"The Strangest Fluency Secret" - Drew Badger

let's erase the board and get started I am  Drew Badger the founder of Englishanyone.com  

بیایید تابلو را پاک کنیم و شروع کنیم من درو بجر موسس Englishanyone.com هستم

and today we're going to talk about the  strangest fluency secret I mention this  

و امروز در مورد عجیب‌ترین راز تسلط صحبت می‌کنیم که

occasionally on my videos but I wanted to just  give uh an introduction to this because it will  

گهگاه در ویدیوهایم به آن اشاره می‌کنم اما می‌خواستم فقط مقدمه‌ای برای این موضوع ارائه کنم زیرا

be the introduction to my book so here we  are uh but if you can understand this one  

مقدمه ای برای کتاب من خواهد بود، بنابراین ما اینجا هستیم، اما اگر بتوانید این یک

simple idea about learning it will help you  get fluent much faster let's make sure we're  

ایده ساده در مورد یادگیری را درک کنید، به شما کمک می کند خیلی سریعتر مسلط است بیایید مطمئن شویم

live here on YouTube as well okay I think we are  working all right we are all right let me make

اینجا در YouTube هم زندگی می کنیم، خوب است، فکر می کنم خیلی خوب کار می کنیم، همه چیز خوب است. اجازه دهید

sure get the board erased over here I'll give  YouTube a moment to notify people but it looks  

مطمئن شوم که صفحه از اینجا پاک شود. یک لحظه به  YouTube فرصت می دهم تا مردم را مطلع کند، اما به نظر می رسد

like it is working all right uh I will keep my  uh eye on the chat but I want to get through this  

مثل اینکه خوب کار می‌کند، اوه من به گپ نگاه می‌کنم، اما می‌خواهم از این طریق عبور کنم.

this should not be a very long video if you're  watching this and the like the length of the video  

ویدیو

is more than an hour or something it's really just  uh the beginning part of this and then I'll be  

بیش از یک ساعت یا چیزی است، واقعاً فقط اوه قسمت ابتدایی این است و

answering questions after that uh but nice to see  everybody there I think subasa said it's raining  

بعد از آن    به سؤالات پاسخ خواهم داد، آه، اما خوشحالم که همه را آنجا می‌بینم، فکر می‌کنم سوباسا گفته است که باران می‌بارد

in uh Fula it's raining here in Nagasaki too kind  of on and off all right uh so as I mentioned uh I  

در فولا اینجا در ناکازاکی باران می‌بارد. خیلی خوب روشن و خاموش است، بنابراین همانطور که اشاره کردم

will be releasing my book pretty soon I'm working  on it and who knows exactly how long it will take  

کتابم را به زودی منتشر خواهم کرد، دارم روی آن کار می کنم و چه کسی دقیقاً می‌داند که چقدر طول می‌کشد

things always take longer than you expect but  I wanted to just uh talk with this and really  

همه چیز همیشه بیشتر از آنچه انتظار دارید طول می‌کشد، اما من می‌خواستم با این موضوع صحبت کنم و واقعاً

make sure people understand this idea because if  I can't explain this in a video there's really  

مطمئن شوم که مردم این ایده را درک می‌کنند، زیرا اگر نتوانم این موضوع را در یک ویدیو توضیح دهم، واقعاً

no point in me releasing a book uh because again  the point is not to just make a book but to have  

فایده‌ای ندارد که یک ویدیو را منتشر کنم. کتاب آه، چون دوباره هدف فقط ساختن یک کتاب نیست، بلکه داشتن

something that really explains everything so that  anybody could read this and really understand how  

چیزی است که واقعاً همه چیز را توضیح می دهد تا هر کسی بتواند این را بخواند و واقعاً بفهمد که چگونه

to become fluent all right uh let's get started  uh so I want to I want to kind of uh go through  

مسلط شود، خب شروع کردم پس من می‌خواهم

the introduction to the book and explain uh the  main problem people have with learning and then  

مقدمه کتاب را مرور کنم و مشکل اصلی مردم را با یادگیری توضیح دهم و سپس

a different way to think about getting fluent  so hopefully this makes sense but I want to go  

روشی متفاوت برای فکر کردن درباره مسلط شدن را توضیح دهم.

through this step by step to make sure everybody  understands so if I seem like I'm being a little  

این گام به گام برای اطمینان از اینکه همه می‌فهمند، بنابراین اگر به نظر می‌رسد که

bit basic here or covering things too simply  it's just to make sure everybody is on the same  

در اینجا کمی ساده‌تر هستم یا مسائل را خیلی ساده پوشش می‌دهم، فقط برای این است که مطمئن شوم همه در این زمینه هستند. همان

page that's a great expression to be on the same  page just like a book so everybody understands  

صفحه که بیان بسیار خوبی است برای قرار گرفتن در یک صفحه درست مانند یک کتاب تا همه بفهمند

everybody's following along here uh so the first  thing here is just understanding the goal so the  

همه اینجا را دنبال می‌کنند، بنابراین اولین چیزی که در اینجا اینجاست فقط درک هدف است تا

main people uh I help they you know my teachers  might be watching my videos as well but the main  

افراد اصلی اوه من به آنها کمک می‌کنم می‌دانید که معلمانم ممکن است من را تماشا کنند ویدیوها نیز همینطور، اما اصلی‌ترین

people I help are people who know a lot of English  but struggle to speak and so the goal is to speak  

افرادی که به آنها کمک می‌کنم افرادی هستند که زبان انگلیسی زیادی می‌دانند، اما در صحبت کردن مشکل دارند و بنابراین هدف این است که

fluent English confidently that's the goal uh if  anybody is here for some other goal let me know  

با اطمینان به انگلیسی روان صحبت کنند، این هدف است. آه اگر کسی برای هدف دیگری اینجاست به من اطلاع دهید

but I think it let me know if this is correct so  as I go through this I want to make sure everybody  

اما فکر می‌کنم اگر این درست است به من اطلاع دهید  بنابراین وقتی این را مرور می‌کنم می‌خواهم مطمئن شوم که همه

is on the right page I'm speaking to the right  people about this uh and that I'm solving the  

در صفحه درستی هستند، من با افراد  درست در مورد این موضوع صحبت می‌کنم اوه و اینکه من دارم

right problem here so uh basically the goal is to  speak fluent flu there supposed to be f o u e n t

مشکل درست را اینجا حل می‌کنم، بنابراین اساساً هدف این است که به آنفولانزای روان صحبت کنیم، باید

English speak fluent English confidently so this  is the goal let me know if uh that is not your  

انگلیسی را با اطمینان روان صحبت کنیم. این هدف است به من اطلاع دهید اگر هدف شما این نیست،

goal but hopefully that makes sense so if you  do want to speak English confidently you can  

اما امیدوارم که منطقی باشد، بنابراین اگر می‌خواهید با اطمینان انگلیسی صحبت کنید، می‌توانید

understand what I'm saying right now but you're  not yet a confident speaker this is the goal and  

در حال حاضر بفهمید من چه می‌گویم، اما هنوز سخنران مطمئنی نیستید. هدف و

this is the purpose of the book so what I want  to go through here is now talk about why people  

این هدف کتاب است، بنابراین چیزی که می‌خواهم در اینجا مرور کنم، صحبت در مورد این است که چرا مردم

struggle to speak now you can put your own uh  put your own comments here just so again we're  

برای صحبت کردن تلاش می‌کنند، شما می‌توانید نظرات خود را در اینجا قرار دهید. ما

on the same page but again we have the goal this  is the place people would like to be they're they  

در یک صفحه هستیم، اما باز هم هدف داریم این جایی است که مردم دوست دارند در آنجا باشند،   می

want to get to this uh but they are unable to  speak for a variety of reasons so let me know  

خواهند به اینجا برسند، اما به دلایل مختلف نمی توانند  صحبت کنند، پس

if this is you just posted comment let me know  exactly what your like your struggle point is  

اگر چنین است به من اطلاع دهید   شما همین الان نظری را ارسال کردید به من اطلاع دهید دقیقاً نقطه مبارزه شما چیست

what is the thing that's stopping you from  getting fluent now I'm going to to seed this  

چه چیزی مانع از مسلط شدن شما می‌شود، اکنون می‌خواهم این   را

a little bit to to kind of prepare people for  this but I'll be looking at comments if anybody  

برای آماده کردن افراد آماده کنم. برای این، اما اگر کسی

has any particular uh pains or any reasons why  you think you might not be able to reach this  

دردهای خاصی داشته باشد یا دلایلی داشته باشد که فکر می‌کنید ممکن است نتوانید به این

goal or something that's preventing you from  getting it now so I've been helping people get  

هدف برسید یا چیزی که شما را از دستیابی به آن باز می‌دارد، در حال حاضر نظرها را بررسی می‌کنم، بنابراین به افراد کمک کرده‌ام

fluent for over 20 years and these are the four  main buckets we call this like a like a regular  

مسلط شوند. برای بیش از 20 سال و اینها چهار سطل اصلی هستند که ما به این سطل می گوییم مانند یک

bucket so kind of a group of things and there are  four main reasons why people are unable to speak  

سطل معمولی، به نوعی گروهی از چیزها است و چهار دلیل اصلی وجود دارد که چرا مردم نمی توانند صحبت کنید

these are the things I've heard from people  and pretty much every reason I get will fit  

اینها چیزهایی هستند که من از مردم شنیده‌ام و تقریباً هر دلیلی که به دست می‌آورم

into one of these four buckets but if you have  a specific reason I'd love to hear what it is  

در یکی از این چهار سطل قرار می‌گیرد، اما اگر دلیل خاصی دارید، دوست دارم بشنوم که چیست

just post that in the comments now so you want to  speak fluently but you're unable to speak because  

فقط همین الان آن را در نظرات ارسال کنید. شما می‌خواهید روان صحبت کنید، اما نمی‌توانید صحبت کنید زیرا

and then we've got these four main buckets over  here so let's cover those here's my Eraser I'll  

و سپس ما این چهار سطل اصلی را در اینجا داریم، بنابراین بیایید آنها را در اینجا بپوشانیم، پاک کن من است.

just go through these one at a time but let me  know if you have any comments or uh any specific  

یکی یکی اما اگر نظری دارید یا مشکل خاصی دارید

issues that I don't list or any questions about  this so we've got four main things here the first  

که فهرست نمی‌کنم یا سؤالی در مورد این موضوع دارید به من اطلاع دهید، بنابراین ما چهار مورد اصلی را در اینجا داریم

one is just a natural uh introversion so maybe if  you were just like shy or introvert introverted

اولی فقط یک درونگرایی طبیعی است، بنابراین شاید اگر شما درست مثل خجالتی یا درونگرا درونگرا بودید

to be intro like inside facing introverted means  you're you don't really like speaking with people  

که مثل درونگرا بودن درونگرا به این معناست که شما واقعاً دوست ندارید با مردم صحبت کنید

or you're a little bit shy uh and I mention this  specifically because some people are introverted  

یا کمی خجالتی هستید اوه و من این را به طور خاص ذکر می‌کنم زیرا برخی افراد درونگرا هستند

or shy even speaking their native language  so some people are just naturally shy it's  

یا حتی از صحبت کردن به زبان مادری خود خجالتی هستند، بنابراین برخی از افراد به طور طبیعی خجالتی هستند، این مسئله

not like a language issue but people might be  shy um but like they're they're unable to just  

مانند یک مشکل زبانی نیست، اما ممکن است افراد خجالتی باشند، اما مثل اینکه نمی‌توانند فقط به

like in a group situation they don't feel very  comfortable speaking so it's not NE necessarily  

زبان مادری خود صحبت کنند. در یک موقعیت گروهی، آن‌ها در صحبت کردن احساس راحتی نمی‌کنند، بنابراین لزوماً

a language problem although it could be uh but the  the main thing here is that you just have natural  

مشکل زبانی نیست، اگرچه ممکن است آهان باشد، اما مهم‌ترین چیز در اینجا این است که شما فقط

shyness or or introversion for whatever reason I I  don't want to talk this video is not really about  

خجالتی یا درونگرایی طبیعی داشته باشم به هر دلیلی که من نمی خواهم صحبت کنم این ویدیو در واقع برای

overcoming that although I do talk about that  sometimes but I just want to talk about it as a  

غلبه بر آن نیست اگرچه گاهی اوقات در مورد آن صحبت می کنم، اما فقط می خواهم در مورد آن به عنوان دلیلی صحبت کنم که

reason people give all right uh the second reason  people give and and probably the most common  

مردم همه چیز را خوب می دانند. دلیل مردم ارائه می‌شود و احتمالاً رایج‌ترین

one uh is actual uh a lack of confidence with  communication so we'll just put here lack uh of

دلیل آن، عدم اعتماد به نفس واقعی در ارتباط است، بنابراین ما فقط کمبود اعتماد به نفس را در اینجا قرار می‌دهیم،

confidence so a lack of confidence for

بنابراین عدم اطمینان برای

communication pardon me as my head gets in the  way a little bit uh so again you want to speak  

برقراری ارتباط ببخشید چون سرم کمی به راه می افتد، پس دوباره می خواهید

fluently but you're unable to speak because either  you're shy or introverted or you have a lack of  

روان صحبت کنید اما نمی توانید صحبت کنید زیرا خجالتی یا درونگرا هستید یا

confidence in communication and by this I mean uh  this is really the whole uh whole group of things  

اعتماد به نفس کافی در برقراری ارتباط ندارید و منظورم از این حرف اوه. این واقعاً کل گروه چیزهایی است

like uh let's see here if we've got some uh some  specific let's see examples over here uh abish  

مانند آه، بیایید اینجا را ببینیم اگر مقداری خاص داریم، بیایید نمونه‌هایی را در اینجا ببینیم آه ابیش.

says I know many words and their meaning but I  can't bring them to mind when I want to speak  

می‌گوید من بسیاری از کلمات و معنی آنها را می‌دانم، اما وقتی می‌خواهم انگلیسی صحبت کنم نمی‌توانم آنها را به ذهنم بیاورم

English and uh in a quick how to improve myself  okay so that's falling under this category here  

و سریعاً چگونه خودم را بهبود ببخشم، بسیار خوب، بنابراین در اینجا زیر این دسته قرار می‌گیرم

uh so you might have specific problems like you  forget your words or you have trouble with your  

اوه، بنابراین ممکن است مشکلات خاصی داشته باشید، مانند فراموشی کلمات خود را یا در تلفظ خود مشکل دارید

pronunciation or you're not sure about grammar  whatever those things are uh that that leads to  

یا در مورد دستور زبان مطمئن نیستید.

a lack of confidence about English Okay so  any problem you could think of dealing with  

شما می‌توانید به این فکر کنید که با

communication whether it's listening or  trying to speak or anything in between uh  

ارتباطات ارتباط برقرار کنید، چه گوش دادن یا تلاش برای صحبت کردن یا هر چیزی در این بین، اوه،

that's all falling under this category here  okay so anything you might think of like in  

همه اینها در اینجا در این دسته قرار می‌گیرند. بسیار خوب، بنابراین هر چیزی که ممکن است به آن فکر کنید مانند  در

the moment of communication what actually stops  you so if you're in a conversation with someone  

لحظه ارتباط چیزی که واقعاً شما را متوقف می‌کند، پس اگر در مکالمه با کسی

you can't keep the conversation flowing or  you forget your words or you can't think of  

نمی‌توانید جریان گفتگو را حفظ کنید یا کلمات خود را فراموش می‌کنید یا نمی‌توانید به

the right thing or you you worry in the back of  your mind are are people judging you those kinds  

چیز درست فکر کنید یا در ته ذهن خود نگران هستید که مردم هستند قضاوت درباره شما درباره

of things that's all uh leading to a lack of  confidence in communication okay hopefully that  

چیزهایی که همگی منجر به عدم اعتماد به نفس در برقراری ارتباط می شوند، امیدوارم که

makes sense again I want to make sure everybody  understands each of these pieces and everybody  

دوباره منطقی باشد، می خواهم مطمئن شوم که همه هر یک از این قطعات را می فهمند و هرکسی   که

watching this video should uh if you have one  of these problems uh you should be fitting into  

این ویدیو را تماشا می کند، اگر یکی از این مشکلات را دارید، باید مطمئن شوم. باید

at least one of these categories so next one uh  and this is an interesting one I kind of put it  

حداقل در یکی از این دسته‌بندی‌ها قرار بگیرد، بنابراین دسته‌های بعدی جالب است، من

off uh by itself even though it's it's related  to be over here uh but this one is a lack of

به‌خودی خود آن را حذف می‌کنم، حتی اگر این مربوط به اینجا بودن است، اوه، اما این یکی کمبود

vocabulary now this is specifically for people  who they like to study English and they continue  

واژگان است، اکنون این مخصوصاً برای افرادی است که دوست دارند انگلیسی مطالعه کنند و

to learn more and they feel that they're unable  to speak fluently because they don't know enough  

به یادگیری بیشتر ادامه می‌دهند و احساس می‌کنند که نمی‌توانند روان صحبت کنند زیرا نمی‌دانند. به اندازه کافی

words okay so maybe they you know whatever  this could be different numbers of words for  

کلمات خوب است، بنابراین شاید آنها شما هر چه را بدانید این می تواند تعداد کلمات مختلف برای

different numbers of people like whatever that  is like you know a thousand words or 10,000  

تعداد متفاوتی از افراد باشد، مانند هر چیزی که مثل این است که شما هزاران کلمه یا 10,000

words there are always people who are continuing  to learn more uh and they hope that at some  

کلمه همیشه افرادی هستند که به یادگیری بیشتر ادامه می‌دهند و امیدوارند که در برخی از

point they learn a number of words that whatever  that number is for them like 10,000 or something  

مراحل آنها تعدادی کلمه را یاد بگیرند که هر مقدار برای آنها 10,000 یا چیزی باشد

whatever their number is that at that point they  will speak fluently but what I usually say to  

هر تعداد آنها باشد که در آن نقطه به روان صحبت کنند. چیزی که من معمولاً به

people who mention this uh kind of complaint or  this reason specifically why they're unable to  

افرادی می گویم که به این نوع شکایت اشاره می کنند یا به این دلیل که نمی توانند

speak is if you can understand what I'm saying  right now but you don't feel confidence speaking  

صحبت کنند این است که می توانید بفهمید چیزی که من الان می‌گویم  اما شما در صحبت کردن احساس اعتماد به نفس ندارید

how would more words help you how would learning  more words make you fluent if the vocabulary you  

چگونه کلمات بیشتر به شما کمک می‌کند چگونه یادگیری کلمات بیشتر شما را مسلط می‌کند اگر واژگانی که

already have is not something you feel confident  using Okay so let's say you know uh like this many  

