How Natives Learn English And Get Fluent

all

right I think we're

خیلی

خوب، فکر می‌کنم

working looking pretty good all

خیلی خوب کار می‌کنیم،

right let's see if this works  come on YouTube all right

خوب، بیایید ببینیم آیا این کار در YouTube می‌آید خیلی

all right I think we're working I think we're  live let's see if this is working now all right  

خوب است، فکر می‌کنم ما داریم کار می‌کنیم، فکر می‌کنم زنده هستیم، ببینیم آیا اکنون خوب کار می‌کند

I am Drew Badger the founder of englishanyone.com  and welcome to another live video here on YouTube  

من درو بجر هستم بنیانگذار englishanyone.com و به یک ویدیوی زنده دیگر در اینجا در YouTube خوش آمدید

I think we're working all right uh uh hopefully  this should be an interesting video I want to  

من فکر می‌کنم ما خوب کار می‌کنیم اوه اوه امیدوارم این یک ویدیوی جالب باشد که می‌خواهم   به

answer a few questions I've received from Learners  uh some of these what to see there uh but yeah it  

چند سؤالی که از زبان‌آموزان دریافت کرده‌ام پاسخ دهم اوه برخی از این موارد برای دیدن آنجا، اوه، بله،

should be an interesting video I want to talk  about how natives learn so you can do the same

باید ویدیوی جالبی باشد، می‌خواهم درباره نحوه یادگیری بومیان صحبت کنم تا بتوانید همان [

[Music]

موسیقی] را انجام دهید،

thing all right right nice to see people joining  us if you do have questions uh please post them  

خیلی خوب است، خوشحالم که اگر سؤالی دارید، افرادی را که به ما ملحق می‌شوند، می‌بینید، لطفاً آنها را

in the chat I will go uh pretty quickly through  this lesson but hopefully uh again if you have  

در چت من خیلی سریع این درس را پشت سر می گذارم اما امیدوارم دوباره اگر

any questions I'll be able to answer those as well  uh garon nice to see you there Junior and George  

سؤالی دارید می توانم به آنها نیز پاسخ دهم اوه گارون خوشحالم که شما را آنجا می بینم جونیور و جورج

is back nice to see everybody all right uh before  I begin the video I wanted to say that uh this is  

خوشحالم که همه را خوب می بینم قبل از من ویدیو را شروع کنم می‌خواستم بگویم که اوه این

a little bit I guess the opposite of what most  people think uh see often Learners think that  

کمی است، حدس می‌زنم برعکس آن چیزی که بیشتر مردم فکر می‌کنند اغلب می‌بینند زبان‌آموزان فکر می‌کنند که

there is a native speaker like you were born a  native speaker and then you get fluent because  

یک زبان مادری وجود دارد مثل اینکه شما به‌دنیا آمده‌اید، به‌عنوان یک زبان مادری به دنیا آمده‌اید و سپس به آن مسلط می‌شوید، زیرا

you're native but actually what's happening  is people are born the same way all over the  

بومی اما در واقع چیزی که اتفاق می‌افتد این است که مردم در سراسر دنیا به یک شکل به دنیا می‌آیند،

world so I could take a a baby uh from China  put that baby in the United States and that  

بنابراین من می‌توانم یک نوزاد از چین بگیرم، آن نوزاد را در ایالات متحده بگذارم و آن

baby would grow up becoming a fluent English  speaker so it's not who the person is it's  

کودک بزرگ شود و تبدیل به یک انگلیسی مسلط شود، بنابراین آن شخص نیست. این

just how the person learns and so I'd call this  how to learn like a native because people think  

دقیقاً این است که فرد چگونه یاد می‌گیرد و بنابراین من به این می‌گویم که چگونه مانند یک بومی یاد بگیریم، زیرا مردم

about it that way but this is really just how  to learn the same way natives are learning uh  

درباره آن اینطور فکر می‌کنند، اما این واقعاً نحوه یادگیری است به همان روشی که بومی‌ها یاد می‌گیرند،

but it's just the people who would learn English  as a first language rather than learning English  

اما این فقط افرادی هستند که انگلیسی را یاد می‌گیرند. به‌عنوان زبان اول به‌جای یادگیری زبان انگلیسی

through a second language so let's look at some  uh questions some just interesting things I've  

از طریق زبان دوم، بیایید به چند سؤال نگاه کنیم، چیزهای جالبی که

received from fluent for Life members uh and  I thought I would share them with everybody  

از زبان مسلط برای اعضای Life دریافت کرده‌ام و فکر کردم آنها را با همه به اشتراک بگذارم

because they were just interesting things to think  about uh so a lot of what we do in the program uh  

زیرا آنها چیزهای جالبی برای فکر کردن بودند. خیلی از کارهایی که ما در برنامه انجام می‌دهیم

and even on the channel is just trying to help  people think more like a native so that you can  

و حتی در کانال فقط سعی می‌کنیم به مردم کمک کنیم بیشتر شبیه یک بومی فکر کنند تا بتوانید

speak without hesitating or translating so I want  to begin with uh looking at my own kids and how  

بدون تردید یا ترجمه صحبت کنید، بنابراین می‌خواهم با نگاه کردن به بچه‌های خودم شروع کنم. و اینکه چگونه

they become fluent both in English and Japanese  so I have two daughters an older 8-year-old and  

به زبان انگلیسی و ژاپنی مسلط می‌شوند، بنابراین من دو دختر دارم، یک دختر 8 ساله بزرگ‌تر و

then a younger 5-year-old and so I want to just  go through a very simple example of how they're  

سپس یک دختر 5 ساله کوچک‌تر، بنابراین من می‌خواهم یک مثال بسیار ساده از نحوه یادگیری آن‌ها را مرور کنم.

learning so you can learn the same way uh usually  what we're doing and and I don't like teach them  

شما می توانید به همان روش یاد بگیرید معمولاً کاری که ما انجام می دهیم، و من دوست ندارم به آنها

lessons we don't I mean we actually do have  a whiteboard at home but I do just kindy of  

درس بدهم، منظورم این است که ما واقعاً یک تخته سفید در خانه داریم، اما من فقط به

uh help them compare things and understand  things without needing another language to  

آنها کمک می کنم چیزها را مقایسه کنند و بفهمند. چیزها بدون نیاز به زبان دیگری برای

do that so we begin with even something simple  like I want and they hear this over and over  

انجام این کار   بنابراین ما حتی با یک چیز ساده مانند من می خواهم شروع می کنیم و آنها این را بارها و بارها می شنوند   و

and over again they know like I and then want  and then we contrast this with something like I

بارها می دانند مانند من و سپس می خواهند و سپس این را با چیزی شبیه به من دارم مقایسه می کنیم

have so I want something and I have something so  let's say I have a marker so right now my kids  

بنابراین من چیزی می خواهم من چیزی دارم، فرض کنید یک نشانگر دارم تا در حال حاضر بچه‌هایم

would understand that I'm holding something or  I have a purple shirt but I want something else  

بفهمند که من چیزی را در دست دارم یا یک پیراهن بنفش دارم اما چیز دیگری می‌خواهم،

so it's something I don't have all right so I  have a purple shirt uh but I want a blue shirt  

بنابراین چیزی نیست که درست نیست، بنابراین یک پیراهن بنفش دارم. اوه اما من یک پیراهن آبی می‌خواهم

I would like a different color shirt actually  uh and so you can understand this like most  

من واقعاً یک پیراهن با رنگ متفاوت می‌خواهم اوه و بنابراین شما می‌توانید مانند اکثر افراد این موضوع را درک کنید،

people especially when they're starting to  learn the language this is something that's  

مخصوصاً وقتی شروع به یادگیری زبان می‌کنند، این چیزی است که

very easy to translate from your language  into English if you're not just learning  

ترجمه آن از زبان شما به انگلیسی بسیار آسان است. نه فقط آن را یاد می‌گیریم،

it like a native speaker would learn it  so if you're not learning it as a first  

مثل یک زبان مادری که آن را یاد می‌گیرد، بنابراین اگر آن را به عنوان زبان اول یاد نمی‌گیرید،

language you would get like a translation of  something uh but we can understand this it's  

مانند ترجمه چیزی خواهید بود، اما ما می‌توانیم این را بفهمیم که این

very simple sentence and so we continue from  here uh once we understand okay I want now we  

جمله بسیار ساده است و بنابراین از اینجا ادامه می‌دهیم. وقتی فهمیدیم باشه من می‌خواهم حالا   می‌توانیم

can think about what do you want and we can make  the sentence a little bit more complicated so I

به آنچه می‌خواهی فکر کنیم و می‌توانیم جمله را کمی پیچیده‌تر کنیم، بنابراین من می‌خواهم چه می‌خواهم،

want what do I want I want some juice very easy  I want juice or you could even say I want a juice  

خیلی راحت مقداری آبمیوه می‌خواهم. آبمیوه

like a container of juice or I want some juice  or I want orange juice something like that but we  

مانند ظرف آبمیوه یا من مقداری آبمیوه می‌خواهم یا آب پرتقال می‌خواهم، اما ما

really just want to keep the sentence very simple  because we're helping native kids understand the  

واقعاً می‌خواهیم جمله را بسیار ساده نگه داریم، زیرا

language in steps like this so you begin with  something simple like I want and then you move  

در مراحلی مانند این به بچه‌های بومی کمک می‌کنیم زبان   را بفهمند، بنابراین شما با چیز ساده شروع کنید. مثل من می‌خواهم و سپس شما

up like this and make the sentence a little  bit more complicated all right uh so turno  

همین‌طور     بالا می‌روید و جمله را کمی  پیچیده‌تر می‌کنید، خیلی خب، بنابراین Turno   در

is getting ahead of me over here but we begin  with something very simple again like I want a  

اینجا از من جلو می‌زند، اما ما دوباره با چیزی بسیار ساده شروع می‌کنیم، مثلاً من یک

blue marker all right so I want a blue marker I  want a red marker I want a black marker anything  

نشانگر آبی می‌خواهم خیلی خوب است پس من می‌خواهم یک نشانگر آبی من یک نشانگر قرمز می‌خواهم من یک نشانگر سیاه می‌خواهم هر چیزی

like this where we can just see something  physical we can understand how the grammar  

مانند این که در آن ما فقط می‌توانیم چیزی فیزیکی را ببینیم، می‌توانیم بفهمیم گرامر چگونه

works so we're learning the pronunciation we're  learning the grammar we're learning vocabulary  

کار می‌کند، بنابراین در حال یادگیری تلفظ هستیم که در حال یادگیری گرامری هستیم که در حال یادگیری واژگان هستیم. در

at the same time and this is again how kids are  learning English and it works the same in your  

همان زمان و دوباره به این صورت است که بچه‌ها انگلیسی را یاد می‌گیرند و در زبان شما یکسان عمل می‌کند و

language as well you get you begin with simple  things that people can understand and then you  

همچنین می‌توانید با چیزهای ساده‌ای شروع کنید که مردم می‌توانند بفهمند و سپس شما

start making them more complex all right so we  want to do this because it's easy to translate  

شروع به پیچیده‌تر کردن آنها می‌کنید، بنابراین ما می‌خواهیم این کار را انجام دهیم زیرا ترجمه آسان

when a when a sentence is simple but if you start  getting more complicated it becomes more difficult  

وقتی یک جمله ساده است، اما اگر شروع کنید پیچیده‌تر می‌شوید،

to understand all right so we don't want you to  translate at the beginning uh that way you can  

فهمیدنش مشکل‌تر می‌شود، بنابراین نمی‌خواهیم در ابتدا ترجمه کنید، به این ترتیب می‌توانید

understand things without needing to translate  later when you get more complicated all right so  

چیزها را بدون نیاز به ترجمه  درک کنید بعداً وقتی تو پیچیده تر می شوی پس

now we have I want juice or I want any physical  thing something I can touch or even something  

حالا ما داریم من آبمیوه می خواهم یا هر چیز فیزیکی می خواهم چیزی را که بتوانم لمس کنم یا حتی چیزی   که

you can't touch like I want a college degree I  want uh freedom I want Justice you know we can  

نمی توانی آن را لمس کنی، مثل اینکه من مدرک دانشگاهی می خواهم، آزادی می خواهم، من عدالت می خواهم، شما می دانید که ما می توانیم

even think about something more complicated than  that uh that a child would not yet understand but  

حتی فکر کنیم. در مورد چیزی پیچیده‌تر از آن چیزی که کودک هنوز آن را نمی‌فهمد، اما

the point is that we're still using the same  basic grammar we're just switching one word  

نکته اینجاست که ما همچنان از همان گرامر اولیه استفاده می‌کنیم و فقط یک کلمه را

for another one okay so we move on from this this  from talking about a physical thing or just like  

به کلمه دیگری تغییر می‌دهیم، بنابراین از صحبت کردن در مورد چیزی فیزیکی یا فقط مانند

a noun something you might want to talking about  a verb we got an example of that before so I want  

اسمی که ممکن است بخواهید درباره آن صحبت کنید یک فعل قبلاً مثالی از آن داشتیم بنابراین می‌خواهم

to do something so I want to go I want to play I  want to eat so you're thinking just like this like  

کاری انجام دهم بنابراین می‌خواهم بروم می‌خواهم بازی کنم می‌خواهم بخورم بنابراین شما دقیقاً اینطور فکر می‌کنید مانند

I want juice or I want this is that activity so  you can think about it in the same way a native  

من آبمیوه می‌خواهم یا می‌خواهم این همان فعالیت است، بنابراین شما می‌توانید در مورد آن به همان روشی فکر کنید که یک بومی   در

would think about it like like yeah I want I want  like playing soccer I want to play soccer I want  

مورد آن فکر می‌کند مثل بله من می‌خواهم مثل بازی کردن فوتبال می‌خواهم

to play soccer I want to go outside I want to  enjoy the day I want to teach I want to eat I  

فوتبال بازی کنم می‌خواهم  برو بیرون من می‌خواهم از روزی که می‌خواهم یاد بدهم لذت ببرم می‌خواهم غذا بخورم می‌خواهم

want to play I want to go all right it's the same  idea we're just talking about a thing or we're  

بازی کنم می‌خواهم خوب بروم این همان ایده است که ما فقط درباره یک چیز صحبت می‌کنیم یا

talking about an action that's it so I want to do  something and again we can switch this out with uh  

درباره یک عمل صحبت می‌کنیم که همین است. می‌خواهیم کاری انجام دهیم و دوباره می‌توانیم این موضوع را با «هو» با «

with have like we had uh previously so we talked  about I want rather than I have so I could say I  

دار» عوض کنیم، مانند آنچه قبلاً داشتیم، بنابراین درباره «من می‌خواهم» صحبت کردیم تا اینکه بتوانم بگویم

have some juice or we could say I want to drink  juice same idea so very simple again I want to  

کمی آبمیوه دارم یا می‌توانیم بگوییم می‌خواهم همان ایده را بنوشم. باز هم خیلی ساده می‌خواهم

keep this very simple I'm sure you all know this  but as we get more complicated it's easy if you  

این را خیلی ساده نگه دارم، مطمئن هستم که همه شما این را می‌دانید اما از آنجایی که ما پیچیده‌تر می‌شویم، آسان است اگر

start understanding it in these simple steps the  same way a child would all right so what it means  

در این مراحل ساده شروع به درک آن کنید  به همان روشی که یک کودک کاملاً درست می‌شود، بنابراین یادگیری به چه معناست.

to learn like a child is you start understanding  everything all in the native language so you  

کودک این است که شما شروع به فهمیدن همه چیز به زبان مادری می کنید، بنابراین به

don't need another language to translate or learn  through and then you just work up through these  

زبان دیگری برای ترجمه یا یادگیری نیاز ندارید و سپس فقط این

steps to make sure you understand everything  hopefully everybody understands this so far if  

مراحل را انجام می دهید تا مطمئن شوید که همه چیز را می فهمید.

you have any questions about that let me know but  it should be pretty easy to understand so I want  

سؤالات مربوط به آن به من اطلاع دهید، اما باید خیلی راحت فهمیده شود، بنابراین من می خواهم

juice I want to do something so let's just say  I want to make it nice and simple go let's just  

آبمیوه می خواهم کاری انجام دهم، پس بیایید بگوییم  می خواهم آن را زیبا و ساده کنم، بیایید   بگوییم می

say I want to go all right very easy I want to go  now we can make it a little bit more complicated  

خواهم خیلی راحت بروم. برو حالا می‌توانیم کمی پیچیده‌تر کنیم

remember you can think about how how children  would be using these things as their talking  

به یاد داشته باشید که می‌توانید به این فکر کنید که چگونه بچه‌ها از این چیزها برای صحبت کردن

with their parents so often little kids just say  I want like I want something I want this toy or I  

با والدین خود استفاده می‌کنند، بنابراین اغلب بچه‌های کوچک فقط می‌گویند می‌خواهم چیزی می‌خواهم، این اسباب‌بازی را می‌خواهم یا

want something like that so they understand I want  and I want and then they can name that thing or  

چیزی می‌خواهم. اینطور است تا آنها بفهمند من می خواهم و می خواهم و سپس می توانند آن چیز را نام ببرند یا می

they can name the specific thing they want to do  I want to go to school I want to go to the party  

توانند کار خاصی را که می خواهند انجام دهند نام ببرند من می خواهم به مدرسه بروم می خواهم به مهمانی بروم

but now we get a little bit more complicated like  I want you to do something I'd say I want you to

اما اکنون کمی پیچیده تر شده ایم مثلاً می‌خواهم کاری را انجام دهی، می‌خواهم بگویم می‌خواهم

go it's still the same idea so you want this is  the thing you want so you want instead of a thing  

بروی، هنوز هم همان ایده است، پس تو می‌خواهی این همان چیزی است که می‌خواهی پس به جای یک چیز

or an action you want someone else to do something  okay so I want you to go I want you to come to the  

یا کاری که می‌خواهی شخص دیگری کاری را انجام دهد. می‌خواهم بروی من می‌خواهم به

party all right so you go this is the idea and  then this is the thing that I want so I want  

مهمانی بیایی، پس تو برو این ایده است و بعد این چیزی است که من می‌خواهم، بنابراین می‌خواهم

this thing to happen all right I want want you to  go to the party okay hopefully this makes sense I  

این اتفاق درست اتفاق بیفتد، می‌خواهم به مهمانی بروی این منطقی است

don't I don't need to get uh super complicated  with this unless you have more questions about  

من   لازم نیست با این موضوع خیلی پیچیده شوم، مگر اینکه سؤالات بیشتری در مورد آن داشته باشید،

it but the point is when you're trying to learn  grammar uh you might begin with a longer sentence  

اما نکته اینجاست که وقتی سعی می کنید گرامر را یاد بگیرید، ممکن است با یک جمله طولانی تر شروع کنید.

like I have to think about doing something so  you would begin with a longer sentence what I'm  

به انجام کاری فکر کنید تا با یک جمله طولانی‌تر شروع کنید، چیزی که

suggesting what I'm recommending is that you try  to make that sentence as simple as possible and  

پیشنهاد می‌کنم این است که سعی کنید آن جمله را تا حد امکان ساده کنید و

see where you get stuck so where do you get  stuck so if you you know okay I understand I  

ببینید کجا گیر می‌کنید، پس کجا گیر می‌کنید، اگر می‌خواهید میدونم باشه میفهمم

want and then I want some juice okay I understand  that I understand this part but I get stuck here  

میخوام و بعد کمی آبمیوه میخوام خوب میفهمم که این قسمت رو میفهمم اما اینجا گیر کردم پس

so what are you getting stuck about so I want  someone else to do something for me or just to  

چی گیر کردی پس من میخوام یکی دیگه کاری برام انجام بده یا فقط به طور

do something in general so I want you to learn  lated I want you to learn lated or or I can make  

کلی کاری انجام بده می‌خواهم دیر یاد بگیری می‌خواهم دیر یاد بگیری یا می‌توانم

it slightly more complicated like he he wants so  he wants you to do something he wants you to do  

آن را کمی پیچیده‌تر کنم، مثل اینکه او می‌خواهد، بنابراین او از تو می‌خواهد کاری را انجام دهی که او می‌خواهد. از تو می‌خواهم می‌خواهم

something so same idea but the point is I want you  to I want you I want you to control the sentence  

جمله را کنترل کنی

to think about where you actually get stuck so  rather than trying to translate a more difficult  

تا به این فکر کنی که واقعاً کجا گیر کرده‌ای، بنابراین به‌جای اینکه سعی کنی جمله‌ای دشوارتر را ترجمه کنی،

sentence try to make the sentence simple and then  if if you hopefully don't need translations you  

سعی کن جمله را ساده‌تر کنی و اگر امیدواریم به ترجمه نیاز نداشته باشی، می‌توانی

can understand that and then work backwards to  see okay can I understand the sentence in a more  

