What does PROJECT mean? You might be surprised by the answer. An English word definition + Captions

You know the world of English

می دانید که دنیای

is a fun and exciting place to be.

انگلیسی مکانی سرگرم کننده و هیجان انگیز برای بودن است.

I’m so glad you could join me for another lesson.

خیلی خوشحالم که می توانید برای یک درس دیگر به من بپیوندید.

Today we will look at a  word that can be pronounced

امروز به کلمه‌ای نگاه می‌کنیم که می‌تواند

in more than one way.

به بیش از یک روش تلفظ شود.

A word that relates to something planned

کلمه ای که مربوط به چیزی برنامه ریزی شده

or something that is being done,

یا کاری است که انجام می شود

or has been carried out.

یا انجام شده است.

To throw something in a certain direction

پرتاب کردن چیزی در جهت خاصی

or to make something appear  on the surface of something

یا ظاهر کردن چیزی روی سطح چیزی

through the means of light transfer

از طریق انتقال نور،

all lead to today’s word definition.

همه به تعریف کلمه امروزی منتهی می شود.

In this lesson we will look at the word…

در این درس به کلمه…

project or project.

پروژه یا پروژه خواهیم پرداخت.

Yes, this word does have two pronunciations.

بله، این کلمه دو تلفظ دارد.

Having derived from the Latin word for ‘prominent’

پس از مشتق شدن از کلمه لاتین برای "برجسته

the word ‘project’ can be used  as both a noun and a verb.

"، کلمه "پروژه" را می توان هم به عنوان اسم و هم به عنوان فعل استفاده کرد.

As a noun, the word ‘project’ can mean  a collaborative enterprise or endeavour

به عنوان یک اسم، کلمه "پروژه" می تواند به معنای یک شرکت یا تلاش مشترک باشد

undertaken by an individual,  or by a group of people.

که توسط یک فرد یا گروهی از افراد انجام می شود.

The planned undertaking is done with the aim

تعهد برنامه ریزی شده با

of achieving something.

هدف دستیابی به چیزی انجام می شود.

A joint project by a group  of people working together

یک پروژه مشترک توسط گروهی از افرادی که با هم کار می

is often described as ‘collaborative’.

کنند اغلب به عنوان "همکاری" توصیف می شود.

One person has a plan.

یک نفر برنامه دارد.

A  group of people have a plan.

گروهی از افراد برنامه دارند.

In each case, the word project can be used.

در هر مورد می توان از کلمه پروژه استفاده کرد.

A piece of research undertaken by  a college student is a project.

بخشی از تحقیقات انجام شده توسط یک دانشجو یک پروژه است.

The research will lead the student to  learn about the subject they are studying,

این تحقیق باعث می‌شود که دانش‌آموز درباره موضوعی که مطالعه می‌کند بیاموزد،

thus allowing them to achieve  their goal of producing an essay

بنابراین به آنها اجازه می‌دهد به هدف خود برای تولید مقاله

or passing the final exams.

یا قبولی در امتحانات نهایی دست یابند.

A project almost always has an aim or purpose,

یک پروژه تقریباً همیشه یک هدف یا هدف

and of course a result.

و البته نتیجه دارد.

A proposed or planned undertaking  that has a definite aim is a project.

یک تعهد پیشنهادی یا برنامه ریزی شده که هدف مشخصی دارد یک پروژه است.

The undertaking relates to what  must be done to achieve the goals.

تعهد به کارهایی که برای دستیابی به اهداف باید انجام شود مربوط می شود.

A project such as this normally begins  with a plan, then the execution,

پروژه ای مانند این معمولاً با یک طرح، سپس اجرا

and finally the result.

و در نهایت نتیجه شروع می شود.

The plans for a new building are drawn up,

نقشه های یک ساختمان جدید ترسیم می شود،

then if approved the next stage is  the preparation for construction.

سپس در صورت تایید، مرحله بعدی آماده سازی برای ساخت و ساز است.

Quite often a project in its  early stages takes up more time

معمولاً یک پروژه در مراحل اولیه‌اش زمان بیشتری

than the actual act of carrying  out the project itself.

نسبت به عمل واقعی اجرای خود پروژه می‌گیرد.