از قبل دارید چیزی نیست که با استفاده از Okay احساس اطمینان کنید ، بنابراین فرض کنید می‌دانید، دوست دارید این تعداد

words over here this is like a thousand English  words and you can understand everything I'm saying  

کلمه در اینجا مانند هزاران کلمه انگلیسی است و شما می توانید همه چیزهایی که من می گویم را درک کنید،

even if you only understand 80 or 90% of what I'm  saying right now but you have a good number of uh  

حتی اگر فقط 80 یا 90 درصد از آنچه من می گویم را درست متوجه شوید. اکنون، اما شما تعداد زیادی

of words in your vocabulary you can understand  things well at what point do you think you would  

کلمه در دایره لغات خود دارید، می‌توانید به خوبی چیزها را درک کنید، فکر می‌کنید در چه مرحله‌ای به

become a confident speaker how many more words do  you need in order to finally develop fluency and  

یک سخنران مطمئن تبدیل می‌شوید به چند کلمه دیگر نیاز دارید تا نهایتاً تسلط داشته باشید،

uh what I'd like you to see for people who have  this particular reason why they're not fluent is  

مانند شما برای دیدن افرادی که این دلیل خاص برای اینکه چرا آنها مسلط نیستند این است

if you're not already fluent here you don't become  fluent simply by learning more because if you're  

اگر قبلاً در اینجا مسلط نیستید، فقط با یادگیری بیشتر  مسلط نمی شوید زیرا اگر شما

not fluent in this why would you get fluent by  learning more words okay fluency doesn't mean  

در این مورد مسلط نیستید چرا با یادگیری کلمات بیشتر مسلط می شوید خوب تسلط به این معنی نیست که

you just you continue to to add words and oh look  at that now you get to like 1,1 and suddenly you  

شما فقط به افزودن کلمات ادامه می دهید و اوه نگاه کنید که اکنون می توانید 1،1 را دوست داشته باشید و ناگهان

can speak fluently so learning this word over here  doesn't magically help you learn all of these okay  

می توانید روان صحبت کنید. یادگیری این کلمه در اینجا به طور جادویی به شما کمک نمی کند همه اینها را یاد بگیرید.

so just wanting to make that clear uh so a lack  of vocabulary it's related to this so you're you  

این مربوط به این است، بنابراین شما هستید

people don't usually think about it that way but  what they're really saying is I'm not confident  

مردم معمولاً اینطور به آن فکر نمی کنند، اما آنچه آنها واقعاً می گویند این است که من

in the vocabulary I have so I'm waiting to become  confident until I learn a few more words but they  

به واژگانی که دارم اطمینان ندارم  بنابراین منتظر هستم اعتماد به نفس پیدا کنم تا چند مورد را یاد بگیرم کلمات بیشتری دارند اما آنها

don't know exactly what that is or or they  couldn't tell you how many words they need  

نمی دانند دقیقاً چیست یا نمی توانند به شما بگویند که به چند کلمه نیاز دارند

to know they just have an uncertain feeling that  they don't have enough okay so that's why I put  

تا بدانند که فقط یک احساس نامطمئن دارند که  به اندازه کافی خوب نیستند. به همین دلیل است که

this as its own category over here all right and  the last bucket so reasons again why people are  

این را به‌عنوان دسته‌بندی خودش در اینجا قرار می‌دهم، درست و آخرین سطل، بنابراین باز هم دلیل می‌کنم که چرا مردم

unable to speak they don't have anyone to speak  with so no speaking uh we'll just say Partners or  

نمی‌توانند صحبت کنند، کسی را ندارند که صحبت کند بدون صحبت کردن، آه، ما فقط می‌گوییم شرکا یا

chances or opport unities you don't necessarily  need a speaking partner like a classroom or a  

شانس یا فرصت اتحاد شما لزوماً به یک شریک صحبت کننده مانند کلاس درس یا یک

lesson kind of thing but just people to talk with  all right so no speaking [Music] partner uh and  

چیز درسی نیاز ندارید، بلکه فقط به افرادی نیاز ندارید که با آنها صحبت کنید، بنابراین، شریک صحبت کردن [موسیقی] اوه و

this this bucket here anyone fitting in this  bucket this would be people who don't live in  

این سطل در اینجا هر کسی که در این  سطل جا می‌گیرد، این افراد می‌توانند در

an English-speaking country or even people who  do live in an englishspeaking country but they  

کشور انگلیسی زبان زندگی کنند یا حتی افرادی که در کشور انگلیسی زبان زندگی می‌کنند اما

don't have anyone to speak with so let's say you  live in America but you live in some small town  

کسی را ندارند که با او صحبت کنند، بنابراین فرض کنید شما زندگی می‌کنید. در آمریکا اما شما در یک شهر کوچک زندگی می کنید

and it's mostly I don't know like let's say you  you live in a place where you don't get chances  

و بیشتر نمی دانم مثلاً در جایی زندگی می کنید که شانس ندارید

to speak with uh with native speakers uh again  even if you are in the United States uh or maybe  

صحبت کردن با او با زبان مادری دوباره حتی اگر در ایالات متحده هستید، اوه یا شاید

you are not married to a native or you don't have  a boyfriend or girlfriend or whatever uh or you  

با یک بومی ازدواج نکرده باشید یا دوست پسر یا دوست دختر یا هر چیز دیگری ندارید، اوه یا شما

don't have any friends or even just people who  don't speak English now it's quite difficult to  

هیچ دوست یا حتی فقط افرادی که اکنون انگلیسی صحبت نمی کنند،

live on planet Earth and not have some kind of  chance to speak especially with the internet so  

زندگی روی سیاره زمین بسیار دشوار است و شانس صحبت کردن به خصوص با اینترنت را ندارند، بنابراین

if you can watch this video right now you can  probably find um people to talk with and again  

اگر بتوانید همین الان این ویدیو را تماشا کنید، احتمالاً می توانید پیدا کنید امم مردم برای صحبت کردن و دوباره

like chat gbt another example that just came up  right there there are plenty of opportunities to  

مانند گپ gbt مثال دیگری که به تازگی مطرح شد در همانجا فرصت‌های زیادی برای

speak if if this is like you know if if this  is an issue for you but the more interesting  

صحبت وجود دارد اگر اینطور است که می‌دانید آیا این مشکل برای شماست یا نه، اما جالب‌تر

thing about this is even people who do live in  English-speaking countries who do uh actually  

چیز در این مورد حتی مردم هستند کسانی که در کشورهای انگلیسی زبان زندگی می‌کنند و در واقع

have lots of opportunities to speak who even are  married to native speakers and they know a lot of  

فرصت‌های زیادی برای صحبت کردن دارند، کسانی که حتی با زبان مادری ازدواج کرده‌اند و

words they still struggle with fluency okay isn't  that interesting so a lots of people will like if  

کلمات زیادی را می‌دانند که هنوز با تسلط مشکل دارند. چندان جالب نیست، بنابراین بسیاری از مردم دوست دارند اگر

you're living on a mountain by yourself in a small  house somewhere and you don't actually have any  

در یک خانه کوچک در جایی تنها روی کوه زندگی می‌کنید و اصلاً

chances to speak with natives at all maybe you  have no internet connection and I don't know how  

شانس صحبت با بومیان را ندارید، شاید شما به اینترنت متصل نباشید و من نمی دانم چگونه

you would see this video but let's say someone  shares the video by putting it on a disc and  

این ویدیو را می بینید، اما فرض کنید شخصی ویدیو را با گذاشتن آن روی یک دیسک به اشتراک می گذارد و

sending it to you uh if you have like absolutely  no chances of speak you don't really encounter  

آن را برای شما ارسال می کند. واقعاً

these problems over here um but that that's the  the basic thing is even people who have all of  

در اینجا با این مشکلات مواجه نمی‌شوید، اما نکته اساسی این است که حتی افرادی که همه

these advantages many of them still struggle to  speak so a lot of the people I help these are  

این مزایا را دارند، بسیاری از آنها هنوز در تلاش برای صحبت کردن هستند، بنابراین بسیاری از افرادی که من به آنها کمک می‌کنم،

people in English-speaking countries especially  who feel that they just can't live life the way  

افرادی در کشورهای انگلیسی زبان هستند، به ویژه که احساس می‌کنند به

they want to because of how they communicate  so because of their poor English they're not  

دلیل نحوه برقراری ارتباط نمی‌توانند آنطور که می‌خواهند زندگی کنند، بنابراین به دلیل انگلیسی ضعیفشان نمی‌توانند

able to interact with people they can't have  good conversations or better relationships  

با افرادی که نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند. مکالمات خوب یا روابط بهتر

and this could be professional relationships  or personal relationships whatever even just  

و این می‌تواند روابط حرفه‌ای یا روابط شخصی باشد، حتی اگر

speaking to people in the neighborhood uh so even  me living here in Japan I know plenty of people  

با مردم همسایه صحبت کنم، بنابراین حتی من که اینجا در ژاپن زندگی می‌کنم، افراد زیادی را می‌شناسم

who are married to Japanese natives so Japanese  native speakers they've been living in Japan a  

که با بومیان ژاپنی ازدواج کرده‌اند. مدت طولانی در ژاپن زندگی می کنند

long time and they still can't speak very well  okay so being in the English speaking country  

و هنوز نمی توانند خیلی خوب صحبت کنند، بنابراین در کشور انگلیسی زبان

or the native country whatever living with natives  even being married to a native doesn't necessarily  

یا کشور بومی زندگی کردن با بومیان حتی ازدواج با یک بومی لزوماً

guarantee fluency so some people again maybe  have no speaking practice partner but uh the  

تسلط را تضمین نمی کند، بنابراین ممکن است برخی از افراد دوباره شریک تمرین صحبت کردن نداشته باشند، اما

real problem is more like when they get into  conversations they probably hit one of these  

مشکل واقعی بیشتر شبیه به این است که وقتی وارد مکالمه می شوند، احتمالاً یکی از این

things up here so they have a lack of confidence  because of how they're actually speaking all right  

موارد را در اینجا می خوانند، بنابراین به دلیل نحوه کارشان اعتماد به نفس ندارند. در واقع خوب صحبت می‌کنم

let me know if I missed anybody or if anybody  has some additional reason why they would not be  

اگر کسی را از دست داده‌ام به من اطلاع دهید یا اگر کسی دلیل دیگری دارد که   نمی‌تواند

able to speak I want to make sure I hit everybody  because there might be somebody who just says well  

صحبت کند، می‌خواهم مطمئن شوم که همه را زدم زیرا ممکن است کسی باش که خوب بگوید

actually I'm a space alien and uh like I have like  a problem with my mouth or something like that all  

در واقع من یک بیگانه فضایی هستم و مثلاً مشکلی با دهانم یا چیزی شبیه به آن دارم

right so just making sure I'm covering everything  uh that might uh that might come up here but I  

درست است، پس فقط مطمئن شوم که همه چیز را می پوشانم اوه ممکن است اوه ممکن است به اینجا بیاید اما من

think this is it in my 20 plus years of teaching  these are the four main things that I hear from  

فکر کن این در بیش از 20 سال تدریس من است اینها چهار چیز اصلی است که از

people as they're struggling to speak did I miss  anything I want to make sure I cover everybody let  

مردم می‌شنوم در حالی که در تلاش برای صحبت کردن هستند، آیا هر چیزی را که می‌خواهم از دست بدهم برای اطمینان از اینکه همه را پوشش می‌دهم از دست دادم. به من اجازه دهید

me know uh that way everybody is again on the  same page as I go through this all right let  

بدانم اوه، به این ترتیب، همه دوباره در همان صفحه هستند که من به خوبی این کار را انجام می‌دهم، به

me know I'll check comments right quick uh looks  like we're doing all right I'll answer looks like  

من اطلاع دهید که نظرات را سریع بررسی می‌کنم، به نظر می‌رسد که کارمان خوب است، به نظر می‌رسد که

these two right here by says lack of practice or  get less scope of talking with people not using  

این دو در اینجا هستند. می‌گوید تمرین نکردن یا دامنه کمتری برای صحبت کردن با افرادی که از

the opportunity to speak much okay so again that  that you you could have a combination of maybe  

فرصت صحبت کردن استفاده نمی‌کنند بسیار خوب است، بنابراین می‌توانید ترکیبی از شاید

more of these like two or three of them or I mean  maybe all four uh some people they have no chance  

بیشتر از این‌ها مانند دو یا سه مورد از آنها را داشته باشید. یا منظورم این است که شاید هر چهار نفر هیچ شانسی

to speak and they're introverted anyway uh or you  again you could have uh maybe you feel you don't  

برای صحبت کردن نداشته باشند و به هر حال درونگرا هستند یا شما دوباره می توانید اوه، شاید احساس می کنید که به

know enough words but also in conversations when  you try to speak uh maybe you forget your words  

اندازه کافی کلمات را نمی دانید، اما همچنین در مکالمات زمانی که سعی می کنید صحبت کنید. شما کلمات خود را فراموش می کنید

or you struggle to say the right thing you're  not sure about maybe I should use this word in  

یا برای گفتن حرف درست تلاش می کنید که درباره آن مطمئن نیستید شاید من باید از این کلمه استفاده کنم در

this situation you don't know what sounds natural  or how to pronounce things the way a native would  

این موقعیت که نمی دانید چه چیزی طبیعی به نظر می رسد یا چگونه تلفظ کنید چیزهایی را که یک بومی می‌گوید

say them uh so all of those issues like they could  come from from various pieces of this but that's  

آن‌ها را می‌گوید آه، بنابراین همه آن مسائل می‌توانند از بخش‌های مختلف این موضوع ناشی شوند، اما این

the general idea and if speaking becomes difficult  because of these reasons most people either can't  

ایده کلی است و اگر صحبت کردن به این دلایل دشوار می‌شود، اکثر مردم یا نمی‌توانند

do it or they just ignore it or they try to uh  avoid speaking because they don't want to because  

آن را انجام دهند یا فقط نادیده می‌گیرند. یا سعی می‌کنند از صحبت کردن اجتناب کنند زیرا نمی‌خواهند، زیرا

it could be frustrating or they don't want to be  judged or whatever but I really want to make sure  

ممکن است ناامیدکننده باشد یا نمی‌خواهند مورد قضاوت قرار بگیرند یا هر چیز دیگری، اما من واقعاً می‌خواهم مطمئن

uh this is clear uh lefter says hi my teacher how  are you doing thanks a lot my friend I appreciate  

شوم. این واضح است اوه چپ می گوید سلام معلم من حالت چطور است. خیلی ممنون دوست من من از

your hard work though if it we try to improve  our language uh through of though through of it  

زحمات شما قدردانی می کنم، اما اگر سعی کنیم زبانمان را بهبود ببخشیم.

okay uh you're understanding uh let's see and God  bless you from New York all right glad to hear it  

خوش به حال شما از نیویورک خیلی خوشحالم که آن را می شنوم

thank you very much all right uh but glad to  hear it looks like nobody else has anything  

خیلی از شما متشکرم خیلی خب، اما خوشحالم  از شنیدن آن خوشحالم که به نظر می رسد هیچ کس دیگری چیز

additional to add to this um and so again I want  you to think about these things like the problem  

دیگری برای اضافه کردن به این موضوع ندارد. دوباره می‌خواهم درباره این چیزها فکر کنید، مثلاً مشکل به

seems like you should be able to speak and and  people have probably heard the term practice makes

نظر می‌رسد که شما باید بتوانید صحبت کنید و احتمالاً مردم عبارت «

perfect practice makes perfect have you heard that  expression before practice makes perfect so the  

تمرین کامل را کامل می‌کند» شنیده‌اند.

more you practice something the better you become  at doing that thing so if I speak a lot I should  

بهتر است آن کار را انجام دهید، بنابراین اگر من زیاد صحبت کنم، باید

become a more confident speaker all right that's  how it should work and so that's why people spend  

گوینده با اعتماد به نفس تری بشوم، خوب اینطوری باید کار کند و به همین دلیل است که مردم

a lot of time thinking about how they can speak  or being frustrated that they cannot speak like  

وقت زیادی را صرف فکر کردن به این می کنند که چگونه می توانند صحبت کنند یا صحبت کنند. از اینکه نمی‌توانند طوری صحبت کنند که

they don't have speaking opportunities or they  just don't feel confident about the vocabulary  

فرصت‌های صحبت ندارند یا فقط نسبت به واژگانی که می‌دانند احساس اطمینان نمی‌کنند،

they know but I'd like you to try to think about  this in a different way and that's the purpose of  

اما از شما می‌خواهم سعی کنید به روش دیگری درباره این موضوع فکر کنید و این هدف از

the introduction but also the the general idea  uh of my book uh but before I get into that I'd  

مقدمه است. همچنین ایده کلی کتاب من، اوه، اما قبل از اینکه وارد آن بشوم،

like to tell you a quick story and hopefully it  should make more sense uh why these things over  

می‌خواهم یک داستان سریع برای شما تعریف کنم و امیدوارم که منطقی‌تر باشد، چرا این چیزها در

here they don't need to be frustrating for you  and there's actually a different way a better way  

اینجا نیازی نیست برای شما ناامید کننده باشند و در واقع راه دیگری وجود دارد، راهی بهتر

to get fluent so this story very quickly uh I was  visiting a uh then girlfriend uh and her family we  

برای مسلط شدن

were staying at a kind of cabin uh in a summer it  was like a summer vacation house we rented and it  

در یک تابستان مثل یک خانه تعطیلات تابستانی بود که اجاره کرده بودیم و

was in the woods and it was around I'll just draw  this very quickly it was on a lake so the house  

در جنگل بود و در اطراف بود. دریاچه پس خانه

was over here uh but there was a restaurant on  the other side of the lake and we wanted to go  

اینجا بود، اوه، اما یک رستوران در آن طرف دریاچه بود و ما می خواستیم برویم

get I think they had pizza or something like that  uh and so we got in my uh girlfriend's car and  

فکر کنم پیتزا یا چیزی شبیه به آن داشتند اوهوم و بنابراین سوار ماشین دوست دخترم شدیم و

I had not driven that car before but I said I'm  happy to drive and it was kind of a a long drive  

من رانندگی نکرده بودم آن ماشین قبلاً اما من گفتم خوشحالم که رانندگی می‌کنم و به نوعی رانندگی طولانی

uh through the woods to get around over here uh  and I noticed as I was driving that it was it was  

در جنگل بود تا از اینجا دور شوم و وقتی در حال رانندگی بودم متوجه شدم که

really difficult like the car car felt very slow I  would kind of move forward I would have to really  

