GRUDGE MATCH - English Addict - 163 - LIVE Conversation / Sunday 22nd August 2021 with Mr Duncan

and

و

action here we are again oh hello yes we are back once more and it is a cloudy day here

عمل اینجا ما دوباره اوه سلام بله ما یک بار دیگر برگشتیم و اینجا در انگلستان یک روز ابری است

in the uk but i hope where you are the sun is shining even if it is only shining in your

اما امیدوارم جایی که شما هستید خورشید بتابد حتی اگر فقط در

heart at least it is bright and sunny in the best possible place here we are yes we are

قلب شما بدرخشد حداقل روشن و آفتابی باشد در بهترین مکان ممکن در اینجا ما هستیم بله ما

back together live and this is english addict coming to you now right now at this very moment

دوباره با هم هستیم زنده و این معتاد انگلیسی است که همین الان در همین

in time from the birthplace of the english language which just happens to be england

لحظه از زادگاه زبان انگلیسی که اتفاقاً انگلیس

do you have your smile i hope you are smiling right now hi everybody this is mr duncan in

است نزد شما می آید امیدوارم همین الان لبخند بزنید سلام به همه این آقای دانکن در

england how are you today are you okay i hope so are you happy i really hope you are feeling

انگلیس است امروز چطورید خوب هستید امیدوارم خوشحال باشید من واقعا امیدوارم

happy today it is a lovely day we have a little bit of gray sky but also now and again occasionally

امروز احساس شادی داشته باشید این روز دوست داشتنی است ما کمی آسمان خاکستری داریم اما همچنین حالا و دوباره گاهی

there is a little bit of sunshine coming through the clouds as well right behind me live from

اوقات کمی آفتاب از میان ابرها می آید و درست پشت سر من زنده از

england and yes i am a little bit late today although i i do have a good excuse it's not

انگلیس و بله، امروز کمی دیر آمدم، اگرچه یک بهانه خوب دارم، این بهانه

a very pleasant excuse but it is an excuse it is a reason why i was slightly late a couple

خیلی خوشایند نیست، اما یک بهانه است این دلیلی است که من کمی دیر کردم

of nights ago not last night but the night before mr steve and myself we went out for

شب های زیادی نه دیشب بلکه شب قبل از آقای استیو و من برای

a curry and let's just say my stomach is still recovering from the experience of having all

خوردن کاری بیرون رفتیم و فقط بگوییم شکم من هنوز در حال بهبودی است از تجربه داشتن

of those delicious spices and all that lovely food inside my tummy you know what i'm talking

همه آن ادویه های خوشمزه و همه آن غذای دوست داشتنی در داخل شکمم که می دانید چیزی که من در

about sometimes it can happen sometimes if you have a very heavy rich especially in my

مورد آن صحبت می کنم گاهی اوقات ممکن است گاهی اوقات اتفاق بیفتد، به خصوص در مورد من،

case because i had the most delicious curry with lots and lots of butter that's all i'm

زیرا من خوشمزه ترین کاری را با مقدار زیادی کره داشتم، این تنها چیزی است که می

saying and lots of spices as well we might talk about that a little bit later on but

گویم و همچنین ادویه های زیاد ممکن است صحبت کنیم. در مورد آن کمی بعد، اما

yes my name is duncan i talk about the english language you might say that i am an english

بله، نام من دانکن است، من در مورد زبان انگلیسی صحبت می کنم، ممکن است بگویید که من یک

addict and i have a feeling that you might also be an english addict as well so thank

معتاد انگلیسی هستم و احساس می کنم که شما نیز ممکن است یک معتاد انگلیسی باشید، بنابراین از

you very much for joining me today it is another live stream perhaps you've never seen this

پیوستن شما بسیار سپاسگزارم من امروز این یک پخش زنده دیگر است، شاید قبلاً هرگز این را ندیده باشید،

before maybe it's your first time if it is please let me know please say mr duncan it's

شاید اولین بار باشد که اگر اینطور است لطفاً به من اطلاع دهید لطفاً بگویید آقای دانکن

my first time here on the live chat and i do get lots of requests for the time of my

این اولین بار است که من اینجا در چت زنده اینجا هستم و درخواست های زیادی برای زمان دریافت می کنم از

live stream and i know that in different parts of the world there is a time difference so

پخش زنده من و من می دانم از آنجایی که در نقاط مختلف جهان اختلاف زمانی وجود دارد،

the time to remember here is 2 pm uk time just in case you are watching the repeat of

بنابراین زمان یادآوری اینجا ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان است، فقط در صورتی که در حال تماشای تکرار

this and you are desperate to catch the actual live broadcast 2 pm uk time all you have to

آن هستید و ناامید هستید که پخش زنده واقعی را در ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان تماشا کنید.

do is check the time difference between where you are and where i am and then there you

باید تفاوت زمانی بین جایی که شما هستید و من کجا هستم را بررسی کنید و سپس آنجایی که می

go you have the answer so that's when you can catch me on sunday which is now normally

روید، پاسخ را خواهید داشت تا آن موقع است که می توانید من را در یکشنبه بگیرید که در حال حاضر معمولاً

i am with you on wednesday but can i just say i think it's a good opportunity right

من چهارشنبه با شما هستم اما می توانم فقط بگویم من فکر کنید در حال حاضر فرصت خوبی است

now to say i will not be with you on so this wednesday the wednesday that is coming i will

که بگوییم من با شما نخواهم بود، بنابراین این چهارشنبه چهارشنبه ای که در راه است من

not be here there will be no live stream because we have a special guest coming to stay this

اینجا نخواهم بود پخش زنده ای وجود نخواهد داشت زیرا ما یک مهمان ویژه داریم که این

week the person is arriving tomorrow so we are making some preparations including here

هفته می آید که فرد در حال ورود است. فردا در حال انجام برخی از آمادگی ها از جمله اینجا

in the studio so this is going to be converted into a place where our guest is staying and

در استودیو هستیم، بنابراین این مکان به مکانی تبدیل می شود که مهمان ما در آن اقامت دارد و

that's it that's the reason why i'm not with you on wednesday but don't worry we will be

به همین دلیل است که من چهارشنبه با شما نیستم اما نگران نباشید ما خواهیم بود.

back with you next sunday however we have a lot to talk about today some things that

با این حال یکشنبه آینده با شما برمی گردیم امروز در مورد چیزهای زیادی صحبت می شود

you might want to chat about some things that you might want to give your opinion on and

که ممکن است بخواهید در مورد مواردی صحبت کنید که ممکن است بخواهید نظر خود را در مورد آنها بگویید

of course we have mr steve here as well yes we've made it all the way to the end of another

و البته ما آقای استیو را نیز اینجا داریم بله ما تا پایان یک آخر هفته دیگر به پایان رسیدیم.

weekend and another week in fact we only have another week of the month of august and then

و یک هفته دیگر در واقع فقط یک هفته دیگر از ماه آگوست داریم و سپس

we are in to september yes today it's sunday

به سپتامبر رسیده ایم بله امروز یکشنبه است

i hope you are feeling good today yes not too bad here i'm i'm okay not too bad my stomach

امیدوارم امروز احساس خوبی داشته باشید بله خیلی بد نیست اینجا من خوبم خیلی بد نیست شکم من سرم

has been busy

شلوغ بوده است،

i'm sure you don't want to know about that i'm pretty sure that you do not want to know

مطمئنم که شما نمی خواهید در مورد آن بدانید، مطمئنم که نمی خواهید

about the after effects of a wonderful night out with one of our friends the other night

در مورد اثرات بعدی یک شب فوق العاده با یکی از دوستانمان در شب دیگر

can i just say something because i know in different parts of the world we are all now

بدانید، می توانم فقط چیزی بگویم چون می دانم در نقاط مختلف جهان همه ما اکنون

in various stages of lockdown here in england lockdown has been almost completely eased

در مراحل مختلف قرنطینه هستیم اینجا در انگلیس قرنطینه تقریباً به طور کامل کاهش یافته است،

so here things have almost returned to normal and just to show that on friday night as i

بنابراین اینجا همه چیز تقریباً به حالت عادی بازگشته است و فقط برای نشان دادن اینکه در شب جمعه همانطور که

just mentioned we went for a lovely meal in a place in the west midlands a place called

قبلاً ذکر کردم رفتیم یک غذای دوست داشتنی در مکانی در غرب میدلند مکانی به نام

walsall with one of our good friends and we had the most amazing meal and also we were

والسال با یکی از دوستان خوبمان و ما شگفت‌انگیزترین غذا را خوردیم و همچنین

surrounded by people other diners other people eating their food as well and it felt as if

با افرادی احاطه شده بودیم که سایر غذاخوری‌ها هم غذایشان را می‌خوردند و احساس می‌کردیم که

things had gone back to normal there were no masks being worn there was nothing like

همه چیز به حالت عادی برگشته است، ماسکی زده نمی‌شود، چیزی شبیه به آن نیست.

that even though i must admit they did they did bring a huge bottle of hand sanitizer

اگرچه باید اعتراف کنم که آنها یک بطری بزرگ ضدعفونی کننده دست

to the table the biggest bottle of hand sanitizer that i've ever seen so you can keep your hands

را روی میز آوردند، بزرگترین بطری ضدعفونی کننده دستی که من تا به حال دیده ام تا بتوانید دستان خود را

nice and clean that's the only thing that told us that we were still ever so slightly

زیبا و تمیز نگه دارید، این تنها چیزی است که به ما گفت که ما به دلیل کرونا هنوز خیلی کمی

still having certain precautions because of coronavirus but it was very strange and everyone

اقدامات احتیاطی انجام می‌دادم، اما خیلی عجیب بود و همه افراد

in there were all of the people were polite and i get the feeling that a lot of people

در آنجا بودند، همه مردم مودب بودند و من این احساس را دارم که بسیاری از مردم

feel maybe liberated or relieved that life has returned to normal albeit with a few provisions

احساس می‌کنند شاید رهایی یا آسوده خاطر باشند که زندگی به حالت عادی بازگشته است، هرچند با چند مفاد،

so there are some things that we still have to do for example if we if we go into the

بنابراین کارهایی وجود دارد که ما هنوز باید انجام دهیم، به عنوان مثال اگر اکنون اگر به

shops now we still have to wear our masks and if you go into a place where there are

مغازه ها می رویم، هنوز باید ماسک هایمان را بپوشیم و اگر به جایی می روید که افراد زیادی در آنجا هستند،

many many people you have to wear a mask and of course nowadays uh here in england especially

باید این کار را انجام دهید. ماسک گوش کنید و البته امروزه اینجا در انگلیس

a lot of people now have been double vaccinated so that is probably one of the reasons why

مخصوصاً بسیاری از مردم اکنون دوبار واکسینه شده اند، بنابراین احتمالاً یکی از دلایلی است که

everything has been relaxed quite a lot here in england so it was a very interesting experience

همه چیز در اینجا در انگلیس بسیار آرام شده است، بنابراین تجربه بسیار جالبی

on friday night going out and sitting in a restaurant full of people none of whom were

در جمعه شب بود. بیرون رفتن و نشستن در یک رستوران پر از مردم که هیچکدام از آنها

wearing masks very strange including us so in a place where you are eating you don't

ماسک های عجیب و غریبی نداشتند، از جمله ما، بنابراین در مکانی که در آن غذا می خورید،

actually have to put a mask on very strange yes very interesting situation and it was

در واقع مجبور نیستید در موقعیت های بسیار عجیب، بله بسیار جالب، ماسک بزنید و

amazing how how serene and pleasant the atmosphere was in the restaurant so i do get the feeling

شگفت انگیز بود که چگونه فضای رستوران چقدر آرام و دلپذیر بود، بنابراین من این احساس را دارم

that a lot of people off are experiencing i don't know what the emotion is i suppose

که بسیاری از مردم در حال تجربه کردن هستند ، نمی دانم چه احساسی دارد، فکر

it's a little bit like being in the house for a long time and then you can suddenly

می کنم کمی شبیه به مدت طولانی در خانه بودن است و بعد از آن شما می توانید ناگهان

go out and run around and have freedom it must be a little bit like that it must be

بیرون بروید و بدوید و آزادی داشته باشید، باید کمی شبیه به آن باشد، باید

like coming out of prison and then suddenly finding yourself back amongst the population

مانند این باشد که از زندان بیرون آمده اید و سپس ناگهان خود را در بین مردم پیدا کنید،

so it's a very interesting experience and a lovely meal as well so here we are then

بنابراین این یک تجربه بسیار جالب و یک متر دوست داشتنی است. بنابراین ما اینجا هستیم،

yes it is english addict and it looks as if the live chat is very busy today thank you

بله، این یک معتاد انگلیسی است و به نظر می رسد که امروز چت زنده بسیار شلوغ است، از اینکه

for joining me today thank you for tuning in on your sunday maybe it is sunday morning

امروز به من ملحق شدید متشکرم از اینکه یکشنبه خود را تنظیم کردید، شاید صبح

maybe sunday evening thank you very much for joining me talking of the live chat i wonder

یکشنبه باشد، شاید یکشنبه عصر باشد، بسیار متشکرم خیلی برای پیوستن به من و صحبت کردن در مورد چت زنده تعجب می کنم

who was first on today's live chat oh i see it would appear that things are back to normal

که چه کسی اولین نفر در چت زنده امروز بود، اوه، می بینم که به نظر می رسد در چت زنده همه چیز به حالت عادی بازگشته است

on the live chat because today first the first person to arrive is vitas congratulations

زیرا امروز اولین نفری که وارد می شود ویتا تبریک می گویم.

vitas you are once again first on today's live chat

اولین بار در چت زنده امروز

i really want to know what vitas is doing what is your secret vitesse how are you doing

من واقعاً می خواهم بدانم ویتا چه می کند چه کاری انجام می دهد ویتس مخفی شما چگونه انجامش می دهید

it how are you always first on the live chat i don't know how you do it maybe your finger

چگونه همیشه در چت زنده اول هستید.

is just a very very active finger i have a feeling that vitas is just sitting in front

انگشت فعال من احساس می کنم ویتاس فقط

of the computer clicking his mouse over and over again we are talking about some interesting

جلوی کامپیوتر نشسته و بارها و بارها ماوسش را کلیک می کند ما در مورد چیزهای جالبی صحبت

things today we are looking at the emotion or the feeling or the action of grudge it's

می کنیم امروز به احساسات یا احساس یا عمل کینه نگاه می کنیم این

a great word by the way grudge you might have a grudge you might carry a grudge you might

یک کلمه عالی است توسط راه گرو شما ممکن است کینه داشته باشید ممکن است کینه داشته باشید ممکن

have a complaint about something you might have a grudge about a certain thing something

است از چیزی شکایت داشته باشید ممکن است نسبت به یک چیز خاص کینه داشته باشید چیزی

that you did not like something you disagree with so that is one of the things we're looking

که دوست نداشتید چیزی که با آن مخالف هستید، بنابراین یکی از مواردی است که امروز به آن می پردازیم.

at today we're also going to have the oh we'll have the sentence game because a lot of people

ما همچنین بازی جمله را خواهیم داشت زیرا بسیاری از افراد

last week complained they said mr duncan we miss the sentence game can we have the sentence

هفته گذشته شکایت کردند و گفتند آقای دانکن ما بازی جمله را از دست دادیم آیا می توانیم بازی جمله را داشته

game so it's back we have random words today on the sentence game can i say thank you very

باشیم بنابراین دوباره امروز کلمات تصادفی روی جمله داریم بازی می توانم بگویم از

much to claudia hello claudia thank you very much for your lovely photograph by the way

کلودیا بسیار متشکرم سلام کلودیا بسیار متشکرم از عکس دوست داشتنی

thank you very much for your photograph and claudia has grown apparently in argentina

شما در ضمن خیلی ممنون از عکس شما و کلودیا ظاهراً در آرژانتین رشد کرده

the daffodil is a very rare flower you don't see it in many places and claudia has managed

است گل نرگس یک گل بسیار کمیاب است که شما آن را نمی بینید در بسیاری از جاها و کلودیا توانسته

to grow from seeds some daffodils so thank you very much claudia for sending that photograph

است از دانه‌های چند گل نرگس رشد کند، بنابراین از کلودیا بابت ارسال آن عکس

and your lovely daffodil as well thank you very much and of course you can get in touch

و گل نرگس دوست داشتنی شما بسیار سپاسگزارم بسیار سپاسگزارم و البته می‌توانید تماس

you can write to me you can get in touch you can send an email in fact there are many ways

بگیرید، می‌توانید برای من بنویسید که می‌توانید دریافت کنید. در تماس می توانید یک ایمیل بفرستید در واقع راه های زیادی برای

of getting in touch and if you'd like to get in touch well feel free i do have an email

برقراری ارتباط وجود دارد و اگر مایل به برقراری ارتباط هستید راحت باشید من یک آدرس ایمیل دارم

address and also you can follow me on facebook as well if you want yes and of course you

و همچنین اگر می خواهید می توانید من را در فیس بوک نیز دنبال کنید. و البته

can send a donation to my paypal don't forget everything i do i do for free it costs nothing

می‌توانید به پی پال من کمک مالی بفرستید، هر کاری را که من انجام می‌دهم را فراموش نکنید ، من کاملاً هزینه ندارد.

at all can i say hello to everyone on the live chat we have olga hello olga beatrice

richard nitram watching in czech republic nice to see you here today willian is here

برای دیدن شما امروز اینجا ویلیان اینجاست

also we have queen fam nice to see you back again i believe you are watching in vietnam

همچنین ما ملکه خانواده داریم خوشحالم که دوباره شما را می بینم من معتقدم که در ویتنام تماشا می کنید

nice to see you back we have grace sandra also we have

خوشحالم که دوباره شما را می بینم ما گریس ساندرا داریم همچنین ما

sandra gonzalez with your lovely rainbows thank you very much we could do with a little

ساندرا گونزالس را با رنگین کمان های دوست داشتنی شما داریم بسیار متشکرم با

bit of sunshine and maybe some rainbows but not rain i don't i don't mind rainbows i think

کمی آفتاب و شاید چند رنگین کمان انجام دهید، اما نه باران، من از رنگین کمان مهم نیستم، فکر می کنم

rainbows are lovely when you see them in the sky but i don't like rain so that might cause

رنگین کمان ها وقتی آنها را در آسمان می بینید دوست داشتنی هستند، اما من باران را دوست ندارم، بنابراین ممکن

a slight problem for me hello beatrice hello javier javier ramonda i like your name by

است کمی مشکل ایجاد کند. برای من سلام بئاتریس سلام خاویر خاویر راموندا من نام شما را با تی دوست دارم

the way xavier nice to see you here as well we have marielle marie alba or mary alba nice

او خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم و همچنین ما ماریل ماری آلبا یا مری آلبا را

to see you here as well wow a lot of people here brazil is here marcelo or maybe marcelo

داریم خوشحالم که شما را اینجا می بینم وای خیلی ها اینجا برزیل هستند مارسلو یا شاید مارسلو

you see so sometimes i might mispronounce your names if i do i apologize so i think

که می بینید، بنابراین گاهی اوقات ممکن است اگر این کار را انجام دهم، نام شما را اشتباه تلفظ کنم من عذرخواهی می کنم بنابراین فکر

it's marcelo but it could be marcelo hello mohsen as well

می کنم مارسلو است اما می تواند مارسلو باشد سلام محسن همچنین

also

i'm trying to move my little thing on the screen but because my my finger is a little

من سعی می کنم چیز کوچکم را روی صفحه حرکت دهم اما چون انگشتم کمی

sweaty i can't i can't get my finger to slide on the screen of my phone hello also tomic

عرق کرده است نمی توانم انگشتم را به آن برسانم اسلاید روی صفحه گوشی من سلام تومیک هم

hello tomic nice to see you here i have a feeling that tomek will be causing as usual

سلام تومیک خوشحالم که شما را اینجا می بینم احساس می کنم که تومک طبق معمول باعث

lots and lots of chaos and trouble as he always does hello to satyam it is raksha banan in

آشفتگی و دردسرهای زیادی می شود همانطور که همیشه به ساتیام سلام می کند این راکشا بنان در

india hello to you and a big hello to india and i know i have a lot of people watching

هند است سلام به شما و یک سلام بزرگ به هندوستان و من می دانم که من افراد زیادی

there as well monica oh we also have

آنجا را تماشا می کنم مونیکا اوه ما نیز داریم

yes he is here lewis mendes

بله او اینجاست لویس مندز

is here again pedro belmont hello pedro pedro belmont is here as well we also have rosa

دوباره اینجاست پدرو پدرو بلمونت سلام پدرو پدرو بلمونت اینجاست و ما نیز

shirin hello shirin i haven't seen you on the live chat for a very long time nice to

روزا شیرین داریم سلام شیرین خیلی وقته تو چت زنده ندیدمت o

see you back as well a lot of people joining in already and it always makes me excited

همچنین شما را می بینم که قبلاً افراد زیادی به آن ملحق شده اند و این همیشه مرا هیجان زده می کند

as i said last wednesday i always feel brighter i always feel more happy i always feel i suppose

همانطور که چهارشنبه گذشته گفتم من همیشه احساس شادی بیشتری می کنم ، همیشه احساس خوشحالی بیشتری می کنم ، همیشه احساس می کنم فکر

it is a warm glow of excitement that's how i would just describe the feeling whenever

می کنم این یک درخشش گرم از هیجان است که اینطوری می خواهم هر وقت

i'm doing my live stream i always wake up feeling a little bit more excited than i normally

دارم پخش زنده ام را انجام می دهم، احساس را توصیف کن، من همیشه کمی هیجان زده تر از حالت عادی

do it's true i'm not joking john joseph 10 hello john joseph 10 thanks for joining me

today

mr duncan what have you seen the news about afghanistan it might be a good theme for us

بیدار می شوم. اخبار مربوط به افغانستان ممکن است موضوع خوبی برای ما باشد

to study well i suppose it depends on what point of view you have so some people have

تا خوب مطالعه کنیم، فکر می کنم بستگی به این دارد که شما چه دیدگاهی دارید، بنابراین برخی افراد

a certain opinion about what is happening there and other people have another opinion

نظر خاصی در مورد آنچه در آنجا اتفاق می افتد دارند و دیگران نظر دیگری دارند،

so i think it's more about opinions than an actual subject to be honest and i suppose

بنابراین فکر می کنم بیشتر به این موضوع مربوط می شود. نظرات نسبت به یک موضوع واقعی صادقانه باشد و من فکر می

the subject we might refer to could be history i suppose the history of a certain place especially

کنم موضوعی که ممکن است به آن اشاره کنیم می تواند تاریخ باشد ، فکر می کنم تاریخ یک مکان خاص به ویژه

when things change or maybe things change dramatically as they are at the moment in

زمانی که چیزها تغییر می کنند یا شاید چیزها به طور چشمگیری تغییر می کنند همانطور که در حال حاضر در

certain parts of the world but it is a good suggestion i like it i don't know why my finger

بخش های خاصی هستند. در دنیا اما پیشنهاد خوبی است من آن را دوست دارم نمی دانم چرا

is very sticky i don't know why my finger is sticky but it's making it very hard to

انگشت من خیلی چسبنده است نمی دانم چرا انگشت من چسبنده است اما

to scroll on the screen hello also omar omar nice to see you back as well a lot of people

