MISTERDUNCAN PRESENTS / ENGLISH IN YOUR EAR / LIVE ENGLISH STREAM / 24th March 2019

Oh hello there can you smell what is in the air there is a certain aroma floating around in

اوه سلام، آیا می توانی بوی چیزی را در هوا حس کنی،

the place in which I'm standing right now right behind me there's lots and lots of fresh

در جایی که من در آن ایستاده ام، عطر خاصی در اطراف شناور است ، مقدار زیادی

garlic growing all over the place and I must admit the aroma is quite strong it is a Super

سیر تازه در همه جا رشد می کند و باید اعتراف کنم که این عطر خیلی قوی است، این یک یکشنبه فوق العاده است

Sunday and of course we are live today yes we are coming up today we're talking about

و البته ما امروز زنده هستیم، بله ، امروز می آییم، ما در مورد چیزهای زیادی صحبت می کنیم،

lots of things including saying sorry do you find it easy to apologise do you find it easy

از جمله گفتن متاسفم، آیا عذرخواهی کردن برای شما آسان است.

to say that you are sorry and also do you have a special person in your life to whom

و همچنین آیا شما شخص خاصی در زندگی خود

you can tell your deepest fears and your worries is there a special person with whom you can

دارید که بتوانید عمیق ترین ترس ها و نگرانی های خود را به او بگویید آیا شخص خاصی وجود دارد که بتوانید

share your fears in this thing we call life mr. Steve will be here as well joining us

ترس های خود را با او در میان بگذارید در این چیزی که ما آن را آقای زندگی می نامیم . استیو نیز اینجا خواهد بود و به ما ملحق خواهد شد

live despite the fact that he's been feeling a little unwell this week he hasn't been very

علیرغم این واقعیت که او این هفته کمی احساس بدی داشت، حالش خیلی

well isn't that a shame hopefully today he'll be much better and of course you are more

خوب نبود، حیف نیست امیدوارم امروز خیلی بهتر شود و البته شما بیشتر

than welcome to join in on the live chat as well because it is a Sunday afternoon it's

از آن خوش آمدید. برای پیوستن به چت زنده نیز به این دلیل که بعدازظهر یکشنبه است،

just after two o'clock here in the UK and this is English in your ear live.

اینجا در بریتانیا ساعت دو بعد از ظهر است و این انگلیسی در گوش شما زنده است.

I liked tall speakers I liked wall speakers if that music is wired for sound ooh hello again

من بلندگوهای بلند را دوست داشتم من بلندگوهای دیواری را دوست داشتم اگر آن موسیقی برای صدا سیمی باشد اوه سلام دوباره

here we go it's a Sunday it's a fun day it's time to improve your spoken English we are

اینجا رفتیم، یک یکشنبه است، یک روز سرگرم کننده است، زمان آن رسیده است که انگلیسی گفتاری خود را بهبود ببخشید، ما

doing it all over again oh hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today

دوباره این کار را انجام می دهیم اوه سلام به همه این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری

are you okay I hope so are you happy I really really hope so yes we are live once more these

خوب هستی امیدوارم خوشحال باشی من واقعاً امیدوارم بله ما یک بار دیگر زنده هستیم این

Sundays keep coming around so quickly don't you think so it's Sunday it's live English

یکشنبه ها خیلی سریع می آیند فکر نکن یکشنبه است پخش زنده انگلیسی

with English in your ear did you do it did you do it then did you do the action okay

با انگلیسی در گوش شما آیا شما آن را انجام دادید، آن را انجام دادید، سپس عمل را انجام دادید،

let's do it again it's Sunday and it's English in your ear oh thank you I could see you doing

بیایید دوباره آن را انجام دهیم، یکشنبه است و انگلیسی در گوش شماست، اوه، متشکرم، می‌توانم ببینم که شما این کار را انجام می‌دهید

it then thank you for joining in thank you for getting into the swing of things today

، سپس از شما برای پیوستن سپاسگزارم از اینکه وارد نوسان شدید چیزهای امروز

yes it's a beautiful day we have had some glorious weather over the past few days and

بله، روز زیبایی است، ما در چند روز گذشته هوای باشکوهی داشتیم و

you know I'm going to show you some of the sights we've had such a lovely lovely day

می‌دانید که می‌خواهم برخی از مناظر را به شما نشان دهم که چنین روز دوست‌داشتنی داشتیم،

let's have a look at the spring view this is the view that greeted me this morning so

بیایید نگاهی به منظره بهاری داشته باشیم. این منظره ای است که امروز صبح به من خوشامد گفت پس

this is early this morning when I open my window this is what I saw oh I do like the

امروز صبح زود است وقتی پنجره ام را باز می کنم این همان چیزی است که دیدم اوه

spring weather I'm going to be honest with you I know I say this almost all the time

من هوای بهاری را دوست دارم با شما صادق خواهم بود می دانم که تقریباً همیشه این را می گویم

during this time of year but I love springtime I really do and there you can see on my little

در این زمان از سال، اما من واقعاً عاشق فصل بهار هستم و در آنجا می توانید در کوچک من ببینید

damson tree there is now blossom coming out on that particular tree so it looks as if

درخت دمسون اکنون روی آن درخت خاص شکوفه می‌دهد، بنابراین به نظر می‌رسد که

Spring has definitely sprung I think so also there are lots of newborn lambs popping out

بهار قطعاً روییده است، فکر می‌کنم بره‌های تازه متولد شده زیادی نیز

around the area which I live and as you know I love the animals I really do I love watching

در اطراف منطقه‌ای که من زندگی می‌کنم بیرون می‌آیند و همانطور که می‌دانید من واقعاً حیوانات را دوست دارم. آیا من عاشق تماشای طبیعت هستم،

nature so we have a few nature video clips to show today also mr. Steve has been doing

بنابراین ما چند کلیپ ویدیویی از طبیعت برای نمایش امروز داریم. استیو

something very important I don't know why but Steve always gets very excited at this

کار بسیار مهمی انجام داده است، نمی‌دانم چرا، اما استیو همیشه در این

time of year he always gets very excited because when the weather gets better it means you

زمان از سال بسیار هیجان‌زده می‌شود، او همیشه بسیار هیجان‌زده می‌شود، زیرا وقتی هوا بهتر می‌شود به این معنی است که

can go out into the garden you see so Steve has been busy doing things in the garden yesterday

می‌توانید به باغی که می‌بینید بروید، بنابراین استیو بسیار هیجان‌زده است. دیروز مشغول انجام کارهایی در باغ

he was very busy we will take a look at the thing that Steve did yesterday a little bit

بود، او بسیار مشغول بود، کمی بعد به کاری که استیو دیروز انجام داد نگاهی می اندازیم و

later on also coming up lots of questions for you I tell you something there is one

همچنین سوالات زیادی برای شما مطرح می شود، من به شما می گویم که یک سوال وجود دارد که

question I would like to ask and that is will brexit happen it's been a very dramatic week

می خواهم بپرسم یعنی آیا برکسیت اتفاق می افتد یک بار دیگر هفته بسیار دراماتیکی بود

once again with the plans for the United Kingdom to leave the European Union it was supposed

با برنامه های بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا که قرار

to happen on the 29th of March that has been canceled we will now not be leaving on the

بود در 29 مارس اتفاق بیفتد که لغو شده است ما اکنون در 29 مارس ترک نخواهیم کرد.

29th of March but it looks as if we might be leaving in mid April or even late May so

اما به نظر می رسد که ما ممکن است در اواسط آوریل یا حتی اواخر ماه مه ترک کنیم،

it depends it depends on what happens next week because there is yet another vote to

بنابراین بستگی به این دارد که هفته آینده چه اتفاقی بیفتد، زیرا هنوز رای دیگری

decide on whether or not to go ahead or to extend the time needed so many things going

برای تصمیم گیری در مورد ادامه یا عدم تمدید زمان مورد نیاز برای بسیاری از موارد وجود دارد. در جریان است

on and today so this is now breaking news mps members of parliament here in the UK are

و امروز پس این خبر فوری است. نمایندگان پارلمان اینجا در بریتانیا

now pressuring Theresa May to resign can you believe it so we might actually have some

اکنون ترزا می را تحت فشار قرار می دهند تا استعفا دهد.

breaking news today just in case Theresa May says ok I'm leaving I will sort bricks it

آن

out and then I will leave so who knows but a lot of people now putting pressure on tourism

را کنار می گذارم و من آن را ترک می کنم، اما بسیاری از مردم که اکنون بر گردشگری فشار وارد می کنند

a saying that you must go you have made a mess of brexit that's what some people think

، می گویند که باید بروی، برگزیت را به هم ریخته ای، این همان چیزی است که برخی از مردم فکر می کنند،

however others disagree so lots of things going on politically at the moment I don't

اما دیگران مخالف هستند، بنابراین بسیاری از چیزهای سیاسی در این کشور اتفاق می افتد. من

normally like to talk about politics but sometimes it is interesting especially when the things

معمولاً دوست ندارم در مورد سیاست صحبت کنم، اما گاهی اوقات جالب است به خصوص وقتی مسائل

in question when the politics concerns your own country so lots of things going on here

مورد بحث وقتی سیاست مربوط به کشور شماست، بنابراین بسیاری از چیزها در اینجا و

also around the world is well including France lots of things going on there also in Venezuela

در سراسر جهان در حال وقوع است، از جمله فرانسه، بسیاری از چیزها در آنجا می گذرد. همچنین در ونزوئلا

we've had some terrible news stories coming out from Africa also we have some awful news

ما اخبار وحشتناکی داشته ایم که از آفریقا منتشر شده است، همچنین ما اخبار وحشتناکی

stories that have occurred over the past few days from New Zealand so lots of terrible

داریم که در چند روز گذشته از نیوزلند رخ داده است، بنابراین بسیاری از

things also in Holland as well but here on the live stream everything is happy it is

چیزهای وحشتناک در هلند نیز مانند w. خب، اما اینجا در پخش زنده همه چیز خوشحال کننده است،

nice to know that there are still many many nice people around in the world and by that

خوب است بدانید که هنوز بسیاری از افراد خوب در سراسر جهان وجود دارند و

I mean you yes you I don't know why but before I do my live stream before I go on air I always

منظورم از این است شما هستید، بله شما، نمی دانم چرا، اما قبل از اینکه پخش زنده خود را قبل از من انجام دهم. برو روی ایر من همیشه

like to put some aftershave on I don't know why because you can't smell me you can't you

دوست دارم افترشیو بزنم نمیدانم چرا چون بوی من را نمیتوانی بو کنی

can't tell how I smell but I do like to put a little bit of aftershave on can you see

نمیتوانی بوی من را تشخیص دهی اما دوست دارم کمی افترشیو بزنم ببینید

this this is something called Old Spice and this is an aftershave that virtually every

این چیزی به نام Old Spice است و این یک افترشیو است که تقریباً همه

dad in the world used to use many years ago I remember growing up and my father always

باباها در دنیا سال‌ها پیش از آن استفاده می‌کردند، یادم می‌آید که بزرگ شدم و پدرم همیشه

used this particular brand of aftershave and I don't know why but before I go on air before

از این مارک خاص افترشیو استفاده می‌کرد و نمی‌دانم چرا اما قبل از من قبل از

I go live I always like to put some aftershave on does that make any sense because you can't

پخش زنده روی آنتن بروید من همیشه دوست دارم مقداری افترشیو روی آن بگذارم آیا این منطقی است زیرا شما نمی توانید

smell the aftershave you're on the other side of the screen it doesn't make any sense mr.

بوی افترشیو را که در آن طرف صفحه هستید حس کنید، منطقی نیست آقای.

Duncan we don't understand what you mean by that let's have a look at the live chat of

دانکن ما متوجه منظور شما از این نمی شویم که بیایید به چت زنده نگاهی بیندازیم

course we are here for the live chat oh by the way outside let's have a look at the outside

البته ما برای چت زنده اینجا هستیم، اوه از بیرون بیایید اول از همه به نمای بیرونی نگاهی بیندازیم، به

view first of all so that is now live outside looking across into the distance you can see

طوری که اکنون در خارج از خانه زنده است. با نگاه کردن به دوردست، می توانید

the rican hill rican that is the name of that particular hill and that is a live view right

تپه ریکان ریکان را ببینید که نام آن تپه خاص است و در حال حاضر یک نمای زنده

now outside the window as you can see it's a little cloudy it's a little breezy it's

در خارج از پنجره است، همانطور که می بینید کمی ابری است، کمی نسیم است

not very warm but it is incredibly sunny it's a beautiful spring day by the way did you

، خیلی گرم نیست اما به‌طور باورنکردنی آفتابی است، یک روز زیبای بهاری است، به هر حال،

catch my lovely spring livestream during the week I was on during the week live last Wednesday

جریان زنده بهاری دوست‌داشتنی من را در طول هفته‌ای که من در طول هفته حضور

I did a live stream and it is available on my youtube channel so let's go to the live

داشتم، چهارشنبه گذشته پخش زنده انجام دادم و در کانال یوتیوب من موجود است، پس بیایید به چت زنده برویم.

chat shall we here we go the live chat is very busy so let's see who is on let's have

ما اینجا می رویم چت زنده بسیار شلوغ است، بنابراین بیایید ببینیم چه

a little look at who is on the live chat let's go back shall we a little bit doo doo doo

کسی در چت زنده است، بیایید کمی به این موضوع نگاه

I wonder who was first on the live chat today do you know because I don't I was too busy

کنیم که چه کسی در چت زنده است. می دانید چون من زیاد مشغول

setting up the equipment oh it looks as if Emma hello Emma it looks like Emma was first

تنظیم تجهیزات بودم اوه، به نظر می رسد که اما سلام اما، به نظر می رسد که اما اولین بار

on the live chat so I think you deserve a round of applause

در چت زنده بود، بنابراین فکر می کنم شما مستحق یک دور تشویق هستید

it's not lovely so I hope you enjoyed that and if it is your first time here today don't

، این دوست داشتنی نیست، بنابراین امیدوارم از آن لذت برده باشید و اگر اولین بار است که امروز اینجا هستید،

forget to let me know that it is your first time on the live stream and I might give you

فراموش نکنید به من اطلاع دهید که اولین بار است که در پخش زنده حضور دارید و من ممکن است

some fireworks to celebrate or maybe even we might open a bottle of champagne hmm that

برای جشن گرفتن به شما آتش بازی بدهم یا حتی ممکن است یک بطری شامپاین باز کنیم هوم که

sounds like a good idea to me so if it is your first time on the live chat please let

به نظر من ایده خوبی است بنابراین اگر اولین بار است که در جریان هستید. چت زنده لطفاً به

me know hello to blue thunder Alamgir go SIA Lilia Simona Martha also Jesus Vega is here

من اطلاع دهید سلام به تندر آبی Alamgir برو SIA لیلیا سیمونا مارتا همچنین عیسی وگا اینجاست

as well I like your name it's a very interesting name hey Rocco is here watching in Malaysia

همچنین من نام شما را دوست دارم این یک نام بسیار جالب است هی روکو اینجا در حال تماشای مالزی است

Francisco says good afternoon congratulations mr. Duncan on your new style and for your

فرانسیسکو می گوید ظهر بخیر تبریک می گویم آقای. دانکن در مورد سبک جدید شما و برای

new short videos well yes I have been trying to post some new lessons every day from Monday

ویدیوهای کوتاه جدید شما، بله، من سعی کردم هر روز از دوشنبه تا جمعه چند درس جدید ارسال کنم،

to Friday but last week mr. Steve was taken ill he wasn't very well so so I actually missed

اما هفته گذشته آقای. استیو مریض شده بود و حالش خیلی خوب نبود، بنابراین من در واقع

a couple of days last week for which I apologise but mr. Steve wasn't feeling very well so

چند روز هفته گذشته را از دست دادم که بابت آن عذرخواهی می کنم، اما آقای. استیو حال چندان خوبی نداشت، بنابراین

he had a couple of days off work and I took care of him it's true a tiller is here hello

چند روز مرخصی داشت و من از او مراقبت کردم، درست است که یک کشنده اینجاست سلام

Attila Irene also we have new char hello new Shah nice to see you here on the live chat

آتیلا ایرنه همچنین ما شخصیت جدیدی داریم سلام شاه جدید خوشحالم که شما را اینجا در چت زنده می

Akbar is here hello to you Massimo says hi everybody also Nova Pedro is here can I just

بینم. در اینجا سلام به شما ماسیمو می گوید سلام به همه همچنین نوا پدرو اینجاست می توانم فقط

say that there is no Belarusian this week because Belarusian has gone to a party however

بگویم که بلاروسی این هفته وجود ندارد زیرا بلاروسی به مهمانی رفته است اما

I do have something to show you that I received during the week from Belarus eeeh would you

من چیزی برای نشان دادن آن دارم که در طول هفته از بلاروس دریافت کردم.

like to see it so here is a drawing that Belarusian did for me mr. Duncan's English in your ear

دوست دارم آن را ببینم، بنابراین در اینجا یک نقاشی است که بلاروسی برای من انجام داده است. انگلیسی دانکن در گوش شما

now I think the person on the left is me and the person on the right it's mr. Steve I think

حالا فکر می کنم فرد سمت چپ من هستم و شخص سمت راست آقای. استیو من فکر می کنم

so also I had another lovely picture may fee can I say hello to Mae fee and thank you very

همینطور است همچنین من یک عکس دوست داشتنی دیگر داشتم می توانم به فیس Mae سلام کنم و از شما بسیار

much for your picture as well would you like to see it so here is a picture sent in by

سپاسگزارم برای عکس شما همچنین دوست دارید آن را ببینید، بنابراین این تصویری است که توسط

Mae fee living in Italy and there you can see myself on the left and mr. Steve on the

Mae Fee در ایتالیا و آنجا ارسال شده است. شما می توانید خودم را در سمت چپ ببینید و آقای. استیو

right although I don't know why I look a little bit fat in that drawing am I really that fat

سمت راست گرچه نمی‌دانم چرا در آن نقاشی کمی چاق به نظر می‌رسم، آیا واقعاً آنقدر چاق

I'm not sure but thank you very much Mae fee for that I will definitely continue my diet

هستم که مطمئن نیستم، اما از شما بسیار متشکرم، هزینه‌ای که می‌دهید،

if I look like that I think I will continue with my diet for at least another five years

اگر اینطور به نظر بیایم قطعاً رژیمم را ادامه خواهم داد. فکر می کنم حداقل پنج سال دیگر به رژیم غذایی خود ادامه خواهم داد

and there is mr. Steve I must admit I like the drawing of mr. Steve he looks quite good

و آقای. استیو باید اعتراف کنم که من نقاشی آقای. استیو او خیلی خوب به نظر می رسد

actually I do like that yes that's that's that's quite nice thank you very much mavey

در واقع من دوست دارم بله این خیلی خوب است از شما بسیار متشکرم mavey

thank you for reminding me that I need to stick to my diet I think so lots of things

از شما برای یادآوری اینکه باید به رژیم غذایی خود پایبند باشم.

coming up today lots of questions including do you have a person who you confide in if

شخصی که به او اعتماد می کنید اگر به او

you confide it mean means you say something or tell something to a person who you trust

اعتماد کنید به این معنی است که شما چیزی می گویید یا چیزی به شخصی می گویید که به

a person who you can rely on to keep the thing secret so do you have a person to whom you

شخصی اعتماد دارید که می توانید برای مخفی نگه داشتن آن چیز به او تکیه کنید، بنابراین آیا شخصی دارید که

like to share your deepest fears or your deepest worries maybe it is a member of your family

دوست دارید عمیق ترین مطالب خود را با او در میان بگذارید. ترس ها یا عمیق ترین نگرانی های شما شاید یکی از اعضای خانواده شما

perhaps a friend maybe a friend who is very close to you or some people of course like

باشد، شاید یک دوست باشد، شاید دوستی که خیلی به شما نزدیک است یا برخی افراد البته

to keep Diaries they like to write Diaries now when I was younger I used to keep a diary

دوست دارند یادداشت های روزانه داشته باشند و دوست دارند یادداشت های روزانه بنویسند.

I used to write Diaries all the time every year I would write all of things down including

من هر سال همیشه خاطرات روزانه می نوشتم، همه چیز را یادداشت می کردم، از جمله

the bad stuff and to be honest with you there was a lot of bad stuff so I used to keep a

موارد بد را می نوشتم و صادقانه بگویم ، چیزهای بد زیادی وجود داشت، بنابراین

diary many years ago but I don't do it anymore I suppose in a way you could use social media

سال ها پیش یک دفتر خاطرات می نوشتم اما انجام نمی دهم. فکر می کنم دیگر به نوعی می توانید از من اجتماعی استفاده کنید

is a kind of diary especially websites like Twitter so quite often I like to record things

dia نوعی دفتر خاطرات است، به خصوص وب سایت هایی مانند توییتر، بنابراین اغلب دوست دارم کارهایی را

that I've done make a note of them on Twitter and then I like to go back and have a look

که انجام داده ام ضبط کنم، آنها را در توییتر یادداشت کنم و سپس دوست دارم به عقب برگردم و

at the timeline I like to see what I did on a certain day in the past talking of which

به جدول زمانی نگاهی بیندازم تا ببینم چه چیزی را دوست دارم. در یک روز خاص در گذشته صحبت کردم که

would you like to go back in time right now to 2013 on this day way back in 2013 take

دوست دارید همین الان به گذشته برگردید به سال 2013 در این روز در سال 2013

a look at this so this is the view that was outside my window six years ago today yes

به این نگاه کنید، بنابراین این منظره ای است که شش سال پیش بیرون از پنجره من بود، امروز بله

and there you can see lots of snow on the ground and that is the site that I saw on

و در آنجا می توانید برف زیادی را روی زمین ببینید و آن سایتی است که من در

this day in 2013 around about two months after moving into my house and that is the view

این روز در سال 2013 حدود دو ماه پس از نقل مکان به خانه ام دیدم و این منظره ای است

that I saw on this day in 2013 we had such a lot of snow six years ago today here is

که در این روز در سال 2013 دیدم ما چنین چیزی را داشتیم. برف زیاد شش سال پیش امروز اینجا یک نمایی دیگر است به آن

another view look at that but today what is the weather like today outside well this is

نگاه کنید اما امروز هوای امروز بیرون خوب است

what it looks like today a little different a little Karma and as you might have seen

این چیزی است که امروز کمی متفاوت به نظر می رسد کمی کارما و همانطور که ممکن است

no snow on the ground whatsoever so that's pretty good I like that I like snow but sometimes

هیچ برفی روی زمین ندیده باشید. این خیلی خوب است من دوست دارم که برف را دوست دارم اما گاهی اوقات

I also like the sunshine as well talking of outside we went for a lovely walk yesterday

آفتاب را نیز دوست دارم صحبت از خارج ما دیروز برای پیاده روی دوست داشتنی

mr. Steve and myself and we we met up with some lovely furry animals would you like to

آقای. من و استیو و ما با حیوانات پشمالوی دوست داشتنی ملاقات کردیم آیا دوست دارید

see them these are some animals that we met yesterday whilst walking around can you see

آنها را ببینید اینها حیواناتی هستند که دیروز در حین قدم زدن در اطراف با آنها آشنا شدیم می توانید ببینید که

these are young highland cattle and as you can see they very long hair their hair is

اینها گاوهای جوان کوهستانی هستند و همانطور که می بینید موهای بسیار بلندی دارند موهای آنها

very long because they normally live in Scotland and for those who know Scotland you will know

خیلی طولانی است زیرا آنها معمولاً در اسکاتلند زندگی می کنند و برای کسانی که اسکاتلند را می شناسند می دانند

that during the winter it gets very cold and very snowy so there you can see a couple of

که در طول زمستان هوا بسیار سرد و بسیار برف می شود بنابراین می توانید چند

lovely animals our and these are babies so these are young highland cattle they're not

حیوان دوست داشتنی ما را ببینید و اینها بچه هستند بنابراین اینها گاوهای جوان کوهستانی هستند. "

adults they are actually young ones and as you can see they are a little hungry because

بزرگسال نیستند، آنها در واقع جوان هستند و همانطور که می بینید کمی گرسنه هستند زیرا

they are eating the straw but I think they are so lovely the only thing that worries

دارند نی را می خورند، اما فکر می کنم آنها بسیار دوست داشتنی هستند و تنها چیزی که

me are the horns I wouldn't like to upset this particular animal I think I might get

مرا نگران می کند شاخ ها هستند که دوست ندارم این موضوع خاص را ناراحت کنم. حیوان فکر می کنم ممکن است

hurt because those horns look very sharp so there it is one of the lovely animals that

صدمه ببینم زیرا آن شاخ ها بسیار تیز به نظر می رسند، بنابراین یکی از حیوانات دوست داشتنی است که

we met yesterday some Highland cattle normally they live in Scotland but there you can see

دیروز با تعدادی از گاوهای هایلند آشنا شدیم که معمولاً در اسکاتلند زندگی می کنند، اما در آنجا می توانید ببینید

these particular ones are living in much Wenlock in England which is where I am at the moment

که این حیوانات خاص در متر مربع زندگی می کنند. uch Wenlock در انگلستان جایی که من در حال حاضر

for those who are wondering my name is mr. Duncan and I live in England and I teach English

برای کسانی که تعجب نام من آقای است. من و دانکن در انگلیس زندگی می کنیم و من

here on YouTube and that is what I'm doing today we are live by the way absolutely 100%

اینجا در یوتیوب انگلیسی تدریس می کنم و این همان کاری است که من امروز انجام می دهم. ما کاملاً 100٪

live let's go back to the live chat lots of people wanting to say hello we are also talking

زنده هستیم.

about apologizing later let's go to the end it looks cloudy but but

در مورد عذرخواهی بعداً بیایید تا آخر برویم به نظر ابری است اما

a sunny day it was supposed to rain today says Alan Gere I love rain so much I'm not

یک روز آفتابی قرار بود امروز باران ببارد می گوید آلن گیر آنقدر باران را دوست دارم

sure if I like rain to be honest I'm not sure I don't think I like rain at all six years

مطمئن نیستم که باران را دوست دارم صادقانه بگویم مطمئن نیستم که دوست ندارم فکر نمی کنم من اصلاً باران را دوست دارم شش سال

ago I started my university studies and now I have a bachelor's degree thank you geez

پیش تحصیلات دانشگاهی ام را شروع کردم و اکنون مدرک لیسانس گرفته

feiger thank you very much for that six years that's a very long time and on this day in

ام. متشکرم از شما برای آن شش سال که زمان بسیار طولانی است و در چنین روزی در

2013 we were surrounded by snow I can't believe it no no says I think it's global warming

سال 2013 ما در محاصره برف بودیم. من نمی توانم باور کنم نه نه می گوید من فکر می کنم گرمایش جهانی است

oh I see Massimo says all the cattle is very nice so when we talk about cattle normally

آه می بینم که ماسیمو می گوید همه گاوها بسیار خوب هستند بنابراین وقتی در مورد گاو

we talk about cows and bulls so cattle he Rocco says I trust my daughter for keeping

صحبت می کنیم معمولاً در مورد گاو و گاو نر صحبت می کنیم. او روکو می گوید من به دخترم برای حفظ

my secrets oh I see so if Hiroko has something to say you like to share it with your daughter

من اعتماد دارم. اسرار اوه من می بینم پس اگر هیروکو چیزی برای گفتن دارد دوست دارید آن را با دخترتان در میان بگذارید ter

and then she will keep the secret safe so that's one of the questions today if you confide

و سپس او راز را امن نگه می دارد، بنابراین این یکی از سؤالات امروز است که اگر

in a person so an interesting word confide if you confide in someone it means you say

به شخصی اعتماد کنید، یک کلمه

something you tell them something because you trust them maybe it is something very

جالب است.

personal or private or maybe something that has been on your mind for a long time mr.

