How Variety Made Me Fluent (And Why This Works)

will give YouTube a moment uh as usual but I am  Drew Badger the founder of Englishanyone.com and  

مثل همیشه به YouTube یک لحظه فرصت می‌دهم، اما من هستم Drew Badger، بنیانگذار Englishanyone.com و

the English fluency guide welcome to another live  video here on YouTube all right let's make sure  

راهنمای تسلط انگلیسی به ویدیوی زنده  دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید خیلی خوب است، مطمئن شویم

YouTube is working and then uh hopefully we can  get down to business let's see here yeah hopefully  

YouTube کار می‌کند و سپس اوه امیدواریم بتوانیم به کار دست پیدا کنیم.

it says I'm live but YouTube is always uh tricking  me over here all right let's see if this works now  

all right I think we are working yes I do believe  we are all right uh well look at that George right  

درست است، فکر می‌کنم ما داریم کار می‌کنیم بله، من معتقدم که همه ما خوب هستیم، خوب به جورج نگاه کنید، طبق

on schedule as usual I guess you is always  checking around this time but it's a pleasure  

برنامه طبق معمول، حدس می‌زنم همیشه در حال بررسی این زمان هستید، اما خوشحالم   که

to see you here uh I'm still feeling a little bit  under the weather but I thought I would make this  

شما را اینجا می‌بینم، آه، من هنوز کمی زیر آب و هوا احساس می‌کنم، اما فکر کردم به

video anyway uh because a fluent for life member  was asking me about uh the specific techniques  

هر حال این ویدئو را بسازم آه، چرا که یک مسلط برای من در مورد استفاده از تکنیک‌های خاص در مورد

I use to help people get fluent and why I do the  things I do and so I thought I would just make a  

شما کمک می‌کردم. من کارهایی را که انجام می‌دهم انجام می‌دهم و بنابراین فکر کردم که فقط یک

video about that uh make this nice and clear Alene  nice to see you there as usual I will do my best  

ویدیو در مورد آن بسازم که این آلن خوب و واضح را می‌سازم مثل همیشه از اینکه شما را آنجا می‌بینم خوشحال می‌شوم، تمام تلاشم را می‌کنم

to keep my eye on chat and answer any questions  that are relevant to what I'm talking about at  

تا چشمم به گپ باشد و به سؤالات مرتبط با آنچه در

the moment but if people have additional questions  about other things I will save those until the end  

حال حاضر درباره آن صحبت می‌کنم پاسخ دهم، اما اگر افراد سؤالات بیشتری درباره چیزهای دیگر داشته باشند، آن‌ها را تا

so I like to have more of the lesson portion of  things at the beginning of the video so today I  

پایان  بیشتر پس از امروز ذخیره می‌کنم. من   می‌خواهم به

want to talk specifically about variety uh why I  do the things I I do uh as I mentioned uh and how  

طور خاص در مورد تنوع صحبت کنم، آه، چرا کارهایی را که انجام می‌دهم انجام می‌دهم، و چگونه از

I use them to get fluent and why again I do the  same things not only to help my own children uh  

آنها برای مسلط شدن استفاده می‌کنم و چرا دوباره همان کارها را انجام می‌دهم نه تنها برای کمک به فرزندانم برای اینکه

get fluent in both Japanese and English uh but  all of the Learners around the world uh so uh  

به زبان ژاپنی و انگلیسی مسلط شوند، بلکه همه زبان‌آموزان در سرتاسر جهان،

first of all I know a lot of people uh are maybe  confused when I say that uh fluency really comes  

اول از همه می‌دانم که بسیاری از مردم را می‌دانم.

from deep understanding of something rather  than how much you repeat things I I just want  

از درک عمیق چیزی ناشی می‌شود نه اینکه چقدر چیزهایی را تکرار می‌کنید. من فقط می‌خواهم به

to make it clear that I'm not against speaking  speaking is the goal but I know a lot of people  

وضوح نشان دهم که من مخالف صحبت کردن نیستم، صحبت کردن هدف است، اما می‌دانم که بسیاری از مردم

are stuck in their learning uh either because  they can't speak like they don't have anyone  

در یادگیری خود گیر کرده‌اند، یا به این دلیل که نمی‌توانند صحبت کنند انگار کسی را ندارند

to talk with uh or they're too shy about speaking  because they're nervous about making mistakes or  

که با او حرف بزنند یا خیلی خجالتی هستند از صحبت کردن در مورد چیزی که در مورد شما یک اشتباه اساسی یا عصبی هستند.

whatever so basically uh I offer people a a new  way or a a different way an alternative way to  

روش یا روشی دیگر روشی جایگزین برای

get fluent uh which is it's actually just a very  efficient way of understanding the language so  

مسلط شدن، که در واقع فقط یک روش بسیار کارآمد برای درک زبان است، بنابراین                         که

you feel confident and you actually devel fluency  before you speak that way when you do speak you  

قبل از اینکه به این روش صحبت کنید  وقتی صحبت می‌کنید   احساس می‌کنید  اعتماد به نفس دارید

feel confident about that so a big part of this is  variety as I mentioned so that's the title of this

در مورد آن احساس اطمینان می‌کنید، بنابراین بخش بزرگی از این تنوع است همانطور که اشاره کردم، بنابراین عنوان این

video and there are many reasons uh for this so  the typical way people learn a second language  

ویدیو این است که این عنوان این ویدیو است که این

is they often get a list of things or they're  listening maybe to one teacher or one set of  

لیستی است که معمولاً به آنها زبان می‌آموزند. از چیزها یا در حال گوش دادن به یک معلم یا یک مجموعه از

examples and this is a lack of variety and  in the real world there's lots of diversity  

مثال‌ها هستند و این کمبود تنوع است و در دنیای واقعی تنوع زیادی وجود دارد

in how people speak you have different accents  different dialects different speeds different  

در نحوه صحبت کردن افراد دارای لهجه‌های مختلف گویش‌های مختلف سرعت‌های مختلف

ways of expressing things different levels  of politeness so if you're only prepared for  

روش‌های مختلف بیان چیزها سطوح مختلف ادب، بنابراین اگر شما فقط برای  آماده  هستید  وقتی

a very small range of that you're going to have a  lot of trouble in conversations when your teacher  

مشکلات زیادی دارید، معلم شما

says one thing but then natives say something  else so remember uh if your goal is actually to  

می‌گوید مطالب بسیار کوچکی  اما بعد بومی‌ها چیز دیگری می‌گویند، پس اگر هدف شما واقعاً این است که

be able to communicate uh and even if you don't  speak very much maybe you just want to understand  

بتوانید ارتباط برقرار کنید، و حتی اگر زیاد صحبت نمی‌کنید، شاید فقط می‌خواهید

movies and TV shows or whatever uh you need to be  prepared and your learning should mirror the real  

فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی یا هر چیز دیگری را که برای آماده شدن نیاز دارید درک کنید و یادگیری شما باید منعکس کننده

life diversity that you have in movies and TV  shows and real conversations so hopefully that  

تنوع واقعی زندگی باشد که در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی دارید و مکالمات واقعی

makes sense so first of all uh again uh it's like  primarily what I do is really Preparing People to  

دوباره آنقدر امیدوارکننده است در درجه اول کاری که من انجام می دهم واقعاً آماده کردن مردم برای

speak and a big part of that is preparing them  for the wide range of different kinds of English  

صحبت کردن است و بخش بزرگی از آن آماده کردن آنها برای طیف گسترده ای از انواع مختلف زبان انگلیسی است که

they will experience in real life whether you  meet people in person and speak or you're just  

آنها در زندگی واقعی تجربه خواهند کرد، چه شما با افراد حضوری ملاقات کنید و صحبت کنید یا فقط

listening to people like that um so let me just  give you a quick example quick story as I usually  

به افرادی مانند آن ها گوش دهید، بنابراین اجازه دهید من فقط یک مثال سریع به شما بگویم، همانطور که من معمولاً

do uh when I was first living in Japan I was  learning basic uh like basic vocabulary for a  

در زمانی که برای اولین بار در ژاپن زندگی می کردم، چیزهای اساسی را انجام می دادم.

couple of different things kind of talking with  people about you know how they are and I learned  

نوعی صحبت کردن با مردم در مورد شما می دانم که آنها چگونه هستند و من

the word uh deu uh for for divorce and konu for  getting married U and so I have like a word for  

کلمه uh deu uh برای طلاق و konu برای ازدواج U را یاد گرفتم و بنابراین من مانند کلمه ای دارم برای  اوه

uh married whoops I e d m a r r you know I can't  read or can't write and talk at the same time m  

متاهل اوه اوه من می دانم که من نمی توانم بخوانم یا نمی توانم بنویسم و ​​همزمان صحبت کنم.

a r i so to be married or to be divorced to be  divorced U so I learned these words in Japanese  

but what was interesting is that I also heard  this other term so regular like the term for  

همچنین شنیدم این اصطلاح دیگر که بسیار منظم است مانند اصطلاح

divorce uh is deu uh but the another term I  heard was like batsu like batsu Ichi batsu  

طلاق uh deu uh است، اما اصطلاح دیگری که شنیدم مانند batsu بود مانند batsu Ichi batsu

so batsu uh is basically like an ex like like I  did something wrong and so if you're like batsu  

بنابراین batsu uh اساساً مانند یک سابق است مثل اینکه من کار اشتباهی انجام دادم و بنابراین اگر شما مانند batsu

Ichi it's like one divorce or Batson you would  have uh two divorces or whatever so here was an  

Ichi هستید مثل یک طلاق یا باتسون است که مانند یک طلاق یا باتسون است که در اینجا می

example where I could learn in a classro a teacher  might say one thing to me and teach me a word like  

توانستید هر کلاسی را  یاد بگیرید  یا در کلاسی که را  یاد بگیرید ممکن است معلم یک چیزی به من بگوید و کلمه ای مانند طلاق را به من یاد دهد،

divorce but if I'm in a real conversation and  a native says Ah like like like I'm I've been  

اما اگر من در یک مکالمه واقعی باشم و یکی از افراد بومی بگوید آه، مثل اینکه من

divorced one time or two times or three times or  whatever U and so in that situation I I wouldn't  

یک یا دو بار یا سه بار طلاق گرفته ام

really understand what's happening unless I have  been prepared for that before the conversation so  

obviously you can't be perfectly prepared there  will always be surprises or new things but you  

شما

can still be very well prepared or much better  prepared uh than you would be if you get uh like  

هنوز هم می‌توانید خیلی خوب آماده باشید یا خیلی بهتر آماده باشید، خیلی بهتر از آن چیزی که اگر

typical lessons where you're only getting maybe  just one way to say something so part of the goal  

درس‌های معمولی دریافت می‌کنید که در آن‌ها فقط شاید فقط یک راه برای گفتن چیزی دریافت می‌کنید، بنابراین بخشی از هدف

of variety is learning learning a wide variety of  ways to speak so again you're trying to listen for  

تنوع، یادگیری یادگیری طیف گسترده‌ای از روش‌های صحبت کردن است، بنابراین دوباره سعی می‌کنید به

uh different ways that people might pronounce  things different accents different speeds and  

روش‌های مختلف گوش دهید که افراد ممکن است چیزهایی را تلفظ کنند،

if you prepare for all of that before you speak  you will feel a lot more confident and you will  

اگر قبل از شما لهجه‌های متفاوتی را برای شما آماده می‌کنند. و شما

express yourself a lot more fluently all right  so in today's video I thought uh after giving  

خیلی روانتر خود را بیان خواهید کرد، بنابراین در ویدیوی امروز فکر کردم پس از ارائه

this little bit of introduction here I thought  I would cover just a few different examples of  

این مقدمه کوچک در اینجا، فکر کردم که فقط چند نمونه مختلف از

this from English so I gave you a uh kind of  Japanese example here but hopefully this makes  

این را از زبان انگلیسی پوشش خواهم داد، بنابراین یک مثال ژاپنی را در اینجا به شما ارائه کردم، اما امیدوارم که این کار

sense uh I'll check comments very quickly you can  let me know if you have any questions about this  

منطقی باشد، من نظرات را به سرعت بررسی خواهم کرد، امیدوارم اگر شما می توانید سوالاتی را که در مورد شما وجود دارد به من بگویید.

but uh hopefully as we go through the lesson you  will understand it even better and uh if you're  

درسی که شما آن را حتی بهتر متوجه خواهید شد و اوه اگر

not already getting enough Variety in your your  English learning diet uh hopefully you try to get  

در حال حاضر تنوع کافی را در رژیم یادگیری انگلیسی خود دریافت نکرده‌اید، امیدوارم سعی کنید

more all right uh so let's talk about uh like  another kind of variety I'm just going to give  

بیشتر از اینها استفاده کنید، پس بیایید در مورد نوع دیگری صحبت کنیم.

you actually let me check comments as I said  look like Jay from Brazil from Iran Rola Lux  

good morning sir watched your videos a lot glad to  hear it thank you very much Wellington says hello  

ولینگتون می‌گوید سلام

Professor from sa Paulo Brazil Pablo also from  Brazil look at that lots lots of Brazilians in  

پروفسور از ساپائولو برزیل پابلو از برزیل نیز به بسیاری از برزیلی‌ها در

the house today nice to see everybody there uh so  we'll we'll cover a couple of different kinds of  

خانه نگاه می‌کنند که امروز از دیدن همه افراد در خانه لذت می‌بریم، بنابراین ما چند نوع مختلف را پوشش می‌دهیم

variety just to show you that like this is a very  deep thing you can get into and the more kinds  

تا به شما نشان دهیم که مانند این موضوع بسیار عمیقی است که می‌توانید وارد آن شوید و انواع

of variety you expose yourself to the faster you  get fluent so remember fluent fluency it can come  

آنفلوآنزای بیشتری است که می‌توانید آن را سریع‌تر در معرض آنفلوآنزا قرار دهید.

from speaking but typically what happens is you're  speaking more and you're developing your fluency  

از صحبت کردن، اما معمولاً چیزی که اتفاق می‌افتد این است که شما بیشتر صحبت می‌کنید و

and understanding by learning more from the people  you speak with so if you don't have anyone to  

با یادگیری بیشتر از افرادی که با آنها صحبت می‌کنید، تسلط و درک خود را توسعه می‌دهید، بنابراین اگر کسی را ندارید که

speak with you can still learn by watching other  people speak or getting different examples that  

با آنها صحبت کنید، همچنان می‌توانید با تماشای صحبت کردن دیگران یا گرفتن مثال‌های مختلف یاد بگیرید که به

help you understand the language so if you don't  have anyone to speak with it's okay the point is  

شما کمک می‌کند زبان را بفهمید، بنابراین اگر واقعاً کسی را ندارید که واقعاً با آن صحبت کنید،

really to make sure you understand the language  really well so you feel confident about speaking  

مطمئن شوید که این زبان را می‌فهمید. در مورد صحبت کردن مطمئن هستم

all right all right so the first one uh let's  say like especially this is for young children so  

خیلی خوب است، بنابراین اولین مورد، بیایید بگوییم که مخصوصاً این برای بچه‌های کوچک است، بنابراین

people uh like young uh children learning English  like my own children so let's say they learn a

مردم دوست دارند کودکان خردسالی مانند فرزندان من انگلیسی را یاد بگیرند، بنابراین فرض کنید آنها

word like submarine they learn a word like  submarine so I'll draw a picture of one here  

کلمه‌ای مانند زیردریایی را یاد می‌گیرند، کلمه‌ای مانند زیردریایی را یاد می‌گیرند، بنابراین من تصویر یکی را اینجا می‌کشم

uh if you don't know what this is maybe this isn't  the uh best kind of picture of it uh but this is a  

اوه اگر نمی‌دانید این بهترین عکس است،

a submarine I'll put some water up here as well  so you first learn the word like a child maybe a  

یک زیردریایی من اینجا هم مقداری آب می‌ریزم تا شما ابتدا کلمه را یاد بگیرید مثل یک کودک شاید یک

young boy here's a here's this word submarine  or maybe his parents uh give him a little toy  

پسر جوان اینجا یک کلمه زیردریایی است یا شاید پدر و مادرش یک اسباب‌بازی کوچک به او بدهند

submarine that he can play with in the bathtub  now he's probably not thinking very much about  

زیردریایی که بتواند با آن در وان حمام بازی کند حالا او احتمالاً خیلی به این فکر نمی‌کند که

like what the word means he just Associates this  sound with this situation or this object so he's  

مثل این چیزی است که این کلمه به معنای

making a direct connection between submarine  and the physical thing submarine okay so he's  

ارتباط مستقیم با موقعیت است. زیردریایی و چیز فیزیکی زیردریایی خوب است، پس او

not translating and again it's the point is  you're making a direct connection between the  

ترجمه نمی‌کند و دوباره نکته اینجاست که شما در حال برقراری ارتباط مستقیم بین

sound or the word and the physical thing or the  situation whatever that is now as the child gets  

صدا یا کلمه و چیز فیزیکی یا وضعیت هستید، هر چه که باشد، وقتی کودک

older they will hear more examples of other  things like sub like subscribe or substitute

بزرگتر می‌شود، نمونه‌های بیشتری از چیزهای دیگر مانند اشتراک یا جایگزینی را خواهند شنید.

sub substitute and slowly the child will make  a connection between oh isn't that interesting  

they both have the word sub at the beginning I  wonder if there's a connection there so remember  

کلمه sub در ابتدا تعجب می‌کنم که آیا ارتباطی وجود دارد، پس به خاطر بسپارید

even if you're not consciously thinking  about this your brain is trying to figure  

حتی اگر آگاهانه به این موضوع فکر نمی‌کنید، مغز شما سعی می‌کند

these things out so it can help you use the  language fluently your brain is essentially  

این چیزها را بفهمد تا بتواند به شما کمک کند از زبان روان استفاده کنید مغز شما اساساً

a pattern recognizing machine and so you start  looking at things like oh look at that there's a  

یک ماشین تشخیص الگو است و بنابراین شما شروع به نگاه کردن به چیزهایی می‌کنید مانند اوه، نگاه کنید که یک

connection between these two and this can help  me understand new words that maybe I learned  

ارتباط جدیدی بین این دو کلمه وجود دارد که می‌توانم به من کمک کند.

and I'll show you some more examples of that in  the future uh shortly in this video um but again  

نمونه‌های دیگری از آن در آینده به زودی در این ویدیو، امم، اما دوباره

the point is you start learning things like  this and you're like huh submarine so sub oh  

نکته اینجاست که شما شروع به یادگیری چیزهایی مانند این می‌کنید و مانند زیردریایی هستید، بنابراین زیر اوه

I understand sub means like under like you might  have a sub basement so you have a house and then  

من می‌دانم که زیر به معنای زیرزمینی است که می‌توانید یک زیرزمین داشته باشید، پس

a basement and then a sub basement like even  lower levels of a basement or you could have  

یک زیرزمین داشته باشید و سپس یک زیرزمین و سپس یک زیرزمین مانند حتی سطوح پایین‌تر از یک زیرزمین یا شما می‌توانید

a substitute so a substitute is like I really want  this thing but they don't have that or may I want  

جایگزینی داشته باشید. آن را ندارم یا ممکن است بخواهم

to order or something at a restaurant this is not  available so let me get a substitute for for that  

سفارش بدهم یا چیزی در رستوران موجود نیست  پس اجازه دهید جایگزینی برای آن

thing with something else so it's kind of a lower  little bit lower quality maybe not exactly what I  

چیز   با چیز دیگری بگیرم تا کمی کیفیت پایین تر باشد شاید دقیقاً آن چیزی نباشد

want but that's why uh we might have that subtitle  is another good example uh uh Rola thank you very  

much for that uh so I've told this story also uh  when I was a child uh and I went to an opera with  

با مادرم به اپرا رفتیم

my mom and so we were at an actual theater where  I'm watching an opera uh and usually on a movie  

و بنابراین ما در یک تئاتر واقعی بودیم که در آن اپرا تماشا می‌کنم و معمولاً روی

screen you get subtitles you get the words at  the bottom of the screen but there were words at  

صفحه فیلم زیرنویس دریافت می‌کنید، کلمات را در پایین صفحه می‌بینید، اما کلماتی در

the top above the performers and my mom explained  to me oh those are super titles super titles all  

بالای صفحه نمایش داده می‌شد و مادرم به من توضیح داد، اوه این عناوین فوق‌العاده هستند، عناوین فوق‌العاده‌ای هستند.

right so it's another good example of like oh look  at that like now when I hear this like subtitles I  

زیرنویس‌هایی را که

don't like as a young child I don't really think  that much about what it is it's like oh look at  

در کودکی دوست ندارم، واقعاً فکر نمی‌کنم آن‌قدرها درباره این که چه چیزی است، اوه، نگاه کنید به

that like sub and then title like title like words  or or something like that the name of something  

آن زیرنویس و سپس عنوانی مانند عنوان مانند کلمات یا یا چیزی شبیه به آن نام چیزی

the title of that thing so it's down titles and  Up titles so as you're as you're learning these  

عنوان آن چیز، بنابراین پایین عنوان‌ها و عناوین بالا باشد، تا زمانی که دارید یاد می‌گیرید این

different things this is again another example  of how variety allows you to learn things and  

چیزهای مختلف را یاد می‌گیرید و دوباره به شما اجازه می‌دهد  چیزهای مختلف را یاد بگیرید.

as you learn more you can see how your learning  would accelerate because the more things that you  

یادگیری تسریع می‌شود، زیرا هر چه چیزهای بیشتری

learn the more you have a stronger connection to  make connections with new things much faster all  

یاد بگیرید، ارتباط قوی‌تری دارید تا با چیزهای جدید ارتباط برقرار کنید، خیلی سریع‌تر،

right so it might seem like if I'm spending a bit  B more time focusing on one word at the beginning  

درست است، بنابراین ممکن است به نظر برسد که اگر کمی وقت بیشتری صرف تمرکز روی یک کلمه در ابتدا کنم

like yeah it seems like it's a little bit slower  but again progress accelerates over time because  

مثل بله، کمی کندتر است، اما دوباره پیشرفت می‌تواند با گذشت زمان سریع‌تر شود، زیرا ممکن است

I'm able to learn faster now what happens with  most people is maybe they learn a word or they  

پیشرفت با افراد سریع‌تر باشد  آنها

only learn one way to say something and so they  hit that that intermediate level Plateau where  

فقط یک راه برای گفتن چیزی یاد می‌گیرند و بنابراین به آن سطح متوسط ​​می‌رسند، جایی که

they know a lot of English or they know a lot of  whatever language they're learning but they don't  

آنها انگلیسی زیادی می‌دانند یا هر زبانی را که یاد می‌گیرند زیاد می‌دانند، اما

really feel very confident because they don't know  it without a doubt so they really feel like I'm  