آن را بفهمی و سپس به عقب کار کنید تا ببینید خوب آیا می‌توانم جمله را به

complicated way or a more complicated sentence  does everybody get that idea all right let me go  

روشی پیچیده‌تر بفهمم یا جمله پیچیده‌تر آیا همه این ایده را درست متوجه می‌شوند اجازه دهید

back through chat uh and then we'll see if anybody  has questions about this nice to see a lots of  

از طریق گپ برگردم و سپس ببینیم آیا کسی سؤالی در مورد این موضوع دارد. بسیاری از

people here though hello hello everybody let's see  if I can go very quickly through people all right  

افراد اینجا هستند هرچند سلام سلام به همه بیایید ببینیم آیا می‌توانم خیلی سریع از بین مردم عبور کنم خیلی خوب

uh Anyan ice to see you there Antonio hello Junior  hello all right I am the shark says so turno Robin  

اوه Anyan ice تا شما را آنجا ببینم آنتونیو سلام جونیور  سلام خیلی خب من کوسه هستم می‌گوید بنابراین رابین

nice to see you there good morning G Jam Junior  hello listening to another video glad to hear  

خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم صبح بخیر G Jam جونیور سلام در حال گوش دادن به ویدیوی دیگری خوشحالم که خوشحالم

all right from Sal Pao Brazil says Wellington uh  lorama hi I'm from Brazil nice to see you there  

از سال پائو برزیل می‌گوید ولینگتون و لوراما سلام، من اهل برزیل هستم، خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم   بسیار خوب سلام

all right hello from Seattle thanks Adan oh I  lived in Seattle for a while Neils nice to see  

از سیاتل، متشکرم آدان اوه، مدتی در سیاتل زندگی کردم. نیل از دیدن

you there yeah I bet it is cold in Wisconsin right  now uh doio nice to see you from Prince ban nice  

شما خوشحالم بله، شرط می بندم که الان در ویسکانسین سرد است خیلی خوشحالم که شما را می بینم از شاهزاده ممنوعه خوشحالم از

to see you they glad to hear uh glad to meet  you says Junior again all right so turn says I  

دیدن شما خوشحالم از شنیدن شما خوشحالم از ملاقات  شما دوباره می گویید جونیور بسیار خوب پس بچرخید و بگویید می

want to so you would say I want to learn English  and this is the pattern you get so you can think  

خواهم تا شما بگویید می خواهم برای یادگیری زبان انگلیسی و این همان الگویی است که دریافت می‌کنید، بنابراین می‌توانید

about it logically like I want learning English  like that I like I want this thing but the way we  

درباره آن به طور منطقی فکر کنید، مثل اینکه من می‌خواهم انگلیسی یاد بگیرم مثل اینکه دوست دارم این چیز را می‌خواهم، اما روشی که ما

construct the sentence is I want to do something  so I want to go I want to play I want to leave  

جمله را می‌سازیم این است که می‌خواهم کاری انجام دهم پس می‌خواهم بروم. برای بازی می‌خواهم ترک کنم

maram says I can't believe I finally caught the  live wow well welcome to the party all right uh  

مرام می‌گوید باورم نمی‌شود بالاخره لایو را گرفتم وای خوب به مهمانی خوش آمدید خیلی خب اوه

lur hopefully I'm pronouncing your name Lau La  if I'm pronouncing that correctly I like how  

lur امیدوارم که اگر درست تلفظ می‌کنم نام شما را Lau La  تلفظ می‌کنم.

you teach well it's my pleasure all right hello  again says uh Sandra nice to see you there again  

خوشحالم خیلی خب سلام دوباره می‌گوید اوه ساندرا خوشحالم که دوباره آنجا را می‌بینم   بیایید

let's see here uh so much respect for you drew for  this creative engaging teaching technique it's my  

اینجا را ببینیم، آه احترام زیادی برای شما به خاطر این تکنیک آموزشی خلاقانه جذاب جلب کرد،

pleasure uh I really want people to understand I  I don't have a special technique I'm just helping  

خوشحالم، آه، واقعاً می‌خواهم مردم بفهمند که من کار خاصی ندارم تکنیکی که من فقط به

you understand the way natives learn the language  that's it and what I mean like the point of this  

شما کمک می‌کنم روشی را که بومی‌ها زبان را یاد می‌گیرند درک کنید، و منظور من از این

video is just to show you that there there's  really no such thing as a native speaker it's  

ویدیو این است که به شما نشان دهم که واقعاً چیزی به نام زبان مادری وجود ندارد، بلکه

just either it's a person who learns English as a  first language or someone who learns English as a  

یا فردی است که یاد می‌گیرد. انگلیسی به‌عنوان زبان اول یا کسی که انگلیسی را به‌عنوان

second language like you're learning it through  some other language like that so you don't you  

زبان دوم یاد می‌گیرد، مثل اینکه شما دارید آن را از طریق یک زبان دیگر یاد می‌گیرید، بنابراین نمی‌توانید آن را یاد بگیرید.

don't you're never you're not born native you  just become native what we would call native  

ما آن را بومی می نامیم

it's just because of how you learn and this means  that anybody can learn this way so as soon as you  

این فقط به دلیل نحوه یادگیری شما است و این بدان معنی است که همه می توانند از این طریق یاد بگیرند، بنابراین به محض اینکه    به

start learning English as a native speaker you  start learning English as a first language then  

عنوان یک زبان مادری شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردید  شروع به یادگیری انگلیسی به عنوان زبان اول می کنید سپس   می

you can start speaking the same way too all right  uh uh banck says hi Andrew I have no difficulty  

توانید به همان روش صحبت کنید. درست  اوه اوه بنک می‌گوید سلام اندرو من برای

with my name pronouncing it's a Biga for short  ah from Turkmenistan okay you are the reason of  

تلفظ نامم مشکلی ندارم   برای تلفظ کوتاه اسمم بیگا است آه از ترکمنستان باشه شما دلیلی هستید که   خیلی

my waking up so early is 603 well welcome glad to  have you here uh bega uh Maran greetings from oh  

زود از خواب بیدار شدم.

you're in Vancouver okay hack Wizards Army says  hello everyone all right explain about ing says  

شما در ونکوور هستید خوب هک ارتش جادوگران می‌گوید سلام به همه خوب است درباره ing می‌گوید توضیح دهید

Willington what about in would you like to know  I want you to go to the party yes hello everyone  

ویلینگتون در مورد چه چیزی می‌خواهید بدانید  می‌خواهم به مهمانی بروید بله سلام به همه   اوه

uh uh how do you pronounce want with a t or no T  well it depends on the situation like how quickly  

اوه چگونه want را با t یا بدون T تلفظ می‌کنید خوب، بستگی به موقعیت دارد، مثلاً با چه سرعتی

you want to say it so right now I say want so in  a like a video like this where I want to speak  

می‌خواهید آن را بگویید، بنابراین در حال حاضر من می‌خواهم در ویدیویی مانند این که می‌خواهم صحبت کنم

more clearly I will pronounce those words but  often in a regular conversation with natives I  

واضح‌تر صحبت کنم، آن کلمات را تلفظ می‌کنم، اما اغلب در یک مکالمه معمولی با افراد بومی

would just say yeah I want I want so I leave a  space for that I want I want but I don't really  

فقط بگویید بله می‌خواهم می‌خواهم، بنابراین فضایی را برای چیزی که می‌خواهم می‌گذارم، اما واقعاً

pronounce the T so listen carefully and this is  why it's also a good reason to read transcripts  

T را تلفظ نمی‌کنم، بنابراین با دقت گوش دهید و به همین دلیل است که دلیل خوبی برای خواندن متن‌ها   است

as you maybe watch videos or you're uh listening  to people speak on a podcast so I want to make  

زیرا ممکن است ویدیوها را تماشا کنید یا می‌بینید. دوباره به صحبت‌های مردم در پادکست گوش می‌دهم، بنابراین می‌خواهم

sure I subscribe to this channel very good I want  to make sure uh how do you pronounce juice juice  

مطمئن شوم که در این کانال بسیار خوب مشترک می‌شوم، می‌خواهم مطمئن شوم که چگونه آب میوه را

again uh also Earth Sky if you'd like to hear me  pronounce lots of different words and understand  

تلفظ می‌کنی؟ کلمات مختلف و درک

pronunciation the same way natives do you can  click on the link in the description below this  

تلفظ   به همان روشی که بومی‌ها می‌توانند روی پیوند در توضیحات زیر این

video to get Frederick hugar Rez let's see uh oh  from India okay nice to see you there all right  

ویدیو کلیک کنید تا فردریک هوگر رز را ببینیم اوه اوه از هند خوب است خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم خیلی خوب

he's a good teacher well I try Joseph Alexander  says I'm learning words through context following  

او معلم خوبی است، جوزف الکساندر را امتحان کردم می گوید من در حال یادگیری کلمات از طریق زمینه هستم

the efl method and then create my own sentences  approximately 40 words per sentence 40 words per  

روش efl را دنبال می کنم و سپس جملات خودم را ایجاد می کنم تقریباً 40 کلمه در هر جمله 40 کلمه در

sentence how can I know if the sentence is Well  written is my routine okay I don't do you mean  

جمله چگونه می توانم بفهمم که جمله خوب نوشته شده است یا نه، روال معمول من خوب است.

you actually put 40 words in the same sentence is  that what you mean I don't think so I definitely  

قرار دادن 40 کلمه در یک جمله این است که منظور شما فکر نمی‌کنم، بنابراین قطعاً

would not recommend that uh if you can understand  that but I would like like to see a sentence with  

توصیه نمی‌کنم اگر می‌توانید آن را بفهمید، اما دوست دارم جمله‌ای با

40 words in it that you could understand it  would be like a lot of like Clauses or like  

40 کلمه در آن ببینم که بتوانید آن را بفهمید. مانند بسیاری از بندها یا مانند

a list of something uh but the the point here is  that grammar grammar is like a like a staircase in  

فهرستی از چیزی باشید، اما نکته اینجاست که گرامر گرامر از این طریق مانند پلکانی است

this way and you don't need to make a complex  sentence to understand something really we're  

و برای درک چیزی که واقعاً ما هستیم، نیازی به ساخت یک جمله پیچیده ندارید.

taking pieces and putting them together and so if  you understand these basic things really well and  

قطعات را بردارید و آنها را کنار هم قرار دهید و بنابراین اگر این چیزهای اساسی را خیلی خوب می‌دانید و

you understand them without translating then it's  much easier to use them so you don't need to make  

آنها را بدون ترجمه می‌فهمید، استفاده از آن‌ها بسیار آسان‌تر است، بنابراین

a really long sentence in order to do this the  point is really to take the sentence and change it  

برای انجام این کار نیازی به ساختن  جمله واقعاً طولانی نیست. جمله را بگیریم و تغییرش دهیم

slightly like we have I want you to go and then we  just change it to he wants you to go so we don't  

کمی مانند ما داریم، می‌خواهم تو بروی و سپس آن را به آن تغییر می‌دهیم که او می‌خواهد بروی تا نخواهیم

want to change the whole sentence we really want  to give our brain something like an anchor to hold  

کل جمله را که واقعاً می‌خواهیم تغییر دهیم  به مغزمان چیزی شبیه لنگر بدهیم. نگه

on to so we change just it's like a like a pivot  you know you change something a little bit we're  

داشتن   بنابراین ما تغییر می‌کنیم فقط مثل یک محور است  می‌دانی چیزی را کمی تغییر می‌دهی ما

still connected I want you to go or he wants you  to go or they want you to go something like that  

هنوز متصل هستیم، می‌خواهم بروی یا او از تو می‌خواهد بروی یا آنها می‌خواهند که چیزی شبیه به آن بروی

where we're changing it just a little bit so we  still understand all right so this is how we learn  

جایی که ما فقط کمی آن را تغییر می‌دهیم، بنابراین ما هنوز خوب می‌فهمیم، بنابراین به این ترتیب

new things uh and this is also why I recommend if  you're learning uh like you're watching something  

چیزهای جدیدی یاد می‌گیریم و به همین دلیل است که توصیه می‌کنم اگر دارید یاد می‌گیرید، مثل اینکه در حال تماشای چیزی

like a movie or you're trying to read a book or  listen to a podcast you should understand most  

مانند یک فیلم هستید یا سعی می‌کنید یک کتاب بخوانید یا به یک پادکست گوش دهید، باید بیشتر

of what you're hearing or reading already so if I  read something and I don't understand half of it  

چیزهایی را که می‌شنوید یا می‌خوانید بفهمید، بنابراین اگر چیزی را بخوانم و نیمی از آن را نفهمم،

it's going to be very frustrating for me because  I won't understand the words like if I'm trying to  

برای من بسیار ناامیدکننده خواهد بود، زیرا نمی‌فهمم کلماتی مانند اگر می‌خواهم

improve my uh my Japanese so I would not want  to so I would not I I would not want to study  

اوه ژاپنی‌ام را بهبود بخشم، بنابراین نمی‌خواهم پس نمی‌خواهم، نمی‌خواهم

something that I don't really understand I want  to add slowly things that I I do understand uh  

چیزی را مطالعه کنم   چیزی که واقعاً نمی‌فهمم، می‌خواهم  به آرامی چیزهایی را اضافه کنم که می‌دانم آه

and then that way I will understand any new  sentences from Context so don't make it too  

و سپس به این ترتیب من جملات جدیدی را از Context می‌فهمم، بنابراین آن را

complicated for yourself keep the sentences short  and simple uh as long as you can understand them  

برای خودتان خیلی پیچیده نکنید، جملات را کوتاه و ساده نگه دارید تا زمانی که بتوانید آنها را درک کنید.

all right nice English lesson for you glad toar  here all right G champ I want some wine why does  

چرا

this happen sometimes I get a little frustrated  it's okay uh so my really difficult so you would  

این اتفاق می‌افتد گاهی اوقات کمی ناامید می‌شوم، اشکالی ندارد، پس واقعاً سخت است، بنابراین شما می‌گویید

say my uh difficulty or my real difficulty  is understanding conversation yeah so we talk  

مشکل من یا مشکل واقعی من درک مکالمه است، بله، بنابراین ما

about that a lot on this channel and the reason  for that is because the way you learn English in  

در این کانال زیاد درباره آن صحبت می‌کنیم و دلیل آن این است زیرا روشی که شما انگلیسی را در

school or even typically through YouTube videos or  however else you're learning it's still the same  

مدرسه یا حتی معمولاً از طریق ویدیوهای YouTube یاد می‌گیرید، یا به هر حال، همچنان همان

traditional methods that make the language more  difficult to understand and the language is also  

روش‌های سنتی است که درک زبان را دشوارتر می‌کند و همچنین زبان

different from how natives actually speak so you  can hear right now I'm really just speaking very  

با نحوه صحبت بومیان واقعاً متفاوت است تا بتوانید بشنوید. در حال حاضر من واقعاً خیلی

clearly slowly using English that I'm pretty sure  you would understand rather than some random movie  

آهسته با زبان انگلیسی صحبت می‌کنم که کاملاً مطمئن هستم شما به جای برخی نقل‌قول‌های تصادفی فیلم

quotes or other things or cultural references  that you would probably not understand and so if  

یا چیزهای دیگر یا ارجاعات فرهنگی که احتمالاً متوجه نمی‌شوید و بنابراین اگر

you don't prepare for real conversations with the  kind of learning and the kind of uh information  

برای واقعی آماده نمی‌شوید، متوجه خواهید شد. مکالمات با نوع یادگیری و نوع اطلاعاتی که

you would need for those then you're going to  have trouble understanding native speakers so  

برای آن‌ها نیاز دارید، در این صورت در درک زبان مادری دچار مشکل خواهید شد، بنابراین

if you'd like to learn more about that that's  what we do in fluent for life we prepare you to  

اگر می‌خواهید درباره این موضوع بیشتر بدانید این کاری است که ما در زندگی روان انجام می‌دهیم، شما را آماده می‌کنیم. برای

understand Natives and have good conversations  all right uh let's see Gerson says about idioms  

درک بومی‌ها و داشتن مکالمات خوب خیلی خب بیایید ببینیم گرسون درباره اصطلاحات می‌گوید

you have a question about idioms let me know hams  says hi greetings from Syria look at that people  

سؤالی در مورد اصطلاحات دارید به من اطلاع دهید hams  می‌گوید سلام سلام از سوریه به مردم نگاه کنید

all over the place all right Miriam uh I want to  cancel my yoga class to stay on this amazing live  

همه جا خوب است مریام اوه می‌خواهم کلاس یوگا خود را لغو کنم برای ماندن در این زنده شگفت‌انگیز

just watch it later you can do both you don't  have to choose there there's there's nothing I  

فقط بعداً آن را تماشا کنید، می‌توانید هر دو را انجام دهید، لازم نیست آنجا را انتخاب کنید، چیزی وجود ندارد

mean you can you can ask a question that that's  about the only extra benefit you get from being  

منظورم این است که می‌توانید سؤالی بپرسید که درباره تنها مزیت اضافی است که از حضور

on the video live but uh it's still the same  information uh so turn says Drew you are the  

در ویدیوی زنده دریافت می‌کنید. اوه، هنوز همان اطلاعات است، اوه، بنابراین بچرخید می گوید درو شما

best are you too kind you are too kind Wellington  in uh in the verb example I want to going is that  

بهترین هستید   بهترین هستید، آیا شما خیلی مهربان هستید، شما خیلی مهربان هستید ولینگتون در مثال فعل I want to go این است که

correct no we would not say that we would just  say I want to go I want to go so this is a very  

درست است نه، ما نمی گوییم که فقط  می گوییم می خواهم برو من می‌خواهم بروم، بنابراین این یک

uh specific uh construction where we talk about  I want and I repeat these things because I want  

ساختار خاص است که در آن صحبت می‌کنیم، من می‌خواهم و این چیزها را تکرار می‌کنم زیرا می‌خواهم

you to understand understand these patterns I  want you to understand these patterns all right  

شما این الگوها را درک کنید، می‌خواهم این الگوها را کاملاً درک کنید

so it's important for me that you do that but  I want you to understand these patterns now the  

بنابراین برای من مهم است که شما این کار را انجام دهید، اما می‌خواهم اکنون این الگوها را درک کنید،

reason it gets tricky we can change the pattern  to something like let's say we erase this down

دلیل اینکه ما می‌توانیم الگو را به چیزی تغییر دهیم، مثلاً این را

here I don't really like this blue let me try  me try black so it gets a little bit tricky  

در اینجا پاک کنیم. من واقعاً از این آبی خوشم نمی‌آید.

for people because if we change the verb here so  instead of I want let's say I like now here when  

برای مردم کمی مشکل است   زیرا اگر فعل را به جای I want در اینجا تغییر دهیم so بیایید بگوییم I like now اینجا وقتی

you like something we could actually say that so  I like to uh fish I like to fish or you could say  

شما چیزی را دوست دارید ما در واقع می توانیم بگوییم که من دوست دارم ماهی بگیرم من دوست دارم ماهی بگیرم یا شما می توانید بگویید

I like fishing I like fishing so I don't want  to like explain a lot about the grammar because  

I like fishing I like ماهیگیری می کنم بنابراین نمی خواهم دوست داشته باشم درباره گرامر توضیح زیادی بدهم، زیرا

I wouldn't explain a lot about the grammar to my  own kids the point is to recognize the patterns  

نمی خواهم در مورد دستور زبان برای بچه های خود چیزهای زیادی توضیح دهم، نکته این است که الگوها را

the same way natives do and then you will get  used to those things oh like I like two fish or  

به همان روشی که بومی ها انجام می دهند شناسایی کنید و سپس به آنها عادت کنید. چیزهایی مثل من دو ماهی دوست دارم یا    من

I like fishing so both of those are fine but we  don't say I want to go or I want going we don't  

ماهیگیری را دوست دارم، بنابراین هر دوی آنها خوب هستند، اما ما  نمی گوییم می خواهم بروم یا می خواهم بروم، نمی

say that all right so as a as a as a learner who  is an adult so as an adult learner you want you  

گوییم خوب است، بنابراین به عنوان یک یادگیرنده که بزرگسالان، بنابراین به عنوان یک یادگیرنده بزرگسال، می‌خواهید   از

use your logical brain to figure out why you're  like well why why is this you want to know and  

مغز منطقی خود استفاده کنید تا بفهمید چرا می‌خواهید بدانید چرا این را می‌خواهید بدانید و

and like that that's that's part of the reason  that it makes it uh frustrating for people to to  

و مانند این است که این بخشی از دلیل است که باعث می‌شود مردم ناامید شوند.

to try to learn uh grammar and then they just want  to translate sentences to make things easier but I  

سعی کنید گرامر را یاد بگیرید و سپس آنها فقط می خواهند جملاتی را ترجمه کنند تا کارها آسان تر شود، اما من به

promise you if you really get many many examples  the same way natives do you will simply accept  

شما قول می دهم که اگر واقعاً مثال های زیادی به دست آورید، به همان روشی که بومی ها انجام می دهند، به سادگی می پذیرید   که همه

that that's how things are okay so this is part  of how the language works you certainly certainly  

چیز درست است، بنابراین این بخشی از روش است. زبان کار می‌کند، مطمئناً

can uh learn more about like why exactly like one  verb does this and one verb does not uh but then  

می‌توانید درباره این که چرا دقیقاً مانند یک فعل این کار را انجام می‌دهد و یک فعل uh نمی‌کند، بیشتر بیاموزید، اما

it would just be a lot easier if you're like a  child so a child doesn't really ask questions  

اگر شما مانند یک کودک هستید، بنابراین کودک واقعاً سؤال نمی‌کند، خیلی راحت‌تر خواهد بود.

they they do as they get older but when they're  very young like they they typically don't think  

وقتی بزرگتر می شوند این کار را انجام می دهند، اما وقتی خیلی جوان هستند مثل خودشان معمولاً

much about it they will recognize things that  are like when the pattern gets broken so this  

زیاد در مورد آن فکر نمی کنند، چیزهایی را تشخیص می دهند که مثل زمانی است که الگوی شکسته می شود، بنابراین

is it's like the pattern being broken here but  if you just repeat things again and again often  

این  مثل این است که الگوی اینجا شکسته شده است، اما اگر شما فقط چیزها را بارها و بارها تکرار کنید

the kids will just figure it out because what  K what kids are really trying to do is connect  

بچه‌ها آن را متوجه می‌شوند، زیرا چیزی که بچه‌ها واقعاً سعی می‌کنند انجام دهند این است که

vocabulary with situations and so they understand  the patterns uh this way so rather than having uh  

واژگان را با موقعیت‌ها وصل می‌کنند و بنابراین آنها الگوها را به این شکل می‌فهمند و نه اینکه

like a rule or a translation you're trying to  study this is way uh this is the way you would  

مثل یک قانون یا ترجمه شما را داشته باشند. سعی می‌کنی این را مطالعه کنی، آه، این راهی است که می‌خواهی

uh understand it better so that you can use it  without thinking or translating so the point  

آن را بهتر بفهمی تا بتوانی بدون فکر کردن یا ترجمه از آن استفاده کنی، بنابراین نکته   این است که

is to get lots of examples so when you hear I  like I like to fish or I like fishing there's  

مثال‌های زیادی بیاوری تا وقتی می‌شنوی من دوست دارم ماهی بگیرم یا من مثل ماهیگیری،

no difference between these sentences you can  say both of those you will hear natives use both  

هیچ تفاوتی بین این جملات وجود ندارد، می‌توانید هر دوی آن‌ها را بگویید که می‌شنوید بومی‌ها از هر دوی آن‌ها استفاده می‌کنند

of those and they don't really mean anything  differently uh when we're talking about that  

و واقعاً معنی دیگری ندارند، وقتی در مورد آن صحبت می‌کنیم.

