English Addict - 140 / WE'RE BACK! - Sunday 7th March 2021 - Listen, Chat and Learn

we're

ما

back baby hello and welcome it is sunday it is a fun day it is a beautiful day in fact

برگشتیم عزیزم سلام و خوش آمدید، یکشنبه است، یک روز سرگرم کننده است، در واقع یک روز زیبا در

here in england right now and oh i have to say it really does feel as if spring is in

اینجا در انگلیس در حال حاضر است و اوه، باید بگویم که واقعاً احساس می کنم بهار در

the air

what is it about the season of spring that makes me want to dance and sing is it the

هوا است. فصل بهار که مرا وادار به رقصیدن و آواز خواندن می کند آیا

colour bursting out with glee or the first buzz buzz of the bumblebee the daffodils waving

رنگی است که از شادی منفجر می شود یا اولین وزوز زنبورهای نرگس

their colours as they sway what a joy to be out on a springtime day the nights become

که رنگ های خود را تکان می دهند در حالی که تکان می خورند چه لذتی دارد بیرون بودن در یک روز بهاری، شب ها

shorter and the days grow long the birds begin calling their mating song spring is to me

کوتاه تر می شوند و روزها طولانی می شوند، پرندگان شروع به خواندن آهنگ جفت گیری خود بهار می کنند، برای

a time to give birth a time to replenish the air and the earth so take in a deep breath

من زمانی برای زایمان، زمانی است که هوا و زمین را دوباره پر کنم ، پس یک نفس عمیق بکش

and i'm sure you'll agree that spring is a glorious season to see

و مطمئن هستم که قبول می کنی که بهار فصل باشکوهی است. برای دیدن

hmm it is true and as a way of proving that look outside there is mr steve right now in

هوم این درست است و به عنوان راهی برای اثبات این که نگاه به بیرون را نگاه کنید، آقای استیو همین الان

the garden so that is that is actually steve outside right now and you can see he's working

در باغ وجود دارد، بنابراین در واقع استیو در حال حاضر بیرون است و می توانید ببینید که او

very hard he couldn't resist going outside because the weather is so nice today in fact

خیلی سخت کار می کند و نمی تواند در مقابل بیرون رفتن مقاومت کند. امروز هوا خیلی خوب است در واقع

there he goes he is now wandering off bye bye mr steve oh no no he can't make up his

او آنجا می رود و اکنون در حال سرگردانی است خداحافظ آقای استیو اوه نه نه او نمی تواند

mind oh oh i think i think steve has a runny nose that's what's going on there we will

تصمیمش را بگیرد اوه اوه من فکر می کنم استیو آبریزش بینی دارد و این چیزی است که در آنجا اتفاق می افتد ما

be seeing steve a little bit later on go on steve that's it off you go here we go again

کمی بعد استیو را خواهیم دید. ما دوباره می رویم

yes we are back and we are live on youtube it is so nice to be back with you once again

بله ما برگشتیم و در یوتیوب زنده هستیم خیلی خوب است که یک بار دیگر با شما برگشتم

hi everybody this is mr duncan in england how are you today are you okay i hope so are

سلام به همه این آقای دانکن در انگلیس است امروز چطورید خوب هستید

you happy are you feeling happy today i really hope so it is a glorious day i can't quite

امیدوارم خوشحال باشید آیا امروز احساس خوشحالی می کنید من واقعاً امیدوارم که روز باشکوهی باشد، نمی توانم کاملاً

believe how nice the weather is at the moment outside it is amazing it really does feel

باور کنم که هوا در این لحظه چقدر خوب است بیرون، شگفت انگیز است، واقعاً احساس می کنم

as if spring is in the air and the daffodils are starting to open their beautiful yellow

که انگار بهار در هوا است و نرگس ها شروع به باز کردن جوانه های زرد زیبای خود کرده اند.

buds and soon they will all be in flower it really does feel as if spring is in the air

به زودی همه آنها در گل خواهند بود. واقعاً احساس می شود که انگار بهار در هوا

here in england and i hope it's nice where you are it's a glorious day sunshine is all

در اینجا در انگلیس است و امیدوارم جایی که شما هستید خوب باشد. یک روز باشکوه آفتاب در

around and well there it is i think this particular view speaks for itself the sun is shining

اطراف است و خوب آنجاست، فکر می کنم این منظره خاص خودش صحبت می کند خورشید می درخشد

it is still cold i have to be honest with you it isn't warm it's not warm outside but

هنوز سرد است باید با شما صادق باشم گرم نیست گرم نیست بیرون گرم است اما

it is nice anyway so i'm not going to complain i know what happens quite often with us english

به هر حال خوب است، بنابراین نمی‌خواهم شکایت کنم، می‌دانم اغلب با ما

people living in england we often like to complain about the weather but i'm not going

انگلیسی‌هایی که در انگلیس زندگی می‌کنیم چه اتفاقی می‌افتد، اغلب دوست داریم از آب و هوا شکایت کنیم، اما

to i am not going to say anything bad about the weather today it is absolutely lovely

نمی‌خواهم چیزی بگویم حال و هوای امروز بد است، بسیار دوست داشتنی

it's nice to have you here today yes we have made it all the way to the end of another

است، خوشحالم که امروز اینجا هستید، بله، ما آن را به پایان یک

week and we are back live right now on youtube

هفته دیگر رساندیم و اکنون به صورت زنده در یوتیوب برگشتیم

it's sunday

، یکشنبه

have you missed me have you missed me at all have you i hope so i hope you've missed me

است، آیا دلت برای من تنگ شده است. همه شما را دوست دارم، امیدوارم پس امیدوارم دلتان برای من

well maybe just a little bit i have had a lovely week i've been arresting myself i've

تنگ شده باشد، شاید فقط اندکی هفته خوبی را سپری کردم، داشتم خودم را دستگیر می

been trying my best to get my voice working again for those who have been watching and

کردم، تمام تلاشم را کردم تا صدایم را دوباره برای کسانی که تماشا می کردند به کار بیاورم و

certainly if you were watching last month you will know that i was struggling with my

مطمئناً اگر ماه گذشته تماشا می‌کردید، می‌دانید که من با

28 days of live streams last month i made it through although my voice did not so i

28 روز پخش زنده در ماه گذشته مشکل داشتم، اما این کار را انجام دادم، اگرچه صدایم اینطور نبود،

have been resting my voice i've also been preparing some new lessons oh i'm not sure

من به صدایم استراحت می‌دادم، همچنین در حال آماده کردن چند درس جدید هستم. من مطمئن

if i'm going to tell you about it today but there is something that i'm working on right

نیستم که امروز در مورد آن به شما بگویم یا نه، اما وجود دارد چیزی که من در حال حاضر روی آن کار می کنم

now and it is keeping me very busy so new lessons coming up i have to film them i have

و من را بسیار مشغول کرده است، بنابراین درس های جدیدی در راه است که باید از آنها فیلم بگیرم، باید آنها

to edit them and then i have to put them here on youtube so all of that takes time unfortunately

را ویرایش کنم و سپس باید آنها را در اینجا در یوتیوب قرار دهم، بنابراین همه اینها متأسفانه زمان می برد

because it's just me you see it's me by myself i am on my own steve has gone back into the

زیرا این فقط من می بینید که من خودم هستم من خودم هستم استیو اکنون به خانه برگشته است

house now because he will be with us a little bit later on in fact if i'm if i'm very careful

زیرا او کمی بعد با ما خواهد بود در واقع اگر من خیلی

i might be able to to to put my camera actually in a different position let me just see if

مراقب باشم ممکن است بتوانم برای قرار دادن دوربینم در موقعیتی متفاوت، اجازه دهید ببینم

i can do that because i want to share the beautiful nature today that we are enjoying

آیا می‌توانم این کار را انجام دهم، زیرا می‌خواهم طبیعت زیبای امروزی را که در بیرون از آن لذت می‌بریم به اشتراک

outside let's see if i can do this live i don't normally reposition my camera when it's

بگذارم، بیایید ببینیم آیا می‌توانم این کار را به صورت زنده انجام دهم یا نه.

when it's broadcasting live but i'm going to try and do it now so just a moment you

وقتی پخش زنده پخش می‌شود، اما من سعی می‌کنم این کار را انجام دهم، بنابراین فقط یک

will see what i'm about to do hmm oh very nice

لحظه می‌بینی که می‌خواهم چه کار کنم، اوه خیلی خوب است،

there you go was it worth it was it worth the wait i'm not sure so out in the garden

آنجا رفتی ارزشش را داشت ارزش صبر کردن را داشت، مطمئن نیستم بنابراین بیرون در باغ

you can see that the daffodils are slowly coming out it's still very cold but at least

می توانید ببینید که نرگس ها کم کم بیرون می آیند هنوز خیلی سرد است اما

the sun is shining and before anyone asks i'm not going to tell you what is wrong with

حداقل خورشید می تابد و بیف یا کسی می پرسد من نمی خواهم به شما بگویم چه مشکلی با

my face

صورت من

something very strange is happening to my face can you see i don't know what this is

دارد اتفاق بسیار عجیبی در صورت من رخ می دهد می توانید ببینید من نمی دانم این چیست

by the way i still think that this is something to do with my beard but i have all sorts of

به هر حال من هنوز فکر می کنم که این چیزی است که به من مربوط است ریش دارم اما من همه

strange things on my face after i shaved this morning it was very painful and sensitive

چیزهای عجیب و غریب روی صورتم دارم بعد از اینکه امروز صبح اصلاح کردم خیلی دردناک و حساس بود

i don't know what's going on i've put some of mr steve's cream on my face to try and

نمی دانم چه اتفاقی می افتد من مقداری از کرم مستر استیو را روی صورتم زدم تا

soothe the pain but it's still there so i don't know what it is anyway enough of my

درد را تسکین دهم اما این هنوز آنجاست، بنابراین من نمی دانم چه چیزی است به هر حال به اندازه کافی از چهره من

face

here we go and yes for those wondering what this is my name is duncan i talk about english

اینجا می رویم و بله برای کسانی که می دانند این نام من چیست، دانکن است، من در مورد انگلیسی صحبت می کنم

the english language is a very interesting thing it would appear that many people nowadays

، زبان انگلیسی چیز بسیار جالبی است، به نظر می رسد بسیاری از مردم امروزه

have become very interested in the english language so that's one of the reasons why

بسیار به زبان انگلیسی علاقه مند شده ام، بنابراین یکی از دلایلی است که

i do this english addict for all those who can't get enough of this beautiful language

من این معتاد انگلیسی را برای همه کسانی که از این زبان زیبا

that we call english it's very nice to see you here today i hope you are having a good

که ما انگلیسی می نامیم سیر نمی شوند، انجام می دهم، بسیار خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، امیدوارم که هستید با گذراندن

time we have the live chat oh hello to the live chat can i say hello to the live chat

اوقاتی خوش ما چت زنده را داریم اوه سلام به چا لایو نمی توانم به چت زنده سلام

i wonder who was first on today's live chat oh very interesting hello mohsen guess what

کنم من تعجب می کنم که اولین نفر در چت زنده امروز چه کسی بود اوه بسیار جالب است سلام محسن حدس

most sid you are first on today's live stream and also the live chat congratulations to

بزنید چه کسی هستید اولین بار در پخش زنده امروز و همچنین چت زنده به شما تبریک می گویم

you very nice very nice i think so also tomek

بسیار زیبا بسیار خوب من فکر می کنم همینطور است تومک

in second place sadly in this world you get very little almost nothing for coming second

در رتبه دوم متاسفانه در این دنیا شما برای آمدن دوم خیلی کم تقریباً هیچ چیز دریافت نمی کنید

hello also all we have one of our regular viewers besides tomek and also mohsen we also

سلام همچنین همه ما یکی از بینندگان ثابت خود را به غیر از tomek داریم و همچنین محسن

have another regular viewer

یک بیننده معمولی دیگر نیز داریم

is here hello lewis and nice to see you here as well beatriz marietta also marcia hello

در اینجا سلام لوئیس و خوشحالم که شما را اینجا می بینم beatriz marietta همچنین مارسیا سلام مارسیا خوشحالم

marcia nice to see you here today we also have oh hello to to beatrice ricardo hello

که امروز شما را اینجا می بینم ما همچنین سلام به بئاتریس ریکاردو سلام

ricardo nice to see you as well anarchy hello to you as well it's been a very long week

ریکاردو خوشحالم که شما را می بینم سلام به شما همچنین هفته بسیار طولانی بود

i don't know why but last week seemed very long and slow i don't know why and i'm sure

نمی دانم چرا اما هفته گذشته خیلی طولانی و کند به نظر می رسید ، نمی دانم چرا و من مطمئن هستم

a lot of people are talking about one particular subject and by the way i have some big news

که بسیاری از مردم در مورد یک موضوع خاص صحبت می کنند و اتفاقاً من اخبار مهمی دارم

coming later on i think actually mr steve will be telling us some big news concerning

که بعداً در راه است، فکر می کنم در واقع آقای استیو خبرهای مهمی را به ما خواهد گفت. در مورد

him a little bit later on oh i wonder what it could be stay tuned to find out hello also

او کمی کمی بعد، اوه، من تعجب می کنم که چه چیزی می تواند در ارتباط باشید تا بفهمم سلام

to nikki hello nikki nikki danks nice to see you here as well we also have palmyra and

به نیکی سلام، نیکی نیکی دانکس، خوشحالم که شما را اینجا می بینم، ما همچنین پالمیرا و

intelligent hello lillian nice to see you back as well and yes i will be with you once

باهوش سلام لیلیان داریم، خوشحالم که دوباره شما را می بینم و بله، من هم می بینم

a week every sunday from 2 p.m uk time there are some new lessons coming so what i'm doing

هفته ای یک بار هر یکشنبه از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان با شما باشم ، درس های جدیدی در راه است، بنابراین کاری که من

at the moment during the week i'm actually preparing some new lessons and that means

در حال حاضر در طول هفته انجام می دهم، در واقع در حال آماده سازی چند درس جدید هستم و این بدان معناست

i have to do a lot of writing which i hate it is the worst part of anything i i think

که باید مقدار زیادی بنویسم که از آن متنفرم بدترین بخش هر چیزی است، فکر می کنم

most people even if you are a writer for movies or tv quite often people will say that writing

اکثر مردم حتی اگر نویسنده فیلم یا تلویزیون باشید، اغلب مردم می گویند که نوشتن

writing is the hardest thing to do if you are sitting down and quite often you have

نوشتن سخت ترین کار است اگر بنشینید و اغلب اوقات

to have some sort of inspiration something to inspire you and sometimes it is very hard

مجبور هستید نوعی الهام چیزی برای الهام بخشیدن به شما و گاهی اوقات پیدا کردن الهام بسیار سخت است

to find inspiration when you are going to create something in writing so yes i also

زمانی که می خواهید چیزی را به صورت نوشتاری ایجاد کنید، بنابراین بله من نیز

have the same problem i i don't like sitting down and writing or typing i i find it sometimes

همین مشکل را دارم، من دوست ندارم بنشینم و بنویسم یا تایپ کنم، من آن را گاهی اوقات

very exhausting and maybe i'm very similar to other people when you have to do something

بسیار می بینم خسته کننده و شاید من خیلی شبیهم به دیگران وقتی مجبورید کاری را انجام دهید

sometimes i will put it off i will put it off again and again i will do it tomorrow

گاهی آن را به تعویق می‌اندازم، دوباره آن را به تعویق می‌اندازم و دوباره

i will do it next week i will do it next month and you put things off so that is something

فردا انجامش می‌دهم، هفته بعد آن را انجام می‌دهم، ماه بعد انجامش می‌دهم و شما کارها را به تعویق می‌اندازید تا این چیزی باشد

i often do especially when it comes to writing i don't like preparing scripts i find it's

من اغلب به خصوص وقتی نوبت به نوشتن می رسد این کار را انجام می دهم، من از تهیه فیلمنامه خوشم نمی آید، به نظر می رسد

sometimes very frustrating but once i've done that i can do the fun stuff so the fun things

گاهی اوقات بسیار خسته کننده است، اما وقتی این کار را انجام دادم می توانم کارهای سرگرم کننده را انجام دهم، بنابراین کارهای سرگرم کننده

include filming and editing and of course presenting so i love those things but the

شامل فیلمبرداری و تدوین و البته ارائه است، بنابراین من عاشق آن هستم. از این چیزها اما

thing i really hate is writing preparing scripts i find sometimes my brain goes completely

چیزی که من واقعاً از آن متنفرم نوشتن فیلمنامه است که می بینم گاهی اوقات مغزم کاملاً از بین می رود

dead and i have nothing there it's not the first time anyone said that about me by the

و چیزی در آنجا ندارم، اولین بار نیست که کسی در مورد

way it's not the first time hello oh can i say hello to victoria nice to see you back

من چنین چیزی می گوید، البته اولین بار نیست که سلام آه می توانم به او سلام کنم. ویکتوریا خوشحالم که دوباره می بینمت

as well have you missed me by the way have you missed me did you miss me how much was

و همچنین آیا دلت برای من تنگ شده بود آیا دلت برای من تنگ شده بود

it this much or was it this much please tell me please please give me some sort of idea

آیا چقدر اینقدر بود یا اینقدر بود لطفاً به من بگو لطفاً لطفاً یک ایده به

i want to know how much you have missed me was it this much or this much which one which

من بدهید می خواهم بدانم چگونه خیلی دلت برام تنگ شده بود اینقدر یا اینقدر

one is it hello to oh can i say ashish hello ashish nice to see you back as well i have

سلام به کدامیک، اوه، می توانم بگویم ashish سلام ashish خوشحالم که دوباره شما را می بینم، من

a feeling that i'm getting lots of regular viewers now who have started watching over

این احساس را دارم که در حال حاضر بیننده های منظم زیادی دارم که در

the past three or four weeks maybe during last month perhaps you started watching hello

سه یا چهار هفته گذشته شروع به تماشا کردن کرده اند، شاید در طول گذشته ماه شاید شروع کردی به تماشای سلام

jayden jaden moore nice to see you as well sandra gonzalez i missed you last week says

جیدن جادن مور خوشحالم که تو را هم می بینم ساندرا گونزالس دلم برایت تنگ شده بود هفته پیش می گوید

sandra thank you very much well you know what they say absence makes the heart grow fonder

ساندرا خیلی متشکرم خوب می دانی که آنها چه می گویند نبودن باعث می شود قلب عاشق شود

that's what they say they say that when you miss someone your heart becomes swollen with

این همان چیزی است که آنها می گویند وقتی دلتنگ می شوی کسی که

maybe sadness perhaps but yes absence makes the heart grow fonder so when a person isn't

شاید از غم و اندوه قلبت متورم می شود اما بله نبودن باعث می شود که دلت بشود پس وقتی یک نفر

there when a person goes away maybe your lover or maybe a family member when they go away

نیست وقتی یک نفر می رود شاید معشوقت یا شاید یکی از اعضای خانواده وقتی

for a while and then they come back then you often feel very glad very happy to see them

مدتی می رود و بعد برمی گردد پس اغلب از دیدن دوباره آنها بسیار خوشحال

again absence makes the heart grow fonder very nice of course it is march and march

می شوی غیبت باعث می شود که قلب را دوست داشته باشم، البته مارس است و

is always an interesting month for me i always like to think back to my time in china because

مارس همیشه برای من ماه جالبی است، من همیشه دوست دارم به دوران خود در چین فکر کنم زیرا

that is when i went to china i went to china to teach english as a second language in march

این وقتی به چین رفتم در مارس 2003 به چین رفتم تا انگلیسی را به عنوان زبان دوم تدریس کنم،

2003 18 years ago so today we are going to take a little bit of time to look at some

18 سال پیش، بنابراین امروز می خواهیم کمی وقت بگذاریم تا به برخی از عکس ها نگاهی بیندازیم و

photographs some memories of my time in china and that is coming up later on also we will

برخی از خاطرات دوران من در چین را نگاه کنیم. بعداً

have an excerpt from one of my full english lessons and maybe we will have another look

ما گزیده‌ای از یکی از درس‌های انگلیسی کامل من خواهیم داشت و شاید نگاهی دوباره

at some more springtime views what about where you are how is the weather how is it is it

به برخی از نماهای فصل بهار داشته

changing is it becoming nicer is it becoming milder does it feel as if a new season is

باشیم. خفیف‌تر احساس می‌کنید که فصل جدیدی در راه

approaching because it really does here i have to say it really just feel as if a new

است، زیرا اینجا واقعاً اینطور است، باید بگویم واقعاً احساس می‌کنم که انگار یک

season is just around the corner hello also to serena hello serena i like your name by

فصل جدید در راه است سلام به سرنا سلام سرنا من نام شما را دوست

the way the reason why i like your name is because it sounds like serene you see something

دارم به همین دلیل من اسم شما را دوست دارم به این دلیل است که به نظر می رسد آرام است شما چیزی را می بینید

that is serene is relaxing it is calming serena is serene lovely i like that word very much

که آرام است آرامش بخش است آرام بخش است سرنا آرام است دوست داشتنی است من این کلمه را خیلی دوست دارم

oh we have pedro belmont he's here today nice to see you as well watching in brazil i hope

اوه ما پدرو بلمونت را داریم او امروز اینجاست خوشحالم که شما را نیز در حال تماشای برزیل می بینم امیدوارم

everything where you are is okay i hope so lolly lolly is here as well nessar is here

هر چیزی که هستی o است من امیدوارم که lolly lolly اینجا باشد و همچنین نصار اینجاست

and also we have oh can i say hello to aj military i like your name i have a feeling

و همچنین ما داریم اوه می توانم به aj نظامی سلام کنم من اسم شما را دوست دارم احساس

am i right i think you used to watch my live streams a few months ago your name sounds

می کنم آیا درست هستم فکر می کنم چند ماه پیش استریم های زنده من را تماشا می کردید اسم شما

very familiar your name rings a bell an interesting expression when you say that a name rings

خیلی آشنا به نظر می رسد اسم شما زنگ می زند یک تعبیر جالب وقتی می گویید اسمی زنگ می زند

a bell it means that that name sounds familiar i feel as if i've heard that name before maybe

به این معنی است که آن نام آشنا به نظر می رسد من احساس می کنم که قبلاً آن نام را شنیده ام شاید

i know you from my past maybe we met many years ago your name ding rings a bell it seems

شما را از گذشته خود می شناسم شاید خیلی ها را ملاقات کرده ایم سال‌ها پیش نام شما زنگ می‌زند

to be triggering a memory in my head very nice hello also now we this happens sometimes

به نظر می‌رسد خاطره‌ای را در ذهن من ایجاد می‌کند، سلام بسیار خوب، همچنین اکنون ما این اتفاق می‌افتد گاهی اوقات

on the live chat sometimes i will see messages but i i can't pronounce the name of the person

در چت زنده گاهی اوقات پیام‌هایی را می‌بینم اما نمی‌توانم نام شخصی

leaving the messages because it is in a different type of text so if i do not say hello it's

را که پیام‌ها را ارسال می‌کند تلفظ کنم. چون در نوع دیگری از متن است، بنابراین اگر سلام نمی‌کنم به این

not because i'm ignoring you okay i'll i like to get that straight between us neely fam

دلیل نیست که من شما را نادیده می‌گیرم، خوب، دوست دارم آن را مستقیماً بین خودمان قرار دهم

hello neely fam nice to see you here as well we also have tiego and reuben hello reuben

neely fam سلام نیلی فام خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم ما نیز tiego و reuben سلام روبن

nice to see you here as well don't forget if it is your first time please let me know

خوشحالم که شما را اینجا می بینم فراموش نکنید این اولین بار است که لطفاً به من اطلاع دهید،

but how much have you missed me have you missed me this much or this much which one just a

اما چقدر

little or a lot please let me know steve will be talking to us today about many things he

دلت برای من تنگ شده است آیا اینقدر یا اینقدر دلتنگ من شده اید که فقط کمی یا زیاد لطفاً به من بگویید استیو امروز در مورد چیزهای زیادی با ما صحبت خواهد

is still you might not believe this steve is still talking about his birthday from last

کرد. هنوز ممکن است باور نکنید که این استیو هنوز در مورد تولد ماه گذشته خود صحبت می کند،

month he still can't believe it even last night he was talking to me last night about

او هنوز نمی تواند آن را باور کند حتی دیشب که دیشب در مورد تولدش با من صحبت می

his birthday and he said i still can't believe it i still can't believe how wonderful my

کرد و گفت هنوز نمی توانم آن را باور کنم. باور نکن تولد من چقدر فوق العاده

birthday was and of course you helped mr steve to have a good birthday because you were here