رفتن روی صفحه نمایش را بسیار سخت می کند سلام عمر عمر خوب است برای دیدن شما و همچنین بسیاری از افراد

joining already thank you very much so as i said we have mr steve we have some subjects

که قبلاً به آن ملحق شده اند بسیار سپاسگزارم، بنابراین همانطور که گفتم ما آقای استیو را داریم، امروز موضوعاتی

today we are talking about holding a grudge another subject that we are going to talk

داریم که در مورد کینه توزی صحبت می کنیم موضوع دیگری که قرار است در مورد آن صحبت کنیم

about is money now when i say money i don't mean money in general i mean a certain type

پول است. بگو پول منظورم پول نیست به طور کلی منظورم نوع خاصی

of money money that you can hold money that you can use and spend in the shop physically

از پول است که شما می توانید پولی را نگه دارید که می توانید از آن استفاده کنید و به صورت فیزیکی در مغازه خرج کنید،

so quite often we will describe that type of money the money that you can hold the money

بنابراین اغلب ما آن نوع پول را توصیف می کنیم که می توانید آن را نگه دارید. پولی را

that you can put in your wallet we describe that as physical money it is money you can

که می‌توانید در کیف خود بگذارید، ما توضیح می‌دهیم که به عنوان پول فیزیکی، پولی است که می‌توانید آن را

touch and hold but of course since coronavirus came along a lot of shops a lot of businesses

لمس کنید و نگه دارید، اما البته از زمانی که ویروس کرونا در بسیاری از مغازه‌ها آمده است، بسیاری از

have been very reluctant they have been reluctant to actually take money physically so quite

کسب‌وکارها بسیار تمایلی به گرفتن پول فیزیکی ندارند. بنابراین

a lot of shops now and that includes here in england a lot of shops do not want to take

تعداد زیادی مغازه در حال حاضر و این شامل در اینجا در انگلیس، بسیاری از مغازه ها نمی خواهند

cash physical cash they would prefer it if you paid with your payment card maybe a debit

پول نقد فیزیکی دریافت کنند، ترجیح می دهند اگر با کارت پرداخت خود، شاید یک کارت نقدی

card or a credit card and of course nowadays it is possible to pay for something without

یا کارت اعتباری، آن را پرداخت کنید، و البته امروزه می توان بدون

touching the machine or anything you can just move your card next to the machine and it

دست زدن به دستگاه یا دست زدن به دستگاه، مبلغی را پرداخت کرد. هر چیزی که می توانید کارت خود را در کنار دستگاه جابجا کنید و این

will do it automatically and of course a lot of people nowadays also can pay their bills

کار به صورت خودکار انجام می شود و البته امروزه بسیاری از مردم نیز می توانند قبض های خود را

in the shop with their phone so a lot of people use their phone in their fingerprint to identify

در مغازه با تلفن خود پرداخت کنند بنابراین بسیاری از افراد برای شناسایی خود از تلفن خود در اثر انگشت

themselves when they are paying for something so is it happening where you are what about

خود استفاده می کنند. وقتی آنها برای چیزی پول می پردازند ، آیا در جایی که شما هستید اتفاق می افتد، چه در مورد

physical cash so that means coins and notes things that you can hold in your hand some

پول نقد فیزیکی، به این معنی که سکه ها و اسکناس هایی که می توانید در دستان خود نگه دارید، برخی

people prefer to have money that they can hold they like to have it because it feels

افراد ترجیح می دهند پولی داشته باشند که بتوانند آن را نگه دارند، آنها دوست دارند آن را داشته باشند زیرا احساس

like it has more value it is very strange nowadays especially when you get paid so maybe

می کنند این ارزش بیشتری دارد، امروزه بسیار عجیب است، به خصوص زمانی که حقوق می گیرید، بنابراین شاید

you work for a company where where your your salary is paid straight into your bank account

در شرکتی کار می کنید که در آن حقوق شما مستقیماً به حساب بانکی شما واریز می شود

and that is very common nowadays it's been common for maybe the past 30 years so i remember

و این امر امروزه بسیار رایج است. شاید 30 سال گذشته، بنابراین به یاد دارم

many years ago way back in the 1990s i also used to get paid through through my bank account

سال‌ها پیش در دهه 1990، من نیز از طریق حساب بانکی‌ام پول دریافت می‌کردم،

so i never actually saw cash and that's going back maybe 30 years so it does happen it did

بنابراین هرگز پول نقد ندیدم و شاید به 30 سال قبل برمی‌گردد، بنابراین این اتفاق افتاده است که

happen many years ago and it's happening more and more so what i think is happening now

سال‌ها پیش اتفاق افتاده است. و بیشتر و بیشتر اتفاق می افتد، بنابراین آنچه که من فکر می کنم اکنون در حال رخ دادن است،

you see because lots of people don't want to touch cash money because you don't know

می بینید زیرا بسیاری از مردم نمی خواهند به پول نقد دست بزنند زیرا

where it's been you don't know where the person holding the money has been they might have

شما نمی دانید کجا بوده است، نمی دانید شخصی که پول را در دست دارد کجا بوده است. ممکن است

all sorts of germs and bugs so people have become more aware of physical cash and many

انواع میکروب ها و حشرات را داشته باشد، بنابراین مردم بیشتر از پول نقد فیزیکی آگاه شده اند و اکنون بسیاری از

shops now are reluctant they don't want to take physical money which of course has had

مغازه ها تمایلی به گرفتن پول فیزیکی ندارند که

a very strange side effect and the strange effect is that fewer and fewer people are

البته عارضه جانبی بسیار عجیبی داشته است و اثر عجیب این است که کمتر و در حال حاضر افراد کمتری

now using physical money even though it still exists i mean um one of the things that's

از پول فیزیکی استفاده می کنند، حتی اگر پول فیزیکی هنوز وجود دارد، منظورم این است که یکی از چیزهایی است که در

just happened here in the uk we've just introduced a new note the 50 pound note has been changed

اینجا در انگلستان اتفاق افتاده است، ما به تازگی یک اسکناس جدید معرفی کرده ایم، اسکناس 50 پوندی تغییر کرده است

and now there is a new person a new historical figure on the 50-pound note the only problem

و اکنون یک فرد جدید وجود دارد. شخصیت تاریخی در 50 پوند توجه داشته باشید تنها مشکل

is very few people ever see 50 pound notes i can't remember the last time i saw a 50-pound

این است که افراد بسیار کمی اسکناس های 50 پوندی را می بینند، من نمی توانم آخرین باری را که یک اسکناس 50 پوندی دیدم، به یاد بیاورم،

note i can't i really i literally can't it must be ma it must be many many years since

نمی توانم، واقعاً به معنای واقعی کلمه نمی توانم، این باید باشد، باید چندین سال گذشته باشد.

i last saw a 50 pound note so very few people ever get to hold a 50-pound note even though

من آخرین بار یک اسکناس 50 پوندی دیدم، بنابراین تعداد کمی از مردم می توانند اسکناس 50 پوندی را نگه دارند،

they do exist so it's interesting that physical cash is becoming less and less you see less

حتی اگر وجود داشته باشد، بنابراین جالب است که پول نقد فیزیکی در حال کمتر شدن است و شما کمتر

cash you see less real money around it is all done electronically so we'll talk about

پول نقد می بینید، می بینید که پول واقعی کمتر است. به صورت الکترونیکی، بنابراین ما

that a little bit later on with you as well there are many ways of paying for things in

کمی بعد در مورد آن با شما صحبت خواهیم کرد و همچنین راه های زیادی برای پرداخت هزینه در

your everyday life alessandra is here hello to you adele says pix is an online pay without

زندگی روزمره شما وجود دارد. الساندرا اینجاست سلام به شما.

the card only with a numbered person so maybe you enter a number on the machine a pin number

بنابراین شاید شما یک عدد را روی دستگاه وارد کنید یک شماره پین

yes i think that is that is quite common nowadays i would imagine that the card the card payment

بله، فکر می‌کنم این

card debit card or maybe a credit card i think that is very common now you always see people

است که امروزه بسیار متداول است.

just so they don't even have to put the card into the machine you just wave the card around

فقط به این دلیل که آنها حتی مجبور نباشند کارت را در دستگاهی که شما می‌کنید قرار دهند کارت را به اطراف

and it takes the payment even though there is a limit i think the limit here is 40 i

تکان دهید و پرداخت را انجام می دهد، حتی اگر محدودیتی وجود دارد، فکر می کنم محدودیت اینجا

think it's 40 pounds so you can't have contactless you can't have a contactless payment of more

40 پوند است، فکر می کنم 40 پوند است، بنابراین نمی توانید بدون تماس داشته باشید، نمی توانید بیش از 40 پوند پرداخت بدون تماس داشته باشید.

than 40 pounds for obvious reasons in case your your card is stolen that is the reason

دلایلی که کارت شما دزدیده شده است به همین دلیل است

why mr steve will be here i thought we would do something slightly different today i did

که آقای استیو اینجا خواهد بود. من فکر می کردم که امروز کاری متفاوت انجام می دهیم.

have a couple of requests asking about my my coffee break do you remember when we used

چند درخواست داشتم که در مورد استراحت قهوه ام بپرسم آیا یادتان هست زمانی

to have a coffee break well i thought it would be interesting to have a look at one of my

که قهوه می خوردیم؟ خوب بشکن فکر کردم جالب است که به یکی از

coffee breaks and the way in which i enjoy my coffee when i'm feeling a little thirsty

استراحت های قهوه ام نگاهی بیندازم و به روشی که از قهوه ام لذت می برم وقتی کمی احساس تشنگی می کنم

and also a little tired as well there is one thing that coffee is good for and that is

و همچنین کمی خسته می شوم، همچنین یک چیز وجود دارد که قهوه خوب است. زیرا و آن این است

to pick you up when you are feeling lethargic maybe you've lost your energy maybe you need

که وقتی احساس بی‌حالی می‌کنید، شما را بلند می‌کنند، شاید انرژی‌تان را از دست داده‌اید، شاید به

a little bit of energy to get you going in the morning quite often people will turn and

کمی انرژی نیاز دارید تا شما را به حرکت درآورد در صبح اغلب مردم برمی‌گردند و

they will go into the kitchen and they will make a cup of coffee and then after this yes

به آشپزخانه می‌روند و آنها یک فنجان قهوه درست کنید و بعد از این بله

mr steve will be here live in the studio you know i always like to think of myself as a

آقای استیو اینجا زنده در استودیو خواهد بود شما می دانید که من همیشه دوست دارم خودم را به عنوان یک

very helpful person after all i do like helping you with your english i also like to help

فرد بسیار مفید در نظر بگیرم، پس از همه اینها دوست دارم به شما در مورد انگلیسی شما کمک کنم، همچنین دوست دارم به

people save money i'm going to do that right now here in my magic kitchen yes this is where

مردم کمک کنم پول خود را صرفه جویی کنند، من همین الان این کار را انجام خواهم داد. اینجا، در آشپزخانه جادویی من، بله، اینجا جایی است که

much of the magic happens when it comes to food because i love eating food and i also

بسیاری از جادوها در مورد غذا اتفاق می افتد زیرا من عاشق غذا خوردن هستم و

like drinking coffee as well there is nothing worse than going to a very expensive coffee

همچنین نوشیدن قهوه را دوست دارم، هیچ چیز بدتر از رفتن به یک کافی شاپ بسیار گران قیمت نیست

shop and you have to stand there for ages while they serve you it takes such a long

و شما باید آنجا بایستید. برای سال‌ها وقتی به شما سرو می‌کنند خیلی طول

time and sometimes the coffee is cold by the time you get it and the worst thing of all

می‌کشد و گاهی اوقات وقتی قهوه را می‌گیرید سرد می‌شود و بدتر از همه

is that the coffee costs a lot of money it's very very expensive to go to a coffee shop

این است که قهوه هزینه زیادی دارد، رفتن به کافی‌شاپ بسیار گران است

and have one of those skinny lattes or espresso it's very expensive if you go to london can

و یکی از آن لاته های لاغر یا اسپرسو را داشته باشید، اگر به لندن بروید بسیار گران است، آیا می

you believe it in london a cup of coffee can cost as much as eight or nine pounds for one

توانید باور کنید که در لندن یک فنجان قهوه می تواند هشت یا نه پوند قیمت داشته باشد،

yes one cup of coffee today i'm going to show you how to make your very own barista style

بله یک فنجان قهوه امروز به شما نشان می دهم چگونه قهوه سبک باریستای خود را درست کنید

coffee and it will only cost you a few pennies yes it's true here we go we have everything

و این کار درست می شود برای شما چند سکه هزینه دارد بله درست است که ما می رویم ما همه چیزهایی را

we need right here first of all we have the kettle so i'm going to boil some water first

که نیاز داریم همین جا داریم اول از همه ما کتری داریم بنابراین من می خواهم قبل

of all in the kettle

از هر چیز کمی آب در

the kettle will boil and i will also show you what else i have here so here is my new

کتری بجوشانم کتری بجوشد و همچنین نشان خواهم داد شما چه چیز دیگری اینجا دارم، پس اینجا

sachet of coffee i don't know about you but i love opening a new sachet of coffee i really

کیسه قهوه جدید من است، شما را نمی دانم، اما من عاشق باز کردن یک کیسه قهوه جدید

do i love the smell the the aroma that you get when you open a fresh container of coffee

هستم، واقعا عاشق بوی عطری هستم که وقتی یک ظرف تازه باز می کنید. قهوه

so that's what i'm going to do first of all i'm going to open this sachet that's a great

، این کاری است که من می‌خواهم انجام دهم، اول از همه می‌خواهم این کیسه را باز کنم، کیسه‌ای بسیار عالی است.

word sachet the sachet is a type of container quite often made of paper or plastic

they are normally soft they are normally very flexible so this is a sachet of coffee so

این یک کیسه قهوه است، بنابراین

now i'm going to open the sachet and oh oh my goodness oh that is amazing there is nothing

حالا می‌خواهم کیسه را باز کنم و اوه خدای من، اوه شگفت‌انگیز است، چیزی

like the smell the aroma of a freshly opened container of coffee i must admit do you want

شبیه بوی عطر ظرف تازه باز شده قهوه نیست، باید اعتراف کنم آیا می‌خواهید

to sniff there we go have a little smell of that it is absolutely delicious oh i can see

آنجا را بو کنید. برو کمی بوی آن را بخور که کاملاً خوشمزه است اوه می توانم ببینم

why coffee can be very addictive because it smells so amazing so i need to first of all

که چرا قهوه می تواند بسیار تبلیغ شود دستوری است زیرا بوی بسیار شگفت انگیزی دارد، بنابراین من باید اول از همه

refill this container so i'm going to refill this container

این ظرف را دوباره پر کنم، بنابراین من می خواهم این

there we go so now i have refilled this container and first of all i will put some coffee in

ظرف را دوباره پر کنم، بنابراین اکنون این ظرف را دوباره پر کردم و اول از همه مقداری قهوه

the cups and i'm going to show you how to make a very expensive cup of coffee for just

در فنجان ها می گذارم و من من به شما نشان خواهم داد که چگونه یک فنجان قهوه بسیار گران قیمت

a few pennies ooh mr duncan we are very intrigued we are very interested in what you are going

فقط با چند سکه درست کنید، اوه آقای دانکن، ما بسیار کنجکاو هستیم، ما بسیار علاقه مندیم که شما چه چیزی را

to show us so first of all i will put some coffee in mr steve's cup because i'm making

به ما نشان دهید، بنابراین قبل از هر چیز من مقداری قهوه در مستر استیو می گذارم. فنجان چون من

a cup of coffee for not only myself but also for mr steve as well because he's very thirsty

یک فنجان قهوه نه تنها برای خودم بلکه برای آقای استیو نیز درست می کنم زیرا او بسیار تشنه است

and i will also put one teaspoon of coffee just one teaspoon in my cup as well so that's

و همچنین یک قاشق چای خوری قهوه را فقط یک قاشق چای خوری در فنجان خود می گذارم، بنابراین

the first stage

این مرحله اول است

then i will put a little bit of sugar in each cup now mr steve likes a little bit of sugar

و سپس می خواهم در هر فنجان کمی شکر بریزید حالا آقای استیو کمی شکر

in his coffee so i will put a little bit of coffee a little bit of sugar rather into mr

در قهوه اش دوست دارد، بنابراین من کمی قهوه، کمی شکر به جای

steve's coffee and i will put in my coffee i have two teaspoons i know i'm very naughty

قهوه آقای استیو می‌ریزم و در قهوه‌ام می‌ریزم. قاشق چای خوری من می دانم که من بسیار شیطون هستم

a lot of people are going to say mr duncan you shouldn't have so much sugar in your coffee

بسیاری از مردم می خواهند بگویند آقای دانکن تو شو قند زیادی در قهوه شما وجود ندارد،

so that's that now here comes the very interesting part this is how you can create your own special

به همین دلیل است که اکنون اینجا قسمت بسیار جالب است، این است که چگونه می توانید فنجان قهوه خاص خود را بسازید،

cup of coffee so i will put some milk now into each cup

بنابراین من اکنون مقداری شیر در هر فنجان می ریزم

and the reason why i'm putting the milk in first there is a very special reason for it

و دلیل اینکه چرا می گذارم. شیر در ابتدا دلیل خاصی برای آن وجود دارد

and the reason is as the sun comes out the reason is i'm going to do something very special

و دلیل آن این است که خورشید بیرون می‌آید، دلیل آن این است که من

with the milk and the coffee that are in these cups so watch what happens next

با شیر و قهوه‌ای که در این فنجان‌ها هستند کار بسیار خاصی انجام می‌دهم، پس مراقب باشید که در ادامه چه اتفاقی می‌افتد

in fact i will put a little bit more milk in just a little bit more not too much and

. در واقع من کمی شیر بیشتر در کمی بیشتر می‌ریزم نه خیلی زیاد

i will show you my special little tool this is the device that i use for making my expensive

و ابزار کوچک مخصوص خود را به شما نشان می‌دهم این وسیله‌ای است که من برای درست کردن قهوه گران قیمتم از آن استفاده می‌کنم

coffee

can you see it it is a little frothing machine so this will help the milk to become very

آیا می‌توانید ببینید که این دستگاه کمی کف‌ساز است. این به شیر کمک می کند تا بسیار

frothy and what you have to actually do is put the hot water into the cups so you put

کف کند و کاری که باید انجام دهید این است که آب داغ را در فنجان ها بریزید، بنابراین

the hot water into the cups don't forget the water has to be very hot preferably boiling

آب داغ را در فنجان ها بریزید، فراموش نکنید که آب باید خیلی گرم باشد ترجیحاً در حال جوش باشد،

so it's better if the actual water is boiling at the time and what you want to do you want

بنابراین بهتر است اگر آب واقعی در آن زمان در حال جوشیدن است و آنچه را که می خواهید انجام دهید می خواهید حل کنید

to heat the milk as quickly as possible so if you put the boiling water straight onto

شیر را در سریع ترین زمان ممکن بریزید، بنابراین اگر آب جوش را مستقیماً

the milk and coffee it will create a very special style of coffee you will have your

روی شیر و قهوه بریزید، سبک بسیار خاصی از قهوه ایجاد می کند، شما

very own cappuccino and it won't cost you much money it's true so here we go i will

کاپوچینوی خود را خواهید داشت و هزینه زیادی برای شما ندارد، این درست است، بنابراین ما اینجا هستیم برو

boil the water again it's very important that the water is boiling

آب را دوباره بجوشانم، خیلی مهم است که آب در حال جوشیدن باشد،

so it's very important that the water is boiling

بنابراین بسیار مهم است که آب در حال جوشیدن باشد،

we'll just make sure that it's really really really really hot okay and now very quickly

ما فقط مطمئن می شویم که واقعاً واقعاً واقعاً خیلی داغ است و حالا خیلی

we will pour the boiling water onto the coffee

سریع آب جوش را روی آب می ریزیم. قهوه

and at the same time you will use your little machine to froth the coffee there we go so

و در همان زمان از دستگاه کوچک خود برای کف کردن قهوه استفاده می کنید، ما می رویم، بنابراین

now i am making the coffee all frothy oh so there it is i will do that for a few moments

اکنون قهوه را کاملاً کف آلود درست می کنم، اوه، پس این کار را برای چند لحظه انجام خواهم داد

and look look what we have here yes it's incredible

و ببینید ما اینجا چه داریم، بله، همین است.

look at that so now we have a very expensive style of coffee so this now looks just like

نگاهی باورنکردنی به آن دارید، بنابراین اکنون ما یک سبک قهوه بسیار گران قیمت داریم ، بنابراین این قهوه در حال حاضر دقیقاً

the sort of coffee that you would get in a very expensive coffee shop in london or italy

مانند قهوه ای است که در یک کافی شاپ بسیار گران قیمت در لندن یا ایتالیا می گیرید،

so there we go a lovely frothy coffee and now i will do mine so this is mr steve's and

بنابراین ما یک قهوه کف دار دوست داشتنی می رویم و حالا من می خواهم مال من را انجام بده، پس این مال آقای استیو است و

now i will do mine and don't forget it's very important that the water is very very hot

اکنون من کار خودم را انجام می دهم و فراموش نکنید که خیلی مهم است که آب خیلی خیلی گرم باشد،

so you make the water as hot as possible like this

بنابراین شما آب را تا حد امکان گرم کنید،

another good thing you can do you can also pour the water from a great height so if you

کار خوبی که می توانید انجام دهید، همچنین می توانید آب را از ارتفاع زیاد بریزید، بنابراین اگر آب

pour the water from very high up it creates even more friction in the milk so i will show

بریزید آب از بالا اصطکاک بیشتری در شیر ایجاد می کند بنابراین

you what i mean i will show you what i mean by that here we go again don't forget you

منظورم را به شما نشان خواهم داد منظورم را نشان خواهم داد که اینجا دوباره می رویم فراموش نکنید که شما

need this device as well a little coffee frother right let's go

به این دستگاه و همچنین کمی کف کننده قهوه نیاز دارید درست است بیایید برویم

and there you have it look at that that is absolutely perfect

و ببینید که کاملاً عالی است،

so if you went to a coffee shop if you ordered this at a coffee shop this would cost you

بنابراین اگر به یک کافی‌شاپ رفتید، اگر آن را در کافی‌شاپ سفارش دهید،

about five or six pounds or maybe even eight or nine pounds if you bought this in london

حدود پنج یا شش پوند یا شاید حتی هشت یا نه پوند اگر این را بخرید، برای شما هزینه خواهد داشت. در لندن

and here i am in my kitchen making a very expensive cup of coffee for just a few pence

و اینجا من در آشپزخانه ام در حال درست کردن یک فنجان قهوه بسیار گران قیمت فقط با چند

isn't that amazing

پنس نیست.

and there it is

done and done so let me just show you so now we have two cups of very expensive coffee

so if you went to a coffee shop this would cost you about five or six pounds and here

اگر به یک کافی شاپ می رفتید، حدود پنج یا شش پوند برای شما هزینه داشت و اینجا

i am in my kitchen making it for just a few pennies and those few pennies of course relate

من من در آشپزخانه خود آن را فقط با چند پنی درست می کنم و آن چند پنی البته مربوط

to the electricity that i used to boil the water and that's it

به برقی است که برای جوشاندن آب استفاده می کردم و تمام است،

so i will take this cup of coffee up to mr steve and you will rejoin me live in the studio

