Too Early For Christmas? / English Addict LIVE CHAT and Learning / Sunday 12th December 2021

Here we are again on a lovely day if you like rain

اینجا ما دوباره در یک روز دوست داشتنی هستیم اگر

if you are into rain if you love getting  wet then today is the perfect day for you

باران را دوست دارید اگر عاشق باران هستید اگر عاشق خیس شدن هستید، امروز بهترین روز برای شما است

here we go then yes we are back together

اینجا ما می رویم پس بله دوباره با هم

it is english addict live from the  birthplace of the english language

هستیم این معتاد انگلیسی زنده از زادگاه انگلیسی هاست. زبانی

which just happens to be england

که اتفاقاً

hmm excuse me a moment i'm just taking care of  my skin i'm putting some product onto my skin  

انگلیسی است، یک لحظه ببخشید، من فقط از پوستم مراقبت می کنم، محصولی را روی پوستم می گذارم

so please excuse me for a moment i  have to take care of my skin nowadays  

پس لطفاً یک لحظه مرا ببخشید، من باید از پوستم مراقبت کنم این روزها

i have to have my beauty products to keep myself  looking wonderful and young forever and ever  

من باید داشته باشم محصولات زیبایی من برای اینکه خودم برای همیشه و همیشه زیبا و جوان به نظر

hmm isn't that lovely i know what you're  thinking you're thinking mr duncan  

بیایم آنقدرها هم دوست داشتنی نیست می دانم به چه فکر می کنی آقای

you shouldn't put makeup and moisturizer on your  face you are you are a man men don't do that  

دانکن   نباید آرایش و مرطوب کننده روی صورتت بگذاری، تو مردی مردی این کار را نکن

well i have to argue with that particular opinion  to be honest because nowadays lots of men are into  

، راستش باید با آن نظر خاص بحث کنم، زیرا امروزه بسیاری از مردان به

moisturizer and makeup you will be amazed how many  people and how many men in particular spend their  

مرطوب‌کننده و آرایش علاقه دارند، شگفت‌زده می‌شوید که چند نفر و به‌خصوص چند مرد

morning making themselves look beautiful so that's  what i'm doing at the moment and there is nothing  

صبح خود را صرف زیبا جلوه دادن خود می‌کنند، پس این همان چیزی است که من دارم انجام می دهم در حال حاضر و هیچ مشکلی وجود ندارد   به

wrong with it what do you think do you think  it's wrong for men to use makeup on their face  

نظر شما چه فکر می‌کنید  استفاده از آرایش برای مردان برای صورتشان اشتباه

i think it is i think it's wonderful i think it's  really cool if you can do that if you can afford  

است   من فکر می‌کنم این فوق‌العاده است.

to buy some of these cosmetics then i don't  think there's anything actually wrong with it  

برخی از این لوازم آرایشی را بخرید، پس فکر نمی‌کنم واقعاً مشکلی وجود داشته باشد،

so that oh that looks so much better doesn't  that look lovely i look like a supermodel  

بنابراین خیلی بهتر به نظر می‌رسد، دوست‌داشتنی به نظر نمی‌رسد، من شبیه یک سوپر مدل به نظر می‌رسم

i think i will go on to instagram right now  and post some lovely pictures of myself pouting

فکر می‌کنم همین الان به اینستاگرام می‌روم و چند تایی دوست‌داشتنی پست می‌کنم. عکس هایی از خودم که در حال اخم کردن هستم

do you like that i think it's lovely isn't that  nice what do you think do you think it's wrong for  

آیا دوست دارید که فکر می کنم دوست داشتنی است آنقدرها هم خوب نیست به نظر شما چه فکر می کنید

men to wear makeup to use cosmetics it is quite  normal these days there are many products that are  

آرایش کردن برای مردان برای استفاده از لوازم آرایش اشتباه است، این کاملاً طبیعی است این روزها محصولات زیادی وجود دارند

designed for men not for ladies  because for many years women  

که برای مردان طراحی شده اند. برای خانم‌ها، زیرا سال‌هاست که خانم‌ها

have had their choice of cosmetics and  makeup things to make them look beautiful  

لوازم آرایشی و لوازم آرایشی را انتخاب می‌کنند تا زیبا به نظر برسند.

gorgeous and dare i say sexy so what do  you think do you think it's right for men  

to wear makeup maybe a little bit of foundation  on their faces maybe a little bit of rouge to add  

چهره‌های وارث شاید کمی سرخ‌رنگ برای افزودن

some blush maybe a man who has very pale skin  maybe he would like to have a little bit of color  

مقداری رژگونه، شاید مردی که پوست بسیار رنگ‌پریده‌ای دارد شاید دوست داشته باشد کمی رنگ

in his face so that is something to think about  at the start of today's live stream i'm starting  

در صورتش داشته باشد، بنابراین در شروع پخش زنده امروز باید به آن فکر کرد. من شروع

to regret doing this i've just suddenly realized  that i've covered my face in lots of moisturizer  

کردم   از انجام این کار پشیمان شدم، ناگهان متوجه شدم  صورتم را با مقدار زیادی مرطوب کننده پوشانده

shall i just leave it there okay i will just leave  it there for now i will get rid of it later on but  

ام   آیا آن را همانجا رها می کنم، خوب فعلاً آن را همانجا می گذارم، بعداً از شر آن خلاص می شوم اما

i think it's good i think it's okay these days i  think it's acceptable for men to look after their  

فکر می کنم اینطور است خوب، فکر می‌کنم این روزها اشکالی ندارد، فکر می‌کنم برای مردان قابل قبول است که مراقب

skin not only their face but also their body as  well the rest of their body men i think sometimes  

پوست خود نه تنها صورت، بلکه بدن و همچنین از بقیه اعضای بدن خود باشند.

men worry more about their beauty and  their appearance than women i think so  

the only difference is of course men don't want  to admit to doing that they don't want to say  

بنابراین   تنها تفاوت این است که البته مردها نمی‌خواهند این کار را بپذیرند که نمی‌خواهند بگویند

oh yeah yeah i love putting makeup on my face  in the morning it makes me feel more confident  

اوه بله بله، من عاشق آرایش کردن روی صورتم در صبح هستم، این باعث می‌شود من احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم   به

as a man you never hear men say that however there  are lots of products advertised on television  

عنوان مردی که هرگز صدای مردان را نمی‌شنوی بگویید که با این حال ، محصولات زیادی وجود دارد در تلویزیون

for men beauty products so maybe something  to to keep your skin soft and youthful

برای محصولات زیبایی مردانه تبلیغ شده است، بنابراین شاید چیزی برای نرم و جوان نگه داشتن پوست

what do you think do you think  it's a good thing or a bad thing  

شما، به نظر شما چه چیز خوبی است یا بد

i'm going to remove this from  my face i will try to anyway

من این را از صورتم حذف خواهم کرد، به هر حال سعی می کنم

oh that's better it has a very strange smell  this particular product mr steve gave this to me  

آه بهتر است بوی بسیار عجیبی داشته باشد این محصول خاص آقای استیو این را به من داد

i think he was trying to tell me  

فکر می‌کنم او می‌خواست به

in a very subtle way that my skin  needs a little bit of moisturizing

روشی بسیار ظریف به من بگوید که پوست من به کمی مرطوب‌کننده نیاز دارد،

i'm not sure if that's better is that  better or worse i think that's worse oh dear

مطمئن نیستم که بهتر است بهتر است یا بدتر فکر می کنم این بدتر است اوه عزیز

well this is what i'm going to  look like for the next two hours  

خوب این چیزی است که من برای دو ساعت آینده

so i hope you don't mind hi everybody this  is mr duncan in england how are you today  

خواهم بود  پس امیدوارم ناراحت نباشید سلام به همه این آقای دانکن در انگلستان است امروز

are you okay i hope so are you feeling  happy today i'm happy for two reasons one

چطورید  خوب هستید امیدوارم آیا امروز احساس خوشحالی می‌کنی من به دو دلیل خوشحالم یکی

mr steve is not here so i have some lovely peace  and quiet there is no mr steve today he has gone  

آقای استیو اینجا نیست، بنابراین من یک آرامش دوست‌داشتنی دارم و ساکت هستم، آقای استیو امروز نیست او رفته

performing he is singing in an afternoon concert  for some some i was going to say the paying public

است   دارد در یک کنسرت بعدازظهر می‌خواند، برای برخی که می‌رفتم. می گویند

people actually pay to watch mr steve sing can  you believe that i suppose i i can believe it  

مردمی که پول می دهند در واقع برای تماشای آقای استیو پول می پردازند آیا می‌توانی باور کنی که فکر می‌کنم می‌توانم آن را باور کنم،

because he's a very good singer but at least  i am happy that mr steve is out of my way  

زیرا او خواننده بسیار خوبی است، اما حداقل خوشحالم که آقای استیو برای مدتی از سر راه من خارج می‌شود،

for a little while because he can be quite  annoying sometimes to be around the other  

زیرا او گاهی اوقات برای بودن در کنار دیگران می‌تواند آزاردهنده باشد.

reason why i'm happy is because my cold my fever  has finally gone it has taken me such a long time  

خوشحالم چون سرماخوردگی‌ام بالاخره برطرف شد، خیلی طول

to actually get rid and push out this horrible  stinky cold that i've had it's affected the whole  

کشید تا واقعاً خلاص شوم و این سرمای بدبوی وحشتناکی را که داشتم، تمام بدنم را تحت تأثیر قرار داد،

of my body not only my nose in my throat  but also my my joints my body everything  

نه فقط روی بینی‌ام. گلو، بلکه مفاصلم بدنم همه

was aching i felt tired all the time but i am  pleased to say that i feel much better today  

چیز درد می‌کرد، همیشه احساس خستگی می‌کردم، اما خوشحالم که می‌توانم بگویم امروز احساس خیلی بهتری دارم

thank you for asking and my throat isn't too bad  either you might notice that my voice has returned  

متشکرم که پرسیدی و گلویم خیلی بد نیست، یا ممکن است متوجه شوید که صدای من برگشته است.

to its usual lovely self which i'm also very  pleased about as well hello everybody for those  

به خودش دوست داشتنی همیشگی اش که من هم ازش خیلی خوشحالم و همچنین سلام به همه برای

wondering who i am maybe you are thinking who is  that weirdo who is that strange man staring at me  

کسانی که می پرسند من کی هستم شاید شما فکر می کنید کیست آن مرد عجیب و غریب که

through my internet connection well my name is  duncan i talk about the english language i love  

از طریق اینترنت من به من خیره شده است. اسم من دانکن است که صحبت می کنم. در مورد انگلیسی زبانی را

english i do i like it ever such a lot i'm hoping  one day they will change the law that will allow  

دوست دارم   انگلیسی را دوست دارم خیلی دوستش دارم، امیدوارم روزی قانونی را تغییر دهند که به

everyone to marry their favourite language i think  so imagine a beautiful ceremony as i walk down the  

همه اجازه می‌دهد با زبان مورد علاقه‌شان ازدواج کنند.

with the alphabet and every  single word that exists very nice  

کلمه‌ای که وجود دارد بسیار زیباست

so that's what i do i love english i've been doing  this for a very long time i won't tell you how  

بنابراین این کاری است که من انجام می‌دهم من عاشق انگلیسی هستم مدت زیادی است که این کار را انجام

long because you won't believe me if i tell you  how long i've been doing this for on youtube you  

می‌دهم، به شما نمی‌گویم تا چند وقت   زیرا اگر به شما بگویم چند وقت است، باور نمی‌کنید اگر این کار را در یوتیوب انجام دهید

won't believe me you will say mr duncan you are  you are a liar you are telling fibs if you tell a  

، باور نخواهید کرد، می گویید آقای دانکن، شما دروغگو هستید، اگر یک

fib fib if you tell a fib it means you are telling  a lie you are being dishonest about something  

فیب را بگویید، اگر یک فیب را بگویید، به این معنی است که دارید  دروغ می گویید در مورد چیزی ناصادق هستید

so that's what i do that is the introduction  over with yes we have made it to the end of  

بنابراین این کاری است که من انجام می‌دهم، یعنی مقدمه  با بله، ما به پایان

another week and also we are almost halfway  through december which means only one thing oh  

یک هفته دیگر رسیدیم و همچنین تقریباً در نیمه‌ی راه دسامبر رسیده‌ایم که به این معنی است که فقط یک چیز آه

yes i think you know what i'm talking about  yes we have made it all the way to sunday

بله، فکر می‌کنم شما می‌دانید در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم  بله، ما داریم آن را تا یکشنبه انجام

you may have noticed

دادید، ممکن است متوجه شده

you may have noticed that i'm in a good mood today  i'm feeling rather chirpy like a little bird that  

باشید که ممکن است n داشته باشید متذکر شدم که امروز حالم خوب است  مثل یک پرنده کوچولو که

has just caught the biggest worm in the garden  that's how chirpy i feel today and i hope you do  

به تازگی بزرگترین کرم باغ را گرفته است، احساس می کنم چه جوک می زنم  به همین دلیل امروز احساس غمگینی دارم و امیدوارم شما

as well nice to see you back i hope you are  also enjoying my new lessons i am remaking  

هم خوشحال باشم که دوباره شما را می بینم. شما همچنین از درس‌های جدید من لذت می‌برید، من دارم

some of my old lessons i'm also going to produce  some new lessons about some different subjects as  

برخی از درس‌های قدیمی‌ام را بازسازی می‌کنم، همچنین می‌خواهم درس‌های جدیدی درباره موضوعات مختلف

well so all of that happening this month and  also into 2022 as well because the new year  

تولید کنم، بنابراین همه این‌ها در این ماه و همچنین در سال 2022 اتفاق می‌افتد، زیرا سال جدید

is only a couple of weeks away two weeks from now  we will be looking forward to another year of fun  

فقط است. چند هفته دیگر، دو هفته دیگر، منتظر یک سال سرگرم کننده

and excitement are you excited about the new year  i bet you can't wait because i i can't wait i'm so  

و هیجان دیگر خواهیم بود، آیا شما در مورد سال جدید هیجان زده هستید، شرط می بندم که نمی توانید صبر کنید زیرا من نمی توانم صبر کنم،

excited so what about men should men wear makeup  on their faces should they well i think it's all  

خیلی هیجان زده هستم، پس در مورد مردان چطور آیا مردان باید روی صورت خود آرایش کنند باید خوب باشند من فکر می‌کنم همه چیز

right angela hello angela angela says for men it  is also good for the skin yes of course men have  

درست است   آنجلا سلام آنجلا آنجلا می‌گوید برای مردان نیز برای پوست خوب است بله، البته مردان نیز باید

to take care of their skin as as much as women so  all ages all genders whatever it is yes i think so

به اندازه زنان از پوست خود مراقبت کنند، بنابراین در تمام سنین در همه جنسیت‌ها هر چه هست بله من فکر می کنم پس

marawi says mr duncan your face has  pigmentation i do have a little bit of colour  

ماراوی می گوید آقای د نمی توانم صورت شما دارای رنگدانه باشد، من کمی رنگ

in my face the one thing about my skin if i  go into the sun i will go brown very easily  

در صورتم دارم، یکی از چیزهایی که در مورد پوست من وجود دارد، اگر به آفتاب بروم، خیلی راحت قهوه ای می شوم،

because of my my ancestors you see they were  more over towards the the i would say the east  

زیرا به خاطر اجدادم، می بینید که آنها بیشتر به سمت چیزی که من می خواهم اروپای شرقی را به این صورت بگویید

europe that way so people would would would have  more more pigment in their skin so if i stay out  

تا مردم رنگدانه بیشتری در پوست خود داشته باشند، بنابراین اگر

in the sun even for just a short time my skin will  go darker and i will get lots of little freckles  