واقعاً احساس اعتماد به نفس نمی‌کنند زیرا بدون شک آن را نمی‌دانند، بنابراین واقعاً احساس می‌کنند که من به

kind of unsure about using this subjugate another  good example Hammet uh but hopefully you can start  

نوعی مطمئن نیستم که از این مثال خوب استفاده کنم، اما امیدوارم بتوانم از

making those connection so I just want to share  one quick example with uh just a simple word where  

این مثال خوب استفاده کنم. می‌خواهم یک مثال سریع را با یک کلمه ساده به اشتراک بگذارم که

you have things like oh look at that sub and look  at that you can learn about Marine like you know  

چیزهایی مانند آه به آن زیرمجموعه نگاه کنید و نگاه کنید می‌توانید در مورد دریایی یاد بگیرید مثل اینکه می‌دانید

some kind of water or ocean something like that  so a submarine would be something that's under  

نوعی آب یا اقیانوس چیزی شبیه به آن بنابراین یک زیردریایی چیزی است که زیر

the water okay so as your mind starts making  these connections and you do that by doing this  

آب است، خوب است، بنابراین ذهن شما شروع به برقراری این اتصالات می‌کند و شما این کار را انجام می‌دهید با

intentionally so typically you might just hear  a random example here or there maybe you make  

شنیدن این مورد

a connection but if you do this intentionally  strategically you can get fluent much faster  

ارتباط برقرار کنید، اما اگر این کار را عمداً به صورت استراتژیک انجام دهید، می‌توانید خیلی سریع‌تر مسلط شوید،

okay so this is why I do what I do the point is  to give you variety but in a strategic way uh to  

بنابراین، به همین دلیل است که من کاری را که انجام می‌دهم انجام می‌دهم، هدف این است که به شما تنوع بدهم، اما به روشی استراتژیک،

make sure you understand things well Subway mon  exactly yes it's the same thing in Japanese so  

مطمئن شوید که چیزها را به خوبی درک می‌کنید Subway mon دقیقاً بله در ژاپنی هم همینطور است، بنابراین

if we have like under under the basement or under  under the ground is Subway same thing sub excuse

اگر مانند زیر زیرزمین یا زیر زمین زیرزمینی داشته باشیم، زیر زمین همان چیزی است که در زیر زمین است.

me so it's the subway so a way by going  under something else a Subway all right  

رفتن به زیر یک مترو خیلی خوب است

now let's move on uh if anybody  has any questions about this as  

حالا اگر کسی سؤالی در این مورد دارد بیایید ادامه دهیم زیرا   من می

I go let me know I'll give  you a few more examples of

روم به من اطلاع می دهم که چند نمونه دیگر از

this now one more uh I haven't given this example  on you YouTube uh in quite a while so I thought  

این مورد را به شما می دهم، حالا یکی دیگر، خیلی وقت است که این مثال را  در YouTube شما نگذاشته ام، بنابراین فکر کردم

uh I might as well give it again but if you have  something in your room wherever you're sitting  

اوه ممکن است دوباره آن را ارائه دهم، اما اگر می خواهید چیزی را در اتاقتان

right now I want you to test this for yourself  take one of your hands uh and you can cover one  

امتحان کنید آه و می‌توانید یکی

of your eyes or you can just close one of your  eyes and look at things in your room now when  

از چشم‌هایتان را بپوشانید یا فقط می‌توانید یکی از چشم‌هایتان را ببندید و به چیزهایی در اتاقتان نگاه کنید، وقتی

you close one of your eyes it becomes a little  bit more difficult to tell exactly where that  

یکی از چشم‌هایتان را می‌بندید، تشخیص اینکه دقیقاً کجاست کمی سخت‌تر می‌شود،

thing is so if I hold up even a marker in front  of me if it's just kind of hanging here you know  

بنابراین اگر حتی یک نشانگر را جلوی خودم بگیرم، اگر فقط به‌گونه‌ای اینجا آویزان است، می‌دانید   هنوز

I still don't know exactly where it is I know  generally it's in this direction but I can't  

نمی‌دانم دقیقاً در کجاست، اما هنوز نمی‌دانم دقیقاً در کجاست دستش را

reach out and grab it easily because I don't  know exactly where it is all right uh and so  

دراز کنم و به راحتی آن را بگیرم چون نمی دانم دقیقاً کجاست، و بنابراین

when I open the other eye now I have an additional  there's that that variety there I have a little  

وقتی چشم دیگر را باز می کنم، حالا یک چیز دیگر دارم، به این ترتیب،

bit more of a way of understanding something  uh and so if I have more ways of seeing where  

کمی بیشتر راه برای درک چیزی دارم و بنابراین اگر راه های بیشتری برای دیدن جایی دارم که

something is like if I have one eye I start with  just one eye over here and then I add another  

یک چشم داشته باشم، با یک چشم دیگر شروع می کنم

eye and then I add some ears as well that's really  helping me understand where something is okay so  

و بعد از آن چند چشم دیگر را اضافه می کنم. من می‌دانم که چیزی مشکلی ندارد، بنابراین

if you're learning the kind of typical way where  you're only getting one example or listening to  

اگر در حال یادگیری یک نوع روش معمولی هستید که در آن فقط یک مثال می‌گیرید یا به

one person's pronunciation or one kind of level  of uh maybe it's it could be polite or it could  

تلفظ یک نفر یا یک نوع سطح گوش می‌دهید، شاید به این دلیل است که می‌تواند مودبانه باشد یا می‌تواند

be casual or whatever but again the point is the  less variety you have the more difficult it will  

اتفاقی یا هر چیز دیگری باشد، اما دوباره نکته این است که تنوع کمتری داشته باشید، ارتباط شما بسیار دشوارتر می‌شود.

be for you in real communication because there's  so much for iety there but again you can practice  

تمرین کنید

and prepare for all this by getting lots of good  examples doing this strategically uh before you  

و با گرفتن مثال‌های خوب  که این کار را به صورت استراتژیک انجام می‌دهند، قبل از اینکه

have a conversation okay so you don't need to  wait for people usually I get somebody on the  

مکالمه داشته باشید، تمرین کنید و برای همه اینها آماده شوید.

the YouTube videos saying hey is there anyone who  wants to practice and I always remind people you  

don't have to wait like if I'm trying to learn  I don't want to have to wait uh until I have  

someone to practice with really I just need to get  a lot of variety strategically to make sure that  

تنوع زیادی از نظر استراتژیک برای اطمینان از اینکه   به

gets me fluent and that me that means I'll be  prepared for conversations whenever they happen  

من مسلط می‌شود و این بدان معناست که من برای مکالمه‌ها هر زمان که اتفاق بیفتد آماده خواهم بود

so even if I don't have someone to practice with  I can still improve okay sir tell us some idiom uh  

بنابراین حتی اگر کسی را برای تمرین با او نداشته باشم همچنان می‌توانم آن را بهبود ببخشم خب آقا به ما بگویید اوه

we're not really focusing on that but you can  get lots of those if you're just looking for  

ما واقعاً روی آن تمرکز نمی‌کنیم، اما می‌توانید تعداد زیادی از آن‌ها را دریافت کنید، اگر فقط به دنبال آن هستید.

random vocabulary then just Google that and you'll  get plenty of examples uh Tanya says what about  

مثال‌ها اوه تانیا می‌گوید در مورد

substitute so I gave that example before or gave  that example earlier again you're you're taking  

جایگزینی چه می‌شود، بنابراین من آن مثال را قبلا زدم یا دوباره آن مثال را قبلاً زدم، شما دارید از

something and then like a kind of slightly less  valuable or slightly less important or slightly  

چیزی استفاده می‌کنید و سپس مانند یک چیز کمی کم‌ارزش‌تر یا کمی کم‌اهمیت‌تر یا کمی

less ideal thing is a choice you're making  instead of the thing you really want so if I  

کمتر ایده‌آل‌تر، انتخابی است که به‌جای چیزی که واقعاً می‌خواهید انجام می‌دهید، بنابراین اگر

go to a restaurant and I really want uh the pasta  but they don't have pasta today i' say okay well  

به یک رستوران بروم و واقعاً می‌خواهم ماکارونی را

let me substitute that with you know something  else so it might it doesn't necessarily mean a  

جایگزین کنم. چیز دیگری بدانیم، پس ممکن است لزوماً به این معنی نباشد که یک

thing is like actually worse uh but that's  the typical kind of idea where we're taking  

چیز واقعاً بدتر است، اما این یک نوع ایده معمولی است که در آن

something and having kind of a lower little bit  of version of it uh and that's why we would use a  

چیزی را می‌گیریم و کمی نسخه پایین‌تر از آن را داریم و به همین دلیل است که از

word like substitute so we're changing something  uh typically it's kind of a less valuable thing  

کلمه‌ای مانند جایگزین استفاده می‌کنیم تا به جای آن چیزی را تغییر می‌دهیم.

it's not the ideal thing we want but we get  something else instead all right so hopefully  

امیدوارم

this makes sense again I'm just like this whole  video is really about variety and giving you  

این دوباره منطقی باشد من دقیقاً مثل این هستم که کل ویدیو واقعاً در مورد تنوع است و

some uh a variety of examples of how variety  works but let me know if this makes sense is  

نمونه‌های مختلفی از نحوه عملکرد تنوع را به شما ارائه می‌کند، اما اگر منطقی است به من اطلاع دهید

it is everybody following this is everybody want  to make sure people really get this idea because  

همه دنبال این هستند همه می‌خواهند مطمئن شوند که مردم واقعاً این ایده را دریافت می‌کنند زیرا

um if you if you think you have to speak and you  can't and you don't have anyone to speak with you  

اوم اگر فکر می‌کنید باید صحبت کنید و نمی‌توانید و من واقعاً احساس می‌کنید که با شما صحبت نمی‌کنید داشتم

really feel stuck and I know I felt this way uh  when I was learning but then I realized oh like  

یاد می‌گرفتم اما بعد متوجه شدم

my problem really isn't speaking opportunities  the problem is that I'm not not actually feeling  

مشکل من واقعاً فرصت‌های صحبت کردن نیست، مشکل این است که

confident and ready when I do speak so even if  I have lots of speaking opportunities if I don't  

وقتی صحبت می‌کنم واقعاً احساس اعتماد به نفس و آمادگی نمی‌کنم، حتی اگر فرصت‌های صحبت زیادی داشته باشم اگر در

feel certain and confident about my vocabulary  or my grammar or whatever then I'm not going to  

مورد واژگانم یا دستور زبانم یا هر چیز دیگری احساس اطمینان و اعتماد به نفس نداشته باشم، سعی نمی‌کنم به

speak very well okay so instead of trying to force  myself to speak or just learning more words which  

جای اینکه خیلی خوب کلمات را یاد بگیرم، خیلی خوب صحبت کنم. این همان چیزی است که

is what a lot of people do we want to just erase  the doubts you have about speaking and then you  

بسیاری از مردم می‌خواهیم شک‌هایی را که در مورد صحبت کردن دارید پاک کنیم و سپس شما

will communicate confidently all right uh let's  see I think we got those examples over here uh so  

با اطمینان ارتباط برقرار می‌کنید، بیایید ببینیم، فکر می‌کنم این مثال‌ها را در اینجا داریم، بنابراین

Hammond says sure Hammond's got it look says how  to speak myself sir for practicing you don't don't  

هاموند می‌گوید مطمئن شوید که هاموند آن را خوب می‌گوید، می‌گوید چگونه با خودم صحبت کنم، آقا برای مثال، شما می‌گوید که چگونه می‌توانم

worry about talking to yourself you can do that uh  but if you just get more examples of other people  

با خودم صحبت کنم، آقا برای مثال، شما نگران نباشید که دیگران با شما صحبت کنند. افراد

just like I'm showing here so imagine if you had  five different native speakers who each gave you  

درست مانند آنچه که من در اینجا نشان می‌دهم، بنابراین تصور کنید که پنج زبان مادری متفاوت داشته باشید که هر کدام

a slightly different version of a story or they  each had a slightly different way of pronouncing  

نسخه کمی متفاوت از یک داستان را به شما ارائه می‌دهند یا هرکدام روش متفاوتی برای بیان یک

something or they each had a slightly different  way of describing a situation that's what's going  

مطلب داشتند یا هرکدام روشی متفاوت برای توصیف موقعیتی داشتند که می‌خواهد

to get you fluent because again you're preparing  yourself for the variety of real life by getting  

شما را مسلط کند، زیرا باز هم خودتان را با مثالی از زندگی واقعی آماده

lots of examples so it's not about you speaking  it's about you understanding the language really  

نمی‌کنید که تنوع چیزها را بیان کنید. این در مورد این است که شما زبان را واقعاً   خوب می فهمید

well and feeling prepared because again it's not  just you giving a speech or something the whole  

و احساس آمادگی می کنید، زیرا باز هم فقط شما در حال سخنرانی یا چیزی نیستید.

point is for you to be prepared for all of the  variety and unpredictability of real communication  

نکته اصلی این است که شما برای همه تنوع و غیرقابل پیش بینی بودن ارتباطات واقعی آماده باشید

so my teacher might have a really slow clear nice  and easy accent just like I'm giving you right now  

بنابراین معلم من ممکن است لهجه بسیار آهسته و واضح و زیبا و آسانی داشته باشد، درست همانطور که من در حال حاضر به شما می گویم

and then you leave the classroom and you go  talk with someone in the real world and they  

و سپس کلاس را ترک می کنید و در دنیای واقعی خیلی سریع صحبت می کنید و با کسی صحبت می کنید.

speak completely differently they're too fast or  they're not very clear or they're using completely  

آنها خیلی واضح نیستند یا از

different vocabulary so it doesn't matter even  if you have a teacher and you think okay this  

واژگان کاملاً متفاوت استفاده می کنند، بنابراین حتی اگر معلمی داشته باشید و فکر می کنید خوب است

this teacher is going to correct my mistakes so  I really need a corrector someone there to answer  

این معلم اشتباهات من را تصحیح می کند، مهم نیست، بنابراین من واقعاً به یک تصحیح کننده نیاز دارم که کسی

my questions all the time but you don't need that  if you just start getting lots of examples because  

همیشه به سؤالات من پاسخ دهد، اما شما نیازی به آن ندارید اگر تازه شروع به دریافت مثال های زیادی کنید، زیرا   این زبان

it's all of the variety that actually helps  you understand the language okay hopefully  

واقعاً به شما کمک می کند خیلی به شما کمک کند

that makes sense I think people are getting it  though all right uh let's see I think we wanted  

فکر کن مردم دارند آن را می‌فهمند هر چند خوب، بیایید ببینیم، فکر می‌کنم می‌خواستیم   انجام دهیم، به

to do I'll give you I'll give you one more uh  example of this uh let's say you hear the word

شما می‌دهم، یک مثال دیگر به شما می‌دهم آه، فرض کنید کلمه

bank now when you hear the word bank usually  people think of maybe I'll draw kind of a like  

بانک را می‌شنوید، وقتی کلمه بانک را می‌شنوید معمولاً مردم فکر می‌کنند شاید من یک جورهایی شبیه به تصویر بکشم. به

a picture this is maybe like a not so good  that kind of looks like a bank I guess you

know isn't that a bank I guess there we go it  kind of looks like a bank so when people hear  

نوعی شبیه یک بانک است، بنابراین وقتی مردم

the word Bank uh Ricardo look at that with  Riverbank over there uh again the variety  

کلمه بانک اوه ریکاردو را می‌شنوند به آن نگاه کنید با ریوربانک آن طرف، دوباره تنوع

is what really helps you understand the word  so you can probably think like maybe when you  

چیزی است که واقعاً به شما کمک می‌کند کلمه را درک کنید، بنابراین احتمالاً می‌توانید فکر کنید شاید وقتی

just hear the bank it's the the same idea as a  child learning the word uh submarine so you're  

فقط صدای بانک را می‌شنوید، همان ایده‌ای است که کودکی کلمه «اوه زیردریایی» را یاد می‌گیرد، بنابراین شما این

connecting this sound bank with this building  or this place where you have a whole bunch of  

با این بانک صوتی را به هم متصل می‌کنید.

money so we've got bank and then we've got the  place where a whole bunch of money is a bank  

بانک و سپس ما مکانی را داریم که یکسری پول بانک است

okay I'm I'm making a connection there so lots  of children when they when they learn the word  

باشه، من دارم با آنجا ارتباط برقرار می‌کنم، بنابراین خیلی از بچه‌ها وقتی کلمه

bank this is what they think of but again as  you get older you start getting more variety  

بانک را یاد می‌گیرند این همان چیزی است که به آن فکر می‌کنند، اما دوباره وقتی بزرگتر می‌شوی، تنوع بیشتری پیدا می‌کنی

and hearing different ways or different uses  of the word bank so what are some other uses  

و شنیدن راه‌ها یا کاربردهای مختلف از کلمه بانک، بنابراین چه استفاده‌های دیگری از کلمه بانک می‌شود

we might we might hear and I think I just  got that one what was that yeah Ricardo gave

و من فکر می‌کنم چه استفاده‌های دیگری انجام دادیم

Riverbank so if you can think about a river  bank so Bank itself doesn't mean money when  

بنابراین، اگر می‌توانید در مورد یک رودخانه فکر کنید، بنابراین وقتی به این موضوع فکر می‌کنید، بانک خودش به معنای پول نیست،

you're when you're thinking about this just as  a again when you're just learning the word and  

درست مثل وقتی که تازه کلمه را یاد می‌گیرید و

you're only making a connection between one sound  or one word and a physical thing or a situation  

فقط بین یک صدا یا یک کلمه و یک چیز فیزیکی یا موقعیتی ارتباط برقرار می‌کنید،

or whatever um you you think that oh okay Bank  means money awful very good blood bank blood

یا هر چیزی که فکر می‌کنید خیلی خوب است، بانک خونی بسیار خوب ممکن است به معنای پول باشد.

bank so a river bank we might have like  the kind of banks here's a river down  

سواحل اینجا یک رودخانه است

here and the River Bank like these are the  the banks of the river over here so as you  

اینجا و کرانه‌های رودخانه مانند اینها سواحل رودخانه اینجا هستند، بنابراین وقتی

start getting more examples of a thing like  this now a blood bank it kind of seems like  

شروع به دریافت نمونه‌های بیشتری از چیزی مثل این می‌کنید  حالا یک بانک خون، به نظر می‌رسد

a bank bankrupt well that's having like no  money uh at that point but like basically  

یک چاه بانکی ورشکسته است که در آن نقطه پولی ندارد، اما اساساً

the same idea of a bank is it's some kind of  group or an accumulation uh of some kind so  

همان ایده یک کرانه، یک نمونه دیگر از جمع شدن

here's another example over here so let's  say we have a cloud so this is one or I  

فرض کنید یک ابر داریم پس این یکی است یا من

can't really draw the I made the the bank  too big over here I have to draw a smaller

واقعا نمی‌توانم بانک را خیلی بزرگ کنم اینجا باید یک بانک کوچکتر ترسیم کنم،

bank so here is a a

بنابراین یک

cloud a cloud but if we put a whole bunch  of clouds together like this oh it's a it's  

ابر یک ابر است، اما اگر یک دسته ابر را کنار هم بگذاریم، اوه،

like a bunch of them look at that we have a  cloud Bank a cloud bank so if you look up uh  

مثل یک دسته از آنها است، به این نگاه کنید که یک بانک ابری داریم و

at the at the sky and you see a whole bunch  of clouds together it's almost like a wall  

یک  بانک کل ابر را در کل بانک نگاه کنید. ابرها با هم تقریباً مانند یک دیوار است   آن‌ها را به

of them we call that a cloud Bank okay if we  have a whole bunch of blood in a particular  

آن می‌گوییم بانک ابری اگر در یک ساختمان خاص یا مکانی خاص یک دسته کامل خون داشته باشیم

building or a particular place where we  we get uh maybe blood uh donations from  

some people and we're able to give that  to people if they get hurt at a hospital  

or something uh so we have a blood bank  if we have a river bank if we have a snow

bank so a snow bank where again we have a whole  bunch of snow coming together there's like a big  

اشکالی ندارد. کل دسته برف که کنار هم جمع می‌شوند مانند

mound of snow uh you might have a thing like this  at a ski hill like you're going down like you want  

تپه بزرگی از برف است، آه، ممکن است چیزی شبیه به این را در یک تپه اسکی داشته باشید، مثلاً می‌خواهید از

to jump over a big snow bank or you want to jump  into a snow bank okay so do these make sense so as  

روی یک برف بزرگ بپرید یا می‌خواهید به داخل یک ساحل برفی بپرید، بسیار خوب، بنابراین اینها منطقی باشند تا   وقتی واقعاً در حال

we're again when you're when you're learning  a language the point is not just to know one  

یادگیری زبان هستید، ما دوباره متوجه می‌شویم که

example of something it's to really understand  that thing well and it seems like okay Drew like  

واقعاً یک زبان را خوب نمی‌دانید. به نظر می‌رسد خوب است درو مثل

you're you're making us take a long time to learn  one word like bank but it's not really one word  

تو داری ما را مجبور می‌کنی یک کلمه مانند بانک را یاد بگیریم، اما واقعاً یک کلمه نیست

it's really understanding how something works and  you can see how progress accelerates as you learn  

این واقعاً درک نحوه کار کردن چیزی است و شما می‌توانید ببینید که چگونه پیشرفت سرعت می‌گیرد با یادگیری

more so as you keep learning other uses of Bank  in this way then you're really going to understand  

بیشتر، بنابراین وقتی به یادگیری سایر کاربردهای بانک در این راه ادامه می‌دهید، واقعاً متوجه خواهید شد   و وقتی می‌توانید آن‌ها را

them very quickly you will be able to use them  immediately when you speak okay and so I can  

بسیار سریع صحبت کنید.

take these things and I can have a bank for this  thing or a bank for that thing and I see oh look  

می‌توان یک بانک برای این چیز یا یک بانک برای آن چیز داشته باشد، و من می‌بینم که

at that a snow bank and a river bank might even  have a data da oops d a a Data Bank same idea or a  

یک ساحل برف و یک رودخانه حتی ممکن است اطلاعاتی داشته باشند، یک بانک داده مشابه ایده یا یک بانک حافظه،

memory bank your brain is like a Memory Bank Sand  Bank yeah another uh good example of that but you  

مغز شما مانند بانک شن و ماسه حافظه است، بله، مثال خوبی دیگر از آن، اما می‌توانید

can see how we can take really thing like like  anything like it could be dirt or snow or grass  

ببینید که چگونه می‌توانیم چیزی شبیه به برف

or whatever some kind of Bank in that way and it  helps us understand okay Bank does not just mean  

