Are you an English addict? / Learn and smile for a while with Mr Duncan / Sunday 29th March 2020

guess who forgot to put his clock forward last night

حدس بزنید که دیشب چه کسی فراموش کرده ساعتش را جلو

guess who got out of bed one hour too late can you guess who it was I will

بیاورد، حدس بزنید چه کسی یک ساعت دیر از رختخواب بلند شد، می توانید حدس بزنید که چه کسی بود، من

give you a clue it was me hi everybody here we go yes we are here

به شما سرنخی خواهم داد که من بودم سلام به همه اینجا ما می رویم بله،

once again it is English addict live from the birthplace of the English

یک بار دیگر اینجا هستیم، معتاد انگلیسی است زندگی از زادگاه زبان انگلیسی

language which just happens to be England

که اتفاقاً انگلستان است،

hmm can you guess who forgot last night to correct their clock now one of the

هوم، می توانید حدس بزنید چه کسی دیشب فراموش کرده ساعت خود را اصلاح کند، اکنون یکی از

problems I find every year I always find that this is a big problem every time

مشکلاتی که هر سال پیدا می کنم، همیشه متوجه می شوم که هر بار

they change the clocks forward for summer and then back for winter

که ساعت را عوض می کنند، این یک مشکل بزرگ است برای تابستان جلو و بعد برای زمستان

sometimes I forget and the other problem is some of the clocks in my house will

گاهی اوقات فراموش می کنم و مشکل دیگر این است که برخی از ساعت های خانه من به

correct themselves automatically however some clocks will not they will not do

طور خودکار اصلاح می شوند، اما برخی از ساعت ها این کار را نمی کنند،

that so that is why I got up late I was late and every time I looked at the

به همین دلیل است که من دیر بیدار شدم، دیر بیدار شدم و هر وقتی به

clock I thought I had an extra hour to get ready but then after a while I

ساعت نگاه کردم فکر کردم یک ساعت بیشتر برای آماده شدن دارم اما بعد از مدتی

realized that some of the clocks in my house were not accurate so that's the

متوجه شدم که برخی از ساعت های خانه من دقیق نیستند، به

reason why I am slightly late I'm ever so sorry I haven't had a shave I haven't

همین دلیل است که من کمی دیر کرده ام. همیشه متاسفم. اصلاح نکرده ام

got ready properly so unfortunately I am a little bit behind today for which I

نرفتم به درستی آماده نیستم، بنابراین متأسفانه من امروز کمی عقب مانده ام که به

apologize a lot however you can see now the time is yes it is coming up to

خاطر آن خیلی عذرخواهی می کنم، اما می توانید ببینید که اکنون زمان آن است بله،

half-past two here in the UK for those who are confused last night here in the

برای کسانی که دیشب اینجا در بریتانیا گیج شده اند، به ساعت دو و نیم رسیده است.

UK we put our clocks forward by one hour because now this is the start of British

در بریتانیا ما ساعت‌هایمان را یک ساعت جلو می‌آوریم، زیرا اکنون این شروع زمان تابستانی بریتانیا است،

summer time so that's the reason why the clocks are now one hour ahead the reason

بنابراین به همین دلیل است که ساعت‌ها اکنون یک ساعت جلوتر هستند، دلیل

is because we have now entered British summer time and I know a lot of people

آن این است که ما اکنون وارد زمان تابستانی بریتانیا شده‌ایم و من افراد زیادی را

around the world will also be putting their clocks one hour forward not

در اطراف می‌شناسم. دنیا هم ساعت‌های خود را یک ساعت جلوتر می‌گذارد، نه

everyone so some people do and some people don't

همه، بنابراین بعضی‌ها این کار را می‌کنند و بعضی‌ها این کار را

which only makes things even more confusing to be honest so here we go oh

my goodness how are you doing this is mr. Duncan by the way for those

نمی‌کنند. دانکن به هر حال برای کسانی

who don't know who I am my name is mr. Duncan how are you today are you ok I

که نمی دانند من کی هستم نام من آقای است. دانکن امروز چطوری

hope so are you happy will are you happy I hope you are feeling happy today

خوب هستی امیدوارم خوشحال باشی خوشحال می شوی امیدوارم امروز احساس خوشبختی کنی

because I'm here with you live on YouTube on this Sunday afternoon here in

چون من اینجا با تو هستم به صورت زنده در یوتیوب بعدازظهر امروز یکشنبه اینجا

the UK or at least I think it's Sunday afternoon I'm not quite sure to be

در بریتانیا یا حداقل فکر می کنم یکشنبه است بعد از ظهر من کاملاً مطمئن نیستم

honest shall we check is it Sunday can you please confirm that today is

صادقانه بگویم باید بررسی کنیم آیا یکشنبه است، لطفاً تأیید کنید که امروز

definitely Sunday

قطعا یکشنبه است

oh what a day and yesterday I was telling everyone I was telling everyone

آه چه روزی است و دیروز به همه می گفتم دیروز به همه می گفتم

yesterday to make sure that you don't forget to put your clocks forward if you

تا مطمئن شوید که فراموش نکنید اگر در بریتانیا هستید، ساعت‌های خود را جلو بیاورید

are in the UK and also I told all of you yesterday to make sure that you are here

و همچنین دیروز به همه شما گفتم که مطمئن شوید

earlier than normal because of the clocks going forward however here in the

زودتر از حد معمول اینجا هستید زیرا ساعت‌ها به جلو می‌روند، اما اینجا در

house where I live it was complete chaos this morning because I didn't really

خانه‌ای که من زندگی می‌کنم امروز صبح هرج و مرج کامل بود زیرا من واقعاً

know what time it was some of the clocks were saying that time and some of the

نمی‌دانستم ساعت چند است، برخی از ساعت‌ها آن زمان را می‌گویند و برخی از

clocks were saying this time so I didn't know which clock was correct so I did

ساعت‌ها این زمان را می‌گویند، بنابراین من نمی‌دانستم کدام ساعت درست است، بنابراین

get rather confused and that is the reason why I am here with you a little

نسبتاً گیج شدم و به همین دلیل است که من امروز کمی دیرتر اینجا با شما

later today for which I do apologize I say sorry from the bottom of my heart I

هستم که به خاطر آن دو o معذرت خواهی من از ته قلبم می گویم معذرت می خواهم،

do apologize did you see my livestream yesterday I was with you for two hours

من عذرخواهی می کنم آیا پخش زنده من را دیروز دیدی، من دو ساعت با شما

sitting in my comfortable chair talking to you about all sorts of things

بودم که روی صندلی راحتم نشسته بودم و در مورد همه چیز با شما صحبت می کردم،

including including these did you see my livestream

از جمله این موارد، آیا پخش زنده من را دیدید؟

I was sitting talking to you and eating my lovely delicious jaffa cakes a lot of

نشسته با شما صحبت می کنم و کیک های خوشمزه یافای دوست داشتنی ام را می خوردم، بسیاری از

people asked mr. Duncan are you actually being sponsored by the people who make

مردم از آقای دکتر پرسیدند. دانکن آیا واقعاً توسط افرادی که کیک یافا درست می‌کنند حمایت می‌شوید،

jaffa cakes no I'm not although sometimes I wish I was to be honest it

نه من نیستم، اگرچه گاهی اوقات دلم می‌خواهد صادق باشم،

would be very nice hello to everyone on the live chat hello to Vitesse Vitesse

سلام به همه در چت زنده سلام به Vitesse Vitesse

guess what you are first on today's live chat

.

I must admit it feels very strange being back in the studio for the past few days

چت زنده باید اعتراف کنم بازگشت به استودیو برای چند روز گذشته احساس بسیار عجیبی دارد،

I've been outside doing live streams from in the garden and around the area

من در خارج از خانه بودم و از باغ و منطقه ای

where I live however today I'm back in the studio things look a little bit not

که در آن زندگی می کنم پخش زنده انجام می دادم، اما امروز به استودیو برگشتم همه چیز به نظر می رسد

more normal so slightly more normal today whatever normal is can't can you

کمی نرمال تر نیست، امروز کمی عادی تر، هر چیزی که عادی است، نمی توانی

actually define normal at the moment I don't think there is any such thing as

در حال حاضر نرمال را تعریف کنی، من فکر نمی کنم در حال حاضر چیزی به عنوان

normal right now so yesterday we went into town and for those who are

عادی وجود داشته باشد، بنابراین دیروز ما به شهر رفتیم و برای کسانی که در تعجب هستند.

wondering what the town center looks like at the moment I will show you what

مرکز شهر در حال حاضر چگونه به نظر می رسد من به شما نشان خواهم داد که

everything looks like because this is something that I filmed yesterday so you

همه چیز چگونه است زیرا این چیزی است که من دیروز فیلمبرداری کردم، بنابراین می

can see now on the screen there it is so there is much Wenlock yesterday and you

توانید اکنون روی صفحه نمایش آن را ببینید، بنابراین دیروز ونلاک زیادی وجود دارد و می

can see down the road there are some people queuing outside one of the shops

توانید در پایین جاده آنجا را ببینید. برخی از افراد هستند صف کشیدن بیرون یکی از مغازه ها

because people were not allowed to go in in large groups I think you know why I

چون مردم اجازه نداشتند در گروه های بزرگ وارد شوند، فکر می کنم می دانید چرا

think you know why that is happening however people are being told that they

فکر می کنم می دانید چرا این اتفاق می افتد، اما به مردم گفته می شود که

can't move around most of the shops are closed including here in Much Wenlock so

نمی توانند در اطراف حرکت کنند، اکثر مغازه ها از جمله اینجا بسته هستند. در Much Wenlock

there it is the view yesterday looking down the high street of the place in

پس این منظره دیروز است که به خیابان بزرگ مکانی

which I live not many people around the only people that were there yesterday

که در آن زندگی می کنم نگاه می کند، افراد زیادی در اطراف تنها افرادی که دیروز آنجا

were people who were buying things so these people were all buying stuff

بودند افرادی بودند که چیزهایی می خریدند، بنابراین این افراد دیروز همه چیز می خریدند

yesterday and here's another shot this is a view looking across the center of

و اینم یکی دیگر عکس این منظره ای است که به

much Wenlock I was standing in the square and I'm looking across at the

مرکز ونلاک نگاه می کند من در میدان ایستاده بودم و دارم به

bakery and you can see there are some people standing outside and they are all

نانوایی نگاه می کنم و شما می توانید ببینید که چند نفر بیرون ایستاده اند و همه آنها در

keeping a very safe distance from each other and you might be able to see one

فاصله بسیار امنی از یکدیگر هستند و ممکن است بتوانید ببینید یکی

of the people standing there at has a mask on his face can you see him

از افرادی که آنجا ایستاده است، ماسکی روی صورتش دارد، آیا می‌توانید ببینید

he's actually wearing a mask and there is mr. Steve can you see Steve hey mr.

که او در واقع ماسک زده است و آقای. استیو می توانید استیو هی آقا را ببینید.

Steve what have you got in your shopping bag

استیو در کیف خریدت

do you have something nice to eat I think so

چه چیزی داری آیا چیز خوبی برای خوردن داری فکر می کنم

there is mr. Steve making sure that he keeps his distance from everyone except

پس آقا هست. استیو اطمینان حاصل می کند که از همه فاصله می گیرد، به

for those people working for the post office

جز افرادی که برای اداره پست کار می کنند،

so there they are can you see them so there are a couple of people there

بنابراین آنها آنجا هستند، می توانید آنها را ببینید، بنابراین چند نفر در آنجا

talking to each other and they work for the Royal Mail who are the people who

با یکدیگر صحبت می کنند و آنها برای پست سلطنتی که همان مردم هستند کار می کنند. که

deliver all of our letters here in the UK I hope you are okay today so things

همه نامه‌های ما را اینجا در بریتانیا تحویل می‌دهیم، امیدوارم امروز خوب باشید، بنابراین همه چیز

here are strange I'm not going to pretend that everything is normal

اینجا عجیب است، من نمی‌خواهم وانمود کنم که همه چیز عادی است،

because we are not living through normal times things are weird

زیرا ما در زمان‌های عادی زندگی نمی‌کنیم، همه چیز

a little bit strange don't you think well I think so anyway maybe where you

کمی عجیب است. شما خوب فکر می کنم من فکر می کنم بنابراین به هر حال شاید جایی

are sitting you are making the best of this bad situation so some people are

که نشسته اید از این وضعیت بد بهترین استفاده را می کنید بنابراین برخی از مردم

finding positive things to do one of the things I have noticed is many people are

کارهای مثبتی برای انجام دادن پیدا می کنند یکی از کارهایی که من متوجه شدم این است که بسیاری از افراد از افراد

taking care of vulnerable and elderly people so those who cannot get outside

آسیب پذیر و مسن مراقبت می کنند. کسانی که نمی توانند بیرون بروند،

those who can't move around easily are being taken care of by some very kind

کسانی که نمی توانند به راحتی حرکت کنند، توسط افراد بسیار مهربان مراقبت می شوند، از

people including here in the area that I live so there are some volunteers who

جمله اینجا در منطقه ای که من زندگی می کنم، بنابراین تعدادی داوطلب هستند که

are helping those who can't get out or those who are unable to get out of the

به کسانی که نمی توانند بیرون بیایند یا کسانی که قادر به خروج نیستند کمک می کنند. بیرون رفتن از

house for various reasons so yes it's very nice a lot of people are getting

خانه به دلایل مختلف، بله، خیلی خوب است که افراد زیادی دور

together and helping those who cannot help themselves and I'm sure you have

هم جمع می شوند و به کسانی که نمی توانند به خودشان کمک کنند کمک می کنند و من مطمئن هستم که شما هم

some positive stories as well to share so I would imagine you have some very

داستان های مثبتی برای به اشتراک گذاشتن دارید، بنابراین تصور می کنم شما هم داستان های بسیار خوبی دارید.

nice stories that you can share as well hello to the live chat lots of people

داستان‌های خوبی که می‌توانید به اشتراک بگذارید، سلام به چت زنده، افراد

are here I'm back in the studio today however outside the weather doesn't look

زیادی اینجا هستند.

too bad outside today so there it is the view out of my studio window right now

looking across the beautiful countryside here in Shropshire you can see there are

اکنون به حومه زیبای اینجا در Shropshire نگاه کنید، می توانید ببینید که

lots of sheep in the field they are completely oblivious they are oblivious

گوسفندهای زیادی در مزرعه وجود دارد. آنها کاملاً غافل

to what is going on so nature doesn't really realize it

doesn't know what is happening only human beings know what is happening at

هستند. بدانید در حال حاضر چه اتفاقی می افتد

the moment with the situation that in some places is really bad so can I first

با این وضعیت که در بعضی جاها واقعاً بد است، بنابراین می توانم اول

of all say hello to all those who are having a difficult time at the moment I

از همه به همه کسانی که در حال حاضر شرایط سختی دارند سلام کنم

am thinking of you and we are in a very similar situation here we all have to

من به شما فکر می کنم و ما در وضعیت بسیار مشابهی هستیم. اینجا همه ما

stay in our houses we can't go out unless it is absolutely necessary so

مجبوریم در خانه‌هایمان بمانیم، نمی‌توانیم بیرون برویم مگر اینکه کاملاً ضروری باشد، بنابراین در

there you can see the view looking across the fields it is very windy today

آنجا می‌توانید منظره‌ای را ببینید که در سراسر مزارع نگاه می‌کند.

so we do have a lot of harsh weather it is cold and windy however the Sun has

decided to come out which is rather nice so even though it's cold and in some

تصمیم گرفته است بیرون بیاید که نسبتاً خوب است، بنابراین حتی اگر هوا سرد است و در برخی

parts of the UK can you believe

از مناطق بریتانیا می توانید باور کنید

can you believe in some parts of the UK they've had snow so in the north of

آیا می توانید باور کنید در برخی از مناطق بریتانیا برف باریده اند، بنابراین در شمال

England some people are actually experiencing snowfall and I do believe

انگلیس برخی از مردم واقعاً بارش برف را تجربه می کنند. و من معتقدم که

in certain parts of the world is well snow is falling I saw some beautiful

در برخی از نقاط جهان برف در حال باریدن است من

images this morning from Japan so a few people living in Japan have been filming

امروز صبح تصاویر زیبایی از ژاپن دیدم، بنابراین چند نفری که در ژاپن زندگی می کنند

the snow falling outside their houses and it's beautiful so something to cheer

از بارش برف بیرون از خانه های خود فیلم می گیرند و این زیباست، بنابراین چیزی برای شاد

us up something that looks lovely a little bit of snowfall however here

کردن ما که کمی بارش برف دوست داشتنی به نظر می رسد، اما

unfortunately there is no snow sadly coming up at around about three o'clock

متاسفانه اینجا هیچ برفی وجود ندارد، متأسفانه در حدود ساعت سه بعد از ظهر

we have mr. Steve yes mr. Steve is with us however he is in his little safe

ما آقای. استیو بله آقای استیو با ما است، اما او در گوشه فضای امن کوچک خود

space corner so mr. Steve will be here a little bit later on

است، بنابراین آقای. استیو کمی

there is where mr. Steve will be sitting later on so you can see the seat where

بعد اینجا خواهد بود، جایی که آقای. استیو بعداً می‌نشیند تا بتوانید صندلی را ببینید که

mr. Steve will be sitting that is Steve's safe space corner so he won't be

آقای. استیو می‌نشیند که گوشه فضای امن استیو است، بنابراین او

here in the studio I've had to put him in a safe place away from me so we can't

اینجا در استودیو نخواهد بود، مجبور شدم او را در مکانی امن دور از خودم قرار دهم تا نتوانیم

breathe over each other so even we are keeping a safe distance from each other

روی همدیگر نفس بکشیم، بنابراین حتی ما یک امن نگه می‌داریم. امروز از یکدیگر فاصله

today so that's what we are doing later on on today's English addicts so for

بگیرید، بنابراین این همان کاری است که ما بعداً در مورد معتادان انگلیسی امروزی انجام می دهیم، بنابراین برای

those who are wondering I'm Duncan I teach English on YouTube I've been doing

کسانی که تعجب می کنند من دانکن هستم، من در یوتیوب انگلیسی تدریس می کنم، من

this forever such a long time do you know how long I've been doing this for

برای همیشه این کار را انجام می دهم، آیا می دانید چه مدت است؟

over 14 years can you believe it can you believe it

بیش از 14 سال است که این کار را انجام

hello to mr. Bruno hello mr. Bruno nice to see you here on the live chat

می دهم. برونو سلام آقای برونو خوشحالم که شما را اینجا در چت زنده می بینم

lots of people joining me already hello Christina as well flower

بسیاری از مردم که به من ملحق شده اند سلام کریستینا و همچنین گل

hello flower Espoir hello mr. Duncan sorry I was in the kitchen preparing

سلام گل اسپویر سلام آقای. دانکن ببخشید من در آشپزخانه

Pete sir I'm very intrigued to find out what type of pizza you were making so

بودم و پیت را آماده می کردم قربان خیلی مشتاقم بفهمم شما چه نوع پیتزایی درست می کردید پس

flour what pizza is it what type of pizza are you making maybe it has lots

آرد چه پیتزایی است چه نوع پیتزایی درست می کنید

of cheese maybe it has some meat or maybe it has some vegetables I really

شاید پنیر زیادی داشته باشد شاید کمی گوشت داشته باشد یا شاید مقداری سبزیجات داشته باشد من واقعاً

don't know why people put pineapple on pizzas I really hate the taste of

نمی دانم چرا مردم آناناس را روی پیتزا می گذارند من واقعاً از طعم

pineapple on pizzas I don't know why Soojin

آناناس روی

hello Soojin nice to see you here today also Luis Mendez hello to you welcome

back I must apologize for my can you see my beard is starting to come through

پیتزا متنفرم. باید به خاطر من معذرت خواهی کنم، می بینید که ریش من در حال از بین رفتن است،

because I didn't of a shave today I got in a real mess

زیرا امروز اصلاح نکردم، متأسفانه واقعاً به هم

unfortunately because some of the clocks in my house were telling me the wrong

ریختم، زیرا برخی از ساعت های خانه من زمان اشتباه را به من می گفتند،

time so some of the clocks changed automatically whilst others didn't

بنابراین برخی از ساعت ها تغییر کردند. به طور خودکار در حالی که دیگران این کار را نکردند

and sadly I got myself into a little bit of confusion hello to Switzerland in

و متأسفانه من خودم را در یک سردرگمی کوچک فرو بردم سلام به سوئیس در

Switzerland apparently it is going to smudge snow tomorrow

سوئیس ظاهراً فردا قرار است برف ببارد

apparently ooh I wish we had a little bit of snow here where I live so

ظاهراً اوه ای کاش اینجا جایی که من زندگی می کنم کمی برف می

unfortunately in this part of England we haven't had any snow however in the

بارید ، بنابراین متاسفانه در این قسمت انگلیس داریم اما در

North they have had a lot of snow hello also palmyra hello - palmyra nice

شمال برف زیادی باریده اند سلام پالمیرا سلام - پالمیرا خوشحالم

to see you here today would you like to see a visitor in my garden and this is

که امروز شما را اینجا می بینم آیا دوست دارید یک بازدیدکننده در باغ من ببینید و

the bird I'm going to show you a particular bird that has been creating

این پرنده ای است که من می خواهم نشان دهم شما پرنده خاصی هستید که در طول پخش زنده من

all sorts of chaos around this area especially for me during my live streams

انواع هرج و مرج را در اطراف این منطقه به خصوص برای من ایجاد کرده اید،

so here is the bird and a lot of people have asked if they can have a look at

بنابراین این پرنده است و بسیاری از مردم پرسیده اند که آیا می توانند

the bird that often makes a very loud noise in my garden so here it is

به پرنده ای که اغلب صدای بسیار بلندی می دهد نگاه کنند. در باغ من پس اینجاست

so this is the bird that often causes a lot of noise in my garden and at this

که این همان پرنده ای است که اغلب در باغ من سر و صدای زیادی ایجاد می کند و در این

time of year this particular bird is looking for some girlfriends so this

زمان از سال این پرنده خاص به دنبال چند دوست دختر است بنابراین این

particular bird is a pheasant pheasant and there are lots of pheasants around

پرنده خاص یک قرقاول قرقاول است و قرقاول های زیادی وجود دارد.

here now it does look as if this video has stopped playing I don't know why

اکنون در اینجا به نظر می رسد که پخش این ویدیو متوقف شده است، نمی دانم چرا

that's rather annoying let's see if that will work

این خیلی آزاردهنده است، بیایید ببینیم که آیا این کار می کند یا نه،

now come on we want to see the pheasant can we please see the pheasant oh there

حالا می خواهیم قرقاول را ببینیم، می توانیم لطفا قرقاول را ببینیم اوه اینجا

he is the pheasant is now moving because my video wasn't playing so there you can

او قرقاول است اکنون در حال حرکت است زیرا ویدیوی من پخش نمی شد، بنابراین شما می توانید آن را انجام دهید

see the lovely pheasant in the back garden and he was sitting around and

قرقاول دوست داشتنی را در باغچه پشتی ببینم و او دور و برم نشسته بود و

during my live streams unfortunately this particular bird was disturbing my

در حین پخش زنده من متاسفانه این پرنده خاص تمرکز من را

concentration so this is the bird that sometimes makes a terrible noise in my

به هم می زد، بنابراین این پرنده ای است که گاهی

garden at the moment he is quiet he is thinking he is wondering where all the

در لحظه ای که ساکت است و در حال فکر کردن است صدای وحشتناکی در باغ من ایجاد می کند. او در تعجب است که همه

girl birds are so at this time of year the male pheasant is looking for some

پرنده های دختر کجا هستند، بنابراین در این زمان از سال قرقاول نر به دنبال

some girlfriends so not just one girlfriend pheasants like to have lots

چند دوست دختر است، بنابراین نه تنها یک دوست دختر، قرقاول ها دوست دارند تعداد

and lots of girlfriends so sometimes Mother Nature can be a

زیادی دوست دختر داشته باشند، بنابراین گاهی اوقات مادر طبیعت می تواند

little naughty imagine if human beings did that oh look

کمی شیطان باشد تصور کنید اگر انسان باشد. موجودات این کار را کردند اوه نگاه می کند

he's having a little clean hello mister pheasant how are you today are you ok so

او کمی تمیز دارد سلام آقای قرقاول شما امروز چطورید خوب هستید

there it is the bird that often causes chaos noise and lots of problems in my

پس این پرنده است که اغلب باعث ایجاد سر و صدا و مشکلات زیادی در

garden there is the pheasant bye-bye mr. pheasant bye-bye

باغ من می شود. قرقاول خداحافظی آقای قرقاول است. قرقاول خداحافظی

ting says I have never seen snow ever that's incredible

تینگ می گوید من تا به حال برف ندیده ام این باورنکردنی است

if you've never experienced snow all I can say is it is the most amazing

اگر تا به حال برف را تجربه نکرده باشید فقط می توانم بگویم این شگفت انگیزترین

feeling in the world it really is the most amazing feeling in the world in

احساس در جهان است واقعاً شگفت انگیزترین احساس در جهان است در

fact I might try to find one of my lessons because I did do an English

واقع ممکن است امتحان کنم یکی از درس هایم را پیدا کنم چون یک درس انگلیسی انجام دادم

lesson that was all about snow so I might actually try to find one of my

که تماماً در مورد برف بود، بنابراین ممکن است واقعاً سعی کنم یکی از

snow lessons because I did do a lesson all about snow a while back so we might

درس های برف خود را پیدا کنم زیرا مدتی قبل درسی درباره برف انجام دادم تا بتوانیم

have a look at that a little bit later on if I can find it today we are playing

به آن نگاهی بیندازیم. کمی بعد اگر بتوانم آن را پیدا کنم امروز داریم

a little game a game that I call the all game and what I am planning to do here

یک بازی کوچک بازی می کنیم که من آن را همه بازی می نامم و کاری که امروز در اینجا قصد انجام

today I am planning to give you choices between different things so I will show

آن را دارم، قصد دارم بین چیزهای مختلف به شما انتخاب بدهم، بنابراین انتخاب ها را به شما نشان خواهم داد.

