است که می‌خواهند انجام دهند. بگویید یا

that's the thing they they were they were taught  by their teacher so the teacher says okay you say  

این چیزی است که آنها بوده اند، معلمشان به آنها یاد داده است، بنابراین معلم می گوید خوب،

hello when you greet people but in real life  people say hey hi what's up how's it going how  

وقتی به مردم سلام می کنید، سلام می کنید، اما در زندگی واقعی مردم می گویند سلام، چه خبر چطور پیش می‌رود که

have you been how is the family so people use all  of those different Expressions so you need to you  

شما چطور بودید، خانواده چطور است، بنابراین مردم از همه آن عبارات مختلف استفاده می‌کنند، بنابراین شما

need to kind of forget or ignore the traditional  lesson about just one way to say things um and  

نیاز دارید   باید درس سنتی را در مورد فقط یک راه برای گفتن چیزها فراموش کنید یا نادیده بگیرید و

often there's a lot of pressure there because  people are taught that way to have one answer  

اغلب فشار زیادی در آنجا وجود دارد. زیرا به افراد به این روش آموزش داده می‌شود که برای یک آزمون یک پاسخ داشته باشند،

for a test so you learn something in a classroom  and then on the test you have to write down that  

بنابراین شما چیزی را در کلاس درس یاد می‌گیرید و سپس در آزمون باید آن

answer or give that specific answer but in real  life there are lots of different answers and  

پاسخ را یادداشت کنید یا آن پاسخ خاص را بدهید، اما در زندگی واقعی آنجا پاسخ‌های متفاوت زیادی وجود دارد و

many different ways you might Express something so  just keep that in mind uh and you can develop your  

راه‌های مختلفی برای بیان چیزی وجود دارد، بنابراین فقط آن را در ذهن داشته باشید و می‌توانید

ability to communicate about whatever you want  just by seeing lots of examples of how natives  

توانایی خود را برای برقراری ارتباط در مورد هر چیزی که می‌خواهید، فقط با دیدن نمونه‌های زیادی از نحوه

do it so it doesn't take a lot of time to do that  uh but that's how you should be spending your time  

انجام آن توسط بومی‌ها توسعه دهید تا نیازی به این کار نباشد. زمان زیادی برای انجام این کار وجود دارد، اما این همان روشی است که باید وقت خود را صرف

learning so influent for Life uh like each person  goes through the program in their own way so some  

یادگیری آنقدر تأثیرگذار برای زندگی کنید، مثل اینکه هر فردی به روش خود برنامه را طی می کند، بنابراین برخی از

people might need to learn more business focused  stuff so they spend more time doing that uh other  

افراد  ممکن است نیاز به یادگیری چیزهای متمرکز بر کسب‌وکار بیشتر باشد تا زمان بیشتری را صرف انجام آن کار کنند،

people maybe they just spend more time talking  with their relatives or something like that so  

افراد دیگر، شاید فقط زمان بیشتری را صرف صحبت کردن با بستگان خود یا چیزی شبیه به آن کنند، بنابراین

maybe let's say there's a woman in uh France or  Germany or Italy or whatever and she has family  

شاید فرض کنیم زنی در فرانسه یا آلمان یا ایتالیا یا هر چیز دیگری وجود دارد. خانواده‌ای

in the United States and she wants want to be  able to talk with them so she would spend more  

در ایالات متحده دارد و می‌خواهد بتواند با آنها صحبت کند، بنابراین وقت بیشتری را صرف

time seeing how people do that and if you see  lots of examples you will feel more confident  

دیدن نحوه انجام این کار مردم می‌کند و اگر نمونه‌های زیادی را ببینید، احساس خواهید کرد. اعتمادبه‌نفس‌تر   به

the same way you learn things in your native  language uh all right hopefully that answers  

همان روشی که چیزهایی را به زبان مادری‌تان یاد می‌گیرید، خیلی خوب است، امیدوارم به

your question but if not let me know uh Unice says  hello teacher Drew hello everyone and m g says I'm  

سؤال شما پاسخ دهد، اما اگر نه به من اطلاع دهید، یونیس می‌گوید سلام معلم درو سلام به همه و m g می‌گوید من

so happy when I watch some videos and I know the  vocabulary used there from your course yes so we  

خیلی خوشحالم وقتی چند ویدیو را تماشا می‌کنم و می‌دانم واژگان مورد استفاده در آنجا از دوره شما بله، بنابراین ما

teach the real vocabulary that people use and then  when people hear it in real life they think oh wow  

واژگان واقعی را که مردم استفاده می‌کنند آموزش می‌دهیم و سپس وقتی مردم آن را در زندگی واقعی می‌شنوند فکر می‌کنند اوه وای

look at that like this is the actual language that  people use and remember uh we can't even teach  

نگاه کنید این همان زبان واقعی است که مردم استفاده می‌کنند و به خاطر می‌آورند، آه، ما حتی نمی‌توانیم

everything there are so many different examples  of things that people might know even though there  

همه چیز را آموزش دهیم، نمونه‌های بسیار متفاوتی از چیزهایی وجود دارد که مردم ممکن است بدانند، حتی اگر

are thousands of examples like actually I don't  know I think like 13,000 or something I've never  

هزاران مثال وجود دارد، مثلاً نمی‌دانم، فکر می‌کنم حدود 13000 یا چیزی که من هرگز

counted all of them but just thinking about how  much we teach uh in the particular lesson sets we  

همه آنها را نشمرده ام، اما فقط به این فکر می کنم که چقدر در مجموعه های درسی خاص آموزش می دهیم،

really do give a lot of examples of vocabulary  but the more important thing is once you start  

نمونه های زیادی را ارائه می کنیم. واژگان اما مهمتر از آن این است که وقتی شروع به

understanding how it works you you can start  start learning the same way to get even more  

درک کردن کردید، می توانید شروع   به همان روشی شروع به یادگیری کنید تا حتی اطلاعات خاص تری به دست آورید،

specific information so maybe you learn about  I don't know like let's say you work uh as a  

بنابراین شاید در مورد نمی دانم مثلاً فرض کنید به عنوان یک

quality controller you could probably find videos  on YouTube specifically talking about that so  

کنترل کننده کیفیت کار می کنید احتمالاً می‌توان ویدیوهایی را در YouTube پیدا کرد که به طور خاص در مورد آن صحبت می‌کردند، بنابراین

maybe everyday people like I don't know much about  quality control or whatever for even a particular  

شاید افراد عادی مانند من درباره کنترل کیفیت یا هر چیز دیگری حتی برای یک

industry or a particular company uh but I could  probably find information about that online and  

صنعت خاص یا یک شرکت خاص اطلاعات زیادی نداشته باشند، اما من احتمالاً می‌توانم اطلاعاتی در مورد آن آنلاین پیدا کنم و

the more examples I get the more confident I will  feel about using those things in my conversation  

هر چه نمونه‌های بیشتری به دست بیاورم، مطمئن‌تر از استفاده از آن چیزها در مکالمه‌ام احساس می‌کنم،

but I'm very happy you're enjoying the program  I wish I knew about your course before yes so Mo  

اما بسیار خوشحالم که از برنامه لذت می‌برید، کاش قبلاً درباره دوره شما می‌دانستم

most people who join the program they're like ah  why didn't I just join earlier uh but hopefully  

افرادی که به برنامه ملحق می‌شوند مثل آه هستند چرا من زودتر به این برنامه ملحق نشدم، اما امیدوارم که

uh we can't save everybody now but I can do  my best to make sure the future Generations  

اکنون نمی‌توانیم همه را نجات دهیم، اما من می‌توانم تمام تلاشم را برای اطمینان از آینده انجام دهم نسل‌ها

don't have those same problems so like things like  Frederick uh the app we have which you can click  

آن مشکلات مشابه را ندارند، مانند مواردی مانند فردریک اوه، برنامه‌ای که ما داریم که می‌توانید

on the link in the description below this video  to get uh that's part of that process so trying  

روی پیوند در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید تا متوجه شوید که این بخشی از این فرآیند است، بنابراین سعی کنید

to make sure that even young people just starting  to learn the language can actually enjoy it a lot  

مطمئن شوید که حتی جوانانی که تازه شروع کرده‌اند. برای یادگیری زبان واقعاً می‌توان خیلی بیشتر از آن لذت برد

more and learn it without having to use their  native language uh you says I think she said  

و آن را بدون نیاز به استفاده از زبان مادری خود یاد گرفت، اوه شما می‌گویید من فکر می‌کنم او گفت

that the language comes out automatically when we  understand it very well yes so you to understand  