بنابراین من این فنجان قهوه را پیش آقای استیو می برم و شما دوباره به من ملحق می شوید که در آن زندگی می کنیم. استودیو

because it is a sunday afternoon and this is live english

چون بعدازظهر یکشنبه است و این زنده انگلیسی است،

oh look at that doesn't that look delicious i i never understand why coffee is so expensive

اوه نگاه کنید که به نظر خوشمزه نمی رسد ، من هرگز نمی فهمم چرا

when you go into a restaurant or a cafe i will never understand it i don't think i ever

وقتی به رستوران یا کافه می روید قهوه اینقدر گران است ، هرگز نمی فهمم که فکر نمی کنم من همیشه

will

hello he is looking all clean and bright he is mr steve hello mr duncan how are you and

سلام خواهم کرد او کاملا تمیز و درخشان به نظر می رسد او آقای استیو است سلام آقای دانکن شما چطور هستید و

how are you i'm okay question mark i'm okay mr steve is here we had a busy week we've

چطور هستید من خوبم علامت سوال من خوبم آقای استیو اینجاست ما هفته شلوغی را پشت سر گذاشتیم

been doing lots of things in preparation we have a special guest of honor coming this

و کارهای زیادی انجام دادیم از همه چیز در حال آماده سازی ، این هفته یک مهمان افتخاری ویژه داریم که

week to stay with us for three or four days i'm exhausted exhausted because obviously

سه یا چهار روز پیش ما می ماند، من خسته هستم، زیرا

uh my mother hasn't been for two years and we haven't cleaned the house in that entire

معلوم است که مادرم دو سال است که نبوده و ما خانه را در آن تمیز نکرده ایم. تمام

time for the whole two years because we only clean the house when my mother comes to visit

وقت برای تمام دو سال چون ما فقط وقتی مادرم می آید خانه را تمیز می کنیم دیدن

that's it otherwise we don't bother and we don't bother we've decorated every room we've

این است وگرنه ما زحمت نمی کشیم و زحمت نمی کشیم هر اتاقی را تزئین کرده ایم

cleaned every carpet we've painted the outside of the house i've hovered everywhere i mean

هر فرشی را که بیرون خانه را نقاشی کرده ایم تمیز کرده ایم من همه جا معلق کرده ام یعنی

if she's not happy then you know tough yes but she will find the slightest speck of dust

اگر او خوشحال نیست پس تو می دانم سخت است بله اما او کوچکترین ذره گرد و غبار را پیدا می کند

oh look you haven't cleaned here i'm joking she's not like that steve's mother steve's

اوه ببین اینجا را تمیز نکرده ای من شوخی می کنم او اینطور نیست که مادر استیو مادر استیو

mother will go around the house and she will run her fingers uh over everything do you

دور خانه می چرخد ​​و او انگشتانش را روی هر کاری که

do you know someone like that who does that they they go around and they put their finger

انجام می دهی می کشد. چنین کسی را می شناسید که این کار را می کند. آنها به اطراف می روند و انگشت خود را

on top of things and move it across to find out if there is any dust take great delight

روی چیزها می گذارند و آن را حرکت می دهند تا بفهمند آیا گرد و غباری وجود دارد یا نه.

in finding a little bit that you missed in fact i might leave a bit deliberately to see

عمداً برای

if she can find it well i was going to just leave it completely just to see what happens

اینکه ببینم آیا او می تواند آن را به خوبی پیدا کند، من فقط می خواستم آن را کاملاً بگذارم تا ببینم چه اتفاقی می افتد

anyway it is quite we're joking really um but it is quite good isn't it mr duncan and

به هر حال این کاملاً شوخی می کنیم واقعاً اوم اما خیلی خوب است آیا آقای دانکن و

you out there when somebody's coming to visit yes it sort of spurs you on it gives you the

شما آنجا نیستند وقتی کسی می آید برای بازدید بله به نوعی شما را تشویق می کند که به شما

incentive to to do jobs in the house and things that you've been putting off for a long time

انگیزه می دهد کارهایی را در خانه انجام دهید و کارهایی را انجام دهید که برای مدت طولانی

yes like you know cleaning the the poo off the living room floor that sort of thing no

به تعویق انداخته اید، بله، مثل اینکه می دانید تمیز کردن مدفوع از کف اتاق نشیمن، چیزهایی است که نه،

i'm only joking but it does doesn't it when when someone's coming to visit and you've

من فقط شوخی می کنم، اما زمانی که این کار را انجام نمی دهد. کسی برای بازدید می آید و

got a few weeks oh yes i'll just decorate that little bit i'll just clean that i'll

شما چند هفته فرصت دارید، اوه بله، من فقط آن کمی را تزئین می کنم، فقط تمیز می کنم

do this i'll do that tidy up get rid of all those magazines that are everywhere lying

که این کار را انجام می دهم، آن را مرتب می کنم، از شر همه مجله هایی که همه جا دروغ می گویند خلاص شوید.

around can i just say that there is no poo on our carpet not yet anyway it might be by

می توانم فقط بگویم که روی فرش ما پوکی وجود ندارد، به هر حال ممکن است

the end of the week but we will see what happens there oh willian says that he's got a polo

تا پایان هفته باشد، اما ما خواهیم دید که در آنجا چه اتفاقی می افتد ، او ویلیان می گوید که او یک نمایش چوگان دارد،

show it's a polo shirt similar to mine okay i can't speak properly this afternoon uh we

این یک پیراهن یقه دار شبیه به من است. امروز بعدازظهر نمی توانم درست صحبت کنم، اوه، ما

were talking about you cleaning by the way steve you were cleaning yesterday and and

داشتیم در مورد تمیز کردن تو صحبت می کردیم که استیو دیروز تمیز می کردی، و

i bone i managed to film you cleaning let's have a look at mr steve cleaning and you will

من موفق شدم از تمیز کردن شما فیلم بگیرم، بیایید نگاهی به تمیز کردن آقای استیو بیندازیم و

not believe what mr steve does what you do when you are cleaning around the house this

باور نخواهید کرد که آقای استیو چه می کند. وقتی در حال تمیز کردن خانه هستید، این

might be the strangest thing you've ever seen take a take a look at this this is so weird

ممکن است عجیب ترین چیزی باشد که تا به حال دیده اید به این نگاه کنید، این خیلی عجیب است،

so here is mr steve doing the vacuuming he is cleaning the floors and for some reason

بنابراین آقای استیو در حال جاروبرقی است، او در حال تمیز کردن زمین است و به دلایلی

mr steve does not like the sound of the vacuum cleaner he doesn't like it at all so when

آقای استیو صدای جاروبرقی را دوست ندارد، او اصلاً از آن خوشش نمی‌آید، بنابراین وقتی دارد

he's doing it he wears his ear defenders so the loud noise of the vacuum cleaner does

این کار را انجام می‌دهد. او محافظ گوش خود را می پوشد تا صدای بلند جاروبرقی

not startle him he is very easily triggered

او را مبهوت نکند، او به راحتی تحریک می شود،

oh i think he's trying to suck me huh i hate the sound i i i'm very sensitive to noise

اوه، فکر می کنم او سعی می کند مرا بمکد، من از صدا متنفرم، من به سر و صدا بسیار حساس هستم

i don't know what it is you are i always was even as a baby uh so even when i'm hoovering

، نمی دانم چیست این تو هستی، من همیشه حتی در کودکی بودم، پس حتی وقتی که در حال حرکت در هوا

or vacuuming i always put headphones on i'm not listening to music i just hate the noise

یا جاروبرقی هستم، همیشه هدفون می‌گذارم، موسیقی گوش نمی‌دهم، فقط از صدا

i just hate the noise of it so i can just sort of blissfully clean and vacuum the house

متنفرم، فقط از صدای آن متنفرم، بنابراین می‌توانم مرتب کنم با خوشحالی خانه را تمیز و جاروبرقی

uh and i can't hear anything because i've got the year defenders on you know what the

بکش، اوه و من نمی توانم چیزی بشنوم چون مدافعان سال را در اختیار دارم، می دانید

weird thing is though if i have to talk to steve i can't i so i'm shouting i'll say mr

چیز عجیب چیست، اما اگر مجبور باشم با استیو صحبت کنم، نمی توانم، بنابراین فریاد می زنم. من می گویم آقای

steve steve steve steve steve and then he and then he jumps behind me and gives me a

استیو استیو استیو استیو و سپس او و سپس پشت سر من می پرد و به من شوک می دهد

shock well i just try to get your attention because you've got your stupid ear defenders

خوب من فقط سعی می کنم توجه شما را جلب کنم چون تو محافظ گوش احمقت رو

on yeah that's just me i do the same when i'm uh when i'm you know you see me in the

داری آره این فقط منم همین کارو میکنم وقتی من هستم آه وقتی هستم میدونی منو تو

garden don't you with those ear defenders yes but that but they're noisy things well

باغ میبینی نه با اون گوش مدافع ها بله اما اونها هستن چیزهای پر سر و صدا خوب

there's that our vacuum cleaner is noisy i don't think it's that if it's over 90 decibels

این است که جاروبرقی ما پر سر و صدا است، من فکر نمی کنم که اگر بیش از 90 دسی بل

it could calm your hearing and i don't want to be deaf when i get older i'm not sure about

باشد می تواند شنوایی شما را آرام کند و من نمی خواهم وقتی بزرگتر می شوم ناشنوا باشم، مطمئن نیستم

that i wonder if that is straight does anybody else wear ear defenders no when they're vacuuming

که آیا درست است آیا دیگران محافظ گوش می‌پوشند نه وقتی دارند جاروبرقی می‌زنند،

let's have a look no one does you might be the only person on the planet does anyone

بیایید نگاهی بیندازیم که هیچ‌کس این کار را نمی‌کند شما ممکن است تنها فرد روی کره زمین باشید که

else do it i'm not listening to music to zika i'm not i'm actually they're just ear defenders

دیگران این کار را انجام می‌دهند، من به موسیقی زیکا گوش نمی‌دهم، من نیستم من در واقع آنها فقط محافظ گوش هستند

yes they're just keeping the noise out away from mr steve's sensitive ears because he

بله آنها فقط صدا را از گوشهای حساس آقای استیو دور نگه می دارند زیرا او

gets very triggered you see any sudden sounds or movements things that come nearby maybe

بسیار تحریک می شود شما صداها یا حرکات ناگهانی را مشاهده می کنید که در این نزدیکی هستند شاید

a little wasp will buzz around oh talking of wasps

یک زنبور کوچک در اطراف وزوز کند . زنبورها

we we have found a wasps nest outside my studio window would you like to have a look and i

ما یک لانه زنبور در خارج از پنجره استودیوی من پیدا کرده ایم آیا می خواهید نگاهی بیندازید و من

will tell you the story the sad story of the wasps so there they are just above my window

می گویم تو داستان غمگین زنبورها هستی پس اونجا درست بالای پنجره من هستن

so that is the window just above my studio you can see the top of the window at the bottom

به طوری که اون پنجره درست بالای استودیوی من هست میتونید بالای پنجره رو در

of the screen but there is a nest of wasps and there it is the hole where the wasps are

پایین صفحه ببینید اما لانه زنبورها هست و اونجا سوراخی است که زنبورها در

going in and out and they've been there for a while clearly and they're just above the

آن وارد و بیرون می‌شوند و مدتی است که به وضوح آنجا بوده‌اند و درست بالای

window and the thing is mr steve's mother is coming to stay so steve is really worried

پنجره هستند و موضوع این است که مادر آقای استیو می‌آید تا بماند، بنابراین استیو واقعاً نگران است

that his mother might get stung by a wasp so i don't know how to tell you this i don't

که ممکن است مادرش دچار شود. زنبوری او را نیش زده پس نمی دانم چگونه این را به شما بگویم نمی

know how to break this news to you but can i just say that this is not my decision this

دانم چگونه این خبر را به شما بگویم اما می توانم فقط بگویم این تصمیم من نیست

is mr steve's decision steve tomorrow is having a man come to our house to kill those wasps

این تصمیم آقای استیو است استیو فردا یک مرد خواهد آمد به خانه ما برای کشتن آن زنبورها

yes well you must mr duncan you can't have wasps nests terrible in your house because

بله خوب باید آقای دانکن شما نمی توانید لانه زنبورهای وحشتناکی در خانه خود داشته باشید زیرا

somebody might get stung and if they're allergic to the the beast the wasp sting you they could

ممکن است کسی گزیده شود و اگر به حیوانی که زنبور شما را نیش زده حساسیت داشته باشد ممکن است

die but that is a rare occurrence but you know the other thing is that will be in the

بمیرد اما این یک مشکل است. اتفاق نادر است، اما می دانید چیز دیگر این است که در

ceiling that will be in the ceiling space somewhere yes above the ceiling a wasp's nest

سقف خواهد بود که در سقف خواهد بود ایجاد فضایی در بالای سقف، بله، لانه زنبور

is not a good idea because they get very wet and damp and uh they can apparently get very

ایده خوبی نیست، زیرا آنها بسیار خیس و مرطوب می شوند و ظاهراً می توانند بسیار

there's a lot of moisture in a in a wasp nest and it can cause your ceiling to get weak

زیاد شوند، رطوبت زیادی در یک لانه زنبور وجود دارد و می تواند باعث ضعیف شدن سقف شما شود

yes and then the the ceiling can collapse if it's just above your ceiling and then you

بله. و سپس سقف می تواند فرو بریزد اگر درست بالای سقف شما باشد و سپس

end up with a roommate with a room full of wasps yes i i i can see your point but i'm

شما با یک هم اتاقی با اتاقی پر از زنبور مواجه می شوید بله من می توانم نظر شما را ببینم اما

not sure if i if i agree i'm not sure if i agree well they're gone with killing them

مطمئن نیستم اگر موافق باشم مطمئن نیستم که آیا من موافقم که آنها با کشتن آنها رفته اند

uh what kind of vacuum cleaner says stefano what kind of vacuum cleaner is that oh okay

اوه چه نوع جاروبرقی می گوید استفانو چه نوع جاروبرقی است که اوه خوب

yeah okay well we'll answer that afterwards there we go we're looking at the wasps at

بله خوب خوب ما پاسخ خواهیم داد که بعد از آن می رویم ما در حال حاضر به زنبورها

the moment lots of them yeah so tomorrow but tomorrow we have an exterminator coming and

نگاه می کنیم از آنها بله پس فردا اما فردا یک نابودگر داریم که می آید و

he's going to kill these wasps he's going to destroy this lovely little wasp nest that

او این زنبورها را می کشد او این لانه زنبور کوچک دوست داشتنی را

i wanted to keep i said i don't want them to be killed i want to keep them i i've even

که می خواستم نگه دارم از بین می برد گفتم نمی خواهم آنها کشته شوند می خواهم آنها را نگه دارم. من حتی

named them they've all got names now and mr steve is going to to to get a guy to come

نام آنها را گذاشته‌ام، همه آنها اکنون نام دارند و آقای استیو برای به دست آوردن آنها می‌رود مردی که

here tomorrow and kill them which i don't i don't like i think that's very sad to be

فردا بیاید اینجا و آنها را بکشد، چیزی که من دوست ندارم، فکر می کنم خیلی ناراحت کننده است

honest yes uh umberto that they're not bees they're wasps they're not beings what might

صادقانه بگویم بله اومبرتو که آنها زنبور نیستند، زنبور هستند، آنها موجودات نیستند، چه کاری می

you do do do uh can you get honey from wasps i've never heard of it you don't know uh i

توانید انجام دهید آیا می توانید عسل را از زنبورها دریافت کنید من هرگز در مورد آن نشنیده ام شما نمی دانید اوه من

don't think wasps provide anything yes so yes they are wasps and we we really you know

فکر نمی کنم زنبورها چیزی ارائه دهند بله پس بله آنها زنبور هستند و ما واقعاً می دانید که

we don't want those and the other thing is they're right above the window that my in

ما آن ها و دیگران را نمی خواهیم موضوع این است که آنها درست بالای پنجره ای هستند که من

in duncan studio where my mother will be sleeping yes so if she was to open the window i've

در استودیوی دانکن من در آنجا می خوابد، بله، بنابراین اگر او می خواست پنجره ای را که

been training you should fly in they'd get caught caught up in her bouffant hairstyle

من تمرین می کردم باز کند، شما باید در آن پرواز کنید، آنها گرفتار مدل موهای پرپشت او می شوند.

okay and maybe they'd build a nest in my mother's hair they might do but anyway lots of people

خوب و شاید آنها لانه ای در موهای مادرم بسازند، اما به هر حال بسیاری از مردم

commenting about your oh i forgot to uh what kind of vacuum cleaner it's a sibo s-e-b-o

در مورد شما نظر می دهند، فراموش کردم که آه، چه نوع جاروبرقی است sibo s-e-b-o.

yes it's a very unusual brand i've always had a sibo uh i broke the last one by trying

سیبو اوه من آخرین مورد را

to suck up dust from a building but we it was um what plaster dust in the carpets and

با مکیدن گرد و غبار از یک ساختمان شکستم، اما ما همان غبار گچ در فرش

it doesn't like the dust from plaster it was what it was when i was in china and steve

بودیم و آن را دوست نداشت. گرد و غبار گچ همان چیزی بود که من در چین بودم و استیو

decided to have the house that we used to live in he had it smashed to pieces by builders

تصمیم گرفت خانه‌ای را که قبلاً در آن زندگی می‌کردیم، به وسیله سازندگان تکه تکه کند

and then he decided to use the lovely vacuum cleaner to suck all of the debris from the

و سپس تصمیم گرفت از جاروبرقی دوست‌داشتنی برای مکیدن همه چیز استفاده کند. زباله های ناشی از

building work and it destroyed the vacuum cleaner tomex says hello tomic tomex says

کار ساختمانی و جاروبرقی را از بین برد تامکس می گوید سلام تومیک

that he uses ear defenders when he's vacuuming no so you know i'm not the only person that

تومکس می گوید از محافظ های گوش در هنگام جاروبرقی استفاده می کند، نه بنابراین می دانید که من تنها کسی نیستم که این

does that so what about when you do the washing up if you do the washing up steve you're washing

کار را انجام می دهم، پس وقتی جارو می شویید چه می شود شستن ظروف را انجام بده استیو که در حال

the dishes do you put little armbands on inflatable armbands in case you fall into the water and

شستن ظروف هستی آیا بازوبندهای کوچکی را روی بازوبندهای بادی قرار می دهی تا در آب

and you're sound mr duncan sound so even the sound of a plate clanking in in a bowl will

بیفتی و صدای آقای دانکن شنیده شود، بنابراین حتی صدای کوبیدن بشقاب در کاسه

annoy me uh hello skye skye asks are you a couple a couple of what we are a couple of

مرا آزار می دهد. اوه سلام skye skye می پرسد آیا شما یک زن و شوهر هستید یک زن و شوهر از چه ما یک زوج از

something we are a couple of something lots of people talking about your coffee by the

چیزی ما یک زن و شوهر از چیزی بسیاری از مردم در مورد قهوه شما صحبت می کنند از

way you well yes comments about your coffee making yes uh well well let's just well is

طریق شما خوب بله نظرات در مورد قهوه درست کردن بله اوه خوب خوب اجازه دهید خوب باشیم آیا

it coffee making uh because zuzika says where is the coffee machine well you don't you don't

این قهوه درست کردن اوه چون zuzika می گوید دستگاه قهوه کجاست خوب شما نمی

to be honest with you i'm going to be honest with you there are coffee machines very expensive

خواهید با شما روراست باشم من با شما صادق خواهم بود دستگاه های قهوه ساز بسیار گران قیمتی

coffee machines that are available and a lot of people like to have them in their kitchen

وجود دارند که در دسترس هستند و بسیاری از مردم دوست دارند آنها را در آشپزخانه آنها

just so they can show off to their friends when they come around oh hello would you like

فقط برای اینکه بتوانند وقتی دوستانشان می آیند به آنها نشان دهند اوه سلام آیا می خواهید

a fresh cup of coffee from my machine it cost me 2 000 pounds look at me but the thing is

یک فنجان قهوه تازه از دستگاه من بخورید؟ هزینه آن 2000 پوند است به من نگاه کنید اما چیزی که وجود دارد

those machines take such a long time to make the coffee it's about 10 minutes and it comes

این است که درست کردن این دستگاه ها زمان زیادی می برد. قهوه حدود 10 دقیقه است و

out lukewarm and you don't get very much of it they're good for espressos i think that's

ولرم بیرون می آید و مقدار زیادی از آن را دریافت نمی کنید ، آنها برای اسپرسو خوب هستند، فکر می کنم این همان

about it which a lot of people have said we've got lots of people watching from italy today

چیزی است که بسیاری از مردم گفته اند که امروز افراد زیادی از ایتالیا تماشا می کنند.

because all cecilia amberto uh are saying that what we should try we should come to

چون همه سسیلیا آمبرتو می‌گویند آنچه را که باید امتحان کنیم باید به رم بیاییم،

rome says cecilia for a good expresso yes uh and umbrerto says i like a strong black

می‌گوید cecilia برای یک اکسپرسوی خوب بله، اوه و آمبرتو می‌گوید من یک ایتالیایی سیاه‌پوست قوی را دوست دارم،

italian so does steve coffee coffee steve likes a straw steve likes a strong black italian

قهوه استیو نیز قهوه‌ی استیو قهوه‌ی نی را دوست دارد استیو قهوه‌ی سیاه قوی ایتالیایی را دوست دارد.

coffee or any strong black yeah saturino says that um english coffee is is is like brown

یا هر سیاه قوی بله ساتورینو می گوید قهوه‌ی انگلیسی مثل

hot water to her well it's not i mean let's face it it's not a proper espresso is it but

آب داغ قهوه‌ای برای چاه او نیست، یعنی اجازه دهید بپذیریم که اسپرسوی مناسبی نیست،

it's it's near well but i've been to coffee shops and this is this is the point i'm trying

اما نزدیک چاه است، اما من به کافی‌شاپ‌ها رفته‌ام و این نکته‌ای است که می‌گویم. من سعی

to make just because you have a coffee machine doesn't mean the coffee is going to be nice

می کنم فقط به این دلیل که شما یک دستگاه قهوه ساز دارید درست کنم به این معنی نیست که قهوه خوب می شود

because i've had some disgusting coffee when i've been around to people's houses and they

زیرا وقتی در خانه های مردم بودم قهوه منزجر کننده می خوردم و

have this posh machine you put the beans in and then it takes ages and it makes lots of

آنها این دستگاه شیک را دارند که دانه ها را در آن می گذارید. و بعد چند سال طول می کشد و سروصدای زیادی ایجاد می

noise

کند

and it takes like eight minutes if he can't speak then uh belarusia wants a copy you're

و اگر او نتواند صحبت کند هشت دقیقه طول می کشد، اوه بلاروس یک کپی می خواهد شما درست می

right

belarusia uh hasn't had breakfast yet um it's amazing how early it is there so uh she's

گویید بلاروس اوه هنوز صبحانه نخورده ام شگفت انگیز است که چقدر زود است. اوه او در

dying for a cup of coffee and she does want to try our coffee by the way um so when we

حال مرگ برای یک فنجان قهوه است و می خواهد قهوه ما را امتحان کند، پس

come over to your neck of the woods uh you're part of the country then we'll try it you're