you choices and what you have to do is tell me which one you prefer so when we

و کاری که باید انجام دهید این است که به من بگویید کدام یک را ترجیح می دهید، بنابراین وقتی

talk about preferring something we are saying what your preference is so the

در مورد ترجیح دادن چیزی صحبت می کنیم، می گوییم ترجیح شما چیست، بنابراین

thing that you like more than the other thing is your preference so we often

چیزی که شما بیشتر از چیز دیگر دوست دارید ترجیح شما باشد، بنابراین ما اغلب

talk about preferences when we are choosing the thing we like the most the

در مورد ترجیحات صحبت می کنیم. انتخاب چیزی که ما بیشتر دوست

thing that we like above everything else is the preference so what I'm going to

داریم در ما بیش از همه چیز ترجیح داده می شود، بنابراین کاری که قرار است

do I'm going to give you two choices and what you have to do is tell me on the

انجام دهم، به شما دو انتخاب می دهم و کاری که باید انجام دهید این است که در چت زنده به من بگویید

live chat which one you prefer I prefer that I prefer that so I will give you

کدام یک را ترجیح می دهید، ترجیح می دهم که آن را ترجیح می دهم. من به شما

some choices I will give you an example so here is an example a very quick

چند انتخاب می‌دهم، یک مثال برای شما می‌آورم، بنابراین در اینجا یک مثال بسیار سریع است،

example this one so there is a good example of making a preference so you

بنابراین یک مثال خوب برای ایجاد اولویت وجود دارد، بنابراین شما

might choose one thing or the other so that's something

ممکن است یک یا آن چیز را انتخاب کنید، بنابراین این کاری است

we are going to do in a little while when mr. Steve joins us on the live chat

که ما می‌خواهیم انجام دهیم. در مدت کمی که آقای. استیو در چت زنده به ما ملحق می شود

and yes he will be with us he will be with us very soon Christina nice to see

و بله او با ما خواهد بود او به زودی با ما خواهد بود کریستینا خوشحالم که

you here Christina hello also - Irene Fung

شما را اینجا می بینم کریستینا سلام همچنین - ایرنه فانگ

hello Fung du Chun I believe you are watching in yes ma'am

سلام فانگ دو چون من فکر می کنم شما در حال تماشای هستید بله خانم

hello also - dare Judith's jaded etch microbiologist

سلام نیز - جرات کن میکروبیولوژیست خسته جودیت

happy Sunday mr. Duncan I guess mr. Duncan and mr. Steve are faring well I

یکشنبه مبارک آقای. دانکن حدس می زنم آقای. دانکن و آقای استیو وضعیت خوبی دارد من

actually live in France and France is one hour ahead of the UK so you didn't

در واقع در فرانسه زندگی می کنم و فرانسه یک ساعت جلوتر از انگلستان است، بنابراین شما

start at the usual time yes this is really confusing let me just explain so

در زمان معمول شروع نکردید بله این واقعا گیج کننده است اجازه دهید من فقط توضیح بدهم بنابراین

at the moment in the UK it is coming up to ten minutes - three o'clock but

در حال حاضر در بریتانیا به 10 می رسد. دقیقه - ساعت سه، اما

really it should be ten minutes before two o'clock however last night we put

واقعاً باید ده دقیقه قبل از ساعت دو باشد، اما دیشب ما

the clock forward by one hour so we went forward by one hour last night so that's

ساعت را یک ساعت جلو انداختیم، بنابراین دیشب یک ساعت جلو رفتیم، بنابراین این

what happened so now the time actually is nearly 10 to 3:00 and every year this

اتفاق افتاد، بنابراین اکنون زمان در واقع نزدیک به 10 است. تا ساعت 3:00 و هر سال این

causes a lot of confusion for many people so I thought I had an extra hour

باعث سردرگمی بسیاری برای بسیاری از مردم می شود، بنابراین فکر کردم یک ساعت اضافی

the spawning but I didn't because I like I kept looking at the clocks in the

برای تخم ریزی دارم اما این کار را نکردم زیرا دوست دارم مدام به ساعت های

house and they weren't right they were incorrect so I got myself into a real

خانه نگاه کنم و درست نبودند. نادرست بودند، بنابراین من خودم را به

state a real state of confusion hello Omar

یک وضعیت واقعی رساندم یک حالت سردرگمی واقعی سلام عمر،

hello also unique arena nice to see you here as well

سلام همچنین عرصه بی نظیری خوشحالم که شما را در اینجا می بینم و

also we have Palmyra and oh hello - Marella Marella nice to see you here I

همچنین ما پالمیرا داریم و اوه سلام - مارلا مارلا خوشحالم که شما را اینجا می بینم

did apology for being late but Marella says it

از اینکه دیر آمدم عذرخواهی کردم. مارلا میگه

doesn't matter mr. Duncan it doesn't matter if you are late nothing is normal

مهم نیست آقا. دانکن مهم نیست که دیر کردی

at the moment have you noticed nothing is normal at

فعلاً هیچ چیز عادی نیست آیا متوجه شده ای که در حال حاضر هیچ چیز عادی نیست

the moment everything is very strange hello Andrea

همه چیز بسیار عجیب است سلام آندریا

hello satury no hello to all of the friends

سلام اشباع نه سلام به همه دوستان

hello also lali lali wow so many people are on the live chat Beatriz also Larisa

سلام همچنین لالی لالی وای خیلی ها در حال حاضر هستند چت زنده Beatriz همچنین لاریسا

Larisa it is nice to see you today so yesterday some of the people who live

لاریسا خوشحالم که امروز شما را می بینم، بنابراین دیروز برخی از افرادی که

around here were going into town to buy their food and can I just say that most

در این اطراف زندگی می کنند برای خرید غذای خود به شهر می رفتند و فقط می توانم بگویم که

of the supermarkets here have quite a lot of stock so they haven't really run

اکثر سوپرمارکت های اینجا موجودی بسیار زیادی دارند. آنها

out of food so yesterday we went into town we bought some milk and the local

واقعاً غذایشان تمام نشده است، بنابراین دیروز ما به شهر رفتیم، مقداری شیر خریدیم و

supermarket had loads of milk lots and lots of milk so we didn't have to worry

سوپرمارکت محلی مقدار زیادی شیر و مقدار زیادی شیر داشت، بنابراین ما

about that however we did have to go to the bread shop and they had a lot of

نگران این موضوع نبودیم، اما مجبور شدیم به فروشگاه برویم. مغازه نان و آنها نان زیادی داشتند

bread but we normally order our bread so we have always done this even before

اما ما معمولاً نان خود را سفارش می دهیم بنابراین همیشه این کار را انجام می دادیم حتی قبل از

this current situation we've always ordered our bread so we always have our

این وضعیت فعلی ما همیشه نان خود را سفارش می دادیم بنابراین همیشه نان خود را

bread reserved every Saturday although this week we did order a little bit

هر شنبه رزرو می کنیم اگرچه این هفته کمی سفارش دادیم. کمی

extra so this week we ordered a little extra bread and of course one of the

اضافی پس این اوه ما کمی نان اضافه سفارش دادیم و البته یکی از

wonderful things about bread is you can put it in the freezer so one of the

چیزهای شگفت انگیز در مورد نان این است که می توانید آن را در فریزر قرار دهید، بنابراین یکی از

reasons why I love bread is because you can freeze it you can freeze bread so I

دلایلی که من عاشق نان هستم این است که می توانید آن را فریز کنید، می توانید نان را منجمد کنید تا من

love that it makes everything very convenient hello

دوست دارم که درست کند. همه چیز خیلی راحت است سلام

Tatiana hello mr. Duncan we like your nice cool tie oh thank you very much so

تاتیانا سلام آقای. دانکن ما از کراوات زیبای شما خوشمان می آید، اوه خیلی از شما متشکرم،

I'm wearing my normal clothes that I normally wear during my English addict

بنابراین من لباس های معمولی خود را می پوشم که معمولاً در خواب زنده معتاد انگلیسی خود می پوشم،

live dream where did you find your jaffa

cakes here it is very difficult to find those cakes

کیک های جافا خود را اینجا پیدا کردید، پیدا کردن آن کیک ها

well it's quite strange really because jaffa cakes are biscuits

بسیار دشوار است، بسیار عجیب است. واقعاً چون کیک جافا بیسکویت هستند،

however they look like cakes but they are technically technically they are

با این حال شبیه کیک هستند، اما از نظر فنی

biscuits hello to otto don tai hello to you

بیسکویت هستند سلام به اتو دون تای سلام به شما

otto don ty are you a dentist by any chance you don't happen to be a dentist

اتو دون تی آیا شما دندانپزشک هستید یا به احتمال زیاد دندانپزشک

do you because your name sounds like you might be a dentist i am at the end of my

نیستید، زیرا اسم به نظر می رسد که شما ممکن است

tether with mr. duncan always being late hi there i am glad to see you

دندانپزشک باشید. دانکن همیشه دیر می‌آید سلام من خوشحالم که تو را می‌بینم

hi Tomic i was in a real mess a terrible mess this morning because some of the

سلام تومیک امروز صبح در یک آشفتگی وحشتناک بودم، زیرا برخی از

clocks in my house were telling me the wrong time so i thought i had an extra

ساعت‌های خانه‌ام زمان اشتباه را به من می‌گفتند، بنابراین فکر کردم یک

hour but in fact i didn't so there you go sometimes these things happen I have

ساعت بیشتر وقت دارم، اما در واقع من این کار را نکردم گاهی اوقات این چیزها اتفاق می افتد من

seen your livestream from yesterday and I got very hungry but I didn't have any

از دیروز پخش زنده شما را دیدم و بسیار گرسنه شدم اما هیچ

jaffa cakes at home so I opened a packet of Oreos my

کیک یافا در خانه نداشتم بنابراین یک بسته Oreos بیسکویت مورد علاقه من را باز کردم

favourite biscuits Wow can I tell you one of my favourite

وای می توانم به شما بگویم یکی از بیسکویت های مورد علاقه من

biscuits besides jaffa cakes are Oreo biscuits I

علاوه بر کیک یافا، بیسکویت های Oreo هستند.

do like Oreo biscuits especially mint Oreo have you seen them

so they have lots of different flavors of Oreo biscuits they have the

traditional vanilla they have also the peanut butter which I

don't like and also they have the mint Oreos oh and I always like to have an

و همچنین آنها نعناع Oreos اوه دارند و من همیشه دوست دارم یک

Oreo biscuit and a glass of milk because I think they go together very well

بیسکویت Oreo و یک لیوان شیر بخورم زیرا فکر می کنم آنها خیلی خوب با هم هماهنگ می شوند

so yes mr. Bruno I also like Oh biscuits especially the mint ones

بنابراین بله آقای. برونو من هم بیسکویت های Oh را دوست دارم مخصوصاً بیسکویت های نعنایی

very nice the town looks very empty says hack Lau it was very empty so if you go

بسیار زیبا به نظر می رسد شهر بسیار خالی است می گوید هک لاو خیلی خالی بود بنابراین اگر در حال حاضر

to many towns and many cities around the UK at the moment you will find that they

به شهرها و شهرهای زیادی در سراسر انگلستان بروید متوجه می شوید که

are all deserted they are empty they are desolate there are no people walking

همه آنها متروک هستند. خالی از سکنه هستند، هیچ مردمی در حال قدم زدن نیستند،

around so even places like London there are not many people walking around most

بنابراین حتی در مکان‌هایی مانند لندن ، افراد زیادی

of the big streets in the capital city our empty there are no people walking

در خیابان‌های بزرگ پایتخت قدم می‌زنند.

around at all it is a very strange period of time

hello also - hello Marwar hello to you as well nice to see you here a lot of

همچنین - سلام مروار سلام به شما و همچنین خوشحالم که شما را اینجا می بینم که

people joining in don't forget as I always say I know I say this every day

افراد زیادی در حال پیوستن هستند فراموش نکنید همانطور که همیشه می گویم می دانم که این را هر روز می گویم

but don't forget you are not alone during this period of time because I am

اما فراموش نکنید که در این مدت تنها نیستید زیرا من

doing the same thing I am also having to keep myself safe and isolated talking of

همان کاری را انجام می‌دهم که باید خودم را ایمن و منزوی نگه دارم

which mr. Steve will be joining me soon and he will be in isolation as well he

. استیو به زودی به من ملحق خواهد شد و او نیز در انزوا

will be next door I will show you what is happening with mr. Steve so this is

خواهد بود، او همسایه خواهد بود. استیو پس اینجا

where mr. Steve will be he will be sitting in his safe space corner so

جایی است که آقای. استیو در گوشه فضای امن خود خواهد نشست تا

that's where mr. Steve will be in a few min it's time however before then I have

جایی که آقای. استیو بعد از چند دقیقه وقتش فرا رسیده است، اما قبل از آن من

something that I want to show you do you remember those lovely hot days when we

چیزی دارم که می خواهم به شما نشان دهم آیا آن روزهای گرم و دوست داشتنی را به یاد می آورید که می

could go outside and relax and enjoy the sunshine well just to cheer you up

توانستیم بیرون برویم و استراحت کنیم و از آفتاب لذت ببریم فقط برای اینکه شما را خوشحال کنیم تا

just to give you something nice to look at here is one of my full English

چیزی به شما بدهیم. اینجا یکی از درس های کامل انگلیسی من است

lessons and in this lesson we talk all about keeping cool and relaxing

و در این درس همه چیز در مورد خنک نگه داشتن و استراحت

on hot sunny day can you see what sort of day it is here today is a hot day it

در روزهای گرم آفتابی صحبت می کنیم، می توانید ببینید امروز اینجا چه روزی است امروز یک روز

is a Midsummer's day this seasonal period is when the days are at their

گرم است، یک روز نیمه تابستان این فصل است دوره زمانی است که روزها در

longest and quite often their hottest a hot day can be described in many ways

طولانی ترین زمان خود هستند و اغلب اوقات گرم ترین روز آنها را می توان به جهات مختلف توصیف

it's a scorching day it's scorching hot today

کرد. یک روز سوزان است،

it's a sweltering day to swell tip is to feel uncomfortably hot it's baking hot

امروز یک روز سوزان است که تورم دارد.

today it's burning hot this sort of weather makes me feel all sweaty and

این نوع آب و هوا به من احساس تعریق و

sticky if you stay out in the Sun too long you will burn your skin will turn

چسبندگی می‌دهد اگر بیش از حد طولانی در آفتاب بمانید پوستتان

red from the sun's ultraviolet radiation too much exposure to harsh sunlight will

در اثر اشعه ماوراء بنفش خورشید قرمز می‌شود قرار گرفتن بیش از حد در معرض نور شدید خورشید به

literally burn your skin which can lead to serious health issues later

معنای واقعی کلمه پوست شما را می‌سوزاند که می‌تواند منجر به بیماری‌های عفونی شود. مشکلات سلامتی ما بعداً

ironically exposure to UV light is necessary for the production of vitamin

قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش برای تولید ویتامین

d2 in the human body so a hot day like this can be described as hot scorching

d2 در بدن انسان ضروری است، بنابراین یک روز گرم مانند این را می توان به عنوان گرمای سوزان و

sweltering dry baking the extreme heat is overwhelming oppressive harsh and

سوزان خشک پختن خشک توصیف کرد

unbearable

oh my goodness I'm so thirsty I feel parched I'm gasping for water to

. آنقدر تشنه ام که خشک شده ام دارم نفس می کشم تا آب

refresh yourself by drinking something cold is to quench your thirst

را تازه کنم تا با نوشیدن یک چیز سرد، تشنگی

your thirst is the need and the drink is what will satisfy that first we can also

خود را رفع کنم تشنگی شما نیاز است و نوشیدنی چیزی است که رفع می کند که ابتدا می

use the word thirst to show the desire to do something or to obtain something

توانیم از کلمه تشنگی نیز برای نشان دادن میل استفاده کنیم. کاری انجام دهید یا برای به دست آوردن چیزی

beneficial you can have a thirst for knowledge a thirst for social

مفید می توانید تشنگی برای دانش داشته باشید تشنگی برای

interaction we can also use the need for food hunger as an idiom for want and

تعامل اجتماعی ما همچنین می توانیم از نیاز به گرسنگی غذا به عنوان اصطلاحی برای خواستن و

desire i hunger for your soft embrace I'm hungry for success both hunger and

آرزو استفاده کنیم.

thirst are often feelings that need to be satisfied that's better

تشنگی اغلب احساساتی هستند که باید ارضا شوند، بهتر

there can be no doubting just how hot it is today it is so hard to escape the

است، شکی وجود ندارد که امروز چقدر گرم است، فرار از گرما بسیار سخت

heat by the way the word heat can relate to other things besides temperature we

است، زیرا کلمه گرما می تواند به چیزهای دیگری غیر از مزاج مرتبط باشد.

can use heat as an idiom for danger or trouble let's wait here until the heat

از آنجایی که می‌توانیم از گرما به عنوان اصطلاحی برای خطر یا مشکل استفاده کنیم، بیایید اینجا منتظر بمانیم تا گرما

has died down to feel the heat means to be aware of possible dangers or an

از بین برود تا گرما را احساس کنیم یعنی از خطرات احتمالی یا

approaching situation that might cause you trouble we can say that the heat is

نزدیک شدن موقعیتی که ممکن است برای شما دردسر ایجاد کند آگاه شویم، می‌توانیم بگوییم که گرما

on which means that a tough situation is happening then there is things are

روی آن است. به این معنی که یک موقعیت سخت در حال رخ دادن است، آنگاه همه چیز

really heating up now this means that there is tension and maybe a sense of

واقعاً در حال گرم شدن است، این بدان معنی است که تنش وجود دارد و شاید احساس

excitement in the air to be in hot water means to be in

هیجان در هوا برای قرار گرفتن در آب گرم به این معنی باشد که در

serious trouble then there is a heat which is around in a contest or

یک مشکل جدی قرار بگیرید، سپس گرمایی وجود دارد که در اطراف وجود دارد. در یک مسابقه یا

competition a part of a contest can be called a heat

مسابقه بخشی از مسابقه را می توان گرما

congratulations mr. Duncan you are through to the next heat

تبریک گفت. دانکن شما به گرمای بعدی

ah this is a much better place to be standing if you want to escape the harsh

رسیده‌اید، آه، اگر می‌خواهید از آفتاب شدید فرار کنید، این مکان بسیار بهتری برای ایستادن است،

sunshine then you will need to find a nice shady place in which to hide from

پس باید یک مکان سایه‌دار خوب پیدا کنید که در آن از

those nasty UV rays you need to shade yourself from the Sun whenever possible

آن اشعه‌های ماوراء بنفش تند و زننده پنهان شوید. از خورشید هر زمان که ممکن است

a shady spot gives you relief from the sunshine and the heat the word shady can

یک نقطه سایه به شما کمک می کند از تابش آفتاب و گرما راحت شوید کلمه سایه می تواند به

also mean suspicious or untrustworthy we can describe a person we don't trust as

معنای مشکوک یا غیرقابل

being shady a shady character is a person who should not be trusted a shady

اعتماد نیز باشد. معامله مشکوک

deal is an exchange or business deal that is being dishonestly carried out

یک معامله مبادله یا تجاری است که به طور غیرصادقانه انجام می

there are many ways to keep yourself cool on a hot day a quick way of doing

شود، راه های زیادی برای خنک نگه داشتن خود در یک روز گرم وجود دارد، یک راه سریع برای انجام

this is to use one of these this is an electric fan a set of blades rotate to

این کار استفاده از یکی از این موارد است.

produce a flow of refreshing air very nice when you need to feel cooler

هنگامی که نیاز دارید بدون تلاش زیاد احساس خنکی کنید، جریان هوای باطراوت بسیار خوبی

without making much effort a fan can also be something used to cool yourself

ایجاد کنید، یک پنکه همچنین می‌تواند برای خنک

off with by waving it while tolling it in your hand any large flat object can

کردن خود با تکان دادن آن در حالی که آن را در دست بگیرید، هر جسم بزرگ بزرگی را

be used as a fan such as a piece of cardboard or a magazine or even one of

می‌توان به عنوان پنکه استفاده کرد. به عنوان یک قطعه o مقوا یا مجله یا حتی یکی از

mr. Duncan's old flip-flops on second thoughts I think I'll stick with the

آقای. دمپایی های قدیمی دانکن در مورد افکار دوم فکر می کنم من به

electric fan it's much less effort

پنکه برقی بچسبم، تلاش بسیار کمتری است

black shoes and socks with shorts oh what a fashion faux pas they appear so

کفش ها و جوراب های مشکی با شلوارک، آه، چه شیک پوشی هستند

odd together when looked at from afar shorts with black shoes and socks should

که وقتی از دور به شورت با کفش و جوراب مشکی نگاه می کنند، با هم خیلی عجیب به نظر می رسند.

never ever be seen even if you squint the site is still quite obscene black

هرگز نباید دیده شود، حتی اگر نگاه کنید، سایت هنوز کاملاً زشت است،

shoes and socks with shorts please be off and make it quick as those black

کفش‌های مشکی و جوراب با شلوارک، لطفاً خاموش باشید و سریع کار کنید، زیرا آن

shoes socks with shorts are making me feel quite sick

کفش‌های مشکی جوراب‌هایی با شلوارک باعث می‌شوند که من کاملاً احساس بیماری

sadly that is all I have time for today yes another full English lesson has come

کنم، این تنها چیزی است که امروز برای آن وقت دارم. بله، یک درس کامل انگلیسی دیگر

to an end don't worry though because I will see

به پایان رسیده است، نگران نباشید، زیرا

you very soon for full English number fourteen yes it's true

به زودی شما را برای شماره چهاردهم کامل انگلیسی خواهم دید بله درست است که

this is mr. Duncan in a hot and sweltering England which just happens to

این mr است. دانکن در یک انگلستان داغ و داغ، که

be the birthplace of the English language saying to you thanks a lot for

اتفاقاً زادگاه زبان انگلیسی است، به شما بسیار متشکرم که

watching me teaching you and of course until next time

تماشای من در حال آموزش به شما بود و البته تا دفعه بعد

Tatar for now

تاتاری فعلاً

I hope you enjoyed that something to cheer us all up during this strange

امیدوارم از آن چیزی لذت برده باشید که همه ما را در طول این مدت شاد کند. این

period of time a look at one of my full English lessons where I was enjoying the

دوره عجیب نگاهی به یکی از درس های کامل انگلیسی من که در آن از آفتاب دوست داشتنی لذت می بردم

lovely sunshine

hello hi everybody this is mr. Duncan for those who have never seen me before

سلام به همه این آقای است. دانکن برای کسانی که قبلاً من

on the internet you have been very lucky by the way to escape me for all these

را در اینترنت ندیده‌اند شما خیلی خوش شانس بوده‌اید که از من فرار کرده‌اید برای این همه

years I teach English on YouTube and this is

سال من در یوتیوب انگلیسی تدریس می‌کنم و این همان

what I'm doing right now talking about the English language even though we are

کاری است که من در حال حاضر در مورد زبان انگلیسی صحبت می‌کنم، حتی اگر ما

going through a very strange period of time however I would like to show you

دوران بسیار عجیبی را سپری می‌کنیم، اما من می‌خواهم چیزهای خوبی را به شما نشان دهم

some nice things to help us enjoy well many of the things that exists around us

تا به ما کمک کند از بسیاری از چیزهایی که در اطراف ما وجود دارد و

that we tend to take for granted so I would say that walking outside and

ما تمایل داریم آنها را بدیهی بدانیم لذت ببریم، بنابراین می‌گویم که پیاده‌روی در بیرون و

enjoying a nice peaceful stroll across the hills or maybe through your local

لذت بردن از یک تفریح ​​خوب قدم زدن آرام در میان تپه‌ها یا شاید در

town center is something we take for granted we just imagine that we can do

مرکز شهر محلی شما چیزی است که ما آن را بدیهی می‌دانیم و فقط تصور می‌کنیم که می‌توانیم

it all the time and it will always be there however sometimes things come

آن را همیشه انجام دهیم و همیشه آنجا خواهد بود ، اما گاهی اوقات چیزهایی پیش

along and they change the situation they change all of the circumstances so we

می‌آیند و وضعیت را تغییر می‌دهند و همه چیز را تغییر می‌دهند. بنابراین

might ask someone to look on the bright side look on the bright side of what is

ممکن است از کسی بخواهیم که جنبه روشن را ببیند، به جنبه روشن آنچه در

happening around you even though things are not positive even though sometimes

اطراف شما اتفاق می افتد نگاه کند، حتی اگر همه چیز مثبت نیست، حتی اگر گاهی اوقات

things don't go the way you expected you can look on the bright side of life

همه چیز آنطور که انتظار داشتید پیش نمی رود. جنبه روشن زندگی

always try your best to stay positive also we can make the best of a bad deal

همیشه بهترین تلاش خود را برای مثبت ماندن بکنید، همچنین ما می‌توانیم از یک معامله بد بهترین استفاده را ببریم،

you can make the best of a situation that might be hard or difficult to get

شما می‌توانید از موقعیتی که ممکن است سخت یا دشوار باشد بهترین استفاده را ببرید،

through however you can always find something positive that might make

اما همیشه می‌توانید چیز مثبتی پیدا کنید که ممکن است باعث ایجاد شرایط

things better during a bad time if you are stuck at home well maybe you can do

شود. بهتر است در زمان بدی که در خانه گیر کرده باشید، شاید بتوانید

something on your computer maybe you can get in touch with some of your friends

کاری را در رایانه خود انجام دهید، شاید بتوانید با برخی از دوستان خود در تماس باشید

and you can have a chat a social chat through Facebook or maybe you can give

و بتوانید از طریق فیس بوک یک چت اجتماعی داشته باشید یا شاید بتوانید به

them a telephone call yes we can still call people on the

آنها تلفنی بدهید. تماس بگیرید بله ما هنوز هم می توانیم با مردم از

telephone so even though things are bad there are ways of keeping ourselves busy

طریق تلفن تماس بگیریم، بنابراین حتی اگر اوضاع بد است، راه هایی برای مشغول نگه داشتن خودمان وجود دارد،

every cloud has a silver lining remember things always have a positive

هر ابری پوشش نقره ای دارد، به یاد داشته باشید که

side if you are spending time at home with your family well maybe you can

اگر در خانه با خانواده خود وقت می گذرانید، چیزها همیشه جنبه مثبت دارند، شاید بتوانید

actually sit down and have conversations and talk about things because in our

در واقع بنشینید و صحبت کنید و در مورد چیزها صحبت کنید زیرا در

busy lives quite often we don't have enough time to actually sit down and

زندگی پرمشغله ما اغلب وقت کافی برای نشستن

have conversations with each other would you agree with me do you do you think

و گفتگو با یکدیگر نداریم آیا با من موافق هستید. این روزها ما

that we don't have enough time together these days we always seem so busy so

وقت کافی با هم نداریم، ما همیشه آنقدر مشغول به نظر می رسیم، بنابراین

maybe you could say that every cloud has a silver lining perhaps there is

شاید بتوان گفت که هر ابری یک پوشش نقره ای دارد، شاید

something good that can come from this situation and oh I love this one there

چیز خوبی می تواند از این وضعیت ناشی شود و اوه من این یکی را دوست دارم

is light at the end of the tunnel there is always a glimmer in the distance

، نور در آن وجود دارد. انتهای تونل همیشه

there is always a glimmer of light in the distance ahead as we look into the

نوری در دوردست وجود دارد همیشه نوری از نور در دوردست وجود دارد همانطور که به

future there is light at the end of the tunnel even though sometimes it might

آینده می نگریم در انتهای تونل نور وجود دارد حتی اگر گاهی اوقات

not appear to be the case however there is light at the end of the tunnel and of

اینطور به نظر نمی رسد. در انتهای تونل نور وجود دارد و

course you are not alone I am doing the same thing as you another person who is

البته شما تنها نیستید من همان کاری را انجام می دهم که شما همان کاری را انجام می دهم که همان کاری را

doing the same thing as me is the guy who is about to appear on your screen

انجام می دهد که من همان کاری را انجام می دهم که قرار است روی صفحه نمایش شما ظاهر شود

yes ladies and gentlemen boys and girls please put your hands together for the

بله خانم ها و آقایان پسرا و دختران لطفا دستان خود را برای

one and only mr. Steve

یک و تنها آقا کنار هم بگذارید. استیو

hello hello mr. Duncan and hello everybody out there in the world wide

سلام سلام آقا دانکن و سلام به همه کسانی که در

web of English how are you mr. Duncan I'm okay thank

وب جهانی انگلیسی هستند، چطورید آقای. دانکن من خوبم

you very much now before we started doing this today

خیلی ممنونم قبل از اینکه امروز این کار را انجام دهیم

mr. Steve always likes to come into the studio to make sure his microphone is

آقای. استیو همیشه دوست دارد به استودیو بیاید تا مطمئن شود که صدای میکروفونش به

loud enough and he always says this is how long this is how loud I'm going to

اندازه کافی بلند است و همیشه می‌گوید تا این مدت بلندتر صحبت می‌کنم،

speak but he always ends up speaking much louder I'll whisper mr. Duncan I'll

اما او همیشه با صدای بلندتر صحبت می‌کند. دانکن

whisper I think that's very good I think that's a very good idea so so now you

زمزمه خواهم کرد فکر می کنم خیلی خوب است، فکر می کنم این ایده بسیار خوبی است، بنابراین اکنون

should be able to see yourself can you see yourself Steve I can I must admit

باید بتوانید خودتان را ببینید آیا می توانید خودتان را ببینید استیو من می توانم باید اعتراف کنم

even though I'm in self-isolation or should I say mr. Duncan's enforced me

حتی اگر در انزوا هستم یا باید بگویم آقای. دانکن مرا

into self isolation true then you've really have up to the tech in front of

مجبور به انزوا کرده است، درست است، پس شما واقعاً با فناوری پیش روی

me because last week I didn't know what was going on mr. don't cook this week I

من هستید، زیرا هفته گذشته من نمی دانستم چه خبر است آقای. این هفته آشپزی نکن من

can see myself and I can see what the output as we say so I can see what's

می توانم خودم را ببینم و می توانم نتیجه را همانطور که می گوییم ببینم تا ببینم چه خبر

going out I can see you looks very interesting mr. Duncan safe safe space

است می توانم ببینم شما خیلی جالب به نظر می رسید آقای. گوشه فضای امن دانکن

corner you know a safe space corner that's difficult to pronounce quickly so

شما یک گوشه فضای امن را می شناسید که تلفظ سریع آن دشوار است، بنابراین

at the moment mr. Steve is in his little safe space away from harm because I

در حال حاضر mr. استیو در فضای کوچک امن خود به دور از آسیب است زیرا

might be causing harm to Steve and Steve might be doing the opposite to me in

ممکن است من به استیو آسیبی وارد کنم و استیو ممکن است برعکس من را انجام دهد در

fact just in terms of the virus in fact that's what he that's what he normally

واقع فقط از نظر ویروس در واقع این همان کاری است که او معمولاً

does now you've had a busy morning Steve shall shall we take a look hit what mr.