وقتی که ما آن را خیلی خوب می‌فهمیم، زبان به طور خودکار بیرون می‌آید. بنابراین شما می‌توانید

something really well and I want to be clear that  there are different levels of understanding so  

چیزی را واقعاً خوب درک کنید و من می‌خواهم به صراحت بگویم که سطوح مختلف درک وجود دارد، بنابراین

I've I've talked about this in videos where you're  just being exposed to something at first maybe  

من در این مورد در ویدیوهایی صحبت کرده‌ام که در آن ابتدا فقط در معرض چیزی قرار می‌گیرید شاید

you hear something but it's not very clear the  second level is awareness where you recog recogniz  

چیزی را بشنوید، اما اینطور نیست. خیلی واضح است سطح دوم آگاهی است که در آن اطلاعات شناسایی   را تشخیص می‌دهید

information and you know it when you hear it but  maybe you still don't have complete confidence  

و وقتی آن را می‌شنوید آن را می‌شناسید، اما شاید هنوز

about it about using that in your conversations  like you saying that thing uh but when you do  

در مورد استفاده از آن در خود اعتماد کامل   نداشته باشید. مکالمه‌هایی مثل اینکه شما آن چیز را می‌گویید، اما وقتی این کار را انجام می‌دهید،

have confidence when all the doubt is gone you  have ownership of that vocabulary so right now I  

وقتی همه شک‌ها از بین می‌روند، اعتماد به نفس دارید، شما مالک آن واژگان هستید، بنابراین در حال حاضر من

have ownership over talking about these kinds of  things because I understand them very well I've  

مالکیت صحبت در مورد این نوع چیزها را دارم، زیرا آنها را به خوبی درک می‌کنم. سال‌ها درباره‌شان

I've researched them and learned about them for  many years so I have ownership over the ability to  

تحقیق کردم و درباره‌شان یاد گرفتم، بنابراین من توانایی

talk about this I wouldn't really be able to speak  fluently about I don't know fixing cars I use that  

صحبت کردن در مورد این موضوع را دارم و واقعاً نمی‌توانم درباره‌اش صحبت کنم. نمی‌دانم تعمیر ماشین‌ها

reference often because I don't know much about  cars I could probably learn pretty quickly but I  

اغلب از آن مرجع استفاده می‌کنم، زیرا چیز زیادی در مورد ماشین‌ها نمی‌دانم که احتمالاً می‌توانم خیلی سریع یاد بگیرم، اما

don't really know much about cars or actually a  lot of things uh and so of course I wouldn't be  

واقعاً درباره ماشین‌ها یا در واقع خیلی چیزها نمی‌دانم و بنابراین مطمئناً نمی‌توانم   با

able to speak very confidently about that if  someone told me to give a speech about fixing  

اطمینان در مورد آن صحبت کنید اگر یکی به من بگوید در مورد تعمیر

cars I wouldn't really know how to talk about that  I would just say oh you should talk to a mechanic  

خودروها سخنرانی کنم، من واقعاً نمی دانم چگونه در مورد آن صحبت کنم. فقط می گویم اوه باید با یک مکانیک صحبت کنید.

that would be my whole speech uh or somebody who  knows a lot more about cars than I do U but again  

می‌تواند تمام سخنرانی من باشد یا کسی که خیلی بیشتر از من درباره ماشین‌ها می‌داند، اما باز هم

as you get more examples of things you will feel  a lot more confident and that's the same way you  

وقتی نمونه‌های بیشتری از چیزها را دریافت می‌کنید، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و به همین ترتیب است که

learn things in your native language so it's not  just understanding it's making sure you understand  

چیزهایی را به زبان مادری‌تان یاد می‌گیرید، بنابراین اینطور نیست. فقط درک آن این است که مطمئن شوید

it well enough that you have no doubt about using  it so if you want to understand things and be able  

آنقدر آن را خوب می فهمید که در استفاده از آن شکی ندارید، بنابراین اگر می خواهید چیزها را بفهمید و بتوانید

to speak fluently you really need to eliminate all  that doubt and you eliminate that doubt by getting  

روان صحبت کنید، واقعاً باید همه آن ها را حذف کنید. شک و تردید را برطرف می‌کنید و می‌توانید

more examples seeing how other natives are talking  about things let's see uh so everything is clear  

مثال‌های بیشتری دریافت کنید و ببینید که چگونه بومیان دیگر درباره چیزهایی صحبت می‌کنند که بیایید ببینیم، اوه، بنابراین همه چیز واضح است

glad to hear and says I can't think on my toes  like when I'm on on a phone call any help with  

خوشحالم که می‌شنوم و می‌گوید نمی‌توانم مثل زمانی که در حال تماس تلفنی هستم فکر کنم. با

that uh yes so this is the same kind of thing like  the being able to think about the next best option  

که اوه بله، پس این همان چیزی است مانند  اینکه بتوانید به بهترین گزینه بعدی فکر کنید

or being able to think on your feet we say think  on your feet you could say think on your toes but  

یا اینکه بتوانید روی پای خود فکر کنید ما می گوییم روی پای خود فکر کن  انگشتان پا اما

uh the more common expression is to think on your  feet uh like I'm standing up right now and able to  

رایج‌تر این است که روی پاهایتان فکر کنید مثل اینکه من در حال حاضر ایستاده‌ام و می‌توانم

to move and change if I need to for the situation  um but uh if to to be able to do that it might not  

حرکت کنم و در صورت نیاز برای موقعیت تغییر کنم، اما اگر بتوانم این کار را نکنم

necessarily be on the phone although uh phone  conversations can be difficult because we can't  

لزوماً با تلفن همراه باشید، اگرچه مکالمات تلفنی ممکن است دشوار باشد زیرا ما نمی‌توانیم

see things as clearly obviously you're not seeing  the person there uh maybe it's a zoom call or  

چیزها را به وضوح ببینیم که شما آن شخص را در آنجا نمی‌بینید، شاید بزرگنمایی باشد. تماس بگیرید یا

whatever but if you're only talking on the phone  and you only hear that voice it can be much more  

هرچیز دیگری، اما اگر فقط با تلفن صحبت می‌کنید و فقط آن صدا را می‌شنوید،

difficult to make things clear so I understand  uh that's more of an issue but just talking  

شفاف کردن همه چیز می‌تواند بسیار دشوارتر باشد، بنابراین می‌فهمم اوه این یک مسئله بیشتر است، اما

about whatever the subject is if you can first  see more examples of that so if I'm on a let's  

اگر می‌توانید ابتدا در مورد هر موضوعی که باشد صحبت کنید. نمونه‌های بیشتری از آن را ببینید، بنابراین اگر من در تماس هستم، بیایید

say a customer service call about computers if  I know a l about computers before I have um like  

بگوییم یک تماس با خدمات مشتری در مورد رایانه‌ها، اگر درباره رایانه‌ها اطلاعاتی داشته باشم،

before I have a phone call or before i' I've been  in you know having like customer service meetings  

قبل از تماس تلفنی یا قبل از آن من در آنجا بوده‌ام، می‌دانم که جلساتی مانند خدمات مشتری

with people or calls or whatever then I will feel  a lot more confident about speaking so it doesn't  

با افراد یا تماس‌ها یا هر چیز دیگری داشته‌ام، پس از صحبت کردن احساس اعتماد بیشتری می‌کنم، بنابراین

really matter where you use the language if I feel  confident about using it because I've had many  

مهم نیست که در کجا از زبان استفاده می‌کنید اگر من در مورد استفاده از آن احساس اطمینان کنم، زیرا من نمونه‌های زیادی داشته‌ام

examples that's when I will be able to uh to have  a lot more I don't know a much easier conversation  

که در آن‌ها می‌توانم خیلی بیشتر صحبت کنم، نمی‌دانم مکالمه آسان‌تری داشته باشم،

my language will flow a lot more easily because  I'll know about the next best option so if I'm  

زبانم خیلی راحت‌تر جریان می‌یابد، زیرا  می‌دانم درباره بهترین گزینه بعدی، بنابراین اگر دارم

explaining to someone about a computer but I can't  remember that or maybe they don't understand what  

به کسی درباره رایانه توضیح می‌دهم اما نمی‌توانم آن را به یاد بیاورم یا شاید او نمی‌فهمد درباره چه چیزی

I'm talking about I can switch how I'm talking  about that so that if I say I don't know like  