شخصی یا خصوصی یا شاید چیزی که مدتهاست در ذهن شما بوده است.

Duncan where are the flags of the world well we will see those later on around about three

دانکن پرچم‌های دنیا کجاست خوب ما بعداً در حدود ساعت سه خواهیم دید. جناح‌های دنیا را خواهیم دید

o'clock we will have the flanks of the world thank you mr. Duncan for your new lessons

ممنون آقای. دانکن برای درس های جدید شما

yes there are some new lessons on my youtube channel short lessons and hopefully next week

بله، درس های کوتاهی در کانال یوتیوب من وجود دارد و امیدوارم هفته

I will start putting them on every day from Monday to Friday where is mr. Steve Steve

آینده من شروع به گذاشتن آنها هر روز از دوشنبه تا جمعه در جایی که Mr. استیو

isn't here yet he will be here in around about five minutes so don't worry keeping a diary

استیو هنوز اینجا نیست او حدوداً پنج دقیقه دیگر اینجا خواهد بود، بنابراین نگران نباشید یادداشت روزانه

in English is a superb way to practice your writing yes I think so and also your English

به زبان انگلیسی یک راه عالی برای تمرین نوشتن شماست بله، من فکر می‌کنم همینطور است و همچنین انگلیسی شما

at the same time I think that is a good idea Mohammed says mr. Duncan and everyone in the

در همان زمان فکر می‌کنم که همینطور است. ایده خوبی است محمد می گوید آقای. دانکن و همه افراد حاضر در

live chat I am so glad to be here Mohammed GAD hello to you Emma says every year I try

گفتگوی زنده من خیلی خوشحالم که اینجا هستم محمد GAD سلام به شما اما می گوید هر سال

to take or make a diary or record a diary so you can write a diary you can record a

سعی می کنم یک دفتر خاطرات تهیه کنم یا یک دفتر خاطرات ثبت کنم تا شما بتوانید یک دفترچه

diary you can write things down and you can create memories by writing a diary so that's

یادداشت بنویسید. پایین و شما می توانید با نوشتن یک دفتر خاطرات خاطرات ایجاد کنید، بنابراین این

one of many reasons why people like to keep Diaries also a diary is a kind of listening

یکی از دلایل بسیاری است که چرا مردم دوست دارند خاطرات را نگه دارند، همچنین یک دفتر خاطرات نوعی گوش

ear so when you confide in your diary you are confiding in something very private that's

شنوایی است، بنابراین وقتی به دفتر خاطرات خود اعتماد می کنید، به چیزی بسیار خصوصی اعتماد می کنید، به

why some people like to hide their Diaries they hide them away so other people can't

همین دلیل برخی از افراد دوست دارند برای مخفی کردن دفترچه خاطرات خود آنها را پنهان می کنند تا دیگران نتوانند

find them and read all their personal information their personal thoughts mr. Duncan you are

آنها را پیدا کنند و تمام اطلاعات شخصی آنها را بخوانند و افکار شخصی آنها را بخوانند. دانکن تو

not fact you are smart thank you very much for that hello mr. Duncan and everyone here

واقعا نیستی تو باهوشی خیلی ممنونم بابت اون سلام آقا. دانکن و همه اینجا

hello to Leticia hello the teaser I haven't seen your name before on the live stream the

سلام به لتیشیا سلام تیزر من قبلاً اسم شما را در پخش زنده ندیده

teaser I am from Italy and I've started to view your videos a few days ago they are very

بودم تیزر من از ایتالیا هستم و چند روز پیش شروع به دیدن ویدیوهای شما کردم آنها بسیار

good thank you very much for that welcome welcome Eston ozlowe says I've just finished

خوب هستند بسیار ممنون از شما خوش آمدید استون اوزلو می‌گوید من تازه ناهارم را تمام

my lunch I had baked beans you know I like baked beans as well especially with pizza

کردم، لوبیا پخته خوردم، می‌دانی که من لوبیا پخته را هم دوست دارم، مخصوصاً با پیتزا،

I have baked beans and also with black pepper and oregano and grated goat's cheese that

من لوبیا پخته شده‌ام و همچنین با فلفل سیاه و پونه کوهی و پنیر بز رنده شده

sounds gorgeous not only that you also had five boiled German sausages and for dessert

که نه تنها برای شما جذاب است. همچنین پنج سوسیس آلمانی آب پز داشتم و برای

you had strawberries and cream thank you s s 10 is Lao I know I mispronounced your name

دسر توت فرنگی و خامه داشتید. متشکرم s s 10 is Lao می دانم که قبلاً نام شما را اشتباه تلفظ کردم

earlier s tan is Lao thank you for letting me know and I must say your message has made

s tan is Lao ممنون که به من اطلاع دادید و باید بگویم پیام شما باعث شد

me feel very hungry indeed let's go up today now with the live chat hello from Vietnam

واقعاً احساس گرسنگی کنم. بیایید امروز با چت زنده بالا برویم سلام از ویتنام

Wong doe is here also we have hello from Belgium hello to Belgium it's nice to see you here

Wong doe اینجاست همچنین ما از بلژیک سلام به بلژیک داریم خوشحالم که شما را اینجا می بینم

as well Belgium a big hello to you Connell says hello mr. Duncan hi to you Jesus says

بلژیک یک سلام بزرگ به شما Connell می گوید سلام آقای. دانکن سلام به شما عیسی می گوید

oh oh I don't know about that that must be a message for someone else I think I think

اوه اوه من در مورد آن چیزی نمی دانم که باید پیامی برای شخص دیگری باشد. من فکر می

so i think mr. steve might be getting a rest for today's live lesson yes at this very moment

کنم من فکر می کنم آقای. استیو ممکن است برای درس زنده امروز استراحت کند، بله در همین

in time mr. steve is lying on the bed meditating preparing to join us on the livestream let's

لحظه آقای. استیو روی تخت دراز کشیده و مدیتیشن می‌کند و آماده می‌شود تا در جریان زنده به ما بپیوندد،

have a look at something very interesting now this is an excerpt from one of my full

بیایید نگاهی به چیز بسیار جالبی بیندازیم، اکنون این گزیده‌ای از یکی از درس‌های انگلیسی کامل من است

english lessons and then we will return with mr. steve

و سپس با آقای دکتر برمی‌گردیم. استیو

can you see what i'm wearing over there these are overalls we normally refer to them as

می‌توانی ببینی من چه می‌پوشم، اینها لباس‌هایی هستند که معمولاً به آنها به عنوان

a pair or set an overall is an item of clothing that is worn so as to protect a person's body

یک جفت یا ست می‌گوییم.

and clothing from damage caused by such things as paint or grease some overalls are designed

رنگ یا گریس برخی از لباس‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند

to cover the entire body while others only protect certain parts in general overalls

که کل بدن را بپوشانند در حالی که برخی دیگر فقط از قسمت‌های خاصی محافظت می‌کنند، به طور کلی

are designed to cover and protect you they are very easy to put on and take off some

لباس‌ها برای پوشاندن و محافظت از شما طراحی شده‌اند، پوشیدن و درآوردن آن‌ها بسیار آسان است.

overalls have lots of pockets on them so as to allow you to safely carry things around

شما می‌توانید با خیال راحت اشیاء را با خود حمل

with you the material used to make overalls can be thin and lightweight or very thick

کنید، مواد مورد استفاده برای ساختن لباس‌ها می‌تواند نازک و سبک یا بسیار ضخیم

and heavy the thicker overalls offer better protection from things like grease and oil

و سنگین باشد، لباس‌های ضخیم‌تر محافظت بهتری در برابر موادی مانند چربی و روغن دارند

and can prevent skin damage caused by a knock or fall you can wear lots of clothing under

و می‌توانند از آسیب پوستی ناشی از ضربه یا افتادن جلوگیری کنند. لباس‌های زیادی

your overalls so as to keep you warm or if it's a hot day you can be completely naked

زیر لباس‌هایتان بپوشید تا شما را گرم نگه دارد یا اگر روز گرم است می‌توانید زیر آن‌ها کاملا برهنه

under them and wear nothing at all these overalls are so comfortable I wish I could wear them

باشید و اصلاً چیزی نپوشید، این لباس‌ها آنقدر راحت هستند که کاش می‌توانستم همیشه آنها را بپوشم

all the time [Music] what [Music] [Music] don't

[موسی] ج) چه [موسیقی] [موسیقی] چه چیزی را نمی‌خواهید،

you just hate it when things go wrong when something you are trying to do goes to pieces

فقط از آن متنفرید، زمانی که همه چیز اشتباه می‌شود، وقتی کاری که می‌خواهید انجامش دهید به هم می‌ریزد،

when a project you have been planning for a long time goes awry to go awry refers to

وقتی پروژه‌ای که مدت‌ها برای آن برنامه‌ریزی کرده‌اید، خراب می‌شود تا به اشتباه برود به موقعیتی اشاره دارد.

a situation or event that goes off course the thing you expected to happen did not it

یا رویدادی که از مسیر خود خارج می‌شود ، چیزی که انتظار داشتید اتفاق بیفتد، اما

went awry something that is not straight or appears crooked can also be described as being

نادرست بود

awry the poet Robert Burns once wrote that the best-laid schemes of mice and men often

go awry which means however much work and preparation you put into something there is

. انحرافی که به این معنی است که هر چقدر کار و آمادگی برای کاری انجام دهید،

always the possibility that something will crop up or come along to jeopardize your plans

همیشه این احتمال وجود دارد که چیزی ظاهر شود یا برنامه‌های شما را به خطر بیندازد

the problem in question can come from an outside source or through a mistake of your own just

، مشکل مورد نظر می‌تواند از یک منبع بیرونی یا از طریق اشتباه خود شما فقط

one false move on your part can damage or destroy what you are doing it would be fair

یک حرکت نادرست باشد. از طرف شما می‌تواند به کاری که انجام می‌دهید آسیب برساند یا از بین ببرد، منصفانه

to say that the more complex the thing you are doing the higher the chances are that

است که بگوییم هر چه کاری پیچیده‌تر انجام می‌دهید، احتمال اینکه

something will go wrong a problem or difficulty can be described as adversity this word Dame's

چیزی اشتباه پیش برود بیشتر است، یک مشکل یا مشکل را می‌توان به عنوان ناملایمت توصیف کرد.

anything that is seen as a setback or problem an obstacle that has to be overcome or a problem

هر چیزی که به عنوان یک عقب نشینی یا مشکل تلقی می شود ، مانعی است که باید بر آن غلبه کرد یا مشکلی

that causes disruption and delay is an adversity and adverse occurrence is adversity when there

که باعث اختلال و تأخیر می شود، مصیبت است و اتفاق نامطلوب، مصیبت است وقتی مشکلی وجود داشته باشد

is a problem we can say that there is a catch glitch pick up hold up hich hindrance hurdle

، می توانیم بگوییم که یک نقص فنی وجود دارد. مشکلی

setback snag there is something wrong something has gone wrong it's all gone pear-shaped it's

وجود دارد که اشتباهی رخ داده است همه چیز گلابی شکل رفته است همه چیز

all gone to pot it's all gone a bit wrong [Music] it's a Sunday it's a fun day we are

به گلابی رفته است همه چیز کمی اشتباه است [موسیقی] یکشنبه است، روز سرگرم کننده ای است ما

live on YouTube yes it's myself mr. Duncan live is live can be with English in your ear

در YouTube زنده هستیم بله خودم هستم آقای . دانکن لایو زنده است می تواند با زبان انگلیسی در گوش شما باشد

and thank you very much for joining me today I know that Sunday for many people is a rest

و از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار متشکرم. می دانم که یکشنبه برای بسیاری از مردم یک روز استراحت است،

day so I do appreciate the fact that you will have you have decided to join me live you're

بنابراین از این واقعیت قدردانی می کنم که تصمیم دارید به صورت زنده به من بپیوندید.

sitting there now what are you doing though I'm always very interested to find out what

الان نشسته‌ای چه کار می‌کنی، اما من همیشه علاقه‌مندم بدانم

people are doing when they are watching my livestream are you having your lunch maybe

مردم وقتی دارند پخش زنده من را تماشا می‌کنند چه کار می‌کنند، آیا شما ناهار خود را می‌خورید

or perhaps your supper maybe you are sitting in the garden or maybe you are still in bed

یا شاید شامتان را می‌خورید، شاید در باغ نشسته‌اید یا شاید هنوز هم هستید. در رختخواب

talking of bed here is a man who has spent the whole morning in bed but we had to drag

صحبت از تخت اینجا مردی است که تمام صبح را در رختخواب گذرانده است اما ما مجبور شدیم

him from the bed because we need him here yes of course we are talking we know what

او را از روی تخت بکشیم زیرا ما اینجا به او نیاز داریم بله، البته ما صحبت می کنیم، ما می دانیم که

we're talking we are talking mr. Steve. Hello hello mr. Duncan hello everybody in the worldwide

داریم درباره چه چیزی صحبت می کنیم. استیو سلام سلام آقا دانکن سلام به همه در سرتاسر دنیا

read an English what are you suggesting that I was in bed in fact I saw somebody on the

یک انگلیسی بخوانید چه پیشنهادی دارید که من در رختخواب بودم در واقع من کسی را در

live chat while I was waiting to come on saying that they thought I was in bed really why

چت زنده دیدم در حالی که منتظر بودم بیایم بگویم آنها فکر می کردند من در رختخواب هستم واقعاً چرا

do I seem to have this reputation of somebody who spends a lot of time resting or in bed

به نظر می رسد این را دارم شهرت کسی که زمان زیادی را به استراحت یا در رختخواب می گذراند به

well I understand that mr. Duncan I think I know why Steve I think I have a feeling

خوبی درک می کنم که آقای. دانکن فکر می‌کنم می‌دانم چرا استیو، فکر می‌کنم احساس می‌کنم

why because lesson that we did a while ago when I was in bed for the whole of the live

چرا چون درسی که چند وقت پیش وقتی در رختخواب بودم برای کل

lesson no it's because during the week I told people that you were unwell you weren't feeling

درس زنده انجام دادیم، نه به این دلیل است که در طول هفته به مردم گفتم که شما خوب نیستید.

very well on Thursday and Friday you you were a little under the weather but I must say

پنج‌شنبه و جمعه احساس خیلی خوبی دارید، شما کمی زیر آب و هوا

you look great today no thank you you're looking SuperDuper I do feel better mr. Duncan I do

بودید، اما باید بگویم امروز عالی به نظر می‌رسید، نه متشکرم که به نظر سوپردوپر هستید، من احساس بهتری دارم آقای. دانکن من

feel a lot better I had a bit of a stomach problem yes let's just believe it at that

احساس خیلی بهتری دارم، کمی مشکل معده داشتم، بله، فقط باور کنیم که

yes maybe it was that Chinese meal we went for that was delicious mr. Duncan we went

بله، شاید این غذای چینی بود که ما برای آن رفتیم که خوشمزه بود آقای. دانکن

out I think it was Tuesday wasn't it Tuesday night yes we went out with a fellow thespian

رفتیم بیرون فکر کنم سه شنبه بود نه سه شنبه شب بله با یکی از دوستان تسپین من بیرون رفتیم

friend of mine what's that fellow lesbian thespian Oh thespian mr. Duncan this is English

اون همکار لزبین تسپین چیه اوه آقای تسپین. دانکن این انگلیسی

in your ear and your ears must be blocked if you couldn't understand what I just said

در گوش شماست و گوش های شما باید مسدود شود اگر نمی توانید بفهمید من

what's a thespian Oh somebody who's on the stage somebody who likes to perform and we

چه چیزی را گفتم آه کسی که روی صحنه است کسی که دوست دارد اجرا کند و

are in the in the same local amateur dramatics society okay and we met up and the three of

ما در همان جامعه دراماتیک آماتور محلی هستیم. و ما همدیگر را دیدیم و سه نفری

us went out for this lovely Chinese meal yes actually we almost didn't have a meal because

برای این غذای چینی دوست‌داشتنی بیرون رفتیم بله در واقع تقریباً یک وعده غذایی نخورده

the place we were going to was actually shit but we managed to find another place not as

بودیم زیرا مکانی که می‌رفتیم واقعاً خراب بود اما موفق شدیم مکان دیگری را پیدا کنیم که به آن

good though although having said that their spareribs were really nice very strange in

خوبی نیست اگرچه گفته بودیم. دنده‌های یدکی آن‌ها واقعاً خوب و بسیار عجیب بود،

that we've got a local Chinese restaurant here which we often go to maybe on a Thursday

زیرا ما اینجا یک رستوران چینی محلی داریم که اغلب در روزهای

sometimes for a takeaway and like meal so we don't have to cook us and that particular

پنج‌شنبه برای صرف غذا و خوردن غذا به آن می‌رویم، بنابراین نیازی نیست ما را بپزیم و آن

place is always shut on a Tuesday yes so we know not to go there on a Tuesday and we this

مکان خاص همیشه است. روز سه‌شنبه را ببندید بله، بنابراین ما می‌دانیم که سه‌شنبه به آنجا نرویم و ما

is in much Wenlock we were going to see meet up with my friend in Wolverhampton which is

اینجا در ونلاک هستیم که قرار بود ملاقات با دوستم را در ولورهمپتون ببینیم که

about half an hour's drive from here and we joked on the way that that Chinese restaurant

حدود نیم ساعت با ماشین از اینجا فاصله دارد و در راه به شوخی گفتیم که اون رستوران

would also be shut on a Tuesday and when we got there it was shut yes it actually was

چینی روز سه‌شنبه هم تعطیل می‌شود و وقتی به آنجا رسیدیم، بله در واقع

shut but fortunately we found we found another place to go to and the meal was alright but

بسته بود، اما خوشبختانه مکان دیگری برای رفتن پیدا کردیم و غذا خوب بود، اما

it wasn't it wasn't as nice the other place so I thought maybe that was the reason why

جای دیگر به خوبی نبود. بنابراین فکر کردم شاید این دلیلی بود که

you had a poorly sporty stomach but it could have been I never thought I mean poison yes

شما شکم ورزشی ضعیفی داشتید، اما می‌توانست چنین

well I think I think it was more because you overrate I didn't really over eat mr. Duncan

باشد. دانکن،

but I don't know it was very strange we've got to do some research to see if Chinese

اما نمی‌دانم خیلی عجیب بود ، باید تحقیق کنیم تا ببینیم آیا

restaurants in the UK are always shut on a Tuesday or the majority of the mo because

رستوران‌های چینی در بریتانیا همیشه در روز سه‌شنبه تعطیل هستند یا بیشتر ماه‌ها،

it's strange if we found two that are shut on a Tuesday it's obviously not a busy night

زیرا عجیب است اگر دو رستوران را تعطیل کنیم. یک سه‌شنبه، واضح است که

of the week for them I think that's my favorite that's my theory my theory is that maybe on

شب شلوغی در هفته برای آنها نیست. فکر می‌کنم این شب مورد علاقه من است، نظریه من این است که نظریه من این است که شاید در

Tuesday not many people go out to have a meal in a restaurant or maybe a Chinese they might

روز سه‌شنبه افراد زیادی برای صرف غذا در رستوران بیرون نروند یا شاید یک چینی ممکن

not go for a Chinese meal or an Indian so perhaps they stay closed on Tuesdays because

است برای خوردن غذا نروند. یک غذای چینی یا یک غذای هندی، بنابراین شاید آنها سه‌شنبه‌ها تعطیل می‌مانند، زیرا

not many people go out in fact we were in that Chinese restaurant and we were the only

افراد زیادی بیرون نمی‌روند، در واقع ما در آن رستوران چینی بودیم و تنها

people in there we were so that might that might actually prove the point and evidence

افرادی بودیم که در آنجا بودیم، بنابراین ممکن است واقعاً دلیل و مدرکی

to our theory so the live chat is on we had a lovely day yesterday we went for a lovely

برای نظریه ما ثابت کند. بنابراین گفتگوی زنده شروع شد، ما دیروز یک روز دوست‌داشتنی داشتیم، ما برای یک

walk and we saw some lovely Highland cattle let's have another look here they are on a

پیاده‌روی دوست‌داشتنی رفتیم و تعدادی گاو دوست‌داشتنی کوهستانی دیدیم، بیایید نگاهی دیگر به اینجا

lovely they're a long way from home mr. Duncan yes normally they live in Scotland for people

بیندازیم. دانکن بله معمولاً آنها در اسکاتلند زندگی می کنند برای افرادی

that don't know Scotland is about 400 miles north of here I would say 300 miles maybe

که نمی دانند اسکاتلند حدود 400 مایل شمال اینجا است، می توانم بگویم 300 مایل شاید

yes it's a long way it's a long way it would take about four five hours to drive to Scotland

بله راه طولانی است، راه طولانی است، حدود چهار پنج ساعت طول می کشد تا به اسکاتلند برسیم

and then you would only be on the edge of it and of course it's renowned for its very

و سپس شما فقط در لبه آن خواهید بود و البته به خاطر

cold barren sort of geography landscape and as you can see those are particular creatures

مناظر جغرافیایی بسیار سرد و بی حاصل خود مشهور است و همانطور که می بینید این موجودات خاصی

are very well adapted to living in cold windy wet climates even their eyes are covered by

هستند که به خوبی برای زندگی در آب و هوای مرطوب با باد سرد سازگار هستند، حتی چشمان آنها با

fur yes don't know how they can see out they are they are very hairy creatures very hairy

خز پوشیده شده است. بله نمی‌دانم چگونه می‌توانند ببینند ، آنها موجودات بسیار پرمویی هستند، بسیار مودار هستند

and you we've often remarked that even in a strong wind gale or a hurricane they look

و شما اغلب گفته‌ایم که حتی در باد شدید یا طوفان

so sturdy that they would remain standing hmm I think even in the most severe weather

آن‌قدر محکم به نظر می‌رسند که ایستاده می‌مانند. بدترین آب و هوا

I would like to argue with them no but I think in the summer we've seen them here in the

من می خواهم با آنها بحث کنم نه، اما فکر می کنم در تابستان آنها را اینجا در تابستان دیده ایم

summer with all that fur they must get very hot indeed because it's significantly warmer

با آن همه خز آنها باید در واقع بسیار گرم شوند زیرا در

where we are than it is in Scotland I think cows have hair don't know sorry I think cows

جایی که ما هستیم به طور قابل توجهی گرمتر از اسکاتلند است. فکر کن گاوها مو دارند نمی دانم متاسفم فکر می کنم گاوها

have hair they do yes but those have got a lot of hair even covering their eyes which

مو دارند بله، اما آنهایی که موهای زیادی دارند حتی چشمانشان را می پوشاند

is a remarkable yes but those particular ones are babies as well they're baby ones you should

که بله قابل توجه است، اما آن گاوها نوزاد هستند و همچنین بچه هایی هستند که باید

see the adults they're huge they gigantic you wouldn't want to argue with one of those

بزرگسالان آنها را ببینید. آنها غول پیکر هستند، شما نمی خواهید با یکی از آنها بحث

would not now yesterday Steve did something very special we'll have a look at that dynamo

کنید، حالا دیروز استیو کار بسیار ویژه ای انجام داد، ما در یک لحظه به آن دینام نگاه خواهیم کرد،

in a moment yes of course you did that you remember I don't remember much about yesterday

بله، البته شما این کار را انجام دادید که به یاد دارید، من چیز زیادی در مورد آن به یاد ندارم دیروز

mr. Duncan as you know I don't remember much about what happened five minutes ago yesterday

آقای دانکن همونطور که میدونی من چیز زیادی از اتفاقی که دیروز پنج دقیقه پیش افتاد یادم

yesterday oh you were in like you were in the garden yesterday weren't you yes that