انجام می دهد. یک صبح شلوغ استیو باید نگاهی بیندازیم چه آقایی.

Steve was doing this morning stick has been Steve has been very busy in the

استیو این کار صبحگاهی را انجام می‌داد، استیو در باغ بسیار مشغول بوده است،

garden so take a look at this here is Steve being very busy this morning what

بنابراین به این نگاه کنید، اینجاست که استیو امروز صبح بسیار مشغول است،

exactly are you doing there Steve well that that little bush there that I'm

دقیقاً شما در آنجا چه می‌کنید استیو خوب که آن بوته کوچک آنجا که من در حال

cutting down I don't know how much of that you've you've filmed but I am

قطع کردن آن هستم. نمی دانم چقدر از آن فیلمبرداری کرده اید، اما من

cutting that whole Bush down yes because it

دارم کل آن بوش را می برم، بله، زیرا

growing out of the wall itself the roots of it yeah just about where my waistline

از خود دیوار بیرون می آید و ریشه های آن آره، درست در مورد جایی که دور کمر من

is the the trunk of that Bush is growing right out of the wall yes and I quite

تنه آن بوش است. درست از دیوار رشد می کنم بله و من

liked it further so I thought this is it this is a that's got some interesting

آن را بیشتر دوست داشتم، بنابراین فکر کردم این همان

leaves I'm trying to think of the name of it now okay it may come to be in a

برگ های جالبی است که سعی می کنم به نام آن فکر کنم حالا خوب ممکن است در یک

minute but it's going to eventually cause a lot

دقیقه به وجود بیاید، اما در نهایت

of damage to the wall so I've decided that it's time for that bush to go

به دیوار آسیب زیادی وارد خواهد شد، بنابراین من تصمیم گرفتم که وقت آن است که آن بوته برود

because there is another bush behind it so we will be our privacy will be

زیرا بوته دیگری پشت آن وجود دارد، بنابراین ما حریم خصوصی خود را حفظ خواهیم

maintained okay don't give too many details away against walkers

کرد. واکرها

don't worry mr. Duncan I won't so yes that whole bush is going to go

نگران نباشید آقای دانکن من نمی خواهم بله آن بوته کامل می رود

it's a u ye w it's a yew tree oh I see a yew tree a yew tree but lime evergreen

این یک درخت سرخدار است اوه من یک درخت سرخدار می بینم درخت سرخدار اما درخت همیشه سبز آهک

tree like operation you tree yes but somewhat different u ye w so it's a it's

مانند عملیات شما درخت بله اما تا حدودی متفاوت است بنابراین این یک درخت سرخدار است

a fairly common tree it's a slow-growing tree that would eventually reach a great

درخت نسبتاً معمولی، درختی با رشد کند است که در نهایت به ارتفاع زیادی می

height so I'm getting rid of it now but it's got I like the leaves of yew trees

رسد، بنابراین من اکنون از شر آن خلاص می شوم، اما من برگ های درخت سرخدار را دوست دارم،

okay they're quite often seen in cemeteries and some of them are well

بسیار خوب آنها اغلب در گورستان ها دیده می شوند و برخی از آنها آنها

over a thousand years old they live for a very long time so it's gone can you

بیش از هزار سال عمر می کنند که برای مدت طولانی زندگی می کنند ، بنابراین

see the root there the base of that root is growing out of the wall yes that's

very unusual Steve yeah the actual tree is not growing from the ground is that

از بین رفته است.

it's actually growing from the wall itself because I would imagine what

این در واقع از خود دیوار رشد می کند زیرا تصور می کنم اتفاقی که

happened was a little bird ate the seeds from a yew tree somewhere because they

افتاده این است که یک پرنده کوچک دانه های درخت سرخدار را در جایی خورد زیرا

have these these quite distinctive red fruits and then they have seeds and I

آنها این میوه های قرمز کاملاً متمایز را دارند و سپس آنها دانه دارند و من

would imagine that a bird feasted on a yew tree somewhere and then came into

تصور می کنم که پرنده ای با سرخدار جشن گرفته است. درخت جایی و سپس وارد

our garden has a little poop okay and out came the seeds

باغ ما شده است کمی مدفوع خوب است و دانه ها بیرون آمدند،

it's bottom right in that spot there and and the the yew tree germinated the seed

در پایین همان نقطه، آنجا و و درخت سرخدار جوانه زد، دانه

germinated and there we have a a little yew tree but the trunk was about that

جوانه زد و در آنجا یک درخت سرخدار کوچک داریم، اما تنه آن تقریباً

thick okay coming out of the wall well it was starting to destroy the wall so

ضخیم بود که از دیوار بیرون می آمد. شروع به خراب کردن دیوار، پس

time for it to go yes and it looks a lot brighter in that corner now hmm don't

وقت آن است که برود بله و در آن گوشه بسیار روشن تر به نظر می رسد، حالا

like me chopping down any trees do your bushes or anything mr. Duncan he hates

دوست ندارم درختی را که بوته های شما یا هر چیز دیگری را انجام دهم، قطع کنم. دانکن از

it when I do any pruning around the garden because he thinks I'm somehow

هرس کردن اطراف باغ متنفر است زیرا فکر می کند به نوعی

we're going to lose our privacy well it doesn't like it it's not just

حریم خصوصی خود را از دست می دهیم.

that I don't like to see lovely trees being cut down and a lot of people on

و بسیاری از افراد

the live chat are saying the same thing Steve well they are also saying it looks

در چت زنده همان چیزی را می گویند که استیو خوب است، آنها همچنین می گویند

so sad that you are chopping that Bush down I know but it's okay in the wild to

بسیار غم انگیز به نظر می رسد که شما بوش را از بین می برید، می دانم، اما در طبیعت

have bushes and trees growing however you like but when it's in your garden

اشکالی ندارد که بوته ها و درختان هر طور که دوست دارید رشد کنند، اما وقتی این در باغ

you have to have some practicality about things because if I just let that grow

شماست، شما باید در مورد چیزها کمی عملی داشته باشید، زیرا اگر من فقط اجازه

it would grow to about a hundred foot high and it would be a very oppressive

دهم که رشد کند، ارتفاع آن به حدود صد پا می رسد و بسیار ظلم کننده خواهد بود،

so you when it's your own garden you have to sometimes take harsh measures in

بنابراین شما وقتی باغ خودتان هستید ، گاهی اوقات مجبور می شوید اقدامات سختی انجام دهید.

order to in order to have a garden that actually looks neat and tidy in the wild

برای داشتن باغی که واقعاً در طبیعت تمیز و مرتب به نظر می رسد،

you don't let let nature grow wild and we've got a lot of trees and bushes in

اجازه ندهید طبیعت وحشی شود و ما درختان و بوته های زیادی

our garden I don't like to cut it down but if I left it it would eventually

در باغ خود داریم، من دوست ندارم آن را قطع کنم. اگر آن را رها می کردم در

become too big and then I would have to call a professional out and get rid of

نهایت خیلی بزرگ می شد و بعد باید به یک حرفه ای زنگ می زدم بیرون بیاورید و از شر آن خلاص شوید

it it would destroy the wall so you have to take practical measures when it's

، دیوار را از بین می برد، بنابراین باید اقدامات عملی انجام

your when it's your garden the side it's like growing conifer trees as hedges you

دهید، زمانی که باغ شماست، از طرفی مانند رشد درختان مخروطی به عنوان پرچین است،

have to keep them under control otherwise they annoy the neighbors and

باید آنها را تحت کنترل نگه دارید، در غیر این صورت آنها همسایه ها را آزار می دهند

and suck up all the moisture from the ground and just become oppressive so

و می مکند. تمام رطوبت را از زمین برداشته و فقط ظالم می شود، بنابراین

yeah unfortunately needs must sometimes you have to be cruel to be kind

بله متأسفانه گاهی اوقات باید ظالمانه رفتار کنید تا مهربان باشید

yes I know that one but well it's actually I do agree with

بله می دانم که یکی اما خوب در واقع من با

Steve the thing that I do agree with you on is the fact that that Bush was

استیو موافقم چیزی که با شما موافقم این است که این واقعیت که بوش

starting to damage the wall so to be honest with you I do kind of agree with

شروع به آسیب رساندن به دیوار کرده بود، پس صادقانه بگویم، من با آن موافق

it however I still feel a little bit sad when I see a living plant or tree being

هستم، اما هنوز هم وقتی می بینم یک گیاه یا درخت زنده در حال قطع شدن است

chopped down I always feel slightly sad it's almost

کمی غمگین می شوم، همیشه کمی ناراحت می شوم.

as if I'm seeing it being killed I know well that's how I felt every branch I

اگر دارم می بینم که کشته می شود، خوب می دانم که هر شاخه ای را که

chopped off I thought oh you know is this plant feeling the pain but I don't

از آن جدا می کردم، همین احساس را داشتم، فکر کردم اوه می دانید آیا این گیاه درد دارد، اما من

like to do it but if I left it then we'd have a bigger problem on our hands in a

دوست ندارم این کار را انجام دهم، اما اگر آن را رها کنم، باید یک مشکل بزرگتر در دستان ما در

few years time we would have to go eventually you can't have a tree growing

چند سال آینده ما می توانیم بالاخره باید بروی، به

out of a wall anyway unfortunately anyway Steve enough of that we've got

هر حال نمی‌توانی درختی از دیوار رشد کند، متأسفانه به هر حال استیو به اندازه‌ای است که ما

lots of things to talk about we've got our little game today by the way you

چیزهای زیادی برای صحبت داریم، بازی کوچک امروزمان را داریم که شما

don't know about this game do you because I haven't told you yet we are

نمی‌دانید. در مورد این بازی آیا شما را انجام می دهید زیرا من هنوز به شما نگفته ام که ما داریم

playing the all game or all o are o or not aw no well what would that be we're

تمام بازی را انجام می دهیم یا همه یا هستند o هستند یا نه aw خوب نیست که ما

in or oh I see yes that sounds the same if you're in all of something it means

در چه چیزی هستیم یا اوه من می بینم بله اگر شما هستید یکسان است در همه چیز به این معنی است

you think it's wonderful you just can't believe what you're seeing perhaps

که فکر می‌کنید فوق‌العاده است، فقط نمی‌توانید چیزی را که می‌بینید باور کنید، شاید

people are in awe of you mr. Duncan I don't know this ability to carry on

مردم از شما ترسیده باشند. دانکن من این توانایی را نمی‌دانم که

doing these lessons no two hours a day day after day after day no I don't think

بتوانم این درس‌ها را دو ساعت در روز از نو انجام دهم، نه فکر نمی‌کنم

so so we're playing the all game I will

اینطور باشد، بنابراین ما داریم تمام بازی

give you a clue Steve to what it is so there you can see one tea or coffee you

را انجام می‌دهیم، استیو به شما سرنخی خواهم داد که چیست بنابراین می توانید یک چای یا قهوه را ببینید که می

see so what you're doing is you are making your preference though so the

بینید، بنابراین کاری که شما انجام می دهید این است که ترجیح می دهید، اما

thing you prefer so what about you Steve we will start with you tea or coffee I

چیزی که ترجیح می دهید، پس در مورد شما چه می شود استیو، ما با شما چای یا قهوه را شروع می کنیم، من

prefer tea in the morning and coffee at mid-morning okay so a cup of it so I

چای صبح و قهوه را ترجیح می دهم در اواسط صبح باشه، پس یک فنجان از آن، بنابراین من

like both so are you saying I've got to choose hmm one or the other that is kind

هر دو را دوست دارم، پس شما می گویید که باید یکی یا دیگری را انتخاب کنم که به

of the point of the game Oh in that case I would choose tea uh-huh

نوعی نکته بازی است، اوه، در این صورت من چای را انتخاب می کنم اوه-ههه

if I had to lose one I would I would keep tea because coffee I can only take

اگر باید یکی را از دست می‌دادم، چای نگه می‌داشتم چون فقط

ready one cup a day or at the

یک فنجان در روز می‌توانم قهوه را آماده کنم یا

most because you begin to it makes your breath smell and with coffees too much

حداکثر چون شروع به آن می‌کنی بوی نفس‌ات را می‌گیرد و با قهوه‌های بیش از حد

caffeine it makes you a bit on edge yes it's but I do like one around 11

کافئین باعث می‌شود که شما را کمی بی‌تفاوت کند، بله، همینطور است. اما من یکی را در حدود ساعت 11 و 11:30 میلی‌متر دوست دارم،

o'clock 11:30 mmm because it just perks me up if you feel a bit brighter a bit

زیرا من را خوشحال می‌کند اگر کمی روشن‌تر احساس می‌کنید کمی

more alive you could have just said tea well I you know me mister zone can I

زنده‌تر می‌شوید، فقط می‌توانید بگویید چای خوب من می‌دانی آقای منطقه، آیا می‌توانم

have to give vast long explanations for everything that I say and do that is

برای همه چیزهایی که می‌گویم و انجام می‌دهم توضیحات طولانی و گسترده بدهم که

true so tea or coffee what about out there in

درست است، بنابراین چای یا قهوه در آنجا در

YouTube land Oh what does no what about you well I think

سرزمین یوتیوب چه می‌شود اوه چه چیزی درباره شما خوب نیست، من فکر می‌کنم

most people mr. Duncan would like both am I talking over you

اکثر مردم آقای. دانکن دوست دارد هر دو با شما صحبت کنم

yeah well it's sometimes I have to say things and sometimes you can say things

بله خوب گاهی اوقات من باید چیزهایی بگویم و گاهی اوقات شما می توانید چیزهایی بگویید

so we are playing the talking all week miss Adams it's my turn now yes I have

بنابراین ما تمام هفته صحبت می کنیم خانم آدامز حالا نوبت من است بله

I've been doing lessons everyday I've been doing live lessons for 10 no 11

من هر روز دروس انجام داده ام. به مدت 10 روز و 11 روز بدون توقف دروس زنده را انجام

days without stopping so today get yourself a clap mr. Duncan

داده‌ام، بنابراین امروز برای خودتان یک دست بزنید. دانکن

give yourself a clap 11 days of constant teaching English to the world deserves a

برای خودت کف بزن 11 روز آموزش مداوم انگلیسی به دنیا سزاوار

clap I've given you a clap mr. Duncan I'm not the clap not the clap Oh clap

یک کف زدن است. دانکن من کف زدن نیستم نه کف زدن اوه کف زدن

yes please don't please don't give me the clap is there a chance of that

بله لطفاً کف زدن را به من ندهید آیا این احتمال وجود دارد که آن

mister not again anyway so here we go here we go tea or coffee

آقا دوباره به هر حال نرود بنابراین ما به اینجا می رویم چای یا قهوه می رویم.

what about out there in YouTube land now can you see the live chat Steve I can't

اکنون می‌توانید چت زنده را ببینید استیو من نمی‌توانم

good thank goodness for that or else this

خدا را شکر به خاطر آن، در غیر این صورت این

would be a very short live stream so what about you out there in YouTube land

یک پخش زنده بسیار کوتاه خواهد بود، پس شما در آنجا در YouTube زمین

tea or coffee I'm going tip we add up a coffee at 8:00 and 2:00 tea at 5:00 you

چای یا قهوه چه می‌کنید، من می‌خواهم نکته را اضافه کنیم قهوه در ساعت 8:00 و 2:00 چای در ساعت 5:00 شما

see a lot of pivots Maria hello Maria she most people would do mix those

محورهای زیادی را می بینید ماریا سلام ماریا او اکثر مردم آن

during the day yes some people have tea some people have

را در طول روز مخلوط می کنند بله برخی از مردم چای می نوشند برخی افراد

coffee okay and I think tea feels good around 5 o'clock I would agree with that

قهوه می نوشند خوب است و من فکر می کنم چای در اطراف احساس خوبی دارد. ساعت 5 من با آن موافق هستم

and for me in the morning and then coffee made but some people

و برای من صبح و سپس قهوه درست می شود، اما برخی از مردم

like coffee don't they to wake them up in the morning particularly in most

قهوه را دوست ندارند تا صبح آنها را از خواب بیدار کنند، به خصوص در بیشتر

countries I think lots of countries certain in America places like that they

کشورها، فکر می کنم بسیاری از کشورها در آمریکا در مکان هایی مانند آن قرار دارند. آنها

what everybody wakes up with a cup of coffee this is what we would see all the

چیزی که همه با یک فنجان قهوه از خواب بیدار می شوند، این چیزی است که ما همه

television on the programs everybody as soon as they get up they grab for the

تلویزیون ها را در برنامه ها می بینیم به محض این که آنها بلند می شوند قهوه را می خورند،

coffee yeah because the gives you a bit of a boost or in my case or in my case I

بله، زیرا به شما کمک می کند یا در مورد من یا در مورد من،

I grab the vodka first thing in the morning tea of course also contains

من اول صبح ودکا را می گیرم، البته حاوی

caffeine so it has a similar effect but i think téa's more refreshing if you if

کافئین است، بنابراین مشابه آن است. اگر زیاد چای یا قهوه می خورید، می توانید همیشه آن را بچشید، من فکر می کنم چای با طراوت تر است

you have too much tea or coffee you can taste it all the time I find if you have

too many hmm how many teas and coffees do you have a day mr. Duncan well I have

. دانکن خوب من

normally two cups of tea and quite often one cup of coffee I normally have a cup

معمولاً دو فنجان چای و اغلب یک فنجان قهوه می‌خورم، معمولاً یک

of coffee just before I start my live stream so I always like to have

فنجان قهوه درست قبل از شروع پخش زنده‌ام می‌نوشم، بنابراین همیشه دوست دارم

something to get me going to excite me to get my body all anticipating this

چیزی داشته باشم که مرا به هیجان بیاورد تا بدنم را کاملاً پیش‌بینی کند. این

live stream so so I always like to get myself in a little bit of a an excited

پخش زنده، بنابراین من همیشه دوست دارم خودم را کمی هیجان

mood and I find that coffee really does help

زده کنم و متوجه می شوم که قهوه واقعاً کمک می کند،

so tea or coffee out there in YouTube land what about you out there to your

بنابراین چای یا قهوه در یوتیوب به شما کمک می کند تا قهوه خود را برای قهوه خود انتخاب کنید.

coffee which one do you prefer so what is your preference tea or coffee so

پس ترجیح شما چای یا قهوه چیست، بنابراین

people are saying of course that they don't want either they want for example

مردم می گویند که البته آنها هم نمی خواهند، به عنوان مثال

somebody's said there that they they're prefer just juice Lina ah says that she

یک نفر در آنجا گفته است که آنها فقط آب میوه را ترجیح می دهند لینا آه می گوید که او

just prefers her to have juice and some people have said made the distinction

فقط ترجیح می دهد او آب میوه بخورد و برخی افراد گفته اند

between green tea and ordinary black tea that we that is the popular one that we

بین چای سبز و چای سیاه معمولی تمایز قائل شده است که ما محبوب ترین چایی هستیم

have here in this country okay this is this is making my game very complicated

که اینجا در این کشور داریم، خوب این است که بازی من را بسیار

by the way I'm not going to have a white board with a list of things you have to

پیچیده می کند، زیرا قرار نیست با آن تخته سفید داشته باشم. لیستی از چیزهایی که باید انتخاب کنید

choose just the two because I have lots here so this is just an example this

یا فقط این دو تا چون من اینجا مقدار زیادی دارم، پس این فقط یک مثال

isn't the whole stream we're not doing the whole life

است، این تمام جریان نیست، ما تمام

dream talking about tea and coffee we have a load more here

رویای زندگی را انجام نمی‌دهیم، درباره چای و قهوه صحبت می‌کنیم، اینجا بار بیشتری داریم،

okay so tea or coffee what about out there franceska says yesterday has been

خوب، چای یا قهوه فرانچسکا می‌گوید دیروز

fantastic with the live stream I liked it a lot

با پخش زنده فوق‌العاده بود، من آن را بسیار دوست داشتم

yes I was on YouTube yesterday for two hours Steve talking about nothing I

بله، دیروز به مدت دو ساعت در یوتیوب

could see apart from jaffa cakes this is true I was eating my lovely jaffa cakes

بودم.

although sadly this particular box is now empty you see there are there are

جعبه اکنون خالی است، می بینید که

sadly no jaffa cakes in this box it is empty

متاسفانه هیچ کیک یافای در این جعبه وجود ندارد،

well mr. Duncan a few people were correctly mentioning that I might be a

خوب آقای. دانکن چند نفر به درستی اشاره می کردند که من ممکن است

bit angry with you ruler for eating all those jaffa cakes yesterday of course I

کمی از دست تو عصبانی باشم که دیروز تمام آن کیک های جافا را خوردی، البته من

did berate you desire not you did give me

تو را سرزنش کردم نه اینکه به من دادی

are you rated you you were slightly annoyed because you did find out because

، آیا به تو امتیاز دادی که کمی اذیت شدی چون متوجه شدی

Steve found the empty box he always looks around my Studios he found he

استیو جعبه خالی را پیدا کرد که همیشه به اطراف استودیوهای من نگاه می کرد. او

found my empty box that used to have jaffa cakes inside but now it is empty

متوجه شد که جعبه خالی من را پیدا کرده است که قبلاً داخل آن کیک جافا بود اما اکنون خالی

there is nothing inside the box whatever bad for you mr. Duncan all that sugar

است و هیچ چیز در داخل جعبه وجود ندارد. دانکن این همه شکر

and that actually jaffa cakes are low in fat they're very high in sugar i'm not

و اینکه در واقع کیک های یافا کم چرب هستند و قندشان بسیار زیاد است من

fair and well you know my you don't to be diabetic mr. duncan moment out and

منصف نیستم و خوب می دانید که آقای من دیابتی نیستید. دانکن لحظه به لحظه

about everywhere and i'm in there so yes please feel free

در همه جا و من در آنجا هستم، پس بله، لطفاً

Feuer z-- to tell mr. duncan that it's very bad for his health

راحت باشید Feuer z-- به آقا بگویید. دانکن که برای سلامتی او بسیار بد است،

didn't you consuming large quantities of biscuits oh but the other thing are the

آیا شما مقادیر زیادی بیسکویت مصرف نکردید، اوه، اما

other thing mr. Duncan likes to eat and not only did he eat a whole packet of

چیز دیگر این است که آقای. دانکن دوست دارد غذا بخورد و نه تنها دیروز یک بسته کامل

jaffa cakes yesterday yeah but there was something else was there not mr. Duncan

کیک یافا خورد، بلکه چیز دیگری هم وجود داشت که آقا نبود. دانکن

that you consume it was yes go on maggot of Oreos yes we mentioned Oreos earlier

که شما مصرف می کنید بله برو روی ماگگوت اورئو بله قبلا به اورئوها اشاره کردیم

but they weren't normal Oreos were special mint oreos I love Oreos but

اما اورئوهای معمولی نبودند اورئوهای نعنایی خاصی بودند

especially the mint ones yes but two packets of biscuits in a day not good

mr. Duncan and I'll have to take you for a walk I was just feeling a little

. دانکن و من باید تو را به پیاده روی ببریم من فقط

stressed yesterday so that's why I did my lovely long live stream sitting in my

دیروز کمی استرس داشتم، به همین دلیل است که پخش زنده دوست داشتنی خود را در حالی که روی

comfortable chair feeling all relaxed and I did enjoy my two hours with you

صندلی راحتم نشسته بودم و احساس آرامش کامل داشتم انجام دادم و از دو ساعتی که دیروز با شما داشتم لذت بردم.