صحبت می‌کنم، می‌توانم نحوه صحبتم را تغییر دهم تا اگر بگویم من نمی دانم مانند

my computer monitor something like that like maybe  they like let's say I'm talking with a person who  

مانیتور رایانه من چیزی شبیه به آن شاید آنها دوست داشته باشند، فرض کنید من دارم با شخصی صحبت می کنم که

doesn't know what a doesn't really know anything  about a computer so I know a lot about computers  

نمی داند چه چیزی واقعاً درباره رایانه چیزی نمی داند، بنابراین من چیزهای زیادی در مورد آن می دانم. رایانه‌ها

and I'm on a customer service call with I don't  know somebody's grandmother and she doesn't know  

و من در حال تماس با خدمات مشتری هستم با مادربزرگ کسی نمی‌شناسم و او نمی‌داند

what a computer is and at first I say oh I think  there might be a problem with your monitor so I  

رایانه چیست و در ابتدا می‌گویم اوه، فکر می‌کنم ممکن است مانیتور شما مشکلی داشته باشد، بنابراین از

use the word monitor I know what that is that's  that's like the term for the you know the physical  

کلمه مانیتور استفاده می‌کنم. من می‌دانم که آن چیست که مانند اصطلاحی است برای شما می‌دانید که

box the screen uh but the grandmother is like uh  I don't know what a monitor is you what what are  

کادر فیزیکی   صفحه نمایش اوه، اما مادربزرگ شبیه اوه نمی‌دانم مانیتور چیست، شما چه هستید

you referring to and maybe she doesn't understand  so I have to what's the next best option I have to  

شما به آن اشاره می کنید و شاید او متوجه نشود بنابراین من باید بهترین گزینه بعدی را

explain that in a different way I might say oh the  monitor it's like the screen like your television  

توضیح دهم که به روش دیگری می توانم بگویم آه مانیتور مانند صفحه نمایش تلویزیون شماست

and so here I'm explaining something in a  different way but I'm still talking about  

و بنابراین اینجا چیزی را توضیح می دهم به روشی متفاوت، اما من همچنان در مورد

that same thing so that's my next best option all  right I don't know exactly what the problem is  

همان موضوع صحبت می‌کنم، بنابراین این بهترین گزینه بعدی من است، درست است، دقیقاً نمی‌دانم مشکل چیست،

about like the phone call but typically in general  it's more your ability just to communicate about  

مانند تماس تلفنی، اما معمولاً به طور کلی این مشکل است. بیشتر توانایی شما برای برقراری ارتباط در مورد

particular things rather than the like the medium  like if I'm typing an email or I'm on the phone or  

چیزهای خاص به جای رسانه های مشابه مانند اگر من در حال تایپ ایمیل هستم یا تلفن هستم یا در حال

I'm talking in an actual conversation with someone  all of those things are really still my ability to  

صحبت کردن در یک مکالمه واقعی با شخصی هستم. همه این چیزها هنوز توانایی من هستند. برای

use the next best thing okay so uh whatever you're  trying to talk about uh you need to pay attention  

استفاده از بهترین چیز بعدی بسیار خوب است، بنابراین هر چیزی که می‌خواهید درباره آن صحبت کنید، باید

to the the information or the cues you're getting  from other people so if they don't understand you  

به اطلاعات یا نشانه‌هایی که از دیگران دریافت می‌کنید توجه کنید، بنابراین اگر آنها شما را نمی فهمم

and you need to explain things in different ways  just like me uh if I'm explaining something and  

و شما باید چیزها را به روش های مختلف توضیح دهید درست مثل من، اگر من چیزی را توضیح می دهم و   به

it seems like people don't get it then maybe I  have to explain things in a different way I have  

نظر می رسد که مردم آن را نمی فهمند، شاید مجبور باشم چیزها را به روش دیگری توضیح دهم   تا

to find the next best way to exp express myself  and and say what I'm trying to say all right uh  

بهترین راه بعدی برای بیان خودم و و گفتن چیزی که می‌خواهم بگویم، خب،

let's see Jose says hello from New York uh okay I  got that one already and okay Mina says now I see  

بیایید ببینیم خوزه از نیویورک سلام می‌گوید، اوه، اوکی من آن را قبلاً دریافت کردم و خوب، مینا اکنون می‌گوید من می‌بینم

your point thank you glad to hear it all right  I know what you mean says Annette and Bri says  

نظرت را می‌بینم، از شنیدن همه چیز خوشحالم. می‌دانم منظورت چیست می‌گوید آنت و بری می‌گوید

Drew would you say some people are born with a  gift for languages well um I don't know I mean  

آیا شما می‌گویید که برخی از مردم با استعداد زبان به دنیا می‌آیند، خب، نمی‌دانم منظورم این است

I I wouldn't say I wouldn't say anybody's really  born with a gift for languages because I've never  

نمی‌توانم بگویم که نگو که واقعاً کسی با استعداد زبان به دنیا آمده است، زیرا من هرگز

heard a baby speak but I I understand what you're  saying I'm I'm being a little a little bit silly  

نشنیده ام که کودکی صحبت کند، اما می فهمم که شما چه می گویید. کمی احمقانه

but let let's let's try to explain this uh as a  it because it's sometimes an excuse for people  

اما اجازه دهید سعی کنیم این را به عنوان یک  توضیح دهیم زیرا گاهی اوقات بهانه ای است برای افرادی

who are unable to get fluent for I don't know  whatever like or they've been trying to learn  

که نمی توانند به هر چیزی مسلط شوند یا

languages for a long time uh and they don't so for  me uh as I struggled for 15 years to try to learn  

مدت زیادی است که سعی می کنند زبان ها را یاد بگیرند. آنها برای من اینطور نیستند، چرا که من 15 سال تلاش کردم تا

different languages I thought well gee maybe  I'm just stupid or I don't have you know like  

زبان های مختلف را یاد بگیرم، فکر می کردم خوب، شاید من فقط احمق یا من نمی دانم مانند

a gift for languages or whatever but try to think  about when people say someone has a real gift for  

هدیه ای برای زبان ها یا هر چیز دیگری، اما سعی کنید به این فکر کنید که وقتی مردم می گویند کسی یک هدیه واقعی برای

language it's typically people who are really  good speakers within their native language so  

زبان دارد، این معمولاً افرادی هستند که واقعاً به زبان مادری خود صحبت می کنند، بنابراین

let's say if we're going to just kind of rank  I like I mentioned you know talking about this  

بیایید بگوییم اگر ما داریم به نوعی رتبه‌بندی می‌شود دوست دارم اشاره کردم که می‌دانید در مورد این

video for measuring your ability to speak like  regular just average Everyday People speaking in  

ویدیو صحبت می‌کنید برای سنجش توانایی شما در صحبت کردن مانند معمولی معمولی افراد عادی که به

their native language if we just have like zero  to I don't know 50 this is not very scientific  

زبان مادری خود صحبت می‌کنند، اگر فقط داشته باشیم مانند صفر تا نمی دانم 50 این خیلی علمی نیست

but hopefully you get the idea um so we start out  as a baby not knowing anything about the language  

اما امیدوارم که شما این ایده را دریافت کرده باشید، بنابراین ما شروع می کنیم به عنوان یک کودک که چیزی در مورد زبان نمی داند

and you know over time like you spend a few years  as a native speaker just getting lots of examples  

و شما به مرور زمان می دانید که مثل اینکه چند سالی را به عنوان یک زبان مادری صرف کرده اید. با دریافت مثال‌های فراوان

from different natives you will learn more and  more uh and as an adult you're this is just you  

از بومیان مختلف، بیشتر و  بیشتر یاد خواهید گرفت، اوه و به عنوان یک بزرگسال، شما فقط همین هستید

know everyday average people talking in their  native language um this is the just perfectly  

می‌دانید که مردم عادی روزمره به زبان مادری خود صحبت می‌کنند. در

fine use of the language now I would say like  when when people talk about having a real gift  

حال حاضر به خوبی از زبان استفاده می کنم، من می گویم وقتی مردم در مورد داشتن یک هدیه واقعی

for languages I would talk about a person who's  like you know level 100 over here uh but with  

برای زبان ها صحبت می کنند، من در مورد شخصی صحبت می کنم که مثل شما سطح 100 را اینجا می دانید، اما با

within their native language so there there's kind  of like the the gift for different languages like  

زبان مادری خود، بنابراین چیزی شبیه به هدیه ای برای زبان های مختلف مانند

maybe you spend a lot of time learning various  other languages but it's really difficult to  