یا هر چیزی شبیه به آن را داشته باشیم. و به ما کمک می‌کند تا خوب را بفهمیم بانک فقط به این معنی نیست که

money we're not just talking about a place where  money is that's one usage of the word but a fluid  

پول، ما فقط در مورد جایی صحبت نمی‌کنیم که در آن پول یکی از کاربردهای کلمه است، بلکه یک

speaker understands the language more deeply okay  so they really know the language well so they can  

گوینده روان زبان را عمیق‌تر می‌فهمد، بنابراین آنها واقعاً زبان را به خوبی می‌شناسند تا بتوانند

apply these other uses and they can learn much  faster because they can then learn anything new  

این کاربردهای دیگر را به کار ببرند و می‌توانند خیلی سریع‌تر یاد بگیرند، زیرا می‌توانند هر چیزی را که خیلی سریع به

and integrate that into their learning and their  speech very quickly all right pretty cool right  

یادگیری خود تبدیل می‌شوند، یاد بگیرند.

isn't that interesting so this is why uh I tell  people to focus and this is uh this this mix of  

جالب است، به همین دلیل است که من به مردم می‌گویم تمرکز کنند و این ترکیبی از

focus and variety uh I often call this naturally  varied review but again the point is there is so  

تمرکز و تنوع است، آه من اغلب به این مرور به طور طبیعی می‌گویم تنوع، اما نکته اینجاست که

much Variety in the real world that the more you  get this variety and do it systematically the more  

تنوع زیادی در دنیای واقعی وجود دارد که هر چه بیشتر این تنوع را دریافت کنید و آن را به صورت سیستماتیک انجام دهید،

prepared you will feel for your conversations okay  so I'm not I'm not trying to get you to improve  

آمادگی بیشتری برای مکالمات خود خواهید داشت. می‌خواهم انجام دهید این است که

by speaking by repeating things you already  know what I want you to do is actually just  

فقط

expand your knowledge deepen your knowledge learn  new ways of expressing things hear different  

دانش خود را گسترش دهید و دانش خود را عمیق تر یاد بگیرید راه‌های جدید بیان چیزها را بشنوید

examples of other people say things like how is a  more polite way to say something or a more casual  

مثال‌هایی از افراد دیگر که چیزهایی می‌گویند، مانند روشی  مودبانه‌تر برای گفتن چیزی یا

way or a rude way to say something uh so all of  those things are going to really make you feel  

روشی معمولی‌تر یا روشی بی‌ادبانه برای گفتن چیزی آهان، بنابراین همه آن چیزها واقعاً باعث می‌شوند که شما واقعاً احساس

much more confident even before you speak okay  so again the conclusion of all this speaking is  

اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، حتی قبل از اینکه شما دوباره صحبت کنید،

not a bad thing I just think it's typically more  difficult for people to get that and often they're  

این یک چیز معمولی نیست. دریافت آن برای مردم دشوارتر است و اغلب آنها به

looking for people to practice with or they're  thinking about practicing or thinking about not  

دنبال افرادی هستند که با آنها تمرین کنند یا به تمرین کردن فکر می کنند یا به این فکر می کنند که

getting enough practice and that's uh frustrating  or worrying for a lot of people but you don't have  

تمرین کافی انجام ندهند و این برای بسیاری از مردم ناامید کننده یا نگران کننده است، اما شما مجبور نیستید

to worry about that because really all you have  to do is understand the language better so if  

نگران این موضوع باشید زیرا واقعاً تنها کاری که باید انجام دهید این است که زبان را بهتر درک کنید، بنابراین اگر می توانید به

you do this systematically with whatever you're  interested in uh you can become a fluent speaker  

طور سیستماتیک به این کار صحبت کنید.

much faster even before you speak all right pretty  cool so this is what I do uh when I'm learning  

خیلی سریع‌تر حتی قبل از اینکه خیلی خوب صحبت کنید خیلی جالب است، بنابراین وقتی دارم ژاپنی یاد می‌گیرم این کاری است که من انجام می‌دهم

Japanese and when I'm trying to teach my kids as  well I'm trying to help my children uh make these  

و وقتی سعی می‌کنم به بچه‌هایم یاد بدهم سعی می‌کنم به بچه‌هایم کمک کنم این

connections faster so that they're not just like  you know one day they learn bank and then three  

ارتباطات را سریع‌تر انجام دهند تا مثل شما نباشند که یک روز می‌دانید بانک یاد می‌گیرند و بعد سه

years later they learn Cloud bank or something  like that I want them to learn all of these  

سال بعد می‌آموزند بانک ابری یا چیزی شبیه به آن‌ها اگر من می‌خواهم آن‌ها را یاد بگیرند.

things at the same time if they can and I don't  make it like a big lesson where okay today we're  

آن را مانند یک درس بزرگ بسازید که خوب امروز

talking about the word bank and we hear different  examples of this but the point is in that moment  

درباره کلمه بانک صحبت می کنیم و مثال های مختلفی از آن می شنویم، اما نکته اینجاست که

if I can give one or two extra connections to  make the word really that much more memorable  

اگر بتوانم یک یا دو ارتباط اضافی ارائه کنم تا کلمه را واقعاً بسیار به یاد ماندنی تر کنم

able then my children will remember it more they  will feel more confident using it they will start  

آنوقت فرزندانم آن را بیشتر به خاطر خواهند آورد و با استفاده از آن احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهند کرد، آنها شروع به

using it faster all of these things happen because  of variety okay so uh yeah Ricardo another good  

استفاده از آن می کنند، زیرا یک مثال خوب دیگر با همه این چیزها اتفاق می افتد.

example with phrasal verbs in the same way uh so  when we're taking different words and combining  

افعال عبارتی به همین صورت است، بنابراین وقتی کلمات مختلف را می‌گیریم و

them in different ways like we do with phrasal  verbs so we might have stand up and stand down or  

آنها را به روش‌های مختلف ترکیب می‌کنیم، مانند افعال عبارتی، بنابراین ممکن است بایستیم و بایستیم یا

sit up and sit down we're taking these things and  combining them in different ways this helps us uh  

بنشینیم و بنشینیم، این چیزها را می‌گیریم و آنها را به روش‌های مختلف ترکیب می‌کنیم، این به ما کمک می‌کند تا

understand the individual words better but it  also helps us just build a much more uh like a  

تک تک کلمات را بهتر درک کنیم، اما به ما کمک می‌کند خیلی بیشتر بسازیم.

much more fluent vocabulary we know things really  well we know them without a doubt and that's what  

چیزها را واقعاً به خوبی می‌دانیم، ما بدون شک آنها را می‌دانیم و این همان چیزی است که   در

actually lets us speak so hopefully this makes  sense see if I had any more notes on anything else  

واقع به ما اجازه می‌دهد صحبت کنیم، امیدواریم که منطقی باشد ببینید آیا یادداشت‌های دیگری در مورد چیز دیگری داشتم یا خیر

I think like well I'll just give you one more  kind of like last example of this so like I'm  

فکر می‌کنم خوب، فقط یک نمونه دیگر از این نمونه‌ها را به شما می‌دهم، بنابراین

trying to give you different examples of variety  so a variety of variety here pretty interesting so  

سعی می‌کنم نمونه‌های مختلفی از تنوع را به شما ارائه دهم، بنابراین تنوع تنوع در اینجا بسیار جالب است.

let's say you're in a conversation you might have  the kind of variety where uh you hear different  

expressions or different ways of describing the  same thing uh so let's say we have uh just a word  

عبارات یا روش‌های مختلف برای توصیف یک چیز، اوه، بنابراین بیایید بگوییم که ما فقط یک کلمه داریم

like relax now the word relax like you probably  can see someone imagine me relaxing in a hammock  

مثل استراحت کن کلمه استراحت مثل تو احتمالاً  می‌تواند ببیند کسی من را در حال استراحت در یک بانوج

or in a nice chair or on a sofa I'm not worried  about things I'm sitting back and enjoying life  

یا روی یک صندلی زیبا یا روی مبل در حال استراحت

that kind of thing I'm relaxing uh but there  are different ways I might Express that can  

you think of any how might you describe so calm  down is calm down is a little bit different from  

تصور کند. چگونه می‌توانی آن را توصیف کنی که آرام آرام باشد، کمی متفاوت از

relaxing uh when we calm down typically we are  maybe we're feeling it's more like a transition  

استراحت کردن است، وقتی آرام می‌شویم معمولاً ممکن است احساس می‌کنیم که این بیشتر شبیه یک دوره گذار است،

so I'm changing from feeling excited or angry  or something to to becoming more calm but if I'm  

بنابراین من از احساس هیجان یا عصبانیت یا چیزی به آرام‌تر شدن تغییر می‌کنم، اما اگر

already relaxed I'm just sitting out in sitting  in a chair uh we've got chill says Ricardo you can  

قبلاً آرام باشم، فقط می‌توانم بیرون بنشینم در تپه، می‌گویم «روی صندلی هم می‌نشینم».

also say chill out to both of those laidback so  laidback is more talking about a kind of person's  

برای هر دوی آن‌ها، آرام‌تر بودن بیشتر درباره شخصیت یک فرد صحبت می‌کند،

uh personality uh so we're talking about like a  relaxed person so I wouldn't like I can be kind of  

اوه، بنابراین ما در مورد یک فرد آرام صحبت می‌کنیم، بنابراین من دوست ندارم بتوانم به‌طور

physically laid back in a chair but we typically  use the term laidback when we're describing people  

فیزیکی روی صندلی دراز بکشم، اما ما معمولاً زمانی از این اصطلاح استفاده می‌کنیم که مردم را توصیف می‌کنیم

or the environment of something like that so  relax uh what was that one I think we yeah take it

یا فکر می‌کنم آن محیط راحت بود.

easy take it easy I bet you could think  of some more so we have relax might your

شرط ببندید که می‌توانید به موارد دیگری فکر کنید تا استراحت کنیم، ممکن است

hangout so to hang out like I'm just relaxing  this could hang out uh it's another phrasal  

پاتوق شما باشد، بنابراین پاتوق کردن مثل من فقط در حال استراحت کردن هستم.

verb you can use to well unwind that's another  good one uh unwind is like also talking about  

that same kind of um like you're kind of wound up  first that's why we talk about unwinding something  

like if you think about like I take a like a towel  and I and I and I tie it up or really wind it up  

حوله و ​​من و من آن را می‌بندیم یا واقعاً آن را می‌بندیم

really tight then I want to unwind that thing  I want to relax it so if we're talking about  

واقعاً سفت است، سپس می‌خواهم آن چیز را باز کنم  می‌خواهم آن را آرام کنم، بنابراین اگر در مورد

relaxing or unwinding in that same kind of way  it's a similar kind of idea of calming down uh  

آرامش یا باز شدن به همین روش صحبت می‌کنیم ایده مشابهی برای آرام کردن است آه

taking a deep breath that's a little bit a little  bit different but uh you can see how as we start  

نفس عمیق بکش که کمی مثال است که کمی به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید که چقدر متفاوت است.

getting all of these examples it it helps you get  a little bit more uh focused in like the slight  

کمی بیشتر تمرکز کنید، مانند

nuances or differences in how things might work  or when we might use these situations or when we  

تفاوت‌های جزئی یا تفاوت‌های جزئی در نحوه کار کردن چیزها، یا زمانی که ممکن است از این موقعیت‌ها استفاده کنیم یا زمانی که

might use uh these words but again uh the whole  point here is not to just learn like one thing  

ممکن است از این کلمات استفاده کنیم، اما مجدداً تمام هدف اینجا این نیست که فقط مانند یک چیز یاد بگیرید

so it's okay if maybe you uh Cano using Lounge  over there it's another example so to Lounge is  

پس اشکالی ندارد اگر شما کانو از Lounge استفاده می‌کنید.

like a kind of relaxing kind of feeling to relax  so we could talk about like feeling more relaxed  

می‌توان در مورد احساس آرامش بیشتر

or physically relaxing where I'm like sitting down  I'm not doing anything I'm not using my energy uh  

یا آرامش جسمی در جایی که من مثل نشستن هستم صحبت کنم من کاری انجام نمی‌دهم و انرژی خود را مصرف نمی‌کنم

but again the whole point here is if you're only  getting a single example of something it's going  

اما دوباره نکته اینجاست که اگر فقط یک نمونه از چیزی را دریافت می‌کنید،

to be more difficult for you if natives use other  things or you hear different things in movies or  

اگر بومی‌ها از چیزهای دیگر استفاده می‌کنند یا چیزهای متفاوتی را می‌شنوید در فیلم‌ها یا به

TV shows or whatever so really pay attention for  connecting situations with vocabulary so rather  

برنامه‌های تلویزیونی توجه می‌کنید تا به برنامه‌های تلویزیونی توجه کنید.

than trying to think about um like like how do I  translate a specific word meaning from my language  

در مورد امم فکر کنید مثلاً چگونه می‌توانم معنی کلمه خاصی را از زبانم

into English it's more in this situation what  do people say so when someone is relaxing like  

به انگلیسی ترجمه کنم، بیشتر در این موقعیت است که مردم چه می‌گویند، بنابراین وقتی کسی در حال استراحت است، مثل

ah I'm relaxing I'm chilling out I'm just hanging  out I'm enjoying life taking it easy so those are  

آه، آرام می‌گیرم، فقط در حال استراحت هستم، از زندگی لذت می‌برم.

all different ways that people might describe the  same situation okay so we want to be focusing on  

a situation and the various ways people might  Express that I think someone just asked me  

فکر کن یکی از من

about chill can you play uh please explain more  about chill so chill means to take something and  

درباره سرما پرسیده است، می‌توانی بازی کنی، لطفاً بیشتر درباره سرما توضیح دهید، بنابراین سرد به معنای گرفتن چیزی و سرد کردن

make it kind of cold uh and if you think about  something like like just being like physically  

آن است، اوه و اگر به چیزی فکر می‌کنید مانند اینکه از نظر جسمی

energetic where I'm moving around a lot it might  be a little bit hot I'm moving I get you know my  

پرانرژی باشم در جایی که من زیاد حرکت می‌کنم ممکن است کمی گرم باشد من در حال حرکت هستم.

my body moving I'm using my energy so maybe I  get a little bit hot my temperature goes up so  

the opposite of that would be to chill I want to  cool myself down so I want to calm down or cool  

سرد شدن است من می‌خواهم خودم را خنک کنم پس می‌خواهم آرام یا خنک شوم

down or just chill okay so that's more of a slang  way of expressing that but chill the the normal  

یا فقط خوب سرد شوم، این بیشتر یک روش عامیانه برای بیان آن است، اما سرد کردن

regular meaning of this is just making something  colder all right like oh the weather is a little  

معنی معمولی این است که چیزی را سردتر می‌کنم، مثل اوه هوا

bit chilly or it feels chilly outside like there's  a chilly wind or there's a chill in the air okay  

کمی سرد است یا احساس می‌کنم هوا سردتر است یا هوا سرد است یا هوا سرد است یا هوا سرد است.

so you can also talk about someone like someone  like actually having a kind of cold personality  

همچنین می‌تواند در مورد کسی مثل کسی صحبت کند، مثلاً واقعاً یک نوع شخصیت سرد دارد،

like oh that that you know I was dating this  woman and you know she had kind of a chilling  

مثلاً اوه که می‌دانی من با این زن قرار ملاقات می‌کردم و می‌دانی که

she was like not not chill in a good way  but chill and like she was icy you know  

she didn't uh she didn't feel very warm and she  didn't you know like just like not a very good  

او به نوعی احساس سردی می‌کرد.

relationship so I can describe chill in a variety  of ways but notice how I'm taking care to always  

من مراقب این هستم که همیشه

connect the vocabulary with a situation okay so  it's not not just about like what does the word  

واژگان را با یک موقعیت خوب مرتبط کنم، بنابراین فقط به معنای کلمه

chill mean it's thinking about how you use things  in particular situations all right so let me see  

chill نیست، بلکه به این فکر می کنم که چگونه از چیزها در موقعیت های خاص استفاده می کنید، بنابراین

if we have any more comments but I think people  get the idea let's see look says sir how to make  

اگر نظرات بیشتری داریم اجازه دهید ببینم   اما فکر می کنم مردم این ایده را دریافت می کنند بیایید ببینیم نگاه کنیم می گوید آقا چگونه می توانم در یک

flow in sentence while talking um so I've talked  about this in a couple of different videos but the  

جمله صحبت کنیم.

point really is uh thinking about what causes the  doubt or what stops you from from speaking often  

نکته واقعاً این است که به این فکر کنید که چه چیزی باعث شک می‌شود یا چه چیزی شما را از صحبت کردن باز می‌دارد

it's people not knowing the language as well  as they think they do that's the basic problem  

این است که مردم زبان را به خوبی نمی‌دانند همانطور که فکر می‌کنند این مشکل اساسی است

so when people learn I talked about  this a little bit earlier uh in this

بنابراین وقتی مردم یاد می‌گیرند در این مورد کمی زودتر در این

video so everything in this video has really  been talking about variety and the uh the key  

ویدیو صحبت کردم بنابراین همه چیز در این ویدیو واقعاً در مورد تنوع صحبت می‌کند و نکته کلیدی برای

here is really trying to understand the language  well by getting lots of examples because you will  

فهمیدن نقشه زبان است.

encounter real examples or various examples  in real life uh so what people typically do  

در زندگی واقعی با مثال‌های واقعی یا مثال‌های مختلف مواجه شوید، بنابراین کارهایی که مردم معمولاً

when they're learning like they will they will  learn more like let's say we have somebody at  

در هنگام یادگیری انجام می‌دهند، بیشتر یاد می‌گیرند، مثلاً فرض کنید کسی را داریم در ابتدای

the beginning of their uh their learning their  learning I don't know like they begin they they  

begin learning at uh year zero and they start  learning and first they're making progress they're  

شروع یادگیری‌شان، یادگیری آن‌ها.

learning more words they're understanding things  a bit more but what usually happens is then people  

مردم    به

hit this Plateau here um and what the reason  people hit this Plateau is because they start  

این Plateau ضربه می زنند و دلیل اینکه مردم به این Plateau ضربه می زنند این است که شروع به

knowing vocabulary and they expand the amount  of vocabulary they know but they don't know that  

دانستن واژگان می کنند و مقدار  واژگانی را که می دانند گسترش می دهند اما آن

vocabulary very well so most people think they  are not fluent because they don't know enough  

words so they think okay um like I know let's  say I know 500 words but I still don't feel very  

واژگان را به خوبی نمی دانند، بنابراین بیشتر مردم فکر می کنند  مسلط نیستند                                       0        0         0

fluent and confident in conversations so maybe I  should be learning more I still don't know enough  

مسلط و با اعتماد به نفس در مکالمات، بنابراین شاید باید بیشتر یاد بگیرم، من هنوز به اندازه کافی کلمات را نمی دانم

words and so they continue learning more more  and like okay now I know a thousand words but  

و بنابراین آنها به یادگیری بیشتر ادامه می دهند و دوست دارم که حالا هزار کلمه را می دانم اما

they're still on the plateau and at some point  usually they think like wait a minute maybe I'm  

آنها هنوز در سطح بالایی هستند و در برخی موارد معمولاً فکر می کنند یک دقیقه صبر کنید شاید من

doing you know maybe this isn't the right way  to to get off of the plateau so learning more  

انجام می دهم.

words and typically not knowing them very well  will keep you in this area over here and it will  

شما را در این زمینه در اینجا نگه می‌دارد و به

help you understand more information but you just  won't feel more confident about speaking because  

شما کمک می‌کند اطلاعات بیشتری را درک کنید، اما در مورد صحبت کردن احساس اطمینان بیشتری نخواهید کرد زیرا

the confidence actually comes from eliminating the  doubt out about whatever you're learning so if I  

اعتماد به نفس در واقع ناشی از از بین بردن شک و تردید در مورد هر چیزی است که یاد می‌گیرید، بنابراین اگر من

know some vocabulary but I don't really I don't  really feel confident about using it then I'll  

مقداری واژگان را بلد باشم اما واقعاً در مورد استفاده از آن احساس اطمینان نمی‌کنم، در واقع از این

stay stuck on this Plateau here but the people  who get off of this Plateau they actually learn  

کسانی که در اینجا گیر کرده‌اند می‌مانم

more uh and again like I showed in the in the  video or earlier in this video when you focus on  

خیلی بیشتر و دوباره مانند آنچه در ویدیو نشان دادم یا قبلاً در این ویدیو وقتی روی

something at first it does take like a little bit  longer because I'm spending more time focusing on  

چیزی تمرکز می‌کنید، در ابتدا کمی بیشتر طول می‌کشد زیرا من زمان بیشتری را صرف تمرکز روی

something like teaching one way to pronounce uh  or one way to say something but in a variety of  

چیزی می‌کنم مانند آموزش تلفظ uh یا به روشی برای گفتن چیزی اما به

ways or something like that or I'm going to hear  something from a variety of different speakers  

روش‌های مختلف   یا چیزی شبیه به آن یا من می‌خواهم چیزی را از روش‌های مختلف به نظر می‌آید چیزی را از روش‌های مختلف بسیار

so it seems like it's a slower approach but again  progress accelerates over time because now I can I  

آهسته‌تر می‌شنوم، اما به نظر می‌رسد که چیزی را از روش‌های مختلف به‌تر می‌شنوم. زمان چون الان می‌توانم   می‌توانم

can understand things really well I feel confident  about using them and that makes it easier to learn  

چیزها را خیلی خوب درک کنم، در مورد استفاده از آنها احساس اعتماد به نفس می‌کنم و این باعث می‌شود که

new things so this process snowballs over time  it's another good expression for you if you think  

چیزهای جدید یاد بگیرم، بنابراین این فرآیند با گذشت زمان گلوله‌های برفی می‌ریزد. اگر به

about a Hill and we've got a tiny snowball at the  top up here when you push the snowball at first  

تپه فکر می‌کنید و وقتی گلوله برفی را در ابتدا فشار می‌دهید، وقتی گلوله برفی را در ابتدا فشار می‌دهید،

it's not very big it's getting like a little  bit bigger each time as it gets more snow but  

خیلی کمی بزرگتر نمی‌شود، هر چه برف کم می‌شود بزرگ‌تر می‌شود.

as it goes down the hill so now look at that the  snowball is much bigger and now it's even bigger  

تپه پس حالا نگاه کنید که گلوله برفی خیلی بزرگتر است و حالا حتی بزرگتر

than that it's snowballs so we when we're talking  about something increasing over time to snowball  

از گلوله های برفی است، بنابراین وقتی صحبت می کنیم درباره چیزی که با گذشت زمان به گلوله برفی افزایش می یابد مانند آن

like that so we can talk about this as a verb  like this my progress snowballs over time so it's  