yesterday

people are standing up for you and that says I haven't seen anything mr. Duncan

از شما دفاع می کنم و این می گوید من چیزی ندیده ام آقای. دانکن

is innocent ha ha thank you Anna mr. Duncan says Lewis hello Lewis

بی گناه است، متشکرم آنا آقای. دانکن می گوید لوئیس سلام لوئیس

says mr. Duncan told us not to say anything to mr. Steve well I found out

می گوید آقای. دانکن به ما گفت که به آقا چیزی نگوییم. استیو خوب من متوجه شدم

anyway because I saw the empty package and also I watched some of mr. Duncan's

به هر حال چون بسته خالی را دیدم و همچنین برخی از Mr. پخش زنده دانکن،

livestream so I knew what he was doing anyway see you can't do a live stream to

بنابراین من می دانستم که او به هر حال چه کار می کند، ببینم شما نمی توانید یک استریم زنده

the world and expect people me not to find out what you're doing mr. Duncan I

برای دنیا انجام دهید و از مردم انتظار دارید که متوجه نشوند شما دارید چه کار می کنید. دانکن من

must not anyway I was up to you yes I was a little bit careless by telling

نباید به هر حال من به شما بستگی داشتم بله من کمی بی احتیاطی به

everyone on the livestream because I didn't think that mr. Steve might be

همه در پخش زنده گفتم زیرا فکر نمی کردم که آقای. استیو ممکن است

watching me upstairs on his computer so that's it I will have to be much more

من را در طبقه بالا با رایانه اش تماشا کند، بنابراین من باید در آینده بیشتر

careful in the future of the things I say he everyone standing up for you

مراقب چیزهایی باشم که می گویم او همه طرفدار شما هستند

Tomic is saying give her a break mr. Steve the man needs his biscuit I do I

تامیک می گویند به او استراحت بدهید آقای. استیو مرد به بیسکویتش

need my sustenance I need my energy and there is no better way of getting energy

نیاز دارد من به رزق و روزی خود نیاز دارم من به انرژی خودم نیاز دارم و هیچ راهی بهتر برای وارد کردن انرژی به بدن شما وجود ندارد،

into your body then some lovely jaffa cakes by the way if the people who make

در ضمن اگر افرادی که

jaffa cakes are watching could you please send me a big box of jaffa cakes

کیک یافا درست می کنند تماشا می کنند، لطفاً برای من ارسال کنید. یک جعبه بزرگ از کیک یافا

to my house thank you very much you can just leave home you can just leave it at

به خانه من بسیار متشکرم، شما فقط می توانید خانه را ترک کنید، فقط می توانید آن را

the bottom of the driveway you don't have to come all the way up my driveway

در انتهای راهرو رها کنید، لازم نیست تا آخر راه

you can just leave them at the bottom of the driveway and then I will walk down

بروید، فقط می توانید آنها را در پایین خانه بگذارید از خیابان و سپس پیاده

and get them okay along with a big supply of insulin Steve

می شوم و آنها را به همراه مقدار زیادی انسولین تهیه

you you really do take the fun out of everything

yes Kristina you are right well I mean you know yeah a moderation I

think is the key but then I'm a bit boring so haha I suppose if you want to

می کنم. پس من کمی کسل کننده هستم بنابراین هههه فکر می کنم اگر می خواهید

conceal it's your life mr. Duncan your body thank you

پنهان کنید این زندگی شماست آقای. دانکن بدن شما از شما تشکر می کند،

then if you want to consume two packets of biscuits in a day then I guess it's

پس اگر می خواهید دو بسته بیسکویت در روز مصرف کنید، فکر می کنم

up to you yes although I don't want to have to step around your large waistline

این به شما بستگی دارد بله، اگرچه من نمی خواهم چند سال دیگر دور کمر بزرگ شما قدم

in a few years I can assure you Steve if there's one thing that's not going to

بگذارم، می توانم به شما اطمینان دهم استیو اگر یک چیز وجود دارد که

happen I'm not going to put on weight so don't worry about why's that

قرار نیست اتفاق بیفتد، من وزن اضافه نمی کنم، پس نگران نباشید چرا این

look at me I look lovely today even though I haven't had a shave I'm looking

نگاه به من است، من امروز دوست داشتنی به نظر می رسم، حتی اگر اصلاح نکرده ام،

rather I think I look rather macho today because I've got my my lovely designer

بیشتر به نظر می رسم که فکر می کنم نگاه می کنم امروز به جای ماچو، چون من طراح دوست

stubble look at that well there's a reason why you didn't have time to shave

داشتنی خود را به آن خوب نگاه کردم، دلیلی وجود دارد که شما وقت نداشتید اصلاح

it is true it is true and have you told you of you is why I have I mentioned

کنید، درست است و آیا شما در مورد شما به شما گفته اید به همین دلیل است که من

that last night last night all of the clocks went forward by one hour however

آخرین بار به آن اشاره کردم. دیشب تمام ساعت ها یک ساعت جلو رفت، اما

I didn't change all of the clocks in the house so some of the clocks here in the

من تمام ساعت های خانه را تغییر ندادم، بنابراین برخی از ساعت های اینجا در

house were telling the wrong time so I thought I had more time than I did so I

خانه زمان اشتباه را نشان می دادند، بنابراین فکر کردم که بیشتر از زمانم وقت دارم.

kept thinking oh I've only got I've got two hours I've got two hours before my

مدام فکر می کردم آه، فقط دو ساعت وقت دارم، دو ساعت تا پخش زنده ام وقت دارم،

livestream but then suddenly I realized I only had one hour so I had to really

اما ناگهان متوجه شدم من فقط یک ساعت وقت داشتم، بنابراین باید واقعاً

rush around and that's the reason why I was late today I was late on the

عجله می کردم و به همین دلیل است که امروز دیر آمدم، به

livestream because of the stupid clocks everyone standing up here and a picker

دلیل ساعت های احمقانه ای که همه اینجا ایستاده اند و یک انتخاب کننده

and a piece I think you have a mouse in your house eating your biscuits mr.

و یک قطعه فکر می کنم شما یک موش در آن دارید، در پخش زنده دیر آمدم. خانه شما در حال خوردن بیسکویت شما آقای.

Duncan is innocent mr. Steve often refers to me as a bit of a rodent I am

دانکن آقای بی گناه است. استیو اغلب از من به عنوان یک جونده یاد می کند، من

like a little rodent I'm always I'm always scurrying around the kitchen

مانند یک جونده کوچک هستم، همیشه هستم، همیشه در آشپزخانه می چرخم و

trying to find something to nibble on knock on the bum Irene apraxia now

سعی می کنم چیزی پیدا کنم که به آن ضربه

that's an interesting name because I'm sure a prac scene is a name of a drug is

بزنم. مطمئنم که یک صحنه پراک نام یک دارو است

it yes so you've got a very interesting surname there I'm sure I've heard

، بله، بنابراین شما یک نام خانوادگی بسیار جالب در آنجا دارید، مطمئنم شنیده ام که

if somebody could look that up a prac scene it sounds like something you know

اگر کسی بتواند آن صحنه را در یک صحنه تمرینی ببیند، به نظر چیزی می رسد که شما می دانید

that you'd be given for a medical condition so interesting you could be

که شما هستید. برای یک وضعیت پزشکی بسیار جالب به شما داده می شود که می توانید

your your surname I think is similar to a pharmaceutical drug that's used for

نام خانوادگی شما باشد، فکر می کنم شبیه به یک داروی دارویی است که برای درمان چیزی استفاده می شود،

treating something but what it's treated for what it's used to treat I don't know

اما برای درمان چه چیزی استفاده می شود، نمی دانم

but maybe somebody could look it up that reminds me of my friend from school

اما شاید کسی بتواند آن را جستجو کند. این من را به یاد دوست من از مدرسه

Penelope penicillin and her second name was penicillin very unusual surname

پنه لوپه پنی سیلین می اندازد و نام دوم او پنی سیلین بود نام خانوادگی بسیار غیرمعمولی

joking oh that was a joke say it again mr. Duncan for those of his

شوخی می کرد آه این یک شوخی بود دوباره بگویید آقای. دانکن برای کسانی که از او

a Ribbit's allow me included I said I will try this again I said I used to

یک Ribbit's اجازه من را شامل می شود گفتم من این را دوباره امتحان خواهم کرد گفتم

have a friend at school called penny penicillin that's it really that's

قبلاً یک دوست در مدرسه داشتم به نام پنی پنی سیلین که واقعاً این

that's that's my joke that's my funny joke did you enjoy it

همان شوخی من است که شوخی خنده دار من است آیا از آن لذت

yes two pieces of biscuit with your cars I it's miss funny actually I like to

بردید بله دو قطعه از بیسکویت با ماشین های تو دلم تنگ شده است در واقع من به

have three for some reasons I think three is my lucky number hmm so whenever

دلایلی دوست دارم سه تا داشته باشم، فکر می کنم سه عدد شانس من است هوم، بنابراین هر زمان

I have biscuits I always like to have three of them because I think it's lucky

که من بیسکویت دارم همیشه دوست دارم سه تا از آنها داشته باشم زیرا فکر می کنم این خوش شانس است،

my well fortunately my my lucky number is 50 it's at least ten because I think

خوشبختانه شماره شانس من است. 50 است، حداقل ده است، زیرا فکر می

there's at least ten in a packet of jaffa cakes

کنم حداقل ده عدد در یک بسته کیک

those are not mister do used to be nice or ten yes the reason yeah okay Steve

just just end the sentence please there used to be 12 if I say you're being

یافا وجود دارد. شما در حال پاره شدن هستید

ripped off yes there used to be 12 jaffa cakes and then the people that make

بله قبلاً 12 کیک یافا وجود داشت و سپس افرادی که

jaffa cakes I can't remember who makes them McVitie's that's it it's McVitie's

کیک های جافا درست می کردند من نمی توانم به یاد بیاورم چه کسی آنها را درست می کند مک ویتی این است که مک ویتی

they make jaffa cakes Steve and they used to put 12 in the box but then they

کیک جافا درست می کند استیو و 12 تا را در جعبه می گذاشتند اما سپس

cut them down to ten cap devi to says that it seems you don't treat mr. steve

آنها را به ده کاهش دادند cap devi به می‌گوید که به نظر می‌رسد شما با آقا رفتار نمی‌کنید. استیو

as well as he deserves he's always cooking working gardening you name it

همانطور که لیاقتش را دارد او همیشه آشپزی می کند و باغبانی می کند

I'm always doing something never I do things for mr. Steve I have to walk

. استیو من باید با

his filthy dirty disgusting underwear that's true sometimes I have to get

لباس زیر کثیف کثیف و کثیفش راه بروم که درست است گاهی اوقات باید

really you know close to it to get all those stubborn stains from his gusset

واقعاً آن را بفهمم تا همه آن لکه‌های سرسخت را از چنگالش

exaggerating only slightly oh so what's the next mr. Duncan what's next well we

که اندکی اغراق‌آمیز می‌کنند، ببینم، پس آقای بعدی چیست. دانکن چه اتفاقی می افتد خوب ما

are talking about things that we can prefer so I'm giving you things that you

در مورد چیزهایی صحبت می کنیم که می توانیم ترجیح دهیم، بنابراین من چیزهایی را به شما می دهم که می

can have a preference so when you have tea or coffee mr. Steve there are things

توانید ترجیح دهید تا وقتی چای یا قهوه می خورید آقای. استیو چیزهایی وجود دارد

that you put in your tea and coffee however you might say sugar or no sugar

که شما در چای و قهوه خود می ریزید، با این حال ممکن است بگویید شکر یا بدون شکر

okay or no sugar what in T or in coffee or in

خوب یا بدون شکر چه در T یا در قهوه یا در

those either so do I asking me mr. Duncan yes so no

آنها، بنابراین من از من می پرسم آقای. دانکن بله، پس بدون

sugar in tea for me okay but I do like half a teaspoon of sugar in coffee

شکر در چای برای من، خوب است، اما من دوست دارم نصف قاشق چایخوری شکر در قهوه باشد،

so tea for me I gave up sugar in tea many years ago when I was a teenager and

بنابراین چای برای من است، من سالها پیش زمانی که نوجوان

if I had sugar in tea now it would taste horrible hmm but for some reason I

بودم شکر در چای را ترک کردم و اگر الان قند در چای داشتم طعم آن را می داد. وحشتناک است هوم اما به دلایلی

cannot give up sugar in coffee because for me I just like a little bit of

نمی توانم شکر را در قهوه ترک کنم زیرا برای من فقط کمی

sweetness with the coffee because it's quite bitter anybody coffee yes and I

شیرینی قهوه را دوست دارم زیرا قهوه برای کسی تلخ است بله و

just like a little bit just half a teaspoon because otherwise it tastes I

فقط نصف قاشق چایخوری را دوست دارم زیرا در غیر این صورت طعم آن را به من می دهد.

don't like the taste of coffee without sugar

طعم قهوه بدون شکر

so none in tea but I do like sugar in coffee okay so I'm Bob we know what

را دوست ندارم، بنابراین در چای وجود ندارد، اما من شکر را در قهوه دوست دارم، پس من

about you mr. Duncan I just have sugar in everything exactly even water three

باب هستم. دانکن من فقط در همه چیز شکر دارم دقیقاً حتی آب سه

teaspoons in everything you give me a glass of water I'll put sugar in it

قاشق چای خوری در هر چیزی که به من بدهید یک لیوان آب در آن شکر

I've got a story actually when I was younger hmm are you interested yes

بریزم.

okay this was this was this biblical times it was about it was about a story

زمان های کتاب مقدس درباره آن بود درباره داستانی

about my mother and my grandmother okay my mother tells me and has told me

در مورد مادرم و مادربزرگم بود، خوب مادرم به من می گوید و به من گفته است که

you know what mothers are like they tell you the same stories over and over again

می دانی مادران چگونه هستند، آنها داستان های مشابهی را بارها و بارها برای

your mum especially so I know for a fact that when I was when I was a baby

شما تعریف می کنند، مخصوصاً بنابراین من یک واقعیت را می دانم. وقتی بچه

my grandmother used to like to feed me milk with sugar in it and my mother used

بودم مادربزرگم دوست داشت به من شیر بدهد که شکر داخل آن بود و مادرم از

to get quite annoyed about this because she said if you give your if you give my

این موضوع خیلی اذیت می‌شد چون می‌گفت اگر

son sugar in his milk now he'll develop a sweet tooth it'll be bad for him

به پسرم شکر می‌دهی حالا شیر می‌دهد. من یک دندان شیرین ایجاد می کنم، برای او بد خواهد

okay and of course she was right because I did develop a sweet tooth but yes so I

بود، خوب و البته حق با او بود، زیرا من یک دندان شیرین ایجاد کردم، اما بله، بنابراین

think I don't know whether that was common back in the sixties nineteen

فکر می کنم نمی دانم که آیا در دهه شصت و دهه نوزدهم معمول

sixties to give put milk or sugar in milk to feed babies I'm not on about

بود یا نه. شیر یا شکر در شیر برای تغذیه نوزادان من در مورد

breast milk of course I'm one about no how would you do that perhaps a bit

شیر مادر شرکت نمی دانم اگر من یکی هستم در مورد نه چگونه این کار را انجام می دهی شاید کمی

older how would how would you put sugar in breast milk

بزرگتر چگونه قند را در شیر مادر می ریختی

I don't know well I've been skidding to under now how about the story well most

من خوب نمی دانم من به این موضوع می پردازم که در حال حاضر چگونه در مورد داستان و بیشتر

of your mother's stories sometimes you know go nowhere a prac scene is is a

داستان های مادرت گاهی اوقات می دانید که به جایی نروید یک صحنه عملی یک

Russian name so thank you for telling is telling us about that okay OSE so might

نام روسی است، بنابراین متشکرم که به ما گفتید در مورد آن OSE خوب به ما گفتید،

it might be a Russian drug I don't know but I'm sure there is a pharmaceutical

بنابراین ممکن است یک داروی روسی باشد، من نمی دانم، اما مطمئن هستم که یک محصول دارویی

product with that same name huh so please look it up somebody yes it does

با آن وجود دارد. به همین نام، پس لطفاً کسی آن را جستجو کند بله،

actually it does actually sound a little bit like something that might be might

در واقع به نظر می رسد کمی شبیه چیزی است که ممکن

be real or true because it does sound like a type of medicine like my friend

است واقعی یا واقعی باشد، زیرا شبیه نوعی دارو است مانند دوست من

penny penicillin who were used to go to school with I definitely did serene snow

پنی پنی سیلین که قبلاً به آن مراجعه می کردند. مدرسه با من قطعا برف آرامی انجام دادم

says describes your eating as nervous eating and it's going to make you sick I

می گوید غذا خوردن شما را به عنوان غذا خوردن عصبی توصیف می کند و شما را بیمار می کند.

think that's a very good suggestion actually a very good thought yes well

فکر می کنم این یک پیشنهاد بسیار خوب است در واقع یک فکر بسیار خوب است بله خوب

sometimes I do like eating food and I've admitted this in the past sometimes I do

گاهی اوقات من دوست دارم غذا بخورم و این را در گذشته اعتراف کرده ام گاهی اوقات

like to give myself a little bit of comfort but I think everyone does it

دوست دارم به خودم دروغ بگویم کمی آرامش دارم اما فکر می کنم همه گاهی

from time to time not all but sometimes maybe you feel mmm-hmm I

این کار را انجام می دهند نه همه، اما گاهی اوقات شاید شما احساس می کنید

want something to eat or maybe you feel a little bit down or unhappy and

می خواهم چیزی بخورم یا ممکن است کمی احساس ناراحتی یا ناراحتی کنید و

sometimes a little bit of chocolate or something nice to eat it can make you

گاهی اوقات کمی شکلات یا چیزی خوب خوردن آن می تواند حال شما

feel better yes because particularly at the moment everyone's a bit unnerved

را بهتر کند بله، زیرا به خصوص در حال حاضر همه

about the current situation definitely and we hadn't been out all week we've

نسبت به وضعیت فعلی ناراضی هستند، قطعاً و ما تمام هفته بیرون نبوده بودیم

been following the government's advice but it's more like it's not really

، توصیه های دولت را دنبال می کردیم، اما بیشتر شبیه این است که واقعاً

advice any voice moved from advice to orders hasn't it now really in this

توصیه ای نیست که هیچ صدایی تکان بخورد. از نصیحت گرفته تا سفارش، الان واقعاً در این

country yes it's gone yes it's not advice anymore it says you shall not you

کشور نیست، بله از بین رفته است بله، دیگر توصیه نیست، می‌گوید

shall not do it it's not advice now as you must do it hmm

نباید این کار را انجام ندهید، اکنون توصیه نیست، زیرا باید آن را انجام دهید.

so we haven't been out because we haven't needed to really you've been

نیازی به این نبود که واقعاً تو

very busy I've been busy with work working from home so it's seven days

خیلی شلوغ بودی، من مشغول کار بودم که از خانه کار می‌کردم، بنابراین هفت روز

since we actually went out of the house and into town and when we did yesterday

است که ما واقعاً از خانه بیرون رفته‌ایم و به شهر رفته‌ایم و وقتی دیروز این کار را انجام دادیم،

it was a very unnerving experience so people were visibly avoiding each other

تجربه بسیار آزاردهنده‌ای بود، بنابراین مردم به وضوح از یکدیگر دوری می کردند

they were the first time I've experienced standing in a queue where we

آنها اولین باری بودند که ایستادن در یک صف را تجربه کردم که در آن

have to keep that at minimum 2 meters distance yes the town was virtually

باید حداقل فاصله 2 متری را حفظ کنیم، بله، شهر تقریباً

deserted anyway yes and I without that every people are wearing masks which

خالی از سکنه بود، بله، و من بدون آن همه مردم ماسک هایی می پوشند که

we've never seen yes you know people is really used a

ما هرگز ندیده بودیم بله می دانید مردم واقعاً استفاده می‌شوند

Steve stuck well when you start talking you don't you don't ever use full stops

استیو به خوبی گیر می‌کند وقتی شروع به صحبت می‌کنید، شما هرگز از نقطه پایان به خوبی استفاده نمی‌کنید فقط

well only get what you get a chance to talk once a week so this is it Steve

هفته‌ای یک بار فرصت صحبت کردن را دارید، بنابراین این همان استیو

look we are now looking in the town centre and you can see there are people

نگاه کنید ما اکنون در شهر به دنبال آن هستیم در مرکز و می توانید ببینید که افرادی

standing outside the shop but they are keeping a safe distance from each other

بیرون مغازه ایستاده اند اما آنها فاصله ایمن از یکدیگر را حفظ می

they're queuing there to go into the bread shop and there's you and there's

کنند، آنها در صف ایستاده اند تا به مغازه نان فروشی بروند و شما هستید و

me but I just I just went straight in there and there were people in there so

من آنجا هستم، اما من فقط مستقیماً به آنجا و آنجا رفتم. افرادی بودند که در آنجا بودند بنابراین

I completely ignored the advice because I didn't realise that because we haven't

من کاملاً توصیه را نادیده گرفتم زیرا متوجه نشدم که چون ما

been outward we didn't realize that we had to keep this distance what

بیرونی نبوده ایم متوجه نشدیم که باید این فاصله را حفظ کنیم.

haven't you read the news I know but then when you go out you might read it

بیرون بروید، ممکن است آن را بخوانید،

but then when you actually go out you don't suddenly is it's a bit of a shock

اما وقتی واقعاً بروید یکدفعه نیستی، این کمی شوکه است،

I have to suddenly adapt so the fact that the town center was was completely

من باید ناگهان خود را وفق بدهم، بنابراین این واقعیت که مرکز شهر کاملاً

empty and everyone was wearing masks you you forgot all about it

خالی بود و همه ماسک زده بودند، شما همه چیز را فراموش کردید

yeah so I just went straight into the shop and I got some strange looks well

بله، بنابراین من مستقیماً وارد مغازه شدم و من ظاهر عجیبی پیدا

well I was waiting in the queue for the to go and buy some meat because I

کردم خوب من در صف منتظر بودم تا بروم و گوشت بخرم زیرا

thought because we can't go to the our usual tea shop for our our meal that we

فکر می کردم چون نمی توانیم برای صرف غذا به چایخانه معمولی خود که

always have on a Saturday lunchtime because all the restaurants are shut yes

همیشه در روز شنبه ناهار می خوریم برویم. رستوران‌ها تعطیل هستند بله،

then I thought well I will make my own shepherd's pie which is mince mince meat

خوب فکر کردم که پای چوپان خودم را درست می‌کنم که گوشت چرخ کرده

with potato on top yes so I thought I'd go to the the butchers and buy some

با سیب‌زمینی روی آن است، بله، بنابراین فکر کردم که به قصابی‌ها بروم و مقداری

mince and make it for mr. Duncan and there were big queues and mr. Duncan

گوشت چرخ کرده بخرم و برای آقا درست کنم. دانکن و صف های بزرگی بودند و آقای. دانکن

went off to do some filming and when he came back he went quite close to the

رفت تا فیلمبرداری کند و وقتی برگشت خیلی نزدیک به

lady in front of me in the queue it was about three meters away from me okay

خانم مقابل من در صف رفت، حدود سه متر با من فاصله داشت، خیلی خب

really came mr. Duncan a dirty look no say how dare you come that close to me

واقعاً آقا آمد. دانکن نگاه کثیفی دارد، نمی‌گویم چطور جرأت می‌کنی به من نزدیک

you do realise that when I walk past anyone they give me a dirty look I

شوی، متوجه می‌شوی که وقتی از کنار کسی رد می‌شوم، نگاه کثیفی به من می‌اندازد، من

always look slightly disgusted actually had a child with and she sort of shell

همیشه کمی منزجر به نظر می‌رسم، در واقع یک فرزند داشتم و او به نوعی پناهگاه صدفی در

shelter there protected a child as though you were covered in virus or

آنجا از کودکی محافظت می‌کرد. اگرچه شما تحت پوشش ویروس یا

something I wonder what you're going to say though right her reaction was really

چیزی بودید، من تعجب می‌کنم که چه می‌خواهید بگویید، اگرچه واکنش او درست بود، واقعاً

you know and that suddenly brought it home to me the reality now of the the

می‌دانید و ناگهان آن را به من نشاند، واقعیت

world we're living in now it is it's a strange place it's weird strange weird

دنیایی که اکنون در آن زندگی می‌کنیم، این یک واقعیت است. مکان عجیب غریب است عجیب است

times it's the first time we've been out all week okay so we just had sugar or no

زمان های عجیب غریب اولین بار است که ما در تمام هفته بیرون بودیم، خوب، پس فقط شکر خوردیم یا شکر نداشتیم،

sugar here's another one Steve city or country sized city or countryside now I

اینجا یک شهر یا حومه دیگر به اندازه شهر یا کشور استیو است، اکنون برای من

always find it amazing that some people prefer living in the big cities where

همیشه شگفت انگیز است که برخی افراد ترجیح می دهند در آن زندگی کنند. شهرهای بزرگی که در

it's noisy and polluted I always find that very odd to be honest I like living

آنها پر سر و صدا و آلوده است من همیشه به نظرم خیلی عجیب است صادقانه بگویم من دوست دارم در مکانی زندگی کنم که

in a place where there is noise where everything is quite slow and

در آن سر و صدا وجود دارد که همه چیز آرام و

serene so yes city or countryside I'm just wondering

آرام باشد، بنابراین بله شهر یا حومه شهر، من فقط در تعجب هستم

which one you would choose Steve I would well I grew up in the country so it's

که شما کدام یک را انتخاب می کنید. من ما من در این کشور بزرگ شدم، بنابراین

countryside for me but of course I do appreciate that a lot of people prefer

برای من حومه شهر است، اما البته قدردانم که بسیاری از مردم

the buzz and the the life of a city I like to go to because I've got friends

شهر و زندگی شهری را که دوست دارم به آنجا بروم ترجیح می دهند، زیرا دوستانی دارم

that live in Birmingham which is our second biggest city in the UK and I like

که در بیرمنگام زندگی می کنند. دومین شهر بزرگ ما در بریتانیا و من دوست دارم

to go and visit them occasionally because you get an experience that boast

گاهی اوقات بروم و از آنها دیدن کنم زیرا تجربه ای به دست می آورید که به

of living in a city where lots of people bars and nightclubs that sort of thing I