واقعاً سخت بود، چون ماشین ماشین خیلی کند احساس می‌کرد، من یک جورهایی به جلو حرکت می‌کردم، باید واقعاً   به

push hard on the accelerator so that's the the  gas pedal and as I'm driving through the forest  

شدت روی پدال گاز فشار می‌آورم، به طوری که پدال گاز است و همانطور که در جنگل رانندگی می‌کنم،

obviously there are some turns and places I have  to slow down anyway uh but I'm I'm going through  

واضح است که برخی از پیچ‌ها و مکان‌ها وجود دارد. به هر حال باید سرعتم را کم کنم آهان، اما من دارم می‌گذرم

and it really felt like I was pressing very hard  on the accelerator as I'm trying to get through  

و واقعاً احساس می‌کردم که خیلی محکم روی پدال گاز فشار می‌آورم در حالی که می‌خواهم از آن عبور کنم. به

so when we got there I realized I looked down  and saw that the parking brake had been on the  

آنجا رسیدم، متوجه شدم که به پایین نگاه کردم و دیدم که ترمز دستی

whole time so I'd never done that before but I  was just unfamiliar with the way my girlfriend's  

تمام مدت روشن بوده است، بنابراین قبلاً این کار را نکرده بودم، اما با نحوه ماشین دوست دخترم آشنا نبودم،

car was so the parking brake wasn't like a little  lever in the middle of the seat like between the  

بنابراین ترمز دستی مانند یک اهرم کوچک نبود. در وسط صندلی مانند بین

driver and the front passenger seat it was like  a little push button thing uh and so when I had  

راننده و صندلی سرنشین جلو، مثل یک دکمه فشاری کوچک بود، و بنابراین وقتی  از

gone through there I had realized like oh like I  I wasn't like the car there was nothing wrong with  

آنجا رد شدم متوجه شدم مثل من مثل ماشین نبودم، ماشین هیچ ایرادی نداشت،

the car but the break had been on the whole time  so I'm trying to drive and I was really pushing  

اما استراحت تمام مدت بود، بنابراین سعی می‌کنم رانندگی کنم و واقعاً به

down hard but pushing down more on the accelerator  wasn't doing very much because the parking brake  

شدت فشار می‌آورم پایین، اما بیشتر روی پدال گاز فشار می‌آورم. خیلی کار نمی کنم چون ترمز دستی

was on the whole time hopefully that makes sense  and the the point of this story is that like there  

در تمام مدت روشن بود، امیدوارم منطقی باشد و نکته این داستان این است که مثل اینکه

are two sides to the driving equation the first  so so you can think about your two pedals over  

دو طرف معادله رانندگی وجود دارد ابتدا تا بتوانید در مورد دو پدال خود فکر کنید

here uh you've got the gas and then you've got the  brake on the other side so there's the regular gas  

اینجا آه، شما گاز را دارید و سپس ترمز را در طرف دیگر دارید، بنابراین

and the regular brake when you're pushing them but  there was an additional uh let's put a p here for  

وقتی آنها را فشار می‌دهید، گاز معمولی   و ترمز معمولی وجود دارد، اما آهان اضافی، بیایید یک p برای

a parking brake and sometimes it's a little lever  that you pull up it's usually looks like this U  

ترمز دستی اینجا قرار دهیم و گاهی اوقات یک اهرم کوچک است که شما آن را بالا می‌کشید، معمولاً شبیه این است که یک جورهایی می‌کشید

you kind of pull on that uh and it and it it's  like what you would use when you're parking the  

که اوه و آن و این مانند چیزی است که وقتی ماشین را پارک می‌کنید از آن استفاده می‌کنید،

car so uh I was pushing down hard on the gas also  known as the accelerator but I wasn't really going  

بنابراین من به شدت روی گاز که به عنوان پدال گاز نیز شناخته می‌شود فشار می‌دادم، اما واقعاً

much faster and so what you learn from this like  this taught me a very valuable lesson when I was  

خیلی سریع‌تر نمی‌رفتم، بنابراین آنچه از این موضوع یاد می‌گیرید مانند این درس بسیار ارزشمندی به من داد وقتی

thinking many years later about getting fluent uh  and that is that like the two pieces of this this  

سالها بعد به این فکر می کردم که مسلط شوم، و آن این است که مانند دو قسمت از این ،

this is all like kind of the the speaking piece  over here but what's really stopping people is the  

همه اینها شبیه به صحبت کردن در اینجا یک تکه است، اما چیزی که واقعاً مردم را متوقف می‌کند،

break part and they've essentially got the parking  Brak on while they're trying to speak and so when  

قسمت شکستن است و آنها اساساً هنگام تلاش برای صحبت کردن، ترمز پارکینگ را دارند و بنابراین وقتی

you're forcing yourself to speak it's like trying  to keep pushing down on the gas when all of these  

خودت را مجبور به صحبت کردن می‌کنی، مانند تلاش برای فشار دادن گاز به پایین است. وقتی همه این

doubts are continuing to stop you from speaking  so if you look back at all these things being  

تردیدها همچنان شما را از صحبت کردن باز می دارند، بنابراین اگر به گذشته به همه این موارد نگاه کنید،

shy or introverted lack of confidence a lack of  vocabulary no people to speak with and even when  

خجالتی بودن یا عدم اعتماد به نفس درونگرا، کمبود واژگانی برای صحبت کردن با آنها وجود ندارد و حتی زمانی که

those people get into speaking situations usually  they're not very confident about their English so  

آن افراد در موقعیت‌های صحبت کردن قرار می‌گیرند، معمولاً در مورد انگلیسی خود خیلی مطمئن نیستند، بنابراین

the deeper problem here is not opportunities to  speak it's the doubts that are actually stopping  

مشکل عمیق‌تر در اینجا فرصت‌ها برای صحبت کردن نیست، بلکه شک و تردیدها هستند که در واقع مانع

you from moving the car forward all right let  me know if that doesn't make sense but I really  

از حرکت دادن ماشین به جلو می‌شوند. اگر منطقی نیست، به من اطلاع دهید، اما من واقعاً می‌خواهم

want to just have a a very simple idea for people  not not only to understand uh why they're stuck  

یک ایده بسیار ساده برای مردم داشته باشم، نه تنها بفهمند چرا گیر کرده‌اند،

but to give them a different way to think about  learning so that you can focus on something else  

بلکه به آنها فکر کنم. روش متفاوتی برای فکر کردن در مورد یادگیری به طوری که بتوانید روی چیز دیگری تمرکز کنید

all right so for example you might like you might  think you're you're not getting enough speaking  

خیلی خوب است، برای مثال ممکن است دوست داشته باشید ممکن است فکر کنید به اندازه کافی فرصت‌های صحبت را دریافت نمی‌کنید،

opportunities but that was like me trying to just  push down harder on the gas so even if I push down  

اما این مثل این بود که من سعی می‌کردم بیشتر روی گاز فشار بیاورم. بنابراین حتی اگر

harder on the gas I still have the parking breake  up while I'm trying to drive and that's going to  

گاز را با شدت بیشتری پایین بیاورم، باز هم پارکینگ در حین رانندگی خراب می‌شود و این

cause the car problems I'm going to start and stop  I'm not going to enjoy the ride I'm not going to  

باعث می‌شود ماشینی که می‌خواهم استارت بزنم و متوقف کنم، مشکلی ایجاد کند. سوار نخواهم شد

drive smoothly and I will again injure the car  probably all right and so that's the same thing  

نرم رانندگی کنم و دوباره به ماشین صدمه می زنم احتمالاً همه چیز درست است و این همان چیزی است

that happen happens to most people when they  try to force themselves to speak so uh again  

که برای اکثر مردم اتفاق می افتد زمانی که سعی می کنند خود را مجبور کنند دوباره صحبت کنند

they could be shy or introverted or they have a  lack of confidence because of you know whatever  

ممکن است خجالتی یا درونگرا باشند یا خودشان اعتماد به نفس ندارند زیرا شما می دانید

their speaking or communication issue is uh and  then they maybe have a lack of vocabulary but  

مشکل صحبت کردن یا ارتباط آنها چیست و شاید آنها کمبود واژگان داشته باشند، اما

what that really means is they're not confident in  the vocabulary they know already so they're still  

واقعاً معنی آن این است آن‌ها به واژگانی که قبلاً می‌دانند اطمینان ندارند، بنابراین هنوز

waiting until they know a certain amount or they  keep studying more hopefully with the with the  

منتظرند تا مقدار مشخصی را بدانند یا امیدوارانه‌تر به مطالعه ادامه می‌دهند با این

hope that you become fluent but again most of the  time that does not come from people uh and so not  

امید که شما مسلط شوید، اما باز هم اغلب اوقات از طرف مردم نیست. اوه و بنابراین نمی‌توانید

being able to speak at all because you don't have  anyone to speak with you don't really have much  

اصلاً صحبت کنید زیرا کسی را ندارید که با شما صحبت کند،

of a problem anyway uh but those people when they  do start speaking they often find that they have  

به هر حال واقعاً مشکل خاصی ندارند، اما آن افراد وقتی شروع به صحبت می‌کنند، اغلب متوجه می‌شوند که

these kinds of problems over here so the problem  the real problem is not just pushing on the gas  

این نوع مشکلات را در اینجا دارند، بنابراین مشکل مشکل واقعی فقط فشار دادن گاز نیست

more it's not more speaking opportunities it's  actually releasing the break and so you have two  

بیشتر فرصت‌های صحبت کردن نیست بلکه در واقع استراحت را رها می‌کند و بنابراین شما دو

different options for how you can try to become  a confident speaker the first one is to continue  

گزینه متفاوت برای اینکه چگونه می‌توانید سعی کنید به یک تبدیل شوید دارید. اولین سخنران با اعتماد به نفس این است که به

pushing on the gas and continue forcing yourself  to speak so you can continue looking for more  

فشار دادن روی گاز ادامه دهید و خودتان را مجبور به صحبت کنید تا بتوانید به دنبال

opportunities to speak even if you don't feel very  comfortable you can just kind of power through it  

فرصت‌های بیشتر برای صحبت کردن باشید، حتی اگر احساس راحتی نکنید می توانید از طریق آن به نوعی قدرت داشته باشید

you can make yourself feel more confident about  things just by telling yourself okay I know I need  

شما می توانید با گفتن به خودتان اعتماد به نفس بیشتری در مورد چیزها ایجاد کنید.

to make make mistakes in part of the process you  can continue doing that or the much easier thing  

to do is just release the break all right so the  whole point of my book and really everything I do  

همه چیز را خراب کنید، بنابراین کل هدف کتاب من و واقعاً هر کاری که انجام می‌دهم

is trying to get people to understand this idea  you have these two options here these two paths  

سعی می‌کنم مردم این ایده را درک کنند. شما این دو گزینه را در اینجا دارید، این دو راه

one is to continue trying to force yourself to  speak or thinking that you maybe can't speak  

یکی این است که به تلاش خود ادامه دهید تا به صحبت کردن یا صحبت کردن مجبور شوید. با این فکر که شاید نتوانید صحبت کنید

because you have no one to talk with and so now  you're just stuck you can't really do anything and  

زیرا کسی را ندارید که با او صحبت کنید و بنابراین اکنون گیر کرده اید که واقعاً نمی توانید کاری انجام دهید و

the other option is just releasing the breakes and  that means removing the doubts that stop you from  

گزینه دیگر فقط رها کردن وقفه هاست و این به معنای از بین بردن شک و تردیدهایی است که شما را از آن باز می دارد.

speaking does that make sense I really want people  uh I'm trying to make this as simple as possible  

صحبت کردن منطقی است من واقعاً مردم را می خواهم اوه من سعی می کنم این را تا حد امکان ساده کنم

but the basic idea again is you want to speak  fluently and so it seems logical that you should  

اما ایده اصلی دوباره این است که شما می خواهید روان صحبت کنید و بنابراین منطقی به نظر می رسد که شما

speak more in order to get fluent you know  practice makes perfect but people have lots of  

برای مسلط شدن باید بیشتر صحبت کنید، می‌دانید که تمرین عالی می‌شود، اما مردم مشکلات زیادی دارند که

issues being able to communicate for these reasons  and maybe there are some others but these are the  

می‌توانند به این دلایل ارتباط برقرار کنند و شاید دلایل دیگری هم وجود داشته باشد، اما اینها

general four reasons I hear from people uh that  complain about not having uh either chanes chances  

چهار دلیل کلی است که من از مردم می‌شنوم که از نداشتن آه شکایت دارند. یا شانس

to speak or when they are in conversations they're  unable to speak because they're shy or nervous or  

صحبت کردن را افزایش می دهد یا زمانی که در مکالمه هستند نمی توانند صحبت کنند زیرا خجالتی یا عصبی هستند یا

whatever so instead of continuing down this path  of forcing yourself to speak why not just release  

به جای اینکه این مسیر را ادامه دهند. مجبور کردن خودت به حرف زدن چرا فقط ترمز را رها نکنی

the brakes and actually erase the doubts that stop  you from speaking if you can release the brakes  

و در واقع شک و تردیدهایی را که مانع صحبت [ __ ] می شود پاک کنی، اگر بتوانی ترمز را رها کنی

just like when I was driving in that car if I knew  the parking brake was on I could just release the  

درست مثل زمانی که من در آن ماشین رانندگی می کردم، اگر می دانستم ترمز دستی روشن است، می توانستم

parking brake and then I can start moving then  there's nothing wrong with the car I wasn't a bad  

ترمز دستی را رها کنم. و سپس می‌توانم حرکت را شروع کنم، آنوقت ماشین مشکلی ندارد، راننده بدی نبودم،

driver it was just the parking brake was on and so  it's much easier just to remove the brake that's  

فقط ترمز دستی روشن بود و بنابراین خیلی راحت‌تر است. فقط برای برداشتن ترمزی که

actually stopping you from communicating  rather than just trying to look for more  

در واقع شما را از برقراری ارتباط باز می‌دارد، به جای اینکه فقط سعی کنید به دنبال

opportunities to speak or to sit and do nothing  because you don't have anybody to speak with so  

فرصت‌های بیشتری برای صحبت کردن یا نشستن باشید و کاری انجام ندهید، زیرا کسی را ندارید که با او صحبت کنید.

what actually uh gets you fluent at the bottom of  this is not the speaking opportunities it's how  

فرصت‌های صحبت کردن نیست، مهم این است که

well you feel about speaking it's the confidence  you have about speaking and it's much easier to  

شما چقدر در صحبت کردن احساس خوبی دارید، بلکه اعتماد به نفسی است که در مورد صحبت کردن دارید و خیلی راحت‌تر می‌توانید

eliminate the doubts by releasing the breakes  like what I call releasing the breakes here uh  

تردیدها را از بین ببرید. رها کردن وقفه‌ها مانند آنچه من در اینجا می‌نامم،

if you can eliminate the doubts you can do that  by yourself anywhere you like and then when you  

اگر بتوانید شک‌ها را از بین ببرید، می‌توانید این کار را به تنهایی هر جایی که دوست دارید انجام دهید و سپس وقتی

do have speaking opportunities you will feel much  more confident and certain so you will communicate  

فرصت‌های صحبت دارید، احساس اعتماد به نفس و اطمینان بیشتری خواهید داشت، بنابراین

much more fluently does that make sense all right  uh I really want let me know if if this idea makes  

خیلی روان‌تر با هم ارتباط برقرار می‌کنید. آیا این کاملاً منطقی است اوه من واقعاً می خواهم اگر این ایده منطقی است به من اطلاع دهید،

sense I'm trying to make this very simple but the  basic idea again is you have two paths you could  

من سعی می کنم این را بسیار ساده کنم، اما ایده اصلی دوباره این است شما دو راه دارید که می‌توانید

take because you have both the gas and the break  for connecting with communication the the gas is  

زیرا هم گاز و هم وقفه برای برقراری ارتباط با ارتباطات دارید، گاز

like the speaking opportunities it's continuing uh  to to to feel like I need to speak more in order  

مانند فرصت‌های صحبت کردن است که به آن ادامه می‌دهد تا احساس کنید برای اینکه  مسلط باشم باید بیشتر صحبت کنم،

to get fluent but if when you do speak you still  have all these problems then you're probably not  

اما اگر وقتی صحبت کن هنوز همه این مشکلات را داری، پس احتمالاً نمی‌توانی به این مشکلات

going to get you're not going to get much further  or make much progress in conversations if you have  

برسی، خیلی جلوتر نخواهی رفت یا پیشرفت زیادی در مکالمات داشته باشی اگر

all these problems okay so you have doubts about  whatever your lack of confidence because you can't  

همه این مشکلات را داشته باشی. شما در مورد عدم اعتماد به نفس خود شک دارید زیرا نمی توانید

think of what to say or your pronunciation or  whatever that is but if you could eliminate those  

به آنچه بگویید یا تلفظ خود یا هر چیزی که هست فکر کنید، اما اگر می توانستید این تردیدها را برطرف کنید، آیا در

doubts wouldn't you feel more confident speaking  wouldn't you does anyone say no to that I'm I'm  

صحبت کردن با اعتماد به نفس بیشتری احساس نمی کنید. آیا کسی به آن نه می گوید

curious uh but let me know I'll go back and check  uh comments but I really want to make it's like  

کنجکاو هستم، اما به من اطلاع دهید که برمی گردم و نظرات را بررسی می کنم، اما واقعاً می خواهم کاری کنم که

it's really this simple um but if you can change  the way you think about this where uh instead of  

واقعاً به همین سادگی است اوم، اما اگر می‌توانید طرز فکرتان را در این مورد تغییر دهید، به‌جای

focusing on the speaking part why don't we try  instead to do the much easier thing which is  

تمرکز روی بخش صحبت کردن، چرا ما سعی نکنیم به‌جای آن کار بسیار ساده‌تر را انجام دهیم، یعنی

just removing the doubts because you can do that  anywhere by yourself you don't need to have a  

فقط شک‌ها را از بین ببریم، زیرا می‌توانید این کار را در هر جایی که خودتان انجام نمی‌دهید انجام دهید. لازم نیست یک

practice partner there to understand the language  better but then when you do speak you really will  

شریک تمرینی در آنجا داشته باشید تا زبان را بهتر بفهمید، اما پس از آن وقتی صحبت می‌کنید، واقعاً

feel uh much more confident and certain in your  communication all right uh let me go through  

احساس می‌کنید اعتماد به نفس و اطمینان بیشتری در ارتباطتان برقرار می‌کنید.

and see if I missed anybody here all says does  your program help a person reach the C2 level uh  