وقتی به گردن شما از جنگل آمدیم اوه شما بخشی از کشور هستید، پس ما آن را امتحان می کنیم،

right have you recovered from that sort of seizure i was making what you were having

حق با شماست شما از آن نوع تشنج بهبود یافتید، من داشتم آنچه را که داشتید

i was making the sound of a coffee machine and unfortunately one of the little beans

درست می کردم، صدای دستگاه قهوه ساز را می دادم و متاسفانه یکی از دانه های کوچک

got stuck in my throat adele says we've got to have what about brazilian coffee well that

در گلوی من گیر کرد ادل می گوید ما باید قهوه برزیلی را بخوریم خوب است

would be nice i would like to try coffee all over the world obviously yes um so hopefully

که خوب است من دوست دارم قهوه را در سراسر جهان امتحان کنم بدیهی است که بله

well we've had lots of invitations haven't we to go to various parts of the world by

خیلی خوب است. دعوت‌های ما برای رفتن به نقاط مختلف جهان

our wonderful viewers but what i was going to say the point i'm trying to say is just

توسط بینندگان فوق‌العاده‌مان نیست، اما چیزی که می‌خواستم بگویم، نکته‌ای که می‌خواهم بگویم این است

because you make it in a machine doesn't mean the coffee is going to be nice because we

که شما آن را در دستگاه درست می‌کنید به این معنی نیست که قهوه قرار است خوب باش چون ما

went to someone's house someone who lived near us they don't anymore and we went there

به خانه کسی رفتیم کسی که در نزدیکی ما زندگی می کرد آنها دیگر نمی روند و ما به آنجا رفتیم

and she had this wonderful coffee machine she was saying oh my coffee machine it's very

و او این دستگاه قهوه ساز فوق العاده را داشت که می گفت آهای من قهوه ساز خیلی

expensive and wonderful but it took ages to make the coffee and then when we had it it

گران و فوق العاده است اما برای درست کردن قهوه زمان زیادی طول کشید. بعد وقتی که ما آن را خوردیم

was almost cold it was one of the worst cups of coffee i've ever had but this machine that

تقریبا سرد بود، یکی از بدترین فنجان های قهوه ای بود که تا به حال خورده بودم، اما این دستگاهی که

she was making it in was was really expensive so that's the reason why i make my coffee

او در آن درست می کرد واقعا گران بود، بنابراین به همین دلیل است که من قهوه ام را

very simply very it's a very simply made cup of coffee it is nice but it is nice well it

خیلی ساده درست می کنم. فنجان قهوه بسیار ساده درست شده است، خوب است اما خوب است

does the trick it's got caffeine it perks me up makes me feel lively now somebody asked

ترفندی که کافئین دارد و به من انرژی می دهد باعث می شود احساس سرزندگی کنم، حالا یکی پرسید

what nissa says what does frothy mean oh well it's roughy if something is frothy it means

نیسا چه می گوید کف آلود یعنی چه اوه خوب اگر چیزی کف آلود باشد خشن است، به

it has lots of bubbles normally on the surface so maybe on the surface of something there

این معنی است که معمولاً روی سطح حباب های زیادی دارد، بنابراین ممکن است روی سطح چیزی وجود داشته باشد.

are lots of small bubbles foamy quite often you will see foam are on top of coffee cappuccino

تعداد زیادی حباب های کوچک کف آلود وجود دارد که اغلب می بینید کف روی قهوه قرار گرفته است کاپوچینو

normally has lots of foam on top also when the sea comes in when the tide comes in sometimes

معمولاً کف زیادی در بالای آن دارد همچنین وقتی دریا وارد می شود وقتی جزر و مد می آید گاهی اوقات

you will see lots of foam on the water froth as as the sea moves as the the waves there's

کف زیادی روی کف آب می بینید. دریا به عنوان امواج در آنجا حرکت می کند

another there's another meaning if something is frothy uh if a person you can describe

، معنای دیگری وجود دارد، اگر چیزی کف آلود است، اگر فردی که می

a person as frothy they're sort of lively effervescent you can have a frothy conversation

توانید فردی را کف آلود توصیف کنید، آنها نوعی جوشان پر جنب و جوش هستند، می توانید یک مکالمه کف آلود داشته

yes you can be used as a what would you what would you lively yeah that's it sort of frothy

باشید، بله، می توانید از شما به عنوان چیزی استفاده کنید. شما چه پر جنب و جوشی دارید بله این یک جورهایی کف آلود است

oh you're a bit frothy today yeah you could say imagine if you're you're doing your washing

آه شما امروز کمی کف آلود هستید بله می توانید بگویید تصور کنید اگر در حال شستشوی خود

in the washing machine and you put too much powder in there and then the foam will stir

در ماشین لباسشویی هستید و مقدار زیادی پودر در آنجا ریخته اید و سپس کف می شود هم بزنید

up as the cloves are washing and then the foam will start to come out the top we can

تا به عنوان میخک ها در حال شستن هستند و سپس فوم شروع به بیرون آمدن از بالا می کند، می

say that that is froth so the foam the the white foam can also be described as froth

توان گفت که آن کف است، بنابراین فوم، فوم سفید را می توان به عنوان کف نیز توصیف کرد،

as well it's all coming out of the washing machine yes lots of people just it's italian

همچنین همه چیز از ماشین لباسشویی خارج می شود، بله بسیاری از افراد فقط این هستند.

coffee seems to be the one that everyone is talking about um so yes we'll have to go we'll

به نظر می رسد قهوه ایتالیایی همان قهوه ای است که همه در مورد آن صحبت می کنند، بنابراین بله، ما باید بریم،

have to go uh but colombian and cuban coffee says john uh is also the best and uh john

باید برویم، اما قهوه کلمبیایی و کوبایی می گوید که جان اوه نیز بهترین است و اوه

has asked if i would talk about my school days uh not today i don't think we've got

جان پرسیده است که آیا می خواهم در مورد آن صحبت کنم. روزهای مدرسه من، اوه امروز نه، فکر نمی‌کنم

nothing not on mr duncan's agenda today mr steve's very eventful i'm just whenever steve

امروز چیزی در دستور کار آقای دانکن نباشد، آقای استیو بسیار پر حادثه است، من فقط هر وقت استیو

mentions his time at school i always see two things one of them is steve being chased around

به زمان مدرسه‌اش اشاره می‌کند، همیشه دو چیز را می‌بینم که یکی از آنها این است که استیو را دنبال می‌کنند.

the school by all the bullies because it's very similar to me that's what happened to

مدرسه توسط همه قلدرها چون خیلی شبیه من است این چیزی است که برای من اتفاق افتاده است.

me i was bullied a lot at school but then some people say that i i have the sort of

face that looks like it needs bullying dominic says that i don't pronounce the word expresso

کلمه expresso

correctly no you don't how do you pronounce it then expresso i can't roll my express oh

به درستی نه شما نمی دانید چگونه تلفظ می کنید سپس اکسپرسو من نمی توانم اکسپرس خود را بچرخانم اوه

i can do it expresso that's it but you don't have to shout well well we say espresso in

من می توانم آن را انجام دهم اکسپرسو همین است، اما لازم نیست خوب فریاد بزنید، ما می گوییم اسپرسو

the uk it might be pronounced differently in italy which of course is quick a quick

در انگلستان ممکن است در ایتالیا متفاوت تلفظ شود که البته سریع یک

quick cup of coffee so thanks for that criticism

فنجان سریع سریع است از قهوه، بنابراین بابت این انتقاد متشکرم،

although he does say that the chances of getting a proper or legitimate cup of coffee from

اگرچه او می گوید شانس دریافت یک فنجان قهوه مناسب یا قانونی از

a [ __ ] from a machine is more likely than pouring boiling water into instant coffee

یک [ __ ] از یک دستگاه، بیشتر از ریختن آب جوش در قهوه فوری است

i mean just you know we're just being constantly criticized aren't we me for my pronunciation

، منظورم این است که شما می دانید که ما فقط مدام مورد انتقاد قرار می‌گیرم، آیا ما به خاطر تلفظم من نیستیم،

i'm using your coffee i'm used to it uh well we're used to it from tomic that's good but

من از قهوه شما استفاده می‌کنم، من به آن عادت کرده‌ام، خب، ما از تومیک به آن عادت کرده‌ایم که خوب است،

but the thing is i i don't think any shop any coffee shop can ever justify when i say

اما چیزی که وجود دارد این است که من فکر نمی‌کنم هیچ فروشگاهی هیچ کافی‌شاپی داشته باشد. وقتی می‌گویم

justify it means they can defend the reason why they charge so much money for a cup of

توجیه می‌کنم، می‌توانند توجیه کنند، به این معنی است که آنها می‌توانند از دلیل اینکه چرا برای یک فنجان قهوه پول زیادی دریافت می‌کنند، در

coffee some places if you go to london 10 pounds because they're barristers yes but

برخی جاها اگر به لندن بروید 10 پوند 10 پوند می‌گیرند، زیرا آنها وکیل هستند، بله، اما

it's just still coffee it's the same coffee it's just coffee it's crushed up coffee beans

این فقط قهوه است، همان قهوه است. فقط قهوه، دانه های قهوه له شده است

well they've got to eat they've got to they've got to pay the rent on the on the on the shop

و باید آنها را بخورند باید کرایه مغازه را

they've got to buy the machines employ the staff pay taxes pay wages it's obviously not

بپردازند، ماشین‌ها را بخرند، کارمندان مالیات بپردازند، دستمزدها را بپردازند، بدیهی

going to be 10 pence a cup is it well no well i wouldn't expect that either but maybe maybe

است که 10 پنی در فنجان نخواهد بود، خوب است، خوب نیست . انتظار این را هم ندارم، اما شاید

two pounds fifty i think i think the most i would pay for a cup of coffee reasonably

دو پوند پنجاه پوند، فکر می‌کنم، فکر می‌کنم بیشترین هزینه‌ای که برای یک فنجان قهوه می‌پردازم

would be around two pounds fifty i think that's a reasonable price to pay for a cup of coffee

حدود دو پوند پنجاه پوند است، فکر می‌کنم این قیمت معقولی برای یک فنجان قهوه است،

but if you go to london it's like 8 pounds 10 pounds for a cup of coffee lewis says um

اما اگر بروید به لندن مثل 8 پوند 10 پوند برای یک فنجان قهوه است لوئیس می گوید

the best coffee that he tasted was in venice a long time ago well yeah we'll have to go

اوم بهترین قهوه ای که چشیده مدت ها پیش در ونیز بوده است، بله، ما باید به

there as well but we were watching something about venice the other night because a lot

آنجا هم برویم، اما شب گذشته داشتیم چیزی در مورد ونیز تماشا می کردیم. چون اکنون به بسیاری

of the big ships are now being told that they can't come they can't dock because of all

از کشتی‌های بزرگ گفته می‌شود که نمی‌توانند بیایند، نمی‌توانند به دلیل

of the the the pollution and also the fact that it's disturbing the water as well so

همه آلودگی‌ها و همچنین این واقعیت که آب را مختل می‌کند، پهلو بگیرند، بنابراین

when these big ships come they they they empty all of their passengers thousands of people

وقتی این کشتی‌های بزرگ می‌آیند، آنها را می‌گیرند. همه مسافران خود را خالی کنند هزاران نفر

are running around and and disturbing the peace of venice so yes i think i i think there's

در حال دویدن هستند و آرامش را بر هم می زنند f ونیز، بله، فکر می کنم، فکر می کنم

a lot of these big ships have now been banned well one crashed in crashed somewhere didn't

تعداد زیادی از این کشتی های بزرگ در حال حاضر ممنوع شده اند، خوب یکی سقوط کرد در جایی سقوط کرد، جایی

they enter into the port or something yeah a while ago which caused a few problems um

که وارد بندر نشدند یا چیزی بله چند وقت پیش که چند مشکل ایجاد کرد.

yes nissa says hello nissa that uh obviously in india they like tea indian tea and assam

بله نیسا می گوید سلام نیسا معلوم است که در هند چای را دوست دارند چای هندی و البته آسام هم همینطور

of course is and we love assam tea because it's very strong and i do like indian tea

است و ما چای آسام را دوست داریم زیرا بسیار قوی است و من چای هندی را دوست دارم

because they make it with sort of cardamom and spices and milk it's quite milky from

زیرا آنها آن را با هل و ادویه و شیر درست می کنند و از

what i remember and full of flavor but with assam tea yes i do right well that's strong

آنچه من به یاد دارم کاملا شیری است و پر از طعم است اما با چای آسام بله خوب عمل می کنم که قوی است

i mean our tea can be a bit weak um but indian tea is strong just like a black italian a

، یعنی چای ما می تواند کمی ضعیف باشد اما چای هندی قوی است درست مثل یک قهوه سیاه ایتالیایی.

coffee which is also strong and powerful and uh sexy even okay i think you know i can see

می دانم که اکنون می توانم

myself now sitting on the lovely italian riviera having a nice cup of coffee the italian riviera

خودم را ببینم که در ریویرای دوست داشتنی ایتالیا نشسته ام و دارم یک فنجان قهوه

okay i'm sure that exists but where exactly would that be which place i'm not an expert

خوب می خورم، ریویرای ایتالیا بسیار خوب، مطمئن هستم که وجود دارد، اما دقیقاً کجا می تواند باشد.

in geography oh i see so you love italy so much you can't name one place pizza pizza

ایتالیا آنقدر زیاد است که نمی توانید یک پلا را نام ببرید پیتزا پیتزا خیلی

okay there we go i don't think that's on the riviera but there you go

خب، ما برویم، فکر نمی‌کنم در ریویرا باشد، اما شما

right what are we talking about today mr duncan moving on moving on i was going to say tuscany

درست بروید، امروز در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم آقای دانکن در حال حرکت در حال حرکت است، می‌خواستم بگویم توسکانی

tuscany are you sure it is sure it is the most it is a wonderful i've always wanted

توسکانی آیا مطمئن هستید که این بهترین است این فوق العاده است من همیشه می خواستم

to go to tuscany i i maybe rent an apartment there and maybe i could take up a new artistic

به توسکانی بروم، شاید یک آپارتمان در آنجا اجاره کنم و شاید بتوانم یک تلاش هنری جدید

endeavor like painting i could find a muse have you ever had a muse mr steele sort of

مانند نقاشی انجام دهم، می توانم یک موزه پیدا کنم آیا تا به حال یک میوز داشته اید آقای استیل یک نوع

thinking amusing thinking if you know that the thing that they were muse in art oh in

تفکر سرگرم کننده و سرگرم کننده شما می دانید که چیزی که آنها در هنر و در هنر الهام بخش بودند

art is yes well that's what i'm talking about clearly not listening to a word i'm saying

این است که بله خوب این چیزی است که من در مورد آن صحبت می کنم واضح است که به کلمه ای که می

i never listen to you in in art if you are a painter or a sculptor maybe something you

گویم گوش نمی دهم اگر نقاش یا مجسمه ساز هستید هرگز در هنر به شما گوش نمی دهم. شاید چیزی

are deeply interested in something that captures your imagination and you want to recreate

که عمیقاً به چیزی علاقه دارید که تخیل شما را تسخیر می کند و می خواهید

it in your artistic interpretation such as a sculpture or maybe a painting or drawing

آن را در تفسیر هنری خود بازآفرینی کنید، مانند یک مجسمه یا شاید یک نقاشی یا طراحی

that person or that thing becomes your muse

آن شخص یا آن چیز به موزه شما تبدیل شود،

uh yes does the coffee disturb your sleep says stefan well it can do because uh well

بله، آیا قهوه خواب شما را مختل می کند. خوب می تواند انجام دهد زیرا اوه اوه خوب

they actually recommend they who doctors okay scientists people in the know baristas uh

آنها در واقع به آنها توصیه می کنند که پزشکان خوب دانشمندان افراد شناخته شده باریستا،

not baristas because they would want you to drink drink coffee at all times so they if

نه باریستا، زیرا آنها دوست دارند همیشه قهوه بنوشید، بنابراین

you don't want disturbed sleep you shouldn't drink coffee you know six hours before going

اگر نمی خواهید خواب آشفته ای داشته باشید، نباید قهوه بنوشید. ساعت ها قبل از رفتن

to bed okay that's what they say uh some people drink it at night i know they do i know they

به رختخواب این چیزی است که آنها می گویند اوه برخی از مردم آن را در شب می نوشند، من می دانم که آنها می خورند، می دانم که آنها

do some people have a cup of coffee after their meal at night i wouldn't sleep uh i

این کار را انجام می دهند برخی از افراد شب ها بعد از غذا یک فنجان قهوه می نوشند من نمی خوابم آه من

don't believe that because i'm very sensitive as you know sensitive to sound sensitive to

این را باور نمی کنم زیرا من بسیار حساس هستم، همانطور که می دانید به

everything caffeine you know i only have to sniff coffee and i'd come alive from the the

هر چیزی که کافئین می دانید، حساس به صدا هستم، من فقط باید قهوه را بو کنم و از بخارهای کافئین زنده می شوم،

caffeine fumes sometimes two alive actually i can get heart palpitations from too many

گاهی اوقات دو نفر زنده هستند، در واقع می توانم از فنجان های زیاد قهوه تپش قلب داشته باشم

cups of coffee i remember the first time i ever had a proper cup of coffee a proper one

. به یاد داشته باشید اولین باری که من یک فنجان قهوه مناسب خوردم یک فنجان قهوه

a proper proper cup of coffee in uh you know barista a camera from a proper coffee machine

مناسب یک فنجان قهوه مناسب در اوه شما می دانید باریستا یک دوربین از یک دستگاه قهوه ساز مناسب

um because we didn't really have them in the uk sort of star books and places like that

اوم، اوم، اوم، زیرا ما واقعا آنها را در کتاب های ستاره ای انگلستان نداشتیم و مکان هایی مانند آن

they they didn't really come into us from 1990s we didn't have coffee before we needed

که آنها انجام ندادند واقعاً از دهه 1990 وارد ما شده است، ما قبل از اینکه نیاز

to have lots of coffee shops i think coffee existed coffee existed but all you got was

به کافی شاپ های زیادی داشته باشیم، قهوه نمی خوردیم، فکر می کنم قهوه وجود داشت، اما تنها چیزی که دریافت کردید

instant coffee in a plastic cup in the uk that was what you commonly got and then all

قهوه فوری در یک فنجان پلاستیکی در بریتانیا بود که معمولاً می گرفتید و سپس همه

these coffee shops came in and i remember the first time i had one that's true well

این کافی‌شاپ‌ها وارد شدند و یادم می‌آید اولین باری که یک

when we grew up there were no coffee shops cafes yes but i'm talking about proper coffee

کافی شاپ داشتم که درست است وقتی بزرگ شدیم، کافه‌هایی وجود نداشتند، بله، اما من در مورد قهوه‌ی مناسب

from a machine but there used to be there's a lovely place in stafford where i was raised

از یک دستگاه صحبت می‌کنم، اما قبلاً یک مکان دوست‌داشتنی در آنجا وجود داشت. stafford جایی که من بزرگ

and that had the most amazing coffee i don't think so but it had a machine yeah but you

شدم و شگفت‌انگیزترین قهوه را داشت، فکر نمی‌کنم اینطور باشد، اما یک دستگاه داشت، بله، اما

know they were they're everywhere now but they weren't when we grew up in the 1970s

می‌دانید که آنها الان همه جا هستند، اما زمانی که ما در دهه‌های 1970 و 80 بزرگ شدیم، اینطور نبودند

and 80s this was yeah but not every town had them mr duncan you're being annoying uh we

. بله، اما همه شهرها آنها را نداشتند آقای دانکن، شما آزاردهنده هستید اوه ما

didn't have starbucks and nero's and what's that other common one costa costa we didn't

استارباکس و نرو نداشتیم و آن یکی دیگر معمولی کوستا کوستا چیست، ما

have any of those they all sort of came in for them sort of well from the 2000s onwards

هیچ کدام از اینها را نداشتیم که همه آنها به خوبی برای آنها آمده بودند. از دهه 2000 به بعد

really mainly i mean they're everywhere now uh and i i remember the first time i had a

واقعاً منظورم این است که آنها اکنون همه جا هستند و من هستم اولین باری که

cup of coffee from one of these shops i was high as a kite the caffeine was so strong

از یکی از این مغازه ها یک فنجان قهوه خوردم، کافئین به

it was literally making me hyperactive which is what i need most of what what you need

قدری قوی بود که مرا

is the opposite you need you need one of those tranquilizers in a dart fired into your neck

بیش فعال می کرد. یکی از آن آرام‌بخش‌ها با دارت

to calm you down a bit i do when i'm on live with mr duncan hey steve um we have the sentence

به گردنت شلیک کرد تا کمی آرامت کند، من وقتی با آقای دانکن در حال پخش زنده هستم، هی استیو ام، این کار را انجام می‌دهم، ما

game coming up later on after popular demand from from everyone out there everyone wanted

بعداً بعد از درخواست عمومی از طرف همه کسانی که در آنجا می‌خواستند، بازی جمله را ارائه می‌کنیم.

the sentence game back so it will be back we're also talking i went to the sentence

بازی جمله برگشت پس باز خواهد گشت ما هم داریم صحبت می کنیم من به بازی جمله رفتم

game but they didn't want flags of the world it's what we established last week yes the

اما آنها پرچم های دنیا را نمی خواستند این همان چیزی است که ما هفته گذشته ایجاد کردیم بله

one the one thing we learned what a lot the one thing we learned last week was flags of

یک چیزی که یاد گرفتیم چه چیزهای زیادی یک چیز ما هفته گذشته متوجه شدیم که

the world not popular sentence game popular with some people the people that can do it

پرچم‌های جهان محبوب نیست بازی جمله‌ای محبوب بین برخی از مردم، افرادی که می‌توانند این کار را انجام دهند

it's popular with them if you can do something normally it's more popular yes ah right yeah

، در بین آنها محبوب است اگر بتوانید کاری را به طور معمول انجام دهید محبوب‌تر است بله، درست است،

stefano says uh can't drink coffee in the afternoon to preserve my sleep yes exactly

استفانو می‌گوید اوه نمی‌توانم قهوه بنوشم بعد از ظهر برای حفظ خواب من بله دقیقا

yes don't have it too late actually what they say is if you if you're tired if you come

بله، خیلی دیر نکنید، در واقع می گویند اگر خسته هستید، اگر

home from work and you're tired and you want a little sleep have a cup of coffee and then

از سر کار به خانه می آیید و خسته هستید و می خواهید کمی بخوابید، یک فنجان قهوه بنوشید و

have half an hour sleep and when you wake up the coffee would have gone the caffeine

بعد نیم ساعت بخوابید. و وقتی از خواب بیدار می شوید قهوه تمام می شود، کافئین

will be you you'll wake up lively i've never tried it but apparently that is the case some

همان شما خواهد بود که سرزنده از خواب بیدار می شوید، من هرگز آن را امتحان نکرده ام، اما ظاهراً این موردی است که برخی

people watch this they watch our live stream to become engaged and lively apparently although

افراد این را تماشا می کنند، آنها پخش زنده ما را تماشا می کنند تا نامزد و سرزنده شوند، اگرچه

i'm sure some people watch it so they can go to sleep as well i'm pretty sure of that

من مطمئنم که برخی از مردم آن را تماشا می‌کنند تا بتوانند بخوابند، من کاملاً مطمئن هستم که

we have some interesting subjects today by the way one good we are looking at a simple

