My new 'short' English lessons are coming every day and I will be live on Sunday as well.

Are we on?

آیا ما در حال حرکت هستیم؟

I hope so.

امیدوارم.

I hope you can hear me clearly

امیدوارم بتوانید به وضوح صدای من را بشنوید

because we are about to start another live stream.

زیرا در شرف شروع پخش زنده دیگری هستیم.

It is a short one,

کوتاه است،

so this live stream will not be long.

بنابراین این پخش زنده طولانی نخواهد بود.

So don't worry.

پس نگران نباشید.

It won't be 2 hours long.

2 ساعت نمیشه

It won't be 3 hours long.

3 ساعت نمیشه

I will let you at some point go and do your own thing.

من به شما اجازه می دهم برید و کار خود را انجام دهید.

But I couldn't resist coming out today

اما من امروز نتوانستم از بیرون آمدن مقاومت کنم

because it is such a beautiful day here

زیرا اینجا در انگلیس روز بسیار زیبایی است

in England, I have to say.

، باید بگویم. داره

It's going to get hot.

گرم میشه

It's going to get very hot this weekend, apparently.

ظاهراً آخر این هفته هوا خیلی گرم خواهد شد.

Can you see this over here, by the way?

اتفاقاً می توانید این را اینجا ببینید؟

Can you see it?

میتونی ببینیش؟

That thing there is for catching

چیزی که در

flies this time of year.

این زمان از سال برای صید مگس وجود دارد.

We do have a big problem with flies for two reasons.

ما به دو دلیل با مگس ها مشکل بزرگی داریم.

I suppose the first reason is because it's summer.

فکر می کنم دلیل اول این است که تابستان است.

And during the summer months,

و در طول ماه های تابستان،

of course, the flies do appear.

البته، مگس ها ظاهر می شوند.

They all hatch out from there, from their larva state.

همه آنها از آنجا بیرون می آیند، از حالت لارو خود. آیا تا به

Have you

ever seen flies when they are?

حال مگس ها را دیده اید؟

Well, they look like maggots.

خوب، آنها شبیه حشرات هستند.

And that's because they are maggots.

و این به این دلیل است که آنها حشرات هستند.

So this thing here is catching the flies

بنابراین این چیز اینجا مگس ها را می گیرد

so they don't come into the house

تا آنها وارد خانه نشوند

and give me diarrhoea, which is lovely.

و به من اسهال ندهند، که دوست داشتنی است.

The only problem is sometimes it does produce a rather

تنها مشکل این است که گاهی اوقات بوی نسبتاً ناخوشایندی ایجاد می کند

unpleasant smell.

.

Hi, everybody.

سلام به همه.

This is Mr. Duncan in England.

این آقای دانکن در انگلیس است.

How are you today?

امروز چطوری؟

Are you okay?

حالت خوبه؟

I hope so.

امیدوارم. آیا

Are you happy?

شما خوشحال هستید؟

I hope you are feeling good today.

امیدوارم امروز حالتون خوب باشه

Because I'm not feeling too bad.

چون حالم خیلی بد نیست

I am in a good mood.

حالم خوبه

I will be honest with you.

من با شما صادق خواهم بود.

I am feeling rather good today.

امروز احساس نسبتا خوبی دارم

And I hope you can hear me all right.

و امیدوارم بتوانید صدایم را خوب بشنوید.

Of course, as I always say, if you can hear

البته همانطور که همیشه می گویم اگر صدایم را می شنوید

me, please let me know if you can't hear me.

لطفا اگر صدایم را نمی شنوید به من اطلاع دهید.

Also, please let me know.

همچنین لطفا به من اطلاع دهید.

Although, if you can't hear me,

اگر چه، اگر صدایم را نشنوی،

then you won't know that I am asking you

نمی‌دانی که از تو می‌خواهم

to tell me that you can't hear me.

بگویم که نمی‌توانی صدایم را بشنوی.

Which doesn't make much sense when you think about it.

که وقتی به آن فکر می کنید چندان منطقی به نظر نمی رسد.

Oh, that's better.