نمیاد آه تو بودی انگار دیروز تو باغ بودی مگه نه بودی که

you remember being in the garden was in the garden yes don't say what you were doing coming

یادت میاد بودن تو باغ تو باغ بود بله نگو کاری که شما انجام می‌دادید

back to me now good I've often I often say mr. Duncan takes pictures of everything and

به من برمی‌گردید حالا خوب است من اغلب می‌گویم آقای. دانکن از همه چیز عکس می گیرد و

sometimes annoys me that wherever we go whatever we do mr. Duncan has has his camera ready

گاهی اذیتم می کند که هر جا می رویم هر کاری می کنیم آقای. دانکن دوربینش را آماده کرده است

yes to either film or take pictures of things that's often annoys me at the time but it's

بله برای فیلم‌برداری یا عکس گرفتن از چیزهایی که اغلب در آن زمان من را آزار می‌دهند، اما این

very good because we're able to look back and it jogs your memory about things that

بسیار خوب است، زیرا ما می‌توانیم به گذشته نگاه کنیم و حافظه شما را در مورد چیزهایی

happened in the power and without all these photographs over the last 30 years I probably

که با قدرت و بدون همه این‌ها اتفاق افتاده است تضعیف می‌کند. عکس‌های 30 سال گذشته من احتمالاً

wouldn't remember anything yes I've got photographs taken of us when we first met years and years

هیچ چیز را به خاطر نمی‌آورم بله، عکس‌هایی از ما گرفته‌ام که سال‌ها و سال‌ها پیش برای اولین بار با هم آشنا شدیم

ago in and there are things that when I show Steve the photographs he can't remember what

و چیزهایی وجود دارد که وقتی عکس‌ها را به استیو نشان می‌دهم، او نمی‌تواند به یاد بیاورد که

we were doing at the time it's like a distant memory so that's the reason why I always like

ما چه بودیم. انجام دادن در آن زمان مانند یک خاطره دور است، به همین دلیل است که من همیشه دوست دارم

to take photos when we go out somewhere when we're walking anything and I know in the past

وقتی در جایی بیرون می‌رویم، وقتی در حال پیاده‌روی هستیم عکس بگیرم و می‌دانم که در گذشته

I used to annoy Steve a lot because sometimes sometimes for example we're in a restaurant

استیو را خیلی اذیت می‌کردم، زیرا گاهی اوقات برای مثال ما من در یک رستوران

yeah and the meal arrives and I just wanted to start eating and mr. Duncan monsters aren't

هستم، آره و غذا می رسد و من فقط می خواستم شروع به خوردن کنم و آقای. هیولاهای دانکن

taking pictures of the meal yes I fill that always sort of and of course I just want to

از غذا عکس نمی‌گیرند بله، من همیشه آن را پر می‌کنم و البته فقط می‌خواهم

eat so I have to wait five minutes while mr. Duncan takes lots of pictures yesterday on

غذا بخورم، بنابراین باید پنج دقیقه صبر کنم تا آقای. دانکن

the way in to much Wenlock we walked in yesterday and mr. dunk we were late anyway I just wanted

دیروز در راه به ونلاک زیادی که دیروز در آنجا قدم زدیم عکس های زیادی می گیرد . به هر حال ما دیر رسیدیم من فقط

to get into town and into the restaurant mr. Duncan spent five minutes filming those Highland

می خواستم وارد شهر و رستوران شوم. دانکن پنج دقیقه را صرف فیلمبرداری از گاوهای هایلند کرد

nearly said sheep highland bulls would you call them highland cattle highland cattle

تقریباً گفت که گاو نرهای کوهستانی گوسفند آیا آنها را گاوهای کوهستانی می نامید،

yeah they're a form of carillon though so yes so mr. Duncan always films everything

بله، آنها نوعی کاریلون هستند، اما بله پس آقای. دانکن همیشه از همه

everything and anything that moves so here's something interesting to show you Steve this

چیز و هر چیزی که حرکت می کند فیلم می گیرد، بنابراین اینجا چیز جالبی است که به شما نشان می دهد استیو

is on this day this very day in 2013 look at that Wow you showed me that this morning

این در چنین روزی در سال 2013 است، به آن نگاه کنید وای که امروز صبح آن را به من نشان دادید

and I couldn't believe looking at the weather outside today and what the weather's been

و من باورم نمی شد که امروز به هوای بیرون نگاه کنم. آب و هوا در

like for the last few weeks that six years ago we were under heavy snow yeah look at

چند هفته گذشته که شش سال پیش زیر برف سنگین بودیم چگونه بوده است، بله،

that just shows you how late the snow can arrive in the UK yes and just to give you

به شما نشان می دهد که برف چقدر دیر می تواند به انگلستان برسد بله و فقط به

an idea of how deep the snow was look at this Steve this is a great depiction Wow look at

شما ایده می دهد که عمق برف چقدر است. در این استیو، این یک تصویر عالی است وای به

that look all the cars were covered in snow we we had to walk into town I remember this

آن نگاه، همه ماشین‌ها زیر برف پوشیده شده بودند، ما مجبور شدیم وارد شهر

day very clearly because we had no electricity the electricity went off I thought maybe it'll

شویم.

be off for days maybe that's what happens because we'd we'd only been living here for

برای روزها شاید این اتفاق بیفتد، زیرا ما فقط دو ماه است که اینجا زندگی

two months yeah so we walked into town we bought some stuff from one of the hardware

می‌کردیم، بله، بنابراین وارد شهر شدیم و از یکی از مغازه‌های سخت‌افزاری چیزهایی خریدیم

shops that we never used by the way and we walked all the way back home but by the time

که اتفاقاً هرگز از آنها استفاده نکردیم و تمام راه را پیاده رفتیم. خانه اما تا زمانی

we got back home the electricity had actually come back on yes we bought a little a burner

که ما برویم در بازگشت به خانه، برق در واقع دوباره روشن شده بود، بله، ما یک مشعل

a small caligastia a camp stove camp stove that we could cook with and and light the

کوچک خریدیم یک کالیگاستیا کوچک یک اجاق گاز کمپ که می توانستیم با آن غذا بپزیم و

house with because we thought the electricity might be off for days and one of the neighbors

خانه را روشن کنیم، زیرا فکر می کردیم برق ممکن است برای چند روز خاموش باشد و یکی از همسایه‌ها

laughed at us he must have thought we were idiots but we didn't know we'd only been here

به ما خندیدند، او احتمالاً فکر می‌کرد ما احمق هستیم، اما نمی‌دانستیم فقط

for two months and it was extreme weather so we were prepared mr. Duncan yes well sometimes

دو ماه است که اینجا بوده‌ایم و هوا بسیار شدید بود، بنابراین ما آماده بودیم آقای. دانکن بله خوب گاهی اوقات

you have to be prepared that's what they used to say when I was in the Boy Scouts I used

شما باید آماده باشید این همان چیزی است که آنها می گفتند زمانی که من در پیشاهنگی بودم من قبلاً پیشاهنگ بودم

to be a Boy Scout and we always used to say a Boy Scout should always be prepared very

و همیشه می گفتیم که یک پیشاهنگ باید همیشه آماده

true very true means different things today than it did 40 years ago anyway it's nice

باشد بسیار درست است بسیار درست به معنای چیزهای مختلف امروز نسبت به 40 سال پیش به هر حال خوب است

I don't know what that means bother what do you mean I'm intrigued and you leave that

من نمی دانم معنی آن چیست مزاحم منظور شما چیست من شیفته هستم و شما آن را

to your imagination I actually don't know what you mean by that I don't I'm not prepared

به تخیل خود واگذار می کنید . من آماده نیستم

to go into it okay I mean I mean my mind is like a sewer and even I don't know what you

وارد آن شوم خوب منظورم این است که ذهن من مانند یک فاضلاب است و حتی من نمی دانم که

run about it's a joke just a joke okay let's move on mr. Duncan would you like to have

شما در مورد چه چیزی می گویید این یک شوخی است فقط یک شوخی باشه، بیایید برویم آقای. دانکن می‌خواهد

a look at the live chat I would you know I love to look at the live chat mr. Duncan notice

نگاهی به چت زنده بیندازید. دانکن متوجه می‌شود

can you see it I can indeed who would I'm glad it's very clear on the screen for you

آیا می‌توانی آن را ببینی، من واقعاً می‌توانم چه کسی خوشحالم که روی صفحه نمایش بسیار واضح

it's mr. Steve on his bed ever says as I'm a lot better now yes people again I'm beginning

است. استیو روی تختش همیشه می‌گوید چون الان خیلی بهترم بله مردم دوباره دارم

beginning to give the impression to people that I'm always sick because I have been sick

به مردم این احساس را می‌دهم که همیشه مریض هستم چون

a few times this year we've had a cold but last one in three years but last week was

امسال چند بار مریض شده‌ام و سرما خورده‌ایم. اما هفته گذشته در سه سال گذشته اما هفته گذشته

just a poorly terming yes poorly Tommy I just didn't feel well so I decided to take two

فقط یک اصطلاح ضعیف بود بله بد تامی من فقط احساس خوبی نداشتم بنابراین تصمیم گرفتم دو

days off work which is very unusual for me yes but I'm on the mend as we say on the mend

روز مرخصی بگیرم که برای من بسیار غیرعادی است بله اما همانطور که می گوییم در حال بهبود هستم در

Thank You total getting better thank you to Louie let's go back to the live chat Louie

حال بهبودی متشکرم در کل بهتر شدی ممنون از لویی بیایید به گفتگوی زنده برگردیم لویی

hello mr. Duncan I'm from Venezuela but at the moment I live in Chile hello to you also

سلام آقای. دانکن من اهل ونزوئلا هستم اما در حال حاضر در شیلی زندگی می کنم سلام به شما،

emma is here as well who thinks you are on the bed and she said that both I don't know

اما هم اینجاست که فکر می کند روی تخت هستید و او گفت که هر دو من نمی دانم

what I'm intrigued by what Chou cat Ali says both old men making the people fool I don't

چه چیزهایی برای من جالب است. می‌گوید هر دو پیرمرد مردم را احمق

know what you mean by that I mean I I'm strangely intrigued by that s s Stannis Lao says after

می‌کنند نمی‌دانم منظور شما از آن چیست، منظورم این است که من به طرز عجیبی مجذوب آن هستم استنیس لائو می‌گوید پس از

living for 13 years in London now that I'm back in Tenerife I still have to listen to

13 سال زندگی در لندن، اکنون که به تنریف برگشته‌ام، هنوز هم دارم برای گوش دادن به

my sister telling me that I not used to having travelled long distances like people in mainland

صحبت های خواهرم که به من می گفت من عادت نداشتم مانند مردم در سرزمین اصلی اسپانیا مسافت های طولانی را طی کنم،

Spain well when you travel around the UK it doesn't take that long when you think about

زمانی که شما در سراسر بریتانیا سفر می کنید ، آنقدر طول نمی کشد که به آن فکر می

it even if we drove from here to Scotland Steve yes we don't take about maybe six hours

کنید حتی اگر از اینجا به اسکاتلند رانندگی کنیم استیو بله. ما تقریباً شش

it would take about yes to get into the sort of Central Scotland yes it used to take me

ساعت طول نمی‌کشد. بله، برای رسیدن به اسکاتلند مرکزی سه ساعت طول می‌کشد، بله،

three hours to drive to Carlisle which is right near while car not Carlisle sorry yes

سه ساعت طول می‌کشد تا تا کارلایل که دقیقاً نزدیک است، رانندگی کنم، در حالی که ماشین نه کارلایل، متأسفم بله،

Carlisle which is No where am I thinking of now I don't know yes I can't think yes it's

کارلایل که نه کجا هستم. الان به این فکر می کنم نمی دانم بله نمی توانم فکر کنم بله

about three hours to get to the border of Scotland I would say that's it and probably

حدودا سه ساعت مانده تا به مرز اسکاتلند من می‌توانم بگویم همین است و احتمالاً

to get to the Highlands of Scotland it would probably take you about six hours that's it

برای رسیدن به ارتفاعات اسکاتلند حدود شش ساعت طول می‌کشد، این همان

we've often thought about going on holiday to Scotland but the big downside is it takes

چیزی است که ما اغلب در مورد رفتن به تعطیلات به اسکاتلند فکر می‌کردیم، اما نقطه ضعف بزرگ این است که

you such a long time to get there you really are cut off you can buy very cheap property

زمان زیادی از شما می‌گیرد. برای اینکه به آنجا برسید، واقعاً می توانید ملک بسیار ارزان

in Scotland and have a lot of land and it looks wonderful hmm but you are cut off from

در اسکاتلند بخرید و زمین زیادی داشته باشید و به نظر فوق العاده می رسد، امم، اما شما

the rest of the UK really yes I buy a very long drive I would love to go to the Glen's

از بقیه بریتانیا قطع شده اید، واقعاً بله، من یک رانندگی بسیار طولانی می خریدم که دوست دارم برو به گلن

we will go there one day mr. Duncan I will hire an s-class Mercedes I okay and we will

ما یک روز به آنجا خواهیم رفت آقای. دانکن من یک مرسدس کلاس s کرایه می‌کنم، خوب است و ما در اطراف ارتفاعات اسکاتلند گشت و گذار خواهیم کرد

cruise around the Highlands of Scotland no I won't be doing that mr. Duncan will be doing

، نه من این کار را نمی‌کنم. دانکن این کار

it in my new Ford Mustang yes that's what I thought I wonder what was going on then

را در فورد موستانگ جدید من انجام خواهد داد بله این همان چیزی است که من فکر می‌کردم تعجب می‌کنم که چه اتفاقی می‌افتد، سپس

I thought for a moment your memory had been completely erased completely a raised of all

فکر کردم یک لحظه حافظه شما کاملاً پاک شده است و

the memories of a Ford Mustang your intention I'm in a bit of a dilemma over that now mr.

تمام خاطرات یک فورد موستانگ افزایش یافته است. اکنون کمی بر سر آن دوراهی وجود دارد.

Duncan oh why well because they're going to bring an updated version out next year okay

دانکن آه چرا خوب چون آنها سال آینده یک نسخه به روز را ارائه خواهند کرد،

so I was planning to I've been saving it for some time and I was planning to order myself

بنابراین من قصد داشتم مدتی است که آن را ذخیره کرده ام و قصد داشتم برای خودم

one maybe in two years time okay they're going to do an update next year which means the

یکی از آن ها را تا دو سال دیگر سفارش بدهم، خوب آنها می روند برای انجام یک به روز رسانی در سال آینده، یعنی

current version won't be available probably in 12 months time and I'm worried that they

نسخه فعلی احتمالا تا 12 ماه دیگر در دسترس نخواهد بود و من نگران هستم که آنها

will restyle it and it won't look as good as the current model and they'll no doubt

آن را تغییر دهند و به خوبی مدل فعلی به نظر نرسد و بدون

put the price up so I'm in a bit of a dilemma shall I wait two years and risk the new one

شک قیمت بالا رفته است، بنابراین من در یک دوراهی هستم که آیا دو سال صبر کنم و ریسک کنم که مدل

looking okay or shall I would just wait say six to nine months and buy one now but I don't

جدید خوب به نظر برسد یا فقط باید شش تا نه ماه صبر کنم و الان یکی بخرم، اما

want to buy one now because I really haven't got the money I can't really afford it you've

الان نمی‌خواهم یکی بخرم. چون من واقعاً پول ندارم، واقعاً نمی توانم آن را بپردازم،

got nowhere to put it we need we haven't got nowhere to put it either so I'm in a bit of

شما جایی برای گذاشتن آن ندارید، ما نیاز داریم، ما هم جایی برای گذاشتن آن نداریم، بنابراین من در

a dilemma maybe I will buy a second have to be have to put up with buying a secondhand

یک دوراهی هستم شاید بخرم یک دوم باید با خرید یک دست دوم تحمل

one yes mr. Duncan any way that we've really strayed off what I was actually talking about

کرد بله آقای. دانکن به هر حال ما واقعاً از چیزی که من واقعاً در مورد آن صحبت می‌کردم منحرف شده‌ایم

which was distances because in some countries six hours is just around the corner I remember

، یعنی مسافت‌ها، زیرا در برخی کشورها شش ساعت تقریباً نزدیک است، یادم می‌آید

when I was in China to get from one place to another sometimes it would take about three

زمانی که در چین بودم تا از یک مکان به مکان دیگر بروم، گاهی اوقات حدود سه ساعت طول می‌کشد.

days to get there especially if you were driving I know I've told this story before but I once

روزها برای رسیدن به آنجا، مخصوصاً اگر رانندگی می کردید، می دانم که قبلاً این داستان را گفته ام، اما یک

went with with the guy that owned the school that I work for and he wanted to take me to

بار با پسری که صاحب مدرسه ای بود که در آن کار می کنم، رفتم و او می خواست مرا به

his hometown which I thought wasn't that far away but apparently it was it was about it

زادگاهش ببرد که فکر می کردم اینطور نیست. خیلی دور اما ظاهراً این بود که

was over 70 or 80 hours drive not 880 can you imagine being in a car for 80 hours I

بیش از 70 یا 80 ساعت رانندگی داشت نه 880، می‌توانید تصور کنید 80 ساعت در ماشین باشید،

know it's horrendous it's the same in America isn't it the probably Russia as well all these

می‌دانم که این وحشتناک است، در آمریکا هم همین‌طور است، آیا احتمالا روسیه هم این همه

big countries where there are vast distances in order to travel of course you can't fly

بزرگ نیست. کشورهایی که مسافت های زیادی برای سفر وجود دارد، البته شما نمی توانید پرواز کنید،

but flying to Scotland you can't do that people do but we'd have to go to Birmingham Airport

اما با پرواز به اسکاتلند نمی توانید این کار را انجام دهید، اما ما باید به فرودگاه بیرمنگام برویم

which is probably an hour away and then you'd have to wait two hours before you got the

که احتمالاً یک ساعت راه است و سپس شما باید دو ساعت منتظر بمانید تا

flight then it would take you probably 45 minutes then another half an hour to get out

پرواز را دریافت کنید احتمالاً 45 دقیقه طول می‌کشد و بعد نیم ساعت دیگر از فرودگاه خارج می‌شوید

of the airport they never hire a car so you've had as well just drive well I feel like I'm

، آنها هرگز ماشین کرایه نمی‌کنند، بنابراین شما هم

really taking that trip sorry you're asked but when when when I was in China I actually

خوب رانندگی کرده‌اید. من در چین بودم، در

I actually abandoned my plans I actually I told my boss I said look don't take this the

واقع برنامه هایم را رها کردم، در واقع به رئیسم گفتم گفتم این

wrong way but I didn't realize this journey was going to be so long so we stopped in Beijing

راه را اشتباه نگیرید، اما نمی دانستم این سفر آنقدر طولانی خواهد بود، بنابراین در پکن توقف

and that's where I I got out the car I got out the car in Beijing and said look Tata

کردیم و آنجا بود. من از ماشین پیاده شدم، از ماشین در پکن پیاده شدم و گفتم تاتا

bye but I don't think I want to spend another 50 hours you know of course the other thing

بای، اما فکر نمی کنم بخواهم 50 ساعت دیگر وقت بگذارم، البته نکته دیگر این

was you were stuck on the back seat there were five people in the car yes so you were

بود که شما روی صندلی عقب گیر کرده بودید، پنج نفر در آنجا بودند. ماشین بله پس شما

crammed in the back seat with two other people and a dog and a dog and which is all right

با دو نفر دیگر و یک سگ و یک سگ در صندلی عقب نشسته اید و

for a short journey and mr. Duncan has very long legs and and the car wasn't very big

برای یک سفر کوتاه خوب است و آقای. دانکن پاهای بسیار بلندی دارد و ماشین خیلی بزرگ نبود

and the car wasn't very big so no wonder you were uncomfortable yes mr. Duncan never likes

و ماشین خیلی بزرگ نبود، بنابراین جای تعجب نیست که شما ناراحت بودید بله آقای. دانکن هرگز دوست

to whenever we go anywhere to a concert or if we ever go on public transport or anything

ندارد هر وقت به یک کنسرت می رویم یا با وسایل نقلیه عمومی یا هر چیزی

like that mr. Duncan's legs always get in the way it's go to the cinema there never

شبیه به آن آقای. پاهای دانکن همیشه مانع رفتن او به سینما

seems to be enough space for mr. Duncan's long lanky legs my my legs my legs are so

می شود و به نظر می رسد هیچ وقت فضای کافی برای آقای دانکن وجود ندارد. پاهای لاغر بلند دانکن پاهای من

long when we climb over the fence at the back of our house I can't get my second leg over

وقتی از حصار پشت خانه بالا می‌رویم پاهایم آنقدر دراز هستند که نمی‌توانم پای دومم را

the top yeah I have to really struggle because you're not very fit much no it's nothing to

از بالا ببرم، بله، باید واقعاً مبارزه کنم، زیرا تو خیلی خوش اندام نیستی نه این

do with being fittest to do with having stupid long legs unfortunately Jeff on the live chat

ربطی به داشتن پاهای بلند احمقانه ندارد، متأسفانه جف در چت زنده،

let's have a quick look at the live chat because there's some a something about a Ford Mustang

بیایید نگاهی گذرا به چت زنده بیندازیم زیرا چیزی در مورد فورد موستانگ وجود دارد که

Jeff say something about it must like there Steve so jeff says florida is very big it

جف چیزی در مورد آن بگوید باید در آنجا دوست داشته باشد استیو بنابراین جف می گوید فلوریدا بسیار بزرگ است

takes six hours to get out of the state yeah so just getting out of Florida takes six hours

، شش ساعت طول می کشد تا از ایالت خارج شوید، بله، بنابراین خروج از فلوریدا شش ساعت طول می کشد

that's amazing isn't it I know we can't appreciate the distances because England is such a a

که شگفت انگیز است، نه می دانم که ما نمی توانیم قدر فاصله ها را بدانیم زیرا انگلیس

small country really compared to if you look at it on the map yeah it looks so small Pedro

واقعاً کشور کوچکی است در مقایسه با اگر روی نقشه به آن نگاه می‌کنید بله خیلی کوچک به نظر می‌رسد پدرو

says for me a rose Rolls Royce yes okay not why not actually but we wouldn't be able to

می‌گوید برای من یک رولز رویس گل رز بله خوب نیست چرا در واقع نه، اما ما نمی‌توانیم

get to Scotland in a Ford Mustang mr. Duncan because we'd have to fill up with petrol it's

با فورد موستانگ آقای فورد به اسکاتلند برویم. دانکن چون باید بنزین پر کنیم از

so bad on fuel I think that even with a 60 litre fuel tank we'll probably only get about

نظر سوخت بسیار بد است، من فکر می‌کنم حتی با یک مخزن سوخت 60 لیتری، احتمالاً فقط

200 miles yeah yes they will have to keep stopping to fill up with pets well this is

200 مایل مسافت را طی خواهیم کرد، بله، آنها باید به توقف ادامه دهند تا حیوانات خانگی را به خوبی پر کنند.

the thing I was going to mention I this is your dream to to actually own a Ford Mustang

این چیزی است که می خواستم به آن اشاره کنم، من این رویای شماست که واقعاً صاحب یک فورد موستانگ شوید،

but they're not exactly the most economical when it comes to fuel which which I was quite

اما آنها دقیقاً مقرون به صرفه ترین در مورد سوخت نیستند که من کاملاً از

surprised by I was surprised that you wanted a car because sometimes you are quite obsessed

آن متعجب شدم از اینکه شما ماشین می خواهید گاهی اوقات شما کاملاً وسواس دارید،

but by the the economy especially especially the car that you've got now you're always

اما از نظر اقتصادی به خصوص ماشینی که اکنون دارید،

obsessing about it I've always been obsessed with fuel economy and I get some kind of people

همیشه در مورد آن وسواس دارید.

say it's a bit of a sick pleasure but I love to go on a journey and see how best I can

لذت می برم، اما من دوست دارم به یک سفر بروم و ببینم که چگونه می توانم

drive to get the most economy out of the out of the out of the engine okay so I I make

رانندگی کنم تا بیشترین صرفه جویی را از موتور خارج کنم، بنابراین مطمئن می

sure the tires are perfectly pumped up so that I'm not there's no extra drag I I'm always

شوم که لاستیک ها کاملاً پمپ شده باشند تا دیگر وجود نداشته باشد. کشش اضافی من همیشه

which annoys drivers behind me so when I see a junction coming up or or a roundabout I

باعث آزار رانندگان پشت سر من می شود، بنابراین وقتی یک اتصال کام را می بینم بالا رفتن یا دور زدن

come off the accelerator a long way before so the car is effectively sort of coasting

من خیلی قبل از پدال گاز از پدال گاز خارج می شوم، بنابراین ماشین

up to the same about for example of the traffic lights whereas most people will drive and

به طور موثری مانند چراغ های راهنمایی و رانندگی به همان اندازه حرکت می کند، در حالی که اکثر مردم رانندگی می کنند و

then break at the last minute I'm just letting the car sort of gradually slow down so that

در آخرین لحظه می شکند. اجازه دادن به ماشین کم کم سرعتش کم شود به طوری که

I've barely used the brake cells the secret to good fuel economy okay so what's the voiding

من به سختی از سلول های ترمز استفاده کرده ام راز مصرف سوخت خوب خوب است، پس با استفاده از سارنگ چه مشکلی وجود دارد،

using Sarang so what do you get at the moment then from your car now well if this is a my

بنابراین در حال حاضر چه چیزی از ماشین خود دریافت می کنید، اگر این خودروی من است.

