ARE YOU READY TO LEARN ENGLISH? - 🔴LIVE - The OXFORD word of the year 2023

We are getting into the Christmas spirit here

ما در اینجا

at English Addict because of course we are just around

در English Addict وارد روحیه کریسمس می شویم زیرا البته فقط

two weeks away from Christmas.

دو هفته تا کریسمس فاصله داریم.

Are you looking forward to it.

آیا شما مشتاقانه منتظر آن هستید.

I hope you all

امیدوارم همه شما

and we are back.

و ما برگردیم.

Yes, we are back together.

بله، ما دوباره با هم هستیم.

Hi everybody.

سلام به همه.

This is Mr.

این آقای

Duncan in England. How are you today?

دانکن در انگلیس است. امروز چطوری؟

Are you okay? I hope so.

حالت خوبه؟ امیدوارم.

Are you feeling good today?

آیا امروز احساس خوبی دارید؟

I hope you are feeling as happy as can be

امیدوارم تا جایی که می توانید احساس خوشبختی کنید

because it is English addict.

زیرا این معتاد انگلیسی است.

And yes, we are live once again right here on YouTube.

و بله، ما دوباره اینجا در یوتیوب زنده هستیم.

For those who don't know who I am, I will explain briefly

برای کسانی که نمی دانند من کی هستم، به طور خلاصه توضیح می دهم که در

what I do here on YouTube.

اینجا در یوتیوب چه کار می کنم.

My name is Duncan.

اسم من دانکن است.

I talk about the English language sometimes my lessons are recorded,

من در مورد زبان انگلیسی صحبت می کنم گاهی اوقات درس های من ضبط می شود،

sometimes they are very, very live.

گاهی اوقات آنها بسیار بسیار زنده هستند.

Anything can happen during today's live stream.

در جریان پخش زنده امروز هر اتفاقی ممکن است بیفتد.

That is one of the things I love about doing this live.

این یکی از چیزهایی است که من در مورد انجام این زنده دوست دارم.

When I do it live, you never know what is going to happen.

وقتی من آن را به صورت زنده انجام می دهم، هرگز نمی دانید چه اتفاقی قرار است بیفتد.

You never know what will occur.

شما هرگز نمی دانید چه اتفاقی خواهد افتاد.

So please stick around.

پس لطفا بمانید

There might be a few surprises.

ممکن است چند شگفتی وجود داشته باشد. صادقانه بگویم

There might be a few surprises that I am not even prepared for, to be honest.

ممکن است چند شگفتی وجود داشته باشد که من حتی برای آنها آماده نیستم.

For those who are wondering, yes, I have my new studio.

برای کسانی که در تعجب هستند، بله، من استودیوی جدید خود را دارم.

This is the layout from now on.

این طرح از این به بعد است. آیا می

Can I just

توانم

say before we go any further, because I know a lot of people will ask Where is Mr.

قبل از این که جلوتر برویم بگویم، زیرا می دانم که بسیاری از مردم می پرسند آقای

Steve? Mr. Steve is not here.

استیو کجاست؟ آقای استیو اینجا نیست.

He is performing this afternoon in a concert

او عصر امروز در کنسرت اجرا می کند

and he was also performing in the concert last night.

و دیشب هم در کنسرت اجرا داشت.

In fact, I have some exclusive video images

در واقع چند تصویر ویدئویی اختصاصی

from last night's concert.

از کنسرت دیشب دارم.

Would you like to have a look?

آیا دوست دارید نگاهی بیندازید؟

Well, here they come right now.

خب، همین الان می آیند.

So this is where I was last night.

پس من دیشب اینجا بودم.

I was attending a concert and you might notice,

من در یک کنسرت شرکت می کردم و ممکن است متوجه شوید،

if you look carefully, you might just see Mr.

اگر با دقت نگاه کنید، ممکن است فقط آقای

Steve towards the right hand side.

استیو را در سمت راست ببینید.

I might even zoom in a little bit, just in case you can't see Mr.

حتی ممکن است کمی زوم کنم، فقط اگر نتوانید آقای

Steve.

استیو را ببینید.

There he is.

او آنجاست. آیا

Can you see him singing his little heart out?

می توانید او را ببینید که قلب کوچکش را می خواند؟

Last night we went to a Christmas concert.

دیشب رفتیم کنسرت کریسمس.

And as you know, Mr.

و همانطور که می دانید، آقای

Steve likes performing.

استیو اجرا را دوست دارد.

He likes singing as well.

او آواز خواندن را هم دوست دارد.

There were many people involved.

افراد زیادی درگیر بودند.

So Mr.

بنابراین آقای

Steve was part of the chorus, but also he was doing

استیو بخشی از گروه کر بود، اما او همچنین

some solo singing as well.

چند آواز انفرادی نیز انجام می داد.

Would you like to have a look at Mr.

آیا دوست دارید به آواز آقای استیو نگاهی بیندازید

Steve singing?

؟

We can't hear him, unfortunately,

متأسفانه

because of copyright problems.

به دلیل مشکلات کپی رایت نمی توانیم صدای او را بشنویم.

But there is Mr.

اما

Steve last night singing, doing his solo act.

دیشب آقای استیو در حال آواز خواندن است و تک‌نوازی خود را انجام می‌دهد.

He was singing a beautiful song

داشت یه آهنگ قشنگ میخوند

and he sang it very well.

و خیلی خوب میخوند.

I have to say, Mr.

باید بگویم آقای

Steve is a very good singer.

استیو خواننده بسیار خوبی است.

He has the most wonderful voice

او فوق العاده ترین صدا را

besides singing.

در کنار خوانندگی دارد.

Mr. Steve was also doing something else as well.

آقای استیو کار دیگری نیز انجام می داد.

Roy grubs up Jesus

روی عیسی را بیرون می‌کشد

to lead to another to his

تا به استودیوی دیگری برسد

studio

there.

.

Here.

اینجا.

So butter

پس

cheese,

پنیر کره ای، یک

another chino.

چینوی دیگر.

And for those wondering what the food was,

و برای کسانی که می‌پرسند غذا چیست،

I had a jacket, potato jacket, potato.

من یک ژاکت داشتم، ژاکت سیب‌زمینی، سیب‌زمینی. در

It is basically a bit of a potato that is put in the oven

اصل کمی سیب زمینی است که در فر گذاشته

and then it is baked and then you can

و سپس پخته می شود و بعد می

see I had my potato with

بینید که من سیب زمینی را با

some tuna

مقداری ماهی تن

and sweet corn as well, and also some

و ذرت شیرین و همچنین مقداری که

I think that might be lettuce on the side,

فکر می کنم ممکن است کنار آن کاهو باشد، خوردم.

spring lettuce on the side with some tomatoes.

کاهو بهاره در کنار با مقداری گوجه فرنگی.

So that's what I had last night.

پس این چیزی است که من دیشب داشتم.

And Mr.

Steve was keeping himself very busy.

و آقای

استیو خیلی خودش را مشغول می کرد. او

Besides waiting on the tables,

علاوه بر انتظار روی میزها،

he was also taking out the rubbish as well.

زباله ها را نیز بیرون می آورد.

Excuse me that I get all the glamorous jobs

ببخشید که من تمام کارهای پر زرق و برقی که

Steve's doing, the glamorous work,

استیو انجام می دهد، کارهای پر زرق و برق،

emptying the bins.

خالی کردن سطل ها را انجام می دهم.

Well, there's Martin

خب، مارتین

Bryant.

برایانت هست.

After my job

بعد از اینکه کار من

has to work.

باید کار کند.

So that is what was going on last night with myself.

پس این همان چیزی است که دیشب با خودم در جریان بود.

I also made a short video as well, talking about the event.

من همچنین یک ویدیوی کوتاه نیز تهیه کردم و در مورد این رویداد صحبت کردم.

It was quite nice, even though the journey there was a little perilous.

خیلی خوب بود، هرچند سفر به آنجا کمی خطرناک بود.

perilous. Mr.

خطرناک آقای

Duncan, we like that word.

دانکن، ما این کلمه را دوست داریم.

If something is perilous, it means it is dangerous.

اگر چیزی خطرناک است، به این معنی است که خطرناک است.

It is filled with unexpected dangers,

این مملو از خطرات غیرمنتظره است،

because we had quite a quite a strong storm last night.

زیرا دیشب یک طوفان کاملاً قوی داشتیم.

Harsh winds were blowing all around, but we managed to survive.

بادهای تند همه جا میوزید، اما ما توانستیم زنده بمانیم.

We were okay.

ما خوب بودیم

Hello there. It's so nice to see you here today.

سلام. خیلی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

I wonder who was first on today's live chat.

نمی دانم چه کسی اولین بار در چت زنده امروز بود.

Let's have a look.

بیایید نگاهی بیندازیم.

very interesting.

بسیار جالب.

We have an interesting situation taking place with Olga.

ما شرایط جالبی با اولگا داریم.