ما امروز موضوعات جالبی داریم، به‌طوری‌که ما به یک کلمه ساده نگاه می‌کنیم،

word but it's one that i think has a big a big meaning in everyday life and we are talking

اما این کلمه‌ای است که فکر می‌کنم حرف بزرگی دارد. معنای بزرگی در زندگی روزمره داریم و ما در مورد کینه نگه داشتن صحبت می کنیم،

about holding a grudge i think that's a great word by that way grudge i i think in english

من فکر می کنم این یک کلمه عالی است به این ترتیب کینه من فکر می کنم در انگلیسی

sometimes a word will sound exactly like the thing it is describing and i think this is

گاهی اوقات یک کلمه دقیقاً شبیه چیزی است که توصیف می کند و فکر می کنم این

a great example grudge so even when you say it your face looks like the emotion grudge

یک مثال عالی از کینه است، بنابراین حتی وقتی آن را می گویید چهره شما شبیه کینه احساسی است،

i have a grudge so if you hold a grudge well first of all let's look at the word shall

من یک کینه دارم اگر کینه را خوب نگه می دارید اول از همه به کلمه shall

we well the word grudge means bitterness or resentment so maybe a person has done something

we well نگاه کنیم کلمه کینه به معنای تلخی یا رنجش است، بنابراین ممکن است شخصی کاری با شما انجام داده باشد

to you and you are refusing to forgive them maybe someone has beaten you in a competition

و شما از بخشیدن او امتناع می کنید، شاید کسی شما را در مسابقه شکست داده است

or maybe they have something that you don't you might feel bitterness oh yes maybe maybe

یا شاید آنها چیزی دارند که شما آن را ندارید، ممکن است احساس تلخی کنید، بله، شاید

somebody on the live stream whose name begins with tea maybe i feel bitter and have a grudge

کسی در جریان زنده که نامش با چای شروع می شود، شاید من احساس تلخی می کنم و کینه

and resentment so grudge means bitterness resentment and it's normally something you

و کینه دارم، بنابراین کینه به معنای کینه تلخ است و معمولاً این چیزی است که شما

feel towards another person to feel bitterness towards someone is a grudge so we say that

نسبت به شخص دیگری احساس می کنید. احساس تلخی نسبت به کسی یک کینه است، بنابراین می گوییم

you are holding a grudge grudge is a great word and it describes a certain type of emotion

که شما کینه دارید کینه کلمه بسیار خوبی است و نوع خاصی از احساسات را توصیف می کند

that you might feel for example resent felt after an unpleasant experience so something

که ممکن است احساس کنید به عنوان مثال پس از یک تجربه ناخوشایند احساس رنجش کنید، بنابراین کاری

that you do or maybe a place that you go to maybe you have a terrible experience maybe

که انجام می دهید یا شاید جایی که می‌روید شاید تجربه‌ی بدی داشته

something happens that affects you negatively you might afterwards get or hold a grudge

باشید، شاید اتفاقی بیفتد که روی شما تأثیر منفی بگذارد، ممکن است بعداً

like we do against that shop our local shop yes the local shop that we went to because

مانند ما نسبت به آن مغازه محلی خود کینه‌ای داشته باشید مغازه بله مغازه محلی که

we we went to it all the time and then the owner's son came out the son of the owner

رفتیم چون همیشه رفتیم و بعد پسر صاحبش بیرون آمد پسر صاحبش

came out and he criticized us and he he made us look stupid in front of everyone yes in

بیرون آمد و از ما انتقاد کرد و ما را جلوی همه احمق نشان داد بله

the car park accusing us of parking too long in his parking space but we were customers

در پارک ماشین که ما را متهم به پارک طولانی مدت در پارکینگ خود می کند، اما ما مشتری

and regular customers so what did we do we we we just boycotted the shop and we haven't

و مشتری دائمی بودیم، پس چه کردیم، ما فقط مغازه را تحریم کردیم و

been there since and we hold a grudge so which will be there till my dying day so now we

از آن زمان به آنجا نرفتیم و بغض داریم که تا آن زمان باشد. روز مرگ من، بنابراین اکنون

hold a grudge against the nissa the nissa shop the nissa convenience store in much wenlock

ما از نیسا کینه داریم، فروشگاه نیسا، فروشگاه رفاه نیسا در ونلاک بسیار،

we now have a grudge we will never shop there again never once somebody has crossed me mr

ما اکنون کینه داریم که دیگر از آنجا خرید نخواهیم کرد

duncan once they cross me that's it they're out forever i'm not sure about that but sometimes

. برای همیشه در این مورد مطمئن نیستم اما گاهی اوقات

i don't think you do hold grudges see i don't think you are good at that i think you do

فکر نمی کنم کینه تو وجود داشته باشد ببین من فکر نمی کنم در این کار خوب هستید، فکر می کنم با گذشت زمان این کار را انجام

over time you you start to you start you mellow now i on the other hand i am the king of grudge

می دهید و شروع می کنید به شما دلپذیر می شوید حالا من از طرف دیگر دست من پادشاه کینه هستم

i never forget and i never forgive it is very rare for me to forgive anyone who's true who

که هرگز فراموش نمی کنم و هرگز نمی بخشم بسیار نادر است من باید هر کسی را که حقیقت دارد ببخشم،

who does anything against me especially if it's done spitefully if it's done in with

به خصوص اگر با کینه توزی انجام شود، اگر با نفرت انجام شده

hate i'm i'm not a forgiving person i will be honest with you sometimes i will give chances

باشد، من آدم بخشنده ای نیستم، گاهی اوقات با شما صادق خواهم بود،

if if maybe the thing in question is accidental but i quite often i am i will hold my grudge

اگر ممکن است چیزی در سوال تصادفی است اما من اغلب هستم من کینه ام را حفظ می کنم

and sometimes that grudge will last forever yes that is true you wouldn't think mr duncan

و گاهی این کینه برای همیشه باقی می ماند بله درست است شما فکر نمی کنید آقای دانکن

was a person that held a grudge for a long time but it's true he does apparently there's

فردی بود که برای مدت طولانی کینه داشت اما درست است که ظاهراً این کینه وجود دارد.

a film called the grudge okay a horror film um so no i didn't know that so yes right you

فیلمی به نام کینه خب یک فیلم ترسناک اوم پس نه من نمی دانستم که پس بله درست است شما

can have a grudge match yes i'm i'm going to look at these things look at that i'm jumping

می توانید یک مسابقه کینه داشته باشید بله من می خواهم به این چیزها نگاه کنم نگاه کنید که

the gun i'm getting a head to be to be unwilling to forgive someone is a good definition of

من از تفنگ می پرم این که نمی‌خواهم کسی را ببخشی، تعریف خوبی از

grudge you hold something against another person as i said earlier something they've

کینه توزی است، همانطور که قبلاً گفتم، کاری که آنها

done maybe they've achieved something that you wish you had achieved yes iron man says

انجام داده‌اند، شاید به چیزی رسیده‌اند که شما آرزو می‌کنید به آن می‌رسیدید بله مرد آهنین می‌گوید.

the grudge like holly field has a grudge on mike tyson hmm there we go yes well when you

کینه ای مانند هالی فیلد از مایک تایسون کینه دارد بله، وقتی به

when you think about certain types of competitive sport we often use the word grudge quite often

انواع خاصی از ورزش‌های رقابتی فکر می‌کنید، اغلب از کلمه کینه

we will use the word grudge to describe that that feeling so we can say that a person carries

استفاده می‌کنیم، از کلمه کینه برای توصیف آن احساس استفاده می‌کنیم، بنابراین می‌توانیم بگوییم که یک نفر کینه‌ای را حمل می‌کند

a grudge so to carry a grudge means you hold it you hold on to it it's a little bit like

، بنابراین حمل کینه به این معنی است که شما نگه دارید. آن را نگه می‌داری، کمی

having an emotion that you can't get rid of you can't remove it it is something that stays

شبیه احساسی است که نمی‌توانی از شر آن خلاص شوی، نمی‌توانی آن را حذف کنی، چیزی است که

there in your mind and also in your heart so it is a very powerful emotion a little

در ذهنت و همچنین در قلبت باقی می‌ماند، بنابراین یک احساس بسیار قدرتمند است.

bit like jealousy i think jealousy is very similar to that so jealousy is something it's

کمی شبیه حسادت است، من فکر می کنم حسادت بسیار شبیه به آن است، بنابراین حسادت چیزی است

very hard to get rid of it's very hard to hold back and i think having a grudge is is

که رهایی از آن بسیار سخت است، مهار آن بسیار سخت است و فکر می کنم کینه داشتن

also very similar to hold or bear a grudge towards someone hmm steve regrets yes that's

نیز بسیار شبیه به نگه داشتن یا تحمل کینه نسبت به کسی است هوم استیو پشیمان است بله همین

it it's somebody somebody's done you wrong or done something to make you maybe embarrass

است که کسی با شما اشتباه کرده است یا کاری انجام داده است که ممکن است شما را شرمنده

you or maybe been unfair to you in some way that you feel slighted by it you feel annoyed

کند یا ممکن است به نحوی با شما بی انصافی کرده باشد که احساس می کنید از آن ناراحت

by it and that person doesn't apologize and uh i think we've got a wasp or we got a wasp

شده اید و آن شخص عذرخواهی نمی کند و اوه من فکر می کنم ما یک زنبور داریم یا یک زنبور داریم زنبور

mr duncan a wasp well all i can say is hello wasp make the most of your life because tomorrow

آقای دانکن یک زنبور خوب تنها چیزی که می توانم بگویم این است که سلام زنبور از زندگی خود نهایت استفاده را ببرید زیرا فردا

mr steve is going to have you killed yes so if you want to sting him now this is the guy

آقای استیو قرار است شما را بکشند بله، بنابراین اگر می خواهید او را نیش بزنید، این مردی است

that's going to kill you tomorrow thanks for telling the wasp come on over here miss mr

که فردا شما را خواهد کشت، متشکرم به زنبور بگویید بیا اینجا خانم آقای

wasp he's the guy sting him sting him right there get it out quick sting him on his head

زنبور، او همان مردی است که او را نیش زده است او را همان جا نیش

wasp yes it's not going to do wasps will only sting if they are attacked so as long as you

don't attack them unless it thinks we're attacking it yes well that's why i told that wasp then

بزن. به آنها حمله نکنید مگر اینکه فکر کند ما به آن حمله می کنیم بله خوب به همین دلیل به آن زنبور

i told it that you are the one who's ordered the execution of that nest see what could

گفتم و سپس به آن گفتم که شما هستید که دستور اجرای آن لانه را داده اید ببینید اکنون چه اتفاقی می تواند

happen now is that wasp we might forget about that wasp not me it's him we might forget

بیفتد این است که زنبور ممکن است آن زنبور را فراموش کنیم نه من او هستم که ممکن است فراموش کنیم

about the wasp sting him and then it uh secretes itself somewhere okay because it's exhausted

زنبوری که او را نیش زده است و بعد خودش را در جایی مخفی می کند، زیرا خسته شده و

trying to get out and then mother comes there we go i bet everybody saw that then mother's

تلاش می کند بیرون بیاید و سپس مادر می آید آنجا، ما می رویم شرط می بندم که همه دیدند که مادر

sleeping here and the wasp wakes up and comes alive and crawls all over and stings her which

اینجا می خوابد و زنبور بیدار می شود و زنده می شود و همه جا می خزد و او را نیش می زند

we don't want but why can't i get rid of it for you no it's all right it's fine i've got

ما نمی‌خواهیم اما چرا نمی‌توانم از شر آن خلاص شوم، نه، اشکالی ندارد ، من

windows open in here that eventually the wasp will fly towards the window and it will fly

پنجره‌هایی را در اینجا باز دارم که در نهایت زنبور به سمت پنجره پرواز می‌کند و پرواز می‌کند

away and it will live for about another 18 hours but then thanks to mr steve they will

و زنده می‌شود. برای حدود 18 ساعت دیگر، اما به لطف آقای استیو،

all be killed tomorrow well you know too dangerous so to hold and bear a grudge towards someone

فردا همه آنها کشته خواهند شد، خوب می دانید که خیلی خطرناک است، بنابراین نمی توان نسبت به کسی کینه داشت،

so there might be some wasps living nearby who might bear a grudge towards mr steve that's

بنابراین ممکن است زنبورهایی در این نزدیکی زندگی کنند که ممکن است نسبت به آقای استیو کینه داشته باشند.

why by having their friends and relatives murdered that's why i've got to kill them

اینکه دوستان و اقوامشان به قتل رسیده اند، به همین دلیل است که باید همه آنها را بکشم

all there can't be any any left because they will then bear a grudge and come after me

، دیگر چیزی باقی نمانده است، زیرا آنها کینه ای را تحمل می کنند و به دنبال من می آیند،

you know you're starting to sound like somebody else this is starting to turn into something

شما می دانید که شما شروع به شبیه شدن به دیگران می کنید. تبدیل شدن به چیزی

far more sinister than just getting rid of well it's like in those films isn't it where

بسیار شوم تر از خلاص شدن از شر، مثل این است که در آن فیلم ها اینطور نیست که

somebody kills a member of somebody's family yeah uh but in fact they don't kill all of

کسی یکی از اعضای خانواده کسی را می کشد، بله، اما در واقع آنها همه آنها را نمی کشند،

them so there's always somebody left to get revenge um yeah the answer is you've got to

بنابراین همیشه یک نفر باقی می ماند تا انتقام بگیرد. اوم بله پاسخ این است که شما باید

kill all of them okay otherwise there'll be somebody left but mind you sort of uh that

همه را بکشید باشه در غیر این صورت کسی باقی خواهد ماند اما توجه داشته باشید که

has been the case in history isn't it where evil horrible dictator type leaders will wipe

در تاریخ اینطور بوده است، مگر نه اینکه رهبران شیطانی و وحشتناک از نوع دیکتاتورها

out whole areas villages all that sort of thing so that there's nobody left to come

تمام مناطق روستاها را از بین خواهند برد تا دیگر کسی باقی نماند که بیاید.

and get revenge on them later i'm going to guess that steve hasn't read the news recently

و بعداً از آنها انتقام بگیرم، من حدس می‌زنم که استیو اخبار اخیر را نخوانده است، این اخبار

that's it's going on all around the world i know but it never stops does it anyway we're

در سراسر جهان در جریان است، من می‌دانم، اما هرگز متوقف نمی‌شود این کار را انجام

talking about having a grudge holding a grudge here's another interesting word steve rudge

می‌دهد. یک کلمه جالب دیگر استیو راج

beatrice makes a good point well i'll read that out in a minute yes begrudge be great

بئاتریس نکته خوبی را بیان می کند خوب من می خوانم که در یک دقیقه بله بغض عالی است

if you begrudge someone or something you envy them yes or resent them that's different isn't

اگر از کسی یا چیزی کینه توزید که به او حسادت می کنید بله یا از او رنجش می دهید که متفاوت است، اینطور نیست

it so again it's slightly different but you begrudge some someone you feel the emotion

پس دوباره کمی متفاوت است اما شما از کسی که نسبت به

of envy or resentment towards someone so i like that one maybe they become successful

کسی احساس حسادت یا کینه توزی می‌کنی خشمگین شو تا من آن یکی را دوست داشته باشم، شاید او

in something yeah and you're jealous of it so you've got a friend or a relative and uh

در چیزی موفق شود، آره و تو به آن حسادت می‌کنی، پس دوست یا یکی از اقوام پیدا کرده‌ای و

they become famous or they start a business and make millions of pounds and you but you

آنها معروف می‌شوند یا شروع می‌کنند. یک کسب و کار و میلیون‌ها پوند به دست می‌آورم و شما اما

you don't like that you feel jealous you begrudge them their success yes what i was saying earlier

دوست ندارید که حسادت می‌کنید، از موفقیت آن‌ها ناراحت می‌شوید، بله، همان چیزی که قبلاً

about me though i i will hold grudges against people who've who've done me harm intentionally

در مورد خودم گفتم، اگرچه از افرادی که عمداً به من آسیب رسانده‌اند

or people who've done things because they they they want to hurt me so i don't just

یا دیگران کینه خواهم داشت. کسانی که کارهایی را انجام داده‌اند چون می‌خواهند به من صدمه بزنند، بنابراین من این کار

do it with everyone but i do if a person has been very mean or mean-spirited or maybe they've

را فقط با همه انجام نمی‌دهم، اما اگر فردی بسیار بداخلاق یا بداخلاق بوده باشد یا شاید

done something big big you know for various reasons for hatred because they're they're

کار بزرگی انجام داده باشد. دلایل نفرت چون آنها

a hateful person so yes i will i will hold grudges but normally i have a very good reason

فردی متنفر هستند، بنابراین بله، من کینه خواهم داشت، اما معمولاً دلیل خوبی

for doing it beatrice can i make do you want to carry on can i make a comment no beatrice

برای انجام آن دارم بئاتریس می توانم کاری کنم که آیا می خواهید ادامه دهید آیا می توانم نظر بدهم نه بئاتریس

and flower make make a a very good point similar point holding a grudge is not healthy to keep

و گل یک نکته بسیار خوب را بیان کنید نکته مشابه نگه

a grudge for a long time can bring on illness or cancer as beatrice says yes well i mean

داشتن کینه برای مدت طولانی سالم نیست می تواند باعث بیماری یا سرطان شود همانطور که بئاتریس می گوید بله خوب منظورم این است

they do know that um you know medical science has proved that if you you know if you're

که آنها می دانند که اوم شما می دانید علم پزشکی ثابت کرده است که اگر شما می‌دانی که آیا

all the time thinking of holding grudges or want revenge and things like that it can be

همیشه به فکر کینه توزی هستی یا اب انتقام و چیزهایی از این قبیل که می

a negative can be have a negative impact on your health stress which can cause illness

تواند منفی باشد می تواند بر سلامتی شما تأثیر منفی بگذارد که می تواند باعث بیماری

is a similar thing i don't i don't feel stressed because of it but i do make sure that i don't

شود، چیزی مشابه است. من به خاطر آن احساس استرس نمی کنم اما مطمئن هستم

suffer the same fate again so from my point of view it is more about protection you're

دوباره به همان سرنوشت دچار نمی شوی، بنابراین از دیدگاه من، بیشتر در مورد محافظت

protecting yourself i suppose yes i think i think it is actually it's probably an evolutionary

از خود است، شما از خود محافظت می کنید، فکر می کنم بله، فکر می کنم در واقع این یک

thing isn't it because if you hold a grudge that's an emotion because that you are then

چیز تکاملی است، نه زیرا اگر کینه داشته باشید این یک مشکل است. احساسات به این دلیل که پس از آن

remembering that that person is a bad person they could be a bad person

به یاد می آورید که آن شخص آدم بدی است، آنها می توانند آدم بدی

so in a way when you see them you will have that emotion you will never trust them so

باشند، بنابراین به نوعی وقتی او را می بینید این احساس را خواهید داشت که هرگز به او اعتماد نخواهید کرد،

it's your body telling you you know don't get caught out twice yes because that person

بنابراین بدن شما به شما می گوید که می دانید متوجه نمی شوید. دوبار متوجه شدم بله، زیرا

might might do you wrong again so in fact it's a bit of a warning to you isn't it in

ممکن است آن شخص دوباره به شما اشتباه کند، بنابراین در واقع این یک هشدار برای شما است، آیا

a way that certain people yes you don't want to be associated you stay away from things

اینطور نیست که افراد خاصی، بله، شما نمی خواهید با شما همراه شوند، از چیزهایی

that might cause you harm two rivals two people who are often battling each other can hold

که ممکن است باعث می شود به دو رقیب آسیب برسانید، دو نفر که اغلب در حال مبارزه با یکدیگر هستند، می توانند هو

grudges and we had a good example earlier with boxing so you we often hear the the phrase

ما قبلاً یک مثال خوب در مورد بوکس داشتیم، بنابراین اغلب این عبارت را می شنویم که

grudge match between two boxers who really don't like each other so they go into the

بین دو بوکسور که واقعاً همدیگر را دوست ندارند، می شنویم، بنابراین وارد

ring and they punch and hit each other in the ring lewis says uh well flower says it

رینگ می شوند و در رینگ مشت می زنند و به یکدیگر ضربه می زنند. اوه خوب گل می گوید

life's too short you should let it go peacefully and lewis makes a similar point uh lewis is

زندگی خیلی کوتاه است باید با آرامش آن را رها کرد و لوئیس به همین نکته اشاره می کند اوه

the kind of person that can have a big argument a hot argument with someone and then over

لوئیس از آن دسته افرادی است که می تواند با کسی بحث و جدل داغی داشته باشد و بعد به مرور

time the feeling of the being angry goes i don't keep rancor that's a good that's a good

زمان احساس عصبانیت من از بین می رود. کینه را حفظ نکن این کلمه خوبی است که

word yes rancor encore is a very similar word rancor yes and but yes i wish i was that type

کلمه خوبی است بله کینه ورزیدن کلمه بسیار مشابهی است.

of person i'm the type of person that won't react when someone's nasty to me unless it's

مگر اینکه

atomic i'll always react then and uh and i won't react at the time and then i'll go away

اتمی باشد، من همیشه واکنش نشان می‌دهم و اوه و در آن زمان واکنشی نشان نمی‌دهم و سپس

and then i'll have all these conversations going over in my head about what i wanted

می‌روم و سپس تمام این صحبت‌ها در ذهنم می‌گذرد که می‌خواستم

to say to them you know i and in fact you end up making up whole scenarios and i think

به آنها بگویم تو می دانم که من و در واقع شما تمام سناریوها را می سازید و فکر می کنم

it's your your brain just trying to cope with it um you know if someone's does something

این کار مغز شماست در تلاش برای کنار آمدن با آن، می‌دانی اگر کسی

to you on the road that you don't like you know i go through all these scenarios of what

در جاده کاری با شما انجام دهد که دوست ندارید، بدانید که من تمام این سناریوهای

i'd say to women but you are a person who sometimes if you are slighted by someone if

آنچه را که به زنان می‌گویم را پشت سر می‌گذارم، اما شما فردی هستید که گاهی اوقات اگر اگر کسی با شما کاری انجام دهد توسط کسی مورد تحقیر قرار

someone does something to you you you will often think at the time i wish i had done

می گیرید، اغلب در آن زمان فکر می کنید که ای کاش این کار را با

that to them i wish i had done that but but you didn't and then later you you think oh

او انجام می دادم.

you you play it's almost like watching a movie in your head you will play it back but this

با تماشای یک فیلم در ذهن خود آن را پخش خواهید کرد، اما این

time it is your version and what you wish you had done i think it is healthy to have

بار این نسخه شماست و کاری که دوست داشتید انجام می دادید، فکر می کنم خوب است

an argument with somebody at the time uh get it out of the way have the argument and then

که در آن زمان با کسی بحث کنید، اوه آن را از سر راه بردارید. سپس

forgive and forget because i think if you don't have that argument if that argument

ببخش و فراموش کن زیرا فکر می کنم اگر آن بحث را نداشته باشی اگر آن

isn't resolved if that conversation isn't resolved and it's just going on in your mind

بحث حل نشد اگر آن مکالمه حل نشد و فقط در ذهنت جریان

it causes stress yeah i suffer from that yes very much very much yes that uh so holding