صحبت می کنیم تا بتوانیم در مورد آن به عنوان یک فعل صحبت کنیم.

becoming better and better and faster and faster  I don't get stuck on the plateau because I already  

went beyond it so I'm not I don't just learn  vocabulary a little bit I know it really well  

فقط کمی واژگان را یاد نگیرید، من آن را خیلی خوب می‌دانم

I know it without it doubt so if you have things  that you don't know then that's probably what's  

بدون شک می‌دانم، بنابراین اگر چیزهایی دارید که نمی‌دانید، احتمالاً همین چیزی است که

stopping you when you speak so you think like why  can't I make fluent communication it's typically  

هنگام صحبت کردن مانع شما می‌شود، بنابراین فکر می‌کنید چرا نمی‌توانم ارتباط روان برقرار کنم، این معمولاً   به این

because you can understand things but you don't  know them well enough to feel confident about  

دلیل است که می‌توانید چیزها را درک کنید، اما اغلب آنها را به‌خوبی نمی‌دانید و به اندازه کافی نمی‌دانید که از

using them uh and often this is you know it's not  it's not your fault if you have this problem this  

آنها استفاده می‌کنید. اگر این مشکل را دارید تقصیر شما نیست، این

is just the way typ uh typical language learning  works the idea is to try to learn as much as you  

فقط روشی است که تایپ اوه یادگیری زبان معمولی کار می‌کند، ایده این است که سعی کنید تا آنجا که

can rather than to really become fluent and  confident in that vocabulary okay hopefully  

می‌توانید یاد بگیرید به جای اینکه واقعاً به این واژگان مسلط باشید و اعتماد به نفس داشته باشید.

that answers your question uh but this is a common  question I repeat this again and again uh often in  

videos but hopefully uh it makes sense to people  so the goal is is not to try to learn as many  

خیلی

words as you can as fast as you can if you that if  that doesn't actually help you speak okay and so  

کلمات را تا جایی که می‌توانید سریع، اگر می‌دانید که اگر این واقعاً به شما کمک نمی‌کند خوب صحبت کنید و بنابراین

even knowing one way to express something I could  know a thousand words but if people say something  

حتی دانستن یک راه برای بیان چیزی، می‌توانم هزار کلمه بدانم، اما اگر مردم چیز

different in conversations that's not going to  help me so it's a much better use of my time to  

متفاوتی در مکالمه‌ها بگویند، به من کمکی نمی‌کند، بنابراین استفاده بهتری از وقتم برای

start getting lots more examples from other people  hearing how other people talk about things and  

شروع به دریافت مثال‌های بیشتر از دیگران برای صحبت کردن و شنیدن

pronounce things and that's what's going to get me  fluent okay so if you're thinking you need to wait  

چیزهای حرفه‌ای به من است. روان، بسیار خوب، بنابراین اگر فکر می کنید باید صبر کنید   تا

for someone to practice with uh you don't need to  the whole point is you can get examples just like  

کسی با او تمرین کند، نیازی به این نیست نکته اصلی این است که می توانید مثال هایی را درست مانند   که

I'm giving you in this video right here okay so  you don't need to wait for a teacher or a speaking  

من در این ویدیو به شما می دهم همینجا دریافت کنید، بسیار خوب بنابراین لازم نیست منتظر معلم یا یک

practice partner just think about something you're  interested in or something maybe I want to be able  

شریک تمرینی صحبت کنید، فقط به چیزی فکر کنید که علاقه دارید یا به چیزی فکر می کنم که به

to talk about this but I wouldn't feel confident  or fluent doing that so maybe I should get some  

آن علاقه دارید یا می توانم در مورد آن صحبت کنم این کار را مسلط می‌دانم، بنابراین شاید بهتر باشد

more examples or watch some other people talking  about that so like let's say I want to learn about  

نمونه‌های بیشتری بیاورم یا برخی افراد دیگر را تماشا کنم که درباره آن صحبت می‌کنند، مثلاً فرض کنید می‌خواهم درباره

I don't know fixing cars I don't know anything  about fixing cars I couldn't fix a car if you  

تعمیر ماشین‌ها یاد بگیرم، چیزی درباره تعمیر ماشین‌ها نمی‌دانم، نمی‌توانم ماشینی را تعمیر کنم اگر شما

brought one to me and said Drew can you please  fix this car but if I watched a bunch of different  

یکی را پیش من می‌آورید و می‌گفتید درو می‌توانید لطفاً این ماشین را درست کنید، احتمالاً اگر در حال تماشای موتورهای مختلف

YouTube videos about people fixing cars I would  probably learn engine part names uh and how they  

ویدیوهای YouTube را تعمیر می‌کردم، می‌توانم این ماشین را درست کنم. اوه و چگونه آنها

fit together and why they do things and and I  would hear a little bit of different things or  

با هم هماهنگ می شوند و چرا کارها را انجام می دهند و من کمی چیزهای مختلف می شنوم یا

a slightly different explanation from each person  but overall the variety is what would actually  

توضیح کمی متفاوت از هر شخص ، اما در کل تنوع آن چیزی است که در واقع   به

help me understand that thing really well okay  so if you have questions where you're wondering  

من کمک می کند تا آن چیز را به خوبی درک کنم، بسیار خوب است بنابراین اگر سؤالی دارید که در آن سؤال دارید

why can't I speak fluently Drew I can understand  you but I don't understand natives all of these  

چرا نمی توانم روان صحبت کنم درو من می توانم منبع شما را درک کنم چون همه

problems have the same Source It's really because  you don't get enough variety you don't really  

مشکلات شما را درک نمی کنم . تنوع کافی نداشته باشید شما واقعاً

understand things as well as you think you do and  that's what causes a lot of people to struggle  

چیزها را آنطور که فکر می کنید درک نمی کنید و این همان چیزی است که باعث می شود بسیاری از مردم با مشکل مواجه شوند

speaking all right let me go back through chat  but that is my uh the lesson portion of this  

خوب صحبت کردن به من اجازه دهید از طریق چت برگردم اما این قسمت درسی من از این

video hopefully people uh get the IDE I'll see  if I missed anybody's questions about anything  

ویدیو است.

uh let's see uh yeah Ricardo again giving some  more examples how are you how's it going Etc  

چطور پیش می رود و غیره

there is a rule when use them in formal or uh  or informal context yeah it depends again if  

وقتی از آنها در زمینه رسمی یا آه یا غیررسمی استفاده کنید، یک قانون وجود دارد، بله، دوباره بستگی دارد اگر

you watch other people doing things in different  situations you will learn what's correct this is  

افراد دیگری را در حال انجام کارها در موقعیت‌های  متفاوت تماشا کنید، خواهید آموخت که چه چیزی درست است، این است

how children understand okay this is a polite  expression this is a casual expression this is  

بچه‌ها چگونه می‌فهمند خوب این یک عبارت  مودبانه است        بیان عادی است     یک عبارت

a for noral expression that kind of thing uh  let's see did I miss anyone else all right and  

عادی است     یک عبارت عادی است      یک عبارت عادی است        یک عبارت عادی است          یک عبارت عادی است

it says is the key of not transmission I don't  know what that means so do loosen up and unwind  

من نمی دانم معنی آن چیست، پس شل و رها کردن به

mean the same thing yes there are different ways  of expressing the same thing so if I say if I look  

همان معناست، بله، راه های مختلفی برای بیان یک چیز وجود دارد، بنابراین اگر بگویم اگر

at a person and like they look a bit jittery like  to to kind of move like this they don't look very  

به فردی نگاه کنم و دوست دارم کمی عصبانی به نظر برسد، به این شکل حرکت می کند، خیلی به نظر نمی رسد که

they look stressed out I can say whoa you need to  loosen up you need to unwind a little bit so it's  

استرس دارد، می توانم بگویم که شما نیاز دارید کمی آن را باز کنید.

the same thing like if I take something and and  like ring it tightly I actually I do have a have  

چیزی را بردارید و دوست داشته باشید آن را محکم ببندید، من در واقع من

a towel over here so if I take this towel and I  start like really ringing the towel and really  

یک حوله دارم، بنابراین اگر این حوله را بردارم و شروع کنم مانند زنگ زدن حوله و واقعاً

tighten tighten it up like that you can feel the  stress and the pressure in that but if I loosen  

سفت کردن آن را سفت کنید، می توانید استرس و فشار را در آن احساس کنید، اما اگر

it up okay now it can relax a little bit more so I  can let the CH let the towel loosen up or be loose  

آن را شل کنم، خوب است، اکنون می تواند کمی شل شود

or be free that kind of thing so again as you're  seeing these used in different situations it will  

یا رها شود. از آنجایی که دوباره می‌بینید که در موقعیت‌های مختلف استفاده می‌شوند، به

help you understand them naturally the same way  a native would uh let's see uhan says how can I  

شما کمک می‌کند تا به طور طبیعی آنها را به همان روشی درک کنید. یک بومی می‌خواهد ببینیم، uhan می‌گوید چگونه می‌توانم

speak when we have another language in my country  again as I mentioned like you don't need to wait  

صحبت کنم وقتی زبان دیگری در کشورم داریم، همانطور که اشاره کردم، نیازی نیست منتظر بمانید تا

for anyone to speak my goal when I'm learning  I don't I don't spend most of my time speaking  

کسی به هدف من صحبت کند، وقتی من یاد می‌گیرم.

Japanese even though I live in Japan I mean I'm  not even speaking English lot of the day either  

انگلیسی صحبت کردن در طول روز یا

I'll just be working or doing whatever uh but I  will learn a lot by hearing other people speak and  

من فقط کار می کنم یا هر کاری انجام می دهم، اما با شنیدن صحبت دیگران چیزهای زیادی یاد خواهم گرفت و این همان

that is what actually helps me develop my fluency  so just like you might read a book so imagine you  

چیزی است که به من کمک می کند تا تسلط خود را تقویت کنم، پس درست مثل شما که ممکن است کتابی بخوانید، تصور کنید که دوست دارید زبان مادری خود را

like learning your native language whatever your  native language is let's say your native language  

یاد بگیرید.

is Arabic uh so I'm I'm reading a book in Arabic  and I'm a native Arabic speaker I'm reading a book  

یک کتاب

in Arabic now I I have not met the author of that  book but I'm learning from the book so even if I  

به زبان عربی اکنون من نویسنده آن کتاب را ندیده‌ام اما از کتاب یاد می‌گیرم، بنابراین حتی اگر

I might hear like new ways of expressing things  or new terms or something like that it's only me  

ممکن است روش‌های جدید بیان چیزها یا اصطلاحات جدید یا چیزی شبیه به آن را بشنوم، فقط خودم

getting that from the book I'm not saying anything  but because I know Arabic well already it's easy  

آن را از کتاب دریافت می‌کنم، چیزی نمی‌گویم، اما چون عربی را به خوبی می‌دانم، آسان

to integrate that new information it's the same  thing like this over here when you already know  

ادغام آن اطلاعات جدید بسیار آسان  است، بنابراین وقتی

things really well the progress accelerates so  it's easier to learn new information the same way  

به خوبی در اینجا پیشرفت می‌کنید، به خوبی می‌دانید یادگیری اطلاعات جدید به همان روشی آسان‌تر است   که

a native does all right so you don't have to spend  a lot of time like to get to this point here it's  

یک بومی کاملاً درست عمل می‌کند، بنابراین لازم نیست زمان زیادی صرف کنید، مانند اینکه به این نقطه برسید، اینجا

just more about understanding things and taking  time to erase the doubts you have rather than  

بیشتر در مورد درک چیزها و صرف زمان برای از بین بردن شک و تردیدهایی است که دارید به جای

trying to just learn more so it's not like knowing  a bunch of random vocabulary you really want to  

تلاش برای یادگیری بیشتر، بنابراین مانند دانستن یکسری واژگان تصادفی نیست که احساس می‌کنید واقعاً می‌خواهید با

feel confident uh that you would communicate  well and you do that by knowing the vocabulary  

آن ارتباط برقرار کنید. واژگان

without a doubt so if you feel confident before  you speak then you will be more likely to speak  

بدون شک، بنابراین اگر قبل از صحبت کردن احساس اعتماد به نفس می‌کنید، احتمال بیشتری برای صحبت کردن خواهید داشت

does that make sense so you don't have to wait for  anyone to practice speaking with it doesn't matter  

این منطقی است، بنابراین لازم نیست منتظر کسی باشید که صحبت کردن با آن را تمرین کند مهم نیست

if there's anyone who speaks your language where  you live or or the language you want to learn the  

اگر کسی باشد که به زبان شما صحبت می‌کند، جایی که زندگی می‌کنید یا زبانی که می‌خواهید یاد بگیرید،

point is like this I can get lots of examples  uh with YouTube or the internet television or  

نکته این است.

whatever the newspaper books radio music uh if if  this was a hundred years ago yes it would be a lot  

اگر صد سال پیش بود، بله،

more difficult for people to learn a language so  if I'm just some guy uh in a in I don't know like  

یادگیری زبان برای مردم بسیار سخت‌تر می‌شد، بنابراین اگر من فقط یک مرد هستم، مانند

Egypt or whatever and I I don't have any English  speaking speakers around me it's going to be more  

مصر یا هر چیز دیگری نمی‌دانم و در اطرافم سخنرانان انگلیسی صحبت نمی‌کنم،

difficult for me to learn but if you're watching  this video right now you're already connected to  

یادگیری آن برای من سخت‌تر می‌شود، اما اگر در حال تماشای این ویدیو هستید، می‌خواهید اطلاعاتی را که در حال حاضر به آن‌ها می‌پردازید

the most amount of information in the world  history so anything you want to learn you can  

بیشتر بدانید. می‌توانی

learn it and it's very easy to do the point is  like can you take that and focus it and and and  

آن را یاد بگیری و انجام آن بسیار آسان است، نکته این است که می‌توانی آن را بپذیری و روی آن تمرکز کنی و و و

not try to just learn a bunch of random stuff  but actually learn so you eliminate the doubt  

سعی نکن فقط یک سری چیزهای تصادفی یاد بگیری، بلکه در واقع یاد بگیری تا شک    که

you have that stops you from speaking all right  so don't wait for people don't think like you  

تو را از صحبت کردن خوب باز می‌دارد از بین ببری، پس منتظر نباش که مردم مثل تو فکر نکنند                                                                   می‌خواهم

you can't speak because you don't have anyone to  physically talk with uh most of your improvement  

in your native language and in any language  you want to learn it will come from input  

یاد بگیرم از ورودی   حاصل می‌شود

rather than you speaking all right so if I speak  I'm only using things I already know so I'm not  

نه اینکه شما خوب صحبت کنید، بنابراین اگر من صحبت می‌کنم فقط از چیزهایی استفاده می‌کنم که قبلاً می‌دانم، بنابراین

really learning much more I may maybe I'm kind of  practicing a little bit I'm just saying okay I can  

واقعاً چیزهای بیشتری یاد نمی‌گیرم، شاید دارم کمی تمرین می‌کنم، فقط می‌گویم خوب، می‌توانم

practice saying a word and get the feel for it but  I'm not really learning much more and developing  

کلمه‌ای را تمرین کنم و احساس آن را داشته باشم، اما واقعاً من واقعاً از آنفلوانزای من بیشتر یاد نمی‌گیرم و در حال رشد هستم.

my fluency much more uh the fluency really comes  from my understanding and so as I'm able to use  

از آنجایی که می‌توانم از

the language well and connect words fluently  meaning I know how to take things and I can  

زبان به خوبی استفاده کنم و کلمات را روان به هم وصل کنم، به این معنی که می‌دانم چگونه چیزها را تحمل کنم و می‌توانم

connect this word with that word and do it in this  way or I could use a different way to describe  

این کلمه را با آن کلمه وصل کنم و این کار را به این روش انجام دهم یا می‌توانم از روش دیگری برای توصیف

something I'm fluent meaning I can actually do  those things um without needing even to have  

چیزی استفاده کنم که مسلط هستم، یعنی در واقع می‌توانم آن کارها را انجام دهم، حتی بدون نیاز به داشتن یک

someone to practice with to do that it's all just  getting the input and again you're this is what  

نفر برای تمرین کردن برای انجام این کار، و تنها کاری است که شما دوباره انجام می‌دهید. به

most people are doing all the time anyway uh even  in their native language so if you're a German  

هر حال، حتی به زبان مادری‌شان، بنابراین اگر آلمانی

speaker or French speaker whatever uh if you're  learning new things from books and movies and TV  

صحبت می‌کنید یا فرانسوی‌زبان صحبت می‌کنید، اگر در حال یادگیری چیزهای جدید از کتاب‌ها و فیلم‌ها و تلویزیون

in your native language you can do the same thing  in English as well and so what happens is like  

به زبان مادری خود هستید، می‌توانید همین کار را به زبان انگلیسی نیز انجام دهید و بنابراین اتفاقی که می‌افتد شبیه این است که

kids you know watch a movie like a native I don't  know Italian speaker would watch a movie uh and  

بچه‌هایی که می‌دانید مثل یک بومی فیلم تماشا می‌کنند، من نمی‌دانم که ایتالیایی‌زبان‌ها فیلمی را می‌شنوند

then they would like a young child hear something  and they hear some like you know movie quote or  

و می‌دانند آن‌ها دوست دارند فیلمی را ببینند. نقل قول یا

something they like and then they start using that  so they got it from the movie they understood it  

چیزی که دوست دارند و سپس شروع به استفاده از آن می‌کنند، بنابراین آن را از فیلم دریافت می‌کنند که آن را فهمیده‌اند و

and they start saying that again and again just  because they understood that thing okay so it's  

دوباره و دوباره شروع به گفتن می‌کنند فقط به این دلیل که آن چیز را خوب فهمیده‌اند، بنابراین این مربوط به این

not about me trying to repeat things or needing to  practice speaking it's just really understanding  

نیست که من بخواهم چیزها را تکرار کنم یا نیاز به تمرین صحبت کردن داشته باشم، فقط واقعاً

the language well so if you don't have anyone to  practice with or you feel too shy about speaking  

زبان را خوب می‌فهمم، بنابراین اگر واقعاً کسی را ندارید که زبان را به خوبی درک کنید، یا اینکه واقعاً نگران باشید در مورد صحبت کردن با آن صحبت کنید.

don't worry you really just have to make sure you  understand the language first and that's really  

اول و این واقعا

easy to do all right uh looks like we had a couple  of comments come in I'll make sure uh let's see  

درست انجام دادن آن بسیار آسان است، به نظر می رسد که ما چند نظر داشتیم، مطمئن می شوم که بیایید ببینیم   از

go through these uh so Anna says so the key is  different examples you mean the variety yes so  

این موارد عبور می کنیم، بنابراین آنا می گوید بنابراین کلید این است نمونه های مختلف بله بنابراین

I'm talking about eliminating doubt ultimately uh  and so what happens like if I close one eye and I  

من در مورد از بین بردن شک در نهایت صحبت می کنم و بنابراین چه اتفاقی می افتد و اگر من یک بار به

look at something I could look at that thing 100  times and and still not feel more confident about  

آن چیزی نگاه کنم چه اتفاقی می افتد. هنوز نسبت به جایی که هست احساس اطمینان بیشتری نمی‌کنم،

where it is it's not the repetition of looking  at something like I see an object in the distance  

تکرار نگاه کردن به چیزی نیست، مثل اینکه من یک شی را در دوردست

with one eye and I'm looking at it and I can see  generally where it is but I'm not certain where  

با یک چشم می‌بینم و به آن نگاه می‌کنم و می‌توانم ببینم به طور کلی کجاست، اما مطمئن نیستم کجاست

it is and I could keep looking at it and I could  spend an hour or a day or whatever like I could  

و می‌توانم به نگاه کردن به آن ادامه دهم و می‌توانم یک ساعت یا یک روز یا هر چیزی را صرف کنم، مثل اینکه

look at something many many times it's not the  repetition of looking at something that helps  

خیلی وقت‌ها می‌توانم به چیزی نگاه کنم.

me understand it it's a different angle that helps  me understand that when I open up my other eye or  

این یک زاویه متفاوت است که به من کمک می‌کند بفهمم وقتی چشم دیگرم را باز می‌کنم یا

when I use my ears to also you know hear the sound  of something that's moving so if there's an animal  

وقتی از گوش‌هایم استفاده می‌کنم، می‌دانی صدای چیزی را می‌شنوی که در حال حرکت است، بنابراین اگر حیوانی

in the distance and I open up one eye and I and I  cover my ears and I can't hear anything it's a lot  

در دوردست باشد و من یک چشمم را باز کنم و من و من گوش‌هایم را می‌پوشانم و نمی‌توانم چیزی بشنوم،

more difficult to tell where it is but if I have  both of my eyes and my ears each of those things  

تشخیص هر دوی آن‌ها کمی مشکل‌تر است، اما اگر زاویه‌ای از هر کدام از آن‌ها به

is giving me a slightly different angle this is  the variety that helps me understand something  

من داده می‌شود. این تنوعی است که به من کمک می‌کند چیزی را بفهمم.

it's even the same thing like if you think about  describing an orange like a kind of fruit so if I  

حتی اگر به توصیف یک پرتقال فکر می‌کنید مانند یک میوه فکر می‌کنید، بنابراین اگر من می‌گویم

say like what is an orange if I'm using my eyes I  mean maybe I can hear the orange in that case I'm  

پرتقال چیست، اگر از چشمانم استفاده می‌کنم، منظورم این است که شاید بتوانم پرتقال را بشنوم، در این صورت

probably not like listening to it much I don't  hear much from the orange but I can look at it  

احتمالاً دوست ندارم به آن گوش کنم، نمی‌توانم آن را

I can touch it I can take taste it I can feel what  it's like and each one of these help me understand  

بشنوم یا نمی‌توانم آن را لمس کنم. من می‌توانم احساس کنم که  چه چیزی است و هر کدام از اینها به من کمک می‌کند

what the idea of Orange Is and that's much better  than someone just telling me like a description of  

ایده نارنجی چیست و این خیلی بهتر از این است که کسی فقط به من بگوید مانند شرح

something it's I can very quickly understand what  something is by getting more angles and So the  

چیزی که در آن وجود دارد، من می‌توانم خیلی سریع با گرفتن زوایای بیشتر بفهمم که چیزی چیست و بنابراین هر چه

faster you get these different angles on something  the FAS you get fluent what most people think is  

سریع‌تر به این زوایای مختلف در مورد چیزی دست پیدا کنید FAS واقعاً مسلط می‌شوید و اغلب مردم فکر می‌کنند

they need to keep repeating something again and  again but the repetition doesn't really give you  

دوباره تکرار می‌کنند شما

any new information your brain is looking for  new information so it can help process what is  