حتی برای مدت کوتاهی زیر نور خورشید بمانم پوستم تیره تر می شود و کک و مک های کوچک زیادی

on my face but as a child i always had trouble  and difficulty looking after my skin my skin  

روی صورتم ایجاد می شود. کودکی که همیشه برای مراقبت از پوستم مشکل داشتم و برای مراقبت از پوستم مشکل

would often have problems i used to get all sorts  of problems with my skin especially on my hands  

داشتم اغلب اوقات مشکلاتی برای پوستم به

and also on on my face sometimes i would get  terrible terrible rash a terrible rash so when  

وجود می‌آمد. وقتی

we talk about rash we are talking about something  that appears on your skin and quite often it will  

درباره راش صحبت می‌کنیم، در مورد چیزی صحبت می‌کنیم که روی پوست شما ظاهر می‌شود و اغلب

make your skin painful and itchy and red and it's  awful so i used to suffer from from terrible skin  

باعث می‌شود پوستتان دردناک، خارش و قرمز شود و این وحشتناک است، بنابراین

conditions when i was younger but fortunately as  i grew up my skin became more more under control  

وقتی جوان‌تر بودم اما خوش شانس بودم، از بیماری‌های پوستی وحشتناکی رنج می‌بردم. با بزرگ‌تر شدن پوستم کنترل‌تر شد

however i do sometimes still have problems  with my skin sometimes it is a little bit dry  

با این حال گاهی اوقات هنوز با پوستم مشکل دارم گاهی کمی خشک

sometimes i get some flaky skin around my ears

است   گاهی پوستم پوسته پوسته در اطراف گوش‌ها

and other parts which i won't mention  so it's very good very good to keep keep  

و سایر قسمت‌هایم ایجاد می‌شود که به آنها اشاره نمی‌کنم. خوب خیلی خوب است که

care or take care of your skin i think it is  a good thing whether you are a man or a woman  

مراقبت یا مراقبت از پوست خود را حفظ کنید، فکر می‌کنم این چیز خوبی است چه مرد باشید چه زن

however i'm not just talking about moisturizer  i'm not just talking about those sorts of products  

با این حال من فقط در مورد مرطوب‌کننده صحبت نمی‌کنم  من فقط در مورد آن نوع محصولات صحبت نمی‌کنم

i'm also talking about actual makeup  men are now starting to put foundation  

. من همچنین در مورد آرایش واقعی صحبت می‌کنم، مردان اکنون شروع به زدن زیرسازی

on their face to hide all of the marks to make  themselves look much more dare i say attractive  

روی صورت خود می‌کنند تا همه علائم را پنهان کنند تا به جرات می‌گویم جذاب‌تر به نظر برسند

i think people are more self-aware these  days because of the pressure that is put  

. فکر می‌کنم این روزها مردم به دلیل فشاری که روی آن وارد می‌شود، خودآگاهتر هستند

on them especially young people i really  do feel sorry for anyone who is in their  

. آنها به ویژه جوانان من واقعاً برای هرکسی که در

teenage years because there must be a lot  of pressure these days to to look attractive  

سن نوجوانی است متاسفم زیرا این روزها باید فشار زیادی وجود داشته باشد که به

because of social media so i would say that  there is probably more pressure on young people  

دلیل رسانه های اجتماعی جذاب به نظر برسند بنابراین می توانم بگویم که احتمالاً فشار بیشتری روی جوانان وجود دارد.

nowadays to look attractive and that goes for all  of the genders whether male female and all the  

امروزه برای جذاب به نظر رسیدن و این برای همه جنسیت‌ها، چه مرد، چه زن و همه

things in between i think there is more pressure  than there used to be hello to the live chat oh i  

چیزهای بین‌الملل صدق می‌کند، فکر می‌کنم فشار بیش‌تری نسبت به قبل از سلام برای چت زنده وجود دارد.

wonder who was first on today's live chat shall  we have a look shall we shall we shall we okay

نگاهی بیندازیم، ما باید خوب باشیم

why not oh hello vitas vitesse very  nice to see you here today you are first  

چرا نه سلام vitas vitesse خیلی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم شما اولین هستید

once again you are the champion of champions  you have the fastest finger in the west

یک بار دیگر شما قهرمان قهرمانان هستید  شما سریعترین انگشت غرب را دارید

who remembers the macarena do you  remember the macarena it was a dance

که ماکارنا را به یاد می آورید آیا شما به یاد می آورید macarena این یک

the macarena who remembers that  who remembers the birdie dance

رقص بود macarena که به یاد می آورد که کسی که رقص پرنده را

who remembers that the birdie dance

به خاطر می آورد

no one

هیچ کس

suddenly i feel like the oldest person  here unfortunately hello to vitas yes  

ناگهان احساس می کنم مسن ترین فرد هستم  اینجا متأسفانه سلام به ویتا بله

you are first here today congratulations well  done a big i suppose i should give you a big  

شما امروز اولین بار اینجا هستید تبریک می گویم آفرین  فکر می کنم باید باید به شما یک تشکر بزرگ

thumbs up as well well done we also have  tomek mega monica we also have luis mendes

خوب انجام دادیم، ما همچنین داریم تومک مگا مونیکا ما همچنین داریم لوئیس

is here today ricardo pushkar sandra  gonzalez hello to you as well monica zazika

مندز امروز اینجاست ریکاردو پوشکار ساندرا  گونزالس سلام به شما همچنین مونیکا زازیکا روزا

rosa is here can we have a little bit of  happiness today now i know last week on the live  

اوست می‌توانیم امروز کمی شادی داشته باشیم، حالا می‌دانم هفته گذشته در

chat things were getting a little bit heated  so today can we all be lovely and friendly  

چت زنده، اوضاع کمی داغ شده بود، بنابراین امروز می‌توانیم همه ما دوست‌داشتنی و دوستانه

and kind and peaceful to each other  

و مهربان و صلح‌آمیز با هم

because we are approaching the season of good will  and we all know what that means that means that

باشیم زیرا داریم به فصل خوب نزدیک می‌شویم. خواهد شد و همه ما می دانیم این به چه معناست که به این معنی است که

christmas is just around the corner

کریسمس نزدیک است،

are you ready for christmas

آیا شما برای

well are you are you ready for christmas time a  lot of people at the moment have already started

کریسمس آماده هستید، آیا برای کریسمس آماده هستید، بسیاری از مردم در حال حاضر جشن کریسمس را شروع کرده اند و قبلاً

celebrating christmas they've already bought  their presents a lot of people are already  

هدایای خود را خریده اند. بسیاری از مردم در حال رد و

exchanging their gifts and we are still  many many days away from christmas  

بدل کردن هدایای خود هستند و ما هنوز چند روز تا کریسمس فاصله داریم،

so a lot of people now have their  trees and their lights on the house  

بنابراین بسیاری از مردم اکنون درختان و چراغ های خود را روشن کرده اند

and many people already are visiting their friends  and relatives because they can't wait they can't  

و بسیاری از مردم در حال حاضر به دیدن دوستان و اقوام خود می روند زیرا نمی توانند صبر کنند. آنها نمی توانند

wait for christmas to come but i suppose my  question is is it too early for christmas  

صبر کنند تا کریسمس بیاید، اما فکر می کنم سؤال من این است که آیا برای کریسمس خیلی زود است

now at this time of year many people will start  making preparations they will start to prepare for  

اکنون در این زمان از سال بسیاری از مردم شروع به آماده سازی می کنند و شروع به آماده سازی می کنند. برای

christmas as it slowly approaches and i know a lot  of people don't celebrate christmas there are many  

کریسمس کم کم نزدیک می‌شود و می‌دانم که بسیاری از مردم کریسمس را جشن نمی‌گیرند، افراد زیادی

people here in the uk and around the world who do  not celebrate christmas but i still think it is  

در بریتانیا و سراسر جهان هستند که کریسمس را جشن نمی‌گیرند، اما من هنوز فکر می‌کنم که این

a fun time of year i mean i i wouldn't describe  myself as religious but i i really do enjoy  

یک فصل سرگرم‌کننده از سال است. من خودم را مذهبی توصیف نمی‌کنم، اما واقعاً از کریسمس لذت می‌برم،

christmas any excuse any excuse to be happy  cheerful and full of joy any excuse we don't have  

هر بهانه‌ای برای شاد بودن، شاد و پر از شادی، هر بهانه‌ای که نداریم،

to make an excuse we don't have to have a reason  but sometimes it is good to have a good reason  

برای بهانه‌آوری که لازم نیست دلیل داشته باشیم، اما گاهی اوقات خوب است. برای داشتن یک دلیل خوب

to be happy and celebrate and be joyous why  not after all there is enough doom and gloom  

برای شاد بودن و جشن گرفتن و شاد بودن چرا  در این لحظه که ما می توانیم انجام دهیم، به اندازه کافی عذاب و غم در جهان وجود ندارد،

in the world at the moment we could do i think  we need a little bit of happiness i really do

فکر می کنم به کمی شادی نیاز داریم، واقعاً

oh a lot of people appear to  be remembering the birdie dance  

آه بسیاری از مردم ظاهر می شوند برای به یاد آوردن رقص پرنده‌ها

yes so i remember that one that  was around in the very early 1980s

بله، پس یادم می‌آید که رقص پرنده‌ها در اوایل دهه 1980 بود

i remember it i remember when that  song actually came into the charts  

، آن را به یاد می‌آورم، یادم می‌آید زمانی که آن آهنگ واقعاً برای اولین بار وارد جدول شد

for the first time and then everyone was doing it

و سپس همه

the birdie dance and then there was the macarena  

آن را رقص پرنده‌ها انجام می‌دادند.

that was much later i think that was in  in the 1990s the macarena oh mackarena oh

ماکارنا خیلی دیرتر بود، فکر می‌کنم در دهه 1990، ماکارنا اوه ماکارنا، اوه

okay

خوب

do we have any dances nowadays  that people do i don't think there  

آیا ما امروزه رقصی داریم که مردم انجام می‌دهند.

are we should have a new dance there  should be a new dance that everyone does

maybe in 2022 we can come up with a new dance  that everyone can join in with vitas says what  

در سال 2022 می‌توانیم رقص جدیدی ارائه کنیم که همه می‌توانند با ویتا به آن بپیوندند و می‌گوید آنچه

about the ducklings dance was was that what  it was called now i think around the world  

در مورد رقص جوجه اردک‌ها بود این بود که اسمش این بود که اکنون به آن می‌گویند، من فکر می‌کنم در سرتاسر دنیا

that that particular dance had lots of different  names so we called it the birdie dance here in the  

آن رقص خاص نام‌های مختلفی داشت، بنابراین ما آن را رقص پرنده در اینجا در

uk in fact if i think the song originally was was  european i think maybe it was from i want to say  

بریتانیا در واقع اگر فکر کنم آهنگ در ابتدا اروپایی بود، فکر می‌کنم شاید از

norway i don't know why but i  think the birdie song originated  

نروژ بوده است، نمی‌دانم چرا، اما فکر می‌کنم آهنگ پرنده‌ها از اروپا سرچشمه گرفته است

in europe and then slowly because lots of people  enjoyed listening to the music and dancing  

و سپس به آرامی چون بسیاری از مردم از گوش دادن به موسیقی و رقصیدن لذت بردم

i think the the whole thing spread around the  world but yes it was way back in the early 1980s  

فکر می‌کنم همه چیز در سراسر جهان پخش شد، اما بله، در اوایل دهه 1980 بود

that people were doing the birdie dance  such a long time ago i know i know  

که مردم خیلی وقت پیش رقص پرنده را انجام می‌دادند، من می‌دانم

hello to flower hello flower espoire nice to see  you today hello monica hello claudia claudia says  

سلام به گل سلام گل اسپور یخ برای دیدن امروز تو سلام مونیکا سلام کلودیا کلودیا می‌گوید

i have already put up my christmas tree in my  office and also another one in my father's house  

من قبلاً درخت کریسمس خود را در دفترم نصب کرده‌ام و همچنین درخت کریسمس دیگری را در خانه پدرم نصب کرده‌ام

a lot of people are getting excited  especially this year because if you  

بسیاری از مردم هیجان‌زده می‌شوند، مخصوصاً امسال، زیرا اگر

remember many people last year were unable  to see their friends and relatives because of

به یاد داشته باشید، بسیاری از مردم سال گذشته نتوانستند برای دیدن دوستان و اقوام آنها به خاطر

you know what you know what i'm talking about  

شما می دانید چه می دانید من در

i know what i'm talking about we all know what  i'm talking about but this year there are a lot  

مورد چه چیزی

of people now who are trying to see their friends  and relatives earlier before christmas so there  

صحبت می کنم. قبل از کریسمس دوستان و اقوام خود را زودتر ببینند،

are some people who are actually celebrating  christmas a little bit earlier than usual  

بنابراین برخی از افراد هستند که واقعاً کریسمس را کمی زودتر از حد معمول جشن می‌گیرند،

just in case because they are not sure about what  is going to happen you see because the rules keep  

فقط به این دلیل که مطمئن نیستند که قرار است چه اتفاقی بیفتد، زیرا قوانین

changing here in the uk and here in england the  rules keep changing so i think a lot of people are

در اینجا در بریتانیا تغییر می‌کنند. اینجا در انگلیس، قوانین همچنان در حال تغییر هستند، بنابراین فکر می‌کنم بسیاری از مردم در

preparing to celebrate christmas  a little bit earlier than usual  

حال آماده شدن برای جشن گرفتن کریسمس کمی زودتر از حد معمول هستند.

oh hello tomek oh tomek says that i look dishy

thank you i need that lift today  and i'm not talking about a facelift  

امروز در مورد لیفت کلاه صحبت نمی

i'm talking about my spirits you see the feeling  so when someone says something nice to you  

کنم   من در مورد روحیه ام صحبت می کنم شما این احساس را می بینید بنابراین وقتی کسی چیز خوبی به شما می گوید

oh you look nice today oh i like your new dress oh  is that a new hairdo it's very nice sometimes it's  

اوه شما امروز زیبا به نظر می رسید آه من لباس جدید شما را دوست دارم آه این است که یک مدل موی جدید خیلی خوب است خوب است گاهی اوقات

nice to receive a compliment because it lifts you  up it makes you feel better about yourself i think  

دریافت یک تعریف خوب است زیرا باعث می شود که شما را بالا ببرد. فکر می کنم احساس بهتری نسبت به خودتان پیدا می کنید

so so thank you for that it would appear that lots  of people think that men can wear makeup cosmetics  

بنابراین از شما متشکرم که به نظر می رسد بسیاری از مردم فکر می کنند که مردان می توانند از لوازم آرایشی آرایش استفاده کنند.

maybe a little bit of face moisturizer to make  your face soft and smooth like a baby's bottom  

شاید کمی مرطوب کننده صورت استفاده کنند. صورت خود را مانند ته کودک نرم و صاف کنید.

not that i've touched many babies bottoms i will  be honest with you i normally stay very far away  

نه اینکه ته نوزادان زیادی را لمس کرده باشم، با شما روراست خواهم بود، معمولاً از قسمت پایینی کودک بسیار دور می مانم،

from the bottom part of a baby because it does  tend to produce lots of things that are quite  

زیرا تمایل دارد چیزهای زیادی تولید کند که کاملاً کاملاً متفاوت هستند.

unpleasant to say the least oh mr duncan if i'm  not mistaken the birdie dance was started in spain  

حداقل ناخوشایند است آقای دانکن اگر اشتباه نکنم رقص پرنده در اسپانیا شروع شد

i think you might be right i think you are  right yes i think the birdie dance the little  

فکر می کنم شما درست می گویید فکر می کنم حق با شماست بله فکر می کنم رقص

birdie song from the 1980s i think it did start in  spain i think you might be right there that feels  

