THIS Can Make Or Break Fluent English Communication

fluency guide welcome to another live video  here on YouTube this will actually be my  

راهنمای تسلط به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید، این در واقع

final video for this year so I thought I would  talk about actually the first thing really the  

آخرین ویدیوی من برای امسال خواهد بود، بنابراین فکر کردم در مورد اولین چیزی که واقعاً

most important thing for when you're having  everyday communication everyday conversations  

مهم‌ترین چیز برای زمانی است که شما در حال برقراری ارتباط روزمره

with people it could be meeting someone like  a a clerk at a store or just walking by random  

با مردم هستید صحبت کنم. ملاقات با شخصی مانند یک کارمند در یک فروشگاه یا فقط راه رفتن در کنار

people as you see them and saying hello to  them uh or any other situation uh but again  

افراد تصادفی همانطور که آنها را می بینید و به آنها سلام می کنید یا هر موقعیت دیگری آهان اما دوباره   به این می

this is called this can make or break fluent  communication I'll begin with a quick story  

گویند که می تواند ارتباط روانی را ایجاد کند یا قطع کند. من با یک داستان سریع شروع می کنم

about something that happened recently what  George nice to see you there Gans sham nice  

در مورد اتفاقی که اخیراً رخ داده است، جورج از دیدنت خوشحالم. گانز خیلی خوشحالم که

to see you there too looks like you got your  name changed back I guess good morning over

آنجا هم می‌بینمت، به نظر می‌رسد اسمت را عوض کردی، فکر می‌کنم صبح بخیر

there all right uh so we're going to talk about a  little bit of uh kind of psychology I almost said  

آنجا خیلی خوب است، پس ما در مورد کمی صحبت خواهیم کرد. یک نوع روانشناسی تقریباً گفتم

philosophy there oh look at that Nils over there  greets from Wisconsin nice to see you there what  

فلسفه وجود دارد، اوه، نگاه کنید که نیلز آنجا از ویسکانسین سلام می‌کند. خوشحالم که شما را در آنجا می‌بینم چه

Brett is there nice to see you hello uh nice to  see you from Indonesia oh we got people from all  

برت خوشحال است که شما را می‌بینم سلام اوه خوشحالم که شما را از اندونزی می‌بینم، اوه ما از همه   مردم از همه

over the place happy day today let me know what  your name is I can't read the Korean but let me  

جا داریم روز مبارک امروز به من بگو اسمت چیست. من نمی توانم کره ای بخوانم، اما

know anyway uh so today we're going to talk  about an interesting psychological thing that  

به هر حال به من اجازه دهید تا بدانم آه، پس امروز می خواهیم درباره یک چیز روانشناختی جالب صحبت کنیم که

happens with communication and this is how your  expectations determine whether you can understand  

در ارتباط اتفاق می افتد و اینگونه است که انتظارات شما تعیین می کند که آیا می توانید بفهمید

what other people are saying so I'll go back and  uh make sure I check comments as usual if you have  

افراد دیگر می‌گویند، بنابراین من برمی‌گردم و مطمئن شوید که نظرات را طبق معمول بررسی می‌کنم، اگر

questions let me know but I want to get through  uh just talking about this basic idea first uh  

سؤالی دارید، به من بگویید، اما من می‌خواهم ابتدا درباره این ایده اولیه صحبت کنم

and give you some tips about how you can have  better communication with people it's actually  

و نکاتی را در مورد اینکه چگونه می‌توانید به شما ارائه دهم. ارتباط بهتری با مردم داشته باشید، در واقع

very simple to do this if you start things the  right way so I was at a uh it was a store here  

انجام این کار بسیار ساده است، اگر کارها را به درستی شروع کنید، بنابراین من

in Nagasaki with a friend of mine a few days ago  he was shopping for a Christmas present or maybe  

چند روز پیش با یکی از دوستانم در اینجا در یک فروشگاه در ناکازاکی بودم، او در حال خرید یک هدیه کریسمس بود یا شاید

it was a birthday present for his wife and uh  we were in a store and he had actually he had  

این یک هدیه تولد برای همسرش بود و اوه، ما در یک فروشگاه بودیم و او در واقع او

told me a story while we were shoing shopping um  about him like not really enjoying shopping very  

داستانی را برای من تعریف کرده بود، در حالی که ما داشتیم درباره او خرید می‌کردیم، مثل اینکه واقعاً از خرید کردن لذت نمی‌بردم،

much but part of the reason was so again we're  in Japan uh he and I are both foreigners he's  

اما بخشی از دلیل آن این بود که دوباره ما. دوباره در ژاپن هستم، او و من هر دو خارجی هستیم، او

from uh New Zealand I'm from the United States  um but he was telling me that he went to a store  

اهل نیوزلند است، من اهل ایالات متحده هستم، اما او به من می گفت که به یک فروشگاه رفته است

and he was trying to explain to a woman at just  like a clerk a staff member at the store this is  

و سعی می کند به یک زن توضیح دهد، درست مثل یک کارمند، یک کارمند. عضو فروشگاه این

a different store not the one we went to uh he  was just telling me this story but he explained  

یک فروشگاه متفاوت است نه فروشگاهی که ما به آن رفتیم، او فقط این داستان را برای من تعریف می کرد، اما توضیح داد

how now when he was trying to explain to her  something and he couldn't explain it very well  

چطور وقتی سعی می کرد چیزی را برای او توضیح دهد و نمی توانست آن را به خوبی توضیح دهد.

like right from the beginning the conversation  we say it got off on the wrong foot or it didn't  

شروع مکالمه ما می گوییم با پای اشتباه شروع شد یا

start off well I'll put this phrase up here for  you uh to start like to start on the right foot  

خوب شروع نشد   این عبارت را اینجا قرار می دهم تا شما شروع کنید مانند شروع کردن از پای راست

and this just means when you begin something  to start off on the right foot like you start  

و این فقط به این معنی است که وقتی چیزی را شروع می کنید  مثل اینکه شما

off with a good relationship or a good feeling  something like that uh so anyway uh because he  

با یک رابطه خوب یا احساس خوب شروع کردید چیزی شبیه به آن، به هر حال، اوه    در

had gotten into uh this this conversation he was  just basically asking this lady some things he  

این مکالمه وارد شده بود، او اساساً از این خانم چیزهایی می پرسید که

wanted to know about store credit so store credit  and this is a just a very simple General shopping  

می خواست درباره اعتبار فروشگاه بداند. اعتبار فروشگاه و این یک اصطلاح خرید عمومی بسیار ساده

term for you when you go to a store and you buy  something especially clothes and then you maybe  

برای شماست وقتی به فروشگاهی می‌روید و چیزی مخصوصاً لباس می‌خرید و سپس ممکن است

give it to someone or youing bring it back usually  if you have a receipt you can get money back for  

آن را به کسی بدهید یا معمولاً اگر رسید دارید می‌توانید پول بگیرید. پس از

that thing so the store will give you a refund  uh that just means getting your money back but  

آن، فروشگاه به شما بازپرداخت می‌کند. این فقط به معنای پس گرفتن پول شماست، اما

you can also have a situation where the store  does not allow refunds but they will give you  

می‌توانید شرایطی را نیز داشته باشید که فروشگاه اجازه بازپرداخت را نمی‌دهد، اما به شما

store credit this means that they'll allow you  to actually just get something different for the  

اعتبار فروشگاه می‌دهند، یعنی به شما اجازه می‌دهند در واقع فقط با مبلغ معادل مبلغی، چیزی متفاوت دریافت کنید،

equivalent amount of money so if you buy a shirt  and then you try to get maybe you don't like the  

بنابراین اگر پیراهنی بخرید و سپس سعی کنید پیراهن را به دست آورید، شاید آن پیراهن را دوست نداشته باشید،

shirt you take it back they won't give you money  but they'll let you pick a different thing like  

آن را پس بگیرید، پولی به شما نمی دهند، اما به شما اجازه می دهند پیراهنی را انتخاب کنید. چیزهای متفاوتی مثل

a hat or something so he was explaining to me he  had gone to a different store and he had had some  

کلاه یا چیزی که برای من تعریف می کرد که به فروشگاه دیگری رفته بود و

trouble he just he was saying the right words but  he couldn't he just couldn't connect he couldn't  

مشکل داشت فقط کلمات درست را می گفت اما نمی توانست فقط نمی توانست وصل شود نمی توانست

help this woman understand what he was saying and  I know this guy very well he knows actually a lot  

کمک کند. این زن می‌فهمد چه می‌گوید و من این مرد را به خوبی می‌شناسم، او در واقع خیلی

of Japanese but his pronunciation is not very  good uh it's it's it's okay it's like pretty  

از ژاپنی‌ها را می‌داند، اما تلفظش خیلی خوب نیست، اوه، اشکالی ندارد، خیلی

good but you can you can hear an obvious accent  and uh because he gets like noticeably a bit more  

خوب است، اما می‌توانید یک لهجه واضح بشنوید و اوه، چون او به طور قابل توجهی کمی بیشتر می شود

uh or I guess a bit less confident as soon as  he starts speaking Japanese you can tell just  

یا حدس می زنم کمی اعتماد به نفس کمتری داشته باشد به محض اینکه او شروع به صحبت کردن به ژاپنی می کند، شما می توانید

like his body language his intonation the way  he's expressing things and you can you can tell  

مانند زبان بدن او لحن او را به نحوی که او چیزها را بیان می کند و می توانید به

a general a sense that like a Japanese person  listening would feel okay this person doesn't  

یک حس کلی بگویید که مانند یک ژاپنی است. فردی که گوش می‌کند احساس می‌کند مشکلی ندارد این شخص

feel confident about using Japanese now this is  a an English speaker a native English speaker  

در مورد استفاده از ژاپنی اعتماد به‌نفس ندارد حالا این یک انگلیسی‌زبان است، یک انگلیسی زبان مادری است

speaking Japanese that's the example but it's the  same anywhere now what's interesting is that his  

ژاپنی صحبت می‌کند، این مثال است، اما اکنون در همه جا همینطور است، جالب اینجاست که

vocabulary was correct so he was trying to explain  like you know how can I get like a refund if I  

واژگان او درست بود، بنابراین سعی داشت توضیح دهید، مثل اینکه می‌دانید، اگر

want to get my money back or whatever is that  possible but the same thing happened on this  

بخواهم پولم را پس بگیرم یا هر چیز دیگری که ممکن است، چگونه می‌توانم بازپرداخت دریافت کنم، اما همین اتفاق در این

occasion too so just so I'm clear he was telling  me a story about a previous time he went shopping  

مورد نیز رخ داد، بنابراین واضح است که او داستانی درباره بار قبلی برای من تعریف می‌کرد. او به خرید رفت

uh and uh and then the same thing happened again  so I'm kind of standing there I'm looking at the  

اوه و اوه و دوباره همان اتفاق تکرار شد بنابراین من همانجا ایستاده‌ام و دارم به

other clothes in this store and this woman comes  up she's just a Japanese like shop Clerk and she's  

لباس‌های دیگر این فروشگاه نگاه می‌کنم و این زن می‌آید او فقط یک ژاپنی است مانند منشی مغازه و دارد

asking some questions and just saying hello and  he's trying to explain the same thing to her uh  

چند سؤال می‌پرسد و فقط سلام می کند و او سعی می کند همان چیزی را برای او توضیح دهد

and again like she doesn't quite understand what  he's saying she's just like it it's it's almost  

و دوباره مثل اینکه او دقیقاً نمی فهمد چه می گوید او دقیقاً

like um she basically didn't assume he could speak  very well and so she didn't think that she that he  

مثل این است که او اساساً تصور نمی کرد که می تواند خیلی خوب صحبت کند و بنابراین او این کار را کرد. فکر نکنید که او همان

would say what he was trying to say and so this is  an interesting thing about psychology that maybe  

چیزی را که می‌خواست بگوید می‌گفت و بنابراین این یک چیز جالب در مورد روانشناسی است که شاید

you've noticed in your own life uh and the weird  thing is that you can use the correct vocabulary  

شما در زندگی خود متوجه آن شده باشید و نکته عجیب این است که می‌توانید از واژگان صحیح استفاده کنید.

but if you feel or seem less confident or your  pronunciation is not very good then that will  

احساس می‌کنید یا کمتر اعتماد به‌نفس به نظر می‌رسید یا تلفظ شما خیلی خوب نیست، در این صورت

change the impression the other person has of you  and that will change what they think you can do  

تصور دیگری از شما را تغییر می‌دهد  و آنچه را که فکر می‌کند شما می‌توانید انجام دهید

or what you can say so if I let's say I walk into  a uh like a Japanese store or something and this  

یا چیزی که می‌توانید بگویید، تغییر می‌کند، بنابراین اگر من بگویم که من وارد مثلاً هستم یک فروشگاه ژاپنی یا چیزی دیگر و این

the same thing would be true in English it would  be true in any language but I go into a Japanese  

همین چیزی در انگلیسی هم صادق است، در هر زبانی صادق است، اما من وارد یک

store and I feel I'm like physically kind of  a little bit nervous you can you can see it  

فروشگاه  ژاپنی می‌شوم و احساس می‌کنم از نظر فیزیکی کمی عصبی هستم، می‌توانید آن را

in my body language and my pronunciation maybe is  I'm like feeling a little bit shy to say a kicha  

در آن ببینید. زبان بدن و تلفظ من شاید این باشد من مثل اینکه از گفتن یک کیچا کمی خجالت می‌کشم،

kicha so I say kicha to people uh and and this is  incorrect pronunciation so if I say that I walk up  

بنابراین به مردم کیچا می‌گویم و این تلفظ نادرست است، بنابراین اگر بگویم که به

to a clerk I'm I'm a little bit a little bit shy  a little bit nervous you can see it in my body  

سمت یک کارمند می‌روم، من هستم. "کمی کمی خجالتی هستم، کمی عصبی هستم، می توانید آن را در زبان بدن من ببینید،

language you hear it in my voice and I'm using the  incorrect pronunciation they will assume I can't  

آن را در صدای من می شنوید و من از تلفظ نادرست استفاده می کنم آنها تصور می کنند نمی توانم

speak very well so that will actually change the  way they communicate with me and it will stop them  

به خوبی صحبت کنم، بنابراین در واقع تغییر می کند. روشی که آنها با من ارتباط برقرار می‌کنند و آنها را

from hearing things they will just assume I can't  I can't like say what I'm talking about so I had  

از شنیدن چیزهایی باز می‌دارد، آنها فکر می‌کنند من نمی‌توانم نمی‌توانم دوست ندارم در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم،

this problem when I came to Japan as well uh when  I would say like explaining why I'm here I say oh  

بنابراین وقتی به ژاپن آمدم این مشکل را داشتم. بگو مثل توضیح دادن به اینکه چرا اینجا هستم، می‌گویم اوه

I want to like learn about traditional Japanese  ins and I would explain that to people and they  

من می‌خواهم درباره زبان‌های سنتی ژاپنی بیاموزم و آن را برای مردم توضیح می‌دهم و آنها   دوست دارند که باید

would like I would have to say that thing four or  five times and then try to explain it even with my  

آن چیز را چهار یا پنج بار بگویم و سپس سعی کنم آن را حتی با

bad Japanese and they it still couldn't understand  what I was saying because they they didn't assume  

ژاپنی بد من و آنها هنوز نمی‌توانستند حرف من را بفهمند، زیرا آنها تصور نمی‌کردند که

they they just they they guessed or they assumed  that I didn't know what I was talking about or  

فقط حدس می‌زدند یا تصور می‌کردند که من نمی‌دانم درباره چه چیزی صحبت می‌کنم یا

that I couldn't be talking about that and so again  this is an interesting thing about psychology and  

نمی‌توانم صحبت کنم. در مورد آن و همینطور دوباره این یک چیز جالب در مورد روانشناسی است و

so we can use this in the opposite way by having  if you notice like I change my posture instead of  

بنابراین ما می‌توانیم از آن برعکس استفاده کنیم، اگر متوجه شدید وضعیتم را تغییر می‌دهم به جای

like kind of being closed off like this I want  to be open even if I'm not so confident about  

مثل اینکه اینطور بسته باشم، می‌خواهم باز باشم حتی اگر من من در مورد زبانم آنقدر مطمئن نیستم که

my language I should be more physically open like  this I really want to be uh trying my best uh to  

باید از نظر فیزیکی بازتر باشم. واقعاً می‌خواهم تمام تلاشم را بکنم تا

begin the conversation it's the beginning that  can make or break that fluent communication so  

مکالمه را شروع کنم، این آغازی است که می‌تواند این ارتباط روان را ایجاد یا قطع کند، بنابراین

if I start the conversation or the meeting  whatever I'm meeting someone at an office or  

اگر مکالمه یا جلسه را شروع کنم هرچه در یک دفتر با کسی ملاقات کنم یا با

I'm meeting someone at a store if I begin that  way with uh the open Communication open body  

کسی در یک فروشگاه ملاقات کنم اگر اینطوری شروع کنم با بدن باز ارتباط باز

your good pronunciation even if I just say one  word correctly that will set the tone to set the

تلفظ خوب شما حتی اگر فقط یک کلمه را درست بگویم که

tone that will set the tone for their  impression of me and also whether they  

لحن را تنظیم کند این لحن را برای برداشت آنها از من تعیین می کند و همچنین اینکه آیا آنها

can hear me or not and also how they will  respond to me so if I go into some place  

می توانند من را بشنوند یا نه و همچنین چگونه به من پاسخ می دهند، بنابراین اگر

like a Japanese store as an example and  I'm I'm I'm hunched over to be hunched over

به عنوان مثال به مکانی مانند یک فروشگاه ژاپنی بروم و  من هستم. به

remember that your communication is not just the  words you use it's also your tone it's your your  

یاد داشته باشید که ارتباط شما فقط کلماتی نیست که استفاده می کنید، بلکه لحن شما نیز هست،

your body language and pronunciation is a big  part of that as well uh so I'm always telling  

زبان بدن و تلفظ شما نیز بخش بزرگی از آن است، بنابراین من همیشه به

people yes grammar is the most important thing you  need to know because you need to speak correctly  

مردم می گویم بله گرامر همین است. مهم‌ترین چیزی که باید بدانید زیرا باید درست صحبت کنید،

but as far as actual communication when humans  are communicating with each other it's it's more  

اما تا آنجا که ارتباط واقعی زمانی که انسان‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند، بیشتر

than just the words that you're using and uh the  interesting thing is that if you if you imagine  

از کلماتی است که شما استفاده می‌کنید و جالب اینجاست که اگر تصور کنید

a conversation any kind of conversation even  if it's just a quick conversation maybe you're  

یک مکالمه هر نوع مکالمه ای حتی اگر فقط یک مکالمه سریع باشد، شاید شما

out walking your dog and you see another person  just in your neighborhood or something like you  

بیرون رفته اید و سگتان را پیاده می کنید و می بینید که فرد دیگری در همسایگی خود یا چیزی شبیه شما

live in an English-speaking I don't know town or  country or something like that or just you meet  

زندگی می کند که در یک شهر یا کشور یا کشور انگلیسی زبانی زندگی می کند. مثل آن یا فقط با یک

another English speaker if you you begin you think  about the conversation uh however long it could  

انگلیسی‌زبان دیگر آشنا می‌شوید، اگر شروع کنید درباره مکالمه فکر می‌کنید، هر چقدر هم که

be a minute long or it could be 10 seconds or it  could be an hour the beginning of that that sets  

طولانی باشد، یک دقیقه یا 10 ثانیه یا ممکن است یک ساعت شروع آن باشد که

the tone for the whole rest of the conversation so  if I'm feeling incon like unconfident or I'm not  

لحن کل را تنظیم می‌کند. بقیه مکالمه، بنابراین اگر احساس بی‌اطمینانی می‌کنم یا نمی‌توانم

able to uh even just pronounce the first greeting  correctly uh I'm unsure of myself you can you can  

حتی اولین سلام را به درستی تلفظ کنم، آه، از خودم مطمئن نیستم که می‌توانید از نظر

physically see it in my body that I'm kind of  closed off I'm feeling a little bit shy and I  

فیزیکی آن را در بدنم ببینید که من مهربان هستم. من کمی خجالتی هستم و

recognize this about myself even when I first  came to Japan so I would be more like a little  

این را در مورد خودم می‌دانم حتی زمانی که برای اولین بار به ژاپن آمدم، بنابراین

bit nervous with people now I'm I'm just like I  stand around and I actually project to people that  

با مردم کمی عصبی می‌شوم. در واقع به مردمی که

I speak Japanese without me saying anything so I'm  I'm like physically open to to people speaking to  

من ژاپنی صحبت می‌کنم بدون اینکه چیزی بگویم صحبت می‌کنم، از نظر فیزیکی برای افرادی که با من صحبت می‌کنند باز هستم

me and people actually respond to that isn't  that interesting so this is not a thing about  

و مردم واقعاً به آن‌ها پاسخ می‌دهند که جالب نیست، بنابراین این موضوع به

like language learning specifically but it's  an important part of communication generally so  

طور خاص مانند یادگیری زبان نیست. اما به طور کلی بخش مهمی از برقراری ارتباط است، بنابراین

even in your native language the same rules would  apply if you were if I'm an English speaker native  

حتی در زبان مادری شما، اگر من انگلیسی زبان مادری هستم، اگر من یک انگلیسی زبان بومی صحبت می‌کنم، انگلیسی‌زبان

English speaker fluent English speaker but I have  a a general kind of sh I a closed off body posture  

مسلط به زبان انگلیسی صحبت می‌کنم، اما من یک نوع کلی حالت بدنی بسته یا بسته دارم، همین قوانین اعمال می‌شود.

or like I'm sitting down or I'm crossing my arms  in front of myself like this uh and there are lots  

مثل اینکه من نشسته ام یا دست هایم را به این شکل جلوی خودم روی هم می گذارم و

of little things like that that tell people that  I don't want to speak so like please don't try to  

چیزهای کوچک زیادی وجود دارد که به مردم می گوید من نمی خواهم صحبت کنم پس لطفاً سعی نکنید

speak with me I'm a little bit shy so I project  the opposite I want to show people hey you know  

با آنها صحبت کنید. من کمی خجالتی هستم بنابراین برعکس می‌خواهم به مردم نشان دهم هی می‌دانی

and they they don't know if I'm fluent or not but  what's interesting uh is that now in in Japan more  

و آنها نمی‌دانند که من مسلط هستم یا نه، اما جالب اینجاست که اکنون در ژاپن

people will walk up and just start speaking to me  about whatever and they will assume I I understand  

افراد بیشتری قدم می‌زنند. و فقط در مورد هر چیزی با من صحبت کنید و آنها فرض کنند من می دانم

and can speak Japanese isn't that interesting they  like they they don't know I didn't tell them they  

و می توانم ژاپنی صحبت کنم جالب نیست دوست دارند نمی دانند من به آنها نگفتم

don't know who I am I'm just a stranger like a  person will walk up to me and ask me questions  

نمی دانند من کی هستم من فقط یک هستم غریبه ای مثل یک نفر به سمت من می آید و از من سؤالاتی می پرسد   در

about like I remember one one time a uh like an  old lady an old Japanese lady just walked up to  

مورد مثل اینکه یادم می آید یک بار مثل یک پیرزن یک خانم پیر ژاپنی به سراغ

me and asked me about the train schedule so I'm  just standing there you know like looking around  

من آمد و از من در مورد برنامه قطار پرسید، بنابراین من فقط همانجا ایستاده ام می دانم مانند نگاه کردن به اطراف

waiting for the train and she walks up and asks  me there were other Japanese people standing at  

منتظر قطار است و او راه می رود و از من می پرسد که ژاپنی های دیگری

at the train station but she asked me and it's  just because I was I was projecting that kind of  

در ایستگاه قطار ایستاده بودند اما او از من پرسید و این فقط به این دلیل است که من داشتم چنین احساسی را در خود به نمایش می گذاشتم،

feeling so how do we start this uh this is the  thing I want to focus on in this video about  

پس چگونه این کار را شروع کنیم. این چیزی است که من می‌خواهم در این ویدیو روی آن تمرکز کنم درباره

having really good greetings that are something  you can easily I mean you can practice this but  

احوالپرسی‌های واقعاً خوب، چیزی است که می‌توانید به راحتی این کار را انجام دهید، اما

it's really more about like the the kind of  setting the tone of the conversation uh for  

این چیزی است که در واقع بیشتر شبیه به تنظیم لحن مکالمه برای

regular greetings uh and I want to keep this very  simple because this is again something you can use  

سلام‌های معمولی است. و من می‌خواهم این را خیلی ساده نگه دارم، زیرا این چیزی است که می‌توانید در

anytime when you're greeting people but it's very  important like when I walk into a store I'm I want  

هر زمان که به مردم سلام می‌کنید از آن استفاده کنید، اما بسیار مهم است مانند وقتی وارد فروشگاهی می‌شوم، می‌خواهم   به

to greet people uh and and project that confidence  to them so that they don't feel nervous it's the  

مردم سلام کنم و اعتماد به نفس را به آنها نشان دهم. به طوری که آنها احساس عصبی نکنند، این

same thing when I get into a taxi now taxis when  I first came to Japan taxis uh frightened me so  

همان چیزی است که وقتی سوار تاکسی می‌شوم، تاکسی‌ها وقتی برای اولین بار به ژاپن آمدم، تاکسی‌ها مرا ترساندند، بنابراین

I I mean I would imagine uh I'm I'm getting into  a taxi and I have to talk with the driver but I  

تصور می‌کنم که دارم سوار تاکسی می‌شوم و دارم برای صحبت با راننده، اما من

couldn't speak Japanese very well so I didn't take  any taxis uh but now I get into taxis and the the  

نمی توانستم به خوبی ژاپنی صحبت کنم، بنابراین سوار هیچ تاکسی نشدم، اما اکنون سوار تاکسی می شوم و

opposite problem is that drivers might be nervous  about me about whether they can communicate with  

مشکل برعکس این است که رانندگان ممکن است از من نگران باشند که آیا می توانند با

me or not so when I get into a taxi I'm very I'm  very like open and friendly I give a big kicha  