هر اطلاعات جدیدی که مغز شما به دنبال اطلاعات جدید است تا بتواند به پردازش آنچه هست کمک کند   چیزی است که

is something how can I use it how can I connect it  with other things how can I eliminate that doubt  

چگونه می توانم از آن استفاده کنم. چگونه می توانم آن را با چیزهای دیگر مرتبط کنم.

and so that's what I raised it already but that's  what variety does okay so that's the reason we  

try to get a whole bunch of variety the point is  not just to get variety the point is that variety  

helps eliminate the doubt that stops people from  speaking so you don't have to wait for a lot of  

مجبور نیستید منتظر تعداد زیادی

people you know like oh I'm I'm living in Japan  I I want to learn Korean though and I don't have  

افرادی باشید که می‌شناسید مثل اوه من در ژاپن زندگی می‌کنم، اما می‌خواهم کره‌ای یاد بگیرم و

any Korean speakers around me I got lots of Kore  examples right here on YouTube I can learn with  

کره‌ای زبانی در اطرافم ندارم، مثال‌های کره‌ای زیادی در اینجا در YouTube دارم که می‌توانم با

those I can learn it with what uh whatever level  I want to I can watch uh children's TV shows or I  

آنها یاد بگیرم.

could watch something a bit more advanced or even  something for graduate students learning about  

در مورد

you know math or you know physics or something  like that but anyway all of this is available  

شما ریاضی می‌دانید یا فیزیک یا چیزی شبیه به آن را می‌دانید، اما به هر حال همه اینها در دسترس است

and the point is not to just randomly get input  it's to really understand things well okay so  

و نکته این نیست که به طور تصادفی ورودی دریافت کنید  بلکه این است که واقعاً چیزها را خوب درک کنید، بنابراین

notice I'm not just giving you like random  variety of stuff it's not like just get in  

توجه داشته باشید که من فقط به شما تنوع تنوعی تفرعی نمی‌دهم، بلکه این نیست که فقط وارد شوید   بلکه

it's we take something and focus on it but it's  a combination of focus and variety that help  

ما چیزی را می‌گیریم و به شما کمک می‌کنیم  روی آن تمرکز کنید.

you understand things I'll just give you one  more uh example or one more way to understand

یک مثال دیگر یا یک راه دیگر برای فهمیدن

this so often what people do is they get random  input so here is a movie I watched about I don't  

این موضوع اغلب کارهایی که مردم انجام می‌دهند این است که ورودی‌های تصادفی دریافت می‌کنند، بنابراین این فیلمی است که من درباره آن

know whatever like a James Bond movie here is a  different thing I saw uh about uh turtles like sea  

turtles here is a radio program I listen to about  gardening here is a here is like I don't know a  

newspaper article I read about crime in the city  here is another a blog post I read about something  

تماشا کردم. پستی که در مورد چیز

else now there's probably some overlap there but  we could be more precise more strategic about how  

دیگری خواندم اکنون احتمالاً همپوشانی وجود دارد، اما ما می‌توانیم در مورد نحوه انجام این کار دقیق‌تر باشیم، بنابراین

we do this so what I recommend instead is what I  call naturally varied review so this is a uh it's  

آنچه من توصیه می‌کنم به جای آن چیزی است که به آن نقد طبیعی متنوع می‌گویم، بنابراین این

basically just an example of this kind of variety  so it's a combination of focus and variety so we  

فقط نمونه‌ای از این نوع تنوع است.

want if we if we just take one thing so the  tricky thing like about this is if I watch a  

movie I'm probably not going to want to watch that  movie again it's probably going to be boring all  

اگر بخواهم دوباره آن فیلم را تماشا کنم، احتمالاً خسته کننده خواهد بود،

right because I've seen the movie already so if I  watch a movie uh I don't want to watch immediately  

زیرا من قبلاً فیلم را دیده‌ام، بنابراین اگر فیلمی را تماشا کنم، نمی‌خواهم بلافاصله

the same movie again even if I like the movie  all right because your brain wants to get new  

همان فیلم را دوباره تماشا کنم، حتی اگر فیلم را دوست داشته باشم، خیلی خوب است زیرا مغز شما می‌خواهد اطلاعات جدیدی را دریافت کند،

information your brain is always looking for again  new angles of understanding things but if I watch  

مغز شما همیشه به دنبال زوایای جدید برای درک چیزها است، اما اگر من فیلمی را تماشا کنم، می‌دانم

a movie about something and then I watch another  maybe kind of related to that topic or I hear you  

موضوع دیگری را می‌بینم یا موضوعی مرتبط با شما می‌شنوم.

know the same actor in different situations or  something like that this is what's really going  

همان بازیگر در موقعیت‌های مختلف یا چیزی شبیه به این واقعاً به

to help me understand this is a strategic way of  getting that variety quickly so I can efficiently  

من کمک می‌کند تا بفهمم این یک روش استراتژیک برای به دست آوردن سریع آن تنوع است، بنابراین من می‌توانم به طور مؤثرتر

become a more fluent speaker so I'm erasing doubt  faster than this typical way of learning okay so  

سخنران مسلط‌تری شوم، بنابراین شک را سریع‌تر از این روش معمولی برای یادگیری از بین می‌برم، بسیار خوب، بنابراین

if you can understand a lot like I can watch a  movie or or read a book or do whatever but you  

اگر می‌توانید چیزهای زیادی بفهمید، مثلاً می‌توانم فیلمی را تماشا کنم یا واقعاً می‌توانم یا کتابی را ببینم، به

still can't speak it means that you don't really  have like 100% doubt cleared about all of these  

این معناست که هنوز نمی‌توانی کتابی را بخوانی یا چیزی را انجام نمی‌دهی. 100% شک در مورد همه این

different things all right so you're still you  can understand something but you still have some  

چیزهای مختلف برطرف شد، بنابراین شما هنوز هستید و می‌توانید چیزی را بفهمید، اما هنوز

kind of doubt about pronunciation or vocabulary or  whatever and that's what stops you from speaking  

نوعی تردید در مورد تلفظ یا واژگان یا هر چیز دیگری دارید و این چیزی است که شما را از صحبت کردن باز می‌دارد خیلی

okay so again the reason like this typical way  of learning is uh like it's it's useful but it's  

خب، باز هم دلیل این روش معمولی برای یادگیری این است که مثل این است که این روش معمولی برای یادگیری این است که فکر می‌کنید این روش معمولی برای یادگیری این است که فکر می‌کنید این روش معمولی برای یادگیری است.

less useful than this because we're we're keeping  our brain excited and happy it's not boring so we  

خسته کننده نیست، بنابراین می‌خواهیم به

want to continue doing it like if I like learning  about whatever and you can do this with any topic  

انجام آن ادامه دهیم، مثلاً اگر دوست دارم درباره هر چیزی یاد بگیرم و می‌توانید با هر موضوعی که دوست دارید این کار را انجام دهید،

you like so if I like learning about gardening or  baking or you know playing an instrument or video  

بنابراین اگر دوست دارم در مورد باغبانی یا شیرینی‌پزی یاد بگیرم یا می‌دانید ساز یا

games or whatever your your you know your interest  is I can watch and you probably do this already in  

بازی‌های ویدیویی می‌نوازید یا هر چیزی که می‌دانید علاقه‌تان را می‌دانید، می‌توانم تماشا کنم و احتمالاً این کار را از قبل به

your neor language you know this is really how  people develop expertise in a particular thing  

زبان نئوری خود انجام می‌دهید، می‌دانید که این موضوع به

they focus on something but still get enough  variety that keeps it interesting all right  

اندازه کافی روی یک چیز خاص تمرکز می‌کند. خیلی جالب است

so focus on one thing gets boring and if you just  watch a bunch of different things you don't really  

بنابراین تمرکز روی یک چیز خسته‌کننده می‌شود و اگر فقط یک سری چیزهای مختلف را تماشا کنید، واقعاً آنقدر نمی‌فهمید که می‌توانید

understand things well enough to speak but if you  mix the two you have focus and variety you put the  

صحبت کنید، اما اگر این دو را با هم ترکیب کنید که تمرکز و تنوع دارید، این

two together and this is look at that your brain  is really excited you enjoy this look at that I  

دو را کنار هم می‌گذارید و این است که ببینید مغزتان واقعاً هیجان‌زده است، از این نگاه لذت می‌برید که من می‌توانم

can learn how my neighbor grows roses I go to my  neighbor and talk to my neighbor about that and  

یاد بگیرم چگونه همسایه‌ام گل رز می‌کشد و در مورد همسایه‌ام صحبت می‌کنم.

then I watch a YouTube video about how someone  else grows roses and then I watch a different  

گل رز رشد می‌کند و سپس یک

YouTube video or I read a blog post or something  they're all about growing roses in a different  

ویدیوی متفاوت   YouTube را تماشا می‌کنم یا یک پست وبلاگ یا چیزی می‌خوانم همه آنها در مورد رشد گل رز به روشی متفاوت   هستند،

way all right but if I'm interested in that now  of course if I don't care about growing roses  

خیلی خوب است، اما اگر اکنون به آن علاقه‌مندم البته اگر به پرورش گل رز اهمیتی نمی‌دهم

this is probably a bad idea but hopefully you get  the point so think about what your interests are  

این احتمالاً ایده بدی است، اما امیدوارم که به نقطه پی ببرید، بنابراین فکر کنید که علایق شما چیست

and then get this naturally varied review see  different people talking about that same thing  

و سپس ببینید که به طور طبیعی در مورد افراد مختلف صحبت می‌کنید

see different ways of describing it like different  levels of politeness there's actually I think I've  

توصیف آن مانند سطوح مختلف ادب وجود دارد، در واقع فکر می‌کنم

talked about this before I think wired like the  magazine wired they have a uh even a series I  

قبل از اینکه فکر کنم در مورد این موضوع صحبت کرده‌ام مثل مجله‌های سیم‌کشی که آنها یک سریال دارند، حتی یک سریال، من

think here on YouTube where they have uh  like different like five different levels  

فکر می‌کنم اینجا در YouTube، جایی که آنها متفاوت هستند مانند پنج سطح مختلف

of explanation or something or like I just saw  like a Japanese TV show another example of this  

توضیح یا چیزی یا چیزی شبیه به یک برنامه تلویزیونی ژاپنی، نمونه دیگری از این

uh this was a uh like some celebrities who are  pretty good artists they could draw pictures or  

هنرمندان مشهور می‌توانستند این عکس‌ها را بکشند. یا

whatever and so the TV show would rank them by how  good they are compared to like a master artist and  

هرچیزی و به همین ترتیب، برنامه تلویزیونی آنها را بر اساس میزان خوب بودن آنها در مقایسه با یک هنرمند چیره دست رتبه بندی می کند و

so you can see when you compare these different  things um it's the comparison that really helps  

بنابراین می توانید ببینید وقتی این چیزهای مختلف را مقایسه می کنید، این مقایسه واقعاً به شما کمک می کند

you understand so another good example I was  talking with my wife uh a few days ago about  

this she was talking about doing calligraphy like  she's uh very good at like drawing you know like  

beautiful Japanese characters her writing is much  better than mine she's done that for a long time  

او این کار را برای مدت طولانی انجام می‌داد

um and and she was saying you know I look on  websites that sell these things and like you  

و می‌گفت می‌دانی من به وب‌سایت‌هایی نگاه می‌کنم که این چیزها را می‌فروشند و مثل شما می‌دانم

know here's a a picture of I don't know let's  just put some like character whatever on here  

اینجا یک عکس از نمی‌دانم است، اجازه دهید فقط یک شخصیت شبیه به هر چیزی را اینجا بگذاریم. من

uh and and if I'm drawing this very quickly it's  like oo if I'm a like a foreigner I'm just some  

guy in America and I don't know like what is a  good character and what's not maybe I think o  

فکر می‌کنم که

this this is like a very beautiful looking picture  and I buy that one but if I compare it with this  

این یک تصویر بسیار زیباست و من آن را می‌خرم، اما اگر آن را با این

other one over here and I'm not going to draw  this very well but like let's imagine you've  

یکی دیگر در اینجا مقایسه کنم و نمی‌خواهم این را به خوبی ترسیم کنم، اما بیایید تصور کنیم که دارید

got it's like a beautiful you know like stroke  that goes down here and you know it's like wow  

آن را می‌بینید مانند یک سکته مغزی است که در اینجا پایین می‌آید و می‌دانید که مانند یک عکس است و می‌دانید که مانند واو می‌دانید که می‌توانید به آن نگاه کنید.

look at that and you know like if if you have  actually someone who can teach you and show you  

the difference between these things that's also  going to help you learn and this is related to  

تفاوت بین این چیزها که به شما کمک می‌کند یاد بگیرید و این مربوط است به

especially like different styles of uh seeing how  things work like like when you see a young child  

مخصوصاً سبک‌های مختلف آه، دیدن اینکه چگونه کارها مثل وقتی می‌بینید یک کودک خردسال

learn learn uh like a particular uh character like  uh like do like that um so when they when they  

یاد می‌گیرند، یاد بگیرند آه مانند یک شخصیت خاص مانند اوه دوست دارند آن را انجام دهند، بنابراین وقتی آنها

learn this in a textbook it's nice and clear and  easy and simple so people learning Japanese when  

این را در یک کتاب درسی یاد می‌گیرند، خوب و واضح است و  به همین سادگی و به همین سادگی و به همین سادگی و به همین سادگی و به همین سادگی شروع می‌کنند  پس مردم ژاپنی را دوست دارند.

they're first starting they typically learn this  but then they see like like the you might hear or  

see this same kanji used in like a very stylized  Way in real life and so it's like it's like wow  

همین کانجی را بشنوید یا ببینید که در زندگی واقعی به شیوه‌ای بسیار شیک استفاده می‌شود و بنابراین انگار وای،

you know some like cool looking thing but if you  don't know what it is you can't really appreciate  

شما می‌دانید که برخی چیزهای جذاب را دوست دارند، اما اگر نمی‌دانید چیست، نمی‌توانید واقعاً قدر

that or recognize what it means so again it's  the variety that help you understand the thing  

آن را بدانید یا معنی آن را تشخیص دهید، بنابراین دوباره این تنوع است که به شما کمک می‌کند موضوع را درک کنید.

not just seeing one clear example from a teacher  you're getting lots of different examples that  

really prepare you uh for for that for that thing  whatever that is Koo asked uh enjoyment leads to  

زیرا هر چیزی که از کو پرسیده شود، لذت منجر به

Mastery um not necessarily I mean like Mastery  Mastery also implies like you're you're putting  

تسلط می‌شود، نه لزوماً منظورم مانند تسلط است. تسلط همچنین به این معناست که شما دارید

some kind of like Focus or or energy into that  but enjoyment is certainly helpful for Mastery  

نوعی تمرکز یا انرژی را روی آن قرار می‌دهید، اما لذت مطمئناً برای تسلط مفید است.

I mean I could become a master of something I  don't like that probably you know it wouldn't  

be fun but uh but it is possible to do that but  again the point is it's the variety of things  

اما دوباره موضوع این است که چیزهای مختلفی

that really help your brain understand all right  so that's why like fluent for life is all about  

واقعاً به مغز شما کمک می‌کند تا همه چیز را خوب بفهمد بنابراین به همین دلیل است که مانند مسلط برای زندگی همه چیز درباره

this we the whole point of the program is to get  you lots of variety help you understand things  

این است   هدف ما این است که تنوع زیادی به شما بدهد به شما کمک می‌کند چیزها   را

in different ways all right let me go through the  last couple of comments here dud says hi everyone  

به روش‌های

first time in live how can I learn verbs that have  many different meanings like if you're you are you  

مختلف درک کنید.

talking about like the same verb having different  meanings um I I I really I don't recommend people  

همان فعل دارای معانی متفاوت um I I من واقعاً به مردم توصیه نمی‌کنم

learn in that way I know this is a like a typical  a typical thing people want to do so natives  

به این روش یاد بگیرند می‌دانم این یک چیز معمولی است یک چیز معمولی است که مردم می‌خواهند انجام دهند بنابراین بومی‌ها

Natives and and Learners they they learn in in  different ways uh like this and so so typically

بومی‌ها و و زبان‌آموزانی که آنها به روش‌های مختلف یاد می‌گیرند.

a a non-native like somebody trying to learn  a language they will learn a word I don't know  

like let's say uh like cut so something it seems  like nice simple simple meaning like that uh cut  

مثل آن اوه برش

and then they will think okay like now teacher  please give me like every use of the word cut  

و بعد آنها فکر می کنند خوب مثل الان معلم لطفاً مانند هر استفاده از کلمه cut   را به من بده.

and so they will they will try to learn the word  that way like kind of the way a computer would  

بنابراین آنها سعی می کنند کلمه را یاد بگیرند  به این ترتیب مانند روشی که رایانه

take that information now a computer is very good  at that the computer can take this and think okay  

آن اطلاعات را دریافت می کند، اکنون رایانه بسیار خوب  است  که رایانه می تواند این را بپذیرد و فکر می کنم خوب

we're going to give you a bunch of different ways  to use this or here are some different examples of  

ما می خواهیم به شما یکسری روش های مختلف را ارائه دهیم.

that but humans are not very good about learning  with lists in this way so it's just not a very  

به این صورت فهرست می‌کند، بنابراین

memorable way for us to learn so again it's good  for a computer but it's not good for us so what I  

برای ما روشی به یاد ماندنی برای یادگیری نیست، بنابراین دوباره برای رایانه خوب است، اما برای ما خوب نیست، بنابراین آنچه که من

recommend instead is again always focusing on  connecting a word with a particular situation  

توصیه می‌کنم در عوض همیشه تمرکز روی پیوند یک کلمه با یک موقعیت خاص است. یک

so whatever that is so let's say we have cut so a  young child just like I gave the example earlier  

in this video about submarine so a young child  learns the word submarine and they see like a  

physical submarine like a toy uh and so they  connect that sound with that thing all right  

زیردریایی فیزیکی مانند یک اسباب بازی، اوه و بنابراین آنها آن صدا را با آن چیزی وصل می‌کنند

and so you could have like a physical thing or  a or an action something like that like I can  

و بنابراین شما می‌توانید مانند یک چیز فیزیکی یا یک یا یک عمل چیزی شبیه به من می‌توانم داشته باشید.

I can show my child look I'm running right now  I'm actually physically moving like that so they  

understand the difference between walking and  running in that way so they're seeing they're  

they're making a connection between a a verb or  whatever the word is and an action or some kind  

یک نوع

of object or whatever and it doesn't matter this  could be a physical thing or non-physical idea  

شی یا هر چیز دیگری و مهم نیست این می‌تواند یک چیز فیزیکی یا ایده غیر فیزیکی باشد

concept or whatever um but the point is when  a native is learning this it's the same way  

مفهوم یا هر چیز دیگری، اما نکته اینجاست که وقتی یک بومی این را یاد می‌گیرد به همین صورت است

uh like that submarine example so a child hears  a word like cut like I need to cut the paper so  

اوه مانند آن نمونه زیردریایی، بنابراین کودک کلمه‌ای مانند برش را می‌شنود، مثلاً باید کاغذ را برش دهم، بنابراین

if I have like a piece of paper here and scissors  I'm going to cut that thing or maybe they learn  

اگر من مانند یک تکه کاغذ را داشته باشم، می‌خواهم آن چیز دیگری را یاد بگیرم و آنها را قیچی کنند.

different kinds of cutting like I took a knife  and and I cut my finger so I could say like I  

بریدن مثل اینکه چاقو برداشتم و انگشتم را بریدم تا بتوانم بگویم مثل اینکه

sliced my finger also but I Al also could say  I cut my finger and so here they're learning a  

انگشتم را هم برش دادم، اما من هم می‌توانم بگویم انگشتم را بریدم و بنابراین اینجا آنها دارند یک

specific word like this sound means something in  this situation so I'm cutting something or I'm  

کلمه خاص مثل این صدا را یاد می‌گیرند در این موقعیت به معنای چیزی است، بنابراین من دارم چیزی را کوتاه می‌کنم یا می‌خواهم

like cutting my hair or whatever but then later  they might hear uh different examples of something  

موهایم را کوتاه کنم یا هر چیز دیگری می‌کنم، اما بعداً در اینجا ممکن است چیزی مثل

like um like I'm cutting school so instead of like  cut paper here is a slightly different use of the  

کوتاه کردن کاغذ بشنوند. استفاده کمی متفاوت از

word like to cut school so instead of like I'm  I'm going to school school is like supposed to  

کلمه like to cut school است، بنابراین به جای اینکه مثل من می‌روم، مدرسه می‌روم مانند قرار است

go like from like 9 in the morning uh until 3:00  in the afternoon but I'm going to cut school like  

از ساعت 9 صبح تا ساعت 3 بعد از ظهر بگذرد، اما من مدرسه را قطع می‌کنم مانند

I'm like I'm either either I don't go to school  at all or I'm at school and then wh I cut I cut  

من مثل این هستم که یا اصلاً به مدرسه نمی‌روم یا امروز کلاس را ترک کردم و بعد از آن

class so I didn't go to my class today okay so  here's another example of cut where the point is  

کلاس را ترک کردم. خوب پس اینجا یک مثال دیگر از برش است که در آن نکته این است که

not to try to take a word and then memorize every  use of it because that's not going to help you  

سعی نکنید کلمه ای را بردارید و سپس تمام استفاده های آن را به خاطر بسپارید، زیرا این به شما کمک نمی کند که از

use it I don't think I've ever met a learner once  like anyone who learned in this method and was a  

آن استفاده کنید. فکر نمی کنم یک بار یادگیرنده ای را ملاقات کرده باشم، مانند هرکسی که با این روش یاد گرفته است و به یک زبان

fluent speaker of of a language I don't think I've  ever met that person now maybe they exist but I I  

مسلط به زبانی صحبت می کند، من فکر نمی کنم که من آن شخص را داشته باشم.

just haven't personally met one uh this method  has not helped me and typically this is not how  

این روش به من کمکی نکرده است و معمولاً این روشی نیست که

humans learn in general so it's probably going to  be a more frustrating way to learn it will be more  

انسان‌ها به طور کلی یاد می‌گیرند، بنابراین احتمالاً یادگیری روش ناامیدکننده‌تری خواهد بود،

difficult for you because the brain doesn't really  like trying to get uh like information in this way  

برای شما سخت‌تر خواهد بود، زیرا مغز واقعاً دوست ندارد اطلاعاتی را از این طریق به دست آورد.

um and I'll just give you like another example  of cut uh so maybe I have like I'm I'm walking  

I'm walking down the street so here is like a a  street over here this is the the sidewalk and the  

مثل یک خیابان در اینجاست، اینجا پیاده‌رو و

street over here some cars in the street and now  I might cut I'm walking here and I might well I  