A simple task can be described as a project.

یک کار ساده را می توان به عنوان یک پروژه توصیف کرد.

The same rules apply, with  the planning coming first,

قوانین یکسانی اعمال می‌شود، ابتدا برنامه‌ریزی و

then the actual act of doing  whatever the project entails;

سپس عمل واقعی انجام هر کاری که پروژه مستلزم آن باشد.

whether it is something home related,

چه چیزی مربوط به خانه باشد،

such as cutting down a tree

مانند بریدن یک درخت

or redesigning the whole garden from scratch. ( 'from scratch' - from the beginning )

یا طراحی مجدد کل باغ از ابتدا. ("از ابتدا" - از ابتدا) به

Normally some planning will take place.

طور معمول برخی برنامه ریزی ها انجام می شود.

That is the plan.

این طرح است.

The project is what you intend  to do and hopefully at the end…

پروژه همان چیزی است که شما قصد انجام آن را دارید و امیدواریم در پایان…

achieve.

به آن برسید.

In American English, a planned housing development

در انگلیسی آمریکایی، توسعه مسکن برنامه‌ریزی‌شده

which has been subsidised by  the government is a project.

که توسط دولت یارانه داده شده است، یک پروژه است.

A housing project or quite often it

یک پروژه مسکن یا اغلب آن

will just be described as ‘the project’.

را فقط به عنوان "پروژه" توصیف می کنند.

As a verb, the word project has many uses.

به عنوان یک فعل، کلمه پروژه کاربردهای زیادی دارد.

Firstly it can relate to the action of working out

اولاً می تواند مربوط به عمل کار کردن

or estimation the cost of something.

یا تخمین هزینه چیزی باشد.

How much something will cost to complete.

چقدر برای تکمیل چیزی هزینه می شود.

You try to project the costs  involved in the project.

شما سعی می‌کنید هزینه‌های مربوط به پروژه را پیش‌بینی کنید.

You will notice that in verb form,

متوجه خواهید شد که در شکل فعل،

the word is often pronounced differently.

این کلمه اغلب متفاوت تلفظ می شود.

The noun is normally pronounced ‘project’,

اسم معمولاً «پروژه» تلفظ می‌شود،

while the verb form is normally  pronounced as ‘project’.

در حالی که شکل فعل معمولاً به صورت «پروژه» تلفظ می‌شود.

So making an estimate or working  out the cost of something

بنابراین، تخمین زدن یا محاسبه هزینه‌های یک چیزی،

requires those involved to project the price.

نیازمند پیش‌بینی قیمت از سوی دست اندرکاران است.

To make a guess at future trends and values

برای حدس زدن روندها و ارزش‌های آینده،

often call for experts to  project what might happen.

اغلب از کارشناسان خواسته می‌شود تا آنچه ممکن است اتفاق بیفتد، پیش‌بینی کنند.

A projection is made.

یک طرح ریزی انجام می شود.

An estimate is a guess based on the information

برآورد یک حدس بر اساس اطلاعاتی

that is present at that moment.

است که در آن لحظه وجود دارد.

If something is protruding or poking  out whilst also partially hidden,

اگر چیزی بیرون زده یا بیرون زده در حالی که تا حدی پنهان است،

we can say that the thing is projecting.

می‌توانیم بگوییم که آن چیز بیرون زده است.

In this sense, to project  is to noticeably stick out.

از این نظر، فرافکنی به معنای بیرون ماندن قابل توجه است.

“The stolen banana was projecting  from his trouser pocket.”

"موز دزدیده شده از جیب شلوارش بیرون زده بود."

The thing in question can be seen.

موضوع مورد نظر قابل مشاهده است.

It sticks out - it pokes out - it protrudes

بیرون می زند - بیرون می زند - بیرون می زند - بیرون

- it projects.

می زند.

To physically throw something  or to force something outward

پرتاب فیزیکی چیزی یا مجبور کردن چیزی به

is to ‘project’ something.

بیرون به معنای «طرح کردن» چیزی است.

Using force or allowing  something to be seen or heard,

استفاده از زور یا اجازه دیدن یا شنیدن چیزی،

such as written information or  a voiced opinion is to project.