بود و البته تو به آقای استیو کمک کردی تا تولد خوبی داشته باشد چون تو هم اینجا بودی

as well joining in so yes i think so mohsen says i miss you a lot hmm yes yes you are

و به آن ملحق شدی پس بله فکر می کنم محسن می گوید دلم برایت خیلی تنگ

saying the right words there i like that alessandra hello alessandra nice to see you here as well

شده است. مثل آن الساندرا سلام الساندرا خوشحالم که شما را اینجا می بینم

the weather is gorgeous here i know i don't want to talk about it too much but i have

، هوای اینجا فوق العاده است، می دانم که نمی خواهم زیاد در مورد آن صحبت کنم، اما

to say the weather today is absolutely amazing in fact i feel like closing my eyes and drifting

باید بگویم که هوای امروز کاملاً شگفت انگیز است، در واقع می خواهم چشمانم را ببندم و

off to one of those classic spring days that we often have in england

به یکی از آن روزهای کلاسیک بهاری که اغلب ما می رویم در انگلستان

very nice and there it is right now looking out of the window the daffodils have not come

خیلی خوب است و همین الان از پنجره به بیرون نگاه می کنیم که نرگس ها

out yet we are still waiting for the daffodils to open but you can see they are now coming

بیرون نیامده اند هنوز ما منتظریم تا نرگس ها باز شوند اما می بینید که الان دارند

up and they are preparing to open their beautiful yellow flowers and the view today is amazing

بالا می آیند و دارند آماده می شوند تا رنگ زرد زیبای خود را باز کنند. گل‌ها و منظره امروز شگفت‌انگیز است

i don't know what it is about springtime but it always makes my my heart sing it really

، نمی‌دانم فصل بهار چیست، اما همیشه باعث می‌شود که قلبم بخواند، واقعاً این کار را

does i'm not joking it really does can i say hello to the live chat oh can i say hello

انجام می‌دهد، شوخی نمی‌کنم، واقعاً انجام می‌شود، آیا می‌توانم به چت زنده سلام کنم، اوه می‌توانم به او سلام کنم

to

can i say hello to wilson also rock water is here and also i saw an interesting name

آیا می توانم به ویلسون سلام کنم همچنین راک واتر اینجاست و همچنین من یک نام جالب دیدم

oh can i say hello to junior tonga hello to you where are you watching at the moment in

آه می توانم به جونیور تونگا سلام کنم سلام به شما در حال حاضر کجای دنیا را تماشا می کنید

the world hi my name is junia and i hope you are doing good i want to improve my english

سلام نام من جونیا است و امیدوارم در حال انجام این کار باشید خوب من می خواهم انگلیسی خود را به خوبی بهبود دهم

well one of the reasons why i do this live is to give you a chance to write and type

یکی از دلایلی که چرا این کار را به صورت زنده انجام می دهم این است که به شما فرصت نوشتن و تایپ

and also listen and share your love of english with everyone else around the world that is

و همچنین گوش دادن و به اشتراک گذاشتن عشق انگلیسی خود را با دیگران در سراسر جهان می دهم،

the reason why i do this in fact i have been teaching english here on youtube for nearly

به همین دلیل است که این کار را انجام می دهم. در واقع من نزدیک به 15 است که اینجا در یوتیوب انگلیسی تدریس می کنم

15 years and 18 years ago i went to a very special place now 18 years ago it was very

سالها و 18 سال پیش من به یک مکان بسیار خاص رفتم و اکنون 18 سال پیش

unusual to travel to places like china so way back in 2003 not many people were going

سفر به مکان هایی مانند چین بسیار غیرعادی بود، بنابراین در سال 2003 افراد زیادی

to china it was still a place that people were not willing or able to go to for various

به چین نمی رفتند، هنوز جایی بود که مردم نمی خواستند یا نمی توانستند. برای رفتن به دلایل مختلف

reasons however i went to work in china in march of 2003 so i'm going to share a couple

، اما من در مارس 2003 برای کار به چین رفتم، بنابراین می خواهم چند عکس را به اشتراک بگذارم

of photographs and then we are going to have a look at one of my full english lessons then

و سپس به یکی از درس های انگلیسی کامل من نگاهی بیندازیم،

mr steve will arrive then we will look at some more photographs and then we will be

سپس آقای استیو خواهد آمد. ما به چند عکس دیگر نگاه خواهیم کرد و سپس

playing the sentence game as well so would you like to see the first ever photograph

بازی جملات را نیز انجام خواهیم داد، بنابراین دوست دارید اولین عکسی

taken when i arrived in china now first of all the quality isn't very good but you get

را که در زمان ورود به چین گرفته شده است، ببینید، اول از همه کیفیت آن خیلی خوب نیست، اما شما

the idea so there it is that is the first ever photograph taken on my mobile phone when

این ایده را دریافت کردید. پس این اولین عکسی است که در هنگام ورود به چین با تلفن همراه من گرفته شده است

i arrived in china and if you can see if you can look very closely you might notice that

و اگر بتوانید ببینید که آیا می توانید خیلی دقیق نگاه کنید، ممکن است متوجه شوید که

i'm standing in a certain place i am in tiananmen square and i was talking to steve about this

من در یک مکان خاص ایستاده ام، در میدان تیان آن من هستم و من دیشب داشتم با استیو در مورد این موضوع صحبت

last night when i first arrived in china when i first stepped into tiananmen square surrounded

می کردم که برای اولین بار وارد سی حنا وقتی برای اولین بار وارد میدان تیان‌آن‌من

by hundreds of people it was the most amazing feeling i'm going to be honest with you whatever

شدم که صدها نفر اطراف آن را احاطه کرده بودند، شگفت‌انگیزترین احساس بود، می‌خواهم با شما صادق باشم

your political feelings are whatever your attitude is i still remember that moment when

i i stepped into a a place that i'd seen so many times

. من بارها

in my geography lessons and history lessons at school but i never dreamt that one day

در درس های جغرافیا و درس های تاریخ در مدرسه دیده بودم، اما هرگز تصور نمی کردم که یک

i would actually be standing in that place so there is the first photograph ever taken

روز واقعاً در آن مکان بایستم، بنابراین اولین عکسی است که

of me when i arrived in beijing in march of 2003

از من گرفته شده است که در مارس 2003 به پکن رسیدم.

18 years ago and i suppose it's worth mentioning that i also started my youtube channel whilst

سال‌ها پیش و فکر می‌کنم شایان ذکر است که من کانال یوتیوب خود را در زمانی که

i was still in china so i actually started doing this on youtube whilst i was still teaching

هنوز در چین بودم راه‌اندازی کردم، بنابراین در حالی که هنوز در چین تدریس می‌کردم این کار را در یوتیوب شروع کردم.

in china hello to wilson yes my phone was a nokia phone you are right i can show you

سلام به ویلسون بله گوشی من یک گوشی نوکیا بود شما درست می‌گویید. می توانم

the actual phone would you like to have a look you are right wilson yes it it is a nokia

گوشی واقعی را به شما نشان دهم که دوست دارید نگاه کنید شما درست می گویید ویلسون بله این یک گوشی نوکیا است

phone or it was i don't have it anymore but one thing you will notice i look very young

یا این گوشی بود که دیگر آن را ندارم اما یک چیزی که متوجه خواهید شد من خیلی جوان به نظر می

i know what you're going to say mr duncan you look so young well it was 18 years ago

رسم می دانم که شما چیست قصد گفتن آقای دانکن شما خیلی جوان به نظر می رسید 18 سال پیش بود

we have all got a little bit older in 18 years but yes wilson you are right it it was a nokia

که همه ما در 18 سال کمی پیرتر شدیم اما بله ویلسون حق با شماست این یک گوشی نوکیا بود

phone that i took that photograph on i don't know how you knew that how did you know that

که من آن عکس را با آن گرفتم نمی دانم از کجا می دانستید از کجا می‌دانستید

that was very well spotted now i do know that way back in 2003 i think nokia phones were

که خیلی خوب دیده شده است، حالا من می‌دانم که در سال 2003، فکر می‌کنم گوشی‌های نوکیا

the first phones to have high quality cameras am i right i think so i'm almost certain that

اولین گوشی‌هایی بودند که دوربین‌های باکیفیت داشتند ، درست است، فکر می‌کنم تقریبا مطمئن هستم که

nokia phones were the first phones to have high quality cameras although they are nothing

گوشی‌های نوکیا اولین گوشی‌ها بودند. داشتن دوربین‌های با کیفیت بالا اگرچه در

compared to the cameras we have nowadays to be honest with you the technology has come

مقایسه با دوربین‌هایی که امروزه در اختیار داریم چیزی نیستند. با شما صادقانه بگویم که فناوری

on a very long way mr steve is going to be with us in a few moments but we are going

راه بسیار زیادی

to take a short break whilst i show you one of my full english lessons and yes can i say

را طی کرده است. در حالی که من یکی از درس های کامل انگلیسی خود را به شما نشان می دهم و بله می توانم

something now i'm going to say it

چیزی بگویم اکنون می خواهم بگویم

this is the news this is the big news

این خبر است این خبر بزرگ است

i am going to make another series of full english lessons that's it that's the news

من می خواهم یک سری دیگر از درس های انگلیسی کامل بسازم این خبر است

so that's what i'm working on at the moment i have some scripts in development i am going

بنابراین این چیزی است که من در حال حاضر روی آن کار می کنم و چند اسکریپت در حال توسعه دارم از آنجایی

to do some filming hopefully if the weather stays nice i will be able to do it outside

که می‌خواهم فیلمبرداری انجام دهم، امیدوارم اگر هوا خوب بماند، بتوانم آن را در خارج از خانه انجام دهم

and there will be some new full english lessons i am going to make another 10 full english

و چند درس انگلیسی کامل جدید وجود خواهد داشت ، می‌خواهم 10 درس کامل انگلیسی دیگر بسازم

lessons so that is coming up over the next few weeks right now we are going to take a

تا در چند سال آینده در دسترس باشد. هفته‌ها در حال حاضر می‌خواهیم

look at a classic full english lesson these are some excerpts from full english number

نگاهی به یک درس کلاسیک انگلیسی کامل بیندازیم، این چند گزیده از زبان انگلیسی کامل شماره

six and we will hear about many things including compound words what is a compound word and

شش است و ما در مورد چیزهای زیادی از جمله کلمات مرکب خواهیم شنید که یک کلمه مرکب چیست و

then after this it's mr steve

بعد از آن آقای استیو

there are words in english that have been formed by joining one or more separate words

کلماتی وجود دارد. در زبان انگلیسی که از به هم پیوستن یک یا چند کلمه مجزا به

together these are called compound words to compound is to push and mix more than one

یکدیگر تشکیل شده‌اند، به این کلمات مرکب به مرکب گفته می‌شود، فشار دادن و اختلاط بیش از یک

thing together to form something new a compound word is the result of joining two or more

چیز با هم برای ایجاد چیزی جدید یک کلمه مرکب حاصل به هم پیوستن دو یا چند

words together many other languages besides english have compound words in them there

کلمه به یکدیگر است. زبان‌ها علاوه بر انگلیسی دارای کلمات مرکب هستند،

are many compound words in english commonly used compound words include inside upon into

کلمات مرکب زیادی در انگلیسی وجود دارد که معمولاً کلمات مرکب استفاده می‌شوند شامل inside upon into

because another cannot without a noun can perfectly describe the use of something as

زیرا دیگری بدون اسم نمی‌تواند به طور کامل استفاده از s را توصیف کند. چیزی به عنوان

a compound word dog house bird cage fish bowl tow boat dishcloth worktop screwdriver a compound

یک کلمه ترکیبی سگ خانه پرنده قفس ماهی کاسه یدک کش قایق ظرفشویی پیچ گوشتی میز کار یک کلمه ترکیبی را

word can be formed by using more than two words examples include insomuch notwithstanding

می توان با استفاده از بیش از دو کلمه تشکیل داد.

counterclockwise plainclothesmen aforementioned henceforth nevertheless it would be fair to

say that compound words are commonplace in english you might even say that they are everywhere

حتی ممکن است بگویید که آنها همه جا هستند

you may have noticed that many words in english have more than one meaning or use a good example

شما ممکن است متوجه شده باشید که بسیاری از کلمات در انگلیسی بیش از یک معنی دارند یا از مثال خوبی

of this is the word sense at first glance this seems like a simple basic word but in

برای این استفاده کنید کلمه حس در نگاه اول یک کلمه ساده به نظر می رسد اما در

fact sense has many connotations we can make sense of something which means to understand

واقع معنی دارای معانی زیادی است. ما می توانیم چیزی را معنا کنیم که به معنای درک

it we can sense that something is wrong which means to feel or perceive an approaching danger

آن است، می توانیم احساس کنیم که چیزی اشتباه است، یعنی احساس یا درک خطر

or event we can be senseless or do something senseless this means that the action has no

یا رویدادی که در حال نزدیک شدن است می توانیم بی احساس باشیم یا کاری بی معنی انجام دهیم، به این معنی که عمل هیچ

motive or justification a senseless act is an action that is irrational and unreasonable

انگیزه یا توجیهی ندارد یک عمل بی معنی. عملی غیرمنطقی و غیرمنطقی

to say that something makes no sense is to express bewilderment and confusion none of

است که بگوییم چیزی معنا ندارد، بیان سرگشتگی و کلاهبرداری است. fusion هیچ کدام از

this makes any sense to me then of course we can express the opposite and say that something

اینها برای من معنی ندارد، پس البته می توانیم برعکس آن را بیان کنیم و بگوییم که چیزی

makes perfect sense that action is justified it all makes perfect sense to me

کاملاً منطقی است که عمل موجه است، همه چیز برای من کاملاً منطقی است.

can you see what i'm playing with here these are foxes well in fact they are just models

در واقع آنها فقط یک مدل هستند

but i really like the way they have been made the person who made them has really captured

اما من واقعاً از شکلی که آنها ساخته شده اند دوست دارم شخصی که آنها را ساخته است واقعاً

their character we can describe a person as being foxy this means that the person in question

شخصیت آنها را تسخیر کرده است.

can be sly and cunning just like a fox there is even the phrase as cunning as a fox which

حتی عبارتی به حیله گری مانند روباه

describes this type of person perfectly a sly and cunning person might also be described

که این نوع افراد را کاملاً یک فرد حیله گر و حیله گر توصیف می کند، می تواند به

as sharp sneaky shrewd wily crafty and devious that person is as cunning as a fox by the

عنوان یک زیرک زیرک تیزبین و حیله گر توصیف شود که شخص به اندازه روباه حیله گر

way a young fox is called a vixen and a group of foxes can be referred to as a skulk or

است که روباه جوان نامیده می شود. سنبل و گروهی از روباه ها را می توان به عنوان جمجمه

a leash

یا افسار نامید،

can you see what i'm carrying here i have an arm full of logs these are for the wood

می توانید ببینید من اینجا چه چیزی حمل می کنم من یک بازوی پر از کنده دارم اینها برای هیزم

burner in my house i burn these logs in a log burner the word log can be used in many

سوز خانه من هستند من این کنده ها را در یک چوب سوز می سوزانم لاگ کلمه را می توان به

ways as a verb it means to record the details of something normally in writing you write

روش های مختلفی استفاده کرد به عنوان یک فعل به این معنی است که جزئیات چیزی را به طور معمول به صورت نوشتاری یادداشت می کنید، جزئیات چیزی را یادداشت

down the details of something you log it a journal can be described as a log to chop

می کنید که آن را ثبت می کنید، یک مجله را می توان به عنوان سیاهه ای برای

down trees on a large scale and then sell the wood is logging to sign in or enter your

بریدن درختان در مقیاس بزرگ توصیف کرد و سپس چوب را فروخت و در حال ورود به سیستم است. یا

password on a computer is to log in or log on then there is the noun that describes the

رمز عبور خود را در رایانه وارد کنید به این صورت است که وارد شوید یا وارد شوید، سپس اسمی وجود دارد که

pieces of wood that have been chopped up a single log a log pile or an arm full of logs

تکه های چوبی را توصیف می کند که یک کنده خرد شده اند، یک شمع کنده یا یک بازوی پر از کنده ها که

all ready to go on the log burner so as to keep me nice and warm during this cold spell

همه آماده هستند تا روی چوب مشعل بروند. برای اینکه در طول این دوره سرد من را خوب و گرم نگه دارید،

if you are a regular viewer then you will know that i love food can you guess what my

اگر بیننده معمولی هستید، می دانید که من عاشق غذا هستم، می توانید حدس بزنید که

most favourite snack is the thing i like to nibble on the most the one food i often get

مورد علاقه ترین میان وعده من چیست؟

a craving for okay i will tell you my most favourite snack is cheese yes it is true i

هوس خوردن خوب است، به شما خواهم گفت که محبوب ترین میان وعده من پنیر است، بله درست است، من

love to nibble on cheese there are many reasons why i love cheese firstly there are so many

دوست دارم پنیر بخورم، دلایل زیادی وجود دارد که چرا من عاشق پنیر هستم، اولاً، انواع مختلفی از پنیر وجود دارد،

varieties so many flavours of cheese from mild to extra mature cheeses can vary in shape

بنابراین طعم های مختلف پنیر از پنیرهای ملایم تا بسیار بالغ می تواند باشد. شکل

and colour too some are round and white while others can be square and red some cheeses

و رنگ نیز متفاوت است برخی گرد و سفید هستند در حالی که برخی دیگر می توانند مربع و قرمز باشند، برخی از پنیرها

have a strong odour

دارای بوی قوی هستند

cheese is made from the milk of a cow or goat each type of cheese has its own name this

پنیر از شیر گاو یا بز

name normally relates to where it was originally produced for example cheddar cheese was first

تهیه می شود.

made in cheddar somerset which is in the uk red leicester cheese was first made in leicestershire

پنیر چدار سامرست که در انگلستان است پنیر لستر قرمز اولین بار در لسترشایر تهیه شد

and is red in color one of the smelliest cheeses must be the variety known as stinking bishop

و به رنگ قرمز است یکی از بدبوترین پنیرها باید نوع معروف به اسقف بدبو باشد.

this cheese is also produced here in the uk in the county of gloucestershire country has

its own famous cheese france has its camembert cheese greece has its feta cheese which is

پنیر معروف خود فرانسه پنیر کامبرت خود را دارد. یونان پنیر فتا خود را دارد

made from goat's milk italy has its parmesan cheese which is normally grated and sprinkled

که از شیر بز تهیه می شود، ایتالیا دارای پنیر پارمزان است که معمولاً رنده می شود و

onto pasta or you could try some mozzarella cheese which is used to make pizza topping

روی پاستا می پاشید یا می توانید مقداری پنیر موزارلا را امتحان کنید که برای تهیه رویه پیتزا استفاده می شود.

there are many hundreds of varieties of cheese around the world all of which i would love

از انواع پنیر در سراسر جهان که دوست دارم همه آنها

to try but sadly i cannot as i would put on weight and get very very fat when people take

را امتحان کنم، اما متاسفانه نمی توانم همانطور که وقتی مردم از آنها عکس می گیرند چاق می شوم و چاق می شوم.

photographs of their friends and family they normally ask the subjects to say cheese as

دوستان و خانواده معمولاً از آزمودنی‌ها می‌خواهند که پنیر را بگویند،

it encourages everyone being photographed to smile cheese i must say all this talk of

زیرا همه کسانی را که از آنها عکس گرفته می‌شود به لبخند

cheese is making me feel quite hungry

i hope you enjoyed that and yes it is official as i mentioned just before this video clip

زدن تشویق می‌کند. این کلیپ ویدیویی

there will be some new full english lessons and right now as i speak well not as i speak

چند درس کامل انگلیسی جدید خواهد بود و در حال حاضر چون خوب صحبت می کنم نه آنطور که الان صحبت می کنم

now but at this moment in time i am working on some new full english lessons and yes they

اما در این لحظه در حال کار بر روی چند درس کامل انگلیسی جدید هستم و بله آنها

will be posted right here on my youtube channel hello hello hello all hello friends hello

دقیقاً اینجا در کانال یوتیوب من پست خواهند شد. سلام سلام سلام به همه سلام دوستان سلام

mr duncan okay do you mind if i click on you mr steve uh you can do if you want what will

آقای دانکن باشه، اشکالی ندارد اگر روی شما کلیک کنم آقای استیو اوه، اگر می خواهید

that do mr steve is here everyone he has had a lovely week and we did did you know that

این کار را انجام دهید، آقای استیو اینجاست.

we were spying on you earlier where in the garden in the garden we were actually secretly

قبلاً از شما جاسوسی می‌کردم، جایی که در باغ در باغ، ما در واقع مخفیانه

watching you live we were we were spying on steve live weren't we i do you know i looked

شما را زنده تماشا می‌کردیم، ما در حال جاسوسی از استیو بودیم، آیا می‌دانید من نگاه

i thought i wonder if mr duncan's got a camera trained on me yes i have a camera trained

کردم، فکر کردم نمی‌دانم که آیا آقای دانکن دوربینی برای من آموزش داده است. بله من یک دوربین آموزش دیده دارم

on something or something trained on something it means you're following it uh but i looked

چیزی یا چیزی که در مورد چیزی آموزش دیده است، به این معنی است که شما آن را دنبال می کنید، اما من به بالا نگاه کردم

up and i couldn't see a camera so i assumed i could just carry on with gay abandon you

و نتوانستم دوربینی را ببینم، بنابراین فکر کردم که می توانم فقط با رها کردن همجنسگرایان ادامه دهم، شما

should know better than that if you carry on with gay abandon you see i'm teaching english

بهتر از آن بدانید که اگر با رها کردن همجنسگرایان ادامه دهید. می‌بینی که من انگلیسی تدریس

just means you carry on with no real care or worry you just do whatever you want what

می‌کنم فقط به این معنی است که شما بدون مراقبت یا نگرانی واقعی ادامه می‌دهید، فقط هر کاری که می‌خواهید انجام می‌دهید،

what's going on with my face look yes i noticed that mr duncan have you got the pox no i haven't

اتفاقی که با چهره من می‌افتد، بله، متوجه شدم که آقای دانکن شما دچار آبله شده‌اید، نه،

thanks though thank you very much steve for saying that but that's what they used to say

متشکرم خیلی ممنون استیو که گفتی، اما این همان چیزی بود که آنها می گفتند

yes yeah okay steve years ago yes please don't please don't referring to smallpox okay then

بله، باشه، استیو سال ها پیش بله، لطفاً لطفا به آبله اشاره نکنید، خوب پس

that's it okay steve when i tell you not to go any further but if i say a word i like

این اشکالی ندارد استیو وقتی به شما می گویم بیشتر از این جلو نروید، اما اگر من یک کلمه می گویم، دوست دارم

to explain it you see i don't know what's happened i think this is all related yeah

آن را توضیح دهم، می بینید، نمی دانم چه اتفاقی افتاده است، فکر می کنم همه اینها مربوط

to when i shave when i shaved after having a beard and something very weird has happened

به زمانی است که من وقتی ریش را ریش کردم و اتفاقی بسیار عجیب

to my skin we were looking at some old photographs earlier because this month i always i don't

برای پوست من افتاده است. عکس های قدیمی زودتر چون این ماه من همیشه نمی

know why whenever march comes i always think of

دانم چرا هر وقت آخر مارس می آید من همیشه به

love no i think of my time in china because march was when i went to china i always remember

عشق فکر می کنم نه به زمانم در چین فکر می کنم زیرا مارس زمانی بود که به چین رفتم همیشه به یاد دارم

because it was the same day that the us invaded iraq that is true it's the same day so i was

زیرا همان روزی بود که ما به عراق حمله کردیم درست است همان روز است پس

i was going off to fly to china on the same day that the iraq war started in 2003 or should

من بودم رفتن به چین در همان روزی که جنگ عراق در سال 2003 شروع شد یا

i say part two of the iraq war because yes that was two things for me to worry about

باید قسمت دوم جنگ عراق را بگویم زیرا بله این دو چیز برای من بود که نگران

i didn't like the fact that you were in the air in an airplane yes uh flying well i presume

آن باشم. هوا در هواپیما بله خوب پرواز می کند، من فرض می کنم

the plane must have gone round that area of the world but it was a potential risk so you

هواپیما باید آن منطقه از جهان را دور زده باشد ، اما این یک خطر بالقوه بود، بنابراین

were going and there was a war going on which was yes well a war had started it started

شما می رفتید و جنگی در جریان بود که بله، جنگ شروع شده بود و در آن شروع

on the same day i don't know what it is about me and aeroplanes whenever i go in an airplane