خیابان آن طرف اینجا چند ماشین در خیابان است و حالا ممکن است برش بزنم، دارم اینجا راه می‌روم و ممکن است

cut I cut this corner so instead of going all the  way like walking over here I cut I cut that corner  

این گوشه را قطع کنم، بنابراین به‌جای اینکه تمام راه را مثل قدم زدن در اینجا بروم،

I cut that corner and I could take this idea and  apply that figuratively like I'm cutting Corners  

آن گوشه را بریدم.

in in my job or something so I'm supposed to do  this but n I'm not not really doing it as well as  

این اما n من واقعاً آنطور که باید این کار را انجام نمی‌دهم

I should or my materials are weaker or something  than than they should be I'm cutting Corners okay  

یا موادم ضعیف‌تر است یا چیزی از آنچه باید باشد، گوشه‌ها را برش می‌دهم خوب است

but you see how what's really happening here is  the connection is what allows you to understand  

اما شما می‌بینید که چگونه واقعاً در اینجا اتفاق می‌افتد ارتباط چیزی است که به شما امکان می‌دهد بفهمید

and remember and speak and as I make more  connections that's what accelerates my learning  

و به خاطر بسپارید و صحبت کنید و همانطور که ارتباطات بیشتری برقرار می‌کنم، این همان چیزی است که باعث می‌شود زمان یادگیری من

so it seems like I'm taking a longer time I don't  know maybe I'm talking a few minutes about just  

طولانی‌تر شود. چند دقیقه در مورد فقط

one word here but doesn't it make you feel more  fluent so you hear okay like it's not me like cud  

یک کلمه در اینجا، اما آیا این باعث نمی‌شود که شما احساس مسلط‌تری داشته باشید، بنابراین می‌شنوید خوب مثل این که من نیستم مثل ناز

and then like 10 different examples of this it's  like I'll give you some examples but the point is  

و سپس مانند 10 مثال مختلف از این مانند مثال‌هایی را برای شما می‌آورم، اما نکته اینجاست

to really make that connection and then like these  things begin to make connections as well and it's  

که واقعاً این ارتباط را ایجاد کنید و سپس مانند این چیزها شروع به برقراری ارتباط می‌کنند و این

the connections that really help you speak all  right so this is why we get variety but we really  

واقعاً درست است

want to be smart about how we get that variety if  you have a story or visual example or something  

اگر داستان یا مثال تصویری یا چیزی دارید

that really helps you understand the thing really  well that's what's going to help you use it but  

که واقعاً به شما کمک می‌کند تا آن موضوع را به خوبی درک کنید، در مورد نحوه دریافت آن تنوع هوشمندانه عمل کنید، اما

if you're just trying to get a list of different  things it's going to be more difficult for you all  

اگر فقط می‌خواهید فهرستی از چیزهای مختلف را دریافت کنید، برای همه شما سخت‌تر می‌شود.

right let me make sure I answer that correctly dud  says thanks I ask because you always say we should  

درست اجازه دهید مطمئن شوم که به درستی پاسخ می‌دهم.

remove doubts and learn a word in all possible  contexts well I I don't say you should learn a  

نگویید باید یک

word in all possible contexts what I'm saying is  remove the doubt about like specific usages and so  

کلمه را در همه زمینه‌های ممکن یاد بگیرید. آنچه من می‌گویم این است که شک در مورد استفاده‌های خاص مانند مانند را برطرف کنید و به این ترتیب

like there might be I don't know a hundred other  uses of the word cut but I don't care about those  

مثل اینکه ممکن است صدها کاربرد دیگر از کلمه برش وجود داشته باشد را نمی‌دانم، اما من به آن‌ها اهمیتی نمی‌دهم

I really care like did I make this one connection  well do I feel confident talking about cutting  

من واقعاً اهمیت می‌دهم مثل اینکه من این یک ارتباط را ایجاد کردم خوب آیا احساس می‌کنم از صحبت کردن در مورد بریدن

paper or cutting uh some chicken while I'm cooking  dinner all right so in that sense like it's it's  

کاغذ یا بریدن مرغ مطمئن هستم.

more about clearing out the doubt for the specific  thing it's not about like learning every single  

بیشتر در مورد رفع شک برای یک مورد خاص است، یعنی یادگیری تک تک

example of something because I don't need to  know all of those other examples to to talk  

مثال‌های یک چیزی نیست، زیرا برای صحبت کردن

about cutting chicken or cutting a piece of paper  or something like that all right but as I get more  

درباره بریدن مرغ یا بریدن یک تکه کاغذ یا چیزی شبیه به آن، لازم نیست همه آن مثال‌ها را بدانم، اما هر چه بیشتر

examples of the word it makes that connection  even stronger so any new connections I make  

نمونه‌های کلمه را دریافت می‌کنم، آن ارتباط را آسان‌تر می‌کند، بنابراین هر گونه

they make the the current connections stronger  new connections are easier to make but again  

اتصال جدید قوی‌تر می‌شود. دوباره

I'm trying to be strategic about how I do this  it's not like learn the word cut and learn every  

من سعی می‌کنم در مورد نحوه انجام این کار استراتژیک باشم. اینطور نیست که کلمه برش را یاد بگیرم و همه

definition of the word cut all right so your your  brain is like it's kind of giving you two ideas  

تعریف‌های کلمه cut را یاد بگیرم، بنابراین مغز شما مثل این است که به نوعی به شما دو ایده می‌دهد

the first idea is like o look a list of things  like if I just memorize this list then I will  

ایده اول مثل این است که فهرستی از چیزها را نگاه کنید، مثلاً اگر فقط این لیست را حفظ کنم، می‌دانم

know every use of that grammar point or whatever  and I will feel confident but it doesn't work that  

هر استفاده از آن گرامر را می‌دانم، اما فکر می‌کنم که

way your brain is like excited to do that because  you want to have a list and feel certain it's all  

مغز شما کاملاً کار می‌کند. برای انجام این کار هیجان زده هستم زیرا شما می‌خواهید فهرستی داشته باشید و مطمئن باشید که همه چیز

about certainty and moving doubt but the the first  way of doing that it's like o a list I I'm I'm so  

مربوط به اطمینان و شک متحرک است، اما اولین راه برای انجام این کار مانند فهرستی است که من هستم، خیلی

excited about a list but you don't really feel  very confident using it all right because you're  

در مورد یک فهرست هیجان‌زده هستم، اما شما واقعاً احساس نمی‌کنید از همه چیز درست استفاده کنید،

thinking like okay I'm trying to think about that  list in my mind uh is this word correct or should  

فکر می‌کنید باید این کلمه را درست می‌کنم یا می‌خواهم از این کلمه

I use a different word something like that and so  it becomes much more difficult but if you actually  

استفاده کنم درباره فکر کنم چیزی شبیه به آن و بنابراین خیلی سخت‌تر می‌شود، اما اگر واقعاً

make smart real strong connections that's what's  going to help you learn so the point is not to try  

پیوندهای قوی واقعی و هوشمند ایجاد کنید، این چیزی است که به شما کمک می‌کند یاد بگیرید، بنابراین نکته این نیست که سعی کنید

to learn every usage in every every context I'm  just saying for a particular context a particular  

هر کاربرد را در هر زمینه‌ای یاد بگیرید، من فقط برای یک زمینه خاص می‌گویم، یک

usage really make sure you understand that thing  without adapt okay so even if I understand this  

کاربرد خاص واقعاً مطمئن شوید که آن چیز را بدون تطبیق خوب می‌فهمید، بنابراین حتی اگر این را بفهمم

maybe I don't understand some other things  that's okay I will understand them later maybe  

شاید بعداً بعضی چیزها را متوجه نشدم.

when I have you know the example to use those or  whatever but in general just making simple strong  

من می‌دانم این مثال را می‌شناسید که از آن‌ها یا هر چیز دیگری استفاده کنید، اما به طور کلی فقط

connections like this and the more connections  you can make the better but don't force yourself  

اتصالات ساده‌ای مانند این را قوی کنید و هر چه ارتباطات بیشتر بتوانید بهتر بسازید، اما خودتان را مجبور نکنید

to try to learn every use or you know whatever to  get everything in every context nobody is doing  

سعی کنید همه کاربردها را یاد بگیرید یا می‌دانید هر کاری را برای به دست آوردن همه چیز در هر زمینه‌ای انجام می‌دهید، هیچ‌کس انجام نمی‌دهد.

that all right what we're trying to do is take  the kind of way that natives do things but in  

making it much more efficient okay so it's not  like children again like they learn submarine  

زیردریایی

and then later they learn oh sub basement that's  interesting that's kind of like submarine so they  

و بعداً یاد می‌گیرند آه زیرزمین، جالب است که شبیه زیردریایی است، بنابراین آنها

make that connection later we want to do that  intentionally we want to do that systematically  

آن اتصال را بعداً برقرار می‌کنند، ما می‌خواهیم این کار را انجام دهیم عمداً می‌خواهیم این کار را به صورت سیستماتیک انجام دهیم

and the faster you do that the better but notice  I'm not just trying to give you a word and give  

و هر چه سریع‌تر این کار را انجام دهید، بهتر است، اما توجه کنید من فقط سعی نمی‌کنم یک کلمه به شما بگویم و به

you like a bunch of different things I'm  helping you make connections all right it's  

مثل یک سری چیزهای مختلف به شما بگویم مثل یکسری چیزهای مختلف به شما کمک می‌کنم این

the connections that really help us that's the way  our minds work it's all about making connections  

ارتباط درست است  روشی که ذهن ما کار می‌کند، به ایجاد اتصالات مربوط می‌شود

and that way I can take a word like cut and I  know how to use it for cutting food or cutting  

و از این طریق می‌توانم کلمه‌ای مانند برش را بپذیرم و می‌دانم چگونه از آن برای بریدن غذا یا بریدن

class or cutting Corners I could cut Corners  physically I could cut Corners figuratively  

کلاس یا بریدن گوشه‌ها استفاده کنم.

like in my work or whatever uh different things  like that but that's how you learn a word and  

come to understand it even better over time but  you you can do it much more efficiently than even  

حتی

natives are learning so when people say well I'm  not a native I can't learn fast like sure you can  

بومی‌ها در حال یادگیری هستند، بنابراین وقتی مردم می‌گویند من بومی نیستم، من نمی‌توانم سریع یاد بگیرم، مثل اینکه می‌توانی،

children do not learn everything very efficiently  and a lot of parents are not trying to do what I'm  

بچه‌ها همه چیز را خیلی کارآمد یاد نمی‌گیرند و بسیاری از والدین سعی نمی‌کنند کاری را که من

doing for you here which is like really help you  understand things without a doubt like giving you  

برای شما انجام می‌دهم انجام دهند.

one or two or three extra connections to make  things a lot more understandable all right so  

think about it that way notice that you're not  speaking right now but if you feel more conf  

about using the word cut it's because you  understand it better it's because I'm removing the  

در مورد استفاده از کلمه کات احساس ابهام بیشتری می‌کنید، به این دلیل است که آن را بهتر می‌فهمید، به این دلیل است که من

doubt for you by giving these examples all right  so if I can remove your doubt or you can remove  

با ارائه این مثال‌ها، شک را برای شما برطرف می‌کنم، بنابراین اگر می‌توانم شک شما را برطرف کنم یا

it by yourself if you like uh but if the once the  doubt is gone what would stop you from speaking  

اگر دوست دارید می‌توانید آن را خودتان برطرف کنید، اما اگر یک بار شک برطرف شد، چه چیزی شما را از صحبت کردن باز می‌دارد.

that's the basic idea all right but don't think  about it too hard uh don't you know don't worry  

about it too much don't try to learn everything  just think about specific doubts you have uh and  

خیلی سعی نکنید همه چیز را یاد بگیرید فقط به شک و تردیدهای خاصی فکر کنید که

that should get you flu much faster ohas nice to  see you there Ohio Sunny for the past couple of  

خیلی سریعتر آنفولانزا می شوید، خوشحالم که شما را در آنجا می بینم اوهایو سانی در چند

days in quu yes it has it's been very nice it's  still been a little bit cold though all right uh  

روز گذشته در حال حاضر خیلی خوب بوده است، هنوز هم کمی سرد بوده است، هر چند خیلی خوب است.

let's see an say can I practice that in Germany  well you can learn any language in any country  

basically as long as you have the internet really  uh Javier says greetings teacher you should leave  

واقعا اوه خاویر می‌گوید درود به معلم، شما باید

the subtitles in English for beginners so they  can learn them better U yes when I these live  

زیرنویس‌ها را به زبان انگلیسی برای مبتدیان بگذارید تا بتوانند بهتر آن‌ها را یاد بگیرند.

videos don't have subtitles because Google is not  going to like translate and uh give subtit titles  

immediately but we do put the transcripts up uh  usually like a day later I think Ricardo says  

can I offer the topic for the next lesson I think  nobody explains like you uh in a sentence I can  

اوه در یک جمله من می‌توانم از

use different links despite even though although  however and so on um like in a sentence I can use  

پیوندهای مختلف استفاده کنم با وجود اینکه  با این حال و به همین ترتیب در یک جمله می‌توانم از

different links despite you're talking about  like like connectors like sentence connectors  

پیوندهای مختلف استفاده کنم، علیرغم اینکه شما در مورد آن صحبت می‌کنید، مانند رابط‌هایی مانند اتصال‌دهنده‌های جمله

what's your what's your question about those and  remember again like think about how I would teach  

سؤال شما چیست، سؤال شما در مورد آن‌ها چیست و دوباره به خاطر بسپارید مانند فکر کنید که چگونه می‌توانم یاد بدهم

that so I would probably not go through like  here are 20 different sentence connectors like  

که بنابراین احتمالاً نمی‌توانم از طریق آن گذر کنم مانند  در اینجا 20 جمله مختلف زندگی می‌کنند.

even in the the lesson set in fluent for life  where we're talking about this like we have a  

ما در مورد این موضوع صحبت می‌کنیم مانند یک

whole lesson set about sentence connectors and  things like this we take like a whole lesson to  

مجموعه درس کامل درباره اتصال‌دهنده‌های جمله و چیزهایی مانند این که مانند یک درس کامل می‌گیریم تا

really help people understand these things not  just give you a list of these and then hopefully  

واقعاً به مردم کمک کنیم این چیزها را بفهمند، نه فقط فهرستی از این موارد را به شما بدهیم و امیدواریم

you remember it all right so uh again like this  is a a physical word or a like an easier word  

آن را کاملاً به خاطر بسپارید، پس دوباره مثل این یک کلمه فیزیکی یا یک کلمه ساده

to understand a word like cut uh but if you have  it doesn't matter what the word is it's it's best  

برای فهمیدن کلمه‌ای مثل برش است، اما اگر شما مهم نیستید، مهم نیست

if you're trying to connect this the word with  a particular situation so what are you doing  

سعی می‌کنید این کلمه را با یک موقعیت خاص مرتبط کنید، پس چه کار می‌کنید

or using a word like although or therefore or  however looking at those different examples of  

یا از کلمه‌ای استفاده می‌کنید، اگرچه یا بنابراین یا  با این حال با نگاه کردن به نمونه‌های مختلف

how natives are using those you can even focus  on that uh particular thing like when you listen  

نحوه استفاده بومی‌ها از آن‌ها می‌توانید حتی روی آن چیز خاص تمرکز کنید، مثلاً وقتی گوش می‌دهید

uh so I was explaining this to another member of  fluent for life that uh in a conversation so each  

اوه، بنابراین من داشتم این را برای یکی دیگر از اعضای مسلط برای زندگی توضیح می‌دادم که اوه در یک مکالمه، به این دلیل که هر

lesson set has a conversation um and we could  take lots of different grammar points from each  

مجموعه درسی می‌توانست مقدار زیادی از مکالمه را داشته باشد.

of those because like every conversation even me  explaining things now I I'm using many different  

مثل هر مکالمه ای که حتی من در حال توضیح دادن چیزها هستم، من از

grammar structures as I explain things um but I  just want to take one thing and and highlight that  

ساختارهای گرامری مختلف استفاده می کنم، اما فقط می خواهم یک چیز را در نظر بگیرم و آن را برجسته کنم

or focus on that for a particular lesson uh and  for different lessons you might focus on something  

یا برای یک درس خاص روی آن تمرکز کنم و برای درس های مختلف ممکن است روی چیز

else so that's how you would do that like even  if you're learning by yourself whether you're  

دیگری تمرکز کنید تا اینطوری این کار را انجام دهید، حتی اگر واقعاً خودتان یاد می گیرید که آیا شما می توانید از

a member of the program or not um the point is can  you get more examples and really help yourself uh  

این برنامه کمک بگیرید. خودت

understand things by making connections directly  between the vocabulary and the situation so when  

با ایجاد ارتباط مستقیم بین واژگان و موقعیت، چیزها را درک می‌کنی، بنابراین وقتی

does a native speak uh or or use a particular  thing why are they saying this thing and not  

یک فرد بومی صحبت می‌کند یا از یک چیز خاص استفاده می‌کند، چرا این حرف را می‌زند و

that other thing over there if you pay attention  you will get that sense for yourself about what's  

آن چیز دیگری را در آنجا نمی‌گوید، اگر توجه کنید، متوجه می‌شوید که چه چیزی

correct uh so I probably wouldn't uh just teach a  bunch of examples uh like that it would be I know  

درست است، بنابراین من احتمالاً نمی‌توانم فقط به چند مورد آموزش بدهم یا

I would probably focus on maybe one or two things  or just show you how uh honestly there are just  

احتمالاً می‌دانم روی دو مثال تمرکز می‌کنم. فقط به شما نشان دهم که واقعاً

different ways to express yourself and you're just  learning that like I like doing this thing but I  

روش‌های مختلفی برای ابراز وجود وجود دارد و شما فقط یاد می‌گیرید که مثل من دوست دارم این کار را انجام دهم، اما من

like this other thing over here I like doing this  thing however I like doing this other thing over  

این کار دیگر را اینجا دوست دارم، اما دوست دارم این کار را انجام دهم

here and so sometimes you can see how there's  a connection or you could use the same word in  

و بنابراین گاهی اوقات می‌توانید ببینید که چگونه یک ارتباط وجود دارد یا می‌توانید از همان کلمه در

different situations or other times you don't but  it takes it takes a little bit more time uh and  

موقعیت‌های مختلف استفاده کنید یا در مواقع دیگر کمی بیشتر وقت می‌گیرد که به

attention to make sure you understand that rather  than just uh getting a list of things Josette says  

شما توجه نمی‌کنید. به جای دریافت لیستی از چیزهایی که ژوزت می گوید

hello from Wilmington nice to see you there uh  let's see and Josette says so glad that I can  

سلام از ویلمینگتون خوشحالم که شما را آنجا می بینم، بیایید ببینیم و ژوزت می گوید خیلی خوشحالم که می توانم

catch you live well it's my pleasure remember you  don't have to be live uh to enjoy the video uh I  

شما را خوب زنده کنم، خوشحالم که به یاد داشته باشید  لازم نیست زنده باشید، برای لذت بردن از ویدیو آه، من

make these available so people can watch them  anytime ler says hi my teacher how are you and  

اینها را در دسترس قرار می دهم تا مردم بتوانند آنها را تماشا کنند هر زمان که به نظر می رسید

your family uh please you have lost my man I have  been looking for you I haven't gone anywhere I'm  

خانواده شما به شما سلام می کنم. برای تو من جایی نرفته‌ام

still here Hector says the volume Rose suddenly  huh uh okay got his answer see reineer says hi  

هنوز اینجا هستم   هکتور می‌گوید حجم ناگهانی افزایش یافت  خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

Drew hi Drew I understand the method that use  and I like do you think that incorporating some  

traditional teaching techniques could be valuable  to your method um what do you mean by traditional  

teaching techniques what is a traditional teaching  technique uh or or thing that maybe I should be  

using if you have a recommendation let me know  again what I do when I teach is try to think  

اگر توصیه‌ای دارید به من اطلاع دهید دوباره کاری که من انجام می‌دهم این است که فکر کنم

about how the human mind learns quickly and easily  and then I just do that and so I'm not using like  

ذهن انسان چگونه سریع و آسان یاد می‌گیرد و سپس این کار را انجام می‌دهم و بنابراین از

one thing when I clear doubt for people I'm not  just saying like Okay we're going to memorize this  

یک چیز استفاده نمی‌کنم وقتی برای افراد شک دارم، فقط نمی‌گویم خوب، ما این

list and that's my like one thing that I do you'll  notice I've I've given you a couple of different  

لیست را حفظ می‌کنیم و این یکی از کارهای متفاوتی است که به شما می‌دهم.

things but the the main idea is really to remove  doubt by helping you understand something really  

ایده اصلی واقعاً این است که شک را با کمک به شما در درک چیزی واقعاً   به

well and so part of that is making connections  like I could be telling you a story or I could be  

خوبی درک کنید و بخشی از آن برقراری ارتباط است، مثلاً می‌توانم برای شما داستانی تعریف کنم یا می‌توانم

like giving you a contrast between two different  things like I draw one Cloud over here and a cloud  

مثل ارائه کنتراست بین دو چیز مختلف به شما باشم، مثلاً یک ابر را اینجا بکشم و یک ابر

Bank over here and then when you look at that  like oh look at that ah like you get that aha  

بانک اینجا و سپس وقتی به آن نگاه می‌کنید مثل آه به آن نگاه کنید آه مثل شما به آن نگاه کنید آه مثل شما می‌توانم این کار را

moment and so I'm trying to give you those but  I do that in a variety of ways so like the color  

انجام دهم. مثل رنگ

blue like how would I teach you the color blue I  would probably you know use some different objects  

آبی مانند رنگ آبی را چگونه به شما یاد بدهم احتمالاً می‌دانستید که از اشیاء مختلف استفاده کنید

that I'm teaching this color so that you can  understand it in English by looking at different  

که من این رنگ را آموزش می‌دهم تا بتوانید آن را به انگلیسی با نگاه کردن به

things that are all blue now if I tell you to  like close your eyes and just listen to a descript  

چیزهای مختلف   که همه آبی هستند درک کنید.

that would be a stupid way to teach because it's  really only something you can tell by looking at  

it so again there just different different things  I do there aren't like specific methods that I  

مثل روش‌های خاصی نیستند که

don't recommend like there is some repetition  there is like reading and writing and things like  

توصیه نمی‌کنم مثل تکرار وجود دارد مثل خواندن و نوشتن و چیزهایی مثل

that that I that I ask people to do uh but again  the point of it is really just to remove doubt but  

این که من از مردم می‌خواهم آن‌ها را انجام دهند، اما باز هم هدف این است که شک و تردید را برطرف کنم، اما

what I don't do uh is give you translations and  then try to help you uh memorize those or tell  