اوه، این بهتر است.

We can see you now, Mr. Duncan.

ما می توانیم شما را اکنون ببینیم، آقای دانکن.

We can see your garden and we can see your lovely,

ما می توانیم باغ شما را ببینیم و می توانیم چهره دوست داشتنی و زیبای شما را ببینیم

handsome face. Thank you very much.

. بسیار از شما متشکرم.

Isn't that nice?

این خوب نیست؟

So as I said, it's

بنابراین همانطور که گفتم،

a beautiful day here, and I couldn't resist

اینجا روز زیبایی است و به دو دلیل نمی‌توانستم از

coming outside into the garden

بیرون آمدن به باغ

to do a short live stream for two reasons.

برای انجام یک پخش زنده کوتاه مقاومت کنم.

First of all, because I wanted to.

اول از همه، چون می خواستم.

And the other reason is

و دلیل دیگر این است که می

I want to tell you all about my new lessons

خواهم همه چیز را در مورد درس های جدیدم

that are

که

now being posted on my YouTube channel every day.

اکنون هر روز در کانال یوتیوب من پست می شود به شما بگویم.

So they are all new short lessons.

بنابراین همه آنها درس های کوتاه جدیدی هستند. به نظر می رسد

It would appear that

که

some people don't realise that I'm doing this,

برخی از مردم متوجه نمی شوند که من این کار را انجام می دهم،

but I started doing this a couple of weeks ago

اما من این کار را از چند هفته پیش شروع کردم

and I also made some lessons,

و همچنین

some short lessons whilst in Paris

در پاریس چند درس، چند درس کوتاه

and I have posted those onto my YouTube

و آن ها را در کانال یوتیوب خود

channel as well.

به عنوان پست کردم. خوب. در این ماه و همچنین جولای،

There are lots of new lessons coming up

درس های جدید زیادی در راه است

during this month and also July as well.

.

There will be lots of new lessons as well.

همچنین تعداد زیادی درس جدید وجود خواهد داشت.

So so the reason why I'm here today is just to let

بنابراین دلیل اینکه امروز اینجا هستم این است که به

you know that I am producing some new lessons.

شما اطلاع دهم که در حال تولید چند درس جدید هستم.

The playlist is under this video.

لیست پخش زیر این ویدیو است.

So underneath here, the thing you are watching,

بنابراین در زیر اینجا، چیزی که در حال تماشای آن هستید،

you will see

the playlist

لیست پخش را

as well, and there will be new lessons posted

نیز خواهید دید، و هر بار درس های جدیدی پست می شود

every.

.

And of course, I will still be with you

و البته من همچنان هر یکشنبه با شما خواهم بود

every Sunday as well.

. وقتی

Talking of Paris, I know that

از پاریس صحبت می‌کنم، می‌دانم که

I, I have been talking quite a lot about Paris.

من، بسیار درباره پاریس صحبت کرده‌ام.

And of course, yesterday

و البته دیروز

there was a terrible explosion in the centre of Paris.

یک انفجار مهیب در مرکز پاریس رخ داد.

And I know I know many people were worried

و می دانم که می دانم بسیاری از مردم نگران بودند

because some of you thought I was still in Paris,

زیرا برخی از شما فکر می کردید که من هنوز در پاریس هستم،

but I am not in Paris.

اما من در پاریس نیستم.

I returned from Paris a few days ago

من چند روز پیش از پاریس برگشتم

and I'm safe and sound and I hope you are as well.

و سالم و سلامت هستم و امیدوارم شما هم همینطور باشید.

But yes, a very tragic situation.

اما بله، یک وضعیت بسیار غم انگیز. به

It would appear that it was a gas explosion

نظر می رسد که این یک انفجار گاز بوده است

that took place that occurred.

که رخ داده است.

And I think it was the Latin Quarter,

و من فکر می کنم محله لاتین بود،

which is where we were.

جایی که ما بودیم.

We were actually in the Latin Quarter a few days ago

ما در واقع چند روز پیش در محله لاتین

in that very same area.

در همان منطقه بودیم.