شد. در همان روز من نمی دانم چه چیزی در مورد من و هواپیما وجود دارد، هر زمان که در هواپیما می روم

there is always some drama some sort of drama or disaster and that's all i'm saying about

، همیشه یک درام نوعی درام یا فاجعه وجود دارد و این تمام چیزی است که من در مورد آن می گویم،

that but yes it'll be 18 years can you believe 18 years since i went to china it's a long

اما بله، 18 سال می شود. باور کن 18 سال از زمانی که به چین رفتم، مدت

time mr duncan has a lot of water under the bridge okay since then yes a little idiom

زیادی است که آقای دانکن زیر پل آب زیادی دارد، خوب پس بله، یک اصطلاح کوچک

i thought i would throw that one in okay they're free good so on this a lot of life has passed

فکر کردم که آن یکی را به زبان بیاورم، خوب آنها رایگان هستند، خوب، پس در این مدت زندگی زیادی گذشته

that time it certainly has 18 years there are probably people i i think there must be

است، زمانی که مطمئناً 18 سال طول می کشد ، احتمالاً افرادی هستند که فکر می کنم

people watching at the moment who are younger than 18 maybe and and so so it's it's for

در حال حاضر افرادی هستند که تماشا می کنند. شاید کمتر از 18 سال داشته باشید و بنابراین این برای

it's longer ago than your life well that's interesting uh because um at work okay as

این است که از زندگی شما گذشته است و این جالب است، اوه، اوم در محل کار خوب است همانطور

we know yes okay steve just referring back to the fact that i have reached a significant

که می دانیم بله خوب استیو فقط به این واقعیت اشاره می کند که من به سن قابل توجهی رسیده

age okay um and i've been my job is sales which i've been doing for 33 years now 32

ام، خوب اوم و من شغل من فروش بوده است که الان 33 سال است که انجام می دهم، 32،

33 years now a long time and there are people at work who are younger than that so you know

33 سال است که مدت زیادی است و افرادی در کار هستند که از آن سن کمتری دارند، بنابراین شما می دانید که

their entire there are some people you know they weren't born when i started uh my sales

تمام آنها افرادی هستند که می دانید آنها نیستند. زمانی که 32 سال پیش حرفه فروشندگی را شروع کردم،

career 32 years ago so it gets a bit frightening when when people start to say how long have

وقتی که مردم شروع به گفتن اینکه چند وقت است که

you been i wasn't born then and it's a bit of a shock to the system it is i still look

هستی من در آن زمان به دنیا نیامده بودم کمی ترسناک می شود و این برای سیستم کمی شوکه کننده است، من هنوز

younger than them though well in your opinion

جوان تر به نظر می رسم. از آنها هر چند خوب به نظر شما

very very modest but yes it is strange well it's always weird when we think of ourselves

بسیار بسیار متواضع است اما بله عجیب است ما همیشه عجیب است وقتی به خودمان در سن خود فکر می کنیم

at our age that we could have children who are in their maybe in their late 20s or or

که می توانیم فرزندانی داشته باشیم که شاید در اواخر 20 سالگی یا

even in their 30s so i always find that quite amazing when you meet meet people of our age

حتی در 30 سالگی باشند، بنابراین من همیشه وقتی با افراد هم سن و سال ما ملاقات می کنید بسیار شگفت انگیز

and they've got like three or four children but they're around our age and suddenly you

می دانم. من سه یا چهار فرزند دارم، اما آنها در سن ما هستند و ناگهان

think that's incredible so so i'm old enough to be maybe the father of two or three kids

فکر می‌کنی این باورنکردنی است، بنابراین من به اندازه کافی بزرگ شده‌ام که شاید پدر دو یا سه بچه باشم،

so that's the thing that always blows my mind a little bit to be honest although i have

بنابراین این چیزی است که همیشه کمی ذهن من را به خود مشغول می‌کند. صادقانه بگویم اگرچه

no kids come here as far as i know palmyra points out that uh interesting you should

تا آنجایی که می دانم من بچه ای ندارم به اینجا بیایم پالمیرا اشاره می کند که جالب است باید

mention iraq pope francis is currently in iraq i think it's the first time a pope has

اشاره کنید پاپ فرانسیس در حال حاضر در عراق است.

ever visited iraq yes so that's quite a significant event well i think all the wars will stop

فکر می‌کنم همه جنگ‌ها متوقف می‌شوند

i think everyone will join together in peace and happiness because the pope is there and

، فکر می‌کنم همه در صلح و شادی به هم می‌پیوندند، زیرا پاپ آنجاست و

i think all of the fighting all of the wars will stop because because he said come on

من فکر می‌کنم همه جنگ‌ها تمام جنگ‌ها متوقف می‌شوند، زیرا او گفت بیا

stop it stop stop fighting so they will they will i think i think that's it all the pope

دست از جنگ بردارید، پس آن‌ها هم خواهند کرد. آیا فکر می کنم که فکر کنم تنها کاری که پاپ

needs to do is to travel around the world everywhere and tell people stop it just just

باید انجام دهد این است که به همه جا به دور دنیا سفر کند و به مردم بگوید دست از کار

stop it and and within three or four weeks we will have world peace well religion's caused

بکشد، فقط آن را متوقف کنید و در عرض سه یا چهار هفته ما صلح جهانی خواهیم داشت و دین باعث

enough wars over the uh over the centuries so it's about time they actually try to stop

جنگ های کافی در طول قرن ها شده است. خیلی وقت است که آنها واقعاً سعی می کنند

one in your opinion yeah i think i think uh it's not just my opinion oh yes um interesting

یکی را متوقف کنند به نظر شما بله، فکر می کنم اوه، این فقط نظر من نیست، بله جالب است

i like to read the comments that are on the live stream before i come on okay people are

، دوست دارم نظراتی را که در پخش زنده وجود دارد، قبل از اینکه وارد

talking about uh well santorina mentions daffodils daffodils yes we have some daffodils coming

شوم بخوانم، خوب مردم در مورد سنتور صحبت می کنند. نرگس‌های نرگس را ذکر می‌کند بله، ما تعدادی نرگس داریم که

out in the garden would you like to see them so this is the live view of some actual daffodils

در باغ بیرون می‌آیند، آیا می‌خواهید آنها را ببینید، بنابراین این نمای زنده برخی از نرگس‌های واقعی

in the garden right now and this is the area where mr steve was working earlier but look

در باغ در حال حاضر است و این همان منطقه‌ای است که آقای استیو قبلاً در آن کار می‌کرد، اما به

at that isn't that lovely some lovely daffodils opening their little heads and yes there are

آن نگاه کنید. خیلی دوست داشتنی است که چند نرگس دوست داشتنی سر کوچک خود را باز می کنند و بله

many different varieties many different types of daffodil i've got a comment okay from saturino

انواع مختلف

about daffodils something i didn't know the the name of a daffodil is that narcisso we

نرگس وجود دارد. این نرگس است که ما

call it narcissus here narcissus narcissus or narcisso and i didn't realize that that

در اینجا به آن نارسیس می گوییم نرگس نرگس یا نرگس و من متوجه نشدم که این

is the greek named after a greek god who fell in love with himself he was so beautiful that's

همان نام یونانی است که به نام خدای یونانی است که عاشق خودش شده بود.

that's where narcissists can sit so a person who is a narcissist is a person who can't

خودشیفته کسی است که نمی تواند

stop looking at themselves they are in love with their own reflection of of course there

از نگاه کردن به خود دست بردارد، آنها عاشق بازتاب خودشان هستند البته

was a greek god and i and he he he fell in love with his own reflection and it didn't

یک خدای یونانی وجود داشت و من و او عاشق انعکاس خودش شدیم و

it didn't end with it very well well those daffodils don't last long do they it didn't

اینطور نشد. با آن خیلی خوب تمام می شود آن نرگس ها زیاد دوام نمی آورند آیا

last it didn't end well i don't know what it is about greek mythology but quite often

دوام نیاوردند پایان خوبی نداشت من نمی دانم درباره اساطیر یونان چیست اما اغلب

if you think you're having a bad day you want to see what these greek gods had to go through

اگر فکر می کنید روز بدی را سپری می کنید می‌خواهید ببینید این خدایان یونانی باید از سر

they were always having some sort of problem or calamity or they were they were flying

چه مشکلاتی بگذرانند، آن‌ها همیشه دچار نوعی مشکل یا مصیبت بودند یا

up too close to the sun or they were they were falling into a river because they tried

خیلی نزدیک به خورشید پرواز می‌کردند یا به دلیل اینکه سعی

to to hug their own reflection well you know the times were tough back then thousands of

می‌کردند خود را در آغوش بگیرند به رودخانه می‌افتند. انعکاس خود را خوب می دانید که در آن زمان هزاران

years ago but i mean you know a daffodil uh doesn't last for long does it no when it's

سال پیش زمان سختی بود اما منظورم این است که می‌دانید گل نرگس برای مدت طولانی دوام نمی‌آورد، آیا وقتی

out they only last about a week and then they've gone but isn't that the same with all flowers

بیرون می‌آید، فقط یک هفته دوام می‌آورد و سپس رفته‌اند، اما آیا در مورد همه گل‌ها یکسان نیست

i i think flowers are are a very very interesting type of of organism oh i like that word organism

، من فکر می‌کنم گل‌ها بسیار بسیار هستند نوع جالبی از ارگانیسم اوه من این کلمه را دوست دارم ارگانیسم

something that exists lives grows as an organism so i always think there's something slightly

چیزی که وجود دارد زندگی می کند به عنوان یک موجود زنده رشد می کند بنابراین من همیشه فکر می کنم چیزی کمی

sad because you have all of that effort for the plant to push through the earth and open

غم انگیز وجود دارد زیرا شما تمام این تلاش را دارید که گیاه از طریق زمین فشار بیاورد و

slowly and then you can see it's beautiful flower but it doesn't last very long so quite

به آرامی باز شود و سپس می توانید ببینید این گل زیباست اما دوام چندانی ندارد، بنابراین

often you will find that some flowers they will certain flowers will just open and then

اغلب متوجه می شوید که برخی از گل ها ، گل های خاصی باز می شوند و

they will wither away quite quickly and daffodils is one of them if you try to cut daffodils

سپس به سرعت پژمرده می شوند و نرگس ها یکی از آنهاست اگر سعی کنید نرگس ها

out of the garden and put them into a vase in your house they don't last for very long

را از بین ببرید. باغبانی کنید و آنها را در گلدانی در خانه خود قرار دهید آنها برای مدت طولانی دوام نمی آورند

intelligent says is there a word for dry flowers that have been cut uh so yes you can you can

هوشمند می گوید آیا کلمه ای برای گل های خشک وجود دارد که بریده شده اند آه بنابراین بله می توانید

cut dried flowers cut flowers and dry them and you can keep them they're preserved i

گل های خشک شده را برش بزنید و آنها را خشک کنید و می توانید نگه دارید فکر می کنم آنها حفظ شده اند

suppose you would say just preserved you just call them dry flour there isn't a another

شما می گویید فقط حفظ شده است، شما فقط آنها را آرد خشک می نامید، کلمه دیگری وجود ندارد

word that i know of yes uh preserved just dried flowers there isn't really another word

که من از آن می دانم بله، گل های خشک شده حفظ شده است،

for that not as far as i'm aware but yeah yes it is common to to take flowers and then

تا آنجا که من می دانم کلمه دیگری برای آن وجود ندارد، اما بله بله همینطور است معمول است که گل ها را بگیرید و

you'll leave them in a place or or even heat them you can dry them out artificially and

سپس آنها را در مکانی رها کنید یا یا حتی آنها را گرم کنید، می توانید آنها را به طور مصنوعی خشک کنید و

then they stay preserved forever they don't look as nice i'll be honest with you they

سپس آنها برای همیشه حفظ می شوند.

don't look as nice as fresh flowers my mother doesn't like dried flowers no reminds her

به زیبایی گلهای تازه نگاه کن مادرم گلهای خشک را دوست ندارد نه او را به یاد

of death your mother is very fussy about flowers she doesn't like lilies either or either but

مرگ می اندازد مادرت در مورد گلها خیلی بداخلاق است او نه گلهای نیلوفر را دوست دارد نه هیچکدام را دوست

but but lily's i have the same thought as your mum they're very strong pungent something

ندارد اما لیلی من همان فکر مادرت را دارم. تند بسیار قوی چیزی است

that's very strong is it gets up you know it's a pungent they've got a very strong smell

که بسیار قوی است این است که بلند می شود شما می دانید که تند است آنها بوی بسیار قوی

and they're often used at funerals here in the uk at least yes you often see people throwing

دارند و اغلب در مراسم خاکسپاری در اینجا در انگلستان استفاده می شوند حداقل بله، اغلب می بینید که افرادی

them onto onto the funeral car i don't remember that yeah but just in churches and things

آنها را روی ماشین تشییع جنازه پرتاب می کنند. یادم نیست که بله، اما فقط در کلیساها و چیزهایی

they often have lilies and uh so you know you don't want to be reminded of death then

که اغلب نیلوفر دارند و آه بنابراین می دانید که نمی خواهید مرگ را به شما یادآوری کنند، پس

don't put lilies in your house well you've done it three times so that's good plus also

در خانه خود نیلوفر نگذارید، خوب این کار را سه بار انجام داده اید، به علاوه این خوب است به علاوه

that you can get the the the stamens in a lily okay uh can really cause problems because

اینکه می توانید برچه ها را در یک زنبق به دست آورید، اوه واقعاً می توانید باعث ایجاد مشکل می

the the pollen drops off and it has a strong dye in it okay like a color yes it's like

شود زیرا گرده ها می ریزند و رنگ قوی در آن وجود دارد، خوب مانند رنگ بله

an orangey color so it can stain your clothes it can stain things it might look as if you

مانند رنگ نارنجی است بنابراین می تواند لباس های شما را لکه دار کند، ممکن است به نظر برسد که

you're a heavy smoker yes exactly we've got two people from mexico today hello to mexico

شما یک سیگاری شدید هستید بله دقیقاً ما امروز دو نفر از مکزیک داریم سلام به مکزیک

hello to mexico we've got chicory stories who says hi from mexico high and of course

سلام به مکزیک ما داستان های کاسنی داریم که می گوید سلام از مکزیک بالا و البته

we also have sebastian as well can i can i say can i say hello to someone no can i say

ما نیز سباستین داریم .

hello to chen yao and i'm very intrigued by your your little icon is is that bruce lee

به چن یائو سلام کنید و من بسیار شیفته شما هستم نماد کوچک شما این است

can you please tell me is that bruce lee i'm not sure or is it you i'm not sure if that

is bruce lee in your in your little icon your little photograph or if it is bruce lee is

که بروس لی است. عکس کوچک شما در نماد کوچک شماست یا اگر بروس لی است

it you or bruce lee i'm very intrigued women's day in uzbekistan and also in pakistan yes

این شما هستید یا بروس لی من بسیار شیفته روز زن در ازبکستان هستم و همچنین در پاکستان بله

i believe yes i think so i think i think international women's day is coming up so i thought it was

من معتقدم بله فکر می کنم بنابراین فکر می کنم روز جهانی زن در راه است بنابراین فکر کردم

today i know i know it's sometime this month so i'm sure this month it is also international

امروز بود می دانم می دانم که در این ماه است بنابراین مطمئن هستم که این ماه نیز

women's day

روز جهانی زن است

so we won't say hello to the women today but we will save it for when it actually is women's

بنابراین ما امروز به زنان سلام نمی‌کنم، اما آن را برای زمانی که واقعاً روز زن است ذخیره می‌کنیم و

day going back to flowers in the uk next sunday it's mother's day uh so i know my mother isn't

یکشنبه بعد روز مادر است، بنابراین می‌دانم مادرم تماشا نمی‌کند،

watching so i can safely say without fear of her knowing that i've ordered some flowers

بنابراین می‌توانم با خیال راحت بگویم بدون ترس از اینکه می‌دانست من از

for her through the internet and they will be delivered uh they won't deliver on sunday

طریق اینترنت برای او گل سفارش داده‌ام و آنها را یکشنبه تحویل نمی‌دهند،

so they will deliver them on saturday and there's some chocolates in there as well because

بنابراین آنها را در روز شنبه تحویل می‌دهند و مقداری شکلات نیز در آنجا وجود دارد،

of course we still can't visit our families i'm not in the bubble of my mother so my sister

زیرا البته هنوز هم می‌توانیم. به خانواده‌هایمان سر بزن، من در حباب مادرم نیستم، بنابراین خواهرم به

is because she lives nearby but i can't visit so i've ordered her some flowers online with

این دلیل است که او در نزدیکی زندگی می‌کند، اما من نمی‌توانم به آنجا بروم، بنابراین من چند گل آنلاین با

a box of italian chocolate now i don't know what those are like it didn't say but uh all

یک جعبه شکلات ایتالیایی به او سفارش دادم، حالا نمی‌دانم چیست. آن‌ها مثل اینکه گفته نشده است، اما

i do know is there's alcohol in some of them i'm jealous i know i can't wait i am a little

تنها چیزی که می‌دانم این است که در برخی از آن‌ها الکل وجود دارد من حسادت می کنم می دانم نمی توانم صبر کنم

bit jealous i'm going to be honest with you i feel jealous i wish i was a mother i really

کمی حسود هستم می خواهم با تو صادق باشم احساس حسادت می کنم ای کاش مادر بودم

do well some people do do refer to me as a mother but i think that is a different context

واقعاً خوب عمل می کنم برخی از مردم به من به عنوان یک مادر اشاره می کنند اما من فکر می کنم که

according to my wife daffodils are different from narcissus uh oh i'm not sure about that

به گفته همسرم، نرگس ها با گل نرگس متفاوت هستند، اوه اوه، مطمئن

i think it might be the same group yes similar flowers have to look that one up mr duncan

نیستم که ممکن است همان گروه باشد، بله گل های مشابه باید ببینند که آقای دانکن

i did talk about this in my spring lesson and there are many varieties many different

من در مورد این صحبت کردم در درس بهاری من انواع مختلفی وجود دارد،

types many different colours as well some there are white daffodils there are yellow

انواع مختلف، رنگ های مختلف و همچنین برخی از نرگس های سفید، نرگس های زرد،

daffodils there are even dark red daffodils and sometimes you can have them of different

نرگس های قرمز تیره نیز وجود دارد و گاهی اوقات می توانید آنها را با رنگ های مختلف داشته باشید،

colours so maybe part of the daffodil flower is one colour and then the other part is another

بنابراین شاید بخشی از گل نرگس یکی باشد. رنگ و سپس قسمت دیگر

colour so so yes there are many different varieties of daffodil gustavo's in argentina

رنگ دیگری است، بنابراین بله، انواع مختلفی از گل نرگس گوستاوو در آرژانتین وجود دارد،

so hello to you too it's lovely it's lovely to know where you all are yes around the country

بنابراین به شما نیز سلام می کنم، دوست داشتنی است که بدانید همه شما کجا هستید، بله، در سراسر کشور

around the world well we are going to look at those flanks of the world soon we are coming

در سراسر جهان، خوب ما می خواهیم نگاه کنیم. در آن جناح به زودی

up to three o'clock pedro belmont if you are watching we have flags of the world coming

تا ساعت سه می آییم پدرو بلمونت اگر تماشا می کنی پرچم های دنیا داریم

seen pedro today coming up in two minutes beatrice liked your lesson it reminded her

دیده می شود پدرو امروز دو دقیقه دیگر بالا می آید بئاتریس درس تو را پسندید به او یادآوری کرد

that you both like cheese yes definitely and steve has some big news coming he misses big

که هر دوی شما پنیر دوست دارید بله قطعا و استیو خبرهای مهمی در راه است او خبرهای مهمی را از دست می دهد

news mr steve has received a letter through the post he's not going to show that because

آقای استیو نامه ای از طریق پست دریافت کرده است که قرار نیست نشان دهد

it's private you see but he has some news he received a notification yes that sounds

چون خصوصی است اما او چند خبر دارد او یک اعلان دریافت کرده است بله

very important steve you you've received a notification you have been notified about

بسیار مهم به نظر می رسد استیو که شما دریافت کرده اید یک اعلان به شما در مورد چیزی اطلاع داده شده است

something i wonder what it could be i have been asked no don't say yet don't say i wasn't

من تعجب می کنم که چه چیزی می تواند باشد از من پرسیده شده است نه نگو هنوز نگو

going to say it yes i was going to give a clue mr duncan a clue okay a few people have

من قصد نداشتم بگویم بله می خواستم سرنخی بدهم آقای دانکن یک سرنخ خوب تعداد کمی از مردم

been talking about this on the live chat including belarusia is that the clue uh well people

در چت زنده از جمله بلاروس در مورد این صحبت کرده اند این است که سرنخ اوه خوب مردم

are talking about a lot of things so it might be difficult to guess santorino is talking

در مورد چیزهای زیادی صحبت می کنند، بنابراین ممکن است حدس زدن اینکه سانتورینو در مورد کیک میموزا صحبت می کند دشوار باشد

about mimosa cake i've heard of that mimosa mimosa what's that is it a plant i'm sure

من در مورد آن میموزا میموزا شنیده ام آیا این یک گیاه است من مطمئن هستم

there's a plant called mimosa okay perhaps louis's wife could tell us that the botanical

گیاهی هست به نام میموزا باشه شاید همسر لوئیس میتونه به ما بگه که کارشناس گیاه شناسی

expert you know paris can i just say as soon as lockdown is finished as soon as the aeroplanes

که میشناسین پاریس میتونم بگم به محض اینکه قرنطینه تموم شد به محض اینکه

are flying around in the sky i am going to get a ticket not not first class i can't afford

هواپیماها در آسمان پرواز میکنن میخوام بلیت بگیرم نه اول کلاس من نمی توانم

that but i'm going to maybe i will smuggle myself onto the plane inside a suitcase or

آن را بپردازم اما می روم شاید خودم را به داخل هواپیما داخل یک چمدان یا

something like that but i am going to see you lewis and your wife because i have to

چیزی شبیه به آن قاچاق کنم، اما می خواهم شما لویس و همسرتان را ببینم زیرا

be honest i am intrigued very intrigued by your wife's cooking we saw we saw the pizza

باید صادقانه بگویم من بسیار کنجکاو هستم با آشپزی همسرت دیدیم که

the other week very nice and now we have another type of cake another another type of food

هفته قبل پیتزا را خیلی خوب دیدیم و حالا یک نوع کیک دیگر داریم یک نوع غذای دیگر

that i would love to try steve guess what can i just say one thing intelligent uh says

که من دوست دارم استیو را امتحان کنم.

what do you call those little flowers i think you mean that strike through the snow in a

اون گلهای کوچولو فکر می کنم منظورت اینه که از میان برف

forest i think you're probably talking about snow drops are they white uh we might have

جنگلی برخورد می کنن، فکر می کنم احتمالاً در مورد قطرات برف صحبت می کنی ، آیا سفید هستند، آه، ممکن است

a picture of snow drops yes we might we might not but now mr duncan now it's three o'clock

عکسی از قطرات برف داشته باشیم، بله، ممکن است نه، اما حالا آقای دانکن، اکنون سه ساله است. ساعت

and yes for all those who are fans of flags here are those lovely colourful flapping flags

و بله برای همه آن ها کسانی که طرفدار پرچم‌ها هستند، آن پرچم‌های رنگارنگ و دوست‌داشتنی

of the world

جهان هستند

i hope you enjoyed those flags of the world yes although zershid thinks there's one missing

، امیدوارم از آن پرچم‌های دنیا لذت برده باشید، بله، اگرچه زرشید فکر می‌کند یکی از ازبکستان گم شده است،

from uzbekistan so we'll have to look into that i'm going to have to you know you know

بنابراین ما باید بررسی کنیم که من به شما کمک خواهم کرد. می‌دانید که

what it would be very difficult can i just say how difficult it would be to to find your

چه چیزی بسیار دشوار است، می‌توانم بگویم که یافتن

flag and also put it into the video but i might try i will have a look just to make

پرچم خود و قرار دادن آن در ویدیو چقدر دشوار است، اما ممکن است سعی کنم نگاهی بیندازم تا

sure i need to check and verify to make sure that i haven't missed uzbekistan out of the

مطمئن شوم که باید بررسی و تأیید کنم مطمئن شوید که ازبکستان را از پرچم‌های دنیا از دست نداده‌ام

flags of the world if i have i will try to put that right and if anybody else thinks

، اگر دارم سعی می‌کنم آن را درست کنم و اگر کسی فکر می‌کند

their flag is missing please let us know because you know it's an ongoing work of art i would