من ارتباط برقرار کنند یا نه. نه پس وقتی سوار تاکسی می شوم خیلی دوست دارم یک کیچای بزرگ می دهم

and I can and start speaking with people and I  want to make them feel comfortable and confident  

و می توانم و شروع به صحبت با مردم می کنم و می خواهم کاری کنم که آنها احساس راحتی و اعتماد به نفس کنند

and and then they start having all kinds of you  know they tell me lots of interesting stories  

و بعد شروع به خوردن همه چیز کنند. برخی از شما می‌دانید که داستان‌های جالب زیادی به من می‌گویند

about you know their personal lives or whatever  so now it's a completely different thing for me  

درباره شما که زندگی شخصی‌شان یا هر چیز دیگری را می‌دانید، بنابراین اکنون برای من یک چیز کاملاً متفاوت است

being in a taxi uh when I came to Japan versus  now and it's just because I start with like a  

زمانی که به ژاپن آمدم در تاکسی بودم در مقایسه با حالا و فقط به این دلیل است که من با یک

nice greeting and let them know uh hey you know  I'm someone you can communicate with I'm being  

خوب شروع می‌کنم. سلام کردن و به آنها اطلاع دهید اوه هی می دانید من کسی هستم که می توانید با او ارتباط برقرار کنید. من

open and I want to communicate with that so as  an example uh just something very simple you can  

باز هستم و می خواهم با آن ارتباط برقرار کنم، بنابراین به عنوان یک مثال آهان، فقط چیز بسیار ساده ای است که می توانید

begin with even in a uh a casual situation or  a professional situation instead of saying good

با آن شروع کنید، حتی در یک موقعیت معمولی یا غیر عادی یک موقعیت حرفه ای به جای گفتن

morning or good after afternoon or good afternoon  you can just say morning or afternoon so this is a  

صبح بخیر یا بعد از ظهر بخیر یا بعد از ظهر بخیر، می توانید فقط صبح یا بعدازظهر بگویید، بنابراین این یک

very simple way to show that you are a little bit  more a little bit more fluent a little bit more  

راه بسیار ساده برای نشان دادن این است که کمی مسلط تر هستید، کمی

natural you just say morning morning very easy  very simple uh nice and easy to say I know this  

طبیعی تر. صبح بخیر بگو خیلی آسان خیلی ساده، آه، خوب و آسان برای گفتن می‌دانم

this might seem obvious to people uh you certainly  can say good morning to people good morning but  

این ممکن است برای مردم بدیهی به نظر برسد، مطمئناً  می‌توانی به مردم صبح بخیر بگویید صبح بخیر، اما

morning sounds a lot more casual conversational  and friendly and it makes you seem like you know  

صبح بسیار معمولی‌تر و دوستانه‌تر به نظر می‌رسد و باعث می‌شود شما شبیه خودتان به نظر برسید.

the language a lot better all right remember what  we're trying to do it it doesn't matter how good  

زبان را خیلی بهتر بدان

your your language ability really is it's it's  probably better than you think but the the tone  

that we set right at the beginning of meeting  someone right when we begin speaking we want to  

یک نفر درست زمانی که شروع به صحبت می کنیم، می خواهیم

control that and we want to set the tone for that  meeting so when I go into a store in me you know  

آن را کنترل کنیم و می خواهیم لحن آن جلسه را تنظیم کنیم، بنابراین هنگامی که من به فروشگاهی در خودم می روم، می دانید

like speaking Japanese the way I normally would  I would go into a store and I would I want to  

مثل صحبت کردن ژاپنی به روشی که من معمولاً صحبت می کنم ، به فروشگاه می روم و من می‌خواهم

greet people first before they say anything to  me so regular Japanese store you know you have  

قبل از اینکه چیزی به من بگویند ابتدا به مردم احوالپرسی کنم، بنابراین فروشگاه معمولی ژاپنی می‌دانی که مردمی دارند که به نوعی در حال

people kind of walking around they're like must  say like welcome you know but I'm like ah K you  

know I walk in I'm I'm letting them know that I'm  confident that I have good pronunciation and then  

قدم زدن هستند. به آن‌ها می‌دانم که مطمئن هستم تلفظ خوبی دارم و سپس   می‌توانم

I'm able to speak all right so my body language  is open like hey let's talk it's okay and then  

کاملاً خوب صحبت کنم، بنابراین زبان بدنم باز است مانند هی بیایید صحبت کنیم، اشکالی ندارد و سپس

from there I can begin talking about more things  but a lot of this the greeting is is a lot about  

از آنجا می‌توانم درباره چیزهای بیشتری صحبت کنم. بسیاری از این احوالپرسی مربوط به   این است که

making the other person feel comfortable okay  especially because they might assume you can't  

طرف مقابل احساس راحتی کند، مخصوصاً به این دلیل که آنها ممکن است تصور کنند شما نمی‌توانید

speak very well so before you meet someone  let's say like someone just sees me walking  

خیلی خوب صحبت کنید، بنابراین قبل از اینکه با کسی ملاقات کنید، فرض کنید که شخصی من را می‌بیند که

into a store even before I say anything I want to  be projecting confidence and that I am like happy  

وارد فروشگاه می‌شوم، حتی قبل از اینکه چیزی بگویم. من می‌خواهم اعتماد به نفس ایجاد کنم و خوشحالم که

to be here and and I I know what I'm doing doing  all right so if I walk into a store and I'm kind  

اینجا هستم و می‌دانم دارم چه کار می‌کنم، بنابراین اگر وارد فروشگاهی شوم و

of looking around like that and feeling a little  bit nervous they are going to assume either I'm  

اینطور به اطراف نگاه کنم و کمی عصبی باشم. آنها می‌خواهند تصور کنند که یا دارم

trying to steal something or that I probably can't  speak very well and if I do that then they won't  

سعی می‌کنم چیزی را بدزدم یا احتمالاً نمی‌توانم خیلی خوب صحبت کنم و اگر این کار را انجام دهم، سعی نمی‌کنند به

try to help me and and they will be a bit more  nervous because they they don't want to embarrass  

من کمک کنند و کمی عصبی‌تر می‌شوند زیرا این کار را نمی‌کنند.

me either if I can't speak so if like a shop clerk  comes up to me and they start just speaking some  

اگر نمی‌توانم صحبت کنم نمی‌خواهم خجالت بکشم، بنابراین اگر مثل یک کارمند مغازه به سراغم آمد و آنها شروع به صحبت کردن کمی

Japanese and I can't understand what they're  saying then like I'm going to feel bad about  

ژاپنی کردند و من نمی‌توانم بفهمم چه می‌گویند، آنوقت انگار احساس بدی خواهم داشت. در مورد

that they are going to feel bad about that okay so  uh again a very simple way we can do this we can  

اینکه آنها قرار است از این بابت احساس بدی داشته باشند، بنابراین  دوباره یک راه بسیار ساده که ما می توانیم این کار را انجام دهیم، می توانیم

just begin AG greeting with people whether it's in  the office something uh professionally you can say  

فقط شروع کنیم به احوالپرسی AG با مردم، چه در دفتر چیزی باشد که به طور حرفه ای می توانید بگویید

good morning it's okay good morning good morning  but you hear how the pronunciation is a little  

صبح بخیر خوب است صبح بخیر اما می شنوید که چگونه تلفظ کمی

bit different it's not good morning it's good  morning good morning good morning good morning  

متفاوت است. صبح بخیر نیست صبح بخیر صبح بخیر صبح به خیر

good morning we're really trying to blend this  together make it sound natural and this is again  

something very simple that you can practice even  just by yourself but I would also pay attention to  

فقط به تنهایی، اما

this if you see people in your everyday life the  especially more confident people they want to be  

اگر در زندگی روزمره تان افرادی را می بینید که با اعتماد به نفس بیشتری می خواهند

starting the conversation or that situation that  speaking situation right from the beginning right  

مکالمه را شروع کنند، به این موضوع نیز توجه خواهم کرد.

from that that first word even before you say  anything you want to be projecting confidence  

هر چیزی را که می‌خواهید بگویید تا اعتماد به نفس نشان دهد

and showing that you are someone who can speak  okay so remember just like I explained before so  

و نشان دهید که فردی هستید که می‌توانید صحبت کنید بسیار خوب، پس همانطور که قبلاً توضیح دادم به یاد داشته باشید

my friend from the very beginning he's looking  a little bit unconfident his pronunciation is  

دوست من از همان ابتدا به نظر می‌رسید کمی نامطمئن بود که تلفظش

a little bit incorrect it's pretty good but you  can tell he's a a foreigner uh and and because  

کمی نادرست است، خیلی خوب است، اما شما می‌تواند بگوید که او یک خارجی است و چون او می‌گوید

he's he's saying that right from the beginning  the person listening they actually assume like I  

از همان ابتدا، فردی که گوش می‌دهد، در واقع

I don't think he's talking about it's like they  there's like a switch in the brain that happens  

تصور می‌کند که من در موردش صحبت می‌کند.

where people can't understand you as well because  they just assume you don't know certain vocabulary  

شما را نیز درک می‌کنند، زیرا آنها تصور می‌کنند که شما واژگان خاصی را نمی‌دانید،

because you don't speak well but you can switch  this you can do the opposite and help the other  

زیرا خوب صحبت نمی‌کنید، اما می‌توانید این کار را تغییر دهید، می‌توانید برعکس عمل کنید و به طرف مقابل کمک کنید تا

person understand you better by you actually  just projecting confidence so I know people  

شما را بهتر درک کند، در واقع فقط اعتماد به نفس ایجاد می‌کنید تا من مردم را بشناسم.

talk about pronunciation and good and saying good  pronunciation is important but I really want you  

صحبت در مورد تلفظ و خوب و گفتن خوب تلفظ مهم است، اما من واقعاً می‌خواهم شما

to understand why this is especially from the  beginning of the conversation because you could  

دلیل آن را به خصوص از ابتدای مکالمه متوجه شوید زیرا می‌توانید

imagine uh like let's say I have two two ways of  beginning the conversation and then after that I  

تصور کنید که مثلاً فرض کنید من دو راه برای شروع مکالمه دارم و بعد از آن من

could say exactly the same thing so the first part  so number one and number two over here number one  

می‌توانم دقیقاً همین را بگویم، بنابراین قسمت اول بنابراین شماره یک و شماره دو در اینجا شماره یک

I'm not very confident you can see it in my body  language I'm closed off maybe I'm I'm covering  

خیلی مطمئن نیستم که بتوانید آن را در زبان بدن من ببینید.

myself or crossing my hands over my body or  something like that feeling you know kind of like  

دست‌هایم روی بدنم یا چیزی شبیه به آن احساسی که می‌دانید شبیه به

my shoulders are up like this I'm I'm generally  uh projecting a lack of confidence and so I say  

این است که شانه‌هایم این‌طور بالا هستند.

something and maybe my pronunciation isn't very  good so that's the first thing I say and then  

اولین چیزی که می‌گویم و بعد

the second one I come in and then uh really good  pronunciation just very good relaxing I don't need  

دومی وارد می‌شوم و بعد اوه، تلفظ بسیار خوبی است، فقط آرامش‌بخش است، لازم نیست

to say a lot it's the greeting itself that lets  people know hey this is someone who can who can  

زیاد بگویم، این خود احوالپرسی است که به مردم اجازه می‌دهد بدانند هی این کسی است که می‌تواند

communicate and so I could have one or number two  here and then still have the exact same thing for  

ارتباط برقرار کند و بنابراین می‌توانم یک یا شماره دو را اینجا داشته باشم و سپس برای بقیه مکالمه دقیقاً همان چیزی را داشته باشم،

the rest of the conversation even if I pronounce  uh pronounce something badly for the rest of the  

حتی اگر برای بقیه مکالمه چیزی را بد تلفظ کنم،

conversation people will hear it more easily if  the first thing I say is accurate is confident  

مردم راحت‌تر آن را می‌شنوند اگر اولین چیزی که می‌گویم این باشد. دقیق است مطمئن است   به

is delivered well does that make sense so if  you're worried about your pronunciation it's  

خوبی ارائه می‌شود، منطقی است، بنابراین اگر  در مورد تلفظ خود نگران هستید،

okay it's understandable I we want you know to to  be able to pronounce things well and to express  

اشکالی ندارد، قابل درک است، ما می‌خواهیم بدانید که بتوانید چیزها را به خوبی تلفظ کنید و

ourselves clearly but the the kind of big tip  the major thing here is that you should focus  

خودمان را به وضوح بیان کنیم، اما نوع مهم آن مهم است. نکته اینجاست که شما باید

your attention on delivering the greeting the  first thing you say uh that should be where like  

توجه خود را روی ارسال سلام متمرکز کنید اولین چیزی که می‌گویید، آه، این باید در جایی باشد که

90% % of your your effort is in so right when you  greet someone nice and friendly hello or how are  

90 درصد تلاش شما به درستی انجام می‌شود، وقتی به کسی خوشامدگویی خوب و دوستانه سلام می‌کنید یا

you morning afternoon and so when you're greeting  someone not only the the words that you're using  

صبح بعدازظهر شما چطور است. بنابراین وقتی به کسی سلام می‌کنید نه تنها با کلماتی که استفاده می‌کنید،

but your body language and are you projecting  confidence and and feeling that that kind of  

بلکه به زبان بدنتان هم احوالپرسی می‌کنید و آیا اعتماد به نفس و و احساس آن نوع

warmth or welcoming welcoming feeling to the other  person because again you could say two different  

گرما یا احساس خوشامدگویی را به طرف مقابل نشان می‌دهید زیرا دوباره می‌توانید دو چیز متفاوت بگویید.

things or Express them differently and then the  rest of the conversation could be exactly the same  

یا آنها را متفاوت بیان کنید و سپس بقیه مکالمه می تواند دقیقاً یکسان باشد

but the greeting is actually what determines how  well the rest of the conversation goes I could say  

اما احوالپرسی در واقع تعیین می کند که بقیه مکالمه چقدر خوب پیش می رود که می توانم

the exact same thing and I know I've like I've  kind of kind of tested this before uh like if I  

دقیقاً همان چیزی را بگویم و می دانم که دوست دارم قبلاً این را آزمایش کردم، مثلاً اگر من

walk up and and ask people things so I could walk  around in a Japanese department store and talk to  

قدم بردارم و از مردم چیزهایی بپرسم تا بتوانم در یک فروشگاه بزرگ ژاپنی قدم بزنم و با

different different people and the way I behave  with them even if I'm talking about basically the  

افراد مختلف و نحوه رفتارم با آنها صحبت کنم، حتی اگر اساساً در مورد

same thing that will change the whole conversation  but if I speak well and and and again this is not  

یک چیز صحبت کنم. این کل مکالمه را تغییر می‌دهد، اما اگر من خوب صحبت کنم و دوباره و دوباره صحبت کنم، این نیست

about like trying to speak for a long time or  trying to remember some phrases or something  

مثل تلاش برای صحبت کردن برای مدت طولانی یا تلاش برای به خاطر سپردن عبارات یا چیزی  ،

the point is just a very simple greeting that that  communicates that you were there to to you know to  

نکته فقط یک سلام بسیار ساده است که  نشان می‌دهد که شما آنجا بودید. به شما می‌دانید که

have a conversation with that person so that's  how fluent communication the the foundation of  

با آن شخص مکالمه کنید، بنابراین این ارتباط روانی است که اساس

that begins with the greeting the first thing you  say to that person and it might not even be hello  

با اولین سلامی که به آن شخص می‌گویید شروع می‌شود و حتی ممکن است سلام هم نباشد

so I might walk up to someone uh and like let's  say I'm looking for shirts and so I say oh like  

بنابراین من می‌توانم به سراغ کسی بروم و دوست داشته باشم. فرض کنید من به دنبال پیراهن هستم و بنابراین می گویم آه مانند   آیا

do you have this in green or do you have this  in blue and if I say that so this is me like  

شما این را به رنگ سبز دارید یا آیا این را  آبی دارید و اگر بگویم اینطور است که من

being an English speaker I walk into a store I  mean typically you should say hello or something  

یک انگلیسی زبان هستم وارد یک فروشگاه می شوم، منظورم معمولاً شما هستید. ابتدا باید سلام یا چیزی را بگوید،

first but after that hello do you have this in  green or maybe that's a bad example because this  

اما بعد از آن سلام، آیا شما این را با رنگ سبز دارید یا شاید این مثال بدی باشد زیرا این

is green do you have this in yellow do you have  this in yellow or I could just say have this in  

سبز است آیا این را با رنگ زرد دارید، آیا این را به رنگ زرد دارید یا می توانم فقط بگویم این را با رنگ

yellow have this in yellow so you can even prepare  that and and this is something very simple you can  

زرد دارید زرد تا حتی بتوانید آن را آماده کنید و این کاری بسیار ساده است که می‌توانید

do before you get into that situation so this  will make you feel more confident you walk in  

قبل از قرار گرفتن در آن موقعیت انجام دهید، بنابراین این کار باعث می‌شود احساس اطمینان بیشتری کنید که وارد آن می‌شوید

you don't know maybe you don't have a reason why  you're there or you're just shopping or something  

نمی‌دانید شاید دلیلی برای این کار ندارید. آنجا هستید یا فقط در حال خرید هستید یا چیزی

uh but if you if you want to take control of the  situation to set the tone and that will help you  

اوه، اما اگر می‌خواهید کنترل موقعیت را در دست بگیرید و لحن را تنظیم کنید و این به شما کمک می‌کند

just have a much better conversation even if  the pronunciation here is not so good so don't  

فقط مکالمه بسیار بهتری داشته باشید، حتی اگر تلفظ اینجا چندان خوب نباشد، پس انجام ندهید.

worry about all of your pronunciation or maybe you  don't say a word correctly the person will be much  

نگران تمام تلفظ خود باشید یا شاید کلمه‌ای را به درستی نمی‌گویید،

easier uh it will be much easier for that person  to understand you if your greeting is good if the  

آن شخص خیلی راحت‌تر می‌شود، اگر سلام و احوالپرسی شما خوب باشد، اگر

first thing you say and you can practice that  or think about what you want to say before you  

اولین چیزی که می‌گویید و بتوانید تمرین کنید، خیلی راحت‌تر می‌شود قبل از

get into that situation because you can control  that so rather than the the person controlling  

وارد شدن به آن موقعیت یا به آنچه می‌خواهید بگویید فکر کنید، زیرا می‌توانید آن را کنترل کنید، به جای کسی که

your situation you control that that situation  you control that speaking environment yourself  

موقعیت شما را کنترل می‌کند، آن موقعیت را کنترل می‌کنید، شما خودتان آن محیط صحبت را کنترل می‌کنید.

does this make sense all right so whatever  you you want to say say here and you can ask  

می‌خواهم بگویم اینجا و می‌توانید بپرسید،

uh I'll I'll look at comments now and if people  have any questions about specific communication  

من اکنون نظرات را بررسی می‌کنم و اگر مردم سؤالی درباره موقعیت‌های ارتباطی خاص دارند،

situations so if you're meeting people at work  or you're you're going shopping those are kind  

بنابراین اگر در محل کار با افراد ملاقات می‌کنید یا می‌خواهید خرید کنید،

of obvious ones where you would meet other people  uh or if you were maybe at a train station and  

موارد واضحی که در آن افراد دیگری را ملاقات می‌کردید یا اگر در ایستگاه قطار بودید و

you need help with something there are lots of  times when you might need that but if you have  

برای چیزی به کمک نیاز داشتید، مواقع زیادی ممکن است به آن نیاز داشته باشید، اما اگر

specific things you'd like help maybe creating  a greeting for or if you think maybe there was  

چیزهای خاصی دارید که می‌خواهید کمک کنید، ممکن است سلام کردن برای یا اگر فکر می کنید شاید

a time you had had a chance to speak but you you  don't feel like you did it very well you can ask  

زمانی وجود داشته که فرصتی برای صحبت کردن داشته اید اما احساس نمی کنید که این کار را خیلی خوب انجام داده اید، می توانید

me a question about that and I can help you do  it but the most important thing the real point  

از من یک سوال در مورد آن بپرسید و من می توانم به شما کمک کنم این کار را انجام دهید. نکته اصلی

of this video is that this can make or break and  to make or break something to make or break and  

این ویدیو این است که این می‌تواند باعث ایجاد یا شکستن شود و ساختن یا شکستن چیزی برای ساختن یا شکستن و

this is a really great English uh expression  where you're talking about uh this one thing  

این یک عبارت انگلیسی واقعاً عالی است جایی که شما در مورد آن صحبت می‌کنید

if you do it well could lead to success if you do  it badly it could lead to failure or problems or  

اگر آن را به خوبی انجام دهید می‌تواند منجر شود اگر آن را بد انجام دهید به موفقیت منجر می‌شود، می‌تواند منجر به شکست یا مشکلات یا

something like that so to make it like make it  successful or to break it to end up destroying  

چیزی شبیه به آن شود، به طوری که آن را موفق کنید یا شکسته‌ش کنید تا در نهایت

that thing so the greeting the first thing you say  the tone that you have and and again it's not just  

آن چیزی را نابود کنید، بنابراین اولین سلامی که می‌گویید، لحنی که دارید و و باز هم فقط به

your words it's your body posture as well so are  you walking in are you confident and again even  

کلمات شما مربوط نمی شود، وضعیت بدن شما نیز هست، بنابراین اگر وارد آن می شوید، اعتماد به نفس دارید و دوباره حتی

if you're not 100% confident about your ability to  speak you can be 100% confident about this because  

اگر 100% به توانایی خود در صحبت کردن مطمئن نیستید، می توانید در این مورد 100% مطمئن باشید، زیرا

it's very simple uh you can easily just begin a  conversation with hello or something like that  

این بسیار ساده است. شما به راحتی می‌توانید یک مکالمه را با سلام یا چیزی شبیه به آن شروع کنید،

so I will meet uh Japanese people sometimes and  like I will hear them say like hello hello so ha  

بنابراین من گاهی با ژاپنی‌ها ملاقات خواهم کرد و مثل اینکه آنها را بشنوم که می‌گویند سلام، پس هالو

H Hollow so lot a lot of like like Japanese will  be it'll be like ha like like ha uh instead of  

H Hollow خیلی شبیه ژاپنی‌ها خواهد بود. به جای    اوه سلام، دوست دارم مانند ha uh

uh hello and so it's interesting whenever I hear  that I assume that person's speaking is not going  

و بنابراین جالب است هر وقت می شنوم که فکر می کنم صحبت آن شخص

to be very good just by this one word One sound  pronounced incorrectly so instead of hello like  

خیلی خوب نیست فقط با این یک کلمه یک صدا اشتباه تلفظ می شود بنابراین به جای hello like

and I explain this to Japanese people it's it's  better to say he hello not H hello hello so the  

و این را برای مردم ژاپن توضیح می دهم بهتر است سلام کنید نه سلام سلام، بنابراین

very first thing especially little kids like I  I will teach them this when they say ah I say no  

اولین چیزی که مخصوصا بچه‌های کوچکی مثل من هستند، این را به آنها یاد می‌دهم وقتی می‌گویند آه می‌گویم نه نه نه

no no he hello hello he hello and like even this  sound is in Japanese but a lot of them pronounce  

سلام سلام سلام، سلام و حتی این صدا به ژاپنی است اما بسیاری از آن‌ها آن را تلفظ می‌کنند،

it ha so again uh the very first thing you do  with that reading that sets the tone for the  

بنابراین باز هم اولین کاری که انجام می‌دهید با آن خواندن که آهنگ

communication even if you make a mistake here okay  it's okay they they will they will not even notice  

ارتباط را تنظیم می‌کند، حتی اگر اشتباهی در اینجا مرتکب شوید، اشکالی ندارد،

your mistakes if the beginning is good so don't  worry about all this worry about this here and  

اگر شروع خوب باشد، حتی متوجه اشتباهات شما نمی‌شوند. بنابراین نگران این همه نگرانی در مورد این اینجا نباشید و

really I don't mean worry like oh no worry I mean  just focus on that think about this thing so when  

واقعاً منظورم این نیست که نگران نباشید.

you go into a store imagine it like a mission I'm  going to walk in I'm going to project myself to be  

وارد شدن به خودم می‌خواهم

confident hello hello hello afternoon morning very  simple okay so I can give you some more greetings  

اعتماد به نفس داشته باشم سلام سلام سلام بعدازظهر سلام صبح خیلی ساده است، بنابراین می‌توانم سلام‌های بیشتری به شما بدهم

if you if you have more questions about different  situations I'll go back and look at comments now  

اگر سؤالات بیشتری در مورد موقعیت‌های مختلف دارید، اکنون برمی‌گردم و به نظرات نگاه می‌کنم.

but hopefully this makes sense the idea is not  to worry about your pronunciation in general it's  

امیدواریم این منطقی باشد، ایده این است که نگران تلفظ خود نباشید، بلکه

really just to give yourself something very short  very simple just to set the tone okay so try this  

فقط به خودتان چیزی خیلی کوتاه بدهید خیلی ساده فقط برای تنظیم لحن خوب، پس این را امتحان کنید

when you're out walking around you know talking  to people whatever just begin with a nice hello  

وقتی بیرون قدم می‌زنید می‌دانید که با مردم صحبت می‌کنید. با یک سلام خوب

you control the situation don't wait for them to  like a person walks up to you like I walk into  

شما اوضاع را کنترل می‌کنید، منتظر نباشید مثل اینکه شخصی به سمت شما می‌آید، مثل من وارد

a like a convenience store whatever I'm just like  kich kich kicha so I'm like making it clear I can  

مثل یک فروشگاه رفاهی هر چه هستم، درست مثل کیچ کیچ کیچا، بنابراین می‌خواهم این را روشن کنم که می‌توانم

pronounce the language properly and they will  assume I think we talked about this like what  

زبان را به درستی تلفظ کنند و آن‌ها فرض کنند فکر می‌کنم در ویدیوی قبلی در مورد این صحبت کردیم،

is an assumption in the previous video uh but  people will assume I can actually communicate  

اما مردم فکر می‌کنند که من واقعاً می‌توانم ارتباط برقرار کنم

because I'm pronouncing that first word correctly  so I could mispronounce something later but it's  

زیرا اولین کلمه را به درستی تلفظ می‌کنم بنابراین بعداً می‌توانم چیزی را اشتباه تلفظ کنم، اما

it it won't be a big deal deal uh they will not  really be thinking about that so much because  