زندگی در شهری می بالید که در آن افراد زیادی در بارها و کلوپ های شبانه چنین چیزهایی را می

think you I like to do a mixture but if you're asking me where I prefer to live

گذرانند، فکر می کنم شما دوست دارم مخلوطی انجام دهید، اما اگر شما از من می‌پرسید که ترجیح می‌دهم کجا زندگی

it would be in the country which of course we do and you would sort of grew

کنم، در این کشور است که البته ما این کار را انجام می‌دهیم و شما به نوعی

up in the country really no I mean it was a town but it wasn't a big town hmm

در کشور بزرگ شده‌اید، واقعاً نه، منظورم این است که این یک شهر بود، اما شهر بزرگی نبود، هوم

and I grew up definitely in the country so for me it's always going to be the

و من قطعاً در کشور بزرگ شدم، بنابراین برای من همیشه این

country for me but I do like to go into towns for a bit of excitement from time

کشور برای من کشور خواهد بود، اما دوست دارم هر از گاهی برای کمی هیجان به شهرها بروم،

to time yes if I had the choice I would always choose the countryside however

بله اگر انتخاب داشتم، همیشه حومه شهر را انتخاب می کردم، اما

when I was a child I was very lucky because I lived in the town but I was on

وقتی بچه بودم من خیلی خوش شانس بودم چون در شهر زندگی می کردم اما

the outside of the town so we were very near to all of the fields in the

در خارج از شهر بودم. من به تمام مزارع

countryside and also the rivers so I would also choose the countryside and

روستا و همچنین رودخانه ها نزدیک بودم، بنابراین من هم حومه شهر را انتخاب می کردم

for many years I always dreamt of living in a beautiful place and now if we look

و سال ها همیشه آرزو داشتم در یک مکان زیبا زندگی کنم و حالا اگر

out the window shall we have a look outside again because the weather

از پنجره به بیرون نگاه کنیم، نگاهی به بیرون خواهیم داشت. باز هم چون امروز هوای

outside is lovely today so there it is there is a live view looking outside you

بیرون دوست‌داشتنی است، بنابراین یک نمای زنده وجود دارد که به بیرون نگاه می‌کند،

can see the pigeons there are some pigeons and you can see they might

می‌توانید کبوترها را ببینید که چند کبوتر هستند و می‌توانید ببینید که ممکن است

actually have a little fight look those pigeons look very angry I

در واقع کمی دعوا

think they're going to have a fight Steve oh yes there we go fight fight

کنند. قرار است دعوا کنیم استیو اوه بله، ما می‌رویم مبارزه می‌کنیم مبارزه می‌کنیم مبارزه می‌کنیم

fight fight pigeon fight pigeon fight do you think they're trying to date I don't

مبارزه با کبوتر مبارزه می‌کنیم.

think so I think there might be two males I think they are two cocks okay

fighting away you can tell Springs on the way look there is there is actually

می توانی به اسپرینگز بگوییم در راه نگاه کن در

a fight taking place on my livestream between two pigeons shocking quite

واقع دعوای بین دو کبوتر در جریان زنده من در جریان است که بسیار

shocking so there is the view outside very nice day though I must admit

تکان دهنده است، بنابراین مناظر بیرون از آن روز بسیار خوب است، اما باید اعتراف کنم

leaving the pigeon fights aside that was a that was an interesting moment of time

که مبارزه با کبوترها را کنار بگذارم که این یک اتفاق بود. علاقه مند

wasn't it so yes what about out there in YouTube land what about out there yes

Susy cáceres countryside Ana Rita says countryside as well so it would appear

آنا ریتا می‌گوید حومه شهر هم همینطور، بنابراین به نظر می‌رسد

that the countryside is preferable people prefer that particular thing they

که حومه شهر ارجحیت دارد، مردم آن چیز خاصی را

prefer it Mika says suburbs oh that's an interesting word isn't it Steve yes in

ترجیح می‌دهند که آن را ترجیح می‌دهند، میکا می‌گوید حومه آه این کلمه جالبی است آیا استیو بله

the suburb the outskirts of the of a city hmm yes so it's you're not living a

در حومه شهر همم بله پس شما زندگی نمی کنید

lot of people of course like to live in the suburbs because if they if they work

بسیاری از مردم البته دوست دارند در حومه شهر زندگی کنند زیرا اگر در حومه شهر کار

in the city it's very busy stressful they don't necessarily want to live in

کنند شهر بسیار شلوغ و پراسترس است آنها لزوما نمی خواهند در شهر زندگی کنند

the city or it's probably too expensive to live in the city so they live a

یا احتمالاً زندگی در شهر بسیار گران است بنابراین آنها در

distance away from the town center which is the suburbs which is where most of

فاصله ای دور از مرکز شهر زندگی می کنند که حومه شهر است که بیشتر

the residential housing will be and of course it will cost a bit less to live

مسکن های مسکونی در آن جا خواهد بود. باشد و البته هزینه زندگی در آنجا کمی کمتر

there and it will give you maybe a more peaceful life although you may have to

خواهد بود و شاید زندگی آرام تری به شما بدهد، اگرچه ممکن است مجبور

commute go by train or drive into the centre to do your job yeah I don't we

شوید با قطار رفت و آمد کنید یا با ماشین به مرکز بروید تا کار خود را انجام دهید، بله، ما

lived in the suburbs didn't we mr. Duncan yes I suppose so I've always been

در آنجا زندگی نمی کردیم. حومه ما آقای. دانکن بله فکر می کنم بنابراین من همیشه

very lucky because I've always lived sort of a way from the busy town or the

خیلی خوش شانس بوده ام زیرا همیشه به نوعی از شهر

busy road or a place where there is a lot of traffic so yes we've always been

شلوغ یا جاده شلوغ یا جایی که ترافیک زیادی وجود دارد زندگی می کرده ام، بنابراین بله ما همیشه

quite lucky but now we live very far away from all of the noise and all of

بسیار خوش شانس بوده ایم. اکنون ما بسیار دور از سر و صدا و

the traffic especially at the moment because everywhere is quiet Steve

همه ترافیک زندگی می کنیم به خصوص در حال حاضر زیرا همه جا ساکت است استیو

everywhere at the moment is is completely

در حال حاضر همه جا کاملا

quiet I know yes it really is a huge change saturnino asks about masks saying

ساکت است می دانم بله واقعاً تغییر بزرگی است زحل در مورد ماسک می پرسد

is it possible you can pay 30 pounds for a mask well I think there's a there's a

که آیا ممکن است شما می توانید 30 پوند برای یک ماسک بپردازید، من فکر می

big shortage of masks in this country hmm you see of many other countries

کنم کمبود ماسک در این کشور وجود دارد، هوم، شما در بسیاری از کشورهای دیگر می بینید

where virtually everybody is wearing a mask but not here and that's because we

که تقریباً همه ماسک می زنند اما اینجا نه و دلیل آن این است که ما

don't have enough of them hmm we haven't got enough masks even for the medical

به اندازه کافی ماسک نداریم. هوم ما حتی برای پزشکان ماسک کافی نداریم،

people even but the doctors and nurses a lot although I think that that's going

اما پزشکان و پرستاران بسیار زیاد هستند، اگرچه من فکر می کنم که این

to change in the next few days but the general public generally aren't they're

در چند روز آینده تغییر خواهد کرد، اما عموم مردم به طور کلی اینطور

not we're really wearing masks because there aren't enough for them so yes so

نیستند، ما واقعاً اینطور نیستیم. پوشیدن ماسک چون کافی نیست بله، بنابراین

you probably would pay a lot of money for them if you wanted one mm yes a lot

اگر یک میلی متر می خواستید احتمالاً برای آنها پول زیادی می پرداختید بله بسیاری

of people some people prefer a city some people prefer the countryside and

از مردم یک شهر را ترجیح می دهند برخی مردم حومه شهر را ترجیح می دهند و

there's a program that we'd like to watch are called escape to the country

برنامه ای وجود دارد که ما دوست داریم آن را تماشا کنیم به نام Escape to the کشور،

because a lot of people in the UK who live in the city dream of living in the

زیرا بسیاری از مردم بریتانیا که در شهر زندگی می کنند، رویای زندگی در حومه شهر را در سر می

countryside and there is a program that specifically caters for for that market

پرورانند و برنامه ای وجود دارد که به طور خاص برای آن افراد بازار ارائه می

those people and they they take a couple who were living in the middle of a town

کند و آنها زوجی را می گیرند که در وسط شهر زندگی می کردند

or a city somewhere and then they take them to see some houses out in the

یا یک شهر در جایی و سپس آنها را می برند تا خانه هایی را در

countryside and they try to to guess how much they cost and then maybe at the end

حومه شهر ببینند و سعی می کنند حدس بزنند که چقدر هزینه دارند و سپس شاید در پایان

of it they they choose to live there so it's an interesting program we like

شهر آنها را برای زندگی در آنجا انتخاب کنند، بنابراین برنامه جالبی است که ما دوست داریم

watching that it's very popular in the UK tuned to watch that program escape to

تماشا کنیم. بسیار محبوب در بریتانیا برای تماشای برنامه فرار به کشور کوک شده

the country yes of course the living of the country is a very different prospect

است، بله، البته زندگی در کشور، چشم انداز بسیار متفاوتی

to living in the towns you have to put up with a lot of things that you

با زندگی در شهرها دارد، شما باید کارهای زیادی

wouldn't do in the town and we we had a bit of a joke quite often to say that

را تحمل کنید که در این کشور انجام نمی دهید. شهر و ما کمی شوخی داشتیم اغلب می گویند

that they ought to do a program called escape from the country back into the

که آنها باید برنامه ای به نام فرار از کشور و بازگشت به

town yes escape to the city because our challenges living in the countryside

شهر اجرا کنند بله فرار به شهر زیرا چالش های ما در حومه شهر

and in fact we've got some neighbors near where we live don't worry mr.

و در واقع ما همسایه هایی در نزدیکی محل زندگی خود داریم نگران نباشید. آقای.

Duncan I'm not going to say where or who they are and they they lived in London

دانکن نمی‌خواهم بگویم آنها کجا و چه کسانی هستند و آنها در لندن زندگی

and now they've come to live here in the countryside and they found it quite

می‌کردند و حالا آمده‌اند تا اینجا در حومه شهر زندگی کنند و برایشان بسیار

difficult I think to adapt to living here they couldn't get used to the fact

مشکل بود، فکر می‌کنم سازگاری با زندگی در اینجا، آنها نتوانستند عادت کنند. با توجه به این واقعیت

that the weren't many lights not many street lights and they got they they

که چراغ‌های زیادی نداشتند و چراغ‌های خیابانی زیادی نداشتند و آنها دریافتند، آنها

feel quite afraid at night because obviously in the city there's lights

در شب کاملاً احساس ترس می‌کنند، زیرا واضح است که در شهر همیشه

everywhere all the time but you come to live in the country it's dark at night

همه جا چراغ است، اما شما می‌آیید در کشور زندگی کنید، شب تاریک است،

you can see the stars and that has made them feel a bit nervous about living

می‌توانید ببینید. ستاره ها و این باعث شده است که آنها از زندگی

here and they put up fences everywhere and they put all these outside lights

در اینجا کمی عصبی شوند و همه جا نرده ها را نصب کنند و همه این چراغ های بیرونی را

that come on at night as soon as a mouse walks by because that's giving them more

که شب ها به محض عبور موش روشن می شود را قرار می دهند زیرا این به آنها امنیت بیشتری می

security so yes there are challenges to living in the country there are quite a

دهد بنابراین بله چالش هایی وجود دارد برای زندگی در کشور چالش‌های زیادی وجود دارد

few challenges living with you so here's another one Steve another choice oh I

که با شما زندگی می‌کنم، بنابراین این یکی دیگر استیو انتخاب دیگری است، اوه من

think Steve would like this one Tom Cruise our gorge cleanly yes I think

فکر می‌کنم استیو این یکی را دوست دارد تام کروز دره‌ی ما را به طور تمیزی دوست داشته باشد، بله، فکر می‌کنم

this one is for the women and maybe maybe some men oh don't ask me then Tom

این یکی برای زنان و شاید برخی از مردان باشد. پس از من نپرس تام

Cruise well I remember you years ago you you used to get really excited used to

کروز خوب یادت می‌آید سال‌ها پیش خیلی هیجان‌زده

tell me oh my goodness you you have to see risky business with Tom Cruise

بودی به من می‌گفتی وای خدای من باید با تام کروز تجارت پرمخاطره‌ای ببینی،

because because he's you know he's in it and he's dancing around it in his

زیرا چون او می‌دانی که او در آن کار است و با زیرشلواری دور آن

underpants so yeah I remember that you told me about that you insisted that I

می‌رقصد، بنابراین بله. یادم می آید که به من گفتی که اصرار داشتی که من

watched it four times business that remember that mr. Duncan might I mean

چهار بار آن را تماشا کنم. دانکن ممکن است منظورم

Top Gun George Clooney is is is is more for these sort of they're very different

تاپ گان جورج کلونی است این است که بیشتر برای این جورها آنها بسیار متفاوت

aren't they Tom Cruise they are very deep not the boyish good looks

هستند، مگر نه تام کروز آنها خیلی عمیق هستند نه ظاهر خوب پسرانه

Tata George Clooney has got this sort of middle-aged sort of gray hair that a lot

تاتا جورج کلونی این نوع میانسالی دارد. موهای خاکستری که

of a lot of women do like that they they're appealing to very different

بسیاری از زنان دوست دارند این است که برای

people I think that's quite clever that you've chosen those to mr. Duncan

افراد بسیار متفاوت جذاب هستند. دانکن

because they would appeal to different types of P men or women yes because

به این دلیل که آنها برای انواع مختلف مردان یا زنان P جذاب هستند بله،

they're they're very different in character George Clooney has got this

زیرا آنها از نظر شخصیت بسیار متفاوت هستند جورج کلونی این

reputation of appealing to middle-aged women I think maybe I'm wrong I don't

شهرت را دارد که برای زنان میانسال جذاب است، فکر می کنم شاید من اشتباه می کنم، نمی

know but he's got a sort of a mature look to him and he's got that that look

دانم اما او

of a sort of a handsome mature male the words you love a hair Steve the word

یک جور قیافه بالغ دارد و یک جور مرد بالغ خوش تیپ است. کلمات تو عاشق موی استیو کلمه ای

you're looking for is rugged rugged I wouldn't could describe George Clooney

که به دنبالش می گردی خشن است من نمی توانم جورج کلونی را توصیف کنم

as rugged you seen him lately maybe lately he looks very rugged there

همانطور که اخیراً او را دیده اید، شاید اخیراً او بسیار خشن به نظر می رسد،

are there are certain women not being sexist here who really do find older men

در اینجا زنان خاصی وجود دارند که جنسیت گرا نیستند و واقعاً مردان مسن تر

with gray hair quite attractive yes of course you know there's nothing wrong

با موهای خاکستری را بسیار جذاب می دانند، بله، البته می دانید که هیچ ایرادی

with that there's a huge market we've got somebody at work who has got very

وجود ندارد که ما بازار بزرگی داریم. کسی را در محل کار پیدا کردم که ظاهری بسیار

similar looks to George Clooney really they call him the Silver Fox

شبیه به جورج کلونی دارد، واقعاً آنها او را روباه نقره ای می نامند،

really a man with a man with grey hair is often called a Silver Fox in the

واقعاً مردی با مردی با موهای خاکستری معمولاً در کشور روباه نقره ای نامیده می شود.

country I'm gonna be honest with you Steve I don't know anyone that you work

من با شما صادق خواهم بود استیو من کسی را نمی شناسید که با او کار

with who looks like I don't think you've ever met them they're they're any

می کنید که به نظر می رسد فکر نمی‌کنم تا به حال آنها را ملاقات کرده باشید،

different they they're not in my local towards me

آنها متفاوت هستند، آنها در محل من نسبت به من نیستند.

I've seen a few of your work colleagues that look like George Formby not George

چند نفر از همکاران شما را دیده ام که شبیه جورج فرمبی هستند نه جورج

Clooney yeah so you know gray hair in a mass grave here and a man is never a

کلونی، شما موهای خاکستری را در یک گور دسته جمعی در اینجا می شناسید و یک مرد هرگز

problem for a man whereas in a woman it's quite often a problem which is why

برای یک مرد مشکلی ایجاد نمی کند، در حالی که در یک زن این مشکل اغلب وجود دارد، به همین دلیل است که

women dye their hair anyway because they said you know perceive being attracted

زنان به هر حال موهای خود را رنگ می کنند زیرا آنها گفتند که شما می دانید که جذب شما می شوید،

although gray hair now is is actually some women now are dyeing their hair

اگرچه موهای خاکستری اکنون این مشکل است. در واقع برخی از زنان در حال حاضر موهای خود را

gray because it's a fashionable color yes you do remember what we're doing

خاکستری می کنند، زیرا این رنگ مد روز است، بله یادت می آید که ما چه کار می کنیم

that you Steve I've got sidetracked Tom Cruise's yeah

که تو استیو من منحرف

well I said Tom Cruise so that's my answer so Steve is Tom Cruise

شدم.

a lot of people out there in YouTube land are saying George Clooney so it

بسیاری از مردم آنجا در سرزمین یوتیوب می گویند جورج کلونی، بنابراین

would appear that a lot of the ladies like the older the mature the the the

به نظر می رسد که بسیاری از خانم ها دوست دارند بزرگتر، بالغ، مرد ناهموار

silver-haired rugged man rather than the young sort of

با موهای نقره ای باشد تا جوان

immature looking although having said that Tom Cruise how old this Tom Cruise

نابالغ، اگرچه گفته اند که تام کروز چند ساله است. این تام کروز

now he must be he must be nearly sixty Tom crazy yeah I think he's a same age

اکنون باید باشد و تقریباً شصت تام دیوانه آره، فکر می کنم او هم

as me really well that old Wow Lewis says Tom Cruise without a doubt

سن من است که واو لوئیس پیر می گوید تام کروز بدون شک

Robert Redford says Christina my goodness so yes you see I would put

رابرت ردفورد می گوید کریستینا خدای من پس بله می بینید که من

Robert Redford in the same category of George Clooney that sort of mature man

رابرت ردفورد را در همان دسته جورج کلونی قرار می دهم. از یک مرد بالغ

who exudes a sort of world wise persona and you trustworthy would look after you

که نوعی شخصیت عاقل جهانی را به نمایش می گذارد و شما قابل اعتماد از شما مراقبت

you wouldn't have any problems if he were in a relationship with that person

می کنید، اگر با آن شخص در ارتباط بود مشکلی

hmm I mail it to Joey Firth Jamelia likes Tom Cruise I like them both says

نداشتید هوم من آن را برای جوی فرث ایمیل می کنم تام کروز را دوست دارد من هر دو را دوست دارم می گوید

sorry but if you have to choose very greedy Pia Tina says I don't like either

متاسفم اما اگر مجبور شدی خیلی حریص را انتخاب کنی پیا تینا می گوید من هیچکدام

of them fair enough Veronica says Tom Cruise bit of a mixture here Paul Newman

از آنها را به اندازه کافی

yes you know what Steve it's funny that because I always get Paul Newman mixed

دوست ندارم

up with Robert Redford I always think they are kind of the same

رابرت ردفورد من همیشه فکر می‌کنم که آنها از یک

type of actor so Paul Newman and Robert Redford I always kind of get those two

نوع بازیگر هستند، بنابراین پل نیومن و رابرت ردفورد همیشه این دو را

mixed up because they have that same persona that same sort of image of being

با هم قاطی می‌کنم، زیرا آن‌ها همان شخصیت را دارند که همان تصویری از

rugged and and tough but yes I don't know why but I always do Paul Newman

خشن و سخت بودن را دارند، اما بله، من این کار را نمی‌کنم. نمی دانم چرا اما من همیشه پل نیومن

Robert Redford I always I always confuse those two together because you've got to

رابرت ردفورد را انجام می‌دهم، من همیشه این دو را با هم اشتباه می‌گیرم، زیرا باید

be a certain age to know to appreciate and

سن خاصی داشته باشی که بدانی قدردانی

and actually talk about they've got you to know those men you've got to be of a

کنی و در واقع در مورد آن‌ها صحبت کنی که باعث می‌شوند آن مردانی را که داری بشناسی.

certain age because they were they were in their heyday in their in the sort of

سن خاصی داشته باشند چون در دهه 60 و 70 در دوران اوج خود

60s and 70s weren't they really no well some of them the fifties that's right

بودند، آیا واقعاً خوب نبودند برخی از آنها دهه 50 هستند که

exactly so anybody that says that they they're attracted to Paul Newman or

دقیقاً درست است بنابراین هرکسی بگوید که آنها جذب پل شده اند. نیومن یا

Robert Redford must be at least our age or not if not unlike give on your age

رابرت ردفورد باید حداقل هم سن و سال ما باشند یا نه، اگر بر خلاف سن خود نباشند، می

away thereby saying that you've attracted to them well I don't think my

گویند که شما به خوبی جذب آنها شده اید.

I don't think my age is I think they're cool aren't they people like Tom Cruise

آیا آنها افرادی مانند تام کروز

Paul Newman Robert Redford they're cool yeah they're cool people

پل نیومن رابرت ردفورد نیستند، آنها باحال هستند، بله، آنها افراد باحالی هستند،

okay they were definitely coming under that category what I love about Paul

خوب آنها قطعاً در این دسته قرار

Newman is he actually moved into making his own pickled onions I always find

that amazing he'd yes that's what I just said

می گرفتند. شگفت‌انگیز او می‌خواست بله این همان چیزی بود که من فقط گفتم

he he he moved from being this hunky film star Hollywood movie star and then

او از این هن بودن خارج شد ستاره فیلم کی ستاره سینمای هالیوود و سپس

eventually he started to make his own pickled onions

در نهایت او شروع به ساخت پیاز ترشی خود

he had a range of food products pickles pickles I know a picture on the front

کرد. او طیف وسیعی از محصولات غذایی داشت خیارشور ترشی من می دانم یک عکس در جلوی آن

how do you go from from movie star Hollywood movie star to making pickled

چگونه می توان از ستاره سینما ستاره فیلم هالیوود به تهیه

onions I don't know maybe mr. Duncan because you're so famous now from being

پیاز ترشی من دون نمی دانم شاید آقای دانکن چون تو الان خیلی معروف هستی از

on YouTube for 13 years Celebi you to have your own range of pickles with your

13 سال حضور در یوتیوب Celebi تو که طیفی از خیارشورهای خودت را با

picture on the front with you with a baseball cap well between you and me

عکست در جلو همراه خودت با کلاه بیسبال بین من و تو

Steve I am always getting in a pickle I can't quite hear you what about your

استیو من همیشه در ترشی هستم نمی توانم کاملاً به تو بشنوم که

brother says Ricardo you look like you'll Brynner

برادرت چه می گوید ریکاردو به نظر می رسد که براینر خواهید بود

of course I've played him on the stage well Yul Brynner well the king in the

البته من او را روی صحنه به خوبی بازی کرده ام یول برینر خوب شاه در

king and I like a Yul Brynner was of course famous for if I shaved my head

پادشاه و من دوست دارم یول برینر البته به این معروف بود که اگر من سرم

off yes I can I could do it evoke a passing resemblance to your

را تراشیدم بله می توانم این کار را انجام دهم

brother if you shave your head off yes yeah is that what I said I mean

اگر سرت را اصلاح کنی شباهت گذرا به برادرت ایجاد کنم بله این چیزی است که گفتم منظورم

shave shave off all my hair please don't shave your head off

این است که تمام موهایم را بتراشم لطفاً سر خود را اصلاح نکنید.

I don't anyway she like Gabel blimey you are showing your age clock gay but Gable

به هر حال او از گابل بلیمی خوشش نمی‌آید که سن خود را همجنس‌گرا نشان می‌دهی، اما گیبل

I thought that was part of a house Sean Connery now my sister shook my sister

فکر می‌کردم که بخشی از یک خانه است شان کانری، حالا خواهرم تکان داد

had a thing for Sean Connery they say you have a thing for somebody it means

خواهرم چیزی برای شان کانری دارد، آنها می‌گویند تو برای کسی چیزی داری،

that you're attracted to them and he's definitely old enough to be my sisters

یعنی تو من جذب آنها شده ام و او قطعا به اندازه کافی بزرگ است که خواهران من

farmers actually the gray beard the gray hair that that's a definite rugged I

کشاورزان ac در واقع ریش خاکستری، موهای خاکستری که مشخصاً ناهموار است،

mean he played a James Bond so I mean you've got the danger there so yeah yeah

منظورم این است که او نقش جیمز باند را بازی می‌کرد، بنابراین منظورم این است که شما در خطر هستید، بنابراین بله، بله،

my sister always had a thing for him yes men with grey beards really yes okay she

خواهرم همیشه چیزی برای او داشت، بله مردان با ریش‌های خاکستری، واقعاً بله، او

would she would love pirates what Pat you says what is pickled onion that's

این کار را می‌کرد. او دوست دارد دزدان دریایی را دوست

that's come up in a very strange right way and on on the chat there yes pickled

onions yes when we pickle something we it means we preserve it in vinegar

so normally you preserve it in something like vinegar so something that preserves

داشته باشد. چیزی شبیه سرکه، بنابراین چیزی که

the freshness of a certain type of vegetable normally you will pickle or

طراوت نوع خاصی از سبزی را حفظ کند، به طور معمول سبزیجات را ترشی یا

preserve vegetables and quite often you will put them in vinegar and then you

نگهداری می‌کنید و اغلب آنها را در سرکه می‌ریزید و سپس

will seal them inside some sort of container and then well later on when

آنها را در ظرفی می‌بندید و بعداً وقتی

you want to eat a pickled onion maybe one night you are sitting watching

می‌خواهید. برای خوردن یک پیاز ترشی شاید یک شب نشسته اید و تلویزیون تماشا می کنید

television and you think I would really like a pickled onion you can go into

و فکر می کنید من واقعاً یک پیاز ترشی می خواهم، می توانید داخل

your fridge and there is a jar of pickled onions you can open the pickled

یخچال خود بروید و یک شیشه پیاز ترشی وجود دارد، می توانید در ظرف پیاز ترشی را باز کنید.

onion jar and you can well I don't know how you get your pickled onions out of

و شما خوب می توانید من نمی دانم چگونه پیازهای ترشی خود را از شیشه بیرون می آورید

the jar but some people use a fork but I like to just pour them straight into my

، اما برخی افراد از چنگال استفاده می کنند، اما من دوست دارم آنها را مستقیماً در دهانم بریزم،

mouth because I like to drink the vinegar as well it's really nice well

زیرا من دوست دارم سرکه را هم بنوشم، واقعاً ترشی خوبی است.

pickled onions I don't know how popular they are

پیازها من نمی دانم چقدر در

countries but they've always been very popular I know when I was growing up

کشورها محبوب هستند اما همیشه بسیار محبوب بوده اند. می دانم زمانی که من در حال بزرگ شدن

their onions but their small onions normally an onion is about that big for

پیازهای آنها بودم اما پیازهای کوچک آنها معمولاً یک پیاز تقریباً برای

cooking but these are small onions like that especially for pickling and you

پخت و پز بزرگ است اما اینها پیازهای کوچکی هستند که مخصوصاً برای پخت و پز هستند. ترشی و

peel that the skin off the outside and put them into a jar of vinegar and they

پوست آن را از بیرون جدا می کنید و داخل شیشه سرکه می ریزید و

will keep for about a year like that Wow and you quite often have them with salad

حدود یک سال مانند آن نگه می دارند وای و شما اغلب آنها را با سالاد

or cold meats that sort of thing and we used to have a lot of them particularly

یا گوشت های سرد از این جور چیزها می خورید و ما قبلا بسیاری از آنها به خصوص

at Christmastime but yes it's a way of the Mister Donut way of preserving

در زمان کریسمس، اما بله، این یک روش مستر دونات برای حفظ

things over the winter months greetings from Mexico greetings actually almost a

چیزها در طول ماه های زمستان است. تبریک از مکزیک در واقع تقریباً

few moments ago we almost had another choice of one thing or another so Sean

چند لحظه پیش ما تقریباً انتخاب دیگری از این یا آن چیز داشتیم، بنابراین شان

Connery all Roger Moore and now yes saying James Bond now I always loved

کانری همه راجر مور و n اوه بله گفتن جیمز باند حالا من همیشه دوست داشتم

Roger Moore playing James Bond I'm not a big fan of Sean Connery between you and

راجر مور نقش جیمز باند را بازی کند من طرفدار زیادی از شان کانری بین من و تو

me Sean Connery was not a very you know good actor I don't think he's a good

actor to be on I'm gonna be honest dance he just doesn't do it for me well Sean

نیستم صادقانه بگویم که او این کار را برای من خوب انجام نمی دهد.