Congratulations, Olga.

تبریک می گویم، اولگا.

You are first on today's live chat.

شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید.

That is very good.

که خیلی خوب است.

Very nice. Congratulations, Olga.

بسیار خوب. تبریک می گویم، اولگا.

You are first on today's live chat.

شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید.

We also have Bruno as well.

برونو را هم داریم.

Hello, Bruno.

سلام برونو

Welcome back. It's nice to see you here again.

خوش برگشتی. خوشحالم که دوباره شما را اینجا می بینم.

Also, V is here as well.

همچنین، V نیز اینجاست.

Florence Powell, me, right?

فلورانس پاول، من، درسته؟

We also have Luis Mendez.

لوئیس مندز را هم داریم.

I don't know why, but I can't do my echo anymore.

نمی دانم چرا، اما دیگر نمی توانم اکو را انجام دهم.

I don't know why, but.

نمی دانم چرا، اما

But unfortunately, I can't do my echo anymore.

اما متاسفانه دیگر نمی توانم اکو را انجام دهم.

And I don't know why.

و من نمی دانم چرا.

Luis Mendez, As you see.

لوئیس مندز، همانطور که می بینید.

So my echo, unfortunately, isn't working.

بنابراین پژواک من، متأسفانه، کار نمی کند.

Well, it wasn't last week anyway, let's put it that way.

خوب، به هر حال هفته گذشته نبود، بگذارید اینطور بگوییم.

Also, we have Who else?

همچنین، ما چه کسی دیگری را داریم؟

Zoya is here as well.

زویا هم اینجاست.

Where are you watching at the moment?

در حال حاضر کجا را تماشا می کنید؟

I'm always interested to find out where you are watching in the world.

من همیشه علاقه مندم که بفهمم شما کجای دنیا را تماشا می کنید.

So please let me know.

پس لطفا به من اطلاع دهید.

Yes, it is.

بله همینطور است. به

It is approaching Christmas.

کریسمس نزدیک می شود.

We are just a couple of weeks away from Christmas.

فقط چند هفته تا کریسمس فاصله داریم.

Are you excited?

آیا شما هیجان زده هستید؟

I have managed to buy something for Mr.

من موفق شدم برای آقای استیو چیزی بخرم

Steve.

The only problem is, and this is what always worries me,

.

تنها مشکل این است و این چیزی است که همیشه مرا نگران می کند،

I'm not very good at buying gifts for people.

من در خرید هدیه برای مردم خیلی خوب نیستم.

I will be honest with you.

من با شما صادق خواهم بود.

I am terrible, in fact, at buying gifts.

در واقع من در خرید هدیه وحشتناک هستم.

And I always worry that the things that I've bought

و من همیشه نگران این هستم که چیزهایی که خریداری کرده‌ام برای شخصی که می‌خرم

will not be suitable or will not be adequate

مناسب نباشد یا مناسب نباشد.

for the person I'm buying it for.

So I do often worry.

بنابراین من اغلب نگران هستم.

I get a little bit stressed when I'm buying gifts for people.

وقتی برای مردم هدیه می‌خرم کمی استرس می‌گیرم.

What about you?

Are you very good at buying gifts for others?

تو چطور؟ آیا

در خرید هدیه برای دیگران بسیار خوب هستید؟

Sometimes there are people who are hard to please.

گاهی اوقات افرادی هستند که راضی کردنشان سخت است. می

I would say that buying a gift for Mr.

توانم بگویم که خریدن یک هدیه برای آقای

Steve is very hard because

استیو بسیار سخت است، زیرا

he has everything he needs.

او هر چیزی را که نیاز دارد دارد.

And suppose, well, first of all, he has me.

و فرض کنید، خوب، اول از همه، او من را دارد.

I mean, really, if you have me,

منظورم این است که واقعاً اگر من را دارید،

what else could you want when you think about it?

وقتی به آن فکر می کنید چه چیز دیگری می خواهید بخواهید؟

Hello, Patrick.

سلام پاتریک

Patrick is here watching in France

پاتریک اینجا در فرانسه

in a place called Uz.

در مکانی به نام اوز تماشا می کند.

Did I pronounce it correctly?

درست تلفظش کردم؟

I hope so.

امیدوارم.

We also have more serious.

جدی تر هم داریم.

Well, we also have Beatrice.

خب ما هم بئاتریس را داریم. محسن

We also have

هم داریم

Mohsin.

.

Hello, Mohsin.

سلام محسن.

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

We did have a good time last night. I have to say.

دیشب به ما خوش گذشت من باید بگویم. امروز صبح

I was saying to Mr.

داشتم به آقای

Steve this morning, it really does feel as if Christmas is coming.

استیو می گفتم، واقعاً احساس می کنم کریسمس در راه است.

I don't know why.

نمی دانم چرا.

Maybe it is because last night I went to the Christmas concert and watched Mr.

شاید به این دلیل است که دیشب به کنسرت کریسمس رفتم و آقای استیو را تماشا کردم

Steve.

.

Hello, Claudia.

سلام، کلودیا.

Claudia is here.

کلودیا اینجاست

I suppose I should ask what is cooking?

فکر می کنم باید بپرسم آشپزی چیست؟

Claudia, What have you got in your pocket?

کلودیا، چه چیزی در جیبت داری؟

Coming up today?

امروز می آید؟

We will be revealing the Oxford word of the year.

ما کلمه سال آکسفورد را فاش خواهیم کرد.

Every year this has become a tradition with Oxford University Press.

هر ساله این امر با انتشارات دانشگاه آکسفورد به یک سنت تبدیل شده است.

The people who produce and publish the dictionary.

افرادی که فرهنگ لغت را تولید و منتشر می کنند.

And this year they have chosen

و امسال

a very unusual word as the word of the year.

یک کلمه بسیار غیر معمول را به عنوان کلمه سال انتخاب کرده اند.

So every year this happens, it has become a sort of tradition

بنابراین هر سال این اتفاق می افتد، به نوعی سنتی تبدیل شده است

where every year or each year Oxford University

که هر سال یا هر سال انتشارات دانشگاه آکسفورد

Press will announce their word of the year.

کلمه سال خود را اعلام می کند.

All of that coming up.

همه اینها در راه است.

Also, we are looking at words and phrases connected

همچنین، ما در حال بررسی کلمات و عبارات مرتبط

to falling fool

با

words and phrases connected to that very thing.

کلمات و عبارات احمق در حال سقوط هستیم که به همان چیز مرتبط هستند.

Also coming up on today's live chat, Christina.

همچنین در چت زنده امروز، کریستینا.

Hello, Christina.

سلام کریستینا

Nice to see you here as well as is.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم و همینطور هست.

Aziz is also watching why we have so many people joining us today on the live chat.

عزیز همچنین تماشا می کند که چرا ما امروز این همه نفر در چت زنده به ما می پیوندند.

It's very nice to see you here.

خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

By the way, for those wondering, you can and this is amazing.

به هر حال، برای کسانی که تعجب می کنند، شما می توانید و این شگفت انگیز است.

I love technology, but you can have live captions.

من عاشق فناوری هستم، اما می توانید زیرنویس زنده داشته باشید.

So if you want to you can actually have

بنابراین اگر بخواهید می‌توانید

live captions at the bottom of the screen.

زیرنویس‌های زنده در پایین صفحه داشته باشید.

It is possible to do that.

امکان انجام آن وجود دارد.

If you want to follow along as I'm talking, you can do that as well.

اگر می‌خواهید تا زمانی که من صحبت می‌کنم دنبال کنید، می‌توانید این کار را نیز انجام دهید.

Isn't it amazing?

شگفت انگیز نیست؟

Zico is here as well.

زیکو هم اینجاست.

Thank you very much for joining me.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

So this year, the word of the year

بنابراین امسال، کلمه سال

chosen by Oxford University Press,

انتخاب شده توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد،

they are the people who publish

آنها افرادی هستند که

the dictionary here in the UK.

فرهنگ لغت را در اینجا در بریتانیا منتشر می کنند.

I suppose you might say that it is the most famous dictionary in the world.

فکر می کنم ممکن است بگویید که معروف ترین فرهنگ لغت در جهان است.

A lot of people follow the Oxford Dictionary of course,

البته بسیاری از مردم دیکشنری آکسفورد را دنبال می کنند،

other dictionaries are available as well.

فرهنگ لغت های دیگری نیز در دسترس هستند.

You have Webster's Dictionary as well,

شما دیکشنری Webster را نیز دارید،

so there are others besides Oxford.

بنابراین غیر از آکسفورد، دیکشنری دیگری نیز وجود دارد.

So this year the Oxford

بنابراین امسال

word of the year is it's a very unusual one actually.

کلمه سال آکسفورد این است که در واقع یک کلمه بسیار غیرعادی است.

It is a colloquialism.

عامیانه است.

Mr.. Don't we like that word.

آقا ما این کلمه را دوست نداریم.