مرغی آهنگ پرنده کوچک از دهه 1980 من فکر می کنم شروع شد در اسپانیا فکر می‌کنم ممکن است همانجا باشی

that feels right i think you are correct you are  spot on i think you have hit the nail on the head  

که احساس می‌کنی درست است، فکر می‌کنم درست می‌گویی، درست می‌گویی، فکر می‌کنم سرت را زدی

well done so christmas is on its way is it too  early well i don't know but one thing we might  

خوب انجام دادی، بنابراین کریسمس در راه است، آیا خیلی زود است، خوب من نمی‌کنم می‌دانید اما یک کاری که ممکن

be doing over the next few days if you  haven't already done it people will start  

است طی چند روز آینده انجام دهیم، اگر قبلاً آن را انجام نداده‌اید، مردم شروع

putting up their christmas lights would you  like to see me putting up my christmas lights  

به نصب چراغ‌های کریسمس خود خواهند کرد.

you would okay then let's take a look

this month is proving to be a busy one for  me i have been doing all sorts of things  

ثابت می شود برای من شلوغ است، من انواع و اقسام کارها را انجام داده

today i'm on the roof of my house fixing some  festive lights to the railings above my garage  

ام   امروز روی پشت بام خانه ام دارم و چند چراغ جشن را به نرده های بالای گاراژ خود می گیرم

have you noticed how important lights  are during festivals and celebrations  

آیا توجه کرده اید که چراغ ها در طول جشنواره ها و جشن

even the word light can have a significant meaning  

ها چقدر مهم هستند   کلمه نور می تواند معنای قابل توجهی داشته باشد

we can see the light this means that we have had a  revelation if a person suddenly changes their mind  

ما می توانیم نور را ببینیم این بدان معنی است که اگر شخصی ناگهان نظر خود را

about something or they have a great idea we can  say that they have seen the light something that  

در مورد چیزی تغییر دهد یا ایده خوبی داشته باشد، ما می توانیم بگوییم که نور را چیزی دیده است

was unclear before can now be seen vividly and can  be understood well that person has seen the light

که  عمویش بوده است. قبلاً می‌توان آن را به وضوح دید و به خوبی می‌توان فهمید که شخص نور را دیده است.

these are called fairy lights they  are tiny lights that glow and twinkle  

fairy lights are often hung on christmas trees  

they create a magical atmosphere with their  gentle glow some fairy lights flash or blink  

چراغ‌ها چشمک می‌زنند یا چشمک می‌زنند

some are white while others are multi-coloured  the name fairy lights dates back to the late 1800s  

برخی سفید هستند در حالی که برخی دیگر چند رنگ هستند . نام چراغ‌های پری به اواخر دهه 1800 برمی‌گردد

and became popular after they were used as  a stage prop in the opera ailanthy written  

و پس از استفاده از آنها به‌عنوان یک پایه صحنه در اپرا ایلانتی که آهنگسازان گیلبرت و سالیوان برای اپرای کوچک الکتریک نوشته بودند، رایج

by the composers gilbert and sullivan for the  opera small electric lights were placed on the  

شد. چراغ‌ها روی

actors who were playing fairies the name fairy  lights stuck and is still used to this very day  

بازیگرانی که نقش پری را بازی می‌کردند قرار می‌گرفت. نام پری چراغ‌ها چسبیده بود و هنوز هم استفاده می‌شود.

did you know that originally candles were used as  decorations that does not sound very safe to me

i have to be honest i am a little bit late  putting up my christmas lights this year  

کمی دیر چراغ‌های کریسمس امسال را روشن کردم

due to being very busy with my english lessons  and also because of my stinking horrible cold

به دلیل مشغله زیاد با درس‌های انگلیسی‌ام و همچنین به دلیل سرمای

i feel great today i just want to keep moving  

بدبویم امروز احساس خوبی دارم. می‌خواهم به حرکت ادامه دهم

i want to keep moving around  come on everyone let's do this

می‌خواهم به حرکت ادامه دهم  بیا همه بیایید این

i don't know what's happening today i have so  much energy today i i feel like i'm full of beans

کار را انجام دهیم نمی‌دانم امروز چه اتفاقی می‌افتد، امروز خیلی  انرژی دارم، احساس می‌کنم پر از لوبیا هستم

i know that later on i will feel tired but at  the moment i feel very very lively indeed and  

، می‌دانم که بعداً احساس خستگی می‌کنم اما در لحظه ای که من واقعاً احساس می کنم بسیار سرزنده هستم

i hope you do as well some interesting questions  coming through are you married mr duncan are you  

و امیدوارم شما نیز سؤالات جالبی را انجام دهید. آیا شما ازدواج کرده اید آقای دانکن آیا ازدواج کرده اید؟

married the answer to that question is  no which is why i look so happy and young  

i think maybe that could be the reason hello  angela talking about songs that have dances  

دلیل سلام آنجلا در مورد آهنگهایی که رقص دارند صحبت می کند

like the birdie song and the macarena  

مثل آهنگ پرنده و ماکارنا

i like the ketchup song it is the song sung  by three girls it was a hit before macarena i  

من آهنگ کچاپ را دوست دارم این آهنگی است که سه دختر خوانده اند قبل از ماکارنا موفقیت

don't remember the ketchup song i'm going to be  honest i don't remember it i remember the twist

آمیز بود. راستش من آن را به خاطر نمی آورم، به یاد می آورم

my parents used to dance to the twist  in the 1950s come on let's twist again  

که والدینم در دهه 1950 با پیچ و تاب می رقصیدند، بیا بیا دوباره

like we did last summer oh let's  twist again twisting time is here  

بپیچیم   مثل تابستان گذشته آه بیا دوباره بپیچانیم زمان پیچش فرا رسیده است

so there there is another dance that goes with  the song the twist can you think of any others  

بنابراین رقص دیگری وجود دارد که با آهنگ twist c اگر به دیگران

i don't think there are many to be  honest i don't think there are many  

فکر می‌کنی   من فکر نمی‌کنم خیلی‌ها وجود داشته باشند صادقانه بگویم، فکر نمی‌کنم خیلی‌ها وجود داشته باشند

perhaps you could have the jitterbug the jitterbug  the jitterbug who remembers the jitter pug i have  

شاید شما می‌توانید دچار انزجار شوید.

a feeling you won't remember it because i think  it was around in the 1920s 1930s the jitterbug

چون فکر می‌کنم در دهه 1920، 1930 بود،

this is the jitterbug you sort of you sort  of move your legs and your hips and you do  

این همان لرزش است که شما پاها و باسنتان را حرکت می‌دهید و این کار را

this with your hands the jitterbug let's  all do the jitterbug let's all jitterbug

با

i don't know what's wrong with me today i think  i'm extra happy because mr steve is not here and i  

دستانتان انجام می‌دهید. امروز چه مشکلی با من دارم، فکر می‌کنم خیلی خوشحالم چون آقای استیو اینجا نیست و من

can stretch my arms i don't have to worry about mr  steve stepping on my feet and all of those things  

می‌توانم دست‌هایم را دراز کنم، لازم نیست نگران باشم که آقای استیو روی پاهایم قدم بگذارد و همه این

i don't have to worry about mr steve  saying things that upset other people  

چیزها. در مورد آقای استیو که چیزهایی می گوید که دیگران را ناراحت می

as well is it too early to celebrate christmas  i'm just wondering because i've noticed  

کند   همچنین برای جشن گرفتن کریسمس خیلی زود است من فقط تعجب می کنم زیرا متوجه شده ام   در

around the town in which i live lots of people  already are starting to put their trees up  

اطراف شهری که در آن زندگی می کنم افراد زیادی  در حال حاضر شروع به گذاشتن درختان خود

and they are starting to get  in the christmas festive mood

کرده اند   و شروع می کنند برای وارد شدن به موی جشن کریسمس

christmas is coming

کریسمس نزدیک است

and mr duncan is getting fat

و آقای دانکن در حال چاق شدن است

at least i will be over the christmas period  i am planning to eat lots and lots of rubbish  

حداقل من در طول دوره کریسمس خواهم بود  من قصد دارم مقدار زیادی آشغال

i'm going to eat chocolate biscuits all the  things that i could not eat during this year  

بخورم   می خواهم همه چیزهایی را که در این سال نتوانستم بخورم بیسکویت های شکلاتی بخورم

because i've been losing weight and trying to get  myself fit and healthy not only through my looks  

چون من من وزن کم کرده‌ام و سعی کرده‌ام که نه تنها از طریق ظاهرم، بلکه از طریق

but also what's inside under the skeleton and  the skin and the muscle i want all of that  

آنچه در زیر اسکلت و پوست و

to be nice as well so christmas is just around a  corner but is it too early apparently some of you  

ماهیچه‌ام وجود دارد، به تناسب اندام و سلامت برسم. ظاهراً خیلی زود است که برخی از شما

have already started to put your tree up and show  your lights and you are getting into the festive  

قبلاً شروع به گذاشتن درخت و نشان دادن چراغ‌های خود کرده‌اید و در حال حاضر وارد فصل جشن شده‌اید

season already and i think the same thing is  happening here in england lots of people are  

و فکر می‌کنم همین اتفاق در اینجا در انگلیس رخ می‌دهد، بسیاری از مردم

really excited this year because christmas  is on the way and of course last year  

امسال واقعاً هیجان‌زده هستند زیرا کریسمس است. در راه و البته سال گذشته

unfortunately we we couldn't spend  time with our friends and relatives  

متأسفانه نتوانستیم با دوستان و اقواممان وقت بگذرانیم

because of you know what you know what i know  what we all know what that thing that am sick  

چون شما می دانید چه می دانید چه می دانم همه ما چه می دانیم آن چیزی که بیمار هستم

and tired of listening to and hearing about to be  honest hello to the live chat nice to see so many  

و از گوش دادن خسته شده ایم من و شنیدن در مورد صادق بودن سلام به گفتگوی زنده خوشحالم که

people here today on a rainy day we've had a lot  of rain today even though it is really warm it  

امروز در یک روز بارانی تعداد زیادی از مردم را اینجا می‌بینیم، امروز باران زیادی داشتیم، حتی اگر هوا واقعاً گرم

is around 16 degrees celsius 16 celsius today it  feels really warm outside it does not feel like  

است. امروز حدود 16 درجه سانتیگراد است و امروز واقعاً بیرون گرم است،

winter to be honest with you it does not hello  also to laura hello laura nice to see you here  

احساس نمی‌کند   زمستان با شما صادق باشم، به لورا سلام نمی‌کنم سلام لورا خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم

as well for those asking about mr steve he's not  here today because he is performing in a concert  

همچنین برای کسانی که در مورد آقای استیو می‌پرسند که او امروز اینجا نیست زیرا در یک کنسرت

a christmas concert lots of people at this time  of year like to go and watch performers singing  

کریسمس اجرا می‌کند. کنسرت بسیاری از مردم در این زمان از سال دوست دارند بروند و اجراکنندگان را تماشا کنند که

christmas songs maybe a christmas story maybe they  are acting on the stage so fortunately this year  

ترانه‌های کریسمس را می‌خوانند، شاید یک داستان کریسمس، شاید آنها روی صحنه بازی می‌کنند، بنابراین خوشبختانه امسال

people are allowed to go and see performances so  that's what mr steve is doing at this very moment  

مردم اجازه دارند بروند و اجراها را ببینند، بنابراین این کاری است که آقای استیو در اینجا انجام می‌دهد. خیلی لحظه

right now mr steve is standing on a stage in  wolverhampton performing to lots of happy people  

همین الان آقای استیو روی صحنه ای در ولورهمپتون ایستاده است و برای افراد شاد زیادی اجرا می کند

everyone excited because christmas is on the  way so that's what mr steve is doing for those  

همه هیجان زده هستند زیرا کریسمس در راه است بنابراین این کاری است که آقای استیو برای کسانی انجام می دهد که

asking about my mother thank you very much for  that i haven't been able to go to see my mother  

درباره مادرم می پرسند. خیلی ممنونم که نتونستم به دیدن مادرم برم

because well first of all i've  been ill i've had a horrible cold  

چون اول از همه مریض شدم سرمای وحشتناکی

and i don't want to give my mother my cold because  she's she's not as young as she used to be you see  

داشتم و نمیخوام سرماخوردگی رو به مادرم بدم چون اون خودشه نه به جوانی که قبلاً می بینید

so for those asking about my mother i am going to  see my mother next week i'm going to visit my mum  

بنابراین برای کسانی که در مورد مادرم می پرسند، من هفته آینده مادرم را می بینم، هفته آینده به دیدن مادرم خواهم

next week so hopefully i will get to say hello to  her next week maybe monday or tuesday next week  

رفت، بنابراین امیدوارم هفته آینده شاید دوشنبه به او سلام کنم. یا سه شنبه هفته آینده

hopefully hello to oh hello to lilia  hello lilia it seems like a very long time  

امیدوارم سلام به اوه سلام به لیلیا سلام لیلیا به نظر می رسد مدت زیادی است

since you were here last hello to you as well  nice to see you back also so it would appear that  

از آخرین باری که اینجا بودی سلام به تو نیز خوشحالم که دوباره تو را می بینم، بنابراین به نظر می رسد

a lot of people are already in the christmas mood  things that people do at this time of year include  

افراد زیادی در کریسمس هستند خلق و خوی کارهایی که مردم در این زمان از سال انجام می دهند شامل نصب

putting up their christmas lights but also a lot  of people enjoy putting up their christmas tree  

چراغ های کریسمس می شود، اما بسیاری از افراد از گذاشتن درخت کریسمس خود لذت می برند

would you like to see me putting up my christmas  tree you would okay let's do it right now

آیا دوست دارید من را ببینید که درخت کریسمس خود را نصب می کنم، خوب است بیایید همین الان این کار را انجام دهیم

this is pete jaffinch and this  is lady willington both of them  

جافینچ و این خانم مایل است هر دو

sitting comfortably in the corner of my living  room but i'm afraid you're going to have to move  

بنشینند به راحتی در گوشه اتاق نشیمن خود می‌روم، اما می‌ترسم مجبور شوی

out because something is going to  be placed there i'm ever so sorry

بیرون بروی زیرا قرار است چیزی در آنجا قرار گیرد، امروز خیلی متاسفم که

today i am going to put my christmas tree  up my christmas tree does not come complete  

می‌خواهم درخت کریسمس خود را روی درخت کریسمسم بگذارم. کامل نمی شود

the christmas tree comes in three sections this  is the bottom section so before i can decorate it  

درخت کریسمس در سه قسمت می آید، این قسمت پایین است، بنابراین قبل از اینکه بتوانم آن را تزئین

i must construct the tree i have to put the  tree together first the tree has to be assembled  

کنم   باید درخت را بسازم، ابتدا باید درخت را کنار هم بگذارم، درخت باید جمع شود

this is the bottom part of the  tree it is the base of the tree

این قسمت پایین درخت است. پایه درخت است

so that's the middle section in place  all that remains now is the top section

بنابراین قسمت میانی سر جایش است تنها چیزی که اکنون باقی مانده قسمت بالایی است

so there it is my lovely christmas tree  it's a very tall tree and it took me a  

بنابراین درخت کریسمس دوست داشتنی من است درخت بسیار بلندی است و

long time to set up its total height is  seven feet that's even taller than me

زمان زیادی طول کشید تا تنظیم کنم ارتفاع کل آن هفت فوت است این حتی از من بلندتر است

yeah

آره

super duper christmas tree

درخت کریسمس فوق العاده دوپر

you're a super duper christmas tree oh yes you  

شما یک درخت کریسمس فوق العاده دوپر هستید اوه بله

are so green and so lush so nice to see  you are the world's best christmas tree

شما خیلی سبز و سرسبز هستید خیلی خوشحالم که می بینم شما بهترین درخت کریسمس جهان هستید

this particular christmas tree is very realistic

این درخت کریسمس خاص

it is very true to life from far  away it looks like a real tree

بسیار واقع بینانه است. زندگی از دور a به نظر می رسد که درخت واقعی است

the putting up of a tree at christmas stems  from the old pagan ritual of tree worshipping  