و ببینید آیا من کسی را در اینجا از دست داده ام همه می گویند آیا برنامه شما به فرد کمک می کند تا به سطح C2 برسد اوه

I I don't really worry about particular levels  like that but if your goal is to actually have  

من واقعاً نگران سطوح خاصی مانند آن نیستم، اما اگر هدف شما برقراری

confident communication then yes so if that's what  your goal is like I really want you to be clear  

ارتباط مطمئن است، بله، پس اگر هدف شما این است. مثل اینکه من واقعاً از شما می‌خواهم که واضح

about not like a letter or number but what is the  actual outcome you're looking for so if you want  

در مورد اینکه مثل یک حرف یا عدد نیستید، بلکه نتیجه واقعی که به دنبال آن هستید چیست، بنابراین اگر می‌خواهید

to be able to speak well to understand people  to to confident to communicate confidently uh  

بتوانید به خوبی صحبت کنید تا مردم را درک کنید مطمئن باشید که با اطمینان ارتباط برقرار کنید، اوه

then that's what we do so uh again the if you're  talking about fluent for life and how we actually  

پس این کاری است که ما انجام می‌دهیم، پس اگر در مورد مسلط برای تمام عمر صحبت می‌کنید و اینکه چگونه ما واقعاً   به

help people the the process we use in fluent for  life is the process of removing doubt so of course  

مردم کمک می‌کنیم فرآیندی که در زندگی روان از آن استفاده می‌کنیم، روند رفع شک است، پس البته

we we show you how to do that and we show you how  to meet people to practice speaking with but the  

ما نشان می‌دهیم. شما چگونه این کار را انجام دهید و ما به شما نشان می‌دهیم که چگونه با افراد ملاقات کنید تا تمرین صحبت کردن با آن‌ها

more important thing is removing the breaks that  stop you from from expressing yourself because  

خودتان زیرا

if you get into more conversations and you don't  feel confident about those conversations you're  

اگر وارد مکالمات بیشتری شوید و در مورد آن مکالمات احساس اطمینان نداشته باشید

just going to waste those opportunities okay  it's like if you give a child a bunch of money  

فقط این فرصت‌ها را هدر خواهید داد، درست است مثل این است که به یک کودک مقداری پول بدهید

and they like just spend it on stuff they're not  going to use it wisely and they just burn through  

و او دوست دارد آن را صرف چیزهایی کند که دارد نمی‌خواهند عاقلانه از آن استفاده کنند و فقط

the money but uh if you teach a child like look  this is this is how you can use it well and you  

پول را خرج می‌کنند، اما اگر به کودکی شبیه نگاه کردن را آموزش دهید، این روشی است که می‌توانید به خوبی از آن استفاده کنید و

can grow the money or whatever then you have  a much better chance of uh them having fun and  

می‌توانید پول را افزایش دهید یا هر چه باشد شانس بیشتری برای سرگرمی آنها دارید و

also not just burning through all of the money  so again you have two choices about how you can  

نه فقط تمام پول را خرج کنید، بنابراین دوباره دو انتخاب دارید که چگونه می‌توانید

learn and it is true that you can develop fluency  by speaking but it's just much more difficult if  

یاد بگیرید و درست است که می‌توانید با صحبت کردن تسلط را تقویت کنید، اما این خیلی بیشتر است. سخت است اگر

you have to force yourself to speak so if you're  in a conversation and you don't feel confident  

مجبور شوید خودتان را مجبور به صحبت کنید، بنابراین اگر در مکالمه هستید و اعتماد به نفس ندارید،

you're not going to feel like you're making much  progress you might learn a little bit but you're  

احساس نمی‌کنید پیشرفت زیادی می‌کنید، ممکن است کمی یاد بگیرید. کمی اما شما

not really it's it's a much more inefficient way  to try to speak or try to improve I should say uh  

واقعاً نیستید، این یک روش بسیار ناکارآمدتر است برای تلاش برای صحبت کردن یا تلاش برای بهبود، باید بگویم آه

because you probably aren't speaking all the  time or it's hard to find people to practice  

زیرا احتمالاً همیشه صحبت نمی‌کنید یا پیدا کردن افرادی برای تمرین

speaking with and even when you are in speaking  conversations or speaking in conversations you've  

صحبت کردن و حتی زمانی که در حال صحبت کردن در مکالمات یا صحبت کردن در مکالمات هستید،

got lots of doubts that stop you from speaking so  wouldn't it be easier to just release the breakes  

تردیدهای زیادی دارید که شما را از صحبت کردن باز می‌دارد، بنابراین راحت‌تر نیست که وقفه‌ها را رها کنید.

first all right you can do that by yourself very  quickly anywhere you like you don't need to wait  

اولاً خیلی خوب، می‌توانید آن را به‌سرعت در هر جایی که دوست دارید انجام دهید، نیازی نیست

for anybody you don't need to wait for a teacher  uh or a speaking partner anything remove the  

برای کسی منتظر بمانید، نیازی نیست برای معلم یا یک شریک سخنگو صبر کنید.

doubts first release the breakes and then it's  much easier when you do get into conversations  

وقتی وارد مکالمات می‌شوید،

like even me um I don't have a Japanese teacher  but because I feel confident about speaking I  

مثل من، من معلم ژاپنی ندارم، اما چون در صحبت کردن احساس اعتماد به نفس می‌کنم،

talk to people all the time just when I see people  in a convenience store or I say hello to people  

همیشه با مردم صحبت می‌کنم، درست زمانی که مردم را می‌بینم. فروشگاه رفاه یا به افرادی که

walking down the street or whatever so when you're  feeling confident there are no shortage of people  

در خیابان راه می‌روند یا هر چیز دیگری سلام می‌کنم، وقتی احساس می‌کنید اعتماد به نفس کافی

to speak with and even if I didn't live in Japan I  could still find people to practice with online if  

برای صحبت کردن با آنها وجود ندارد و حتی اگر در ژاپن زندگی نمی‌کردم، باز هم می‌توانم افرادی را برای تمرین آنلاین پیدا کنم.

I wanted to uh but I would do it the native way  rather than looking for like a Japanese teacher  

می‌خواستم، اما این کار را به‌صورت بومی انجام می‌دهم به‌جای اینکه به دنبال معلم ژاپنی باشم

a Japanese teacher would be helpful maybe to  understand some things uh if they could help  

یک معلم ژاپنی شاید برای فهمیدن بعضی چیزها مفید باشد، اگر می‌توانستند کمک کنند

me understand it like a native uh but for the most  part I don't really spend much of my time uh like  

اوه بومی، اما در بیشتر قسمت‌ها من واقعاً زمان زیادی را صرف نمی‌کنم، مثلاً

trying to learn the language in the typical way I  understand the language and I try to remove doubt  

سعی می‌کنم زبان را به روشی که زبان را می‌فهمم یاد بگیرم و سعی می‌کنم شک را برطرف کنم

so any things I'm uncertain about I remove those  doubts and then I feel much more confident about  

بنابراین هر چیزی که در مورد آن نامطمئن هستم، آن شک‌ها را برطرف می‌کنم. و بعد از صحبت کردن خیلی بیشتر احساس اعتماد به نفس می‌کنم

speaking and it's like a a magical thing that  happens where now that I feel confident even  

و این مانند یک اتفاق جادویی است که در آنجا اتفاق می‌افتد که حالا که احساس اعتماد به نفس می‌کنم حتی

when I'm walking around people can tell that I  know Japanese I actually I look different and  

وقتی در اطراف مردم قدم می‌زنم می‌توانم بگویم ژاپنی می‌دانم. در واقع من متفاوت به نظر می‌رسم و

I feel different to other people I remember years  ago I had a um I was standing on a train platform  

احساس متفاوتی نسبت به افراد دیگر دارم، یادم می‌آید سال‌ها پیش روی یک سکوی قطار ایستاده بودم،

uh where I live and there were some other Japanese  people there and an old Japanese lady came up to  

جایی که زندگی می‌کنم و چند ژاپنی دیگر آنجا بودند و یک خانم پیر ژاپنی پیش

me and she says what time does the train get  here I I don't remember what exactly she asked  

من آمد و می‌گوید. قطار چه ساعتی به اینجا می رسد من یادم نیست دقیقاً چه چیزی پرسید

but something like that and I thought it was  interesting that she just she thought to ask me  

اما چیزی شبیه به آن و من فکر کردم جالب است که او فقط فکر می کرد از من بپرسد

rather than all of the other Japanese people who  were standing around so I think maybe I was closer  

نه همه ژاپنی های دیگری که  در اطراف ایستاده بودند فکر می‌کنم شاید

to her uh but when I first came to Japan and I  had a different a different atmosphere a different  

به او نزدیک‌تر بودم، اما وقتی برای اولین بار به ژاپن آمدم و فضای متفاوتی داشتم،

feeling so I was I was a bit more kind of shy and  closed off like that like hoping people did not  

احساس متفاوتی داشتم، بنابراین کمی خجالتی‌تر بودم و مثل این که امیدوار بودم مردم

speak with me but now I feel much more open and  I'm much more excited about speaking and so I say  

با او صحبت نکنند. من اما اکنون احساس می‌کنم خیلی بازتر هستم و از صحبت کردن بسیار هیجان‌زده‌تر هستم و به همین دلیل

hello to people and I I get into conversations  with random people all the time I met a guy uh  

به مردم سلام می‌کنم و در تمام مدتی که با یک مرد آشنا شدم با افراد تصادفی وارد گفتگو می‌شوم. اوه

just at a coffee shop and I ended up like he  took me out to lunch just cuz I had like a nice  

فقط در یک کافی شاپ بودم و من در نهایت به این نتیجه رسیدم که او مرا برای ناهار بیرون آورده است، فقط به این دلیل که یک

conversation with him but when I first came to  Japan I was not able to do that all right so again  

گفتگوی خوب  با او داشتم، اما وقتی برای اولین بار به ژاپن آمدم، نتوانستم این کار را به درستی انجام دهم، پس دوباره

uh the problem was the doubts that were stopping  me from speaking even though I lived in Japan I  

اوه مشکل این بود که تردیدهایی که من را از صحبت کردن باز می‌داشت، حتی با وجود اینکه در ژاپن زندگی می‌کردم،

had lots of people to speak with I had chances to  speak every day but I was avoiding those speaking  

افراد زیادی برای صحبت کردن با آنها داشتم، هر روز فرصت صحبت کردن داشتم، اما از فرصت‌های صحبت کردن اجتناب می‌کردم،

opportunities because I felt shy and embarrassed  and didn't want to make mistakes in front of other  

زیرا احساس می‌کردم خجالتی و خجالت زده و نمی‌خواستم در مقابل دیگران اشتباه کنم،

people all the typical problems people have so it  occurred to me why not release the breaks instead  

همه مشکلات معمولی که مردم دارند، بنابراین به ذهنم رسید که چرا به

of trying to for for myself to speak which feels  very uncomfortable and it wasn't actually helping  

جای اینکه برای خودم تلاش کنم صحبت کنم که خیلی ناراحت‌کننده است و اینطور نیست، استراحت‌ها را رها نکنم. در واقع

me very much so yes like I could I was able to  drive from here to the pizza place by holding down  

خیلی به من کمک می‌کند، بله، مثل من می‌توانستم با پایین نگه داشتن

on the accelerator and pushing it down as hard as  I could but I was damaging the car probably uh and  

پدال گاز و فشار دادن آن به‌قدری که می‌توانم، از اینجا به پیتزافروشی بروم. می‌توانستم، اما احتمالاً داشتم به ماشین آسیب می‌زدم و

I felt pretty stupid after I got there and saw  that the parking brake was on and then I would I  

بعد از اینکه به آنجا رسیدم احساس احمقانه‌ای داشتم و دیدم که ترمز دستی روشن است و

could have driven uh much more easily if I had  just removed the parking brake all right does  

اگر ترمز دستی را برداشته بودم، خیلی راحت‌تر رانندگی می‌کردم.

that make sense so let me know uh if this idea  again let me let me kind of clear some space over

منطقی است، پس اگر این ایده را به من داد، اجازه دهید من را در جریان بگذارم،

here if you are feeling shy in conversations  or you don't have anyone to speak with I'll  

اگر در مکالمات احساس خجالتی می‌کنید یا کسی را ندارید که با او صحبت کنید، اجازه دهید تا جایی را در اینجا خالی کنم. من

make this very simple for people you can try  to speak I just say speak and this is really  

این کار را برای افرادی که می‌توانید امتحان کنید بسیار ساده می‌کنم. فقط می‌گویم صحبت کنید و این واقعاً

forcing yourself to speak uh even if you you  aren't confident you just try like I will try  

خودتان را مجبور می‌کند صحبت کنید، حتی اگر مطمئن نیستید، فقط سعی کنید مثل اینکه من سعی می‌کنم

to say hello to people and I will try to speak  you can improve that way it is possible it's just  

به مردم سلام کنم و من خواهم گفت سعی کنید صحبت کنید شما می توانید از این طریق پیشرفت کنید، این ممکن است

really quite difficult and especially if people  have nobody or no like no chances to speak for  

واقعاً بسیار دشوار است و به خصوص اگر افراد هیچ کس یا هیچ شانسی برای صحبت کردن به

whatever reason then if you if you think speaking  is the only way you're going to get fluent then  

هر دلیلی نداشته باشند، اگر فکر می کنید صحبت کردن تنها راهی که می‌خواهید مسلط شوید،

you really can't do anything then you're just  stuck and so the other one uh is to remove down

واقعاً نمی‌توانید کاری انجام دهید، آنوقت فقط گیر کرده‌اید و بنابراین راه دیگر این است که آن را بردارید

so we got the gas over here where we got the

تا گاز را از اینجا دریافت کنیم، جایی که

break and from my experience uh having gotten  fluent and having taught lots of people how to  

استراحت کردیم و از تجربه من. مسلط شدن و آموزش دادن به افراد زیادی که چگونه با

become fluent this way is a lot easier it's a  lot faster and you can do it by yourself it's  

این روش مسلط شوند، بسیار ساده تر است، خیلی سریعتر است و شما می توانید آن را به تنهایی انجام دهید،

much more efficient as quickly as you like you can  become a much more confident speaker this way it C  

بسیار کارآمدتر است تا جایی که دوست دارید از این طریق به سخنران بسیار مطمئن‌تری تبدیل شوید.

certainly is possible to do it but for a lot of  people they hit all of these walls all of these  

مطمئناً انجام آن امکان پذیر است، اما برای بسیاری از افراد به همه این

problems and they get stuck and then that's the  end of the story so they spend years trying to  

مشکلات برخورد می‌کنند و گیر می‌کنند و سپس این پایان داستان است، بنابراین سال‌ها تلاش می‌کنند تا

do these kinds of things when if you just remove  the break you would start making progress very  

این جور کارها را انجام دهید وقتی که اگر وقفه را بردارید، خیلی سریع شروع به پیشرفت می کنید،

quickly all right does that make sense let let  me know I I this this is the the introduction to  

خیلی خوب، منطقی است به من اطلاع دهید من این مقدمه

the book this is the really the whole idea of how  we do this but if you don't agree with this idea  

کتاب این است واقعاً کل ایده این است که چگونه این کار را انجام می‌دهیم، اما اگر با این ایده موافق نیستید

or you think there's a problem with my logic or  something let me know because I I really want to  

یا فکر می‌کنید منطق من مشکلی دارد یا چیزی به من اطلاع دهید زیرا من واقعاً می‌خواهم به

help people become fluent and maybe there is some  additional way that you could get fluent uh that  

افراد کمک کنم تا مسلط شوند و شاید راه دیگری وجود داشته باشد. که می‌توانی مسلط شوی اوه که

I've not heard of uh but like if you if you really  want to like keep you know keep doing that thing  

من در مورد آن چیزی نشنیده‌ام، اما اگر واقعاً می‌خواهی دوست داشته باشی دوست داشته باشی، این کار را ادامه بده

and it's probably not going to uh get you fluent  or you're watching these videos because you still  

و احتمالاً این کار به شما کمک نخواهد کرد. مسلط هستید یا در حال تماشای این ویدیوها هستید زیرا هنوز

have all of these issues over here it really  means that you just need to remove the doubt  

همه این مشکلات را در اینجا دارید، این واقعاً به این معنی است که فقط باید این شک را از بین ببرید

all right all right let me see here if anybody had  any questions cam nice to see you there blue sky  

بسیار خوب، اجازه دهید اینجا ببینم اگر کسی سؤالی داشت  خوشحالم که شما را در آسمان آبی می بینم

what is the difference between shy and modest  uh well modest is typically like you you're  

تفاوت بین خجالتی و متواضع چیست؟ آه خوب متواضع معمولاً مثل شماست

not uh maybe you you don't talk about yourself  too much or you don't maybe you dress modestly  

نه آه شاید شما زیاد درباره خودتان صحبت نمی کنید یا شاید لباس نمی پوشید متواضعانه

like you would cover up your your body rather  than having like a low cut shirt so that would  

مثل اینکه بدن خود را بپوشانید به جای داشتن یک پیراهن کوتاه، به طوری که

be more an example of uh of like modesty versus  IM modesty but shy just means maybe you're you're  

بیشتر نمونه ای از فروتنی در مقابل فروتنی IM باشد، اما خجالتی فقط به این معنی است که شاید شما

worried about either being judged or you're just  quiet and there there could be some reason but uh  

نگران هستید که مورد قضاوت قرار بگیرید یا خودتان "فقط ساکت هستید و ممکن است دلیلی وجود داشته باشد، اما آهان

typically that that's a difference like you you  can be you can be modest without being shy so  

معمولاً این یک تفاوت است مانند شما که می توانید بدون اینکه خجالتی باشید، متواضع باشید.

like a person could feel like I'm going to dress  in a more conservative way like a woman who covers  

یک نفر ممکن است احساس کند که من محافظه‌کارانه‌تر لباس می‌پوشم، مثل زنی که

herself more uh but she might not be shy so she  could be like hey everybody how are you and she  

بیشتر خودش را می‌پوشاند، اما ممکن است خجالتی نباشد، بنابراین می‌تواند مثل همه باشد شما چطور هستید و

she's very extroverted rather than uh introverted  over here so she might go out and speak with lots  

او خیلی برون‌گرا است تا اینکه درون‌گرا باشد. اینجاست تا او بیرون برود و با افراد زیادی صحبت کند،

of people uh but still be conservative or modest  in that way uh let's see Rola says we can't say no  

اما همچنان محافظه‌کار یا متواضع باشد، بیایید ببینیم رولا می‌گوید ما نمی‌توانیم بگو نه

again yes like my my goal is not to like push you  in a certain way it's just this way is typically  