I'll give another example after this about a uh  a slight variation on when natives can talk about  

یک تغییر جزئی در مورد زمانی که بومیان می توانند در مورد

the same situation but from a slightly different  angle so they mean something slightly different  

وضعیت مشابه صحبت کنند، اما از زاویه کمی متفاوت، بنابراین معنای آنها کمی متفاوت است،

but they could be talking about the same situation  so I'll cover that in just a minute but the point  

اما آنها می توانند در مورد یک موقعیت صحبت کنند، بنابراین من فقط در یک دقیقه آن را پوشش خواهم داد، اما نکته

is here we really want to just understand things  review and get lots of pattern recognition going  

اینجاست که ما واقعاً اینجا هستیم. می‌خواهم فقط چیزها را بفهمم مرور کنید و الگوهای زیادی را تشخیص دهید

so that how we can understand things the same way  a native child would so we can use them fluently  

تا چگونه ما بتوانیم چیزها را به همان روشی که یک کودک بومی درک می‌کند، درک کنیم تا بتوانیم به روانی از آنها استفاده کنیم.

all right so I know uh you will be tempted  you will want to try to understand well why  

خوب چرا

does this work and why does that work but I I  promise you that information will not help you  

این کار را انجام می‌دهد و چرا آن کار را انجام می‌دهد، اما من به شما قول می‌دهم که اطلاعات به شما کمک نمی‌کند

speak better there might be some things you learn  where like oh that's an interesting like you know  

بهتر صحبت کنید، ممکن است چیزهایی یاد بگیرید مثلاً جالب است که می‌دانید

origin about the language or some linguistic uh  information about the language some reasons why  

منشأ زبان یا برخی اطلاعات زبانی درباره زبان دلایلی وجود دارد که

we do this but it will typically be like well  this is a a certain kind of verb and this is is  

ما این کار را انجام می‌دهیم، اما معمولاً اینطور است که این یک نوع خاص از فعل است و این

a different kind of verb and you're just going  to complicate your mind with that so if natives  

یک نوع فعل متفاوت است و شما فقط می‌خواهید ذهن خود را با آن پیچیده کنید، بنابراین اگر بومی‌ها

don't know that information then it's better  for you to not worry about that information  

آن اطلاعات را ندانند پس بهتر است در مورد آن اطلاعات نگران نباشید

either okay all right so keep it simple we just  want to focus on pattern recognition by getting  

یا خیلی خوب است، بنابراین ساده نگه دارید، ما فقط  می خواهیم با به دست آوردن   مثال های فراوان، روی تشخیص الگو تمرکز کنیم

lots of examples and that way you can keep your  mind open most of the time that you will just  

و به این ترتیب می توانید ذهن خود را در بیشتر مواقع باز نگه دارید که فقط   می

accept the vocabulary the same way a native would  and you would think oh that's interesting people  

پذیرید دایره لغات به همان روشی که یک بومی این کار را انجام می دهد و شما فکر می کنید آه این جالب است مردم

say this word in this situation rather than you  trying to translate uh or think about rules all  

این کلمه را در این موقعیت می گویند نه اینکه بخواهید ترجمه کنید یا به قوانین فکر کنید.

right Juan says good uh greetings from uh is that  Tennessee I don't know maybe you're in Tennessee  

شاید تو تنسی هستی

I guess let's see uh nice English lesson for  you I want okay I answer that one already

حدس می‌زنم بیایید ببینیم اوه یک درس انگلیسی خوب برای شما  من می‌خواهم باشه جواب می‌دهم که یکی از قبل اوه باشه آه

uh okay uh let's see Miriam says whenever  I'm am bored I watch your lives and I learn  

بیایید ببینیم میریام می‌گوید هر وقت من حوصله‌ام سر می‌رود، زندگی‌های شما را تماشا می‌کنم و یاد می‌گیرم

more I bought fluent for Life package and it's  amazing uh you're name should Stand Out among  

بیشتر روان خریدم برای Life بسته و شگفت‌انگیز است، اوه، نام شما باید در میان

other English teachers well again welcome to  the program thank you for joining it I'm glad  

سایر معلمان انگلیسی متمایز باشد، دوباره به برنامه خوش آمدید، از شما برای پیوستن به آن خوش آمدید، خوشحالم که

it's helping you if you know other people  who would like it let them know tell them  

اگر افراد دیگری را می‌شناسید که دوست دارند، به آنها بگویید

about the program let's see uh Canon says  Hi Mr Drew glad to hear it uh margus says  

درباره برنامه اجازه دهید ببینیم اوه Canon می‌گوید سلام آقای درو خوشحالم که آن را می‌شنوم اوه مارگوس می‌گوید

hello everyone mam again even when you teach us  different types of movies which are better for  

سلام دوباره به همه مامان، حتی وقتی به ما انواع فیلم‌ها را یاد می‌دهید که برای

learning uh I'm not just learning the language  it's looking at different material differently  

یادگیری بهتر   اوه، من فقط زبان را یاد نمی‌گیرم  بلکه به مطالب مختلف به طور متفاوتی نگاه می‌کنم

yes and so uh the the language is it's just  a medium for communication and if you if you  

بله و بنابراین اوه، زبان این است که فقط یک وسیله ارتباطی است و اگر شما

focus on the activity or the thing and you  you kind of allow your mind to accept that  

روی فعالیت یا چیزی تمرکز کنید و به نوعی به ذهن خود اجازه دهید آن را بپذیرد

uh as long as it's understandable for you uh  then you will feel a lot more confident as you

تا زمانی که برای شما قابل درک باشد، آنگاه احساس خواهید کرد وقتی

learn uh let's see you raised my confidence  in spoken English from 20% to 90% in just  

یاد می‌گیری اعتماد به‌نفس‌تری دارم، بیایید ببینیم که اعتماد من به زبان انگلیسی را از 20 درصد به 90 درصد در عرض

three months I follow you although I learned the  language about two decades yeah so there there  

سه ماه افزایش دادی.

are two different ways really for people learning  the language I'm really glad to hear that though  

زبان من واقعاً خوشحالم که می شنوم که   خیلی

that's great uh people like people often ask me  are actually working on like a new article on  

خوب است، افرادی مانند مردم اغلب از من می پرسند  در واقع مانند یک مقاله جدید در

our site about how long it takes to get fluent in  English and the point I keep making to Learners is  

سایت ما در مورد اینکه چقدر طول می کشد تا به زبان انگلیسی مسلط شوید کار می کنند و نکته ای که من همیشه به زبان آموزان بیان می کنم

that it actually doesn't take very long to learn  the problem is just people think that language  

این است   در واقع یادگیری زمان زیادی طول نمی‌کشد، مشکل اینجاست که مردم فکر می‌کنند

learning is difficult because most teaching is  hard to understand and it's the understanding  

یادگیری زبان دشوار است، زیرا درک بیشتر آموزش‌ها سخت است و این درک است

that really makes the language communication  much easier so if you learn something but you  

که واقعاً ارتباط زبان را آسان‌تر می‌کند، بنابراین اگر چیزی یاد می‌گیرید اما

don't really understand it or you have doubts and  concerns or questions or worries about grammar  

نمی‌کنید. واقعاً آن را می‌فهمید یا در مورد تلفظ گرامر تردید و نگرانی یا سؤال یا نگرانی دارید

pronunciation anything else that will stop you  from speaking and natives will do this too so as  

هر چیز دیگری که مانع صحبت کردن شما شود و بومی‌ها نیز این کار را انجام می‌دهند، به عنوان

an example maybe a native would be trying to write  something like they're writing it by hand or even  

مثال شاید یک بومی سعی می‌کند چیزی بنویسد که شبیه به نوشتن آن است. با دست یا حتی

just typing something if they forget how to spell  a word they will just use a different word instead  

اگر فراموش کنند که چگونه یک کلمه را بنویسند، فقط چیزی را تایپ می کنند، فقط از یک کلمه متفاوت به جای آن استفاده می کنند.

and this happens to people a lot this is kind of a  joke in English because the spelling rules do seem  

quite complicated uh but it's the same idea so  if you're learning uh you could learn English for  

اگر در حال

many many years and not become a confident speaker  if you're learning with traditional methods that  

یادگیری با روش‌های سنتی هستید که

actually make the language more complicated and  harder to understand Alejandra let's see uh could  

در واقع زبان را پیچیده‌تر و درک آن را سخت‌تر می‌کند، می‌توانید برای سال‌های طولانی انگلیسی یاد بگیرید و سخنران مطمئنی نباشید.

I get these examples from movies and practice with  them yeah yes you could uh so usually just as an  

از فیلم‌ها و تمرین با آن‌ها بله بله، شما می‌توانید آه، بنابراین معمولاً فقط به عنوان یک

example from fluent for Life usually what we do  uh because a conversation we'll have for example  

مثال از fluent for Life معمولاً کاری که ما انجام می‌دهیم اوه، زیرا مکالمه‌ای که به عنوان مثال

many different uh maybe expressions or even  grammar points so I could have many different  

خیلی متفاوت آه، شاید عبارات یا حتی نکات گرامری داشته باشیم، بنابراین من می‌توانم موارد مختلفی داشته باشم.

grammar points featured in the same conversation  but in each lesson set we really just want you to  

نکات گرامر در یک مکالمه مشخص شده است اما در هر مجموعه درس ما واقعاً می‌خواهیم

focus on maybe one or two things and get lots  of examples of that so uh like I've given this  

روی شاید یک یا دو چیز تمرکز کنید و مثال‌های زیادی از آن را دریافت کنید، مثل اینکه

example before but if you imagine like I'm a a  baseball coach and I have a a a son who's trying  

قبلاً این   مثال را آورده‌ام، اما اگر تصور می‌کنید که من هستم من و یک مربی بیسبال پسری داریم که سعی می‌کند

to learn how to play baseball the typical thing  for a parent to do is to yell out many different  

یاد بگیرد چگونه بیسبال بازی کند، کار معمولی که برای والدین انجام می‌شود این است که فریاد بزند خیلی

things like oh no run faster or throw the ball  better or hit this way or do that other thing but  

چیزهای مختلف مانند آه، سریع‌تر بدو یا توپ را بهتر پرتاب کند یا به این سمت بزند یا آن کار را انجام دهد. اما

the better thing to do is just to say son today I  want you to focus on this one thing I don't care  

بهترین کار این است که فقط بگویم پسرم، امروز می‌خواهم روی این یک چیز تمرکز کنی، برایم مهم نیست اگر

if you drop the ball I don't care if you don't run  or whatever but just try to try to like watch the  

توپ را رها کنی، مهم نیست که نمی‌دوی یا هر چیز دیگری، اما فقط سعی کن سعی کنی مانند تماشای

ball that's all I want you to do today and so we  know that playing baseball is it's not going to be  

توپ، این تنها کاری است که من از شما می‌خواهم امروز انجام دهید و بنابراین ما بدانیم که بازی بیسبال

a on- day event so we don't have to worry about  trying to fix every problem at the same time so  

یک رویداد روزانه نخواهد بود، بنابراین لازم نیست نگران تلاش برای رفع هر مشکلی باشیم،

in the same way when I'm making uh these lesson  sets for fluent for Life what we do is just have  

بنابراین   به همین ترتیب وقتی دارم این مجموعه‌های درس را برای روان زندگی درست می‌کنم، کاری که ما انجام می‌دهیم فقط

a focus for something so even though you will see  examples of lots of other grammar points we really  

تمرکز روی چیزی است، بنابراین حتی اگر نمونه‌هایی از بسیاری از نکات گرامری دیگر را خواهید دید، ما واقعاً

would just want you to focus on a particular  thing uh and that focus is really what gets you  

می‌خواهیم فقط روی یک موضوع خاص تمرکز کنید. چیزی که اوه و این تمرکز واقعاً چیزی است که شما را

uh fluent faster all right uh I just says please  activate the translation into Arabic thank you  

سریع‌تر می‌کند. خیلی خوب، فقط می‌گویم لطفاً ترجمه را به عربی فعال کنید متشکرم   من

I don't know how to do that um but we will have  when when we're making the live like this there  

نمی‌دانم چگونه این کار را انجام دهم، اما وقتی در حال ساخت لایو هستیم این کار را انجام خواهیم داد. این

is no transcription because Google doesn't do that  automatically at the same time uh but it does uh  

رونویسی وجود ندارد، زیرا Google این کار را به‌طور خودکار انجام نمی‌دهد، اوه، اما اوه

come out I don't know I think a day later let's  see part says hello thanks for the live I read  

بیرون می‌آید، نمی‌دانم، فکر می‌کنم یک روز بعد بیایید قسمتی را ببینیم که می‌گوید سلام ممنون برای زنده‌ای که من خواندم

Japanese comic manga in English do you think they  are useful for learning the language yes anything  

مانگای کمیک ژاپنی به انگلیسی آیا فکر می‌کنید آنها برای یادگیری زبان مفید هستند بله هر چیزی

I mean as long as it's actual native speech so if  you're reading uh a manga in English just like I  

منظورم تا زمانی است که گفتار بومی واقعی باشد، بنابراین اگر یک مانگا را به زبان انگلیسی می‌خوانید، درست مثل من

Read Manga in Japanese uh to help me learn some  Japanese so miam says the other day I faced the  

مانگا را به ژاپنی بخوانید تا به من کمک کنید تا چند  ژاپنی یاد بگیرم، بنابراین میام می‌گوید: روز دیگر در

word fation at work then I looked at the root word  as learn from you that was to Fork uh and that  

محل کار با کلمه fation روبرو شدم سپس به ریشه کلمه نگاه کردم به عنوان Learn from you that was to Fork uh و این به

explains enough not to forget the word and to use  it properly in slightly different context yeah and  

اندازه کافی توضیح می دهد که کلمه را فراموش نکنیم و از آن به درستی در زمینه کمی متفاوت استفاده کنیم بله و

so this is where we also get like bif forcation  to bifurcate to to cut something like that to B  

بنابراین اینجاست که ما همچنین مانند bif forcation دوشاخه شدن برای بریدن چیزی شبیه به آن به B

fory good evening teacher says Manuel Canon says  got it all right Neil says uh you think from my  

برای شب بخیر معلم می‌گوید مانوئل کانن می‌گوید همه چیز درست است نیل می‌گوید آه تو از روی روح من فکر می‌کنی

soul sometimes I think so complicated and think  ha why yeah it's it's a natural thing as adults  

گاهی اوقات من خیلی پیچیده فکر می‌کنم و فکر می‌کنم چرا بله این یک چیز طبیعی است به عنوان بزرگسال

and also because we've been trained for many years  to think about grammar rules so we're trying to  

و همچنین به این دلیل که ما سال‌ها آموزش دیده‌ایم درباره قواعد دستور زبان فکر کنیم، بنابراین سعی می‌کنیم

understand why something works rather than just  connecting the vocabulary with the situation it  

بفهمیم که چرا چیزی کار می‌کند نه اینکه فقط واژگان را با موقعیتی مرتبط کنیم

seems very simple but it's just we're like nah  like why does it do that obviously we also have  

خیلی ساده به نظر می‌رسد، اما مثل این هستیم که نه. چرا این کار را می کند بدیهی است که ما

grammar rules from our native language our first  language in our head already so when we're trying  

قوانین دستور زبان از زبان مادری خود را نیز در ذهن خود داریم، بنابراین وقتی سعی می کنیم

to do something different we wonder well why do  they do that like in like English and Spanish the  

کار متفاوتی انجام دهیم، تعجب می کنیم که چرا آنها مانند انگلیسی و اسپانیایی این کار را انجام می دهند.

noun and the adjective are reversed so in English  I would say like red car uh but Spanish is like  

صفت معکوس می شود بنابراین در انگلیسی من می گویم مانند ماشین قرمز اما اسپانیایی مانند

Ela and so it's like why do they do that or why  do they say la or L you know I could think about  

Ela است و بنابراین مانند این است که چرا آنها این کار را انجام می دهند یا چرا  می گویند la یا L.

why that is but it's more like it's more fun for  me to try to understand that when people are in  

برای من جالب است که سعی کنم بفهمم وقتی مردم در

this situation where they're talking about this  that's what they say so if I can think about that  

این موقعیت هستند که در مورد این موضوع صحبت می کنند، این همان چیزی است که می گویند، بنابراین اگر بتوانم در مورد آن فکر کنم

and I can and then I can guess after I understand  it then I feel much more confident I can say the  

و می توانم و بعد از اینکه آن را فهمیدم می توانم حدس بزنم، احساس اعتماد به نفس بیشتری می کنم. من می‌توانم همین را بگویم

same thing all right so try not to worry about  that uh if you still need help you know like  

خیلی خوب، بنابراین سعی کنید نگران نباشید که اوه، اگر هنوز به کمک نیاز دارید می‌دانید مثل

okay I I really don't get something I need to  understand the the origin of this or the logic  

باشه، من واقعاً چیزی را نمی‌فهمم که باید منشأ این یا منطق

behind it then we can talk about that but for  the most part it's not really that necessary uh  

پشت آن را بفهمم، سپس می‌توانیم صحبت کنیم. در مورد آن، اما در اکثر موارد واقعاً آنقدرها هم ضروری نیست،

let's see M says boa I don't know what that means  gang name I want uh everyone should say this says  

بیایید ببینیم که M می‌گوید بوآ، من نمی‌دانم معنی آن چیست. نام باند من می‌خواهم، همه باید بگویند این می‌گوید

you say learning English is the first language  but everyone does a language hard their self  

شما می‌گویید یادگیری انگلیسی زبان اول است، اما همه یک زبان را سخت انجام می‌دهند. خودشون

and someone who learns language yes let me make  that less complicated make it easy for yourself  

و کسی که زبان یاد می‌گیره بله، اجازه بدید که این کار رو کم‌تر پیچیده کنم،

learn English as a first language as opposed  to trying to learn it through you know your  