، گذاشتن درخت در کریسمس از آیین قدیمی بت

some people believed that trees were alive others  considered the tree as sacred and divine in some  

cultures a tree is planted after the birth of a  child so as to help it grow strong and healthy  

پرستی درخت پرستی ناشی می شود. یک کودک برای کمک به رشد قوی و

the practice of bringing a tree into the house at  christmas became popular over two centuries ago  

سالم   تمرین آوردن درخت به خانه در کریسمس بیش از دو قرن پیش رایج

it first began in germany and  slowly moved to other places  

شد   اولین بار در آلمان شروع شد و به آرامی به مکان‌های دیگر نقل مکان کرد

here in britain we have been decorating  our homes with a tree at christmas  

اینجا در بریتانیا، ما خانه‌های خود را با یک تزئین تزئین می‌کنیم. درخت در کریسمس

for around 200 years originally these trees were  decorated with candles and later other things were  

برای حدود 200 سال در ابتدا این درختان با شمع تزئین می شدند و بعداً چیزهای دیگری

hung on it so as to add more colour these days we  place many different things on our christmas trees  

روی آن آویزان می شدند تا این روزها چیزهای مختلف زیادی را روی درختان کریسمس خود قرار

we can take a look at some of  these things now if you like

دهیم   می توانیم به برخی از این چیزها نگاهی بیندازیم. اگر دوست

when decorating a christmas tree you normally  begin with the lights as they are the most awkward  

دارید درخت کریسمس را تزئین کنید، معمولاً با چراغ‌ها شروع می‌کنید، زیرا آنها ناخوشایندترین

things to arrange i have gone for multi-coloured  lights putting christmas tree lights up can be a  

چیزهایی هستند که باید ترتیب دهید، من به دنبال چراغ‌های چند رنگی هستم که کریسمس را قرار می‌دهند. روشن شدن درخت stmas می تواند

little laborious you need to slowly move around  the tree and while doing so you position the  

کمی سخت باشد، شما باید به آرامی در اطراف درخت حرکت کنید و در حین انجام این کار،

lights on the tree some people start from the  bottom while others prefer to do it from the top  

چراغ ها را روی درخت قرار دهید، برخی افراد از پایین شروع می کنند در حالی که دیگران ترجیح می دهند این کار را از بالا انجام دهند.

i normally begin at the bottom so i know exactly  where the wire for the lights will trail from  

من معمولاً از پایین شروع می کنم. من دقیقاً می‌دانم که سیم چراغ‌ها از کجا

to the wall socket so i start at the bottom of  the tree and slowly work my way up this action  

به سمت پریز می‌رود، بنابراین از پایین درخت شروع می‌کنم و به آرامی به سمت بالا حرکت می‌کنم.

is called hanging or stringing you are hanging the  lights on the tree you are stringing the lights up  

روشن می‌شود

these particular lights are low energy ones in  fact almost all of the lights i'm using inside  

این چراغ‌های خاص چراغ‌های کم‌مصرف هستند  در واقع تقریباً همه چراغ‌هایی که من از داخل استفاده می‌کنم

and outside use very little electricity this  shiny material is called tinsel it is very  

و خارج از آن از الکتریسیته بسیار کمی استفاده می‌کنند.

eye-catching it really gets your attention tinsel  adds that all-important sparkle to the tree it  

درخشش به درخت

complements the lights by shimmering and sparkling  tinsel is a very important part of the tree décor  

با درخشش و درخشان بودن چراغ ها را تکمیل می کند قلوه سنگ بخش بسیار مهمی از دکوراسیون درخت است

you can also put tinsel in other places  too i always like to put some around my  

شما همچنین می توانید قلوه سنگ را در جاهای دیگر قرار دهید همچنین من همیشه دوست دارم مقداری را در اطراف خود قرار دهم

tv quite often the tinsel around the edge is more  interesting than what is happening on the screen  

تلوزیون معمولاً قلوه دور لبه جالب‌تر از اتفاقی است که روی صفحه

if someone asks me what i watched on  tv last night i reply my lovely tinsel

می‌افتد   اگر کسی از من بپرسد که دیشب چه چیزی را در تلویزیون تماشا کردم، من پاسخ می‌دهم قلوه‌دار دوست‌داشتنی من،

so that's the tinsel on the tree  i only have one thing to say next  

بنابراین این قلوه سنگ روی درخت است من فقط یک چیز برای گفتن دارم

balls yes balls you cannot decorate your  tree without some nice shiny balls or  

توپ‌های بعدی بله، شما نمی‌توانید درخت خود را بدون چند توپ براق زیبا تزئین کنید، یا

as they are more traditionally known baubles a  bauble is a glass decoration normally associated  

به‌عنوان سنتی که بیشتر به عنوان گلدان شناخته می‌شوند، یک تزیین شیشه‌ای است که معمولاً

with christmas trees these days most baubles  are made of plastic so they do not break as  

با درخت‌های کریسمس مرتبط است، این روزها بیشتر گلدان‌ها از پلاستیک ساخته می‌شوند تا به آسانی مانند قدیمی‌ها شکسته نشوند.

easily as the old-fashioned glass ones i have  quite a selection of christmas baubles here

شیشه‌های مد روز من مجموعه‌ای از گلدان‌های کریسمس را در اینجا دارم

the focal point of any christmas tree is the top  normally on the top of a christmas tree you will  

، نقطه کانونی هر درخت کریسمس بالای درخت کریسمس است.

put a fairy or a star i have decided to go for a  nice golden star the star can of course be used  

البته می توان از آن

as a religious symbol it is a powerful emblem i  see the star as a symbol of hope and longevity  

به عنوان یک نماد مذهبی استفاده کرد، این یک نشان قدرتمند است. ستاره را نماد امید و طول عمر می بینم.

stars always look so bright and cheerful a  clear starry night really is a wonderful sight  

ght

twinkle twinkle little star  how i wonder what you are

ستاره کوچک چشمک زن چگونه تعجب می‌کنم که تو چه هستی

some people might say that underneath the  christmas tree is the most important place  

بعضی‌ها ممکن است بگویند که زیر درخت کریسمس مهمترین مکان است

because that is where the presence and the gifts  can be found after santa has been on christmas eve  

زیرا آنجاست که حضور و هدایا را می‌توان بعد از اینکه بابا نوئل در شب کریسمس حضور داشت پیدا

who is santa he is of course father christmas  or santa claus to give him his full name

کرد. البته کریسمس پدر یا بابا نوئل برای دادن نام کامل به او

there are other things that you can put  on your christmas tree to brighten it up  

چیزهای دیگری نیز وجود دارد که می‌توانید روی درخت کریسمس خود قرار دهید تا

these are imitation holly leaves with real  pine cones dusted with paint to look like snow  

they add a lovely winter look to the tree this  little robin has found a nice comfortable spot  

آن را درخشان کنید. به درختی که این رابین کوچولو یک مکان راحت

to perch on so that is my trio decorated  and the lights are ready to be switched on

برای نشستن پیدا کرده است، به طوری که سه نفره من تزئین شده است و چراغ ها آماده روشن شدن هستند

isn't that lovely i think that  christmas tree looks amazing by the way  

، آنقدرها دوست داشتنی نیست، من فکر می کنم که درخت کریسمس شگفت انگیز به نظر می رسد.

i suppose i should tell you  also that was way back in 2013

شما همچنین در سال 2013 و

during my first year living here in  much wenlock and that's the reason why  

در اولین سال زندگی من در اینجا در بسیار خراب بود و به همین

the house looks slightly different  all of that now has changed a lot  

دلیل    خانه کمی متفاوت به نظر می رسد همه اینها اکنون

since 2013. in fact we are coming up  to nine years can you believe it almost  

از سال 2013 بسیار تغییر کرده است. ct ما به 9 سال نزدیک می شویم، باورتان می شود تقریباً

nine years i have been living here i i really  don't believe it in fact i i refuse to believe it

9 سال است که من اینجا زندگی می کنم، واقعاً باور نمی کنم در واقع باور نمی

we are busy today

کنم که امروز مشغول

it is a busy day here in my studio coming to  you live now from england the birthplace of the  

هستیم، یک روز شلوغ اینجا در استودیوی من است که به سراغ شما می آیم اکنون از انگلستان، زادگاه

english language this is where it all started the  english language was started right here in england  

زبان انگلیسی زندگی کنید، اینجا همه چیز شروع شد.

oh very interesting in a few moments we are  looking at some idioms phrases connected to  

the human body the human body is the most amazing  thing i don't know about you but i love my body i  

چیز شگفت انگیزی که من در مورد شما نمی دانم اما من بدنم را

like the fact that most of it not all of it  i like the fact that most of my body works

دوست دارم این واقعیت را دوست دارم که بیشتر بدنم نه همه آن را دوست دارم این واقعیت را دوست دارم که بیشتر بدنم کار می کند

some some parts don't work as well as they  used to but at least they still work they  

برخی از قسمت ها به خوبی کار نمی کنند. حداقل هنوز کار می‌کنند

haven't fallen off yet what no no i'm not talking  about that i'm talking about my nose in my ears  

، هنوز زمین

and my fingers and my feet and my legs nothing  else that's you with your dirty disgusting mind  

نخورده‌اند.

how dare you pushkar has sent a very nice message  about christmas time hi mr duncan in my childhood  

چطور جرات کردی pushkar پیام خیلی خوبی ارسال کرده است خارج از کریسمس سلام آقای دانکن در کودکی

i wore santa claus costume i would dress up as  santa claus this is something that happens if you  

من لباس بابا نوئل می پوشیدم لباس بابا نوئل می پوشیدم این اتفاقی است که

go to a shopping center or maybe a certain place  where people are gathering you might find someone  

اگر به یک مرکز خرید بروید یا مکان خاصی که مردم در آنجا جمع می شوند پیدا کنید.

dressed up they are wearing the father  christmas costume and that's what pushkar did  

پوشیدن لباس کریسمس پدر و این کاری بود که پوشکار

in my childhood i wore the santa claus costume  and i would go to church saying hello to santa

در کودکی من انجام می‌داد، من لباس بابا نوئل را می‌پوشیدم و به کلیسا می‌رفتم و به بابا نوئل سلام می‌کردم آیا تو

did you say hello to santa  whilst you were dressed up  

به بابا نوئل سلام می‌کردی در حالی که

as santa claus because that  must have been quite confusing  

لباس بابا نوئل به تن می‌کردی، زیرا باید کاملاً گیج‌کننده باشد.

imagine the children think of the children  going there and then they see two santa claus

تصور کنید بچه‌ها به بچه‌ها فکر می‌کنند که به آنجا می‌روند و سپس دو بابا نوئل را می‌بینند،

maybe they think oh oh they've  started cloning father christmas  

شاید فکر می‌کنند اوه اوه، آنها شروع به شبیه‌سازی کریسمس پدر کرده‌اند

which is very useful really because  then doing his work will be much  

که واقعاً بسیار مفید است زیرا  در این صورت انجام کار او بسیار آسان‌تر خواهد بود

easier i think so so thank you pushkar for that a  nice little a nice little memory there thank you  

، فکر می‌کنم پس از شما متشکرم pushkar برای که یک خاطره ی خوب و یک خاطره ی کوچک خوب وجود دارد

very much by the way you are welcome to get in  touch on the live chat it is open for everyone

خیلی

we have a lovely message from if i can find it  it's now vanished just one moment i feel like mr  

از شما متشکرم. حکیم اگر بتوانم آن را پیدا کنم اکنون ناپدید شده است فقط یک لحظه احساس می کنم آقای

steve because this is what mr steve does sometimes  he he loses the messages and that's what's  

استیو این کاری است که آقای استیو گاهی اوقات انجام می دهد او پیام ها را گم می کند و این همان چیزی است

happened to me i've lost them now oh here we go

که برای من اتفاق افتاده است من آنها را از دست داده ام اوه ما می رویم

says i used to live in wolverhampton it was  my alma mater i would go to college there  

می گوید استفاده کردم زندگی در ولورهمپتون این بود که آلما مادرم به کالج می رفتم

and it is a lovely place i hope mr steve likes  it well can i just tell you that we used to live  

و اینجا مکانی دوست داشتنی است، امیدوارم آقای استیو آن را دوست داشته باشد، می توانم فقط به شما بگویم که ما قبلاً

in wolverhampton so before we moved here to much  wenlock we used to live in wolverhampton and yes  

در ولورهمپتون زندگی می کردیم، بنابراین قبل از اینکه به اینجا نقل مکان کنیم، از آنجا استفاده می کردیم. برای زندگی در ولورهمپتون و بله

it's a big place a big city big university a very  famous well-known university in fact in this area  

این یک مکان بزرگ است، یک دانشگاه بزرگ شهر بزرگ، یک دانشگاه بسیار مشهور معروف در واقع در این منطقه

there are lots of universities around the midlands  area so in well you have birmingham of course  

دانشگاه‌های زیادی در اطراف منطقه میدلندز وجود دارد، بنابراین شما البته

birmingham university very well known and  also you have wolverhampton university  

دانشگاه بیرمنگام را دارید   دانشگاه بیرمنگام که بسیار شناخته شده است. همچنین شما دانشگاه

staffordshire as well which is where i was  born originally staffordshire has its own  

ولورهمپتون   Staffordshire را نیز دارید، جایی که من در ابتدا متولد شدم Staffordshire، دانشگاه مخصوص به خود را

university as well so there are many universities  around this area and i hope you enjoyed your time  

نیز دارد، بنابراین دانشگاه‌های زیادی در اطراف این منطقه وجود دارد و امیدوارم از زمان خود در وولور لذت برده باشید.

in wolverhampton as well everyone is talking  about food today i've noticed one thing  

امروز همپتون همه در مورد غذا صحبت می‌کنند. من متوجه یک چیز شده‌ام

one thing about the live chat quite  often the conversation will turn to food  

یک چیز در مورد چت زنده اغلب صحبت‌ها به غذا تبدیل می‌شود.

have you noticed that a lot of people like talking  about food i have to say my skin i can feel  

i can feel the difference if you remember at the  start of today's live stream i actually put some  

من می توانم تفاوت را احساس کنم اگر به یاد داشته باشید که در ابتدای پخش زنده امروز، مقداری

moisturizer on my face and it does feel better  it feels lovely so i might do that every sunday  

مرطوب کننده روی صورتم گذاشتم و احساس بهتری دارم، احساس دوست داشتنی است، بنابراین ممکن است هر یکشنبه

before i come on i will put some some moisturizer  on my face to make me look alive and fresh  

قبل از آمدن، مقداری مرطوب کننده روی صورتم بگذارم. چهره ای که باعث می شود من زنده و سرحال

let's be honest quite often on sunday sundays  are not the best day of the week to be lively and  

به نظر بیایم   بیایید صادق باشیم اغلب یکشنبه ها بهترین روز هفته برای سرزنده بودن و

fresh most people prefer to do the opposite they  would rather sit and do nothing or stay in bed  

شاداب بودن

so i have to look fresh and lively just for  you don't forget on tuesday there will be a new  

نیستند. تازه و سرزنده به نظر بیایید فراموش نکنید سه شنبه یک ویدیوی جدید برای

english lesson video there will be one on tuesday  definitely hello marcia marcy is going now because  

درس انگلیسی وجود خواهد داشت در روز سه شنبه یکی خواهد بود قطعاً سلام مارسیا مارسی اکنون می رود زیرا

i am having lunch with my mother thank you very  much mr duncan thank you marcia that's kind of you  