همین   مشکل بزرگی نخواهد بود اوه آنها واقعاً آنقدر به این موضوع فکر نمی کنند زیرا

even native speakers will mispronounce things  or say whatever have kind of making mistakes  

حتی افراد بومی زبان چیزها را اشتباه تلفظ می کنند یا می گویند که اشتباهاتی

in grammar or pronunciation it does happen uh but  in general because of the Assumption people have  

در دستور زبان یا تلفظ وجود دارد، اما به طور کلی به دلیل فرضیه مردم

the beginning of the conversation where people  think oh this person can speak they are judging  

ابتدای مکالمه را دارند که در آن مردم فکر می‌کنند اوه این شخص می‌تواند صحبت کند، آنها

you right from the beginning even before you say  anything by how you look okay so you don't need to  

درست از همان ابتدا درباره شما قضاوت می‌کنند، حتی قبل از اینکه شما چیزی بگویید با توجه به ظاهرتان خوب است، بنابراین نیازی به دوست ندارید.

like I mean you could like look good or whatever  but but the more important thing is do you feel  

اما مهم‌تر این است که آیا احساس

relaxed and confident and so don't worry about  this don't think oh my God like I I I I don't  

آرامش و اعتماد به نفس می‌کنید و بنابراین نگران نباشید، خدای من، مثل من، من نمی‌دانم

know how to pronounce this or I don't know how  to say these words over here just focus on this  

چگونه این را تلفظ کنم یا نمی‌دانم چگونه این کلمات را بیان کنم. در اینجا فقط روی این تمرکز کنید

and you will be forgiven a lot you know that that  will help uh people they they will relax also and  

و شما بسیار بخشیده خواهید شد، می دانید که این  به مردم کمک می کند که آرام شوند و

it will be much easier for you to have a really  great conversation with them even if you make  

برای شما بسیار آسان تر خواهد بود که یک گفتگوی واقعاً عالی با آنها داشته باشید، حتی اگر  اشتباهاتی مرتکب شوید،

mistakes okay so don't worry about that point  a start the conversation off right on the right  

پس انجام ندهید. نگران آن نقطه نباشید  یک مکالمه را از سمت راست شروع کنید   که

foot you want to make or break that conversation  with what you do up here all right let me go back  

می‌خواهید آن مکالمه را انجام دهید یا آن را قطع کنید با کاری که اینجا انجام می‌دهید خیلی خوب، اجازه دهید به عقب برگردم

and look at uh any questions comments people had  nice to see everybody here though from Indonesia  

و به سؤالاتی نگاه کنم که مردم نظراتی داشتند هرچند از دیدن همه اینجا خوشحال شدم از اندونزی   بیایید

let's see happy day Dr says what's up gry hello  Marcelo Mary let's see here GM from Osaka nice  

روز مبارک را ببینیم دکتر می‌گوید چه خبر است سلام مارسلو مری بیایید اینجا را ببینیم جنرال موتورز از اوزاکا خوشحالم

to see you there Jonna says hello this is Jonna  originally from the Czech Republic living in us  

که شما را در آنجا می‌بینم جونا می‌گوید سلام این جونا است اصالتاً اهل جمهوری چک است که در ما زندگی می‌کند

or in uh is that Missouri I'm guessing uh thank  you for your teaching video was my pleasure yes  

یا در میزوری من حدس می‌زنم اوه ممنون  بابت آموزش ویدیوی شما باعث خوشحالی من بود بله

I'm Korean a beginner at learning English let's  see well you're your Korean or your English must  

من کره ای هستم و در یادگیری زبان انگلیسی مبتدی هستم، بیایید ببینیم که شما کره ای هستید یا اگر

be pretty good if you're watching my videos let  me know what your name is if so I can address  

ویدیوهای من را تماشا می کنید باید انگلیسی شما بسیار خوب باشد، به من بگویید نام شما چیست.

you properly if you want me to uh and Graz says  what can I do to have an accent like you uh if  

اگر می‌خواهید به درستی با شما خطاب کنم و گراتس می‌گوید: چه کاری می‌توانم انجام دهم تا لهجه‌ای مثل شما داشته باشم، اگر

you want to sound like me uh specifically or also  uh just be able to understand natives more easily  

می‌خواهید به طور خاص شبیه من باشید یا فقط بتوانید افراد بومی را راحت‌تر درک کنید.

people will probably know this if they've been in  the chat for a while or if they've been watching  

اگر مدتی در چت بوده‌اند یا اگر

my videos f r e d e r i c k Frederick uh get this  app it's in the link in the description below this  

ویدیوهای من را تماشا می‌کنند فردریک اوه این برنامه را دریافت کنید، در پیوند در توضیحات زیر این

video you can actually hear me pronounce over  2,000 words and sentences and I will teach you  

ویدیو آمده است، در واقع می‌توانید تلفظ بیش از 2000 کلمه و جمله را بشنوید. به شما یاد می‌دهید

how to pronounce the app or how to pronounce the  language uh and understand native speakers you  

چگونه برنامه را تلفظ کنید یا چگونه زبان را تلفظ کنید و زبان مادری را درک کنید، شما

will actually really teach yourself to do it but  you can hear me doing this uh and it's the first  

واقعاً به خودتان یاد می‌دهید که این کار را انجام دهید، اما می‌توانید این کار را از من بشنوید و این اولین

app in the world that will let you learn English  as a first language so you teach yourself pronun  

برنامه در جهان است که به شما امکان می‌دهد انگلیسی را یاد بگیرید. یک زبان اول، بنابراین

ation and listening and grammar and vocabulary  the same way natives are learning it all right  

تلفظ و لیسنینگ و گرامر و واژگان را به همان روشی که بومی‌ها آن را به خوبی یاد می‌گیرند، به خودتان یاد دهید.

so if you'd like to have an accent like me sound  like me uh then just get that all right uh let's  

see what do we go through all right uh all right  Tom says good morning teacher have a great day  

آیا ما همه چیز را خوب می گذرانیم، خیلی خوب  تام می گوید صبح بخیر معلم روز خوبی داشته باشید   بله

yeah you too Antonio nice to see you there how  are you I'm doing fine Jay K says good morning  

شما هم خوشحالم که شما را

it's freezing out here uh actually it's uh it's a  little bit cold here in Japan too we've got some  

آنجا می بینم حال شما خوب است. اینجا در ژاپن هم کمی سرد است،

snow today in Nagasaki uh it's not snowing right  now but it was snowing maybe we will have a white  

امروز در ناکازاکی برف داریم، اوه، فعلا برف نمی‌بارد، اما برف می‌بارید، شاید یک کریسمس سفید داشته باشیم.

Christmas Tom says a sense day nice to see you  there Hassan says hello in Korea teacher from  

French Guana best teacher I've seen I've learned  English Portuguese sarango if I pronounce that  

فرانسوی گوانا بهترین معلمی که من دیدم من یاد گرفتم انگلیسی پرتغالی sarango اگر

correctly now I'm applying your method advice  is to learn French you are amazing glad to hear  

به درستی تلفظ کنم اکنون روش شما را به کار می‌برم توصیه این است که فرانسوی یاد بگیرید شما از شنیدن آن شگفت‌انگیز خوشحالید

it yes uh what I'm teaching people you should be  learning any language as a first language that's  

بله آه، دارم به مردم یاد می‌دهم که باید باشید یادگیری هر زبانی به عنوان زبان اول،

the real secret to flu but everybody ignores this  because they think it's not possible to do it and  

راز واقعی آنفولانزا است، اما همه این را نادیده می‌گیرند، زیرا فکر می‌کنند انجام آن امکان‌پذیر نیست و

truthfully it is a little bit difficult without  a teacher but you have the internet to teach you  

حقیقتاً بدون معلم کمی دشوار است، اما شما اینترنت دارید تا به شما آموزش دهد.

uh but people just join programs like uh like  Frederick or fluent for life that actually let  

برنامه هایی مانند فردریک یا مسلط برای زندگی که در واقع به

them to do uh allow them to do that much easier  much more easily I should say uh C says what's up  

آنها اجازه می دهد این کار را انجام دهند. به آنها اجازه می دهد این کار را خیلی راحت تر انجام دهند.

a what'sapp you mean what's up everything's going  well ah my name is Marco uh again James says I  

دوباره جیمز می‌گوید من

agree when we see foreign people we can recognize  them easily and where they come from by listening  

موافقم وقتی افراد خارجی را می‌بینیم می‌توانیم آنها را به راحتی تشخیص دهیم و با گوش دادن

to their articulation set the tone attract  attention yes so Nar says good morning from  

به تنظیم لحن بیان آنها از کجا آمده‌اند، توجه را جلب می‌کند بله، بنابراین نار می‌گوید صبح بخیر از

Korea look at that lots of people from Korea right  here actually should be well it should be early  

کره به افراد زیادی از کره نگاه کنید. باید خوب باشه باید زود باشه

what time is it there maybe like 9:00 again Jam uh  you didn't wear a sweater I think in Japan uh you  

ساعت چنده شاید دوباره ساعت 9:00 جام هه تو ژاکت نپوشیدی من فکر می کنم در ژاپن آه تو

don't freeze well I have the the heater on and I  prefer not to you know have a sweater or something  

خوب یخ نمی زنی من بخاری را روشن دارم و ترجیح می دهم تو نباشی بدونی ژاکت یا چیزی داشته باشی

I just you know like to be nice and relaxed that's  why I don't wear a suit and a tie when I teach uh  

من فقط می‌دانی که دوست داری خوب و آرام باشی، به همین دلیل است که وقتی تدریس می‌کنم کت و شلوار و کراوات نمی‌پوشم، اوه

because it's just more comfortable and easy for me  can I say learning topic more dier you mean deeper  

چون برای من راحت‌تر و راحت‌تر است  آیا می‌توانم بگویم موضوع یادگیری بهتر است. عمیق‌تر

de p r deeper also part of breaking fluence in  communication yes so like I'm for a video like  

de p r عمیق‌تر همچنین بخشی از شکستن تسلط در ارتباطات بله، پس مثل اینکه من برای ویدیویی مانند

this I really want to help people just learn  something and do something simple that they can  

این هستم، واقعاً می‌خواهم به مردم کمک کنم فقط چیزی یاد بگیرند و کار ساده‌ای انجام دهند که می‌توانند

start using immediately in their conversations  today so yes the more you learn the language  

بلافاصله شروع به استفاده از آن در مکالمات خود کنند. زبان را بیاموزید،

itself the more you confidently uh understand  the language that's what that's what will help  

هرچه با اطمینان بیشتر زبان را بفهمید، این همان چیزی است که به شما کمک می‌کند،

you with like the rest of the conversation here  but just for beginning a conversation you can  

مانند بقیه مکالمه اینجا، اما فقط برای شروع یک مکالمه، می‌توانید

change the whole conversation just by how you  begin it and that's really the point of this um  

کل مکالمه را فقط با نحوه شروع آن تغییر دهید و این واقعاً نکته است. این

it's it's a basic idea of Leverage where we can  take like a small just a small point of Leverage  

یک ایده اولیه از Leverage است که در آن می‌توانیم یک نقطه کوچک از Leverage را در نظر بگیریم

and really uh affect the whole conversation just  with one or two words with our body language with  

و واقعاً کل مکالمه را فقط با یک یا دو کلمه با زبان بدنمان با

our in our intonation pronunciation right at the  beginning uh of that conversation with someone  

تلفظ لحنی ما در همان ابتدا تحت تأثیر قرار دهیم. اوه از آن مکالمه با کسی

so yes so I you of course the deeper you learn  the language the more confident you feel about  

پس بله، پس من شما البته هر چه عمیق‌تر زبان را یاد بگیرید، اعتماد به نفس بیشتری در مورد

it because you understand the language very well  the more fluently you will communicate this is  

آن احساس می‌کنید، زیرا زبان را خیلی خوب می‌فهمید، روان‌تر ارتباط برقرار می‌کنید این همان چیزی است که

what we teach actually INF fluent for life all  right uh let's see ello hello teacher I'm Brazil  

ما در واقع INF روان برای همه زندگی می‌کنیم. درست اوه بیایید ببینیم سلام سلام معلم من برزیل هستم   شما

you're from Brazil I'm guessing please can I study  English with you thank you well you're studying  

اهل برزیل هستید، حدس می زنم لطفاً می توانم با شما انگلیسی مطالعه کنم. ممنون خوبم که

with me right now you're learning G sham says  my problem is whenever I go to the store ladies  

الان با من درس می خوانید   در حال یادگیری هستید G شم می گوید مشکل من هر وقت باشد به فروشگاه بروید خانم‌ها

at the main counter I'm not afraid to the ladies  but I avoid them sometimes not daily why just say  

در پیشخوان اصلی من از خانم‌ها نمی‌ترسم، اما گاهی اوقات نه روزانه از آنها اجتناب می‌کنم، چرا فقط به

hello make them feel better say you know you look  nice today or like you know nice weather today or  

آنها سلام می‌کنم و حالشان را بهتر می‌کنم بگویم می‌دانی که امروز زیبا به نظر می‌رسی یا می‌دانی امروز هوای خوب دارد یا

you know just something where you can I like to  put other people at ease you know cuz a lot of  

فقط می‌دانی چیزی که در آن بتوانی دوست دارم دیگران را راحت کنم، می‌دانی، چون بسیاری از

people uh you know maybe they're even working at  a store or something like that maybe they're not  

افراد، آه، می‌دانی شاید حتی در یک فروشگاه کار می‌کنند یا چیزی

you know so outgoing or friendly or whatever  and it's nice when other people can make them  

شبیه به آن، شاید آن‌ها نیستند. وقتی دیگران می‌توانند

feel more comfortable so even if I can't like I  could go to a like a store in Korea and and not  

احساس راحتی بیشتری به آن‌ها بدهند، خوب است، بنابراین حتی اگر نمی‌توانم دوست داشته باشم، می‌توانم به فروشگاهی مانند یک فروشگاه در کره بروم و به

speak any Korean I could maybe say one thing but  just to walk around like I think hello is like  

کره‌ای صحبت نکنم، شاید بتوانم یک چیز بگویم، اما فقط قدم زدن در اطراف مثل من فکر می‌کنم سلام است. مانند

anaso or something like that I don't know how to  pronounce it correctly or accurately anaso you  

anaso یا چیزی شبیه به آن، من نمی‌دانم چگونه آن را به درستی یا دقیق تلفظ کنم، شما

know when I when I hear that uh but if I'm saying  that to people if I know what that is even if I  

وقتی آن را می‌شنوم می‌دانید، اما اگر این را به مردم می‌گویم اگر بدانم چیست، حتی اگر

don't speak Korean I could just be a foreigner  and and say that and they would be oh like this  

صحبت نکنم کره‌ای من فقط می‌توانم یک خارجی باشم و بگویم و اوه مثل این می‌شود که این

person is is making an effort to communicate with  me so I could say hello and maybe they walk up to  

فرد تلاش می‌کند با من ارتباط برقرار کند تا بتوانم سلام کنم و شاید آنها به سراغ

me and I say oh I'm sorry I don't speak Korean but  they might think like oh you know like he like he  

من بیایند و من بگویم اوه متاسفم که این کار را نمی‌کنم. کره‌ای صحبت نمی‌کنم، اما ممکن است فکر کنند، اوه، می‌دانی، او مثل او

made an effort to to say something to me in Korea  Danny says hey Drew very interesting point I'm an  

تلاش کرد تا در کره چیزی به من بگوید. به

English teacher here in Brazil I always need to  be aware to help my shy students to set the tone  

دانش‌آموزان خجالتی‌ام کمک کنید تا لحن را تنظیم کنند

otherwise they will be always insecure yes so  the two things you can do as a teacher number  

در غیر این صورت همیشه ناامن خواهند بود بله، بنابراین دو کاری که می‌توانید به‌عنوان معلم انجام دهید

one is try to explain more about about how  to make the language easier for people just  

یکی این است که سعی کنید در مورد چگونگی آسان‌تر کردن زبان برای افراد فقط

everyday communication with information like this  but also the second thing and really the deeper  

ارتباط روزمره با اطلاعاتی مانند این، بیشتر توضیح دهید. همچنین دومین چیز و واقعاً عمیق‌تر

and more important thing for there their whole  communication life is to help them understand the  

و مهم‌تر برای کل زندگی ارتباطی آن‌ها این است که به آن‌ها کمک کنیم

language like a native speaker because if you feel  confident like truly 100% confident about this  

زبان را مانند یک زبان مادری درک کنند، زیرا اگر در این مورد اعتماد به نفس 100% دارید،

the greeting part is really easy because it's  just oh hello let's get into the conversation  

بخش احوالپرسی واقعاً آسان است زیرا فقط اوه سلام بیایید وارد گفتگو شویم

let's talk about whatever we're talking about so  now in Japan when I walk around I have you know  

بیایید در مورد هر چیزی که در مورد آن صحبت می کنیم صحبت کنیم  بنابراین اکنون در ژاپن وقتی در اطراف قدم می زنم می دانم

interesting conversations with people about about  all kinds of things and I've You Know spoken with  

گفتگوهای جالبی با مردم درباره انواع چیزها می دانید و من می دانم که با

company presidents or politicians or just every  everyday people on the street because I I feel  

روسای شرکت یا سیاستمداران صحبت کرده اید یا فقط هر مردم روزمره در خیابان چون احساس می‌کنم

confident that I know the language very well uh  and I'm also able to just begin the conversation  

مطمئن هستم که زبان را خیلی خوب می‌دانم آه و همچنین می‌توانم مکالمه را شروع کنم

usually I find something interesting about the  person or notice something about them um whatever  

معمولاً چیز جالبی در مورد شخص پیدا می‌کنم یا چیزی در مورد او متوجه می‌شوم.

like one one thing I I try to do when I see like  people with little kids I will try to talk with  

سعی می‌کنم وقتی مثل افرادی با بچه‌های کوچک می‌بینم، سعی می‌کنم با

the kids also I will say like oh hello practice  your English know and of course we got a uh like  

بچه‌ها صحبت کنم، همچنین می‌گویم آه سلام، انگلیسی‌تان را تمرین کنید، و البته ما

a traffic an ambulance or whatever all right uh  yeah lot Tom says lots of people from Brazil here  

یک آمبولانس یا هر چیز دیگری دریافت کردیم، خیلی خوب است، بله خیلی تام می‌گوید افراد زیادی از برزیل در اینجا

yeah we do yeah got lots of fans in Brazil lots  of English Learners over there rundo Fantastico  

بله، بله، بله، طرفداران زیادی در برزیل پیدا کرده‌ایم. بسیاری از زبان‌آموزان انگلیسی در آنجا rundo Fantastico

says uh is perfect pronunciation necessary this  is something we should all ask ourselves well the  

می‌گوید uh تلفظ عالی است ضروری است، این چیزی است که همه ما باید از خود بپرسیم،

the point is not like when I when I talk about  perfect pronunciation it's more am I am I am I  

نکته این نیست که وقتی من در مورد تلفظ کامل صحبت می‌کنم، بیشتر هستم، من هستم، من در حال

communicating that I'm confident about about my  ability to speak so I want to tell other people  

برقراری ارتباط هستم که در مورد توانایی‌ام برای صحبت کردن مطمئن هستم، بنابراین می‌خواهم به دیگران

even very simply because there are different  ways of of pronouncing something and so when I  

حتی خیلی ساده بگویم زیرا روش‌های مختلفی برای تلفظ چیزی وجود دارد و بنابراین وقتی

talk about like perfect pronunciation it's more  like appropriate pronunciation that shows I I I  

درباره آن صحبت می‌کنم مانند تلفظ کامل، بیشتر شبیه تلفظ مناسب است که نشان می‌دهد I I من

can actually speak so lots of Japanese people  like a foreigner comes to Japan and they say  

می‌توانم در واقع صحبت کنم با ژاپنی‌های زیادی مثل یک خارجی که به ژاپن می‌آید و آنها می‌گویند

Tokyo Tokyo Tokyo so in America like we say like  oh like did you go to Tokyo too Tokyo but Japanese  

توکیو توکیو توکیو بنابراین در آمریکا مثل ما می‌گوییم مثل آه مثل اینکه تو هم به توکیو رفتی توکیو اما ژاپنی‌ها.

people know you're a for and if you say that  because the correct pronunciation is like Tokyo  

بدانید که طرفدار هستید و اگر این را بگویید، چون تلفظ صحیح آن مانند توکیو است،

it's like it's like two sounds not three and so  something like that like when you when you you  

مثل این است که مثل دو صدا است نه سه صدا و بنابراین، چیزی شبیه به زمانی که شما وقتی شما

don't have to have like perfect pronunciation  because each person will pronounce the word a  

لازم نیست تلفظ کاملی داشته باشید، زیرا هر فردی این کار را انجام خواهد داد. کلمه را

little bit differently each person has their own  you know mouth shape and they're going to change  

کمی متفاوت تلفظ کنید هر فردی شکل دهان خود را دارد و می‌دانید که

the the sound of the the word a little bit or they  will have a slightly different tone but the point  

صدای کلمه را کمی تغییر می‌دهد یا لحن کمی متفاوت خواهد داشت، اما نکته این

is you know the difference between someone who  can speak well and someone who's probably not  

است که شما تفاوت بین آن‌ها را می‌دانید. کسی که می‌تواند خوب صحبت کند و کسی که احتمالاً

very confident about their language so when a  foreigner walks into a Japanese store and says  

به زبان خود خیلی مطمئن نیست، بنابراین وقتی یک خارجی وارد یک فروشگاه ژاپنی می‌شود و می‌گوید

Tokyo like we know that person is a foreigner  because they don't know how to pronounce the  

توکیو مثل ما می‌دانیم که آن شخص یک خارجی است، زیرا نمی‌داند چگونه

name of the city correctly uh and and they're  probably not going to be able to speak Japanese  

نام شهر را به درستی تلفظ کند. اوه و و آنها احتمالاً نخواهند توانست ژاپنی صحبت کنند،

but if they say like ah Tokyo like then it's oh  like it's a completely different conversation  

اما اگر بگویند آه توکیو مانند، پس این یک مکالمه کاملاً متفاوت است

because the assumptions are very different all  right so the this the point of this video is not  

زیرا مفروضات کاملاً متفاوت هستند، بنابراین هدف این ویدیو این نیست

about how to have perfect pronunciation it's just  really focus on this especially if you're worried  

در مورد نحوه تلفظ کامل، فقط واقعاً روی این موضوع تمرکز کنید، به خصوص اگر نگران

about pron pronunciation or you're maybe you're  worried about um like some vocabulary that you  

تلفظ هستید یا شاید نگران هستید um مانند واژگانی که

don't know don't worry about that just begin on  the right foot start on the right foot and you  

نمی دانید، نگران نباشید همین الان شروع کنید. پای راست از پای راست شروع می‌شود و شما

can and that's something you can easily prepare  for before you say anything to people as well  

می‌توانید و این چیزی است که به راحتی می‌توانید قبل از اینکه چیزی به مردم بگویید برای آن آماده شوید   خیلی خب اوه

all right uh Asar says Hi everybody man when did  you start oh no I started uh 38 minutes ago even  

عصار می‌گوید سلام به همه مرد کی شروع کردید اوه نه من اوه 38 دقیقه پیش شروع کردم   حتی اگر

though I set an alarm to attend from the beginning  you started 15 minutes in advance yes I started 15  

من زنگ ساعت را برای حضور از اول تنظیم کنید شما 15 دقیقه قبل شروع کردید بله من 15

minutes early uh today I just got in and was like  hey let's let's get it going uh Le says is it live  

دقیقه زود شروع کردم آه امروز تازه وارد شدم و مثل هی بیایید ادامه دهیم اوه لی می گوید زنده است

morning nice to see you there uh well it's live  right now but if you're watching this later then  

صبح خوشحالم که شما را آنجا می بینم، خب خوب است همین الان پخش کنید، اما اگر بعداً این را تماشا می‌کنید،

it's not live depending on when you're watching uh  Eileen says let's say hey Drew I'm from Brazil and  

بسته به اینکه چه زمانی تماشا می‌کنید پخش زنده نمی‌شود، آیلین می‌گوید بیایید بگوییم هی درو من اهل برزیل هستم و

I feel that I have good vocabulary but I don't  know what happened when I start speaking in  

احساس می‌کنم واژگان خوبی دارم اما نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده است. وقتی شروع به صحبت کردن به

English it's like the words disappear um so I've  talked about this in many videos I'll give a a a

انگلیسی می‌کنم، مثل این است که کلمات ناپدید می‌شوند، بنابراین در بسیاری از ویدیوها در مورد این موضوع صحبت کرده‌ام.

basic there are many reasons why people will lose  their words when they speak but the basic idea is  

that you just don't know the vocabulary as well  as you think you do so you should uh when you're  

واژگان را به همان اندازه که فکر می‌کنید بلد نیستید، باید وقتی در حال

learning the language uh especially because  people are taught through their through their  

یادگیری زبان هستید، به‌خصوص به این دلیل که وقتی افراد یاد می‌گیرند، از طریق

native language when they learn so as Japan as an  example it's probably the same thing in in Brazil  

زبان مادری‌شان آموزش داده می‌شود، بنابراین به عنوان مثال، ژاپن به عنوان مثال، احتمالاً همان چیزی است که در در برزیل

or anywhere else um usually people are learning  uh in elementary school if they start learning  

یا هر جای دیگری، معمولاً مردم در مدرسه ابتدایی در حال یادگیری هستند، اگر شروع به یادگیری

English that early but even if they don't uh  they will typically learn it through their native  

انگلیسی به همین زودی کنند، اما حتی اگر این کار را نکنند، معمولاً آن را از طریق زبان مادری خود یاد می‌گیرند،

language so people in Japan will learn English  through Japanese and so this is learning English  

بنابراین مردم ژاپن از طریق ژاپنی زبان انگلیسی را یاد می‌گیرند. یادگیری انگلیسی

as a second language you're learning it through  your native language and you're trying to study  

به عنوان زبان دوم است، شما آن را از طریق زبان مادری خود یاد می‌گیرید و سعی می‌کنید

rules and you're learning a more formal version  of the vocabulary and this makes it more difficult  