دارد باعث استرس می شود بله من از آن رنج می برم بله بسیار بسیار بله، آنقدر

a grudge that the word grudge derives from french did you know that from the french word

کینه دارید که کلمه کینه از زبان فرانسوی گرفته شده است که از کلمه فرانسوی

grouch so the word grouch is a person who who might be irritable or grumpy so that's

grouch بنابراین کلمه grouch فردی است که ممکن است عصبانی یا بدخلق باشد بنابراین

where grudge comes from right although the the original definition that we don't actually

کینه از آنجا ناشی می شود اگرچه تعریف اصلی که ما در واقع نمی

know where it came from originally but that is is is its nearest definition somebody said

دانیم از کجا آمده است اما این همان است نزدیکترین تعریف یکی

earlier where is sergio on today well i haven't seen sergio i have not seen sergio today and

قبلا گفته بود که سرجیو امروز کجاست خوب من سرجیو را ندیدم امروز سرجیو را ندیدم و

i don't think we have because all that talk of coffee we know sergio would have said forget

فکر نمیکنم ندیده باشیم چون همه آن صحبت هایی که در مورد قهوه می دانیم سرجیو می گفت

coffee just have vodka yes so the fact that i didn't see that comment leads me to believe

قهوه را فراموش کن فقط ودکا بخور بله پس این واقعیت که من آن نظر را ندیدم مرا به این باور می رساند

that sergio is not here today that is one thing if you want to be if you want to actually

که سرجیو امروز اینجا نیست.

rest or sleep or or be in a place where you can relax then i suppose a little bit of vodka

کمی ودکا

might help you to get there synonyms of grudge by the way include envy bitterness ill will

ممکن است به شما کمک کند تا به آنجا برسید مترادف‌های کینه شامل حسادت تلخی بد

resent you might also have a chip on your shoulder which i love i love that expression

رنجش شما همچنین ممکن است یک تراشه روی شانه‌های خود داشته باشید که من عاشق آن هستم.

it's a great expression so you walk around in your life feeling bitter towards other

احساس بکسل تلخ برای افراد دیگری

people you you have a chip on your shoulder you often feel as if everyone around you is

که شما یک تراشه روی شانه خود دارید، اغلب احساس می کنید که همه اطرافیان

is against you or maybe everyone is is having a better life or maybe they are treated more

شما علیه شما هستند یا شاید همه زندگی بهتری دارند یا شاید با آنها منصفانه تر رفتار می

fairly you can have a chip on your shoulder i i think that's an interesting expression

شود، شما می توانید یک تراشه روی شانه خود داشته باشید ، من فکر می کنم اینطور است یک تعبیر جالب

uh yes belarusia says sometimes holding a grudge has a connection related to self-esteem

اوه بله بلاروسی می گوید گاهی کینه توزی ارتباطی با عزت نفس دارد

yes i think you could be right yes um well how could she how could she do this to me

بله فکر می کنم حق با شماست بله خوب چطور می تواند این کار را با من انجام دهد

yes it's a yes it is if you can't maybe i've got self-esteem problems mr tonka i think

بله بله اگر شما نمی توانید شاید من مشکلات عزت نفس داشته باشم آقای تونکا، فکر می

that's very obvious you you have many self problems all prefixed with the word self self

کنم خیلی واضح است که شما مشکلات شخصی زیادی دارید که همگی با کلمه self self پیشوند شده اند

and whatever whatever psychological term you want to use really sharon says we need a magnetic

و هر اصطلاح روانشناختی که می خواهید استفاده کنید واقعاً شارون می گوید ما به یک

insect screen to stop the wasps coming in that is a great idea you know what you know

صفحه نمایش حشرات مغناطیسی نیاز داریم تا جلوی این کار را بگیریم. آمدن زنبورها ایده بسیار خوبی است، می دانید چه

what

that is the most amazing idea in fact there are things you can buy that are that roll

چیزی شگفت انگیزترین ایده است، در واقع چیزهایی وجود دارد که می توانید بخرید، این است که

up they roll up and you just unroll them and you stick them across the frame of your window

آنها را جمع می کنید و آنها را باز می کنید و آنها را روی قاب خود می چسبانید. پنجره

and they're like a fine net and they stop the insects from coming in they have them

و آنها مثل یک تور خوب هستند و جلوی ورود حشرات را می گیرند. آنها آنها را

in lots of countries they have them uh can i just say that that is brilliant you know

در بسیاری از کشورها دارند.

i might actually do that because that is a problem we have in this studio we can't open

نمی توانم

the windows because of flies and all sorts of insects coming in thank you i'm going to

پنجره ها را باز کنم به دلیل مگس ها و انواع حشرات که وارد می شوند، متشکرم

make a note of that i'm going to do that i'm going to get something to put on the window

، یادداشت می کنم که این کار را انجام خواهم داد که در بسیاری از کشورها چیزی برای قرار دادن روی پنجره می گیرم

lots of countries particularly hot countries that want to keep the insects out will have

به خصوص کشورهای گرم که می خواهند حشرات را بیرون نگه دارند،

uh mesh screens on the doors as well so you can have the door open to let the air in but

صفحه های مشبک روی درها نیز خواهند داشت، بنابراین می توانید در را باز کنید تا هوا وارد شود،

the insects don't come in yeah i'm gonna do that i'm going to look for something to put

اما حشرات وارد نمی شوند بله، من این کار را انجام خواهم داد. به دنبال چیزی برای گذاشتن

over my windows so i can have my windows open on a hot day and of course we have the studio

روی پنجره‌هایم می‌گردم تا بتوانم پنجره‌هایم را در یک روز گرم باز کنم و البته چراغ‌های استودیو را هم داریم

lights as well which are a little hot when they are on so a grudge can also be a complaint

که وقتی روشن هستند کمی داغ می‌شوند، بنابراین کینه نیز می‌تواند شکایتی

about something so if you go to a restaurant you might have a grudge you might feel as

از چیزی باشد. بنابراین اگر به رستوران می روید ممکن است کینه داشته باشید ممکن است احساس کنید

if the food wasn't good enough or the service wasn't good enough so you can develop a grudge

که غذا به اندازه کافی خوب نیست یا خدمات به اندازه کافی خوب نبود، بنابراین

when you have a complaint about something so that's also interesting you don't often

وقتی از چیزی شکایت دارید بتوانید کینه ایجاد کنید، بنابراین جالب است که اغلب نمی

hear people talk about grudge in that sense but actually a complaint or a disagreement

شنوید که مردم در مورد کینه به این معنا صحبت می کنند، اما در واقع یک شکایت یا اختلاف

or maybe another word is gripe i like that word if you have a gripe it means you have

یا شاید کلمه دیگری ناراحت کننده است. مثل این کلمه اگر ناراحت هستید به این معنی است

a complaint about something you feel something wasn't good enough for me i now have a grudge

که از چیزی شکایت دارید که احساس می کنید چیزی برای من به اندازه کافی خوب نبوده است من اکنون

well i hope nobody's got a gripe about today's live lesson i hope not or holding grudges

کینه دارم امیدوارم هیچ کس در مورد درس زنده امروز ایرادی نداشته باشد، امیدوارم که نه یا کینه توزی

because we don't answer all of their questions are from the live stream finally steve the

به خاطر ما به همه سؤالات آنها پاسخ ندهید از جریان مستقیم است و در نهایت

word begrudgingly so it's describing the actual action you are doing something in a certain

کلمه را با ناراحتی توصیف می کنید، بنابراین عمل واقعی را که شما انجام می دهید به روشی خاص توصیف

way the word begrudgingly relates to doing something reluctantly or with bitterness so

you don't really want to do it but you have to do it so you do it begrudgingly yes perhaps

می کند. برای انجام این کار، اما باید آن را انجام دهید، بنابراین با انزجار این کار را انجام می دهید، بله شاید

you're in a contest and maybe the person who comes second has to give the prize to the

شما در یک مسابقه هستید و شاید فردی که دوم می شود باید جایزه را به

person who comes first so you give the prize but you you don't really want to give it to

فردی که اول می شود بدهد، بنابراین شما جایزه را می دهید، اما شما انجام می دهید. واقعاً نمی‌خواهم آن را به

them you give it to them congratulations begrudgingly yes that's often seen for example if somebody

آنها بدهی، شما آن را به آنها تبریک می‌گویید با حیرت بله، اغلب دیده می‌شود، مثلاً اگر کسی

asks you to do something say a friend says oh can you pick me up and uh give me a lift

از شما می‌خواهد کاری انجام دهید، بگویید دوستی می‌گوید آه، می‌توانی من را ببری و اوه به من اجازه بده

to work but you don't want to do it because it's a bit out of your way you want to drive

تا کار کنم، اما تو نمی خواهید این کار را انجام دهید زیرا این کار کمی دور از ذهن است، شما می خواهید

a couple of miles out of the way too far and you do it but you don't want to do it and

چند مایل از مسیر دورتر رانندگی کنید و این کار را انجام می دهید اما نمی خواهید این کار را انجام دهید

it's obvious you don't want to do it in your attitude and your behavior someone would say

و واضح است که نمی خواهید انجام این کار در نگرش و رفتارت، یکی می‌گوید

oh you you've done that but you've done it begrudgingly you've helped somebody that person

اوه تو این کار را کردی، اما با انزجار این کار را انجام دادی، به کسی کمک کردی که آن شخص

have a lift to work but you didn't want to help them uh so you you you sort of you'd

بتواند کار کند، اما تو نمی‌خواستی به او کمک کنی. شما یک جورهایی

have an expression on your face or get in didn't really want to help you so you do it

ظاهری روی صورتتان دارید یا وارد شوید ، واقعاً نمی خواستم به شما کمک کنم، بنابراین

begrudgingly the one thing i do i do agree with is having a grudge can can also be destructive

با انزجار

it can have a negative effect on your life but i i don't have grudges against everyone

این کار را انجام می دهید. تأثیر منفی بر زندگی شما دارد، اما من از همه اطرافیانم کینه ای

around me but only people who've really done something and they've done it intentionally

ندارم، بلکه فقط از افرادی که واقعاً کاری انجام داده اند و من انجام داده اند، کینه ای ندارم. عمداً

and i i think sometimes you you can't forgive but i think you can be too forgiving sometimes

و من فکر می کنم گاهی اوقات نمی توانی ببخشی اما فکر می کنم می توانی خیلی بخشنده باشی گاهی

i think you have to sometimes say that's it enough is enough no more i'm sorry you did

فکر می کنم گاهی اوقات باید بگویی کافی است کافی است نه دیگر متاسفم

it once for me you did it twice you're still making a fool of me it won't happen again

که یک بار برای من این کار را کردی دو بار انجام دادی "هنوز داری احمقم میکنی دیگه تکرار نمیشه پس گاهی مجبوری جلوی خودتو بگیری

so sometimes you do have to put a stop you just you have to say enough is enough well

فقط کافیه بگی بسه خوب

flower says sometimes holding a grudge can be a good thing because it shows it's punishment

گل میگه گاهی نگه داشتن کینه میتونه چیز خوبی باشه چون نشون میده

for the person that you know if that person has some feelings and uh you know is is a

مجازاته کسی که می دانی اگر آن شخص احساساتی دارد و اوه می دانی

response we've got two wasps in here now mr duncan okay two um so um yes somebody somebody

پاسخی است که ما الان اینجا دو زنبور داریم آقای دانکن باشه دو تا اوم پس اوم بله

might it could be a punishment for them so it might it might actually modify their behavior

ممکن است کسی برای او تنبیهی باشد پس ممکن است

if they can see that you're you don't want to talk to them or you ignore them or you

اگر آنها متوجه شوند که شما نمی خواهید با آنها صحبت کنید یا آنها را نادیده می گیرید یا

don't you don't have meals with them anymore at the restaurant or the cafe maybe they they

دیگر با آنها در رستوران یا کافه غذا نمی خورید، ممکن است رفتار آنها را تغییر دهند.

might change their behavior their bad behavior and become you know better people we're going

رفتار آنها را تغییر دهید رفتار بد آنها و تبدیل شدن به شما بهتر می دانیم مردم ما می خواهیم

to have to shut that window i think mr duncan you wanted to open well steve was complaining

t o باید آن پنجره را ببندم، فکر می کنم آقای دانکن شما می خواستید خوب باز کنید، استیو شکایت

that it was hot in here so i opened the windows and now we have wasps flying everywhere but

داشت که اینجا گرم است، بنابراین من پنجره ها را باز کردم و اکنون ما زنبورهایی داریم که همه جا پرواز می کنند، اما

don't worry they will not be around much longer because steve is going to have them terminated

نگران نباشید که آنها بیشتر از این در اطراف نباشند زیرا استیو قرار است فردا آنها را خاتمه دهند،

tomorrow well these two might have to be terminated uh earlier than the others just send them

خوب ممکن است این دو نفر زودتر از دیگران خاتمه داده شوند، فقط آنها

out of the window don't worry about it steve even psychopaths deserve sympathy says belarusia

را از پنجره بیرون بفرستید نگران نباشید استیو حتی بیماران روانی هم سزاوار همدردی هستند می گوید بلاروس

they can't avoid hurting people because they have a mental illness oh well that again that's

آنها نمی توانند از صدمه زدن به مردم جلوگیری کنند زیرا آنها این کار را انجام داده اند. یک بیماری روانی اوه خوب که دوباره

different yeah i mean although they do need locking up at the same time you know psychopath

متفاوت است بله منظورم این است که اگرچه آنها نیاز به قفل کردن دارند در همان زمان شما می دانید که روان گردان

is not the sort of person you want living next door have you seen mr johnson yeah he

آن آدمی نیست که شما بخواهید در همسایگی زندگی کنید.

he does he does occasionally murder people after after inviting them into his house are

بعد از اینکه آنها را به خانه اش دعوت

you talking about the prime minister but he's really nice sorry who are you talking about

کردید در مورد نخست وزیر صحبت می کنید اما او واقعاً متاسف است که در مورد

what do you mean who am i talking about well you just said mr johnson well mr johnson can

چه کسی صحبت می کنید منظور شما از چه کسی است خوب شما فقط گفتید آقای جانسون خب آقای جانسون

be anyone it's just a name that we use i see i thought you were talking about our prime

می‌تواند هر کسی باشد، فقط یک نام است که ما استفاده می‌کنیم، من فکر می‌کنم شما در مورد نخست‌وزیر ما هم صحبت می‌کنید،

minister too no it's just a generic well quite often when we are relating a story to something

نه، این فقط یک چاه عمومی است اغلب زمانی که داستانی را به چیزی

imaginary we we often use certain names and mr johnson is is is a common name that we

تخیلی مرتبط می‌کنیم، ما اغلب از نام‌های خاصی استفاده می‌کنیم و آقای جانسون است. یک نام رایج است که

will just bring up not not the problems i didn't say it was you're the one that keeps

ما فقط آن را مطرح می کنیم نه مشکلاتی را که نگفتم این شما هستید که مدام می

saying i know but i've never heard of that you see he said we need to explain that we're

گوید می دانم اما من هرگز نشنیده ام که می بینید او گفته است باید توضیح دهیم که ما

not talking about boris johnson no we're talking about somebody no we're not talking okay well

در مورد بوریس جانسون صحبت نمی کنم نه ما در مورد کسی صحبت می کنیم نه ما صحبت نمی کنیم خوب خوب

that's that's my story just completely destroyed what i'm just saying you know i think we're

این داستان من است فقط چیزی را که من می گویم کاملاً نابود کرد شما می دانید فکر می کنم ما در

talking about boris johnson we're not well because we said mr johnson yes on the planet

مورد بوریس جانسون صحبت می کنیم ما خوب نیستیم چون ما گفتیم آقای جانسون بله در این سیاره

yes you know how many millions of johnson's there are i know but that's a famous name

بله شما می دانید که چند میلیون جانسون وجود دارد من می دانم اما این یک نام مشهور است

at the moment isn't it welcome yes here but not on the planet not on planet earth well

در حال حاضر آیا از آن استقبال نمی شود بله اینجا اما نه در سیاره نه در سیاره زمین خوب

there are no our prime minister oh okay steve go on carry on with your story i can't it's

وجود ندارد نخست وزیر اوه باشه استیو به داستانت

gone i'll call it call call him mr smith instead okay or mr blogs oh mr smith that could be

ادامه بده من نمیتونم تموم شد تماس میگیرم به جایش او را آقای اسمیت صدا می زنم، اوه آقای اسمیت

that could be maggie smith or maggie smith's husband you see what you're saying what you're

که می تواند مگی اسمیت یا شوهر

saying are you saying the actress maggie smith my husband is a psychopath mr duncan just

مگی اسمیت باشد. آقای دانکن روانشناس فقط

move on it was just supposed to be a humorous comment my point is if they are a psychopath

باید ادامه بده، فقط قرار بود یک نظر طنز باشد، نظر من این است که اگر آنها یک روانپزشک هستند،

you can't really forgive them but that they should probably be be sort of sedated or locked

واقعا نمی توانید آنها را ببخشید، اما احتمالاً آنها باید به نوعی آرام بخش باشند یا قفل

away so so i'm not saying we should be really really too forgiving iron man says wives uh

شوند، بنابراین نمی گویم ما باید واقعاً خیلی بخشنده باشیم مرد آهنین می گوید همسران

show a grudge to their husbands or yes yes that's right well you know if the husband's

نسبت به شوهرشان کینه نشان می دهند یا بله درست است، خوب می دانید اگر شوهر

done something the wife doesn't like she might show that she's holding a grudge against his

کاری را انجام داده باشد که زن دوست ندارد ممکن است نشان دهد که از رفتار او کینه ورزی دارد.

behavior maybe he went out uh and came back late and was drunk and she's wondering what

بیرون رفت و دیر برگشت و مست بود و او متعجب است که چه

he got up to the wasp came down and said hello to you then and then went away again he's

چیزی بلند شد تا زنبور پایین آمد و به تو سلام کرد و بعد دوباره رفت او کسی است

the one if you want to sting this one he's the one that's having you executed tomorrow

که اگر می‌خواهی این یکی را نیش بزنی او است که تو را اعدام کرده است. فردا

okay there's there's there's one of them maybe it's coming to plead with me yeah ask me please

باشه اونجا هست شما یکی از آنها هستید شاید می خواهد از من خواهش کند بله از من بپرس لطفاً

please don't kill all my brothers and sisters yes um well i'll say i'll say no for now because

لطفاً همه برادران و خواهرانم را نکشید بله خوب من می گویم فعلاً نه می گویم زیرا در این

then i won't get stoned so that is the subject holding a grudge we will not hold that grudge

صورت سنگسار نمی شوم. سوژه ای که کینه دارد ما دیگر آن کینه را حفظ

any longer because we will move on one of the things i noticed recently steve

نخواهیم کرد زیرا به یکی از چیزهایی که اخیراً متوجه شدم حرکت

did you see the story about the new 50 pound note we have a new 50 pound note here in the

uk it's been replaced what am i going to do with all my old ones but what i was going

خواهیم کرد. کاری را که قرار است انجام دهم با تمام اسکناس های قدیمی ام جایگزین کردم، اما چیزی که می

to say is you never see 50 pound notes i don't know why they even changed it because no one

خواستم بگویم این است که شما هرگز اسکناس های 50 پوندی را نمی بینید، نمی دانم چرا آنها حتی آن را تغییر دادند زیرا هیچ کس

ever sees them it's quite pointless in fact even though yes i know what you're going to

هرگز آنها را نمی بیند، در واقع کاملاً بی معنی است اگرچه بله می دانم چه می خواهی

say oh mr duncan they put alan turing on the back of the 50-pound note who would know that

بگویی اوه آقای دانکن، آنها آلن تورینگ را پشت اسکناس 50 پوندی می گذارند که بداند

but no one but no one ever sees a pound note ever because we never see them i don't even

اما هیچ کس جز هیچ کس هرگز اسکناس پوندی را نمی بیند زیرا ما هرگز آنها را نمی بینیم. حتی

know what a 50 pound note looks like to be honest but it it brought me round to an interesting

می دانم که یک اسکناس 50 پوندی چگونه به نظر می رسد.

subject about physical money physical cash as opposed to cryptocurrencies you mean well

منظور شما از پول نقد در مقابل ارزهای رمزنگاری شده،

as opposed no as opposed to anything that isn't real or physical so something you can

نه در مقابل هر چیزی که واقعی یا فیزیکی نیست، بنابراین چیزی را که می توانید

hold in your hand and maybe pass on to your loved one is it the end of physical cash because

در دست خود نگه دارید و شاید آن را به عزیزتان بفرستید ، پایان پول نقد فیزیکی است، زیرا

coronavirus coronavirus came along steve so what was the first thing the first thing people

ویروس کرونا از راه رسیده است. در کنار استیو ، اولین چیزی که مردم

started doing well you weren't allowed to use physical cash in the shops because they

شروع به انجام خوب کردند چه بود، شما اجازه نداشتید از پول نقد فیزیکی در مغازه ها استفاده کنید زیرا

could be contaminated with the virus um so yes you could in a lot of shops you could

ممکن است به ویروس آلوده شوند، بنابراین بله، در بسیاری از مغازه ها می توانید

only use contactless card which we know is not real money anyway it's electronic money

فقط بدون تماس استفاده کنید. کارتی که می دانیم پول واقعی نیست به هر حال پول الکترونیکی است

uh i mean physical cash has been going out for some time hasn't it um and uh yes what

، منظورم این است که پول نقد فیزیکی مدتی است که خارج شده است، نه اوم و اوه بله، چه

do you want me to say mr duncan

چیزی می خواهید بگویم آقای

i mean people talk about physical cash but i think virtually all transactions are electronic

دانکن، منظورم این است که مردم در مورد پول نقد فیزیکی صحبت می کنند، اما من

now anyway if you transfer money to somebody that's electronic there's very little physical

به هر حال اگر پول را به شخصی که الکترونیکی است انتقال دهید تقریباً همه تراکنش ها الکترونیکی هستند، مراقبت فیزیکی بسیار کمی

care i'm on about going to the local shop and buying buying a loaf of bread well yes

برای رفتن به مغازه محلی و خریدن یک قرص نان خوب است، بله،

you can still use that i think the vast majority yeah so physical cash has been going so what

هنوز هم می توانید از آن استفاده کنید. جوهر اکثریت قریب به اتفاق آره، بنابراین پول فیزیکی زیاد شده است، بنابراین آنچه

you're saying mr duncan is in a massive change of subject away from what we've just been

شما می گویید آقای دانکن در حال تغییر گسترده موضوع است و از چیزی که اخیراً

talking about i'm trying to get my brain into gear now from you switching from being uh

در مورد آن صحبت می کردیم، من سعی می کنم مغزم را با تغییر دادن شما آماده کنم. از

grudging to the end of physical cash why is that so hard to do ah it's just to change

کینه توزی گرفته تا پایان پول نقد چرا انجام این کار خیلی سخت است آه فقط

a subject i'm not asking you to saw one of your languages a big subject mr dumb can we

تغییر موضوع است من از شما نمی خواهم که یکی از زبان های خود را ببینید یک موضوع بزرگ آقای احمق آیا ما

it's a big subject because we can get into all sorts of things here well no value of

این یک موضوع بزرگ است زیرا ما می توانیم در اینجا وارد انواع چیزها شوید خوب بدون ارزش

money all i'm talking about it's it's a very simple subject actually it's money you hold