شاید شما زمان زیادی را صرف یادگیری زبان های مختلف می کنید، اما واقعاً سخت است

become a really good speaker in many different  languages most people like even even polyglots  

تبدیل به یک سخنران واقعاً خوب در بسیاری از زبان های مختلف  شوید که بیشتر مردم حتی دوست دارند حتی چند زبانه‌ها

like I I mean I've not spent a lot of time with  people who speak different languages but the basic  

مثل من منظورم این است که من زمان زیادی را با افرادی که به زبان‌های مختلف صحبت می‌کنند سپری نکرده‌ام، اما

idea about how much time you can spend on things  typically you will have like let's say you have a  

ایده اولیه درباره اینکه چقدر می‌توانید برای چیزهایی صرف کنید معمولاً دارید، مثلاً فرض کنید یک

native language the one you were born within you  know you're speaking that one and let's say let's  

زبان مادری دارید که در آن متولد شده‌اید. شما می‌دانید که دارید با آن یکی صحبت می‌کنید و فرض کنید بیایید

say there's like a polyglot with I don't know  they know five or six different languages now  

بگوییم مثل یک چند زبانی است با من نمی‌دانم که اکنون پنج یا شش زبان مختلف را می‌دانند.

probably uh a lot of them it's going to look like  a it's not going to look like this where they're  

احتمالاً اوه بسیاری از آن‌ها به نظر می‌رسند  و این‌گونه به نظر نمی‌رسند، جایی که

all at the same level you're going to have more  of like a power curve uh where you've got the  

همه در همان سطحی هستند که شما بیشتر شبیه به یک منحنی قدرت خواهید بود، جایی که

the native language over here and then you got  the next best one and then something like that  

در اینجا زبان مادری را دارید و سپس شما بهترین زبان بعدی را دریافت می‌کنید و بعد چیزی شبیه به آن را دریافت می‌کنید،

so when they say like I know five different  languages it's really more like this where you  

بنابراین وقتی می‌گویند که من پنج زبان مختلف را می‌دانم، واقعاً بیشتر شبیه این است که شما

got like the native language they're really good  at that one another language here and then this  

مانند زبان مادری خود را دریافت کرده‌اید، آنها واقعاً در آن زبان در اینجا خیلی خوب هستند. سپس این

one because most people you can't really spend  a lot of time even if you only spend your time  

یکی چون اکثر افرادی که شما واقعاً نمی‌توانید زمان زیادی را صرف کنید، حتی اگر فقط وقت خود را صرف

learning different languages um you're still not  going to get the same level at all of them it's  

یادگیری زبان‌های مختلف کنید، اما باز هم سطح یکسانی در همه آنها به دست نمی‌آید،

just really difficult to do because you don't  have enough time to do that now there might  

انجام آن واقعاً دشوار است زیرا شما اکنون وقت کافی برای انجام آن ندارم، ممکن است

be some people who are like perfectly awesome at  all these different languages maybe but I mean I  

افرادی وجود داشته باشند که در همه این زبان‌های مختلف کاملاً عالی باشند، اما منظورم این است که

would imagine some people are they're just good at  speaking about some things in some languages and  

تصور می‌کنم برخی افراد فقط در این کار خوب هستند. صحبت کردن در مورد بعضی چیزها به بعضی از زبان ها و

not in others so like in my case I speak English  and Japanese and I know a little bit of French and  

نه به زبان های دیگر، مانند مورد من، من انگلیسی و ژاپنی صحبت می کنم و کمی فرانسوی و

Spanish so I would not say I'm a polyglot mine  is like this like English up here Japanese and  

اسپانیایی می دانم، بنابراین نمی گویم من چند زبانی هستم. و

like French and Spanish are down there you know  like I could probably U understand some things  

مثل اینکه فرانسوی و اسپانیایی اینجا هستند، می‌دانید مثل اینکه من احتمالاً می‌توانم بعضی چیزها را بفهمم

and and and follow people like I would have a low  level of awareness for some things in Spanish or  

و و و افرادی را دنبال کنم، مثل اینکه سطح آگاهی کمی از برخی چیزها به زبان اسپانیایی یا

French uh but I would not be able to communicate  fluently so I wouldn't say like if if if you just  

فرانسوی دارم، اما نمی‌توانم برای برقراری ارتباط روان، بنابراین نمی‌گویم اگر شما فقط

even talking about people who are good speakers in  their native language um I would not like I would  

درباره افرادی صحبت می‌کنید که به زبان مادری خود صحبت می‌کنند، نمی‌خواهم

say o that person's like he's just like a really  good speaker or she's a really good speaker uh  

بگویم که آن شخص مانند یک سخنران واقعاً خوب است یا واقعاً سخنران خوبی است اوه

but that that can be applied to people who speak  their own language very well and typically like  

اما این را می توان برای افرادی که به زبان خودشان خیلی خوب صحبت می کنند و معمولاً دوست دارند

they have this ability of just being able  to find the next best thing I've given this  

این توانایی را دارند که می توانند بهترین چیز بعدی را پیدا کنند، اعمال شود. من

example before of there's a a sports uh a sports  commentator in America his name is Stephen A Smith  

قبلاً این مثال را آورده‌ام که یک مفسر ورزشی در آمریکا وجود دارد که نامش استفان اسمیت است

and uh sometimes I'll watch his shows but I can  tell like because I'm very good at spotting this  

و گاهی اوقات من برنامه‌های او را تماشا می‌کنم اما می‌توانم بگویم دوست دارم زیرا در تشخیص این موضوع

in other people I can tell like when he was saying  one thing but then switched to something else or  

در افراد دیگر بسیار خوب هستم. می‌تواند بگوید زمانی که یک چیز می‌گفت اما بعد به چیز دیگری تغییر می‌کرد یا

like talking about whatever like he's able  to move very quickly like that but you can  

مثل اینکه در مورد هر چیزی صحبت می‌کرد مثل اینکه می‌تواند خیلی سریع مثل آن حرکت کند، اما می‌توانید

see how he does that the ability to continue  speaking so some people are really good with  

ببینید که چگونه این توانایی را انجام می‌دهد. به صحبت کردن ادامه دهید تا برخی از افراد واقعاً با آن خوب باشند،

that but most of the time that just comes from  getting a wide range of examples that show you  

اما بیشتر اوقات این فقط از گرفتن طیف وسیعی از مثال‌ها ناشی می‌شود که به شما نشان می‌دهند

how different ways of of speaking might work so  you you see like not just your parents but you  

روش‌های مختلف صحبت کردن چگونه ممکن است کار کنند، به طوری که شما نه فقط والدینتان، بلکه

see lots of different people and you see different  environments and the more uh wide range of things  

بسیاری از موارد را می‌بینید. افراد مختلف و شما محیط‌های مختلف را می‌بینید و هر چه طیف وسیع‌تری از چیزها را

you get uh that's much more preparing you for  real communication and this ability to to to  

دریافت کنید، این شما را برای برقراری ارتباط واقعی و این توانایی برای به‌هم‌تنیدن

weave things together uh without thinking about  it so a lot of students have a difficulty doing  

چیزها بدون فکر کردن به هم آماده می‌کند. بنابراین بسیاری از دانش‌آموزان در انجام این کار مشکل دارند،

this because they only learn with one teacher so  they learn one way to express something from one  

زیرا آنها فقط با یک معلم یاد می‌گیرند، بنابراین یک روش برای بیان چیزی از یک معلم یاد می‌گیرند،

teacher they hear one clear voice and then they  go into the real world and wonder why don't I  

یک صدای واضح می‌شنوند و سپس به دنیای واقعی می‌روند و تعجب می‌کنند که چرا من نمی‌فهمم.

understand natives like I understand my teacher  or everybody's speaking differently it's a whole  

بومی‌هایی مثل من معلمم را می‌فهمم یا هر کسی متفاوت صحبت می‌کند، این

different way of speaking but natives they often  spend more time listening to different kinds of  

روش کاملاً متفاوت است، اما بومی‌ها اغلب وقت بیشتری را صرف گوش دادن به انواع مختلف می‌کنند،

natives so not just listening to Native like an  English class or something um you would you would  

بنابراین نه فقط به زبان بومی گوش می‌کنند. مثلاً یک کلاس انگلیسی یا چیزی که دوست دارید

spend more time um like seeing a wide range  of things and so me like uh like I might be  

زمان بیشتری را صرف دیدن طیف وسیعی از چیزها کنید و بنابراین من دوست دارم

interested in in listening to I don't know like  let's say a Shakespeare play but then I'll listen  