We actually had something to eat

ما در واقع چیزی برای خوردن

and a lovely restaurant.

و یک رستوران دوست داشتنی داشتیم.

In fact, you might describe it as a cafe.

در واقع، شما ممکن است آن را به عنوان یک کافه توصیف کنید.

Now, I often think of restaurants

اکنون، اغلب رستوران‌ها را

as places where lots of lavish

به‌عنوان مکان‌هایی می‌دانم که در آن‌ها غذاهای مجلل زیادی

large meals are prepared.

تهیه می‌شود.

But of course you can go to a cafe as well

اما مطمئناً می توانید به یک کافه نیز بروید

and quite often you will have meals served as well.

و اغلب اوقات غذا نیز سرو می شود.

So we actually had a lovely meal at a place

بنابراین ما در واقع یک غذای دوست داشتنی را در مکانی

called the Cafe The Floor, which is the flower cafe.

به نام کافه The Floor، که کافه گل است، خوردیم.

And apparently that particular place is very famous

و ظاهراً آن مکان خاص بسیار معروف است

because all the bohemians,

زیرا همه افراد غیرمتعارف،

the arts stock types,

انواع سهام هنر،

the people who look at the world

افرادی که به جهان

through their artistic eyes,

از چشم هنری خود نگاه می کنند،

they would all meet at that particular place.

همه آنها در آن مکان خاص ملاقات می کنند.

So Hello, everyone. This is Mr. Duncan.

پس سلام به همه این آقای دانکن است.

If you are wondering who I am, all I can say is I am

اگر تعجب می‌کنید که من کی هستم، تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که

rather offended

to be honest, that you don't know who I am.

صادقانه بگویم از اینکه نمی‌دانی من کی هستم، ناراحتم.

But you do now.

اما شما اکنون انجام دهید.

So the introduction is happening right now.

بنابراین معرفی در حال حاضر انجام می شود.

My name is Duncan.

اسم من دانکن است.

I talk about the English language.

من در مورد زبان انگلیسی صحبت می کنم.

I love English very much.

من انگلیسی را خیلی دوست دارم.

You might say that I am an English addict

ممکن است بگویید من یک معتاد انگلیسی هستم

and I have a feeling

و این احساس را دارم

maybe because you are watching now, perhaps you are

شاید به این دلیل که الان دارید تماشا می کنید، شاید شما

an English addict as well.

نیز یک معتاد انگلیسی هستید.

Of course.

البته.

I suppose I should mention the live chat.

فکر می کنم باید به چت زنده اشاره کنم.

Hello to the live chat.

سلام به چت زنده

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

I wonder who was first.

من تعجب می کنم که اولین بود.

Oh, of course.

اوه البته.

V TASS, you are first

V TASS، شما امروز اولین نفر

today on the live chat we have Claudia.

در چت زنده ما کلودیا هستید.

Hello, Claudia.

سلام، کلودیا.

I wonder what is cooking in your pot today?

من نمی دانم امروز در قابلمه شما چه می پزید؟

Sandra Gonzalez is here.

ساندرا گونزالس اینجاست.

Hello, Sandra.

سلام ساندرا

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

How wonderful to have your company on this

چقدر عالی است که در این

very hot Thursday afternoon.

بعد از ظهر بسیار گرم پنجشنبه با شما همراه باشید.

It is really hot.

واقعا داغ است.

I will be honest with you today.

امروز با شما صادق خواهم بود.

It's around about I think it's around about 26,

حدوداً من فکر می کنم حدود 26،

27 Celsius.

27 درجه سانتیگراد است.

But over the weekend, it's going to get very hot.

اما در آخر هفته، هوا بسیار گرم خواهد شد.

I think they said about 30, maybe even

فکر کنم روز شنبه حدود 30 و شاید هم

31 degrees Celsius

31 درجه سانتیگراد گفتند

on Saturday.

.

So it's going to get very hot.

پس خیلی گرم میشه

By the way, tomorrow.

اتفاقا فردا

We are going somewhere very special.