یادگیری انگلیسی به‌عنوان زبان اول بر خلاف تلاش برای یادگیری آن از طریق شما

translations or whatever uh let's see uh Danielle  says alindo I think doesn't that mean like like  

ترجمه‌های شما یا هر چیزی که اوه بیایید ببینیم آه دانیل می‌گوید آلیندو فکر می‌کنم اینطور نیست. این یعنی مثل

handsome in Spanish I think let's see on news  says hello Danielle Hi how are you ah okay all  

خوش تیپ به اسپانیایی، فکر می‌کنم بیایید اخبار را ببینیم  می‌گوید سلام دانیله سلام چطوری آه خوب همه

right talking about oh talking about the teacher  with the K KK K okay that's the laughing I like  

درست صحبت کردن در مورد معلم با K KK K خوب این خنده است که من دوست دارم

the different the ways like different languages  so in Japan you'll have like www like on there  

روش‌های متفاوت مانند زبان‌های مختلف بنابراین در ژاپن شما مانند www مانند آنجا خواهید داشت

uh oh I think I don't know if you were talking to  each other talking to yourselves but we've gotten  

اوه، فکر می‌کنم نمی‌دانم که با هم صحبت می‌کردید و با خودتان صحبت می‌کردید یا نه، اما ما

through these comments so let me go to another  example uh just to see another thing that I

از طریق این نظرات به نتیجه رسیدیم، بنابراین اجازه دهید به نمونه دیگری بروم آهان فقط برای دیدن چیز دیگری که من

had so this is another question uh  from actually the same uh fluent for  

داشتم، پس این یک سوال دیگر است آه از همان اوه مسلط برای

Life memory that we got a little while ago  which I think maybe it was different let me

خاطره زندگی که مدتی پیش به دست آوردیم که فکر می‌کنم شاید فرق داشته باشد، اجازه دهید

check yeah okay actually a couple of  people asked about this uh so I want  

بررسی کنم بله، در واقع چند نفر در مورد این موضوع پرسیدند، بنابراین من می‌خواهم

to cover this as well now let's say  we're talking about time we talked  

این را نیز پوشش دهم، فرض کنیم  داریم در مورد زمانی صحبت می‌کنیم

about prepositions in a uh recent  video uh so I wanted to compare

درباره حروف اضافه در یک ویدیوی اخیر صحبت می‌کنیم، بنابراین می‌خواستم

in so in five minutes for five minutes or since  let me write that more clearly since 5 minutes  

در پنج دقیقه به مدت پنج دقیقه مقایسه کنم یا از زمانی که اجازه دهید از 5 دقیقه قبل واضح‌تر بنویسم.

ago since 5 minutes ago all right now when we're  talking about something as I said before and I say  

از 5 دقیقه پیش همین الان، وقتی در مورد چیزی همانطور که قبلاً گفتم صحبت می‌کنیم و من می‌گویم

this in every video natives can express an idea  or something they want whatever they're talking  

این در هر ویدیویی بومی‌ها می‌توانند ایده یا چیزی را که می‌خواهند هر چیزی را که در

about in different ways but sometimes the like  the slight Nuance in the meaning it they will be  

مورد آن صحبت می‌کنند به روش‌های مختلف بیان کنند، اما گاهی اوقات مانند آن، تفاوت‌های جزئی به این معنی که آنها

a little bit different but you can still express  the same idea in different ways but I wanted to  

کمی متفاوت خواهند بود، اما شما هنوز هم می‌توانید همان ایده را به روش‌های مختلف بیان کنید، اما من می‌خواستم

again just start with something very simple like  this and then we can make the complex or make the  

دوباره با چیزی بسیار ساده مانند این شروع کنم و سپس می‌توانیم جمله را پیچیده‌تر کنیم یا

sentence more complex so in 5 minutes uh I know  we're if you think about just this by itself in  

جمله را پیچیده‌تر کنیم. 5 دقیقه آه، می دانم که اگر به خودی خود به این موضوع فکر کنید تا

five minutes you're thinking about the future  you're thinking about kind of like I will do  

5 دقیقه دیگر به آینده فکر می کنید، به چیزی فکر می کنید که من آنجا انجام خواهم داد

there or I will be at your house in five minutes  so five minutes from this point five minutes from  

یا تا پنج دقیقه دیگر در خانه شما خواهم بود. چند دقیقه از این نقطه، پنج دقیقه از

this point uh but I just want to talk about  these words uh just just with with this idea  

این نقطه، آه، اما من فقط می‌خواهم در مورد این کلمات صحبت کنم، آه، فقط با این ایده،

by itself about the slight difference in Nuance  for uh comparing these different words so let's  

به تنهایی درباره تفاوت جزئی در Nuance، برای مقایسه این کلمات مختلف، بنابراین بیایید

say the situation is uh we have a person now so  we'll just say this is now on our timeline here  

بگوییم وضعیت این است که ما یک شخص اکنون پس ما فقط می گوییم که این اکنون در جدول زمانی ما اینجاست

so this is the future and this is the past and  let's say someone uh started something let's say  

بنابراین این آینده است و این گذشته است و بیایید بگوییم که کسی چیزی را شروع کرده است، بگوییم

one year ago so when we talk about the the past  from now we talk about ago so let's just say one  

یک سال پیش، بنابراین وقتی در مورد گذشته صحبت می کنیم از هم اکنون در مورد آن صحبت می کنیم پس بیایید بگوییم یک

year ago one year ago now if we're talking  about something like let's say instead of 5

سال پیش یک سال پیش، اکنون اگر در مورد چیزی مانند فرض کنید به جای 5

minutes we'll say one

دقیقه صحبت می کنیم، می گوییم یک

year so in one year we're talking about a  time period but it just means like at some  

سال پس در یک سال ما در مورد یک دوره زمانی صحبت می کنیم، اما این فقط به این معنی است که در بعضی از

point anytime so this is in that time period  this is in that time period here here here I  

نقطه‌ها در هر زمان، بنابراین این در آن دوره زمانی است این در آن دوره زمانی است اینجا اینجا اینجاست،

mean I I really mean along this this line here in  the timeline uh but we we can talk about any time  

منظور من واقعاً در امتداد این خط اینجا در جدول زمانی است، اما ما می‌توانیم در مورد هر زمانی صحبت کنیم

here this is in that time period now four we're  actually talking about the whole period so when  

اینجا در آن دوره زمانی در حال حاضر چهار است. ما در واقع در مورد کل دوره صحبت می کنیم، بنابراین وقتی   می

you hear people talking about like I haven't  we'll write a a longer sentence here so I

شنوید که مردم در مورد آن صحبت می کنند که مثل من صحبت نکرده ام، یک جمله طولانی تر اینجا می نویسیم تا انجام نداده باشم، بیایید

haven't done let's see I done what did  they do I haven't done uh done it just  

ببینیم من چه کاری انجام دادم  آنها انجام دادند.

very simple uh in one year or for or since okay  so I haven't uh let's say we'll make this a bit

خیلی ساده است در عرض یک سال یا برای یا بعد از آن خیلی خوب است، بنابراین من نگرفته ام، بگذارید بگوییم که این را کمی

more I haven't uh had no I  haven't gone since we did fishing

بیشتر می کنیم.

before so I haven't gone fishing in one year so  when we talk about like here's a oneyear period  

ماهیگیری در یک سال نرفته‌ام، بنابراین وقتی صحبت می‌کنیم مثل اینکه اینجا یک دوره یک ساله است،

so I didn't go fishing here or here or here or  here or here or here or here at any time in this  

بنابراین من در هیچ زمانی در این بازه زمانی به اینجا یا اینجا یا اینجا یا اینجا یا اینجا یا اینجا یا اینجا نرفتم،

time period so this is when we would say in so  in this time period within this time period I  

بنابراین این زمانی است که می‌گوییم بنابراین در این بازه زمانی در این بازه زمانی، من

have not done something okay so if I if I end the  sentence here so I haven't gone fishing this just  

کاری انجام نداده‌ام، بنابراین اگر جمله را اینجا تمام کنم بنابراین ماهیگیری نرفته‌ام، این فقط به این

means I've never done something so I haven't gone  fishing ever in my life I haven't gone fishing I  

معنی است که من هرگز کاری انجام نداده‌ام، بنابراین هرگز به ماهیگیری نرفته‌ام. زندگی من ماهیگیری نرفته‌ام،

haven't gone fishing I haven't gone fishing okay  so just to start with something nice and simple  

ماهیگیری نرفتم، ماهیگیری نرفتم، خوب است، بنابراین فقط برای شروع با یک چیز خوب و ساده، به این

means I I do not have this experience I don't want  to spend a lot of time on have I've done videos  

معنی است که من این تجربه را ندارم، نمی‌خواهم زمان زیادی را صرف آن کنم. من ویدیوهایی

about this you can search the channel for them if  you want to understand this but the basic idea is  

درباره این کار انجام داده‌ام، اگر می‌خواهید این موضوع را بفهمید، می‌توانید در کانال آنها را جستجو کنید، اما ایده اصلی این است که

you can have a thing like I have a marker I have  green eyes or I can have an experience okay so  

می‌توانید چیزی مانند من یک نشانگر دارم، من چشمان سبز دارم یا می‌توانم تجربه‌ای داشته باشم، بنابراین

the experience becomes a part of me just like my  hair or my mouth or my ears or it's part of who I  

تجربه تبدیل شود. بخشی از من درست مثل موهایم یا دهانم یا گوش هایم یا بخشی از شخصیت من

am so that's why we can say I have something so I  have that experience all right so I haven't gone  

است، به همین دلیل می توانیم بگوییم چیزی دارم، بنابراین آن تجربه را دارم، بنابراین

fishing I don't have the experience of that but  we're talking about within this time period you  

ماهیگیری نرفته ام. تجربه آن را داشته باشید، اما ما در این بازه زمانی در مورد آن صحبت می‌کنیم

might hear a person say I haven't gone fishing  in one year I haven't gone fishing in one year  

ممکن است شخصی را بشنوید که می‌گوید من یک سال است که ماهیگیری نرفته‌ام، یک سال است که ماهیگیری نرفته‌ام

so we're talking about from today in the past year  I have not gone fishing so maybe the person went  

بنابراین ما در مورد امروز در سال گذشته صحبت می‌کنیم. ماهیگیری نرفته‌ام، بنابراین ممکن است شخص

fishing before that but in the past year they  did not so when we hear in one year or in the  

قبل از آن برای ماهیگیری رفته باشد، اما در سال گذشته این کار را انجام نداده است، زمانی که ما در یک سال یا در

past year both of those are fine so in the past  year all right so I haven't gone fishing in the  

سال گذشته شنیدیم که هر دو خوب هستند، بنابراین در سال گذشته خیلی خوب است، بنابراین من نرفتم. ماهیگیری در

past year we're talking about just anytime inside  this time period okay or we could hear someone say  

سال گذشته ما در مورد ماهیگیری در هر زمان در این بازه زمانی صحبت می‌کنیم، خوب است یا می‌توانیم بشنویم که کسی می‌گوید

I haven't gone fishing for one year now what they  mean when they say that is they're talking about  

الان یک سال است که ماهیگیری نرفته‌ام، وقتی می‌گویند در مورد

the time period so they're not talking about  like in inside the time period they're talking  

دوره زمانی صحبت می‌کنند منظورشان چیست. آنها در مورد آن صحبت نمی کنند، مثل داخل دوره زمانی، آنها

about the time period itself okay this is a subtle  slight Nuance I'm trying to give you like a little  

درباره خود دوره زمانی صحبت می کنند، بسیار خوب، این یک نکته ظریف جزئی است که من سعی می کنم به شما

bit of understanding natives aren't thinking about  it that deeply and that's why you will hear people  

کمی درک کنم که بومیان آنقدر عمیق به آن فکر نمی کنند. و به همین دلیل است که می شنوید که مردم از

use uh all three of these things and without even  thinking about it but just so you understand the  

هر سه این چیزها استفاده می کنند و حتی بدون اینکه به آن فکر کنند، اما فقط برای اینکه

subtle difference because again as I mentioned  before I know people are trying to think logically  

تفاوت ظریف را درک کنید، زیرا باز هم همانطور که قبلا ذکر کردم، قبل از اینکه بدانم مردم سعی می کنند منطقی فکر کنند

and understand how it works so sometimes it is  helpful to get some explanations about things uh  

و بفهمند که چگونه کار می کند. برای دریافت توضیحاتی درباره چیزها مفید است

but I'm really trying to help you understand  the way natives think about this or the way  

اما من واقعاً سعی می‌کنم به شما کمک کنم طرز فکر بومی‌ها در مورد این موضوع یا روشی را که

natives would explain this if you asked them so I  haven't gone fishing ever all right that's like my  

بومی‌ها این را توضیح می‌دهند اگر از آنها بپرسید، بنابراین من تا به حال به ماهیگیری نرفته‌ام.

whole life I haven't gone fishing I've never done  that thing all right but if I say I haven't gone  

زندگی من ماهیگیری نرفته ام هرگز این کار را درست انجام نداده ام، اما اگر بگویم ماهیگیری نرفته ام

fishing in one year we're talking about within  this time period I don't have any experience  

در یک سال، در مورد آن صحبت می کنیم در این بازه زمانی، من هیچ تجربه ای

within this time period four we're still talking  about like the time period itself all right we're  

در این بازه زمانی چهار ندارم. ما هنوز درباره خود دوره زمانی صحبت می کنیم، بسیار خوب، ما

not talking about like a a particular time it's  just during this whole period I didn't I didn't  

درباره یک زمان خاص صحبت نمی کنیم، فقط در تمام این دوره من

do that so for and in it's it's really the same  thing but this is the slight difference in Nuance  

این کار را نکردم، این کار را انجام ندادم و در آن زمان واقعاً یکسان است، اما این تفاوت جزئی در Nuance

are you talking about like there is no experience  within this or you're just talking about the time  

است   آیا شما در مورد آن صحبت می کنید مانند اینکه تجربه ای در این مورد وجود ندارد یا فقط در مورد زمان   صحبت می کنید،

period itself okay that's it since is a little bit  different from both of those but you could use it  

خوب است، زیرا کمی متفاوت از هر دوی آنها است، اما می توانید از آن استفاده کنید. این

in the same sentence in the same way uh and so I  haven't gone fishing since like uh I don't know  

جمله به همین صورت است و بنابراین من از آن زمان به بعد ماهیگیری نرفته ام.

since it's like a year ago a year ago and in that  way the the thing we're focusing on is the time  

period when it began so we know now that's like  implied and we know the beginning so it's three  

بنابراین ما اکنون می دانیم که شبیه به ضمنی است و ما شروع را می دانیم، بنابراین سه

different ways of talking about the same thing so  all of these are fine you can use all these the  

روش مختلف برای صحبت در مورد یک موضوع وجود دارد، بنابراین همه اینها خوب هستند، شما می توانید از همه آنها استفاده کنید

the grammar is slightly different the Nuance is  slightly different but this is why you would hear  

گرامر کمی متفاوت است، Nuance کمی متفاوت است، اما به همین دلیل است که شما می‌شنیدیم که

people like different natives would express the  same thing with different vocabulary and it means  

افرادی مانند بومیان مختلف یک چیز را با واژگان متفاوت بیان می‌کنند و این به معنای

basically the same thing but you can see how it's  slightly different so in we're talking about like  

اساساً یک چیز است، اما می‌توانید ببینید که چگونه کمی متفاوت است، بنابراین در مورد ما صحبت می‌کنیم

imagine it like like a box within a time period  or for we're talking about the whole time period  

مانند   آن را مانند یک جعبه در یک بازه زمانی یا برای ما تصور کنید. "در مورد کل دوره زمانی صحبت می‌کنیم

itself or since we're just saying it started  here that's one we care about but it's basically  

یا از آنجایی که ما فقط می‌گوییم شروع شد اینجا این موردی است که ما به آن اهمیت می‌دهیم، اما اساساً

it's just different ways of talking about the  same thing all right I hope this makes sense  

روش‌های متفاوتی برای صحبت کردن در مورد یک چیز است، بسیار خوب، امیدوارم این منطقی باشد

so I haven't gone fishing in one year I haven't  gone fishing for one year all right same idea I  

پس نرفته‌ام ماهیگیری در یک سال من به مدت یک سال برای ماهیگیری نرفته ام درست همین ایده من

haven't gone since I haven't gone fishing since  uh whatever the time period or since a year ago  

از آنجایی که از زمان هر دوره زمانی یا از یک سال قبل به ماهیگیری نرفته ام، نرفته ام.

all right or since last year there are different  ways you can express it but the point is uh I  

شما می توانید آن را بیان کنید، اما نکته اینجاست که اوه

don't want you to get stuck thinking like wait  a minute he said in but that other person said  

نمی خواهم در فکر کردن مانند یک دقیقه صبر کنید که او گفت، اما آن شخص دیگر گفت

for oh no you you again the point is to accept  these different things because there are many  

اوه نه شما دوباره، نکته این است که این چیزهای مختلف را بپذیرید زیرا خیلی

different ways to express an idea the same way you  would do it in your native language and I'm pretty  

متفاوت هستند روش‌هایی برای بیان یک ایده به همان روشی که در زبان مادری خود انجام می‌دهید و من تقریباً

sure every language has uh the same idea okay so  you would be able to express the same thing in  

مطمئن هستم که هر زبانی ایده مشابهی دارد، بنابراین شما می‌توانید همان چیزی را به

slightly different ways uh and the Nuance might be  a little bit different but it's really essentially  

روش‌های کمی متفاوت بیان کنید. کمی متفاوت است، اما واقعاً

the same thing all right I think someone just  asked for subtitles over here remember when these  

همان چیزی است که خیلی خوب است، فکر می‌کنم شخصی اینجا زیرنویس را درخواست کرده است، به یاد داشته باشید وقتی این

videos are live uh there are no subtitles for them  because Google is or YouTube is not able to just  

ویدیوها زنده هستند، هیچ زیرنویسی برای آنها وجود ندارد، زیرا Google است یا YouTube نمی‌تواند فقط

make subtitles while I'm speaking that would be  great if possible maybe in the future uh that  

زیرنویس بسازد در حالی که من هستم. صحبت کردن که در صورت امکان عالی خواهد بود، شاید در آینده این

will happen but all right let's see Miriam says  the most challenging matter in speaking English  

اتفاق بیفتد، اما خب، بیایید ببینیم میریام می‌گوید چالش‌برانگیزترین موضوع در صحبت کردن به زبان انگلیسی

for me is telling a story happened to me since I  can't use complex sentences with multiple tenses  

برای من، گفتن داستانی است که برای من اتفاق افتاده است، زیرا نمی‌توانم از جملات پیچیده با زمان‌های متعدد استفاده کنم.

instead I stay quiet when I asked when they asked  how was your weekend ah all right so uh as an  

در عوض وقتی از آنها پرسیدند آخر هفته‌تان چطور بود آهان خوب بود، ساکت می‌مانم، به‌عنوان

example if you want to talk about something  you can still express yourself with simple  

مثال اگر می‌خواهید درباره چیزی صحبت کنید، همچنان می‌توانید خود را با جملات ساده بیان کنید

sentences and I would begin with that so rather  than just staying quiet pick something that you  

و من با آن شروع می‌کنم تا اینکه فقط ساکت بمانید. چیزی که

do feel confident saying and express it simply  I've given examples on the channel before about  

احساس می‌کنید با اطمینان می‌گویید و آن را به سادگی بیان می‌کنید قبلاً در کانال مثال‌هایی آورده‌ام درباره

me explaining something at three different levels  of complexity like talking about a pair of shoes  

من در مورد توضیح چیزی در سه سطح مختلف از پیچیدگی مانند صحبت کردن در مورد یک جفت کفش

or talking about I forget the examples I give but  if you look at if you if you if you search I think  

یا صحبت کردن در مورد مثال‌هایی را که می‌زنم فراموش می‌کنم، اما اگر نگاه کنید اگر شما اگر جستجو کنید فکر می‌کنم

like shoes just the word shoes on my channel you  will find that video so this is me talking about

کفش‌ها را فقط کلمه کفش در کانال من دوست دارید آن ویدیو را پیدا خواهید کرد، بنابراین این من در مورد

different uh or explaining something at different  levels of complexity so let's say I want to talk  

مختلف صحبت می‌کنم یا چیزی را در سطوح مختلف پیچیدگی توضیح می‌دهم، بنابراین فرض کنید می‌خواهم

about my weekend with somebody and this is  a common thing I get from people so they are  

درباره آخر هفته‌ام صحبت کنم. با کسی و این چیزی است که من از مردم دریافت می کنم، بنابراین آنها

often good at talking about their work but  as soon as a coworker asks them about their  