دوباره بله، مثل اینکه هدف من این نیست که دوست داشته باشم شما را به روشی خاص فشار دهم، فقط به این صورت است که معمولاً

really difficult for people uh and that's because  they don't know that this way exists so I call  

برای مردم سخت است و دلیلش هم این است که آنها نمی دانند که این راه وجود دارد، بنابراین من

this the strangest fluency secret because it's  the opposite of what most people expect they  

این را  را عجیب ترین راز تسلط می نامم. این برعکس آن چیزی است که بیشتر مردم انتظار دارند که

think they should speak more when the kind of  other thing you could do is removing the brakes  

فکر می کنند باید بیشتر صحبت کنند، وقتی کار دیگری که می توانید انجام دهید برداشتن ترمزها است.

like actually uh that are the thing that's really  stopping you from expressing yourself is the uh  

این واقعاً شما را از بیان خود باز می‌دارد، اوه

inability to uh it's the it's like the things that  stop you from speaking uh that's really what's  

ناتوانی در ابراز وجود است، این مانند چیزهایی است که شما را از صحبت کردن باز می‌دارند، آه،

going to if you if you can remove those things  and it's much easier to remove the doubt than  

اگر بتوانید آن چیزها را حذف کنید، واقعاً چه اتفاقی می‌افتد و رفع شک بسیار آسان‌تر از

it is to speak more Okay so we've seen like all  the reasons why speaking is a much more difficult  

آن است بیشتر صحبت کنید بسیار خوب، بنابراین ما همه دلایلی را دیدیم که چرا صحبت کردن کاری بسیار دشوارتر است،

thing to do especially if you have no one to talk  with now again it is possible to find people uh  

به خصوص اگر اکنون دیگر کسی را ندارید که با او صحبت کنید. می‌توانید افرادی را پیدا کنید،

like online there are services to do this if you  want to do that uh or you can just find people  

مانند آنلاین، اگر می‌خواهید این کار را انجام دهید، سرویس‌هایی برای انجام این کار وجود دارد یا فقط می‌توانید افرادی را پیدا کنید

who are interested in you know whatever your your  interests are and speak with them about that it's  

که به شما علاقه‌مند هستند، بدانند علایق شما هر چه هستند و با آن‌ها صحبت کنید که این کار

not that difficult to do if you think more like  a native rather than a language learner but again  

چندان دشوار نیست. اگر بیشتر شبیه به یک بومی فکر می کنید تا یک زبان آموز، انجام دهید، اما باز هم

uh in general removing doubt doesn't require you  to have anyone to speak with the point is just to  

به طور کلی رفع شک و تردید نیازی به داشتن کسی برای صحبت کردن با این موضوع ندارد، فقط برای

eliminate any uncertainty you have about speaking  okay so if you are let's say even just something  

از بین بردن هرگونه عدم اطمینان شما است. در مورد صحبت کردن خوب است، پس اگر هستید، بیایید حتی یک چیز را بگوییم

very simple like uh like if I have a word like  if you read a word like that and you're not  

خیلی ساده، مثلاً اگر کلمه‌ای مانند آن را داشته باشم، اگر شما یک کلمه را می‌خوانید و

quite sure about how to say it like I wonder what  the pronunciation is is it C or coat or something  

کاملاً مطمئن نیستید که چگونه آن را بگویید، مثلاً نمی‌دانم تلفظ آن چیست؟ آن C یا کت یا چیزی

like that if you don't know uh then you probably  won't say that word so you have a doubt about the  

شبیه به آن، اگر نمی‌دانید، احتمالاً آن کلمه را نمی‌گویید، بنابراین در مورد

specific pronunciation of that word and that  will stop you from using it or another example  

تلفظ خاص آن کلمه و آن شک دارید. شما را از استفاده از آن یا مثال دیگری باز می‌دارد

uh the pronunciation of this is cat cop uh but  uh another example might be even native English  

اوه تلفظ این cat cop اوه است، اما اوه مثال دیگر ممکن است حتی انگلیسی‌زبان‌های بومی   باشد

speakers they're trying to write a word and they  don't remember how to spell it so if they can't  

که سعی می‌کنند کلمه‌ای بنویسند و به یاد نمی‌آورند که چگونه آن را هجی کنند تا اگر بتوانند

spell a word properly they will probably switch to  something else and again uh it's the same example  

یک کلمه را به درستی املا نکنید، آنها احتمالاً به چیز دیگری تغییر می‌کنند و دوباره اوه، این همان مثال است

of you having doubt about something that stops you  from using it so either you just don't use it or  

که شما در مورد چیزی شک دارید که شما را از استفاده از آن باز می‌دارد، بنابراین یا از آن استفاده نکنید. از آن استفاده کنید یا

you find something else or whatever another way to  do things but again if you know the pronunciation  

چیز دیگری یا هر روش دیگری برای انجام کارها پیدا کنید، اما دوباره اگر تلفظ

of something you feel confident about using  it if you know how to spell a word you feel  

چیزی را می‌دانید، در مورد استفاده از آن احساس اطمینان می‌کنید، اگر می‌دانید چگونه یک کلمه را املا کنید، احساس می‌کنید

confident about writing it okay it's the same kind  of thing so if we have to think about like which  

از نوشتن آن اطمینان دارید، درست است، این همان چیزی است بنابراین، اگر باید فکر کنیم که کدام یک

of these two is the easier process which one is  probably going to get us to the goal faster and  

از این دو فرآیند آسان‌تر است، کدامیک احتمالاً ما را سریع‌تر به هدف می‌رساند و

the goal being speak fluent English it seems like  removing the doubt would be the better thing to do  

هدف این است که انگلیسی روان صحبت کنیم، به نظر می‌رسد مثل رفع شک بهتر است   باشه،

okay so you can you can think about this I'll draw  one more see if I can fit one more thing on here  

بنابراین می‌توانید در مورد این فکر کنید، یک مورد دیگر را ترسیم می‌کنم تا ببینم آیا می‌توانم یک چیز دیگر را در اینجا قرار دهم

the goal here we're going to put our little uh  like a gold flag up on our Mountain so the goal  

هدف اینجاست که ما می‌خواهیم کوچولوی خود را مانند پرچم طلایی در کوهستان ما برافراشته است، بنابراین هدف

here is fluent communication and most people think  you're going to go directly there by speaking I'm  

در اینجا ارتباط روان است و بیشتر مردم فکر می‌کنند شما مستقیماً با صحبت کردن به آنجا خواهید رفت.

suggesting that you actually get there kind of  indirectly you're going to take a different path  

برای انتخاب مسیری متفاوت

by removing the doubt first and as you do that  you will feel much more confident about speaking  

با از بین بردن شک ابتدا و همینطور که این کار را انجام می‌دهید نسبت به صحبت کردن بسیار اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت

and that's what ultimately gets you to the  top so there are two different ways of doing  

و این همان چیزی است که در نهایت شما را به اوج می‌رساند، بنابراین دو روش مختلف برای انجام دادن وجود دارد

this this way is much more difficult it's like  okay I'm going to try to climb up a mountain and  

این روش بسیار دشوارتر است، مثل اینکه اشکالی ندارد سعی می کنم از کوهی بالا بروم و

make it really difficult for myself maybe there  aren't very many people to speak with or I just  

کار را برای خودم سخت کنم شاید افراد زیادی نباشند که با آنها صحبت کنم یا فقط

don't have any chances or I feel shy for whatever  reason you can see there are lots of difficulties  

هیچ شانسی ندارم یا به هر دلیلی احساس خجالت می‌کنم که می‌بینید، مشکلات

or reasons that would stop you from expressing  yourself okay but if you instead remove the doubts  

یا دلایل زیادی وجود دارد که شما را از ابراز نظر باز می‌دارد، اما اگر در عوض شک‌ها را

much faster Master much easier and it's just a  different way of getting to the top okay all right  

خیلی سریع‌تر برطرف کنید، استاد خیلی راحت‌تر است و این فقط یک روش متفاوت است. رسیدن به اوج بسیار خوب

let me go back check comments let's see here uh  let's see Allah says I can understand everything  

اجازه دهید به عقب برگردم نظرات را بررسی کنید بیایید اینجا را ببینیم اوه بیایید ببینیم خدا می گوید من می توانم همه چیز را بفهمم

you say most YouTube videos songs and even  newspapers but I find it difficult to understand  

شما می گویید اکثر آهنگ های ویدیوهای YouTube و حتی روزنامه‌ها اما فهمیدن فیلم‌ها برایم مشکل است

movies why is that so that's another thing here  you have a lack of confidence about the language  

چرا این یک چیز دیگری است در اینجا شما نسبت به خود زبان اعتماد ندارید،

itself so that's just an understanding thing the  difficulty there is that the way I'm speaking now  

بنابراین این فقط یک چیز درک است، مشکل اینجاست که نحوه صحبت من

now is different than the way people would speak  in movies so in movies people are going to be  

اکنون متفاوت از روشی که مردم در فیلم‌ها صحبت می‌کنند، بنابراین در فیلم‌ها مردم

probably faster and they're going to blend the  sounds of their words together you might hear  

احتمالاً سریع‌تر خواهند بود و صداهای کلمات خود را با هم ترکیب می‌کنند، ممکن است

some difficult accents or some uh maybe levels of  politeness that you're not used to so some people  

برخی لهجه‌های دشوار یا برخی از آنها را بشنوید. اوه شاید سطوح ادبی که به آن عادت ندارید، بنابراین بعضی افراد

speaking very casually or some people very very  polite and the biggest difference is you're going  

خیلی معمولی صحبت می‌کنند یا بعضی‌ها خیلی مؤدبانه و بزرگترین تفاوت این است که شما

to have lots of different kinds of English uh so  it could be slang or phrasal verbs or idioms or  

انواع مختلفی از زبان انگلیسی خواهید داشت، بنابراین ممکن است افعال عامیانه یا عبارتی باشد. یا اصطلاحات یا

movie quotes or cultural references all of these  things are what natives would use and I do not for  

نقل‌قول‌های فیلم یا ارجاع‌های فرهنگی همه این چیزها همان چیزی است که بومی‌ها استفاده می‌کنند و من

the most part use those in these videos all right  so if I'm trying to teach you specific language  

اکثراً از آنها در این ویدیوها استفاده نمی‌کنم. بنابراین اگر می‌خواهم زبان خاصی را به شما یاد بدهم، از

then I will use that but uh for the most part I'm  not doing that in these videos because I'm trying  

آن استفاده خواهم کرد، اما در بیشتر موارد این کار را در این ویدیوها انجام نمی‌دهم، زیرا سعی می‌کنم

to teach you like a lesson about something and if  I am teaching you uh again we've got a fire truck  

مانند یک درس در مورد چیزی به شما یاد بدهم و اگر به شما آموزش می‌دهم اوه دوباره ما یک ماشین آتش نشانی داریم

or something as usual that's like my signature  I should have a fire truck on my my logo like  

یا چیزی مثل همیشه که مثل امضای من است من باید یک ماشین آتش نشانی روی لوگوی خود داشته باشم مانند

English anyone ambulance or something like that  anyway uh so that's the reason people have trouble  

هر آمبولانس انگلیسی یا چیزی شبیه به آن این دلیلی است که مردم مشکل دارند

and that would be fitting into this issue over  here all right so you have a lack of confidence  

و این می تواند با این موضوع در اینجا سازگار شود، بنابراین شما اعتماد به نفس ندارید

you just don't understand what you're hearing  so you can understand me but it's hard for you  

فقط آنچه را که می شنوید متوجه نمی شوید بنابراین می توانید مرا درک کنید، اما

to understand the uh the natives and movies and TV  shows now the question is if you could understand  

درک این موضوع برای شما سخت است   بومی‌ها و فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی اکنون سؤال این است که اگر می‌توانید آن افراد را درک کنید،

those people would you feel more confident about  speaking if you could understand movies would you  

اگر می‌توانید فیلم‌ها را بفهمید، در مورد صحبت کردنتان احساس اطمینان بیشتری می‌کنید، آیا از

enjoy watching movies more yes or no any any  answer there so just think about that even  

تماشای فیلم‌ها بیشتر لذت می‌برید، بله یا نه، هیچ پاسخی وجود ندارد، بنابراین فقط به این فکر کنید، حتی

if you don't type a response here if you could  understand movies and TV shows and you understand  

اگر پاسخی را اینجا تایپ نکنید، اگر می‌توانید فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی را بفهمید و

them just like you understand me would you feel  more confident would you feel more excited would  

آن‌ها را درست همانطور که من را می‌فهمید، می‌فهمید، آیا احساس می‌کنید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، آیا احساس هیجان بیشتری می‌کنید.

life be a little bit easier for you probably and  so it's much easier to arrive uh at that if you  

احتمالاً برای شما کمی آسان‌تر است و بنابراین رسیدن به این موضوع بسیار آسان‌تر است، اگر

just remove the doubt okay so rather than trying  to speak more it's going be very difficult for you  

شک را برطرف کنید، بنابراین به جای اینکه سعی کنید بیشتر صحبت کنید، برای شما بسیار سخت خواهد شد

to try to speak more and understand movies because  that's not really the problem the problem is how  

سعی کنم بیشتر صحبت کنم و فیلم‌ها را بفهمم، زیرا مشکل واقعاً این نیست، مشکل این است که چگونه

can I understand that thing better and so why  don't you just do that so th this is what occurred  

می‌توانم آن چیز را بهتر بفهمم و پس چرا این کار را انجام نمی‌دهی تا این همان چیزی است که

to me like this is the lesson I finally learned  after 15 years of struggling to learn different  

برای من اتفاق افتاد این درسی است که در نهایت آموختم بعد از 15 سال تلاش برای یادگیری

languages even living in Japan for a year and  still not being able to speak when I finally  

زبان‌های مختلف حتی برای یک سال زندگی در ژاپن و هنوز قادر به صحبت کردن نبودم، بالاخره

discovered oh like I'm I'm not communicating well  because I I I just lack confidence in the language  

متوجه شدم که انگار خوب ارتباط برقرار نمی‌کنم. من فقط به زبان اعتماد ندارم

I don't understand what I'm saying so I should  remove the doubt that stops me from speaking  

من نمی‌فهمم چه می‌گویم، بنابراین باید شکی را که مانع از صحبت [ __ ] می‌شود برطرف کنم

okay so anybody uh anybody who has like like a  combination of these problems looks like Al says  

بسیار خوب، بنابراین هر کسی که مانند ترکیبی از این مشکلات را داشته باشد، به نظر می‌رسد آل می‌گوید

I'm confident but I lack speaking practice like  that's not that's not really your issue then like  

من مطمئن هستم اما من فاقد تمرین صحبت کردن هستم، مثلاً این مسئله واقعاً شما نیست، پس مانند

you you don't really become a more confident  speaker by speaking I know it sounds a little  

شما، با صحبت کردن واقعاً سخنران مطمئن‌تری نمی‌شوید، می‌دانم که به نظر می‌رسد کمی

weird um but if you have no one to talk with just  it's it's very easy to find people online like you  

عجیب است، اما اگر کسی را ندارید که فقط با او صحبت کنید، پیدا کردن افرادی مانند شما به صورت آنلاین بسیار آسان است.

could go anywhere like even commenting on YouTube  videos If you comment on a bunch of uh English  

می‌توانید به هر جایی بروید، حتی در مورد ویدیوهای YouTube نظر بگذارید.

speakers videos about some interest that you have  like let's say you like uh I don't know whatever  

بیایید بگوییم دوست دارید آه، من نمی دانم هر چیزی

like traveling to Hawaii or something or like just  traveling in general or you like cars or you like  

مانند سفر به هاوایی یا چیز دیگری یا فقط به سفر به طور کلی یا ماشین دوست دارید یا دوست دارید.

uh storytelling or whatever that thing is you can  find groups of people who meet online and actually  

داستان سرایی یا هر چیز دیگری که باشد، می‌توانید گروه‌هایی از مردم را پیدا کنید که به صورت آنلاین ملاقات می‌کنند و در واقع

talk about those things it's quite easy to find  people to speak with so the issue is rarely no  

درباره آن چیزها صحبت می‌کنند، پیدا کردن افرادی برای صحبت کردن با آن‌ها بسیار آسان است، بنابراین مشکل اکنون به ندرت انجام نمی‌شود،

speaking practice now maybe 20 years ago before  there was online video maybe that was an issue  

شاید 20 سال پیش، قبل از اینکه ویدیوی آنلاینی وجود داشته باشد.

for people but even then the lack of uh a lack of  communication is is not really the the major issue  

برای مردم مشکل   بود، اما حتی در آن زمان، فقدان ارتباط واقعاً مشکل اصلی نیست

it's not just having people to speak with it's not  really feeling confident about the language anyway  

فقط صحبت کردن با مردم این نیست که واقعاً احساس نمی‌شود به هر حال در مورد زبان مطمئن هستم

so for me like I don't need to speak with people  all the time to improve my Japanese I just need  

بنابراین برای من که نیازی نیست همیشه با مردم صحبت کنم تا ژاپنی‌ام را بهبود بخشم، فقط باید

to get lots of examples that help me understand  the language better and remove the doubt okay so  

نمونه‌های زیادی را به دست بیاورم که به من کمک کند زبان را بهتر درک کنم و شک را برطرف کنم، بنابراین

I don't spend all my time trying to speak even  though I'm surrounded by Japanese people but  

تمام وقتم را صرف صحبت کردن می‌کنم، حتی اگر با مردم ژاپن احاطه شده‌ام، اما

when I have opportunities when I see people I  I try to begin a conversation if I can but the  

وقتی فرصت‌هایی پیدا می‌کنم وقتی مردم را می‌بینم، سعی می‌کنم اگر بتوانم گفتگو را شروع کنم، اما

interesting thing is uh the difference between  me now and me years ago is years ago I felt shy  

نکته جالب این است که تفاوت وجود دارد. بین من و من سال‌ها پیش، سال‌ها پیش است، احساس خجالتی می‌کردم،

because I was worried about making mistakes and  the usual kinds of things but now I don't worry  

زیرا نگران اشتباهات و چیزهای معمولی بودم، اما اکنون نگران

about that I feel much more confident because I  know how to use the language so I can get into a  

آن نیستم، احساس اعتماد به نفس بیشتری دارم، زیرا می‌دانم چگونه از زبان استفاده کنم. می‌توانم وارد

conversation with a random stranger and I don't  know what we're going to speak about and I still  

مکالمه‌ای با یک غریبه تصادفی شوم و من نمی‌دانم در مورد چه چیزی صحبت خواهیم کرد و هنوز هم

feel confident about that can you feel confident  in that situation would you say hello to somebody  