پرچمش گم شده است، لطفاً به ما اطلاع دهید زیرا می‌دانید که این یک اثر هنری در حال انجام است.

say i was mr duncan's flags of the world i think i tried i tried to include all of them

بگو من پرچم‌های جهان آقای دانکن بودم، فکر می‌کنم سعی کردم همه آنها را

but but you know sometimes you just forget or you you don't actually recall every single

درج کنم، اما می‌دانی که گاهی فراموش می‌کنی یا در واقع تک تک

flag that exists in the world but i tried at least i tried steve would you like to see

پرچم‌هایی را که در دنیا وجود دارد به خاطر نمی‌آوری، اما من حداقل سعی کردم سعی کردم استیو دوست داری

a photograph of me in china on on one of my first days have i already seen it well you've

عکسی از من در چین را در تاریخ ببینی یکی از روزهای اول من قبلاً آن را خوب دیده ام شما

already seen it yes i think you've seen it well go on then here we go so there i am sitting

قبلاً آن را دیده اید بله فکر می کنم خوب آن را دیده اید ادامه دهید سپس ما به اینجا می رویم بنابراین من روی

in my in my little chair and this is this is just a couple of days after i arrived who

صندلی کوچکم نشسته ام و این فقط یک چند روز بعد از آمدن من کیست

is that did you say that it's me can you believe it 18 years ago your adam's apple is very

گفتی که من هستم، می توانی باور کنی 18 سال پیش سیب آدم تو بسیار

prominent okay that's good uh that adam's apple that's that that's the that's the most

برجسته است، خوب، خوب است، آن سیب آدم، این همان چیزی است که

you can actually take from that photograph is my adam's apple anyway so one of the things

می توانی از آن عکس بگیری . به هر حال، سیب آدم من است، بنابراین یکی از چیزهایی

that is interesting about the area in which i moved to is well we often think of chinese

که در مورد منطقه ای که من به آن نقل مکان کردم جالب است این است که ما اغلب

ghost towns as being something that came around in the late 2000s but in fact there were chinese

به شهرهای ارواح چینی فکر می کنیم که در اواخر دهه 2000 به وجود آمد، اما در واقع

ghost towns before then in fact the place where i was living was one of them so you

قبل از آن شهر ارواح چینی وجود داشت. در واقع مکانی که من در آن زندگی می کردم یکی از آنها بود، بنابراین شما

can see here lots of new buildings but these buildings were all empty there was a whole

می توانید اینجا تعداد زیادی ساختمان جدید را ببینید اما این ساختمان ها همه خالی بودند، یک

area of brand new buildings but they were all empty and they stood empty for around

منطقه کامل از ساختمان های کاملاً جدید وجود داشت اما همه آنها خالی بودند و حدود

two years before anyone started moving into them so it is interesting to note that those

دو سال قبل از هر کسی خالی ماندند. شروع به حرکت به سمت آنها کرد جالب است بدانید که آن

ghost cities that people sometimes talk about and we often think of it as something that

شهرهای ارواح که مردم گاهی در مورد آنها صحبت می کنند و ما اغلب آن را به عنوان اتفاقی می دانیم

happened after china became more developed or more open and more prosperous but in fact

که پس از توسعه بیشتر یا بازتر و شکوفایی چین رخ داده است، اما در واقع

they did exist as far back as the early 2000s there were so-called ghost cities and there

آنها در اوایل دهه 2000 وجود داشتند. -به نام شهرهای ارواح و

is another photograph so the area in which i lived there were lots of lovely new buildings

یک عکس دیگر وجود دارد، بنابراین منطقه ای که من در آن زندگی می کردم تعداد زیادی ساختمان جدید و دوست داشتنی

however there was there was no one living in them and they were they were referred to

وجود داشت، اما هیچ کس در آنها زندگی نمی کرد و آنها را به

as ghost towns or ghost cities well uh we should have bought a load off of mr duncan

عنوان شهر ارواح یا شهر ارواح می نامیدند، خب ما باید باری از آقای دانکن

we'd have probably made a handsome profit i don't know by now well unfortunately we've

خریده‌ایم، احتمالاً سود زیادی به دست آورده‌ایم، نمی‌دانم، متأسفانه

been allowed to no we can't foreigners are not allowed to buy property in china well

به ما اجازه داده شده است نه، نمی‌توانیم خارجی‌ها مجاز به خرید ملک در چین نیستند، خوب

did you know that so you probably didn't but now you do maybe we should have found a proxy

آیا می‌دانستید بنابراین احتمالاً این کار را نکردید، اما اکنون انجام می دهید شاید ما باید یک پروکسی پیدا می کردیم،

yes well you normally do it to buy them for us yes you normally do it through a chinese

بله، شما معمولاً این کار را انجام می دهید تا آنها را برای ما بخرید، بله، معمولاً این کار را از طریق یک شرکت چینی انجام

company you have to go to a chinese company say i want to buy the property they will manage

می دهید، باید به یک شرکت چینی بروید و بگویید من می خواهم ملکی را که خواهند خرید

the property and take a load of money off you and that's how it works but you can't

ملک را مدیریت کنید و مقدار زیادی پول از خود بردارید و به این ترتیب کار می کند، اما اگر خارجی هستید نمی توانید به

just privately buy property in china if you are a foreigner do you miss china says mosin

طور خصوصی ملک در چین بخرید آیا دلتان برای چین تنگ شده است می گوید mosin

do i miss it yes i do of course yes it was a big part of my life and i suppose you might

آیا من آن را از دست می دهم بله من می کنم البته بله اینطور بود بخش بزرگی از زندگی من است و فکر می کنم ممکن است

say that it led to what i'm doing now would you like to see a photograph of me in the

بگویید که این منجر به کاری شد که اکنون انجام می دهم آیا دوست دارید یک عکس از من در

classroom mr steve go on look at that so there i am in front of the blackboard and for those

کلاس درس ببینید آقای استیو به آن نگاه کنید بنابراین من روبروی تخته سیاه هستم و برای

who don't know what that means on the board that is actually my name that is what my name

کسانی که نمی‌دانند این روی تخته به چه معناست، در واقع نام من است، این همان چیزی است که نام من

looks like in chinese deng ken denken so that is actually my name yes have you still that's

به زبان چینی Deng ken denken به نظر می‌رسد، بنابراین در واقع نام من است بله، هنوز هم

a nice white top you're wearing mr duncan okay uh yes i bet you had all the girls after

یک تاپ سفید زیبا است که می‌پوشید. آقای دانکن باشه، بله، شرط می بندم که شما همه دخترها را بعد از

you there in china mr duncan wearing that uh uh that tight white top not only the girls

شما در چین داشتید، آقای دانکن آن تاپ سفید تنگ را پوشیدند، نه تنها دختران

not only the girls we won't go into that and here's another one this is my first ever lesson

نه تنها دختران، ما به این موضوع نخواهیم پرداخت و این یکی دیگر است، این اولین بار است

here i am teaching my first ever lesson and can i just say i was so nervous i was petrified

من در اینجا اولین درس خود را تدریس می کنم و می توانم فقط بگویم خیلی عصبی بودم و

i was so scared in fact you can see how nervous i was because i've written everything in giant

متحجر بودم. ترسیده بودم در واقع می توانید ببینید که چقدر عصبی بودم زیرا همه چیز را با

capital letters on the board because i felt so nervous i was so scared that that maybe

حروف بزرگ بزرگ روی تخته نوشته ام زیرا بسیار عصبی بودم و آنقدر ترسیده بودم که شاید

that they wouldn't be able to read my writing so i made the writing on the board really

آنها نتوانند نوشته های من را بخوانند بنابراین من آن را انجام دادم نوشتن روی تخته واقعاً

big and one of the students put their hand up and they said mr duncan you don't have

بزرگ بود و یکی از دانش‌آموزان دستش را بالا برد و آنها گفتند آقای دانکن، لازم نیست

to make the writing so big we can read it and then everyone laughed and i did feel a

نوشته را آنقدر بزرگ کنید که بتوانیم آن را بخوانیم و سپس همه خندیدند و من

little bit just a little bit embarrassed what does that say above the blackboard do you

کمی احساس کردم. خجالت می کشم بالای تخته سیاه چه می گوید آیا می

know what that says i'm not quite sure but quite often there are there are mottos or

دانید چه می گوید من کاملاً مطمئن نیستم اما اغلب شعارها یا

things to encourage students with their studies or to give them some sort of motivation here's

چیزهایی وجود دارد که دانش آموزان را با مطالعه تشویق می کند یا به آنها انگیزه

another one and there i am talking to one of my students and and the young girl looks

می دهد. من با یکی از شاگردانم صحبت می کنم و دختر جوان

as embarrassed as me i think we were both a little bit awkward because this this was

مثل من خجالت زده به نظر می رسد، فکر می کنم هر دوی ما کمی بی دست و پا بودیم زیرا این

my first ever class that i was giving wow way back in 2003 who took that photograph

اولین کلاس من بود که در سال 2003 داشتم آن را می گرفتم و عکسی که

he was one of the teachers in fact it was my personal assistant okay i also had my own

او یکی بود گرفت. از معلمان در واقع این پی من بود دستیار شخصی بسیار خوب، من هم راننده خودم را داشتم

driver isn't that nice so that you were safe i was safe even though i did not like living

، آنقدرها هم خوب نیست که شما در امان باشید، من در امان بودم، حتی اگر

in the school when i first started working at the school i did not like living in the

زمانی که برای اولین بار در مدرسه شروع به کار کردم، دوست نداشتم در مدرسه زندگی کنم، زندگی در مدرسه را دوست نداشتم،

school because it was always very noisy so i eventually i did move out of the school

زیرا همیشه بسیار پر سر و صدا بودم، بنابراین در نهایت از مدرسه خارج

i i got my own little apartment and lived away from the school and that's where i visited

شدم، آپارتمان کوچک خودم را گرفتم و دور از مدرسه زندگی کردم و آنجا بود که شما را ملاقات کردم،

you yes you actually came to see me eventually in 2006 steve actually came all the way to

بله، شما واقعاً به دیدن من آمدید در نهایت در سال 2006 استیو واقعاً به

china to visit me there so so yes it's pretty good and and yes i did enjoy my time in china

چین آمد. برای دیدن من در آنجا، بنابراین بله، خیلی خوب است و بله، من از زمانم در چین لذت بردم،

it was a great experience and you might say that it changed my life quite a lot here's

این یک تجربه عالی بود و ممکن است بگویید که زندگی من را خیلی تغییر داد، اینجا

another photograph a couple of more and there i am in beijing outside one of the many many

چند عکس دیگر وجود دارد و من در پکن هستم. خارج از یکی از بسیاری از

mcdonald's there are many american fast food chains there was kfc mcdonald's you would

مک‌دونالدها، زنجیره‌های فست‌فود آمریکایی زیادی وجود دارد، kfc مک‌دونالدز وجود داشت که

often find them all over the place there was actually a mcdonald's in tiananmen square

اغلب آنها را در همه جا پیدا می‌کردید، در واقع یک مک‌دونالدز در میدان تیان‌آن‌من

as well so i did i did see one in tiananmen square talking of which there i am in tiananmen

نیز وجود داشت، بنابراین من یکی را در میدان تیان‌آن‌من دیدم که در مورد آن صحبت می‌کرد. آنجا من

square in front of the famous forbidden city so behind those walls is a place called the

در میدان تیان‌آن‌من روبروی شهر ممنوعه معروف هستم، پس پشت آن دیوارها مکانی است به نام

forbidden city although it's not so forbidden nowadays because because the tourists can

شهر ممنوعه، اگرچه امروزه چندان ممنوع نیست، زیرا گردشگران می‌توانند

go in there and walk around what was the average age of your students as uh alexandra the average

به آنجا بروند و در حدود میانگین سنی دانش‌آموزان شما قدم بزنند. الکساندرا میانگین

age well i taught from around the age of 17 to 19. and 20. so they they normally started

سنی را که من از حدود 17 تا 19 و 20 سالگی تدریس کردم. بنابراین آنها معمولاً

around the age of 17. we also had some younger as well but that was the average age around

از 17

17. mostly girls as well so i would say 85 of the students in my school were actually

سالگی شروع می کردند. بنابراین می‌توانم بگویم 85 نفر از دانش‌آموزان مدرسه من در واقع

girls and how long are you were you there so says jorday or silver just over four years

دختر بودند و شما چقدر آنجا بودید، بنابراین می‌گوید jorday یا silver فقط بیش از چهار سال

i was in china i worked there and lived there as well and also i went on one or two trips

من در چین بودم، آنجا کار می‌کردم و در آنجا زندگی می‌کردم و همچنین به یکی از آنها ادامه دادم یا دو

the school would always take me somewhere and here i am with my two beautiful brides

سفر مدرسه همیشه مرا به جایی می برد و من با دو عروس زیبایم به این

look at that i bet you didn't know that steve i actually got married i went to the mongolian

نگاه می کنم شرط می بندم نمی دانستی استیو من واقعاً ازدواج کردم به علفزارهای مغولستان رفتم

grasslands and i actually got married to these beautiful young ladies so maybe you have got

و در واقع با این خانم های جوان زیبا ازدواج کردم. پس شاید شما هم من

children yes maybe i have you see what would they look like do you think i don't know they'd

بچه دارم بله شاید من دارم ببینم آنها چه شکلی هستند، آیا فکر می‌کنی من

be very tall okay then uh so they're you know very tall wouldn't they be yes they are probably

نمی‌دانم آنها خیلی قد بلند خواهند بود، خوب پس اوه، پس آنها خیلی قد بلند هستند، نه بله آنها احتمالاً

basketball players now yes but there i am in the mongolian grasslands and i don't know

بسکتبالیست هستند حالا بله، اما من آنجا در علفزارهای مغولستان هستم و نمی دانم

why but whenever my school took me on any trips they would always make me wear clothing

چرا، اما هر زمان که مدرسه من را به سفری می برد، همیشه مرا مجبور می کردند

traditional clothing and quite often they would make me sit on a large animal for example

لباس سنتی بپوشم و اغلب اوقات مرا مجبور می کردند روی یک حیوان بزرگ بنشینم.

on a camel here i am dressed as as a chinese emperor and and also riding on the back of

یک شتر در اینجا من لباس امپراتور چینی پوشیده ام و همچنین بر پشت یک شتر سوار شده ام

a camel and that that is the only photograph of me in existence sitting on the back of

و این تنها عکسی است که از من وجود دارد که بر پشت

a camel that's very funny that hat it it almost looks sort of uh mexican or sort of spanish

یک شتر نشسته ام که بسیار خنده دار است که کلاه آن تقریباً به نظر می رسد اوه مکزیکی یا اسپانیایی

yes it's a traditional chinese hat often wore by by emperors no emperors male that's male

بله این یک کلاه سنتی چینی است که اغلب امپراطورها بر سر می

that's male clothing how dare you and i suppose we can't talk about china without mentioning

food

so i was in china when sars broke out okay so that's interesting i was actually there

گذاشتند. خوب پس جالب است من در واقع آنجا بودم

when when sars was detected and then suddenly everybody went into lockdown in china so what's

زمانی که سارس شناسایی شد و ناگهان همه در چین قرنطینه شدند،

that picture then who's that that is me with one of my students who later became a teacher

پس آن عکس چیست، پس من با یکی از دانش آموزانم هستم که بعدا معلم شد،

so he actually became a teacher after he left the school and we were very good friends he

بنابراین او در واقع بعد از ترک مدرسه معلم شد و ما خیلی خوب بودیم. دوستان او

was actually going out with the the the president of our school's daughter oh right at the time

در واقع با رئیس دختر مدرسه ما بیرون می رفت، اوه درست در آن زمان،

so that was interesting yes so he was actually dating the the president of our school's daughter

بنابراین جالب بود بله، بنابراین او در واقع با رئیس دختر مدرسه ما قرار ملاقات می

did that help him in his career do you think not really but the interesting thing you can

گذاشت که به او در حرفه اش کمک کرد. نکته جالبی که می توانید

see we are wearing masks because this was when sars broke out in china many parts of

ببینید ما ماسک می زنیم زیرا این زمانی بود که سارس در چین شیوع پیدا کرد بسیاری از بخش های

china went into lockdown sars kovid one i think it's called isn't it yes so this is

چین قرنطینه شدند سارس کووید یک، فکر می کنم اسم آن است، بله، بنابراین

the first coronavirus outbreak way back in 2003 and yes i was in china at the time in

این اولین شیوع ویروس کرونا در سال 2003 است و بله، من در آن زمان در چین بودم، در

fact i was virtually the only westerner left in the city where i was staying because everyone

واقع من تقریباً تنها غربی در شهری بودم که در آن اقامت داشتم، زیرا همه

left yes that i remember that i was quite frightened because you were there during that

رفتند بله، به یاد دارم که من کاملاً ترسیده بودم زیرا شما در آن زمان آنجا بودید.

uh that that outbreak but thankfully uh that was quite well contained by the authorities

این همه گیری را در بر داشت، اما خوشبختانه به خوبی توسط مقامات

there wasn't it yes uh sars and it turned out that it was uh quite deadly but didn't

مهار شد، بله، اوه سارس وجود نداشت و معلوم شد که بسیار کشنده بود اما

really spread very well that's between people well the worst affected area was hong kong

واقعاً خیلی خوب پخش نشد که بین مردم و بدترین منطقه آسیب دیده هانگ بود. کنگ

which is where it originated so it did slowly spread but yes yes a lot of parts of china

جایی است که سرچشمه گرفت، بنابراین به آرامی گسترش یافت، اما بله، بسیاری از بخش‌های

went into lockdown all of the foreign teachers and workers that they all evacuated china

چین قرنطینه شدند، همه معلمان و کارگران خارجی که همگی چین را تخلیه

they they all got on the first plane out of china and they all disappeared and and i was

کردند، همه آنها در اولین هواپیمای خارج از چین سوار شدند و همه ناپدید شدند. و من

virtually the only westerner left in the city where i was staying it's true i'm not joking

تقریباً تنها غربی در شهری بودم که در آن اقامت داشتم، درست است که شوخی نمی

i was very worried at the time because how long were you you had to stay in the school

کنم من در آن زمان بسیار نگران بودم زیرا چه مدت باید در مدرسه بمانید تا

for how long in the school grounds i'm going to be honest we didn't have to stay in the

چه مدت در محوطه مدرسه من صادقانه بگویم ما مجبور نبودیم در مدرسه بمانیم،

school even though many people were supposed to stay in one place but yes you are right

حتی با وجود اینکه افراد زیادی قرار بود در یک مکان بمانند، اما بله، درست می گویید

steve the schools did close down so all the schools closed many of the restaurants closed

استیو، مدارس تعطیل شدند، بنابراین تمام مدارس تعطیل شدند، بسیاری از رستوران ها تعطیل شدند.

does this sound familiar by the way it sounds very familiar you've gone through one lockdown

صدای آشنا توسط th خیلی آشنا به نظر می رسد شما قبلاً یک قرنطینه را پشت سر گذاشته

already i've lived through this already and what year was that mr duncan 2003 2003 sars

اید من قبلاً در این مورد زندگی کرده ام و چه سالی بود که آقای دانکن 2003 2003 سارس

covered one i think it was called wasn't it well it wasn't called one then just just but

یکی را پوشش داد ، فکر می کنم نام آن بود خوب نبود آن موقع نامش یکی نبود فقط

it was it was very closely related to the virus that's causing the current pandemic

اما این ارتباط بسیار نزدیک با ویروسی بود که باعث بیماری همه گیر فعلی

it's amazing uh it was it was a corona virus um so very interesting and there have been

other outbreaks haven't that there's one there was another one was it mers was it called

covid mers i think not sure there's been another one since then uh but of course because a

مرس نامش کووید مرس بود، فکر می‌کنم مطمئن نیستم که یکی دیگر از آن زمان وجود داشته باشد، اما البته چون

lot of countries like china have had experience in dealing with these types of infections

بسیاری از کشورها مانند چین تجربه مقابله با این نوع عفونت‌ها را

they've done very well it containing it this time listen this is interesting actually steve

داشته‌اند، آن را به خوبی انجام داده‌اند، این بار این را گوش کنید. در واقع جالب است استیو

because a lot of people aren't mentioning the fact that china has a lot of experience

زیرا بسیاری از مردم به این واقعیت اشاره نمی کنند که چین در گذشته تجربه زیادی

in the past with dealing with these sorts of outbreaks which is one of the reasons why

در مقابله با این نوع شیوع دارد که یکی از دلایلی است

they they dealt with it so well because that's what happened in 2003 the same thing happened

که آنها به خوبی با آن مقابله کردند زیرا این همان چیزی است که h در سال 2003 اتفاق افتاد همان اتفاق دقیقاً رخ داد

exactly everything went into lockdown no one could travel the buses stopped running restaurants

همه چیز در قرنطینه شد، هیچ کس نمی‌توانست سفر کند اتوبوس‌ها متوقف شدند رستوران‌ها

closed so the same thing happened in 2003 as what happened in 2020 because it wasn't

بسته شدند، بنابراین همان اتفاقی که در سال 2003 رخ داد مانند آنچه در سال 2020 رخ داد رخ داد، زیرا آنقدرها

as infectious it didn't spread very easily from person to person it was very easy to

هم عفونی نبود و به راحتی از فرد سرایت نکرد. برای شخص،

contain it and stop it yes whereas of course that's not what we've had this time i always

مهار آن و متوقف کردن آن بسیار آسان بود، بله، در حالی که البته این چیزی نیست که ما این بار داشته ایم، من همیشه

think that's a little bit more of the story that people don't talk about though the fact

فکر می کنم که این کمی بیشتر از داستانی است که مردم در مورد آن صحبت نمی کنند، اگرچه این واقعیت

that china has has experienced this already and many other um countries nearby as well

که چین داشته است. این را قبلاً تجربه کرده‌اند و بسیاری از کشورهای دیگر در نزدیکی آن

i think um taiwan's also experienced at singapore so they've all got experience at handling

نیز تجربه کرده‌اند، من فکر می‌کنم ام تایوان نیز در سنگاپور تجربه کرده است، بنابراین همه آنها در مدیریت

these types of in infections that have happened in the past you might even say recent past

این نوع عفونت‌هایی که در گذشته اتفاق افتاده است تجربه دارند، حتی ممکن است بگویید گذشته نزدیک

you might even say because of the way china is actually ruled and governed that it's easier

والریا می‌گوید

to get people to do things like stay at home and not break the rules valeria says how long

قرنطینه بیش از

was the lockdown the lockdown lasted for over two months two months so i arrived in china

دو ماه دو متر طول کشیده است. پس از این که وارد چین شدم

i started working for about two weeks and then sars came along and then they said i'm

حدود دو هفته شروع به کار کردم و سپس سارس ها آمدند و سپس آنها گفتند

sorry we're going to have to close the school so the school stayed closed for two two months

متاسفم که باید مدرسه را تعطیل کنیم، بنابراین مدرسه دو ماه تعطیل بود

and they and so i stayed there i had nothing to do i had no work and my school carried

و آنها و من. آنجا ماندم، کاری برای انجام دادن نداشتم، هیچ کاری نداشتم و مدرسه

on paying me my full salary this is this is incredible so two months later i start back

ام همچنان حقوق کامل مرا پرداخت می کرد، این باورنکردنی است، بنابراین دو ماه بعد دوباره شروع

to work the school reopens and then about three weeks later we have our big holiday

به کار می کنم، مدرسه بازگشایی می شود و حدود سه هفته بعد تعطیلات بزرگ خود

during the summer so we have two months off for summer so i during my first year in china

را داریم. تابستان، بنابراین ما دو ماه برای تابستان مرخصی داریم، بنابراین من در طول سال اولم در

i only worked about i don't know maybe a month two months in total in total so no wonder

چین فقط در مورد آن کار کردم، نمی دانم شاید در مجموع یک ماه دو ماه باشد، بنابراین جای تعجب نیست که

you've handled this lockdown very well because you've already been through one when you were

شما این قرنطینه را به خوبی مدیریت کرده اید، زیرا شما زمانی که شما در چین بودید قبلاً یکی

in china it is it is amazing how little about that my first year in china i didn't do much

را گذرانده‌ام، شگفت‌انگیز است که چقدر در سال اول من در چین کار زیادی

work i wasn't teaching much however when the school did reopen they made me work very hard

انجام نمی‌دادم، زیاد تدریس نمی‌کردم، اما وقتی مدرسه بازگشایی شد، آنها مرا مجبور کردند خیلی سخت کار

i could tell you now what did you do says uh valentina well of course in those days