میریم یه جای خیلی خاص

We are going to the city of Bristol,

به شهر بریستول می رویم

which is a historic place.

که مکانی تاریخی است.

Lots of history there.

تاریخ زیادی آنجاست.

We are actually going to see

ما در واقع قرار است

one of our students, one of our lovely students,

یکی از دانش آموزان خود را ببینیم، یکی از دانش آموزان دوست داشتنی مان،

the same lovely student who met us in Paris.

همان دانش آموز دوست داشتنی که ما را در پاریس ملاقات کرد.

So she is actually here now in England.

بنابراین او در واقع اکنون در انگلیس است.

So tomorrow we are going to visit her.

پس فردا میریم سراغش.

So if you are watching at the moment, Beatrice

بنابراین اگر در حال تماشا هستید، بئاتریس

Hello, Beatrice.

سلام، بئاتریس.

Yes, we will be seeing you in Bristol tomorrow.

بله، فردا شما را در بریستول خواهیم دید.

I hope the weather will be nice and we can have

امیدوارم هوا خوب باشد و بتوانیم

a lovely walk around, a very historic place.

یک قدم زدن دوست داشتنی در اطراف، مکانی بسیار تاریخی داشته باشیم.

Apparently there is a wonderful ship

ظاهرا یک کشتی فوق العاده وجود دارد

that is on display in Bristol.

که در بریستول به نمایش گذاشته شده است.

I've never been there.

من هرگز آنجا نبودم.

I've never been to that particular place.

من هرگز به آن مکان خاص نرفته ام.

So it will be interesting to have a look.

بنابراین دیدن آن جالب خواهد بود.

And of course, as you know, I will be filming as well.

و البته همانطور که می دانید فیلمبرداری هم خواهم داشت.

Of course, I will be.

البته خواهم بود. باید بگویم که

Much to the annoyance of Mr.

خیلی باعث آزار آقای

Steve,

I have to say,

استیو می شود،

sometimes Steve gets a little bit annoyed

گاهی اوقات استیو هنگام فیلمبرداری کمی اذیت می شود

when I'm filming because quite often Mr.

زیرا اغلب آقای

Steve wants to walk very fast,

استیو می خواهد خیلی سریع راه برود،

but I don't want to walk.

اما من نمی خواهم راه بروم.

I want to just do some filming.

من فقط می خواهم فیلمبرداری کنم. می

You see.

بینید.

So that might be happening tomorrow.

بنابراین ممکن است فردا این اتفاق بیفتد.

So we are looking forward to seeing you tomorrow.

پس فردا منتظر دیدار شما هستیم.

Beatrice It will be another meeting

بئاتریس این یک ملاقات دیگر

after a very busy time in Paris.

پس از یک زمان بسیار شلوغ در پاریس خواهد بود.

But now I am back again.

اما الان دوباره برگشتم

I am back here in England.

من اینجا در انگلیس برگشتم.

And.

و.

And I suppose the big question is, do I miss Paris?

و فکر می کنم سوال بزرگ این است که آیا دلم برای پاریس تنگ شده است؟

I have to be honest.

من باید صادق باشم.

I do.

انجام میدهم.

I actually do miss Paris.

واقعا دلم برای پاریس تنگ شده فکر می کنم می خواهم

I suppose I would say that

بگویم

I miss the excitement, the vibrancy,

دلم برای هیجان، سرزندگی،

maybe even the noise

شاید حتی سر و صدا

and how busy everything was in Paris.

و شلوغی همه چیز در پاریس تنگ شده است.

So maybe that's the reason why I am missing Paris.

پس شاید به همین دلیل است که من پاریس را از دست می دهم.

But to be honest with you,

اما اگر با شما صادق باشم،

I also like being here

من هم دوست دارم اینجا

in the peace and quiet of the countryside.

در آرامش و خلوت حومه شهر باشم.

But I am missing it.

اما دلم براش تنگ شده

But of course,

اما البته،

I think we will be doing some more travelling. Mr.

من فکر می کنم که ما سفرهای بیشتری را انجام خواهیم داد. آقای

Steve keeps making suggestions

استیو مدام

of places where we could travel to next.