پول، تمام چیزی که من در مورد آن صحبت می کنم موضوع بسیار ساده ای است، در واقع پولی است که

in your hand so when you go into your wallet you pull out money but nowadays and certainly

در دستتان می گیرید، بنابراین وقتی وارد کیف خود می شوید پول را بیرون می آورید، اما امروزه و مطمئناً

because of coronavirus and covid lots of shops have refused or they have become more cautious

به دلیل ویروس کرونا و بسیاری از مغازه‌ها رد کرده‌اند یا محتاط‌تر شده‌اند،

so they would rather most people use their card and especially these days because you

بنابراین ترجیح می‌دهند بیشتر مردم از کارت خود استفاده کنند و مخصوصاً این روزها چون شما

don't even have to touch anything you can just get your card and

حتی مجبور نیستید چیزی را لمس کنید، فقط می‌توانید کارت خود را دریافت کنید

you don't have to touch anything some people use their mobile phones some people use the

و نیازی به لمس کردن ندارید. هر چیزی که برخی از مردم از تلفن همراه خود استفاده می کنند مردم از اینترنت استفاده می‌کنند

internet and pay for something in advance maybe a delivery maybe your shopping order

و برای چیزی از قبل پرداخت می‌کنند، شاید یک تحویل، شاید سفارش خرید شما،

so anything like that and that's the reason why i'm making this an important question

بنابراین هر چیزی شبیه به آن، و به همین دلیل است که من این سوال مهم را مطرح

is it the end of physical cash probably because it seems a long time since i handled hash

می‌کنم که این پایان پول نقد فیزیکی است، احتمالاً زیرا به نظر می‌رسد مدت زیادی است که من

physically actually had it in my hand mr duncan that wasp is crawling around on your lens

در واقع آن را در دست داشتم آقای دانکن که زنبور در حال خزیدن روی لنز شماست،

because i just saw it no it isn't that's uh that camera is not even active okay how many

زیرا من آن را دیدم، نه اینطور نیست که دوربین حتی فعال نیست، خوب چند

years have you been doing this i'm just anyway right yeah wherever that camera is there's

سال است که این کار را انجام می دهید، من فقط به هر حال درست است، بله، هر جا که آن دوربین باشد،

a wasp on it it's that yeah there's another

یک زنبور روی آن وجود دارد، این است که بله چاه دیگری وجود دارد،

well of course governments uh are very very keen to get rid of physical cash because that's

البته دولت‌ها بسیار مشتاق هستند که از شر پول فیزیکی خلاص شوند، زیرا

the the sort of side of the economy where people aren't paying taxes so if you're if

این همان جنبه‌ای از اقتصاد است که مردم در آن مالیات نمی‌پردازند. اگر

somebody comes around to your house and does a job for you some building work or you take

کسی به خانه شما می آید و برای شما کار ساختمانی انجام می دهد یا

your car to the garage and you have it repaired but mainly builders that come to your house

ماشین خود را به گاراژ می برید و آن را تعمیر می کنید، اما عمدتاً سازندگانی که به خانه شما می

uh the window cleaner you often pay them in cash which means that there's no record that

آیند و شیشه پاک کن شما اغلب به آنها پول می دهید. پول نقد wh ich به این معنی است که هیچ سابقه ای وجود ندارد که

person doesn't have to pay tax on it unless they declare it of course well that's an interest

شخص مجبور نباشد مالیات آن را بپردازد، مگر اینکه آن را اعلام کند، البته این علاقه ای است

that was a point i was going to come to because there are lots of people that love cash yes

که من می خواستم به آن برسم، زیرا افراد زیادی وجود دارند که پول نقد را دوست دارند بله

and one of the reasons is because if you get paid in cash it is untraceable it can't be

و یکی از آنها دلیلش این است که اگر پول نقد دریافت می کنید غیرقابل

traced so if you do some work for someone and they give you the cash you don't have

ردیابی است، بنابراین اگر کاری برای کسی انجام می دهید و او پول نقد را به شما می دهد، مجبور نیستید

to tell the tax man you don't have to tell anyone it is your secret you see that does

به مرد مالیاتی بگویید که لازم نیست بگویید. هر کسی این راز شماست که می بینید این اتفاق می

happen yeah but if they take away cash what what what is mr jones the builder or mr smith

افتد بله، اما اگر پول نقد را بردارند آقای جونز سازنده یا آقای

the the roof repairer what are they going to do well they're going to put their prices

اسمیت تعمیرکار سقف چه کاری را به خوبی انجام می دهند، قیمت های خود را

up they will have to pay taxes to put their prices up because they'll then have to maybe

بالا می برند. باید مالیات بپردازند تا قیمت‌هایشان را بالا ببرند، زیرا در این صورت مجبور می‌شوند

put it up by 20 or 30 percent uh because to account for the the tax they'll have to pay

تا 20 یا 30 درصد آن را افزایش دهند، زیرا برای محاسبه مالیاتی که باید بپردازند

but then i often suspect that they often say to you don't they build us oh um if you pay

، اغلب شک دارم که اغلب به شما می‌گویند آیا آنها ما را نمی سازند، اوه اوم اگر

me in cash you can get it cheaper but then how do i know that they haven't already put

پول نقد به من بپردازید، می توانید آن را ارزان تر دریافت کنید، اما از کجا بدانم که آنها این کار را نکرده اند

the price up beforehand well yeah anyway so you think you're getting something cheaper

قبلاً قیمت را از قبل افزایش داده‌اید، بله، به هر حال، بنابراین فکر می‌کنید چیزی ارزان‌تر

but maybe you're not because they've already you know they're trying to make as much out

می‌گیرید، اما شاید اینطور نیست، زیرا آنها قبلاً می‌دانید که سعی می‌کنند تا جایی که می‌توانند از شما سود ببرند.

of you as they can you're a very trusting person no i'm not i'm not interesting that's

شخص قابل اعتماد نه من نیستم جالب نیستم

what i mean i was being sarcastic right you do know what sarcasm is i hope what is uh

منظورم این بود که طعنه زدم درست می دانید طعنه چیست، امیدوارم

fps

similar technology to p i x in brazil this is is it is it contactless card do you think

فناوری مشابه p i x در برزیل چیست این کارت بدون تماس است؟

it might be yes well in fact nowadays a lot of people a lot of people have a little device

شاید بله، در واقع امروزه بسیاری از مردم دستگاه کوچکی

attached to their phone and they are they are shop owners so even small shops now have

به تلفن خود وصل کرده اند و آنها صاحب مغازه هستند، بنابراین حتی مغازه های کوچک هم اکنون

a have contactless payment so it isn't just the big shops that have them so it's anyone

پرداخت بدون تماس دارند، بنابراین فقط مغازه های بزرگ نیستند. که آنها را دارند، بنابراین هر کسی

now you can actually connect a little thing to your phone steve and it is like a card

اکنون می توانید یک چیز کوچک را به گوشی خود وصل کنید استیو و مانند یک کارت

reader so even if you have a little shop or maybe a marketplace maybe a bazaar you can

خوان است، بنابراین حتی اگر یک مغازه کوچک یا شاید بازاری دارید،

still have card payments so that's that's how technology has moved on it's moved on

باز هم می توانید پرداخت های کارتی داشته باشید، بنابراین به این ترتیب است. فن آوری حرکت کرده است آن را

in huge leaps and most of that is because of coronavirus it's almost as if everything

در جهش های بزرگ حرکت کرده است و بسیاری از اگر این به خاطر ویروس کرونا است، تقریباً انگار همه چیز

has leaked forward or leapt forward by five or six years so suddenly we're living in in

پنج یا شش سال به جلو درز کرده یا به جلو جهش کرده است، بنابراین ناگهان ما

a future time that was supposed to come naturally but because of coronavirus we've all been

در آینده ای زندگی می کنیم که قرار بود به طور طبیعی اتفاق بیفتد، اما به دلیل کرونا همه ما

forced into it very quickly so so we might see over the next five years we might see

مجبور به ورود به آن شده ایم. خیلی سریع، بنابراین ممکن است طی پنج سال آینده

cash physical cash being used less and less well in a lot of countries people are commenting

شاهد استفاده از پول نقد فیزیکی در بسیاری از کشورها باشیم که مردم اظهار

that they haven't used physical cash for years anyway but just because it's of course more

می‌کنند که سال‌هاست از پول نقد فیزیکی استفاده نکرده‌اند، اما فقط به این دلیل

convenient you don't have to carry cash with you uh and um what's in the west uh oh no

راحت‌تر نیازی نیست پول نقد با خود حمل کنید آه و اوم چه چیزی در غرب است اوه اوه نه

sorry uh the slack one there's no answer to that one sorry to hear that there's no there's

متاسفم آه یک تنبل، هیچ پاسخی برای آن یکی وجود ندارد متاسفم که می‌شنوم که وجود ندارد،

no answer to that sure a doctor can help you out uh says using crypto can keep you anonymous

هیچ پاسخی برای آن وجود ندارد مطمئن باشید که یک پزشک می‌تواند به شما کمک کند. او می گوید که استفاده از رمزارز می تواند شما را ناشناس نگه

well of course yes this is why cryptocurrencies are becoming popular no i'm just let me say

دارد، البته بله، به همین دلیل است که ارزهای رمزنگاری شده محبوب می شوند، نه من فقط اجازه می

something this is why i'm not promoting them cryptocurrencies are becoming popular because

دهم چیزی بگویم به همین دلیل است که آنها را تبلیغ نمی کنم، ارزهای رمزنگاری شده در حال محبوب شدن هستند زیرا

they're seen as being outside government control yes so therefore people are quite keen to

آنها به عنوان خارج از کشور شناخته می شوند. فرماندار کنترل nment بله، بنابراین مردم کاملاً مشتاق

use them so it's almost equivalent of having cash physical cash in a way because you can

استفاده از آنها هستند بنابراین تقریباً به نوعی معادل داشتن پول نقد فیزیکی است زیرا می توانید

you know interact with people pay for services without having to get the government involved

بدانید که بدون نیاز به دخالت دولت با مردم برای خدمات پرداخت می کنید

but of course the government aren't going to be very keen on that so i'm sure that they

اما البته دولت این کار را نمی کند. من خیلی مشتاق آن هستم، بنابراین مطمئن هستم که آنها

will legislate them out of existence okay uh at some point i'd say that's the point

آنها را از وجودشان خارج خواهند کرد، اوه اوه، من می گویم این همان نقطه ای است

where we stop right okay i won't get into uh into that well we can't because we have

که ما به درستی متوقف می شویم، خوب، من به آن چاهی که می توانیم وارد نمی شوم. از آنجا که

the sentence game coming up now so i thought it was an interesting subject because we we

ما اکنون بازی جمله را داریم، بنابراین فکر کردم موضوع جالبی است زیرا ما

went out the other night for a meal and and lots of people i know just around us were

شب گذشته برای صرف غذا بیرون رفتیم و بسیاری از مردم که من می شناسم در اطراف ما

just playing with their cards there was no cash being used anywhere except for me i'm

فقط با کارت های خود بازی می کردند و پول نقد وجود نداشت. در همه جا به جز من استفاده شده است،

the only person i think that had cash terry makes a very good point uh physical cash can

من تنها کسی هستم که فکر می کنم تری پول نقد داشته باشد، نکته بسیار خوبی است اوه پول نقد فیزیکی می

be more secure because it because most money is electronic now if it gets hacked like cyber

تواند ایمن تر باشد، زیرا بیشتر پول الکترونیکی است اگر مانند سایبر هک شود

of course yes uh i think you're probably talking about crypto currencies they can be stolen

، البته بله، من فکر می کنم شما احتمالا در مورد کریپتو c صحبت می کنیم ارزهایی که می توانند به سرقت بروند

very you know if somebody knows what they're doing yes and they have been stolen but not

خیلی می دانید که اگر کسی می داند چه کاری انجام می دهد بله و دزدیده شده اند، اما نه

just crypto just banks they call it b a b a c backs so it's just a payment method isn't

فقط ارزهای رمزنگاری شده فقط بانک ها، آنها آن را b a b a c backs می نامند، بنابراین این فقط یک روش پرداخت است، نه

it that's it yes but that's that that can be hacked into if you if you get someone's

بله، بلکه همین است که اگر

pin number or their credit card but the banks uh and credit cards will compensate you if

شماره پین ​​شخصی یا کارت اعتباری او را دریافت کنید، اگر شخصی به کارت یا حساب بانکی شما هک کند، بانک ها و کارت های اعتباری شما را جبران می کنند، بانک شما را جبران می کند،

somebody hacks into your card or into your bank account then the bank if it's not your

اگر تقصیر شما نباشد

fault the bank will compensate you for that whereas if you were doing dealing with cryptocurrencies

، بانک به شما خسارت می دهد. در حالی که اگر با ارزهای رمزنگاری شده سروکار

and you were hacked into you wouldn't be compensated because they're not controlled in that way

داشتید و هک شدید، جبران نمی‌شد، زیرا آنها به این شکل کنترل نمی‌شوند،

okay well i was just just loosely mentioning that yeah exactly because we we have steve

خوب، من فقط به صراحت اشاره کردم که بله دقیقاً به این دلیل که

what do we have enough of that enough of that enough about many money says pound me around

ما استیو داریم. به اندازه کافی از آن به اندازه کافی در مورد پول زیاد می گوید من را دور بزن

yes that's what i was reacting to enough about that we are letter hello we a letter hi mr

بله این همان چیزی بود که به اندازه کافی به آن واکنش نشان می دادم که ما نامه هستیم سلام ما یک نامه سلام آقای

duncan mr steve lovely to see you thank you we a letter we a letter quill nice to see

دانکن آقای استیو دوست دارم شما را ببینم متشکرم ما یک نامه ما یک نامه خوشحالم که

you here thank you for joining us today i believe it's quarter to four already it's

شما را اینجا می بینم از اینکه امروز به ما ملحق شدید متشکرم، من فکر می کنم که ساعت چهار به ربع

gone very quickly doesn't time fly when you're having fun well i'm not having fun but time

است، خیلی سریع گذشته است، زمان پرواز نیست وقتی شما در حال تفریح ​​هستید، خوب من سرگرم نمی شوم اما زمان

has planned the wasps have gone yes that's what i'm worried about they've flown oh they've

برنامه ریزی کرده است زنبورها رفته اند بله این چیزی است که من نگران آن هستم که آنها پرواز کرده اند اوه آنها

gone they're flown out you think so yes they're over there just by the window they are clever

رفته اند آنها

wasps they're much cleverer than flies okay flies never fly out of a window i've never

پرواز کرده اند. من هرگز

thought of the intelligence quota of of insects so so what about an earth worm they don't

به سهمیه هوش حشرات فکر نکرده‌ام، پس در مورد کرم‌های خاکی که

fly in through windows do they but are they clever they might be just very clever they

از پنجره‌ها داخل آن پرواز نمی‌کنند چه می‌گویند، اما آیا آنها باهوش هستند، ممکن است بسیار باهوش باشند،

might they might climb up the side of your house at night and come in through a window

ممکن است از آن طرف بالا بروند. شبها از خانه شما وارد می شود و از پنجره وارد می شود

and then sort of crawl into your bed that is true about wasps you don't you know if

و سپس یک جورهایی به رختخواب شما می خزد که در مورد زنبورها صادق است، نمی دانید

a wasp comes in through a window it can usually find its way out whereas a fly can't

اگر زنبور از پنجره وارد شود معمولاً می تواند راه خود را پیدا کند در حالی که مگس می تواند.

i think it was a wasp here he goes to sentence game oh okay the sentence game shall we play

من فکر می کنم این یک زنبور بود اینجا او به بازی جمله می رود اوه خوب بازی جمله باید آن را بازی

it go on

کنیم ادامه دهیم

don't worry about the wasps mr steve don't worry we're sweating i'm sweating don't worry

d نگران زنبورها نباش آقای استیو نگران نباش ما عرق می کنیم من عرق می کنم

about the wasps they just they just want to live like all of us

نگران زنبورها نباش آنها فقط می خواهند مثل همه ما زندگی کنند

the wasps just want to survive oh lewis has made a very controversial comment okay

زنبورها فقط می خواهند زنده بمانند اوه لوئیس ساخته است نظر بسیار بحث برانگیز است، خوب،

but uh i won't go into it because we're moving on moving on yes the sentence game people

اما اوه من وارد آن نمی شوم، زیرا ما در حال حرکت به سمت بازی جملاتی هستیم، بله، این جمله که مردم

into crypto would be horrified by your comment lewis yes crypto people don't want banks to

وارد رمزنگاری می شوند، از نظر شما وحشت زده خواهند شد.

anywhere near their currency okay you are the only person by the way getting excited

تنها کسی هستند که از این موضوع هیجان زده می

by this unless of course it's a central bank cryptocurrency which are coming in by the

شوند، مگر اینکه این یک ارز رمزنگاری شده بانک مرکزی باشد که وارد می شود، به

way

هر حال

hmm right crypto sentence game it's not the crypto game it's the sentence game steve name

، بازی جملات رمزنگاری درست است، این بازی رمزنگاری نیست، این بازی جمله ای است که استیو نام دارد

that cryptocurrency go on yes sentence game are you okay i'm fine by the way did you see

که رمزارز ادامه می دهد بله بازی جمله هستند. تو باشه من خوبم به هر حال آیا

this on the internet during the week steve did you see this no oh yes i did yes it that

این را در طول هفته در اینترنت دیدی استیو آیا این را دیدی نه آه بله من آن را انجام دادم بله

i don't know what that is yet it's freaky i thought you wanted to do the sentence game

که نمی دانم چیست اما عجیب است فکر کردم می خواهید این کار را انجام دهید بازی جملاتی

i am i'm about to but this is just a little thing i just remembered this is the little

I am I'm to to اما این فقط یک چیز کوچک است که من می خواهم یادم رفت این مغز کوچکی

brain that they grew in the laboratory in germany it's a little tiny brain but look

است که آنها در آزمایشگاه در آلمان رشد دادند، مغز کوچکی است اما نگاه

the little brain has eyes as well it's actually grown a pair of little eyes isn't that lovely

کنید مغز کوچک هم چشم دارد و در واقع رشد کرده است یک جفت چشم کوچک آنقدرها دوست داشتنی

it's so cute i want one of these can i have one of these actually it does look like mr

نیست، خیلی بامزه است من یکی از اینها را می خواهم آیا می توانم یکی از اینها را داشته

steve that is freaky thank you sergio's here hello sergio it does it does look a bit like

باشم، در واقع شبیه آقای استیو است که عجیب است، متشکرم سرجیو اینجاست سلام سرجیو، این کار را انجام می دهد، کمی شبیه

steve i'm just i'm just wondering now let me just see i guess it does it that's very

استیو است، من فقط در تعجب هستم که اجازه دهید ببینم فکر می کنم این کار را انجام می دهد این خیلی

similar yeah but maybe we can have this guy presenting instead

شبیه است بله، اما شاید بتوانیم این پسر را به جای آن ارائه دهیم

that's very good yes it's just like mr c hello my name is

که خیلی خوب است بله درست مثل آقای ج سلام نام

hello my name is mr steve and i've been grown in a laboratory yes that does i think that

من سلام است نام من آقای استیو است و من در آزمایشگاه بزرگ شده ام بله فکر می کنم

does look a little bit like mr steve it's definitely got your eyes your your dead eyes

به نظر می رسد کمی شبیه آقای استیو قطعاً چشمان شما را دیدم چشمان مرده شما

oh thanks dead eyes can you believe that viewers can you believe that that is a horror i'm

آه ممنون چشمان مرده می توانید باور کنید که بینندگان می توانند باور کنند که این وحشتناک است

going to bear a grudge for the rest of the day no tea for you after this live stream

من تا آخر روز کینه ای را تحمل خواهم کرد و بعد از آن چایی برای شما ندارم این پخش زنده

mr duncan i'm used to that i'm used to mr steve's grudges here we go then the sentence

آقای دانکن من به آن عادت دارم که به عصبانیت آقای استیو عادت دارم es اینجا ما می رویم و سپس

game is here we are going to play the sentence game here is the first round of the sentence

بازی جمله اینجا است ما می خواهیم بازی جمله را بازی کنیم اینجا اولین دور

game isn't it exciting the sentence game random words today so there's no theme to the sentence

بازی جمله است آیا این بازی جمله هیجان انگیز نیست کلمات تصادفی امروز پس هیچ موضوعی برای بازی جمله

game

here it is the first one oh something there has been something in the number of something

وجود ندارد. اولی اوه چیزی به تعداد چیزی وجود داشته است

hmm good steve oh you haven't you've got you haven't got the the the dots underneath i

اوه خوب استیو اوه شما ندارید شما دارید شما نقطه های زیر

couldn't be bothered okay right so three words first word eight letters second word seven

را نگرفته اید من نمی توانم اذیت شوم بسیار خوب پس سه کلمه کلمه اول هشت حرف کلمه دوم هفت

letters third word eight letters first word because with r second d v right yes i i don't

حرف سوم کلمه هشت حرف اول کلمه چون با r دوم d v درست بله من نمی

know what that was by the way i i can't wait to see what the subtitles do with that adele

دانم آن چه بود به هر حال نمی توانم منتظر بمانم تا ببینم زیرنویس ها با آن ادل که اوه را دید چه می کنند

saw the uh so we have answers coming through steve yes we do yes jimmy's got an answer

، بنابراین ما پاسخ هایی داریم از طریق استیو بله ما جواب دادیم بله جیمی جواب داد

come on yeah well could that be right could we have the first word it looks like we might

بیا بله خوب می تواند درست باشد آیا می توانیم اولین کلمه را بگوییم به نظر می رسد ما ممکن

have the first word already so quickly oh thanks belarusia thanks for reminding us that

است اولین کلمه را قبلاً خیلی سریع بگوییم آه متشکرم بلاروسی ممنون که به ما یادآوری کردی

uh if you've liked and if you like anything you've seen today please click the like button

اگر دوست داشتی و اگر چیزی را دوست دارید که امروز دیده اید، p

like button if you haven't subscribed please subscribe and tick the little bell so you

اگر مشترک نشده اید، روی دکمه لایک کلیک کنید، لطفاً مشترک شوید و زنگ کوچک را علامت بزنید تا

can get notified um but yes please like mr duncan because that sends mr duncan everywhere

به شما اطلاع داده شود، اما بله، لطفاً آقای دانکن را لایک کنید، زیرا آقای دانکن را به همه جای اینترنت می فرستد

around the internet and more people will watch well maybe maybe people watching us don't

و افراد بیشتری به خوبی تماشا می کنند، شاید مردم شاید تماشای ما

want more people to watch they want to keep it all for themselves yes maybe they're being

نمی‌خواهند افراد بیشتری تماشا کنند، آنها می‌خواهند همه چیز را برای خودشان نگه دارند، بله، شاید آنها

very selfish yes maybe they're being selfish then i'm not going to like because then there'll

خیلی خودخواه هستند، بله، شاید آنها خودخواه هستند، پس من دوست ندارم، زیرا در این

be too many people on mr duncan's live stream and no one will notice me anymore yes yes

صورت افراد زیادی خواهند بود در جریان زنده آقای دانکن و دیگر کسی متوجه من نمی شود بله بله

that's why we know what you're up to only joking only joking right uh

به همین دلیل است که ما می دانیم که شما چه کار می کنید فقط شوخی می کنید درست است اوه

it's so nice outside i feel jealous i want to be outside in the in the sunshine running