So it is a word that is used in certain situations or,

بنابراین کلمه ای است که در موقعیت های خاص استفاده می شود یا،

or something that might be seen as informal

یا چیزی که ممکن است به عنوان روشی غیر رسمی

a way of using a word or changing a

برای استفاده از یک کلمه یا تغییر

word that is used informally

کلمه ای که امسال به طور غیر رسمی استفاده می شود، دیده شود،

this year, word

کلمه

is very strange.

بسیار عجیب است.

It is, Riz.

این است، ریز.

This year's word of the year is.

کلمه سال امسال است.

Riz, I'm going to be honest with you now, if I can.

ریز، حالا اگر بتوانم با تو صادق خواهم بود.

I haven't heard this word used at all in any way.

من اصلا نشنیده ام که این کلمه به هیچ وجه استفاده شود.

And I am a person who lives on the Internet.

و من فردی هستم که در اینترنت زندگی می کنم.

You may have noticed I'm always here doing something

ممکن است متوجه شده باشید که من همیشه اینجا هستم و کاری انجام می دهم

and I've never seen that word or heard it used anywhere.

و هرگز آن کلمه را ندیده ام یا جایی نشنیده ام که از آن استفاده شود.

But apparently it is used quite often on the Internet

اما ظاهراً اغلب در اینترنت در

amongst people, probably young people, I would imagine.

میان مردم، احتمالاً جوانان، تصور می‌کنم، استفاده می‌شود.

I think this has something to do with young people.

فکر می‌کنم این ربطی به جوانان دارد.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

So the word Riz is a colloquial noun

بنابراین کلمه ریز یک اسم محاوره ای است که

defined as style, all charm or attractiveness.

به عنوان سبک، تمام جذابیت یا جذابیت تعریف می شود.

So maybe if a person has a natural attractiveness,

بنابراین شاید اگر فردی جذابیت طبیعی داشته باشد،

it apparently it's short for charisma.

ظاهراً این جذابیت کوتاه برای کاریزما باشد.

So charisma is that

بنابراین کاریزما

is that thing that a person has in their character

آن چیزی است که یک فرد در شخصیت

or in their appearance.

یا ظاهر خود دارد.

And that is what it is.

و این همان چیزی است که هست.

So when we talk about your Riz, as

بنابراین وقتی در مورد ریز شما صحبت می کنیم، همانطور که در

we are talking about your charisma, there, it was

مورد کاریزمای شما صحبت می کنیم، در آنجا

this year's word of the year,

کلمه سال امسال بود،

and I hope you enjoyed that.

و امیدوارم از آن لذت برده باشید.

We're going to take a quick break whilst I take your drink of water.

در حالی که من آب شما را می‌نوشم، یک استراحت کوتاه می‌کنیم.

I'll be back in a moment.

من یک لحظه برمی گردم.

And we will continue with today's English Addict livestream.

و ما با پخش زنده انگلیسی معتاد امروز ادامه خواهیم داد.

Don't go away.

نرو

I'm a big boy now.

من الان پسر بزرگی هستم.

I'm going to

من قصد دارم

move to Hoodoo.

به هودو نقل مکان کنم. من

It is English addict myself, Mr.

خودم معتاد انگلیسی هستم، آقای

Duncan, who apparently has a slightly sore throat.

دانکن، که ظاهراً کمی گلو درد دارد.

I don't know.

من نمی دانم.

Maybe it was because I was talking a lot last night

شاید به این دلیل بود که دیشب زیاد حرف می زدم

and sometimes having to raise my voice to be heard

و گاهی مجبور می شدم صدایم را بلند کنم تا

in the crowd of people that I was mixing with yesterday.

در انبوه مردمی که دیروز با آنها مخلوط می شدم شنیده شوم.

By the way, if you want to give me a lovely like you can, please

به هر حال، اگر می خواهید به من یک لایک دوست داشتنی بدهید، لطفاً

give me a like if you like what you see,

اگر چیزی را که می بینید دوست دارید به من لایک کنید،

it is something you can do for me.

این کاری است که می توانید برای من انجام دهید.

You can send me a lovely like if you want.

در صورت تمایل می توانید برای من یک لایک دوست داشتنی بفرستید.

It would be ever so nice.

همیشه خیلی خوب می شد

I have to say I am missing

باید بگویم دلم برای

Mr. Steve.

آقای استیو تنگ شده است.

And for those of you who are wondering where Steve will be sitting,

و برای کسانی از شما که نمی‌دانید استیو کجا خواهد نشست،

Steve will actually be over there on the other side of the studio.

استیو در واقع آن طرف استودیو خواهد بود.

He has his own corner.

او گوشه خودش را دارد.

I am hoping next Sunday Steve will be with us

من امیدوارم یکشنبه آینده استیو با ما باشد،

because I've gone to a lot of trouble to make sure Mr.

زیرا من برای اطمینان از اینکه آقای

Steve will be comfortable.

استیو راحت خواهد بود، دچار مشکلات زیادی شده ام.

But he isn't here at the moment.

اما او در حال حاضر اینجا نیست.

He's preparing to perform in the Christmas show that he's taking part in.

او در حال آماده شدن برای اجرای برنامه کریسمس است که در آن شرکت می کند.

So that's what Mr.

بنابراین این کاری است که آقای

Steve is doing. Basically

استیو انجام می دهد. اساساً به

looking outside, We haven't had a look outside the window yet.

بیرون نگاه می کنیم، ما هنوز به بیرون از پنجره نگاه نکرده ایم.

There it is, the view outside that is looking into the back garden.

اینجاست، منظره بیرون که به باغ پشتی نگاه می کند.

And you can see everything is looking rather dry and

و می توانید ببینید که همه چیز نسبتاً خشک و

well, let's just say it does look

خوب به نظر می رسد، بیایید بگوییم که

as if autumn has come and gone and now we are right.

انگار پاییز آمده و رفته است و اکنون حق با ماست.

We await the arrival.

منتظر ورود هستیم

I wish I could speak today.

کاش می توانستم امروز صحبت کنم.

We await the arrival of winter.

منتظر فرا رسیدن زمستان هستیم

Winter is on its way.

زمستان در راه است.

In fact, it feels as if it's come already.

در واقع، به نظر می رسد که از قبل آمده است.

By the way, for those wondering.

به هر حال، برای کسانی که تعجب می کنند.

Yes, this is English addict with myself, Mr.

بله، این یک معتاد انگلیسی با خودم است، آقای

Duncan, when watching live on Sunday,

دانکن، وقتی یکشنبه به طور زنده تماشا می کنم،

I have got

a book by Oxford Advance Learner's Dictionary.

کتابی از دیکشنری Oxford Advance Learner's دریافت کرده ام.

It was a gift for myself that I bought some years ago.

این هدیه ای بود برای خودم که چند سال پیش خریدم.

It is so good if you want to use

خیلی خوب است اگر می خواهید از

a monolingual one and don't want to translate.

یک زبان تک زبانه استفاده کنید و نمی خواهید ترجمه کنید.

Yes, well, quite often I think maybe somewhere

بله، خوب، اغلب فکر می کنم شاید جایی

I think I have that book as well.

فکر می کنم که آن کتاب را هم دارم.

But for myself, because I was actually sort of using it

اما برای خودم، چون در واقع

to lend to some of my students when I was in China.

زمانی که در چین بودم از آن برای قرض دادن به برخی از دانشجویانم استفاده می کردم.

So I think it's over there somewhere.

بنابراین فکر می‌کنم آنجا جایی است.

It might be actually over there. Wait there a moment.

ممکنه واقعا اونجا باشه یه لحظه صبر کن

I'm going to do something very unusual.

من می خواهم یک کار بسیار غیر معمول انجام دهم.

I'm going over there to see if I can find the book.

دارم میرم اونجا ببینم کتابو پیدا میکنم یا نه.

And it might be the same book that you have.

و ممکن است همان کتابی باشد که شما دارید.

So just a moment.

پس فقط یک لحظه

very interesting.

بسیار جالب.

Come on,

بیا،

come on.

بیا.

Come to Mr.

بیا پیش آقای

Duncan and

دانکن و

yes, this is a very good book.

بله، این کتاب بسیار خوبی است.

I can recommend this to you by the way if you want to have a look at that.

در ضمن اگر می‌خواهید نگاهی به آن بیندازید، می‌توانم این را به شما توصیه کنم.

The Oxford A to Z of grammar and pronunciation

آکسفورد A تا Z گرامر و تلفظ

and this is a book that I actually took with me to China all the way to China.

و این کتابی است که من در واقع با خودم به چین بردم تا چین.

This has been and I used to give it to some of my students, I used to lend it to them

این بوده است و من آن را به برخی از دانش آموزانم می دادم، به آنها قرض می دادم

and they would use it to help with certain problems

و آنها از آن برای کمک به برخی مشکلاتی

that they may have had with their grammar and their punctuation.