قوانین را مطالعه کنید و نسخه رسمی‌تری از واژگان را یاد می‌گیرید و این باعث می‌شود که درک آن سخت‌تر شود

to understand and when you don't understand you  don't feel confident about the language you don't  

و زمانی که نمی‌دانید. درک می‌کنی نسبت به زبانی که

know the language very well and that stops you  from speaking so you will feel nervous and that  

زبان را به خوبی نمی‌دانی اعتماد به نفس نمی‌کنی و این باعث می‌شود که نتوانی صحبت کنی، بنابراین عصبی می‌شوی و این بهت

will help you uh or I guess not help you but hurt  you when you lose your words in conversations so  

کمک می‌کند یا فکر می‌کنم کمکی به تو نمی‌کند، اما وقتی کلماتت را از دست می‌دهی به تو صدمه می‌زند. در مکالمات

there's a a chain of of of learning or kind of  from the learning you have this chain reaction  

یک زنجیره ای از یادگیری وجود دارد یا نوعی از یادگیری وجود دارد که شما این واکنش زنجیره ای را دارید.

of I learn badly and it's not your fault it's  just like I gave the example just now it's how  

most people learn the language so if you learn  English as a second language then you will think  

انگلیسی به‌عنوان زبان دوم، سپس

through other languages or your native language  you will think about rules and translations when  

به زبان‌های دیگر یا زبان مادری‌تان فکر می‌کنید، وقتی صحبت می‌کنید به قوانین و ترجمه‌ها فکر می‌کنید

you speak and so that will make it more difficult  for you to learn the language so as an example uh  

و این امر یادگیری زبان را برای شما دشوارتر می‌کند، به عنوان مثال، در

here's one person here they're learning English  as a second language uh and and what they're  

اینجا یک نفر اینجاست. "انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد می‌گیرند و کاری که آن‌ها

doing is like there there's if we just imagine  like the actual English language here they're  

انجام می‌دهند مثل این است که اگر ما فقط تصور کنیم مانند زبان انگلیسی واقعی اینجا هستند، آنها

they're trying to yeah let me put this the other  way so here's uh the native English that people  

سعی می‌کنند بله، اجازه دهید این را طوری دیگر بیان کنم. انگلیسی بومی که افرادی

that a native speaker would really use what this  person is doing is they're going through a like a  

که یک زبان مادری واقعاً از کاری که این فرد انجام می‌دهد استفاده می‌کنند، این است که

series of filters before they get to this and so  it's a slowed down version It's a formal version  

قبل از رسیدن به این، از یک سری فیلترها عبور می‌کنند و بنابراین نسخه کند شده است، نسخه رسمی است

uh it's a little bit more clear the vocabulary is  different and so by the time they get over here to  

اوه، کمی بیشتر است. پاک کردن واژگان متفاوت است و بنابراین زمانی که آنها به اینجا می‌رسند به

the real language like a real speaking situation  it's completely different so the the language  

زبان واقعی مانند یک موقعیت صحبت کردن واقعی کاملاً متفاوت است، بنابراین زبان

that they learn in school is very different  from what you would have in a real english-  

که آنها در مدرسه می‌آموزند  بسیار متفاوت با چیزی است که در یک محیط واقعی انگلیسی-

speaking environment okay and because of that that  causes all of the trouble the problems that people  

صحبت می‌کنید. بسیار خوب و به همین دلیل، همه مشکلاتی را ایجاد می کند که مردم

have when they learn languages so in instead of  learning English as a second language you learn  

هنگام یادگیری زبان دارند، بنابراین به جای یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم، شما

English as a first language which is what I do  in my videos so I want to help you understand  

انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد می گیرید که من در ویدیوهایم انجام می دهم، بنابراین می خواهم کمک کنم. شما

like a native does and when you understand like  a native you're not thinking about rules but  

مانند یک بومی می‌فهمید و وقتی می‌فهمید مانند یک بومی، به قوانین فکر نمی‌کنید، بلکه

you understand the rules in intuitively so you  learn with you know simple examples it can help  

قوانین را به‌طور شهودی درک می‌کنید، بنابراین با دانستن مثال‌های ساده یاد می‌گیرید.

you understand something like look red marker  you can see this thing red marker blue marker  

نشانگر قرمز نشانگر آبی   نشانگر

black marker and so I'm showing you this and your  brain can look at this example and I could do it  

سیاه و بنابراین من این را به شما نشان می‌دهم و مغز شما می‌تواند به این مثال نگاه کند و من می‌توانم آن را

in Japanese like Kudo Kudo Maka AI Maka a Maka AKA  Kudo and because I do that I'm actually allowing  

به ژاپنی مانند Kudo Kudo Maka AI Maka a Maka AKA Kudo انجام دهم و چون این کار را انجام می‌دهم، در واقع به

your brain to understand the language as a first  language rather than trying to think about rules  

شما اجازه می‌دهم   مغز به جای اینکه سعی کند به قوانین

and translations and and all of the things that  cause you trouble so how you learn is how you  

و ترجمه ها و همه چیزهایی که برای شما مشکل ایجاد می کند فکر کند، زبان را به عنوان زبان اول بفهمد، بنابراین نحوه یادگیری شما این است که چگونه

speak and if you would like to not have those  you know confusing issues that stop you from uh  

صحبت می کنید و اگر دوست دارید آن مواردی را نداشته باشید که می دانید مسائل گیج کننده ای است. شما را از

expressing yourself to start learning English as  a first language uh and somebody else looks like  

ابراز خود منع کنید تا شروع به یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان اول کنید، اوه و به نظر می‌رسد شخص دیگری مثل آن است که

practice is important as well uh the the thing  about practice is like the learning itself is the  

تمرین مهم است و همچنین موضوع تمرین این است که خود

practice um what people what people think they  do let me let me draw this a little bit better

یادگیری این است که مردم آنچه را که مردم فکر می‌کنند انجام می‌دهند، به من اجازه دهید. من این را کمی بهتر ترسیم می‌کنم،

uh so the English the English has a second  language approach is you kind of learn something  

بنابراین انگلیسی، انگلیسی یک رویکرد زبان دوم دارد، این است که شما به نوعی چیزی یاد می‌گیرید

you have the learning phase over here uh and then  you have a practice phase and then somehow you  

مرحله یادگیری را در اینجا دارید و سپس یک مرحله تمرین دارید و سپس به نوعی

get fluent from that so the teacher will say  oh like here's some vocabulary now I want you  

از آن مسلط می‌شوید، بنابراین معلم می‌گوید آه، مثل اینکه الان اینجا چند واژگان هست، من از شما می‌خواهم

to practice that and if you practice that then  you get fluent but this doesn't really work for  

آن را تمرین کنید و اگر آن را تمرین کنید، مسلط می‌شوید، اما این واقعاً برای

most people because it's not it it doesn't work  the way people actually learn languages so what  

اکثر مردم کار نمی‌کند، زیرا اینطور نیست، آن‌طور که مردم واقعاً زبان‌ها را یاد می‌گیرند، کار نمی‌کند.

people are really doing when they're learning like  English as a first language approach is the the  

مردم واقعاً وقتی در حال یادگیری هستند، مانند انگلیسی به عنوان رویکرد زبان اول، این کار را انجام می دهند،

learning phase is here but like the learning and  the practice are they're actually in in like the  

مرحله یادگیری اینجاست، اما مانند یادگیری و تمرین، آنها در واقع در

same kind of the same situation and instead of  trying to speak we're getting lots of examples  

وضعیت مشابهی قرار دارند و به جای تلاش برای صحبت کردن، مثال‌های زیادی دریافت می‌کنیم

that help us understand the language really well  and then we speak speak so speaking is over here  

که به ما کمک می‌کنند زبان را واقعاً خوب بفهمیم و سپس صحبت می‌کنیم، بنابراین صحبت کردن در اینجا به پایان می‌رسد

so what people would think of like the the English  as a second language approach kind of speaking is  

بنابراین آنچه که مردم به آن فکر می‌کنند مانند انگلیسی به‌عنوان رویکرد زبان دوم، نوع صحبت کردن   در

over here like people think uh speaking means  practice but here like practice actually means  

اینجا همانگونه است که مردم فکر می‌کنند. اوه، صحبت کردن به معنای تمرین است، اما در اینجا مانند تمرین در واقع به معنای

more examples and more learning so most of the  time like this is like 90% see if that's in  

مثال‌های بیشتر و یادگیری بیشتر است، بنابراین بیشتر مواقع مانند این است 90٪ ببینید آیا این کار وجود دارد

there yeah so this is like 90% of your your your  actual learning time is the practice as you get  

بله، بنابراین 90٪ از زمان یادگیری واقعی شما، همان تمرین است که شما انجام می‌دهید.

more examples of things as you really understand  something well and then you speak so the speaking  

مثال‌های بیشتری از چیزها دریافت کنید چون واقعاً چیزی را خوب می‌فهمید و سپس صحبت می‌کنید، بنابراین صحبت کردن

like kind of speaking practice I don't know I I  don't have an exact number for this if it's 10% or  

مانند نوعی تمرین صحبت کردن است، نمی‌دانم، اگر 10٪ یا 3٪ باشد، عدد دقیقی برای آن ندارم.

3% whatever but the point is most of the actual  learning time is just the learning itself and  

بیشتر زمان واقعی یادگیری فقط خود یادگیری است و

uh the the learning itself is different so as an  example for learning English as a second language  

خود یادگیری متفاوت است، بنابراین به عنوان مثالی برای یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم،

I might take a word I don't know like like run  and I'm just going to repeat this word over and  

ممکن است کلمه‌ای را که نمی‌دانم دوست دارم اجرا کنم و فقط می‌خواهم این کلمه را بارها

over and over again and try to remember what it  means maybe I will have a translation like let's  

و بارها تکرار کنید و سعی کنید معنی آن را به خاطر بسپارید، شاید

say in in Japanese if I'm trying to learn that  I have like a translation like hashu like to to  

اگر می‌خواهم یاد بگیرم که ترجمه‌ای مثل هشو می‌خواهم به

run like that and so I have one idea of what what  run means but in the English as a first language  

این شکل اجرا کنم، ترجمه‌ای داشته باشم، مثلاً به ژاپنی بگویم. بنابراین من یک ایده از معنای دویدن دارم، اما در رویکرد انگلیسی به عنوان زبان اول،

approach we take a word like run and I'm going to  give you lots of different examples about how run  

کلمه‌ای مانند run را در نظر می‌گیریم و می‌خواهم مثال‌های مختلف زیادی در مورد نحوه عملکرد دویدن به شما ارائه دهم،

works because we've got running like the kind  of running you do with your legs like an animal  

زیرا ما مانند آن دویدن داریم. از دویدن که با پاهایتان انجام می دهید مانند یک حیوان

could run or a person could run but we also  have different uses of run like running water  

می تواند بدود یا یک نفر می تواند بدود، اما ما همچنین کاربردهای مختلفی از دویدن مانند آب جاری داریم

so you could have some Still Water like a lake  or something where the water isn't moving or you  

بنابراین می توانید مقداری آب ساکن مانند دریاچه یا چیزی که آب در آن حرکت نمی کند یا می

could have a river with running water or people  might have running water in their house like you  

توانید  داشته باشید. رودخانه ای با آب روان داشته باشید یا مردم ممکن است مانند شما

have pipes that bring water into your house so  the movement of that thing we call that running  

در خانه خود آب روان داشته باشند.

and another example would be an engine where you  could have like any any kind of system like I'm  

از سیستمی مانند من

running a business I'm operating something like  that so here as I give you these different uses of  

یک کسب‌وکار را اداره می‌کنم، من چیزی شبیه به آن را اداره می‌کنم  بنابراین در اینجا که این کاربردهای مختلف   run را به شما ارائه می‌دهم،

run you get a really strong understanding of what  the word run means and you've learned that like a  

درک بسیار قوی از معنای  کلمه run به دست می‌آورید و یاد گرفته‌اید که مانند یک

native speaker so I'm not using a translation to  help you understand the word I'm helping you learn  

زبان مادری. من از ترجمه برای کمک به شما در درک کلمه استفاده نمی‌کنم. به شما کمک می‌کنم

it through lots of different examples that make  you feel very confident and certain about your  

آن را از طریق مثال‌های مختلف بیاموزید.

understanding of the word okay so here like your  confidence in and certainty really comes from this  

از اینجا

over here okay you you know a word in your native  language and you translated that into English but  

از اینجا، خوب شما یک کلمه را به زبان مادری خود می‌دانید و آن را به انگلیسی ترجمه کرده‌اید، اما

if then you hear like a different thing like you  hear about someone running a company you're like  

اگر چیز دیگری شنیدید مانند شما در مورد کسی که شرکتی را اداره می‌کند می‌شنوید که شبیه آن هستید

well wait a minute I thought run means like like  running like that but a native speaker doesn't  

خوب یک دقیقه صبر کنید من فکر کردم run به معنای این است مثل دویدن همین‌طور، اما یک زبان مادری اینطور نیست

I mean they they might have that same thinking  like a child a child learns uh like running like  

منظورم این است که آنها ممکن است همان تفکر را داشته باشند، مانند کودکی که یک کودک یاد می‌گیرد، مثل دویدن مثل

I'm running in the park before they learn about  running a company but when they hear running a  

من در پارک می‌دووم قبل از اینکه درباره اداره یک شرکت یاد بگیرند، اما وقتی می‌شنوند در حال اجرا کردن یک شرکت هستند.

company they begin like they make that connection  naturally oh look at that that's interesting like  

شرکت آنها طوری شروع می‌کنند که انگار این ارتباط را برقرار می‌کنند طبیعتاً اوه ببینید که جالب است مانند

we're we're deepening we're strengthening our  understanding of the word but we're doing it as  

ما داریم عمیق‌تر می‌شویم، درک خود را از کلمه تقویت می‌کنیم، اما ما آن را به‌عنوان

a native all right so being a native it just means  you're learning something as a first language like  

یک بومی انجام می‌دهیم، بنابراین بومی بودن به معنای شما در حال یادگیری چیزی به عنوان زبان اول هستید مانند

I just helped you right there so I've helped you  understand the word run like a native speaker so  

من همین جا به شما کمک کردم، بنابراین به شما کمک کردم کلمه را مانند یک زبان مادری درک کنید، بنابراین

that's learning English as a first language okay  so when you understand something very well because  

یادگیری انگلیسی به عنوان زبان اول خوب است بنابراین وقتی چیزی را خیلی خوب می فهمید زیرا

you've got lots of different examples you've heard  many different speakers use that thing that's when  

مثال‌های مختلف زیادی که شنیده‌اید سخنرانان مختلف زیادی از آن چیزی استفاده می‌کنند، آن موقع است که

you start using it fluently so you notice like  I I can I can give you that I'm helping you  

شما به روانی از آن استفاده می‌کنید، بنابراین متوجه می‌شوید که من می‌توانم می‌توانم به شما بگویم به شما کمک می‌کنم

understand that that is the practice okay so all  of that explanation I just gave you that helps  

بفهمید که این تمرین درست است، بنابراین همه این توضیح من همین الان به شما کمک کردم                                       که تمرین من را

you understand the word run that is the practice  okay that's why I like learning in practice it's  

در تمرین یاد بگیر

basically the same thing it's not like you learn  something like you learn a word like run and then  

my practice is like okay I have to repeat the word  run run run run run cuz if you repeat something  

برای تکرار کلمه run run run run run زیرا اگر چیزی را تکرار کردی

it's not helping you understand it better it's  just I'm not learning anything more by repeating  

کمکی به درک بهتر آن نمی‌کند فقط من با تکرار   آن کلمه چیز بیشتری یاد نمی‌گیرم

that word so I will recognize okay like run like I  see look there's a dog running in the park but if  

بنابراین خوب تشخیص می‌دهم مانند دویدن که  می‌بینم نگاه کنید سگی در حال دویدن است پارک، اما اگر

a friend says oh look at that look at that running  water over there running water what does that mean  

دوستی بگوید اوه، به آن آب جاری نگاه کن، آن آب جاری به چه معناست

and that's because I'm not prepared like a native  speaker is okay so again the the the problems that  

و این به این دلیل است که من مانند یک زبان مادری آماده نیستم، مشکلی نیست، بنابراین دوباره مشکلاتی که

people have it's really just from this or this  either you learn English as a second language  

مردم دارند، واقعاً از این یا این  یا انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد می گیرید

and you have all those communication problems  or you learn English as a first language and  

و همه آن مشکلات ارتباطی دارید یا انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد می گیرید و

communication flows very easily okay that's it  and then either you can do this by yourself or  

ارتباطات خیلی راحت جریان می یابد، خوب همین و سپس یا می توانید خودتان این کار را انجام دهید یا

you do this with a lovely gentleman like me who  can actually help you understand the language  

این کار را با جنتلمن دوست داشتنی مثل من که در واقع می تواند به شما کمک کند زبان را

very well very quickly and that's how you get  fluent quickly okay so fluency does not have to  

خیلی سریع بفهمید   و اینگونه است که به سرعت مسلط می شوید، بسیار خوب، بنابراین تسلط نیازی به

take a long time it doesn't have to be a difficult  process it should be a very natur natural thing  

زمان طولانی ندارد، لازم نیست فرآیند دشواری باشد، باید بسیار طبیعی باشد. چیز طبیعی   درست

just like I showed you with this example of run  uh let's see okay hopefully all right I think I  

همانطور که با این مثال از دویدن به شما نشان دادم اوه، بیایید ببینیم، امیدوارم خوب باشد، فکر می‌کنم

answer that one all right hello Professor let's  see G confidence is important in the conversation  

پاسخ می‌دهم که خیلی خب، سلام استاد بیایید ببینیم اعتماد به نفس در مکالمه مهم است   و

as well as we should know what we are going to say  to someone else in that situation yeah so again  

همچنین باید بدانیم که چه می‌خواهیم بگوییم به شخص دیگری در آن موقعیت بله، پس دوباره

about the the specific content the specific topic  for this video uh the basic idea is that even if  

در مورد محتوای خاص موضوع خاص برای این ویدیو، ایده اصلی این است که حتی اگر

you are not prepared I'm not saying that you need  to prepare a whole conversation beforehand I'm  

شما آماده نباشید، نمی گویم که باید یک مکالمه کامل را از قبل آماده کنید، من

just saying get the greeting right because the  greeting sets the tone for how the conversation  

گفتن سلام و احوالپرسی را درست بفرمایید زیرا این خوشامدگویی به

will flow and it will help you understand or  it will help other People Help The Listener  

شما کمک می‌کند تا بفهمید و یا به دیگران کمک می‌کند

understand you better okay so even if you make  mistakes they will they will be recognizing ah  

شما را بهتر درک کنند، بنابراین حتی اگر اشتباهی مرتکب شوید، آنها متوجه خواهند شد

okay I understand what this person is trying  to say they will make a Like A Better Effort  

آه. من می‌دانم که این شخص می‌خواهد بگوید سعی می‌کند مثل یک تلاش بهتر

to do that if the greeting is good Neil says all  right makes sense uh for the great examples glad  

انجام دهد که اگر احوالپرسی خوب باشد، نیل می‌گوید خوب منطقی است، برای مثال‌های عالی خوشحالم

to hear ilder again hi there Drew yesterday I read  uh some listen a lot about War of Roses War of the  

از شنیدن دوباره بزرگتر خوشحالیم دیروز سلام درو من خواندم چیزهای زیادی در مورد War of Roses War of the

Roses H Good Start leads a great expression  now I am a yorkist I see uh again sh say you  

Roses H شروع خوب بیانی عالی دارد حالا من یک یورکیست هستم دوباره می‌بینم او می‌گوید

told us two days ago next live would probably be  on Thursday so I woke up excited I'm excited all  

دو روز پیش به ما گفتی احتمالاً پنج‌شنبه خواهد بود، بنابراین من هیجان زده از خواب بیدار شدم، هیجان‌زده هستم همه

right well uh yes but it is it is Thursday today  and so welcome back I do apologize about the uh  

خوب، بله، اما امروز پنجشنبه است و پس خوش آمدید، من بابت

the ambulances uh MBO says hello teacher is it  possible to master phrasal verbs if so how can  

آمبولانس‌ها عذرخواهی می‌کنم، اوه MBO می‌گوید سلام معلم، آیا می‌توان بر افعال عبارتی مسلط شد، اگر چنین است چگونه می‌توانم بر

I master phrasal verbs because it is difficult for  me I don't know how you're learning phrasal verbs  

افعال عبارتی مسلط شوم زیرا برای من سخت است. نمی‌دانم اکنون چگونه افعال عبارتی را یاد می‌گیرید،

now but I'm guessing you're probably trying to  learn them with the English as a second language  

اما حدس می‌زنم که احتمالاً سعی می‌کنید آنها را با رویکرد انگلیسی به‌عنوان زبان دوم

approach rather than English as a first language  and so learning them as a first language is like  

به جای انگلیسی به‌عنوان زبان اول، یاد بگیرید و بنابراین یادگیری آنها به‌عنوان زبان اول است. مانند

this so you can actually uh just search right on  my YouTube channel you will find Visual guide to  

این را دوست داشته باشید تا در واقع بتوانید مستقیماً در کانال YouTube من جستجو کنید. راهنمای بصری

phrasal verbs search for that that program is  also influent for Life uh but you can learn  

جستجوی افعال عبارتی را پیدا خواهید کرد که آن برنامه برای Life نیز تأثیرگذار است، اما شما می توانید

just the the actual way you should be learning  phrasal verbs is the same way native children  

درست همان روشی را که باید یاد بگیرید افعال عبارتی را بیاموزید. به همان روشی که کودکان بومی

learn them again the English as a first language  approach is not just for people who are born with  

دوباره آن‌ها را یاد می‌گیرند رویکرد انگلیسی به‌عنوان زبان اول فقط برای افرادی نیست که با

English speaking parents you aren't born native  you become native by how you learn okay so you  

والدین انگلیسی‌زبان متولد می‌شوند، شما بومی متولد نشده‌اید.

become a fluent speaker because of how you learn  and this is why you can take a child I could take  

یاد بگیرید و به همین دلیل است که شما می توانید یک کودک بگیرید من می توانم

a Japanese child and bring them to the United  States and even if their parents are Japanese I  

یک کودک ژاپنی بگیرم و او را به ایالات متحده بیاورم و حتی اگر والدین آنها ژاپنی باشند من

still raise them up in the United States they will  become fluent English speakers it's because of how  

هنوز آنها را در ایالات متحده بزرگ می کنم آنها به انگلیسی مسلط خواهند شد و این به خاطر نحوه

they learn not who they are okay so it's not the  environment it's just how they learn and so you  

آنهاست. یاد نگیرید که آنها چه کسی خوب هستند، بنابراین محیط اطراف نیست، بلکه نحوه یادگیری آنها است و بنابراین شما

can learn the same way even like this just like if  you understood the word run better if you now feel  

می توانید به همان روشی یاد بگیرید، حتی به این شکل، درست مانند اگر کلمه دویدن را بهتر فهمیده باشید، اگر اکنون احساس می کنید

more confident about what the word run means all  right it's without you even saying anything it's  

در مورد معنای کلمه دویدن مطمئن تر هستید  حتی بدون اینکه شما چیزی بگویید این است

because I made it more understandable I helped  you understand the word like a native so usually  

چون من آن را قابل درک تر کردم کمک کردم کلمه را مانند یک بومی درک کنید، بنابراین معمولا

a native person like a child you know they will  it will take many years my even my daughters so  

یک فرد بومی مانند یک کودک شما می دانید که آنها این کار را خواهند کرد سالها طول می کشد حتی دختران من بنابراین

my older daughter is 8 years old and she doesn't  know run a company she doesn't know that that like  

دختر بزرگتر من 8 ساله است پیر است و نمی‌داند که شرکتی را اداره می‌کند، او نمی‌داند که مانند

usage of run she knows run like I'm I'm running  around running at the park she learns that very  

استفاده از دویدن، او می‌داند که مثل من می‌دوی، بدوید، در پارک می‌دوید، او خیلی زود متوجه می‌شود که

early but she learns running a company maybe in  high school or something like that so my job is  

اداره یک شرکت را شاید در دبیرستان یا چیزی شبیه به آن، بنابراین وظیفه من این است که به

to help you learn these same things but much  faster so rather than learning like you take a  

شما کمک کنم همین چیزها را یاد بگیرید، اما خیلی سریعتر، بنابراین به جای اینکه یاد بگیرید مثل شما یک

whole year or five years or 10 years between these  examples we give them to you all very quickly and  

سال تمام یا پنج سال یا 10 سال بین این مثال ها طول بکشد، ما آنها را خیلی سریع به شما می دهیم و

that helps you get a really strong understanding  of the vocabulary like a native but much faster  

این کمک می کند شما درکی بسیار قوی از واژگان مانند یک بومی دارید، اما بسیار سریعتر

than the way a native would learn but that's how  you do it all right uh let's see hello from Turkey  

از روشی که یک بومی یاد می‌گیرد، اما به این ترتیب شما همه چیز را خوب انجام می‌دهید، بیایید سلام از ترکیه را ببینیم   می‌گوید

says aen said says uh when you make discount for  fluent for Life uh we we will like occasionally  

ان گفت می‌گوید آه وقتی برای مسلط برای Life تخفیف می‌دهید ما دوست داریم گهگاهی

run discounts like you know we had one we had one  not that long ago but uh we will see uh isn't it  

تخفیف هایی اجرا کنیم، مثل اینکه می دانید، ما یک تخفیف داشتیم نه چندان دور قبل، اما اوه خواهیم دید، آیا

hard to write Chinese characters in Japanese well  I mean it's not like hard to write them so much as  

نوشتن نویسه های چینی به زبان ژاپنی سخت نیست منظورم این است که نوشتن آنها آنقدر سخت نیست.

there are a lot of them see the nice thing about  English or one nice thing about English is we have  

تعداد زیادی از آنها چیز خوبی در مورد انگلیسی می بینند یا یک چیز خوب در مورد انگلیسی این است که ما

just the alphabet there are the capital letters  in the lowercase and so if you can you can usually  