کنم. می توانم به شما بگویم که چه کار کردید بله،

we didn't have sort of facetime or or being able to video call somebody on on the internet

ما یک نوع فیس تایم نداشتیم یا قادر نبودیم با کسی در اینترنت تماس ویدیویی داشته باشیم،

you couldn't do that then yes it's easy to forget how basic the internet was in 2003

شما نمی توانستید این کار را انجام دهید، بله، به راحتی می توان فراموش کرد که اینترنت در سال 2003 چقدر ابتدایی بود

and i showed the picture earlier of my phone that i that i was taking pictures on when

و من قبلاً تصویر تلفنم را نشان دادم که

i first arrived so have a look so there it is my old nokia and that was the first phone

وقتی برای اولین بار وارد شدم، داشتم از آن عکس می گرفتم، پس نگاهی بیندازید، این نوکیا قدیمی من است و این اولین تلفنی

to actually have a camera a high quality camera built in so that gives you an idea so in 2003

بود که در واقع دوربینی داشت که دوربینی با کیفیت بالا در آن تعبیه شده بود، بنابراین در سال 2003 این دوربین به شما ایده می دهد.

that camera that is in my hand the phone in my hand in that photograph was actually the

که در دست من است گوشی در دست من در آن عکس در واقع با

highest quality photograph that you could take on a mobile phone in 2003. yes so we

کیفیت ترین عکسی بود که می توانستید با تلفن همراه در سال 2003

could we couldn't communicate could we i think i've called you it was even difficult to phone

بگیرید. حتی تماس تلفنی با شما دشوار است،

you because we did home lines weren't very relevant we had email emails we kept in touch

زیرا ما خطوط خانه خیلی مرتبط نبودند، ما ایمیل‌هایی داشتیم که

with each other with email yeah and of course you could send photographs as well so that's

با ایمیل با یکدیگر در تماس بودیم، بله و البته می‌توانید عکس‌ها را نیز بفرستید، بنابراین

that's fine but it's it's very easy to forget just how how basic the internet was even in

خوب است، اما فراموش کردن آن بسیار آسان است. اینترنت حتی در سال 2003 چقدر اساسی بود و چقدر ساده

2003

and it was it didn't it didn't spread uh it was easy to contain because it wasn't a virus

بود پخش نشد ، مهار آن آسان بود، زیرا ویروسی نبود

that was particularly easy to spread from person to person it wasn't anywhere near as

که به راحتی از فردی به فرد دیگر منتقل شود، به

infectious as the current uh version of it so uh if you get an infect if you get an outbreak

اندازه نسخه فعلی uh آن عفونی نبود، پس اگر در صورت ابتلا به یک بیماری

it's very easy to uh to contain it and to trace the people that had it and then contain

مبتلا می شوید، مهار آن و ردیابی افرادی که آن را داشتند و سپس مهار

it in that way whereas if it's spreading as rapidly as this one does it's very difficult

آن به این روش بسیار آسان است، در حالی که اگر به سرعت این بیماری در حال گسترش

to contain a virus like that just as it is with a cold or flu um i mean um what's that

باشد، مهار ویروسی مانند این بیماری بسیار دشوار است. همانطور که در مورد سرماخوردگی یا آنفولانزا است، منظورم این است که

that nasty virus ebola oh ebola ebola virus in a lot of african countries is another example

آن ویروس ناخوشایند ابولا یا ابولا ویروس ابولا در بسیاری از کشورهای آفریقایی نمونه دیگری

of a of a virus that is very deadly but is relatively difficult to spread from person

از ویروسی است که بسیار کشنده است اما انتقال آن از شخص نسبتاً دشوار است.

to person so it's not easy to spread it yes so when if you get it it's very deadly yes

به شخص، بنابراین انتقال آن آسان نیست، بله، بنابراین اگر به آن مبتلا شوید، بسیار کشنده است بله،

but it doesn't spread you know like a cold or a fluid i must point out that ebola and

اما پخش نمی‌شود، می‌دانید مانند سرماخوردگی یا مایعات، باید به این نکته اشاره کنم که ابولا و

coronavirus aren't related no well i didn't either i didn't say you did of course the

ویروس کرونا ارتباطی با هم ندارند. البته من نگفتم که شما این کار را کردید البته

biggest fear is that by by virologists okay and health experts around the world is that

بزرگترین ترس از ویروس شناسان است خوب و کارشناسان بهداشت در سرتاسر دنیا این هستند که

one day we may get a virus that is very very deadly okay and spreads very easily yeah okay

یک روز ممکن است ویروسی بگیریم که بسیار کشنده است، خوب است و خیلی راحت پخش می شود، بله،

steve get those two things combined and it's good night okay steve that's great that's

استیو این دو چیز را با هم ترکیب کن

that's steve making stuff up i'm not making anything up well it could happen yes it could

من چیزی درست نمی کنم ممکن است اتفاق بیفتد بله ممکن است

happen but it doesn't exist so you are making it up yeah you don't want you don't want uh

اتفاق بیفتد اما وجود ندارد بنابراین شما در حال ساختن آن هستید بله نمی خواهید شما نمی خواهید اوه

you don't want you don't want coronavirus and ebola to to mix up uh together and come

نمی خواهید شما ویروس کرونا و ابولا را نمی خواهید با هم مخلوط شوند و

out with a brand new version of themselves i think i think ebola kills why'd you laugh

با یک نسخه کاملاً جدید از خودشان بیرون بیایند، فکر می‌کنم ابولا می‌کشد، چرا

at the end of that sentence i think if you get a boner it's like a fifth one 50 50 chance

در پایان آن جمله خندیدی، فکر می‌کنم اگر کمی غافلگیر شوی، مانند پنجمی است 50 50 شانس

of surviving so it if you get it i think it's it kills one in every two people okay whereas

زنده ماندن بنابراین، اگر آن را دریافت کنید، فکر می کنم از هر دو نفر یک نفر را می کشد، خوب است، در حالی که

with coronavirus it's only about one in a hundred thousand or something but yeah happy

با ویروس کرونا فقط یک نفر در صد هزار یا چیزی شبیه به آن است، اما بله

sunday everyone talking of talking of wait there a second well i was going to say something

یکشنبه مبارک همه از صحبت کردن درباره صبر کردن صحبت می کنند، خب من می خواستم چیزی بگویم

else we have the sentence game coming up don't worry we haven't forgotten i didn't mean that

در غیر این صورت ما بازی جمله را داریم، نگران نباشید فراموش نکردم منظورم این نبود که

we no well i i didn't say you did okay but i didn't say you'd is there anything else

ما خوب نیستیم من نگفتم شما خوب شدی اما نگفتم که آیا چیز دیگری هست

i haven't said that you want to say i didn't say surah says um do you want me to try drawing

من نگفته ام که می خواهید بگویید من سوره را نگفتم می‌گوید امم، آیا می‌خواهی سعی

you both and send it to mr duncan yes please we've had drawings in the past haven't we

کنم هر دوی شما را بکشم و آن را برای آقای دانکن بفرستم، بله، لطفاً در گذشته نقاشی‌هایی داشتیم،

we have and uh some have been flattering others haven't yes you've got to keep if something

آیا نداشتیم و بعضی‌ها برای دیگران چاپلوسی می‌کردند، بله، باید حفظ کنید. اگر

is flattering st steve is blocking people again by the way i'm not you did you did you

چیزی چاپلوس کننده است، سنت استیو دوباره مردم را مسدود می کند، من نیستم، شما این کار را انجام دادید،

oh it's mr mr steve's giant fingers on the screen he just sort of goes like that and

آه، انگشتان غول پیکر آقای استیو روی صفحه نمایش هستند، او به نوعی می رود و

when he's doing that sometimes he blocks people by accident so you nearly block someone then

وقتی این کار را انجام می دهد، گاهی اوقات به طور تصادفی مردم را مسدود می کند. بنابراین شما تقریباً کسی را مسدود می کنید، سپس

i stopped steve from blocking someone yes because what i'm trying to do of course is

من استیو را از مسدود کردن کسی منصرف کردم بله، زیرا چیزی که من سعی می کنم انجام دهم این

is move the page up with my finger as i do that you know what it's like with touch pads

است که صفحه را با انگشت خود به بالا ببرم همانطور که من انجام می دهم که می دانید با پدهای لمسی چگونه است

no you uh you you accidentally touch on somebody's name and then it brings up another menu and

نه شما آه شما به طور تصادفی نام کسی را لمس کنید و سپس منوی دیگری ظاهر می شود و

then if you're not careful you can accidentally block people yes steve has it done that before

سپس اگر مراقب نباشید می توانید به طور تصادفی افراد را مسدود کنید بله استیو من دارد این کار را انجام دادم قبل از اینکه

steve does it a lot anyway talking of coronavirus yes you have some news it's not big news a

استیو زیاد این کار را انجام دهد، به هر حال در مورد کرونا صحبت می‌کردم بله، شما چند خبر دارید، خبر مهمی نیست،

lot of people did guess it well it's big news a lot of people guessed it i i'm going for

خیلی‌ها آن را خوب حدس می‌زنند، خبر مهمی است ، خیلی‌ها آن را حدس زده‌اند، من برای

my injection i have been called by the nhs to go and have my vaccine because i've reached

تزریق می‌روم. توسط nhs تماس گرفته شد که بروم و واکسنم را بزنم، زیرا من به

a significant age okay and i'm now in the group so i went online today online what what's

سن قابل توجهی رسیده ام، خوب است و اکنون در گروه هستم، بنابراین امروز آنلاین آنلاین

that is that is that the is that the sign language for online i went online online my

شدم. آنلاین آنلاین

appointment to book my appointment interesting rosa says of course there are many different

قرار ملاقات من برای رزرو قرار ملاقات من جالب روزا می گوید البته مترادف های مختلفی

synonyms for injection and rosa to use the word jab and she says what's a jab jab it

برای تزریق و رزا برای استفاده از کلمه jab وجود دارد و او می گوید jab jab چیست، این

just means well if you jab someone it means you stick something in them rapidly i'm going

فقط به این معنی است که اگر به کسی ضربه بزنید به این معنی است که به سرعت چیزی در او می چسبانید. اگر

to jab you with a knife or jab you with a fork if i was to if i were to get this pen

بخواهم این خودکار را بگیرم، با چاقو به شما ضربه می زنم یا با چنگال می زنم

what and jab you in the arm like that that's a jab and of course an injection is a similar

و به بازوی شما ضربه می زنم که این یک ضربه است و البته تزریق هم

thing isn't it it's like you're being jabbed with a needle i don't like that phrase because

چیزی مشابه است. مثل این است که با سوزن به شما ضربه می زنند، من این عبارت را دوست ندارم زیرا و

they use that a lot on the news here in the uk people going for their jabs well i think

آن‌ها از آن در اخبار اینجا در بریتانیا زیاد استفاده می‌کنند، افرادی که به دنبال تزریق هستند، به‌خوبی فکر

that could put people off because it sounds like it doesn't sound like a nice procedure

می‌کنم این می‌تواند مردم را ناامید کند زیرا به نظر می‌رسد که اگر فقط بگویید برای تزریق می‌روید، عمل خوبی به نظر نمی‌رسد.

if you just say you're going for your injection or you're going for your vaccination or your

یا برای واکسیناسیون می روید

or your needle stab yes but you don't want to say i'm going you don't want to hear people

یا سوزن خود را خنجر می کنید بله اما نمی خواهید بگویید من می روم نمی خواهید

say if you're frightened of needles which a lot of people are you don't want that word

بشنوید که اگر از سوزن می ترسید بگویید که بسیاری از مردم شما هستید نمی‌خواهم از آن کلمه

jab to be used because that's going to make you feel oh i don't want to go for that i

jab استفاده شود زیرا این باعث می‌شود شما احساس کنید اوه من نمی‌خواهم آن را انجام دهم،

think the bbc and other news agencies need to be careful about using that word and they

فکر می‌کنم بی‌بی‌سی و سایر خبرگزاری‌ها باید در استفاده از آن کلمه مراقب باشند و

keep showing we get we get the news have you noticed we do get we do get the news and they're

آنها مدام نشان می‌دهند که ما متوجه می‌شویم اخبار را دریافت کنید آیا متوجه شده اید که ما متوجه می شویم اخبار را دریافت می کنیم و آنها به

showing people being vaccinated aren't they they're showing people being vaccinated and

مردم در حال واکسینه شدن را نشان می دهند، نه اینکه به مردم در حال واکسینه شدن نشان می دهند و

you know i i don't i'm not needle phobic if you're phobic if you've got a phobia it means

شما می دانید که من نمی دانم اگر شما سوزن فوبیک ندارم اگر فوبیا دارید به این معنی است

you you don't like something yes you have an irrational fear of something that's it

که شما چیزی را دوست ندارید بله از چیزی ترس غیرمنطقی دارید

too if you're needle-phobic it means you you have a fear of needles which i'm not but i

که اگر شما هم دچار فوبی شوید همینطور است. سرگرمی به این معنی است که شما از سوزن می ترسید که من اینطور نیستم، اما من

keep watching people on television having their injections okay and it's making me think

مدام مردم را در تلویزیون تماشا می کنم که آمپول هایشان خوب است و این باعث می شود فکر کنم

oh i don't know if i want that i will have it but the way they do it that they just prolong

آه، نمی دانم می خواهم آن را داشته باشم اما به روشی که آنها انجام می دهند. این که فقط

it they just actually see the nurse sticking the needle right into the patient's arms where

آن را طولانی می کنند، در واقع پرستار را می بینند که سوزن را درست به آغوش بیمار می چسباند، جایی

do you want them to put it no but they don't need to show that they don't need to show

که می خواهید آن را بگذارد نه، اما آنها نیازی ندارند نشان دهند که نیازی به نشان

in great detail a needle going right into somebody's arm in close-up you know every

دادن دقیق سوزن ندارند. از نزدیک در آغوش کسی می‌روی، می‌دانی هر

five minutes on the news i don't think they should do that because that could put some

پنج دقیقه در اخبار، فکر نمی‌کنم آنها باید این کار را انجام دهند، زیرا ممکن است برخی از

people off who might benefit from having well you talking about it now might put people

افرادی را که ممکن است از خوب صحبت کردن در مورد آن سود ببرند، ناامید کند

off

you're just as bad steve's just as bad as the news but i think it does so yes you can

. استیو به همان اندازه بد است که خبر بد است ، اما فکر می کنم این کار را انجام می دهد بله می توانید

use jab vaccination inoculation vaccination yes injection vaccination is probably the

از واکسیناسیون تزریقی استفاده کنید واکسن تلقیح بله واکسیناسیون تزریقی احتمالا

best word i prefer needle i prefer needle stab i think n needle stab uh so mr steve

بهترین کلمه

is going for his needle stab tomorrow they're going to stab him in the arm with a giant

است. فردا برای خنجر زدن سوزن او می روند با یک تکه فلزی نازک غول پیکر به بازوی او

long piece of thin metal it's going to go into is it's going to hit the bone it's going

ضربه بزنید، یعنی به استخوان ضربه می زند که به آن ضربه می زند،

to they're going to inject it right into his eyeball belarusia says said a lot earlier

آنها آن را مستقیماً به کره

and i wrote this down um that they haven't started giving them yet in argentina belarusia

چشمش تزریق می کنند. امم که هنوز شروع به دادن آنها در آرژانتین نکرده اند بلاروس

in argentina i don't know i'm not oh i see i oh well belarus here hello belarusia in

در آرژانتین من نمی دانم من نیستم اوه می بینم اوه خوب بلاروس اینجا سلام بلاروس در

argentina yes that's what i was i'm not sure about whether they are giving it or not well

آرژانتین بله این چیزی بود که من بودم مطمئن نیستم که هستند یا نه می دهم یا خوب

i'm belarusian says they're not yet she said i was going to say that okay but they've given

نیستم من بلنگالی هستم می گوید که هنوز نرسیده اند او گفت که می خواهم بگویم خوب است، اما آنها

that to the politicians apparently but not to people like herself who's a dentist yes

ظاهراً این را به سیاستمداران داده اند، اما نه به افرادی مانند خودش که دندانپزشک هستند بله،

so you would think that they would prioritize uh people you know in working in health care

بنابراین شما فکر کنید که آنها افرادی را که می‌شناسید در کار در بخش مراقبت‌های بهداشتی در

uh so she was a bit annoyed about that i think you're a bit annoyed about that belarusian

اولویت قرار می‌دهد، بنابراین او کمی از این موضوع آزرده خاطر بود.

a lot of people by the way are talking about their hatred of needles i don't like them

آنها را

but all i do is just look away i so i i normally just sort of close my eyes and and do that

اما تنها کاری که انجام می دهم این است که به دورتر نگاه کنم، بنابراین معمولاً به نوعی چشمانم را می بندم و پاسخ می دهم و این کار را انجام می دهم

i look away and then it's over all i do is feel a very small prick oh mr duncan talking

که نگاهم را به دور می اندازم و بعد تمام می شود تمام کاری که انجام می دهم این است که یک ضربه کوچک را احساس کنم اوه آقای دانکن در حال صحبت کردن در

of which i'm not used to that talking of which mr steve is here today joining me live on

مورد آن است که من به آن صحبت کردن که آقای استیو امروز اینجاست و به من ملحق می شود

the live stream talking of talking of little pricks talking of that uh tommy who seems

زنده در جریان مستقیم صحبت می کند عادت ندارم خارهای کوچولو در مورد آن تامی صحبت می کنند که به نظر

to know a great deal about british politics okay about uk politics not last week we were

می رسد چیزهای زیادی در مورد سیاست بریتانیا می داند، خوب در مورد سیاست انگلستان، نه هفته گذشته ما

talking about what was going on in scotland right uh where are you tomic by the way we'd

در مورد آنچه در اسکاتلند می گذشت صحبت می کردیم آه، تومیک کجا هستی، ما

love to know where you are okay we thought you were in russia but i i don't think you

دوست داریم بدانیم جایی که شما خوب هستید ما فکر می کردیم در روسیه هستید اما من فکر نمی کنم

are i think you're based much closer to where we are then then well tell us where you are

شما هستید.

if you want to i'm fascinated uh what's your take on the pay rise for nhs employees well

در مورد افزایش دستمزد کارمندان nhs،

we probably better not comment on that well we're not here to talk about those things

احتمالاً بهتر است در مورد آن خوب نظر ندهیم، اینجا نیستیم تا در مورد چیزهایی صحبت

we got into trouble last week first for steve just saying stuff that came out of his face

کنیم که هفته گذشته برای استیو به مشکل خوردیم، فقط چیزهایی را گفت که بدون هیچ فیلتری از چهره او بیرون آمدند، پس فراموش

without any filter so no remember we can't get into these subjects sometimes i know sometimes

نکنید ما نمی توانیم وارد این موضوعات شویم گاهی اوقات می دانم گاهی

sometimes we are led into talking about these things to try and get us into trouble but

اوقات ما به صحبت کردن در مورد این چیزها هدایت می شوند تا سعی کنند ما را به دردسر بیاندازند، اما

we're not going i don't think time is trying to get no i didn't i didn't say tomic was

ما نمی رویم، فکر نمی کنم زمان در تلاش است که نه، من نگفتم تومیک بله بود،

yeah but anyway again i didn't say that are you hearing the same thing as i'm saying yeah

اما به هر حال دوباره این کار را نکردم بگو که آیا همان چیزی را می شنوید که من می گویم بله

i know i didn't say tomic well in that case he said sometimes people if i remember and

می دانم من تومیک را خوب نگفتم در این صورت او می گوید بعضی اوقات مردم اگر یادم باشد و

that was on the back of anyway are you going to watch the interview with herron harry and

این در پشت سر بود به هر حال آیا می خواهید مصاحبه با هرون را تماشا کنید هری و

megan no i'm not i i could not now this is something i am going to talk about i couldn't

مگان نه من نمی توانم اکنون نمی توانم این چیزی است که می خواهم در مورد آن صحبت کنم

care less i couldn't care less about harry and megan i'm going to be honest and if the

من نمی توانم کمتر به هری و مگان اهمیت بدهم من صادق خواهم بود و اگر

truth were known here in england and even the uk most people couldn't care less either

حقیقت شناخته می شد اینجا در انگلیس و حتی بریتانیا، اکثر مردم نمی توانند اهمیتی بدهند

the only people talking about this are the people in the media and the people trying

، تنها افرادی که در مورد این موضوع صحبت می کنند، رسانه ها هستند و افرادی که سعی

to sell the rights to this interview me me me nobody cares i don't care steve doesn't

می کنند حقوق این مصاحبه را به من بفروشند، من هیچ کس اهمیتی نمی دهد، استیو اهمیتی نمی دهد. حواست

care my neighbours don't care the squirrels don't care the birds in the trees don't care

به همسایه‌های من نیست به سنجاب‌ها اهمیتی نمی‌دهند به پرنده‌های درختان

the the badger sleeping in the hedge he doesn't care no one cares really it's just there to

اهمیتی نمی‌دهند که گورکانی که در پرچین می‌خوابد اهمیتی نمی‌دهند. مراقب هیچ کس نیست واقعاً فقط برای

make money yes i do for the tv network for oprah of goodness sake oh enough enough already

پول درآوردن وجود دارد بله من برای شبکه تلویزیونی انجام می دهم به خاطر خیر و نیکی اوه کافی است

please no sounds like diana all over again it is it is it it's as if it's as if princess

لطفاً دوباره صدایی شبیه به دایانا نداشته باشید این است که گویی شاهزاده خانم

diana stepped out of that car under that paris bridge and she's here again doing exactly

دایانا از آنجا خارج شده است از آن ماشین زیر آن پل پاریس و او دوباره اینجاست و

the same stuff as she used to do that was very sad ex no but before that exploiting

دقیقاً همان کارهایی را که قبلاً

exploiting the media anyway you're giving you just said to me don't give your opinions

انجام می داد انجام می دهد.

and now you're you're getting very controversial rises for the nhs i think it's just it's controversial

و اکنون شما افزایش های بسیار بحث برانگیزی برای nhs دریافت می کنید، من فکر می کنم این فقط بحث

it isn't controversial no one really cares no one cares about the royal family no one

برانگیز است، بحث برانگیز نیست هیچ کس واقعاً اهمیتی نمی دهد هیچ کس به خانواده سلطنتی

cares they do they do some people do yes there's a big following here yes nutters okay you

اهمیت نمی دهد هیچ کس به آنها اهمیت نمی دهد آنها انجام می دهند برخی افراد انجام می دهند بله وجود دارد فالوورهای بزرگ در اینجا بله، خوب شما

do see quite often have you ever seen a procession i'll leave you to dig a hole mr duncan have

اغلب می بینید آیا تا به حال یک راهپیمایی دیده اید من شما را به حفر چاله می گذارم آقای دانکن

you ever seen a procession of people waiting to see the queen quite often a lot of them

آیا تا به حال دسته ای از مردم را دیده اید که اغلب در انتظار دیدن ملکه هستند، بسیاری از آنها

i think you should be slightly slightly maybe slightly balmy but not not completely you're

فکر می کنم شما هستید باید کمی شاید لجن باشد خیلی آرام اما نه کاملاً شما نیستید به این

not it's called all royalistic

می گویند همه سلطنت طلب

i'm not a royalist of course i'm not well i don't know

هستم من سلطنت طلب نیستم البته خوب نیستم نمی

a couple of years ago we had to spend millions and millions making her pal the queen of england

دانم چند سال پیش مجبور شدیم میلیون ها و میلیون ها دلار خرج کنیم تا رفیقش ملکه شود. انگلستان

her palace i'm not anti-royalist i just really don't care about it sounds like you are auntie

قصر او من ضد سلطنت نیستم من واقعاً به آن اهمیتی نمی دهم به نظر می رسد شما

to me mr duncan well again well i'm not gonna one thing i object to is people who marry

با من خاله هستید آقای دانکن خوب دوباره خوب من نمی خواهم چیزی که به آن اعتراض دارم این است که افرادی که با

into the royal family yeah and then complain about it afterwards as if they didn't know

خانواده سلطنتی ازدواج می کنند بله و بعد از آن شکایت می‌کنند انگار نمی‌دانستند به

what they were getting into yeah you know that's what i find uh objections as far as

چه چیزی وارد می‌شوند، بله، می‌دانید که این همان چیزی است که من مخالفت‌هایی پیدا

i'm concerned yes i wish they'd vanish off the face of the earth and never come back

می‌کنم، بله، کاش از روی زمین محو می‌شدند و هرگز نمی‌آمدند. به

it's like a cult so that's what i think it is it is a bit like a cult so just as people