که ممکن است با دستور زبان و علائم نگارشی خود داشته اند استفاده کنند.

It is a very good book.

کتاب بسیار خوبی است.

As you could see, it is not very big.

همانطور که می بینید، خیلی بزرگ نیست.

It's very handy to carry around with you and it has lots of great information.

حمل آن بسیار مفید است و اطلاعات بسیار خوبی دارد.

I think it is still available

من فکر می کنم هنوز در دسترس است،

so maybe this isn't the same book, but it is very useful.

بنابراین شاید این همان کتاب نباشد، اما بسیار مفید است.

Anyway, Oxford University Press is the one that I like.

به هر حال، انتشارات دانشگاه آکسفورد همان چیزی است که من آن را دوست دارم.

I don't know why, but I always find their books quite useful

من نمی دانم چرا، اما من همیشه کتاب های آنها را بسیار مفید

and very handy to have around.

و بسیار مفید می دانم.

If something is handy, it means it is something useful.

اگر چیزی مفید است، به این معنی است که چیز مفیدی است.

And as you can see, I can hold this in my hand

و همانطور که می بینید، من می توانم این را خیلی راحت در دست بگیرم

very easily and carry it around in my bag.

و در کیفم حمل کنم.

So that would be a book that I would recommend by Oxford

بنابراین این کتابی است که من توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد توصیه می کنم

University Press.

.

Is it possible to buy your T-shirt yet?

آیا هنوز امکان خرید تیشرت وجود دارد؟

Mr. Duncan I haven't put my t shirt on sale yet,

آقای دانکن من هنوز تی شرتم را به فروش نرسانده ام،

but I am thinking of producing some for sale just for a short period of time.

اما در فکر تولید چند تی شرت برای فروش هستم فقط برای مدت کوتاهی.

And I think that will be happening next year.

و من فکر می کنم که این اتفاق در سال آینده خواهد افتاد.

So if you would like to have a genuine

بنابراین اگر می‌خواهید یک

English addict t shirt,

تی‌شرت معتاد انگلیسی واقعی داشته باشید،

look out, because in 2024

مراقب باشید، زیرا در سال 2024

I will be actually putting these on the market.

من واقعاً این تی‌شرت‌ها را وارد بازار خواهم کرد.

They will be officially available

آنها به طور رسمی در دسترس خواهند بود

and you will know that they are my t shirts because they will be official.

و شما می دانید که آنها تی شرت های من هستند زیرا رسمی خواهند شد.

Look out for that.

مراقب آن باشید.

2:27 o'clock already.

ساعت 2:27 قبل از ظهر

I can't believe how fast today's live stream has gone.

من نمی توانم باور کنم که پخش زنده امروز چقدر سریع گذشت.

I really have to be honest.

واقعا باید صادق باشم.

Yes, I do recommend that book.

بله، من آن کتاب را توصیه می کنم.

If you want to improve your grammar and punctuation,

اگر می خواهید گرامر و علائم نگارشی خود را بهبود ببخشید،

if you come across any problems, it is a very useful

اگر به مشکلی برخورد کردید، کتاب بسیار مفید

and handy book to have.

و مفیدی است.

It is very useful indeed.

واقعاً بسیار مفید است.

In a moment we are going to take a look

در یک لحظه قصد داریم نگاهی

at some words and phrases connected to full.

به چند کلمه و عبارات متصل به کامل بیاندازیم.

If you fall to fall to drop,

اگر به زمین بیفتید تا بیفتید، در حین

to lose control of your self as you are walking,

راه رفتن کنترل خود را از دست بدهید،

or maybe if you fall from

یا شاید اگر از

a height, maybe from high up,

ارتفاع بیفتید، شاید از بلندی،

perhaps you fall from a long distance.

شاید از فاصله دور بیفتید.

So I think, Giovanni,

بنابراین فکر می‌کنم، جیووانی،

maybe this is not the book that you have, but I still recommend it to you anyway.

شاید این کتابی نباشد که شما دارید، اما به هر حال آن را به شما توصیه می‌کنم.

I know I am not getting paid for mentioning it.

می دانم که برای ذکر آن پولی دریافت نمی کنم.

The only reason why I'm mentioning that book is because I mentioned

تنها دلیلی که من آن کتاب را ذکر می کنم این است که به

Oxford University Press, but I am not getting paid for it.

انتشارات دانشگاه آکسفورد اشاره کردم، اما برای آن پولی دریافت نمی کنم.

For those who are wondering, I know other people on YouTube,

برای کسانی که تعجب می کنند، من افراد دیگری را در YouTube می شناسم،

they do receive money for promoting things, but I don't.

آنها برای تبلیغ چیزها پول دریافت می کنند، اما من نمی دانم.

You see, I'm quite unusual in that respect

ببینید، من از این نظر کاملاً غیرعادی هستم

because I have been on YouTube for a long time

زیرا مدت زیادی است که در YouTube هستم

and I am one of those people who who, who doesn't do

و یکی از افرادی هستم که

promotions or product placements.

تبلیغات یا قرار دادن محصول انجام نمی دهم.

It's very unusual, I know, but

خیلی غیرمعمول است، می‌دانم، اما

it's just the way I am.

همینطور است که من هستم.

I suppose we are going to have some words

فکر می کنم چند لحظه دیگر چند کلمه

and phrases connected to

و عبارات مرتبط با

falling in a few moments.

سقوط داشته باشیم.

But first of all, this is something that happened this year and I want to share it with you.

اما اول از همه، این اتفاقی است که امسال افتاد و می خواهم آن را با شما به اشتراک بگذارم.

So over the next couple of weeks, I will be reliving some of the wonderful moments

بنابراین طی دو هفته آینده، من برخی از لحظات فوق‌العاده‌ای را

that we've had together

که با هم گذرانده‌ایم

and moments that we've shared together,

و لحظاتی را که با هم به اشتراک گذاشته‌ایم،

including this one

از جمله این یک

English addict on a Sunday afternoon.

معتاد انگلیسی در بعدازظهر یکشنبه را دوباره تجربه خواهم کرد.

I hope you are having a good day where you are and you are relaxing.

امیدوارم در جایی که هستید روز خوبی را سپری کرده باشید و آرامش داشته باشید. آیا

Are you ready for Christmas?

برای کریسمس آماده هستید؟

I suppose that is the big question.

من فکر می کنم این سوال بزرگ است.

Are you ready for the arrival of the season,

آیا برای فرا رسیدن فصل،

the festival that lots of people like to enjoy?

جشنواره ای که افراد زیادی دوست دارند از آن لذت ببرند، آماده اید؟

Not everyone I know.

نه هرکسی را که می شناسم.

Before you say not everyone celebrates Christmas, but a lot of people do.

قبل از اینکه بگویید همه کریسمس را جشن نمی گیرند، اما بسیاری از مردم جشن می گیرند.

And I just do it for fun.

و من این کار را فقط برای سرگرمی انجام می دهم.

To be honest, I love the lights, I love the colour, I love the celebrations.

صادقانه بگویم، من عاشق نورها، رنگ ها، جشن ها هستم.

I love

من عاشق

the food.

غذا هستم.

Of course.

البته.

So Christmas is coming. Are you ready?

بنابراین کریسمس در راه است. اماده ای؟

Are you doing it?

آیا شما آن را انجام می دهید؟

Are you celebrating it this year?

آیا امسال آن را جشن می گیرید؟

Please let me know.

لطفا مرا در جریان قرار بدهید.

So now we are going to look at words

بنابراین اکنون می خواهیم به کلمات

and phrases connected to full.

و عبارات مرتبط با کامل نگاه کنیم.

It is a great word, not a good word.

این یک کلمه عالی است، کلمه خوبی نیست.

Most of the time the word fall

بیشتر اوقات از کلمه سقوط به صورت

is used negatively, but it's a very useful word.

منفی استفاده می شود، اما کلمه بسیار مفیدی است.

It's one of those words that might occur quite often in your day to day life,

این یکی از آن کلماتی است که ممکن است اغلب در زندگی روزمره شما اتفاق بیفتد،

and there are many ways of expressing it,

و راه‌های زیادی برای بیان آن وجود دارد، به همین

which is the reason why I'm going to do it right now

دلیل است که من می‌خواهم همین الان آن را

to full to full.

کامل انجام دهم.

So we are talking about the action of it,

بنابراین ما در مورد عمل آن صحبت می کنیم،

the actual occur events of it

رویدادهای واقعی

happening to fall, to lose one's balance.

رخ می دهد که سقوط می کند، تعادل خود را از دست می دهد.

So normally when we walk around, we have control over our position.

بنابراین به طور معمول وقتی در اطراف راه می رویم، بر موقعیت خود کنترل داریم.

We are upright, we are walking,

ما قائم هستیم، راه می رویم،

but sometimes you might lose your balance,

اما گاهی اوقات ممکن است تعادل خود را از دست بدهید،

you lose control of your balance,

کنترل تعادل خود را از دست بدهید،

and that quite often will lead

و این اغلب منجر

to a fall taking place.