اغلب در صحبت کردن در مورد کارشان خوب هستند، اما به محض اینکه یک همکار از آنها درباره

weekend then they uh they maybe forget what they  want to say or they can't express themselves so  

تعطیلات آخر هفته خود می پرسد، ممکن است فراموش کنند که چه می خواهند بگویند یا نمی توانند بیان کنند. بنابراین

the easiest thing to do is just begin with the  simple past so if you want to talk about the  

آسان‌ترین کار این است که فقط با گذشته ساده شروع کنید، بنابراین اگر می‌خواهید درباره گذشته صحبت کنید،

past you don't need to use like a complicated  sentence like I just gave I gave that example  

نیازی نیست از جمله پیچیده‌ای استفاده کنید، مثل مثالی که زدم،

because someone was asking about that but if I  just want to talk about what I did I just say

زیرا کسی در مورد آن سوال می‌پرسید، اما اگر من فقط می‌خواهم در مورد کاری که انجام داده‌ام صحبت کنم، فقط می‌گویم که

I I saw a movie very simple we're just using  the simple past very easy so I don't need to  

فیلمی را دیدم که بسیار ساده است، ما از گذشته ساده استفاده می‌کنیم، بنابراین نیازی نیست

make a complicated sentence or I don't need  to try to put a lot of complicated Clauses  

جمله پیچیده‌ای بسازم یا نیازی به نوشتن آن ندارم. بسیاری از بندهای پیچیده

in the same sentence I can make just a  few a few sense so I saw a movie it was

در یک جمله می‌توانم فقط چند تا معنی داشته باشم، بنابراین من فیلمی را دیدم

interesting let me write

جالب بود، اجازه دهید بنویسم

that so I saw a movie it  was interesting or I liked

که بنابراین فیلمی را دیدم جالب بود یا آن را دوست داشتم

it so I liked it very simple it was about

پس دوست داشتم بسیار ساده بود.

whatever it was about a boy and uh a girl  going fishing okay so you don't need to  

هر چه در مورد پسر و دختری بود که می‌رفت ماهیگیری می‌کرد، بنابراین نیازی به

make a complicated sentence or like one long thing  that's trying to explain everything just say yeah  

گفتن یک جمله پیچیده یا مثل یک چیز طولانی ندارید، فقط بگویید بله

what did you do yesterday what did you do over  the weekend oh I saw a movie I went to the park  

دیروز چه کردید، آخر هفته چه کردید. فیلمی دیدم که به پارک رفتم

I read read a book I played with my family I saw  uh a baseball game okay so even native speakers  

کتابی خواندم که با خانواده‌ام بازی کردم، دیدم که یک بازی بیسبال بسیار خوب است، بنابراین حتی افراد بومی زبان

they will usually begin a sentence or like begin  a response with something simple all right unless  

آنها معمولاً جمله‌ای را شروع می‌کنند یا دوست دارند یک پاسخ را با چیزی ساده شروع کنند، مگر اینکه

there's a really amazing story or something  amazing or uh surprising that happened most  

واقعاً چیزی وجود داشته باشد. داستان شگفت‌انگیز یا چیزی شگفت‌انگیز یا شگفت‌انگیز که بیشتر افراد اتفاق افتاده،

people would just begin with something like this  so the the conversation uh if you pay attention  

فقط با چیزی شبیه به این شروع می‌کنند، بنابراین مکالمه اگر

to conversations they often go like this like  someone will ask a question like especially a  

به مکالمات توجه کنید، اغلب به این شکل پیش می‌روند، شخصی سؤالی می‌پرسد، به‌خصوص یک

cooworker like oh how was your weekend so it will  begin like they're usually just being polite just  

همکار مثل اوه، چطور بود. آخر هفته بنابراین شروع می‌شود مثل اینکه آنها معمولاً فقط مودب هستند   فقط

it's just hey how are you I'm doing fine and  if it's a good friend of yours maybe you have  

هی تو چطوری حال من خوب است و اگر دوست خوب شماست شاید

a longer conversation but it usually starts quite  simple so oh I uh I saw a movie and like yeah the  

مکالمه طولانی‌تری داشته باشید، اما معمولاً خیلی ساده شروع می‌شود، اوه من اوه من فیلمی را دیدم و مثل اینکه بله،

movie was the movie was good or you would if if  the person is interested or you want to talk about  

فیلم خوب بود، یا اگر آن فرد علاقه‌مند باشد یا بخواهید

it more that that's where you can start having  more complex uh sentences in explaining something  

بیشتر درباره آن صحبت کنید، این کار را انجام می‌دهید، اینجاست که می‌توانید جملات پیچیده‌تری در توضیح چیزی داشته باشید،

but even then you can still use simple sentences  to explain yourself so don't feel nervous about  

اما حتی در آن زمان هنوز هم می‌توانید از جملات ساده برای توضیح خودتان استفاده کنید، بنابراین نگران نباشید   که

that you like have to use something complicated  the point is just to express yourself and often  

دوست دارید باید از چیز پیچیده استفاده کنید نکته فقط بیان کردن خود است و اغلب

natives will do the same thing natives will just  say oh I saw a movie it was a yeah it was a good  

بومی‌ها همان کاری را انجام می‌دهند که بومی‌ها فقط می‌گویند اوه من یک فیلم دیدم بله بله بود. فیلم خوبی بود

movie uh it was uh it was fun or it was not it  was not very good it wasn't very good so if we  

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ این کار را

talk more about it then we can make the sentences  a bit more complex but you don't have to do that  

all right but this is a very easy way when people  ask what you did especially over the weekend or  

درست انجام دهید، اما این یک راه بسیار آسان است وقتی مردم بپرسند که چه کاری انجام داده‌اید، به خصوص در آخر هفته یا می‌دانید

you know how was your week or your vacation or  something oh it was fun and most people don't  

هفته یا تعطیلاتتان چطور بود یا چیز جالبی بود و بیشتر مردم

really care to listen to a long story anyway  they're they're probably just being polite  

واقعاً اهمیتی نمی‌دهند که طولانی مدت به آن گوش دهند. داستان به هر حال آنها احتمالاً فقط مؤدب هستند

and you know just connecting with you a little  bit so if they start asking you questions then  

و شما می‌دانید که فقط کمی  با شما ارتباط برقرار می‌کنند، بنابراین اگر شروع به پرسیدن سؤال از شما کردند،   می‌توانید

you can explain more and it's okay if you don't  say it perfectly but I would just keep it simple  

بیشتر توضیح دهید و اگر آن را کاملاً نگویید اشکالی ندارد، اما من فقط ادامه می‌دهم ساده است

and this is why we talked about building up your  ability to speak at the beginning of this video  

و به همین دلیل است که در ابتدای این ویدیو در مورد تقویت  توانایی شما برای صحبت صحبت کردیم

so I was talking about I want and then I want  something or I want to do something or I want  

بنابراین من در مورد من می خواهم و سپس چیزی را می خواهم یا می خواهم کاری انجام دهم یا می خواهم

you or I want him or her or them to do something  all right so we begin by getting comfortable by  

شما یا من او را می خواهم یا آن‌ها کاری را انجام دهند خیلی درست است، بنابراین ما با راحت شدن با

really understanding the basics I know a lot  of people think oh I know that well if you know  

واقعاً اصول اولیه را درک می‌کنیم، می‌دانم  بسیاری از مردم فکر می‌کنند، آه، من این را خوب می‌دانم، اگر بدانید

that why are you not using it fluently okay you  should feel uh you should know something to the  

چرا به راحتی از آن استفاده نمی‌کنید، خوب است  باید احساس کنید که باید چیزی بدانید

point where you feel confident saying something  if you don't feel confident saying it you don't  

نقطه‌ای که در آن احساس اطمینان می‌کنید چیزی را بیان می‌کنید، اگر از گفتن آن اطمینان ندارید، واقعاً

really know it you know it a like well enough to  recognize that information but you need to know  

آن را نمی‌دانید، آنقدر خوب می‌دانید که آن اطلاعات را تشخیص دهید، اما باید

it well enough to speak that's really the goal you  need to you need to keep learning keep reviewing  

آنقدر خوب بدانید که صحبت کنید، این واقعاً هدف شماست. باید به یادگیری ادامه دهید مرور کردن را ادامه دهید   به

keep understanding something until you feel yeah  I got it and then you will have the confidence to  

درک چیزی ادامه دهید تا زمانی که احساس کنید بله، آن را فهمیدم و سپس اعتماد به نفس

speak so you don't learn something a little  bit and then either force yourself to speak  

صحبت کردن را خواهید داشت تا کمی  چیزی یاد نگیرید و سپس یا خود را مجبور به صحبت کنید

or maybe you just say nothing because you're too  shy just continue to get more examples about that  

یا شاید فقط بگویید هیچی چون خیلی خجالتی هستید فقط به گرفتن مثال‌های بیشتر در مورد آن

thing until you feel you really understand  it and sometimes it it happens very quickly  

چیز ادامه دهید تا زمانی که احساس کنید واقعاً آن را می‌فهمید  و گاهی اوقات خیلی سریع اتفاق می‌افتد

sometimes it's uh it can take longer but the  more examples you get the faster you improve  

گاهی اوقات ممکن است بیشتر طول بکشد اما  هر چه نمونه‌های بیشتری به دست آورید سریع‌تر پیشرفت می‌کنید

okay hopefully this makes sense so there there  are always uh easier ways simple ways to express  

باشه امیدوارم این منطقی است بنابراین همیشه راه‌های ساده‌تری برای بیان

things uh you can take like really any sentence  you like and I can give you a simplified version  

چیزهایی وجود دارد که می‌توانید مانند هر جمله‌ای که دوست دارید در نظر بگیرید و من می‌توانم نسخه ساده‌شده‌ای

of it that's perfectly fine for conversations  okay all right I think everybody's getting it  

از آن را به شما ارائه کنم که برای مکالمات کاملاً مناسب است. بسیار خوب، فکر می‌کنم همه آن را درک می‌کنند.

though let's see here check these other all right  again Jam do you like baseball yesterday I watched  

اینها را اینجا ببینید خیلی خوب دوباره جام جم آیا بیسبال را دوست دارید دیروز تماشا کردم

your video about baseball phrases those phrases  use different situations like dating yes uh well  

ویدیوی شما را در مورد عبارات بیسبال تماشا کردم این عبارات  از موقعیت‌های مختلف مانند قرار ملاقات استفاده می‌کنند بله خوب   بله،

yeah I played baseball I just I use that also it's  like an American thing I thought people would you  

من بیسبال بازی کردم، فقط من استفاده می‌کنم که همچنین مانند یک چیز آمریکایی است که فکر می‌کردم مردم می‌خواهند می‌دانی که

know I could talk about something else uh but I  like to yeah you'll notice like I talked about  

من می‌توانم در مورد چیز دیگری صحبت کنم، اما دوست دارم بله، متوجه می‌شوید که من در مورد آن صحبت کردم،

like pivoting so like it's like the connection  is baseball and then maybe I'll talk about you  

مثل چرخیدن، مثل اینکه اتصال بیسبال است و سپس شاید در مورد شما صحبت کنم

know some different things related to that just  to make it a little bit easier to understand if  

چیزهای مختلف مرتبط با آن را بدونم. اگر

I completely change the example in the context  it becomes more difficult to understand uh your  

مثال را به طور کامل در متن تغییر دهم، درک آن را کمی آسان تر کنید، درک

explanation on the fact that there are more than  one way to say the same idea and how to practice  

توضیح شما در مورد این واقعیت که بیش از یک راه برای بیان یک ایده وجود دارد و نحوه تمرین کردن وجود دارد

that approach is really helpful that has never  occurred to me before yeah so often we don't think  

دشوارتر می شود. این رویکرد واقعا مفید است. چیزی که قبلاً به ذهنم خطور نکرده بود، بله، اغلب ما

about these things but this is what's happening in  your native language all right and we know this is  

به این چیزها فکر نمی‌کنیم، اما این چیزی است که در زبان مادری شما اتفاق می‌افتد و می‌دانیم که این

true because let's say there's like some activity  happens let's say there is a I don't know like a  

درست است، زیرا فرض کنید فعالیتی وجود دارد. نمی دانم مانند

car crash if we just imagine a a I'm going to draw  this badly uh but here's oh no boom here's a car  

تصادف اتومبیل اگر فقط تصور کنیم که یک تصویر می خواهم ترسیم کنم  به این بدی اوه اما اینجا اوه هیچ رونقی ندارد اینجا یک اتومبیل

crash if five people let's say five native people  uh five people watch this they're each going to  

تصادف است   اگر پنج نفر فرض کنیم پنج نفر بومی اوه پنج نفر این را تماشا کنند که هر کدام می خواهند

describe it in a slightly different way okay they  might use some of the same vocabulary but a lot of  

توصیف کنند به روشی کمی متفاوت است، بسیار خوب ممکن است از واژگان مشابهی استفاده کنند، اما بسیاری از

the vocabulary will be different and I've talked  about this in many videos before like if you watch  

واژگان متفاوت خواهد بود و من قبلاً در بسیاری از ویدیوها در مورد این موضوع صحبت کرده ام، مثلاً اگر

my video on how to make espresso in English uh so  I give an example this is some naturally varied  

ویدیوی من در مورد نحوه تهیه اسپرسو به زبان انگلیسی را تماشا کنید. من مثالی می‌زنم، این یک مرور طبیعی متنوع است

review where you look at uh different people  explaining the same thing so if I do a video  

که در آن به افراد مختلف نگاه می‌کنید  که یک چیز را توضیح می‌دهند، بنابراین اگر من ویدیویی

about some different people talking about a car  crash they're going you could you could kind of  

درباره افراد مختلف درباره تصادف اتومبیل صحبت می‌کنند که در حال رفتن هستند، می‌توانید به نوعی

put the vocabulary on a on a bell curve like  this so some words are going to be used a lot  

واژگان را در آن قرار دهید. یک منحنی روی زنگ مانند این بنابراین بعضی از کلمات قرار است زیاد استفاده شوند

like crash like the word crash gets used 10 times  like everybody uses the word crash but maybe only  

مانند crash مانند کلمه crash که 10 بار استفاده می شود مثل اینکه همه از کلمه crash استفاده می کنند اما شاید فقط

you know two people use a different word or  somebody else uses you know some other word  

شما می دانید که دو نفر از یک کلمه متفاوت استفاده می کنند یا شخص دیگری از شما استفاده می کند. یک کلمه دیگر

like this but if you could take all the vocabulary  that people use it would fit on a bell curve like  

مانند این، اما اگر بتوانید همه واژگانی را که مردم استفاده می‌کنند استفاده کنید، در منحنی زنگی مانند این قرار می‌گیرد

this and so what we try to do is focus on these  most important things and you would learn a few  

و بنابراین، کاری که ما سعی می‌کنیم انجام دهیم تمرکز روی این مهم‌ترین چیزها است و شما چند مورد

of these other ones as well like in the espresso  video you'll see people talking about tamping the  

از این موارد دیگر را یاد می‌گیرید. مانند ویدیوی اسپرسو، افرادی را خواهید دید که در مورد کوبیدن

coffee down so they have a little it's like a  little press where the where the ground coffee  

قهوه به سمت پایین صحبت می کنند تا کمی بخورند، مانند یک پرس کوچک که در آن قهوه آسیاب شده می

goes and there's a like a kind of metal piece  that that fits on top of that kind of like this  

رود و مانند یک قطعه فلزی وجود دارد که در بالای آن قرار می گیرد. مثل این

to Tamp the coffee down and so everybody uses that  expression because everybody goes through this  

برای کم کردن قهوه و بنابراین همه از آن  عبارت استفاده می‌کنند، زیرا همه این

specific activity but some people talk about like  a word in coffee is like the aroma so the aroma  

فعالیت خاص را انجام می‌دهند، اما برخی افراد در مورد یک کلمه در قهوه صحبت می‌کنند مانند عطر است، بنابراین عطر

of the coffee is the smell all right the aroma  of the coffee all right but maybe only like two  

قهوه، بویی است که کاملاً عطر آن است. قهوه بسیار خوب است، اما شاید فقط دو

people would use the word Aroma someone else might  say smell or some other word or not talk about it  

نفر از کلمه عطر استفاده کنند، شخص دیگری ممکن است بوی یا کلمه دیگری را بگوید یا اصلاً در مورد آن صحبت نکند.

at all okay so as you're usually what happens  when people are learning English as a second

language what I call just the uh the ESL approach  so they take a word they begin with their native  

من فقط به روش ESL می‌گویم، بنابراین آنها یک کلمه را انتخاب می‌کنند و با زبان مادری‌شان شروع می‌کنند

language and then they try to translate something  into English and that's why you get like a single  

و سپس سعی می‌کنند چیزی را به انگلیسی ترجمه کنند و به همین دلیل است که شما می‌توانید

way of saying something like what's the word for  snow uh in your native language and then you get  

چیزی شبیه به کلمه برف آه در زبان مادری خود بگویید. زبان و سپس

the word you just look up in a dictionary and you  get the word snow or what's the word for money in  

کلمه‌ای را که فقط در فرهنگ لغت جستجو می‌کنید دریافت می‌کنید و کلمه برف یا کلمه پول را در

your native language and then you get like like  let's say just a Japanese example like the word  

زبان مادری‌تان دریافت می‌کنید و سپس مانند یک مثال ژاپنی می‌گیرید مانند کلمه

for money is like okan just as as an example and  in English we get money but a native speaker would  

پول مانند اوکان. به عنوان مثال، در زبان انگلیسی ما پول دریافت می کنیم، اما یک فرد بومی

actually learn many many different ways of saying  money they talk about bills or change or cash or  

در واقع روش های مختلفی را برای گفتن پول یاد می گیرد، آنها در مورد صورتحساب یا پول نقد یا پول نقد یا    دلار

greenbacks or frog skins or whatever people  want to say but just like I don't know people  

یا پوست قورباغه یا هر چیزی که مردم می خواهند بگویند، صحبت می کنند، اما درست مثل من. نمی‌دانید که مردم

have different words for snow you call it powder  or you know they're different ways to express it  

واژه‌های متفاوتی برای برف دارند، شما آن را پودر می‌نامید یا می‌دانید که روش‌های متفاوتی برای بیان آن هستند،

as well but the point is when you're learning it  like a native you're actually not beginning from  

اما نکته اینجاست که وقتی آن را یاد می‌گیرید مانند یک بومی، در واقع از

your native language and learning it into English  and the English as a first language approach we  

زبان مادری خود شروع نمی‌کنید و یاد می‌گیرید. آن را به زبان انگلیسی و انگلیسی به عنوان رویکرد زبان اول می‌خواهیم

want to begin with the situation and then you  learn oh look at that there are many different  

با این وضعیت شروع کنیم و سپس یاد می‌گیرید، ببینید

ways so lots of different vocabulary or even  ways we could construct sentences so grammar  

راه‌های مختلفی وجود دارد، بنابراین تعداد زیادی واژگان مختلف یا حتی روش‌هایی که ما می‌توانیم جملات بسازیم، گرامر

as well there are different ways of expressing  that so here's a car crash how did different  

نیز متفاوت است. روش‌هایی برای بیان این یک تصادف اتومبیل چگونه

people talk about a car crash yes a book uh it  says uh Mary five bucks $5 five bills five bones  

افراد مختلف درباره تصادف صحبت می‌کنند بله یک کتاب اوه می‌گوید اوه مری پنج دلار 5 دلار پنج اسکناس پنج استخوان

lots of different ways to talk about money  all right so the point is we're looking at  

راه‌های مختلف زیادی برای صحبت در مورد پول خیلی درست است، بنابراین نکته اینجاست که ما با نگاه کردن به

a situation I really want you to think about  this the uh the natural way for a non-native  

یک موقعیت، من واقعاً می‌خواهم درباره آن فکر کنید، روش طبیعی برای یک غیر بومی

to think about this is like okay I have something  in my native language that I want to say I need  

برای فکر کردن به این موضوع، درست مثل این است که من چیزی به زبان مادری‌ام دارم که می‌خواهم بگویم باید

to translate that into English but I'm trying  to stop you from doing that I I don't want you  

آن را به انگلیسی ترجمه کنم، اما من من سعی می‌کنم تو را از انجام این کار بازدارم، من نمی‌خواهم شما

to do that so I don't want you to do that that  instead I want you to think about the situation  

آن کار را انجام دهید، بنابراین نمی‌خواهم این کار را انجام دهید در عوض می‌خواهم در مورد وضعیت فکر کنید

and see how natives would describe that so I've  given this example before as well so if I drop  

و ببینید که بومی‌ها چگونه آن را توصیف می‌کنند. این مثال را قبلاً هم همینطور، بنابراین اگر

something on my head or I hurt myself and I I'm  like a Japanese person I would say it or I would