عقب مانند یک فرقه است، بنابراین این چیزی است که من فکر می کنم کمی شبیه یک فرقه است، بنابراین همانطور که مردم

like their favourite football team or their favourite tv show the royal family are like

تیم فوتبال مورد علاقه خود یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود را از خانواده سلطنتی دوست دارند مانند

a distraction they're like a shiny thing that is hung in front of us to distract us but

یک چیز حواس پرتی هستند، آنها نیز مانند یک چیز براق هستند که آویزان شده است. جلوی ما که حواسمان را پرت

it but it is it's it's most of it's pointless i mean for goodness sake we have we have a

کند اما این است که بیشترش بیهوده است. آیا

possible child molester i think you're in the royal family i mean if i'd said that you'd

ممکن است کودک آزاری داشته باشیم، فکر می‌کنم شما در خانواده سلطنتی هستید، منظورم این است که اگر می‌گفتم

ever been having a heart attack now you don't think mr steve shut up i'll be cut off i'll

تا به حال دچار حمله قلبی شده‌اید، فکر نمی‌کنید که آقای استیو ساکت شود، من قطع رابطه خواهم کرد.

be cut off no you say things that possibly aren't true well you've just said something

قطع خواهم شد نه چیزهایی می گویید که احتمالاً درست نیستند خوب فقط یک چیز

incredibly libellous that's not libellous have you seen the news recently anyway right

فوق العاده افتراآمیز گفته اید که افتراآمیز نیست آیا اخیراً اخبار را دیده اید درست است

i think we should go move on to the sentence game i'm sorry sorry i i'm not able to sweat

فکر می کنم باید به بازی جملات برویم متاسفم متاسفم، من نمی توانم عرق

and i do enjoy going to pizza express well uh you're on your own mr duncan i'm not on

کنم و از رفتن به پیتزا لذت می برم، اوه تو خودت هستی آقای دانکن،

your own i'm not the only person saying that it's it's hardly news you just told me not

من تنها نیستم، من تنها کسی نیستم که می گوید این خبر سختی است که شما گفتید من

to give my views about pay rises for the nhs you've just launched into like a five minute

نباید نظرم را در مورد افزایش دستمزدها برای nh هایی که به تازگی در آن راه انداخته اید مانند یک تایراد پنج دقیقه ای بیان

tirade because that's against the royal family no because most people don't care about the

نکنم زیرا این مخالف خانواده سلطنتی است نه زیرا اکثر مردم به خانواده سلطنتی اهمیت نمی دهند.

royal family i think i know i think you'll find that a lot of people don't care we do

متوجه شوید که بسیاری از مردم اهمیتی نمی‌دهند ما به ما اهمیت می‌دهیم،

we do a lot of people do mr duncan who who do you know just getting my mother my sister

ما خیلی‌ها اهمیتی می‌دهند آقای دانکن، کی می‌دانی که مادرم را با خواهرم دوست دارم

lots of friends at work okay then they're all royalists and they they all believe in

در محل کار خوب است پس همه آنها سلطنت طلب هستند و همه آنها

the royal family a lot of people do so they believe in in in what is happening at the

به خانواده سلطنتی اعتقاد دارند بسیاری از مردم به آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد اعتقاد دارند،

moment so what's happening what about when prince andrew comes to visit are they going

بنابراین چه اتفاقی می افتد.

to be there with their flag everybody you know prince andrew most people like the queen

حضور در آنجا با پرچم هر کسی که شما می شناسید شاهزاده اندرو اکثر مردم مانند ملکه هستند

most people like you know most people i would say in the uk most people royal family i would

اکثر مردم مانند شما اکثر مردم را می شناسند من در بریتانیا می گویم اکثر مردم خانواده سلطنتی می

say yes okay steve to most i would say most people are i what what what 90 percent i don't

گویم بله باشه استیو به اکثر آنها می گویم اکثر مردم هستند من چه چیزی چه 90 درصدی من نمی

know what the percentage is 99.9 well even even in uh even in uh australia they recently

دانم چند درصد است 99.9 خوب حتی در اوه حتی در اوه استرالیا آنها اخیرا

uh voted to remain in the commonwealth and that's a long way i know so you know but that's

به ماندن در کشورهای مشترک المنافع رای دادند و این راه طولانی است که من می دانم بنابراین شما می دانید اما این

just ceremonial but i'm saying you're you're on about popularity people do care if you're

فقط تشریفاتی است اما من می گویم شما در مورد محبوبیت هستید مردم اهمیت می دهند که شما

a country thousands of miles away and then they you have a vote and people say they want

کشوری هستید که هزاران مایل دورتر است و سپس آنها رای دارید و مردم می گویند که می خواهند

to stay in the commonwealth that means that they are very quite royalist i think i think

در کشورهای مشترک المنافع بمانند، این بدان معناست که آنها کاملا سلطنت طلب هستند. فکر می کنم

most people are quite royalists yes i think most people are in you know in favour in the

اکثر مردم کاملا سلطنت طلب هستند بله من فکر می کنم اکثر مردم موافق شما در

uk i don't you know i think anyway we're having our own little argument here this is not this

بریتانیا هستند، نمی دانید، من فکر می کنم به هر حال ما در حال بحث کوچک خودمان هستیم، این

is not an argument what about an argument this i don't what you think this is an argument

یک بحث نیست، در مورد یک استدلال، من نمی دانم شما چه فکر کن این یک مشاجره است

we're just talking to each other as an argument okay then it's very interesting hello everyone

که ما فقط داریم با هم به عنوان یک بحث صحبت می کنیم خوب پس خیلی جالب است سلام به همه

but i to answer your question i couldn't care less about harry and megan i couldn't i didn't

اما من برای پاسخ به سوال شما نمی توانم به هری و مگان اهمیتی بدهم من نمی توانستم

before i i didn't during and i certainly don't know so i hope that happens you have caused

قبل از این کار نکردم در طول و من مطمئناً نمی دانم، بنابراین امیدوارم این اتفاق بیفتد که شما در

a little uh a storm here so i mentioned it it's not a storm it's nothing i don't think

اینجا طوفانی ایجاد کرده اید، بنابراین به آن اشاره کردم این طوفان نیست، چیزی نیست،

anyway but you're denying that there are people that like the royal family i'm denying it

به هر حال فکر نمی کنم، اما شما انکار می کنید که افرادی وجود دارند که مثل خانواده سلطنتی من آن را تکذیب می کنم

yes you're saying nobody cares i think most people probably are people like the royals

بله شما می گویید هیچ کس اهمیتی نمی دهد فکر می کنم اکثر مردم احتمالاً افرادی هستند مانند خانواده سلطنتی که

now are like celebrities aren't they so people like to read celebrity stories my hello magazines

اکنون مانند افراد مشهور هستند، بنابراین مردم دوست دارند داستان های افراد مشهور را بخوانند سلام مجلات من

yes pictures most of it's nothing i'm not i'm not saying that i'm just on about that

بله عکس ها بیشتر چیزی نیست من نمی گویم که من فقط در مورد این هستم که

people are interested in it yes well i'm interested you're not i'm interested that people are

مردم به آن علاقه مند هستند بله خوب من علاقه مندم شما نیستید من علاقه مندم که مردم هستند

is the point i'm making yes right sentence game mr duncan before why are you shouting

این نکته است که بله جمله درست را می گویم آقای دانکن قبل از اینکه چرا فریاد می زنید

we fall out completely falling out this is just i am having a drink i'm having a drink

ما کاملاً از هم می افتیم بیرون افتادیم این فقط من در حال نوشیدن نوشیدنی هستم من دارم نوشیدن یک نوشیدنی

this is just a conversation

این فقط یک مکالمه است

do you know what a row actually is i'm not sure if i don't think steve has ever had a

آیا می‌دانید در واقع دعوا چیست، مطمئن نیستم که استیو تا به حال

row in his life to be honest if you think this is a wrap i've had rows but this isn't

در زندگی‌اش دعوا نداشته است، راستش را بگویم اگر فکر می‌کنید این موضوعی است که من داشتم ردیف‌ها اما این

a row it's just like this gary i'm just joking mr duncan it's just i'm just joking yes okay

یک ردیف نیست، فقط مثل این گریه است، من فقط شوخی می‌کنم آقای دانکن، فقط شوخی می‌کنم بله خوب

then well just well i was only just saying because anyway let's move on let's move on

پس خوب فقط خوب من فقط می‌گفتم چون به هر حال بیایید ادامه دهیم بیایید ادامه دهیم

uh yes i agree with you saturina anyway to answer i don't care i i have no interest the

اوه بله موافقم با تو ساتورینا به هر حال برای پاسخ دادن به من اهمیتی نمی دهم من هیچ علاقه

only point i'm making is you know if you marry into an organization like the royal family

ای ندارم تنها نکته ای که می گویم این است که می دانید اگر با سازمانی مانند خانواده سلطنتی ازدواج

okay then yeah i shouldn't be surprised afterwards you know it's not like we don't know what

کنید خوب است پس بله من نباید بعد از آن تعجب کنم شما می دانید که اینطور نیست ما نمی دانیم

the royal family are like i mean everyone knows what diana went through they used to

خانواده سلطنتی چگونه هستند، منظورم این است که همه می دانند که دیانا چه چیزی

chop it they used to chop people's heads off no but yes but i'm just talking about the

را پشت سر گذاشته است، آنها آن را خرد می کردند. می گویند نه، اما بله، اما من فقط در مورد خانواده سلطنتی صحبت می کنم،

royal family generally but they don't chop people's heads off now i don't know what about

اما آنها سر مردم را بریده نمی

now but i didn't now i didn't yes well the point is they make rules there are rules you

کنند. قوانینی وجود دارد که

have to follow i mean sometimes they just have whims they have whims they just decide

باید از آنها پیروی کنید، منظورم این است که گاهی اوقات آنها فقط هوس هایی دارند، آنها هوس هایی دارند، آنها فقط تصمیم می گیرند

so they're going to go and stay at their palace one of their palaces wouldn't you well no

تا بروند و در قصر خود بمانند، شما خوب نیستید، نه

i'd be embarrassed i'd be ashamed he wouldn't be i'd be ashamed to take money from the pockets

من خجالت می کشم من خجالت می کشم او نمی شود من خجالت می کشم از

of people that have very little money so i can live in my opulent palace i really would

جیب افرادی که پول کمی دارند پول بگیرم تا بتوانم در قصر مجلل خود زندگی

i would feel embarrassed and ashamed by it well i think we know you're anti-royal mr

کنم. می دانم که شما ضد سلطنتی هستید آقای

duncan i think we know that let's move on see you can't this is the problem with living

دانکن من فکر می کنم می دانیم که اجازه دهید ادامه دهیم ببینیم شما نمی توانید این مشکل با زندگی

in 2021 you can't say anything if you say something then immediately you must be anti

در سال 2021 است شما نمی توانید چیزی بگویید اگر چیزی بگویید پس فوراً باید مخالف باشید

or you are you are i'm not anti yeah but yes they get money but the idea is that they bring

وگرنه شما هستید آیا من مخالف نیستم بله اما بله آنها پول می گیرند اما ایده این است که آنها

far more back into the country that's the answer that's the old excuse yes but is it

خیلی بیشتر را به کشور برمی گردانند که پاسخ این است که o ببخشید بله، اما آیا این

an old excuse do you remember when we used to go how many people visit london to visit

یک بهانه قدیمی است، یادتان هست زمانی که ما می رفتیم چند نفر برای بازدید از کاخ های سلطنتی از لندن دیدن می

royal palaces okay then yes but they also visit the post office tower as well in london

کنند، خوب است، بله، اما آنها همچنین از برج اداره پست در لندن بازدید

you know what does that mean shall we put a giant crown on top of the post office tower

می کنند، می دانید که این به چه معناست که باید بگذاریم. یک تاج غول پیکر بالای برج اداره پست،

what about the national art museum i think a lot of countries that got rid of their families

چه در مورد موزه هنر ملی، فکر می‌کنم بسیاری از کشورهایی که سال‌ها پیش از شر خانواده‌های خود خلاص

years ago are jealous it isn't because they'd still like to have a royal family now i do

شده‌اند حسادت می‌کنند، این به این دلیل نیست که آنها هنوز هم دوست دارند یک خانواده سلطنتی داشته باشند.

like the fact that steve is just ignoring everything i'm saying this is what it's like

مثل این واقعیت که استیو همه چیز را نادیده می گیرد که من می گویم این چیزی است که

you see it's a bit like talking to his mum or his or her sister it's the same thing but

می بینید کمی شبیه صحبت کردن با مادر یا خواهرش است، این همان چیزی است، اما

tourism will return it's just a wall it will it's it's a wall and it's of not we don't

گردشگری برمی گردد، فقط یک دیوار است، این یک دیوار است. دیوار و این از نه ما

give them that much money not in not in not in not compared to you know other things that

آنقدر پول به آنها نمی دهیم نه در نه در نه در مقایسه با شما می دانید چیزهای دیگری

we give money to it's not a huge amount of money and they probably do bring in massive

که به آن پول می دهیم مقدار زیادی پول نیست و آنها احتمالاً

amounts of money in other ways yes i've i think i've just literally said other things

مقدار زیادی پول وارد می کنند. راه های دیگر بله من فکر می کنم فقط به معنای واقعی کلمه چیزهای دیگری گفته ام

that exist right alton towers in staffordshire you know shall we shall we make that into

که e برج‌های آلتون در استفوردشایر می‌دانید که آیا باید آن را تبدیل به

uh a royal palace maybe why well because that brings thousands and thousands of people to

یک کاخ سلطنتی کنیم، شاید چرا خوب، زیرا هزاران و هزاران نفر را به آنجا می‌آورد،

it yes i know but you just your point is anyway shall we move on to the sentence game we've

بله می‌دانم، اما شما فقط منظور شما این است که به هر حال باید به سراغ بازی جمله برویم.

got 20 minutes left if you use an argument to explain something you must be willing to

اگر از استدلال برای توضیح چیزی استفاده کنید، 20 دقیقه فرصت داریم، باید مایل باشید که به

look at the other factors i don't understand anyway let's move on mr duncan the royal family

عوامل دیگر نگاه کنید، به هر حال نمی‌فهمم، بیایید به آقای دانکن ادامه دهیم، خانواده سلطنتی

bring people to this country but so do many other things that never get mentioned what

مردم را به این کشور می‌آورد، اما خیلی چیزهای دیگر را نیز انجام می‌دهند. که هرگز

about the rolling landscapes of derbyshire well yes you'd have to look at the proportion

در مورد مناظر متحرک دربی‌شایر نام برده نمی‌شود، بله، باید به نسبت آن نگاه کنید

of that wouldn't you yes i mean how many people i mean they must know how many people visit

، نه بله، منظورم این است که چند نفر باید بدانند که چند نفر از

royal pal they must know that they must have the figures okay i don't think we're going

رفیق سلطنتی بازدید می‌کنند. باید ارقام درست باشد، فکر نمی‌کنم قرار

to i don't think we're going to come to agreement over this mr duncan so there's a little guy

باشد، فکر نمی‌کنم در مورد این آقای دانکن به توافق برسیم، بنابراین یک پسر کوچک

outside the palace with a clicking machine as people go in sentence game that's okay

بیرون از کاخ با یک ماشین کلیک در حالی که مردم به بازی جمله می‌روند وجود دارد. مشکلی نیست

tomex ready but what i was going to say my original point was i just i just don't care

تامکس آماده است اما چه چیزی من می خواستم بگویم نکته اصلی من این بود که من فقط اهمیتی نمی دهم بنابراین من رویال را در جاده تماشا نخواهم کرد، این تنها چیزی است

so i won't be watching the royal into the road that's all you needed to have said well

که شما باید خوب می گفتید

that's what i'm saying now just to reiterate i i won't be watching the royal royal interview

این چیزی است که من اکنون می گویم فقط برای اینکه تکرار کنم من خواهم گفت. اصلاً مصاحبه رویال رویال را خوب تماشا نمی‌کنم

at all well i won't either because i'm not interested but uh you must be right steve

، من هم تماشا نمی‌کنم چون علاقه‌ای ندارم، اما حق با شماست استیو

anti-royal i'm not you're you're an anti-royalist i'm not no but i don't like those two that's

ضد سلطنتی، من نیستم، شما یک ضد سلطنتی هستید، من نه اما من آن دو را دوست ندارم

the only conclusion the only conclusion i can come to anything yeah anyway anyway steve

این تنها نتیجه است تنها نتیجه ای است که می توانم به هر چیزی برسم بله به هر حال استیو

people are telling us to calm down no you're calm i'm i'm completely i'm as calm as when

مردم به ما می گویند آرام باشید نه شما آرام هستید من کاملاً من کاملاً آرام هستم.

i started today's live stream this is just conversation i don't know why nowadays you

من پخش زنده امروز را شروع کردم، این فقط یک مکالمه است، نمی دانم چرا این روزها می

see yeah sentence game hurry up mr duncan we've only got we've only got 15 minutes left

بینید بله بازی جملاتی عجله کنید آقای دانکن، ما فقط داریم، فقط 15 دقیقه

you don't have to shout there's a very sensitive expensive microphone picking everything up

فرصت داریم، لازم نیست فریاد بزنید، یک بازی بسیار حساس و گران قیمت وجود دارد میکروفون همه چیز را جمع می‌کند

so you don't have to shout yes okay mr duncan okay that's good here we go the sentence game

تا مجبور نباشی فریاد بزنی بله، آقای دانکن، خوب، خوب است، ما می‌رویم، بازی جمله

is coming up right now would you like to play the sentence game we have some random words

در حال حاضر در راه است. برای انجام بازی جمله چند کلمه تصادفی داریم

that is if anyone is still watching us 146. oh okay no don't don't give the figure never

که اگر کسی هنوز ما را تماشا می کند 146. اوه باشه نه رقم نده هرگز

ever give the figure of you it's the first thousand and forty six thousand it's the first

هرگز رقم تو را نزن هزار و چهل و شش هزار نفر اول است.

rule of live streaming never ever mention your viewing figures ever well you don't okay

قانون پخش زنده هرگز هرگز به تعداد بازدیدهای خود اشاره نکنید، شما خوب

you don't that's it that's too late now yourself but you've just drawn attention to it so yes

نیستید، نه این است که دیگر دیر شده است، اما شما فقط توجه خود را به آن جلب کرده اید، بنابراین بله

okay that's good steve well i've enjoyed doing these live streams

بسیار خوب استیو خوب من از انجام این کارها لذت بردم پخش زنده

sentence game where is it yeah steve you don't you really don't have to shout

جملات بازی کجاست بله استیو شما واقعاً مجبور نیستید فریاد بزنید

dicta here we go then the sentence game is now on and well i thought today we would do

ما می رویم و بازی جمله اکنون ادامه دارد و خوب فکر کردم امروز

random words again just random things

دوباره کلمات تصادفی انجام می دهیم فقط چیزهای

random here we are then right what's the first one mr duncan what you didn't see is steve

تصادفی تصادفی اینجا هستیم پس درست است اولین مورد چیست آقای دانکن چیزی که شما ندیدید این است که استیو

just punched me really hard in the stomach i i've taken i've taken a really bad beating

فقط مشت محکمی به شکم من زد.

here this is why my face looks like this says steve steve did this i've got a black eye

این من یک چشم سیاه

as well and scratches all down my back that wasn't from me we weren't arguing honestly

نیز دارم و تمام پشتم را خراش می دهد که اف نبود من بحث نکردیم، صادقانه

that wasn't from me it's what we call lively debate but i think it's interesting move on

بگویم که این از من نبود، این چیزی است که ما آن را بحث پر جنب و جوش می نامیم، اما فکر می کنم این حرکت جالبی است در

next week we're talking about religion that'll be fun talk about religion shall we talk about

هفته آینده، ما در مورد دین صحبت می کنیم که سرگرم کننده خواهد بود، صحبت در مورد مذهب، آیا هفته آینده در مورد دین صحبت می کنیم

religion next week poor poor mr steve don't worry hurry up we've only got 15 minutes

بیچاره بیچاره آقای استیو نگران نباش عجله کن ما فقط 15 دقیقه وقت داریم

people are going valeria's going yeah hilarious going okay posen's going vitas is going see

مردم می روند والریا می روند بله خنده دار رفتن خوب پوزن می رود ویتا می رود

you later rose is going we're back next sunday

بعدا می بینمت رز می رود یکشنبه آینده برمی گردیم

kate gan says can you talk about religion next week that would be fun yeah it would

کیت گان می گوید می توانی در موردش صحبت کنی دین در هفته آینده جالب خواهد بود، بله، همینطور است،

it would i think maybe steve can do it on his own next week

فکر می کنم شاید استیو بتواند هفته آینده این کار را به تنهایی انجام دهد،

oh i didn't i didn't i didn't think that that would get so heated as it did but this is

اوه، من این کار را نکردم، فکر نمی کردم که آنقدر داغ شود، اما این

what happened how do we do this sentence game oh my god this is the wonderful thing about

چه اتفاقی افتاده است که چگونه این بازی جمله را انجام دهیم، خدای من این چیز شگفت انگیز در

the internet you just never know what's going to happen next the sentence game we have some

مورد اینترنت است، شما هرگز نمی دانید که بعداً چه اتفاقی می افتد بازی جمله ما چند

missing words this this all seems so unimportant now

کلمه گم شده داریم، این همه به نظر خیلی بی اهمیت است حالا

oh this is hilarious here's a good one here's a good one this might refer to mr steve

اوه خنده دار است اینجا یک یکی خوب اینجا یکی خوب است که ممکن است به آقای استیو اشاره داشته باشد

i can't tell you

به شما

what are you laughing at mr duncan oh he's still friends he is should we just get on

بگویم به چی می خندید آقای دانکن اوه او هنوز دوست است باید

with this i thought steve's head was going to explode over the royal family rose is not

با این کار ادامه دهیم من فکر می کردم سر استیو قرار است روی گل رز خانواده سلطنتی منفجر شود گل

going well rose is not going i thought rosa was going with all of terror goodbye to people

رز خوب پیش نمی رود من فکر می کردم روزا می رود با تمام وحشت، خداحافظ مردم

okay then that's good of all the terrible things happening in the world right now and

خوب است، پس این خوب است از همه چیزهای وحشتناکی که در حال حاضر در جهان اتفاق می افتد و

we're arguing over the royal family oh dear so we have some missing missing words and

ما بر سر خانواده سلطنتی بحث می کنیم، عزیزم، بنابراین ما چند کلمه گم شده داریم و

what you have to do is guess what the missing words are we have t with seven letters and

کاری که باید انجام دهید این است که حدس بزنید کلمات گم شده داریم t با هفت حرف و

h and sometimes you might find a person doing this you might say that i was doing it you

h و گاهی اوقات ممکن است شخصی را پیدا کنید که این کار را انجام می دهد، ممکن است بگویید که من این کار را انجام می دادم، می

see

is that the first word then or not

بینید که اولین کلمه یا نه

he is something out of his something i've just realized that

او چیزی خارج از چیزی است که من به تازگی متوجه شده ام.

i've just realised that could have been something rude don't don't hit me steve don't hit me

که تازه فهمیدم ممکن است یک چیز بی ادبانه باشد به من نزن استیو به من نزن

look at the beatings look he was punching me all night beating me up you threw me into

به کتک ها نگاه کن نگاه کن او تمام شب مرا با مشت می زد و مرا کتک می زد تو مرا به باغ پرت کردی

the garden made me sleep with next door's dog rock doesn't know anything about the sentence

باعث شد با او بخوابم سنگ سگ همسایه چیزی در مورد جمله ca نمی داند

canes what you've got to do is you've got to guess what the words are and in that sentence

چیزی که باید انجام دهید این است که باید حدس بزنید کلمات چه هستند و در آن

there the first word is begins with t and it's seven letters and the second word is

جمله کلمه اول با t شروع می شود و هفت حرف است و کلمه دوم

three letters beginning with h yes so everything i just said yes uh when i explained it a few

سه حرف است که با h شروع می شود بله پس همه چیز i فقط وقتی چند لحظه پیش توضیح دادم، گفتم بله، اوه،

moments ago but what are the missing words i think we are getting some coming oh i think

اما کلمات گم شده چیست، فکر می‌کنم ما داریم می‌آییم اوه، فکر می‌کنم

kate kate kate gann oh yes kate is that one of the words kate gan i yes very good kate

کیت کیت کیت گان اوه بله، کیت یکی از کلمات کیت گان است، بله، کیت خیلی خوب

i had had another guest earlier on as well uh what are you laughing at mr duncan it's