در این مورد اطمینان دارم که آیا شما در آن موقعیت مطمئن هستید. به کسی که نمی‌شناسید سلام کنید

you don't know and begin a conversation with  them if you have like 100% confidence about the  

و با او گفت‌وگو کنید، اگر به

language you don't really need to watch videos on  on learning English you should just watch native  

زبانی که واقعاً نیازی به تماشای ویدیوهای مربوط به آن ندارید، 100% اطمینان دارید، فقط باید محتوای بومی را تماشا کنید

content and just enjoy life like you you don't if  you if you don't have anybody to speak with just  

و مانند خودتان از زندگی لذت ببرید. اگر کسی را ندارید که با او صحبت کنید، این کار را نمی‌کنید، فقط

watch the stuff that natives watch and spend your  time doing that but if you have doubt and that's  

چیزهایی را که بومی‌ها تماشا می‌کنند تماشا کنید و وقت خود را صرف این کار کنید، اما اگر شک دارید و اینها

most of the people I help like they might have  some confidence about a few things like feeling  

بیشتر افرادی هستند که به آنها کمک می‌کنم دوست دارند. آنها ممکن است در مورد چند چیز مانند احساس اعتماد به

confident about talking about work so they hear  all of those examples about their profession all  

نفس در مورد صحبت کردن در مورد کار اعتماد به نفس داشته باشند، بنابراین

the time if you are an accountant or you work  in a factory or something like that people will  

اگر شما یک حسابدار هستید یا در یک کارخانه یا چیزی شبیه به آن کار می کنید، همیشه همه این مثال ها را در مورد حرفه خود می شنوند.

use that same vocabulary again and again and you  will have no doubt probably talking about things  

بارها و بارها و شکی نخواهید داشت که احتمالاً در محل کار درباره چیزهایی صحبت می کنید،

at work but if someone asks you hey what did  you do over the weekend then you're thinking  

اما اگر کسی از شما بپرسد که آخر هفته چه کار کردید، به این فکر می کنید که

oh no I'm not confident about speaking about this  because I don't know I I have lots of doubts how  

اوه نه من در مورد صحبت کردن در مورد این موضوع مطمئن نیستم زیرا نمی دانم شک دارم که چگونه

do I talk about this or what what is the correct  vocabulary all of those different things it's  

در این مورد صحبت کنم یا چه واژگان صحیحی است همه این چیزهای مختلف،

the doubts that have that stop you from speaking  it's not the speaking opportunities especially now  

تردیدهایی است که شما را از صحبت کردن باز می دارد. فرصت‌های صحبت به‌خصوص اکنون

2024 2025 with the internet like it's very  easy to find people if you feel confident  

2024 2025 با اینترنت، مثل اینکه اگر مطمئن هستید، پیدا کردن افراد بسیار آسان است

okay so I wouldn't worry about that uh if your  issue is uh like you feel 100% confident but  

خوب است، بنابراین من نگران نباشید اگر مشکل شما این است که 100% احساس اعتماد به نفس می کنید، اما

you just don't talk with anybody why not what  is what is the reason uh you're unable to to  

فقط با کسی صحبت نمی کنید، چرا که دلیل این است که نمی توانید

speak with people online it's very easy  to find people uh let's see axis says I  

با افراد آنلاین صحبت کنید، بسیار آسان است. افراد را پیدا کنید آه بیایید ببینیم محور می گوید من

prefer to use the break as you advise yes and  again like it's not like using the break it's  

ترجیح می دهم از استراحت همانطور که شما توصیه می کنید استفاده کنم بله و دوباره مثل اینکه مثل استفاده از استراحت نیست

it's releasing the breake so there's a parking  breake on the car and then there's the regular  

رها کردن ترمز تا توقف پارک روی ماشین و سپس

brake and gas pedal so I'm trying to make this  clear like if you release the actual brake the  

ترمز معمولی و پدال گاز وجود دارد، بنابراین سعی می‌کنم این را روشن کنم، مثلاً اگر ترمز واقعی را رها کنید،

parking brake is something you put on uh after a  car has already stopped and usually you're just  

ترمز دستی چیزی است که بعد از اینکه ماشین قبلاً آن را رها کردید متوقف شده و معمولاً شما فقط   در

parking you don't want the car to move anywhere  so you put the extra parking brake on it this is  

حال پارک هستید، نمی خواهید ماشین به جایی حرکت کند بنابراین ترمز دستی اضافی را روی آن قرار دهید این

also known as an emergency breake uh but the so  it's not just about like pushing down on the gas  

نیز   به عنوان یک شکست اضطراری شناخته می شود، اما فقط فشار دادن گاز

or the brake pedal I'm talking about actually  releasing the brakes because the brake is the  

یا پدال ترمز نیست که در واقع ترمز را رها کنید زیرا ترمز چیزی است

thing that's really stopping you from speaking  you can continue to push on the gas looking for  

که واقعاً شما را از صحبت کردن باز می دارد. می توانید به فشار دادن ادامه دهید. گاز به دنبال

more speaking opportunities but it's probably  not going to help you if you still have doubts  

فرصت‌های صحبت بیشتر است، اما اگر هنوز شک دارید وقتی خوب صحبت می‌کنید، احتمالاً به شما کمک نمی‌کند.

when you speak okay so we should probably uh it  would make more sense to do that so that's what I  

انجام این کار منطقی‌تر خواهد بود، بنابراین این چیزی است که من به شما

teach that's what I recommend and I have not found  anything faster or more efficient than this uh so  

آموزش می‌دهم و چیزی سریع‌تر یا کارآمدتر از این پیدا نکرده‌ام، بنابراین

if you find something let me know uh but for the  past 20 years this is what I've been doing because  

اگر چیزی پیدا کردید به من اطلاع دهید، اما در ۲۰ سال گذشته این چیزی است که من می‌دانم. این کار را انجام داده‌ام چون

it works uh let's see cam says I'm an introvert  yes and that's interesting I I don't really know  

کار می‌کند، بیایید ببینیم دوربین می‌گوید من یک درون‌گرا هستم بله و این جالب است، من واقعاً نمی‌دانم

much like I'm fairly uh like extroverted I like  to say hello and talk with people but I noticed  

خیلی شبیه من اوه مثل برون گرا دوست دارم سلام کنم و با مردم صحبت کنم، اما متوجه شدم که

I became introverted uh in Japanese when I was  not feeling confident about speaking so it kind  

وقتی در صحبت کردن احساس اعتماد به نفس نداشتم در ژاپنی درونگرا شدم، بنابراین یک جورایی

of made me more introverted and I had more of an  introverted uh posture but I like communicating  

درونگراتر شدم و بیشتر حالتی درونگرا داشتم اما ارتباط برقرار کردن را دوست دارم

with people and so when I became able to do  that I started doing it more and it made me  

با مردم و بنابراین وقتی توانستم این کار را انجام دهم، شروع کردم به انجام آن بیشتر و این باعث شد

more extroverted in Japanese so if you if you were  kind of uh introverted about all things in life or  

در ژاپنی برونگراتر شوم، پس اگر شما در مورد همه چیز در زندگی یا

even in your native language that's probably a  subject for another video uh but again if you're  

حتی در زبان مادری‌تان به نوعی درون‌گرا بودید که احتمالاً موضوعی برای ویدیوی دیگری است، اما باز هم اگر

just introverted in English because you don't  feel confident wouldn't you feel more confident  

در انگلیسی فقط درون‌گرا باشید، زیرا اعتماد به‌نفس ندارید، آیا مطمئن‌تر نمی‌شوید.

if you eliminated the doubt so when someone says  hello how was your weekend you can say oh it was  

این شک را از بین برد، بنابراین وقتی کسی می‌گوید سلام آخر هفته‌تان چطور بود، می‌توانید بگویید اوه

awesome we did this and that and you can have a  great conversation about that wouldn't that feel  

خیلی عالی بود ما این و آن را انجام دادیم و می‌توانید یک گفتگوی عالی در مورد آن داشته باشید. آیا این احساس

great that's like that's my life over here now so  it was not like that before when I struggled to  

خوبی نیست که مثل این است که زندگی من اکنون اینجاست، بنابراین قبلاً زمانی که برای برقراری ارتباط تلاش می‌کردم اینطور نبود،

communicate but now people can people can ask me  random questions about whatever like yesterday I  

اما اکنون مردم می‌توانند از من سؤالات تصادفی درباره هر چیزی مانند دیروز بپرسند که من

had uh some air conditioners so it's a kind of a  air conditioner and heater installed in my house  

تهویه هوا داشتم، بنابراین این یک نوع است. از یک تهویه مطبوع و بخاری که در خانه من نصب شده بود

and I was talking to the workers that came uh and  I was curious about how uh like there there is a  

و داشتم با کارگرانی که آمدند صحبت می کردم و کنجکاو بودم که چگونه یک

a wall outlet uh so this is called an outlet uh  like in Japanese like Kento but the uh the like  

یک پریز دیواری، بنابراین در ژاپنی مانند کنتو، به آن پریز می گویند،

an English uh you might have different kind of  plugs you know depending on your work what country  

you're in but it's it's called an outlet outlet  like the power outlet where the power comes out um  

اما به آن پریز می گویند. مانند پریز برقی که برق از آن خارج می‌شود،

so we had to install uh some the air conditioning  units to plug into the wall but the wall was set  

بنابراین مجبور شدیم چند واحد تهویه مطبوع را برای وصل کردن به دیوار نصب کنیم، اما دیوار

up for 200 uh or 200 Watts or something I forget  no 200 volt 200 volts I think V TS if I'm correct  

برای 200 تنظیم شده بود. اوه یا 200 وات یا چیزی که فراموش می کنم نه 200 ولت 200 ولت فکر می کنم V TS اگر درست می گویم

I'm not an an expert on uh on electrical systems  but uh anyway they were 200 volts and they needed  

من متخصص سیستم های الکتریکی نیستم اما به هر حال آنها 200 ولت بودند و باید

to be converted to 100 volt so we had to change  the actual Outlet like the physical plug and we  

به 100 ولت تبدیل شوند بنابراین مجبور شدیم پریز واقعی را مانند دوشاخه فیزیکی تغییر دهیم و

also had to change the the power from 200 to 100  now I was able to have a conversation with the  

همچنین باید برق را از آن تغییر دهیم 200 تا 100 حالا من توانستم با

staff about that and I said oh can you teach  me how do you do that I'm curious like how do  

کارکنان در مورد آن صحبت کنم و گفتم اوه می‌توانی به من یاد بدهی چطور این کار را انجام می‌دهی که کنجکاو هستم که چطور می‌توانی

you actually turn an outlet from 200 into 100  or 100 into 200 because I thought there was  

یک پریز را از 200 به 100 یا 100 به 200 تبدیل کنی چون من فکر کردم   در

actually something like behind the outlet itself  that you had to switch or Flip or something like  

واقع چیزی شبیه به پشت پریز وجود دارد که باید آن را تغییر دهید یا آن را برگردانید یا چیزی شبیه

that to to change it so I thought oh okay you put  a different plug in there like not not something  

آن را برای تغییر آن، بنابراین فکر کردم آه بسیار خوب، شما یک دوشاخه متفاوت را در آنجا قرار دادید، نه چیزی

that looks like this but it looks I don't know  like a different it has like a different shape  

که شبیه این است، اما به نظر می‌رسد من نمی‌دانم، مانند آن، شکل دیگری دارد

to it or something like that so uh I thought okay  you just change this but he said oh yeah I'm happy  

یا چیزی شبیه به آن، بنابراین اوه من فکر کردم باشه، شما فقط این را تغییر دهید، اما او گفت اوه بله، خوشحالم

to show you how that works and so he took me uh  back where yeah so like took yeah it's like 110  

از اینکه به شما نشان می‌دهم چگونه کار می‌کند و بنابراین او من را به عقب برد به جایی که بله، پس مثل اینکه بله، مثل 110

or whatever it is so it depends on the uh on the  country so countries have different uh different  

یا هر چیز دیگری است، بنابراین بستگی به اوه در کشور، بنابراین کشورها دارای

voltage and different plugs as well so in Japan  uh it was 200 to 100 H and so when I was uh when  

ولتاژ متفاوت و دوشاخه های مختلف هستند، بنابراین در ژاپن 200 تا 100 H بود و بنابراین زمانی که او داشتم

he was explaining that to me I got a lesson on  how to change an outlet from this to that and I  

این موضوع را برای من توضیح می داد، درسی در مورد نحوه تعویض پریز از این به آن و من

I don't know anything about that I hadn't ever  studyed that in Japanese but now I know and so  

من چیزی در مورد آن نمی‌دانم که تا به حال آن را به ژاپنی مطالعه نکرده بودم، اما اکنون می‌دانم و بنابراین

what happened was he took me back to the breaker  so the breaker this is like the the little box  

چه اتفاقی افتاد، او مرا به آنجا برد. بریکر  پس شکن مثل جعبه کوچک است

with all the switches on it where the the power  controls uh each of those uh little switches for  

با همه کلیدهای روی آن، جایی که برق هر یک از آن کلیدهای کوچک را برای

the the various outlets in the walls and he said  oh look we've got these wires over here we got  

پریزهای مختلف در دیوارها کنترل می کند و او گفت اوه ببین ما این سیم ها را تمام کرده ایم. در اینجا ما

a red wire and a white wire and a black one and  depending on their combination we can make uh a  

یک سیم قرمز و یک سیم سفید و یک سیم سیاه داریم و بسته به ترکیب آنها می توانیم یک

specific switch over here uh 200 or 100 so it was  very easy to switch it from one to the other he  

سوئیچ خاص در اینجا 200 یا 100 ایجاد کنیم. تعویض آن از یکی به دیگری بسیار آسان بود، او

said look I just like remove this wire over here  and now we have a 100v outlet and so the breaker  

گفت: ببین من فقط دوست دارم این سیم را از اینجا جدا کنم و اکنون یک پریز 100 ولت داریم و بنابراین قطع کننده

is connected to the outlet and now we can put the  right thing in there and he said if we just put  

به پریز وصل شده است و اکنون می‌توانیم چیز مناسب را در آنجا قرار دهیم و او گفت: اگر ما فقط

the uh like the 200 if we put like a 100 uh like  air conditioner 100 volt air conditioner into a  

یک کولر گازی 100 ولتی را در یک

200 volt socket it would explode so I said oh  well thank you it's a good idea we switch uh  

200 ولت قرار دهیم. سوکت منفجر می‌شد، بنابراین گفتم اوه خوب متشکرم، ایده خوبی است که ما پریزها را عوض کنیم،

the outlets but again this was me able to  learn some new Japanese just like just by  

اما دوباره توانستم ژاپنی جدیدی یاد بگیرم، درست مثل اینکه با

having a conversation with him I had not studied  anything about that but I had the confidence to  

صحبت کردن با او، چیزی در مورد آن مطالعه نکرده بودم، اما اعتماد به نفس   برای

get into that conversation okay I was able to say  oh like that's really interesting can you teach me  

ورود به آن مکالمه خوب است، می‌توانم بگویم اوه، واقعاً جالب است، می‌توانید

about that so here was another example I had not  prepared for that the conversation was unexpected  

در مورد آن به من بیاموزید، بنابراین اینجا مثال دیگری بود که من برای آن مکالمه آماده نکرده بودم غیرمنتظره

I did not know who I would be speaking with or  what we would talk about exactly but that was the  

نمی دانستم با چه کسی صحبت خواهم کرد یا دقیقاً درباره چه چیزی صحبت خواهیم کرد، اما این

situation okay so I didn't have any doubt about  asking him to teach me that and I didn't have any  

وضعیت خوب بود، بنابراین من هیچ شکی نداشتم که از او بخواهم این را به من یاد دهد و من

doubt as he was explaining it and I could ask him  questions and I was able to learn more Japanese  

مانند او تردیدی نداشتم. آن را توضیح دادم و می‌توانم از او سؤال بپرسم و توانستم ژاپنی‌های بیشتری یاد بگیرم،

as a result okay so my problem was not like  preparing to speak about about this stuff like I  

در نتیجه مشکلم این نبود که در مورد این چیزها صحبت کنم مثل اینکه من

didn't study I wasn't trying to learn more about  Outlets or electricity in Japanese or anything  

مطالعه نکرده‌ام. سعی نمی‌کردم درباره پریزها یا برق به زبان ژاپنی یا هر چیز

like that I just didn't have any doubt about being  in that conversation with him okay and because I  

دیگری بیاموزم، فقط شک نداشتم که در آن مکالمه با او خوب باشم و چون

didn't have any doubt we had a good conversation  he could teach me that and yeah it was very uh  

شک نداشتم مکالمه خوبی داشتیم او می‌توانست تدریس کند. من این را داشتم و بله

very interesting anyway maybe you don't care about  Outlets but there probably are things you do care  

خیلی جالب بود به هر حال شاید شما به Outlet ها اهمیت نمی دهید اما احتمالاً چیزهایی وجود دارد که به آنها اهمیت می دهید

about that you would like to be able to speak  about and if you have no doubt you would enjoy  

که دوست دارید بتوانید در مورد آنها صحبت کنید و اگر دارید بدون شک از این بیشتر لذت خواهید برد.

that more I think all right uh let me go through  answer these uh last couple of questions over here  

فکر می‌کنم خیلی خوب، اجازه دهید به این دو سؤال آخر پاسخ دهم

uh let's see a say again I have enough vocabulary  but sometimes I struggle using grammar verb tenses  

اوه بیایید دوباره بگوییم من واژگان کافی دارم اما گاهی اوقات با استفاده از زمان‌های افعال دستوری

past perfect Etc any advice uh number one it's  just advice we would say any advice rather than  

گذشته کامل و غیره هر توصیه‌ای مشکل دارم یکی فقط نصیحت است، ما هر توصیه‌ای را به جای

advices because it's uncountable uh but number two  again this is a question about lack of confidence  

توصیه می‌گوییم، زیرا غیرقابل شمارش است، اما شماره دو، دوباره این یک سؤال در مورد عدم اعتماد به نفس است

about particular parts of the language or usage  like grammar or whatever so I would spend more  

در مورد خاص بخش‌هایی از زبان یا کاربرد مانند گرامر یا هر چیز دیگری. بنابراین من

time trying to learn about those particular  grammar points get more examples of them but  

وقت بیشتری را صرف یادگیری در مورد آن نکات گرامری خاص می‌کنم، مثال‌های بیشتری از آن‌ها می‌آورم، اما

get those examples in different angles so not  just getting like similar examples but try to  

آن مثال‌ها را در زوایای مختلف دریافت می‌کنم، بنابراین نه فقط مانند مثال‌های مشابه، بلکه سعی می‌کنم

learn about these things in different ways uh  this is what I call naturally varied review  