به سقوط می شود.

So fall can also be a noun.

بنابراین سقوط نیز می تواند یک اسم باشد.

So the fall itself is the occurrence

پس سقوط خود حدوث است

and the action is fall as well.

و فعل نیز سقوط است.

So it can be used in more than one way and it can be used

بنابراین می توان آن را به بیش از یک روش استفاده کرد و می توان آن را

as both a noun and a verb

هم به عنوان اسم و هم به عنوان فعل

to fall, to descend.

سقوط، نزول به کار برد.

It's a great word. Descend.

این یک کلمه عالی است. فرود آمدن.

To descend means to drop.

فرود آمدن یعنی افتادن.

Something falls, it drops,

چیزی می افتد، می افتد، به

it goes down quickly to descend.

سرعت پایین می رود تا پایین بیاید.

Maybe if you are in a high building on one of the top floors,

شاید اگر در ساختمانی مرتفع در یکی از طبقات بالا هستید،

you will descend in a lift.

با آسانسور پایین بیایید.

You will go down.

شما پایین خواهید رفت.

Of course, the opposite is ascend.

البته برعکس صعود است.

You ascend, you descend to go up

شما صعود می کنید، شما فرود می آیید تا بالا بروید

is ascend to come down is descend.

صعود به پایین آمدن پایین آمدن است.

So those are the two words for going up and coming down.

بنابراین این دو کلمه برای بالا رفتن و پایین آمدن است.

So if you descend first

بنابراین اگر ابتدا

without any control,

بدون هیچ کنترلی فرود آمدید،

that is a good definition of fall.

این تعریف خوبی از سقوط است.

Something is falling and also it is out of control.

چیزی در حال سقوط است و همچنین از کنترل خارج شده است.

You can't control that thing.

شما نمی توانید آن چیز را کنترل کنید.

You are falling and you are out of control.

شما در حال سقوط هستید و از کنترل خارج شده اید.

You are descending fast without any control.

شما به سرعت و بدون هیچ کنترلی در حال پایین آمدن هستید.

To fall is an action.

افتادن یک عمل است.

So quite often we use the word fall

بنابراین اغلب ما از کلمه سقوط

to show that something is occurring.

برای نشان دادن اینکه چیزی در حال وقوع است استفاده می کنیم.

To fall to the ground,

به زمین افتادن،

to fall over.

افتادن.

You might fall over, you might fall to the ground.

ممکن است بیفتی، ممکن است به زمین بیفتی.

And of course, there are many reasons why you might find yourself

و البته، دلایل زیادی وجود دارد که چرا ممکن است متوجه شوید که

falling to the ground.

روی زمین افتاده اید.

You might fall over.

ممکن است زمین بخورید

We can also describe the collapse of a structure

همچنین می‌توانیم فروریختن سازه‌ای

such as a building, anything that is solid and upright.

مانند ساختمان، هر چیزی که محکم و راست باشد را توصیف کنیم.

Something might fall,

ممکن است چیزی سقوط کند،

it might collapse, it might fall.

ممکن است سقوط کند، ممکن است سقوط کند.

Suddenly it might collapse suddenly,

ناگهان ممکن است به طور ناگهانی فرو بریزد،

or of course it might slowly fall.

یا البته ممکن است به آرامی سقوط کند.

It might fall gradually.

ممکن است به تدریج سقوط کند.

For example, a building falls.

مثلاً یک ساختمان سقوط می کند.

We are saying that that thing is happening, the building falls,

ما می گوییم آن اتفاق می افتد، ساختمان می افتد،

it comes down, it collapses.

پایین می آید، فرو می ریزد.

And then, of course, we have the past tense.

و سپس، البته، ما زمان گذشته داریم.

The past tense of fall is

زمان گذشته پاییز

fell.

افتاده است.

You fall, you have fallen or you fell,

افتادی، افتادی یا افتادی،

you fall, you have fallen, You fell.

افتادی، افتادی، افتادی.

I have fallen down the stairs.

از پله ها افتاده ام

I did that.

من انجامش دادم. از

He fell down the stairs.

پله ها افتاد پایین.

Here's another one,

اینم یکی دیگه،

a sudden sharp drop.

افت شدید ناگهانی.

So if something suddenly drops or falls,

بنابراین اگر چیزی به طور ناگهانی بیفتد یا بیفتد،

it is.

همان است.

I suppose we could also use the word decline as well.

فکر می‌کنم می‌توانیم از کلمه زوال نیز استفاده کنیم. از

Decline to suddenly go down

پایین رفتن ناگهانی

to take a downward direction,

برای گرفتن یک جهت رو به پایین،

to decline, a sudden sharp drop.

کاهش، یک افت ناگهانی شدید خودداری کنید.

We can say, for example that there is a fall

مثلاً می‌توانیم بگوییم که

in the rate of crime.

نرخ جرم کاهش یافته است.

So if the numbers or the amount of something

بنابراین اگر اعداد یا مقدار چیزی

starts to get lower or become less,

شروع به کاهش یا کاهش کند، می

we can say that it falls a sudden sharp drop

توانیم بگوییم که یک افت ناگهانی و ناگهانی

decline, something

کاهش می یابد، چیزی

drops, it becomes lower, it becomes less

کاهش می یابد، کاهش می یابد،

a fall in the rate of crime.

کاهش نرخ جرم کمتر می شود.

We can also have a fall in the economy.

در اقتصاد هم می توانیم سقوط داشته باشیم.

So maybe if the economic situation

پس شاید اگر وضعیت اقتصادی

in a certain country becomes worse,

فلان کشور بدتر شود،

we can say that it falls,

بتوانیم بگوییم که سقوط کند،

the economic stability will fall.

ثبات اقتصادی سقوط کند.

Maybe things will become more expensive and there will be less

شاید همه چیز گران‌تر شود و

spending money around who there

پول کمتری در اطراف افراد خرج شود تا

to lose your emotional control.

کنترل عاطفی خود را از دست بدهید.

And I know we all do it. I do it.

و من می دانم که همه ما این کار را انجام می دهیم. من انجامش میدم.

Mr. Steve does it.

آقای استیو این کار را می کند.

To lose control of your emotions,

برای از دست دادن کنترل احساسات خود،

you might fall in love

ممکن است عاشق

with someone or suddenly

کسی شوید یا ناگهان به

you find yourself strongly attracted to someone.

شدت جذب کسی شوید.

You feel as if you are losing your emotional control

احساس می کنید که کنترل عاطفی خود را از دست می دهید

because you like that person so much.

زیرا آن شخص را بسیار دوست دارید.

You want to be with them, you want to be near them.

شما می خواهید با آنها باشید، می خواهید نزدیک آنها باشید.

You would do anything for them, anything to fall in love.

شما هر کاری برای آنها انجام می دهید، هر کاری برای عاشق شدن.

Or of course you might fall for someone.

یا البته ممکن است عاشق کسی شوید.

It means you find yourself deeply attracted to another person.

این بدان معنی است که شما عمیقاً جذب شخص دیگری شده اید.

You want to be near them, you want to have a relationship with them.

شما می خواهید در نزدیکی آنها باشید، می خواهید با آنها رابطه داشته باشید. عاشق

You fall for someone.

کسی میشی

You can also fall for

شما همچنین می توانید

as well to fall for something.

برای چیزی بیفتید.

Maybe you suddenly find that you like something very much a particular hobby,

شاید ناگهان متوجه شوید که چیزی را خیلی دوست دارید، یک سرگرمی خاص،

a particular sport, or maybe an item,

یک ورزش خاص، یا شاید یک مورد،

maybe clothing, maybe a thing that you really want to have.

شاید لباس، شاید چیزی که واقعاً می خواهید داشته باشید.

You want to own it.

شما می خواهید صاحب آن شوید.

You fall for something as well.

شما هم گرفتار چیزی می شوید.

Here's another one.

اینم یکی دیگه

the process of falling and result.

روند سقوط و نتیجه

So we talk about fall

بنابراین ما در مورد سقوط

as more than one thing happening, maybe the actual occurrence

به عنوان بیش از یک چیز صحبت می کنیم، شاید وقوع واقعی

and also the result of falling,

و همچنین نتیجه سقوط،

for example, fall to one's death.

برای مثال، سقوط به مرگ.

Not very nice or maybe fall in the sea

خیلی خوب نیست یا ممکن است در دریا بیفتید

or you fall overboard on a boat.

یا در یک قایق از دریا بیفتید.

So we are saying the thing happen,

بنابراین ما می گوییم که اتفاق رخ می دهد،

but also the result of that thing.

بلکه نتیجه آن اتفاق است.

So you don't just fall.

بنابراین شما فقط زمین نمی خورید.

You are also giving the details of what actually happened,

شما همچنین جزئیات آنچه واقعاً اتفاق افتاده،

what occurred, the process of falling and the result.