چیزی را روی سرم بیندازم یا به خودم آسیب بزنم و مانند یک ژاپنی هستم، آن را می‌گویم یا می‌گویم

say or I might say like you know I would I  would say different things in that situation  

یا ممکن است بگویم مثل شما می‌دانید من چیزهای مختلفی در آن می‌گویم. موقعیت

and without you needing a translation you can  understand what I'm saying so it is like ouch  

و بدون اینکه نیاز به ترجمه داشته باشید، می‌توانید من را بفهمید که چه می‌گویم، پس این مثل اوه

or painful okay so that's how we that's how we do  it that's how you get fluent and you don't need  

یا دردناک است، خوب است، بنابراین ما چگونه این کار را انجام می‌دهیم  به این ترتیب شما مسلط می‌شوید و لازم نیست

to be a native to learn like one that's the whole  point so natives don't they're not born native uh  

برای یادگیری مانند یک بومی باشید. نکته اصلی همین است، بنابراین بومی‌ها بومی به دنیا نمی‌آیند اوه

they just basically they learn English as a first  language and so they become native what we would  

آنها فقط انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد می‌گیرند و بنابراین بومی می‌شوند که ما

call them as uh being native all right uh Margo  says I haven't gone fishing since one year ago  

آنها را به‌عنوان بومی بودن می‌نامیم خیلی خب اوه مارگو  می‌گوید من هنوز از یک سال پیش برای ماهیگیری رفته‌ام

yeah so I like I haven't I yeah I haven't I've  been gone fish fishing since uh since a year ago  

بله، پس دوست دارم، نه، بله، از یک سال پیش برای ماهیگیری رفته‌ام

or since one year ago very good uh G says I didn't  know before the 5-second rule if you drop food you  

یا از یک سال پیش خیلی خوب، اوه G می‌گوید من قبلاً  نمی‌دانستم قانون 5 ثانیه ای اگر غذا را رها کنید

could pull that food in under five seconds and  you could eat that food Yes actually like some  

می توانید آن غذا را در کمتر از 5 ثانیه بکشید و می توانید آن غذا را بخورید بله در واقع مانند برخی

people have a 5sec rule some people have a 3se  second rule I guess it depends on how dirty your  

افراد یک قانون 5 ثانیه ای دارند برخی افراد یک قانون 3 ثانیه ثانیه دارند.

floors are or where you where you are if you're  eating outside or something uh Dan says I am new  

اگر بیرون غذا می‌خورید کجا هستید یا چیزی اوه دان می‌گوید من تازه

to the channel and I would like to start with you  I want to speak the language fluently because I  

وارد کانال هستم و می‌خواهم با شما شروع کنم. می‌خواهم زبان را روان صحبت کنم زیرا می‌دانم

understand but I'm not encouraged to speak yes so  that's what we do uh the real secret to fluency  

اما تشویق نمی‌شوم که بله صحبت کنم. این کاری است که ما انجام می‌دهیم، راز واقعی تسلط

is just to understand the language well enough  to have the confidence to speak all right that's  

فقط این است که زبان را به اندازه کافی خوب بفهمیم برای داشتن اعتماد به نفس خوب صحبت کنیم، این

really it so you don't get fluent by repeating  things again and again like if I'm trying to teach  

واقعاً همین است، بنابراین با تکرار چیزها به طور مکرر مسلط نشوید، مثلاً اگر من می‌خواهم تدریس کنم.

you a new word like if I want to teach you uh I  don't know like money I could just repeat that  

شما یک کلمه جدید مانند اگر بخواهم به شما یاد بدهم آه من نمی دانم مثل پول می توانم آن

word again and again but that doesn't really help  you understand the word better you need uh lots  

کلمه را بارها و بارها تکرار کنم اما این واقعا کمک نمی کند که کلمه را بهتر بفهمید شما به

of different examples and you need examples from  different native speakers in order to understand  

مثال های مختلف نیاز دارید و شما نیاز دارید مثال‌هایی از زبان‌های بومی مختلف برای درک

things Kon says just open the conversation with a  simple question yes you could do that as well uh  

چیزهایی که Kon می‌گوید، کافی است مکالمه را با یک سؤال ساده باز کنید، بله، می‌توانید این کار را نیز انجام دهید، همچنین

also like you can also ask uh your co-workers  what did they do over the weekend so that's  

می‌توانید از همکارانتان بپرسید که در آخر هفته چه کار کردند، بنابراین این یک

another thing you can do to try to control the  conversation and just in that way it's easier  

چیز دیگر است. می‌توانید سعی کنید مکالمه را کنترل کنید و به این ترتیب آسان‌تر است

to kind of prepare some questions first uh if  that would help you mayor says hello Drew from  

ابتدا سؤالاتی را آماده کنید، اگر این به شما کمک می‌کند، شهردار به درو از

armia thank you for this video it's my pleasure  all right uh let's see Wilson from Florida Lucas  

آرمیا سلام می‌گوید از شما برای این ویدیو تشکر می‌کنم، خوشحالم. خیلی خب، بیایید ویلسون را ببینیم. فلوریدا لوکاس

also in Florida Florida let's see all how's it  going Drew H ilder is back Monday morning in  

همچنین در فلوریدا فلوریدا بیایید همه چیز را ببینیم درو اچ ایلدر صبح دوشنبه بازگشت به

English review I'm all ears glad to hear Lucas  says today the audio sound volume it it is uh  

نقد انگلیسی من از شنیدن اینکه لوکاس امروز می‌گوید صدای صدای امروز می‌گوید صدای بلند صدای آن را می‌گوید بسیار خوشحالم، اوه

correct oh I'm doing the same thing every time I  don't do anything different I don't know uh V says  

درست است اوه من همین کار را انجام می‌دهم هر بار که کاری متفاوت انجام نمی‌دهم، نمی‌دانم او می‌گوید

immigration Keo says hello a long time no see long  time no talk teacher well welcome back husin ESL  

مهاجرت Keo می‌گوید سلام خیلی وقت است که نمی‌بینم طولانی مدت صحبت نمی‌کنم معلم خوب خوش آمدید husin ESL

is the most dangered method uh to learn English  yes yeah yes I say like not only is it dangerous  

خطرناک‌ترین روش برای یادگیری انگلیسی است  بله بله بله می‌گویم مثل اینکه نه تنها خطرناک است

but it it takes a long time but I want people  to know I'm not mad at you for learning this  

بلکه زمان زیادی طول می کشد، اما می خواهم مردم بدانند که من از این کار شما عصبانی نیستم که به این

way that's it's it's just how everybody is taught  the language uh and so I'm trying to show you it's  

روش یاد می گیرم   به همین دلیل است که زبان به همه آموزش داده می شود و بنابراین من سعی می کنم به شما نشان دهم

not your fault but it is easy to learn the native  way and it just means learning English as a first  

تقصیر شما نیست، اما یادگیری به روش بومی آسان است و فقط به این معنی است که زبان انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید،

language that's it uh vanet says I'm from La  ice to see you there your method is the best  

اوه ونت می‌گوید من از La ice هستم تا شما را آنجا ببینم روش شما بهترین است

says Sandra well it should be it's the way we all  got fluent in our native language I'm not I again  

می‌گوید ساندرا خوب باید باشد. روشی که همه ما به زبان مادری خود مسلط شدیم، من نیستم.

I didn't create anything new I'm just I'm kind  of uh like reminding people of how they learned  

uh let's see Roo if I'm pronouncing that rops do  you think animals are better Learners than humans  

آیا فکر می‌کنید حیوانات بهتر از انسان‌ها یاد می‌گیرند،

because animals can understand humans better  than humans can understand them uh well I mean  

زیرا حیوانات بهتر می‌توانند انسان‌ها را بفهمند تا انسان‌ها آن‌ها را درک کنند، خوب منظورم این است که

humans like an animal an animal can understand  like the raw emotion and what we do like a dog  

انسان‌ها مانند حیوانی که یک حیوان می‌تواند درک کند، مانند احساسات خام و کاری که ما انجام می‌دهیم مانند یک سگ،

a dog can look at us and know if we're angry or  something like that they're very good at reading  

سگ می‌تواند به ما نگاه کند. و بدانیم که اگر عصبانی هستیم یا چیزی شبیه به آن، آنها در خواندن

our facial expressions uh but a dog can't really  watch Harry Potter and understand what's happening  

حالات چهره ما خیلی خوب هستند، اما سگ واقعاً نمی‌تواند هری پاتر را تماشا کند و بفهمد چه اتفاقی می‌افتد،

so I don't know I it depends on what you mean  by by learning but you know we all have our  

بنابراین نمی‌دانم بستگی به منظور شما دارد. با یادگیری، اما می‌دانید که همه ما

strengths and weaknesses ma says how long should  one practice speaking to become an international  

نقاط قوت و ضعف خود را داریم، مادر می‌گوید چه مدت باید یک فرد صحبت کردن را تمرین کند تا یک سخنران بین‌المللی شود

speaker or like to become a native speaker thank  you well you don't you don't have to pra the the  

یا دوست دارد یک زبان مادری شود، متشکرم.

goal is not to is not to practice speaking the  goal is to like understand the language better  

نه تمرین نکردن صحبت کردن است، هدف این است که دوست داشته باشید زبان را بهتر بفهمید،

so you have the confidence to speak now if  you're talking about being like a speaker on  

بنابراین اگر می‌خواهید مثل یک گوینده روی

a stage that's a different kind of thing so I'll  uh in in this this similar kind of way like the  

صحنه صحبت کنید، اکنون اعتماد به نفس صحبت کردن دارید، بنابراین من وارد می‌شوم. این روش مشابه

difference between ESL and efl uh if we have the  the ESL approach uh th this is kind of the idea  

تفاوت بین ESL و efl uh است، اگر رویکرد ESL را داشته باشیم، این یک نوع ایده است

that people would perform an action and we just  repeat it again and again and that's how we get  

که افراد یک عمل را انجام می دهند و ما فقط آن را دوباره و دوباره تکرار می کنیم و اینگونه است که می توانیم

fluent like I'm uh learning to juggle so if I  take I don't know three markers and and I and  

مانند آن مسلط شویم. من دارم یاد می‌گیرم شعبده بازی کنم، بنابراین اگر سه نشانگر را نمی‌دانم و می‌دانم و

I start like juggling them around when I first  do that I'm not going to do it very well but if  

وقتی برای اولین بار این کار را انجام می‌دهم، شروع به شعبده‌بازی کردن با آنها می‌کنم، این کار را خیلی خوب انجام نمی‌دهم، اما اگر به

I continue to to practice I'm just I'm doing the  same activity over and over again and eventually  

تمرین کردن ادامه دهم. من فقط همان فعالیت را بارها و بارها انجام می‌دهم و در نهایت

I will learn to do it all right so that's one way  of learning but in in this example uh the markers  

یاد می‌گیرم که آن را به درستی انجام دهم، بنابراین این یکی از راه‌های یادگیری است، اما در این مثال، نشانگرها کار

aren't doing anything different the markers are  just responding to what I do so I throw the marker  

متفاوتی انجام نمی‌دهند، نشانگرها فقط پاسخ می‌دهند. برای کاری که انجام می‌دهم، نشانگر را به

up and it comes back down and I can juggle the  markers in this way um but the difference between  

بالا پرتاب می‌کنم و دوباره پایین می‌آید و می‌توانم نشانگرها را به این شکل هنگ کنم، اما تفاوت بین

this and a conversation is I don't know what's  going to happen in a conversation conversation  

این و مکالمه این است که نمی‌دانم در مکالمه مکالمه

and communication in general is dynamic so I can't  prepare for a conversation in the same way I just  

و ارتباط در آن چه اتفاقی خواهد افتاد. کلی پویا است، بنابراین نمی‌توانم برای یک مکالمه به همان شکلی آماده شوم، فقط

have to like be ready to respond to anything that  someone might say so me learning Japanese I can't  

باید دوست داشته باشم برای پاسخ دادن به هر چیزی که ممکن است کسی بگوید آماده باشم، بنابراین من ژاپنی را یاد می‌گیرم، نمی‌توانم دوست ندارم

like try to repeat certain phrases over and over  again because people might not use those phrases  

عبارات خاصی را بارها و بارها تکرار کنم زیرا افراد ممکن است از آن عبارات استفاده نکنند

is in a conversation they might say something  different or I don't know what they'll say so  

در یک مکالمه ممکن است چیز دیگری بگویند یا من نمی دانم چه می گویند بنابراین

it's Dynamic so this is why we don't get fluent  by just repeating things again and again we get  

پویا است، بنابراین به همین دلیل است که ما فقط با تکرار دوباره و دوباره چیزها

fluent by understanding the language really  well and that's what gives us the confidence  

مسلط نمی شویم  درک زبان واقعاً خوب و این همان چیزی است که به ما اعتماد به نفس   می‌دهد تا به طور

to respond automatically to hear things and oh  I recognize what people are saying but I can  

خودکار برای شنیدن چیزهایی پاسخ دهیم و اوه، من می‌دانم که مردم چه می‌گویند، اما می‌توانم

also respond back all right so we the the goal is  not is not like to try to repeat things like I'm  

همچنین به خوبی پاسخ بدهم، بنابراین هدف ما این نیست که سعی کنیم چیزهایی مانند تکرار کنیم. من دارم

practicing for a speech all right so that that  goal of like practice makes perfect um that's  

برای یک سخنرانی تمرین می‌کنم خیلی خوب است تا آن هدف از تمرین مشابه باعث شود که اوم، همان

where you're you're doing some activity where  you can control the outcome and you know how  

جایی است که شما در حال انجام فعالیتی هستید که می‌توانید نتیجه را کنترل کنید و می‌دانید که

it's going to be every time so if I'm practicing  for a dive like I'm going to dive off of a like  

هر بار چگونه  خواهد بود، پس اگر من در حال تمرین برای شیرجه‌ای مثل شیرجه رفتن

in a in an Olympic event like a diving event  I can practice that dive over and over until  

در یک رویداد المپیک مانند یک رویداد غواصی می‌توانم آن شیرجه را بارها و بارها تمرین کنم تا زمانی که به

I get it perfect but if I don't know what's  actually going to happen on the dive day I  

آن کامل برسم، اما اگر ندانم در واقع چه اتفاقی می‌افتد. در روز غواصی اتفاق می افتد من   من

I just I have to be ready for anything because  I don't know what's going to happen all right  

فقط باید برای هر چیزی آماده باشم زیرا نمی دانم چه اتفاقی قرار است بیفتد   بنابراین

so that's why communication is different from  learning to ride a bike or learning to make a  

ارتباط با یادگیری دوچرخه سواری یا یادگیری درست کردن

pizza or anything else that just has some steps  and you can practice those things and get better  

پیتزا یا هر چیز دیگری متفاوت است. دارای مراحلی است و می‌توانید آن چیزها را تمرین کنید و بهتر شوید

what you're actually doing when you're learning  a language is you're becoming more familiar and  

کاری که در واقع انجام می‌دهید هنگام یادگیری زبان این است که آشناتر می‌شوید و

understanding the language better so you feel  confident about speaking if you don't really  

زبان را بهتر می‌فهمید، بنابراین اگر واقعاً نمی‌فهمید، نسبت به صحبت کردن احساس اطمینان می‌کنید.

understand anything it doesn't matter how many  times you repeat it okay so if I hear a word  

هر چیزی مهم نیست که چند بار آن را تکرار کنید، خوب است، بنابراین اگر کلمه‌ای را بشنوم

but I don't really know it it's not going to help  me to just repeat that word again and again so if  

اما واقعاً آن را نمی‌دانم، به من کمک نمی‌کند فقط آن کلمه را بارها و بارها تکرار کنم، بنابراین اگر

you're practicing for a a particular speech  then it probably shouldn't take that long I  

برای یک کلمه خاص تمرین می‌کنید سخنرانی پس احتمالاً نباید آنقدر طول بکشد،

don't know a day or a few days or something it  depends on the speech if you're just trying to  

نمی‌دانم یک روز یا چند روز یا چیزی به سخنرانی بستگی دارد اگر فقط سعی می‌کنید

memorize a speech so you can say it to people  but if you want to have Dynamic communication  

یک سخنرانی را حفظ کنید تا بتوانید آن را به مردم بگویید اما اگر می‌خواهید ارتباط پویا داشته باشید

you really just continue to learn and uh learn  more vocabulary understand more grammar uh and  

واقعاً فقط به یادگیری ادامه می‌دهید و واژگان بیشتری را یاد می‌گیرید، گرامر بیشتری را می‌فهمید، و

do that the same thing with everything but this  process happens much faster if you learn like  

همین کار را با همه چیز انجام دهید، اما این فرآیند خیلی سریع‌تر اتفاق می‌افتد اگر مانند

a native speaker rather than trying to learn it  through your native language all right let's see

یک زبان مادری یاد بگیرید نه اینکه سعی کنید آن را از طریق زبان مادری خود یاد بگیرید. خوب بیایید

here uh all right please tell the right way for  learning English ISS the hack Wizards Army I think  

اینجا را ببینیم خیلی خب لطفاً راه درست را برای یادگیری زبان انگلیسی بگویید ISS the hack Wizards Army من فکر می‌کنم

I explained that already it's just learning  English as a first language it's really that  

توضیح دادم که در حال حاضر انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد می‌گیرد، واقعاً به همین

simple look it says my best version my better  version in English language I want to obtain  

نگاه ساده می‌گوید بهترین نسخه من بهترین نسخه من به زبان انگلیسی است. من می‌خواهم به دست

I want to get by the way in my country the first  language is Portuguese and there is not a second  

بیاورم در کشورم زبان اول پرتغالی است و فعلاً زبان دومی وجود ندارد،

language for now yeah so it doesn't matter what  your first language is you you can learn many  

بنابراین مهم نیست که زبان اول شما چیست، می‌توانید

languages as a first language all right it's bag  again I see you turn the most boring days of the  

زبان‌های زیادی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید. خیلی خوب کیف است دوباره می‌بینم که خسته‌کننده‌ترین روزهای

week like Monday and Thursday into something  a lot of fun I'm glad to hear it all right  

هفته مانند دوشنبه و پنج‌شنبه را به چیزی بسیار سرگرم‌کننده تبدیل می‌کنی، خوشحالم که خوب می‌شنوم   دان

dun says honestly this is the first broadcast  I've watched of yours that I watched uh you a  

صادقانه می‌گوید این اولین پخشی است که من از شما تماشا کرده‌ام. من شما را تماشا کردم،

wonderful Professor that's great yes I'm actually  not a professor I know people call me that that's  

پروفسور فوق‌العاده‌ای که عالی است بله، من در واقع یک استاد نیستم، می‌دانم که مردم به من می‌گویند که این

just like a term for teachers or whatever but uh  Miriam says would you please read my two to last  

دقیقاً مانند اصطلاحی برای معلمان یا هر چیز دیگری است، اما اوه، میریام می‌گوید، لطفاً دو تای من را بخوانید تا آخرین

comment I don't know uh post it again Miriam uh if  I because sometimes the chat moves too quickly and  

نظر را بخوانید. نمی‌دانم اوه دوباره پستش کن مریم آه اگر من چون گاهی چت خیلی سریع انجام می‌شود و

I can't remember just posted it post it again for  me if you can find it uh let's see delali says Hi  

یادم نمی‌آید فقط آن را دوباره برای من پست کردم اگر پیداش کردی اوه بیایید ببینیم دلالی می‌گوید سلام

teacher sooner I will have my home Home Country  heading to UK and I want to become fluent that's  

معلم، زودتر من به خانه خود می‌روم کشور خانه به انگلستان و من می‌خواهم مسلط شوم، این

my dream though and how to make this happen thank  you again any anybody anybody else who's been in  

رویای من است و چگونه می‌توانم این اتفاق بیفتد، باز هم از شما تشکر می‌کنم، هر کس دیگری که مدتی در   ویدیو حضور داشته

the video for a while or who's followed me for  a while what do what do we respond to this learn  

یا مدتی مرا دنبال می‌کند، چه می‌کنیم، به این چه پاسخ می‌دهیم یاد بگیرید

English is a first language that's it creative  says greetings from Albania I want to learn  

انگلیسی زبان اولی است که خلاقانه است از آلبانی سلام می‌گوید من می‌خواهم

English more but I suck at grammar where can I  start uh you if if you're if you want to practice  

انگلیسی را بیشتر یاد بگیرم، اما من از گرامر ناراحتم که از کجا می‌توانم شروع کنم اوه شما اگر می‌خواهید تمرین کنید

like beginning grammar you want to understand  that really well watch my beginning grammar  

مثل شروع گرامر می‌خواهید بفهمید که واقعاً خوب من را تماشا کنید

playlist uh here on the channel hello teacher I  have a question is an abbreviation for is there  