مکان‌هایی را پیشنهاد می‌کند که می‌توانیم به آنجا سفر کنیم.

So where would you like to meet us next time?

پس کجا دوست دارید دفعه بعد با ما ملاقات کنید؟

Where would you like to meet Mr.

دوست دارید کجا با آقای

Steve and myself?

استیو و من آشنا شوید؟

Would you like to meet us here in England?

آیا دوست دارید ما را اینجا در انگلیس ملاقات کنید؟

Because some people have said, Mr.

چون بعضی ها گفته اند آقای

Duncan, we would like to see you in England.

دانکن ما دوست داریم شما را در انگلیس ببینیم.

Would that be possible?

آیا این امکان پذیر است؟

And my answer to that at the moment is possibly so.

و پاسخ من به آن در حال حاضر احتمالاً همینطور است.

We've made no decisions.

ما هیچ تصمیمی نگرفته ایم

No decisions have been made at the moment,

در حال حاضر هیچ تصمیمی گرفته نشده است،

but there is a chance that we might meet up in

اما این احتمال وجود دارد که در انگلیس ملاقات کنیم

England. We will say

. ما

hello to Tom Car,

به تام کار،

who I think might be watching in Vietnam.

که فکر می کنم ممکن است در ویتنام تماشا می کند، سلام خواهیم کرد.

I'm not sure.

مطمئن نیستم.

Hello, also Mustafa.

سلام مصطفی هم.

Hello, Mustafa.

سلام مصطفی

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Claude here is having pork with cheese

کلود اینجا در حال خوردن گوشت خوک با پنیر

and tomato and eggs.

و گوجه فرنگی و تخم مرغ است.

That sounds like a very interesting conversation.

گفتگوی بسیار جالبی به نظر می رسد.

Hello.

Also to who else is here?

سلام.

همچنین برای چه کسی دیگر اینجاست؟

We've got a lot of messages coming up on the live

ما پیام های زیادی در چت زنده دریافت کرده ایم

chat.

.

Oh, very interesting.

اوه خیلی جالبه

Thank you.

متشکرم.

I like your teaching style.

من سبک تدریس شما را دوست دارم.

Your teaching style is very nice.

سبک تدریس شما بسیار زیباست

Thank you very much. It's very kind of you to say.

بسیار از شما متشکرم. این خیلی لطف شماست که می گویید.

I suppose some people don't like my teaching style.

فکر می کنم برخی از افراد سبک تدریس من را دوست ندارند.

Maybe they think I don't take it seriously.

شاید فکر می کنند من آن را جدی نمی گیرم.

But can I just say I do take it very seriously.

اما می توانم فقط بگویم که آن را بسیار جدی می گیرم.

I take all of this incredibly seriously.

من همه اینها را فوق العاده جدی می گیرم.

The only thing I believe

تنها چیزی که من معتقدم این

is that learning should be fun.

است که یادگیری باید سرگرم کننده باشد.

If you are learning something new,

اگر در حال یادگیری چیز جدیدی هستید،

then sometimes it is good to have fun whilst doing it.

گاهی اوقات خوب است که در حین انجام آن سرگرم شوید.

So that is my thought.

پس این فکر من است.

Anyway, not everyone agrees with me.

به هر حال همه با من موافق نیستند.

Some people say, Mr.

بعضی ها می گویند آقای

Duncan, you silly sausage, you should be serious.

دانکن، سوسیس احمق، باید جدی باشی. هنگام تدریس

You should be incredibly serious

باید فوق العاده جدی باشید

when you are teaching.

.

Hello, Mr. Duncan.

What is the topic for this live?

سلام آقای دانکن

موضوع این لایو چیست؟

Hello, Ahmed.

سلام احمد

Well, the topic today is just a short promotion.

خوب، موضوع امروز فقط یک تبلیغ کوتاه است.

A reminder that I do have new English lessons.

یادآوری اینکه من درس های جدید انگلیسی دارم.

So I am making short English lessons.

بنابراین من در حال آموزش کوتاه انگلیسی هستم.