آنچه رخ داده، روند سقوط و نتیجه را ارائه می دهید.

You fall into a hole.

تو یه چاله میفتی

We are saying how it happened, but

ما می گوییم چطور شد، اما

what actually happened as well, what the result is?

واقعاً چه اتفاقی افتاد، نتیجه چیست؟

Here's another one.

اینم یکی دیگه در

Quite a few actually to get through

واقع چند مورد برای عبور از

the season of autumn.

فصل پاییز.

So this is a nice one.

بنابراین این یکی خوب است.

Unless of course you don't like autumn, in which case you might not like it.

مگر اینکه پاییز را دوست نداشته باشید، در این صورت ممکن است آن را دوست نداشته باشید.

The season of autumn in the United States

فصل پاییز در ایالات متحده

is often referred to as fall.

اغلب به عنوان پاییز شناخته می شود.

We often talk about the fall or just fall.

ما اغلب در مورد پاییز یا فقط پاییز صحبت می کنیم.

So in the US, people will often refer to autumn as fall.

بنابراین در ایالات متحده، مردم اغلب از پاییز به عنوان پاییز یاد می کنند.

And I suppose the reason is quite clear,

و من فکر می کنم دلیل آن کاملاً واضح است

and that's because during autumn many of the leaves will fall

و دلیل آن این است که در طول پاییز بسیاری از برگ ها

from the trees.

از درختان می ریزند.

Here's another one.

اینم یکی دیگه

to fall from grace.

از فیض افتادن

If you fall from grace, it means you lose your good reputation.

اگر از فضل افتادید به این معنی است که شهرت خوب خود را از دست می دهید.

If you lose your reputation

اگر شهرت خود را اغلب از دست می دهید،

quite often, your good reputation.

شهرت خوب خود را.

So when we talk about reputation,

بنابراین وقتی در مورد شهرت صحبت می کنیم، در

we talk about the way other people see you.

مورد نگاه دیگران به شما صحبت می کنیم.

Whether you are a good person or a bad person, the way you behave, the way you act,

چه آدم خوبی باشید چه آدم بدی، طرز رفتارتان، رفتارتان،

the way you conduct yourself in public.

رفتارتان در جمع.

We can talk about reputation

ما می توانیم در مورد شهرت صحبت کنیم

so you can have a good reputation

تا بتوانید شهرت خوبی داشته باشید

and of course you can have a bad reputation.

و البته می توانید شهرت بدی داشته باشید.

So if you often do good things, if you are a kind person,

بنابراین اگر اغلب کارهای خوبی انجام می دهید، اگر فردی مهربان هستید،

if you are nice to know,

اگر شناخت شما خوب است،

then we can often say that you have a good reputation.

اغلب می توانیم بگوییم که شهرت خوبی دارید. با

However, sometimes times a person might do something

این حال، گاهی اوقات ممکن است یک فرد کار بدی انجام دهد

bad wrong, something that is dishonourable.

، کاری که ناپسند است.

They fall from grace.

از فضل می افتند.

So instead of being looked at in a good way, they will be looked at in a negative way.

بنابراین به جای اینکه با دید خوب به آنها نگاه شود، با دید منفی به آنها نگاه می شود.

Instead,

در عوض،

you fall from grace.

شما از فضل سقوط می کنید.

You lose your good reputation and does happen.

شما شهرت خوب خود را از دست می دهید و اتفاق می افتد.

Quite a lot of people with power, celebrities, they might do something.

بسیاری از افراد صاحب قدرت، افراد مشهور، ممکن است کاری انجام دهند.

Maybe something from their past will suddenly appear

شاید ناگهان چیزی از گذشته آنها ظاهر شود

and they will fall from grace.

و از فضل بیفتند.

It means that good reputation will vanish.

این بدان معنی است که شهرت خوب از بین می رود.

It will disappear here.

اینجا ناپدید می شود.

They will lose their good name.

نام نیک خود را از دست خواهند داد.

The word trip

کلمه سفر

can mean fool.

می تواند به معنای احمق باشد.

You might trip over something

شما ممکن است از روی چیزی بگذرید

to trip over a fallen tree branch.

تا روی شاخه درختی که افتاده باشد.

So maybe something is in the way as you are walking

بنابراین ممکن است هنگام راه رفتن شما چیزی در راه باشد

and you trip over that thing.

و روی آن چیز هجوم ببرید.

So the word trip can also mean fool

بنابراین کلمه سفر همچنین می تواند به معنای احمق باشد که

you trip over something, you fall over something.

بر روی چیزی می افتی، روی چیزی می افتی.

So the word trip is often

بنابراین کلمه سفر اغلب

substituted for the word fool.

جایگزین کلمه احمق می شود.

It is showing that you have lost control

این نشان می دهد که شما کنترل

of your movement and your balance.

حرکت و تعادل خود را از دست داده اید.

You trip, you fall, you lose your balance.

شما زمین می خورید، می افتید، تعادل خود را از دست می دهید.

We could also use the word stumble as well.

ما همچنین می توانیم از کلمه تلو تلو خوردن نیز استفاده کنیم.

So this is a strange word.

پس این کلمه عجیبی است.

Stumble is not necessarily falling.

تلو تلو خوردن لزوما سقوط نیست.

You might lose your balance,

ممکن است تعادل خود را از دست بدهید،

but you might not actually fall.

اما ممکن است در واقع زمین نخورید.

So stumble is an interesting word

بنابراین تلو تلو خوردن کلمه جالبی

in the fact that you are having difficulty doing something.

در این واقعیت است که شما در انجام کاری مشکل دارید.

Maybe a person who is trying to speak on their live stream.

شاید فردی که سعی دارد در جریان زنده خود صحبت کند.

Sometimes they might stumble over their words,

گاهی ممکن است بر سر کلماتشان بیفتند،

they might mispronounce a certain word.

ممکن است کلمه خاصی را اشتباه تلفظ کنند.

So we can say that someone can stumble over their words.

بنابراین می توانیم بگوییم که یک نفر می تواند بر سر حرف هایش تلو تلو بخورد.

They are having difficulty speaking

آنها در صحبت کردن مشکل دارند

to stumble over a hidden hole.

تا از روی یک سوراخ پنهان بیفتند.

So maybe you are walking along and suddenly

بنابراین شاید شما در حال راه رفتن هستید و ناگهان

you stumble.

زمین میخورید.

You don't fall over, but you might fall forwards,

شما زمین نمی خورید، اما ممکن است به جلو بیفتید،

you might lose control briefly.

ممکن است برای مدت کوتاهی کنترل خود را از دست بدهید.

But of course, stumble could also be falling as well.

اما مطمئناً، تلو تلو خوردن نیز ممکن است سقوط کند.

You stumble over a cliff,

از روی صخره ای تلو تلو خوردن می خورید،

you stumble

into a hole so you can stumble and fall.

به سوراخی می خورید تا بتوانید زمین بخورید و بیفتید.

Or of course you can just stumble and lose control

یا البته می توانید فقط برای مدت کوتاهی تلو تلو بخورید و کنترل خود را از دست بدهید

for a short period of time.

.

Here's another one.

اینم یکی دیگه

I can't believe we've almost come to the end of this list already.

من نمی توانم باور کنم که تقریباً به پایان این لیست رسیده ایم.

You lose your balance and this happens.

تعادل خود را از دست می دهید و این اتفاق می افتد.

It happens to me.

برای من اتفاق می افتد.

Sometimes I think it might be because of my age.

گاهی فکر می کنم شاید به خاطر سنم باشد.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Sometimes I lose my balance, even as I'm walking along.

گاهی اوقات تعادلم را از دست می‌دهم، حتی وقتی در حال راه رفتن هستم.

Sometimes I'm just walking along the road and then suddenly

گاهی اوقات در جاده راه می روم و ناگهان

I lose my balance and I don't know why.

تعادلم را از دست می دهم و نمی دانم چرا.

Sometimes I stumble, sometimes I fall

گاهی تلو تلو می خورم، گاهی به

forwards or sideways, and I don't know why.

جلو یا پهلو می افتم و نمی دانم چرا.

I think it might be my age. I think so.

فکر کنم ممکنه سن من باشه من هم اینچنین فکر میکنم.

You lose your balance.

تعادلت رو از دست میدی

Another way of describing this occurrence is to lose

راه دیگر برای توصیف این اتفاق این است که تعادل خود را از دست بدهید

your equilibrium.

.

I like that word.

من آن کلمه را دوست دارم.

Will repeat it for you.

برای شما تکرار خواهد شد

Equilibrium.

تعادل.

It's a great word.

این یک کلمه عالی است.

Equilibrium.

تعادل.

It means your ability to stay upright and level

این بدان معناست که توانایی شما برای ایستادن و تراز کردن

your equilibrium is your balance.

تعادل شما تعادل شماست.

So if you stay upright, if you are straight,

بنابراین اگر راست می‌مانید، اگر صاف هستید،

if you are feeling energetic, you can keep your balance.