درباره این چیزها یاد بگیرم. به طرق مختلف آه، این همان چیزی است که من آن را بررسی طبیعی متنوع می‌نامم

and it's one of the three things I talk about in  the book uh that removes your doubt so again if  

و این یکی از سه موردی است که در کتاب درباره آن صحبت می‌کنم و شک شما را برطرف می‌کند، پس

you if you understand like the path is we're going  to go down the removing doubt path um rather than  

اگر شما درک کنید که مسیر این است که ما به جای صحبت کردن، مسیر حذف شک را دنبال می‌کنیم،

speaking path then then that's where you start  learning real language and you start getting  

سپس اینجاست که شروع به یادگیری زبان واقعی می‌کنید و شروع به دریافت

fluency triggers to really understand the language  well and you get naturally varied review to really  

محرک‌های روانی می‌کنید تا واقعاً زبان را به خوبی درک کنید و به طور طبیعی بررسی متفاوتی دریافت می‌کنید

understand things and see how natives use the  language usually what happens in conversations  

چیزها را بفهمید و ببینید که بومی‌ها چگونه از زبان استفاده می‌کنند معمولاً در مکالمات چه اتفاقی می‌افتد،

uh like another big lack of confidence Ence  issue here during communication this is when  

مثلاً یکی دیگر از موارد عدم اعتماد به نفس، مشکل اینجا در حین برقراری ارتباط زمانی است که

people don't know the right thing to say for the  situation so something happens and they don't know  

مردم نمی‌دانند حرف درستی است که برای موقعیت می گویند، بنابراین اتفاقی می افتد و آنها نمی دانند

what's the best way to express that how should  I speak about this situation and the other part  

بهترین راه برای بیان این است که چگونه  باید در مورد این موقعیت صحبت کنم و بخش دیگر   این

is being able to connect situations or connect  sentences fluently so if you if you feel a lack of  

است که بتوانم موقعیت ها را به هم وصل کنم یا جملات را روان به هم وصل کنم، بنابراین اگر احساس می کنید عدم

confidence about that it's much better to see lots  of examples that remove your doubt so if I see  

اعتماد به نفس در مورد آن، دیدن نمونه‌های زیادی که شک شما را برطرف می‌کند، بسیار بهتر است، بنابراین اگر می‌بینم که

lots of Japanese people talking about something  like if I see a bunch of people ordering food if  

بسیاری از ژاپنی‌ها در مورد چیزی صحبت می‌کنند، مانند اگر ببینم تعداد زیادی از مردم سفارش می‌دهند. اگر

I watch 10 examples of that I'm going to feel much  more confident about using the language because  

10 نمونه غذا را تماشا کنم، در مورد استفاده از این زبان احساس اطمینان بیشتری می کنم زیرا به

look like that's how we learn we see a bunch of  uh varied examples so not the same thing just  

نظر می رسد که اینطوری یاد می گیریم که یک سری نمونه های متنوع را می بینیم، بنابراین یک چیز

repeated but slight differences so I hear a little  bit difference uh in pronunciation or speed or  

تکراری نیست، اما تفاوت های جزئی وجود دارد، بنابراین می شنوم تفاوت کمی در تلفظ یا سرعت یا

level of politeness or whatever but as I hear all  of those together they really help me understand  

سطح ادب یا هر چیز دیگری، اما همانطور که همه آنها را با هم می‌شنوم، واقعاً به من کمک می‌کنند زبان را درک کنم.

the language very well so they remove the doubt  that stops me from speaking so when next time like  

خوب، بنابراین آنها شکی را که مانع صحبت کردن من می شود برطرف می کنند، بنابراین وقتی دفعه بعد مثلاً

I go to order some food I'm going to feel more  confident about doing that okay so I don't need  

برای سفارش غذا می روم، احساس اعتماد بیشتری نسبت به انجام این کار خوب می کنم، بنابراین نیازی

to practice speaking I'm not trying to step on the  gas or look for more speaking opportunities let's  

به   تمرین صحبت کردن ندارم، سعی نمی کنم قدم بردارم روی گاز یا به دنبال فرصت‌های صحبت بیشتر بگردیم، بیایید

just remove the brake okay it's like remove the  brake very simple like stepping on the gas while  

فقط ترمز را برداریم، درست مثل برداشتن ترمز بسیار ساده است، مثل پا گذاشتن روی گاز در حالی که

you have a an Emergency break on if you've ever  driven like that before you know how frustrating  

یک حالت اضطراری دارید. اگر تا به حال اینطور رانندگی کرده اید، قبل از اینکه بدانید چقدر ناامید کننده است

that is and and I was I was so dumb because I  didn't realize that there was like a problem  

و من بودم، خیلی خنگ بودم، زیرا متوجه نشدم که

with the car while I was driving it but then I I  got to the end and saw oh like the parking brake  

در حین رانندگی با ماشین مشکلی وجود دارد، اما بعد از آن رسیدم آخر و دیدم اوه مثل اینکه ترمز دستی

is on it's been on this whole time and I guess  my my girlfriend didn't notice it either cuz we  

روشن است، تمام این مدت روشن بوده است و حدس می‌زنم که دوست دخترم هم متوجه این موضوع نشده است، زیرا ما

there were some places around that that road where  uh look at that like we we don't we don't realize  

جاهایی در اطراف آن وجود داشتیم. آن جاده ای که در آن آه به آن نگاه کنید مثل ما که نمی‌دانیم، ما متوجه نمی‌شویم

like oh no the parking brake is actually on  because we're moving quite slowly in some places  

مثل اوه نه، ترمز دستی در واقع روشن است زیرا ما در بعضی جاها کاملاً آهسته حرکت می‌کنیم

uh let's see all right uh says I live in a country  where English isn't spoken but I made my fourar  

اوه، بیایید ببینیم خوب است، می‌گوید من در کشوری زندگی می‌کنم که در آن انگلیسی صحبت نمی‌شود، اما من

old daughters speak only English by following  your advice thank you teacher glad to hear it  

با پیروی از توصیه‌های شما، دختران چهار ساله‌ام را مجبور کردم فقط انگلیسی صحبت کنند. ممنونم معلم از شنیدن آن خوشحالم.

uh and I made my daughter watch videos in English  yeah and so that's the same thing I do with my own  

و این همان کاری است که من با بچه‌های خودم انجام می‌دهم،

kids I get to speak with them but I'm not forcing  them to speak yeah yeah uh so it's it's not like  

می‌توانم با آنها صحبت کنم، اما آنها را مجبور نمی‌کنم که بله بله اوه، بنابراین اینطور نیست

consent it's like that's like the like the word  for Outlet in Japanese uh but it's usually it's  

رضایت، مانند کلمه Outlet در ژاپنی است، اما معمولاً

written in katak kind of like that I don't know  what that's from like it's I don't think it's  

به زبان کاتاک نوشته می‌شود به‌گونه‌ای که من نمی‌دانم از چه چیزی است، فکر نمی‌کنم

English like it might be coming from I don't know  some language that has a word like that for Outlet  

مثل آن انگلیسی باشد ممکن است از زبان من نمی دانم زبانی باشد که کلمه ای مانند آن را برای Outlet دارد

maybe uh French German maybe I don't know uh but  yeah we I mean you might hear I think I've heard  

شاید اوه آلمانی فرانسوی شاید نمی دانم اوه اما بله، منظورم این است که شما ممکن است بشنوید، فکر می کنم شنیده ام

Japanese people say like Alto maybe like the  like using the English word Outlet uh Zoe says  

ژاپنی ها مانند Alto می گویند شاید مانند استفاده از کلمه انگلیسی Outlet uh Zoe که می‌گوید

I can understand you for every sentences but when  I want to express like your expression I couldn't  

من می‌توانم شما را برای هر جمله‌ای درک کنم، اما وقتی می‌خواهم مثل شما بیان کنم، نتوانستم

find the way to start the sentence and start to  translate from my head how could I solve this so  

راهی برای شروع جمله و شروع  پیدا کنم. از ذهنم ترجمه کن چگونه می‌توانم این را حل کنم تا

uh like number one Zoe I see lots of I understand  what you're trying to say so I I I get the general  

اوه مانند شماره یک Zoe، من می‌بینم که خیلی چیزها را می‌فهمم که می‌خواهید بگویید، بنابراین ایده کلی   را دریافت کردم،

idea but I see lots of Errors uh in your  grammar and that tells me that you've got  

اما خطاهای زیادی در گرامر شما می‌بینم و این به من می‌گوید که شما

a lack of confidence about using those particular  things and that's why you translate in your head  

در مورد استفاده از آن چیزهای خاص اعتماد به نفس ندارید و به همین دلیل است که قبل از صحبت کردن در ذهن خود ترجمه می کنید،

before you speak so if you could remove that if  you didn't have to translate in your head before  

بنابراین اگر لازم نبود به زبان انگلیسی ترجمه کنید، می توانید آن را حذف کنید. قبل از

you speak uh because you actually feel confident  and you know the grammar and you know the words  

صحبت کردن سرتان             که صحبت می کنید آه، اوه چون در واقع احساس اعتماد به نفس دارید و گرامر را می دانید و کلمات   را

really well before you speak wouldn't you feel  more confident about speaking wouldn't you so if  

خیلی خوب قبل از صحبت کردن می دانید، آیا در مورد صحبت کردن احساس اعتماد بیشتری نمی کنید.

your issue is like I know some vocabulary I can  understand what other people are saying to me  

می‌توانم بفهمم دیگران به من چه می‌گویند

but they're still struggling to express themselves  the problem is they've still got doubt so instead  

اما آنها هنوز در تلاش برای بیان خود هستند مشکل این است که آنها هنوز شک دارند، بنابراین به جای

of trying to speak more why not just remove the  doubt if you knew that grammar well if you knew  

سعی در صحبت بیشتر، چرا فقط حذف نمی‌شود شک اگر آن گرامر را خوب می‌دانستید، اگر

the vocabulary well if you were not worried about  pronunciation wouldn't you speak well what would  

واژگان را خوب می‌دانستید، اگر نگران تلفظ نبودید، خوب صحبت نمی‌کردید، چه چیزی

stop you from speaking still what would be the  issue if I know something really well like even  

شما را از صحبت کردن باز می‌داشت، اگر من چیزی را واقعاً خوب بدانم حتی

in my native language right now I can speak well  about language learning because I know a lot about  

در زبان مادری‌ام چه مشکلی وجود دارد. زبان در حال حاضر می‌توانم به خوبی درباره یادگیری زبان صحبت کنم، زیرا در مورد آن چیزهای زیادی می‌دانم،

it but if I try to speak about fixing cars I  don't know much about that I mean even stuff  

اما اگر بخواهم در مورد تعمیر ماشین‌ها صحبت کنم، چیز زیادی درباره آن نمی‌دانم. چیزهای

about electricity I'm like 200 Watts or volts  like that's actually completely different thing  

در مورد الکتریسیته من حدود 200 وات یا ولت هستم مثل اینکه در واقع چیز کاملاً متفاوتی است

and that's why I don't have a YouTube channel  about teaching electricity stuff all right so  

و به همین دلیل است که من یک کانال YouTube درباره آموزش درست مسائل برق ندارم، بنابراین

it's the same thing in your native language that  it would be in English if you don't feel confident  

در زبان مادری شما همان چیزی است که اگر به انگلیسی باشد شما

about what you're saying you're probably not  going to use it all right but if you do feel  

نسبت به آنچه می گویید مطمئن نیستید، احتمالاً از آن استفاده نمی کنید، اما اگر

confident you don't need to practice a lot like  speaking a lot to develop that confidence the  

اعتماد به نفس دارید، نیازی به این کار ندارید تمرین زیاد مانند صحبت کردن زیاد برای ایجاد اعتماد به نفس،

point is just to remove the doubt so we've got  these two different ways of learning a language  

هدف فقط رفع شک است، بنابراین ما این دو راه مختلف برای یادگیری زبان داریم

we can try to speak more and usually this is like  looking for speaking opportunities or practicing  

می‌توانیم سعی کنیم بیشتر صحبت کنیم و معمولاً این مانند جستجوی فرصت‌های صحبت کردن یا تمرین

saying things even if I don't really feel very  confident about them so that's forcing yourself  

گفتن است. چیزها حتی اگر من واقعاً در مورد آنها اعتماد به نفس زیادی نداشته باشم، بنابراین شما را مجبور می کند

to speak speaking when you're uncomfortable okay  you could do that and some people do get fluent  

وقتی ناراحت هستید صحبت کنید، خوب است، شما می توانید این کار را انجام دهید و برخی از افراد متوجه می شوند

by doing that but it's less uh efficient because  you have to wait for people to speak with even  

با انجام این کار مسلط باشید، اما کارایی کمتری دارد، زیرا باید منتظر بمانید تا مردم با آن صحبت کنند، حتی

if you speak well and that's how you're trying to  learn you still have to wait for people to speak  

اگر خوب صحبت کنید و به این ترتیب سعی می‌کنید یاد بگیرید هنوز باید منتظر بمانید تا مردم

with so the much faster and easier way to do it  is just removing the doubt by yourself okay as  

با روشی بسیار سریع‌تر و آسان‌تر صحبت کنند. انجام آن فقط از بین بردن شک توسط خودتان است،

long as you get examples specific examples that  eliminate specific doubts so I don't just mean  

تا زمانی که نمونه‌هایی از مثال‌های خاص دریافت کنید که شک‌های خاص را از بین می‌برند، مشکلی نیست، بنابراین منظور من فقط این نیست که

doubt generally usually you know what you have  uncertainty about so if you can say one thing but  

به طور کلی شک نکنید، معمولاً می‌دانید شما در مورد آن تردید دارید، بنابراین اگر می‌توانید یک چیز را بگویید، اما

you can't say this other thing over here that's  the doubt focus on destroying the doubt for that  

نمی‌توانید یک چیز دیگر را در اینجا بگویید، این شک تمرکز روی از بین بردن شک برای آن

thing like using a particular grammar point or  understanding what a word means or something like  

چیز است، مانند استفاده از یک نکته دستور زبان خاص یا درک معنای یک کلمه یا چیزی شبیه به

that okay so that's a basic idea uh if we have any  other questions about that let me know but this is  

آن بنابراین این یک ایده اساسی است، اگر سؤال دیگری در مورد آن داشتیم، به من بگویید، اما این

the strangest fluency secret so most people assume  you should be speaking more you step on the gas to  

عجیب‌ترین راز تسلط است، بنابراین بیشتر مردم تصور می‌کنند که باید بیشتر صحبت کنید. در مورد گاز به

become fluent when I'm recommending instead just  remove the doubt because that's the thing that's  

مسلط شدن وقتی توصیه می‌کنم به جای آن فقط تردید را برطرف کنید، زیرا این چیزی است که

actually holding you back in conversations okay  the perfect network engineer I'm glad to have  

شما را در مکالمات باز می‌دارد، بسیار خوب مهندس شبکه بی‌نقص، خوشحالم که

a network engineer with us today bless me for  fluency in English remember you don't even need a  

امروز  یک مهندس شبکه با ماست، به من برای تسلط به زبان انگلیسی برکت دهد. به یاد داشته باش که برای این کار حتی به یک موهبت هم نیاز نداری،

blessing for this it's just just remove the doubt  I'm not I'm not like praying every day that I  

فقط شک را برطرف کن.

become fluent it's just what is my issue how can I  solve that and then that's the thing all right now  

مسلط شوم، فقط مشکل من چیست که چگونه می‌توانم آن را حل کنم و بعد این موضوع در حال حاضر است

uh having gone through all this I I haven't really  explained much specifically about how we remove  

آهان که همه اینها را گذرانده‌ام، من واقعاً به طور خاص توضیح نداده‌ام که چگونه می‌توانیم

doubts that's the focus of the book and this video  would be much longer but uh if you're curious  

تردیدهایی را که تمرکز کتاب و این ویدیو است را برطرف کنیم. خیلی طولانی تر باشید، اما اگر

about that I recommend you watch the previous live  video when I talk about the three questions I get  

در مورد آن کنجکاو هستید، توصیه می کنم وقتی درباره سه سؤالی که از زبان آموزان می گیرم صحبت می کنم، ویدیوی زنده قبلی را تماشا کنید،

from Learners like the three general questions uh  which cover all the things like like we have these  

مانند سه سؤال کلی. اوه که همه مواردی را پوشش می‌دهد، مثلاً ما

kind of buckets here uh for the different problems  people have there are three main buckets about the  

در اینجا این نوع سطل‌ها داریم، آه، آه، برای مشکلات مختلفی که افراد دارند، سه سطل اصلی در مورد

kinds of issues people have with speaking so if  you're uncertain about uh vocabulary like why  

انواع مسائلی که افراد با صحبت کردن دارند، وجود دارد، بنابراین اگر در مورد واژگان آهان مطمئن نیستید، مثلاً چرا

do I understand teachers but I don't understand  movies so I get that question every video uh and  

من می‌دانم معلمان، اما من فیلم‌ها را نمی‌فهمم، بنابراین در هر ویدیو با این سوال مواجه می‌شوم، و

so I'm making the book so it's like look just read  this book and you will understand everything about  

بنابراین، کتاب را درست می‌کنم، مثل اینکه نگاه کنید فقط این کتاب را بخوانید و متوجه خواهید شد. همه چیز درباره

it or you know you can certainly watch my videos  as well but I'm trying to make this as fast and  

آن   یا می‌دانید که مطمئناً می‌توانید ویدیوهای من را نیز تماشا کنید، اما من سعی می‌کنم تا آنجا که می‌توانم این کار را سریع و آسان انجام دهم

simple as easy as easy as I can and the most basic  way I can express it is like this you've got two  

و ابتدایی‌ترین روشی که می‌توانم آن را بیان کنم این است که شما دو تا دارید

choices you've got speaking more or you've got  removing the doubt this one is going to be much  

انتخاب‌هایی که دارید بیشتر صحبت می‌کنید یا می‌توانید شک را از بین ببرید که این یکی بسیار

more difficult because you have to find people  to do it with and maybe you don't feel confident  

سخت‌تر است، زیرا باید افرادی را پیدا کنید که با آنها این کار را انجام دهید و شاید

when you do it but removing doubt is much easier  and you can do it anytime you like even if you  

وقتی آن را انجام می‌دهید اعتماد به نفس ندارید. اما از بین بردن شک بسیار آسان تر است و شما می توانید هر زمان که بخواهید این کار را انجام دهید، حتی اگر

have no one to speak with so you can get fluent  much faster so fluency really develops as you  