لیست پخش ابتدایی گرامر   اینجا در کانال سلام معلم من یک سؤال دارم مخفف آن است آیا

an abbreviation for English you mean the word  English sometimes you will see it abbreviated  

مخفف انگلیسی وجود دارد که

as like e n you know like English that way but is  that what you mean PA says uh what do you think  

منظور شما کلمه انگلیسی است. PA می‌گوید آه،

about Brazilians a guy studied English like it's  not normally we are not polyglots guys we we need  

درباره برزیلی‌ها چه فکر می‌کنید، مردی انگلیسی خوانده است، مثل اینکه معمولاً ما چند زبانی نیستیم، باید

to change the history yeah I I don't like uh I'm  not a polyglot I speak Japanese and English and I  

تاریخ را تغییر دهیم، بله، من دوست ندارم، من چند زبان نیستم، ژاپنی و انگلیسی صحبت می‌کنم و می‌دانم.

know a little bit of French and Spanish uh but not  not well enough to say them or to speak well um so  

کمی فرانسوی و اسپانیایی، اوه، اما نه آنقدر خوب که بتوانم آنها را بگویم یا خوب صحبت کنم، بنابراین

I I don't know like it's interesting whenever  uh I will see and I don't I don't really watch  

من نمی‌دانم هر وقت می‌بینم جالب است و واقعاً

many videos on YouTube about language learning  actually I should probably maybe watch some more  

ویدیوهای زیادی را در YouTube تماشا نمی‌کنم در مورد یادگیری زبان در واقع احتمالاً شاید باید بیشتر تماشا کنم

maybe I can learn something um but typically I see  people doing like lots of complic stuff because  

شاید بتوانم چیزی یاد بگیرم، اما معمولاً می‌بینم افرادی که کارهای پیچیده زیادی را انجام می‌دهند زیرا

that makes for like a more interesting video I  guess I don't know I mean it like I would make  

این باعث می‌شود ویدیوی جالب‌تری داشته باشم حدس می‌زنم نمی‌دانم منظورم این است که می‌خواهم

like my video on learning Japanese would be one  minute long it's like learn Japanese as a first  

ویدیوی من در مورد یادگیری ژاپنی یک دقیقه طول می‌کشد، مثل این است که ژاپنی را به‌عنوان زبان اول یاد بگیرم

language that's it and then I would just do that  with any other language I'm trying to learn um  

و سپس این کار را با هر زبان دیگری که می‌خواهم یاد بگیرم، انجام می‌دهم.

but I I don't I don't know like if if some people  are like particularly good at learning different  

اما نمی‌دانم مثلاً اگر برخی افراد در یادگیری زبان‌های مختلف مهارت خاصی دارند،

languages cuz I mean it seems like you would you  would understand the process quite well if you  

زیرا منظورم این است که به نظر می‌رسد اگر

learn a second language and then an additional  language you would you would come to understand  

یک زبان دوم و سپس یک زبان دیگر را یاد بگیرید،

languages in general um but also uh it's it's  kind of difficult to learn many languages and  

به طور کلی این روند را به خوبی درک خواهید کرد. اما همچنین آه، یادگیری زبان‌های مختلف و

have that same level of communication so you would  have your primary language and you might have one  

داشتن همین سطح ارتباط به نوعی دشوار است، بنابراین زبان اصلی خود را داشته باشید و ممکن است یک

or two languages that you know really well that  you have a good vocabulary in but you probably  

یا دو زبان داشته باشید که به خوبی می‌دانید که دایره لغات خوبی دارید اما احتمالاً می‌توانید

can't speak about lots of different things in  all of those different languages uh but my for  

درباره چیزهای مختلف به همه آن زبان‌های مختلف صحبت نمی‌کنم، اوه، اما من برای

me like I'm I would actually like to learn more  languages but it's more important for me to try  

من اینطور است که من واقعاً دوست دارم زبان‌های بیشتری یاد بگیرم، اما برای من مهم‌تر است که سعی کنم به

to help lots of people learn my own language  like just that solving that problem is more  

افراد زیادی کمک کنم تا زبان خودم را یاد بگیرند. که حل آن مشکل

interesting to me right now uh it's still Sunday  in Vancouver says Mar uh let's see today I said  

در حال حاضر برای من جالب‌تر است، آه هنوز یکشنبه است در ونکوور می‌گوید مارس و بیایید امروز را ببینیم، گفتم

the word kale means money that's interesting I've  not heard that Louisa says thank you very much uh  

کلمه کلم پیچ به معنای پول است که جالب است من نشنیده‌ام که لوئیزا بگوید خیلی ممنونم.

La University DOD says are you German uh yeah  I've got some I got a little German blood in me  

تو آلمانی اوه آره من مقداری دارم، کمی خون آلمانی در من است

I think uh Lucas I guess I think in my opinion  I am brown belt of English idiom I need uh you  

فکر می‌کنم اوه لوکاس، حدس می‌زنم به نظر من فکر می‌کنم من کمربند قهوه‌ای از اصطلاح انگلیسی هستم، به تو نیاز دارم

a teacher to give me the black belt well if  you got a brown belt already then you can uh  

معلمی که کمربند سیاه را خوب به من بدهی قبلاً یک کمربند قهوه‌ای دریافت کرده‌اید، می‌توانید

just keep doing what you're doing uh explain  your background you're talking about like my  

فقط به انجام کاری که انجام می‌دهید ادامه دهید، و پیشینه خود را که در مورد آن صحبت می‌کنید توضیح دهید، مانند

ethnicity or whatever or where I'm from I'm I'm  like an American mix of different stuff I guess  

قومیت من یا هر چیز دیگری یا اهل کجا هستم، من مانند یک ترکیب آمریکایی از چیزهای مختلف هستم. من حدس می‌زنم

uh how many days does it take to learn English  uh all right here's another another question I'll  

چند روز طول می‌کشد تا انگلیسی را یاد بگیریم. خوب اینجا یک سوال دیگر است که به آن

I'll answer about like ESL versus efl cuz we're  working working on like updating an article on  

پاسخ خواهم داد، مانند ESL در مقابل efl چون در حال کار روی آن هستیم، مانند به‌روزرسانی مقاله‌ای در

our site about that as well as people ask about  this so how many days does it take to get fluent  

سایت خود در مورد آن و همچنین مردم در مورد این سوال می پرسند، بنابراین چند روز طول می کشد تا

in English the simple answer to this uh is that  you shouldn't be thinking about like how many  

به زبان انگلیسی مسلط شوید، پاسخ ساده به این سوال این است که شما نباید به چند

days it's more how quickly can you understand  just one word or phrase how long does it take  

روز فکر کنید، بلکه این است که چقدر سریع می توانید فقط یک کلمه یا عبارت را بفهمید. انجام

to do that you can I don't know a minute a few  seconds depending on how quickly uh you learn  

این کار طول می‌کشد، نمی‌دانم یک دقیقه، چند ثانیه، بسته به اینکه چقدر سریع

that thing but the typical ESL approach is like  we continue learning more and more words because  

آن چیز را یاد می‌گیرید، اما روش ESL معمولی مانند این است که ما بیشتر و بیشتر کلمات را یاد می‌گیریم زیرا

we think okay when I get to a th words like I get  fluent at 1,000 words that's the idea so you keep  

وقتی به یک سوم می‌رسم فکر می‌کنیم خوب است. کلماتی مانند من به 1000 کلمه مسلط می‌شوم، این ایده است، بنابراین شما به

learning more people think they need to know  more words to speak but the truth is that you  

یادگیری ادامه می‌دهید که افراد بیشتری فکر می‌کنند باید کلمات بیشتری برای صحبت کردن بدانند، اما حقیقت این است که شما در

actually become fluent in individual words and  phrases as you learn them all right so if if I  

واقع با یادگیری آنها به تک تک کلمات و عبارات مسلط می‌شوید، بنابراین اگر من

learn something and I don't really understand it  then I'm not more fluent I I I kind of recognize  

چیزی یاد می‌گیرم و من واقعاً آن را نمی‌فهمم، پس من مسلط‌تر نیستم،

some information but I can't feel confident  about saying that so I keep my mouth shut all  

برخی اطلاعات را می‌شناسم، اما نمی‌توانم درباره گفتن آن احساس اطمینان کنم، بنابراین دهانم را کاملاً بسته نگه می‌دارم،

right but uh if I'm trying to learn something  and I actually focus on that thing and learn it  

اما اگر سعی می‌کنم یاد بگیرم چیزی و من در واقع روی آن چیز تمرکز می‌کنم و آن را یاد می‌گیرم

really well I'm getting fluent in all of these  things so most people who are learning English  

واقعاً به خوبی به همه این موارد مسلط هستم، بنابراین بیشتر افرادی که انگلیسی   را به

as a second language they they maybe get fluent  in like in some of these words but most of them  

عنوان زبان دوم یاد می‌گیرند، ممکن است مانند برخی از این کلمات به آنها مسلط باشند، اما بیشتر آنها

they only know to a low degree so they don't  have like a strong command of the language so  

آن‌ها فقط در حد پایینی می‌دانند، بنابراین تسلط زیادی به زبان ندارند، بنابراین

it doesn't matter how many words you know what's  important is how well you know the vocabulary  

مهم نیست که چند کلمه را می‌دانید مهم این است که چقدر واژگان را می‌دانید

and this is why you will find native children  like my my 2-year-old or my like 5-year-old and  

و به همین دلیل است که کودکان بومی را پیدا خواهید کرد. دختر 2 ساله من یا دختر 5 ساله و

8-year-old daughter they can speak better English  and Japanese than or really better English in in  

8 ساله من، آنها می توانند انگلیسی و ژاپنی را بهتر از یا واقعاً بهتر از زبان انگلیسی صحبت کنند در

this case uh than a lot of adult Learners who  were trying to learn English even though those  

این مورد از بسیاری از زبان آموزان بزرگسالی که سعی در یادگیری داشتند. انگلیسی حتی اگر آن

adult learners would know more words than my  daughters do okay so my daughters I'm training  

بزرگسالان یادگیرنده لغات بیشتری نسبت به دختران من می‌دانند، خوب است، بنابراین من به دخترانم آموزش می‌دهم که

them to be fluent in the language rather than just  trying to give them a bunch of words to memorize I  

به این زبان مسلط باشند نه اینکه فقط سعی کنم به آنها یک سری کلمات برای حفظ کردن بدهم.

don't want them to only recognize information so  a lot of Learners will say oh I understand so I  

اطلاعات را بشناسم تا بسیاری از زبان‌آموزان بگویند اوه می‌فهمم، بنابراین

can recognize something in context when someone  is talking to me I can understand but I don't  

وقتی کسی با من صحبت می‌کند می‌توانم چیزی را در زمینه تشخیص

feel confident about speaking because you don't  really know the vocabulary very well you don't  

دهم.

really feel confident about it you still have  some kind of doubt or something whatever that  

در مورد آن واقعاً مطمئن نیستید که هنوز نوعی شک دارید یا هر چیزی که

is so you can think about an individual word or  phrase we begin with zero and we get to 100 kind  

باشد، بنابراین می‌توانید درباره یک کلمه یا عبارت جداگانه فکر کنید که ما با صفر شروع می‌کنیم و

of level of fluency with that individual word  or phrase so when you first hear it you might  

با آن کلمه یا عبارت به 100 نوع  تسلط می‌رسیم. وقتی برای اولین بار آن را می شنوید ممکن است

not know what that means and so your level of  understanding is down here but as you hear it  

ندانید معنی آن چیست و بنابراین سطح درک شما در اینجا پایین است، اما وقتی آن را

again and again and again in different contexts  oh wow like now now you really feel confident I  

بارها و بارها و بارها در زمینه های مختلف می شنوید اوه وای مثل الان واقعاً احساس می کنید مطمئن هستید

really understand the word and now I'm at the  where I can express it fluently but what most  

واقعاً کلمه را می فهمم و اکنون من در جایی هستم که می‌توانم آن را روان بیان کنم، اما کاری که بیشتر

Learners are doing is they kind of get like maybe  halfway they learn something up to here and then  

دانش‌آموزان انجام می‌دهند این است که به نوعی می‌توانند در نیمه راه چیزی را تا اینجا یاد بگیرند و سپس

they stop and they move on to the next word so as  soon as they remember something uh like they they  

توقف کنند و به‌محض اینکه چیزی را به خاطر بیاورند، به سراغ کلمه بعدی می‌روند. مثل اینکه آنها

can't they can't actually remember it well enough  to use it fluently and they move on to the next  

نمی توانند، نمی توانند آن را به اندازه کافی به خاطر بسپارند  که به طور روان از آن استفاده کنند و به کلمه  بعدی می روند، بسیار

word Okay now what's interesting is this seems  like a faster way to learn but but you're not  

خوب، جالب اینجاست که به نظر می رسد این روش سریع تری برای یادگیری است، اما شما

really getting fluent so you're still wasting  your time this way it's a little bit slower at  

واقعاً مسلط نیستید. بنابراین هنوز وقت خود را تلف می‌کنید، در ابتدا کمی کندتر است،

the beginning but it accelerates very quickly  and that's why kids can speak fluently so even  

اما خیلی سریع تسریع می‌شود و به همین دلیل است که بچه‌ها می‌توانند روان صحبت کنند، به طوری که حتی

a few years old they they can express themselves  like my younger uh my younger daughter uh 5 years  

چند ساله می‌توانند خودشان را مانند کوچکتر من بیان کنند، دختر کوچکتر من، اوه 5

old speaking Japanese and English you know like  it's it's not like a big deal to do that and her  

ساله   که به زبان ژاپنی و انگلیسی صحبت می‌کند، می‌دانید که انجام این کار کار مهمی نیست و

English is uh not as good as her Japanese uh but  like even to watch her you know speaking either  

انگلیسی او به خوبی ژاپنی‌اش نیست، اما دوست دارید حتی تماشایش کنید که می‌دانید صحبت کردن به هر یک از این

language is like wow that's great that you can  do that or she will know words uh that I didn't  

زبان‌ها مانند وای عالی است که می‌توانید این کار را انجام دهید وگرنه کلماتی را خواهد فهمید که من

expect because she just learned it from Context  in the same way I'm talking about in this video so  

انتظارش را نداشتم   زیرا او آن را از Context یاد گرفته است به همان روشی که من در این ویدیو صحبت می کنم

you would have uh these two different approaches  and that's why you don't have to think about how  

شما این دو رویکرد متفاوت را داشته باشید و به همین دلیل است که ندارید به این فکر کنید که چقدر

long it takes you to get fluent because you could  get fluent in you know one minute in a particular  

طول می‌کشد تا مسلط شوید، زیرا می‌توانید یک دقیقه در یک

word and then you just do that again and again and  again and again all right so don't don't do this  

کلمه خاص صحبت کنید و سپس آن را دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره انجام ندهید.

don't learn a bunch of words get it a textbook and  and have a whole bunch of vocabulary in there that  

یک سری لغات را یاد بگیرید، آن را یک کتاب درسی بگیرید و یک دسته کامل واژگان را در آنجا داشته باشید که

you don't really know get a few words know them  really well so they can use them in conversations  

شما واقعاً نمی دانید چند کلمه آنها را به خوبی بشناسید  تا بتوانند از آنها در مکالمات استفاده کنند

and then do that again that's how you get fluent  all right so it can be very quick and the uh and  

و سپس دوباره این کار را انجام دهید. شما کاملاً مسلط هستید، بنابراین می‌تواند خیلی سریع باشد و

the process accelerates if you do it correctly  uh otherwise you kind of stay stuck uh and and  

اگر آن را به درستی انجام دهید، روند تسریع می‌شود. در غیر این صورت به نوعی درگیر می‌شوید و

you can't really have uh good conversations says  I live 13 years in Canada and still not Point yeah  

نمی‌توانید واقعاً صحبت‌های خوبی داشته باشید، می‌گوید: من ۱۳ سال در کانادا زندگی می‌کنم و هنوز نه نکته بله

so again you can be around native speakers  native speakers are not like a like a magic  

پس دوباره می‌توانید در اطراف افراد بومی باشید سخنرانان بومی مانند غباری جادویی نیستند   گرد و

dust on you like some fairy dust that magically  makes you fluent native speakers are helpful and  

غبار روی شما مانند گرد و غبار پری که به طرزی جادویی باعث می‌شود که سخنرانان بومی روانتان مفید باشند و   خیلی

it's great if you can speak with them but if you  don't feel confident speaking then native speakers  

خوب است که بتوانید با آنها صحبت کنید، اما اگر این کار را انجام ندهید از صحبت کردن مطمئن نباشید، پس سخنرانان مادری   به

aren't going to help you do anything so the great  news is you can do all of this by yourself you can  

شما کمکی نمی‌کند، بنابراین خبر عالی این است که می‌توانید همه این کارها را خودتان انجام دهید،   در

actually learn and get fluent without speaking  with anybody because fluency really comes from  

واقع می‌توانید بدون صحبت کردن  با کسی یاد بگیرید و مسلط شوید، زیرا تسلط واقعاً از

you understanding the language well all right  when you actually start speaking that's a very  

درک زبان ناشی می‌شود. خیلی خوب وقتی واقعاً شروع به صحبت کردید، این

small part uh of the fluency building process  uh please suggest some English grammar books  

بخش بسیار کوچکی از روند ایجاد تسلط است اوه لطفاً چند کتاب گرامر انگلیسی

for ielt exam uh I don't focus on the IELTS so you  should ask someone who focuses on that I wouldn't  

برای امتحان آیلتس پیشنهاد دهید، اوه من روی آیلتس تمرکز نمی‌کنم، بنابراین باید از کسی که روی آن تمرکز می‌کند بپرسید که من این کار را نمی‌کنم. به

really practice with any books about that anyway  I would spend my time uh getting native examples  

هر حال، واقعاً با هر کتابی در مورد آن تمرین کنید من وقتم را صرف مثال‌های بومی می‌کنم

like we do in fluent for Life Lucas says I know at  least the minimum uh the max over 3,000 words in  

مثل ما در fluent برای Life.