فقط الفبای حروف کوچک را داریم و بنابراین اگر می توانید معمولاً می توانید

sound something out so that means you can read  the characters and understand what the English  

صدایی به زبان بیاورید به این معنی که می توانید آن را بخوانید. کاراکترها و درک

letters mean probably usually uh but Japanese if  you can't read the character because you don't  

معنی حروف انگلیسی احتمالاً معمولاً اوه، اما ژاپنی اگر نمی‌توانید کاراکتر را بخوانید زیرا  نمی‌دانید

know what it is then you just you don't understand  it and sometimes uh I know what a character is but  

چیست، آن وقت فقط آن را نمی‌فهمید و گاهی اوقات می‌دانم کاراکتر چیست، اما

I don't know how to read it so I can understand  like like if I'm in the toilet and I see like the  

من نمی دانم چگونه آن را بخوانم تا بتوانم بفهمم مانند اگر در توالت هستم و می بینم

character for like uh like nagasu or whatever like  to flush the toilet nagaru like to have something  

شخصیت مانند ناگاسو یا هر چیز دیگری مانند سیفون توالت ناگارو

flow it's like ah okay I understand what that  means even if I couldn't you know read it and  

مثل این است که چیزی جریان داشته باشد. معنی آن را بفهمم، حتی اگر نمی‌توانم بدانم آن را بخوانید و

like know how to pronounce that character so the  the painful thing is there are just a lot of them  

دوست داشته باشید بدانید چگونه آن شخصیت را تلفظ کنید، بنابراین دردناک این است که تعداد زیادی از آنها وجود دارد

and you have to you have to really take your  time uh making stories for these things I find  

و شما باید واقعاً وقت خود را صرف کنید و برای داستان‌سازی داستان کنید. این چیزها به نظر من

that's the best way to remember them uh and  it's nice you can use a neonic so a neonic uh

بهترین راه برای به خاطر سپردن آنها است، و خوب است که می‌توانید از نئونیک استفاده کنید، بنابراین

pneumonic pneumonics are useful for learning  uh things about reading and writing because  

پنومونیک‌های پنومونی نئونیکی برای یادگیری چیزهایی درباره خواندن و نوشتن مفید هستند زیرا

you have time to read and write but I found  demonics are less helpful for speaking because  

شما برای خواندن و نوشتن وقت دارید، اما متوجه شدم که شیاطین کمتر هستند. برای صحبت کردن مفید است زیرا

you need to be able to communicate quickly  all right anyway uh so I use pneumonics uh  

شما باید بتوانید به سرعت ارتباط برقرار کنید به هر حال، بنابراین من از پنومونیک استفاده می کنم اوه

to help me learn Japanese like as an example  this is a a common one so if we learn like a  

برای کمک به یادگیری زبان ژاپنی، مثلاً این یک مورد معمول است، بنابراین اگر ما مانند یک کاراکتر یاد بگیریم، پس

character uh so this is the character for  tree uh and if we have uh like two of them

این کاراکتر برای درخت است. اوه و اگر ما مانند دو تا از آنها را

together uh this would be like a Grove and  we could have three of them together I'm  

با هم داشته باشیم، آه، این مانند یک Grove خواهد بود و می‌توانیم سه تا از آنها را با هم داشته باشیم، من

just going to write it very quickly here so  if you have three of them together then we  

فقط می‌خواهم آن را خیلی سریع اینجا بنویسم، بنابراین اگر شما سه مورد از آنها را با هم دارید، ما

would have a forest you know so you get a  kind of general idea oh that's interesting  

جنگلی که می‌شناسید، بنابراین یک ایده کلی به دست می‌آورید، اوه جالب است

and like this is a person next to a tree  for like relaxing or resting he's like  

و مانند این است که شخصی در کنار درخت باشد برای استراحت یا استراحت، او مانند

leaning leaning against a tree now not all  kanji are are like pictographic like this  

تکیه دادن به درختی است که اکنون همه کانجی‌ها مانند تصویری اینگونه نیستند

but you can generally create uh like a story or  something like that that will help you remember

اما به طور کلی می‌توانید مثلاً یک داستان یا چیزی شبیه به آن بسازید که به شما کمک کند آنها را به خاطر بسپارید،

them so it's it's not that the like the language  or the the characters are difficult themselves  

بنابراین اینطور نیست که مانند زبان یا شخصیت‌ها خودشان دشوار باشند

it's just how you how you learn the language and  that's why again learning English as a second  

بلکه نحوه یادگیری زبان شما مهم است و به همین دلیل است که دوباره انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد می‌گیرید.

language makes the language much more difficult  it makes the process much more uh painful uh it  

زبان را بسیار سخت‌تر می‌کند، این روند را بسیار دردناک‌تر می‌کند، اوه،

takes a lot longer when you're learning that way  rather than the natural way of learning English  

وقتی شما به این روش یاد می‌گیرید، خیلی بیشتر طول می‌کشد، به جای روش طبیعی یادگیری انگلیسی

as a first language uh let's see well Gaza noo  says hello it's my first time and I'm Japanese  

به‌عنوان زبان اول آه، خوب ببینیم غزه نو  می‌گوید سلام این اولین من است زمان و من ژاپنی هستم

good to see you nice to see you there uh Atri  says Korea and Japan are in the same time zone  

خوشحالم که شما را می بینم خوشحالم که شما را آنجا می بینم آتری می گوید کره و ژاپن در یک منطقه زمانی هستند

oh okay I didn't know that oh that's interesting  why didn't I know that all right yeah I don't know  

اوه خوب من نمی دانستم که اوه جالب است چرا نمی دانستم خوب بله نمی دانم نمی دانم

how far that the time zone stands what's nice is  we don't have daylight savings time so I didn't  

منطقه زمانی چقدر فاصله دارد، چه خوب است ما ساعت تابستانی نداریم، بنابراین  نمی

know if any other countries uh did not have that  as well uh J Jeep says hi Drew thanks for today's  

دانستم که آیا کشورهای دیگری هم آن را نداشته اند یا نه، جی جیپ می گوید سلام، درو، برای

class I have to excuse myself I have an Indonesia  class this morning all right let's see uh aen  

کلاس امروزی که دارم متشکرم برای معذرت خواهی من امروز صبح یک کلاس  اندونزی دارم، خیلی خب، بیایید ببینیم aen

D says hello I'm Brazilian living in the United  States learning and training my English it's not  

D می‌گوید سلام من برزیلی هستم که در ایالات متحده زندگی می‌کنم و انگلیسی‌ام را یاد می‌گیرم و آموزش می‌دهم،

easy well continue to learn English as a first  language look for first language examples that  

آسان نیست به یادگیری انگلیسی به عنوان زبان اول برای مثال‌های زبان اول ادامه دهید. که   به

help you understand the language when you feel ah  I got that I understood something that's how you  

شما کمک می‌کند وقتی احساس می‌کنید زبان را بفهمید آه. فهمیدم که چیزی را فهمیدم که اینطوری   می‌دانید که

know you're learning the right way see he says I  will learn about passive voice and I heard that  

دارید به روش صحیح یاد می‌گیرید ببینید او می‌گوید من در مورد صدای غیرفعال یاد خواهم گرفت و شنیدم که

was uncommon in used in speaking uh you can I mean  you might hear the passive voice like something  

در صحبت کردن استفاده نمی‌شود، اوه شما می‌توانید من یعنی ممکن است صدای منفعل را بشنوید مثل کاری که

was done to you or yeah I mean it's people it's it  it usually takes longer to express that so people  

با شما انجام شده است یا بله منظورم این است که این افراد هستند، این کار معمولاً بیشتر طول می‌کشد تا بیان شود، بنابراین افراد

are usually using the passive voice uh like  if something happens but an interesting thing  

معمولاً از صدای منفعل استفاده می‌کنند، مثلاً اگر اتفاقی بیفتد، اما یک چیز جالب  این

is young kids will learn the difference between  an active voice and passive voice where they're  

است که بچه‌های جوان یاد خواهند گرفت. تفاوت بین صدای فعال و صدای غیرفعال در جایی که آنها

talking they're basically using that to talk about  uh the fault of something so who did something so  

صحبت می‌کنند، آنها اساساً از آن برای صحبت کردن درباره تقصیر چیزی استفاده می‌کنند، بنابراین چه کسی چنین کاری انجام داده است.

as an example uh like a young child they don't  they don't really know the difference between  

تفاوت بین

like active voice and passive voice they're  not thinking about the grammar logically like  

مانند صدای فعال و صدای غیرفعال را می دانند، آنها  به طور منطقی به گرامر فکر نمی کنند

that but they will understand like like the the  vase like the vase of flowers it fell down okay  

اما می فهمند مانند گلدان مانند گلدان گل پایین افتاد بسیار خوب

so like it fell down it fell down rather than like  like I knocked it over or something and so they're  

پس مثل آن که افتاد پایین افتاد به جای آن مثل این که من آن را زدم یا چیزی دیگر و بنابراین آنها دارند

learning like these kind of differences about the  language and and that's like a common thing like  

این گونه تفاوت‌ها را در مورد زبان یاد می‌گیرند و این مانند یک چیز رایج است مانند

oh no like something spilled you know rather than  like I I spilled something uh but again like it's  

اوه نه مثل چیزی که می‌دانی به جای مثل اینکه من چیزی ریختم آه اما دوباره مثل این است که

in general people are you know speaking with  uh with an active an active voice because it's  

در مردم عادی است. آیا می دانید با صدای فعال و فعال صحبت می کنید زیرا

shorter and easier uh Victor says good evening  from Brazil uh got through I probably through  

کوتاه تر و آسان تر است. اوه ویکتور می گوید عصر بخیر از برزیل اوه موفق شدم من احتمالاً

a job interview in English yesterday and when I  left I realized I mispronounced the word accompany  

دیروز مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی داشتم و وقتی که رفتم متوجه شدم که کلمه همراه را اشتباه تلفظ کرده ام.

I said a compaign I felt so sad I hate to laugh  about that but yes it happens sometimes uh in it's  

من خیلی ناراحت شدم از خندیدن به این موضوع متنفرم، اما بله گاهی اوقات این اتفاق می‌افتد،

much better to use words that you feel confident  about using and so even if you might want to say  

خیلی بهتر است از کلماتی استفاده کنید که در مورد استفاده از آنها اعتماد به نفس داشته باشید و بنابراین حتی اگر بخواهید

uh something a bit more I don't know like like a  more advanced word maybe you're not so confident  

کمی بیشتر بگویید که من نمی‌دانم دوست دارم. مانند یک کلمه پیشرفته‌تر، شاید شما آنقدر مطمئن نیستید

about pronouncing it I would I would stick with  something simpler then just make sure you can  

که آن را تلفظ کنید، من به یک چیز ساده‌تر پایبند می‌شوم، سپس مطمئن شوید که می‌توانید با

communicate that so you notice I'm not using a  lot of complicated or uh like difficult language  

آن ارتباط برقرار کنید تا متوجه شوید که من از خیلی پیچیده یا زبان سخت استفاده نمی‌کنم.

it's not a lot of advanced vocabulary when I teach  these videos and that's how I would communicate if  

وقتی این ویدیوها را آموزش می‌دهم واژگان بسیار پیشرفته‌ای دارم و اگر

I'm in a like a meeting or something like that  uh unless I I need to demonstrate some kind of  

در جلسه‌ای مانند جلسه یا چیزی شبیه آن باشم به این شکل ارتباط برقرار می‌کنم، مگر اینکه نیاز به نشان دادن نوعی

knowledge of technical information but other than  that I would try to communicate simply G as far as  

دانش از اطلاعات فنی داشته باشم، اما به غیر از این، سعی می‌کنم به سادگی G ارتباط برقرار کنم تا جایی که

my observation pronunciation can't improve  overnight one time I listen to many native  

تلفظ مشاهده‌ای من نمی‌تواند یک شبه بهبود یابد  یک بار به بسیاری از سخنرانان بومی   گوش می‌دهم،

speakers but over time I listen to them daily and  I could achieve good pronunciation am I right well  

اما با گذشت زمان روزانه به آنها گوش می‌دهم و می‌توانم به تلفظ خوبی برسم.

it like pronunciation is improved like everything  else in the language one word or sound at a time  

زبان یک کلمه یا صدا در یک زمان

so you can learn how to pronounce a word well  and then you learn you know other words or how  

بنابراین می‌توانید یاد بگیرید که چگونه یک کلمه را به خوبی تلفظ کنید و سپس یاد می‌گیرید که کلمات دیگر را می‌دانید یا چگونه

to blend those words together so you can focus on  that it's instead of thinking about pronunciation  

آن کلمات را با هم ترکیب کنید تا بتوانید به جای فکر کردن به تلفظ  روی آن تمرکز کنید

in general often people can say some things  correctly but other things they have trouble  

به طور کلی اغلب مردم می‌توانند بعضی چیزها را به درستی بگویید، اما چیزهای دیگر با آنها مشکل دارند،

with so you just pick uh pick those things and  focus on them Dennis says greetings from middle  

بنابراین شما فقط آن چیزها را انتخاب کنید و روی آنها تمرکز کنید دنیس می گوید از میانه

of the world Ecuador nice to see you there yeah I  guess you don't have to worry about like summer or  

اکوادور جهان به شما تبریک می گویم، خوشحالم که شما را آنجا می بینم، بله، فکر می کنم لازم نیست مثل تابستان نگران آن باشید. یا

winter whatever it's just like nice all the time  uh let's see I think I got that receiver says  

زمستان هر چه که همیشه خوب است آه بیایید ببینیم فکر می‌کنم دریافتم که گیرنده می‌گوید

the native catch speed with wild accent and poor  pronunciation I'm worried about that the native  

سرعت گرفتن بومی با لهجه وحشی و تلفظ ضعیف من نگران هستم که

catch speed with wild accent poor pronunciation  well if you're asking about uh uh like how you  

سرعت گرفتن بومی   با لهجه وحشی تلفظ ضعیف خوب است پرسیدن در مورد نحوه

speak the speech speed like your your speech um  yeah I mean you would probably have uh if people  

صحبت کردن با سرعت گفتار مانند صحبت کردن شما، بله، منظورم این است که اگر مردم

can't understand what you're saying I would I  would speak more slowly if that's what you're  

نتوانند حرف شما را بفهمند، احتمالاً آهسته‌تر صحبت می‌کنم اگر این همان چیزی است که شما می‌پرسید.

asking I don't quite get that though let me know  if you have a question about that though uh what  

این را کاملاً متوجه نمی‌شوید، اگر در این مورد سؤالی دارید، به من اطلاع دهید، اما آهان، چه

does walk you through mean so if you think about  like a person maybe like you and I are in a museum  

معنی می‌دهد، بنابراین اگر به مانند یک شخص فکر می‌کنید، شاید مثل من و شما در یک موزه هستیم

or something uh and I'm slowly walking you through  like physically through walking with you through  

یا چیزی آهان و من کم کم قدم زدن با شما مانند قدم زدن با شما در

the museum and saying look here's this lovely  piece of art over here and I tell you about the  

موزه و گفتن اینکه ببینید اینجا این قطعه هنری دوست داشتنی است و من از تاریخ به شما می گویم و

history and now we walk through a different area  I'm I'm taking you and kind of guiding you through  

اکنون در منطقه دیگری قدم می زنم، من شما را می برم و به نوعی راهنمایی می کنم شما از

that thing uh and so walk you through from that  physical idea we get the figurative idea of me  

آن چیز آهان و بنابراین شما را از آن ایده فیزیکی عبور می‌دهیم، ما این ایده مجازی از من را دریافت می‌کنیم

like if I'm walking you through how fluency works  or if I'm explaining something like giving you  

مثلاً اگر من شما را در مورد نحوه عملکرد روانی راهنمایی می‌کنم یا اگر چیزی را توضیح می‌دهم مانند ارائه

instructions for a class or something like that  I'm walking you through it so I'm explaining how  

دستورالعمل‌هایی برای کلاس یا چیزی شبیه به آن من شما را از طریق آن راهنمایی می‌کنم، بنابراین توضیح می‌دهم که چگونه

things work usually in some kind of state steps  so the first thing we will do is this and then  

کارها معمولاً در مراحلی از حالت کار می‌کنند بنابراین اولین کاری که ما انجام می‌دهیم این است و سپس

that thing so you can ask someone else like you  could please explain that please explain that to  

آن چیزی است تا بتوانید از شخص دیگری مانند شما بپرسید لطفاً توضیح دهید که لطفاً توضیح دهید که به

me or could you walk me through how that happens  and that specifically means what are the steps  

من یا می‌توانید به من بگویید که چگونه این اتفاق می‌افتد و این به طور خاص به این معنی است که چه مراحلی   برای

that we would do to do something so if I'm trying  to sell I don't know some software something like  

انجام کاری انجام می‌دهیم، بنابراین اگر می‌خواهم بفروشم، نرم‌افزاری مانند

that to a person and they say oh like walk me  through how that works and I'd say oh okay well  

آن را به شخصی نمی‌شناسم و آنها می‌گویند آه دوست دارم درمورد نحوه کار کردن با من توضیح دهید و من می‌گویم اوه، خب،

the first thing we do is we put the software  on your computer and then we show you how to  

اولین کاری که انجام می‌دهیم این است که نرم‌افزار را روی رایانه‌تان قرار می‌دهیم و سپس به شما نشان می‌دهیم که چگونه از

use it and then we monitor that and so these are  the steps you would do something to walk someone  

آن استفاده کنید و سپس آن را نظارت می‌کنیم و اینها مراحلی هستند که شما انجام می‌دهید. کاری می‌کنم تا کسی   را

through that very common phrasal verb uh Abdullah  Raman says I always forget the S after he she it  

از طریق آن فعل عبارتی بسیار متداول اوه عبدالله رامان می‌گوید من همیشه حرف S را بعد از او فراموش می‌کنم

in present simple what kind of solve this problem  uh I would hear lots of examples and get lots of  

در حال حاضر ساده این مشکل را حل می‌کند اوه، مثال‌های زیادی می‌شنوم و

examples of that uh like we do in INF fluent for  life and I talked about this in my previous video  

نمونه‌های زیادی از آن می‌گیرم. ما در طول زندگی به INF مسلط می‌کنیم و من در ویدیوی قبلی‌ام در مورد آن صحبت کردم

so that was a few days ago Monday I think um  and I said what you focus on that will that  

بنابراین چند روز پیش دوشنبه بود، فکر می‌کنم اوم و گفتم که شما روی آن چیزی تمرکز می‌کنید که

will naturally you will get many more examples of  that so if you if you really focus on something oh  

طبیعتاً نمونه‌های بیشتری از  آن را دریافت خواهید کرد، بنابراین اگر اگر واقعاً روی چیزی تمرکز کنید اوه

I really need to pay attention for this you will  start hearing those examples from people like I  

من واقعاً باید به این موضوع توجه کنم، شروع به شنیدن آن مثال‌ها از افرادی می‌کنید مانند من

said this and then she said that and then he said  she said uh so you'll get lots of examples of  

این را گفتم و سپس او آن را گفت و سپس او گفت او گفت اوه، بنابراین شما نمونه‌های زیادی از   این را خواهید دید.

this when people are talking about each other or  someone is telling a story about someone else so  

مردم در مورد یکدیگر صحبت می‌کنند یا شخصی در مورد دیگری داستان می‌گوید، بنابراین

this is another thing we do influent for life when  you're you're hearing different stories you're  

این یکی دیگر از کارهایی است که ما در طول زندگی انجام می‌دهیم، زمانی که شما داستان‌های مختلفی می‌شنوید، می‌شنوید که

hearing people talk about other people in their  life or something happened to them they will say  

مردم درباره افراد دیگری در زندگی خود صحبت می‌کنند یا اتفاقی افتاده است. به آنها خواهند گفت

like well he did he does this or she does that or  whatever so when you're you're telling your brain  

مثل اینکه خوب او این کار را می کند یا او آن کار را انجام می دهد یا هر کار دیگری، بنابراین وقتی به مغز خود می گویید به آن

to pay attention for that uh watch that previous  video the the last uh not this live video but the  

توجه کند، آن ویدیو قبلی را تماشا کنید، آخرین آن نه این ویدیوی زنده، بلکه

previous one watch that one and it will it will  explain more about this Lily receiver I think  

قبلی یک تماشای آن یکی و می‌خواهد درباره این گیرنده لیلی بیشتر توضیح دهد. فکر می‌کنم

for native speakers are able to understand wild  accent better than migrants who speak in another  

برای افرادی که بومی‌ها صحبت می‌کنند بهتر از مهاجرانی که به زبان دیگری صحبت می‌کنند می‌توانند لهجه وحشی را درک کنند،

language because they can guess from Context yes I  mean it natives natives especially if they've had  

زیرا می‌توانند از روی زمینه حدس بزنند بله، منظورم بومی‌های بومی است، به خصوص اگر آنها

experience with a lot of different accents it's  easier for them but just because they're native  

تجربه‌ای با لهجه‌های مختلف داشته‌ام، برای آن‌ها آسان‌تر است، اما فقط به این دلیل که آنها بومی هستند، به این

doesn't mean they have that uh have that ability  so a person a native speaker for example could  

معنا نیست که آن‌ها این توانایی را دارند، بنابراین فردی که به زبان مادری صحبت می‌کند، می‌تواند

live in a small town like someone in a small town  in Iowa in the United States and they know other  

در یک شهر کوچک مانند کسی در یک شهر کوچک زندگی کند. شهری در آیووا در ایالات متحده است و آنها افراد دیگری را می شناسند

people who sound like them and maybe they don't  travel around very much so they could have someone  

که شبیه آنها هستند و شاید زیاد به اطراف سفر نمی کنند تا بتوانند کسی را

from New York or Boston or other native speakers  come and speak differently and and they might not  

از نیویورک یا بوستون یا سایر افراد بومی زبان بیایند و متفاوت صحبت کنند و ممکن است

understand everything they say so the vocabulary  will be different the pronunciation will be a  

نفهمند. همه چیزهایی که آنها می گویند بنابراین دایره لغات متفاوت خواهد بود، تلفظ

little bit different so it's not just about being  native hello from China let's see here again some  

کمی متفاوت خواهد بود، بنابراین فقط به این نیست که بومی بودن سلام از چین است، بیایید دوباره اینجا را ببینیم چند

days I watch the news for Matthew Perry's friend  sitcom show he died drowning from inhalation uh  

روزی که من اخبار را برای دوست متیو پری تماشا می کنم.