کاری که من انجام نمی‌دهم این است که به شما ترجمه می‌کنم و سپس سعی می‌کنم به شما کمک کنم آن‌ها را به خاطر بسپارید یا

you some grammar rules and help you memorize those  so that's what I do not recommend and that's why I  

قوانینی را که به شما توصیه می‌کنم به شما کمک می‌کند. به همین دلیل است که من

don't I don't do that myself I don't do that teach  my kids I don't do that for the people I help um  

نمی‌کنم، خودم این کار را نمی‌کنم، من این کار را نمی‌کنم، به بچه‌هایم یاد می‌دهم، من این کار را برای افرادی که به آنها کمک می‌کنم انجام نمی‌دهم

and again like you can do all of these things uh  and if you have a specific thing you think I'm  

و دوباره مثل شما می‌توانید همه این کارها را انجام دهید و اگر چیز خاصی دارید که فکر می‌کنید من

missing let me know uh let's see here all right  and Nani says hi how to be quicker at the moment  

از دست می‌دهم، به من بگویید اوه بیایید اینجا را ببینیم و نانی می‌گوید سلام:

of speaking and not keep uh thinking between  each word again that's as going back to um to  

همان‌طور که به ندانستن

not knowing the language as well as you think you  do that's the problem so if you have doubts like  

زبان به همان اندازه که فکر می‌کنید نمی‌دانید مشکل همین است، بنابراین اگر شک دارید مانند

my my like I think I know a word but I can't make  a connection to some other word then that that is  

من فکر می‌کنم کلمه‌ای را می‌دانم اما نمی‌توانم با کلمه دیگری ارتباط برقرار کنم، این

the doubt right there and it's usually because  you've been learning through translations or  

شک همان‌جاست و معمولاً به این دلیل است که از طریق ترجمه‌ها یاد می‌گرفته‌اید یا به این دلیل است که

you're trying to study rules or you don't know  the vocabulary as well as you think you do so  

سعی می‌کنید قوانین را به خوبی مطالعه کنید یا فکر می‌کنید که نمی‌دانید.

try to think about it like like understanding the  pieces of the vocabulary really well so I've given  

در مورد آن مانند درک درست قطعات واژگان، بنابراین من در

you some examples uh here even just this example  right now about the word cut so if I teach you  

اینجا چند مثال برای شما آورده‌ام، حتی همین مثال، همین الان در مورد کلمه cut، بنابراین اگر به شما یاد بدهم

like cut and I give you a translation of that like  you might understand maybe one use but it's not  

like cut و ترجمه‌ای از آن را به شما بدهم شاید یک مورد استفاده را متوجه شوید، اما این

really going to make you feel very confident you  wouldn't think about like cutting in this way you  

واقعاً باعث نمی‌شود که شما خیلی مطمئن شوید که نمی‌توانید به این زبان فکر کنید که به من می‌دانم

know I I mean maybe your language would also have  a a similar verb or something or way to describe  

فعل مشابه یا چیزی یا روشی برای توصیف

that but like in English like oh look at that like  he cut he cut this or look at that like like I cut  

که اما در انگلیسی مانند oh look at that like  he cut it this cut or look at like like I cut  time time in

my time in half so if I'm thinking about how long  it takes me 10 minutes to do something but I find  

نصف کردن، بنابراین اگر به این فکر می کنم که چقدر طول می کشد تا کاری را انجام دهم اما

a better way to do that look at that I I cut my  time in half it's a different way of using the  

راه بهتری برای انجام آن پیدا می کنم.

word cut but notice how I'm teaching these like  I'm not just giving you a bunch of random lists  

انبوهی از فهرست‌های تصادفی

or examples or whatever it's it's trying to help  you make those connections and it's just it's just  

یا مثال‌ها یا هر چیز دیگری که می‌خواهد به شما کمک کند این ارتباطات را ایجاد کنید و فقط

more difficult to do this by yourself because  you're not a native speaker you don't know all  

انجام این کار به تنهایی   دشوارتر است زیرا شما یک زبان مادری نیستید و همه

the connections so I'm giving you my connection  I can give you that as a teacher because you know  

ارتباطات را نمی‌دانید، بنابراین می‌توانم ارتباطم را به شما ارائه دهم  می‌توانم آن را به عنوان معلم به شما بدهم زیرا می‌دانید

that's that's my job it's my job to make uh the  language understandable but again if you know the  

زبان من را به شما می‌دانید

word cut really well then it's much easier to use  it when you speak and I'm not just talking about  

کلمه کات را خیلی خوب بلد باشید، پس استفاده از آن هنگام صحبت کردن بسیار آسان تر است و من فقط در مورد

this word by itself I mean all of the individual  words and phrases you know if you if you don't  

این کلمه صحبت نمی کنم، منظورم تمام کلمات و عباراتی است که می دانید اگر

know them individually very well it's going to be  more difficult for you to to connect these things  

آنها را به صورت جداگانه نمی دانید، ارتباط این چیزها با هم برای شما دشوارتر خواهد بود،

together okay so if I if I if I have a translation  of this word and this word and this word and this  

پس اگر من و اگر این کلمه و این کلمه و این کلمه و این کلمه و ترجمه را داشته باشم، برای شما سخت تر می شود.

word and this word and this word then of course  I'm I'm going to have trouble thinking about  

مطمئناً من در فکر کردن درباره

how to fit these things together but if I've seen  natives use this word and this word so I've seen  

نحوه تنظیم این چیزها با هم مشکل خواهم داشت، اما اگر دیده باشم که بومی‌ها از این کلمه و این کلمه استفاده می‌کنند، بنابراین من

that connection and this word and this word I've  seen that connection and this connection if I've  

آن ارتباط و این کلمه و این کلمه را دیده‌ام، آن ارتباط و این ارتباط را دیده‌ام اگر

seen people do that so I'm learning by seeing  how people describe things like seeing people  

دیده باشم که مردم این کار را انجام می‌دهند، بنابراین با دیدن اینکه چگونه مردم چیزهایی را توصیف می‌کنند مانند

talk about cutting corners or cutting time or  cutting their hair or cutting whatever and so  

کوتاه کردن موها یا کوتاه کردن موها یا صحبت کردن در مورد کوتاه کردن موها یا کوتاه کردن موها یا صحبت کردن در مورد آنها را می‌بینم. بنابراین

as I see those examples I become very confident  because the doubt has disappeared I understand how  

همانطور که آن مثال‌ها را می‌بینم، بسیار مطمئن می‌شوم زیرا شک برطرف شده است، می‌دانم   چطور از

to use something so if you have trouble making  connections usually you you should go back to  

چیزی استفاده کنم، بنابراین اگر در برقراری ارتباطات معمولاً مشکل دارید، باید به

kind of the basics to make sure you understand  those individual things uh very well all right  

نوعی از اصول اولیه بازگردید تا مطمئن شوید آن چیزهای فردی را کاملاً خوب متوجه شده‌اید

so think about what your specific problem is  don't just think oh well like I have trouble  

بنابراین به مشکل خاص خود فکر نکنید فقط فکر نکنید، مثل اینکه من برای برقراری ارتباط مشکل دارم.

communicating fluently like try to spend a little  bit of time time thinking about that what is the  

actual problem is it the individual words like at  that level do you not know them very well are you  

مشکل واقعی این است که تک تک کلمات مانند آن سطح آیا شما آنها را به خوبی نمی‌دانید آیا

thinking about translations are you translating  individual words when you speak or is your problem  

به ترجمه‌ها فکر می‌کنید آیا وقتی صحبت می‌کنید کلمات جداگانه را ترجمه می‌کنید یا مشکل شما

like you have a kind of general idea about what  you want to say and maybe you know it but you  

مانند یک نوع ایده کلی درباره آنچه می‌خواهید بگویید دارید و شاید آن را می‌دانید اما

just don't know exactly a good way to put it then  that means you probably haven't seen many good uh  

دقیقاً یک راه خوب برای بیان آن نمی‌دانید، پس این بدان معناست که احتمالاً به‌طور کلی

strategic anyway or gotten a lot of strategic  examples of how a native would say something  

نمونه‌های استراتژیک را ندیده‌اید. یک بومی چیزی می‌گوید

so if I want to know how to talk about like fixing  I don't know or like even changing a light bulb so  

بنابراین اگر من می‌خواهم بدانم چگونه در مورد تعمیر صحبت کنم، نمی‌دانم یا حتی دوست دارم یک لامپ را عوض کنم، بنابراین

like the you know light bulb in the ceiling you  know I want to change that I can ask someone to  

مثل لامپ شما می‌دانید در سقف، می‌دانید که می‌خواهم آن را تغییر دهم، می‌توانم از کسی بخواهم   آن را

describe that for me and if I had 10 different  natives describe that they would probably say  

برای من توصیف کند و اگر 10 نفر مختلف داشتم توضیح می‌دهند که احتمالاً می‌گویند   که

that in a different way than a non-native would  and again it's just like if I see a bunch of  

به روشی

different people describing something then I would  feel very confident about saying it myself because  

متفاوت از مردم می‌بینم. وقتی چیزی را توصیف می‌کنم، از گفتن آن کاملاً مطمئن می‌شوم، زیرا

it's not just knowing the individual words it's  knowing the connections and seeing how to connect  

فقط دانستن تک تک کلمات نیست، بلکه دانستن ارتباطات و دیدن نحوه اتصال

these different things if I know the word cut  really well I can use it in a wide variety of  

این چیزهای مختلف است، اگر کلمه cut  را واقعاً خوب بدانم، می‌توانم از آن در طیف گسترده‌ای از

different situations because I know the word  really well okay but if I only know the word  

موقعیت‌های مختلف استفاده کنم، زیرا کلمه  را خیلی خوب می‌دانم خیلی خوب است، اما اگر فقط کلمه را می‌دانم خیلی خوب است، اما اگر فقط کلمه را بشناسم

through a translation then of course it's going  to be more difficult I'm going to struggle when  

مشکلی است  وقتی

I speak I will have trouble connecting my words  in conversations all right it's the variety but  

من صحبت می‌کنم، در پیوند دادن کلماتم در مکالمات مشکل خواهم داشت، بسیار متفاوت است، اما

strategic I want to really stress this this point  it's strategically getting this variety I don't  

استراتژیک می‌خواهم بر این نکته تأکید کنم  این از نظر استراتژیک این تنوع را دریافت می‌کنم،

mean just learn a word and get 10 different  definitions of that word I mean like you're  

منظورم این نیست که فقط یک کلمه را یاد بگیرید و 10 تعریف مختلف از آن کلمه دریافت کنید.

you're you see how I'm I'm kind of building these  connections one piece at a time so we make one  

connection really strong then we add another  connection to that but by adding this third  

اتصال به آن، اما با افزودن این سوم   که

thing now that's connected to these other two and  wow like that makes the whole thing stronger what  

اکنون به این دو مورد دیگر متصل است و وای مثل این، کل چیز را قوی‌تر می‌کند آنچه

we're really building here is a network and  the network becomes stronger as we add more  

ما واقعاً در اینجا می‌سازیم یک شبکه است و شبکه قوی‌تر می‌شود، همانطور که

connections to it and it's faster and easier to  integrate new things this is how your learning  

اتصالات   بیشتری به آن اضافه می‌کنیم و سریع‌تر و آسان‌تر ادغام چیزهای جدید می‌شود. به

accelerates over time you get fluent faster as  you do this so I know some people think like  

well doesn't this seem like a slow way to learn  like not to me like I can speak Japanese fluently  

نظر روشی آهسته برای یادگیری است مثل من نمی‌توانم به زبان ژاپنی صحبت کنم

I can talk with people uh it doesn't matter where  I walk around or live or who I'm speaking with I  

من می‌توانم با مردم صحبت کنم مهم نیست کجا قدم می‌زنم یا زندگی می‌کنم یا با چه کسی صحبت می‌کنم

don't know everything about Japanese but I feel  very confident about all the language that I do  

همه چیز را در مورد ژاپنی نمی‌دانم، اما در مورد تمام زبانی که می‌دانم  بسیار مطمئن هستم

know in the same way that I don't know everything  in English but I feel very confident about the  

به همان شیوه که من همه چیز را نمی‌دانم به انگلیسی، اما احساس می‌کنم

language I do know all right so again the point  is not to try to like like get translations of  

همه چیز را به انگلیسی می‌دانم. سعی کنید دوست داشته باشید ترجمه

everything or uh or anything that like you might  you might have trouble in conversations it's  

همه چیز یا آه یا هر چیزی که مثل شما ممکن است در مکالمات مشکل داشته باشید،

typically because either the individual pieces are  not very strong or the connections between those  

معمولاً به این دلیل است که یا تک تک قطعات خیلی قوی نیستند یا ارتباط بین آن

pieces is not like that that connection isn't  strong either all right let me know if you have  

قطعات اینطور نیست که آن ارتباط قوی نیست یا خیلی خب اگر

any questions about that you can hear I'm losing  my voice so I have to shut this down we're at 80  

سؤالی در مورد آن دارید به من اطلاع دهید.

minutes oh my goodness all right uh let's see  Anna says and after understanding the different  

بیایید ببینیم آنا می‌گوید و بعد از درک

situations when can we use a word we can connect  it to another that is synonyms yeah so again there  

موقعیت‌های مختلف   چه زمانی می‌توانیم از کلمه‌ای استفاده کنیم، می‌توانیم آن را به کلمه دیگری متصل کنیم که مترادف است بله، بنابراین دوباره وجود دارد

there are lots of different uh synonyms or other  connections you could make uh but again like you  

تعداد زیادی مترادف uh یا سایر اتصالات وجود دارد که می‌توانید ایجاد کنید، اما دوباره مثل شما

don't have to spend a lot of time like I'm like  when I learn Japanese it's more like like when I  

لازم نیست زمان زیادی را صرف کنید مانند I'm like وقتی که من ژاپنی را دوست دارم

heard the example of like batsu Ichi like I I gave  that earlier in the video about being divorced  

مثال می‌زنم وقتی من می‌پسندم آن را بیشتر شنیدم. قبلاً در ویدیوی مربوط به طلاق گرفتن

one time so when I hear that it's like oh look  I just integrated that immediately and became  

یک بار، بنابراین وقتی می‌شنوم که انگار اوه، فوراً آن را ادغام کردم و به   به

fluent in that thing already because I already  knew batsu I already knew Ichi and I understood  

آن چیز مسلط شدم، زیرا قبلاً باتسو را می‌شناختم، از قبل ایچی را می‌شناختم و

the context so I became like oh like batsu Ichi  as like a particular thing meaning like I've  

زمینه را می‌شناختم، بنابراین مانند یک چیز خاص شدم، به این معنی که من

been divorced one time so I was immediately  able to integrate that because I knew those  

واقعاً می‌دانستم که یک بار آن

individual pieces really well okay so again  the learning process accelerates over time  

تکه‌ها را به خوبی می‌دانستم. دوباره روند یادگیری با گذشت زمان تسریع می‌شود

time if you know things well if you don't know  things well you stay on that Plateau for many  

اگر چیزها را خوب بدانید اگر چیزها را خوب ندانید، سال‌های زیادی در آن Plateau می‌مانید، همچنان

many years you continue to learn more but you  don't really feel very confident you're always  

به یادگیری بیشتر ادامه می‌دهید، اما واقعاً خیلی مطمئن نیستید که همیشه

having to translate or think about grammar rules  or whatever because you just don't know it very  

مجبور هستید قوانین دستور زبان را ترجمه کنید یا به آن فکر کنید یا هر چیز دیگری، زیرا خیلی  آن را نمی‌دانید و خیلی

well all right so spend a little bit more time uh  think about making connections and and as soon as  

کمی بیشتر به این فکر می‌کنید که باعث ایجاد ارتباط می‌شوید. با

you start doing this you really feel the joy and  the ease that comes from communication because you  

انجام این کار واقعاً احساس شادی و سهولتی را که از برقراری ارتباط حاصل می‌شود را احساس می‌کنید، زیرا شما

have those connections uh made very strong all  right let's see if I can we'll get through the

آن ارتباطات را دارید، اوه خیلی قوی شده‌اند، خوب، بیایید ببینیم آیا می‌توانم، از

last all right uh okay I think we're near the  end as hum says can you teach gives a suffixes  

آخرین مرحله عبور می‌کنیم، خیلی خوب، اوه بسیار خوب، فکر می‌کنم به پایان نزدیک می‌شویم، همانطور که هوم می‌گوید آیا می‌توانی آموزش بدهی پسوندهایی می‌دهد.

they give away uh well those aren't you're  talking about phrasal verbs not suffixes but  

just go into Google if if you're if you're  looking for a list of words go to Google  

اگر به دنبال فهرستی از کلمات هستید، برای این کار به Google   بروید

for that and I I don't recommend you learn  that way because you probably won't remember  

و من توصیه نمی‌کنم به این روش یاد بگیرید، زیرا احتمالاً

what you learn again like even when we teach like  in the visual guide to phrasal verbs we're really  

چیزهایی را که یاد می‌گیرید دوباره به خاطر نمی‌آورید، حتی زمانی که ما مانند در راهنمای تصویری افعال عبارتی آموزش می‌دهیم، ما واقعاً

focusing on making lots of connections with  words like that not just getting a list with  

روی ایجاد ارتباط زیاد با کلماتی از این قبیل تمرکز می‌کنیم نه فقط دریافت فهرست با

a bunch of different different things that's  not really going to help you very much and it  

چیزهای متفاوت و متفاوت به شما کمک می‌کند. به

says you mean this is how neuron works in the  brain yeah it's the same idea mukes says I'm  

این معناست که نورون در مغز اینگونه کار می‌کند بله، این همان ایده است که موکس می‌گوید من

always confident like you and that's the best  way to express yourself yes and so it's not  

همیشه مثل شما اعتماد به نفس دارم و این بهترین راه برای ابراز وجود است بله و بنابراین این

just uh feeling confident uh it's like you know  you will speak correctly so feel confident if I  

فقط احساس اعتماد به نفس نیست، مثل این است که می‌دانید درست صحبت خواهید کرد، بنابراین اگر من

don't know anything about something then I'm I'm  probably not going to speak very confidently about  

چیزی نمی‌دانم در مورد چیزی انگلیسی صحبت می‌کنم مطمئن باشید.

it even in English like the fixing car example  I don't know anything about fixing cars so if  

مثال تعمیر ماشین من چیزی در مورد تعمیر اتومبیل نمی‌دانم، بنابراین اگر

someone asks me hey uh can you teach me about  fixing cars I would say no I'm not confident  

کسی از من بپرسد هی می‌توانی در مورد تعمیر اتومبیل‌ها به من یاد بدهی، می‌گویم نه من

about that because I don't know about fixing cars  so it's not a language problem it's just like I I  

در این مورد مطمئن نیستم   چون در مورد تعمیر اتومبیل‌ها نمی‌دانم بنابراین مشکل زبانی نیست، درست مثل این است که از

just physically don't know that specific language  or uh the actual way to do something so again the  

نظر فیزیکی واقعاً آن زبان را نمی‌دانم.

point is to really understand things well uh and  that's how I use it so M says your methods are  

و از این طریق از آن استفاده می‌کنم، بنابراین M می‌گوید روش‌های شما

simple and easy to understand glad to hear yes I  I spend like I don't know a lot of time trying to  

ساده و قابل درک هستند، خوشحالم که می‌شنوم بله، من زمان زیادی را صرف تلاش برای

explain what I do but like uh the the point here  is really it's just about clearing out the doubt  

توضیح دادن کاری می‌کنم، اما می‌خواهم نکته اینجاست که واقعاً این فقط رفع شک است.

all right I had an idea I was explaining this to  a friend of mine recently um and I said would you  

guys like to hear this this is like kind of  a I've never used this example before but I  

قبلاً از این مثال استفاده کردم، اما داشتم

was explaining it to him and it seemed like  a good idea so I I'll end the video uh with

آن را برای او توضیح می‌دادم و به نظر ایده خوبی بود، بنابراین ویدیو را با

this so I was talking uh recently about like how  I do what I do and I said uh I help so I like my  

این به پایان می‌برم، بنابراین اخیراً داشتم درباره نحوه انجام کاری که انجام می‌دهم صحبت می‌کردم و گفتم اوه من کمک می‌کنم بنابراین من دوست دارم

the the the people that I mostly help or you know  there are a couple different groups but the main  

افرادی که بیشتر به آنها کمک می‌کنم یا شما می‌دانید چند گروه مختلف وجود دارد، اما گروه اصلی    یکی از آنها می‌فهمد که

one uh is intermed to Advanced Learners who know  a lot of English but struggle to speak and he  

بسیاری از آنها انگلیسی را می‌دانند و مداخله می‌کنند.

understood that part like it's pretty easy that's  a common problem and I said what I do is I remove  

این یک مشکل رایج است و من گفتم کاری که من انجام می‌دهم این است که

the doubts that people have so they feel confident  about speaking and he was like well how do you do  

شک و تردیدهایی را که مردم دارند از بین می‌برم تا در صحبت کردن احساس اعتماد به نفس داشته باشند و او می‌گوید خوب است شما چطور می‌کنید

that you know U and I said all right well let's  let's like think about this imagine imagine you  

که شما U را می‌شناسید و من گفتم خیلی خوب است بیایید به این فکر کنیم تصور کنید شما

have uh like a special machine uh that could make  you confident in your English instantly how would  

مانند یک دستگاه خاص دارید که می‌توانست به شما توضیح دهد که چگونه به انگلیسی شما اطمینان می‌دهید.

it work so I was explaining this to him it's like  okay here's a person they already know a lot of  

مثل اینکه اشکالی ندارد، اینجا شخصی است که قبلاً

English but they struggle to speak and there's  this machine over here like a magical machine that  

انگلیسی زیادی می‌داند، اما برای صحبت کردن مشکل دارد و این دستگاه اینجاست مثل یک ماشین جادویی که

I could instantly or the machine could instantly  make you completely confident in your English how  

من می‌توانستم فوراً یا دستگاه می‌تواند فوراً شما را کاملاً به انگلیسی خود مطمئن کند که چگونه

would it work and so we were talking about that  and I was basically saying it would work like it  

کار می‌کند و بنابراین ما در مورد آن صحبت می‌کردیم و من اساساً به

wouldn't just like give you more rules it wouldn't  teach te you even more information it would remove  

شما می‌گفتم که قوانین بیشتری مانند آن کار نمی‌کند اطلاعات بیشتر را حذف می‌کند.