Connery is like a like a sort of plank of wood however I like Roger Moore

because he he always brings a little bit of humor a little bit of a twinkle into

the things he does although they said that he was a very wooden actor didn't

به کارهایی که انجام می‌دهد، اگرچه می‌گفتند او یک بازیگر بسیار چوبی است، آیا

they need to say that that what's his name my mind's gone blank who the actor

لازم نیست بگویند که اسمش چیست، ذهنم خالی شد، بازیگری

you were just talking about not Jamal Roger Moore they used to criticize and

که شما فقط درباره‌اش صحبت می‌کردید، نه جمال راجر مور، آنها از آن انتقاد می‌کردند و

say that his acting was very wooden yeah but he did have a certain charm and

می‌گفتند که بازی او خیلی چوبی بود، بله، اما او جذابیت و

sense of humor did you know that I have something in common with Roger Moore I

حس شوخ طبعی خاصی داشت، آیا می دانستید که من با راجر مور شباهتی دارم.

don't know we can both raise our eyebrows oh right this go on there and

give us a demonstration huh I can actually I can raise both of them every

تظاهرات خخخ من در واقع می توانم هر دوی آنها را بلند کنم

but of course saying Roger Moore or Sean Connery is very out of date now isn't it

اما البته با گفتن راجر مو سنگ معدن یا شان کانری در حال حاضر بسیار قدیمی شده اند، آیا

we if you're talking about James Bond you would have to say Daniel Craig or

اینطور نیست که شما در مورد جیمز باند صحبت می کنید، باید بگویید دنیل کریگ یا

whoever came before him I haven't seen any of the modern James Bond films I

هرکسی که قبل از او آمده است، من هیچ یک از فیلم های مدرن جیمز باند را ندیده

just can't be bothered well who came before Daniel Craig Daniel Craig's the

ام. ناراحت نیستم که قبل از دنیل کریگ، دنیل کریگ،

current James Bond though there was there were quite a few there was Timothy

جیمز باند فعلی بود، هرچند تعداد کمی از آنها تیموتی

Dalton yes so if we were going to be up-to-date we would say Timothy Dalton

دالتون بودند، بله، بنابراین اگر قرار بود به روز باشیم، می‌گوییم تیموتی دالتون

or Daniel Craig and then there was Pierce Brosnan I don't think he did it

یا دنیل کریگ و بعد از آن پیرس برازنان بود، فکر نمی‌کنم او این کار را

for long oh no he did he did quite a few didn't things Pierce Brosnan for a long

برای مدت طولانی انجام داد، نه، او چند

time a lot of people thought he was the best James Bond yeah so they did quite

کار را انجام داد.

like Pierce Brosnan bit of a lightweight I was thoroughly

مثل پیرس برازنان کمی سبک وزن بودم، من کاملاً

I thought Timothy Dalton was the worst he didn't have much charm about him did

فکر می‌کردم تیموتی دالتون بدترین کسی است که او جذابیت چندانی در مورد او نداشت، آیا

he hmm Sandee women apparently like George

او به زنان ساندی که ظاهراً مانند جورج

Clooney because he's got an Arabic face oh I see so I said you are right because

کلونی است، چون چهره عربی دارد اوه می‌بینم، گفتم شما درست می‌گویید. چون

he's got a dark complexion hasn't he I can imagine him playing a sheikh and an

رنگش تیره است، نمی توانم او را در نقش یک شیخ تصور کنم و یک

Arab sheikh I can just see him now so yes I think you're right there Anthony

شیخ عرب اکنون می توانم او را ببینم، بنابراین بله، فکر می کنم شما در آنجا هستید آنتونی

Hopkins says pound leery yes never saw him as a as a sex symbol but I would

هاپکینز می گوید پوند لیری بله هرگز او را به عنوان یک سمبل جنسی ندیدم، اما

imagine he does have his appeal with the women yes

تصور می کنم او جذابیت خود را با زنانی دارد بله

Oh Beatrice likes pickled onions few people saying that they Christina

اوه بئاتریس دوست دارد. پیاز ترشی تعداد کمی از مردم می گویند که کریستینا

says onion things are breath heavy yeah pickled onions do leave you with bad

می گوید پیاز چیزهای سنگین نفس می کشد بله پیاز ترشی شما را با بوی بد دهان باقی می گذارد

breath yes for some time afterwards Roger Moore says Beatrice what's the

بله بعد از آن مدتی بعد راجر مور می گوید بئاتریس

meaning of a rugged man a rugged man is somebody who's looks like they've lived

معنی یک مرد ناهموار چیست یک مرد ناهموار کسی است که به نظر می رسد مانند آنها است.

life they they can do lots of physical manual work they

آنها می توانند بسیاری از کارهای فیزیکی فیزیکی را انجام دهند، آنها می توانند

and the sort of jobs that very manly jobs I suppose you could say rugged man

کارهای بسیار مردانه را انجام دهند. فکر می کنم شما می توانید بگویید مرد ناهموار

something like a lumberjack it's somebody who works outside where it's in

چیزی شبیه به چوب بری، این کسی است که در بیرون کار می کند، جایی که در

a building site what about truck driver well a truck driver that sort of thing

یک سایت ساختمانی است، چه در مورد راننده کامیون و یک کامیون راننده چنین چیزهایی است که

somebody is rugged they look like they'd live life and they their lines on their

کسی ناهموار است، به نظر می رسد که آنها زندگی می کنند و خطوط روی

face look like they've they've they've led a hard life and that they can take

صورتشان به نظر می رسد که آنها زندگی سختی داشته اند و می

the knocks and they can look after you and protect you and then that sort of

توانند ضربه ها را تحمل کنند و می توانند از آنها مراقبت کنند. تو و از تو محافظت کنم و بعد از آن چیزهایی که از

thing so rugged somebody who's tough and can take the knocks in life unlike you

کسی بسیار خشن است که سخت است و می تواند ضربات زندگی را تحمل کند بر خلاف تو

and I listen we are not rugged yes we are the

و من گوش می کنم ما ناهموار نیستیم بله ما

opposite we are the opposite of rugby or the opposite of rugged definitely when I

برعکس هستیم، ما برعکس راگبی هستیم یا برعکس ناهمواری قطعاً وقتی

think of rugged I think of people like Lee Marvin yes Lee Marvin a great actor

فکر می کنم خشن من به افرادی مانند لی ماروین فکر می کنم بله لی ماروین یک بازیگر عالی

wonderful actor he was played heavy gangsters or the baddie he was always

بازیگر فوق العاده او نقش گانگسترهای سنگین یا بدی که او

good in those types of films and I suppose John Wayne as well John Wayne

همیشه در این نوع فیلم ها خوب بود و فکر می کنم جان وین نیز جان وین

rugged definitely hi there my name is John Wayne get off your horse and drink

زمخت قطعا سلام اسم من جان است. وین از اسبت پیاده شو و

your milk cap Debbie to says that I look like Art Garfunkel

کلاه شیرت را بنوش. دبی به این می گوید که من شبیه

I thought Art Garfunkel had lots of curly hair well you've got half of his

آرت گارفانکل هستم.

hair but earlier I'm sure cap Devi too said that you look like I can't remember

مثل اینکه یادم نمی‌آید که

Oh My Mind's going blank today mr. Tong

اوه من امروز خالی شده است. تانگ

because nothing's working my brains not working okay whose son the the song

چون هیچی کار نمیکنه مغزم خوب کار نمیکنه پسر کیه که آهنگ

Diana's funeral on the piano you mean Elton John's and John they said

تشییع جنازه دیانا روی پیانو منظورت التون جان هست و جان میگفتن

that you look like Elton John and I haven't liked Art Garfunkel you actually

که شبیه التون جان هستی و من از آرت گارفانکل خوشم نیومده تو واقعا

couldn't remember the name Elton John my brains not working today mr. Danko one

اسم التون رو یادت نمیاد جان مغزم امروز کار نمیکنه آقا دانکو یکی

of the biggest singers and songwriters in the world in

از بزرگترین خوانندگان و ترانه سرایان جهان

couldn't remember his name no I always remember that net dude Steve do you

نامش را به خاطر نمی آورد نه من همیشه آن رفیق شبکه را

remember that time when you were trying to remember Elvis Presley's name and you

به یاد می آورم استیو آیا آن زمان را به یاد می آوری که سعی می کردی نام الویس پریسلی را به خاطر بسپاری و

couldn't remember his name but you kept saying you know who I mean you know the

نام او را به یاد نیاوردی اما خودت. مدام می‌گفت می‌دانی کیست یعنی می‌دانی که

king he's the king I do have a problem with remembering names that's true I've

او پادشاه است. من با به خاطر سپردن نام‌ها مشکل دارم، درست است، من

always had a problem with that my mother's got the same problem she used

همیشه با این مشکل مواجه بوده‌ام که مادرم همان مشکلی

to when my friend used to come round she couldn't remember their names and she'd

را دارد که وقتی دوستم به سراغش می‌آمد. نمی توانست نام آنها را به خاطر بیاورد و می

say the boy sits and searched her she just called them you know that boy that

گفت پسر می نشیند و او را جستجو می کند فقط آنها را صدا می کند شما آن پسر را می شناسید

comes from one of whatever the town was or she could remember half the name and

که از یکی از هر شهر که بود یا می توانست نیمی از نام را به خاطر بیاورد و

I'm the same yes Oh Jamila likes Pierce Bron Brosnan yes I actually thought he

من همان هستم بله اوه جمیلا پیرس برون برازنان را دوست دارد بله، من در واقع فکر می

was a good James Bond he he had that I think he had quite a good sort of

کردم که او یک جیمز باند خوب

presence on screen but I didn't like Timothy Dalton Timmy the Dalton seemed

very weak in wet he was the other one was George Lazenby he Johnny played him

بود. یکی جورج لازنبی بود که جانی او را بازی

once didn't he he only played James Bond once and that was it Salwa is angry

کرد او فقط یک بار نقش جیمز باند را بازی نکرد و این بود که سالوا عصبانی است

because they are saying that we didn't you drive me to anger because we didn't

زیرا می گویند ما من را به خشم نکشیدیم زیرا ما

read your messages I'm sure I read the one about about you saying that people

پیام های شما را نخوانده ایم، مطمئنم که پیامی را که در مورد آن بود خواندم. شما می گویید که

like George Clooney in Sandy because he looks like a Saudi person I'm sure I've

مردم جورج کلونی را در سندی دوست دارند، زیرا او شبیه یک شخص سعودی است، مطمئن هستم که

read your message out ok but the thing is and I'll repeat this again and I say

پیام شما را خوب خوانده ام، اما موضوع این است که این را دوباره تکرار می کنم و می گویم

it most weeks we get so many messages yes it's impossible to read all of them

که در بیشتر هفته ها پیام های زیادی دریافت می کنیم. بله، خواندن همه آنها غیرممکن

out so we do apologize if we miss you they move so quickly

است، بنابراین اگر دلتنگ شما شدیم عذرخواهی می کنیم، آنها به سرعت حرکت می کنند،

they're flicking so fast through a hidden if we read out everyone we

آنها خیلی سریع از یک پنهان عبور می کنند، اگر همه را بخوانیم، ما

wouldn't we'd be on here all day we do a preach please do send them in if you if

تمام روز اینجا بودیم. موعظه کن لطفاً اگر چند بار ارسال کردی، آنها را بفرست،

you send it a few times I might notice it but I'm sure I read one of your

شاید متوجه آن شوم، اما مطمئن هستم که یکی از پیام‌هایت را خوانده ام

messages out Noemi says do you look like Patrick Stewart me yes oh yeah yes yes

نومی می‌گوید آیا شبیه پاتریک استوارت به من هستی بله، بله بله

of course well make it so mr. good yes but you do have that engage

بله، البته خوب درستش کنید. پس آقای خوب بله، اما

yes you do have that sort of especially from the side so if you turn around

شما چنین تعاملی دارید، بله، به خصوص از جانبی چنین رفتاری دارید، بنابراین اگر به

Steve give us your profile yes you do have a sort of Patrick Stewart look so

استیو برگشتید، نمایه خود را به ما بدهید بله، شما یک نوع ظاهر پاتریک استوارت دارید، بنابراین

I'm not just talking about your lack of hair but also the shape of your face

من فقط در مورد کمبود شما صحبت نمی کنم. مو و همچنین شکل

it's very distinguished thank you very much mr. Duncan yeah see you always say

صورت شما بسیار متمایز است . دانکن آره می بینم که همیشه می گویی

that I never say nice things about you but there I just gave you a wonderful

که من هرگز در مورد تو چیزهای خوبی نمی گویم، اما من فقط یک تعریف فوق العاده به

compliment well I was once mistaken for royalty okay apparently I look a bit

تو دادم، خوب یک بار با سلطنت اشتباه می شدم، خوب ظاهراً من کمی

like Queen the Queen's sons I can't said which one now is it one of the one of

شبیه پسران ملکه ملکه هستم، نمی توانم بگویم الان کدام است. این یکی

the princes apparently I look a bit like him and I once went somewhere actually

از شاهزاده ها ظاهراً من کمی شبیه او هستم و یک بار جایی رفتم، در واقع

you know you know Prince William is starting to look like you which Prince

می دانید که شاهزاده ویلیام شروع به شبیه شدن به شما کرده است که

it is now but somebody said somebody actually thought I was him once

اکنون این شاهزاده است، اما یکی گفت که زمانی واقعاً فکر می کرد من او هستم.

it wasn't Prince Edward I think it might have been Edward it was Edward Edward a

پرنس ادوارد من فکر می کنم شاید ادوارد بود، ادوارد ادوارد

younger one Edward was was everyone used to think that Prince Edward was was gay

جوانتر بود.

did they but he isn't well you heard it here first and then you have Prince

Andrew who well the the less said about Prince Andrew the better that's all I

چه کسی خوب، هرچه کمتر در مورد شاهزاده اندرو صحبت شود، بهتر است این تنها چیزی است که

can say about that we've got a question about English here mr. Duncan really

می توانم در مورد آن بگویم که ما اینجا یک سوال در مورد انگلیسی داریم آقای. دانکن واقعا

Francesca boy he says mr. Duncan I would like to know the difference between as

پسر فرانچسکا او می گوید آقای. دانکن من می خواهم بدانم تفاوت بین تا

long as and as far as well as far normally means that the thing that you

زمانی که و تا آنجا که به طور معمول به این معنی است که چیزی که شما

have a grasp of knowing is far as so as far as means the amount the amount of

از آن آگاهی دارید تا آنجا که به معنای مقدار

knowledge or the amount of something that you know and as long as as long as

دانش یا مقدار چیزی است. که شما می دانید و تا زمانی که به

normally refers to things that are happening over time so as long as you

طور معمول به چیزهایی اشاره دارد که در طول زمان اتفاق می افتد، بنابراین تا زمانی که شما

need me I will be here so you can see that from that

به من نیاز دارید من اینجا خواهم بود، بنابراین می توانید ببینید که از آن به

it is saying that a certain amount of time is passing so for as long as you

این معنی است که زمان مشخصی در حال سپری شدن است. تا زمانی که شما

need me I will be here with you however as far as normally means to something

به من نیاز دارید، من اینجا با شما خواهم بود، البته تا آنجا که به طور معمول برای چیزی

that may be thought or maybe an impression as far as I know based on all

که ممکن است فکر یا تصوری باشد تا آنجا که من می دانم بر اساس

the knowledge that you have at that moment in time yes so the limit is as

تمام دانشی که در آن لحظه از زمان دارید، بله، محدودیت

far as you know so the limit of what you know the limit of what you understand as

تا آنجا که شما می دانید حد آن چیزی است که شما می دانید حد آن چیزی است که می

far as I know as far as I understand so that is basically the limit so I hope

دانید تا آنجایی که من می دانم تا آنجا که من می دانم بنابراین اساساً این حد است بنابراین امیدوارم

that helps of rugged man a man who puts a rug on his head

که به کمک انسان ناهموار مردی که فرش می گذارد کمک کند. سرش

no satury no that's a very funny joke but no I like that no that's good that

بدون اشباع نه این یک شوخی بسیار خنده دار است اما نه من آن را دوست دارم نه این خوب است کلاهی

that might be the funniest thing that's been said on today's livestream I like

که ممکن است خنده دارترین چیزی باشد که در پخش زنده امروز گفته شده است من دوست دارم

John Wayne says Lewis yes I look quiet he was he was somebody that when you

جان وین می گوید لوئیس بله من ساکت به نظر می رسم او کسی بود که وقتی

watched him you felt he was almost like a calming influence you almost you knew

او را تماشا می کردید احساس می کردید که او تقریباً تأثیری آرام بخش دارد تقریباً می دانستید که

John Wayne was going to protect you and he was the good guy and he was going to

جان وین می رود برای محافظت از شما و او مرد خوبی بود و قرار

get well get kill the bad guys and everything would be all right so what

بود خوب شود و بدها را بکشد و همه چیز درست می شود، بنابراین چه

firm with John Wayne in you always knew that you would be safe and the baddies

شرکتی با جان وین در شما همیشه می دانست که شما در امان خواهید بود و بدها به

would get their comeuppance yes comeuppance in mind he did always play

نتیجه خواهند رسید بله در ذهن او همیشه

the good guy and I don't was very a good guy I don't remember I don't remember

نقش یک مرد خوب را بازی می‌کرد و من خیلی آدم خوبی نبودم. یادم نمی‌آید یادم نمی‌آید که

John Wayne ever playing the bad guy I always remember John Wayne being the

جان وین تا به حال نقش آدم بد را بازی کرده باشد، همیشه به یاد دارم که جان وین

hero a bit like Clint Eastwood so Clint Eastwood I've never seen Clint Eastwood

قهرمان کمی شبیه کلینت ایستوود بود. بنابراین کلینت ایستوود من هرگز ندیده ام که کلینت

play the baddie he is always the the the Lone Gunmen riding around putting wrongs

ایستوود نقش بدی را بازی کند، او همیشه همان افراد مسلح تنها است که اشتباهات را

right yes he's rugged he's a rugged person certainly now very rugged but

درست می کنند بله او خشن است، او قطعاً اکنون بسیار خشن است، اما

tough but fair at the same time he always plays those sort of characters I

سخت اما منصفانه در عین حال همیشه این گونه بازی می کند. از شخصیت

do of all the actors that I like watching

از همه بازیگرانی که دوست دارم تماشا کنم،

can virtually watch anything that has Clint Eastwood because I think he's a

می‌توانم هر چیزی را که کلینت ایستوود داشته باشد را به طور مجازی تماشا کنم، زیرا فکر می‌کنم او

great actor and he has a wonderful screen presence

یک بازیگر فوق‌العاده است و حضور فوق‌العاده‌ای در صفحه نمایش دارد.

I think he's nearly 90 he's getting on a bit I think he is I think he is around

در حدود

87 or 88 so he really is getting on in years Bert rose-red says that I look

87 یا 88 است، بنابراین او واقعاً در سال‌های گذشته ادامه می‌دهد.

like a robot I don't know whether that's a compliment or not I don't think it is

Patrick Stewart yes good let's talk about Will Smith says Ricardo yes well I

اسمیت می گوید ریکاردو بله خوب من

do like Will Smith I wait there Steve I know what's going on there was I said

دوست دارم ویل اسمیت را دوست دارم آنجا منتظر می مانم استیو می دانم آنجا چه خبر است دیروز گفتم

yesterday that I don't like Will Smith I'm not a fan of his his acting yes so

که از ویل اسمیت خوشم نمی آید من طرفدار بازیگری او نیستم بله بنابراین

that's the reason I know what you're trying to wind me up aren't you yes no I

به همین دلیل است که می دانم تو داری سعی میکنی من رو از بین ببری، نه آره نه

like Will Smith I've always liked it that he started off in comedy in a

من ویل اسمیت رو دوست دارم من همیشه دوست داشتم که او کارش را با کمدی در یک برنامه

comedy show didn't he yeah was it the belt Prince of bel-air or something like

کمدی شروع کرد، آیا او کمربند شاهزاده بل ایر یا چیز دیگری بود مثل

that resh The Fresh Prince of bel-air and I

آن رش شاهزاده تازه بل ایر و من

used to quite like that and but of course he turned into a city he was very

قبلاً این را دوست داشتیم و البته او به شهری تبدیل شد، خیلی

good in Independence Day I thought he played it I do I I do like him as an

خوب بود. n روز استقلال فکر کردم او آن را بازی کرده است من انجام می دهم من او را به عنوان یک بازیگر دوست دارم

actor not a fan well yes that's it yeah uniquor eNOS is the same thing I don't

نه یک طرفدار خوب بله همینطور است بله uniquor eNOS همان چیزی است که من دوست ندارم

like Will Smith not a fan of Will Smith he never does it for me apparently from

ویل اسمیت طرفدار ویل اسمیت نیست او هرگز این کار را برای من انجام نمی دهد ظاهراً

the side I look like Sherlock Holmes depends which active it to hate Sherlock

از طرفی که من شبیه شرلوک هلمز به نظر می‌رسم بستگی به این دارد که کدام فعال از شرلوک هلمز متنفر باشد.