I'm slightly disappointed well no let me right so the last car I had was a diesel okay Oh

من کمی ناامید هستم، نه اجازه دهید درست باشد، بنابراین آخرین ماشینی که داشتم یک دیزل بود، اوه

a car and I used to get and that was an eight year old car and I used to get about 51 to

یک ماشین بود و قبلاً می گرفتم و یک ماشین هشت ساله بود و من از آن چیزی حدود 51

the gallon average from that which was quite good this one is a bigger heavier car and

به میانگین گالن می رسیدم. خیلی خوب بود این ماشین سنگین‌تر است

it's petrol but I'm averaging about I would say about 42 to the gallon 4 to 2 miles for

و بنزینی است، اما من به طور میانگین می‌گویم 42 به گالن 4 تا 2 مایل برای

each gallon of which actually is pretty spectacular for what is a big heavy car hmm and usually

هر گالن که در واقع برای خودروهای سنگین بزرگ بسیار دیدنی است و معمولاً

you get about of 25% worse fuel economy with a petrol compared to a diesel ok I'm boring

شما با بنزین 25 درصد مصرف سوخت کمتری نسبت به دیس دارید خوب من مردم را خسته می کنم از

people already I can tell yes you're boring me but I know drivers behind me because they

قبل می توانم بگویم بله شما من را خسته می کنید اما من راننده های پشت سرم را می شناسم زیرا آنها

they they don't expect me to they expected me to go right up to the traffic lights and

از من انتظار ندارند آنها از من انتظار داشتند که دقیقاً به سمت چراغ راهنمایی بروم و

then brake stop well before sometimes people pass me so so did you answer the question

سپس ترمز را خیلی قبل از آن متوقف کنم. گاهی اوقات مردم از کنار من عبور می کنند، بنابراین به این سوال پاسخ دادید، می

I know it would seem completely at odds the fact that I like to get the most economy out

دانم که کاملاً در تضاد به نظر می رسد که من دوست دارم بیشترین صرفه اقتصادی را

of a car but I would be buying a car that has a 8 cylinder petrol engine I will only

از یک ماشین داشته باشم اما ماشینی می خرم که دارای موتور بنزینی 8 سیلندر باشد.

do about 23 miles per the gallon but then I will probably what I will be doing is trying

حدود 23 مایل در هر گالن انجام دهید، اما احتمالاً کاری که انجام خواهم داد این است

to get the most from that which is completely ridiculous this is a sports car you're not

که از چیزی که کاملاً مضحک است بیشترین بهره را ببرم.

supposed to worry about it no well that's the whole point of having a sports car it

داشتن یک ماشین اسپرت

looks gorgeous nothing you know we're not gonna buy a sports car and then worry about

زیبا به نظر می رسد هیچ چیز می دانید که ما یک ماشین اسپورت نمی خریم و بعد

the fuel can say no do you know what really annoys me people that buy sports cars with

نگران سوخت می توانید بگویید نه می دانید چه چیزی واقعاً من را آزار می دهد افرادی که ماشین های اسپرت با

diesel engines ok anyway let's not go you do that I'm trying to and try to add I'm trying

موتور دیزلی می خرند خوب به هر حال اجازه ندهید شما انجام دهید که سعی می کنم اضافه کنم و سعی می کنم

to cut this this subject a bit it's turning Italy people I've got to say this first so

این موضوع را قطع کنم ct کمی دارد مردم ایتالیا را متحول کرده است، اول باید این را بگویم، بنابراین

some people buy a car with a soft top car okay now that you can take the roof down and

برخی از مردم یک ماشین با ماشین سقف نرم می‌خرند، خوب حالا که می‌توانید سقف را پایین بیاورید و

then you notice it's got a diesel engine in it I think the whole point of having us you

بعد متوجه می‌شوید که یک موتور دیزلی در آن است. نکته ای که ما را دارید

don't want to hear a rattling noise e diesel engine I mean if you if you've got the money

نمی خواهید صدای تق تق و موتور دیزل بشنوید منظورم این است که اگر

to buy a soft top car at least put a decent engine in it not a diesel what are you worrying

پول خرید یک ماشین نرم افزاری را دارید حداقل یک موتور مناسب در آن قرار دهید نه دیزلی نگران چه چیزی هستید.

about fuel economy for but a v6 or a v8 in it because he doesn't actually over there

صرفه جویی در مصرف سوخت، اما یک V6 یا یک V8 در آن، زیرا

over the year if you add up if you do ten thousand miles a year and you're getting 10

اگر شما این مقدار را جمع کنید اگر ده هزار مایل در سال انجام دهید و

miles per gallon less by putting a petrol engine as opposed to a diesel you really gonna

با قرار دادن یک موتور بنزینی، 10 مایل در هر گالن کمتر دریافت کنید، در واقع در طول سال به آنجا نمی رسد. برخلاف دیزل، شما واقعاً سالی

cost you about another two hundred pounds a year not quite sure what any of this has

دویست پوند دیگر برایتان هزینه خواهید داشت ، کاملاً مطمئن نیستید که هر یک از اینها

to do with the English okay so you're mad mad yes - this is the Duncan it's a very interesting

چه ربطی به انگلیسی دارد، خوب پس عصبانی هستید بله - این دانکن است، یک

excited English less so today we're doing is an English English lesson you got me under

انگلیسی هیجان انگیز بسیار جالب است. امروز ما در حال انجام یک درس انگلیسی انگلیسی است شما مرا زیر

cars you know what happens just just take it down BT dude just just take it down and

ماشین ها گرفتید می دانید چه اتفاقی می افتد فقط آن را پایین بیاورید رفیق BT فقط آن را پایین بیاور و

there are lots of people out there who are relaxing on a Sunday and they don't have any

بسیاری از مردم آنجا هستند که در یکشنبه در حال استراحت هستند و هیچ

interesting cars what whatsoever I messed up my own car channel well yes what is this

ماشین جالبی ندارند

is this like you're in tune with mr. Steve I could talk about cars all day you remember

. هماهنگ با آقای استیو من می‌توانستم تمام روز در مورد ماشین‌ها صحبت کنم، یادت

remember when you you launched your music I think we should change subjects do you remember

می‌آید زمانی که موسیقی‌ات را راه‌اندازی کردی، فکر می‌کنم باید موضوع را عوض کنیم، یادت می‌آید

when you started your YouTube channel where you were teaching music to people and and

زمانی که کانال YouTube خود را راه‌اندازی کردی، جایی که به مردم موسیقی آموزش می‌دادی و

you only made two episodes I don't really remember that mr. Duncan it's seem to remember

فقط دو قسمت ساختی. واقعا به یاد داشته باشید که آقای دانکن به نظر می‌رسد چیزی را به خاطر می‌آورد

something and then maybe some other events in life got in the way like we had to move

و پس از آن شاید برخی رویدادهای دیگر در زندگی مانع از آن شده‌اند، مانند اینکه مجبور شدیم

house as I I think that was way before we moved about three years before very difficult

خانه را عوض کنیم، زیرا من فکر می‌کنم این قبل از نقل مکان سه سال قبل از آن بسیار دشوار بود

having their own YouTube channel if isn't easy a lot of people say oh it looks so easy

که داشتن کانال یوتیوب خود را اگر آسان نیست بسیاری از مردم می گویند آه، به نظر می رسد

having your own YouTube channel it must be so easy you need time and effort and you must

داشتن کانال یوتیوب خود بسیار آسان است، باید آنقدر آسان باشد که به زمان و تلاش نیاز دارید و

be a millionaire but not it's not easy and I'm not a millionaire I can I can tell you

باید میلیونر باشید، اما این آسان نیست و من میلیونر نیستم، می توانم همین الان به شما

right now I'm a I'm about two million pounds short of being a millionaire we are going

بگویم من یک میلیونر هستم حدود دو میلیون پوند کم دارم، ما

to take a little break because this is live English on a Sunday afternoon can you believe

کمی استراحت می کنیم زیرا این یک بعدازظهر یکشنبه زنده

it now I thought it's always nice to take a look at all of the people who are watching

است. مردمی که در

around the world so let's now take a look at some of the flags and some of the names

سراسر جهان تماشا می‌کنند، بیایید اکنون به برخی از پرچم‌ها و برخی از

of the countries that are watching us as we approach 3 o'clock

نام‌های کشورهایی که ما را تماشا می‌کنند نگاهی بیندازیم که به ساعت 3 شبانه روز نزدیک

do digit I hope you enjoyed that flags of the world it's a Sunday it's a fun day this

می‌شویم، امیدوارم از این پرچم‌های جهان لذت برده باشید. یکشنبه یک روز سرگرم کننده

is live English

است

did do yes every Sunday at 2 p.m. you can see a live English stream it's English in

ay ساعت 2 بعد از ظهر شما می توانید یک پخش زنده انگلیسی را ببینید، انگلیسی در

your area what does it look like what does English in your ear look like it looks like

منطقه شما است، چه شکلی است، چه چیزی شبیه به انگلیسی در گوش شما است، شبیه این است که

this English in your ear did you do it I think that's going to be that's gonna be the big

این انگلیسی در گوش شما به نظر می رسد آیا شما این کار را انجام دادید، من فکر می کنم که این همان

new craze for 2019 people poking themselves in the ear English in your ear I like it in

شوق بزرگ جدید خواهد بود برای سال 2019 افرادی که خود را در گوش انگلیسی در گوش شما فرو می کنند، من آن را در

one ear and out of the other sorry Steve you sure it isn't English in one ear and out of

یک گوش و از گوش دیگر دوست دارم متاسفم استیو شما مطمئن هستید که در یک گوش انگلیسی نیست و در گوش

the other that means something completely different doesn't it what does that mean that

دیگر به معنای چیزی کاملاً متفاوت است. آیا این به این معنی است

but it's something goes in one ear out the other it means you don't remember it doesn't

که چیزی از یک گوش بیرون می رود، به این معنی است که شما آن را به خاطر نمی آورید، اینطور نیست

it so it's a complete if you say to somebody oh that's gone in one ear and out the other

، بنابراین اگر به کسی بگویید اوه که در یک گوش رفته و از گوش دیگر بیرون می رود،

it means that they've heard something but they haven't remembered it oh I see we understood

کاملاً کامل است. چیزی شنیده‌ام اما آنها آن را به خاطر نیاورده‌اند، اوه، می‌بینم که ما

it oh I say so literally it goes in one ear and then straight out the other yes it's a

آن را فهمیدیم، اوه می‌گویم به معنای واقعی کلمه در یک گوش می‌رود و سپس مستقیماً از گوش دیگر بیرون می‌آید بله، این یک

phrase isn't it so it's for something to go in one ear and out the other which is the

عبارت است، اینطور نیست، بنابراین برای این است که چیزی در یک گوش برود و دیگری که

complete opposite of what we want to achieve on this channel we wanted to go into the ear

کاملاً برعکس آن چیزی است که می خواهیم در این کانال به دست آوریم می خواستم بروم داخل گوش

and stay in there and be remembered and really home didn't I'm really hoping the things we

و در آنجا بمانم و به یاد بیاورم و واقعاً در خانه نیست.

say will stay in your head and they won't go out the other side yes if you if you get

annoyed with somebody if you tell somebody something for example if you said to somebody

با کسی، اگر به کسی چیزی بگویید، مثلاً اگر به کسی

I'll meet you later tonight at 8 o'clock outside the that new pub and then later on they they

گفتید بعداً امشب در ساعت 8 بیرون از میخانه جدید ملاقات خواهم کرد و بعداً آنها

don't turn up because they've forgotten where you were meeting them you might say to them

حاضر نمی شوند زیرا فراموش کرده اند کجا بودید. ملاقات با آنها ممکن است

anything I'd tell you it just goes in one ear and out of the other and parents often

هر چیزی را که من به شما بگویم به آنها بگویید فقط در یک گوش و از گوش دیگر خارج می شود و والدین اغلب

say that to their children don't they yes will you listen to me ever anything I tell

به فرزندانشان می گویند که بله، آیا آنها به من گوش می دهند، هرچه به شما بگویم به

you it just goes in one ear out the other so do you have a person Steve in your life

شما گوش می دهید. از یک گوش به گوش دیگر، آیا در زندگی‌تان فردی استیو

who you like to share your your deepest worries with or your fears who do you trust now I

دارید که دوست دارید عمیق‌ترین نگرانی‌هایتان را با او در میان بگذارید یا ترس‌هایتان را با او در میان بگذارید

know you have a of really good friends you like to chat with don't you yes and but but

. شما بله و اما به

who else would you say that you you trust you made a confidant a confidante confidant

چه کسی دیگر می گویید که به آن اعتماد دارید که یک فرد معتمد را تبدیل به یک فرد مورد اعتماد کردید

somebody who I trust a person with with with whom you can share your woes your worries

من به کسی اعتماد دارم که بتوانید ناراحتی های خود را با او در میان بگذارید و نگرانی های

your fears maybe something you are uncertain earth is there any person who might spring

خود را با

to mind not really yeah how about some very good friends that I may confide things in

او در

oh you mean you mr. Duncan what i confide things in you well I think so we've known

میان بگذارید. یعنی شما آقای دانکن چه چیزهایی را به تو محرمانه می گویم فکر می کنم پس ما

each other for 30 years I think that I can tell you pretty much anything okay quite everything

30 سال است که همدیگر را می شناسیم، فکر می کنم می توانم تقریباً هر چیزی را به شما بگویم، کاملاً همه چیز خوب است،

but nearly everything I think we all need to have some little secrets don't we yeah

اما تقریباً همه چیزهایی که فکر می کنم همه ما برای داشتن رازهای کوچک نیاز داریم. بله،

we can't tell our loved ones everything I think we have to have some or do we I don't

ما نمی‌توانیم همه چیز را به عزیزانمان بگوییم، فکر می‌کنم باید مقداری داشته باشیم یا

know maybe do you trust your partner with everything or do you keep some little secrets

نمی‌دانم شاید در همه چیز به شریک زندگی خود اعتماد دارید یا رازهای کوچکی را حفظ می‌کنید،

back yes that you don't want to tell them about actually you might have done actually

بله که نمی‌خواهید بگویید آنها در مورد در واقع شما ممکن است انجام داده باشید در واقع

Lillian mentioned the skeleton in the closet so maybe there are some things that we we

لیلیان به اسکلت موجود در کمد اشاره کرد، بنابراین شاید کارهایی وجود داشته باشد که

have done or something that we've said in the past something that we don't want to share

ما انجام داده ایم یا چیزی که در گذشته گفته ایم چیزی است که نمی خواهیم با دیگران به اشتراک بگذاریم،

with other people so we have things that are still locked inside us each person has a skeleton

بنابراین ما چیزهایی داشته باشیم که هنوز در درون ما قفل شده اند، هر فردی یک اسکلت

in the closet all that could be at some point someone could open that cupboard door and

در کمد دارد که ممکن است در یک لحظه کسی بتواند در آن کمد را باز کند و

that secret could be revealed for all to see and quite often if you've done something bad

آن راز می تواند برای همه فاش شود و اغلب اگر کار بدی در آن انجام داده باشید

in your past for example politicians get caught out with this a lot them they because politicians

. گذشته شما به عنوان مثال سیاستمداران گرفتار می شوند با این همه آنها آنها را به این دلیل که سیاستمداران

have to be seen to be perfect and and not and being good and not and not saying anything

باید کامل دیده شوند و نه و خوب باشند و نه و هیچ چیز

bad or doing anything bad but often in their past particularly when they're younger or

بدی نگویند یا کار بدی انجام ندهند، اما اغلب در گذشته خود به خصوص زمانی که جوانتر هستند یا در

their teenage years a lot of politicians are now being caught out because somebody finds

سنین نوجوانی زیاد هستند. سیاستمداران در حال حاضر دستگیر شده اند زیرا کسی

some bit of film or something that they've said done in the past which is controversial

بخشی از فیلم یا چیزی را می یابد که آنها در گذشته انجام داده اند که بحث برانگیز است

and let's face it haven't we all set things in our teenage years which we probably would

و بیایید بپذیریم که آیا همه ما در سال های نوجوانی چیزهایی را تنظیم نکرده ایم که احتمالاً انجام

wouldn't say now yes I think I think the main thing of course nowadays is is typing things

نمی دهیم. حالا بگو بله فکر می‌کنم فکر می‌کنم مهم‌ترین چیز البته امروزه این است که چیزهایی را

on Twitter and then you forget that you said it and then years go by and then you become

در توییتر تایپ کنید و بعد فراموش می‌کنید که آن را گفته‌اید و بعد سال‌ها می‌گذرد و بعد

famous and all of those things you said all of those things you wrote on Twitter are still

معروف می‌شوید و همه چیزهایی که همه چیزهایی را که نوشته‌اید گفتید. در توییتر هنوز

there and what happens now and this is part of modern journalism many journalists will

وجود دارد و آنچه اکنون اتفاق می‌افتد و این بخشی از روزنامه‌نگاری مدرن است، بسیاری از روزنامه‌نگاران

spend hours looking at a person's timeline they will go down the timeline and they will

ساعت‌ها به جدول زمانی یک فرد نگاه می‌کنند، در جدول زمانی پایین می‌روند و

go way back in time to their early years or their early posts on Twitter just to see what

به سال‌های اولیه یا پست‌های اولیه‌شان به زمان بازمی‌گردند. در توییتر فقط برای اینکه ببینید

they've said in quite often you will find there are things on there that are a little

آنها اغلب در چه چیزی گفته اند، خواهید دید که چیزهایی در آنجا وجود دارد که چیزهایی کمی

embarrassing things they've typed in the past maybe in the heat of the moment so this is

شرم آور است که آنها در گذشته تایپ کرده اند، شاید در گرمای لحظه، بنابراین این

something that happens a lot in modern journalism I call it lazy journalism because you may

چیزی است که زیاد در آن اتفاق می افتد. روزنامه نگاری مدرن من آن را روزنامه نگاری تنبل می نامم زیرا ممکن است

have noticed recently that there have been a lot of events taking place around the world

اخیراً متوجه شده باشید که رویدادهای زیادی در سراسر جهان رخ داده است

and you will find that journalists often get their information straight from the internet

و خواهید دید که روزنامه نگاران اغلب اطلاعات خود را مستقیماً از اینترنت،

maybe from a Facebook page or maybe from a Twitter account and sometimes they get the

شاید از صفحه فیس بوک یا شاید از توییتر، به دست می آورند. حساب کاربری و گاهی اوقات آنها اطلاعات را اشتباه دریافت می کنند،

information wrong but that is one of the things that journalists do now they will go straight

اما این یکی از کارهایی است که روزنامه نگاران اکنون انجام می دهند، آنها مستقیماً

to Twitter or to Facebook to try and find some information about this person's background

به توییتر یا فیس بوک می روند تا اطلاعاتی در مورد پیشینه این شخص

or their early life because many people now have been on the internet or on the social

یا زندگی اولیه او بیابند، زیرا بسیاری از مردم اکنون در این سایت بوده اند. اینترنت یا در

media sites for years I've been on Facebook for over 10 years but of course even if even

سایت‌های رسانه‌های اجتماعی سال‌هاست که من بیش از 10 سال است که در فیس‌بوک هستم، اما البته حتی اگر

it might not even be that it could be somebody could find something that you've said or done

حتی اینطور نباشد که ممکن است کسی چیزی را پیدا کند که شما دارید. گفته یا انجام شده

or politician in his fifties hmm that when he was in his teenage years maybe or early

یا سیاستمداری در پنجاه سالگی، هوم، زمانی که او در سال های نوجوانی خود بود، شاید یا اوایل

twenties before you probably formed all your opinions and and already thought about the

دهه بیست قبل از آن، احتمالاً همه نظرات خود را شکل داده اید و از قبل در مورد

world and what it all means we've all said and done things haven't we there could be

جهان و معنی آن فکر کرده اید که همه ما گفته ایم و کارهایی انجام داده ایم. ممکن است

a photograph with a view with dressed in inappropriate uniform or inappropriate clothing yes that

عکسی با نمایی با یونیفورم نامناسب یا لباس نامناسب وجود داشته باشد که

somebody might then say oh look he's racist she's racist or something like that and what

بعداً ممکن است کسی بگوید اوه ببین او نژادپرست است او نژادپرست است یا چیزی شبیه به این، و چیزی

you find now is they cringe cringing Lee these politicians are going on television and having

که اکنون می‌بینید این است که لی این سیاستمداران در تلویزیون می‌روند. و مجبور

to apologise for things that they did and I'm not sure that that's fair because I mean

به عذرخواهی برای کارهایی که آنها انجام داده اند و من مطمئن نیستم که این منصفانه است زیرا منظورم این است که

somebody like Donald Trump would never apologise for anything that he's done no but that's

شخصی مانند دونالد ترامپ هرگز برای کاری که انجام داده است عذرخواهی نمی کند،

a different situation get away with it yes but that's a different situation because now

اما این یک وضعیت متفاوت است. اکنون

he's he has power where you can do anything so that the wealthier you get or maybe the

او قدرتی دارد که شما می توانید هر کاری انجام دهید تا هر چه ثروتمندتر شوید یا شاید

more power you hold that the more you can actually get away with and I think that is

قدرت بیشتری در اختیار داشته باشید که در واقع بیشتر بتوانید از آن دور شوید و من فکر می کنم این

true in many walks of life in business or in certain industries but what that's quite

در مورد m صادق است هر حیطه از زندگی در تجارت یا در صنایع خاص، اما آنچه که کاملاً

interesting actually what you just said because there are a lot of cases especially in the

جالب است در واقع آنچه شما گفتید، زیرا موارد زیادی وجود دارد، به خصوص در

United States everyone is looking at each other's social media timelines to try and

ایالات متحده، همه به جدول زمانی رسانه های اجتماعی یکدیگر نگاه می کنند تا سعی

find something that they said or they're going back to maybe their their College yearbook

کنند چیزی را که گفته اند یا گفته اند پیدا کنند. آنها به سالنامه دانشگاه خود برمی گردند،

yeah there are photographs that maybe maybe now would be inappropriate but in the past

بله عکس هایی وجود دارد که شاید الان نامناسب باشند، اما در

wouldn't have been so I think yes yes this happens a lot so so maybe I you know what

گذشته اینطور نبودند، بنابراین فکر می کنم بله بله، این اتفاق زیاد می افتد، بنابراین شاید من می دانم که

I'm gonna do tonight Steve I'm going to check I'm going to check my Twitter just to make

من چه هستم امشب را انجام خواهم داد استیو من می خواهم بررسی کنم من می خواهم توییتر خود را بررسی کنم فقط برای اینکه

sure there's nothing on there that I've said in the past that it might get me into trouble

مطمئن شوم چیزی وجود ندارد که در گذشته گفته بودم ممکن است من را به دردسر بیاندازد

everyone was probably looking right now yes I bet they're all going there now it's having

همه احتمالاً همین الان به دنبال آن بودند بله شرط می بندم همه آنها اکنون به آنجا می روند و

a look no so yes the question really is when when should you apologize for something nobody

نگاه می کنند نه پس بله واقعاً سؤال این است که چه زمانی باید برای چیزی عذرخواهی کنید که

interestingly enough we were watching something yesterday Bill Maher show weren't we and there

جالب نیست دیروز برنامه بیل ماهر را تماشا می کردیم و

was a politician on there which is an American show sort of chat show isn't it and so I can't

یک سیاستمدار آنجا بود. ch یک برنامه نمایشی آمریکایی است که یک نوع برنامه چت است، اینطور نیست و بنابراین من نمی توانم

remember what the phrase was now there was he was asking when should you apologize for

به خاطر بیاورم که این عبارت چه بود. او از او می پرسید چه زمانی باید برای

something you've done in the past and some somebody they had on a politician said I apologize

کاری که در گذشته انجام داده اید و کسی که در یک برنامه داشته اند عذرخواهی کنید. سیاستمدار گفت

when I've done something wrong but then he said but not when he said something after

وقتی کار اشتباهی انجام دادم عذرخواهی می‌کنم، اما بعد گفت، اما زمانی که بعد از آن چیزی گفت

and I can't remember what it was now okay he said I apologize if I've done something

نه و یادم نمی‌آید چه چیزی بود، او گفت: اگر کار اشتباهی انجام داده‌ام عذرخواهی می‌کنم،

wrong but not for something in the past that was sort of behavior that that was might not

اما نه برای چیزی در گذشته نوعی رفتار بود که

be wrong then but is wrong now because it's a different time isn't it you don't have to

شاید در آن زمان اشتباه نبود، اما اکنون اشتباه است زیرا زمان متفاوتی است، اینطور نیست که مجبور نیستی به

keep apologizing for things you've done I'm obviously if you killed somebody oh robbed

خاطر کارهایی که انجام دادی به عذرخواهی ادامه دهی، واضح است که اگر کسی را بکشی، اوه دزدیده شده

or something like that yes but we're not talking about that there always no we're not we're

یا چیزی شبیه به آن بله، اما ما در مورد آن صحبت نمی کنیم که همیشه نه، ما در

talking about things that are that are minor or things that you may have done when society

مورد چیزهایی صحبت می کنیم که جزئی هستند یا چیزهایی که ممکن است شما انجام داده باشید زمانی که جامعه

was different yes that's the thing so if you do something 3040 years ago and then someone

متفاوت بود، بله، این موضوع است، بنابراین اگر شما 3040 سال پیش کاری را انجام دهید و بعد

says all you did that you you're a bad person I'll use were different yes and you could

یکی می گوید تمام کارهایی که انجام دادید که آدم بدی هستید من از آنها استفاده خواهم کرد بله و شما

have you could have been drunk at the time you might have been with a group of friends

می توانستید در آن زمان مست باشید که ممکن است با یک گروه از دوستانتان بوده باشید

and everyone's egging each other along well certainly if you're a teenager yes because

و همه همدیگر را به هم می زنند، مطمئنا اگر نوجوان هستید بله، زیرا

let's face it are I did some stupid things when I was a teenager and I'm sure you did