علاقه مند به گوش دادن به آن باشم. نمی دانم مثلاً یک نمایشنامه شکسپیر را

to some rap music or something like that and so  it's more the variety of these things that give  

به موسیقی رپ یا چیزی شبیه به آن گوش خواهم داد و بنابراین تنوع این چیزها بیشتر به

you uh different ways of communication because  you think oh like it's possible to do this like  

شما راه‌های ارتباطی متفاوتی می‌دهد، زیرا فکر می‌کنید که این کار ممکن است مانند

maybe I had not thought about expressing myself  this way but here's another way to do it so uh  

شاید به این فکر نکرده بودم که خودم را به این طریق بیان کنم، اما این راه دیگری برای انجام آن وجود دارد، بنابراین

I don't I don't know if there is a specific gift  for languages person but for most people they're  

نمی دانم آیا هدیه خاصی برای افراد زبان وجود دارد یا خیر، اما برای بیشتر مردم، آنها

really trying to get to this level over here which  is just every day being able to speak fluently all  

واقعاً در تلاش هستند تا به آن برسند. این سطح اینجاست که هر روز می‌توان روان صحبت کرد

right I wouldn't call this a gift with languages  I would call this just being human basically  

درست است، نمی‌توانم آن را یک هدیه با زبان‌ها بنامم من این را فقط انسان بودن می‌نامم.

everybody does this anyway the only reason people  have struggling or have struggles with doing this  

دلیل اینکه مردم در یادگیری زبان دوم با انجام این کار مشکل دارند یا مشکل دارند

in learning a second language is because they  don't they don't learn a a second language the way  

این است که آنها زبان دوم را به روشی که

they learn their first language that's the main  difference so it looks like when you meet someone  

زبان اول خود را یاد می‌گیرند یاد نمی‌گیرند، این تفاوت اصلی است، بنابراین به نظر می‌رسد وقتی با شخص

else who speaks more than one language especially  if they learned it as an adult not like they live  

دیگری ملاقات می‌کنید. به بیش از یک زبان صحبت می کند، به خصوص اگر آن را در بزرگسالی یاد گرفته باشند، نه اینکه

in a country where they have to speak French and  English and Spanish or whatever ever but I'm I'm  

در کشوری زندگی می کنند که مجبورند فرانسوی، انگلیسی و اسپانیایی یا هر چیز دیگری صحبت کنند، اما من هستم.

talking about an adult that learned a language in  a different place uh it looks like a miraculous  

صحبت کردن در مورد بزرگسالی که زبانی را در مکانی دیگر یاد گرفته است، به نظر یک چیز اسرارآمیز شگفت انگیز به نظر می رسد،

amazing mysterious thing but um assuming they  got fluent it's probably just because they've  

اما اگر فرض کنیم که آنها مسلط هستند، احتمالاً فقط به این دلیل است که آنها

seen lots of examples of people speaking and  they understood how to do it from that so that  

نمونه های زیادی از صحبت کردن افراد را دیده اند و فهمیده اند که چگونه این کار را انجام دهند. به طوری که

would be the fastest way that I've seen how to  do that but uh it doesn't look like a mysterious  

سریع‌ترین راهی است که من دیده‌ام که چگونه این کار را انجام دهم، اما اوه،

thing to me anymore it used to when I was younger  and I thought wow it's impossible why am I not  

دیگر برای من چیز مرموزی به نظر نمی‌رسد. من جوانتر بودم و فکر می‌کردم وای غیرممکن است چرا به

getting fluent there's some people wow it's like  they seem really able to learn lots of different  

مسلط نمی‌شوم، برخی افراد وای مثل این است که آنها واقعاً قادر به یادگیری

languages and and if you if you really talk to  those people you would probably see them spending  

زبان‌های مختلف هستند و اگر واقعاً با آن افراد صحبت می‌کنید، احتمالاً می‌بینید که آنها

time just getting lots of um like it's input  not just comprehensible input but making sure  

فقط وقت خود را صرف می‌کنند. دریافت مقدار زیادی از اطلاعات ورودی مانند ورودی آن، نه فقط ورودی قابل درک

it eliminates any doubt they have okay so we don't  just listen to lots of random stuff we want to be  

به چیزهای تصادفی زیادی گوش دهید که می‌خواهیم

focused about it and make sure we eliminate any  doubts so we want to get lots of variety and make  

روی آن تمرکز کنیم و مطمئن شویم که هر شک و شبهه‌ای را از بین می‌بریم، بنابراین می‌خواهیم تنوع زیادی داشته باشیم و

sure we eliminate the doubt we have about speaking  all right uh let's see so most people again just  

مطمئن شویم شکی را که در مورد صحبت کردن داریم برطرف می‌کنیم.

to give you a simple answer to that you don't  need to become this like a worldclass speaker  

یک پاسخ ساده به شما بدهم که نیازی نیست مثل یک سخنران درجه یک جهانی شوید

or whatever like I'm not a world class speaker I'm  just I'm just a regular guy speaking in the same  

یا هر چیزی مثل اینکه من یک سخنران در کلاس جهانی نیستم، فقط من فقط یک سخنران معمولی هستم مردی که به همان روشی صحبت می‌کند که

way most people I would just have conversations  with all right so most people are really just  

بیشتر مردم من فقط با آنها صحبت می‌کنم، بنابراین بیشتر مردم واقعاً

trying to get to that level in English or whatever  the language is you're studying so you don't need  

سعی می‌کنند به آن سطح در انگلیسی یا هر زبانی که می‌خوانید برسند، بنابراین نیازی

to have a gift for that the only gift is like  just the gift of all this content that's freely  

به داشتن هدیه ندارید. که تنها هدیه مانند هدیه همه این محتواست که به‌طور رایگان

available uh so like we make it much easier and  fluent for life but it's certainly possible for  

در دسترس است، بنابراین ما آن را برای زندگی بسیار آسان‌تر و روان‌تر می‌کنیم، اما مطمئناً این امکان برای

you to do Orlando says why understand English  spoken at a natural pace become hard sometimes  

شما وجود دارد که انجام دهید اورلاندو می‌گوید چرا فهمیدن زبان انگلیسی که با سرعت طبیعی صحبت می‌شود گاهی سخت می‌شود،

um well it's just because it's a different English  that you're not used to that's it so if you want  

فقط به این دلیل است که انگلیسی متفاوت است و شما به آن عادت ندارید، پس اگر می‌خواهید

to become used to doing something like if I  go into a barber shop the first time I go in  

به انجام کاری عادت کنید که اولین بار به آرایشگاه بروم. من وارد

there and try to cut somebody's hair and I don't  know anything about it I'm probably not going to  

آنجا می‌شوم و سعی می‌کنم موهای کسی را کوتاه کنم و چیزی در مورد آن نمی‌دانم، احتمالاً

be very good but if I see lots of people cutting  hair and I talk to people and I get some tips or  

خیلی خوب نخواهم بود، اما اگر ببینم افراد زیادی موهایشان را کوتاه می‌کنند. و من با مردم صحبت می‌کنم و نکاتی یا

some education about that I'm going to get better  at doing that so the more you spend the more time  

آموزش‌هایی در مورد اینکه در انجام این کار بهتر می‌شوم، دریافت می‌کنم، بنابراین هر چه بیشتر زمان بیشتری را

you spend uh listening to native speakers so right  now like listening to me this kind of explanation  

صرف گوش دادن به سخنرانان بومی کنید، بنابراین در حال حاضر دوست دارید به این نوع صحبت‌های من گوش دهید. توضیح

is much better for uh understanding how to learn  and the ways like specific tips about what you  

برای درک نحوه یادگیری و راه‌هایی مانند نکات خاصی در مورد مواردی که

might want to focus on so that's like this kind  of video so what we do influence for life is  

ممکن است بخواهید روی آن تمرکز کنید، بسیار بهتر است، بنابراین مانند این ویدیو است، بنابراین آنچه ما برای زندگی انجام می‌دهیم تأثیر می‌گذارد

there are some of these kinds of videos but others  where it's more focused on helping you understand  

برخی از این موارد وجود دارد. انواع ویدیوها، اما در موارد دیگر، بیشتر روی کمک به درک

particular things about the language like grammar  or vocabulary and then you see natives actually  

چیزهای خاص در مورد زبان، مانند گرامر یا واژگان متمرکز است و سپس افراد بومی را می‌بینید که در واقع از آن

using the language so you need to have all of  these pieces and whether you're in the program or  