کسی برای صحبت کردن با او ندارید، بنابراین می توانید خیلی سریع تر صحبت کنید، بنابراین وقتی شک را از بین می برید، تسلط واقعاً توسعه می یابد.

remove doubt that's what learning means if I learn  more about something I feel more confident about  

اعتماد به نفس بیشتری درباره

speaking about it okay so uh remove the doubt and  you will become more confident speaker faster all  

صحبت کردن در مورد آن دارید، بنابراین شک را برطرف کنید و

right right if you'd like to learn more about that  again I recommend you watch the previous video so  

اگر می‌خواهید دوباره درباره آن بیشتر بدانید، سریع‌تر سخنران مطمئن‌تری خواهید شد. توصیه می‌کنم ویدیوی قبلی را تماشا کنید تا

the one right before this one uh on YouTube the  YouTube live uh and you can also click on the  

ویدیوی درست قبل از این ویدیو در YouTube زنده باشد و همچنین می‌توانید روی

links in the description to learn more about  fluent for life this is actually how we take  

پیوندهای موجود در توضیحات کلیک کنید تا درباره  مسلط برای زندگی اطلاعات بیشتری کسب کنید.

people through this process but the whole point is  to remove the doubts that stop you from speaking  

هدف اصلی این است که شک و تردیدهایی را که مانع صحبت کردن شما می شوند از بین ببرید

rather than just trying to force yourself putting  a lot of pressure on yourself to speak especially  

به جای اینکه فقط سعی کنید خودتان را مجبور کنید که فشار زیادی به خود وارد کنید تا صحبت کنید، مخصوصاً

if speaking chances are difficult for you does  anybody have any questions about this anything  

اگر شانس صحبت کردن برای شما دشوار است، آیا کسی سؤالی دارد در مورد این چیزی

that's not clear or now I'll open this up we've  been talking for about an hour so far uh I have  

که مشخص نیست یا اکنون این را باز می‌کنم که تاکنون حدود یک ساعت با هم صحبت کرده‌ایم، آه،

a little bit of time left but if you have some  random questions or anything else but you can  

کمی زمان باقی مانده است، اما اگر سؤالات تصادفی یا هر چیز دیگری دارید، اما می‌توانید

see the kinds of questions we get like from people  why do I understand things but not uh speak well  

انواع آن را ببینید. سوالاتی که از مردم دریافت می‌کنیم، چرا من چیزها را می‌فهمم اما خوب صحبت نمی‌کنم،

that's here because you have doubt you have doubt  about that particular thing you're uncertain about  

این به این دلیل است که شما شک دارید درباره آن چیز خاصی شک دارید، در مورد آن مطمئن نیستید

it or like like just don't have anybody to speak  with at all you don't then that's not really  

یا دوست دارید اصلاً کسی را ندارید که با او صحبت کنید، پس این واقعاً

an issue either you do find people to speak with  because you are confident uh or if you're watching  

مشکل نیست، یا افرادی را پیدا می‌کنید که با آنها صحبت کنید، زیرا اعتماد به نفس دارید یا اگر در حال تماشای

videos like this it probably means you'd like to  know more uh more about the language itself like  

ویدیوهایی از این دست هستید، احتمالاً به این معنی است که می‌خواهید درباره خود زبان بیشتر بدانید، مانند

you you you probably still do have some doubts  so even if you do get into conversations with  

شما، احتمالاً هنوز هم شک دارید، بنابراین حتی اگر وارد مکالمه با

people even if you are talking you still might  have things that you struggle with all right so  

افراد شوید، حتی اگر در حال صحبت هستید، باز هم ممکن است چیزهایی داشته باشید که با آنها مشکل دارید. بنابراین

most of these problems they come back to doubt  it's like having that parking brake activated on  

بیشتر این مشکلات دوباره به شک می‌افتند مثل این است که ترمز دستی روی

your car it's slowing you down it's causing you to  hesitate and struggle and not enjoy conversations  

ماشین شما فعال باشد و سرعت شما را کم کند و باعث شود که تردید و تقلا کنید و از مکالمات لذت نبرید

so if you can release the bre break then you can  start enjoying things again you will learn much  

بنابراین اگر بتوانید استراحت را رها کنید، می‌توانید دوباره از چیزها لذت ببرید. شما خیلی سریعتر یاد خواهید گرفت،

faster you will feel much more confident and  you will communicate fluently all right well  

اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و به خوبی روان و روان ارتباط برقرار خواهید کرد.

looks like we've got no more questions so either I  explained that perfectly or uh maybe I don't know  

سؤالات بیشتر، بنابراین یا توضیح دادم که کاملاً یا شاید من نمی دانم

people are doing something else so I'll give you  one more minute uh as I wrap this up I'll erase  

مردم کار دیگری انجام می دهند، بنابراین من یک دقیقه دیگر به شما فرصت می دهم، همانطور که این را کامل می کنم،

the board usually I erase the board after I'm done  uh but just in case anybody has any questions or  

تخته را پاک می کنم، معمولاً تخته را بعد از من پاک می کنم. تمام کردم اوه، اما اگر کسی سؤالی داشته باشد یا

if you have any uh counterarguments or you think  uh maybe this doesn't make any sense I'm really  

اگر استدلال متقابلی دارید یا فکر می کنید اوه شاید این معنی نداشته باشد من واقعاً

here to make sure you understand this idea this is  the one idea that can change everything about how  

در اینجا برای اطمینان از درک این ایده، این ایده‌ای است که می‌تواند همه چیز را در مورد نحوه

you speak and change everything about uh your life  really if you really need English for your career  

صحبت کردن شما تغییر دهد و همه چیز را در مورد زندگی شما تغییر دهد.

or just to have good conversations with people  in your everyday uh business or your community  

یا جامعه‌تان

or whatever wherever you use English and so I have  uh my main goal is to get people fluent and until  

یا هر جایی که از انگلیسی استفاده می‌کنید و بنابراین من هدف اصلی من این است که مردم را مسلط کنم و تا

I I find something better this will be the thing  I continue doing all right so it makes sense it's  

چیزی بهتر را پیدا کنم، این همان چیزی است که به انجام آن ادامه می‌دهم، بنابراین منطقی است

nice and easy to do you can do it anywhere you  like by yourself and that's how it works all  

انجام آن خوب و آسان است، می‌توانید آن را در هر جایی که می‌خواهید انجام دهید، و به این ترتیب کار می‌کند، به

right looks like we have no more questions so  if you would like to learn more about this if  

نظر می‌رسد که ما سؤال دیگری نداریم، بنابراین اگر می‌خواهید درباره این موضوع بیشتر بدانید، اگر

this idea makes sense uh do watch the uh like the  previous video if you have uh any questions about  

این ایده منطقی به نظر می‌رسد، اوه لایک را تماشا کنید. اگر سؤالی در مورد            ویدیوی قبلی دارید که سؤالی در مورد   دارید،

like how removing the doubts work because I go  through that uh in that video as well but this  

مثلاً اینکه چگونه از بین بردن شکها کار می کند زیرا من در آن ویدیو نیز آن را بررسی کردم، اما این

is the core idea right here uh George Chan with a  nice hand up there Juan Carlos says so that means  

ایده اصلی در اینجا است آه جورج چان با یک دست خوب آن بالا، خوان کارلوس می‌گوید این بدان معناست که

I have doubt about almost everything well probably  not like what you just wrote was correct did you  

من تقریباً در مورد همه چیز شک دارم، احتمالاً مانند آنچه شما نوشتید درست نیست، آیا

have a doubt about that so there probably are  some things that you have doubt about but a lot  

در مورد آن شک داشتید، بنابراین احتمالاً مواردی وجود دارد که در مورد آنها شک دارید، اما در مورد آنها بسیار زیاد است.

of things you do not and it's a personal thing  so maybe you are uh like you do feel doubt about  

در مورد چیزهایی که انجام نمی‌دهید و این یک چیز شخصی است بنابراین شاید شما مثل این هستید که در مورد

some things but there's certain things you do  not feel doubt about but you know that yourself  

بعضی چیزها شک دارید، اما چیزهایی وجود دارد که در مورد آنها شک ندارید، اما می‌دانید که خودتان

you can feel if you're uncertain about something  so it's very easy to think about what to study  

می‌توانید احساس کنید اگر شما در مورد چیزی نامطمئن هستید بنابراین خیلی آسان است که در مورد اینکه چه چیزی را مطالعه کنید  بسیار آسان است،

next so like INF fluent for life if you know  how to talk about one kind of subject then you  

بنابراین مانند INF مسلط برای مادام العمر، اگر می دانید چگونه در مورد یک نوع موضوع صحبت کنید،

can choose a lesson set that gives you something  you'd like to talk about but you don't feel very  

می توانید مجموعه درسی را انتخاب کنید که به شما چیزی می دهد  که می خواهید در موردش صحبت کن اما خیلی

confident about that all right but uh you don't  don't like put pressure on yourself to speak or  

نسبت به این موضوع مطمئن نیستی، اما آه، دوست نداری به خودت فشار بیاوری تا حرف بزنی یا

feel that like oh no I have doubt about everything  like the issue is probably just specific doubts  

احساس کنی که اوه نه من به همه چیز شک دارم. مثلاً مسئله احتمالاً فقط تردیدهای خاص

about pronunciation or grammar or whatever and  my point is even with one example if you can  

درباره تلفظ یا دستور زبان یا هر چیز دیگری است و حرف من حتی با یک مثال است اگر می‌توانید با

feel more confident talking about something uh or  even if you know how to spell a word correctly or  

صحبت کردن در مورد چیزی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید یا حتی اگر می‌دانید چگونه یک کلمه را به درستی املا کنید یا

whatever like I remember uh teaching the word  extraordinary to a friend of mine years ago  

هر چیزی که یادم می‌آید تدریس کنید. کلمه فوق‌العاده برای یکی از دوستانم سال‌ها پیش

and she told me the story like I remember how you  taught me the word extraordinary when we were kids  

و او این داستان را به من گفت، طوری که یادم می‌آید چگونه کلمه فوق‌العاده را وقتی که بچه بودیم به من یاد دادی.

and you just said oh it's extra and ordinary which  like she knew how to write and she like remembered  

و تو فقط گفتی اوه این چیز اضافی و معمولی است که مثل اینکه او بلد بود بنویسد و دوست داشت آن درس را به یاد آورد

that lesson and and it just it it just shows you  like even something like one word if you learn  

و فقط همین فقط به شما نشان می دهد که اگر یک کلمه را یاد بگیرید و بدون شک آن را بفهمید حتی چیزی شبیه به یک کلمه را دوست دارید از

a word and you understand it without a doubt you  will use that thing confidently and fluently so if  

آن چیز با اطمینان و روان استفاده می‌کند، بنابراین اگر

you can apply that from one word and think about  how that works with the language as a whole that's  

بتوانید آن را از یک کلمه به کار ببرید و به این فکر کنید  که چگونه با زبان به طور کلی کار می‌کند

how you can become fluent much faster so you  don't need to keep forcing yourself to speak  

چگونه می‌توانید خیلی سریع‌تر مسلط شوید تا لازم نیست مدام خود را مجبور به صحبت کردن کنید

just remove the doubt all right of course you  can do this and people do get fluent that way  

فقط شک را برطرف کنید، مطمئناً می‌توانید این کار را انجام دهید و مردم به این روش مسلط می‌شوند

but it's just a lot easier and it's a lot  faster to do it this way because you don't  

اما انجام این کار بسیار آسان‌تر است و بسیار سریع‌تر است زیرا این کار را انجام نمی‌دهید.

have to wait for other people to do it with all  right so if you'd like to learn more uh let's see

باید منتظر بمانید تا دیگران آن را با تمام وجود انجام دهند، بنابراین اگر می‌خواهید بیشتر بیاموزید، بیایید ببینیم

yeah so like you you want to you want to like make  sure if you if you if you are not confident let me  

بله، همانطور که می‌خواهید، می‌خواهید دوست داشته باشید مطمئن شوید که اگر نیستید با اعتماد به نفس اجازه دهید

just translate that for people like confidence is  important because if if you don't have confidence  

فقط ترجمه کنم که برای افراد مانند اعتماد به نفس مهم است زیرا اگر اعتماد به نفس ندارید

you're not going to want to to speak with people  and this is not just about language learning it's  

نمی خواهید با مردم صحبت کنید و این فقط در مورد یادگیری زبان نیست،

about anything if I if someone brought me to  play like I don't know like a different sport  

اگر کسی برایم بیاورد به هر چیزی مربوط می شود به بازی کردن مثل اینکه نمی‌دانم مثل یک ورزش متفاوت

like Cricket or something and I don't know how to  play and they just say hey go play on this team  

مثل کریکت یا چیزی دیگر و من نمی‌دانم چگونه بازی کنم و فقط می‌گویند هی برو در این تیم بازی کن

and start playing I I would have no confidence in  doing that because I don't understand the rules I  

و شروع به بازی کن. اعتماد به نفس در انجام این کار چون من قوانین را درک نمی‌کنم،

don't know how to play the game I I I don't  know what's like a good thing or a bad thing  

نمی‌دانم چگونه بازی را انجام دهم، من نمی‌دانم چه چیز خوبی است یا یک چیز بد،

and so anytime we lack confidence because we don't  understand things like that that's a thing that  

و بنابراین هر زمان که ما اعتماد به نفس نداریم، زیرا چیزهایی مانند این را نمی‌فهمیم. این چیزی است که

you need to become fluent because how else would  you speak and this is just it's a tricky thing  

شما باید به آن مسلط شوید، زیرا غیر از این چگونه صحبت می کنید و این فقط یک چیز پیچیده

about humans where we are unlikely to do things if  we if we think other people will will like judge  

در مورد انسان است که در آن بعید است کارهایی را انجام دهیم اگر  ما فکر می کنیم دیگران دوست خواهند داشت درباره ما قضاوت کنند

us or um or they will they will they will like  laugh at our mistakes or something like that  

یا اوم یا اوم دوست دارند به اشتباهات ما بخندند یا چیزی شبیه به آن.

so we will notice those issues ourselves uh but  if other people notice that that's particularly  

بنابراین ما خودمان متوجه این مسائل خواهیم شد، اما اگر دیگران متوجه شوند که این

embarrassing for us and speaking is a thing that  we usually think about like as an adult speaking  

برای ما خجالت آور است و صحبت کردن یک مشکل است. چیزی که ما معمولاً به آن فکر می‌کنیم، مثلاً وقتی یک بزرگسال به

your native language most people are very good at  uh at speaking their own language by themselves uh  

زبان مادری شما صحبت می‌کند، بیشتر مردم در صحبت کردن به زبان خودشان به تنهایی خوب هستند

and like their native language doesn't give them  any issue but when you try to learn a different  

و مانند زبان مادری‌شان این کار را نمی‌کند. آنها هر مشکلی دارند، اما وقتی سعی می‌کنید زبان دیگری را یاد بگیرید

language suddenly you are like a baby again and  you can't speak and you don't know how to express  

ناگهان دوباره مثل یک نوزاد می‌شوید و نمی‌توانید صحبت کنید و نمی‌دانید چگونه خودتان را بیان کنید،

yourself uh and so those are the typical problems  that come up but it's typically doubt and so if  

و بنابراین اینها مشکلات معمولی هستند که پیش می‌آیند، اما معمولاً شک است. و بنابراین اگر

you lack confidence about something like you don't  have that uh like Jing that self-belief uh like  

در مورد چیزی شبیه به شما اعتماد به نفس ندارید مانند جینگ آن اعتماد به نفس را ندارید

the the comment I just got like if you don't  have that like rather than kind of waiting for  

نظری که من همین الان لایک کردم اگر آن لایک را ندارید به جای مهربانی از انتظار

that you can you can just remove the doubt and the  confidence uh gets gets it it just erases itself  

که می‌توانی، فقط می‌توانی شک را از بین ببری و اعتماد به نفس به دست می‌آید، خودش به‌طور

automatically as a result all right I'm going to  get going but hopefully uh that makes sense can  

خودکار پاک می‌شود، در نتیجه خیلی خوب  من شروع می‌کنم، اما امیدوارم که منطقی باشد، می‌توانید

you explain why English of the students is respon  each of the students is responsible for their own  

توضیح دهید چرا انگلیسی دانش‌آموزان پاسخ می‌دهد هر یک از دانش‌آموزان مسئول خود هستند

work is correct each of the students yeah I'm not  going to take time to explain that I do that in  

کار هر یک از دانش‌آموزان صحیح است، بله، من وقت نمی‌گذارم تا توضیح دهم که این کار را در

chat GPT that's the kind of question that chat  gbt can help you with anyway uh I got to go it  

چت انجام می‌دهم GPT به هر حال گپ  gbt می‌تواند به شما کمک کند، اوه، من مجبور شدم آن را انجام دهم   به

looks like I got some trouble at home potentially  uh I think AR my my uh oldest daughter might be  

نظر می‌رسد که احتمالاً در خانه با مشکلی مواجه شدم اوه، فکر می‌کنم AR بزرگ‌ترین دخترم ممکن است

sick right now we'll find out anyway uh have to  go but that's the kind of question like you can  

در حال حاضر  مریض باشد، ما به هر حال متوجه می‌شویم که باید برویم اما این سوالی است که می‌توانید

get that in chat GPT it will explain that uh  perfectly for you but have a fantastic day if  

آن را در چت GPT بپرسید، این سؤال را کاملاً برای شما توضیح می‌دهد، اما اگر  می‌خواهید روز فوق‌العاده‌ای داشته باشید

you'd like to learn more about all of this again  it's a very basic idea if you feel no confidence  

درباره همه این‌ها دوباره بیشتر بیاموزید این یک ایده بسیار اساسی است، اگر

about what you're doing it's going to be much more  difficult for you to communicate so just release  

در مورد کاری که انجام می‌دهید اعتماد ندارید برای شما بسیار دشوارتر خواهد بود ارتباط برقرار کنید، بنابراین فقط

your breakes all right focus on that rather  than trying to push yourself to speak more you  

استراحت خود را رها کنید و کاملاً روی آن تمرکز کنید  به جای اینکه سعی کنید خودتان را تحت فشار قرار دهید. برای صحبت بیشتر،

can click on the uh break uh excuse me the links  in the description below um and I will have uh  

می‌توانید روی پیوندهای موجود در توضیحات زیر کلیک کنید، ببخشید، و من

some more questions for people next time have  a fantastic day and I'll see you then bye bye

سؤالات بیشتری برای مردم خواهم داشت دفعه بعد که یک روز فوق‌العاده داشته باشید. و من تو را می بینم پس خداحافظ