بود. یکی دیگر از مهمانان قبل از این نیز آه، چه چیزی به آقای دانکن می‌خندید،

just so funny he is what do you think you're making vocal let's have a fight about it it's

خیلی خنده‌دار است، او چه فکر می‌کنید دارید آواز می‌سازید، بیایید با هم دعوا کنیم،

just so stupid there are a couple of bored millionaires oh it's so funny it just makes

خیلی احمقانه است که چند میلیونر بی حوصله وجود دارد، اوه خیلی خنده‌دار است این فقط باعث

me laugh it is funny though how we all get so so frothy around the mouth oh i'm so outraged

خنده ام می شود، خنده دار است اما اینکه چگونه همه ما آنقدر دور دهانمان کف می کنیم، آه من خیلی عصبانی هستم که به این

you think of all the death and destruction and killing and needless loss of life that

همه مرگ و ویرانی و کشتار و از دست دادن زندگی بیهوده فکر می کنید که

is happening around the world at this moment and people are going oh what do you think

در این لحظه در سراسر جهان اتفاق می افتد و مردم می روند اوه نظر شما

about the royal family they're multi-millionaires but if we didn't have a royal family and somebody

در مورد خانواده سلطنتی چیست؟ مولتی میلیونر هستید، اما اگر خانواده سلطنتی نداشتیم و به شخص

else would be paid a large sum of money to be a president uh and you would probably get

دیگری پول زیادی پرداخت می‌شد تا رئیس‌جمهور شود و احتمالاً

people that you hate uh in that position that's real fun we've already got they'll always

افرادی را که از آنها متنفرید در آن موقعیت قرار می‌دادید، این واقعاً سرگرم کننده است. فهمیدم که آنها

have money that's true

همیشه پول خواهند داشت که درست است

i think we've got the answer have we kate gan i think kate did very very very well i

، فکر می کنم ما جواب را دریافت کرده ایم، کیت گان، فکر می کنم کیت خیلی خیلی خوب عمل کرد،

think you've got it some people say that mr steve often i don't want to end the live stream

فکر می کنم شما آن را دریافت کرده اید، بعضی ها می گویند که آقای استیو اغلب نمی خواهم تمام شود پخش زنده

because i think steve's going to beat me up i really do think he's going to give me such

چون فکر می‌کنم استیو مرا کتک می‌زند، واقعاً فکر می‌کنم او

a kicking i'm going to send you to the tower of london i might have broken limbs i think

چنین لگدی به من می‌زند، می‌خواهم تو را به برج لندن بفرستم، ممکن است دست و پا شکسته باشد، فکر می‌کنم

if you hear a cracking sound it's steve breaking both of my arms i'm going to call the queen

اگر صدای ترک خوردگی را بشنوی استیو هر دو دستم را می شکند من به ملکه زنگ

and she's going to lock you up in the tower of london i'm scared

می زنم و او شما را در برج لندن حبس می کند من خیلی می

big deal because of course i know lots of queens

ترسم زیرا البته من تعداد زیادی ملکه را می شناسم

i thought you were i thought you are one right we've got we've got the answer here's the

فکر می کردم شما هستید فکر می کنم شما یکی از آنها درست هستید ما باید جواب را داریم این

answer shall we have mr steve having a poop or or my giant cockerel what should we do

پاسخ است آیا باید آقای استیو مدفوع کند یا خروس غول پیکر من چه می کند؟ اگر این کار را انجام دهیم

hmm i wonder i really feel like i want to have mr sieves

، متعجبم که واقعاً احساس می‌کنم می‌خواهم مستر الک داشته باشم،

oh that never fails to make me laugh here's the answer is category got that correct he

اوه که هرگز باعث خنده‌ام نمی‌شود ، پاسخ این است که دسته درست است او

is talking out of his hat he for example i don't know mr steve for example i've never

از کلاهش حرف می‌زند. به عنوان مثال من

heard of that expression ever in my life is it new has it just been invented he is talking

هرگز در زندگی ام چنین عبارتی را نشنیده ام، این عبارت جدید است، تازه اختراع شده است او در حال صحبت کردن است

oh oh i'm glad we're only doing this once a week because i i don't think i could stand

آه اوه خوشحالم که این کار را فقط یک بار در هفته انجام می دهیم زیرا فکر نمی کنم بتوانم

the stress i know steve couldn't

استرس را تحمل کنم من می دانم که استیو نمی تواند،

so what does that mean mr duncan move on he is talking out of his hat a person who talks

پس این یعنی چه آقای دانکن ادامه می دهد او از کلاه خود صحبت می کند شخصی که

nonsense a person who talks about things but they don't really know what they're talking

مزخرف می گوید شخصی که در مورد چیزهایی صحبت می کند اما آنها واقعاً نمی دانند در

about they're talking nonsense they're talking rubbish they are talking out of their hat

مورد چه چیزی صحبت می کنند. مزخرف آنها در حال صحبت کردن هستند آنها از کلاه خود

they're talking out of their hat we could also say they are talking out the top of their

صحبت می کنند آنها از کلاه

head as well he's talking at the top of his head it means he's talking rubbish he's saying

خود صحبت می کنند.

things and he knows nothing or nonsense yes it's complete nonsense

چیزهایی می گوید و او هیچ چیز یا مزخرف نمی داند بله کاملاً مزخرف است

i was going to say something though rdd is wants to come and be a referee a referee in

من می خواستم چیزی بگویم rdd این است که می خواهد بیاید و داور شود یک داور در

what uh to act as an arbiter an arbiter yes in what though in arguments and debates this

چه چیزی به عنوان داور عمل کند یک داور بله در چه چیزی اگرچه در استدلال ها و مناظرات

is not yes this is more a debate than an argument there is a difference there is a difference

این بله نیست این بیشتر یک بحث است تا یک استدلال تفاوت وجود دارد تفاوت وجود دارد

between argument and debate talking about the royal family should be nothing it really

بین بحث و مناظره صحبت کردن در مورد خانواده سلطنتی نباید چیزی باشد،

is it's what people talk about when they're having a cup of tea my objection was that

واقعاً این چیزی است که مردم هنگام نوشیدن یک فنجان چای درباره آن صحبت می کنند، اعتراض من این بود که

you wouldn't let me discuss uh the decision to only give a one percent pay rise to oh

شما اجازه نمی دهید من در مورد تصمیم فقط یک درصد افزایش حقوق صحبت کنم. به اوه می

i see nhs what do you think about then you suddenly went off into a whole anti-royal

بینم nhs نظر شما در مورد چه چیزی است و ناگهان وارد یک سخنرانی ضد سلطنتی شدید

speech steve whether tomek has written to us steve steve tomic has written what do you

استیو که آیا تومک برای ما نامه نوشته استیو استیو تومیک نوشته است نظر شما

think about the one percent pay rise that the nhs workers we've moved on we've moved

در مورد افزایش یک درصدی دستمزد کارگران nhs ما چیست؟ ما ادامه دادیم ما

on from that but i'm interested to know what your opinion is well do you think one percent

از آن حرکت کردیم، اما من علاقه مندم بدانم نظر شما خوب است، آیا فکر می کنید اگر رئیستان یک درصد حقوق شما را افزایش دهد اگر شما را دعوت کند، فکر می کنید یک

is high or low if you if your boss was to give you a one percent pay rise if he called

درصد بالا یا پایین است.

you into your office and said i've got some good news i'm going to give you uh you've

دفتر شما و گفت من یک خبر خوب دارم که می خواهم بگویم تو اوه

nearly died treating lots of patients uh and put yourself at huge risk uh i'm going to

تقریباً بمیری و بیماران زیادی را معالجه کردی آه و خودت را در معرض خطر بزرگی قرار دادی آه من

reward you by giving you a one percent pay rise what would you say would you jump for

با دادن یک درصد افزایش حقوق به تو پاداش می دهم چه می گویی از

joy and go and kiss him or her we can't kiss anyone at the moment because we're in lockdown

خوشحالی می پری و می روی و او را می بوس ما در حال حاضر نمی‌توانیم کسی را ببوسیم زیرا در قرنطینه هستیم

yes but you know what metaphorically okay that would you feel pleased about getting

بله، اما می‌دانید چه چیزی از نظر استعاری خوب است که از افزایش یک درصدی دستمزد خوشحال می‌شوید،

a one percent pay rise

i don't think i need to answer that okay i don't think anyone would you may as well not

فکر نمی‌کنم نیازی به پاسخ دادن به آن داشته باشم، خوب فکر نمی‌کنم هر کسی ممکن است شما هم

bother giving any pay rise this is all you wanted to say well that's what i was going

زحمت افزایش حقوق را نداشته باشید، این تنها چیزی است که می خواهید بگویید خوب این چیزی است که می

to say okay yeah i wish i'd let you know if that if that was all the yeah that's what

خواستم بگویم خوب بله، کاش به شما اطلاع می دادم اگر این همه بود بله، همین

i was going to say well but if you've got a one percent pay rise knowing that tax rises

چیزی بود که می خواستم خوب بگویم، اما اگر یک درصد افزایش حقوق داشته باشید با دانستن اینکه افزایش مالیات

are imminent yes oh next couple of years we are going to be taxed so much and guess what

قریب الوقوع است، بله، اوه چند سال آینده ما مالیات زیادی می گیریم و حدس بزنید چه

do you know where some of that tax goes do you yes it goes to the royal family good good

می دانید که بخشی از این مالیات کجا می رود. به خانواده سلطنتی می رود خوب است

they deserve it yeah more money more money for wealthy royalty please yes please take

آنها سزاوار آن هستند بله پول بیشتر پول بیشتر برای خانواده سلطنتی ثروتمند لطفا بله لطفاً

it from my pocket please because i don't have much money please can you take the rest of

من را بپذیرید از جیب من لطفاً چون پول زیادی ندارم لطفاً می توانید بقیه

my money from me thank you you're not looking at the whole picture mr duncan i am not i

پولم را از من بگیرید متشکرم که به کل عکس نگاه نمی کنید آقای دانکن من نیستم من

am definitely not looking at the whole picture we don't pay all royals now it's only it's

قطعاً به کل عکس نگاه نمی کنم ما حالا به همه خانواده های سلطنتی پرداخت نکنید،

only the ones at the top of the tree uh that still gets some uh i mean we used to pay a

فقط آنهایی هستند که در بالای درخت هستند هنوز مقداری دریافت می کنند، منظورم این است که ما

lot more 30 40 years ago um as a lot of people don't get any money anymore i think anyway

30 40 سال پیش بسیار بیشتر پرداخت می کردیم، اوم، زیرا بسیاری از مردم پولی دریافت نمی کنند به هر حال فکر می کنم به هر حال

i don't know who it is but right we've got that let's move on i think someone was just

نمی دانم کیست اما درست است که بیایید ادامه دهیم، فکر می کنم یک نفر فقط

talking out of their hat no but they used to give it to everybody did they okay yes

از کلاهش حرف می زد نه اما آنها آن را به همه می دادند آیا خوب بودند بله

but uh but they don't anymore but but you don't really know if they do enough it's the

اما اوه دیگر نمی‌شود، اما شما واقعاً نمی‌دانید که اگر آنها به اندازه کافی انجام دهند،

next one i am going to get so bad i know that they don't give it to everybody they used

دفعه بعدی است که من آنقدر بد می‌شوم، می‌دانم که آنها آن را به هرکسی که قبلاً می‌کردند نمی‌دهند، آیا

to can i just stay on i think the queen gets it i think the uh princess get it but i don't

می‌توانم بمانم، فکر می‌کنم ملکه خوب می‌شود فکر می کنم شاهزاده خانم متوجه می شود اما

think it goes any further down than that if you hear any ambulances or fire engines or

فکر نمی کنم اگر بشنوید آمبولانس ها یا ماشین های آتش نشانی یا

police cars coming at my of my road it's probably steve he's probably on the roof like king

ماشین های پلیس به سمت من می آیند بیشتر از این پایین بیاید. احتمالاً استیو است او احتمالاً روی پشت بام است مانند کینگ

kong hanging from the tv aerial oh dear anyway yes cat again you are right i'm not i'm not

کونگ که از آنتن تلویزیون آویزان است اوه عزیزم به هر حال بله گربه باز هم شما درست می گویید من نیستم من

upset with mr steve i don't i don't know why everyone thinks that i i'm fine i'm all right

از آقای استیو ناراحت نیستم نمی دانم چرا همه فکر می کنند اینکه من خوبم، خوبم،

it's good fun the people i've spoken i love talking about these things they fascinate

خیلی خوب است افرادی که با آنها صحبت کردم، دوست دارم در مورد این چیزها صحبت کنم، آنها

me so next week we're talking about the political situation and also religion next week so steve

من را مجذوب خود می کنند، بنابراین هفته آینده در مورد وضعیت سیاسی و همچنین مذهب هفته آینده صحبت می کنیم، بنابراین استیو

have some things prepared

چیزهایی داشته باشد آماده

let's do that show what's the next one we're only on one and it's two minutes to four okay

بیایید این کار را انجام دهیم نشان می دهد که بعدی چیست، ما فقط در یکی هستیم و دو دقیقه به چهار است

what's your problem by the way you're getting your own cup of tea and tea cake today it's

، مشکل شما چیست، این که امروز فنجان چای و کیک چای خود را تهیه می کنید،

well it's not a tea cake it's a hot cross bun so i don't want a tk you're not getting

خوب است، کیک چای نیست، یک کیک چای نیست. نان صلیب داغ پس من نمی‌خواهم یک tk دریافت

one

i don't know why people think even steve thinks we're arguing and i'm not arguing it's just

نمی‌کنم، نمی‌دانم چرا مردم فکر می‌کنند حتی استیو فکر می‌کند که ما با هم دعوا می‌کنیم و من بحث نمی‌کنم این فقط

a conversation god one woman got five jabs five let's let's use the word vaccination

یک مکالمه است خدا یک زن پنج ضربه خورد بیایید از کلمه واکسیناسیون استفاده

shall we are you sure are you sure she wasn't just standing in front of a dart board they

کنیم آیا مطمئن هستیم که او فقط در مقابل یک

were throwing darts at her 108

تخته دارت ایستاده نبوده است. ng دارت در او 108

so this is the second sentence game that's three then three letters it is something to

بنابراین این دومین بازی جمله است که سه حرف دارد و سه حرف است.

something you're something right good grief do you still like me i'm focused on the uh

sentence game do you still like me are you gonna make me a cup of tea well maura's got

می خواهم برای من یک فنجان چای درست کنم ماورا

it already are you gonna make me a cup of tea no and and a hot cross bun no we're still

قبلاً فهمیدم آیا شما برای من یک فنجان چای درست می کنید نه و یک نان صلیب داغ نه ما هنوز با هم

friends maura's gone mara's got it right are we still friends

دوست هستیم maura's Gone مارا درست فهمیده است آیا ما هنوز دوست هستیم

i'll think about it i'll think about it what do you think i feel like i feel like there's

من در مورد آن فکر خواهم کرد من در مورد آن فکر می کنم به نظر شما چه فکر می کنید من احساس می کنم احساس می

a bit of a charles and diana thing going on here right i think maura's got it by the way

کنم یک چیز چارلز و دیانا در اینجا اتفاق می افتد ، فکر می کنم مائورا آن را فهمیده است،

i'm not sure which one of his is going to end up chased by the paparazzi i don't know

من مطمئن نیستم که کدام یک از او به پایان می رسد تحت تعقیب پاپاراتزی‌ها، نمی‌دانم

i think maura's got it by the way i'm hoping it's not me i've said three times i think

، فکر می‌کنم مائورا متوجه شده است، امیدوارم این من نباشم.

more has gone yes more is very good very good

great so come on let's end this one because we can just sneak another one in

یکی به این دلیل که می‌توانیم یکی دیگر را مخفیانه وارد کنیم،

i'm i'm going to watch every second of this live stream later with steve and see how long

من می‌خواهم هر ثانیه از این پخش زنده را بعداً با استیو تماشا کنم و ببینم چقدر طول می‌کشد

it takes steve to to turn red i shan't be watching it you'll be fine it's not that bad

Akes Steve to به قرمز شدن من نباید آن را تماشا کنم تو خوب می شوی آنقدرها هم بد

it's nothing can i just say that five minutes after this finishes no one will remember it

نیست چیزی نیست فقط می توانم بگویم که پنج دقیقه بعد از تمام شدن این بازی هیچکس آن را به خاطر نخواهد آورد

no one remembers last week and you were saying all sorts of things 20 people have gone really

هیچ کس هفته گذشته را به خاطر نمی آورد و شما همه جور می گفتید از بین چیزهایی که 20 نفر رفته اند واقعاً

yes but that normally happens at around about four o'clock nothing is unusual about that

بله، اما معمولاً حدود ساعت چهار اتفاق می افتد، هیچ چیز غیرعادی

at all it's the same the answer we've got the answer by the way yeah we we got the answer

در این مورد نیست، همان پاسخی است که ما پاسخ را گرفتیم، بله، ما پاسخ

it's all tomic's fault

را دریافت کردیم، همه اینها تقصیر تومیک است.

anyway i i'm slightly disturbed by my bruised who hasn't yet told us where he is brother

به هر حال من از کبودی ام که هنوز به ما

i don't know what's happening to my skin i think i've i think i've got that same thing

نگفته کجاست ناراحت هستم، برادر، نمی دانم چه بلایی سر پوستم می آید، فکر می کنم دارم، فکر می کنم همان کاری را دارم

that michael york has do you know that actor michael york did he dye his beard no but he's

که مایکل یورک انجام داده است. می‌دانید که آن بازیگر مایکل یورک، ریش‌هایش را رنگ نکرده است، اما او

got this horrible disease that makes all of his skin turn nylaris bright red i think i

به این بیماری وحشتناک مبتلا شده است که باعث می‌شود تمام پوستش قرمز روشن شود، فکر می‌کنم

might have that something weird is happening what is this i'm very disturbed latif is from

ممکن است اتفاق عجیبی در حال رخ

the sultanate of omani atomic is in the netherlands really where did thomas say that you have

دادن باشد. سلطنت اتمی عمانی در هلند است واقعاً جایی که توماس گفت که y شما باید

to go to the bottom okay yes but you know a lot about uh politics in the uk so i'm very

به پایین بروید، بله، اما شما چیزهای زیادی در مورد سیاست در انگلستان می دانید، بنابراین من بسیار

impressed i don't know anything about the politics in the netherlands apparently apparently

تحت تأثیر قرار گرفتم، من چیزی در مورد سیاست در هلند نمی دانم، ظاهراً

they're making they're making the canals they're pedestrianizing the canals well your tubes

آنها در حال ساختن کانال ها هستند. آنها کانال ها را به خوبی عابر پیاده می کنند لوله

are coming out soon they they're filling in the canals in holland in amsterdam they're

های شما به زودی بیرون می آیند، آنها در حال پر کردن کانال ها در هلند در آمستردام هستند، آنها

going to fill all of the canals in with concrete to make a pedestrianized area so people can

قصد دارند تمام کانال ها را با بتن پر کنند تا یک منطقه عابر پیاده ایجاد شود تا مردم بتوانند

walk up and down where the canals used to be there okay we did we went to a wedding

بالا و پایین راه بروند. جایی که کانال ها قبلا آنجا بود خوب ما رفتیم عروسی

in in amsterdam didn't we years ago we did uh it's a very interesting story amsterdam

در آمستردام رفتیم نه سال ها پیش ما این یک داستان بسیار جالب است

was in the netherlands of course it is yes i know i was getting mixed up with the with

آمستردام در هلند بود البته بله می دانم که داشتم با آن قاطی می شدم با

some of the countries around that area uh yes we did we were invited to a wedding because

برخی از کشورهای اطراف آن منطقه، بله، ما به عروسی دعوت شدیم، زیرا

a friend of a friend of ours a friend of mine from uh college days got married to a dutch

یکی از دوستان یکی از دوستان من در دوران دانشگاه با یک دختر هلندی ازدواج کرد

girl and we uh we uh we went to the wedding in amsterdam netherland that was an interesting

و ما به این عروسی رفتیم. عروسی در آمستردام هلند که سفر جالبی بود

trip i can tell you for many reasons so what do you normally get the netherlands confused

به دلایل زیادی به شما بگویم، بنابراین شما معمولا هلند را با چه چیزی اشتباه

with i don't know but anyway uh well well some people call it holland of course most

می گیرید، نمی دانم، اما به هر حال خوب، خوب برخی از مردم آن را هلند می نامند، البته بیشتر

people think of holland the clogs and the wind you have time to think about that well

مردم به هلند و باد فکر می کنند، شما وقت دارید در مورد آن خوب فکر کنید.

done the clogs the windmills the canals we often walk along the canals

گرفتگی آسیاب‌های بادی کانال‌ها را که اغلب در امتداد کانال‌ها راه می‌رویم،

what nurse valentine is speechless for some reason really about something palmyra said

پرستار ولنتاین به دلایلی واقعاً در مورد چیزی که پالمیرا گفت

oh i think but uh we can look back later by the way this is you know we got the answer

اوه فکر می‌کنم اما اوه ما می‌توانیم بعداً به گذشته نگاه کنیم، اینطور است، می‌دانید که ما جواب را

ages ago oh i got it right we've got the answer thank you very much miura congratulations

سال‌ها پیش دریافت کردیم آه. درست متوجه شدم ما جواب گرفتیم خیلی متشکرم miura تبریک می‌گویم

and here comes the answer now

و اکنون جواب

you're not helping the situation very much here

می‌دهید که شما خیلی به وضعیت اینجا کمک نمی‌کنید

the netherlands holland as opposed to the nether

هلند هلند در مقابل

regions yes the nether regions that's a that's a completely oh it can get very chilly around

مناطق زیر زمینی بله مناطق پایین این است که کاملاً اوه، ممکن است در اطراف بالتیک بسیار سرد شود

the baltics there's nothing worse than a cold wind around the baltics

، هیچ چیز بدتر از باد سرد در اطراف بالتیک

you'd better explain that joke i'm not going to i've got enough time okay let's have the

نیست، بهتر است این شوخی را توضیح دهید، من نمی روم ، زمان کافی دارم، خب، بیایید

answer

پاسخ

it's important to get your priorities right it is important to get your priorities right

را داشته باشیم، مهم است که p اولویت ها به درستی مهم است که اولویت های خود را به درستی انجام دهید،

so the important things the important things that exist in your life the important things

بنابراین چیزهای مهم چیزهای مهمی که در زندگی شما وجود دارد، چیزهای مهمی

that you should be concentrating on are your priorities the most important things that

که باید روی آنها تمرکز کنید اولویت های شما هستند، مهمترین چیزهایی

you should be thinking about are your your priorities my priority at the moment is having

که باید به آنها فکر کنید اولویت های شما هستند اولویت من در حال حاضر در حال

a lovely hot cross bun and a cup of tea made by this young handsome man i shall be making

خوردن یک نان صلیبی داغ و یک فنجان چای هستم که توسط این مرد جوان خوش‌تیپ درست شده است.

flattery will get you nowhere nowhere young handsome intelligent rosen doesn't like the

poop poop clip uh are we gonna sneak another one in or is it too late we can squeeze another

در یا خیلی دیر است، می توانیم

one out

right fingers at the ready one more my fingers are ready my legs are ready my legs are ready

یکی دیگر از انگشتان دست راست را فشار دهیم، انگشتان من آماده هستند، پاهای من آماده هستند، پاهای من آماده هستند

to run as fast as i can away from steve you're right cat again i think steve is going to

تا با سرعتی که می توانم بدوم، از استیو دور شوم، تو راست می گویی، دوباره فکر می کنم استیو

kill me if you never see me again please check under the patio i'm seething because i think

من را می کشد اگر دیگر هرگز مرا نبینی لطفاً زیر پاسیو را بررسی کنید من در حال جوشیدن هستم زیرا فکر می

seething my body is under there if you're seething it means that you are getting very

کنم اگر بدن من در آنجا جوش می زند به این معنی است که شما در

angry inside i can't believe it's seething i i refuse to believe that you're getting

داخل خیلی عصبانی می شوید. نمی توانم باور کنم که اینطور است در حال جوشیدن من نمی توانم باور کنم که تو

angry seething with rage over spoiled royalty i just well i'm not getting annoyed what do

عصبانی می شوی و از خشم به خاطر خانواده های سلطنتی خراب غوغا می کنم، من ناراحت نمی شوم

you think about the situation in uh i don't know afghanistan for example what about the

نظر شما در مورد وضعیت در افغانستان چیست، مثلاً در مورد

rioting that's taking place in myanmar what's your opinion comment at all on that i can