almost like imagine like a vacuum cleaner like  sucking out like all of the doubt and worry and  

translations and all of that stuff it would remove  information from you it would remove things it  

would removed out rather than try to give you more  so it would work kind of like a vacuum uh cleaner  

and and hopefully this idea does that idea make  sense so obviously this machine does not exist but  

the next best thing is like the kinds of things  I've been doing in this video which is really just  

من در این ویدیو انجام داده‌ام که واقعاً فقط   به

helping you clear out that doubt by understanding  the language better does this make sense so he  

شما کمک می‌کند با فهمیدن زبان، شک و تردید را برطرف کنید، بهتر این کار منطقی است، بنابراین او

understood this idea of like almost like a vacuum  cleaner uh that would remove your doubts uh but  

این ایده را مانند یک جاروبرقی فهمیده است که شک شما را برطرف می‌کند، اما

the basic idea is that if we can help you uh  not just like teach you more information because  

ایده اصلی این است که اگر می‌توانیم به شما کمک کنیم، نه فقط به شما اطلاعات بیشتری بیاموزیم، زیرا

your your problem is not how much information  you know so this is not advice for beginners  

مشکل شما این نیست

I'm not talking about very beginners of a langu  language of course they need to learn information  

البته مبتدیان یک زبان باید اطلاعاتی بیاموزند

I'm talking about the people who can understand  what I'm saying right now but they don't feel that  

من در مورد افرادی صحبت می کنم که می توانند آنچه را که من در حال حاضر می گویم درک کنند، اما آنها احساس نمی کنند   در

confident about speaking all right your problem is  not how much you know it's not even how much you  

مورد درست صحبت کردن مطمئن نیستند، مشکل شما این نیست که شما چقدر می دانید، حتی میزان صحبت شما مهم نیست،

speak it's like you still have all these doubts in  your head about okay is this grammar Point correct  

مثل این است که شما هنوز همه این تردیدها را در ذهن خود دارید، بنابراین اگر

is my pronunciation correct and all these things  so if I can clear that doubt if I can remove that  

همه چیز درست است، مشکل شما این نیست. من می توانم این شک را برطرف کنم اگر بتوانم آن را برطرف کنم

what would stop you from speaking you would speak  fluently wouldn't you all the doubt would be gone  

چیزی که شما را از صحبت کردن باز می دارد، شما روان صحبت می کنید، آیا تمام شک و تردید برطرف نمی شود

what would stop you so that's the basic idea uh  and so it would be awesome if such a machine uh  

چه چیزی شما را متوقف می کند، بنابراین این ایده اصلی است اوه و بنابراین اگر چنین دستگاهی

existed but the next best thing is me being able  to help you do this and whether you do this with  

وجود داشته باشد بسیار عالی خواهد بود، اما بهترین چیز بعدی این است که بتوانم به شما کمک کنم این کار را انجام دهید و اینکه آیا

me or not uh hopefully you get the idea the point  is not to just add even more information into your  

شما این ایده را انجام می دهید یا خیر اطلاعات بیشتری در ذهن شما وجود دارد

head because if you're not fluent in what you  know already how would more information help you  

زیرا اگر به آنچه قبلاً می‌دانید مسلط نیستید، چگونه اطلاعات بیشتر به شما کمک می‌کند،

all right the point is like you can become fluent  or not fluent in individual words and phrases if  

نکته این است که می‌توانید به تک تک کلمات و عبارات مسلط شوید یا به آن‌ها مسلط نباشید، اگر

you understand them well or not all right so you  can know a lot but at a very low level and that's  

آنها را خوب بفهمید یا کاملاً خوب نباشید، بنابراین می‌توانید چیزهای زیادی بدانید اما در سطح بسیار پایین

how you can be be stuck and U kind of know many  things but not feel very confident about speaking  

all right so that's the basic idea all right uh  last couple of things over here says om yes I  

ایده اولیه خیلی خوب است، چند مورد آخر اینجا می گوید: بله، من

need to drink some I do have my uh my water over  here see another example I think I've given this  

باید مقداری بنوشم، [ __ ] را می خورم اینجا مثال دیگری را ببینید فکر می کنم

example before like like look at that so this is a  stylized version like the like the one I gave you  

قبلاً این مثال را آورده ام.

before for water but the the textbook example does  not look like this it's a very clean very simple  

very uh easy to understand thing so children can  learn children do not learn to right by looking at  

به

examples like this all right but they get examples  like this in real life so they learn how to make  

نمونه هایی از این دست نگاه می کنند اما در زندگی واقعی نمونه هایی از این دست را دریافت می کنند، بنابراین یاد می گیرند که چگونه می توانند

that connection between a clear looking picture  and a more stylized one like this or like this  

آن ارتباط بین یک عکس با ظاهر واضح و یک تصویر سبک تر مانند این یا مانند این   یا

or like this so this like suntor like that's  very clear and easy to read but this is like  

مانند این برقرار کنند، بنابراین این مانند suntor مانند آن بسیار واضح و خواندنی است، اما این مانند   یا این است که به

o it's kind of cool and stylized looking for this  natural mineral water here all right so it's the  

نوعی خنک و شیک است که به دنبال این نمونه آب معدنی بسیار

same thing if you only get clear easy examples  in classes then it's going to be difficult for  

آسان است. پس

you to use those things but if you get those  clear easy examples and you also see how these  

استفاده از آن چیزها برای شما دشوار خواهد بود، اما اگر آن نمونه‌های ساده و واضح را دریافت کنید و همچنین ببینید که چگونه این موارد

are connected to that that's where you really  get to fit in to real life and use what you  

به آن متصل می‌شوند، اینجاست که می‌توانید با زندگی واقعی سازگار شوید و از چیزهایی استفاده کنید که

actually know all right you feel confident  about making it all right but let me let me

واقعاً می‌دانید، مطمئن هستید در مورد درست کردن همه چیز مطمئن هستید، اما اجازه دهید در نهایت به من اجازه دهید

finally ah I know I'm going it's a it's a good  video I Feel excited today even though I'm uh  

آه، من می‌دانم که می‌روم، حتی اگر امروز

I'm still a little bit uh under the weather but  all right I think we're getting to the end of  

هنوز یک ویدیوی خوب است، می‌روم. کمی آهان زیر آب و هوا، اما خوب، فکر می‌کنم داریم به پایان می‌رسیم،

this though all right so mukes is ha absolutely  right all right it's good or bad for our learning  

هر چند خوب است، بنابراین موکس کاملاً درست است، برای یادگیری ما خوب یا بد است. در

and if it is wrong what is your advice you're  talking about translations is that what you're  

asking me about like if you if you need to get  a translation all right let me make this clear  

about translations if you here's like a we'll just  say here's like uh here's a I'll just use Japanese  

اینجا مثل این است که من فقط از ژاپنی استفاده خواهم کرد

for example uh so you have the Japanese uh and  then you have like the English word over here if  

برای مثال اوه، بنابراین شما ژاپنی uh را داشته باشید و سپس مانند کلمه انگلیسی اینجا را دارید اگر

you learn through a translation and this is the  only connection you have it's like any kind of  

از طریق ترجمه یاد بگیرید و این تنها ارتباطی است که دارید، مانند هر نوع

connection if that connection gets broken or you  don't remember the word then it's going to be more  

ارتباط است، اگر آن اتصال قطع شود یا کلمه را به خاطر نیاورید، پس بهتر است چیزی به   h را به راحتی درک کنید و

difficult so if you if you need a translation  just to understand something very quickly uh  

اگر به یک ترجمه نیاز دارید، خیلی

and easily or whatever like fine you know but  here's the key get more make more connections  

راحت  خوب می دانید، اما کلید این است که بیشتر ارتباط برقرار کنید   باشه

okay don't just stop at one translation so I know  I can't stop people from translating and I know  

فقط در یک ترجمه متوقف نشوید، بنابراین من می دانم من نمی توانم جلوی ترجمه دیگران را بگیرم و می دانم

even me sometimes like I might get a translation  of something it might not be the ideal thing so  

حتی من گاهی اوقات دوست دارم ترجمه ای از چیزی دریافت کنم که ممکن است ایده آل نباشد، بنابراین

usually I try to make more connections all right  so if the translation is the only one you have  

معمولاً سعی می کنم ارتباط بیشتری برقرار کنم.

it's probably going to be more difficult for you  to understand things and remember but uh if you  

do have a translation do your best to really try  to understand it and over time as you make more  

یک ترجمه تمام تلاش خود را بکنید تا واقعاً سعی کنید آن را بفهمید و به مرور زمان با برقراری

connections you will understand things more  like a native and you will not translate when  

ارتباط بیشتر، چیزها را بیشتر متوجه خواهید شد مانند یک بومی و وقتی

you speak all right so you're not a bad person if  you translate like I understand it happens it's  

خوب صحبت می‌کنید دیگر ترجمه نمی‌کنید، بنابراین آدم بدی نیستید اگر ترجمه کنید مثل اینکه می‌دانم این اتفاق می‌افتد،

okay but like if you really want to speak without  translating then you should make more connections  

اشکالی ندارد، اما اگر واقعاً می‌خواهید بدون ترجمه صحبت کنید، پس باید زبان

directly in English all right so whatever  the language you were learning make those  

انگلیسی را به طور مستقیم یاد بگیرید به

connections and that will help you learn uh let's  see Rainer says I feel I'm in that situation where  

شما کمک کنم بیاموزید راینر می‌گوید احساس می‌کنم در آن موقعیتی هستم که

I know a lot but I struggle a lot uh speaking  and connecting with people I try not to use  

من خیلی چیزها می‌دانم، اما با صحبت کردن و برقراری ارتباط با افرادی که سعی می‌کنم از ترجمه‌ها استفاده نکنم، مشکل دارم،

translations but I'm not improving anyway any  advice and my advice would be go back and watch  

اما به هر حال هیچ توصیه‌ای را بهبود نمی‌دهم و توصیه من این است که برگردید

this video again cuz I've explained exactly how  this works again think about your specific problem  

این ویدیو را دوباره تماشا کنید، زیرا دقیقاً توضیح داده‌ام این عبارت  چقدر می‌تواند به‌خوبی در مورد شما کار کند و

it could be individual words and phrases that you  don't know very well or it could be something else  

نمی‌دانید این عبارت به خوبی در مورد شما کار می‌کند  می‌تواند چیز دیگری باشد

where you do know those but you're still um like  not feeling good about making connections between  

جایی که شما آن‌ها را می‌شناسید، اما هنوز احساس خوبی در برقراری ارتباط بین

those so if you don't know individual words you  can't remember those then that's the thing you  

آن‌ها ندارید، بنابراین اگر تک تک کلمات را نمی‌دانید، نمی‌توانید آن‌ها را به خاطر بسپارید، پس این چیزی است که

need to focus on so don't worry about speaking a  lot just focus on really understanding individual  

باید روی آن تمرکز کنید، بنابراین نگران صحبت زیاد نباشید، فقط روی درک واقعی

words and phrases and making sure you know what  they mean and as you do that you will naturally  

کلمات و عبارات تک تک تمرکز کنید و مطمئن شوید که می‌دانید این

start making bigger connections that help you  connect these things together but if you're  

ارتباط طبیعی‌تر به شما کمک می‌کند. همه چیز در کنار هم هستند، اما اگر

trying to you know make a bunch of connections and  you have a bunch of weak links they are going to  

سعی می کنید بدانید یکسری اتصالات ایجاد کنید و یکسری پیوندهای ضعیف دارید،

snap easily they will break and you won't be able  to communicate all right so hopefully that should  

آنها به راحتی  می بندند، شکسته می شوند و شما نمی توانید به درستی ارتباط برقرار کنید، بنابراین امیدوارم

why is this that's weird my computer was like not  plugged in but all right uh see here Greta says I  

چرا این عجیب است که رایانه من مانند وصل نبودن رایانه بود، اما من فکر می کنم خوب اوه من می دانم اینجا

have problem to speak fluently I don't know but I  think maybe I'm having a problem in my brain it's  

مشکل دارم صحبت می کنم. من مشکلی در مغزم دارم،

not a problem problem in your brain it's just the  way you've given your brain information okay the  

مشکلی در مغز شما نیست، فقط به روشی است که اطلاعات مغزتان را داده‌اید، درست است.

uh like you know when you're when you're not  really knowing something very well it's not  

like you're stupid or you're uh you have a brain  problem it's just you just don't know it like I'm  

not stupid because I don't know about fixing cars  I just don't know that information if I wanted to  

ماشین‌ها فقط آن اطلاعات را نمی‌دانم اگر بخواهم

learn that I could and I would learn it by getting  like naturally varied review I would get a bunch  

یاد بگیرم که می‌توانم و آن‌ها را با گرفتن مرورهای مختلف یاد می‌گرفتم، دسته‌ای

of different people and have them teach me about  fixing cars and each one of those would help me  

از افراد مختلف را دریافت می‌کردم و از آنها می‌خواستم درباره تعمیر ماشین‌ها به من یاد بدهند و هر کدام از آنها به من کمک می‌کردند

learn a little bit more so don't don't feel bad  it's not your fault that you that you have trouble  

کمی بیشتر یاد بگیرم، بنابراین احساس بدی نداشته باشید، امیدوارم تقصیر شما نیست که

speaking but now you can fix that hopefully I've  I've given you a way and you don't have to take  

می‌توانم مشکلی را برطرف کنم شما یک راه و مجبور نیستید

my advice like this is what works for me uh a lot  of people have been helped by this same method I  

توصیه‌های من این است که برای من مفید است، بسیاری از افراد با همین روش به آنها کمک کرده‌اند. من به

teach my own children this way this is how I learn  again like I'm doing these uh videos and even with  

فرزندانم به این روش یاد می‌دهم اینطوری یاد می‌گیرم دوباره مثل اینکه دارم این ویدیوها را انجام می‌دهم و حتی با

fluent for life I do all that because it's working  for me it works like I can speak now I could not  

مسلط برای زندگی همه این کارها را انجام می‌دهم، زیرا برای من کار می‌کند، مثل اینکه می‌توانم از همه روش‌های سنتی صحبت کنم، در حالی که قبلاً نمی‌توانستم صحبت کنم.

speak before while I was using traditional methods  and I had all of those same problems but once I  

من

cleared out the doubt all right it was okay let  me know does this vacuum idea make sense obviously  

شک را برطرف کردم، خیلی خوب بود، به من اطلاع دهید آیا این ایده خلاء منطقی است بدیهی است

we don't have a real vacuum like this but my job  is to be that vacuum it's not to like feed you a  

ما خلاء واقعی مانند این نداریم، اما وظیفه من این است که در آن خلاء باشم، این نیست که به شما یک

bunch of new information although you will learn  a lot uh but it's more about like clearing out  

اطلاعات جدید بدهم، اگرچه خیلی چیزها یاد خواهید گرفت اوه، اما بیشتر در مورد پاک کردن است

the doubt you have that stops you from speaking  okay all right and George says then is a matu  

و جورج می گوید شکی که شما دارید را متوقف کنید.

zero means single I don't know I don't know what  that would mean yeah I guess you you would just  

صفر یعنی مجرد نمی دانم نمی دانم این به چه معناست بله، حدس می زنم شما فقط   داشته باشید،

have like uh I guess I don't know how you would  say that in Japanese just like Maru for like you  

اوه، حدس می‌زنم نمی‌دانم چگونه به ژاپنی می‌گویید درست مثل مارو برای مثل شما

got married but typically like you get like Maru  mitsu for for like doing something good so you  

ازدواج کردید، اما معمولاً مثل مارو میتسو می‌شوید برای انجام یک کار خوب،                      مثل اینکه

when you just get married maybe that's I don't  know like three good circles or something uh an  

ازدواج می‌کنید،

it says translations good or bad okay I answered  that already uh hi how about youl yeah sure you  

ترجمه‌ها خوب یا بد، خوب، پاسخ دادم که قبلاً آه سلام، بله، مطمئن باشید   از

use yish like it's it's going to give you again  some naturally varied review but remember to like  

yish استفاده می‌کنید، مثل اینکه دوباره به شما مروری متفاوت می‌دهد، اما به یاد داشته باشید که لایک کنید

make stronger connections don't just get a list of  a bunch of different people using something like  

ارتباطات قوی‌تر ایجاد کنید، فقط فهرستی از افراد مختلف را دریافت نکنید که از چیزی مانند

pay attention to how they pronounce it or how they  might say things a little bit differently Hector  

توجه کنید که چگونه آن را تلفظ می‌کنند یا چگونه می‌توانند چیزهای بسیار

says great over 300 yes like uh it's nice to see  a lot of people enjoying the video today I'm glad  

خوبی را بیان کنند. خیلی خوب است که می‌بینم امروز خیلی‌ها از ویدیو لذت می‌برند. خوشحالم

to see you uh Anna says is there any other methods  instead of translation yeah it's just learning all  

از دیدن شما، اوه آنا می‌گوید آیا روش‌های دیگری وجود دارد به‌جای ترجمه، بله، فقط همه چیز را یاد می‌گیرم

in English that's how it works all right all right  canero says it's already time for inventing that  

به انگلیسی اینطوری کار می‌کند بسیار خوب canero می‌گوید دیگر زمان اختراع

special machine Drew well I can't like I can't  make the machine and I don't want to wait for  

دستگاه ویژه فرا رسیده است.

the machine so I'm I'm I'm the next best thing so  whether you do this with me or with somebody else  

من بهترین کار بعدی هستم، بنابراین چه با من یا با شخص دیگری این کار را انجام دهید

or try to do it by yourself that's the idea like  I'm trying to get people to think like the machine  

یا خودتان سعی کنید آن را انجام دهید، این ایده مانند است. من سعی می کنم مردم را وادار کنم که مثل ماشین فکر کنند

idea is useful because it's like if you could  immediately make yourself completely confident how  

ایده مفید است زیرا اگر بتوانید بلافاصله خودتان را کاملاً مطمئن کنید که چگونه

would that work it wouldn't work by just feeding  more information into you it would actually remove  

کار می کند، فقط با دادن اطلاعات بیشتر به شما جواب نمی دهد و در واقع

the doubts and the confusion uh and like any  worries or whatever it would remove all that okay  

هر گونه ابهام یا ابهام را برطرف می کند. همه چیز را حذف کنید

and then like you would be left with confidence  and fluency so like instead of trying to force  

و بعد مثل اینکه با اعتماد به نفس و روانی باقی می‌مانید، دوست دارید به جای اینکه سعی کنید

yourself to learn more uh get the get the uh the  doubt removing machine either either with me or  

خودتان را مجبور به یادگیری بیشتر کنید، متوجه شوید که دستگاه رفع شک یا با من یا

uh you know do it yourself however you want to  do it but that's how it's going to work uh reers  

اوه شما می‌دانید که خودتان این کار را هر طور که می‌خواهید انجام دهید  انجامش دهید، اما اینطوری کار می‌کند.

says in my mind I can speak fluently but I think  the other person gets bored or they actually don't  

understand me thanks for your advice yeah so  again if you have those worries like if you  

مرا درک نکن از توصیه‌ات متشکرم، بله، باز هم اگر این نگرانی‌ها را دارید، مثلاً اگر

think in your mind you're doing something but  you're not actually doing it lots of people are  

در ذهنتان فکر می‌کنید دارید کاری را انجام می‌دهید، اما در واقع آن کار را انجام نمی‌دهید، بسیاری از مردم می‌توانند به

able to communicate kind of with themselves but  again communication is with another person it's  

نوعی با خودشان ارتباط برقرار کنند، اما باز هم ارتباط با شخص دیگری

an unpredictable thing so if you're not ready  for that it's going to be more difficult for you  

غیرقابل پیش‌بینی است، بنابراین اگر آماده نیستید که برای این کار مشکل‌تر شوید.

to communicate all right uh let's see how to save  and remember vocabulary ask Nina go back and watch  

نحوه ذخیره و به خاطر سپردن واژگان از نینا بخواهید برگردید و

this video it's giving you an example of that  and says uh your explanation is very great glad  

این ویدیو را تماشا کنید. مثالی از آن را به شما می‌دهد و می‌گوید: اوه، توضیح شما بسیار خوشحالم که

to hear it all right well uh my voice is leaving  me so that's going to be the end of this video but  

همه چیز را خوب می‌شنوم، صدای من در حال ترک من است، بنابراین این پایان این ویدیو خواهد بود، اما

remember the idea here is about making connections  it's not just about like trying to learn every use  

به یاد داشته باشید که این ایده در اینجا برقراری ارتباط است.

of every word but for each word try to connect  that not with a translation but connect that with  

با

an actual situation or an object or something and  try to make it memorable like you're you're having  

یک موقعیت واقعی یا یک شی یا چیز دیگری و سعی کنید آن را به یاد ماندنی کنید مثل اینکه دارید

an actual experience like I taste a fruit for  the first first time uh or I'm seeing something  

تجربه واقعی دارید مثل اینکه من برای اولین بار یک میوه را می‌چشم یا چیزی را می‌بینم

or I have a story or something that makes that  connection memorable and even if one connection  

یا داستان یا چیزی دارم که آن ارتباط را به یاد ماندنی می‌کند و حتی اگر یک ارتباط

is not so memorable if you make more connections  after that that will make the whole thing stronger  

چندان به یاد ماندنی نباشد اگر ارتباط بیشتری برقرار کنید، پس از آن

okay it will accelerate your learning make things  easier to understand help you connect different  

یادگیری قوی‌تر می‌شود. درک راحت‌تر به شما کمک می‌کند چیزهای مختلف را به هم وصل کنید

things and help you speak uh help you speak  fluently look at that I can always like not speak  

و به شما کمک می‌کند صحبت کنید. کمک می‌کند راحت صحبت کنید. نگاه کنید که من همیشه می‌توانم دوست داشته باشم روان صحبت نکنم

fluently when I need to all right well hopefully  you have enjoyed this video if you have please do  

وقتی لازم است خوب صحبت کنم، امیدوارم از این ویدیو لذت برده باشید، لطفاً این کار را انجام دهید.

click the like button because Facebook or I mean  YouTube wherever we are yeah you can you can see  

I'm I'm kind of losing my losing my mind and my  focus uh at at this point but yes click the like  

button share this video with anyone and if you'd  like to learn more about uh how we do this for  

دکمه لایک   این ویدیو را با هر کسی به اشتراک بگذارید و اگر می‌خواهید بیشتر بدانید که چگونه این کار را برای

you uh kind of the next best thing to this machine  here uh is me actually just removing your doubts  

شما انجام می‌دهیم، بهترین کار بعدی برای این دستگاه است.

for you by helping you understand the language  really well all right if you have any questions  

uh send us a mail at info@ English anyone.com  and you can click on the links in the description  

below to learn about for life and Frederick have a  fantastic day and we'll see you next time bye-bye

روز فوق‌العاده‌ای داشته باشید و دفعه بعد شما را با خداحافظی خواهیم دید