Holmes can we talk about well we can't really talk directly about know we're

trying to get people and allow people to forget about what's happening in the

world we are here to cheer you up we are like a couple of jesters do you

ما اینجا هستیم تا شما را شاد کنیم، ما مانند یک جفت شوخی هستیم،

remember in the in the old days in the 15th century when when the Jester would

به یاد دارید در قدیم در قرن پانزدهم، زمانی که جستر

for the royal family and he would have to amuse them that well I suppose we are

برای خانواده سلطنتی می خواست و او باید آنها را سرگرم می کرد، فکر می کنم ما

a bit like that are we amusing do you find us funny do

کمی هستیم ما را سرگرم کننده می بینید آیا ما را خنده دار می

you find as entertaining if we'd like to like to think that we are using your

دانید اگر مایلیم فکر کنیم که از

pain through these troubled times Oh Cristina Jackson likes Liam Neeson right

درد شما در این مواقع پر دردسر استفاده می کنیم اوه کریستینا جکسون از لیام نیسون خوشش می آید

however Liam Neeson is one of those actors who whenever I see a Liam Neeson

اما لیام نیسون یکی از آن بازیگرانی است که هر وقت فیلمی از لیام نیسون را می

film I always feel as if I'm watching the same movie he loved him in Star Wars

بینم همیشه احساس می کنم اگر من همان فیلمی را که او در جنگ ستارگان دوستش داشت را تماشا می‌کردم

didn't you mr. Duncan like oh yes oh he was he was great in the Phantom Menace

، مگر شما آقای. دانکن دوست داشت اوه بله اوه او در فیلم Phantom Menace

it's the accent I don't like the Scottish accent it somehow it grate it

عالی بود این لهجه است که من از لهجه اسکاتلندی خوشم نمی‌آید

grated me in Star Wars for some reason it just didn't seem to fit hmm with with

در جنگ ستارگان به هر دلیلی من را رنده

the film but that's my personal opinion but Sean Connery see his accent was fine

کرد. فیلم اما این نظر شخصی من است اما شان کانری می بیند که لهجه

he was great when he was playing that the best film I'm I like the Sean

اش خوب بود وقتی بازی می

Connery and it was when he was playing a submarine captain

he looked absolutely perfect for the part the accent the white beard the gray

کرد فوق العاده بود. لهجه ریش سفید ریش خاکستری

beard everything I can't remember was it something Hunt for Red October awesome

همه چیزهایی که به یاد نمی آورم چیزی بود شکار برای اکتبر قرمز

it was exactly I can't believe I remember that amazing he was brilliant

عالی بود دقیقاً نمی توانم باور کنم یادم می آید که او در آن فیلم فوق العاده بود

in that film yes Santi player I thought he played a

بله بازیکن سانتی، فکر می کردم او در نقش یک

Russian yes Ivy Lee could run Adam but he said hey that's God that could be it

روسی بله بازی می کرد آیوی لی می‌توانست آدام را اداره کند، اما او گفت: خدایا.

the thing of showing Connery is no matter what parties playing by

displaying he can only do his Scottish accent he cannot do any other accent

first even that's why he didn't sound Scottish I don't think they remembered I

اسکاتلندی من فکر نمی کنم آنها rem

think he did I think that was I didn't realize I cut didn't remember now that

من فکر می کنم که او این کار را انجام داد، من متوجه نشدم که من بریده ام، یادم نمی آید که

he was playing a Russian yes but he said still sounded Scottish because no matter

او در حال بازی یک روسی بله است، اما او گفت که هنوز اسکاتلندی به نظر می رسد، زیرا مهم نیست

what party ever plays in any film he never changes his accent okay are you

که چه مهمانی در هر فیلمی بازی می کند، او هرگز لهجه خود را تغییر نمی دهد. آیا

sure about that I'm sure Benny Hill Benny Hill it wouldn't be

در مورد آن مطمئن هستید من مطمئن هستم که بنی هیل بنی هیل هم اینطور نخواهد بود

both some people might find him attractive well a lot of ladies did they

که برخی از افراد ممکن است او را جذاب بیابند، بسیاری از خانم ها

used to chase him around them in the parks in London all the time at high

همیشه او را در پارک های لندن با

speed and the other either whores mr. Duncan either your sleeve what we had we

سرعت زیاد تعقیب می کردند. دیگری یا فاحشه آقای. دانکن یا آستین شما چیزی که ما

had the one that we made up I suppose here's one Steve this is

داشتیم داشتیم که درست کردیم، فکر می کنم اینجا یکی استیو است، این

another one that I might like to do because well it basically involves food

یکی دیگر است که ممکن است دوست داشته باشم انجام دهم، زیرا اساساً شامل غذا

I thought you were going to say jaffa cakes or Oreos well we've done that

می شود . این کار را انجام داده‌ایم،

already we know the answer to that I like both McDonald's or KFC well at the

ما جواب آن را می‌دانیم که من هر دو مک‌دونالد یا کی‌اف‌سی را به خوبی دوست دارم در

moment you can't go to either yeah because they're all shot at a good Steve

حال حاضر، شما نمی‌توانید به هیچ‌کدام از آنها بروید، بله، زیرا همه آنها به سمت یک استیو خوب شلیک شده‌اند.

that's it let's just take people's minds off what's happening well imagine Steve

استیو

that they are still open if they were still open I would probably go too

که آنها هنوز باز هستند اگر هنوز باز بودند من هم احتمالاً می روم

that's a difficult one that's a difficult one because Oh McDonald's okay

که سخت است و سخت است زیرا اوه مک دونالد خوب است

why did that take so long well because if KFC is really just chicken and you

چرا این مدت طولانی شد زیرا اگر KFC واقعاً فقط مرغ است و می

can get chicken at McDonald's so and McDonald's do a wider variety of food so

توانید مرغ را در مک دونالد تهیه کنید. و مک دونالد غذاهای متنوع تری انجام می دهند، بنابراین

I'm going McDonald's if it's got to be one of them I've never seen anyone take

من می روم مک دونالد اگر قرار باشد یکی از آنها باشد. من هرگز ندیده ام کسی

so long to decide which type of junk food they like well I wouldn't go to

تصمیم بگیرد که کدام نوع غذای ناسالم را به خوبی دوست دارد تصمیم بگیرد من سراغ

either of them usually but just occasionally you've got to spoil

هیچ کدام از آنها نخواهم رفت. معمولاً اما گاهی اوقات مجبورید

yourself with a bit of junk food yes that's like a nice nice meaty burger so

خودتان را با کمی غذای ناسالم لوس کنید، بله ، مثل یک همبرگر گوشتی خوب است، بنابراین

this is see this is where I disagree with you sometimes when you are

این همان جایی است که من با شما مخالفم گاهی اوقات وقتی

criticizing me for my eating habits because you sometimes I know you have

از من به خاطر عادات غذایی من انتقاد می کنید، زیرا گاهی اوقات می دانم که

secret meals and little things that you eat during the day

غذاهای مخفی و چیزهای کوچکی دارید که شما در طول روز غذا می خورید

and what you forget is sometimes when you are emptying all of the litter or

و چیزی که فراموش می کنید این است که گاهی اوقات وقتی دارید همه زباله ها

the rubbish out of your car sometimes I find wrappers and containers of things

یا زباله ها را از ماشین خود خالی می کنید، گاهی اوقات من بسته بندی ها و ظروف چیزهایی پیدا می کنم

that are unhealthy so I have a feeling that Steve sometimes goes to McDonald's

که ناسالم هستند، بنابراین احساس می کنم استیو گاهی اوقات به مک دونالد می رود

and he has a beef burger but he doesn't tell me so there there he is over there

و او یک همبرگر گوشت گاو دارد اما به من نمی‌گوید، بنابراین او آنجاست که

criticizing me for my jaffa cakes and and i know for a fact that Steve often

از من به خاطر کیک‌های یافای من انتقاد می‌کند و من به درستی می‌دانم که استیو اغلب

goes for a little sneaky beef burger or a sneaky McDonald's or maybe a big tasty

به سراغ یک همبرگر گاو کوچک یا یک مک دونالد یا شاید هم یک غذای خوشمزه می‌رود.

or that's my favor the big tasty yes you see ah

یا این به نفع من بزرگ خوشمزه بله می بینید آه

but mr. Duncan the difference is I will only have one of them I won't eat ten of

اما آقای. دانکن تفاوت این است که من فقط یکی از آنها را خواهم داشت و ده تا از

them no in a row well and I'll only do that maybe once every month or once

آنها را پشت سر هم خوب نمی خورم و این کار را فقط شاید هر ماه یک بار یا

every two months I think that would kill you yes so there is a bit of a

هر دو ماه یک بار انجام می دهم، فکر می کنم این شما را می کشد بله پس وجود دارد. کمی

difference yes yes I don't think I could eat ten McDonald's I think that would

تفاوت بله بله، فکر نمی کنم بتوانم ده مک دونالد بخورم، فکر می کنم که

definitely end your life quite quickly

قطعاً زندگی شما را خیلی سریع به پایان می رساند،

Christina says none of them because I eat well oh but I think yes I mean we do

کریستینا می گوید هیچ کدام از آنها وجود ندارد زیرا من خوب غذا می خورم، اوه، اما فکر می کنم بله، منظورم این است که ما

well I do but occasionally I think your body craves junk food sometimes and I

خوب عمل می کنیم، اما گاهی اوقات فکر می‌کنم بدن شما گاهی اوقات هوس غذای ناسالم می‌کند و

think a bit of what your fancy is what we say here bit of what your fancy so

فکر می‌کنم مقداری از آنچه که ما در اینجا می‌گوییم چیزی است که دوست دارید، بنابراین

sometimes if your body is saying to you have a burger it's probably there's

گاهی اوقات اگر بدنتان به شما می‌گوید یک همبرگر بخورید، احتمالاً

something in that burger some protein or some vitamins or something that your

چیزی در آن برگر مقداری پروتئین یا مقداری پروتئین وجود دارد. ویتامین‌ها یا چیزی که

body probably wants so every now and then it's probably good to indulge

بدن شما احتمالاً می‌خواهد ، بنابراین احتمالاً خوب است که هر از چند گاهی از

yourself and and just enjoy a bit of junk food because I mean I mean we call

خودتان لذت ببرید و فقط از غذاهای ناسالم لذت ببرید، زیرا منظورم این است که ما به

it junk food but I mean a burger has got lots of protein in it the meat has got

آن غذای ناسالم می‌گوییم، اما منظورم این است که یک همبرگر پروتئین زیادی در آن دارد. گوشت دارای

iron in it so I mean there is nutrition in there hmm and the chicken of course

آهن است، بنابراین منظورم این است که مواد مغذی در گوشت وجود دارد البته مرغ

is protein and you do need protein in your diet the problem arises when you do

پروتئینی است و شما در رژیم غذایی خود به پروتئین نیاز دارید، این مشکل زمانی پیش می‌آید که این کار را اغلب انجام می‌دهید، بنابراین اشکالی

this all too often so it's okay and you can get vegetarian

ندارد و اکنون می‌توانید همبرگرهای گیاهی تهیه کنید

burgers now which we used to love bean burgers didn't we mr. doe well at the

که قبلاً ما عاشق همبرگر لوبیا بودیم. در حال حاضر خوب عمل

moment is it the big thing at the moment we have fast food or junk food is these

کنید آیا این مهم است که در حال حاضر فست فود یا غذای ناسالم داریم

these beef burgers that look like meat but they're not but I imagine they taste

این همبرگرهای گوشت گاو است که شبیه گوشت هستند اما اینطور نیستند اما من تصور می کنم طعم

awful I don't know why I've never tried one but in my mind I imagine that they

وحشتناکی دارند نمی دانم چرا هرگز طعم آن را نداشتم یکی را امتحان کردم اما در ذهنم تصور می‌کنم که

taste quite awful Eric says why do you keep talking about food stop talking

طعم بسیار بدی دارند اریک می‌گوید چرا مدام در مورد غذا صحبت می‌کنی دیگر در مورد غذا صحبت

about food because you are making me hungry Naomi says I prefer Burger King

نکن چون مرا گرسنه می‌کنی نائومی می‌گوید من برگر کینگ را ترجیح می‌دهم

well mr. Duncan we used to prefer Burger King didn't because when we first met we

خوب آقای. دانکن، ما برگر کینگ را ترجیح می‌دادیم، زیرا زمانی که برای اولین بار با هم آشنا شدیم،

used to eat a lot of junk food and we would always go to Burger King because

غذاهای ناسالم زیادی می‌خوردیم و همیشه به برگر کینگ می‌رفتیم،

the the meat in their burgers we thought it tasted nicer mm-hmm and you could get

زیرا گوشت موجود در برگرهای آنها فکر می‌کردیم طعم بهتری دارد.

a spicy bean burger from Burger King yes we used to eat bean burgers bean burgers

یک همبرگر لوبیا تند از برگر کینگ بگیرید بله ما قبلا لوبیا برگر می خوردیم

but you can't get them anymore I don't think we still have bean burgers bit of

اما دیگر نمی توانید آنها را تهیه کنید. فکر نمی کنم هنوز هم برگر لوبیا کمی

cheese on top well you don't see Burger King around anymore dear it was a no you

پنیر روی آن داشته باشیم، خوب شما دیگر برگر کینگ را در اطراف نمی بینید. عزیزم، این یک نه بود، شما

don't it was do you remember when we went to Malaysia years and years ago mr.

نیستید، آیا یادتان هست سالها و سالها پیش به مالزی رفتیم.

Duncan yes and we went into a McDonald's it there yes and the burgers were about

دانکن بله و ما در آنجا به مک دونالد رفتیم بله و همبرگرها تقریباً

a third of the size that they were in the UK they were smaller there were a

یک سوم اندازه ای بودند که در بریتانیا بودند.

lot smaller and I think in America they're even they're bigger than they

are here we found that quite interesting you were going to put something on the

اینجا هستید، متوجه شدیم که شما می‌خواهید چیزی را روی

screen that was we're talking about things you prefer preferences so here's

صفحه نمایش قرار دهید که ما در مورد چیزهایی صحبت می‌کنیم که ترجیح می‌دهید، بنابراین در اینجا

another one Lady Gaga or Madonna I know this one is

یکی دیگر از لیدی گاگا یا مدونا وجود دارد، می‌دانم که این

a little odd so for those who are young maybe you will choose the first one or

یکی کمی عجیب است، بنابراین برای کسانی که جوان هستند شاید شما اولی را انتخاب می کنید یا

maybe if you are old like me and mr. Steve maybe you will choose the second

شاید اگر مثل من و آقای پیر هستید. استیو شاید شما دومی را انتخاب کنید،

one however some people might prefer a certain type of music so not just

اما برخی از افراد ممکن است نوع خاصی از موسیقی را ترجیح دهند، بنابراین نه فقط

because of the year you were born but maybe the type

به دلیل سالی که شما متولد شده اید، بلکه به دلیل نوع

music that you like listening to Lady Gaga or Madonna Madonna what about you

موسیقی که دوست دارید به لیدی گاگا یا مدونا

Steve well I don't know many songs that Lady Gaga has sung okay I've never

مدونا گوش دهید من آهنگ های زیادی را که لیدی گاگا خوانده است نمی دانم بسیار خوب، من هرگز

really followed Lady Gaga so I would have to say Madonna but do you know any

واقعا لیدی گاگا را دنبال نکرده ام، بنابراین باید بگویم مدونا، اما آیا

songs at Lady Gaga I can't name a single one and there were that's it so because

آهنگ هایی در لیدی گاگا می شناسید که نمی توانم یک آهنگ را نام ببرم و وجود داشته است.

we don't know which of course is showing our age then I suspect that you would

ما نمی دانیم که البته سن ما را نشان می دهد، پس من گمان می کنم که شما

also pick Madonna although I was can't say I was ever a huge fan of Madonna but

هم مدونا را انتخاب می کنید، اگرچه نمی توانم بگویم که همیشه از طرفداران پرشمار مدونا

I did like some of her songs I'm pretty sure at some point Lady Gaga

بودم، اما مطمئن هستم که برخی از آهنگ های او را دوست داشتم. ممکن است لیدی گاگا

may have done a James Bond theme the both of them are delicious oh you may

یک تم جیمز باند انجام داده باشد، هر دوی آنها خوشمزه هستند، اوه، ممکن است

prefer eat it KFC or McDonald's not in fact Lady Gaga or Madonna enough well

ترجیح دهید آن را بخورید KFC یا مک دونالد در واقع لیدی گاگا یا مدونا نیستند،

hello Belarusian nice to see you here welcome back to my live chat on a Sunday

سلام بلاروسی خوشحالم که شما را اینجا می بینم. به چت زنده من در یک صفحه یکشنبه

we are talking about all sorts of things during this strange time Lady Gaga or

ما در این زمان عجیب درباره همه چیز صحبت می کنیم لیدی گاگا یا

Madonna Belarusian says Madonna ooh Lewis says Madonna because it's Eva

مدونا بلاروسی می‌گوید مدونا اوه لوئیس می‌گوید مدونا چون اوا

Peron yes Christina says neither knowing neither depending on how you want to

پرون است بله کریستینا می‌گوید نه نمی‌داند نه بسته به اینکه شما می‌خواهید آن‌ها را

pronounce that neither but if I had to choose I would choose Madonna well of

تلفظ کنید، اما اگر مجبور بودم انتخاب کنم مدونا را انتخاب می‌کردم،

course we grew up didn't we Steve we've all of this music we grew up with

البته ما بزرگ شدیم. استیو ما همه این موسیقی‌ها را داریم که در اوایل دهه 90 با مدونا بزرگ شدیم، به

Madonna in the early 90s I remember when robotic with Madonna

یاد می‌آورم زمانی که رباتیک با مدونا

first appeared she she was quite shocking

برای اولین بار ظاهر شد، او کاملاً تکان‌دهنده بود و

very provocative so a person who is provocative is a person who gets

بسیار تحریک‌کننده بود، بنابراین فردی که تحریک‌آمیز است، فردی است که

attention but also the attention they get is sometimes negative because they

توجه را به خود جلب می‌کند و همچنین توجهی را که به آن جلب می‌کند. گاهی اوقات منفی است زیرا

are doing things that might create outrage or anger so Madonna was one of

آنها کارهایی انجام می دهند که ممکن است خشم یا عصبانیت ایجاد کند، بنابراین مدونا یکی از

those people who would create outrage or anger by being provocative

افرادی بود که با تحریک آمیز بودن خشم

I think Lady Gaga does the same sort of thing

hmm German from Russia says that they McDonald's and KFC and fast food

یا عصبانیت ایجاد می کرد. و

restaurants are still open for takeaways oh well ours were still open for

رستوران‌های فست‌فود هنوز برای غذای آماده باز هستند، خب رستوران‌های ما هنوز برای غذای آماده باز هستند،

takeaways but now they've been shut oh okay so we can't even go for a take away

اما اکنون تعطیل شده‌اند، اوه خوب، بنابراین دیگر حتی نمی‌توانیم برای غذای آماده

anymore in the UK mm-hmm interestingly enough I was listening to the the news

در بریتانیا برویم. به اندازه کافی جالب است که من به اخبار

today about Sweden and they are one of the very few countries that have not

امروز در مورد سوئد گوش می دادم و آنها یکی از معدود کشورهایی هستند

engaged in really tough measures for keeping people inside they haven't had a

که اقدامات بسیار سختی را برای نگه داشتن مردم در داخل انجام نداده اند.

lockdown no and they're relying on people - to observe recommendations

برای رعایت توصیه‌هایی

about social distancing and things like that but they're not applying a and

در مورد فاصله‌گذاری اجتماعی و مواردی از این قبیل ، اما آنها

enforced lockdown so it'd be interesting to see what happens there because in

قرنطینه اجباری را اعمال نمی‌کنند، بنابراین جالب است که ببینیم آنجا چه اتفاقی می‌افتد، زیرا در

some countries now like Italy I was reading social unrest is beginning to

برخی از کشورهایی که اکنون می‌خوانم، مانند ایتالیا، ناآرامی‌های اجتماعی شروع به

occur because being locked down for a long period of time is going to cause

وقوع کرده است زیرا قفل شده است. پایین بودن برای مدت زمان طولانی باعث ایجاد

many sort of problems mm-hmm so it's going to be interesting

مشکلات زیادی خواهد شد mm-hmm، بنابراین جالب

to see what happens anyway we don't want to talk about so let's go back to the

است که ببینیم چه اتفاقی می افتد به هر حال ما نمی خواهیم در مورد آن صحبت کنیم، بنابراین بیایید

live chat in terms that either or

به چت زنده برگردیم که یا یا

apparently hamid hamid reza says your debate are sexy and also provocative I'm

ظاهرا حمید حمید رضا می گوید بحث شما سکسی و همچنین تحریک آمیز است

not sure about I'm not sure about sexy sexy really Tony Bennett

من مطمئن نیستم در مورد سکسی سکسی مطمئن نیستم واقعا تونی بنت

Naomi our sewer I don't like this kind of music Lady Gaga or Madonna I like

نائومی فاضلاب ما من این نوع موسیقی را دوست ندارم لیدی گاگا یا مدونا من

Tony Bennett I'd like tell you Bennett I think he's great and I like singing some

تونی بنت را دوست دارم دوست دارم به تو بنت من فکر می کنم او فوق العاده است و من دوست دارم برخی

of his songs he's a he's a ballad singer crooner you would say hmm but he's still

از آهنگ هایش را بخوانم او یک خواننده تصنیف است و شما می گویید هوم اما

alive isn't he Tony Bennett I think he is he must be I think Tony Bennett must

او هنوز زنده است تونی بنت من فکر می کنم او باید باشد من فکر می کنم تونی بنت

be in his nineties now he's still performing

باید در آن حضور داشته باشد. دهه نودش الان هنوز دارد اجرا می‌کند

he's actually still performing so well done to him I can't so so can you name

، در واقع هنوز هم دارد برایش خوب اجرا می‌کند، من نمی‌توانم، پس

any Tony Bennett songs hey you put me on the spot now well I left my heart in San

می‌توانی آهنگ‌های تونی بنت را نام ببری، هی، من را سر جایش گذاشتی حالا خوب، دلم را در سانفرانسیسکو گذاشتم

Francisco on sing a little bit of it no I'm not gonna sing that because you

تا کمی بخوانم نه، من آن را نمی خوانم، زیرا

might get you might get flagged mr. just sing a little tiny bit I left my heart

ممکن است متوجه شوید که ممکن است با پرچم روبرو شوید. فقط کمی آواز بخوان من قلبم را

in San Francisco on a hill it called to me is that enough

در سانفرانسیسکو روی تپه ای رها کردم که مرا صدا زد همین

that's enough a loneliness of Paris yes and but I mean lots of people sung that

بس که تنهایی پاریس بله و اما منظورم این است که افراد زیادی آن آهنگ را خوانده اند

song I don't think that's his the trouble with these types of singers is

من فکر نمی کنم مشکل او این باشد این نوع خوانندگان است

you don't know it's very difficult to find out sometimes whether they were the

که نمی دانید گاهی اوقات بسیار دشوار است که بفهمید آیا آنها

first person to sing those songs or whether because a lot of a lot of these

اولین کسی بودند که آن آهنگ ها را خوانده اند یا به دلیل اینکه بسیاری از این

singers have often sung the same songs and they just read re-release their own

خواننده ها اغلب همان آهنگ ها را خوانده اند و فقط دوباره خوانده اند. نسخه‌های خودشان را

versions of them yes of course Tony Bennett I don't think wrote his own

منتشر کنند بله البته تونی بنت فکر نمی‌کنم آهنگ‌های خودش را نوشته باشد

songs like a lot like like like a lot of singers know somebody writes the song

مثل خیلی مثل خیلی از خواننده‌ها می‌دانند که کسی آهنگ را می‌نویسد

and and he's interpretation is the important thing that comes through there

و تفسیر او مهم‌ترین چیز است

but yeah Tony Bennett I do like him well no but I know what you're going to say

اما بله تونی بنت من او را خیلی دوست دارم، نه، اما می‌دانم چه چیزی را می‌خواهی بگویی

what Tony Bennett actually sung with Lady Gaga yes

که تونی بنت واقعاً با لیدی گاگا خوانده است بله،

Tomica said that Wow how strange I think I've seen it on the Internet

تومیکا گفت که وای چقدر عجیب است فکر می‌کنم آن را در اینترنت

on the Internet yes on your Internet's yes I think so yeah I I can't remember

در اینترنت دیده‌ام بله در اینترنت شما بله بله فکر کنم آره یادم نمیاد

what the song was now but yes they have sung a duet so when two people sing

چیه آهنگ الان بود اما بله آنها یک دوئت خوانده اند بنابراین وقتی دو نفر

together on a song you would call it a duet so they would have they have done

با هم روی یک آهنگ می خوانند آن را دوئت می نامید تا آنها این کار را انجام

that but I can't remember which song it is okay strangers in paradise yes that's

دهند اما من یادم نمی آید کدام آهنگ خوب است غریبه ها در بهشت ​​بله همینطور است

from a film Strangers in Paradise that said that's a good Tony Bennett song

از فیلمی Strangers in Paradise که می‌گفت آهنگ خوبی از تونی بنت است،

I can't think correct can't remember how that goes

نمی‌توانم درست فکر کنم، نمی‌توانم به یاد بیاورم که چطور پیش می‌رود، به

I find it amazing that we've gone through so many

نظرم شگفت‌انگیز است که

subjects we are playing the all game all so I will give you a choice of two

ما سوژه‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌ایم و همه بازی‌ها را انجام می‌دهیم، بنابراین این کار را انجام خواهم داد. به شما دو

things here we go Steve here's a difficult one now Steve doesn't know

چیز را انتخاب

what I'm going to show because he he has no idea what I'm doing I don't know just

like everyone else so here it is Steve you will like this one and I'm sure a

کنید. این استیو است که شما این یکی را دوست خواهید داشت و من مطمئن هستم که

lot of people out there will have fun with this Frank Sinatra oh I'm not a big

بسیاری از مردم آنجا با این فرانک سیناترا سرگرم خواهند شد اوه من

fan of Frank Sinatra I never thought that Frank Sinatra was a very good

طرفدار بزرگ فرانک سیناترا نیستم هرگز فکر نمی کردم که فرانک سیناترا خواننده بسیار خوبی باشد.

singer I always thought Frank Sinatra was sort

فکر می‌کرد فرانک سیناترا به

of talking talking but so he's sort of just talking like this I am Frank

نوعی صحبت می‌کند، اما او فقط اینگونه صحبت می‌کند من فرانک

Sinatra and I'm singing a song it's not really singing isn't that strange so I

سیناترا هستم و من خواندن یک آهنگ واقعا خواندن نیست آنقدرها هم عجیب نیست، بنابراین من

never really liked Frank Sinatra singing because it never sounded as if he was

هرگز واقعاً از خواندن فرانک سیناترا خوشم نمی آمد زیرا هرگز به نظر نمی رسید که او

singing well Frank Sinatra Tony Bennett they're the sort of same sort of class

خوب می خواند فرانک سیناترا تونی بنت، آنها از همان

of singer you would say then they've both done each other songs Tony Paige of

دسته خواننده هایی هستند که در آن زمان می گویید. هر دوی آنها آهنگ های دیگری را برای تونی پیج

course being more recent well the thing with Frank Sinatra is he was a much

اجرا کرده اند که البته اخیراً به تازگی فرانک سیناترا بوده است

better singer when he was younger okay and of course he was very attractive

Italian roots so I think his appear and he got quite a character on the stage so

. یک شخصیت کاملاً روی صحنه است، بنابراین

I think his appeal he doesn't necessarily have to sing perfectly in

فکر می‌کنم جذابیت او لزوماً مجبور نیست که

tune like a lot of those styles that sort of crooner style you don't

مانند بسیاری از آن سبک‌ها

necessarily have to your voice doesn't have to be perfect perfectly in tune

کاملاً با آهنگ بخواند. در هماهنگی

it's all about your interpretation and the characters and also having

، همه چیز به تفسیر شما و شخصیت‌ها مربوط می‌شود و همچنین

associations with the Mafia helps as well yes of course he was at Huber the

ارتباط با مافیا نیز به شما کمک می‌کند، بله، البته او در

who used to hang around with Sammy Davis jr. and he was never a very tall crude

هوبر بود که قبلاً با سامی دیویس جونیور معاشرت می‌کرد . و او هرگز قد بلندی

that as well he was always drunk a lot wasn't they do you Marta Dean Barton

نداشت و همچنین همیشه مست بود، مگر شما این کار را نکردید مارتا دین بارتون

they were all Sammy Davis you had a fantastic voice

، همه آنها سامی دیویس بودند، شما صدای فوق العاده ای داشتید در

whereas Dean Martin's voice was very average but

حالی که صدای دین مارتین بسیار متوسط ​​بود، اما

he had great sex appeal didn't do to to his viewers what do they call themselves

او جذابیت جنسی عالی داشت. به بینندگانش که آنها خود را Rat Pack می نامند، خوب عمل نکن،

the Rat Pack yes well Dean Martin was also well known

دین مارتین نیز به

for his double act with another famous comedian I wonder if we can name the

خاطر بازی دوگانه اش با یک کمدین معروف دیگر شناخته شده بود.

comedian who Dean Martin was was closely associated with I wonder if anyone knows

هر کسی می‌داند

so now had a beautiful and sexy voice Chris s Christine well that's it he did

که اکنون صدای زیبا و جذابی داشت کریس کریستین خوب که

have he had a certain his voice had a certain quality as he got older he used

او هم داشت صدایش کیفیت خاصی داشت وقتی بزرگتر می‌شد او

to sing a bit out of tune but when he was younger I mean it did he did have a

عادت داشت کمی نامرتب بخواند اما وقتی جوانتر بود منظورم این بود. آیا او

powerful presence and he was very attractive so yes he did ever he did

حضور قدرتمندی داشت و بسیار جذاب بود، بنابراین بله، او

have a lot of appeal apparently our our microbiologist friend asks can we play

همیشه جذابیت زیادی داشت، ظاهراً دوست میکروبیولوژیست ما می‌پرسد آیا می‌توانیم

the game but this time mr. Steve or mr. Duncan so we are now being brought into

بازی را انجام دهیم، اما این بار آقای. استیو یا آقای دانکن، پس ما را وارد

this they are bringing us into this game oh we can't allow that mr. Duncan so is

این بازی می‌کنند، آنها ما را وارد این بازی می‌کنند، آه، ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که آقای. آقای دانکن

it is it mr. Duncan or mr. Steve I don't know so we have to choose which one mr.