اجازه دهید این را بپذیریم که من این کار را کردم. بعضی چیزهای احمقانه وقتی من نوجوان بودم و مطمئنم شما هم همین کار را کردید

as well Steve yes so that's it so sometimes I think it's a little unfair and people have

استیو بله پس همین است، بنابراین گاهی اوقات فکر می کنم کمی ناعادلانه است و مردم باید

to apologize for everything nowadays saying sorry Barbra Streisand can you believe it

برای همه چیزهای امروزی عذرخواهی کنند و می گویند متاسفم باربارا استرایسند آیا می توانید باور کنید که

Barbra Streisand was in trouble yesterday for comments she made about some of the young

باربارا استرایسند در آن حضور داشته است. مشکل دیروز برای نظراتی که در مورد برخی از

men who have come forward now talking about Michael Jackson and she said something yesterday

مردان جوانی که مطرح کرده اند و اکنون در مورد مایکل جکسون صحبت می کنند و او دیروز چیزی

that she has the right to an opinion but some people disagreed some people agreed but that's

گفت که حق نظر دارد اما برخی مخالف بودند برخی موافق بودند

just the way it works so you don't always have to say sorry for things you've said but

اما این روش کار می کند بنابراین شما همیشه مجبور نیستید برای چیزهایی که گفته اید متاسف شوید، اما

on the other side of the coin sometimes you have to say sorry and it's not the easiest

روی دیگر سکه گاهی اوقات باید بخواهید متاسف شوید و این ساده ترین

thing to do is it Steve that's true some people think it shows weakness just to say you're

کار نیست این استیو درست است که برخی فکر می کنند نشان دهنده ضعف است. نمی‌گویید

sorry and that it puts you in a weak position yes Albert and other people think it's a sign

متاسفید و این شما را در موقعیت ضعیفی قرار می‌دهد بله آلبرت و دیگران فکر می‌کنند این

of strength and I think that's what you said earlier about people like Donald Trump who

نشانه قدرت است و فکر می‌کنم این همان چیزی است که قبلاً در مورد افرادی مانند دونالد ترامپ گفتید که

never apologize because they do see it as a sign of weakness yes because whatever they

هرگز عذرخواهی نمی‌کنند زیرا آنها آن را به عنوان یک قدرت می‌دانند. نشانه ضعف بله زیرا هر کاری

did at the time it was it was they don't regret it and so they weren't apologized for it and

که در آن زمان انجام دادند پشیمان نمی شوند و به همین دلیل از آنها عذرخواهی نشد و

some people never will because if they apologize they do see it as a sign of weakness but I

برخی از مردم هرگز این کار را نخواهند کرد زیرا اگر عذرخواهی کنند آن را نشانه ضعف می دانند اما من

think it's a sign of strength if you've done something genuinely wrong yes I think that's

فکر می کنم اگر واقعاً کار اشتباهی انجام داده اید، این نشانه قدرت است، بله، من فکر می کنم این همان

what that politician said on Bill Maher's show he'll apologize if something's wrong

چیزی است که آن سیاستمدار در برنامه بیل ماهر گفت که اگر چیزی اشتباه باشد عذرخواهی می کند،

but not if it's an opinion if it's if he's making an opinion about something yes and

اما اگر نظری باشد اگر در مورد چیزی بله نظر بدهد، نه اگر نظری باشد.

people are offended by that he's not going to apologize about that he's gonna apologize

مردم از این که او عذرخواهی نمی کند به خاطر اینکه

if he's done something wrong and I think that's a fair point yeah because it's you know you

اگر کار اشتباهی انجام داده عذرخواهی کند آزرده می شوند و من فکر می کنم این یک نکته منصفانه است، بله، زیرا شما می دانید که

should be able to express your opinion on something and not have to apologize for that

باید بتوانید نظر خود را در مورد چیزی بیان کنید و مجبور نیستید برای آن افراد عذرخواهی کنید.

people might get upset about it but you shouldn't have to apologize unless you've you know you

ممکن است از این بابت ناراحت شوید، اما مجبور نیستید معذرت خواهی کنید، مگر اینکه بدانید که می

know unless you saying something really offensive yes well that's it if just giving an opinion

دانید، مگر اینکه چیزی واقعا توهین آمیز بگویید، بله خوب، اگر فقط نظری

about a subject if it's not what everybody agrees with it doesn't mean you have to apologize

در مورد یک موضوع بدهید، اگر آن چیزی نیست که همه با آن موافق هستند، اینطور نیست. یعنی باید عذرخواهی

I think if you are inciting hatred or violence if you are encouraging people to do something

کنی، فکر می‌کنم اگر نفرت یا خشونت را تحریک می‌کنی، اگر مردم را به انجام چنین کاری تشویق می‌کنی،

like that maybe go out and commit a crime if you are encouraging people to do bad things

ممکن است بیرون بروی و مرتکب جرم شویم، اگر مردم را به انجام کارهای بد تشویق می‌کنی

then that's a different thing altogether but I think opinions should always be shared you

، این موضوع کاملاً متفاوت است، اما من فکر می‌کنم نظرات. همیشه باید به اشتراک گذاشته شود شما

should never be in a position where opinions are suppressed certainly when we talk about

هرگز نباید در موقعیتی قرار بگیرید که نظرات سرکوب شود، مطمئناً وقتی ما در مورد

society in general and I could mention I suppose I could mention some countries that do have

جامعه به طور کلی صحبت می کنیم و می توانم اشاره کنم، فکر می کنم می توانم به کشورهایی اشاره کنم که

very strong censorship laws China is a very good example of that they censor everything

قوانین سانسور بسیار قوی دارند، چین نمونه بسیار خوبی برای آن است. همه چیز

especially the internet so that there are instances where views and opinions are suppressed

به خصوص اینترنت را سانسور کنید تا مواردی وجود داشته باشد که دیدگاه ها و نظرات سرکوب می شوند،

but in many countries now of course you can say what you think within reason as long as

اما در بسیاری از کشورها اکنون البته می توانید آنچه را که فکر می کنید در حد منطق بیان کنید.

you're not encouraging people to do bad things yes I think that's what it comes down to exciting

شما مردم را به انجام کارهای بد تشویق نمی کنید بله، من فکر می کنم این همان چیزی است که به نژادپرستی هیجان انگیز

racism or something like that so the live chats are law the live chat is very busy today

یا چیزی شبیه به آن منتهی می شود، بنابراین چت های زنده قانونی هستند، چت زنده امروز بسیار شلوغ است

Steve it is indeed a look well yes if you say something that really upsets somebody

استیو، واقعاً خوب به نظر می رسد بله اگر چیزی بگویید. این واقعاً کسی را ناراحت می کند،

but if it's your opinion about something then you don't necessarily have to apologize for

اما اگر این نظر شما در مورد چیزی است، پس لزوماً مجبور نیستید برای آن عذرخواهی کنید

that I don't think but if you if you do something wrong against somebody then then obviously

، فکر نمی کنم، اما اگر شما اشتباهی را علیه کسی انجام دهید، پس واضح است که

you know you can do but we're not really discussing that well well I've got lots of words to do

می دانید می توانید انجام دهید، اما ما این کار را نمی کنیم. واقعاً به خوبی در مورد آن بحث می کنم، من کلمات زیادی در مورد

with use of the words sorry yes which I can share with later and also use of the word

استفاده از کلمات متاسفم بله دارم که می توانم بعداً با آنها به اشتراک بگذارم و همچنین از کلمه

trust and we are looking at the live chat right now now is it easy to say sorry Pedro

اعتماد استفاده کنم و ما در حال حاضر به گفتگوی زنده نگاه می کنیم ، آیا گفتن آن آسان است متاسفم پدرو

says there is a song it's hard to say I'm sorry yes there is there is I think it's by

می گوید آهنگی وجود دارد که گفتنش سخت است من متاسفم بله وجود دارد من فکر می کنم این آهنگ از

REO Speedwagon so yes there was a famous song called hard to say I'm sorry but Tomic makes

REO Speedwagon است بنابراین بله آهنگ معروفی وجود داشت به نام سخت است بگویم متاسفم اما تومیک

a point there which we just touched on beliefs and opinions that's hate and wrongdoing yes

به نکته ای اشاره می کند که ما فقط به باورها و عقایدی دست زدم که نفرت و اشتباه هستند، بله

well there are laws against that hmm and probably quite rightly so you're not allowed to make

خوب وجود دارد قوانینی را بر خلاف آن احمق کنید و احتمالاً کاملاً درست است، بنابراین شما مجاز نیستید

racist comments or comments about yes comments about religion that might incite some form

نظرات یا نظرات نژادپرستانه ای در مورد نظرات مثبت در مورد مذهب ارائه دهید که ممکن است

of violent backlash for example yes and and Teresa may our Prime Minister has got herself

نوعی واکنش خشونت آمیز را برانگیزد، به عنوان مثال بله و ترزا ممکن است نخست وزیر ما خود

into into a bit of hot water ah and a sort of not quite apologize but sort of have had

را درگیر کرده است. کمی آب گرم آه و به نوعی معذرت خواهی نکردم، اما

to well I think she has kind of apologized because she went on if anyone's been watching

به نظر من او به نوعی معذرت خواهی کرده است، زیرا اگر کسی تماشا می کند ادامه می دهد

that this week Teresa may rent live on television this week to make a statement directly to

که این هفته ممکن است ترزا این هفته از تلویزیون به صورت زنده اجاره کند تا مستقیماً بیانیه ای بدهد. برای

the British people it was very short a very short statement which has where she basically

مردم بریتانیا این یک بیانیه بسیار کوتاه بود که در آن او اساسا

criticized the MPs for not making any decisions over brexit and basically saying it's not

از نمایندگان مجلس انتقاد کرد که هیچ تصمیمی در مورد برگزیت نمی‌گیرند و اساساً می‌گویند

my fault it's the MPs fault and that has got into a lot of hot water or a lot of problems

تقصیر من نیست، تقصیر نمایندگان مجلس است و این موضوع خیلی زیاد شده است. مشکلات

and it's caused a bit of a backlash and in fact some MPs have suggested that she could

زیادی دارد و کمی واکنش‌ها را به همراه داشته است و در واقع برخی از نمایندگان مجلس پیشنهاد کرده‌اند که او

be inciting people to take violent action against politicians yes I think this is what

می‌تواند مردم را به اقدامات خشونت‌آمیز علیه سیاستمداران تحریک کند، بله، من فکر می‌کنم این همان چیزی است که

she's blaming them he's blaming politicians for decisions on brexit not being made and

او آنها را مقصر می‌داند. از سیاستمداران خواستار تصمیم گیری در مورد برگزیت هستم و

some MPs have had death threats since she made that statement and I think she's now

برخی از نمایندگان از زمان بیان این بیانیه تهدید به مرگ شده اند و من فکر می

having to she's now regretting what she said yes she's been encouraging people to turn

کنم او اکنون مجبور است از چیزی که گفت پشیمان است بله، او مردم را تشویق می کند که

against against MPs MP could you know what happens if somebody got seriously injured

علیه نمایندگان مخالفت کنند. آیا می دانید چه اتفاقی می افتد اگر کسی در نتیجه آن به شدت مجروح شد

or murdered as a result of that hmm and this is what politicians do they blame Donald Trump

یا به قتل رسید و این همان چیزی است که سیاستمداران دونالد

a lot for this for sort of not exactly saying directly he talked directly to the the public

ترامپ را به خاطر این موضوع سرزنش می کنند که دقیقاً نمی گوید مستقیماً مستقیماً با مردم صحبت

right a lot and people say well you could read between the lines what's he really saying

کرده است و مردم می گویند خوب شما می توانید بین سطرها بخوانید او واقعاً چه

there is he inciting people to behave in a certain way well he's a clever person he knows

می‌گوید، او مردم را تشویق می‌کند تا به شیوه‌ای خاص رفتار کنند، او یک فرد باهوش است، او

how far he can go yes without actually seeming as if he's encouraging people to do bad things

می‌داند تا کجا می‌تواند پیش برود، بله، بدون اینکه واقعاً به نظر برسد که مردم را به انجام کارهای بد تشویق می‌کند،

so this is it but that's that's one of the things about being a politician or someone

پس همین است، اما این این یکی از چیزهایی است که در مورد سیاستمدار بودن یا کسی

who speaks for a living you know how far to go you know the things you can say in the

که برای امرار معاش صحبت می‌کند، می‌دانی تا کجا باید بروی، چیزهایی را که می‌توانی در چیزهایی که نمی‌توانی بیان کنی، می‌دانی،

things you can't say so it's all go as I showed on the screen just will bricks it happen because

بنابراین همه چیز همانطور که در صفحه نشان دادم پیش می‌رود. صفحه نمایش این اتفاق می افتد زیرا

we're all still in suspense so it might be next month it might be two months from now

همه ما هنوز در تعلیق هستیم، بنابراین ممکن است ماه آینده ممکن است دو ماه

so who knows no one knows at the moment we are still in the dark by the way did you see

دیگر باشد، بنابراین کسی نمی داند در حال حاضر هیچ کس نمی داند ما هنوز در تاریکی هستیم، به هر حال آیا شما

the news report this week Steve there is a great news report with people talking about

اخبار را دیدید گزارش این هفته استیو یک گزارش خبری عالی وجود دارد که مردم در مورد

one of the things that might be affected yeah yes do you remember yes because if if we leave

یکی از چیزهایی صحبت می کنند که ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد بله بله آیا یادتان هست بله زیرا اگر

Europe without a deal and there's what they call the hard brexit there could be shortages

اروپا را بدون توافق ترک کنیم و چیزی که آنها برگزیت سخت می نامند ممکن است کمبود داشته باشیم

of certain items I mean you would think that food and medicine were the important things

. اقلام خاص منظورم این است که شما فکر می کنید که غذا و دارو چیزهای مهمی هستند،

but in fact they've been talking about the possibility of a shortage of toilet paper

اما در واقع آنها در مورد احتمال کمبود دستمال توالت

there might be there might be a shortage of toilet paper what a disaster that would be

صحبت می کنند، ممکن است کمبود دستمال توالت وجود داشته باشد، چه فاجعه ای که

yes so if brexit happens and we don't have a deal then we won't be able to wipe our bottoms

بله. بنابراین اگر برگزیت اتفاق بیفتد و ما توافقی نداشته باشیم، نمی‌توانیم ته خود را پاک

and that well certainly I know I know for mr. Steve mr. Steve that would be a very bad

کنیم و مطمئناً من می‌دانم که برای آقای. آقای استیو استیو این چیز بسیار بدی خواهد

thing indeed I know what you're suggesting yes I mean this is this is the level of debate

بود، در واقع می دانم که شما چه چیزی را پیشنهاد می کنید بله منظورم این است که این همان سطح بحثی است

that we now have in the UK that we have to talk about shortages of toilet paper yes by

که ما اکنون در بریتانیا داریم که باید در مورد کمبود دستمال توالت صحبت کنیم، بله با

leaving Europe mean that that shows you the sorry state of affairs that we are now in

ترک اروپا به این معنی است که این به شما وضعیت متاسفانه‌ای را نشان می‌دهد که اکنون در آن هستیم،

but I was genuinely genuinely alarmed I was actually quite nervous so I'm going to to

اما من واقعاً واقعاً نگران بودم که واقعاً عصبی بودم بنابراین

go into town tomorrow to the local supermarket and I'm going to buy is much toilet paper

فردا به سوپرمارکت محلی به شهر می‌روم و می‌خواهم دستمال توالت زیادی بخرم.

as possible I'm going to well I'm going to put it all in the garage so tomorrow Steve

تا آنجا که ممکن است من همه چیز را در گاراژ می گذارم تا فردا

when you come back from work the whole garage will be full of toilet paper you joke mr.

وقتی استیو از سر کار برمی گردی کل گاراژ پر از دستمال توالت خواهد شد.

Duncan but in fact that has been happening around this country since that report came

دانکن اما در واقع این اتفاق از زمان انتشار آن گزارش در سراسر این کشور رخ

out people now believe there is going to be a shortage of toilet paper and apparently

داده است، مردم اکنون معتقدند که کمبود دستمال توالت وجود دارد و

the shops have been selling out a toilet paper yeah because people are stockpiling it I mean

ظاهراً مغازه‌ها دستمال توالت را می‌فروشند، بله، زیرا مردم در حال انبار کردن آن هستند.

of all the things to be worried about its toilet paper well I think is a big thing well

چیزهایی که باید در مورد دستمال توالت آن نگران باشید خوب فکر می کنم چیز بزرگی است خوب

you know maybe get your medicines sorted or maybe have a few cans of beans in or something

می دانید که شاید داروهای خود را مرتب کنید یا ممکن است چند قوطی لوبیا یا چیزی

like that but I'm you know there's always something you can do if you haven't got toilet

شبیه به آن داشته باشید، اما من می دانم که همیشه کاری وجود دارد که می توانید انجام دهید اگر شما دستمال توالت

paper you know so so what would be the the best alternative then so so if you can't get

ندارید، پس می‌دانید، بنابراین بهترین جایگزین چیست، بنابراین اگر نمی‌توانید

toilet paper so so what what's the next thing you could use Steve newspaper Oh Timmy I don't

دستمال توالت تهیه کنید، پس چه چیزی می‌توانید از روزنامه استیو استفاده کنید اوه تیمی، من

use that because nobody buys newspapers anymore can't use newspapers what about leaves leaves

از آن استفاده نمی‌کنم زیرا هیچ کس دیگر روزنامه نمی‌خرد نمی‌تواند از روزنامه استفاده کند، برگ‌های برگ

yes you have used leaves the leaves are coming on the trees now so we're all right there

بله، شما از برگ‌ها استفاده کرده‌اید، برگ‌ها اکنون روی درخت‌ها می‌آیند، بنابراین ما همه‌مان در آنجا هستیم،

yes no the problem is we left we'll have to wait till summer maybe we just don't go to

بله، مشکل این است که ترک کردیم، باید تا تابستان صبر کنیم، شاید ما فقط

the toilets until until they've sorted out the chairs your toilet you know I don't want

به توالت نرو تا زمانی که صندلی‌های توالت را مرتب نکرده‌اند، می‌دانی که من نمی‌خواهم

to walk around with you no we're not joking people think we're joking but we're not people

با تو راه بروم، نه ما شوخی نمی‌کنیم، مردم فکر می‌کنند ما داریم شوخی می‌کنیم، اما ما آدم‌هایی نیستیم

have been stockpiling toilet paper okay because they think we're going to run out of toilet

که دستمال توالت انباشته کرده‌ایم خوب است، زیرا فکر می‌کنند دستمال توالت

paper Ahnold says Connell says we don't use toilet paper here we just use water okay then

ما تمام خواهد شد Ahnold می‌گوید کانل می‌گوید ما اینجا از دستمال توالت استفاده نمی‌کنیم، ما فقط از آب استفاده می‌کنیم خوب پس

well that's it in a lot of countries that's a lot of information well when we to Malaysia

خوب این در بسیاری از کشورهاست که وقتی به مالزی می‌رویم اطلاعات زیادی وجود دارد،

if you remember mr. Duncan they have very good facilities if you have to go for a number

اگر به خاطر دارید آقای . دانکن آنها امکانات بسیار خوبی دارند، اگر مجبور شوید شماره

two then there's the hoses which is a very very high genie because toilet paper isn't

دو را انتخاب کنید، شیلنگ هایی وجود دارد که بسیار عالی است، زیرا دستمال توالت

really a very good way of maintaining anal hygiene shall we say good well it's not toilet

واقعاً راه خوبی برای حفظ بهداشت مقعد نیست، خوب بگوییم که دستمال توالت نیست.

paper is because it doesn't get rid of everything does it whereas if you have a good squirt

به این دلیل است که همه چیز را از بین نمی برد، این کار را انجام می دهد، در حالی که اگر یک سرم خوب

with a hose you clean you know that's I think is is a much more hygienic way of keeping

با یک شلنگ تمیز می کنید، می دانید که این روش بسیار بهداشتی تری برای

your nether regions were clean you talked like my auntie nether regions in other words

تمیز نگه داشتن مناطق پایین شماست. به عبارت دیگر،

your bottom you know you know the worst thing Steve is well the worst thing is when you're

می‌دانی که بدترین چیز استیو خوب است، بدترین چیز زمانی است که

using toilet paper and then and then your your finger goes through it Duncan how disgusting

از دستمال توالت استفاده می‌کنی و بعد انگشتت از آن عبور می‌کند.

your finger goes through the toilet paper and you end it with little poo on your finger

با مدفوع کوچک روی انگشت شما

that's disgusting yes so lots of countries and we've been to them have hoses by the side

که منزجر کننده است، بله، بسیاری از کشورها و ما به آنها سفر کرده ایم، شیلنگ هایی در

of the toilet so you don't use paper you just you know get the water flowing and there you

کنار توالت دارند تا از کاغذ استفاده نکنید، فقط می دانید که آب جاری است و شما

go yes sir you could just go out into the garden and wipe it on the grass you can wipe

بروید بله آقا شما فقط می تواند به بیرون برود باغ را پاک کن و روی چمن ها پاک کن، می توانی

your ass on the grass so saying sorry it's not an easy thing to do we all have to do

الاغت را روی چمن ها پاک کنی، پس گفتن متاسفم کار آسانی نیست، همه ما هر از گاهی باید این کار را انجام دهیم.

it from time to time I personally don't worry about saying sorry sometimes it is a sign

of strength it is people have said that yes I think so it's a it's a car it's a sign of

از قوت است مردم گفته اند که بله من فکر می کنم پس این یک ماشین است نشانه

strength of character very busy oh thank you very much some nice comments your accent is

قدرت شخصیت بسیار شلوغ است اوه خیلی ممنون نظرات زیبا لهجه شما

wonderful thank you very much other people are storing medicines such as paracetamol

فوق العاده است متشکرم خیلی از افراد دیگر داروهایی مانند پاراستامول را ذخیره می کنند

yes I suppose so you could do that yes toilet paper smuggler yes I think maybe there was

بله، فکر می کنم شما می توانید این کار را انجام دهید بله قاچاقچی دستمال توالت بله، فکر می کنم شاید

there will be a black market there'll be a secret supply of toilet paper Steve maybe

یک بازار سیاه وجود داشته باشد، یک عرضه مخفی دستمال توالت وجود داشته باشد استیو، شاید

a brown market oh dear that's that's good hell I like that's classy that's very classy

یک بازار قهوه ای، اوه عزیز، جهنم خوب است، من آن را دوست دارم که درجه یک بسیار باکلاس،

so maybe there will be a secret supplier of toilet paper and then after a couple of years

بنابراین ممکن است یک تامین کننده مخفی دستمال توالت وجود داشته باشد و بعد از چند سال

maybe toilet paper will be like gold it'll be very expensive so maybe one roll of toilet

شاید کاغذ توالت مانند طلا باشد، بسیار گران باشد، بنابراین شاید یک رول دستمال توالت

paper might cost 10 pounds we'll just have to be economical because let's face it when

ممکن است 10 پوند قیمت داشته باشد. مقرون به صرفه باشد زیرا اجازه دهید f

you when you know you've got a lot of something in stock you tend to waste it don't you if

وقتی می‌دانی چیزهای زیادی در انبار داری، هدر می‌دهی، اگر

you think oh I've got ten packs of toilet paper okay you tend to when you go to the

فکر می‌کنی اوه، من ده بسته دستمال

loo you tend to use more of it it's like if you know you've got a lots of water it's as

توالت دارم. تمایل به استفاده بیشتر از آن را داشته باشید، مثل این است که اگر می دانید آب زیادی

a water shortage like we had last shakers the hot weather yeah you you you you automatically

دارید، به دلیل کمبود آب است، مانند آخرین تکان دهنده های آب و هوای گرم، بله شما، شما به طور خودکار

use less water so you don't waste as much you take less time in the shower when you

آب کمتری مصرف می کنید تا به اندازه کافی هدر ندهید. زمانی که می

know you've got a big supply of something you tend to waste more of it hmm and when

دانید مقدار زیادی از چیزی دارید، زمان کمتری را زیر دوش بگیرید، بیشتر آن را هدر می دهید، و وقتی

you know there's a shortage of something you tend to use it more economically yes all right

می دانید کمبود چیزی وجود دارد، تمایل به استفاده اقتصادی تر از آن دارید، بله

it's it's like a state of mind that you're in I think so so we're coming up to we're

، مثل یک حالت است. فکر می کنم که شما در آن هستید، من فکر می کنم بنابراین

coming up to Harper's three Steve we're going to have a little break because yesterday well

ما داریم به سه استیو هارپر می رسیم، ما یک استراحت کوچک خواهیم داشت،

it it's spring it's definitely spring and yesterday mr. Steve was out in the garden

زیرا دیروز بهار است، قطعاً بهار است و دیروز آقای. استیو بیرون در باغ بود

doing something very special oh hello there spring 2019 has arrived and

و کاری بسیار ویژه انجام می داد، سلام، بهار 2019 فرا رسیده است و

as usual it is a very busy time of year especially for mr. Steve because he has to do lots of

طبق معمول، فصل بسیار شلوغی از سال است، به خصوص برای آقای. استیو چون باید کارهای زیادی

chores outside in fact right now as I speak mr. Steve is in the garage doing something

را در خارج از خانه انجام دهد، در واقع همین الان که من صحبت می کنم آقای. استیو در گاراژ است و کار بسیار فنی انجام می دهد

very technical shall we go and have a look and see what he is up to come on then let's

، ما برویم و نگاهی بیندازیم و ببینیم او چه کار می کند، سپس بیایید

go come on don't be shy let's go oh hello mr. Steve oh hello mr. Duncan so can you tell

برویم بیا خجالت نکش بیا برویم اوه سلام آقای. استیو اوه سلام آقای دانکن پس می‌توانید به ما بگویید

us what you are doing today it looks very interesting well this blade has been sharpened

امروز چه کار می‌کنید، به نظر می‌رسد بسیار جالب است، این تیغه تیز شده است،

because it was a bit blunt for the lawnmower so I took the blade off myself took it to

زیرا برای ماشین چمن‌زنی کمی صاف بود، بنابراین من تیغه را درآوردم، آن را به

this place and they've sharpened it for me they did it for free which is very good because

این مکان بردم و آن‌ها آن را برای من تیز کردند. آنها این کار را به صورت رایگان انجام دادند که بسیار خوب است زیرا

I bought some oil off the minute and a new spark plug and now I'm going to fit it back

من مقداری روغن و یک شمع جدید خریدم و اکنون دوباره آن را

on again and then I need to cut the glass because it's getting a bit long so I'll put

روی آن قرار می دهم و سپس باید شیشه را برش دهم زیرا کمی طولانی شده است.

this back on having determined which way round it goes we think I've disconnected the spark

این را دوباره مشخص می‌کنم که به کدام سمت می‌رود، فکر می‌کنیم برای ایمنی شمع را جدا کرده‌ام

plug for safety just we don't there's accidentally going off although there is no petrol in it

، اما به‌طور تصادفی خاموش نمی‌شود، اگرچه بنزینی در آن وجود ندارد،

because I haven't used it yet this year but nevertheless we don't undertake any risks

زیرا من امسال هنوز از آن استفاده نکرده‌ام اما با این وجود ما هیچ خطری نمی‌پذیریم

what's that particular thing you've got in your hand now that's a socket wrench and that

چه چیز خاصی که اکنون در دست دارید، آچار سوکت است و

can be used for it's a very handy tool for undoing bolts and also for taking the spark

می‌توان از آن استفاده کرد زیرا ابزار بسیار مفیدی برای باز کردن پیچ‌ها و همچنین برای بیرون آوردن شمع است.

plug out tell us a bit more about the sparkplug mr.