I didn't understand properly yeah I don't know  exactly how he died but uh if that like as a as  

درست متوجه نشدم بله، دقیقاً نمی‌دانم او چگونه درگذشت، اما اگر به عنوان

a news event uh like anything else if you get that  from 10 different sources so if you if you go to  

یک رویداد خبری باشد، مانند هر چیز دیگری، اگر آن را از 10 منبع مختلف دریافت کنید، بنابراین اگر به

Google and search like Matthew Perry died news and  it will give you some videos about that and maybe  

Google بروید و مانند متیو جستجو کنید. Perry died news و چند ویدیو در مورد آن و شاید

some uh news articles or newspaper or whatever  even like a BL blah blog or podcast or something  

چند مقاله خبری یا روزنامه یا هر چیز دیگری به شما می‌دهد حتی مانند وبلاگ یا پادکست BL blah یا چیز دیگری

so if you listen to a bunch of those or watch a  bunch of those videos it will help you understand  

بنابراین اگر به تعدادی از آن‌ها گوش دهید یا تعدادی از آن ویدیوها را تماشا کنید، این کار را انجام خواهد داد. به شما کمک می‌کند

that it will teach you the vocabulary same thing  we did with the Run example that I just gave uh  

تا بفهمید   که واژگان مشابهی را به شما یاد می‌دهد   که با مثال Run که من به آن اشاره کردم، انجام دادیم uh

H says if I mispronounce runny as of lny as in I  have a lunny nose what impression does that give  

H می‌گوید اگر runny را اشتباه تلفظ کنم در lny as in I have a lunny nose چه احساسی به

you well well you mean you mean like runny like  you have a runny nose like yeah I would I would  

شما می‌دهد خوب منظور شماست مثل آبریزش بینی مثل آبریزش بینی مثل بله من فکر می کنم

think oh okay like I mean this person has their  they like they they they understand vocabulary but  

اوه باشه مثل اینکه منظورم این است که این شخص دارای واژگان خودش است. و

they're not it like they don't quite understand  it as well as they as well as they could like to  

همچنین آنها می‌توانند دوست داشته باشند

get to that native level so I will have a bunch  of assumptions about you I will guess like there  

به آن سطح بومی برسند، بنابراین من یک سری  فرضیات در مورد شما خواهم داشت، حدس می‌زنم که

are probably many words that you don't know so  I have to change the way I speak and this is  

احتمالاً کلمات زیادی وجود دارد که شما نمی‌دانید، بنابراین من باید نحوه صحبت کردنم را تغییر دهم و این

another interesting thing about that so the the  opening or the beginning of the conversation uh  

یکی دیگر است چیز جالبی در مورد آن است، بنابراین در آغاز یا شروع مکالمه،

like let's say I go to a party with uh so let's  say I'm I don't know imagine I'm a fluent speaker  

مثلاً فرض کنید با او به مهمانی می‌روم، پس فرض کنید من هستم، نمی‌دانم، تصور کنید من به زبان

of French I am not but imagine I am uh so I  go to a party in in France uh and there are  

فرانسوی مسلط هستم، من نیستم، اما تصور کنید من می‌خواهم به یک مهمانی در فرانسه می‌روم، و

like let's say there two French people over here  I'll put a little like a beret on on there I know  

مثلاً دو فرانسوی در اینجا هستند. من کمی شبیه کلاه‌کله را در آنجا می‌پوشم، می‌دانم که

probably all French people don't have that but  just as it's easier to understand the difference  

احتمالاً همه فرانسوی‌ها آن را ندارند، اما فقط چون درک تفاوت آسانتر است

so if I if I like join them let's say these two  people are talking and I say like bonj you know  

بنابراین اگر دوست دارم به آنها ملحق شوم بیایید بگوییم این دو نفر دارند صحبت می کنند و من می گویم مانند bonj شما می دانید   دوست دارید

like but if I pronounce it correctly you know  so if I say that they're going to think oh like  

اما اگر آن را درست تلفظ کنم می دانید بنابراین اگر بگویم آنها فکر می کنند اوه مثلاً

maybe this person can speak and so like they will  speak to each other and they will also speak with  

شاید این شخص بتواند صحبت کند و به همین ترتیب مانند اینکه با یکدیگر صحبت کنند و همچنین با

me in that same way until they discover I don't  speak French okay so pronunciation is important  

من به همین روش صحبت کنند تا زمانی که متوجه شوند من فرانسوی صحبت نمی‌کنم خوب است بنابراین تلفظ مهم است

important as a as like a signaling thing uh where  I'm I'm I'm I'm showing them hey like you and I  

مانند چیزی که نشانه‌ای است. من دارم بهشون نشون میدم هی مثل تو و من

are in the same group so I don't I don't just know  if I say like oh bonjour bonjour they people think  

در یک گروه هستیم پس نمی دونم اگه بگم لایک آه بنجور بنجور مردم فکر می کنن

oh like what is this American you know with bad  pronunciation but if I'm likeon like and I'm I  

آه مثل این چیه آمریکایی‌ها را با تلفظ بد می‌دانید، اما اگر من مانند like و I'm هستم،

don't know if I'm pronouncing it correctly or not  but the point is if I do if I say it correctly  

نمی‌دانم که آن را درست تلفظ می‌کنم یا نه، اما نکته اینجاست که اگر درست بگویم آن را انجام دهم،

even just saying bonjour like like correctly uh  that will change the way they they communicate  

حتی اگر به درستی بگویم bonjour like اوه، این نحوه ارتباط آنها

with me all right but what often happens is like  the the non-native comes into a conversation and  

با من را تغییر می‌دهد، اما اتفاقی که اغلب می‌افتد این است که افراد غیربومی وارد مکالمه می‌شوند و

these people will speak in a different way to  this person but when they speak to each other  

این افراد به روشی متفاوت با این شخص صحبت می‌کنند، اما وقتی با یکدیگر صحبت می‌کنند

it's a different way of communicating okay  so like this is why like that greeting is so  

متفاوت است. روش برقراری ارتباط خوب است، پس مثل این، به همین دلیل است که چنین سلامی خیلی

important and so if I say like I have a Loney a  Loney nose I will think ah like it will take me  

مهم است و بنابراین اگر بگویم مثل من یک بینی تنها دارم، فکر می‌کنم آه،

a second to understand what you say but now  I will I will kind of lower my my my way of  

یک ثانیه طول می‌کشد تا بفهمم شما چه می‌گویید، اما اکنون  خواهم گفت. یک جورهایی طرز صحبتم را پایین بیاورید

speaking so that you can understand me better all  right and so this is called code switching code

تا بتوانید من را بهتر درک کنید، بنابراین به این می گویند تغییر کد تعویض کد

switching and so often uh Learners will find  like oh if I'm if I'm only speaking with with  

و اغلب یادگیرندگان می یابند که اگر من فقط با

one person over here I can understand that native  very well but probably that native is changing the  

یک نفر صحبت کنم، اوه می بینند. در اینجا من می‌توانم آن بومی را به خوبی درک کنم، اما احتمالاً آن بومی

way way they speak to make it easier for you and  you know that because when they start speaking  

نحوه صحبت کردن آنها را تغییر می‌دهد تا این کار را برای شما آسان‌تر کند و شما این را می‌دانید زیرا وقتی آنها شروع به صحبت کردند

you got two French people speaking to each other  and I can't understand what they're saying I know  

دو فرانسوی را مجبور کردید که با یکدیگر صحبت کنند و من نمی‌توانم بفهمم. چیزی که آنها می گویند من می دانم

that like okay they're speaking differently to  me and that's like they're just being polite and  

خوب است آنها با من متفاوت صحبت می کنند و این مثل این است که آنها فقط مودب هستند و

trying to help me understand the language okay so  they are uh code switching there all right Juan  

سعی می کنند به من کمک کنند زبان را خوب بفهمم، بنابراین آنها به خوبی کد را جابجا می کنند خوان   می

says uh hello everyone out there I'm late again  it's okay better late than never MBO says hello  

گوید آه سلام به همه من دوباره دیر کردم اشکالی ندارد بهتر است دیر تا هرگز MBO می گوید سلام

teacher is this normally how you talk because I  can fully understand are you using simple English  

معلم معمولاً اینگونه صحبت می کنید زیرا من کاملاً می توانم بفهمم که آیا از انگلیسی ساده استفاده می کنید

yes so this is my easier way of communicating in  my I think last video I gave an example of me uh  

بله، بنابراین این راه ساده تر من برای برقراری ارتباط در فکر می کنم آخرین ویدیوی من است که ارائه کردم مثالی از من که در

talking about something just as I would normally  speak about it but the main difference is so I'm  

مورد چیزی صحبت می‌کنم درست همانطور که معمولاً درباره آن صحبت می‌کنم، اما تفاوت اصلی این است که

faster I'm a little bit less clear I'm not not  like mumbling my words but I'm I'm speaking faster  

سریع‌تر هستم، کمی واضح‌تر هستم. سریع‌تر

so my words are blending together more but the  vocabulary would be different the vocabulary is  

بنابراین کلمات من بیشتر با هم ترکیب می‌شوند، اما واژگان متفاوت خواهد بود، واژگان

the biggest thing so I would be using movie quotes  or something that I I I change my speech depending  

بزرگترین چیز است، بنابراین من از نقل قول‌های فیلم استفاده می‌کنم یا چیزی که من می‌خواهم گفتارم را تغییر می‌دهم بسته

on who I'm speaking with and even within different  native speakers we will we will speak differently  

به اینکه با چه کسی صحبت می‌کنم و حتی با افراد بومی متفاوت صحبت می‌کنیم. ما متفاوت صحبت خواهیم کرد

so I speak differently with my children than I  do with my like adult friends all right because  

بنابراین من با بچه‌هایم متفاوت از دوستان بزرگسالم صحبت می‌کنم، زیرا اگر به دوستم بگویم که فیلم خاصی را می‌شناسد و من می‌دانم،

my children don't know some movie quote from the  1980s or whatever like if I tell my friend who  

فرزندانم نقل قول‌هایی از فیلم دهه 1980 یا هر چیز دیگری را نمی‌دانند.

knows a certain movie and I know he knows that  movie I can use that like like a quote from that  

او آن فیلم را می‌داند که من می‌توانم از آن مثل نقل قولی از آن

movie but my children would not know that movie  so I would have to find a connection a way of  

فیلم استفاده کنم، اما فرزندانم آن فیلم را نمی‌دانستند، بنابراین باید راهی برای

speaking with them so they can understand what  I'm saying so this is not it's not only about  

صحبت کردن با آنها پیدا کنم تا بتوانند بفهمند من چه می‌گویم، بنابراین اینطور نیست. این فقط مربوط به

people who don't speak the language it's people  uh like actually communicating differently with  

افرادی نیست که به آن زبان صحبت نمی کنند، بلکه مردم دوست دارند در واقع به طور متفاوتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند،

each other because the the communication it's  it's also what you what you assume the other  

زیرا ارتباط این همچنین مربوط به آن چیزی است که شما فرض می کنید

person knows so like if a if a person is trying  to tell a joke I have to make some make sure that  

طرف مقابل می داند، بنابراین اگر فردی سعی دارد به آن چیزی بگوید شوخی باید مطمئن شوم که

other person understands that reference that they  know what I'm talking about because if they don't  

دیگران آن مرجع را می‌فهمند که می‌دانند من در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم، زیرا اگر آن‌ها

understand what I'm talking about then it's not  funny you know like they they just don't they  

نفهمند در مورد چه صحبت می‌کنم، خنده‌دار نیست، شما می‌دانید که مثل آنها نمی‌دانند.

don't know what I'm they don't understand what  I'm talking about so that's not even a problem  

نمی‌دانم چه هستم، آنها نمی‌فهمند درباره چه صحبت می‌کنم، بنابراین این حتی مشکلی نیست

with fluency it's just a problem with not knowing  the vocabulary specifically and that happens in  

با تسلط، فقط مشکل ندانستن واژگان به طور خاص است و این اتفاق در   زبان

native speakers as well receiver a lily thanks  as an immigrant I still poorly recognize English  

مادری و همچنین دریافت کننده یک لیلی سپاسگزاری می‌افتد. یک مهاجر من هنوز

speech with accent so I'm wondering if natives  not annoyed well people people won't be like  

زبان انگلیسی   را با لهجه تشخیص نمی‌دهم، بنابراین نمی‌دانم که آیا بومی‌ها به خوبی مردم را آزار نمی‌دهند،

it depends on on the communication situation  so if you work at like a government building  

این به وضعیت ارتباطی بستگی دارد بنابراین اگر شما در آن مانند یک ساختمان دولتی کار می‌کنید

and native speakers are coming there and they  want to you know like if you work at the like  

و افراد بومی به آنجا می‌آیند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که اگر در

Department of Motor Vehicles where people want  to get a driver's license and it's difficult  

وزارت وسایل نقلیه موتوری مشابهی کار می‌کنید، جایی که مردم می‌خواهند گواهینامه رانندگی بگیرند و

for you to understand them that that would be  frustrating for people but if you're I don't  

درک آنها برای شما دشوار است که این برای مردم ناامیدکننده خواهد بود، اما اگر شما هستید، من

know you're just trying to like go to the store  and buy something that's why setting the tone  

شما را نمی‌شناسم. فقط سعی می‌کنید دوست داشته باشید به فروشگاه بروید و چیزی بخرید، به همین دلیل تنظیم لحن

is so important at the beginning like when you  meet someone you go to the doctor or at a store  

در ابتدا بسیار مهم است، مانند زمانی که کسی را ملاقات می‌کنید که به پزشک یا فروشگاه می‌روید

or or something you give a good greeting project  confidence and it will be much easier for that  

یا چیزی که به یک پروژه خوشامدگویی خوب اعتماد به نفس می‌دهید. درک شما برای آن شخص بسیار آسان تر خواهد بود

person to understand you even if you are not like  pronouncing things perfectly Mr Mario says Hey  

حتی اگر دوست ندارید چیزها را به طور کامل تلفظ کنید، آقای ماریو می گوید هی،

teacher ice see you there what's the difference  between uh through though thought and how to  

معلم، شما را در آنجا می بینم، چه تفاوتی بین فکر کردن و نحوه

distinguish them uh Juan you should get uh get  Frederick I'll put the let's see if that fits up

تشخیص آنها وجود دارد.

there rather than me telling  you that or like pronouncing  

به جای اینکه من به شما بگویم که یا دوست دارم

them differently for you all those words are in

آنها را برای شما متفاوت تلفظ کنم، بگذارید ببینیم که آیا آن را در آنجا قرار می‌دهیم یا

there just get the app click on the link in  the description below this video and you can  

get that uh so it's much easier to see how those  things work and you will remember them much more  

نه. بنابراین خیلی ساده‌تر است که ببینید آن چیزها چگونه کار می‌کنند و خیلی راحت‌تر آن‌ها را به خاطر می‌آورید،

easily that way uh xdl look at that just woke up  no class today uhoh all Call of Duty day nice to  

اوه xdl به این نگاه کنید که همین الان بیدار شدم  امروز کلاس نداشتم، اوه، تمام روز Call of Duty از

see you let's see uh I can't pronounce this cic  pronunciation my weakest ability and most of my  

دیدن شما خوشحالم تلفظ cic ضعیف‌ترین توانایی من و بیشتر

problematic issues that I normally have nowaday  and of course ain't enough much lexicon uh that I  

مسائل مشکل‌زای من که امروزه معمولاً دارم و البته به اندازه کافی واژگان کافی نیست، اوه که من

really naturally very review well uh again fluent  for life will help you with that uh but Frederick  

واقعاً به طور طبیعی خیلی خوب آن را مرور می‌کنم و دوباره مسلط هستم به شما در این مورد کمک می‌کند، اما فردریک

as well if you want to improve your listening  and pronunciation get the app it will train you  

همچنین اگر شما می‌خواهید شنیدن و تلفظ خود را بهبود ببخشید، برنامه‌ای را دریافت کنید که به شما آموزش می‌دهد

you will actually train yourself really uh like  a game and you will improve your pronunciation  

شما واقعاً خودتان را مانند یک بازی تمرین خواهید داد و تلفظ خود را بهبود خواهید داد

naturally the app really works it will work very  quickly for you uh just play through it and you  

طبیعتاً برنامه واقعاً کار می‌کند، خیلی سریع برای شما کار می‌کند، فقط از طریق آن بازی کنید و   خیلی راحت‌تر

will start sounding and understanding people  much more easily uh NBL says what does set  

صدا را شروع کنید و مردم را درک کنید، اوه NBL می‌گوید چه چیزی

off mean well and a an example of something for  set off could mean like to trigger something so  

خاموش می‌شود و یک مثال از چیزی برای خاموش کردن می‌تواند به معنای فعال کردن چیزی باشد، بنابراین

if I have a bomb like I push a button to set  off the bomb to to explode it to set off but  

اگر بمبی داشته باشم مانند دکمه خاموش کردن بمب را فشار می‌دهم به آن را منفجر کنید تا راه بیفتید، اما

there are other meanings as well and this is why  it's important not to just think like what does  

معانی دیگری نیز وجود دارد و به همین دلیل است که مهم این است که فقط به این فکر نکنید که چه چیزی به این

set off mean it's the vocabulary with some kind  of situation so that's how you learn it like a  

معنی است که این واژگان مربوط به نوعی موقعیت است، بنابراین شما آن را مانند یک

native speaker so always be open to that when you  get when you ask someone what does a word mean  

زبان مادری یاد می گیرید، بنابراین همیشه باز باشید. وقتی از کسی می‌پرسید که معنی یک کلمه چیست،

if they don't tell you multiple meanings be open  to that that there might be other ones sometimes  

اگر چند معنی را به شما نمی‌گوید، باز است که ممکن است معانی دیگری وجود داشته باشد که گاهی

related to that or sometimes not related uh like  the word proof for example so the word proof

مرتبط با آن یا گاهی اوقات غیر مرتبط است، مثلاً کلمه اثبات اثبات کلمه

proof so a proof could mean like uh I'm giving  you some kind of evidence are showing you like  

پس یک اثبات می تواند به این معنی باشد که اوه من دارم به شما می دهم یک نوع شواهد نشان می دهد که دوست دارید

look I have a if I say I have a red marker  in my hand maybe like you you don't know for  

نگاه کنید اگر بگویم یک نشانگر قرمز در دستم دارم شاید مثل شما مطمئناً نمی دانید

sure but if I show you proof like look  I proved it see I have a red marker in  

اما اگر من به شما شواهدی مانند ظاهر نشان می‌دهم. ثابت کردم ببینید من یک نشانگر قرمز در

my hand so that's proof but we also have like  a different meaning of it like waterproof so

دستم دارم، بنابراین این دلیل است، اما ما نیز معنای متفاوتی از آن داریم مانند ضد آب، بنابراین

waterproof so waterproof means water can't get  into something so I'm wearing some waterproof  

ضد آب، بنابراین ضد آب یعنی آب نمی‌تواند وارد چیزی شود، بنابراین من می‌پوشم چند دستکش ضد آب

gloves so water can't get into my uh like where  my hand is all right so I could have waterproof  

تا آب نتواند وارد من شود، مثلاً جایی که دستم کاملاً خوب است، بنابراین می‌توانم ضد آب

or soundproof so sound proof means sound can't  get into something as well all right so I'm just  

یا عایق صدا داشته باشم، بنابراین ضد صدا یعنی صدا نمی‌تواند به چیزی وارد شود، بنابراین من فقط

giving you these quick examples to remind you that  the word itself usually doesn't mean anything it's  

اینها را سریع به شما می‌دهم مثال‌هایی برای یادآوری اینکه خود کلمه معمولاً معنایی ندارد، بلکه

just the word in a situation so when do we use a  word and there might be different meanings of the  

فقط کلمه در موقعیتی است، بنابراین چه زمانی از یک کلمه استفاده می‌کنیم و ممکن است معانی مختلفی از

word proof depending on when we use it all right  so be careful I I'm just trying to get people to  

کلمه اثبات بسته به اینکه چه زمانی آن را درست استفاده می‌کنیم، وجود داشته باشد. من فقط سعی می‌کنم مردم را وادار کنم که به معنای

not think about like what does a word mean because  it's not just usually words don't mean anything  

یک کلمه فکر نکنند، زیرا معمولاً کلمات

by themselves and often they have many meanings  and some of them like these like these different  

به خودی خود معنی ندارند و اغلب معانی زیادی دارند و برخی از آنها مانند این

meanings of proof uh could be very difficult uh  very different excuse me uh bangu means help in  

معانی مختلف اثبات هستند. ممکن است خیلی سخت باشد اوه خیلی متفاوت است ببخشید uh bangu به معنای کمک به

Chinese that's good to know Bridget says hello Mr  Drew Badger nice to see you there m says for me  

چینی است که دانستن آن خوب است بریجت می گوید سلام آقای درو بجر خوشحالم که شما را آنجا می بینم. برای من می گوید

the English pronunciation of turtle is difficult  my tongue doesn't move that way uh doesn't move  

تلفظ انگلیسی turtle دشوار است زبان من به آن سمت حرکت نمی کند.

the way I want it to and work and walk uh those  pronunciation are difficult to hear I've been  

آنطور که من می خواهم حرکت نمی کند و کار می کند و راه می رود آه شنیدن این تلفظ ها سخت است.

trying for many years so you you are Japanese like  so like you would probably say like t t t like n  

ninja t ninja t for Ninja Turtles yes so like a  lot of that is just because uh those sounds are  

لاک‌پشت‌های نینجا بله، خیلی از آن‌ها فقط به این دلیل است که آه، آن صداها   به

not in Japanese so again get Frederick if you have  not gotten that already it's like it's incredibly  

ژاپنی نیستند، پس اگر هنوز متوجه نشده‌اید، دوباره فردریک را دریافت کنید، به نظر می‌رسد که بسیار

cheap for what it is it's like a college uh like  personal pronunciation trainer but for like almost  

ارزان است برای آنچه که هست، مانند یک مربی تلفظ شخصی، اما برای مثل تقریباً

no money uh so get Frederick uh it will train you  to pronounce those words like things like turtle  

پولی نیست، پس فردریک را دریافت کنید، شما را آموزش می‌دهد تا کلماتی مانند لاک‌پشت را تلفظ کنید

and help you understand uh also like to listen  for those things as well so it will train you  

و به شما کمک می‌کند بفهمید، همچنین دوست دارید به آن چیزها گوش دهید، بنابراین

step by step in that Alejandro yo Drew what's up  man greetings from Mexico nice to see you there  

گام به گام به شما آموزش می‌دهد که الخاندرو یو درو چه خبر است. سلام مردی از مکزیک خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم   هر وقت اسم شما را می‌بینم از

thumbs up right off the bat thank you whenever I  see your name I think of that there isn't there  

شما تشکر می‌کنم، فکر می‌کنم

a Shakira song it's like Alejandro I don't know  how the song goes but I know the isn't isn't there  

آهنگی از شکیرا وجود ندارد، مثل الخاندرو است، نمی‌دانم آهنگ چگونه پیش می‌رود، اما می‌دانم که آیا وجود ندارد

like like a Shakira song Alejandro I like that  name I like that name uh let's see far says sir  

مثل یک آهنگ شکیرا الخاندرو من آن اسم را دوست دارم من آن اسم را دوست دارم آه بیایید ببینیم تا اینجا می گوید آقا   به

how many languages do you speak and how long have  you mastered I only speak English and Japanese uh  

چند زبان صحبت می کنید و چند وقت تسلط دارید من فقط انگلیسی و ژاپنی صحبت می کنم آه

and I like know a tiny bit of French and Spanish  that I speak badly uh but um like I don't have  

و دوست دارم بدانم کمی فرانسوی و اسپانیایی که من بد صحبت می‌کنم، آه، اما مثل اینکه ندارم،

uh that when when people ask me how long does it  take to master that it's like you you get fluent  

وقتی مردم از من می‌پرسند چقدر طول می‌کشد تا به این موضوع تسلط پیدا کنم، وقتی که آنها را

in individual words and phrases as you learn them  so like I gave the example a little bit ago of the  

یاد می‌گیری به تک تک کلمات و عبارات مسلط می‌شوی. بنابراین مانند مثالی که کمی قبل از

word run so when people are learning the word run  if you understand that word really really well you  

کلمه run آوردم، بنابراین وقتی مردم در حال یادگیری کلمه run هستند، اگر آن کلمه را واقعاً خوب بفهمید،

become fluent in that word you feel confident  about using it and then you can also get fluent  

به آن کلمه مسلط می شوید، در مورد استفاده از آن احساس اطمینان می کنید و سپس می توانید به آن مسلط شوید. به عبارت

in other words but you don't you don't like get  fluent in the whole language as you get fluent  

دیگر، اما دوست ندارید، به کل زبان مسلط شوید، همانطور که

in individual words you build your your general  fluency uh so it's it's actually a very quick  

به تک تک کلمات مسلط می‌شوید، تسلط کلی خود را ایجاد می‌کنید، پس این در واقع یک فرآیند بسیار سریع است،

process depending on how you learn uh but before I  started learning Japanese uh when I came to Japan  

بسته به نحوه یادگیری شما، اما قبل از اینکه شروع کنم. وقتی به ژاپن آمدم ژاپنی را یاد می‌گیرم

uh I had already failed for many years to learn  different languages so I learned French and Latin  

اوه من قبلاً سال‌ها در یادگیری زبان‌های مختلف شکست خورده بودم، بنابراین فرانسوی و لاتین

and uh Spanish but I I can't speak any of those  things because I learn them like uh English as a  

و اوه اسپانیایی را یاد گرفتم، اما نمی‌توانم به هیچ‌یک از این چیزها صحبت کنم زیرا آنها را مانند انگلیسی به عنوان

second language the same way I learn Spanish as  a second language or French as a second language  

زبان دوم یاد می‌گیرم. به همان ترتیبی که من اسپانیایی را به عنوان زبان دوم یا فرانسوی را به عنوان زبان دوم

or Latin as a second language instead of actually  learning it like a native speaker would learn it  

یا لاتین را به عنوان زبان دوم یاد می‌گیرم به جای اینکه واقعاً آن را یاد بگیرم مانند یک زبان مادری که آن را یاد می‌گیرد

and so when I started learning Japanese as a first  language not as a second language then I started  

و بنابراین وقتی شروع به یادگیری ژاپنی به عنوان زبان اول کردم نه به عنوان زبان دوم بعد شروع کردم

becoming a a good speaker very quickly like like  within within like days I could say many words and  

خیلی سریع تبدیل به یک سخنران خوب شدم، مثل در عرض چند روز می‌توانستم کلمات زیادی بگویم و   در

within weeks it was it was very uh you know easy  to have uh conversations with people understand  

عرض چند هفته، خیلی راحت بود مکالمه با مردم درک

things there was still a lot I didn't know uh  but I could understand a lot more because I'm  

چیزهایی که هنوز چیزهای زیادی وجود داشت که نمی‌دانستم اوه، اما من می‌توانم خیلی چیزهای بیشتری را بفهمم زیرا به

I'm understanding it like a native rather than  trying to memorize rules and and translations  

جای اینکه سعی کنم قوانین و ترجمه‌ها را به خاطر بسپارم، آن را مانند یک بومی می‌فهمم.

uh let's see danan says Drew can you give tips  on how to learn more from native English speaker  

اوه، بیایید ببینیم دانان می‌گوید درو می‌توانی راهنمایی‌هایی درباره نحوه یادگیری بیشتر از انگلیسی‌زبان مادری بدهی. در حال

while they are speaking should we take down notes  on the words they say um I I would just I would I  

صحبت کردن هستید، اگر درباره کلماتی که می گویند یادداشت برداری کنیم. من فقط می خواهم

would focus on something so if you think about  a particular word or something uh that you hear  

روی چیزی تمرکز کنم، بنابراین اگر به کلمه خاصی یا چیزی که

from someone that's interesting just you can make  a mental note of that or write it down or you can  

از کسی جالب می شنوید فکر می کنید، فقط می توانید آن را یادداشت ذهنی کنید. یا آن را بنویسید یا می‌توانید  می‌توانید به نوعی

you can kind of stop the conversation right there  um so if either you are watching a video of two  

مکالمه را همانجا متوقف کنید امم، بنابراین اگر در حال تماشای ویدیوی دو

people speaking like like you would do in fluent  for Life uh or you you're in a conversation with  

نفر هستید که مانند شما به صورت روان صحبت می‌کنند، یا در حال مکالمه با

someone and so I might stop a conversation with  someone they're they're saying something and they  

شخصی هستید و بنابراین ممکن است مکالمه‌ای را با کسی متوقف کنم که او چیزی می‌گوید و از

use an interesting expression I would just say oh  wait that's really interesting like you just used  

یک عبارت جالب استفاده می‌کند، فقط می‌گویم اوه، صبر کنید، این واقعاً جالب است، مثل اینکه شما همین الان استفاده کردید

this like this word or phrase I didn't know  that and then I just to help me learn it and  

این مثل این کلمه یا عبارت را من نمی‌دانستم  آن را فقط برای اینکه به من کمک کند آن را یاد بگیرم و

understand it better I would actually like make  a little side conversation about that vocabulary  

آن را بهتر درک کنم، در واقع می‌خواهم یک مکالمه جانبی کوچک در مورد آن واژگان انجام دهم،

so don't feel bad about that like stopping the  conversation so a friend of mine is telling me  

بنابراین در مورد آن احساس بدی نداشته باشید، مانند توقف مکالمه، بنابراین یکی از دوستانم به من می‌گوید.

um like yeah my my career was going it was like  going really well I was having promotions so this  

مثل این بود که خیلی خوب پیش می‌رفتم، من تبلیغات داشتم، بنابراین این

is like a friend explaining me this thing uh and  then suddenly like everything just like went off a

مثل دوستی است که این موضوع را برای من توضیح می‌دهد و سپس ناگهان همه چیز مثل این است که از یک صخره بیرون رفته است

cliff and so if I'm a non-native speaker or even  if I'm a native speaker and I don't notice that  