من در حال صرف ناهار با مادرم هستم بسیار متشکرم آقای دانکن از شما متشکرم مارسیا که از شما مهربان است

thank you also for your lovely little photograph  that you have in your icon your little icon  

همچنین از شما برای عکس کوچک دوست داشتنی شما سپاسگزارم  که نماد کوچک خود را در نماد خود دارید   در

next to your messages so it's very nice to put  a face to a name and i hope you have a good time  

کنار پیام‌های خود، بنابراین خیلی خوب است که یک نام را روی یک نام قرار دهید و امیدوارم اوقات خوبی داشته باشید.

with your mother as well hello also to mohsen  who says is santa claus the same as papa noel  

با مادرت و همچنین سلام به محسن که می‌گوید بابا نوئل همان بابا نوئل است

i think you you will find it is the same it's  just it's it's a very different translation  

فکر می‌کنم متوجه می‌شوی که همینطور است، فقط ترجمه بسیار متفاوتی است

so we often use the word noel when we are  talking about christmas so we we might say happy  

بنابراین وقتی در مورد کریسمس صحبت می‌کنیم اغلب از کلمه نوئل استفاده می‌کنیم. بنابراین می‌توانیم بگوییم مبارک

noel or happy christmas so of course papa noel  translates to father christmas i hope that  

نوئل یا کریسمس مبارک، البته بابا نوئل به کریسمس پدر ترجمه می‌شود، امیدوارم

helps you hello vitas remember christmas isn't  about how big the tree is or what's under it  

به شما کمک کند به یاد داشته باشید کریسمس به این نیست که درخت چقدر بزرگ است یا زیر آن چیست

but who is around it i like that that is a  very good thought for the day that might be  

بلکه چه کسی در اطراف آن است من این را دوست دارم یک فکر بسیار خوب برای روز است که ممکن است

today's thought for sunday a new feature that  i'm going to start so it doesn't matter how  

فکر امروز برای یکشنبه باشد، یک ویژگی جدید که  می‌خواهم شروع کنم، بنابراین مهم نیست که

big your tree is or what is underneath it the  important thing is who is around it and by that  

درخت شما چقدر بزرگ است یا زیر آن چیست، مهم این است که چه کسی در اطراف آن است و با آن

we mean your friends and relatives i think that's  a great thought for the day thank you very much

ما م از دوستان و اقوام شما من فکر می کنم این یک فکر عالی برای آن روز است. خیلی

lovely we are looking at some words and phrases  connected to the body there are many idioms  

دوست داشتنی است، ما در حال بررسی برخی از کلمات و عبارات مرتبط با بدن هستیم، اصطلاحات بسیاری وجود دارد

connected to parts of your body what is your  favourite part of your body i have to be honest  

که به قسمت هایی از بدن شما مرتبط است. باید صادقانه بگویم

i like this is going to sound strange  

من دوست دارم این عجیب به نظر برسد

but i quite like my lips i've always  been rather rather sort of enamoured  

اما من کاملاً لب هایم را دوست دارم، همیشه به نوعی

by my lips i don't know why people used to say  that my lips were lovely they used to say your  

شیفته لب هایم بوده ام، نمی دانم چرا مردم می گفتند که لب هایم دوست داشتنی هستند.

lips are very very thin but they have a beautiful  shape so there my lips i like my lips nothing else  

لب های شما خیلی خیلی نازک هستند اما شکل زیبای دارند بنابراین لب هایم من لب هایم را دوست دارم چیز دیگری نیست

the rest of me awful but i like my lips i i  always try to take care of my lips because well i  

بقیه من افتضاح هستند اما من لب هایم را دوست دارم همیشه سعی می کنم از لب هایم مراقبت کنم زیرا من

i need them first of all for talking so without  these i wouldn't be able to do my job i would  

اول از همه به آنها نیاز دارم برای صحبت کردن بنابراین بدون اینها نمی‌توانم کارم را انجام دهم،

have no voice i would have no ability to speak  so my lips are actually very important i wonder  

صدایی ندارم، توانایی صحبت کردن ندارم، بنابراین لب‌های من در واقع بسیار مهم هستند، نمی‌دانم که

if there are there are any idioms connected to  your lips we will find out a little bit later on  

آیا اصطلاحاتی وجود دارد که به لب‌های شما مرتبط است، ما پیدا خواهیم کرد. کمی بعد در

so we are going to look at some words and phrases  connected to parts of the body also if we have  

بنابراین ما می‌خواهیم به برخی از کلمات و عبارات مرتبط با قسمت‌های بدن نگاه کنیم، همچنین اگر

time we are going to look at some words and  phrases connected to books as well how often do  

وقت داشته باشیم، می‌خواهیم به برخی از واژه‌ها و عبارات مرتبط با کتاب‌ها نگاهی بیندازیم و همچنین چند بار

you read books do you read books very often those  two subjects are what we will be looking at today

کتاب می‌خوانی آیا اغلب آن دو موضوع را می‌خوانی. چیزی است که امروز به آن نگاه خواهیم کرد

i am sure there must be lots of  people missing mr steve today  

، مطمئن هستم که امروز باید تعداد زیادی از افراد دلتنگ آقای استیو باشند،

sadly he's not here because he he's actually  singing with an audience right now as i speak

متأسفانه او اینجا نیست، زیرا او در حال حاضر با حضار آواز می‌خواند، همین الان که من صحبت

a good question has just come  through mr duncan are you  

می‌کنم، یک سوال خوب از آقای دانکن پرسیده شد، آیا شما

ready for christmas i can safely say 100 percent  no definitely not and nor is steve we are both  

آماده‌اید؟ برای کریسمس می توانم با خیال راحت بگویم 100 درصد نه قطعاً نه و نه استیو ما هر دو

not ready for christmas a very busy time of  year i've been busy with my work of course  

آماده نیستیم   برای کریسمس آماده نیستیم، فصل بسیار شلوغی از سال

i've been making lots of new video lessons which  i'm producing and then putting on every tuesday  

است. من هر سه‌شنبه تولید می‌کنم و سپس آن را می‌گذارم

and also doing this as well not only that but  also i've been fighting a horrible bug as well  

و همچنین این کار را انجام می‌دهم نه تنها آن، بلکه با یک باگ وحشتناک نیز مبارزه کرده‌ام

so it has been a busy couple of weeks really  when you think about it and yes christmas is on  

بنابراین وقتی به آن فکر می‌کنید واقعاً چند هفته مشغول بوده‌ام و بله کریسمس در راه است.

the way we still have a few more days by the way i  suppose i should also say that we will be with you  

راهی که ما داریم تا چند روز دیگر، فکر می‌کنم باید بگویم که

on the day after christmas boxing day this  year is on sunday the 26th of december and yes  

فردای کریسمس، روز بوکس امسال، یکشنبه 26 دسامبر

we will be with you live on the day after  christmas not christmas day because we will  

، با شما خواهیم بود و بله، ما در روز بعد از کریسمس با شما خواهیم بود. نه روز کریسمس چون

be busy but the day after christmas we will  be with you live on youtube and yes mr mr  

سرمان شلوغ خواهد بود، اما فردای کریسمس به صورت زنده در یوتیوب با شما خواهیم بود و بله

steve will be back hopefully next week i hope mr  steve will be back with us next week body idioms  

آقای استیو امیدوارم هفته آینده بازگردد، امیدوارم آقای استیو هفته آینده با ما بازگردد. اصطلاحات

the human body is a very interesting thing  i think it is anyway i think the human body  

بدن انسان یک چیز بسیار جالبی است من فکر می‌کنم به هر حال است، من فکر می‌کنم که

is is pretty amazing to be honest with you so i  thought it would be interesting to take a look  

بدن انسان  بسیار شگفت‌انگیز است که با شما صادق باشم، بنابراین فکر کردم جالب است که نگاهی

at some body idioms oh body idioms and also  phrases as well and there you can see body  

به برخی اصطلاحات بدن، اصطلاحات بدن و همچنین عبارات بیندازم و در آنجا می‌توانید ببینید بدن

idioms expressions and phrases that are used for  parts of the human body they relate to body parts

اصطلاحات اصطلاحی و عباراتی که برای قسمت‌هایی از بدن انسان به کار می‌رود، آنها به اعضای بدن مربوط

look at all the pretty pigeons flying by  can you see hundreds of pigeons flying by  

می‌شوند به همه کبوترهای زیبا که در حال پرواز هستند نگاه کنید  آیا می‌توانید صدها کبوتر را ببینید که از

behind me isn't that amazing did you see that

پشت سر من پرواز می‌کنند.

all of the pigeons at this time of year are  sticking together and that's the reason why you  

در این فصل‌های سال به هم چسبیده‌اند و به همین دلیل است که

will see lots of flocks of pigeons at this time of  year so we are looking at body idioms here we go  

در این زمان از سال تعداد زیادی دسته کبوتر را خواهید دید، بنابراین ما به اصطلاحات بدن نگاه می‌کنیم.

i will move that over slightly so we can see my  beautiful face what uh that's better that's better  

بهتر است که بهتر است

we can see now you can see me and i can see you  there are many idioms expressions and phrases that  

اکنون می‌توانیم ببینیم شما می‌توانید من را ببینید و من می‌توانم شما را ببینم عبارات و عبارات اصطلاحی زیادی وجود

are used in english that we can use to express  certain feelings or maybe certain emotions  

دارد که   در انگلیسی استفاده می‌شود که می‌توانیم از آنها برای بیان احساسات خاص یا شاید برخی از احساسات استفاده کنیم

maybe certain things positive things and  also sometimes negative things as well  

شاید چیزهای خاصی چیزهای مثبت و همچنین گاهی اوقات منفی چیزهایی هم همین‌طور

here's an interesting part of the body i  like this part of the body there it is your  

اینجا یک قسمت جالب از بدن است، من این قسمت از بدن را دوست دارم، آن‌جا

elbow you might give someone the elbow to give  someone the elbow means to push away or exclude  

آرنج شماست، ممکن است آرنج را به کسی بدهید تا آرنج را به کسی بدهید به معنای کنار زدن یا

a person from a group you refuse to communicate  with someone anymore you give them the elbow  

حذف  فردی از گروهی است که از برقراری ارتباط با کسی امتناع می‌کنید. دیگر آرنج

you give them the elbow so quite often in english  we will say that someone is given the elbow when  

را به آن‌ها می‌دهید   خیلی وقت‌ها به زبان انگلیسی به آنها آرنج می‌دهید  ما می‌گوییم که به کسی آرنج داده می‌شود وقتی

we want to push them away or exclude them maybe  your friend has done something bad maybe they have  

می‌خواهیم او را دور بزنیم یا حذفش کنیم، شاید دوست شما کار بدی انجام داده‌اند، شاید آنها

said something that has upset you maybe a person  that you don't want to know anymore you will  

چیزی گفته‌اند که شما را ناراحت کرده است، شاید فردی که دیگر نمی‌خواهید بدانید

give them the elbow you will exclude them you give  them the elbow we are looking at phrases and words  

، آرنج را به او می‌دهید، او را حذف می‌کنید و به آن‌ها آرنج می‌دهید.

connected with parts of the body the next one is  a little bit gruesome so i hope you won't be upset

مورد بعدی کمی وحشتناک است، بنابراین امیدوارم ناراحت نشوید،

a person might lose their head if you lose your  head it means you become angry or uncontrollable  

یک نفر ممکن است سر خود را از دست بدهد اگر سر خود را از دست بدهید، به این معنی است که عصبانی یا غیرقابل کنترل می شوید

with rage you lose your head you lose control  of your emotions your feelings you lose control  

با عصبانیت سر خود را از دست می دهید و کنترل احساسات خود را از دست می دهید احساسات خود را از

of your actions you lose control of yourself  you lose your head we can also say that you  

دست می‌دهید   کنترل خود را از دست می‌دهید   سر خود را از دست می‌دهید، همچنین می‌توانیم بگوییم که

have lost your head so to lose control of your  emotions or your feelings is to lose your head  

سر خود را از دست داده‌اید، بنابراین کنترل احساسات خود را از دست داده‌اید یا احساسات شما این است که سر خود را از دست می‌دهید

that is the expression that we use we are  looking at some body idioms and expressions today  

این عبارتی است که ما استفاده می‌کنیم. امروز به برخی اصطلاحات و عبارات بدن نگاه می

here's another one oh now this is something  we mentioned earlier i mentioned my lips  

کنم   اینجا یکی دیگر است آه حالا این چیزی است که قبلاً به آن اشاره کردیم من به لب هایم اشاره کردم   در

this time of year i always find that my lips  become dry i don't know why but it can be quite  

این فصل از سال همیشه متوجه می شوم که لب هایم خشک می شوند نمی دانم چرا اما می تواند q باشد خیلی

painful when your lips become dry they can start  to crack and they become sore and uncomfortable  

دردناک است وقتی لب‌هایتان خشک می‌شوند شروع به ترک خوردن می‌کنند و دردناک و ناراحت‌کننده می‌شوند

and every time you talk it is it is actually  painful so i don't like it i don't like it  

و هر بار که صحبت می‌کنید واقعاً دردناک است، بنابراین من آن را دوست ندارم، دوست ندارم

when my lips become dry and they become cracked  anyway here is an expression my lips are sealed

وقتی لب‌هایم خشک می‌شوند و آنها تبدیل می‌شوند. ترک خورده به هر حال اینجا یک عبارت است که لبهایم مهر و موم شده اند

my lips are sealed this is said when you  want to let a person know that you will keep  

لبهایم مهر و موم شده اند این زمانی گفته می شود که می خواهی به کسی اجازه بدهی که چیزی را مخفی نگه داری.

something secret your lips are

sealed the secret will remain safe and  

hidden you can trust me you can trust me  my lips are sealed they are sealed shut  

لب های من مهر و موم شده اند مهر و موم شده اند بسته اند

i will not tell anyone about your secret i  will not reveal the secret to anyone my lips

راز شما را به کسی نمی گویم راز را برای کسی فاش نمی کنم لب هایم

are sealed i like that expression that's a good  expression i like that one here's another one if  

مهر و موم شده اند من آن عبارت را دوست دارم که بیان خوبی است  من آن را دوست دارم اینجا یکی دیگر را

you have something you want to tell another person  maybe there is something that is bothering you  

اگر  چیزی دارید که می خواهید به شخص دیگری بگویید شاید چیزی وجود دارد که شما را آزار می دهد

maybe something is worrying you maybe there  is something that is on your conscience  

شاید چیزی شما را نگران می کند شاید چیزی وجود دارد که در وجدان

you might want to get it off your chest you might  want to get that thing there off your chest you  

شماست   ممکن است بخواهید آن را از روی سینه خود بردارید و شاید بخواهید آن چیز را از روی سینه خود بردارید

get it off your chest to tell someone about what  is worrying you or you reveal a hidden secret  

آن را از روی سینه خود بردارید تا به کسی بگویید چه چیزی شما را نگران می کند یا یک راز پنهان را فاش می کنید

that has been troubling you you get it off your  chest you reveal or you talk about the thing  

که شما را آزار می دهد، آن را از روی سینه خود بیرون می آورید که فاش می کنید یا در مورد چیزی صحبت می کنید

that is bothering you the thing that is upsetting  you the thing that is making you feel unhappy you  

که شما را آزار می دهد چیزی که ناراحت کننده است. شما چیزی که باعث ناراحتی شما می

get it off your chest you unburden yourself  i like that word by the way if you unburden  

شود، آن را از روی سینه خود بردارید، بار خود را آزاد کنید، من این کلمه را دوست دارم، اگر بار

yourself to unburden is to relieve yourself  of something that is causing you difficulty  

خود را آزاد کنید، این است که خودتان را از چیزی که برای شما مشکل ایجاد می کند، راحت کنید.