زبان استفاده می‌کنند، بنابراین باید همه این قطعات را داشته باشید و اینکه آیا در برنامه هستید یا

you're not like you're just trying to do this by  yourself it's certainly possible to do but people  

اینطور نیست که بخواهید خودتان این کار را انجام دهید، مطمئناً این کار ممکن است، اما افرادی

who only spend their time watching English lesson  videos like this their English ability is going to  

که فقط وقت خود را صرف تماشای ویدیوهای درس انگلیسی می‌کنند، توانایی زبان انگلیسی آن‌ها را دارند.

be much worse than people who get like the English  lesson but also get lots of exposure to natives  

خیلی بدتر از افرادی باشم که درس انگلیسی را دوست دارند، اما با بومی‌هایی که

talking about particular things okay so I've  talked about this uh before this is like one of  

در مورد چیزهای خاص صحبت می‌کنند بسیار در معرض دید قرار می‌گیرند، خوب است، بنابراین من قبل از آن در مورد این موضوع صحبت کرده‌ام که مانند یکی از

the uh sections of my book uh as well uh but I use  a uh just an example of a rainbow it's not going  

بخش‌های اوه کتاب من باشد، اوه و اوه اما من از یک نمونه رنگین کمان استفاده می‌کنم که

to be a very good rainbow with just one color but  you can imagine this so usually what non-natives  

رنگین کمان خیلی خوبی با یک رنگ نخواهد بود، اما شما می‌توانید این را تصور کنید، بنابراین معمولاً افراد غیربومی

are doing they will only study like one color of  the rainbow like they only get slow clear English  

دارند این کار را انجام می دهند، آنها فقط مانند یک رنگ  رنگین کمان مطالعه می کنند، مثل اینکه آنها فقط زبان انگلیسی آهسته و واضح را دریافت می کنند

instead of hearing all of the whole like spectrum  of the language all the different colors and  

به جای شنیدن کل طیف مشابه زبان، همه رنگ ها و

shades that you get in real life so you get faster  speech and people who use slang or idioms or movie  

سایه های متفاوتی را که در زندگی واقعی دریافت می کنید، بنابراین سریعتر می شوید. گفتار و افرادی که از اصطلاحات عامیانه یا اصطلاحات یا

references or whatever so all of that is what you  find in real life but in a language classroom it's  

ارجاعات فیلم یا هر چیز دیگری استفاده می کنند، همه اینها همان چیزی است که در زندگی واقعی پیدا می کنید، اما در کلاس زبان

typically just this one little bit so it's much  more difficult for people to go from a classroom  

معمولاً این یک کمی است، بنابراین رفتن از یک کلاس درس به دنیای واقعی برای افراد بسیار سخت تر است،

into the real world because it's more overwhelming  for them they're just not used to that they they  

زیرا برای آنها سخت تر است، آنها عادت

aren't getting all of those examples so when you  learn whether you're learning with a teacher like  

ندارند که همه این مثال ها را دریافت کنند، بنابراین وقتی یاد می گیرید که آیا شما با معلمی مانند

someone who can help you learn like me or you're  doing this on your own you need to get examples  

کسی که می‌تواند به شما کمک کند یاد بگیرید یا خودتان این کار را انجام می‌دهید، یاد می‌گیرید، باید نمونه‌هایی

of all of this speech so some polite speakers  some impolite or some very casual speakers  

از همه این سخنرانی‌ها را دریافت کنید، بنابراین برخی از سخنرانان مؤدب. بی ادب یا برخی از سخنرانان بسیار معمولی   بلندگوهای

faster speakers slower speakers uh different  accents and dialects like people from the UK or  

سریع تر سخنرانان آهسته تر، لهجه ها و گویش های مختلف مانند مردم بریتانیا یا

from Britain or whatever ever like some people ask  me you know should I learn UK English or British  

بریتانیا یا هر چیزی که برخی از مردم از من می پرسند شما می دانید که آیا من انگلیسی انگلیسی یا انگلیسی انگلیسی را یاد بگیرم

English the first thing I say is it depends on  where you live so if you're living in the United  

اولین چیزی که می گویم این است که بستگی به این دارد جایی که شما زندگی می‌کنید، بنابراین اگر در ایالات متحده زندگی می‌کنید،

States it's probably better to learn uh British  English but like influent for life it's important  

احتمالاً بهتر است انگلیسی انگلیسی انگلیسی را یاد بگیرید، اما مانند افراد تأثیرگذار برای زندگی، مهم است

to learn a lot of different or get exposure to a  lot of different people from different countries  

یاد بگیرید بسیار متفاوت است یا در معرض افراد مختلف زیادی از کشورهای مختلف قرار می گیرید

because you will hear those people in real life so  there are people from the United States living in  

زیرا شما آن افراد را در زندگی واقعی خواهید شنید، بنابراین افرادی از ایالات متحده در انگلیس زندگی می کنند

England or Australians living in Canada or  whatever or you'll hear these people on TV  

یا استرالیایی هایی که در کانادا زندگی می کنند یا هر چیز دیگری که این افراد را خواهید شنید. در تلویزیون

uh so anyway uh this does not mean I want to be  clear here this does not mean you should study  

اوه بنابراین به هر حال اوه این به این معنی نیست که من می خواهم در اینجا واضح باشم، این بدان معنا نیست که شما باید کل زبان را مطالعه کنید.

the whole language like oh no I need to know every  word it's more like you just have to get exposure  

قرار گرفتن   در معرض

to a wide range of the real language okay so when  I talk about like one of the the main causes of  

طیف وسیعی از زبان واقعی خوب است، بنابراین وقتی در مورد یکی از دلایل اصلی

Doubt so there are three main causes of doubt that  stop people from speaking uh one of them is that  

تردید صحبت می‌کنم، بنابراین سه دلیل اصلی شک وجود دارد که افراد را از صحبت کردن باز می‌دارد، یکی از آنها این است که

they're just not learning real language so they're  they're not getting exposure to the full uh the  

آن‌ها نیستند. زبان واقعی را یاد می‌گیرند تا در معرض دید کامل قرار نگیرند، اوه

full what do you call it like the full spectrum  or like the the wide range that you would find  

کامل به آنچه شما آن را می‌گویید، مانند طیف کامل یا مانند طیف گسترده‌ای که

in in real communication so yes it's good to get  some kind of video Lesson or something like this  

در واقعی پیدا می‌کنید. برقراری ارتباط پس بله، خوب است که یک نوع درس ویدیویی یا چیزی شبیه به این دریافت کنید،

where there's a teacher to explain things but one  of the reasons we don't offer private lessons for  

جایی که معلمی وجود دارد که چیزها را توضیح دهد، اما یکی از دلایلی که ما دروس خصوصی برای

what we do is because it would still be giving you  a lot of that easier teacher English rather than  

کاری که انجام می‌دهیم ارائه نمی‌دهیم این است که همچنان به شما کمک زیادی می‌کند. این که معلم انگلیسی آسان‌تر به جای

the real exposure you need to lots of natives okay  so I know it seems like o I should get a private  

قرار گرفتن واقعی در معرض تعداد زیادی از افراد بومی است، خوب است، بنابراین می‌دانم که به نظر می‌رسد باید یک معلم خصوصی بگیرم،

teacher but I know people who have spent Years  Learning with private teachers and still have  

اما افرادی را می‌شناسم که سال‌ها را صرف یادگیری کرده‌اند. با معلمان خصوصی و هنوز هم در

lots of trouble speaking and the reason is because  they're not getting exposure to all of the real  

صحبت کردن مشکل زیادی دارند و دلیل آن این است که آنها با تمام زبان واقعی آشنا نمی شوند،

language so if you do that in a systematic way if  you learn efficiently then you really can become  

بنابراین اگر این کار را به روشی سیستماتیک انجام دهید اگر به طور موثر یاد بگیرید، واقعاً می توانید به

a much more fluent speaker much faster uh because  again you're being prepared with lots of examples  

یک سخنران بسیار مسلط تر تبدیل شوید. خیلی سریع‌تر آه، زیرا دوباره با مثال‌های زیادی آماده می‌شوید

from how people really speak uh let's see now  this ISS very insightful would love to see more  

از اینکه مردم واقعا چگونه صحبت می‌کنند، بیایید اکنون ببینیم این ایستگاه فضایی بسیار روشنگر دوست دارد بیشتر ببیند

of these live streams well we've got a bunch of  them so you can you can watch these live streams  

از این پخش‌های زنده خوب، ما تعداد زیادی از آن‌ها را داریم، بنابراین می‌توانید این پخش‌های زنده را

for days we've got lots and lots of content on the  channel so enjoy Rocky says I'm not a talkative  