You may have noticed recently on YouTube

ممکن است اخیراً متوجه شده باشید که

more and more people are now they are now uploading

افراد بیشتری در یوتیوب اکنون

short videos instead of long videos.

ویدیوهای کوتاه را به جای ویدیوهای طولانی بارگذاری می کنند.

So I've decided to start making some short videos

بنابراین تصمیم گرفتم شروع به ساختن چند ویدیوی کوتاه کنم

and I will be uploading them every day

و هر روز آنها را

with a new subject,

با یک موضوع جدید،

a new thing, maybe a word or phrase to learn.

یک چیز جدید، شاید یک کلمه یا عبارت برای یادگیری آپلود کنم.

So that is what I'm planning to do

بنابراین این همان چیزی است که من قصد دارم

over the next few weeks.

در چند هفته آینده انجام دهم. فکر می کنم

I suppose also I should mention my live stream

همچنین باید به پخش زنده خود

that I do every Sunday. Yes, I do.

که هر یکشنبه انجام می دهم اشاره کنم. بله، من انجام می دهم.

Come on live every Sunday

هر یکشنبه به صورت زنده بیایید

and normally we will stay on for 2 hours.

و معمولاً 2 ساعت روشن خواهیم بود.

So you have 2 hours of live

بنابراین شما 2 ساعت پخش زنده خود

spontaneous

به خودی

streaming every Sunday from 2 p.m.

هر یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر دارید. به

UK time.

وقت انگلستان

So the reason why I'm here

بنابراین دلیل اینکه من امروز اینجا هستم این

today is just to let you know

است که به شما اطلاع دهم

that is what is happening.

که این چیزی است که اتفاق می افتد.

I hope you are feeling okay today.

امیدوارم امروز حالتون خوب باشه

I hope you are having a good time.

امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه

I'm trying to press the screen.

من سعی می کنم صفحه را فشار دهم.

Hello to Shibli.

سلام به شبلی.

Hello, Shibli.

سلام شبلی.

It's nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Hello, Shibli.

سلام شبلی.

I like your name, by the way.

اتفاقا اسمت را دوست دارم

Claudia says I would like to visit you in much Wenlock

کلودیا می‌گوید من می‌خواهم شما را در ونلاک بیشتر ببینم

and climb a 99 steps.

و از 99 پله بالا بروم.

Can I let you in on a little secret?

آیا می توانم یک راز کوچک را به شما بگویم؟

We do have some.

ما مقداری داریم

Some interesting steps.

چند قدم جالب

Not very far away from where I live.

خیلی دور از محل زندگی من نیست.

There are supposed to be 99 of them,

قرار است تعداد آنها 99 باشد

and that's the reason why they are called the 99

و به همین دلیل است که آنها را 99

steps. However,

مرحله می نامند. با این حال،

I have counted them

من آنها را شمارش کرده‌ام

and there are only

و تنها

74 steps,

74 مرحله وجود دارد،

not 99.

نه 99.

So I feel at some point, maybe maybe

بنابراین احساس می‌کنم در مقطعی، شاید

at some point a person will complain about it.

در مقطعی فردی از آن شکایت کند.

They might say, Mr.

شاید بگویند آقای

Duncan, why did you mislead us

دانکن چرا

with your 99 steps?

با 99 قدمت ما را گمراه کردی؟

Because we went there and there aren't 99 steps.

چون آنجا رفتیم و 99 پله نیست.

There are only 74.

فقط 74 تا هستند.

Why did you lie to us, Mr.

چرا به ما دروغ گفتی آقای

Duncan? You're a liar.

دانکن؟ شما دروغگو هستید.

And your pants are on fire.

و شلوارت آتش گرفته

Of course

I didn't tell anyone I was doing a live stream today.

البته

من به کسی نگفتم که امروز یک پخش زنده انجام می دهم.

This is all spontaneous.

این همه خودجوش است.

This is completely spontaneous.

این کاملا خودجوش است.

And I'm only here for a short time.

و من فقط برای مدت کوتاهی اینجا هستم.