maybe you are carrying something heavy you put  the heavy thing down you unburden yourself and of  

شاید شما چیز سنگینی را حمل می کنید چیزهای سنگینی که بار خود را رها می‌کنید و

course the same thing can be said about problems  things that are worrying you things that are on  

البته همین را می‌توان در مورد مشکلات گفت، چیزهایی که شما را نگران می‌کنند، چیزهایی که در

your mind causing concern you might want to get  something off your chest maybe you want to confess  

ذهن شما نگران‌کننده هستند ممکن است بخواهید چیزی را از روی سینه‌تان بردارید، شاید بخواهید

to a crime maybe something bad that you've done  in the past you might want to tell someone about  

به جرمی اعتراف کنید، شاید چیزی کارهای بدی که در گذشته انجام داده‌اید، ممکن است بخواهید به کسی در مورد

it you want to get it off your chest i need to  tell you about it i want to get it off my chest

آن بگویید که می‌خواهید آن را از روی سینه‌تان بردارید، باید درباره آن به شما بگویم می‌خواهم آن را از

saturino says in the us in the usa people will  often say my lips are zipped yes i think so  

سینه‌ام حذف کنم اینو می‌گوید در آمریکا در ایالات متحده مردم اغلب می‌گویند لب‌های من زیپ است بله فکر می‌کنم همینطور است

i think that's a good one yes they will  often say my lips are zipped zipped  

فکر می‌کنم این یک زیپ خوب است بله آنها اغلب می‌گویند لب‌هایم زیپ

they are zipped they are closed they  are sealed up here's another one

دارند   آنها زیپ دارند آنها بسته هستند  آنها مهر و موم شده‌اند اینجا یکی دیگر است

oh dear this is how i feel sometimes sometimes  i feel as if i have one foot in the grave  

آه عزیزم این احساسی است که من گاهی اوقات احساس می کنم گاهی اوقات احساس می کنم یک پایم در قبر است

if you are feeling unwell maybe you are feeling  ill under the weather you might feel as if  

اگر احساس ناخوشی می کنی شاید در شرایط جوی احساس بیماری می کنی ممکن است احساس

you have one foot in the grave this particular  phrase is a humorous way of describing a person  

کنی   یک پا را در قبر داری این عبارت خاص طنز است برای توصیف فردی

who is old and not long for this world or a  person who looks unwell or under the weather  

که پیر است و آرزوی این دنیا را ندارد یا فردی که به نظر ناخوشایند یا زیر آب و هوا به نظر می رسد،

we can say that they look as if they have one  foot in the grave they look like they have one  

می توانیم بگوییم که آنها طوری به نظر می رسند که انگار یک پا در قبر دارند، به نظر می رسند که فقط یک

foot in the grave just like the picture there  is a very famous and funny tv show in the uk  

پا در قبر دارند. مانند تصویر یک برنامه تلویزیونی بسیار معروف و خنده دار در بریتانیا وجود دارد

called one foot in the grave about an old  man who was always complaining about things  

به نام یک پا در قبر درباره پیرمردی که همیشه از چیزهایی شکایت

every day he always found something  new to complain about a very funny  

tv show we are looking at body part idioms here's  another one coming now i hope you are ready for it  

می کرد. بدن ص اصطلاحات هنری اینجا یکی دیگر در راه است، امیدوارم برای آن آماده باشید

oh maybe you play something by ear you play it  by ear this is a very interesting and i suppose  

اوه، شاید چیزی را با گوش پخش کنید، آن را با گوش پخش کنید، این بسیار جالب است و فکر می‌کنم

an interesting phrase or some sort  of phrase that we use when we are  

یک عبارت جالب یا نوعی  عبارتی است که ما در هنگام توصیف انجام آن استفاده می‌کنیم.

describing doing something without any planning  or preparation to carry out or do something with  

چیزی بدون هیچ برنامه‌ریزی یا آمادگی برای انجام یا

no preparation whatsoever you do it by ear you  do it by your own personal judgment you play it  

انجام کاری بدون آمادگی .

by ear you work out what to do as you go along  you have no strategy or plan it means that you  

این بدان معناست که

play it by ear it's rather like playing a musical  instrument you are not looking at the music sheet  

شما   آن را با گوش می‌نوازید، بیشتر شبیه به نواختن یک آلت موسیقی است که به صفحه موسیقی نگاه نمی‌کنید

you are playing something by ear you are  listening as you play so you play something by ear  

شما در حال نواختن چیزی با گوش هستید، در حین نواختن به  گوش می‌دهید، بنابراین چیزی را با گوش می‌نوازید

but in this particular phrase it means you are  doing something as you go along you are doing  

اما در این عبارت خاص به این معنی است که شما هستید انجام کاری در حین پیش‌روی شما انجام

it you are working out what to do as you go along  here's another one and this used to be or this was  

می‌دهید   آن را انجام می‌دهید، می‌دانید در حین پیش‌روی چه کاری باید انجام دهید اینجا یکی دیگر است و این قبلاً بود یا

one of my mystery idioms that i used to do a  very long time ago i used to do mystery idioms  

یکی از اصطلاحات مرموز من بود که مدت‌ها پیش انجام می‌دادم من عادت داشتم اصطلاحات اسرارآمیز

do you remember so here is another one this  is one of my mystery idioms that i used to do  

انجام می دادم   یادت می آید، پس اینجا یکی دیگر است، این یکی از اصطلاحات رمزآلود من است که قبلاً انجام می دادم

and this particular one cost an arm and a leg we  are describing something that is very expensive  

و این خاص به قیمت یک دست و یک پا تمام می شد ما چیزی را توصیف می کنیم که بسیار گران است

something that you had to pay a lot of  money for so if something costs an arm  

چیزی که باید بپردازید پول زیادی برای خرید، بنابراین اگر چیزی برای یک دست

and a leg it means to pay a high price for  something to pay more than you wanted to the  

و یک پا قیمت داشته باشد، به این معنی است که برای چیزی بیشتر از چیزی که می‌خواستید، بهای بالایی را بپردازید،

thing in question cost you an arm and a leg  the most expensive thing you have ever bought  

چیزی که در آن مورد بحث است ، گران‌ترین چیزی است که تا به حال خریده‌اید.

maybe you buy a beautiful diamond ring for your  your future wife you want her to love you forever  

شما یک حلقه الماس زیبا برای همسر آینده‌تان می‌خرید، می‌خواهید او برای همیشه شما را دوست داشته باشد،

so you spend a lot of money more money  than you had planned we can say that that  

بنابراین پول زیادی خرج می‌کنید، بیش از آنچه که برنامه‌ریزی کرده بودید، می‌توانیم بگوییم که آن

diamond ring cost you an arm and a leg it  was very expensive very expensive indeed  

انگشتر الماس برای شما یک دست و یک پا قیمت داشت و بسیار گران بود. واقعاً گران است

here's another one we have a couple of more  and then we are moving on to something else

اینجا یکی دیگر است که ما چند مورد دیگر داریم  و سپس به سراغ چیز دیگری می رویم که

looking at expressions and phrases connected to  the body oh here's another one something that is  

به عبارات و عبارات مرتبط با بدن نگاه می کنیم، آه اینجا یکی دیگر است که

a sight for sore eyes something that  you see that makes you feel better  

یک منظره برای چشم های دردناک است، چیزی که شما می بینید که m احساس بهتری

cheered up happy something that you see and  immediately you feel uplifted this expression is  

می‌کنید   خوشحال می‌شوید چیزی که می‌بینید و بلافاصله احساس می‌کنید سرحال می‌شوید، این

used to show a welcome attractive thing something  you suddenly see that makes you feel better  

عبارت  برای نشان دادن یک چیز جذاب مورد استقبال استفاده می‌شود، چیزی که ناگهان می‌بینید که باعث می‌شود احساس بهتری داشته

something that relieves a bad moment is a sight  for sore eyes a welcome change to raise your  

باشید   چیزی که یک لحظه بد را تسکین می‌دهد، یک منظره برای چشم‌های دردناک است، یک تغییر خوش‌آمد. برای بالا بردن

spirits and your feelings is a sight for sore eyes  maybe you see your girlfriend in a beautiful dress  

روحیه و احساساتت منظره ای برای چشمان دردناک است شاید دوست دخترت را با لباسی زیبا

as she walks into the room you will say oh  darling you are a sight for sore eyes you are  

ببینی   همانطور که وارد اتاق می شود می گویی آه عزیزم تو منظره ای برای چشم های دردناک هستی

very attractive you have made me feel better by  seeing your beauty i like that that's a good one  

خیلی جذابی باعث شدی حالم بهتر شود با دیدن زیبایی تو دوست دارم که یک فرد خوب است

a person who is a sight for sore eyes so that  one is a positive one uh here's a negative one  

فردی که منظره ای برای چشم های دردناک است به طوری که یکی مثبت است آه این یک منفی است

here is a negative phrase we might say that a  person has a heart of stone we are describing  

اینجا یک عبارت منفی است که ممکن است بگوییم یک نفر قلب سنگی دارد ما هستیم در

a person who is so quite often we  can use the word heart to mean care  

توصیف   فردی که اغلب اوقات است، می‌توانیم از کلمه قلب به معنای مراقبت

love but also we can use it in negative phrases  as well such as this a person who has a heart  

عشق استفاده کنیم، اما همچنین می‌توانیم آن را در عبارات منفی به کار ببریم، مانند فردی که

of stone they have a cold heart this is used  to describe an uncaring or cold-hearted person  

قلب سنگی دارد، آنها سرد می‌شنوند. از این برای توصیف یک فرد بی‌توجه یا خونسرد استفاده می‌شود.

they have no care for others they have a  heart of stone to have no empathy or feelings  

آنها هیچ اهمیتی برای دیگران ندارند، قلب سنگی دارند که همدلی یا

you don't understand other people's emotional  problems or maybe you are not aware of other  

احساسی ندارند.

people's unhappiness or sadness you can't feel  other people's emotions you have a heart of stone  

یا غم و اندوه شما نمی توانید احساسات دیگران را احساس کنید. شما قلب سنگی دارید

so there are many expressions many words  and phrases we can use that also use

بنابراین عبارات زیادی وجود دارد که کلمات و عبارات زیادی وجود دارد که می توانیم از اعضای بدن استفاده کنیم

body parts

angela hello angela thank you very much that is  a good suggestion mr duncan you can always use  

آنجلا سلام آنجلا بسیار متشکرم این پیشنهاد خوبی است آقای دانکن شما همیشه می توانید از

lip balsam lip balsam or as we call it here we  call it lip balm lip balm that means something  

بالم لب استفاده کنید یا همانطور که در اینجا به آن می گوییم آن را بالم لب می نامیم که به معنای چیزی   است

that you put on your lips to to moisturize and to  keep your lips soft so they don't go dry and begin  

که روی لب های خود قرار می دهید تا مرطوب شود و لب های خود را نرم نگه دارید تا خشک نشوند و شروع

to crack there's nothing worse especially at this  time of year a lot of people suffer from dry lips  

به ترک نکنند، هیچ چیز بدتری وجود ندارد. به خصوص در این زمان از سال بسیاری از مردم از خشکی لب‌ها رنج می‌برند

dry skin because of the cold weather the cold wind  and many people get dry lips and sometimes they  

خشکی پوست به دلیل هوای سرد و باد سرد و بسیاری از افراد دچار خشکی لب‌ها می‌شوند و گاهی اوقات

can crack but yes you are right that is a good  suggestion thank you angela for your suggestion

ممکن است ترک بخورند، اما بله شما درست می‌گویید این پیشنهاد خوبی است. n متشکرم آنجلا از پیشنهادت

says in italy we say that something cost an i  to say that it is very expensive so you just say  

می گوید در ایتالیا ما می گوییم که چیزی برای من هزینه دارد که بگویم خیلی گران است بنابراین شما فقط بگویید

that thing was so expensive it cost me  an eye interesting i've never heard that  

آن چیز آنقدر گران بود که برای من هزینه داشت یک چشم جالب من هرگز نشنیده ام

used in that particular way but normally we say  something costs an arm and a leg i hope you have  

که   به آن روش خاص استفاده شود اما معمولاً می گوییم چیزی قیمت یک دست و پا دارد، امیدوارم

enjoyed today's live stream so far i'm not going  just yet but i will be going in around about 10  

از پخش زنده امروز لذت برده باشید، من هنوز نمی روم اما حدود 10

minutes time rafael says something expensive  that you buy we say that that it costs a kidney  

دقیقه دیگر می روم تا رافائل چیزی گران بگوید  که شما می خرید، ما می گوییم که هزینه یک کلیه است

interesting that's very interesting so  something expensive has cost you a kidney  

جالب است که خیلی جالب است  بنابراین یک چیز گران قیمت کلیه شما را خرج

a lot of people joke about that you see in  this country if something is expensive maybe  

کرده   بسیاری از مردم در مورد آن شوخی می کنند که در این کشور می بینید اگر چیزی گران است شاید

you want to have a new computer game maybe the  latest computer console and it's very expensive  

می خواهید یک بازی رایانه ای جدید داشته باشید، شاید آخرین کنسول رایانه ای داشته باشید و بسیار گران است

sometimes people will joke that they will  have to sell one of their kidneys to buy  

گاهی اوقات مردم به شوخی می گویند که برای خرید بازی رایانه ای مجبورند یکی از کلیه های خود را بفروشند

the computer game because it's so expensive so we  do we do say that as well we say it also sometimes

زیرا این بازی بسیار گران است، بنابراین ما هم همین را می گوییم و همچنین گاهی اوقات

hello to hello to md ariful hello to you what  about vaseline mr duncan do you ever use vaseline  

سلام به سلام به md ar را می گوییم. با سلام به شما درباره وازلین چه خبر آقای دانکن آیا تا به حال از

yes i suppose you can use vaseline vaseline is  something that has many uses indeed many uses  

um yes yes there are many uses for  vaseline but one of the things you can use  

وازلین استفاده می کنید.

it for is when you want to put it on your lips  or your skin if you have dry skin vaseline  

زمانی است که می‌خواهید آن را روی لب‌های خود قرار دهید یا اگر پوست خشکی دارید، وازلین

can sometimes help but not too much because you  will be slipping and sliding all over the place  

گاهی اوقات می‌تواند کمک کند، اما نه بیش از حد، زیرا شما می‌لغزید و سر

not very good an iphone 13 might cost you  

a kidney yeah that's a very good point actually  yes as they are rather expensive you are right

می‌خورید. یک نکته بسیار خوب در واقع بله، زیرا آنها نسبتاً گران هستند، شما درست

tomek says there is another expression you can  say that you pay through the nose for something  

می‌گویید تومک می‌گوید عبارت دیگری وجود دارد که می‌توانید بگویید که برای چیزی از طریق بینی پرداخت می‌کنید

that is good that's a good expression so maybe  something that was expensive maybe you have to  

که خوب است، بیان خوبی است، بنابراین شاید چیزی که گران بود، شاید مجبور شوید

pay through the nose it sounds rather painful  and i think that is what it is expressing it  

از طریق آن پرداخت کنید. بینی نسبتاً دردناک به نظر می رسد و فکر می کنم این همان چیزی است که آن

is expressing the feeling of having to pace for  something pay for something that costs a lot of  

money you have to pay through the nose if you  want that expensive thing you will have to pay  

را بیان می کند. اگر آن چیز گران‌قیمت را می‌خواهی، باید

through the nose i think so very good nice to see  so many people here today even though it's only me  

از طریق بینی بپردازی، فکر می‌کنم خیلی خوب است که امروز افراد زیادی را اینجا می‌بینم، حتی اگر فقط

i am on my own today it is just myself there is no  mr steve here however a lot of people are missing  