کمی بیشتر در مورد شمع mr.

Steve what exactly does the sparkplug do the sparkplug is a very important part of a petrol

استیو دقیقاً چه کار

engine because as the name suggests the spark goes across the gap in the spark plug and

می کند شمع شمع بخش بسیار مهمی از موتورهای بنزینی است زیرا همانطور که از نام آن پیداست جرقه از شکاف شمع عبور

that ignites the fuel the petrol going into the cylinder and in this particular lawnmower

می کند و سوخت را مشتعل می کند که بنزین به داخل سیلندر می رود و در این ماشین چمن زنی خاص

there's only one cylinder so we only have one spark plug but in a car you might have

وجود دارد. فقط یک سیلندر، بنابراین ما فقط یک شمع داریم، اما در یک ماشین، اگر خوش شانس باشید، ممکن است

four or five or six or eight if you're lucky and so that ignites the the fuel and air mixture

چهار یا پنج یا شش یا هشت شمع داشته باشید و به طوری که مخلوط سوخت و هوا

which powers the whole machine is it important to get the gap in the spark plug correct it

که کل ماشین را نیرو می دهد مشتعل شود. شکاف در شمع درست است این

is you need to have the correct gap because if it's too wide you won't get a spark at

است که باید شکاف صحیح را داشته باشید زیرا اگر خیلی پهن باشد اصلا جرقه نمی

all and if it's too narrow the spark won't be bright enough or powerful enough and then

گیرید و اگر خیلی باریک باشد جرقه به اندازه کافی روشن یا قدرتمند نخواهد بود و پس از آن

you'll lose power in the engine so you need to get it just about right there's a little

خواهید داشت. قدرت را در موتور از دست بدهید، بنابراین باید آن را تقریباً درست به دست آورید،

bit of tolerance there so it's you don't have to be absolutely spot-on but you have to try

کمی تحمل وجود دارد، بنابراین لازم نیست کاملاً دقیق باشید، اما باید

and get it accurate and you also have to have a nice clean spark plug otherwise it won't

سعی کنید آن را دقیق کنید و همچنین باید یک شمع تمیز و زیبا در غیر این صورت به

fire properly I would clean the spark plug using a small wire brush so what tool do you

درستی شلیک نمی کند شمع را با استفاده از یک برس سیمی کوچک تمیز

use to make sure that the gap on the spark plug is correct I use a feeler gauge so by

کنید تا مطمئن شوید شکاف شمع درست است از

using the feeler gauge you can actually tell whether the gap in the spark plug is correct

چه ابزاری استفاده می کنید.

that's right because the feeler gauge has a whole different range of sizes here which

درست است زیرا سنج حسگر طیف متفاوتی از اندازه‌ها را در اینجا دارد که

you can put between the gap and if it fits perfectly you know it's the right gap if it

می‌توانید آن را بین شکاف قرار دهید و اگر کاملاً جا افتاد می‌دانید که شکاف مناسب است اگر

isn't you can widen it all all or narrow it so this is in millimeters so I've got 0.63

اینطور نیست، می‌توانید همه آن را بزرگ کنید یا آن را باریک کنید. بر حسب میلی متر است، بنابراین من 0.63 دارم

which is that one and then I've got point five about half a millimeter I've got point

که همان یک است و سپس نقطه پنج را دارم، حدود نیم میلی متر، نقطه

two and you can stack them up together but to get the right gap so the gap in that sparkplug

دو را دارم و می توانید آنها را کنار هم قرار دهید، اما برای به دست آوردن شکاف مناسب، شکاف در آن شمع جرقه

needed to be between point six and point eight milliliters so I've got a point six three

باید بین نقطه شش و هشت میلی لیتر باشد، بنابراین من یک نقطه شش سه

which would have been fine but I just put it added on a point zero four to it just to

دارم که خوب بود، اما فقط آن را روی یک نقطه صفر چهار به آن اضافه کردم تا

get it nearly up to seven point seven which is just where I think it needs to be oh it

آن را تقریبا به هفت نقطه هفت برسانم. جایی که فکر می‌کنم باید باشد، به

looks as if mr. Steve is now ready is going to start mowing

نظر می‌رسد آقای. استیو اکنون آماده است تا چمن زنی را شروع کند

the lawn so now we know why mr. Steve is so excited it's because yesterday he was outside

، بنابراین اکنون می دانیم که چرا آقای. استیو بسیار هیجان زده است، به این دلیل است که دیروز او در خارج از خانه بود و در حال

cutting the lawn [Music] here to Sunday and we have another 25 minutes to go you are more

بریدن چمن [موسیقی] اینجا تا یکشنبه بود و ما 25 دقیقه دیگر فرصت

than welcome to join in on the live chat yes we are here today it's myself mr. Duncan that's

داریم. دانکن این

me by the way and also in the other side of the studio he's sitting in the corner looking

من هستم و همچنین در آن طرف استودیو او در گوشه ای نشسته و

very relaxed it's mr. Steve rest there while he was showing that video

خیلی آرام به نظر می رسد، آقای آقای است. استیو در حالی که داشت آن ویدیو را نشان می داد آنجا استراحت می کرد،

ah one interesting fact came out of that mr. Duncan the lawnmower has one cylinder guess

یک واقعیت جالب از آن آقای بیرون آمد. چمن زن دانکن یک سیلندر دارد، حدس می زنم

what has eight cylinders I'm going to guess that you might be talking about a Ford Mustang

که چه چیزی هشت سیلندر دارد، من می خواهم حدس بزنم که شما ممکن است در مورد یک فورد موستانگ صحبت کنید

yes but I mustn't talk about that because I'm annoying you mr. Duncan no you're not

بله، اما من نباید در مورد آن صحبت کنم، زیرا من شما را اذیت می کنم آقای. دانکن نه تو

annoying me yes I hope they didn't bore people to tears it's great but yes today yesterday

اذیتم نمیکنی بله امیدوارم مردم را حوصله اشک نکنند عالی است اما بله امروز دیروز

I moved along for the first time it's exciting exciting and actually I I took the blade off

برای اولین بار حرکت کردم هیجان انگیز است و در واقع تیغه را برداشتم

to sharpen it myself this year and I couldn't remember how I did it last year but if I'd

تا امسال خودم آن را تیز کنم و من نمی‌توانستم به یاد بیاورم که چگونه این کار را پارسال انجام دادم، اما اگر

waited till today I would have remembered it's funny a years gone by and I couldn't

تا امروز صبر می‌کردم، به یاد می‌آورم که سال‌های گذشته خنده‌دار بود و نمی‌توانستم به

remember how I got that blade off and put it back on again but anyway I did do it correctly

یاد بیاورم که چگونه آن تیغه را درآوردم و دوباره آن را دوباره پوشاندم، اما به هر حال این کار را کردم. این کار را به درستی انجام دهید

because it didn't fly off yesterday and you know what that proves that proves once more

زیرا دیروز پرواز نکرد و می دانید چه چیزی ثابت می کند که یک بار دیگر ثابت می کند که

how important it is to to film things and take photographs and then you can refer back

چقدر مهم است که از چیزها فیلم بگیرید و عکس بگیرید و سپس می توانید

to them to remember how you did something to jog your memory mr. Duncan can I show a

به آنها مراجعه کنید تا به یاد بیاورید که چگونه کاری انجام دادید تا حافظه خود را آرام کنید. آقای. دانکن می‌توانم کلمه‌ای را نشان دهم که

word you can't a phrase where we use the word sorry okay and because that relates to what

شما نمی‌توانید عبارتی را نشان دهم که در آن از کلمه متاسفم استفاده می‌کنیم، خوب است، و چون این مربوط به کاری است

I was just doing with the lawnmower because obviously we use the word sorry to say you're

که من با ماشین چمن‌زنی انجام می‌دادم، زیرا بدیهی است که ما از کلمه متاسفم برای گفتن اینکه شما

apologizing for something but we can we also use the word sorry not to mean you're actually

برای چیزی عذرخواهی می‌کنید استفاده می‌کنیم، اما می‌توانیم ما همچنین از کلمه متاسفم به این معنی استفاده نمی‌کنیم که واقعاً

apologizing but for other reasons so this is a use of the word sorry when you're not

عذرخواهی می‌کنید، اما به دلایل دیگر، بنابراین این استفاده از کلمه متاسفم زمانی است که شما

actually apologizing and that is to be safe that better to be safe than sorry so that's

واقعاً عذرخواهی نمی‌کنید و آن این است که ایمن باشید که ایمن بودن بهتر از متاسف بودن است.

an expression that you use when you're spending what you're what you're suggesting is it's

بیانی که هنگام خرج کردن چیزی که پیشنهاد می کنید استفاده می کنید این است که

better to spend time and effort being cautious with your actions than feel regret about being

بهتر است زمان و تلاش خود را صرف محتاط بودن در اعمال خود کنید تا اینکه بعداً از بی توجهی خود پشیمان شوید،

careless later on so it's it's a phrase that's used to guard people against being reckless

بنابراین این عبارتی است که برای محافظت از مردم استفاده می شود. بی احتیاطی

or irresponsible with their behavior so for example when I was putting that blade back

یا بی مسئولیت بودن در مورد رفتارشان، به عنوان مثال، زمانی که من آن تیغه را دوباره

onto the lawn mower you might have looked at that and said all mr. Duncan mr. Steve

روی ماشین چمن زنی قرار می دادم، ممکن است به آن نگاه کرده باشید و بگویید همه آقای. آقای دانکن استیو

you've got the you've got petrol in the machine and the spark plug is still connected surely

شما بنزینی که در دستگاه دارید دارید و شمع هنوز وصل است،

you'd better do something about that isn't it better to be safe than sorry so what you're

مطمئناً بهتر است کاری در مورد آن انجام دهید، آیا بهتر نیست که ایمن باشید تا متاسف باشید، بنابراین آنچه می

saying is don't be lacks in your preparation for what you're doing because you might regret

گویید این است که این کار را نکنید. در آمادگی خود برای کاری که انجام می‌دهید کمبود داشته باشید زیرا ممکن است

it later here's another use of the expression you'd better secure that ladder properly before

بعداً پشیمان شوید اینجا استفاده دیگری از این عبارت است که بهتر است قبل از

climbing onto the roof it's better to be safe than sorry so you might have been you might

بالا رفتن از پشت بام آن نردبان را به درستی ایمن کنید.

have decided that you wanted to go up onto the roof of your house to fix a tile but you

تصمیم گرفته اید که می خواهید برای تعمیر کاشی به پشت بام خانه خود بروید، اما

just wanted to do it quickly so you just put the ladder against the wall I'll just go straight

فقط می خواستید این کار را سریع انجام دهید، بنابراین فقط نردبان را به دیوار بچسبانید، من مستقیماً به آنجا می روم

up there but you didn't properly secure the ladder and it could have fallen you could

اما شما به درستی ایمن نکردید. نردبان و ممکن است سقوط کرده باشد، ممکن

have fallen off a ladder and severely hurt yourself because you didn't spend time preparing

است از نردبان بیفتید و به شدت به خود آسیب برسانید، زیرا از قبل وقت خود را برای آماده سازی صرف نکرده اید.

beforehand I'm going to really research all my retirement fund options properly before

I invest it's better to be safe than sorry so you might have people often use this expression

بنابراین ممکن است مردم اغلب از این expr استفاده کنند

with with saving money or investing money because you might just because people don't

صرفه جویی در پول یا سرمایه گذاری پول، زیرا ممکن است فقط به این دلیل که مردم

know a lot about investing money most people don't so you might decide that you want to

چیزهای زیادی در مورد سرمایه گذاری پول نمی دانند، بنابراین شما ممکن است تصمیم بگیرید که می خواهید

oh I'll just put it into that fund without researching properly so it doesn't have to

اوه، من آن را بدون تحقیق درست در آن صندوق قرار می دهم. لزومی ندارد

be relating to actually safety can also refer to other things like investing money is better

که مربوط به ایمنی واقعی باشد همچنین می‌تواند به موارد دیگری مانند سرمایه‌گذاری پول اشاره کند، بهتر

to research where you're going to put your money before because what happens if all the

است تحقیق کنید که قبلاً پول خود را کجا قرار می‌دهید، زیرا اگر

the stocks drop and you haven't properly prepared so do the research or get somebody else to

همه سهام کاهش پیدا کند و شما به درستی آماده نباشید چه اتفاقی می‌افتد. بنابراین تحقیق کنید یا از شخص دیگری بخواهید

do it for you it's better to be safe than sorry in other words in the use of the word

این کار را برای شما انجام دهد، بهتر است در استفاده از کلمه متاسف باشید به عبارت دیگر در استفاده از کلمه

sorry here means is is is regretting regretting later on about something ok yes that's quite

متاسف باشید در اینجا به معنای پشیمانی است که بعداً در مورد چیزی پشیمان شوید، بله، کاملاً

good to be sure to be sure and certain if you are sure and certain then that particular

خوب است که مطمئن شوید مطمئن باشید و مطمئن باشید اگر مطمئن هستید و مطمئن هستید، پس آن

phrase could be linked to it it is better to be safe than sorry so make sure you are

عبارت خاص می تواند به آن پیوند داده شود، بهتر است در امان باشید تا متاسف باشید، بنابراین مطمئن شوید که مطمئن هستید

certain and when you are certain when you are completely sure 100% then there you go

و وقتی مطمئن هستید که 100٪ کاملاً مطمئن هستید، آنگاه می

you can go ahead and do whatever it is don't skimp on the preparation for example if you

روید می تواند ادامه دهد و د o هر چه هست در آماده سازی کوتاهی نکنید، به عنوان مثال

wanted to do some electrical work if you wanted to repair if there was something wrong with

اگر می خواهید کارهای برقی انجام دهید، اگر می خواهید تعمیر کنید اگر مشکلی

the television for example in you so I'll just take the back off the television and

در تلویزیون به عنوان مثال در شما وجود داشت، بنابراین من فقط پشت تلویزیون را برمی دارم و

and just try and fix that but you hadn't unplugged it oh I'll tell you what's another one people

و فقط سعی کنید آن را درست کنید، اما شما آن را از برق جدا نکرده بودید، اوه من به شما می گویم که یکی دیگر از افراد

always say to you know if you're going to change the bag on your on your vacuum cleaner

همیشه به شما می گویند شما می دانید که آیا می خواهید کیسه جاروبرقی خود را عوض کنید،

ok the instructions they'll just tell you to unplug the machine first because or there

خوب دستورالعمل آنها فقط به شما بگویم که ابتدا دستگاه را از برق بکشید زیرا

might be some some bits of string or something caught up in the blade in the in the in the

ممکن است مقداری ریسمان یا چیزی در تیغه در

carpets we in the blades of the vacuum cleaner and it might stop working and you might just

فرش ما در تیغه های جاروبرقی گیر کرده باشد و ممکن است از کار بیفتد و شما فقط

want to go and pull that obstruction out but what happens if you don't unplug it first.

بخواهید برو و آن مانع را بیرون بیاور، اما اگر اول آن را از برق نکشی چه اتفاقی می‌افتد.

You might have an accident you might get an electric shock or it might you might accidentally

ممکن است تصادف کنید و ممکن است دچار برق گرفتگی شوید یا ممکن است

the machine might start up on its own so you might say it's better to be safe than sorry

تصادفاً ماشین به خودی خود راه اندازی شود، بنابراین ممکن است بگویید بهتر است ایمن باشید تا متاسف

make that effort unplug it from the machine first and then you won't mr. Duncan's laughing

باشید ابتدا آن را از برق جدا کنید و سپس این کار را انجام دهید. تی آقای دانکن می خندد

I'm not quite sure why I wanted to hear the end of the other story what still taking the

من کاملاً مطمئن نیستم که چرا می خواستم پایان داستان دیگر را بشنوم، چه چیزی هنوز

back of the television well you can't do that anymore I was more interested in the story

پشت تلویزیون را خوب می گیرد، دیگر نمی توانید این کار را انجام دهید. من بیشتر به

about taking the back of the TV that's probably not a good year okay can I just finish what

داستان گرفتن پشت تلویزیون علاقه داشتم. احتمالاً سال خوبی نیست، آیا می‌توانم آنچه

I'm saying I'm more interested to hear about taking the back off the TV then you changing

را که می‌گویم تمام کنم، بیشتر علاقه‌مندم که در مورد برداشتن پشتی تلویزیون بشنوم، سپس

the bag on the vacuum cleaner to be honest okay TV's don't have packs anymore they don't

کیف جاروبرقی را عوض کنید، صادقانه بگویم، تلویزیون‌ها دیگر بسته ندارند

you can't you can't take the back off a television anymore okay mr. Tim can I get it it's a bad

شما نمی توانید دیگر نمی توانید پشت تلویزیون را بردارید خب آقای. آیا می توانم آن را دریافت کنم این یک

example here's another example no no it's your your toaster though it's a good story

مثال بد است این یک مثال دیگر است نه نه این توستر شماست، اگرچه این داستان خوبی است

you use your toaster for obviously making toast bread turning bread into textures like

که شما از توستر خود برای درست کردن نان تست استفاده می کنید و نان را مانند یک معجزه به بافت تبدیل

a miracle but it gets stuck in there doesn't it sometimes they the bread doesn't come up

می کنید اما گاهی اوقات در آنجا گیر می کند، اینطور نیست. آنها نان بالا نمی آید

and so the temptation is to stick a fork in there to try and get it out but that's dangerous

و بنابراین وسوسه این است که یک چنگال را در آنجا بچسبانید و سعی کنید آن را بیرون بیاورید، اما خطرناک

you might get an electric shock so someone might say to you better to be safe than sorry

است ممکن است دچار برق گرفتگی شوید، بنابراین ممکن است کسی به شما بگوید که ایمن باشید

turn unplug it first just just eat burnt toast it's not exactly but it doesn't have to refer

تا متاسفم، اول آن را از برق بکشید. فقط نان تست سوخته بخورید دقیقاً اینطور نیست، اما لازم نیست

just to safety issues it could be like investing money and you might do it recklessly without

فقط به مسائل ایمنی اشاره شود، می تواند مانند سرمایه گذاری پول باشد و ممکن است این کار را بی احتیاطی انجام دهید بدون اینکه

properly preparing you know I'm remembering where you put your money I'm remembering the

به درستی آماده شوید.

time when televisions had backs remember these debate have a big thing on the back it was

زمانی که تلویزیون‌ها پشتی داشتند، به یاد داشته باشید که این بحث‌ها یک چیز بزرگ پشت آن بود،

like it was like made of pressed cardboard yes and used to undo that and then you'd stare

مثل این بود که از مقوای فشرده ساخته شده بود بله و آن را خنثی می‌کرد و بعد به

inside the television and it was like another world of wires and circuit boards and valves

داخل تلویزیون خیره می‌شدید و مثل دنیای دیگری از سیم بود و جریان تخته ها و شیرآلات

valves yes bowls no backbone we haven't got much time you said oh now I've got a lot of

دریچه ها بله کاسه ها نه ستون فقرات ما زمان زیادی نداریم که شما گفتید اوه حالا من

words to get through here that's alright so Steve you have some words to do with being

کلمات زیادی برای عبور از اینجا دارم که اشکالی ندارد بنابراین استیو شما چند کلمه در رابطه با متاسف بودن دارید

sorry I believe yes and also to do with trust as well here's another way we can use the

من معتقدم بله و همچنین به با اعتماد نیز انجام دهید در اینجا راه دیگری است که می توانیم از

word sorry but we're not using it to apologize because you associate the word sorry with

کلمه متاسفم استفاده کنیم اما از آن برای عذرخواهی استفاده نمی کنیم زیرا شما کلمه متاسفم را با

apologizing but in these phrases it's not used in that context so I'm sorry to say is

عذرخواهی مرتبط می کنید اما در این عبارات در آن زمینه استفاده نشده است بنابراین متاسفم که

an expression that can be used in two ways the first way is when it is used to politely

بگویم عبارتی که می‌تواند به دو صورت استفاده شود، حالت اول زمانی است که برای

introduce some bad news or some upsetting or disappointing news so you want to say something

معرفی مؤدبانه برخی از اخبار بد یا برخی اخبار ناراحت‌کننده یا ناامیدکننده استفاده می‌شود، بنابراین می‌خواهید چیزی

to somebody that's maybe it could upset them or disappoint them or it could be bad news

به کسی بگویید که ممکن است او را ناراحت کند یا ناامید کند یا ممکن است بد باشد. اخبار

but you want to say it in a way that doesn't upset them too much so you use the phrase

اما شما می خواهید آن را به گونه ای بگویید که آنها را خیلی ناراحت نکند، بنابراین از عبارت

I'm I'm sorry - sir here before you say the phrase and that almost prepares somebody for

من متاسفم استفاده می کنید - آقا اینجا قبل از اینکه این عبارت را بگویید و این تقریباً کسی را برای

the bad news so you're sort of apologizing for giving them bad news but it's not your

خبر بد آماده می کند. یه جورایی بابت دادن خبر بد بهشون عذرخواهی میکنی اما این

fault that you're giving them bad news so you might say it's to soften the blow of bad

تقصیر تو نیست که تو شما به آنها خبر بدی می‌دهید، بنابراین ممکن است بگویید این برای کاهش ضربه اخبار بد است،

news really so I'm sorry to say that we are going to have to make redundancies in the

بنابراین متأسفم که باید بگویم که ما باید در

company so you're making redundancies it's bad news but you're trying to soften the blow

شرکت تعدیل کار کنیم، بنابراین شما تعدیل می‌کنید، این خبر بدی است، اما شما سعی می

a bit by abusing the phrase I'm sorry to say in front of that I'm sorry to say that Peter

کنم با سوء استفاده از عبارت متاسفم که در مقابل آن می گویم کمی ضربه را کم کنم.

has been badly injured in a car accident and won't be back to work for two weeks but it

اما

can also be you to say that something is disappointing that so that's when you use the phrase at

ممکن است شما بگویید که چیزی ناامید کننده است، بنابراین زمانی که از عبارت

the beginning of a sentence I'm sorry to say that and then you're going to give a bit of

در ابتدای جمله استفاده می کنید متاسفم که می گویم و سپس کمی

bad news but if you use it at the end of a sentence it's more more regretful more that

خبر بد می دهید، اما اگر استفاده کنید در پایان یک جمله پشیمان تر از این است که از

you disappointed in something so you might say he didn't accept the job I'm sorry to

چیزی ناامید شدی، بنابراین ممکن است بگویی که او کار را قبول نکرد، متاسفم که

say you might say the play should have been very good but the acting was very poor I'm

می گویم ممکن است بگوییم بازی باید خیلی خوب می بود، اما بازی بسیار ضعیف بود.

sorry to say so that's not that you're really giving bad news it's just that it's something

متاسفم که می گویم به این معنی نیست که شما واقعاً خبر بدی می دهید، فقط این یک چیز

disappointing so you say that you use the phrase I'm sorry to say at the end of the

ناامید کننده است بنابراین شما می گویید که شما ما هستید عبارت متاسفم که در انتهای

sentence rather than at the beginning I'm sorry to say mr. Duncan won't be on next week

جمله به جای اینکه در ابتدای آن بگویم متاسفم که بگویم mr. دانکن هفته آینده نخواهد بود

if I regret having to say yes you are on next week but that was just an example yes I am

اگر پشیمان شدم بگویم بله شما در هفته آینده هستید اما این فقط یک مثال بود بله

here next week I'm sorry to say that brexit is a mess now don't be sorry about that you

من هفته آینده اینجا هستم. که می

can use the phrase I'm sorry to hear that it's an expression of regret and consolation

توانید از عبارت من متاسفم استفاده کنید که می شنوم که بیان پشیمانی و تسلیت

is when you want to sympathize with somebody we use this a phrase a lot English people