But I wanted to remind you all

اما من می خواستم به همه شما یادآوری کنم

that I am making regular lessons.

که من در حال انجام درس های منظم هستم.

New lessons.

درس های جدید

And there was a new one posted today as well.

و امروز نیز یک مورد جدید پست شد.

And the theme of that particular lesson

و موضوع آن درس خاص،

was being to close for comfort.

بستن برای راحتی بود.

Maybe if something happens in your life, maybe

شاید اگر اتفاقی در زندگی شما بیفتد، شاید

if you almost have a disaster

اگر تقریباً با یک فاجعه روبرو شده اید

or maybe you are almost injured by something,

یا شاید تقریباً توسط چیزی مجروح شده اید،

we might say that thing was too close

ممکن است بگوییم که آن چیز برای راحتی خیلی نزدیک بود

for comfort.

.

I am going in a moment.

من یه لحظه میرم

So this is just a short livestream just to say hi.

بنابراین این فقط یک پخش زنده کوتاه فقط برای سلام کردن است.

And I will be back

و من

with you live on Sunday.

یکشنبه با شما زنده خواهم بود.

So Sunday is the next time you can catch me live,

بنابراین یکشنبه دفعه بعدی است که می‌توانید من را زنده بگیرید، به طور

completely live in the studio just over there.

کامل در استودیو همانجا.

And Mr.

و آقای

Steve will be with us as well for 2 hours.

استیو نیز 2 ساعت با ما خواهد بود.

Can you believe it?

می تونی باور کنی؟

A whole 2 hours on Sunday.

2 ساعت کامل یکشنبه.

So that's it for now.

پس فعلا همین است. بهت

I will let you carry on with your day.

اجازه میدم به روزت ادامه بدی

I hope you've enjoyed this

امیدوارم از این

very strange short live stream

پخش زنده کوتاه بسیار عجیب

in my garden in England.

در باغ من در انگلستان لذت برده باشید.

I had a wonderful moment this morning.

امروز صبح لحظه فوق العاده ای داشتم.

I shared a very interesting moment

من یک لحظه بسیار جالب را

with a snail.

با یک حلزون به اشتراک گذاشتم.

Does that sound weird?

آیا این به نظر عجیب می رسد؟

But it's true.

اما این حقیقت دارد.

I did.

من کردم.

I had a very unusual moment here in the garden

من یک لحظه بسیار غیرعادی اینجا در باغ

with a snail.

با یک حلزون داشتم.

I was walking around the garden this morning

امروز صبح داشتم در اطراف باغ قدم می زدم

and I noticed there was a snail going slowly across

و متوجه شدم یک حلزون به آرامی از چمن عبور می کند

the lawn,

and I was a little concerned

و کمی نگران بودم

because there are lots of birds flying around here.

زیرا پرندگان زیادی در اطراف اینجا پرواز می کنند.

And I was worried

و من نگران بودم

that one of the birds might come down and

که یکی از پرندگان پایین بیاید و

take the snail away and eat it.

حلزون را بردارد و بخورد.

So I picked the snail up

بنابراین حلزون را برداشتم

and then I suddenly realised that the snail

و ناگهان متوجه شدم که حلزون

was getting very excited and I couldn't work out why.

بسیار هیجان زده می شود و من نمی توانم دلیل آن را بفهمم.

And then I realised that maybe it was the first time

و سپس متوجه شدم که شاید این اولین بار بود

that that particular snail had ever

که آن حلزون خاص

flown

before.

قبلاً پرواز می کرد.

So it must have felt as if the snail was flying

بنابراین باید احساس می کرد که حلزون

through the air.

در هوا پرواز می کند.

So I would imagine later

بنابراین تصور می‌کنم بعداً

when that snail goes back home

وقتی آن حلزون

to all of its other friends,

نزد سایر دوستانش به خانه برمی‌گردد، به

it will tell them that this morning it actually

آنها خواهد گفت که امروز صبح واقعاً

flew.

پرواز کرده است.

And you know what will happen?