اگر احساس انرژی می‌کنید، می‌توانید تعادل خود را حفظ کنید.

You have your equilibrium.

شما تعادل خود را دارید.

It means everything is level and equal.

یعنی همه چیز مساوی و مساوی است.

You don't have to worry about falling over.

لازم نیست نگران زمین خوردن باشید.

Here's another one.

اینم یکی دیگه

Here is the word wobble.

اینجا کلمه تلو تلو خوردن است.

I like this word wobble To wobble

من این کلمه را دوست دارم تلو تلو خوردن به معنای

is to become unstable.

ناپایدار شدن است.

Maybe during an earthquake.

شاید موقع زلزله

By the way, did you hear on the news?

راستی از اخبار شنیدی؟

Apparently this morning there was an earthquake in Scotland

ظاهرا صبح امروز زمین لرزه ای در اسکاتلند

in the north, the north of Britain.

در شمال، شمال بریتانیا رخ داده است.

Scotland had an earthquake.

اسکاتلند زلزله شد.

Nothing too dramatic, nothing to serious.

هیچ چیز خیلی دراماتیک، هیچ چیز جدی نیست.

But there was an earthquake this morning in Scotland.

اما امروز صبح در اسکاتلند زلزله ای رخ داد.

Giovani says.

جیوانی می گوید.

Mr. Duncan, what do you think about doing short videos for those who stumble

آقای دانکن، نظر شما در مورد انجام ویدیوهای کوتاه برای کسانی که

when speaking and want to practise speaking English?

هنگام صحبت کردن دچار لغزش می شوند و می خواهند انگلیسی صحبت کردن را تمرین کنند، چیست؟

Yes, I think that's a good idea.

بله، فکر می کنم این ایده خوبی است.

Well, I have started making short videos again

خب، من دوباره شروع به ساخت ویدیوهای کوتاه کردم

and I have published some of those videos this week.

و این هفته تعدادی از آن ویدیوها را منتشر کردم.

So I do aim to try

بنابراین هدف من این است که سعی کنم

and do more than one type of lesson.

بیش از یک نوع درس را انجام دهم.

And this is something I'm going to expand.

و این چیزی است که من قصد دارم آن را گسترش دهم. البته

The only problem is, of course, is keeping my time

تنها مشکل این است که وقتم را نگه دارم

because all of this does use my time and it does take up my time.

زیرا همه اینها از وقت من استفاده می کند و وقت من را می گیرد.

So that is one of the big problems when you try to do more than one thing.

بنابراین این یکی از مشکلات بزرگ زمانی است که شما سعی می کنید بیش از یک کار را انجام دهید.

I am trying to do many different things,

من سعی می‌کنم کارهای مختلفی انجام دهم،

but of course it does take time

اما البته زمان می‌برد تا

to wobble is to be unstable.

بی‌ثبات باشم.

Not quite often when you get older.

نه خیلی وقتها وقتی پیر می شوید.

Last night, how is it the concert that Mr.

دیشب کنسرتی که آقای

Steele was performing in?

استیل داشت اجرا میکرد چطوره؟

And there were many elderly people there

و افراد مسن زیادی آنجا بودند

and some of them were wobbling.

و برخی از آنها می لرزیدند.

They had and they were walking around and they were wobbling.

داشتند و می رفتند و می لرزیدند.

In fact, one of them, an elderly

در واقع، یکی از آنها، یک

lady, literally fell on top of me with her sticks.

خانم مسن، به معنای واقعی کلمه با چوب هایش روی من افتاد.

And I was recording my short video at the time.

و در آن زمان مشغول ضبط ویدیوی کوتاهم بودم.

Very embarrassing.

خیلی شرم آوره

I think she may have been a fan

من فکر می کنم او ممکن است یک طرفدار بوده باشد

and she's just wanted to get up close and personal.

و فقط می خواست از نزدیک و شخصی صحبت کند.

That's what I think.

این چیزی است که من فکر می کنم.

I think she was just pretending to fall over so she could be near me.

من فکر می کنم او فقط وانمود می کرد که می افتد تا بتواند نزدیک من باشد.

I think so. well, she's only human.

من هم اینچنین فکر میکنم. خوب، او فقط انسان است.

So that is it for today.

پس برای امروز همین است.

From the list of words and phrases

از لیست کلمات و عبارات

wobble, I do like the word wobble.

wobble، من کلمه wobble را دوست دارم.

It sounds funny. It isn't it as well.

خنده دار به نظر می رسد. همینطور نیست

Some English words do have strange sounds.

برخی از کلمات انگلیسی صداهای عجیبی دارند.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Catarina says

کاتارینا می‌گوید

equilibrium comes from the Latin equal, which is Libra,

تعادل از کلمه لاتین برابر می‌آید، که Libra است،

which is the scales, which, of course refers

که ترازو است، که البته

also to the equal

به

weight on both sides.

وزن مساوی در هر دو طرف نیز اشاره دارد.

Quite often in law, when we talk about law,

اغلب در حقوق، وقتی از قانون صحبت می کنیم،

we often talk about the scales of justice.

اغلب از ترازوی عدالت صحبت می کنیم.

We often show those things as being something equal.

ما اغلب آن چیزها را به عنوان چیزی برابر نشان می دهیم.

So everyone who goes on trial will have an equal

بنابراین هرکسی که محاکمه می‌شود، برابر است

hearing.

.

It is equal.

برابر است.

Hello, Irene.

سلام ایرین.

Irene, hello to you as well as this says Mr.

ایرن، سلام به شما و همینطور آقای دانکن می گوید

Duncan. Can we say slip?

. آیا می توانیم بگوییم لغزش؟

Yes, you can slip,

بله، شما می توانید لغزش کنید،

but of course, slip is

اما البته، لغزش

something a little bit more specific.

چیزی کمی خاص تر است.

If you slip, it normally means you lose control.

اگر بلغزید، معمولاً به این معنی است که کنترل خود را از دست می دهید.

Gradually you slip, maybe you slip on the ice,

به تدریج لیز می خورید، شاید روی یخ لیز می خورید، شاید

maybe you on the snow,

روی برف،

maybe you slip on a wet floor,

شاید روی زمین خیس لیز می خورید،

you lose control and you slip,

کنترل خود را از دست می دهید و می لغزید، لیز می خورید،

you slip, you slip over.

سر می خورید.

A lot of people do that during the winter

بسیاری از مردم در طول زمستان

when they are walking around on a cold day.

زمانی که در یک روز سرد در اطراف قدم می زنند این کار را انجام می دهند. فرانچسکو می گوید که

It can happen,

ممکن است اتفاق بیفتد

Francesco says.

.

You can also throw a wobbly.

شما همچنین می توانید یک لرزش پرتاب کنید.

You all right?

Yes. If you throw a wobbly, it means you lose your temper.

شما خوبی؟

آره. اگر شما یک لرزش پرتاب کنید، به این معنی است که شما عصبانی شده اید.

You suddenly become angry about something.

شما ناگهان از چیزی عصبانی می شوید.

So that is an informal way of saying lose your temper,

بنابراین این یک روش غیررسمی برای گفتن است که می گوییم

You throw a wobbly,

you lose your temper, you become angry

عصبانیت خود را

and irate, you lose control.

از دست می دهی.

So you might say that those two words

بنابراین ممکن است بگویید که این دو کلمه

or the different uses fit together.

یا کاربردهای مختلف با هم مطابقت دارند.

When you wobble, you lose control.

وقتی تکان می‌خورید، کنترل خود را از دست می‌دهید.

If you throw a wobbly,

اگر یک لرزش پرتاب کنید، به این

it means you lose control of your emotions.

معنی است که کنترل احساسات خود را از دست می دهید.

You become angry.

شما عصبانی می شوید.

Suddenly.

ناگهان.

I have enjoyed being with you today.

امروز از بودن با شما لذت بردم

I will be going in a few moments.

چند لحظه دیگه میرم

If you want to say hello, you are more than welcome to do so.

اگر می خواهید سلام کنید، می توانید این کار را انجام دهید.

But yes, a lot of people are mentioning falling

اما بله، بسیاری از مردم به

many ways of describing things

روش های بسیاری برای توصیف چیزهایی اشاره می کنند

that reduce maybe the price of something as well.

که شاید قیمت چیزی را نیز کاهش دهد.

The price of a certain thing can fall.

قیمت یک چیز خاص ممکن است کاهش یابد.

So maybe if you reduce the price of something,

پس شاید اگر قیمت چیزی را کم کنید،

we might say that the price falls, it becomes less.

ممکن است بگوییم که قیمت آن کاهش پیدا می کند، کمتر می شود.

Of course, if something is the opposite,

البته اگر چیزی برعکس باشد،

you might say that it goes up, it increases,

ممکن است بگویید که بالا می رود، افزایش می یابد،

so the price of something might increase

بنابراین ممکن است قیمت یک چیزی افزایش یابد

or it might fall, increase, fall.