است، زمانی است که می خواهید با کسی همدردی کنید، ما از این عبارت استفاده می کنیم بسیاری از انگلیسی ها

use this phrase an awful lot oh I'm sorry - I'm sorry I can't read I think if I can't

از این عبارت بسیار استفاده می کنند آه متاسفم - من متاسفم که نمی توانم بخوانم، فکر می کنم اگر

read the screen anymore I'm sorry to hear that John's cat died last week oh I'm sorry

دیگر نمی توانم صفحه نمایش را بخوانم، متاسفم که می شنوم که گربه جان هفته گذشته مرده است، اوه متاسفم

to hear that I bumped my car on the way into work oh I'm sorry to hear that we English

که شنیدم که ماشینم را در راه به محل کار برخورد کردم. اوه من متاسفم که می شنوم که ما انگلیسی ها

people use that a lot to sort of console people and and to make it look as though you're empathizing

زیاد از آن برای دلداری دادن به مردم استفاده می کنیم و به نظر می رسد که شما

with them actually people often say it quite insincerely it's like an automatic thing that

با آنها همدردی می کنید، در واقع مردم اغلب آن را کاملاً غیر صادقانه می گویند، مانند یک چیز خودکار است که

English people say isn't it mr. Duncan oh I'm sorry to hear that you don't probably

انگلیسی ها می گویند چنین نیست. این آقای دانکن اوه متاسفم که می شنوم احتمالاً

really mean it but you just want to make people feel better hmm I'm sorry to hear that my

منظور شما واقعاً این نیست، اما فقط می خواهید حال مردم را بهتر کنید هوم، متاسفم که می شنوم که

my dog is not feeling very well at the moment I'm sorry to hear that mr. Jenkins my dog

سگ من در حال حاضر حال چندان خوبی ندارد . متاسفم که بشنوید که آقای جنکینز سگ من حالش

isn't feeling very well he feels a bit rough that was it that was a joke you see I know

خیلی خوب نیست او کمی احساس خشن می کند که این یک شوخی بود می بینید می دانم

it was a joke but you talked you talked all over it I lost my job last week oh I'm sorry

که شوخی بود اما شما صحبت کردید همه چیز صحبت کردید من هفته گذشته کارم را از دست دادم اوه متاسفم

to hear that that's what we say as people say that a lot Steve is that your sincere

که می شنوم این همان چیزی است که ما می گوییم زیرا استیو خیلی می گویند که چهره صمیمانه شما این است که

face I'm sorry to hear that but quite often people would say that but really they're not

من از شنیدن آن متاسفم اما اغلب مردم این را می گویند اما واقعاً

interested and if they were to if they were really sorry they might then follow it up

علاقه ای ندارند و اگر می خواستند اگر واقعاً متاسف بودند ممکن است سپس آن را

with other questions to find out what what what really happened and to sympathize with

با سؤالات دیگری دنبال کنید تا بفهمید واقعاً چه اتفاقی افتاده است و برای همدردی با

you maybe offer advice but quite often we don't it's like when you meet people in in

شما ممکن است توصیه ای ارائه دهیم، اما اغلب ما اینطور نیستیم که وقتی در انگلیس با مردم ملاقات می کنید

in England in fact we've got a neighbor who's American and and she often says that when

در واقع ما یک همسایه آمریکایی داریم. و او اغلب می گوید که

you meet people in the UK the first thing they usually say is hello how are you we say

وقتی با افرادی در بریتانیا ملاقات می کنید اولین چیزی که معمولاً به آنها می گویند این است که سلام خوبید.

that a lot how are you how are you and we say it automatically we don't often really

want them to say anything back it's when you phone somebody up you say hello how are you

زمانی که به کسی زنگ می‌زنید، سلام می‌کنید، حال شما خوب است

and they say I'm fine how are you and I say yes I'm fine too it's almost like convention

و او می‌گوید من خوبم من و شما می گوییم بله، من هم خوبم، تقریباً مانند یک قرارداد است،

you've got to say that in the UK you don't necessarily mean it you don't really interest

باید بگویید که در بریتانیا لزوماً به این معنا نیست که واقعاً به آن علاقه ای

it but you just say it anybody if I think that's okay it's there's nothing wrong with

ندارید، اما اگر فکر می کنم اشکالی ندارد، فقط به هر کسی می گویید. این ایرادی ندارد

that I think it's as you said the other week it pushes the oil move the oil in society

که فکر می کنم همانطور که شما گفتید هفته پیش روغن را هل می دهد روغن را در جامعه حرکت می دهد

which is a phrase aren't trying to reintroduce it moves it keeps the wheels of society carry

که یک عبارت است سعی نکنید دوباره معرفی کنید حرکت می کند چرخ های جامعه را نگه می دارد.

that's it yes it's just a pleasantry a pleasantry I'm sorry I asked is a sarcastic comment that

بله این فقط یک لذت است یک کامنت خوشایند متاسفم که پرسیدم یک نظر کنایه آمیز است که

you use when you don't really mean it when you're bored or upset or if you're upset somebody

وقتی واقعاً منظورش را ندارید وقتی کسل هستید یا ناراحت هستید یا اگر از کسی ناراحت هستید استفاده می کنید

so it's a you ask a question to somebody you ask a question and then because of the answer

بنابراین این یک سوال است که از کسی سؤال می کنید و سؤال می کنید و سپس به دلیل پاسخی

that you get from them you regret it you don't really you didn't expect them to say what

که از آنها می گیرید، پشیمان می شوید، واقعاً انتظار نداشتید که آنها آنچه را

you expected or they went on far too long and then you actually regret it so you would

که انتظار داشتید بگویند یا خیلی ادامه دادند و سپس واقعاً پشیمان می شوید،

then use the phrase so I'm sorry I asked or if they say something say you ask something

بنابراین از این عبارت استفاده می کنید. بنابراین متاسفم که پرسیدم یا اگر آنها چیزی می گویند بگویید شما چیزی

about somebody and you might say oh oh um how's your job at the moment and then they

در مورد کسی می پرسید و ممکن است بگویید اوه اوه کار شما در حال حاضر چطور است و سپس

come back with the reply and they start sort of shouting at you and and and and being very

با جواب برمی‌گردند و شروع می‌کنند به فریاد زدن سر شما و و و و و بسیار

upset and always you know blaming you for what you the question you've asked you might

ناراحت هستند و همیشه می‌دانید که شما را به خاطر چیزی که سؤالی که

turn around to them and say oh I'm sorry I asked yeah you can say aye well it's kind

پرسیده‌اید سرزنش می‌کنند. آنها و بگویید اوه متاسفم که پرسیدم بله، شما می توانید بگویید بله، این یک جورهایی است

of saying I regret asking yes you would get asking them if somebody might somebody might

که می گویید من از پرسیدن بله پشیمان هستم، از آنها می پرسید اگر کسی ممکن است

you might say well um how you know what's your relationship like with Jane now you know

کسی ممکن است بگوید خوب اوم از کجا می دانید رابطه شما با جین چگونه است.

is it better and then they go off into this long rambling story and you get bored stiff

بدونید بهتر است و سپس آنها وارد این داستان طولانی پرهیجان می شوند و شما حوصله سر می برید

and then you might turn to somebody after they've got and you might say I'm sorry I

و بعد ممکن است به کسی مراجعه کنید بعد از این که او گرفتار شد و ممکن است بگویید متاسفم

asked no bit like earlier when I when I asked Steve about cars I was really sorry that I

که قبلاً وقتی پرسیدم نپرسیدم استیو در مورد ماشین ها من واقعا متاسفم که

asked it's a sarcastic comment is made sarcastically here's another one a sorry state or the full

پرسیدم این یک نظر کنایه آمیز است که به طعنه گفته می شود در اینجا یکی دیگر از حالت متاسفم یا

expression a sorry state of affairs it's a particularly unfortunate unpleasant or upsetting

بیان کامل یک حالت متاسفم این یک موقعیت خاص ناخوشایند یا ناراحت کننده

situation or series of events or or an event a sorry state of affairs the business has

یا مجموعه ای از رویدادها یا یک رویداد متاسفم است حالت اف

been in a sorry state of affairs ever since that new boss took over a sorry state of affairs

از زمانی که آن رئیس جدید وضعیت متأسفانه را به دست گرفت، کسب و کار در وضعیت تاسف باری قرار داشته است،

so the businesses is is is not doing well it's it it's gone into unfortunate situation

بنابراین کسب و کارها خوب کار نمی کنند، وضعیت ناگوار به سر می برد

things aren't going very well the government is in a sorry state of affairs over brexit

همه چیز خیلی خوب پیش نمی رود . یک وضعیت متاسفم در مورد برگزیت،

so it's a it's a pitiful sort of regretful situation that we're in over brexit and the

بنابراین این یک وضعیت تاسف بار است که ما در مورد برگزیت هستیم و

government are in a sorry state of affairs over it I said the other day mayhem mayhem

دولت در وضعیت متأسفانه به دلیل آن است.

I thought that was quite funny yes that's a joke nobody's used that no I haven't heard

این یک شوخی است که هیچ کس از آن استفاده نکرده است و نه من نشنیده ام

anyone say that bricks it is mayhem mayhem mayhem Teresa mayhem you see anyone say that

کسی بگوید که آجرها این یک ضرب وشتم

I might be the first person in the world to ever say that so a sorry state of affairs

to sort of events but if you're in a sorry state you can you that expression is more

است رویدادها اما اگر شما در حالت متاسف هستید می توانید این عبارت

used towards an a person or an individual so if a person is in a sorry state it means

بیشتر در مورد یک شخص یا یک فرد استفاده می شود، بنابراین اگر فردی در حالت متاسف است به این معنی

there are a pitiful poor sad condition Alex has been in a sorry state since his wife left

است که یک وضعیت غم انگیز رقت بار وجود دارد که الکس در حالت متاسف بوده است. از زمانی که همسرش

him so he's sort of probably deceptor Chevrolet is not eating properly he's not shaving he's

او را ترک کرد، پس او چنین است شورلت احتمالاً فریبکار درست غذا نمی‌خورد او اصلاح نمی‌کند

taking time off work he's sick he's in a sorry state so he's sort of you might feel sorry

او مرخصی می‌گیرد او مریض است او در حالت متاسف است بنابراین او نوعی از شما ممکن است

for him you look in the right sorry state what's the matter so if you look in a sorry

برای او متاسف باشد شما در حالت درست نگاه کنید متاسفم چه مشکلی دارد پس اگر در با عرض

state you'll be sort of you can might look sad or upset or a bit disheveled and shaven

پوزش، شما ممکن است غمگین یا ناراحت به نظر بیایید یا کمی ژولیده و تراشیده به نظر

that's sort of well if you're a man and you were he of course you can feel sorry for somebody

بیایید که خوب است اگر مرد هستید و جای او بودید، البته می توانید برای کسی متاسف شوید

and that's got two meanings if you feel sorry for somebody the first meaning is to empathize

و این دو معنی دارد اگر شما برای کسی متاسف باشید معنی اول همدلی

or feel compassion for another person and their problems I feel sorry for Alice since

یا دلسوزی برای شخص دیگری و مشکلاتش است. من برای آلیس متاسفم از زمانی

she lost her job so you feel sorry for her you're upset because she's probably got no

که کارش را از دست داده است بنابراین شما برای او متاسف هستید که ناراحت هستید زیرا

money she might have lost her place where she lives some you know you feel sorry for

او احتمالاً پولی ندارد و ممکن است او را از دست داده باشد. جایی که او در آن زندگی می کند شما می دانید برای آن متاسف

because you know she's upset I feel sorry for all the victims of the terrible typhoon

هستید زیرا می دانید که او ناراحت است من برای همه قربانیان طوفان وحشتناکی

that happened this week so you're genuinely feeling upset so you're not apologizing again

که این هفته اتفاق افتاد متاسفم ، بنابراین شما واقعاً احساس ناراحتی می کنید بنابراین دوباره

the use of the word sorry here is not to apologize it's just to to feel compassion for another

از استفاده از این کلمه عذرخواهی نمی کنید متاسفم اینجا نیست معذرت خواهی فقط برای احساس دلسوزی برای

person or people but it also can mean to pity somebody as well so if you pity someone and

شخص یا افراد دیگری است، اما همچنین می تواند به معنای دلسوزی برای کسی نیز باشد، بنابراین اگر به کسی دلسوزی می کنید و

you're not really showing any empathy or compassion because it was their own fault so if something

واقعاً هیچ همدلی یا دلسوزی نشان نمی دهید زیرا این تقصیر خودش بوده است، بنابراین اگر

happens it's their own fault you pity them and then you might use this phrase correctly

اتفاقی بیفتد، تقصیر خودشان است که شما آنها را ترحم می کنید و سپس ممکن است این عبارت

to them I feel sorry for you you don't really feel sorry for them but you might say it I

را به درستی برای آنها به

feel sorry for you how can you hope to change your life when you're still taking drugs I

کار ببرید. هنوز در حال مصرف مواد مخدر هستم

feel sorry for you you don't really feel sorry for them because it's their own fault that

من برای شما متاسفم شما واقعاً برای آنها متاسف نیستید زیرا این تقصیر خودشان است که

you just used the expression in that way it's almost like you'll be nasty to them any thing

شما فقط این عبارت را به این شکل به کار بردید تقریباً مثل این است که هر چیزی که بخواهید برای آنها بد

you'd like to add about that mr. Duncan no that's great no I think so far yes sorry is

خواهید کرد. در مورد آن آقای اضافه کنید. دانکن نه این عالی است نه من فکر می کنم تا اینجا بله

is one of those expressions and also emotion don't forget so so apologizing feeling regret

متاسفم یکی از آن عبارات است و همچنین احساس را فراموش نکنید پس معذرت خواهی احساس

is also emotion so it's not just a word it's not just something you you say or you show

پشیمانی نیز یک احساس است پس فقط یک کلمه نیست فقط چیزی نیست که شما می گویید یا نشان می دهید

but also it is an actual genuine emotion to actually be sorry to feel sorry yes you you

بلکه این یک احساس واقعی واقعی است که واقعا متاسف باشید برای متاسف شدن بله

offer your apology you apologize for something so maybe you are late I'm sorry I'm late so

شما عذرخواهی می کنید و برای چیزی عذرخواهی می کنید پس شاید دیر آمدید من متاسفم که دیر آمدم بنابراین

maybe in that sense you are just saying I'm sorry I should have been here sooner but unfortunately

شاید از این نظر فقط می گویید متاسفم باید زودتر اینجا می آمدم اما متأسفانه

I am late for which I apologize I am sorry sorry that I'm late but in the expressions

دیر آمدم که بابت آن عذرخواهی می کنم متاسفم که دیر کردم اما در عباراتی

I was using there you're not apologizing the word sorry is is not used to apologize it

که در آنجا استفاده می کردم عذرخواهی نمی کنید کلمه متاسفم است برای عذرخواهی در آن مواقع استفاده نمی شود

in those situations no so we're just users using the words sorry sorry to mean yes you

نه بنابراین ما فقط کاربرانی هستیم که از کلمات متاسفم استفاده می کنیم به این معنی که بله

you feel compassion or you feel pity for somebody but if you use the you can use that expression

شما احساس دلسوزی می کنید یا برای کسی احساس ترحم می کنید، اما اگر از آن استفاده کنید می توانید آن عبارت را

on yourself you can feel sorry for yourself hmm if you feel sorry for yourself that's

در مورد خودتان به کار ببرید، می توانید برای خود متاسف باشید اگر برای خود متاسف هستید

that that's a state of mind that you're in where you pity yourself and you're being quite

که این حالت ذهنی است که شما در آن هستید شما به خودتان متاسفید و کاملاً به

self indulgent something's happened in your life and you go into a state of reflection

خود میل می کنید اتفاقی در زندگی شما افتاده است و به حالت انعکاس

and you're constantly talking about how bad that thing is that happened to you and you

می روید و دائماً در مورد اینکه آن اتفاق بدی برای شما افتاده است صحبت می کنید و

get very emotionally upset and down but often it's it's it's a bit overdone it's exaggerated

از نظر عاطفی بسیار ناراحت و ناراحت می شوید. اغلب این است کمی افراط شده است اغراق آمیز است

you're you're feeling sorry for yourself are you feeling upset but over something that's

شما برای خود متاسفید آیا ناراحت هستید اما به خاطر چیزی که

happened and really it's a bit out of proportion to the event and so people will often try

اتفاق افتاده است و واقعاً کمی نامتناسب با آن رویداد است و بنابراین مردم اغلب سعی می کنند

and break you out of that by saying will you stop feeling sorry for yourself it's a month

شما را از این موضوع خارج کنند. با گفتن اینکه آیا دیگر برای خود متاسف نیستید، یک ماه

since you broke up with your girlfriend it's time you got over it and moved on lots of

است که از دوست دخترتان جدا شده اید، وقت آن است که از پس آن بربیایید و به آن دست بزنید، بسیاری از

people break up with their boyfriends or girlfriends just get over it so you can overdo it in terms

افراد از دوست پسر یا دوست دختر خود جدا می شوند، فقط از آن عبور کنید تا بتوانید در این مورد زیاده روی کنید.

of getting upset over something and quite often we do that don't we we feel sorry for

از چیزی ناراحت می شویم و اغلب این کار را می کنیم که اگر برای

ourselves something bad happens to us and we pity ourselves and we want other people

خود متاسف نیستیم اتفاق بدی برای ما می افتد و خودمان را ترحم می کنیم و می خواهیم دیگران

to feel sorry for us and give us compassion and people will only do that for so long they

برای ما متاسف شوند و به ما دلسوزی کنند و مردم هم این کار را انجام دهند. این کار را برای مدت طولانی انجام ندهید، آنها از

expect you to move on and get over it so if you lost your if you if you lost your job

شما انتظار دارند که ادامه دهید و بر آن غلبه کنید، بنابراین اگر شغل خود را از دست بدهید، مثلاً اگر شغلتان را از دست

for example you might get people and will feel sorry for you for a period of time but

بدهید، ممکن است افراد را جذب کنید و برای مدتی برای شما متاسف شوند،

then if you don't bother going out to look for a new job and you just sit in the house

اما اگر این کار را انجام ندهید. خسته نباشید بیرون بروید و دنبال کار جدید بگردید و فقط در خانه

and you're constantly phoning up your friends and moaning and groaning and saying or everything's

می نشینید و مدام با دوستانتان تماس می گیرید و ناله و ناله می کنید و می گویید یا

gone wrong since I lost my job or I can't believe that happened and oh and you want

از زمانی که کارم را از دست داده ام همه چیز خراب شده است یا نمی توانم باور کنم که این اتفاق افتاده است. و اوه و تو می

people to get around and feel take you out for meals and all that sort of thing and after

خواهی مردم دور بزنند و احساس کنند تو را برای صرف غذا و این چیزها بیرون می برند و بعد

a while people will people will get sick of that and they'll say oh stop feeling sorry

از مدتی مردم از این کار خسته می شوند و می گویند اوه دیگر متأسف نشو

for yourself it's time you did something about it and moved on recall it self-pity self-pity

، وقت آن است که کاری انجام دهی در مورد آن و ادامه آن را به یاد بیاورید ترحم به خود ترحم به خود

that's right so that's that's uses of the word sorry when you're not really apologizing

درست است، بنابراین استفاده از کلمه متاسفم زمانی است که شما واقعاً عذرخواهی نمی کنید

and I have three other things here okay that to do with trust because we were talking about

و من سه چیز دیگر در اینجا دارم که باید با اعتماد انجام شود زیرا قبلاً در مورد آن صحبت می

that earlier yes shall we have a quick look at the live chat because there are a lot of

کردیم بله، باید نگاهی گذرا به چت زنده بیندازیم زیرا مواردی وجود دارد

people on there so I think it's it's also nice and fair to have a little look at the

افراد زیادی در آنجا هستند، بنابراین فکر می‌کنم این هم خوب و منصفانه است که کمی به چت زنده نگاهی بیندازیم،

live chat so let's see who is on lots of people are chatting away mayhem Oh Massimo likes

بنابراین بیایید ببینیم چه کسی در آن حضور دارد، بسیاری از مردم در حال گفتگو هستند.

the word mayhem mayhem chaos confusion to create a probe where no one knows what is

هیچ‌کس نمی‌داند چه اتفاقی

going on there is mayhem that's a great word yes Sergio yes that's fine I'm sorry to hear

that I'm fine I'm sorry to hear that the Jeff says mr. Duncan will pout and sulk until Steve

می‌افتد. دانکن تا زمانی که

says his sorry I say yes you might be right there actually says where is everyone sure

استیو نگوید متاسفم، می‌گویم بله، ممکن است درست باشد، در واقع می‌گوید که از کجا همه مطمئن هستند

what he means by that I think I think he's I think Pedro was concerned that not many

منظورش از این حرف چیست، فکر می‌کنم فکر می‌کنم او همینطور است، فکر می‌کنم پدرو نگران بود که

people were talking on the live chat but everyone's concentrating on Steve they're all hanging

افراد زیادی در چت زنده صحبت نمی‌کردند. همه روی استیو تمرکز می‌کنند و همه

on every word yes you were saying maybe they're feeling sorry for me well that makes a change

به هر کلمه‌ای معطوف می‌شوند، بله، شما می‌گفتید شاید برای من متاسفند و این باعث تغییر

right I think there are lots of alternatives but they are ephemeral mr. Duncan has 13 years

درست می‌شود . دانکن 13 سال است

teaching English on the Internet we are all his followers I don't know what that is about

که انگلیسی را در اینترنت تدریس می کند، ما همه پیروان او هستیم، نمی دانم این در مورد چیست،

but people are saying that your globe is spinning the wrong way of course it's spinning the

اما مردم می گویند که کره زمین شما در مسیر اشتباه می

wrong way it's it's a brexit globe it's going the wrong way it's going backwards that's

چرخد، البته این مسیر اشتباه می چرخد، این یک جهان برگزیت است. راه اشتباه داره به عقب برمیگرده

the reason why the reason why it goes that way is because it looks better on screen if

به همین دلیل دلیل اینه که به این سمت میره چون روی صفحه نمایش بهتر به نظر میرسه

it goes the other way it doesn't look as good because I wanted it to go the same way as

اگه به ​​سمت دیگه بره به نظر خوب نمیاد چون من میخواستم به همون مسیری

the can you see the text going across the screen at the bottom oh yes so I wanted the

که میبینین بره متنی که در پایین صفحه نمایش داده می شود، اوه بله، بنابراین من می خواستم

globe to go the same way as that the writing as it moves underneath mmm so you see what

کره زمین به همان سمتی حرکت کند که نوشته زیر mmm حرکت می کند، بنابراین می بینید که

I've done there so that's the reason why but in fact that isn't the way the earth actually

من در آنجا چه کرده ام، بنابراین به همین دلیل است، اما در واقع اینطور نیست. نحوه چرخش زمین واقعاً

rotates so we all know that we're all very aware that the the earth rotates the other

بنابراین همه ما می دانیم که همه ما کاملاً آگاه هستیم که زمین برعکس می چرخد.

way I I do know that it isn't a mistake now the chat is very busy says Pedro a lot of

people we have laser or less are watching in Kazakhstan oh that's very by the way Steve

لیزری یا کمتر در قزاقستان تماشا می‌کنند، اوه

it's Mother's Day next week I know are we going to go and see your mother on Saturday

، اتفاقاً استیو، مادر مادر است r's Day هفته بعد من می دانم که آیا ما قرار است برویم و مادرت را شنبه

we're going on Saturday not Sunday they're going to mr. Steve's we're going to see mr.

ببینیم، ما شنبه می رویم نه یکشنبه آنها به آقای. استیو ما به دیدن آقای.