مانند اطلاعات مکتوب یا اظهار نظر، فرافکنی است.

You might project an object such as a ball

شما ممکن است یک شی مانند یک توپ

or a stone in a certain direction.

یا یک سنگ را در جهت خاصی پرتاب کنید.

To cause light to fall on a surface,

ایجاد تابش نور بر روی سطح

or sound to move away over a distance is project.

یا دور شدن صدا در یک مسافت پروژه است.

You might project a movie onto a white cloth.

ممکن است یک فیلم را روی یک پارچه سفید پخش کنید.

The sound of the movie will be  projected through a loud speaker.

صدای فیلم از طریق بلندگوی بلند پخش خواهد شد.

The light hits a surface, while  the sound travels through the air.

نور به سطحی برخورد می کند، در حالی که صدا در هوا حرکت می کند.

They are both being projected.

هر دو در حال فرافکنی هستند.

To place current feelings or  situations into the past is to project.

قرار دادن احساسات یا موقعیت‌های فعلی در گذشته، فرافکنی است.

Your thoughts of now might relate to the past

افکار فعلی شما ممکن است مربوط به گذشته

or be used as a way of realising  the changes that have taken place in your life.

باشد یا به عنوان راهی برای درک تغییراتی که در زندگی شما رخ داده است استفاده شود.

To present or promote a certain  image of yourself to others is ‘project’.

ارائه یا تبلیغ تصویر خاصی از خود به دیگران «پروژه» است.

You might want to appear youthful  or intelligent to those around you.

ممکن است بخواهید برای اطرافیانتان جوان یا باهوش به نظر برسید.

You project a certain quality that  with put you in a positive light.

شما کیفیت خاصی را فرافکنی می‌کنید که با آن شما را در یک نور مثبت قرار می‌دهد.

To display a certain quality  through your emotions or actions

نمایش یک کیفیت خاص از طریق احساسات یا اقدامات خود را

can also be described as ‘project’.

می توان به عنوان "پروژه" نیز توصیف کرد.

To sing a song with emotion, or  to say something from the heart,

خواندن یک آهنگ با احساس، یا گفتن چیزی از صمیم قلب،

while revealing genuine  deep emotion is to project.

در حالی که احساسات عمیق واقعی را آشکار می کند، فرافکنی است.

To force or unintentionally  transfer one’s own feelings

اجبار یا انتقال ناخواسته احساسات

or emotions onto another person is ‘project’.

یا عواطف خود به شخص دیگری «پروژه» است.

A person might make someone  feel guilt or self loathing,

ممکن است فردی به عمد یا تصادفاً احساس گناه یا نفرت از خود را به شخصی وادار کند

either deliberately or by chance.

.

So to recap… project has two pronunciations.

بنابراین به طور خلاصه ... پروژه دارای دو تلفظ است.

In noun form it is ‘project’. In  verb form it is pronounced ‘project’.

به شکل اسم "پروژه" است. در شکل فعل «پروژه» تلفظ می‌شود.

Synonyms of project and project include -

مترادف های پروژه و پروژه عبارتند از -

scheme, plan, development, task, predict,

طرح، طرح، توسعه، کار، پیش بینی،

foresee, extrapolate, cast,  fling, throw, propel, shoot.

پیش بینی، برون یابی، بازیگران، پرت کردن، پرتاب کردن، رانش، تیراندازی.

I hope I have been successful  in projecting the meanings

امیدوارم موفق شده باشم که

of the word project clearly to you.

معانی کلمه پروژه را به وضوح برای شما بیان کنم.

It might come in useful for  your next English project.

ممکن است برای پروژه بعدی انگلیسی شما مفید باشد.

I hope so.

امیدوارم.

This is Mr Duncan in the  birthplace of English saying,

این آقای دانکن در زادگاه انگلیسی است،

thanks for joining me - take care and of course

متشکرم که به من ملحق شدید - مراقب باشید و البته

until the next time we meet here,

تا دفعه بعدی که اینجا ملاقات می‌کنیم،

you know what’s coming next…yes you do…

می‌دانید بعد از آن چه می‌آید…بله می‌کنید…

ta ta for now.

فعلاً تا تا.