و بنابراین اگر من غیر بومی هستم یا حتی اگر من زبان مادری و من متوجه این موضوع نمی‌شوم،

so they're like oh my career was going going  well and then suddenly it went off a clip a

بنابراین آنها می‌گویند اوه، حرفه من خوب پیش می‌رفت و ناگهان از یک کلیپ از

cliff and I think oh that's interesting like went  off a cliff like what do you mean by and I and  

صخره خارج شد و من فکر می‌کنم آه این جالب است مانند رفتن از صخره مانند آنچه منظور شما از آن است و من و   می‌توانم به

I can I can kind of understand from the context  they're saying like oh like my career was going  

نوعی می‌توانم از متن آن‌ها بفهمم  که می‌گویند اوه، مثل اینکه حرفه‌ام پیش می‌رفت

well you know it's I'm getting promotions it's  increasing it's improving and then suddenly like  

خوب می‌دانی که من ارتقاء می‌گیرم، افزایش می‌یابد، بهبود می‌یابد و سپس ناگهان مانند یک

boom if we think about like like an actual Cliff  like here's some some plants and the and water  

صخره واقعی فکر می‌کنیم که مانند یک صخره واقعی فکر می‌کنیم. در اینجا چند گیاه و آب وجود دارد   در

down here so this is a cliff right here it's  like the edge of a of a land area and so like  

اینجا، بنابراین این یک صخره است درست اینجا، مثل لبه یک منطقه زمینی است و مانند

oh no I fell off a cliff like this is the this  is the cliff right here the edge the edge of  

اوه نه من از صخره ای افتادم مثل این لبه

some like the cliff side here and so we use this  same like oh they're using that figuratively very  

بعضی‌ها اینجا کنار صخره را می‌پسندند و بنابراین ما از این استفاده می‌کنیم مثل آه آنها از آن استفاده می‌کنند که به طور مجازی بسیار

interesting like oh my career was going well and  then oh no like my career so my career went off a  

جالب است، مثلاً اوه، شغل من خوب پیش می‌رفت و سپس آه نه مانند شغل من، بنابراین حرفه من از صخره خارج شد

cliff so I can understand contextually like oh  like going off a cliff probably means suddenly  

تا بتوانم زمینه را درک کنم. مثل آه، مثل رفتن از صخره احتمالاً به معنای ناگهانی

going badly so if I know what the word Cliff is I  can understand like it like even even if I don't  

رفتن بد است، بنابراین اگر من کلمه صخره را بدانم می‌توانم مثل آن را بفهمم، حتی اگر

understand like any of these words I know that  they're they're explaining one thing and then  

مانند هیچ یک از این کلمات را نفهمم، می‌دانم که آنها دارند توضیح می‌دهند. یک چیز و سپس

suddenly it's it's the opposite or suddenly it's  different so I recognize like oh like they're  

ناگهان برعکس می‌شود یا ناگهان متفاوت می‌شود، بنابراین من متوجه می‌شوم که انگار دارند

explaining the career is going well but then but  so something is changing I'm looking I'm listening  

توضیح می‌دهند که شغل خوب پیش می‌رود، اما پس از آن، چیزی در حال تغییر است، من به دنبال آن هستم که

to the key word there and then I hear oh like they  went off a cliff and now when I hear that I think  

به کلمه کلیدی گوش می‌دهم. من می‌شنوم که انگار از یک صخره رفته‌اند و حالا وقتی می‌شنوم که فکر می‌کنم

oh like that's some interesting you know that's an  interesting way of explaining that and so suddenly  

خیلی جالب است، می‌دانی که این روش جالبی برای توضیح آن است و ناگهان

I get excited and I stop the conversation instead  of you know like continuing to listen to them I  

هیجان‌زده می‌شوم و به جای اینکه شما می‌دانم به گوش دادن ادامه می‌دهم، گفتگو را متوقف می‌کنم. برای آنها من   می‌خواهم

want to control the conversation at that point  and say oh like what do you mean what do you  

مکالمه را در آن نقطه کنترل کنم و بگویم آه، مثلاً منظورت چیست، یعنی چه

mean it went off a cliff and then and that's  me just using the vocabulary uh listening to  

منظورت این است که از صخره‌ای پرید و سپس این من هستم که فقط از واژگان استفاده می‌کنم آه، به

something like that and oh so they're explaining  yeah like it was going well and then suddenly like  

چیزی شبیه به آن گوش می‌دهم و اوه، پس آنها دارند توضیح می‌دهند. بله مثل اینکه خوب پیش می رفت و بعد ناگهان مثل اینکه

I lost my job and something else happened and you  know so it's like wow like there was just it was  

کارم را از دست دادم و اتفاق دیگری افتاد و شما  می دانید که وای مثل این است که داشت

going up and then suddenly something happened so  it went off a cliff so that's how like either uh  

بالا می رفت و سپس ناگهان اتفاقی افتاد بنابراین  از یک صخره رفت.

if you're just watching people speaking you can  stop or pause a video uh and then do a little bit  

اگر فقط در حال تماشای افرادی هستید که صحبت می کنند، می توانید یک ویدیو را متوقف یا مکث کنید، و سپس کمی

of research get some more examples or you can  actually turn the conversation to discuss that  

تحقیق کنید، نمونه های بیشتری دریافت کنید یا می توانید در واقع گفتگو را برای بحث در مورد آن

thing so look at that oh oh we can talk about  the language itself that's really interesting  

موضوع تغییر دهید، بنابراین به آن نگاه کنید، اوه، ما می توانیم در مورد آن صحبت کنیم. به خودی خود زبان واقعا جالب است

you like it it went off a cliff what do you  mean by that like that's an interesting way  

شما دوست دارید که از صخره بیرون رفت، منظورتان از این روش جالب

to describe it and so you can just talk about the  vocabulary in the conversation itself okay so any  

برای توصیف آن است و بنابراین می‌توانید فقط درباره واژگان در خود مکالمه صحبت کنید، بنابراین هر

of those things are fine uh but you can you you  probably wouldn't like if I'm in a conversation  

از آن چیزها خوب باشد، اوه اما می‌توانی شاید دوست نداشته باشی اگر من در حال مکالمه باشم

and I don't want to stop the conversation I would  try to remember that but you don't I don't know  

و نمی‌خواهم مکالمه را متوقف کنم، سعی می‌کنم آن را به خاطر بسپارم، اما نمی‌دانی نمی‌دانم

it's a little bit awkward to say oh you just said  went off a cliff let me like pause right there let  

گفتن آه کمی ناخوشایند است فقط گفتی از صخره ای رفتی، بگذار همان جا مکث کنم، بگذار

me write that phrase down you know but to help  you remember it you would make the conversation  

آن عبارت را بنویسم که می دانی، اما برای کمک به به خاطر سپردن آن، مکالمه

about that vocabulary okay so my life is going  well but suddenly it went off a cliff my career  

درباره آن واژگان را درست می کنی تا زندگی من به خوبی پیش می رود، اما ناگهان از روی صخره رفت. شغل   از

went off a cliff and you might hear other people  uh describe it in a different way instead of like  

صخره رفت و ممکن است بشنوید که دیگران آن را به شکل دیگری توصیف می کنند به جای اینکه مثل   از

went off a cliff someone might say like went off  the rails and you think oh that's an interesting  

صخره بیرون آمد، ممکن است کسی بگوید مانند از روی صخره رفت و شما فکر می کنید آه این

way to describe it my career went off the rails  and I'm thinking if I'm thinking like you know  

روش جالب   برای توصیف آن است و من فکر می‌کنم اگر مثل شما فکر می‌کنم که می‌دانید

like a non-native speaker is is trying to look  at all these individual words and they're like  

مثل یک فرد غیر بومی سعی می‌کند به همه این کلمات تک تک نگاه کند و آنها مانند

well I guess this is an idiom because I don't  really understand what these things mean but if  

خوب حدس می‌زنم این یک اصطلاح است زیرا من واقعاً نمی‌فهمم اینها چیست همه چیز مهم است، اما اگر

you're paying attention to the conversation so my  career was going well but or and then something  

به مکالمه توجه داشته باشید، بنابراین کار  من خوب پیش می‌رفت، اما یا و سپس اتفاقی

the opposite or something different happened and  then it went off the rails and then you can talk  

برعکس یا چیز متفاوتی رخ داد و سپس از ریل خارج شد و سپس می‌توانید

with them like oh that's interesting like it went  off the rails what do you mean by that if you need  

با آنها صحبت کنید، مثل اوه، جالب است که همانطور که پیش رفت خارج از ریل منظورتان از این چیست اگر

more help to understand it but this is like the  same idea of like some train track so the train  

برای درک آن به کمک بیشتری نیاز دارید، اما این مانند همان ایده مانند ریل قطار است، بنابراین قطار

is is usually going on the track it's on the two  rails you can imagine a train moving like this but  

معمولاً در مسیری است که روی دو ریل است، می‌توانید قطاری را در حال حرکت تصور کنید. اینجوری اما

if it goes off the rails oh no so here's the train  moving like this like it's going on the rails so  

اگر از ریل خارج شد، اوه نه، پس اینجا قطار اینگونه حرکت می‌کند، مثل این که روی ریل می‌رود،    مثل این که

like the train wheels are on the rails like this  but oh no ah something happened the train went  

چرخ‌های قطار این‌طور روی ریل هستند اما اوه نه آه، اتفاقی افتاده است که قطار از

off the rails it's off the rails like now that's  a huge problem because you get the train off the  

ریل خارج شد   از ریل خارج شد ریل‌هایی مثل الان مشکل بزرگی است زیرا قطار را از روی

track and it's it's really difficult to put it  back on again and so it's the same kind of idea  

ریل خارج می‌کنید و دوباره سوار کردن آن واقعاً دشوار است و بنابراین این همان ایده است

like it went off a cliff it went off the rails  all right but uh hopefully let me know if this  

مثل اینکه از صخره‌ای خارج شده و از ریل خارج شده است. اگر این منطقی است به من اطلاع دهید که

is making sense the chat got a little bit quiet  right there uh but the the main idea is when  

گپ کمی آرام شد، اما ایده اصلی این است که وقتی

you're in conversations with other people it's  not what you say that gets you fluent it's what  

با افراد دیگر در حال مکالمه هستید، این چیزی نیست که شما می گویید که شما را مسلط می کند، بلکه چیزی است که

the other person says that gets you fluent okay  and that's why like you can repeat things but you  

طرف مقابل می گوید. شما خوب صحبت می کنید و به همین دلیل است که مثل اینکه می توانید چیزهایی را تکرار کنید، اما خودتان

don't become more fluent by repeating things  yourself you become more fluent as you hear  

با تکرار چیزها روان تر نمی شوید، با شنیدن

these examples of vocabulary and you're paying  attention you're connecting the vocabulary with  

این نمونه های واژگان، روان تر می شوید و توجه می کنید که واژگان را با

the situation my life was going well and then  suddenly it went badly but a native speaker  

موقعیت مرتبط می کنید. زندگی خوب پیش می رفت و ناگهان ناگهان بد پیش می رفت، اما یک زبان مادری

usually they would use a kind of more interesting  expression like this so suddenly my life went off  

معمولاً از نوعی تعبیر جالب تر مانند این استفاده می کرد، بنابراین ناگهان زندگی من از بین رفت   از

the rails it went off the went off a cliff okay  so you will hear people expressing things like  

صخره ها خارج شد، بنابراین شما خواهید شنید که مردم چیزهایی را بیان می کنند. مانند

this and it's okay to to talk about that in  the conversation you can say oh that's like  

این و اشکالی ندارد که در مکالمه در مورد آن صحبت کنید، می‌توانید بگویید آه، این مانند

an interesting way of describing it or whatever or  like what do you mean by that you know if you if  

روش جالبی برای توصیف آن است یا هر چیز دیگری یا مثل اینکه منظور شما از این است که می‌دانید اگر

you really don't understand from the context what  something means but that will help it become more  

واقعاً از متن چیزی نمی‌فهمید چیزی معنی دارد، اما به شما کمک می‌کند تا

memorable for you and as you're using that now now  you begin repeating something that you learn from  

برای شما خاطره‌انگیزتر شود و وقتی اکنون از آن استفاده می‌کنید، شروع به تکرار چیزی می‌کنید که از

somebody else so the learning the fluency happens  as you understand the language better so now you  

شخص دیگری یاد می‌گیرید، بنابراین یادگیری تسلط اتفاق می‌افتد  وقتی زبان را بهتر می‌فهمید، بنابراین اکنون

have a situation like something went badly but  here's a different way I just gave you two new  

موقعیتی مانند چیزی بد پیش رفت، اما در اینجا روش دیگری وجود دارد که من فقط دو روش جدید به شما ارائه دادم

ways of describing that so something went off the  rails or something went off a cliff to describe  

تا توضیح دهم که چیزی از ریل خارج شد یا چیزی از صخره برای توصیف

a sudden and really bad bad problem or something  that changed from going properly to now just being  

یک مشکل ناگهانی و واقعاً بد یا چیزی که از حالت صحیح به اکنون تغییر کرده است.

in a really bad situation all right that was a  long explanation uh but hopefully this makes sense  

در یک موقعیت بسیار بد، خیلی خوب، توضیح طولانی بود، اوه، اما امیدواریم این منطقی باشد

where uh either you can stop a video and do that  same kind of thing look for more examples of that  

در جایی که می‌توانید یک ویدیو را متوقف کنید و همان کار را انجام دهید، نمونه‌های بیشتری از آن را جستجو کنید

or if you're in a conversation you can continue  to speak about that how we doing 11 o'clock uh  

یا اگر در حال مکالمه هستید، می‌توانید ادامه دهید برای صحبت کردن در مورد اینکه ساعت 11 چگونه کار می کنیم،

let's see here all right I got that one again sham  if we watch a prank same topic for example dating  

بیایید اینجا را ببینیم خیلی خوب، من دوباره متوجه شدم که اگر یک موضوع شوخی مشابه را تماشا کنیم، مثلاً قرار ملاقات با

someone if we watch many videos of dating someone  probably can improve our English sometimes I watch  

کسی، اگر ویدیوهای زیادی از قرار ملاقات با یک نفر تماشا کنیم، احتمالاً می تواند انگلیسی ما را گاهی اوقات تماشا کنم

American pranks yes and so there there are lots  of ways again like focusing on a particular thing  

شوخی‌های آمریکایی بله و بنابراین راه‌های زیادی وجود دارد مانند تمرکز بر روی یک چیز خاص.

this was just an example of um like something  going badly like suddenly going badly my life  

was going well and then suddenly it was not going  well but people don't speak like that they speak  

طوری صحبت نکن که آنها

in a more you know like a kind of interesting and  and figurative way so they want to create an image  

بیشتر صحبت می‌کنند، شما می‌دانید که به نوعی جالب و تصویری است، بنابراین می‌خواهند تصویری بسازند

and you can think of myself oh my God like it  went off a cliff you can think about something  

و شما می‌توانید به خودم فکر کنید، خدای من، مثل اینکه از صخره‌ای رفتم، می‌توانید به چیزی فکر کنید،

just like going well and then suddenly like going  very badly all right uh is it correct to say your  

درست مثل رفتن خوب و بعد ناگهان مثل اینکه خیلی بد می‌روم خیلی خوب، درست است که بگوییم

alarm went off yes so I can cause something to  go off like I can trigger a bomb or the bomb  

زنگ هشدار شما به صدا درآمد بله، بنابراین من می‌توانم چیزی را به صدا درآورم مثل اینکه می‌توانم بمبی را فعال کنم یا بمب

can go off by itself it went off very good uh is  writing correctly important well yes in the same  

ممکن است به خودی خود منفجر شود، خیلی خوب خاموش شد. درست نوشتن مهم است خوب بله به همان

way speaking correctly is important especially  if you need to communicate something accurately  

روش درست صحبت کردن مهم است، مخصوصاً اگر نیاز دارید چیزی را به طور دقیق

to people like in a professional situation aland  says hi I don't know that's Shakira song maybe  

به افراد منتقل کنید، مانند یک موقعیت حرفه‌ای و می‌گوید سلام، نمی‌دانم این آهنگ شکیرا است، شاید

you're thinking of Fernando from ABA no no no  it's not Fernando it's like Alejandro I think  

شما به فرناندو از ABA فکر می‌کنید، نه نه نه، این فرناندو نیست، مثل الخاندرو است،

that's a Shakira song look that up I don't  know if it's Shakira I think it's a Shakira  

فکر می‌کنم   این یک

song uh Blue Sky alow Drew it's very cold around  Osaka yes someone else was just saying it's cold  

آهنگ شکیرا است.

around Osaka it's cold in Nagasaki too uh it was  snowing this morning uh I think some schools are  

در ناکازاکی خیلی سرد است، امروز صبح برف می‌بارید، فکر می‌کنم برخی از مدارس

actually closed here just in case uh they were  worried about the weather getting too bad Jose  

اینجا تعطیل هستند، فقط اگر نگران بد شدن هوا باشند، خوزه می‌گوید

says practicing English phenoms phones excuse me  I read that badly uh can improve pronunciation and  

تمرین کردن تلفن‌های انگلیسی با گوشی‌ها ببخشید.

then going after each word to study that can help  study connect speech Yes uh so this is exactly  

سپس به دنبال هر کلمه بروید تا مطالعه کنید که می‌تواند به مطالعه گفتار ارتباطی کمک کند بله، پس این دقیقاً همان کاری است که

what we do in Frederick it will teach you uh not  only the phonetic rules of the language but also  

ما در فردریک انجام می‌دهیم، نه تنها قوانین آوایی زبان را به شما می‌آموزد، بلکه

lots of words that break those sound rules these  are what we call call sight words because you have  

بسیاری از کلمات را که این قوانین صوتی را زیر پا می‌گذارند، می‌آموزد. ما کلمات بینایی می نامیم زیرا باید

to remember them by sight uh D just heard run  their card in a restaurant yeah so again like  

آنها را با نگاه به خاطر بسپارید آه D همین الان شنیدم که کارت آنها در رستوران اجرا می شود بله، پس دوباره مانند

if you think about processing a card like to move  something through something else like like to run  

اگر به پردازش یک کارت فکر می کنید مانند انتقال چیزی از طریق چیز دیگری مانند اجرای

a card through something like that so you can also  think about like running someone through with a  

کارت از طریق چیزی شبیه به بنابراین شما همچنین می‌توانید به این فکر کنید که مانند دویدن با شمشیر از روی کسی،

sword so if I take a sword like be careful before  I run you through like like an old pirate might  

بنابراین اگر من شمشیر را برمی‌دارم، مراقب باشید قبل از اینکه مثل یک دزد دریایی پیر از شما عبور کنم، ممکن است

say that like to run you through with a sword  it's like I'm going to quickly like move it or  

بگویید که می‌خواهم با شمشیر از میان شما بگذرم، مثل این است که دارم می‌روم. دوست داشتن سریع حرکت دادن آن یا

stab you with something like that it's the same  idea but you see how you get more examples and  

خنجر زدن به شما با چیزی شبیه به آن، همین ایده است، اما می بینید که چگونه نمونه های بیشتری به دست می آورید و   مثل

you're like ah like wow I understand the language  much better like wow like let me run your card let  

آه مثل وای من زبان را می فهمم خیلی بهتر مثل وای مثل اجازه بده کارتت را اجرا کنم اجازه بده

me run let me run your ID so like I'm I'm checking  some information processing that in that same idea  

من شناسه شما را طوری اجرا می‌کنم که انگار دارم پردازش اطلاعات را بررسی می‌کنم که در همان ایده مانند

of like running it through the system so people  often talk about computer systems in this way so  

اجرای آن از طریق سیستم، مردم اغلب درباره سیستم‌های رایانه‌ای به این شکل صحبت می‌کنند، بنابراین

you're running something through something else  all right let's see uh it might be Lady Gaga song  

شما چیزی را از طریق چیز دیگری اجرا می‌کنید. ببین ممکنه آهنگ لیدی گاگا باشه

really I don't know if that's Lady Gaga or not let  me let me see here I I feel bad like Googling this

واقعاً نمی‌دانم لیدی گاگا است یا نه اجازه بده اینجا ببینم، احساس بدی دارم که این را گوگل می‌کنم،

but

اما در

uh actually no maybe it's not I don't know maybe  is there's a song called l l l to I don't know if  

واقع نه شاید اینطور نیست، نمی‌دانم شاید آهنگی به نام وجود دارد نمی‌دانم

that's correct or not uh but I'm pretty sure  there's some some Like lyrics with something  

درست است یا نه، اما مطمئنم چند شعر مانند «لایک» وجود دارد با چیزی

like it's it's like a kind of like Dancy kind of  song like Alejandro some someone has a song called  

مثلاً مثل آهنگی شبیه به دنسی، مثل الخاندرو، بعضی‌ها آهنگی دارند به نام

just look up song called Alejandro uh let's see I  can't understand what the Frederick means exactly  

فقط آهنگ را جستجو کن به نام الخاندرو اوه بیایید ببینیم من نمی‌توانم بفهمم Frederick دقیقاً چه معنایی دارد

something like a free direction or what is it  so if you click on the link in the description  

چیزی شبیه یک مسیر رایگان یا چیست بنابراین اگر روی پیوند در توضیحات

below this video Frederick is an app so just like  you can use it on your phone or your iPad or your  

زیر این ویدیو کلیک کنید فردریک یک برنامه است بنابراین می‌توانید از آن در قسمت خود استفاده کنید تلفن یا آی‌پد یا

tablet uh that will teach you pronunciation so  it will teach you the rules for how pronunciation  

تبلت شما تلفظ را به شما یاد می‌دهد، بنابراین قوانین نحوه عملکرد تلفظ را به شما یاد می‌دهد

Works uh and it will give you lots of examples  and it's like a game where you teach yourself the  

و مثال‌های زیادی به شما می‌دهد و مانند یک بازی است که در آن زبان را به خودتان یاد می‌دهید،

language uh let's see Lily says you couldn't learn  Latin as a native speaker because native speakers  

بیایید ببینیم لیلی می‌گوید نمی‌توانستم لاتین را به‌عنوان یک زبان مادری یاد بگیرم، زیرا افراد بومی زبان

of Latin are not laugh well uh yes and no I mean  like you like it's it's like a dead language but  

لاتین خوب نمی‌خندند، بله و نه، منظورم این است که مثل شما دوست دارید مثل یک زبان مرده است، اما

people used to learn that just like people learn  Greek so like you would you would still learn  

مردم قبلاً یاد می‌گرفتند که درست مثل مردم یونانی را یاد می‌گیرند، همان‌طور که شما یاد می‌گیرید. هنوز

those languages and you would you would know how  to say them so I still remember like like puer  

آن زبان‌ها را یاد می‌گیری و دوست داری که می‌دانی چگونه آن‌ها را بگوییم، بنابراین من هنوز

and puera for uh like boy and girl it's like the  one thing I remember from Latin class uh Neil says  

مثل پسر و دختر به یاد می‌آورم مثل چیزی که از کلاس لاتین به یاد می‌آورم، نیل می‌گوید

yes with some thumbs up over there Jose uh is it  a synonym of fall but formal what do you mean oh  

بله، خوزه اوه، مترادف سقوط است، اما رسمی، منظور شما چیست، اوه،

like fall off a cliff are you talking about or  something else well fall I mean you could have  

مانند سقوط از صخره، در مورد آن صحبت می کنید یا چیز دیگری خوب سقوط، منظورم این است که شما می توانید

different ways of expressing that but like uh  like to go off a cliff so this is like to to to  

روش های مختلفی برای بیان آن داشته باشید، اما مانند آه، دوست دارید از صخره برید، بنابراین دوست دارم به

go off or to move off so my you can I mean you  could also say yes like my career went or fell  

بروم یا حرکت کنم تا بتوانی، یعنی می‌توانی همچنین می‌توانی بگوییم بله، مثل اینکه حرفه‌ام رفت یا از

off a cliff it's the same same thing you could  you could say that again I can understand native  

صخره افتاد، همان چیزی است که می‌توانی می‌توانی بگوییم که دوباره می‌توانم بومی   را

without captions but when I listen to English  songs I don't understand without captions yeah  

بدون شرح درک کنم، اما وقتی من به آهنگ‌هایی انگلیسی گوش می‌دهم که نمی‌فهمم بدون شرح بله،

sometimes uh music can be more difficult to  understand but it's okay to read transcripts  

گاهی اوقات درک موسیقی دشوارتر است، اما خواندن متن اشکالی ندارد   فکر می‌کنم

I think there there are funny videos on YouTube  of native English speakers not knowing lyrics to  

ویدیوهای خنده‌داری در YouTube وجود دارد که انگلیسی‌زبان‌های بومی آن‌ها اشعار آهنگ‌ها را نمی‌دانند،

songs because not everybody does from Brazil hello  says Leonardo Lily says app for provation the link  

زیرا همه نمی‌دانند. از برزیل سلام می‌گوید لئوناردو لیلی می‌گوید برنامه برای اثبات پیوند

is in the description yeah thank you I totally  agree with your method of learning English I can  

در توضیحات آمده است بله متشکرم من کاملاً با روش یادگیری زبان انگلیسی شما موافقم. می‌توانم

still remember uh the example of harsh which you  learned from previous video months ago says Anglia  

هنوز به یاد بیاورم مثال سختی را که ماه‌ها پیش از ویدیوی قبلی یاد گرفتید، می‌گوید Anglia

yep glad to hear it so that's what I do like I  mean if you imagine the the English as a second  

بله خوشحالم که آن را بشنو، پس این چیزی است که من دوست دارم، منظورم این است که اگر انگلیسی را به عنوان زبان دوم تصور می‌کنید،

language way it's just to tell you a word here's  harsh here's I don't know maybe some examples  

فقط برای گفتن کلمه‌ای است که اینجا خشن است، نمی‌دانم شاید چند مثال باشد،

but usually with uh like a translation I will  give you a definition of the word and then you  

اما معمولاً با یک ترجمه به شما می‌دهم. تعریفی از کلمه و سپس شما

have to repeat that word to yourself to but but  repeating the word the repetition of something  

باید آن کلمه را برای خودتان تکرار کنید، اما  با تکرار کلمه تکرار چیزی

you can do this with with a word right now so  if I say the word bib if I just repeat that to  