شورش هایی که در حال وقوع است، چه فکری می کنید. در میانمار نظر شما چیست اصلاً در مورد آن نظر بدهید که من می توانم

comment on things happening in this country but not in other countries wouldn't be my

در مورد چیزهایی که در این کشور اتفاق می افتد نظر بدهم اما در کشورهای دیگر جای من

place to do that oh zutzika says maybe you deserve it what what i deserved to be it was

برای انجام این کار نیست اوه زوتزیکا می گوید شاید شما لیاقتش را دارید چیزی که من سزاوار آن

a joke tomic butchered and buried under the patio i deserve that i don't think anyone

بودم شوخی بود تومیک قصابی و دفن شده در زیر پاسیو من سزاوار آن هستم که فکر نمی‌کنم

has ever deserved that ever in the history of the planet we're not really going to talk

هیچ‌کس هرگز در تاریخ این سیاره لیاقت این را نداشته باشد که ما واقعاً در

about religion mosin we are not going to go anywhere near that steve is going to go through

مورد دین صحبت نکنیم، ما به جایی نزدیک که استیو می‌رود نخواهیم رفت. برای مرور

all the separate religions that exist and it's going to give his opinion about each

همه ادیان جداگانه ای که وجود دارد و نظر خود را در مورد هر

one yes and then and then and then after that we're going to talk about race and then yes

یک می دهد بله و بعد و بعد و بعد از آن ما در مورد نژاد صحبت می کنیم و بعد بله

oh well let's just do race religion and politics next week we'll do all of them and they will

اوه خوب بیایید فقط هفته آینده دین و سیاست نژادی را انجام دهیم. ما انجام خواهیم داد همه آنها و آنها

change our identities and go and live in mind you if we said we were going to talk about

هویت ما را تغییر می دهند و می روند و در ذهن شما زندگی می کنند اگر ما بگوییم که قرار است در مورد

those subjects we might get a lot of people tuning in yes next week it will and we might

آن موضوعات صحبت کنیم، ممکن است افراد زیادی در هفته آینده تنظیم کنند بله، این اتفاق می افتد و ممکن است ما

get a lot of people crowding around the front of the house as well throwing bricks at the

افراد زیادی را ازدحام کنند. دور جلوی خانه و همچنین پرتاب آجر به سمت

windows

پنجره‌ها

well we're used to that oh dear oh are we going to get one more sentence gaming i'm

خوب عادت کرده‌ایم، اوه عزیزم، آیا می‌خواهیم یک جمله دیگر را بازی

trying to squeeze it out there it is i've got another one right let's see who's who's

کنیم، من سعی می‌کنم آن را فشار دهم، درست است یکی دیگر را دارم بیایید ببینیم چه کسی

quickest on the draw he didn't he didn't something his something until it was something something

در قرعه کشی سریعتر است او انجام نداد او چیزی را انجام نداد تا زمانی که چیزی چیزی بود

well i've got the last two this might be steve's as well this might you know relate to steve

خوب من دو مورد آخر را دارم این ممکن است مال استیو باشد همچنین ممکن است بدانید به استیو مربوط می شود

uh we're gonna have to start saying tomorrow like we did to tomic to hold back uh before

اوه ما می خواهیم باید از فردا شروع کنم مثل ما که با تومیک گفتیم تا جلوی خود را بگیرم آه

long i think well yes what that's maura have you got it already no not yet the last time

خیلی زود فکر می کنم بله این چه چیزی است ماورا آیا شما آن را دریافت کرده اید نه هنوز آخرین بار

oh i see uh that's all right lewis said he was going but he's still here if you give

اوه می بینم اوه همه چیز درست است لوئیس گفت که می رود اما او هنوز اینجاست اگر شما

his bye-bye if you give us the answer quickly we can clear off we can go well i'm going

او را خداحافظی کنید اگر سریع به ما پاسخ دهید، ما می توانیم آن را پاک کنیم، می توانیم برویم من می

to stay here because i think steve is going to kill me i i'm now fearing for my life i

خواهم اینجا بمانم زیرا فکر می کنم استیو مرا می کشد، من اکنون از جانم می ترسم،

hope you realize this so so please document this if you have a screenshot can you please

امیدوارم متوجه این موضوع شده باشید، پس لطفاً اگر اسکرین شات دارید، این را مستند کنید، می

take the screenshot now ah look at that we have a new winner that's a so that that is

توانید اکنون اسکرین شات را بگیرید. در این صورت ما یک برنده جدید داریم که

me cowering in fear we have a move on that's we have a new winner

من از ترس خفه می شوم ما یک حرکت داریم و یک برنده جدید داریم

intelligent oh i think has got it right because i don't know what these are that is of course

باهوش اوه فکر می کنم درست شده است زیرا من نمی دانم اینها چیست که البته

lillia hello lilia well done i'm glad to see you're still here even though steve i don't

لیلیا است سلام لیلیا آفرین، خوشحالم که میبینم هنوز اینجا هستی، هرچند استیو

know what's wrong with him today i think maybe it's it's his age or maybe he's worried because

نمیدانم امروز چه مشکلی دارد، فکر می کنم شاید به خاطر سنش باشد یا شاید نگران است چون فردا

he's having his his virus jab or injection tomorrow maybe he's nervous i'm not nervous

ویروسش را تزریق می کند یا ممکن است تزریق کند. او عصبی است من عصبی نیستم

uh yeah there we go so we've got we've got the answer it's time to go now bye

اوه بله ما می رویم پس جواب گرفتیم حالا وقت رفتن است خداحافظ

wow that's a good one there's a good one yes

وای این خوب است یک خوب است بله به آن

look at that i i do know it never fails to

نگاه کنید من می دانم که هرگز نمی تواند

amaze me when people come up with different words and they also fit

شگفت زده شود من وقتی مردم با کلمات متفاوتی می‌آیند و آن‌ها هم با کلماتی

so the ones that you wanted to put in there okay so the word mansion so he didn't something

که شما می‌خواهید در آنجا قرار می‌دهید مناسب هستند، بسیار خوب است. d mansion بنابراین او چیزی

his mansion yes that's interesting valentin has come up with

عمارت خود را انجام نداد بله جالب است والنتین

another suggestion which is maybe slightly humorous uh and it's something that the royal

پیشنهاد دیگری ارائه کرده است که شاید کمی طنزآمیز باشد و این چیزی است که خانواده سلطنتی

family would probably would never do no they would definitely never do it out of their

احتمالاً هرگز انجام نمی دهند نه آنها قطعاً هرگز آن را با پول خود انجام نمی دهند.

own money well they do though they do they do are we really going to do this again so

خوب آنها این کار را انجام می دهند، اما انجام می دهند، آیا ما واقعاً دوباره این کار را انجام

there we go so we've got two possible answers actually i know what it is i think mr steve

خواهیم داد، بنابراین ما دو پاسخ ممکن داریم در واقع می دانم چیست، فکر می کنم آقای استیو

wants to get a knighthood so i think mr steve wants to become sir steve i am sir steve you

می خواهد نشان شوالیه بگیرد، بنابراین من فکر می کنم آقای استیو می خواهد تبدیل شدن به سر استیو من آقا استیو هستم شما می

see they call me that at work yes they call you many things at work they actually that

بینید که آنها به من زنگ می زنند که در محل کار بله آنها شما را با چیزهای زیادی در محل کار صدا می

is my nickname at work is sir steve i'm not joking most of the things they call you we

زنند.

can't say because i look like uh some actor they think i look like an actor uh so they

بگو چون من شبیه فلان بازیگر هستم، آنها فکر می کنند من شبیه یک بازیگر

call me it's true anyway it's uh time for you time for me to go make myself a cup of

هستم، پس به من می گویند این درست است به هر حال وقت آن رسیده که من بروم برای خودم یک فنجان

tea and a hot cross bun and uh just me we haven't even got the answer yet we haven't

چای و یک نان صلیب داغ درست کنم و اوه فقط من پناهگاهی داریم. 'حتی پاسخ را دریافت کرده‌ایم هنوز

got the answers put the answer on the screen i was waiting for you to do that yes um so

پاسخی دریافت نکرده‌ایم در صفحه من منتظر بودم که شما این کار را انجام دهید بله،

there we go you see we didn't have mr steve having a poop i wouldn't i wouldn't do that

پس ما برویم شما می بینید که آقای استیو مدفوع نداشت، من این کار را با شما انجام نمی دادم.

to you again here we go then here's the answer to the final it might be the last ever sentence

آخرین جمله ممکن است آخرین جمله

game bing bong he didn't realize his mistake until it was too late when something is too

بازی بینگ بونگ باشد که او متوجه اشتباهش نشده بود تا زمانی که خیلی دیر شده بود وقتی چیزی خیلی

late it means you can't go back and change it it is too late you can't change that thing

دیر شده است به این معنی است که نمی توانید به عقب برگردید و آن را تغییر دهید خیلی دیر است شما نمی توانید آن را تغییر دهید

it is too late so he didn't realize his mistake

خیلی دیر است، بنابراین او متوجه اشتباه خود

until it was too late are you thinking of anything in particular i'm not thinking of

نشد تا اینکه خیلی دیر شده بود، آیا شما به چیز خاصی فکر می کنید، من به هیچ چیز خاصی فکر نمی کنم از

anything in particular of any mistakes that you might have made you know say today on

اشتباهاتی که ممکن است باعث شده باشید امروز در

the live stream i haven't made any mistakes and yes uh so yes but valentin came up with

جریان مستقیم بگویید. من هیچ اشتباهی مرتکب نشده ام و بله، بله، بله، اما والنتین

another suggestion which fits he didn't restore his mansion yeah until it was too late i think

پیشنهاد دیگری ارائه کرد که مناسب بود او عمارت خود را بازسازی نکرد، بله تا دیر شده بود، فکر می

that's brilliant it fits yes that deserves a round of applause i think it does and it's

کنم عالی است، درست است، بله که سزاوار یک دور تشویق است. انجام می دهد و

it's also humorous yes that's good he didn't thank you for that he didn't restore his mansion

همچنین طنز است بله خوب است که از شما تشکر نکرد که عمارت خود را بازسازی نکرد

until it was too late yes because uh maybe all the walls were falling down and there

تا زمانی که خیلی دیر شده بود بله، زیرا شاید همه دیوارها در حال سقوط بودند

was a big hole in the roof and it was then too expensive to repair it was too late so

و یک سوراخ بزرگ در سقف وجود داشت و تعمیر آن خیلی گران بود، خیلی دیر شده بود،

it had to be bulldozed had had to be demolished belarussia said that she could understand

بنابراین باید با بولدوزر خراب می شد بلاروس گفت که او می توانست

everything i was saying today am i speaking more slowly yes because i'm tired it might

همه چیزهایی را که امروز می گویم درک کند، آیا من آهسته تر صحبت می کنم بله چون خسته هستم

be the first time ever probably because i'm tired anyway i'm talking more slowly it might

شاید اولین بار باشد که احتمالاً به این دلیل که خسته هستم به هر حال آهسته تر صحبت می کنم ممکن

be the first time that anyone's ever understood what mr steve said thank you you really are

است اولین بار باشد که کسی بفهمد چه چیزی آقای استیو گفت متشکرم شما واقعاً

skating on thin ice i don't know look i have nothing to lose that's the problem a person

روی یخ نازک اسکیت می‌کنید، نمی‌دانم نگاه کنید من چیزی برای از دست دادن ندارم، این مشکلی است که کسی

with nothing to lose is a very dangerous person indeed that's what i always say palmeira says

که چیزی برای از دست دادن ندارد، فرد بسیار خطرناکی است، در واقع این چیزی است که من همیشه می‌گویم پالمیرا

i wish you a happy jab thank you yes steve will be having his soft teddy bear not not

می‌گوید برای شما آرزوی شادی دارم. متشکرم بله استیو خرس عروسکی نرم خود را خواهد داشت نه

not jab so so we're going to call it a soft cuddly teddy bear so steve will be having

نه ضربه می زند، بنابراین ما آن را یک خرس عروسکی نرم می نامیم ، بنابراین استیو

his soft cuddly teddy bear tomorrow in his arm intelligent uh we have an electric kettle

فردا خرس عروسکی نرم خود را در بازوی خود خواهد داشت، اوه ما یک دستگاه برقی داریم کتری

uh a gas kettle i don't think we have gas kettles in the uk oh do you mean do i put

اوه یک کتری گازی من نمی hink ما کتری های گازی در انگلستان داریم، منظورت این است که آیا

the the water into a container and then put it on the stove which is powered with gas

آب را در ظرفی بریزم و سپس آن را روی اجاق گاز قرار دهم که با گاز تغذیه می

is that what you mean no i'm not going to do that we don't have a gas cooker um or i

شود این است که منظور شما نه من این کار را انجام نمی دهم؟ اجاق گاز ندارم یا

could put it on you know yes i could have like a gas powered something to heat the water

می‌توانم آن را بگذارم، می‌دانید بله، می‌توانم چیزی مانند گاز برای گرم کردن آب

no it's electric and we've had it for about 20 years it's been a very uh robust uh electric

داشته باشم، نه برقی است و حدود 20 سال است که آن را داریم، یک کابل برق بسیار قوی است

cable that we have welcome to the history of our electric kettle yes well i think it's

که ما به تاریخچه کتری برقی خود خوش آمدیم بله، من فکر می

quite most people buy electric kettles every five years uh but we've had one for about

کنم تقریباً اکثر مردم هر پنج سال یک بار کتری برقی می خرند، اما ما حدود 25 سال است که یک کتری برقی داریم،

25 years so don't forget to tune in next week we are with you next sunday steve will be

بنابراین فراموش نکنید که هفته آینده را تنظیم کنید، ما در آینده با شما هستیم. یکشنبه استیو

talking about st well i will be here hopefully if i'm unless i'm dead under the patio outside

در مورد خیابان صحبت خواهد کرد، امیدوارم اگر من اینجا باشم، مگر اینکه زیر پاسیو

the the door at the back of the house

بیرون درب پشت خانه مرده باشم،

in which case but next week we have steve talking about some hot topics so steve will

در این صورت، اما هفته آینده استیو درباره موضوعات داغ صحبت می کند. استیو در هفته

be just discussing all of the hot controversial topics next week and then he will be catching

آینده فقط در مورد همه موضوعات بحث برانگیز بحث می کند و سپس

a plane to peru where he will go into hiding for the next 40 years yes i don't know race

با هواپیما به پرو می رود. جایی که او تا 40 سال آینده مخفی خواهد شد، بله، من نژاد یا مذهب را نمی دانم

or religion next week which do you think both uh one could get us killed the other one is

هفته آینده که به نظر شما هر دو می توانند ما را بکشند، دیگری این است

there has never been a black pope there we go there that that that's it i've started

که هرگز یک پاپ سیاه پوست وجود نداشته است، ما به آنجا می رویم که آن من این کار

it off i guess dude that's what we're talking about next week why isn't why isn't there

را شروع کردم، حدس می‌زنم این چیزی است که هفته آینده درباره آن صحبت

a black pope why there we go there we go we've got religion and race in at the same time

می‌کنیم چرا پاپ سیاه‌پوست نیست چرا آنجا می‌رویم، می‌رویم، همزمان دین و نژاد داریم زمانی

they really are skating on thin ice mr dude i think it's a valid question

که آنها واقعاً روی یخ نازک اسکیت می‌کنند آقای دوست ، فکر می‌کنم این یک سوال معتبر است

i think we know the answer but there you go right i'm off uh somewhere but it's not in

، فکر می‌کنم ما پاسخ آن را می‌دانیم، اما همین‌جا می‌روم، من یک جایی می‌روم اما

the kitchen and it's not to make a cup of tea i think steve is going upstairs and he's

در آشپزخانه نیست و فکر می‌کنم برای دم کردن یک فنجان چای نیست. استیو دارد به طبقه بالا می رود

going to punch a pillow for about an hour make a change for biting one

و حدود یک ساعت به بالش مشت می زند و برای گاز گرفتن بالش را تغییر دهید.

i'm only joking i'm only joking uh actually i think you know we've been watching a television

program haven't we which is very depressing okay uh but anyway is it this next week is

خیلی ناامید کننده است، اوه اوه، اما به هر حال آیا این هفته آینده

it this is this the program that we've been watching that's depressing for later are you

است، این همان برنامه ای است که ما تماشا کرده ایم و برای آن افسرده کننده است بعداً در

talking about the terror or should or should i say the terror it's a it's a great tv show

مورد وحشت صحبت می کنید یا باید یا باید بگویم وحشت این یک برنامه تلویزیونی عالی است

yes it's very cool we've only seen five episodes so far six five six okay steve says six episodes

بله بسیار عالی است ما فقط پنج قسمت را تا کنون دیده ایم شش پنج شش خوب استیو می گوید شش قسمت

we've only seen six episodes but it's quite good it's a bit it's a bit horrific in places

ما فقط شش قسمت را دیده ایم اما خیلی خوب است، در بعضی جاها کمی وحشتناک است،

if you like seeing people's rim limbs you like seeing people's limbs do you like being

اگر دوست دارید اعضای لبه افراد را ببینید، دوست دارید اعضای بدن افراد را ببینید، آیا دوست دارید که

ripped off yes uh people cut in half their brains exposed yes then you know maybe it's

از بدنشان کنده شوند، بله، مردم مغزشان را نصف می کنند، بله، می دانید که شاید

the program for you you don't have to worry about that what having your brain exposed

این برنامه برای شما باشد. شما لازم نیست نگران این باشید که مغز شما در معرض چه چیزی قرار گرفته است.

i don't know what you mean but uh yes marty see you later later meaning next sunday yes

من نمی دانم منظور شما چیست، اما اوه بله مارتی بعداً می بینمت، یعنی یکشنبه بعد بله

next sunday we might be here or it might just be a blank screen a few people were getting

یکشنبه بعد ممکن است اینجا باشیم یا ممکن است فقط یک صفحه خالی باشد. مردم از

excited at the prospect of you making new lessons yes full english a few other people

این که شما درس های جدید بسازید هیجان زده می شدند، بله انگلیسی کامل، چند نفر دیگر

said no forget it we don't want them that's it that's fine i'm used to that not interested

گفتند نه فراموش کنید ما آنها را نمی خواهیم، این خوب است، من عادت دارم که اصلاً علاقه ای به این ندارم،

at all

i get that from youtube youtube write to me and say mr duncan can you please stop you're

این را از یوتیوب یوتیوب می نویسم به من و بگو آقای دانکن می توانی لطفا جلوی تو را بگیری؟

rubbish tomic says it's his last live stream oh why where are you going i'd like to thank

تومیک می‌گوید این آخرین پخش زنده‌اش است، آه، چرا کجا می‌روید، می‌خواهم از

you for all the years together this is my last livestream i don't believe it what have

شما برای تمام سال‌هایی که با هم بودید تشکر کنم، این آخرین پخش زنده من است، باور نمی‌کنم

you done steve i don't know steve i told you told you can control yourself well you know

چه کرده‌ای استیو، نمی‌دانم استیو به تو گفتم که می‌توانی خودت را به خوبی کنترل کنی، می‌دانی

you can't he can't hold it in this rage that he has i've seen him punch punch a tree i've

که نمی‌توانی او نمی‌تواند آن را با این عصبانیت که تا به حال دارد نگه دارد ، من او را دیده‌ام که مشت به درختی مشت می‌کند،

seen him punch a tree with his bare hands and the tree just falls to the ground yes

دیده‌ام که او با دست‌های برهنه‌اش به درخت مشت می‌زند و درخت فقط روی زمین می افتد بله

i'm very strong right bye-bye she's going to pick a fight with the neighbour's cat see

من خیلی قوی هستم درست خداحافظ او می خواهد با گربه همسایه دعوا کند

you later see you later and i'm staying here i just feel safer here in front of a live

بعداً می بینمت بعداً می بینمت و من اینجا می مانم اینجا جلوی دوربین زنده احساس امنیت بیشتری می کنم

camera just keep going for another hour yes or just forever bye look look back at me steve

فقط یک ساعت دیگر ادامه بده بله یا فقط برای همیشه خداحافظ به من نگاه کن استیو

oh oh dear i've had it i really have all over the royal family can you believe it

اوه عزیز من آن را تجربه کرده ام من واقعاً در تمام خانواده سلطنتی دارم می توانی باورت کنی

well i'm going now i hope you've enjoyed enjoyed whatever this was and i will see you next

خوب من الان می روم امیدوارم از هر چیزی لذت برده باشی این بود و یکشنبه آینده شما را می بینم

sunday it's been very lively hasn't it so i was talking today about my time in china

، خیلی سرزنده بود، نه بنابراین من امروز در مورد زمانم در چین صحبت می کردم

and i wanted to leave you with a couple of lovely photographs whenever i think of my

و می خواستم شما را با چند عکس دوست داشتنی هر زمان که

time in china i always think of the nice things so today i'm going to leave you with something

به زمانم در چین فکر می کنم همیشه به چیزهای خوب فکر می کنم، بنابراین امروز می خواهم یک چیز خوب برای شما بگذارم

nice would you like to see a photograph of my little dog that i used to own my little

آیا دوست دارید عکسی از سگ کوچکم ببینید که قبلاً حیوان خانگی کوچکم داشتم.

pet dog in china oh that's so lovely there is my little doggie her name is potato i called

سگ در چین اوه خیلی دوست داشتنی است سگ کوچولوی من هست اسمش سیب زمینی است من اسمش

her potato because her head looked just like a potato my little doggie isn't that lovely

را سیب زمینی گذاشتم چون سرش شبیه سیب زمینی بود سگ کوچولوی من آنقدرها دوست

oh oh isn't that nice isn't that lovely isn't that sweet very cute thank you very much for

داشتنی نیست اوه اوه آنقدرها هم خوب نیست. خیلی دوست داشتنی بود خیلی ممنونم از همراهی

your company today i've enjoyed my time here we've had some very interesting conversations

شما امروز من از وقتم در اینجا لذت بردم ما گفتگوهای بسیار

i must be honest with you we have had some very interesting conversations some very interesting

جالبی داشتیم باید با شما صادق باشم ما صحبت های بسیار جالبی داشتیم

things have been said some some things have been expressed i thought it was an interesting

چیزهای بسیار جالبی گفته شد. چیزهایی بیان شده است من فکر می کنم امروز جالب

one today maybe the best one ever i think so thank you very much for your company see

بود شاید بهترین مورد من فکر می کنم بنابراین بسیار متشکرم از همراهی

you later have a good day enjoy your time wherever you are in the world and whatever

شما بعداً روز خوبی داشته باشید در هر کجای دنیا که هستید و هر

you are doing do it safe stay happy keep that smile upon your face wherever you go amongst

کاری که انجام می دهید این کار را انجام دهید. ایمن شاد بمانید آن را حفظ کنید مایل بر چهره شما هر کجا که در

the human race and i will see you next sunday 2 p.m uk time and during this week i'm going

میان نژاد بشر بروید و من شما را یکشنبه آینده ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان می بینم و در طول این هفته

to be very busy preparing my new full english lessons yeah and of course until the next

بسیار مشغول آماده کردن دروس جدید کامل انگلیسی خود خواهم بود بله و البته تا دفعه بعد

time we meet here you know what's coming next yes you do

که ملاقات خواهیم کرد در اینجا می دانید که چه چیزی در راه است بله می دانید

did we have a super chat i think we did did we have a super chat today i'm sure there

آیا ما یک سوپر چت داشتیم من فکر می کنم ما انجام دادیم امروز یک سوپر چت داشتیم من مطمئن هستم

was a donation on my live stream but i can't see it i can't see it i really want to know

که کمک مالی در جریان زنده من وجود داشته است، اما نمی توانم آن را ببینم، نمی توانم ببینم من واقعاً می خواهم بدانم

what my super chat was thank you very much yes i've just noticed i did actually receive

سوپر چت من چه بود بسیار متشکرم بله، همین الان متوجه شدم که من واقعاً

a super chat donation and i was so distracted for which i apologize catch you later see

یک کمک مالی فوق العاده برای چت دریافت کردم و به قدری حواسم پرت شده بود، به همین دلیل عذرخواهی می کنم که بعداً

you soon this is mr duncan for the final time saying catch you later and of course i don't

شما را ببینم به زودی شما را می بینم این آقای دانکن است. آخرین بار می‌گویم بعداً تو را بگیر و البته من

want to go i think mr steve is going to hit me

نمی‌خواهم بروم، فکر می‌کنم آقای استیو فعلاً به من ضربه

ta ta for now

می‌زند.