برای روزها تماشا کنید، ما محتوای زیادی در کانال داریم، بنابراین لذت ببرید راکی ​​می‌گوید من آدم پرحرفی نیستم.

person I run out of topics to talk about or cannot  extend a conversation in my mother language does  

موضوعاتی که می توان درباره آنها صحبت کرد یا نمی توان مکالمه را به زبان مادری من گسترش داد، روی

that affect the fluency of another language not  necessarily I mean you could be a good speaker in  

تسلط زبان دیگر تأثیر می گذارد نه لزوماً منظورم این است که شما می توانید به یک زبان سخنور خوبی باشید

one language and not a good speaker of another or  maybe you even adopt a different personality maybe  

و نه خوب. گوینده دیگری یا شاید شما حتی شخصیت متفاوتی داشته باشید، شاید

some people like they speak German and they kind  of act one way they speak I don't know a different  

برخی افراد دوست دارند آلمانی صحبت کنند و به نوعی رفتار می کنند که صحبت می کنند، من زبان دیگری بلد نیستم

language and they speak differently so I don't  know it just depends on what your goals are but  

و متفاوت صحبت می کنند، بنابراین من نمی دانم این بستگی به این دارد که چه چیزی اهداف شما هستند اما

I don't know why you would why you would want to  be not talkative in your native language but be  

نمی دانم چرا می خواهید به زبان مادری خود پرحرف نباشید، بلکه

talkative in a different language so I it's more  about your goal I don't know uh what specifically  

به زبان دیگری صحبت کنید، بنابراین من بیشتر به هدف شما مربوط می شود. به طور خاص

uh if you have an issue with that or whatever so  it's not like talkative or not is a good or bad  

آه اگر مشکلی با آن دارید یا هر چیز دیگری دارید، این موضوع خوب یا بد است،

thing it's just if I'm not talkative in Italian  and that's my native language anguage but I want  

فقط اگر من به زبان ایتالیایی صحبت نمی‌کنم و این زبان مادری من است، اما می‌خواهم

to learn French and I want to be talkative in  that language I don't know why I would like do  

فرانسوی یاد بگیرم و می‌خواهم به آن زبان پرحرف باشید نمی‌دانم چرا دوست دارم

one and not the other but uh again your ability to  use a language when you speak is not really from  

یکی را انجام دهم و دیگری را انجام ندهم، اما باز هم توانایی شما برای استفاده از زبان وقتی صحبت می‌کنید واقعاً از

you speaking a lot it's from you getting lots of  examples so you don't have to speak a lot to get  

شما نیست. زیاد صحبت کردن از شماست که مثال‌های زیادی می‌گیرید، بنابراین مجبور نیستید زیاد صحبت کنید تا

fluent uh in my previous video I think it's the  previous video uh the strangest fluency secret uh  

در ویدیوی قبلی من مسلط شوید، فکر می‌کنم این ویدیوی قبلی است، عجیب‌ترین راز تسلط، آه..

I talk about there basically two paths to becoming  fluent so one is forcing yourself to speak before  

من در مورد دو راه برای مسلط شدن صحبت می‌کنم. بنابراین یکی این است که خودتان را مجبور کنید قبل از اینکه

you feel comfortable and the other is just  eliminating doubt so if you see lots of examples  

احساس راحتی کنید صحبت کنید و دیگری فقط شک را از بین می برد، بنابراین اگر نمونه های زیادی

of how people speaking you will see like other  people like right now you could you could kind of  

از نحوه صحبت کردن افراد ببینید، خواهید دید. ببینید مثل سایر افراد مثل همین الان شما می‌توانید به نوعی

describe me as being talkative kind of I mean not  really but I mean I'm here like the the purpose  

من را به‌عنوان آدم پرحرفی توصیف کنید، یعنی واقعاً نه، اما منظورم این است که من اینجا هستم، مثل اینکه هدف

of the video is just to give you lots of exposure  to me uh speaking so you can see examples of how  

ویدیو فقط این است که شما را در معرض دید من قرار دهید. بنابراین می‌توانید نمونه‌هایی را ببینید که چگونه

I talk about things um but uh you don't need to be  talkative to become good at speaking a language so  

من در مورد چیزهایی صحبت می‌کنم، اما اوه شما نیازی ندارید پرحرف باشید تا در صحبت کردن به یک زبان خوب شوید، بنابراین

as an example uh I don't spend much time speaking  Japanese in my day so like in in 24 hours most of  

به عنوان مثال، اوه من زمان زیادی را صرف نمی‌کنم صحبت کردن ژاپنی در روزگار من، به طوری که در 24 ساعت بیشتر

that time is not me speaking I might speak for  like five minutes or maybe an hour at most like  

آن زمان صحبت کردن من نیست، ممکن است پنج دقیقه یا حداکثر یک ساعت صحبت کنم

I don't know a couple days ago I went with some  friends of mine and I was spending the day with  

نمی دانم چند روز پیش با برخی از دوستانم رفتم و من روز را با آنها می گذراندم

them and I did a lot of speaking in that time um  but most of my time is not that it's really just  

و در آن زمان صحبت های زیادی انجام دادم، اما بیشتر وقتم این نیست که واقعاً فقط

getting examples of how other people speak so that  that's the that's the secret there uh without you  

نمونه هایی از نحوه صحبت دیگران را دریافت کنم، به طوری که  این راز آنجاست آه بدون شما

know even if you you don't have anyone to practice  speaking with the more examples you get of other  

بدانید حتی اگر کسی را ندارید که صحبت کردن را تمرین کنید با مثال های بیشتری از

people speaking that's what's going to eliminate  the doubt so when you do speak even if you don't  

صحبت کردن افراد دیگر  این چیزی است که شک را از بین می برد پس وقتی صحبت می کنید حتی اگر

speak much even if you're not very talkative  you will feel much more confident about speaking  

زیاد صحبت نکنید حتی اگر خیلی پرحرف نباشید، در مورد صحبت کردن احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

uh Stephen A Smith is a great pun yeah he he's  he's an interesting guy to listen to but he he's  

استفن اسمیت جناس خوبی است، بله، او پسر جالبی برای گوش دادن است. اما او

a perfect example of this like you can see when  he might like incorrectly say something or he'll  

نمونه‌ای عالی برای این است، مثلاً می‌توانید ببینید وقتی ممکن است دوست داشته باشد چیزی را اشتباه بگوید یا

even start a sentence and say something else and  and express it in a different way but you can you  

حتی یک جمله را شروع کند و چیز دیگری بگوید و آن را به روش دیگری بیان کند، اما می‌توانید

can catch it if if you're if you're good at paying  attention for those uh brilliantly explained Drew  

آن را   می‌توانید درک کنید اگر اگر در توجه کردن به مواردی که به خوبی توضیح داده شده خوب هستید، درو

says Bridget you would say brilliantly explained  but glad to hear it uh malaz I have a question  

می‌گوید بریجیت شما می‌گویید که به خوبی توضیح داده شده است، اما خوشحالم که آن را می‌شنوم آه مالاس من یک سوال

uh to the t is the same as like t uh this is what  chat GPT said you mean like like doing something  

uh به t است مانند t uh این همان چیزی است که چت GPT گفت منظور شما از انجام کاری

to the T like like to the to the letter or  making sure you do it perfectly um I don't  

به T است مانند به حرف یا مطمئن شدن از انجام آن کاملاً اوم من

know the history of that actually that's kind of  surprising though I don't know if that's the or  

تاریخچه این واقعاً به نوعی شگفت‌انگیز است، اگرچه نمی‌دانم آیا این است

of that or not uh and chat GPT can be incorrect  sometimes so and this is another reason I tell  

یا نه، و GPT گپ گاهی اوقات می‌تواند نادرست باشد، بنابراین و این دلیل دیگری است که من به

people to get lots of examples of things because  if you only listen to chat gbt or only listen to  

مردم بگویید نمونه‌های زیادی از چیزها را دریافت کنند، زیرا اگر فقط به چت gbt گوش دهید یا فقط به

your teacher then you might get some incorrect  examples or answers or whatever so I would search  

معلم خود گوش دهید، ممکن است نمونه‌ها یا پاسخ‌های نادرست یا هر چیز دیگری دریافت کنید، بنابراین من در Google جستجو می‌کنم

Google or look for some other examples to see  what that is because I I actually don't know I  