Steve's mother somebody might say oh I'm sorry to hear that yes we're going to have a day

مادر استیو ممکن است کسی بگوید اوه من متاسفم که می شنوم که بله، ما قرار است یک روز را

with mr. Steve's mum it might be suggesting if we go if we if we said to if somebody said

با آقا داشته باشیم. مادر استیو ممکن است به ما پیشنهاد دهد که برویم اگر بگوییم اگر کسی بگوید

oh I've got to go and I've got to go and see my mother next week and you might say well

اوه من باید بروم و باید بروم و هفته آینده مادرم را ببینم و شما ممکن است بگویید خوب

I'm sorry to hear that that's a bit of a joke because you probably know that your friend

متاسفم که این را می شنوم این کمی شوخی است زیرا احتمالاً می دانید که دوست

doesn't really want to go and see their mother and but you might say well I'm sorry you're

شما واقعاً نمی خواهد برود و مادرش را ببیند، اما ممکن است بگویید خوب متاسفم که

you're empathizing with them that they're having to do something they don't want to

دارید با آنها همدردی می کنید که مجبور هستند انجام دهند. چیزی که آنها نمی خواهند

do not that I'm suggesting I don't want to see my mother I'm not suggesting that at all

انجام دهند، من به شما پیشنهاد می کنم که نمی خواهم مادرم را ببینم، من اصلاً این را پیشنهاد نمی کنم،

hmm even though it sounds like it yes so three quick words of that trust mr. Duncan okay

هر چند به نظر می رسد بله، بنابراین سه کلمه سریع از آن اعتماد آقای. دانکن باشه

then Pedro likes the flags of the world so phrases that have the word trust in them he's

پس پدرو از پرچم‌های دنیا خوشش می‌آید، بنابراین عباراتی که کلمه اعتماد در آنها وجود دارد

the first one there we go not to trust somebody as far as you can throw with them Laura's

او اولین نفری است که می‌خواهیم به کسی اعتماد نکنیم تا جایی که می‌توانی با آنها پرت کنی.

all right hiya I can't read it now not to trust somebody so if you don't trust somebody

اعتماد کردن به کسی پس اگر به کسی

as far as you can throw them it means you don't trust them at all because if you were

تا آنجا که می توانید اعتماد نکنید به این معنی است که اصلاً به او اعتماد ندارید زیرا

to try and pick somebody up and throw them you wouldn't be able to throw them very far

اگر سعی کنید کسی را بردارید و پرتاب کنید نمی توانید او را پرتاب کنید. خیلی دور از

so that phrase is used to indicate that you don't trust somebody at all so the use of

این عبارت استفاده می شود که نشان دهد شما اصلاً به کسی اعتماد ندارید بنابراین استفاده از

that in a in a sentence for example don't tell John about our plans I wouldn't trust

آن در یک جمله به عنوان مثال به جان در مورد برنامه های ما نگویید من

him as far as I could throw him so you mean that you've got some plans but you don't want

تا آنجا که می توانم به او اعتماد نخواهم کرد او پس منظور شما این است که شما برنامه هایی دارید اما نمی خواهید

to tell John because he might reveal them to somebody else because you don't trust him

به جان بگویید زیرا ممکن است آنها را به شخص دیگری فاش کند زیرا شما به او اعتماد

so it's just a phrase to really push home the fact you don't trust if you say to somebody

ندارید، بنابراین این فقط یک عبارت است برای اینکه واقعاً این واقعیت را به جان بخرید که شما به او اعتماد ندارید. اعتماد کن اگر به کسی بگویی تا

I don't trust you as far as I could throw you it's an it would be an insult because

جایی که بتوانم به تو اعتماد ندارم توهین است زیرا به

you don't trust them because they've proved in the past to be distrustful in some way

او اعتماد نداری آنها در گذشته ثابت کرده‌اند که به نوعی بی‌اعتماد هستند

the equivalent phrase of that you could use the phrase I don't trust somebody an inch

، همان عبارتی که می‌توانید از عبارت I don't trust Somebody inch

an inch of course is a measure that we use in the UK about two and a half centimetres

an inch استفاده کنید، البته معیاری است که ما در بریتانیا حدود دو و نیم استفاده می‌کنیم. سانتی متر،

so I don't know whether on the continent they use the phrase I don't trust you a centimeter

بنابراین من نمی دانم که آیا در قاره از عبارت I don't trust you a centimeter

but we use the phrase here I don't trust you an inch so in inches about that much as I

استفاده می کنند یا خیر، اما ما در اینجا از عبارت I don't trust you a inch استفاده می کنیم تا در اینچ تقریباً به همان اندازه که

said back to now centimetres so if you don't trust somebody that little bit it means you

گفتم به اندازه سانتی متر بنابراین اگر به کسی آنقدر اعتماد ندارید به این معنی است که

don't trust them at all I don't trust you an inch I don't trust you as far as I could

اصلاً به او اعتماد ندارید من به شما یک اینچ اعتماد ندارم من به شما اعتماد ندارم تا جایی که بتوانم

throw you which isn't very far so you don't trust somebody at all so that's quite a commonly

شما را پرتاب کنم که خیلی دور نیست پس شما اصلاً به کسی اعتماد نکن پس این یک

used expression earth I don't trust politicians as far as I could throw them you know when

عبارت کاملاً رایج است Earth من به سیاستمداران تا آنجا که می توانم آنها را پرتاب

you were giving your example of something that's one inch long yes I wasn't sure what

نکنم اعتماد ندارم.

you were going to show it's just an expression mr. Duncan do you have anything else you can

قرار بود نشان دهند که این فقط یک بیان است . دانکن آیا چیز دیگری دارید که می توانید به

show us if you take something on trust it means you believe or have faith in something

ما نشان دهید اگر چیزی را در امانت می گیرید به این معنی است که شما به چیزی اعتقاد دارید یا به چیزی ایمان دارید

without any real evidence or proof to take something on trust for example bill owes me

بدون هیچ مدرک یا مدرک واقعی برای گرفتن چیزی در امانت مثلاً بیل به

a lot of money but he wants me to take it on trust that he will pay me back so bill

من پول زیادی بدهکار است اما او از من می خواهد که قبول کن که او به من بازپرداخت خواهد کرد، بنابراین قبض

owes you a lot of money and he's got no proof these that I ever pay you back but he's just

پول زیادی به تو بدهکار است و او هیچ مدرکی ندارد که من هرگز به تو پول پس بدهم، اما او فقط

saying you'll just have to take it on trust that I'm going to pay you back you'll have

می‌گوید که شما فقط باید آن را در امانتی که می‌خواهم بپذیرید. بازپرداخت شما باید

to trust me in other words that I'm going to pay you back how do you know how do I know

به من اعتماد کنید به عبارت دیگر من می خواهم به شما بازپرداخت کنم.

that you will complete compile start again how do I know that you will complete that

job on time well you will just have to take me on trust or take it on trust the equivalent

شما فقط باید من را در اعتماد بگیرید یا آن را در اعتماد بگیرید. معادل

another equivalent phrase to use though would be to take someone's word so I if you could

آن عبارت معادل دیگری را برای استفاده از آن استفاده کنید، هر چند که می‌توانید از حرف کسی استفاده کنید، بنابراین اگر می‌توانید

replace the phrase take it on trust with take my word for it or take me on my word have

عبارت take it on trust را با کلمه take my for it یا take me on جایگزین کنید. حرف من

faith have faith either is a controversial one to end with don't convert like this one

ایمان داشته باش ایمان داشته باش یا حرفی بحث برانگیز است که به آن ختم شود مثل این تغییر نکن یکی

this is a phrase that people sometimes use have you ever heard people say trust in God

این عبارتی است که مردم گاهی از آن استفاده می کنند آیا تا به حال شنیده اید که مردم می گویند به خدا توکل کن

and everything will be all right that's an idiom I know but you he'd do it people say

و همه چیز درست خواهد شد این یک اصطلاح است که من می دانم اما تو او این کار را انجام می دهد مردم می

that but here's an idiom trust in God but keep your powder dry okay you heard of that

گویند اما این یک اصطلاح است به خدا اعتماد کن اما حرف خودت را حفظ کن پودر خشک بسیار خوب شما در مورد آن آقای شنیده اید

one mr. dunk what's your traveling God and keep your powder dry rest in God and keep

. غوطه ور چه مسافرت هستی خدا و پودرت را خشک نگه دار به خدا استراحت کن و پودر را خشک نگهدار

the powder dries I like underwear I know it refers to gunpowder okay so what that phrase

من لباس زیر را دوست دارم می دانم که اشاره به باروت دارد خوب پس آنچه آن

is saying is give yourself over to a higher power to trust that something will happen

عبارت می گوید این است که خودت را به قدرت بالاتری بسپار تا اعتماد کنی که اتفاقی می افتد

that you want to happen but be prepared to act when it does happen so in other words

که تو می‌خواهید اتفاق بیفتد، اما آماده باشید تا زمانی که این اتفاق می‌افتد، اقدام کنید، به عبارت دیگر

it's actually saying you've if you believe in a higher power to help you in your cause

، در واقع می‌گوید که اگر به نیروی بالاتری برای کمک به شما در

whatever that might be it might be to get a new job it might be to win a battle but

هدفتان اعتقاد دارید، هر چه که ممکن است برای به دست آوردن یک شغل جدید باشد، در واقع این کار را انجام می‌دهید. برای برنده شدن در یک نبرد، اما

that isn't everything you've still got to be prepared to do something yourself as well

این همه چیزی نیست که شما هنوز باید برای انجام کاری آماده باشید، همچنین

you know you can't expect a higher power God to do everything for you you've got to do

می دانید که نمی توانید از یک قدرت برتر انتظار داشته باشید که خدا همه کارها را برای شما انجام دهد. شما باید کاری انجام دهید

something so that phrase was used by apparently Oliver Cromwell many many hundreds of years

تا این عبارت صدها سال پیش توسط ظاهراً الیور کرامول استفاده شده است

ago so it's so yeah gunpowder is obviously something that's used to in guns to presume

، بنابراین بله، باروت آشکارا چیزی است که در اسلحه برای فرض

bullets a gunpowder used to be used over in old flintlock guns but if it was wet it wouldn't

گلوله استفاده می شود ، باروتی که در اسلحه های قدیمی سنگ چخماق استفاده می شد، اما اگر خیس بود،

work so it was just saying you know if you want to trust in a higher power you can do

کار نمی کرد. فقط می گفت می دانی اگر می خواهی برای اعتماد به یک قدرت بالاتر می توانید این کار را انجام

so but be prepared to act when conditions become favorable for you so that's it was

دهید، اما آماده باشید تا زمانی که شرایط برای شما مساعد شد، اقدام کنید،

so glad you explained what gun power directly well I know but maybe some people don't because

بنابراین خیلی خوشحالم که به خوبی توضیح دادید که چه قدرت تفنگی را مستقیماً می دانم، اما شاید برخی افراد این کار را نکنند،

because you know it's it's so ambiguous I'm worried about my job it interview tomorrow

زیرا شما می دانید که اینطور است. خیلی مبهم است من نگران شغلم هستم فردا مصاحبه می کنم

well trust in God but keep your gun sorry I don't think I think so it must be an expression

خوب به خدا توکل کن اما تفنگت را نگه دار متاسفم فکر نمی کنم پس باید تعبیری باشد

that you leave I don't know what books you're looking at but there are no dictionaries this

که ترک می کنی نمی دانم به چه کتاب هایی نگاه می کنی اما هیچ لغت نامه ای وجود ندارد

say that it is a well-known expression mr. Duncan okay do you want to know anything about

که بگوید این یک عبارت معروف است. دانکن باشه میخوای چیزی در مورد

Oliver Cromwell well you know all about Oliver Cromwell yes Oliver Cromwell he was he was

الیور کرامول بدونی خوب همه چیز رو در مورد الیور کرامول میدونی بله الیور کرامول او

a pesky bugger that's right were you used to work in a National Trust property he didn't

یک آدم بداخلاق بود درست است اگر قبلا در یک ملک اعتماد ملی کار میکردی که

like Catholics he didn't like Catholics no it wasn't a fan but he was he was he was a

او کاتولیک ها را دوست نداشت. مثل کاتولیک ها نه، طرفدار نبود، اما او بود، او به

sort of a politician and military leader wasn't he and so he said that to his troops and so

نوعی یک سیاستمدار و رهبر نظامی بود، اینطور نیست و بنابراین او این را به سربازان خود گفت و

it's so it's so we are led to believe it might not be true so the whole thing the whole message

بنابراین اینطور است، بنابراین ما به این باور رسیده ایم که ممکن است اینطور نباشد. درست باشد، بنابراین کل پیام

is keep your gun powder dry if you remember nothing about today's lesson remember that

این است که اگر چیزی در مورد درس امروز به خاطر نمی آورید، پودر اسلحه خود را خشک نگه دارید ، به یاد داشته باشید

so so after the lesson has finished going check your gunpowder and make sure it isn't

که پس از اتمام درس، باروت خود را بررسی کنید و مطمئن شوید که

in a damp room but Oliver Cromwell of course was alive in 16 you know sixteen forties that

در اتاق مرطوب نیست، اما الیور کرامول دوره در سال 16 زنده بود، شما می دانید شانزده دهه چهل

sort of era wasn't he so right they used to use gunpowder then instead of bullets okay

آن دوره، آن قدرها درست نبود، آنها از باروت استفاده می کردند و به جای گلوله، خوب بود

and so what he was he was going he probably into battle and he said to his troops you

و بنابراین او چه بود، احتمالاً به جنگ می رفت و به سربازانش گفت: شما

know we could win this but you know because they used to believe obviously very religious

می دانید ما می‌توانست برنده شود، اما می‌دانی زیرا آنها قبلاً معتقد بودند واضح است که افراد بسیار مذهبی

people trust in God that we win this battle but be prepared to keep your gun powder dry

به خدا اعتماد دارند که ما در این نبرد پیروز خواهیم شد، اما آماده باشید که پودر اسلحه خود را خشک نگه دارید.

I actually I've never heard anyone use that expression but I did find it on the internet

در واقع من هرگز نشنیده ام که کسی از این عبارت استفاده کند، اما آن را در اینترنت پیدا کردم،

so I thought I would I would I would actually give that example out next week when we were

بنابراین فکر کردم که این کار را خواهم کرد. در واقع این مثال را هفته آینده وقتی

in town we will use that where we go to the local supermarket we will reintroduce that

در شهر بودیم استفاده می کنیم که وقتی به سوپرمارکت محلی می رویم این عبارت را دوباره به کار می بریم.

expression they can I have a can of beans please and don't forget trusting God keep

your gun powder dry now you might say you know you might be going for a job interview

ممکن است بگویید می دانید که ممکن است بیشتر از شما برای مصاحبه شغلی

more than you and you might say yeah somebody but you might say one word about my job interview

بروید و ممکن است بگویید بله یک نفر، اما ممکن است یک کلمه در مورد مصاحبه شغلی من فردا بگویید.

tomorrow I'm not sure if I'm going to get it and somebody might use that expression

این عبارت

trusting God but keep your gun powder dry in other words if a higher power wants you

اعتماد به خدا اما پودر تفنگ خود را خشک نگه دارید به عبارت دیگر اگر قدرت

to have that job you will Burt you've got to be prepared for the interview to to answer

بالاتری بخواهد شما آن شغل را داشته باشید باید برای مصاحبه آماده باشید تا به

all the questions that might come up yes you might be saying this if if it was the 18th

تمام سوالاتی که ممکن است پیش بیاید پاسخ دهید بله ممکن است اگر قرن هجدهم

century exactly what I found it so maybe in some maybe we don't use it in England anymore

بود این را می گفت دقیقاً همان چیزی است که من آن را پیدا کردم، بنابراین شاید در برخی از آنها دیگر در انگلیس از آن استفاده نمی کنیم،

but perhaps they use it in other countries is anyone let's have a one last look at the

اما شاید آنها از آن در کشورهای دیگر استفاده می

live chat show who deceive anyone has actually heard of that expression let's have one that's

کنند. یکی را داشته باشید

all just laughing at let's have one last look at YouTube now after all that oh my goodness

که فقط به آن می خندد، بیایید یک آخرین نگاهی به یوتیوب داشته باشیم، پس از آن همه چیز، خدای من،

ok here we go oh it's the live chat sounds like a terrorist motto it is eg oh that's

خب، ما برویم، اوه این چت زنده شبیه یک شعار تروریستی به نظر می رسد، مثلاً آه این

what I thought yes well well of course yes yes well of course oh dear it could be yes

همان چیزی بود که من فکر کردم بله خوب بله بله بله بله. خوب البته اوه عزیز ممکن است بله

well it could be keep you keep your ammunition dry yeah they still use gunpowder too by the

خوب می تواند مهمات خود را خشک نگه دارید بله آنها هنوز هم از باروت

way do they yes how do you think the bullet fires well there is gunpowder in inside a

استفاده می کنند بله چطور فکر می کنید گلوله خوب شلیک می کند وجود باروت در داخل یک

bullet yes inside yeah well we're off aren't we mr. Duncan it's a 10 past fall that was

گلوله بله داخل گلوله بله خوب است ما رفتیم مگه ما آقا نیستیم دانکن 10 پاییز گذشته است

it I just went to all that trouble to put the live chat on the screen and he's saying

که من فقط به زحمت افتادم تا چت زنده را روی صفحه بگذارم و او می‌گوید

nothing isn't there anything interesting there I love mr. Steeves explanations but I have

هیچ چیز جالبی وجود ندارد. من عاشق آقا هستم. توضیحات استیو اما

to admit that almost always I watched the same video several times thanks a lot Guadalupe

باید اعتراف کنم که تقریباً همیشه یک ویدیو را چندین بار تماشا کردم. خیلی ممنون

is a fan of mr. Steve let's have another one image did you see that photograph of the picture

گوادالوپ از طرفداران آقای است. استیو بیایید یک تصویر دیگر داشته باشیم آیا شما آن عکس از عکس استیو را دیدید

Steve that was sent to us to do what do you think of this oh well I think I come out of

که برای ما ارسال شد تا نظر شما در مورد این کار چیست اوه خوب من فکر می کنم از

that looking quite good but I think you look all right but I look like I look like I look

آن حالت خیلی خوب به نظر می رسم اما فکر می کنم شما خوب به نظر می رسید اما من نگاه می کنم مانند من

like John Lydon people might think this is live yes yes thank you very much it's flattering

شبیه جان لیدون به نظر می رسم مردم ممکن است فکر کنند که این زنده است بله بله بسیار متشکرم این چاپلوس است

that people it was from me fur but Belarus ear also sent us a sketch as well I I yes

که مردم از پوست من بود اما گوش بلاروس نیز طرحی را برای ما ارسال

I've showed that already here it is I think I prefer that one because that one's open

کرد. آیا فکر می‌کنم آن یکی را ترجیح می‌دهم زیرا آن یکی

to a lot of interpretation whereas the other one is is is brutally honest yes the other

برای تفسیرهای زیادی باز است، در حالی که دیگری به طرز وحشیانه‌ای صادق است، بله

one is very honest especially with my weight gain yeah I have it like I look like I've

دیگری بسیار صادق است، به خصوص در مورد افزایش وزن من، بله، من آن را دارم که انگار

been eating bitter all night and you look like you're you're pondering you look like

دارم غذا می‌خوردم. تمام شب تلخ است و به نظر می‌رسد که داری فکر می‌کنی،

an escaped criminal I do look at those eyebrows yeah but but that yes that I think that's

شبیه یک جنایتکار فراری

more realistic you're actually talking into my ear yes English in your ear noms in one

به نظر می‌رسی. noms در یک

ear and out of the other yeah anyway it's time to go it's time to go to want to see

گوش و خارج از گوش دیگر بله به هر حال آن را Ti است من برای رفتن وقت رفتن است که می خواهم

one last thing before we go do you want to see we've got a new person living in our house

قبل از رفتن ما یک چیز آخر را ببینم آیا می خواهید ببینید که یک نفر جدید در خانه

haven't we mr. Duncan in the log store yeah you found something didn't you this week there

ما زندگی می کند. دانکن در مغازه چوب‌فروشی بله، چیزی پیدا کردید، این

was a mouse living in our log store how it got in there we don't know what I love is

هفته یک موش در مغازه چوب‌فروشی ما زندگی می‌کرد که چگونه وارد آنجا شد، ما نمی‌دانیم من عاشق چه چیزی هستم،

is the mouse has collected all those little pieces of wood and put them there I don't

این است که موش تمام آن تکه‌های کوچک چوب را جمع کرده است و آنها را آنجا بگذار من نمی

know why maybe he's going to have a fire so there is a little mouse living in the wood

دانم چرا ممکن است او آتش بگیرد، بنابراین یک موش کوچک در

pile or the wood store and there's a little mouse I saw it yesterday did you see the mouse

توده چوب یا فروشگاه چوب زندگی می کند و یک موش کوچک وجود دارد که من آن را دیروز دیدم آیا شما موش

I saw it yes hopping over the logs it was it was frightened it saw me coming in that's

را دیدید من آن را دیدم بله می پرید در بالای کنده ها ترسیده بود که من را دید که وارد شدم خیلی

lovely but of course you keep all the peanuts for the birds in there yes so it's probably

دوست داشتنی است، اما مطمئناً شما تمام بادام زمینی ها را برای پرندگان در آنجا نگه دارید، بله، بنابراین

got about ten years supply of food yes I think it must have been very excited when it first

احتمالاً حدود ده سال غذا دارد، بله، فکر می کنم باید بسیار هیجان زده شده باشد. برای اولین بار

realised that it was going to live next door to half a tonne of peanuts so there it is

متوجه شد که قرار است در همسایگی نیم تن بادام زمینی زندگی کند،

though has to go mr. Duncan you do realise I'm sorry - same as Duncan but I'm going to

بنابراین باید به آقای. دانکن متوجه می شوی که من متاسفم - مثل دانکن، اما من

have to remove that Mouse you can't take the mouse away Mouse T we'll have to go I've already

باید آن ماوس را حذف کنم، شما نمی توانید ماوس را بردارید.

told you all you have to do is leave the door open as the weather gets warmer and warmer

این است که با گرمتر شدن هوا در را باز بگذارید،

then the mouse will go oh it's quite nice outside I think I will go outside again and

سپس ماوس می رود اوه بیرون خیلی خوب است، فکر می کنم دوباره بیرون می روم و

run around I don't think it will mr. Duncan it's found itself a nice little home with

دور می زنم، فکر نمی کنم این کار را انجام دهد. دانکن خودش را یک خانه کوچک خوب با

lots of food don't you dare kill it I won't kill it I won't kill it but I will catch it

غذای زیاد پیدا کرده است، جرأت نداری آن را بکشی، من آن را نمی کشم، نمی کشمش، اما می گیرم

and put it outside yeah all you have to do is just just take the logs away and I'm sure

و می گذارمش بیرون، بله، تنها کاری که باید انجام دهید این است که فقط بردارید. سیاهه ها دور می شوند و من مطمئن

it will just run away yes well it's gonna do it together we kind of mice living bonito

هستم که فقط فرار می کند، بله، این کار را با هم انجام خواهیم داد، ما موش هایی که در حال زندگی می کنند،

but don't forget to do it when the weather is nicer because a lot of animals are still

اما فراموش نکنید که این کار را در زمانی که هوا بهتر است انجام دهید، زیرا بسیاری از حیوانات هنوز در

hibernating you see so that one that one should actually be hibernating but it isn't it's

خواب زمستانی هستند. آن یکی که در واقع باید در خواب زمستانی باشد اما بیدار نیست،

awake I want to know how it got in yes it was just sneaky and PC it must have sneaked

می‌خواهم بدانم چگونه وارد شد، بله ، فقط یواشکی بود و رایانه شخصی باید

in in one day anyway it's time to get out to go it's go to past four we've run well

در یک روز به صورت مخفیانه وارد شود، به هر حال وقت آن رسیده است که بیرون برویم و به گذشته برویم. ما چهار را به خوبی

over yes don't worry I'm sorry to say don't worry about it we still have lots of people

پشت سر گذاشته‌ایم بله نگران نباشید متأسفم که می‌گویم نگران نباشید ما هنوز افراد زیادی داریم

watching that's nice so we'll see you next week it's Mother's Day mothering Sunday next

که تماشا می‌کنند خوب است بنابراین هفته آینده شما را می‌بینیم یکشنبه هفته آینده روز مادر است

Sunday yes so we'll be going to see mr. Steve's mum to cheer her up but not on the Sunday

بله بنابراین ما به دیدن آقا می رویم. مامان استیو تا او را تشویق کند اما نه

on this Saturday that's it so you'll be he'll be here we will be here next Sunday so don't

یکشنبه این شنبه همینطور است، بنابراین شما خواهید بود او اینجا خواهید بود، ما یکشنبه آینده اینجا خواهیم بود، بنابراین

worry next Sunday from 2 p.m. UK time Thank You mr. Steve are you sorry to say that this

یکشنبه آینده از ساعت 2 بعد از ظهر نگران نباشید. زمان انگلستان متشکرم آقای استیو متاسفم که می گویید این

lesson is coming to an end I am very sorry to say that it's time to say goodbye to mr.

درس در حال اتمام است من بسیار متاسفم که بگویم وقت خداحافظی با آقای است.

Steve first of all bye-bye see you next week mr. Steve has gone so thanks Steve for that

آقای استیو اول از همه خداحافظ هفته آینده می بینمت. استیو رفت، پس از استیو برای آن متشکرم

and I'm going as well one last look at the live chat and then I am out of here thank

و من نیز آخرین نگاهی به چت زنده می‌گذارم و سپس از اینجا خارج شدم.

you Eric Thank You Sergio Thank You Julie Thank You Olga Thank You Konul Thank You Hoshino

thanks a lot for your company today it's been a very long one and we have had lots of interesting

برای شرکت شما امروز خیلی طولانی شده است و ما موضوعات و موضوعات جالب زیادی داشتیم که در

topics and subjects to talk about thank you very much for your drawings and don't forget

مورد آنها صحبت کنیم از شما بابت طراحی هایتان بسیار سپاسگزاریم و فراموش نکنید

if you want to make a donation you can through PayPal or through the live chat when I'm on

اگر می خواهید کمک مالی کنید می توانید از طریق PayPal یا از طریق پخش زنده هنگامی که من

air every single Sunday and the address is going under the screen right now and you can

هر یکشنبه روی آنتن هستم و آدرس در حال حاضر زیر صفحه نمایش است، چت کنید و شما می

find all the details of my youtube videos under this video and of course this will be

توانید تمام جزئیات ویدیوهای یوتیوب من را در زیر این ویدیو پیدا کنید و البته این

available later you can watch all of this again with subtitles so much to share with

بعداً در دسترس خواهد بود، می توانید همه اینها را دوباره با خیلی زیرنویس ها را با شما به اشتراک

you before I disappear thank you I mean Thank You Irene Thank You Lilly yeah thank you quite

می گذارم قبل از اینکه ناپدید شوم متشکرم منظورم از شما متشکرم ایرنه متشکرم لیلی بله از

a loop thank you very much to everyone and I will see you next week this is mr. Duncan

شما بسیار متشکرم از همه بسیار متشکرم و هفته آینده شما را می بینم این آقای است. دانکن

in the birthplace of English of course that is England it is that's where we are right

در زادگاه انگلیسی البته که انگلستان است، همان جایی است که ما در

now saying thanks a lot for watching me teaching you live and of course until next Sunday you

حال حاضر می گوییم خیلی ممنون از تماشای من که به شما آموزش زنده می دهم و البته تا یکشنبه آینده می

know what's coming next yes you do until the next time we meet here on YouTube…

دانید که آینده چه خواهد شد بله تا دفعه بعد که اینجا ملاقات می کنیم انجام می دهید. در یوتیوب…

ta ta for now. 8-)

در حال حاضر. 8-)