و می دانید چه اتفاقی خواهد افتاد؟

All the other snails will not believe it.

همه حلزون های دیگر آن را باور نمی کنند.

They will think that particular

آنها فکر می کنند که

snail might be going crazy,

حلزون خاص ممکن است دیوانه شود،

but it did happen.

اما این اتفاق افتاد.

So this morning I was holding a snail by its shell

بنابراین امروز صبح یک حلزون را کنار صدفش نگه داشته بودم

and the snail was enjoying

و حلزون

the sensation of flying around.

از حس پرواز در اطراف لذت می برد.

It's quite a nice moment, actually.

در واقع لحظه بسیار خوبی است.

Anyway, I'm going.

به هر حال من می روم.

We are coming up to 20 minutes.

به 20 دقیقه میرسیم.

This live stream has been going on for

این پخش زنده برای شما در حال انجام است

I hope you enjoyed it.

امیدوارم از آن لذت برده باشید.

I hope this has been interesting,

امیدوارم جالب بوده باشد،

even though it was only a very short

هرچند که فقط یک پخش زنده بسیار کوتاه بود

live stream.

.

Mr.

Duncan,

آقای

دانکن به

do you think

نظر شما

repeating the same lesson many times

تکرار چندباره یک درس

helps to learn the language?

به یادگیری زبان کمک می کند؟

I found it boring, says Ahmed.

احمد می گوید: من آن را خسته کننده دیدم.

Well, learning can be boring.

خوب، یادگیری می تواند خسته کننده باشد.

There are things that you have to do in life

کارهایی هست که باید در زندگی انجام دهید

that you don't want to do.

که نمی خواهید انجام دهید.

To be honest with you.

اگر بخواهی با تو صادق باشم.

When I wake up in the morning,

وقتی صبح از خواب بیدار می شوم،

I just want to stay in bed all day.

فقط می خواهم تمام روز را در رختخواب بمانم.

But I can't.

اما من نمی توانم.

I have to get up and do things.

باید بلند شوم و کارهایی انجام دهم.

So sometimes in life

بنابراین گاهی در زندگی

we have to do things that might not be very exciting.

مجبوریم کارهایی انجام دهیم که ممکن است خیلی هیجان انگیز نباشد.

They might not be interesting,

آنها ممکن است جالب نباشند،

but you still have to do them.

اما هنوز باید آنها را انجام دهید.

Learning takes time.

یادگیری زمان می برد.

It takes patience, and sometimes

این نیاز به صبر دارد و گاهی اوقات

you have to repeat things to learn.

باید چیزهایی را تکرار کنید تا یاد بگیرید.

You have to do something again and again.

شما باید کاری را بارها و بارها انجام دهید.

When you learn to ride a bike, you don't just do it.

وقتی دوچرخه سواری را یاد می گیرید، فقط آن را انجام نمی دهید.

Once.

You have to try and do it

یک بار.

many times before you get it right.

قبل از اینکه به درستی برسید، باید چندین بار تلاش کنید و آن را انجام دهید.

So I always say that part of learning

بنابراین من همیشه می گویم که بخشی از یادگیری

is repeating things.

تکرار چیزهاست.

It is true and it does happen

این درست است و اتفاق می افتد

and it is a very important thing to remember.

و یادآوری این نکته بسیار مهم است.

I am going now.

الان دارم میرم

I will see you later

بعداً یکشنبه می بینمت

on Sunday.

.

And of course, I will be with you tomorrow,

و البته فردا

with a recorded lesson as well.

با درسی ضبط شده با شما خواهم بود.

This is Mr.

این آقای

Duncan in England saying Thanks for watching.

دانکن در انگلیس است که می گوید از تماشای شما تشکر می کنم.

See you soon.

به زودی میبینمت.

And of course, until the next time we meet,

و البته، تا دفعه بعد که ما ملاقات می کنیم،

you know what's coming next.

شما می دانید که در آینده چه خواهد شد.

Yes, you do.

بله، شما انجام می دهید. فعلاً

The flies are biting me

مگس‌ها مرا

ta ta for now.

تاتا می‌گزند.