من هستم، امروز تنها هستم، فقط خودم هستم، آقای استیو وجود ندارد. اما اینجا خیلی ها دلتنگ

lovely mr steve so for those who  are missing him this is just for you

آقای استیو دوست داشتنی هستند، بنابراین برای کسانی که دلتنگ او هستند این فقط برای

there it is for those who like mr steve  and you are missing mr steve right now  

شماست، برای کسانی است که آقای استیو را دوست دارند و شما همین الان دلتان برای آقای استیو تنگ شده است.

that was just for you

it's sunday

for those who haven't yet realized it is sunday  

هنوز متوجه نشده‌ام

it is the 12th of december we are almost halfway  through this month christmas is around the corner  

که یکشنبه است   دوازدهم دسامبر است، تقریباً در نیمه راه  این ماه هستیم، کریسمس نزدیک است

we are all getting excited some people can't  wait for christmas to arrive one thing i've  

همه ما هیجان‌زده می‌شویم برخی از مردم نمی‌توانند منتظر فرا رسیدن کریسمس باشند، چیزی

noticed this year is many of the neighbours in the  area where i live many people have actually put  

که امسال متوجه شدم این است. بسیاری از همسایه‌ها در منطقه‌ای که من زندگی می‌کنم، بسیاری از مردم در واقع

christmas lights on their house normally they  don't bother many people around here don't bother  

چراغ‌های کریسمس را روی خانه‌شان نصب کرده‌اند، آنها معمولاً آزار نمی‌دهند، بسیاری از مردم این اطراف اذیت نمی‌شوند.

putting christmas lights on their houses but  this year a lot of people have do you know who  

بدانید که چه o

started the trend of putting  christmas lights on their house

روند گذاشتن چراغ‌های کریسمس را در خانه‌شان شروع کرد،

yes it was i started doing it around here and no  one else bothered so everyone around here did not  

بله، من این کار را در اینجا شروع کردم و هیچ‌کس دیگری مزاحم نشد، بنابراین همه اینجا

bother with their christmas lights they didn't  bother putting christmas lights on their house  

با چراغ‌های کریسمس خود زحمت نمی‌دادند، آن‌ها زحمت گذاشتن چراغ‌های کریسمس را در خانه‌شان

but i was the first person  to do it around here and now

نداشتند. اولین کسی که این کار را در اینجا انجام می دهد و اکنون

everyone around here is putting christmas lights  on their house and it does look rather lovely  

همه در اینجا چراغ های کریسمس را روی خانه خود می گذارند و در شب بسیار دوست داشتنی به نظر می رسد

at night i must be honest with you we have some  interesting words coming up now we are looking at  

، باید با شما صادق باشم.

phrases connected to books do you read  very often a lot of people these days  

آیا شما اغلب می‌خوانید، این روزها بسیاری از مردم

would appear not to read actual books by  books i mean actual books not not your ipad  

به نظر می‌رسند که کتاب‌های واقعی را با کتاب نمی‌خوانند، منظورم کتاب‌های واقعی است نه iPad شما

nothing like that i'm not talking about emails  or things that you've read on the internet  

i am talking about proper real books  something you open pages that you actually  

. صحبت کردن درباره کتاب‌های واقعی درست، چیزی که صفحاتی را باز می‌کنید که واقعاً آن‌ها را

turn for real now i know that there are  many applications that you can get for your  

تبدیل به واقعی می‌کنید، می‌دانم که برنامه‌های بسیاری وجود دارد که می‌توانید

mobile devices these days that appear  as if you are turning the pages  

این روزها برای دستگاه‌های تلفن همراه خود دریافت کنید که به نظر می‌رسد. دارند

of a real book however there is nothing better  there is nothing that can replace the feeling  

صفحات یک کتاب واقعی را ورق می زنند، اما هیچ چیز بهتری وجود ندارد، هیچ چیز نمی تواند جایگزین

of having an actual book in your hand opening  the pages turning the pages as you read  

احساس داشتن یک کتاب واقعی در دست شما شود که در حین خواندن کتاب ، صفحات را ورق می زنید،

the chapters as you slowly read the book but i  think these days there are many people who don't  

در حالی که به آرامی کتاب را می خوانید، فصل ها را ورق می زنید، اما فکر می کنم این روزها افراد زیادی هستند که

anymore they don't actually read books but i  thought it'd be interesting to have a look at  

دیگر   دیگر کتاب نمی‌خوانند، اما فکر می‌کردم جالب است نگاهی

some book phrases phrases and expressions  that use the word book or words connected  

به   عبارات و عبارات عبارات کتاب که از کلمه کتاب یا کلمات مرتبط

to books here's a here's a good one our  first phrase do something by the book  

به کتاب استفاده می‌کنند، بیاندازم. خوب اولین عبارت ما یک کار را با کتاب

if you do something by the book it means you  are following the rules you are doing things  

انجام دهید   اگر کاری را با کتاب انجام می دهید به این معنی است که قوانینی را دنبال می کنید که کارها را

in the right way you are following all of the  rules so the things that you are being told to do  

به درستی انجام می دهید و از همه قوانین پیروی می کنید، بنابراین کارهایی که به شما گفته می شود انجام

you do things by the book you follow all  of the rules you follow the correct laws  

دهید   همه کارها را با کتاب انجام دهید، همه قوانین را رعایت کنید، قوانین صحیح را رعایت

you do all of those things to do  something by the book excuse me  

کنید.

i thought i was going to cough then but i didn't  here's another one so someone who follows the  

از قوانین پیروی می‌کند،

rules does something by the book here's another  one if you book a room so this actually is a  

اگر اتاقی را رزرو می‌کنید، یکی دیگر از موارد زیر است، بنابراین این در واقع

different use of the word book so if you book a  room if you book something it means you reserve  

استفاده متفاوتی از کلمه کتاب است، بنابراین اگر اتاقی را رزرو می‌کنید، اگر چیزی رزرو می‌کنید، به این معنی است که

something so maybe you book a room in a hotel you  reserve the room you are calling the hotel and you  

چیزی را رزرو می‌کنید، بنابراین ممکن است اتاقی را در یک اتاق رزرو کنید. هتلی اتاقی را رزرو می‌کنید که به آن می‌گویید هتل و

book the room you want the room to be reserved  some people might book a holiday you might book  

اتاقی را که می‌خواهید اتاق رزرو شود، رزرو می‌کنید برخی از افراد ممکن است تعطیلات را رزرو کنند، ممکن

a flight book a train journey it means you are  reserving your place on the plane or the train  

است پرواز رزرو کنند، یک سفر با قطار رزرو کنند، این بدان معناست که شما جای خود را در هواپیما یا قطار رزرو می‌کنید.

you are reserving your place at the hotel so  when you arrive there they will have a room  

شما در حال رزرو مکان خود در هتل هستید، بنابراین وقتی به آنجا رسیدید، اتاقی

for you you book a room so this particular word  is being used as a verb you are booking the room  

برای شما خواهند داشت، شما یک اتاق رزرو می کنید، بنابراین این کلمه خاص به عنوان فعل شما در حال رزرو اتاق استفاده می

a person might say i'm sorry mr duncan  but you can't spend the weekend here  

شود   ممکن است شخصی بگوید متاسفم آقای دانکن. شما نمی‌توانید آخر هفته را اینجا

at the hotel because we are  booked up or fully booked  

در هتل بگذرانید، زیرا ما رزرو شده‌ایم یا کاملاً رزرو شده‌ایم،

so if a person is booked up or fully booked you  have to be careful how you say that by the way  

بنابراین اگر شخصی رزرو شده است یا کاملاً رزرو شده است، باید مراقب باشید که چطور می‌گویید که اتفاقاً   به

it means they have no rooms they have nothing  available for you you can't book a room because  

این معنی است که او اتاق ندارد، او چیزی ندارد. برای شما در دسترس است نمی‌توانید اتاق رزرو کنید زیرا

they are fully booked they have no rooms  to spare you can't i'm sorry you can't  

آنها کاملاً رزرو شده‌اند. اتاق‌های اضافی ندارند شما نمی‌توانید متاسفم که نمی‌توانید

stay at my hotel this weekend because we are fully  booked we have no spare rooms nothing to spare

این آخر هفته در هتل من بمانید زیرا ما کاملاً رزرو شده‌ایم، اتاق‌های یدکی نداریم و چیزی برای صرف‌کردن

you might throw the book at someone if you throw  the book at someone it means you punish them  

شما نیست. ممکن است کتاب را به سمت کسی پرتاب کنید، اگر کتاب را به سمت شخصی پرتاب کنید، به این معنی است که او را مجازات می‌کنید

normally by using the law you throw the book  at someone you punish someone quite often a  

معمولاً با استفاده از قانونی که کتاب را به طرف شخصی پرتاب می‌کنید، که اغلب شخصی را

sentence might be given if you've committed a  terrible crime you might have to go to prison  

مجازات می‌کنید، اگر مرتکب جنایت وحشتناکی شده باشید ممکن است حکم صادر شود. برای رفتن به زندان

so the judge in the court will throw the  book at you he will give you a very harsh  

بنابراین قاضی در دادگاه کتاب را به طرف شما پرتاب می کند و به شما

punishment a very harsh sentence you will have  to go to prison for a long time you throw the  

مجازات بسیار سخت   مجازات سنگینی می دهد شما مجبور خواهید بود  برای مدت طولانی به زندان بروید،

book at someone person who likes reading books is  often described as a bookworm a person who likes  

کتاب را به سمت شخصی پرتاب کنید که دوست دارد کتاب بخواند. اغلب به‌عنوان یک کرم کتاب توصیف می‌شود، فردی که دوست دارد

reading books might be described as a bookworm if  you read books if you are always looking at books  

کتاب بخواند، اگر کتاب می‌خوانید، اگر همیشه به کتاب نگاه می‌کنید، ممکن است به عنوان یک کرم کتاب توصیف شود.

if you are always in the library reading  if you like to have a book in your hand  

normally at night a lot of people like to sit down  at night and read a book it helps them to relax  

بسیاری از مردم دوست دارند شب بنشینند و کتاب بخوانند، این به آنها کمک می‌کند تا آرام شوند

we can describe a person who  likes reading books as a bookworm

می‌توانیم فردی را که دوست دارد کتاب بخواند، به عنوان یک کرم کتاب توصیف کنیم،

you might say that someone is on the  same page as you that means you are  

ممکن است بگوییم که کسی با شما همسو است، یعنی

both thinking the same thing or you agree on  a certain subject if you both understand each  

هر دو به یک چیز فکر می‌کنید یا در مورد موضوع خاصی موافق هستید اگر هر دوی شما

other's feelings perfectly well we can say  that you are both on the same page you both  

احساسات یکدیگر را به خوبی درک کنید، می‌توانیم بگوییم که هر دو در یک صفحه هستید

have the same opinion the ba you both have  the same feeling about something we you both  

have the same understanding of a situation  that is happening we are both on the same page

موقعیتی که در حال رخ دادن است، ما هر دو در یک صفحه هستیم،

a person might decide to change their life they  might decide to stop being rude and selfish  

یک فرد ممکن است تصمیم بگیرد زندگی خود را تغییر دهد، ممکن است تصمیم بگیرد که از گستاخی و خودخواه بودن دست بردارد

they might decide to be a nice person you  might say that that person will turn over  

ممکن است تصمیم بگیرد که فرد خوبی باشد، ممکن است بگویید که آن

a new leaf so by that we are saying  that a person will oh there is a  

شخص  برگ جدیدی را برمی‌گرداند. با این کار ما می گوییم یک نفر اوه

car going into my ear oh oh it's  going to come out the other side now

ماشینی هست که وارد گوش من می شود اوه اوه الان از طرف دیگر بیرون می آید

that was painful if you turn over a new leaf  it means you turn a new page you turn over  

که دردناک بود اگر برگ جدیدی را ورق بزنید به این معنی است که صفحه جدیدی را ورق

you start fresh you change your habits you change  your behaviour you change the way you do things  

می زنید ستاره تازه عادت‌هایتان را تغییر می‌دهید، رفتارتان را تغییر می‌دهید، روش انجام کارها را

you turn over a new leaf  

تغییر می‌دهید   برگ جدیدی را برمی‌گردانید

so by this we mean the page of a book so the  word leaf here refers to the page in a book

بنابراین منظور ما از این صفحه صفحه یک کتاب است، بنابراین کلمه برگ در اینجا به صفحه‌ای در کتاب اشاره دارد

we might describe a person who likes reading as  bookish a person who is bookish is a person who  

که ممکن است فردی را توصیف کنیم. کسی که کتابخوانی را دوست دارد فردی که اهل کتاب است فردی است که   به

looks as if they might read lots of books quite  often we will describe a person who wears glasses  

نظر می رسد که ممکن است کتاب های زیادی بخواند اغلب ما فردی را توصیف خواهیم کرد که عینک می زند

maybe they look studious they look like a  person who might always be reading books  

شاید آنها اهل مطالعه به نظر می رسند و شبیه فردی هستند که ممکن است همیشه در حال کتاب خواندن باشند.

glasses can make a person look bookish  it looks almost as if they are always  

آدم را اهل کتاب جلوه دهید تقریباً به نظر می رسد که او همیشه در

reading books because they have bad eyesight and  that's it you see so i remember at night i used  

حال خواندن کتاب است زیرا بینایی بدی دارد و این همان چیزی است که شما می بینید، بنابراین یادم می آید که من شب ها

to read books i used to love reading at night and  people would always say you should not read books  

کتاب می خواندم که دوست داشتم شب ها بخوانم و مردم همیشه می گویند که نباید کتاب بخوانید

at night it is bad for your eyes you will  have to wear glasses if you are not careful

در شب برای چشمان شما مضر است، اگر مراقب نباشید مجبور خواهید شد عینک بزنید،

you might say don't judge a book by its cover if  you don't judge a book by its cover it means you  

ممکن است بگویید کتابی را از روی جلدش قضاوت نکنید اگر کتابی را از روی جلد آن قضاوت نکنید، به این معنی است که

are not judging someone by their appearance so the  appearance of someone can be very deceptive maybe  

شما   قضاوت نمی کنید. کسی توسط خود ظاهر کسی می‌تواند بسیار فریبنده باشد،

a person who looks untidy or scruffy or unwashed  you might think that that person has no money  

شاید فردی که نامرتب یا ژولیده یا شسته به نظر می‌رسد ممکن است فکر کنید که آن شخص پولی ندارد،

but they might actually be a millionaire  they might be a little bit like howard hughes  

اما در واقع ممکن است یک میلیونر باشد، ممکن است کمی شبیه هاوارد هیوز باشد،

so never judge a book by its cover  because sometimes you can be wrong  

پس هرگز درباره کتاب قضاوت نکنید. با توجه به جلد آن زیرا گاهی اوقات ممکن است اشتباه کنید

just because something looks a certain way  on the outside doesn't mean that reflects  

فقط به این دلیل که چیزی از بیرون به شکلی خاص به نظر می‌رسد به این معنی نیست که نشان

the type of person they are  never judge a book by its cover

دهنده نوع فردی است که آنها هستند هرگز از روی جلد کتاب قضاوت نکنید

to be overbooked so this is very similar  

که بیش از حد رزرو شده است، بنابراین این کتاب بسیار شبیه

to fully booked if you are overbooked that means  too many people have arranged to do something  

به کتاب کاملاً رزرو شده است اگر شما بیش از حد رزرو شده اید، یعنی افراد زیادی برای انجام کاری

so you have 20 rooms in your hotel but you  have booked 25 people to stay in your hotel  

ترتیب داده اند   بنابراین شما 20 اتاق در هتل خود دارید اما 25 نفر را برای اقامت در هتل خود رزرو

so you might say that you are overbooked too  many people want to do that certain thing