می توانید این کار را با یک کلمه در حال حاضر انجام دهید، بنابراین  اگر من کلمه بیب را بگویم، اگر آن را برای

myself bib bib bib bib bib after a while I will  actually like not understand what the word means  

خودم تکرار کنم بعد از مدتی من واقعاً دوست دارم معنی کلمه را نفهمم   این

it's a it's another weird psychology thing that  that happens when we repeat words over and over  

یک چیز روانشناسی عجیب دیگری است که وقتی کلمات را بارها و بارها تکرار می کنیم  اتفاق می افتد

again so your brain your brain gets like kind of  tired of information if you repeat it that's why  

تا مغز شما به نوعی از اطلاعات خسته شود اگر تکرار کنید. به همین دلیل است

we're bored by repeating things and we always want  what's new we watch the news because we want to  

ما از تکرار چیزها خسته شده‌ایم و همیشه می‌خواهیم چیزهای جدیدی را ببینیم، اخبار را تماشا می‌کنیم، زیرا می‌خواهیم

know what's new we ask other people hey what's new  what's happening what's new in your life because  

بدانیم چه چیز جدیدی است، از دیگران می‌پرسیم هی چه خبر   چه اتفاقی می‌افتد چه اتفاقی می‌افتد  در زندگی شما چه اتفاقی می‌افتد، زیرا

our brain it doesn't care about what happened  to you before unless you know that's important  

مغز ما به آن اهمیتی نمی‌دهد. قبلاً چه اتفاقی برای شما افتاده است، مگر اینکه بدانید که

to to your life now um but repeating words over  and over again won't help you get fluent instead  

اکنون برای زندگی شما مهم است، امم، امم، اما تکرار مکرر کلمات به شما کمک نمی‌کند در عوض مسلط شوید.

you should really understand them by getting  lots of different varied examples and hearing  

those from different people so it will help you  understand the word like a native speaker so you  

این به شما کمک می‌کند کلمه را مانند یک زبان مادری درک کنید تا   در

feel confident about using it all right you become  a good speaker when you actually become fluent as  

مورد استفاده صحیح از آن احساس اطمینان کنید، زمانی که در واقع به هنگام یادگیری مسلط شوید، به یک سخنران خوب تبدیل می‌شوید،

you learn so you learn you feel more confident  and then you speak that's how the process really  

بنابراین یاد می‌گیرید که احساس اعتماد به نفس بیشتری می‌کنید و سپس صحبت می‌کنید که این روند واقعاً اینگونه است

works yes I figur la la is uh the torture but I  don't know if that's um if that's if that has like  

بله، شکنجه است، اما نمی‌دانم که اگر چنین چیزی وجود دارد

Alejandro in that or not uh let's see call your  captions like Subs equals subtitles yeah uh let's

یا نه، بیایید ببینیم با زیرنویس‌های شما تماس بگیرید، مانند زیرنویس‌ها برابر است با زیرنویس‌ها بله، بیایید ببینیم،

see let's see for your information to incidentally  no uh so for your information is like there there  

بیایید ببینیم اطلاعات شما به طور اتفاقی نه، پس برای اطلاعات شما مانند آنجاست

those are actually two different things for  for your information uh people will sometimes  

اینها در واقع دو چیز متفاوت برای  اطلاعات شما هستند، مردم گاهی اوقات

shorten this as FYI it just means I'm explaining  something uh to you like just letting you know for  

این را به عنوان FYI کوتاه می‌کنند، این فقط به این معنی است که چیزی را برای شما توضیح می‌دهم، مثلاً به شما اطلاع می‌دهم

your information uh like the store will be closing  early today so maybe you don't care about that but  

اطلاعات شما مانند فروشگاه امروز زود بسته می‌شود، بنابراین شاید به آن اهمیتی ندهید، اما

I'm letting you know I'm just giving you some uh  some vocabulary about that um but incidentally  

من به شما اطلاع می‌دهم که فقط مقداری واژگان در مورد آن ام به شما می‌دهم، اما اتفاقاً

is like usually there's a there's some kind of  connection uh about something else like so I'm  

مثل این است که معمولاً نوعی ارتباط در مورد چیزی وجود دارد در غیر این صورت، من دارم

talking with a friend of mine like maybe you say  hey uh I'm looking for like I'm looking for like a  

با یکی از دوستانم صحبت می‌کنم، مثلاً شاید شما بگویید  هی اوه، من به دنبال یک

green shirt like this and I can say oh you can buy  one at at uh like this store like like you can get  

پیراهن سبز مانند این هستم و می‌توانم بگویم اوه شما می‌توانید در این فروشگاه یکی را بخرید. مثل اینکه می‌توانید

one at uniclo like this is a uniclo shirt um and  I say oh incidentally I I was at uniclo yesterday  

یکی را در uniclo بگیرید، مثل اینکه این یک پیراهن یونیکلو است و من می‌گویم اوه اتفاقاً من دیروز در یونیکلو بودم

and I saw the shirt for sale so incidentally  like I'm I'm connecting those those two things  

و من پیراهن را برای فروش دیدم به طور اتفاقی مثل اینکه دارم آن دو چیز را به هم وصل می‌کنم

I wouldn't just say like incidentally like I  bought bananas two weeks ago because there's  

نمی‌خواهم فقط مثل اینکه اتفاقاً دو هفته پیش موز خریدم، چون

no connection between those two things so I could  say like I could just tell tell my family hey for  

هیچ ارتباطی بین این دو چیز وجود ندارد، بنابراین می‌توانم بگویم مثل اینکه می‌توانم به خانواده‌ام بگویم هی برای

your information I bought bananas yesterday but  if if that's not important to them or they don't  

اطلاعات شما، من دیروز موز خریدم، اما اگر این برای آنها مهم نیست یا نمی‌کنند.

care or like if I just tell them some news  like it it is like for their information but  

اهمیتی نمی‌دهم یا دوست ندارم که من فقط برخی اخبار را به آنها بگویم، مثل این که برای اطلاعات آنها باشد، اما

it's not like for them that's important for them  hopefully that makes sense so there there're two  

برای آنها مهم نیست، امیدوارم منطقی باشد، بنابراین دو

different things incidentally is typically  there's a connection between two things uh  

چیز متفاوت وجود دارد اتفاقاً معمولاً بین این دو ارتباط وجود دارد. چیزهایی اوه

but for your information could just be giving  information that like maybe there's a connection  

اما برای اطلاعات شما فقط می‌تواند اطلاعاتی را ارائه کند که مثلاً ممکن است ارتباطی

there but uh it might it might not be it's it's  something you might want to know it's just news  

وجود داشته باشد، اما ممکن است اینطور نباشد، این چیزی است که ممکن است بخواهید بدانید این فقط یک خبر است

you might want to know hopefully that makes sense  uh and also like for explaining that you can say  

ممکن است بخواهید بدانید امیدوارم که منطقی باشد اوه و همچنین دوست داشته باشید برای توضیح اینکه می‌توانید بگویید

I know you're your English is better than your  writing but rather than putting it in Japanese  

من می‌دانم که انگلیسی شما بهتر از نوشته‌هایتان است، اما به جای اینکه آن را به زبان ژاپنی بنویسید،

you can just say What's the difference so what's  the difference between incidentally and for your  

فقط می‌توانید بگویید چه فرقی دارد، بنابراین تفاوت بین تصادفاً چیست و برای اطلاعات  شما

information what's the difference what's the  difference what's the difference again Jam 107  

چه تفاوتی دارد. دوباره تفاوت Jam 107

people are watching this live but 70 people like  that button uh I think people forgot well you know  

نفر دارند این را به صورت زنده تماشا می‌کنند اما 70 نفر آن دکمه را دوست دارند، اوه، فکر می‌کنم مردم فراموش کرده‌اند شما

people people get lazy it's okay you don't have  to yes like feel free to click the like button uh  

خوب می‌دانید   مردم مردم تنبل می‌شوند، اشکالی ندارد که مجبور نیستید  بله دوست دارید روی دکمه لایک کلیک کنید. اوه

if you like the video uh Lady Gaga had Lady Gaga  that was really like a Lady Gaga has Al Alejandro  

اگر ویدیو را دوست دارید اوه لیدی گاگا لیدی گاگا داشت که واقعاً شبیه یک لیدی گاگا بود که الخاندرو

song maybe maybe wow all right I guess um why did  I think that was Shakira oh that's interesting she  

شاید وای خیلی خوب است، حدس می‌زنم چرا فکر کردم که شکیرا بود، اوه جالب است، او به

kind of sounds like Shakira in that song Hello  teacher what does runoff mean well it could mean  

نوعی شبیه شکیرا در آن آهنگ به نظر می‌رسد سلام معلم چه معنایی دارد خوب می‌تواند به معنای

different things but rather than like going on a  bunch of different uh I want you to run off and  

چیزهای متفاوتی باشد، اما به جای اینکه دوست داشته باشید به یک سری برنامه‌های مختلف بروید، می‌خواهم فرار کنید و

and go figure that out so go Google that all right  uh okay I got I saw the formal point of view of  

این را بفهمید، پس به Google بروید تا خیلی خب، خوب متوجه شدم، دیدم دیدگاه رسمی از

formal or informal speaking yes uh so you could uh  like uh if I understand you correctly uh depending  

رسمی یا غیر رسمی گفتن بله آه، بنابراین شما می توانید آه، دوست داشته باشید، اگر من شما را به درستی درک کنم، بسته

on what you're talking about like you could have a  formal way of expressing yourself or a more casual  

به آنچه که در مورد آن صحبت می کنید، می توانید یک روش رسمی برای بیان خود یا یک روش غیر معمول تر

way of expressing yourself uh so set off and go  off and again like I I don't want to spend a lot  

برای بیان خود داشته باشید. مثل من نمی‌خواهم

of time just defining words for you because uh a  better lesson is actually to take something and we  

زمان زیادی را صرف تعریف کردن کلمات برای شما کنم، زیرا در واقع یک درس بهتر این است که چیزی را در نظر بگیرید و ما

go deeper into it to help you understand what that  thing is uh and give you lots more examples and so  

عمیق‌تر به آن می‌رویم تا به شما کمک کنیم بفهمید آن چیز چیست و مثال‌های بیشتری به شما می‌دهیم و غیره

like you can you can Google those examples uh and  get just like look for you know or even use chat  

مثل شما می‌توانید آن نمونه‌ها را گوگل کنید و درست مانند جستجوی شما می‌دانید یا حتی از چت

GPT and it will give you uh a bunch of different  things but you will learn if they're the same or  

GPT استفاده کنید و یکسری چیزهای  متفاوت به شما می‌دهد، اما اگر یکسان هستند یا

they can be used uh similarly or not blue sky  says if I take a private lesson with you is it  

می‌توان از آنها به طور مشابه استفاده کرد، خواهید فهمید. یا نه آسمان آبی می‌گوید اگر یک درس خصوصی با شما ببرم این است

on Zoom or Skype please give me your information  uh we don't do any private lessons it would be  

در زوم یا اسکایپ، لطفاً اطلاعات خود را به من بدهید  اوه، ما هیچ درس خصوصی نمی‌دهیم،

far too expensive for people and it's also not  necessary uh I don't recommend you take private  

این برای مردم بسیار گران است و همچنین ضروری نیست. به شما توصیه نمی‌کنیم

lessons with anybody because you don't want to  just have one teacher to learn with when you  

دروس خصوصی با کسی بخوانید زیرا نمی‌خواهید فقط یک معلم داشته باشید که وقتی

learned your native language anguage you had lots  of different people who taught you the language uh  

زبان مادری‌تان را یاد گرفتید، افراد مختلفی داشتید که این زبان را به شما یاد داده‌اند،

so you had like your parents uh or your brothers  and sisters or your school teachers or people on  

بنابراین شما مانند والدینتان یا خودتان هستید. برادران و خواهران یا معلمان مدرسه‌تان یا افرادی که در

television so this is what we do in fluent for  life you should not be learning with a private  

تلویزیون هستند، بنابراین این همان کاری است که ما در زندگی انجام می‌دهیم، شما نباید با یک معلم خصوصی یاد بگیرید،

teacher it's I mean it's nice to have someone  who can explain things but you must also have  

منظورم این است که داشتن کسی که می‌تواند چیزها را توضیح دهد خوب است، اما شما باید

all these other examples of of native speech from  different people so this is what we do in fluent  

همه این موارد را نیز داشته باشید. نمونه‌هایی از گفتار بومی از افراد مختلف، بنابراین این همان کاری است که ما در طول زندگی به صورت روان انجام می‌دهیم،

for life so rather than try to pay for uh like  private lessons with us which we don't offer any  

بنابراین به جای اینکه بخواهیم هزینه‌ای مانند درس‌های خصوصی را با خودمان بپردازیم که هیچ‌گونه ارائه نمی‌دهیم.

anyway uh just get fluent for life just click on  the link in the description below this video and  

در توضیحات زیر این ویدیو و

it will get you fluent faster uh and give you a  lot more examples than than you would just having  

این شما را سریع‌تر روان می‌کند و مثال‌های بسیار بیشتری نسبت به داشتن

a private teacher uh let's see canero if I if  I got that pronounced correctly nice to see you  

یک معلم خصوصی برای شما می‌آورد.

back over there uh hello Drew I think by setting  the tone of a more fluent Speaker gets yourself  

سلام درو من فکر می‌کنم با تنظیم لحن یک گوینده روان‌تر، خودتان را

in more uh demanding situation accordingly this  will put you in a more embarrassing condition in  

در موقعیت‌های سخت‌تری قرار می‌دهید، بر این اساس، شما را در شرایط شرم‌آورتری قرار می‌دهد در

the end uh yeah it's possible but I think for  most people like uh I could still like I could  

پایان، بله، ممکن است، اما من فکر می‌کنم برای بیشتر افرادی مانند اوه من هنوز هم می‌توانم دوست داشته باشم. می‌توانم

go I gave the example before about like being in  a Korean store and I just like say hello where I'm  

بروم، مثالی را قبلاً در مورد حضور در یک فروشگاه کره‌ای زدم و من فقط دوست دارم در جایی که در آن هستم سلام کنم،

in like a French store and I'm like bonjour and  they're like oh and they'd like start speaking a  

مانند یک فروشگاه فرانسوی و من مثل بنجور هستم و آنها مثل اوه و دوست دارند شروع به صحبت کردن

lot and I'm just like oh I don't I don't speak so  much French uh but you know typically if you're  

زیاد کنند. و من درست مثل آه، نمی دانم، خیلی فرانسوی صحبت نمی کنم، اوه، اما شما معمولاً می دانید که اگر

if you're in that situation uh where you know you  would like e either you're just saying a greeting  

در چنین موقعیتی هستید، اگر می دانید که دوست دارید یا فقط دارید می گویید احوالپرسی   به خاطر

for being polite or uh you would be in like you  actually are able to communicate because you need  

مؤدب بودن یا اوهوم شما مثل خودتون هستید  در واقع می‌توانید ارتباط برقرار کنید، زیرا باید

to express something my point is uh I mean you  you you don't it's not like you have to like say  

چیزی را بیان کنید، منظور من این است که شما  شما نمی‌خواهید، اینطور نیست که دوست داشته باشید

something perfectly uh and then everything else is  going to be awful after that I mean there usually  

کاملاً چیزی بگویید و سپس هر چیز دیگری بعد از آن افتضاح می‌شود، منظورم این است که معمولاً

this is for people uh who might make some mistakes  but it's much better to start the conversation uh  

این برای افرادی است که ممکن است اشتباه کنند، اما خیلی بهتر است که مکالمه را شروع کنید و به

helping that person feel maybe that you can speak  better that uh that they it's it's really for the  

آن شخص کمک کنید تا احساس کند شاید شما بتوانید بهتر صحبت کنید تا اینکه اوه این واقعاً برای

other person it's not for you um because because  you want that person to to kind of give you we  

دیگران است. این برای شما مناسب نیست، اوم، چون می‌خواهید آن شخص به نوعی به شما کمک کند، ما می‌گوییم فایده

say the benefit of the doubt it means they will  assume that you're your pronunciation or your  

شک به این معنی است که او فرض می‌کند که شما تلفظ شما یا

vocabulary or whatever is a little bit better and  that way they will understand you better even if  

دایره لغات شما یا هر چیز دیگری که کمی بهتر است و به این صورت است. شما را بهتر درک خواهد کرد حتی اگر

you make mistakes so yes like it is possible  that like you could you know like something  

اشتباهاتی مرتکب شوید، بنابراین بله، ممکن است، مانند شما می‌دانید که

could happen but I don't most of the time when I'm  in a situation like that like it's it's never been  

ممکن است اتفاقی بیفتد، اما من اکثر اوقات وقتی در چنین موقعیتی قرار می‌گیرم، مثل اینکه هرگز نبوده‌ام،

you're not going to die or anything so so good  good thinking but don't overthink it uh I says I  

شما را درک نمی‌کنم. قرار نیست بمیرم یا چیز خیلی خوبی فکر خوب است، اما زیاد به آن فکر نکن، اوه من می گویم

had Latin classes in college it's an interesting  language but at the same time it's very hard I  

کلاس های لاتین در کالج داشتم، این یک زبان  جالب  است، اما در عین حال بسیار سخت است

remember these words magistra MX friends do you  do you know any words in Portuguese uh I don't  

این کلمات را به یاد دارم magistra MX دوستان آیا شما  هیچ کلمه‌ای به پرتغالی بلد نیستم، اوه،

think so but I could I could probably figure  some out I guess because it's related um to  

فکر نمی‌کنم، اما می‌توانستم برخی از آن‌ها را بفهمم، حدس می‌زنم چون به انگلیسی مرتبط است،

English but don't forget your delicious water  because you are teaching us above the hours or  

اما آب خوشمزه‌تان را فراموش نکنید، زیرا بیش از ساعت‌ها به ما آموزش می‌دهید یا

you could say like four many hours let's see yes  it's been 99 minutes almost 100 minutes right now

می‌توانید بگویید مانند چهار ساعت بیایید ببینیم بله 99 دقیقه تقریباً 100 دقیقه در حال حاضر آه بسیار

ah all right yes we're going to close it down uh  very soon yes you pronounced my name correctly  

خوب بله ما آن را می بندیم اوه خیلی زود بله شما نام من را درست تلفظ کردید

thanks canero canero yes because you taught it  well and so we understand uh the vocabulary yeah  

متشکرم canero canero بله زیرا شما آن را به خوبی آموزش دادید و بنابراین ما متوجه شدیم اوه واژگان بله

so I mean Latin Latin is is certainly helpful for  understanding a lot of words because many English  

بنابراین منظورم لاتین لاتین است قطعاً برای درک بسیاری از کلمات مفید است زیرا بسیاری از

words have Latin roots and I'm guessing it would  be the same in other uh like Latin origin language  

کلمات انگلیسی   ریشه لاتین دارند و من حدس می‌زنم که در زبان‌های دیگر مانند زبان اصلی لاتین نیز همینطور باشد

as well like you would have I don't know Italian  French Spanish um yeah so any words like that or  

ایتالیایی فرانسوی اسپانیایی بلد نیستم، بله، بنابراین هر کلمه‌ای مانند آن یا

languages like that that would be similar uh it's  helpful to know those things all right looks like  

زبان‌هایی شبیه به آن می‌تواند مفید باشد، دانستن آن چیزها بسیار مفید است.

we did get back to let's see oh Dave is there I  speak Portuguese I'm from Brazil uh let's see s  

اوه برزیل، بیایید s

Coos so I know that's like something maybe like  greetings greetings from everyone or something  

Coos را ببینیم تا بدانم این چیزی است که شاید شبیه احوالپرسی از طرف همه یا چیزی

like that if that's if it works the same way in  Spanish Sal I don't know what that means it's  

مانند آن باشد، اگر در سال اسپانیایی به همین صورت عمل می کند، نمی دانم این به چه معناست که

time to drink water H okay like maybe people are  talking talking to talking to each other but what  

وقت آن رسیده است که آب بنوشم H خوب مانند شاید مردم دارند با هم صحبت می کنند و با هم صحبت می کنند، اما

what does that mean a greeting ah greetings  like it's so it's similar to the English like  

چه معنایی دارد. سلام و احوالپرسی مثل این است که شبیه به انگلیسی است

um like salutations I guess greetings and  salutations but it's interesting how that  

مثل سلام و سلام، حدس می زنم سلام و سلام، اما جالب است که چگونه

works uh have you ever tried to speak Hindi uh  no I have not but interesting my my daughters  

کار می کند، آیا تا به حال سعی کرده اید هندی صحبت کنید. اوه نه من جالب نبودم دخترانم

uh they were watching some YouTube videos years  ago of just it was like some I don't know some  

اوه آنها چند سال پیش چند ویدیوی یوتیوب را تماشا می‌کردند، مثل این بود که بعضی‌ها را نمی‌دانم

like a Disney cartoon but it was in Hindi and  they were watching and they had watched it for  

مثل کارتون دیزنی اما به زبان هندی بود و آن‌ها آن را تماشا می‌کردند و آن را تماشا کرده بودند.

maybe a week and they were just they started  speaking some Hindi words it's interesting  

شاید یک هفته بود و تازه شروع به صحبت کردن چند کلمه هندی کردند. جالب است   سلام به همه درست است

greetings everyone that's right teacher glad to  hear it all right well anyway I think that is uh  

معلم خوشحالم که خوب شنیدم

it I think we've gotten to everybody over here  but yes thank you for joining me this is again  

من این دوباره

the last video of this year uh I don't think  think uh I should be able to do anymore I'll  

آخرین ویدیوی امسال است، اوه، فکر نمی‌کنم دیگر بتوانم این کار را انجام دهم،

be taking a break rest my voice a little bit so  I can come back strong for 2024 but we will be  

کمی استراحت کنم به صدایم استراحت بده تا بتوانم برای سال 2024 قوی برگردم، اما ما خواهیم بود

uh as always around if you can send us an email  at info@ English anyone.com or if you'd like to  

مثل همیشه اگر می‌توانید به ما ایمیلی به آدرس info@ English anyone.com برای ما بفرستید یا اگر می‌خواهید

start getting fluent before the new year you  got Frederick as well as fluent for life that  

قبل از سال جدید شروع به مسلط شدن کنید، فردریک را دریافت کرده‌اید و همچنین برای مادام العمر مسلط هستید که   می‌توانید

you can click on in the description below this  video yes have a happy holiday uh everyone enjoy  

در توضیحات زیر روی آن کلیک کنید. این ویدیو بله تعطیلات مبارک داشته باشید، همه لذت ببرید

your you know whatever you celebrate if anything  enjoy the start to the new year and I will see  

شما می‌دانید هر چه جشن می‌گیرید اگر چیزی باشد  از شروع سال جدید لذت ببرید و من می‌بینم

you guys then all right see you next year like  you uh said on December 31st yes have a happy  

شما بچه‌ها، پس خیلی خوب، سال آینده شما را می‌بینم، همانطور که شما در 31 دسامبر گفتید بله تعطیلات مبارک   داشته باشید

holiday happy uh Happy Everything George look  at that right in at the end with the pink hand  

خوشحالم اوه مبارکه همه چی جورج در آخر با دست صورتی به اون نگاه می کنه

over there George you never say anything else  it's always hello and goodbye I want to know  

اونجا جورج تو هیچوقت چیز دیگه ای نمی گی همیشه سلام و خداحافظ من می خوام

more about George Isaac says just want to say  thank you for all the resources you put out  

بیشتر در مورد جورج آیزاک بدونم.

for us yeah it's my pleasure I know what it's  like to struggle to communicate uh and I know  

برای ما قرار دهید، بله، خوشحالم، می‌دانم سختی برای برقراری ارتباط چیست، و می‌دانم که

it's hard to find information because most of  the information available is trying to help you  

یافتن اطلاعات دشوار است زیرا بیشتر اطلاعات موجود سعی می‌کند به شما کمک کند

learn English as a second language which will  keep you stuck so remember uh as I'm trying to  

انگلیسی را به‌عنوان زبان دوم یاد بگیرید که شما را درگیر نگه می‌دارد، پس به یاد داشته باشید. اوه، همانطور که من سعی می‌کنم   به

help you learn use these ideas and start you  can actually learn a lot all by yourself and  

شما کمک کنم تا از این ایده‌ها استفاده کنید و شروع کنید،  در واقع می‌توانید به تنهایی خیلی چیزها را یاد بگیرید و

you don't need to spend a lot of time speaking  spend more time if you have some vacation time  

لازم نیست زمان زیادی را صرف صحبت کردن کنید اگر

during this holiday season get more input spend  more time focusing on things learn more rather  

در این فصل تعطیلات استراحت دارید، زمان بیشتری را صرف کنید. اطلاعات بیشتری دریافت کنید و زمان بیشتری را صرف تمرکز بر روی چیزهایی کنید که بیشتر یاد می‌گیرید به

than trying to speak and then the next time you  do speak you'll be much more prepared for that all  

جای تلاش برای صحبت کردن، دفعه بعد که صحبت می‌کنید، برای همه چیز بسیار آماده‌تر خواهید بود

right uh I says happy holidays young says Merry  Christmas happy New Year happy holidays thank

درست است، من می‌گویم تعطیلات مبارک جوان می‌گوید کریسمس مبارک مبارک سال نو مبارک تعطیلات مبارک

you and so soon we say yes English is learning  English is no learning English is easy all right  

شما و خیلی زود می گوییم بله انگلیسی در حال یادگیری است  انگلیسی یادگیری زبان انگلیسی آسان نیست خیلی خوب است

nowadays focusing on American English happy  holidays thank you all right now before I get  

امروزه تمرکز بر انگلیسی آمریکایی تعطیلات مبارک  از همه شما متشکرم قبل از اینکه

a thousand comments about happy Holidays  happy happy holidays uh to everyone Merry  

هزار نظر در مورد تعطیلات مبارک دریافت کنم تعطیلات مبارک مبارک آه به همه

Christmas Happy New Year whatever you guys  celebrate and I will see you next next year

کریسمس مبارک مبارک سالی که شما بچه ها جشن بگیرید و سال آینده شما را می بینم

bye-bye

خداحافظ