همینطور است. دانکن یا آقای استیو من نمی‌دانم، پس باید انتخاب کنیم که کدام آقای.

Duncan that's me by the way or this guy mr. Steve which one Andy Williams says

دانکن اتفاقاً من یا این آقا هستم. استیو که اندی ویلیامز می گوید

oh okay okay Andy Williams he was definitely one of my favorite male voice

اوه خوب باشه اندی ویلیامز او قطعا یکی از خوانندگان مرد مورد علاقه من بود

singers and he grew up he had all those wonderful shows he had a show every week

و او بزرگ شد همه آن برنامه های فوق العاده را داشت که هر هفته یک برنامه داشت

and it was all done live he was there's lots of recordings of his

و همه چیز زنده انجام می شد.

shows Andy Williams Show on the Internet and when you look now I look in all of

برنامه‌های او را اندی ویلیامز در اینترنت نشان می‌دهد و وقتی اکنون نگاه می‌کنید، همه

those types of performers because they were performing live with an orchestra

این نوع اجراکنندگان را نگاه می‌کنم، زیرا آنها با یک ارکستر

in the studio okay now performers now very rarely do it that way they've got

در استودیو به صورت زنده اجرا می‌کردند، خوب حالا نوازندگان اکنون به ندرت این کار را انجام می‌دهند، آنها

backing tracks and quite often they're miming so the the quality of si

آهنگ‌های پشتیبان دارند و اغلب آنها تقلید می کنند، بنابراین کیفیت

from back in the 50s and the 60s and 70s were a lot higher than they are now I

si در دهه های 50 و 60 و 70 بسیار بالاتر از آنچه اکنون هستند بود،

think because they were used to performing live all the time - and to

فکر می کنم زیرا آنها به اجرای زنده همیشه عادت داشتند - و به

orchestras which is quite difficult to sing to an orchestra

ارکسترها که بسیار دشوار است. برای یک ارکستر

so yeah fantastic there's a duet there's one that I love of Andy Williams and

بخوانم خیلی عالی است، یک دوئت وجود دارد که من عاشق اندی ویلیامز هستم و

they've got he's got Shirley Bassey who's one of my favorite all-time

آنها شرلی بیسی دارند که یکی از خوانندگان مورد علاقه من

singers on his show and they're doing a duet and it's mesmerizing to watch it

در برنامه اش است و آنها در حال اجرای یک دوئت هستند و این مسحورکننده است. برای تماشای

it's live there's an orchestra there and they do it absolutely perfectly and I'm

آن زنده یک ارکستر در آنجا وجود دارد و آن‌ها این کار را کاملاً عالی انجام می‌دهند و من

not sure that many modern pop singers have got that level of talent or ability

مطمئن نیستم که بسیاری از خوانندگان پاپ مدرن دیگر آن سطح از استعداد یا توانایی را

anymore to sing in the way that these even like I mean like Frank Sinatra

برای آواز خواندن به روشی داشته باشند که حتی مانند فرانک سیناترا.

would have been technically very good at what he did because they all would sing

از نظر فنی در کاری که او انجام داد بسیار خوب بود زیرا همه آنها زنده می خواندند

live then they wouldn't sing they wouldn't mind to a song in those days

سپس آنها نمی خواندند آنها برای یک آهنگ در آن روزها

Freddie Mercury Michael Buble yes I like Michael Buble as well no they're all

مشکلی نداشتند.

coming out Burt Bacharach to hear it so of course he sung he wrote for many

برای شنیدن آن، البته او برای بسیاری از خوانندگان معروف نوشته است،

famous singers I think I think we've almost named every single singer that's

فکر می کنم فکر می کنم ما تقریباً نام هر خواننده ای را که

ever lived now the comedian by the way who worked

تا به حال زندگی

with Dean Martin they were together for a while until they fell out they had a

کرده اند، کمدین نامیده ایم. آنها

big argument and they stopped talking to each other for a long time it was Jerry

دعوای بزرگی داشتند و برای مدت طولانی با یکدیگر صحبت نکردند، جری

Lewis Jerry Lewis a lot of people forget this that Jerry Lewis and Dean Martin

لوئیس جری لوئیس بود، بسیاری از مردم فراموش می کنند که جری لوئیس و دین مارتین

had quite a long association he appeared together they were almost like a double

ارتباط بسیار طولانی با هم داشتند.

act but they had a terrible falling out and they didn't speak to each other for

آنها h یک درگیری وحشتناک بود و آنها سال ها با یکدیگر صحبت نکردند،

many years but yes Dean Martin and Jerry Lewis one of my all-time favorite

اما بله، دین مارتین و جری لوئیس یکی از

comedians I know that some people don't like Jerry Lewis they find him a very

کمدین های مورد علاقه من هستند.

acquired taste not many people like his brand of humor but I like I like Jerry

افراد زیادی از طنز او خوششان نمی آید اما من جری

Lewis I think he's his he he was very funny Christina says Pavarotti okay

لوئیس را دوست دارم فکر می کنم او مال او است او بسیار بامزه بود کریستینا می گوید پاواروتی خوب است

famous Italian tenor arguably one of the best tenor voices

تنور معروف ایتالیایی مسلماً یکی از بهترین صداهای تنور

ever when you watch him it's just mesmerizing hmm his technique was just

تا کنون وقتی او را تماشا می کنید این فقط مسحور کننده است هوم تکنیک او این بود فقط

phenomenal yes and of course opera is the that's the height of ability of the

فوق العاده است بله و البته اپرا اوج توانایی

human voice if you can sir I mean pop singing it's difficult or singing is

صدای انسان است اگر می توانید قربان منظورم آواز پاپ دشوار است یا آواز خواندن

difficult to a degree but if you're an opera singer that's the peak of human

تا حدی دشوار است، اما اگر خواننده اپرا هستید این اوج توانایی انسان است.

ability as far as the voice goes anyway so you've got to always add like opera

تا جایی که صدا به هر حال پیش می رود، بنابراین شما باید همیشه مانند خواننده های اپرا اضافه کنید،

singers anyway Steve will move along because we will be coming to an end

به هر حال استیو پیش خواهد رفت زیرا ما

earnest in a moment because we've been on for one hour and seven minutes and

در یک لحظه به طور جدی به پایان می رسیم زیرا ما یک ساعت و هفت دقیقه

I've got to go out so he's chopping up that bush I mean two hours even now I'm

در آن کار کرده ایم و من باید برود بیرون تا او شما را خرد کند p اون بوش یعنی دو ساعت حتی الان من

still getting the clock wrong we've been on for two for two hours can you believe

هنوز دارم ساعت رو اشتباه می گیرم ما دو ساعته که دوساعت

it so before we go though Steve here's one Star Wars or Star Trek are we

روشن بودیم باورتون میشه پس قبل از اینکه بریم اما استیو اینجا یکی از جنگ ستارگان یا پیشتازان فضاست، ما

talking the films or are we talking the series well I don't think there were

در مورد فیلم ها صحبت می کنیم یا آیا ما در مورد سریال خوب صحبت می کنیم من فکر نمی کنم

only Star Trek or Star Wars TV shows so in it so yeah oh wow I wouldn't know I

فقط برنامه های تلویزیونی Star Trek یا جنگ ستارگان وجود داشته باشد بنابراین بله اوه وای من نمی دانم که

like both of them but probably I don't know probably Star Wars oh okay I'm

هر دوی آنها را دوست دارم اما احتمالاً نمی دانم احتمالاً جنگ ستارگان اوه باشه من

surprised I thought you would have said Star Trek yes I've changed my mind Star

تعجب کردم که فکر می کردم می گویید Star Trek بله من نظرم را تغییر دادم Star

Trek because there's more of it oh okay there's more of it there's more of it to

Trek زیرا چیزهای بیشتری وجود دارد اوه بسیار خوب وجود دارد موارد بیشتری وجود دارد برای

watch yes that would keep me entertained under desert island

تماشای بله که من را در جزیره بیابانی سرگرم

see now I'm in two minds about which one to like because I used to like Star Wars

می کند. من دو دل هستم که کدام را دوست داشته باشم چون قبلاً جنگ ستارگان

a lot so when I was a child I didn't like watching the original series of

را خیلی دوست داشتم، بنابراین وقتی بچه بودم دوست نداشتم سریال اصلی

Star Trek I didn't find it interesting I thought it wasn't actually very good

Star Trek را تماشا کنم به نظرم جالب نبود فکر می کردم اینطور نیست. در واقع خیلی خوب بود،

however as a child I loved Star Wars so I was around when Star Wars first

اما در کودکی من عاشق جنگ ستارگان بودم، بنابراین زمانی که جنگ ستارگان برای اولین بار ظاهر شد، در اطراف

appeared so I was more of a fan of Star Trek

بودم، بنابراین بیشتر طرفدار Star Tr بودم. ek

sorry Star Wars then Star Trek they can get very confusing this so but later in

متاسفم که Star Wars و Star Trek ممکن است خیلی گیج کننده شوند، بنابراین بعدها در

LA I started to like Star Trek more and now

لس آنجلس من شروع به دوست داشتن Star Trek بیشتر کردم و اکنون

I hate both of them you hate both of them now are the modern

از هر دوی آنها متنفرم شما از هر دو نفر متنفرم اکنون نسخه های مدرن هستند

versions you me yes because of all the modern versions of Star Wars and also

شما من بله به دلیل همه چیزهای مدرن نسخه‌های جنگ ستارگان و همچنین

Star Trek it doesn't feel as if I'm watching the same programs or the same

پیشتازان فضا به نظر نمی‌رسد که در حال تماشای همان برنامه‌ها یا همان

movies so you might say that in the past I have loved both of these things

فیلم‌ها هستم، بنابراین ممکن است بگویید که در گذشته من هر دوی این چیزها را

equally at some point however now I don't really like both of them or either

در مقطعی به یک اندازه دوست داشته‌ام، اما اکنون دوست ندارم. من واقعاً هر دوی آنها را دوست دارم یا

of them I don't like either of them to be honest well a lot of a lot of people

هرکدام از آنها را دوست ندارم صادقانه بگویم، بسیاری از

of course unless you like science fiction you're going to find it very

مردم، البته، مگر اینکه شما داستان های علمی تخیلی را دوست داشته باشید،

difficult to choose between the two hmmm that Beatrice for example doesn't like

انتخاب بین این دو برای شما بسیار دشوار است. هومم که بئاتریس به عنوان مثال از

that kind of movies so science fiction it is not everybody likes science

این نوع فیلم ها خوشش نمی آید پس علمی تخیلی اینطور نیست که همه از فیلم های علمی تخیلی خوششان بیاید

fiction hmm yes Marcia is off so goodbye to Marcia see you next time yes and and

هوم بله مارسیا خاموش است پس با مارسیا خداحافظی می کنم دفعه بعد بله و

so will we we will also be off soon Naomi says Star

همینطور ما نیز به زودی خاموش خواهیم شد نائومی می گوید Star

Trek is doing my isolation easier so watching Star Trek is helping you to

Trek انزوای من را آسان‌تر می‌کند، بنابراین تماشای Star Trek به شما کمک می‌کند o

cope with isolation yes and of course we're all watching a lot more television

کنار آمدن با انزوا بله و البته همه ما بیشتر تلویزیون تماشا

aren't we at the moment yeah especially now that we have Disney Plus a lot of

می کنیم، نه در حال حاضر بله، به خصوص اکنون که دیزنی پلاس داریم،

people have signed up to watch as many Disney films as possible so now we have

افراد زیادی برای تماشای هرچه بیشتر فیلم های دیزنی ثبت نام کرده اند، بنابراین اکنون ما

a new streaming service and of course you have Netflix as well I've noticed

یک سرویس پخش جدید دارید و البته نتفلیکس نیز دارید. من متوجه شده ام

that on my videos there are many many Netflix commercials playing and I think

که در ویدیوهای من تبلیغات نتفلیکس زیادی پخش می شود و فکر

Netflix are getting very desperate to try and stay they want to stay ahead of

می کنم نتفلیکس بسیار ناامید شده است که تلاش کند و بماند و می خواهد جلوتر

the game because there are lots of competition now so in the past most

از بازی بماند زیرا وجود دارد در حال حاضر رقابت زیادی وجود دارد، بنابراین در گذشته بیشتر

people just watched Netflix but now there are many other streaming services

مردم فقط نتفلیکس را تماشا می کردند، اما اکنون بسیاری از سرویس های استریم دیگر

that have come along however palmira says I'm not interested in Star Wars at

وجود دارند که ارائه شده اند، با این حال پالمیرا می گوید من اصلاً به جنگ ستارگان علاقه ای

all so some people don't like science fiction I like it and so does so does he

ندارم بنابراین برخی از مردم داستان های علمی تخیلی را دوست ندارند. و همینطور او

like moves Italy yes whenever we say shall we watch a film I would say I

حرکات را دوست دارد ایتالیا بله هر وقت بگوییم آیا فیلمی را ببینیم می‌گویم همیشه اول به فیلم‌های

always look at the science-fiction ones first yes

علمی تخیلی نگاه می‌کنم بله

Cristina's Jackson says do you remember shadow shadow I think maybe do you do

جکسون کریستینا می‌گوید آیا سایه سایه را به خاطر می‌آورید من فکر می‌کنم شاید

you mean UFO UFO - UFO yes well UFO was a TV show from many many years ago the

منظور شما یوفو است. بشقاب پرنده - بشقاب پرنده بله خوب بشقاب پرنده یک برنامه تلویزیونی از سال ها پیش در

late 1960s that was made so I'm not sure if that's the one that you are talking

اواخر دهه 1960 بود که ساخته شد، بنابراین مطمئن نیستم که این همان برنامه ای است که شما در مورد آن صحبت می کنید یا خیر،

about but that is a very old science fiction program called UFO although it

اما این یک برنامه علمی تخیلی بسیار قدیمی به نام بشقاب پرنده است، اگرچه

might have a have a different name in your country yeah see so it might have

ممکن است دارای یک برنامه باشد. نام متفاوت در کشور شما بله ببینید، بنابراین ممکن است در

actually have a different name but yes serene says Star Trek I have never

واقع نام دیگری داشته باشد، اما بله آرام می‌گوید Star Trek من هرگز

watched Star Wars incredible that's incredible I find that amazing anyway

جنگ ستارگان را تماشا نکرده‌ام، باورنکردنی است، باورنکردنی است، به هر حال به نظر من فوق‌العاده است

Steve I think it's time for us to go because we've been here for a very long

استیو، فکر می‌کنم زمان آن فرا رسیده است که برویم، زیرا ما بوده‌ایم اینجا برای مدت طولانی

time an hour sorry 2 hours and 10 minutes where you were late yes I

یک ساعت ببخشید 2 ساعت و 10 دقیقه که شما دیر کردید بله من

punished mint oh of course I was late was entire yes so I didn't come on until

نعناع را تنبیه کردم اوه البته دیر کردم کاملاً بله بنابراین من تا

around about 25 quest yes I was about 25 minutes late however we have been on for

حدود 25 کوئست وارد نشدم بله تقریباً 25 دقیقه تاخیر داشتم با این حال ما

about 2 hours and 10 minutes yes so mr. Steve will now go into the

حدود 2 ساعت و 10 دقیقه روشن بودیم بله پس آقای. استیو اکنون به

kitchen chris says sorry mr. Joker it was UFO oh it was referring to oh

آشپزخانه می رود. کریس می گوید متاسفم آقای. جوکر این بشقاب پرنده بود، اوه به این موضوع اشاره می کرد

well how how amazing yes now that is a TV show that was around many many years

که چقدر شگفت انگیز است بله، این یک برنامه تلویزیونی است که سال ها پیش در اطراف ما بود،

ago in one of the stars of that show lives near us yes can you believe it in

یکی از ستارگان آن برنامه در نزدیکی ما زندگی می کند، بله، باورتان می شود که در

fact yes she lives in the same village we live in yes we can actually walk past

واقع بله او در آن زندگی می کند. همان روستایی که ما در آن زندگی می کنیم، بله، در واقع می توانیم از

her house and wave to her yes are you going to say Who no and which part she

کنار خانه او عبور کنیم و برایش دست تکان دهیم بله، آیا می خواهید بگویید چه کسی نه و کدام قسمت را

plays no she's retired actress now but she was in UFO yes and it's quite

بازی می کند نه او اکنون بازیگر بازنشسته است، اما او در بشقاب پرنده بود بله و بسیار

exciting she lives in the same village we live in yes I once I once made her

هیجان انگیز است که او در آن زندگی می کند. همان دهکده ای که ما در آن زندگی می کنیم، من یک بار مجبورش کردم او را

hide around the corner until I'd gone because she didn't want to bump into me

در گوشه ای پنهان کند تا زمانی که رفتم، زیرا او نمی خواست با من برخورد کند

there's no wave of UFO I think she thought I was one of the

، هیچ موجی از بشقاب پرنده وجود ندارد، فکر می کنم او فکر می کند من یکی از بیگانگانی هستم که

aliens from UFO did is it it did did did

از یوفو ساخته شده است. آن را انجام داد آن را انجام

did it that's the music - UFO factually remembering that all those years ago did

داد این موسیقی است - بشقاب پرنده در واقع به یاد می آورد که تمام آن سال ها

it did it did it did it did it oh I think it's time for Steve to go and take

این کار را انجام داد و انجام داد، اوه من فکر می کنم وقت آن رسیده است که استیو برود و

his medicine great all the effort the efforts you've gone purple you've got a

داروهایش را با تمام تلاش شما مصرف کند. بنفش شدی تو یه

strange purple color anyway Steve we'll catch a later catch you next week will

رنگ ارغوانی عجیبی داری به هر حال استیو ما بعدا هفته آینده تو رو میگیریم

do and I look forward to it and are you going to have another busy week this

انجام دهید و من مشتاقانه منتظر آن هستم و آیا این هفته هفته شلوغ دیگری خواهید داشت

week mr. Duncan I probably will because it looks as if this situation is not

آقای. دانکن احتمالاً این کار را خواهم کرد زیرا به نظر می رسد که این وضعیت

going to end soon so yes I will probably I will be back tomorrow I will be doing

به زودی تمام نمی شود بنابراین بله احتمالاً فردا برمی گردم

a live stream tomorrow these that a promise yes of course it's a promise

فردا یک استریم زنده انجام خواهم داد که یک قول بله البته یک قول

it's a promise I have missing else I'll be back tomorrow and you'll be able to

است قولی است که من دارم از دست رفته من فردا برمی گردم و شما می

watch him yes and I have nothing else to do at the moment so we are all in the

توانید او را تماشا کنید بله و من در حال حاضر کار دیگری برای انجام دادن ندارم، بنابراین همه ما در

same situation you are mr. Steve is also in the same situation and so we are all

همان موقعیتی هستیم که شما آقای شما هستید. استیو نیز در همین وضعیت است و بنابراین همه ما به

looking for things to do so I hope you can join me tomorrow and thank you very

دنبال کارهایی برای انجام دادن هستیم، امیدوارم فردا بتوانید به من بپیوندید و از

much to mr. Steve I've got plenty to do in the garden I think I've got enough to

آقا بسیار سپاسگزارم. استیو من کارهای زیادی برای انجام دادن در باغ دارم، فکر می کنم به اندازه کافی برای

keep me going all summer okay bye bye to everybody lovely to have

ادامه دادن به من در تمام تابستان وجود دارد، خداحافظ با همه دوست داشتنی ها تا امروز با

your company today and I hope that I've contributed something towards your

شما همراه باشید و امیدوارم که کاری به

English and see you soon mr. Duncan in the kitchen for a cup of tea and the tea

انگلیسی شما کرده باشم و شما را ببینم به زودی آقای دانکن در آشپزخانه برای یک فنجان چای و

cake Thank You mr. Steve I and there goes mr. Steve he is out of here and I

کیک چای متشکرم آقای. استیو من و آقای. استیو او از اینجا خارج شده است و

will be going soon as well I hope you've enjoyed today's live stream a long one

من نیز به زودی می روم، امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید، یک پخش زنده

I'm just checking to see how long I was actually on for two hours in 21 minutes

there long time I was with you today I wanted

طولانی. امروز با تو می‌خواستم

to show you something before I leave because we were talking about snow

قبل از رفتنم چیزی به تو نشان دهم، زیرا امروز اوایل در مورد برف صحبت می‌کردیم

earlier today and I wanted to show you some lovely shots that I filmed about

و می‌خواستم چند نما دوست‌داشتنی را که سه سال پیش از آن فیلم‌برداری کردم، به تو نشان دهم،

three years ago so here is something that I want to show you because we were

بنابراین اینجا چیزی است که می‌خواهم به شما نشان دهم زیرا داشتیم صحبت می‌کردیم.

talking all about snow so I thought I would mention this right now and show

همه چیز در مورد برف، بنابراین فکر کردم همین الان به این موضوع اشاره کنم و

you some lovely snow falling in England now this is not now so this wasn't

برف دوست داشتنی در حال باریدن در انگلیس را به شما نشان دهم، این الان نیست، بنابراین این

filmed today so this is about maybe two years ago when we had a lot of snow

امروز فیلمبرداری نشده است، بنابراین شاید این مربوط به دو سال پیش باشد که ما در اینجا برف زیادی می

falling here in England and there you can see some beautiful shots of snowfall

بارید. در انگلستان و آنجا می توانید چند عکس زیبا از بارش برف

in England and I know around the world many people today have been experiencing

در انگلیس ببینید و من می دانم که در سراسر جهان امروز بسیاری از مردم در حال تجربه

snow look at that isn't that beautiful sadly where I live there is no snow

برف هستند.

however I thought I would share these lovely images with you before I leave

تصاویر دوست داشتنی با شما قبل از ترک

you today just to let you see what the snow looks like now I know that lots of

y شما امروز فقط به شما اجازه می دهم ببینید که اکنون برف چگونه به نظر می رسد من می دانم که بسیاری از

people around the world have never seen snow before it might seem incredible but

مردم در سراسر جهان تا به حال برف را ندیده اند قبل از آن ممکن است باورنکردنی به نظر برسد، اما

many people around the world have never experienced snow at all so before I

بسیاری از مردم در سراسر جهان هرگز برف را تجربه نکرده اند، بنابراین قبل از اینکه

leave you I will show you a few more shots a few more views of the snow

شما را ترک کنم، آن را تجربه خواهم کرد. چند عکس دیگر به شما نشان می دهم چند نمای دیگر از منظره برفی

landscape isn't that great and there you can see the snow falling in my garden

آنقدرها هم عالی نیست و در آنجا می توانید بارش برف را در باغ

lovely and there are lots of birds as well flying around unfortunately at the

دوست داشتنی من ببینید و پرندگان زیادی نیز وجود دارند که متاسفانه در

moment outside well at the moment we don't have any snow well certainly here

حال حاضر در بیرون از چاه در حال پرواز هستند. ما هیچ برفی نداریم، قطعاً اینجا

we don't so this is what it looks like at the moment you can see at the moment

نداریم، بنابراین این همان چیزی است که در حال حاضر می توانید ببینید

that can you see that the farmer is actually driving his tractor he is

که می توانید ببینید که کشاورز در واقع در حال رانندگی با تراکتور خود است، او در

actually plowing the field so the farmer in the

واقع در حال شخم زدن زمین است. کشاورز در

field in the distance is now preparing his field for the next crop so already

مزرعه در دوردست اکنون در حال آماده سازی مزرعه خود برای محصول بعدی است، بنابراین در حال حاضر

things are progressing certainly as far as the farmers are concerned so there it

همه چیز قطعاً تا آنجا که به کشاورزان مربوط می شود در حال پیشرفت است ، بنابراین

is the view out the window I hope you enjoyed the sunny view and also the

این منظره از پنجره است، امیدوارم از منظره آفتابی و همچنین منظره برفی لذت برده باشید.

snowy view as well a lot of things certainly a lot of things we've talked

و همچنین بسیاری از چیزها قطعاً بسیاری از چیزهایی که

about today we have talked about a lot of things I hope you've enjoyed today's

امروز در مورد آنها صحبت کردیم ما در مورد چیزهای زیادی صحبت کردیم امیدوارم از درس امروز لذت برده

lesson I hope you've also enjoyed the chat thank you very much

باشید امیدوارم شما نیز از چت لذت برده باشید

to mr. Steve for your company and also thank you very much to you for joining

. استیو برای شرکت شما و همچنین از شما بسیار سپاسگزارم که به من ملحق شدید،

me as well I will be popping up on your computer tomorrow so I will do a live

همچنین فردا در رایانه شما ظاهر می شوم، بنابراین فردا یک پخش زنده انجام خواهم

stream tomorrow just to let you know that you are not alone and we are all

داد تا به شما اطلاع دهم که شما تنها نیستید و ما همه

sharing the same experience I hope you will stay well and I really do hope you

این مطالب را به اشتراک می گذاریم. همین تجربه امیدوارم خوب بمونی و واقعا

will stay happy as well thank you very much for your company thank you

امیدوارم خوشحال بمونی هم خیلی ممنون از همراهی ات ممنون

Christina Thank You Noemi don't forget to wash your hands I will and hopefully

کریستینا ممنون نومی فراموش نکن دستاتو بشور و

tomorrow I will have a shave as well so I hope I will shave my face tomorrow so

امیدوارم فردا اصلاح کنم و همچنین امیدوارم فردا صورتم را اصلاح

I don't look too untidy thank you very much also to row sir thank you sir see

کنم تا خیلی نامرتب به نظر نرسم. خیلی ممنون و برای پارو زدن آقا ممنونم آقا ببینید

thank you very much for your company today thank you also to Berlin Veronica

خیلی ممنون از همراهی امروز شما از برلین ورونیکا

thank you very much - grace grace chin also unique Karina thank you very much

بسیار متشکرم - گریس گریس چانه هم بی نظیر کارینا خیلی ممنون

Dorota hello Dorota thank you very much for

دوروتا سلام دوروتا خیلی ممنونم که

watching me today Luis Mendez Nestor thank you very much for your company I

امروز منو تماشا کردی لوئیس مندز نستور خیلی ممنون از همراهی

hope you've enjoyed this extra long English addict livestream from the

شما امیدوارم از این پخش زنده طولانی معتاد انگلیسی از

birthplace of the English language it's me mr. Duncan saying thanks for watch

زادگاه زبان انگلیسی لذت برده باشید منم آقای. دانکن می‌گوید متشکرم برای تماشا،

I hope you've enjoyed today's live chat thank you for joining me today

امیدوارم از چت زنده امروز لذت برده باشید، ممنون که امروز به من ملحق شدید

stay happy once again stay well don't forget you are not alone and of course until tomorrow...

، خوشحال باشید، یک بار دیگر خوب بمانید، فراموش نکنید که تنها نیستید و البته تا فردا...

ta ta for now 8-)

تا تا الان 8-)