کرده اید   بنابراین ممکن است بگویید که شما بیش از حد رزرو شده اید  خیلی ها می خواهند آن کار خاص را در

there are some words as well that we can use  to describe parts of a book for example we  

آنجا انجام دهند. همچنین کلماتی هستند که می‌توانیم از آنها برای توصیف بخش‌هایی از کتاب استفاده کنیم، مثلاً

can say appendix the appendix normally relates  to the ending the information that appears at  

می‌توانیم بگوییم ضمیمه معمولاً به انتهای اطلاعاتی که

the end of a book so quite often you will read  the book and sometimes at the end of the book  

در انتهای یک کتاب ظاهر می‌شود مربوط می‌شود. کتاب اغلب اوقات شما کتاب را می خوانید و گاهی اوقات در انتهای کتاب

on the very back page there might be  some extra information and we call that  

در همان صفحه پشتی ممکن است اطلاعات اضافی وجود داشته باشد و ما به آن می

the appendix it is at the end it is added on maybe  there is some extra information to give you a help

گوییم   ضمیمه ای که در انتهای آن اضافه شده است، شاید اطلاعات اضافی وجود داشته باشد به شما کمک

here's another word that we often  use when we're talking about books  

کنم این کلمه دیگری است که ما اغلب وقتی در مورد کتاب صحبت می کنیم استفاده می کنیم   به

especially long books there are some stories that  are very long and they go on for a very long time  

خصوص کتاب های طولانی داستان هایی وجود دارد که بسیار طولانی هستند و برای مدت طولانی ادامه می یابند

sometimes a person might rewrite that  book and they will make it shorter  

گاهی ممکن است شخصی آن کتاب را بازنویسی کند و آن را بسازد.

so if you if you abridge something a bridge means  to shorten you make something shorter you condense  

کوتاهتر   بنابراین اگر چیزی را خلاصه کنید، یک پل به معنای کوتاه کردن است، چیزی را کوتاهتر می

the story you make it shorter so maybe the book  is very long the story has has lots of detail so  

کنید، داستان را کوتاهتر می کنید، بنابراین شاید کتاب  بسیار طولانی باشد، داستان دارای جزئیات زیادی است، بنابراین

what you actually do you shorten the book you  make the story shorter you condense the story  

کاری که در واقع انجام می دهید، کتابی را که می سازید کوتاه می کنید. داستان را کوتاه تر می کنید، داستان را متراکم می کنید

and that word is a bridge you abridge something  you make it shorter you shorten the story two more

و آن کلمه پلی است که چیزی را خلاصه می کنید  آن را کوتاه تر می کنید داستان را کوتاه می کنید دو

chapter quite often we will when we are reading  sometimes we don't like to read for too long so  

فصل دیگر معمولاً وقتی در حال خواندن هستیم، گاهی اوقات دوست نداریم برای آن بخوانیم. خیلی طولانی است

quite often a story is divided into sections  and each of the sections is called a chapter  

اغلب یک داستان به بخش‌هایی تقسیم می‌شود و به هر یک از بخش‌ها یک فصل

parts of a story so you might sit down and  you might read one or two chapters of a book  

بخشی از یک داستان می‌گویند، بنابراین ممکن است بنشینید و  ممکن است یک یا دو فصل از یک کتاب

so you will sit down you will read a few pages  each time you read the book you might read  

را بخوانید   بنابراین می‌نشینید و چند قسمت را می‌خوانید. صفحات هر بار که کتاب را می‌خوانید ممکن است

a couple of chapters so most stories  have chapters they have parts in the book  

چند فصل بخوانید، بنابراین بیشتر داستان‌ها دارای فصل‌هایی هستند که بخش‌هایی در کتاب دارند   کتاب

it is divided and sometimes you can  stop reading at the end of a chapter  

تقسیم می‌شود و گاهی اوقات می‌توانید  خواندن را در پایان یک فصل متوقف کنید

of course these days as well a lot of people talk  about chapters when they are watching a movie  

البته این روزها نیز بسیاری از افراد وقتی در حال تماشای فیلم هستند درباره فصل‌ها صحبت کنید

parts of a movie quite often on a dvd or  a blu-ray disc you might have chapters  

قسمت‌هایی از یک فیلم اغلب در یک دی وی‌دی یا یک دیسک بلوری، ممکن است فصل

parts of the movie that you can jump to you  can find that part very easily and finally

قسمت‌هایی از فیلم داشته باشید که می‌توانید به سمت شما بروید می‌توانید آن قسمت را خیلی راحت پیدا کنید و در نهایت

if you want the story that you are about to read  if you want it to be explained you could have a  

اگر می‌خواهید داستانی که می‌خواهید بخوانید، اگر می‌خواهید توضیح داده شود، می‌توانید یک

preface as well or a preface some people describe  this as a preface some people say preface so  

پیش‌گفتار نیز داشته باشید یا یک پیش‌گفتار برخی از افراد این را به‌عنوان پیش‌گفتار توصیف می‌کنند، برخی افراد پیش‌گفتار می‌گویند، بنابراین

a brief explanation that happens or is put at  the beginning of a story to explain something  

توضیح مختصری که اتفاق می‌افتد یا در ابتدای داستان قرار می‌گیرد. توضیح دادن چیزی

maybe there is something that happens in the  story that you want the reader to understand  

شاید چیزی در  داستان اتفاق می افتد که شما می خواهید خواننده آن را بفهمد

you will often give it a preface you will put  something at the start or before the story begins  

غالباً برای آن مقدمه ای ارائه می دهید که  چیزی را در شروع یا قبل از شروع داستان قرار می دهید

and those are the words we are going to look  at today because it's almost time for me to go  

و اینها کلماتی هستند که ما امروز به آنها نگاه می کنیم زیرا تقریباً زمان رفتن من است

you can also see behind me yes it's getting dark  night time is is arriving even though it's only 3  

همچنین می‌توانید پشت سرم را ببینید بله دارد تاریک می‌شود زمان شب فرا می‌رسد با وجود اینکه فقط ساعت 3

40 in the afternoon but yes we do have very short  days during the winter months i don't know why but  

40 بعد از ظهر است، اما بله، روزهای بسیار کوتاهی در طول ماه‌های زمستان داریم، نمی‌دانم چرا اما

quite a few people are fascinated by  this the fact that the light disappears

کاملاً تعداد کمی از مردم مجذوب این واقعیت هستند که نور

at around about 3 30 in the afternoon so yes  it's 20 minutes to 4 o'clock and yes that is  

در حدود ساعت 3:30 بعد از ظهر ناپدید می شود، بنابراین بله ، 20 دقیقه به ساعت 4 بعدازظهر است و بله

night time arriving very early  during this time of the year

در این زمان از سال بسیار زود هنگام شب می رسد،

so i think books nowadays what about you do you  read books do you ever read books these days i  

بنابراین فکر می کنم کتاب ها این روزها در مورد شما چه کتاب می‌خوانید آیا این روزها تا به حال کتاب می‌خوانید

don't think many people do i don't think many  people sit down and actually take time to read  

من فکر نمی‌کنم خیلی‌ها می‌خوانند، فکر نمی‌کنم خیلی‌ها می‌نشینند و در واقع وقت می‌گذارند تا

a book my mother used to read books all the  time i would always see my mother sitting  

کتابی را بخوانند که مادرم همیشه کتاب می‌خواند. همیشه خواهد دید مادرم

in the evening and she would always be reading  a book sometimes they would be crime thrillers  

عصرها نشسته   و همیشه کتاب می‌خواند،

sometimes they would be romantic stories

گاهی اوقات آنها داستان‌های جنایی می‌شوند   گاهی اوقات آنها داستان‌های عاشقانه هستند

i think my mum is a bit of a romantic i think so  so what about you do you read books very often  

، فکر می‌کنم مادرم کمی رمانتیک است، فکر می‌کنم اینطور است پس تو چه می‌کنی که اغلب کتاب می‌خوانی

i used to read books a lot i am going to be  honest that i don't read as much as i used  

. قبلاً زیاد کتاب می‌خواندم، صادقانه بگویم که به اندازه‌ای که قبلاً مطالعه

to i feel very bad about that but i do like  reading articles and things that are talking  

می‌کردم، احساس خیلی بدی دارم، اما دوست دارم مقاله‌ها و چیزهایی را بخوانم که

about a certain subject or describing a  certain situation so i do like reading  

درباره موضوع خاصی صحبت می‌کنند یا موقعیت خاصی را توصیف می‌کنند. بنابراین من خواندن را دوست دارم

but sadly i don't read many books unfortunately  angela says my cupboard is overbooked i would  

اما متأسفانه من کتابهای زیادی نمی خوانم متأسفانه آنجلا می گوید که کمد من بیش از حد رزرو شده است

not say that i would say something different  if your cupboard is full you can say that it is  

من نمی گویم که چیز دیگری می گویم اگر کمد شما پر باشد، می توانید بگویید که   زیاد است،

overstocked so your cupboard has too many things  inside it is overstocked or it is overcrowded  

بنابراین کمد شما چیزهای زیادی دارد داخل آن زیاد است یا بیش از حد شلوغ است

so you might say that your cupboard has too many  things maybe the cupboard in your kitchen where  

بنابراین ممکن است بگویید که کمد شما چیزهای زیادی دارد، شاید کمد آشپزخانه شما جایی که غذا را در آن

you keep the food maybe you have too much  stuff in your cupboard and you can't find  

نگهداری می‌کنید ممکن است چیزهای زیادی در کمد خود داشته باشید و نتوانید پیدا کنید

the thing that you're looking for it's really  annoying when that happens really is so annoying

چیزی که به دنبال آن هستید واقعا آزاردهنده است وقتی این اتفاق می‌افتد واقعاً خیلی آزاردهنده است،

but yes you might say that your cupboard  is overstocked or overcrowded or  

اما بله ممکن است بگویید که کمد شما بیش از حد پر است یا شلوغ

over full there are too many things too  much stuff too many things in your cupboard

یا پر است. چیزهای زیادی وجود دارد.

vitas makes a very good point the best way  to become acquainted with a subject is to  

نکته بسیار خوب بهترین راه برای آشنایی با یک موضوع این است

write a book about it well i always say this is  something that i like to say to those who ask  

که   کتابی درباره آن خوب بنویسید من همیشه می گویم این چیزی است که دوست دارم به کسانی که درباره نوشتن سؤال می پرسند یا یادگیری گرامر می پرسند، بگویم

about writing or learning to understand grammar  writing is a very good way of understanding  

نوشتن روش بسیار خوبی برای درک است.

the language but also yourself as well i i used  to love writing stories as a child i used to write  

زبان و همچنین خود من از کودکی عاشق نوشتن داستان بودم، همیشه داستان می نوشتم،

stories all the time sometimes they made no sense  but sometimes when my imagination was firing  

گاهی اوقات بی معنی می شدند، اما گاهی اوقات وقتی تخیل من فعال بود،

when my brain was really active i would write  some some good stories some interesting stories  

وقتی مغزم واقعاً فعال بود، چند داستان خوب می نوشتم. داستان‌های جالب

my english teacher used to love reading my stories

معلم انگلیسی من عادت داشت داستان‌های من را

tomek says if you are on the same  page it means you are aligned  

بخواند، تومک می‌گوید اگر در همان صفحه هستید، به این معنی است که هم‌تراز هستید

yes yes i suppose you could say that two things  are aligned they are on the same page they both  

بله بله، فکر می‌کنم می‌توانید دو چیز را بگویید در یک صفحه قرار دارند، هر دو

agree or connect together they both have the same  opinion or feeling about something that's good

موافق هستند یا با هم ارتباط برقرار می کنند، هر دو درباره چیزی که خوب است نظر یا احساس یکسانی دارند

ah louis says mr duncan i often hear  books or listen to books you are right  

آه لوئیس می گوید آقای دانکن من اغلب کتاب می شنوم یا به کتاب هایی گوش می دهم که شما درست می گویید.

many years ago spoken books were used to help  those who had difficulty seeing people who were  

کمک به کسانی که در دیدن افرادی که

blind or partially cited who could not read  books because they couldn't see so quite often  

نابینا بودند یا تا حدی به آنها اشاره شده بود که نمی‌توانستند کتاب بخوانند کمک کنید، زیرا اغلب نمی‌توانستند

spoken books were used to allow people who had  a visual impairment they couldn't see very well  

so yes that is good the spoken book but of  course nowadays there are many companies that do  

کتاب بخوانند. کتاب گفتاری خوب است اما امروزه شرکت‌های زیادی وجود دارند که

spoken books so instead of reading the  book you will just listen to the story  

کتاب‌های گفتاری را انجام می‌دهند، بنابراین به جای خواندن کتاب، فقط به داستان گوش می‌دهید،

instead so yes they have become quite  popular over the past few years i think so

بنابراین بله، آنها در چند سال گذشته کاملاً محبوب شده‌اند، فکر می‌کنم

i will be going in a moment i hope you've  enjoyed today's live stream we've had a  

من به این کتاب خواهم رفت. یک لحظه امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید. امروز

lot of things to talk about today we've been  rather busy if you want to watch this again  

خیلی چیزها برای صحبت در مورد آن داشتیم.

you can you can watch all of this as many times  as you want you can watch it once twice or even  

همانطور که می خواهید، می توانید آن را یک بار دو بار یا حتی هزار بار تماشا کنید،

a thousand times if you feel like it i will be  going there will be captions later on as well  

اگر احساس می کنید که من می روم، بعداً زیرنویس هایی وجود خواهد داشت.

you can read the captions later they will be there  as well thank you very much for your company today

امروز

thanks for watching thank you very  much for joining me audiobooks  

از تماشای شما متشکرم. خیلی متشکرم که به من ملحق شدید.

don't you call them audiobooks asks raphael  yes you can you can call them audiobooks  

spoken books long as you can hear them

that is what they are thank you beatrice thank  you mr duncan for this lovely live stream yes  

این پخش زنده دوست داشتنی بله

i have been on my own today  just myself holding the fort

من امروز تنها بودم  فقط خودم قلعه را نگه داشتم،

hopefully mr steve will be back with us next  week and we will be back together again palmyra  

امیدوارم آقای استیو هفته آینده با ما برگردد و دوباره با هم برگردیم پالمیرا

says i will watch the stream later thank you  very much see you later palmyra on the replay  

می‌گوید من بعداً پخش را تماشا خواهم کرد. خیلی متشکرم، بعداً می‌بینمت پالمیرا در بازپخش

this is mr duncan saying thanks for  watching i am back with you on tuesday  

این آقای دانکن است که می‌گوید متشکرم برای تماشای من در سه‌شنبه با شما برگشتم

not live but there will be a recorded lesson  a new lesson coming your way on tuesday  

زنده نیست، اما یک درس ضبط شده وجود خواهد داشت یک درس جدید در راه شما در روز

i hope you will join me then thanks for your  company for the last one hour and 47 minutes i  

سه‌شنبه   امیدوارم به من بپیوندید سپس از شما متشکرم شرکت r در یک ساعت و 47 دقیقه گذشته،

hope you have enjoyed it this is mr duncan in the  birthplace of english saying thanks for watching  

امیدوارم از آن لذت برده باشید.

see you next sunday hopefully with mr steve  

and also in my lesson that i'm going to  post on tuesday i will see you then as well  

سه‌شنبه شما را هم می‌بینم

almost and of course until the next time we  meet here you know what's coming next yes you do  

تقریباً و البته تا دفعه بعد که اینجا قرار می‌گیریم، می‌دانید بعد از آن چه می‌آید بله، دارید

have a great weekend enjoy the rest of your  sunday and have a super duper week and of course

آخر هفته خوبی داشته باشید از بقیه یکشنبه‌تان لذت ببرید و هفته‌ای فوق‌العاده و البته

ta ta for now

فعلاً خوب داشته باشید.