یا به دنبال نمونه‌های دیگر می‌گردم تا ببینم آن چیست. چون من در واقع نمی‌دانم

mean I know how to use the Expression like he did  something to the T or whatever but or like to a t  

منظورم این است که می‌دانم چگونه از عبارت استفاده کنم، مثل اینکه او کاری به T یا هر چیز دیگری انجام داد، اما یا دوست داشت با یک t

uh but I've never heard like the golf tea I don't  I don't I don't know if that's the example uh from  

uh اما من هرگز مانند چای گلف شنیده‌ام، نمی‌دانم، نمی‌دانم این مثال از

that or not but I would get some more examples  and and see what that is uh let's see Orlando says  

آن است یا نه، اما نمونه‌های بیشتری را می‌گیرم و ببینم آن چیست، بیایید ببینیم اورلاندو می‌گوید

thank you teacher for sharing us those advices uh  to become more fluent in speaking English uh it's  

معلم بابت اشتراک‌گذاری متشکرم این توصیه‌ها برای ما تسلط بیشتر در صحبت کردن به زبان انگلیسی است،

my pleasure remember we say advice advice is  not countable so we don't say advises if you  

خوشحالم که به یاد داشته باشید می‌گوییم توصیه‌های مشاوره قابل شمارش نیستند، بنابراین اگر می‌خواهید توصیه نمی‌کنیم.

want to talk about different things you can say  pieces of advice so different pieces of advice  

برای صحبت در مورد چیزهای مختلف، می‌توانید نصیحت‌هایی بگویید، بنابراین توصیه‌های متفاوتی را می‌گویید.

uh what's the time in there you mean over here  like where I am let's see what is the time it  

اوه، منظورتان اینجا چقدر است، مثلاً جایی که من هستم، بیایید ببینیم ساعت

is uh 10:45 A.M uh and Sammy is asking what is  my native language this is my native language  

10:45 صبح چقدر است و سامی می‌پرسد چقدر است. زبان مادری من این زبان مادری من است

it is English uh and it's really only my native  language because I learned from lots of different  

این زبان انگلیسی است و واقعاً فقط زبان مادری من است زیرا از

examples of people speaking English I spent much  more time getting English examples than getting  

نمونه‌های مختلفی از افرادی که انگلیسی صحبت می‌کردم یاد گرفتم زمان بسیار بیشتری برای گرفتن مثال‌های انگلیسی نسبت به

Japanese examples and so that's why my English  is better than my Japanese but over time I will  

نمونه‌های ژاپنی است و به همین دلیل است که انگلیسی من بهتر از ژاپنی‌ام است، اما با گذشت زمان

continue to get more Japanese examples and my  Japanese is getting uh getting much better so  

همچنان نمونه‌های ژاپنی بیشتری به دست می‌آورم و ژاپنی‌ام بسیار بهتر می‌شود، بنابراین

uh that's what I recommend other people do instead  of me uh trying to spend a lot of time talking I  

این چیزی است که به دیگران توصیه می‌کنم. به‌جای اینکه سعی کنم زمان زیادی را صرف صحبت کردن کنم،

just get lots of examples and I every day I learn  new things like oh like that's interesting you can  

فقط مثال‌های زیادی می‌آورم و هر روز چیزهای جدیدی یاد می‌گیرم، مثلاً خیلی جالب است، شما می‌توانید

express something in that way just like I I go  to the hardware store and learn like uhy like oh  

چیزی را در آن بیان کنید. درست مثل من که به فروشگاه سخت افزار می روم و یاد می گیرم مثل uhy مثل اوه

that's interesting that's a new word I learned  and I remember it and I understand it from the  

جالب است که کلمه جدیدی است که یاد گرفتم و آن را به خاطر می آورم و آن را از

situation uh thanks for responding you would say  say thanks for responding to me to me so thanks  

موقعیت  درک می کنم آه متشکرم از پاسخگویی شما می گویید  ممنون که به من پاسخ دادید. متشکرم

for responding to me or you could just say thanks  for responding all right well it looks like uh  

که به من پاسخ دادید یا فقط می‌توانید تشکر کنید برای پاسخگویی خوب، به نظر می‌رسد اوه

that is the end of comments which is the end of  the video so hopefully people get it uh if you'd  

این پایان نظرات است که پایان ویدیو است. امیدوارم مردم آن را دریافت کنند، اگر

like help doing this this is what we do in fluent  for life and we do guarantee fluency because we  

می‌خواهید برای انجام این کار کمک کنید، این همان کاری است که ما در طول زندگی به صورت روان انجام می‌دهیم و تسلط را تضمین می‌کنیم، زیرا ما

just eliminate the doubt and when you don't  have the doubt you express yourself much more  

فقط شک را از بین می‌بریم و وقتی شکی ندارید، خودتان را با اطمینان بیشتر بیان می‌کنید.

confidently uh but if you have any questions about  that you can email us at info@ English anyone.com  

اگر سؤالی در مورد آن دارید، می‌توانید به ما به آدرس info@ English any.com ایمیل بزنید

or just post a comment here uh we do our best  to answer those uh but we definitely respond to  

یا فقط یک نظر در اینجا ارسال کنید، ما تمام تلاش خود را می‌کنیم تا به آن‌ها پاسخ دهیم، اما قطعاً به افراد پاسخ می‌دهیم. به

people email us uh but you can click on the links  in the description below the video uh not only  

ما ایمیل بزنید، اما می‌توانید روی پیوندهای موجود در توضیحات زیر ویدیو کلیک کنید نه تنها

for fluent for life but also for Frederick and  have a fantastic day remember if you're trying  

برای زندگی روان، بلکه برای فردریک و یک روز فوق‌العاده داشته باشید، به یاد داشته باشید اگر سعی می‌کنید

to uh uh if you're trying to do something like  especially becoming more fluent think about the  

اگر می‌خواهید کاری انجام دهید. به خصوص مسلط تر شدن به

next best option uh and whatever things you might  be struggling with personally uh then you should  

بهترین گزینه بعدی و هر چیز دیگری که ممکن است شخصاً با آن دست و پنجه نرم می کنید فکر کنید، پس باید

focus more on that just getting more examples  of those particular particular things Sam says  

بیشتر روی آن تمرکز کنید، فقط مثال های بیشتری بیاورید. از آن چیزهای خاصی که سام می‌گوید

do you do lives every day no I do not but uh you  can go back and watch the previous live videos and  

آیا شما هر روز زندگی می‌کنید، نه من انجام نمی‌دهم، اما اوه شما می‌توانید به عقب برگردید و ویدیوهای زنده قبلی را تماشا کنید و

the content is the more uh important thing chat  said it's another form oh okay that's interesting  

محتوا مهم‌تر است و چت گفت این شکل دیگری است، اوه خوب جالب است

H well I'll leave it to chat gbd then chat gbt  does know a lot chat gbt is interesting but I  

خوب من آن را به چت gbd می‌سپارم، سپس گپ gbt خیلی چیزها را می‌داند.

I've actually been teaching chat gbt a lot about  how to teach because if you ask chat GP chat GPT  

آموزش دهید زیرا اگر از چت GP chat بپرسید GPT

uh how to learn a language it will give you  a lot of the same traditional advice because  

اوه چگونه زبانی را یاد بگیرید، همان توصیه‌های سنتی را به شما می‌دهد زیرا

it's just getting examples from what most people  would do so it can be incorrect it can give you  

فقط نمونه‌هایی از کارهایی که بیشتر مردم انجام می‌دهند دریافت می‌کند، بنابراین ممکن است نادرست باشد، می‌تواند اطلاعاتی را به شما بدهد

information that's not going to help you so much  so just be careful try to get multiple sources  

که درست نیست. برای کمک به شما بسیار پس فقط مراقب باشید سعی کنید چندین منبع را به دست آورید   به

the same way you feel more confident about  multiple uh kinds of expressions or multiple  

همان روشی که در مورد چند نوع عبارات uh یا چندگانه احساس اطمینان می کنید به

uh accents other things like that so the more  variety and diversity you get in your learning  

چیزهای دیگری از این قبیل تاکید می کند، بنابراین هر چه تنوع و تنوع بیشتری در یادگیری خود کسب کنید،

uh not only with your language but also chat GPT  or whatever the more confident you will feel when  

نه تنها با زبان خود، بلکه با GPT نیز گپ بزنید یا هر چه دیگر، وقتی صحبت می کنید، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و

you speak have a fantastic dat click on links in  the description and I'll see you next time byebye

روی پیوندهای موجود در توضیحات کلیک می کنید و من. دفعه بعد می بینمت خداحافظ