یا ممکن است کاهش یابد، افزایش یابد، کاهش یابد.

When we are talking about prices and the price of things,

وقتی از قیمت و قیمت اشیا صحبت می کنیم،

then we often say that something will rise in price

اغلب می گوییم فلان چیز گران می شود

or increase in price,

یا افزایش قیمت پیدا می کند

or maybe it will fall in price, it will become less expensive.

یا شاید گران شود، گران شود.

I have enjoyed being with you today.

امروز از بودن با شما لذت بردم

I hope you like my new look studio.

امیدوارم از استودیوی جدید من خوشتون بیاد.

Everything is looking rather nice.

همه چیز نسبتاً زیبا به نظر می رسد.

I'm hoping that Mr. Steve will be with us next Sunday.

من امیدوارم که آقای استیو یکشنبه آینده با ما باشد.

I think he is.

من فکر می کنم او است.

Even though at the moment, at this time of year he is often busy,

حتی اگر در حال حاضر، در این زمان از سال، او اغلب مشغول است،

very busy with concerts

بسیار مشغول کنسرت است،

because a lot of people want to celebrate the Christmas season.

زیرا بسیاری از مردم می خواهند فصل کریسمس را جشن بگیرند.

And I think that is a lot of fun.

و من فکر می کنم که بسیار سرگرم کننده است.

Hello to Dr.

سلام به دکتر

Bose or Dr. Bose.

بوز یا دکتر بوز.

Dr. Bose amiable someone here in Brooklyn in the US say,

دکتر بوز، یک نفر دوست داشتنی اینجا در بروکلین در ایالات متحده می گوید:

hello to the United States. Hi.

سلام به ایالات متحده. سلام.

How is how are things there?

اوضاع آنجا چطور است؟

Are you getting ready for Christmas?

آیا برای کریسمس آماده می شوید؟

Because I know in the US, the United States, it's always very busy at this time of year

چون می‌دانم در ایالات متحده، ایالات متحده، همیشه در این زمان از سال بسیار شلوغ است،

because you have Thanksgiving and then shortly afterwards you have Christmas.

زیرا شما روز شکرگزاری دارید و کمی بعد کریسمس دارید.

So I'm not sure some people celebrate both

بنابراین مطمئن نیستم که برخی افراد هر دو را جشن می گیرند

and some people only celebrate one of those things.

و برخی فقط یکی از آن چیزها را جشن می گیرند.

So hello to Dr.

پس سلام به دکتر

Bose watching in Brooklyn.

بوز که در بروکلین تماشا می کند.

Hello, Brooklyn. It's very nice to see you here.

سلام بروکلین خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Very nice to see you here today.

خیلی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

Thank you for joining me.

از این که من را همراهی میکنید متشکرم.

If you are wondering when I am back,

اگر نمی‌دانید چه زمانی برمی‌گردم،

I am back with you live on Wednesday

من چهارشنبه با شما به صورت زنده بازمی‌گردم

so you can watch me twice a week live.

تا بتوانید هفته‌ای دو بار به صورت زنده من را تماشا کنید.

Beep, beep, beep.

بوق، بیپ، بیپ.

Wednesday, 2 p.m.

چهارشنبه، ساعت 2 بعد از ظهر به

UK time and of course Sunday 2 p.m.

وقت انگلستان و البته یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر. به

UK time.

وقت انگلستان

It's always the same time.

همیشه همان زمان است.

Don't forget also to look out for my new short English lessons as well.

همچنین فراموش نکنید که مراقب درس های انگلیسی کوتاه جدید من نیز باشید.

And I will be putting lots and lots of those on over the next few weeks.

و من تعداد زیادی از آنها را در چند هفته آینده قرار خواهم داد.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

It is always a pleasure to be here with you.

همیشه بودن در اینجا با شما باعث خوشحالی است.

My lovely English addicts from around the world.

معتادان انگلیسی دوست داشتنی من از سراسر جهان.

And don't forget, wherever you are, wherever you are watching,

و فراموش نکنید، هر کجا که هستید، هر کجا که تماشا می کنید،

you are always welcome to join me here.

همیشه خوش آمدید به من در اینجا بپیوندید.

It is not a problem.

مشکلی نیست.

Hello, Mara Wall.

سلام مارا وال.

I haven't seen you for a long time.

خیلی وقته ندیدمت

Welcome back, Ma Wah!

خوش آمدی، ما واه!

Unfortunately, I don't know why, but my echo is not working at the moment,

متاسفانه نمیدونم چرا ولی اکو فعلا کار نمیکنه و

so I can't sing my lovely song to you.

نمیتونم آهنگ دوست داشتنیمو براتون بخونم.

But. Hello, Ma.

ولی. سلام مامان

Wah! It's nice to see you back as well.

اوه خوشحالم که دوباره شما را می بینم.

Thank you, Beatriz.

متشکرم، بئاتریز.

By the way, Beatriz, have you noticed?

در ضمن، بئاتریز، دقت کردی؟

Just over there behind me.

درست اونجا پشت سرم

Can you see your. Your painting?

میتونی خودتو ببینی نقاشی شما؟

Yes, I have your painting on display.

بله، نقاشی شما را به نمایش گذاشته ام.

So just behind me, you might notice behind me there is a little painting

بنابراین درست پشت سر من، ممکن است متوجه شوید پشت سر من یک نقاشی کوچک وجود دارد

and it looks like it's of a forest and some trees.

و به نظر می رسد که یک جنگل و چند درخت است.

And that is actually

و این در واقع

a painting that Beatriz did for me.

یک نقاشی است که بئاتریز برای من انجام داده است.

And she gave it to me earlier this year when we met up in Paris.

و او آن را در اوایل سال جاری هنگامی که در پاریس ملاقات کردیم به من داد.

So very exciting.

خیلی هیجان انگیزه

I have to say thank you very much for your company.

باید بگویم از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

I'm going to leave you with some lovely sights

من می خواهم شما را با چند مناظر دوست داشتنی

that I recorded last weekend at the Much Wenlock Christmas Fair.

که در آخر هفته گذشته در نمایشگاه کریسمس Much Wenlock ضبط کردم، بگذارم.

So that is what we are finishing with today.

بنابراین این همان چیزی است که ما امروز با آن تمام می کنیم.

We will be finishing with the Much Wenlock Christmas Fair.

ما با نمایشگاه کریسمس Much Wenlock به پایان خواهیم رسید .

A lot of people had a wonderful time last week, even though it was freezing cold.

بسیاری از مردم هفته گذشته لحظات فوق العاده ای را سپری کردند، حتی با وجود اینکه هوا سرد بود.

I have to say the weather last weekend was terrible.

باید بگویم هوای آخر هفته گذشته وحشتناک بود.

It was freezing.

یخ زده بود.

However, this weekend the weather is quite mild.

با این حال، این آخر هفته هوا کاملا معتدل است.

It's quite walking around.

کاملاً در اطراف راه رفتن است.

The only problem is it's also raining quite a lot.

تنها مشکل این است که باران نیز بسیار زیاد است.

Thank you, Palmira.

متشکرم پالمیرا

Thank you, Vitus.

ممنون ویتوس

Thank you very much to Irene.

از ایرن خیلی ممنونم

Thank you.

متشکرم.

VITALE Thank you also to Mara.

VITALE همچنین از مارا متشکرم.

What's tooth, Florence?

دندون چیه فلورانس؟

Don't forget, can you also give me a lovely like as well to show you can give me a like

فراموش نکن، آیا می توانی به من هم یک لایک دوست داشتنی بدهی تا نشان بدهی می توانی به من لایک بدهی

go on click that

برو روی کلیک که

some you know you want to

برخی می دانی که می خواهند

and that is it that is all there is for me for today.

و این همان چیزی است که برای امروز برای من وجود دارد.

I hope you enjoyed the rest of your Sunday.

امیدوارم از بقیه یکشنبه خود لذت برده باشید.

Have a super duper time and I will leave you with the sights,

زمان فوق العاده ای داشته باشید و من شما را با مناظر،

the wonderful sights of the much Wenlock Christmas fair

مناظر فوق العاده نمایشگاه کریسمس Wenlock

that took place last weekend.

که آخر هفته گذشته برگزار شد، ترک می کنم.

And of course, until the next time we meet here, you know what's coming next?

و البته، تا دفعه بعد که اینجا همدیگر را ملاقات می کنیم، می دانید بعد از آن چه می شود؟

Yes, you do.

بله، شما انجام می دهید. از

Enjoy your day.

روز خود لذت ببرید. شاد بمان

Stay happy.

.

Keep that smile on your face.

این لبخند را روی صورت خود نگه دارید.

Keep it on your face as you walk amongst the human race.

هنگامی که در میان نسل بشر راه می روید، آن را روی صورت خود نگه دارید.

And, of course,

و البته

ta ta for now

فعلا تا تا