English that's great can you use them fluently  that's the real question creatives again hey  

سوال واقعی خلاق ها دوباره هی

teacher I am uh only not good in English tenses  we kind of understand but not good at meaning I'm  

معلم من فقط در زمان های انگلیسی خوب نیستم ما به نوعی می فهمیم اما در معنی خوب نیستم

not confident in them and I'm not sure which one  to use and when do you have a video on that yes  

به آنها اطمینان ندارم و مطمئن نیستم از کدام یک استفاده کنم و چه زمانی ویدیویی در مورد آن دارید بله

I have many videos just search grammar uh and  also fluent for life we have the whole program  

من ویدیوهای زیادی دارم فقط گرامر را جستجو کنید و همچنین برای زندگی مسلط هستم، ما کل برنامه   را

organized by grammar points so you can search  particular grammar points and learn how to use  

بر اساس نکات گرامری سازماندهی شده‌ایم، بنابراین می‌توانید نکات گرامری خاص را جستجو کنید و یاد بگیرید که چگونه از

those fluently D sends uh is it possible to use  chat GPT for learning English what do you think  

آنهایی که D روان می‌فرستد استفاده کنید، آیا امکان استفاده از چت GPT برای یادگیری زبان انگلیسی وجود دارد. نظر شما

of AI for learning languages uh it's interesting I  I actually use AI um for for like writing and and  

درباره هوش مصنوعی برای یادگیری زبان‌ها چیست، جالب است، من در واقع از AI um برای نوشتن و

testing things for lessons but I found that AI uh  at like I think it's like at chat GPT 3.5 I think  

تست کردن چیزها برای درس‌ها استفاده می‌کنم، اما متوجه شدم که هوش مصنوعی مانند GPT 3.5 است.

so I don't have the like level four or whatever um  it's pretty good but there's still some mistakes  

سطح چهار یا هر چیز دیگری را نداشته باشید خیلی خوب است اما هنوز اشتباهاتی وجود دارد

and it doesn't quite understand things I wouldn't  trust chat GPT to give me examples uh um I would  

و چیزهایی را کاملاً درک نمی کند که من به GPT چت برای مثال زدن به من اعتماد نمی کنم اوه اوم من  به

trust Google to do that because Google is going to  find examples for me uh so I'm sure I could like  

Google اعتماد می کنم که این کار را انجام دهد زیرا Google می خواهد نمونه‌هایی را برای من پیدا کنید، بنابراین مطمئن هستم که می‌توانم دوست داشته باشم

if I'm very specific with chat GPT and I'm trying  to get some naturally varied review so I will say  

اگر من در مورد GPT چت بسیار خاص هستم و سعی می‌کنم بررسی طبیعی متنوعی را دریافت کنم، بنابراین می‌گویم

give me 10 examples of this grammar point in in  some different sentences or something like that  

10 نمونه از این نکته گرامری را در چند جمله مختلف به من بدهید. یا چیزی شبیه به آن

uh it's helpful but it's not really at the level  where it could it could teach you well another  

اوه، مفید است، اما واقعاً در سطحی نیست  که بتواند به خوبی به شما آموزش دهد   یکی دیگر از

thing about chat GPT is that it's if you if you  just ask chat GPT like I I was trying to you can't  

چیزهای دیگر در مورد GPT چت این است که اگر فقط از GPT چت بپرسید مانند من نمی‌توانید

really teach chat GPT to do anything uh you can  teach it within a conversation but you you can't  

واقعاً چت را آموزش دهید. GPT برای انجام هر کاری، اوه شما می‌توانید آن را در یک مکالمه آموزش دهید، اما نمی‌توانید روی آن

affect uh it's kind of like locked you can't you  can't like I can't teach jat chat GPT how to how  

تأثیر بگذارید. آهان، به نوعی قفل شده است، شما نمی‌توانید شما نمی‌توانید دوست نداشته باشید، من نمی‌توانم به GPT چت jat آموزش دهم

to teach languages the way I do but within a  conversation I can help it understand that way  

من انجام می‌دهم، اما در یک مکالمه می‌توانم به آن کمک کنم اینطور بفهمد

so it could it could like explain things the way  I do um but it's still if you just ask chat GPT  

بنابراین می‌تواند مانند من توضیح دهد که همه چیز را توضیح می‌دهم، اما باز هم اگر فقط از GPT از چت بپرسید

hey how do you learn a language it's just going to  take information got from other people who teach  

هی چگونه زبانی را یاد می‌گیرید، اطلاعاتی را که از آن گرفته‌اید می‌گیرد. سایر افرادی که   به

the typical way and so it's it's not going to it's  not going to give you like anything better than a  

روش معمولی تدریس می‌کنند و به همین دلیل انجام نمی‌شود چیزی بهتر از یک عادی که می‌دانید به شما علاقه‌مند نمی‌شود،

normal you know like here are some grammar points  try to memorize these and the typical advice you  

مانند اینجا چند نکته گرامری وجود دارد سعی کنید این نکات و توصیه‌های معمولی را که

would get from people about speaking before you  feel comfortable or you know anything else like  

از مردم در مورد صحبت کردن قبلاً می‌گیرید، حفظ کنید. شما احساس راحتی می‌کنید یا چیز دیگری می‌دانید

that like any kind of typical advice uh so I have  not found it yet to be a really good uh kind of  

مانند هر نوع توصیه‌ای معمولی، اوه، بنابراین من هنوز آن را پیدا نکرده‌ام که واقعاً یک

material or machine for doing that it's got some  limited use uh if you work a lot with it so if you  

ماده یا ماشین خوب برای انجام آن باشد، اگر زیاد با آن کار می‌کنید، استفاده محدودی دارد. بنابراین اگر شما

if I if I have to write something I can ask chat  GPT to do something but I have to go back and do  

اگر مجبور باشم چیزی بنویسم می‌توانم از چت GPT بخواهم کاری انجام دهد، اما باید به عقب برگردم و

lots of Corrections uh maram says let's say your  lead asks you whether you send that certain email  

اصلاحات زیادی انجام دهم اوه مارام می‌گوید بیایید بگوییم هدایت شما از شما می‌پرسد که آیا آن ایمیل خاص را ارسال می‌کنید

which is correct I have sent it two days ago or  I sent it two days ago yeah you would just say I  

که درست است. آن را دو روز پیش فرستاده‌ام یا دو روز پیش فرستاده‌ام، بله، شما فقط می‌گویید

sent it I sent it so you would like have sent it  you're you're talking about like the experience  

فرستادم، فرستادم تا دوست داشته باشید آن را ارسال کرده باشید. فقط  می‌گوید

of doing something but uh in this you would just  say like I sent it again just use the simple past  

مثل اینکه دوباره فرستادم، فقط از گذشته ساده استفاده کنید

so you can you can also get the answer uh from  from like the if you pay attention to what what  

تا بتوانید پاسخ را از  لایک دریافت کنید.

the person says let me look at your question  again uh like let's say let's say the question

سوال این است که آیا

is so did you send that

شما آن ایمیل را ارسال کردید

email so the answer is really in the question  get the simple past in the question so we give  

بنابراین پاسخ واقعاً در سؤال است گذشته ساده را در سؤال دریافت کنید بنابراین ما

a simple past in the answer yes I did all  right the answer is in the question so if  

گذشته ساده را در پاسخ می‌دهیم بله همه را درست انجام دادم پاسخ در سؤال است بنابراین اگر

you if you listen for what people are doing  they it's like especially with questions it's  

شما اگر گوش کنید برای کاری که مردم انجام می‌دهند، به خصوص در مورد سؤالات،

easy because you will get the answer as the  first word of the question they're asking you  

آسان است، زیرا پاسخ را به عنوان اولین کلمه سؤالی که از شما می‌پرسند دریافت خواهید کرد

so if your box if your boss says uh did you  do something it's yes I did or no I did not  

بنابراین اگر رئیستان گفت: «آهان» کاری انجام دادید، بله انجام دادم یا نه. من

all right just simple past in the question  simple past uh in your response and so the  

درست نبودم فقط گذشته ساده در سؤال گذشته ساده آه در پاسخ شما و بنابراین

same thing like uh have you done something so  let's say have you have you done something then  

همان چیزی مثل آه آیا کاری انجام داده‌اید بگذارید بگوییم آیا کاری انجام داده‌اید

the answer would be yes I have or no I have not  okay so you don't need to make it complicated I  

پاسخ این است که بله انجام داده‌ام یا خیر بسیار خب، پس نیازی به پیچیده کردنش نیست، می‌توانم

could say like your boss says did you send the  email yes I have sent it I could say that but  

بگویم که رئیستان می‌گوید آیا ایمیل را ارسال کردید بله، من آن را ارسال کردم، می‌توانم آن را بگویم، اما

you wouldn't want to say that you just respond  simply did you I did okay have you I have or I  

شما نمی‌خواهید بگویید که فقط پاسخ دادید. آیا شما دارم یا من

have not all right so pay attention a lot  of people get nervous in conversations and  

درست نیستم، پس توجه کنید که بسیاری از مردم در مکالمات عصبی می شوند و به همین دلیل

so they their ears almost close up a little  bit but if you just listen like did you do  

گوش های خود را تقریباً کمی بسته می کنند، اما اگر شما فقط گوش می دهید مانند

something ah I did okay so listen for the  the keyw it comes first especially with

کاری که انجام دادید، آه، من خوب انجام دادم، پس به این حرف گوش کنید. کلید اول مخصوصاً با سؤالات می آید

questions uh

اوه

uh see okay Elder says I was married girl with  name right later I knew her previous name always  

اوه خوب ببینید بزرگتر می گوید من ازدواج کرده بودم دختری با نام درست بعداً نام قبلی او را همیشه می دانستم   من

I was a married girl you mean you were married  to a girl or what do you mean Paul says uh your  

یک دختر متاهل بودم یعنی شما با یک دختر ازدواج کرده اید یا منظور شما چیست که پل می گوید آه شما

videos are very helpful for me thanks glad to  hear Lucas says thanks teacher uh comments in  

ویدیوها برای من بسیار مفید هستند، خوشحالم که می‌شنوم لوکاس می‌گوید متشکرم معلم، نظرات در

this channel can be so funny entertaining let's  see funny experience says miam again when I talk  

این کانال می‌تواند بسیار خنده‌دار و سرگرم‌کننده باشد، بیایید تجربه خنده‌دار را ببینیم، می‌گوید میام دوباره وقتی صحبت می‌کنم   در

in my mind I'm fluent but when it comes to  speaking my mind is slower and sometimes not  

ذهنم مسلط هستم، اما وقتی نوبت به حرف زدن می‌رسد، نظر من این است آهسته تر و گاهی اوقات نه

as good as when I heard it in my mind yeah often  that like that that's something a lot of people a  

به اندازه زمانی که آن را در ذهنم شنیدم، بله اغلب، این چیزی است که بسیاری از افراد

lot of Learners will say so they kind of you know  it's they they they feel more confident or they  

بسیاری از یادگیرندگان می گویند، بنابراین آنها می دانند که اعتماد به نفس بیشتری دارند یا

can project that confidence more in their mind  but they're they it means you still have worries  

می توانند این اعتماد را نشان دهند. بیشتر در ذهن آنها وجود دارد، اما آنها هستند، به این معنی است که شما هنوز در

about something so even if you say something  well in your mind you're still worried about  

مورد چیزی نگرانی دارید، بنابراین حتی اگر چیزی را به خوبی در ذهن خود بگویید، هنوز نگران هستید  خب

well maybe they'll think I'll say the wrong thing  or my pronunciation will be bad or something in  

شاید آنها فکر کنند که من چیز اشتباهی می‌گویم یا تلفظ من اینطور باشد. بد باشید یا چیزی در

that case focus on a particular thing you want to  say make sure you really understand that and then  

آن مورد روی چیز خاصی تمرکز کنید که می‌خواهید بگویید مطمئن شوید که واقعاً آن را می‌فهمید و سپس

you will feel more confident about speaking uh but  that's a very common uh complaint or issue that  

در مورد صحبت کردن احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت، اما این یک شکایت یا مشکل بسیار رایج است که

people have M says I've been writing English  in games and with friends for years already  

افراد دارند. نوشتن انگلیسی در بازی‌ها و با دوستان سال‌ها پیش   من

I write it every day but I still haven't started  speaking it all ain't fluent but I already have a  

هر روز آن را می‌نویسم، اما هنوز شروع نکرده‌ام صحبت کردن با آن مسلط نیست، اما از قبل

decent knowledge so I'm here welcome yes uh again  until you feel confident about particular words or  

دانش مناسبی دارم، بنابراین من اینجا هستم، بله، دوباره تا زمانی که در مورد آن مطمئن شوید کلمات یا

phras phrases remember you can be fluent in one  word and not fluent in another okay that happens  

عبارات خاص به یاد داشته باشید که می‌توانید به یک کلمه مسلط باشید و به یک کلمه مسلط نباشید، این اتفاق

with everybody so if you don't feel confident  about something that's what you should focus  

برای همه می‌افتد، بنابراین اگر در مورد چیزی مطمئن نیستید، باید

on uh Lucas says in my opinion a one time that  you learn something English language you never  

روی آن تمرکز کنید، لوکاس به نظر من یک بار می‌گوید که شما چیزی یاد بگیرید زبان انگلیسی هرگز

forget it completely yeah that can happen C says  hi Drew nice to see you here have a great week uh  

آن را کاملاً فراموش نکنید بله ممکن است اتفاق بیفتد C می‌گوید سلام درو خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم هفته خوبی داشته باشید اوه

I'll watch this video again soon thanks so much  it's my pleasure FR says Hi teacher from Bolivia  

به زودی دوباره این ویدیو را تماشا می‌کنم خیلی متشکرم خوشحالم FR می‌گوید سلام معلم از بولیوی

Juan Carlos I think I'll never be fluent cuz took  ESL classes when I enrolled in GED class and after  

Juan Carlos I فکر می کنم هرگز مسلط نخواهم بود زیرا وقتی در کلاس GED ثبت نام کردم، در کلاس های ESL شرکت کردم و بعد از

a while dropped out nowadays I'm trying just watch  conversation speeches uh and more but hopefully it  

مدتی ترک تحصیل کردم، این روزها سعی می کنم فقط سخنرانی های مکالمه را تماشا کنم و خیلی بیشتر، اما امیدوارم

helps yes so yes the most people if you enrolling  classes or you take private lessons or something  

کمک کند بله، بنابراین اگر در کلاس ها ثبت نام می کنید، بله، بیشتر افراد کمک می کند. شما در کلاس‌های خصوصی یا چیزی می‌گذرانید،

it's it's almost all going to be uh English as a  second language lessons and even if it's not even  

تقریباً همه آن‌ها درس‌های زبان انگلیسی به‌عنوان زبان دوم خواهد بود، و حتی اگر اینطور نباشد، اگر

if you're learning the way I teach you still  need more examples of vocabulary from regular  

روشی را که من به شما آموزش می‌دهم یاد می‌گیرید، هنوز به نمونه‌های بیشتری از واژگان از افراد عادی نیاز دارید،

people so I'm intentionally I'm trying to make my  language easier for people to understand so it's  

بنابراین من عمداً این کار را انجام می‌دهم. من سعی می‌کنم زبانم را برای مردم راحت‌تر درک کنم، بنابراین

going to sound different than how people normally  speak all right they they will just you know use  

صدای آن متفاوت از نحوه صحبت کردن افراد

different vocabulary they will speak faster the  pronunciation will be different so that's why in  

a program like fluent for life we want to give you  uh lots of examples of how natives actually speak  

عادی است. مانند مسلط برای زندگی، ما می‌خواهیم مثال‌های زیادی از نحوه صحبت بومی‌ها به شما ارائه دهیم

and that's when you get prepared you feel much  more confident for real conversations after you  

و آن وقت است که آماده می‌شوید بعد از اینکه

see how natives are doing things creatives again  Hi teacher I'm only half good in English and to  

ببینید بومی‌ها چگونه کارهای خلاقانه‌ای را انجام می‌دهند، خیلی بیشتر احساس می‌کنید. به زبان انگلیسی و

be honest I can learn English to fluent level uh  do you think I can learn German to B2 category  

صادقانه بگویم، من می‌توانم انگلیسی را تا سطح روان یاد بگیرم، آیا به نظر شما می‌توانم زبان آلمانی را تا دسته B2 یاد بگیرم،

because German and English are close I I I don't  I don't really see a difference uh it like between  

زیرا آلمانی و انگلیسی به هم نزدیک هستند. حدس

learning different languages at a particular  level I guess like German and English are sort  

می‌زنم یک سطح خاص مانند آلمانی و انگلیسی

of similar but uh I don't know enough about German  to to answer that question but in general if you  

تقریباً مشابه باشند، اما اوه من به اندازه کافی درباره آلمانی نمی‌دانم تا بتوانم به آن سؤال پاسخ دهم، اما به طور کلی اگر

learn something as a first language you can learn  it quickly and certainly much faster than doing  

چیزی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید، می‌توانید آن را سریع و مطمئناً بسیار سریع‌تر از انجام آن یاد بگیرید.

it the traditional way Vivic says uh it's British  English or American pronunciation uh I am speaking  

به روش سنتی که Vivic می‌گوید اوه، تلفظ انگلیسی انگلیسی یا آمریکایی است اوه، من دارم

with American English pronunciation uh DMS Brazil  is in the house well look at that we got through  

با تلفظ انگلیسی آمریکایی صحبت می‌کنم، DMS برزیل، در خانه است، خوب ببینید که ما همه نظرات را پشت سر گذاشتیم،

all the comments now I can enjoy a well-deserved  sip of my uh natural mineral water over

اکنون می‌توانم از یک جرعه جرعه‌ای لذت ببرم. آب معدنی طبیعی روی

[Applause] here ah Neil says if people clearly  it would be a lot easier most people speak so  

[تشویق حضار] در اینجا آه نیل می‌گوید اگر مردم واضح باشند، خیلی راحت‌تر می‌شود که بیشتر مردم آنقدر

quickly that it makes me nervous yeah uh and  so again this is why we have to prepare people  

سریع صحبت می‌کنند که باعث عصبی شدن من می‌شود، بله، و دوباره به همین دلیل است که ما باید مردم را آماده کنیم

you have to watch people speaking you have to  be prepared for that if you watch little kids  

شما باید تماشای صحبت کردن مردم با شما اگر می‌بینید

little kids are paying attention to their parents  or other adults and watching them speak and they  

بچه‌های کوچک به والدین یا بزرگ‌سالان دیگر توجه می‌کنند و صحبت آنها را تماشا می‌کنند، باید برای آن آماده باشید،

get used to understanding that so you have to  learn the same way okay that's how you that's  

بنابراین شما باید به همان روش یاد بگیرید، خوب اینطور است که این کار را

how you do it uh let's see Brazilian is in the  building [Laughter] all right let's see uh what  

انجام می‌دهید. اوه بیایید ببینیم برزیلی در ساختمان است [خنده] خوب، بیایید ببینیم آهان چه

things help my writing just writing more that  would be the easy thing to do G two two days you  

چیزهایی به نوشتن من کمک می کند فقط بیشتر بنویسم که کار آسانی است G دو دو روزه

mean two days ago I asked my mom How I Learned  our native language my mom told me that when  

منظور شما دو روز پیش از مادرم پرسیدم چگونه یاد گرفتم مادر مادری ما زبان مادرم به من گفت که وقتی

you were asking I told my mom why some people  don't learn that way like our native language  

داشتی می‌پرسیدی، به مادرم گفتم چرا بعضی‌ها مثل زبان مادری ما آن‌طوری یاد نمی‌گیرند،

it happens so again most people most people  think they need to learn another language in  

بنابراین باز هم بیشتر مردم فکر می‌کنند باید زبان دیگری را به

a different way like that that there's like  a because it's a different language you need  

روش دیگری یاد بگیرند. مثلاً به دلیل اینکه زبان متفاوتی است

to learn it a different way but you don't uh you  really just understand it if you uh learn it well  

برای یادگیری آن به روشی متفاوت به آن نیاز دارید، اما نمی‌دانید، اگر آن را خوب یاد بگیرید واقعاً آن را می‌فهمید.

then you will speak that's how you do how you do  it Mar so much love and gratitude to be the best  

برای اینکه بهترین

uh in efl teacher well it's my pleasure again uh  everybody should be learning this way and this is  

معلم زبان انگلیسی باشید، باز هم خوشحالم که همه باید از این طریق یاد بگیرند و

the fastest way to get fluent if you want to be  fluent uh but I can understand that people have  

اگر می‌خواهید مسلط باشید این سریع‌ترین راه برای مسلط شدن است، اما من می‌توانم درک کنم که مردم

been learning the English as a language for so  long it's just much harder for them to to make  

انگلیسی را به عنوان یک زبان یاد می‌گیرند. برای مدت طولانی برای آن‌ها خیلی سخت‌تر است

the switch you know they're trying to hold on  to translations or other things but hopefully  

سوئیچ را که می‌دانید سعی می‌کنند روی ترجمه‌ها یا چیزهای دیگر نگه دارند، انجام دهند، اما امیدواریم

in this video you've seen some steps that make  it easier to do that try to simplify things if  

در این ویدیو مراحلی را مشاهده کرده باشید که انجام آن را آسان‌تر می‌کند و سعی می‌کند کارها را ساده‌تر کند. اگر

you get a long sentence don't just jump to  translate it look for pieces of it that you  

یک جمله طولانی دریافت کردید، فقط برای ترجمه آن به دنبال تکه‌هایی از آن باشید که

do understand and see if you can use that to make  the whole sentence easier to understand and then  

متوجه می‌شوید و ببینید آیا می‌توانید از آن برای درک کل جمله استفاده کنید و سپس

take different related examples and see what  natives might say in those similar sentences or  

مثال‌های مرتبط مختلف را بردارید و ببینید که بومی‌ها چه می‌گویند. در جملات مشابه یا

even just if you make those sentences yourself  and that will help your brain understand these  

حتی اگر خودتان آن جملات را بسازید و این به مغز شما کمک می کند این

things much better so don't make completely  new sentences keep one thing the same and  

چیزها را خیلی بهتر درک کند، بنابراین جملات کاملاً جدید را یک چیز ثابت نکنید و

change one other thing it's kind of like a science  experiment a little bit all right well hopefully  

چیز دیگری را تغییر ندهید، این به نوعی شبیه یک آزمایش علمی است. کمی همه چیز خوب است امیدوارم

uh everybody's getting it we're done with this  video and I look forward to seeing you next time  

اوه همه این کار را انجام دهند، ما با این ویدیو تمام شدیم و من مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم

I think the next video should be Thursday  3 days from now uh so I don't know exactly  

فکر می‌کنم ویدیوی بعدی باید پنجشنبه 3 روز دیگر باشد، بنابراین من دقیقاً نمی‌دانم

what I'm going to talk about so if you have any  questions post them in the uh chat but yeah it'll  

چی هستم در مورد آن صحبت خواهم کرد، بنابراین اگر سؤالی دارید آنها را در چت مطرح کنید، اما بله،

probably be talking about learning English  as a first language I'll probably be talking  

احتمالاً در مورد یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان اول صحبت خواهم کرد، احتمالاً

about that but thank you all for joining me have a  fantastic day and I will see you in the next video

در مورد آن صحبت خواهم کرد، اما از همه شما برای پیوستن به من متشکرم، روز فوق العاده ای داشته باشید. و در ویدیوی بعدی خداحافظی شما را خواهم دید

byebye