خیلی خوب است بیرون من احساس حسادت می کنم می خواهم بیرون در زیر نور آفتاب باشم در حال دویدن

around playing with the wasps aide is going to california and won't be able to join us

در اطراف بازی کردن همراه با زنبورها به کالیفرنیا می‌رود و نمی‌تواند به

on the live stream for two weeks well have a lovely holiday california adi i think it's

مدت دو هفته در جریان زنده به ما بپیوندد و تعطیلات خوبی داشته باشید

a.d i think we've established it's 80 in previous weeks adi adi adi i don't think it's addy

. فکر نکنید

it's a d i i can let you one in a little secret what's that i will tell you later adi it's

که این یک d است من می توانم به شما اجازه دهم که در یک راز چه چیزی است که بعداً به شما می گویم adi it's

adi do we have any answers i think we do we've got jimmy you came up with recently uh nitram

adi آیا ما پاسخی داریم فکر می کنم باید پاسخی داشته باشیم جیمی شما اخیراً به این موضوع فکر کرده اید uh nitram

has come up with

به این فکر رسیده است

uh yeah that could fit one two three four five six seven eight

که می تواند مناسب باشد دو سه چهار پنج شش هفت

i don't know decrease has got eight letters sorry

هشت نمیدانم کاهش هشت حرف دارد متاسفم

so yeah 10. if you're just too many too many letters i'm afraid if you just tuned in and

پس بله 10. اگر حروف شما خیلی زیاد است میترسم اگر تازه وارد شده باشید و

you're wondering what this guy is doing it's okay it's okay this is how steve counts when

تعجب کنید که این پسر چیست؟ انجام دادن اشکالی ندارد این است که چگونه استیو وقتی

he's looking at something he goes

به چیزی نگاه می کند حساب می کند که به

violence don't think that's the last word is it mr duncan is it violence people a couple

خشونت می پردازد، فکر نکنید این حرف آخر است آقای دانکن خشونت است مردم

of people have come up with the word violence

چند نفر کلمه خشونت را مطرح کرده اند

ah there we go jimmy well i think you've definitely got the first two words but grammatically

آه ما می رویم جیمی خوب، من فکر می کنم شما قطعاً دو کلمه اول را دارید، اما از نظر

the last word you have suggested would not fit in that sentence um

دستوری، آخرین کلمه ای که پیشنهاد کرده اید در آن جمله نمی گنجد. امم

thank you sergio who has clicked the like button twice mind you if you do it twice it

از شما متشکرم سرجیو که دو بار روی دکمه لایک کلیک کردید، توجه شما را به خود جلب کرد، اگر آن را دو بار انجام دهید، آن را

cancels it yes so that's ah i know what you're doing yeah that's the joke that's a joke isn't

لغو می کند، بله آه می دانم چه کار می کنی آره این شوخی است که شوخی است

it yes if you click the like button twice it takes the like away in fact it becomes

، بله اگر روی دکمه لایک دو بار کلیک کنید، لایک را از بین می‌برد، در واقع

a dislike no not really we know what yes i nearly felt the last word is definitely not

یک دوست نداشتن می‌شود، نه واقعاً می‌دانیم بله، تقریباً احساس کردم که حرف آخر قطعاً

violence is it well i will tell you in a moment when i give you the answer well you can't

خشونت نیست، خوب است، در یک لحظه به شما می‌گویم که به شما خوب پاسخ دهید شما نمی

have a number of violence no that wouldn't make sense grammatically

توانید تعدادی خشونت داشته باشید نه که از نظر دستوری معنی ندارد

and vacancies has got nine letters not well the last word is proving to be a little uh

و جای خالی نه حرف دارد خوب نیست کلمه آخر کمی

difficult

دشوار است

well imagine if you go somewhere what would you be described as if you went somewhere

خوب تصور کنید اگر به جایی بروید چه توصیفی خواهید داشت اگر جایی

so maybe you you go to a place and you want to have a look around you'll be you would

رفتید، شاید به جایی بروید و بخواهید به اطرافتان نگاهی بیندازید

be described as something beginning with a v it's actually a very simple word believe

، به عنوان چیزی که با v شروع می شود توصیف می شوید، در واقع یک کلمه بسیار ساده است، باور

it or not so the second word is that reduction

کنید یا نه، پس کلمه دوم این است که کاهش

the second word yes it might be right okay or decline rather yes

کلمه دوم بله ممکن است درست باشد، خوب است یا رد می شود، بلکه بله،

a decline yeah suddenly suddenly i think i think the message is getting through if you

یک کاهش بله ناگهانی، فکر می کنم اگر به پیام های جدید بروید، پیام در حال دریافت است.

go to the new messages steve ah right what i love about steve is he tends to hover around

the chat well i like to know who's first you see i don't like to to miss who who's got

خوب من دوست دارم بدانم چه کسی اولین بار می بینید که دوست ندارم از دست کسی که

it he's looking at the chat but it's like six minutes ago ah so is vittorio well well

آن را دریافت کرده است، او به چت نگاه می کند، اما مثل این است که شش دقیقه پیش، آه، ویتوریو

well well

خوب است، خوب،

well yeah there could be uh could be a uh

خوب، بله، ممکن است وجود داشته باشد، اوه،

yeah yeah what well comics but vaccines is the last one welcome to a new feature called

بله، چه کمیک خوب اما واکسن ها آخرین مورد خوش آمدید به ویژگی جدیدی است به نام

sentences that go nowhere another one steve no well i think that's jimmy's come up with

جملات که به جایی نمی رسند استیو نه خوب است، فکر می کنم جیمی

jimmy's come up with a send an alternative sentence that i think you're thinking of that

با جیمی یک جمله جایگزین ارائه کرده است که فکر می کنم شما به آن فکر می کنید که

fits let's see what you think it is or what not what you think it is but what you put

مناسب است، ببینیم چیست تو فکر میکنی هست یا نه اون چیزی که فکر میکنی هست اما چیزی که بیانش میکنی

it out it's not what i think it is it's just the the answer to the yes yeah here we here

اون چیزی نیست که من فکر میکنم فقط جواب بله هست

we go steve oh i've i've got i've got a week of not only mr steve but also his mum here

من یک هفته نه تنها آقای استیو بلکه مادرش را در اینجا دارم

and they're very similar to each other here we go

و آنها بسیار شبیه به یکدیگر هستند

oh dear i don't think i don't think i'm going to survive this week i really don't

.

here's the answer to the first and maybe last the sentence gave today faster all right don't

این پاسخ اولین و شاید آخرین جمله ای است که امروز سریعتر داده شد، خیلی خوب

rush me you can't rush a master you can't rush a master when he's creating there we

، مرا عجله نکن، شما نمی توانید عجله کنید یک استاد، شما نمی توانید عجله کنید یک استاد هنگامی که او در آنجا خلق می کند، ما

go

well look at that so victoria got it right yes recently there has been a decline in the

خوب می بینیم که ویکتوریا آن را درست انجام داد، بله اخیراً

number of visitors maura got it right as well yes so you might say that that is related

تعداد بازدیدکنندگانی که مائورا آن را درست انجام داده کاهش یافته است، بله، بنابراین ممکن است بگویید که این مربوط

to the current situation where maybe places are closing or maybe fewer people are visiting

به وضعیت فعلی است که شاید مکان ها بسته شدن یا شاید افراد کمتری اخیراً بازدید می

recently there has been a decline in the number of visitors or vaccines yes

کنند تعداد بازدیدکنندگان یا واکسن ها کاهش یافته است بله

depending where you are yeah good one oh no that's nine vaccines is nine letters sorry

بسته به جایی که شما در آن هستید بله خوب است یک آه نه این نه واکسن است نه حرف

isn't it uh one two three four five six seven no it is eight it is eight yes there is a

متاسفم آیا این یک دو سه چهار پنج شش هفت نه این هشت است، هشت است بله،

great irony here by the way of steve not knowing how many letters vaccines have is it so yeah

طنز بزرگی وجود دارد که استیو نمی‌داند واکسن‌ها چند حرف دارند،

so uh well you don't think about the number of letters when you've when you're saying

پس بله، خوب، وقتی که هستید، به تعداد حروف فکر نکنید. گفتن

words or how many words are how many letters are there in that word you don't think about

کلمات یا چند کلمه چند حرف در آن کلمه وجود دارد شما به

that do you but but yes you could put uh you could put vaccines in there if you're in an

آن فکر نمی کنید، اما بله، می توانید اوه ، اگر در

area that is a lacking in vaccines so yeah thank you for that that's it definitely could

منطقه ای هستید که واکسن ندارد، می توانید واکسن بزنید. بنابراین بله از شما برای آن تشکر می کنم که قطعاً می تواند چنین باشد

say that i think uh violetta first suggested that one so thank you very much for that can

y که من فکر می کنم اوه ویولتا اولین بار پیشنهاد داد که یکی پس خیلی از شما ممنونم برای آن می

i squeeze because it can't be violence it doesn't fit can i squeeze another one in what

توانم فشار بدهم چون نمی تواند خشونت باشد مناسب نیست آیا می توانم یکی دیگر را فشار دهم در

about the sentence game

مورد بازی جملاتی

you're very funny today he's something took hold of the something

که شما امروز خیلی بامزه هستید او چیزی چیزی را گرفت

and something onwards he something took hold of the something and something onwards i'm

و چیزی به بعد او چیزی چیزی را گرفت و چیزی را به بعد من

very pleased that the second word begins with r yes and not p yes because we had to have

بسیار خوشحالم که کلمه دوم با r بله و نه p بله شروع می شود زیرا ما باید

a whole new meaning to this uh sentence okay yes you see you knew that word had the right

یک معنای کاملاً جدید برای این جمله داشته باشیم اوه خوب بله می بینید که شما می دانستید که آن کلمه

amount of letters

مقدار حروف مناسبی دارد،

well because i was adding it up in my head i don't think so i think see you see you see

زیرا من آن را در ذهنم جمع می کردم، فکر نمی کنم، بنابراین فکر می کنم می بینید که می

that's my point mate he's made my point i said what do you call a man with a rubber

بینید این نکته من است. مردی با

toe uh bobby roberto

پنجه لاستیکی آه بابی روبرتو

well you know light entertainment blind rubber rubber oh roberto should pronounce that rubber

خوب می‌دانی سرگرمی‌های سبک کور لاستیکی لاستیکی اوه روبرتو باید تلفظ کند که

toe roberto is a name and i think it's an italian name yes for a man but you could pronounce

انگشت لاستیکی روبرتو یک نام است و من فکر می‌کنم این یک نام ایتالیایی است بله برای یک مرد، اما شما می‌توانید

it roberto

آن را roberto تلفظ کنید

but don't yes please don't listen how i need to pronounce that for the joke to work okay

اما نه بله لطفاً گوش ندهید که چگونه باید تلفظ کنم برای اینکه شوخی درست عمل کند

something took hold of the something and something onwards oh right look at that jimmy my one

چیزی چیزی را گرفت و چیزی به بعد اوه درست به آن جیمی نگاه کن یکی من

is it what is it what's the answer yes uh jimmy i think you might be on the right track

این است که چیست پاسخ بله اوه جیمی من فکر می کنم که مطمئناً با اولین کلمه مطمئناً ممکن است در مسیر درستی باشید.

certainly with the first word certainly with the first word the first word is very good

با اولین کلمه کلمه اول خیلی خوب است

jimmy yes you are on the right track you are going in the right direction iron man wants

جیمی بله شما در مسیر درستی هستید در مسیر درستی می روید مرد

a hint give us a hint give us a clue a hint well maybe if you don't want to do something

آهنین یک اشاره می خواهد چیزی

but you have to do it it might be described by the first word something that you might

اما شما باید آن را انجام دهید ممکن است با کلمه اول چیزی توصیف شود که شما ممکن است

not want to hold in your hand so if you are asked back to uh if we are if you are asked

نخواهید آن را در دست بگیرید، بنابراین اگر از شما خواسته شود که اگر از شما خواسته

to grab hold of something but you don't want to like a strong uh black italian coffee you

شود چیزی را بگیرید اما شما نمی‌خواهید آن را انجام دهید. نمی‌خواهم یک قهوه ایتالیایی قوی و سیاه دوست داشته باشم،

mean maybe well why would you why would you not want to hold a coffee in your hand i don't

منظورت این است که شاید خوب، چرا نمی‌خواهی قهوه را در دست بگیری، من

understand that unless you're you know allergic to coffee maybe he took hold he something

نمی‌فهمم که مگر اینکه به قهوه حساسیت داشته باشی، شاید او چیزی را گرفته است.

took hold of the something something you might not want to hold in your hand something you

چیزی را گرفت که شاید نخواهی در دستت نگهش داشتی چیزی که شما

might be afraid of

ممکن است از

people yes so people are coming up with five letter words beginning with ours something

مردم بترسید بله، بنابراین مردم با کلمات پنج حرفی که با کلمه ما شروع می شود، می آیند،

that might go off in your hand i don't think it would be reigns and i don't think it will

چیزی که ممکن است در دست شما بیفتد.

be uh ruins they are five letter words beginning with r think of the army but you you know

کلمات پنج حرفی هستند که با r شروع می شوند به ارتش فکر کن، اما تو می دانی

you wouldn't take hold of a ruin well i might i i'm not a ruin i i'm a wreck i i i'm like

که نمی توانی چاه خرابه ای را بگیری، ممکن است من یک خرابه نیستم، من یک خرابه هستم، من مثل این هستم که

you know one of those i'm like one of those old ships that you find at the bottom of the

شما یکی از آن ها را می شناسید من شبیه یکی از آن کشتی‌های قدیمی هستم که در ته

ocean it's it's all dented and broken in half that's me covered in rust and barnacles i've

اقیانوس پیدا می‌کنی، همه‌اش فرورفته و از وسط شکسته است، من پوشیده از زنگار و شمشیر

got barnacles on me hull well jimmy's come up with a sentence that fits he reluctantly

هستم. او با

took over the reigns and marched onwards well you see it fits see you've got two of the

اکراه سلطنت را به دست گرفت و به سمت جلو رفت، خوب می بینید که مناسب است ببینید

words right now you've got two of them well you see but yeah i can see what jim is doing

همین الان دو تا از آنها را دارید، دو تا از آنها را دارید خوب می بینید، اما بله، می توانم ببینم جیم دارد چه می کند،

yes so if you take over the reigns it means you you you're in charge of something uh so

بله، اگر مسئولیت را بر عهده بگیرید این به این معنی است که شما مسئول چیزی هستید، پس

maybe it was maybe it was a soldier maybe he took charge yes and uh and if you march

شاید آن یک سرباز بود، شاید او مسئولیت را بر عهده گرفت بله و اوه و اگر شما

onwards it means you you carry on doing what you're doing that's it so that's very clever

به جلو می روید یعنی به انجام کاری که انجام می دهید ادامه می دهید، پس خیلی هوشمندانه است،

okay steve there are two words that are right that one and and that one but the the second

خوب استیو دو کلمه درست است یکی و آن یکی اما کلمه دوم

word is not that but that's a good suggestion but there is another one and it's it's more

این نیست اما پیشنهاد خوبی است اما یکی دیگر وجود دارد و این بیشتر

what's the subject to do with giving what is what i've told i've just said i wasn't

این است که موضوع با دادن آنچه که من گفته ام چیست، فقط گفتم

listening well clearly well i said it's something that people don't like to hold in their hand

خوب گوش نمی کردم به وضوح خوب، گفتم این چیزی است که مردم دوست ندارند در دست بگیرند

and something that might go off in their hand like a firework well no no it's okay steve

و چیزی که ممکن است مانند یک چاه آتش بازی در دست آنها بیفتد نه نه اشکالی ندارد استیو

like a firework well you wouldn't you would reluctantly take hold of a firework yes but

مانند یک چاه آتش بازی که نمی خواهید با اکراه آتش بازی را بگیرید بله اما

unfortunately that begins with r yes and it only has five letters i'm going to guess it's

متأسفانه با r بله شروع می شود و فقط پنج حرف i دارد. من حدس می زنم که این

not firework oh look at that uh via letter or is it wire letter um he reluctantly took

آتش بازی نیست، اوه از طریق نامه به آن نگاه کنید یا نامه سیمی است.

hold of the rifle and marched on look at that oh very nice well that you see that works

a soldier he didn't want to fight or maybe he was tired and didn't want to march yes

دعوا کنید یا شاید خسته بود و نمی خواست راهپیمایی کند

he got up took hold of his rifle and marched onwards let's have a look shall we

بله بلند شد خوب تفنگش را بگیر و به جلو رفت، بیایید نگاهی بیندازیم آیا

is it right is it correct well it's a bit obscure it isn't it's obscure oh look at that

درست است درست است خوب کمی مبهم است این مبهم نیست اوه ببینید که

he well reluctantly took hold of the rifle and marched onwards so i i don't think that's

او با اکراه تفنگ را گرفت و به سمت جلو رفت، بنابراین من نمی‌کنم. فکر نمی کنم این

obscure oh ni nitram got it as well yes nitram got it as well ah so nitran was the first

مبهم است، اوه، نیترام هم آن را دریافت کرد، بله ، نیترام هم آن را دریافت کرد، آه، بنابراین نیتران اولین

one to get it so you don't don't blame don't blame me for that blame mr steve it's his

کسی بود که آن را دریافت کرد، بنابراین شما سرزنش نکنید، من را به خاطر این سرزنش سرزنش نکنید، آقای استیو این کار اوست

how did you think of that one that's a bit obscure that one it is not well who reluctantly

شما به آن یکی فکر می کنید که کمی مبهم است، آن کسی که با

takes hold of a rifle and marches onwards well maybe if you are in a battle and maybe

اکراه تفنگ را به دست می گیرد و به سمت جلو حرکت می کند، خوب نیست، شاید اگر در نبرد هستید و شاید

all of your comrades have fallen and and you see a rifle lying on the ground and painting

همه رفقای شما سقوط کرده باشند و تفنگی را ببینید که روی آن خوابیده است. زمین و کشیدن

a beautiful image there a very vivid image not necessarily pleasant but it is an image

یک تصویر زیبا در آنجا یک تصویر بسیار واضح و واضح است که لزوماً خوشایند نیست، اما یک تصویر است

and he reluctantly picks up or takes hold of the rifle and he knows what he has to do

و او با اکراه تفنگ را برمی دارد یا می گیرد و می داند که باید چه کار

he knows he must continue he has no choice you could have given us the clue i think to

کند، می داند که باید ادامه دهد او چاره ای ندارد که شما می توانید داشته باشید. به ما سرنخی داد که فکر می‌کنم به

get that was and jimmy nearly got it right uh and and uh who do you get it right i can't

این نتیجه رسیدیم و جیمی تقریباً درست متوجه شد چه کسی درست فهمیدی من نمی توانم

remember now that's true the tram i mean to get that i mean that is you're pretty good

به یاد بیاورم که درست است تراموا، منظورم رسیدن به آن است، منظورم این است که شما خیلی

to get that right uh so well done good i don't think i would have got that if you said it

خوب هستید که درست را انجام دهید، خیلی خوب، خوب، فکر نمی کنم می توانستم درست کنم که اگر می‌گفتی این

was something to do with soldiers i did then all right okay see i can't look at the live

موضوع به سربازان مربوط می‌شود، من این کار را انجام دادم، بسیار خوب، ببین نمی‌توانم به پخش زنده نگاه کنم

stream and listen to you wow but there you go right we've had fun today haven't we well

و به شما گوش کنم وای، اما شما بروید، ما امروز لذت

one of us has

بردیم.

is it me it might just be willis is going bye-bye lewis let's squeeze one more in oh

ما داریم آیا این من هستم شاید فقط ویلیس می رود خداحافظ لوئیس بیایید یکی دیگر را فشار دهیم اوه

i was looking forward to my cup of tea oh okay then in that case let's do it quick one

من مشتاقانه منتظر فنجان چایم بودم اوه باشه پس در این صورت سریع انجامش می دهیم

no no no it's fine you can carry on because you were late you were late that's it i've

نه نه نه خوب است می توانید حمل کنید به خاطر اینکه دیر کردی، دیر آمدی،

got to get i've got to pack my studio away well five minutes won't make any difference

باید برسم، باید استودیو را جمع کنم و پنج دقیقه فرقی نمی‌کند

that's what i've got to do today i've got a this studio will be destroyed in a moment

، این کاری است که امروز باید انجام دهم، من این استودیو را دارم در یک لحظه

i'll not destroy you to make way for mr steve's mother and that's the reason why steve is

نابود خواهم شد، من تو را نابود نمی کنم تا راه را برای مادر آقای استیو باز کنم و به همین دلیل است که استیو

having the wasps outside the window exterminated we know about the wasps tomorrow quick one

زنبورهای بیرون از پنجره را نابود می کند، ما در مورد زنبورها می دانیم. فردا سریع یک

quick sentence games how could you be so heartless a bonus a bonus here we go there has been

جمله سریع بازی‌های چگونه می‌توانی اینقدر بی‌عاطفه باشی پاداش جایزه اینجا ما می‌رویم

a something in the something of people trying to something as something now earlier earlier

چیزی در چیزی بوده است که مردم تلاش می‌کنند چیزی را انجام دهند، به عنوان چیزی که اکنون

we had a certain direction so this might be the opposite to the direction that we talked

قبلاً یک جهت خاص داشتیم، بنابراین ممکن است برعکس جهتی که

about earlier so what did we talk about earlier steve grudges no no on the sentence game money

قبلاً در مورد آن صحبت کردیم پس در مورد چه چیزی صحبت کردیم استیو کینه نه در مورد جمله بازی پول

right

درست است

oh my god what did we talk about um let's have a look i can't remember mr duncan well

خدای من در مورد چه صحبت کردیم اوم بیایید نگاهی بیندازیم آقای دانکن را خوب به خاطر نمی آورم

we just do you mean the last one we talked about soldiers marching with guns didn't we

ما فقط منظور شما این است آخرین موردی که در مورد سربازانی که با اسلحه راهپیمایی می‌کنند صحبت کردیم، آیا

okay well before that is that the one no so something is what it's if it if it does that

قبل از آن خوب نبودیم این بود که یکی نه پس چیزی همان است که اگر این کار

it's it's

را انجام دهد

10 seconds and we're off yes i think there has been something in the something of people

10 ثانیه است و ما خارج می‌شویم بله، فکر می‌کنم چیزی در آن وجود داشته است. چیزی که مردم

trying to something so something instead of going that way steve down we had decline earlier

سعی می کنند چیزی را انجام دهند، بنابراین چیزی به جای رفتن به آن سمت استیو پایین، ما قبلاً کاهش پیدا کرده

didn't we okay right yes in the sentence game the first one decline there is decline in

بودیم، درست نیستیم بله در بازی جمله اولی کاهش بازدیدکنندگان وجود دارد،

visitors but this one is the opposite so think of the first word of being the opposite steve

اما این یکی برعکس است، بنابراین به این فکر کنید اولین کلمه از مخالف بودن

the opposite so what if something does the opposite and does that maybe tomic's on the

استیو برعکس، پس اگر چیزی برعکس عمل کند و آن را انجام دهد چه می‌شود، شاید تومیک در

right track

مسیر درستی قرار دارد

with the word surge yes that's spelt differently to uh there's no e in that so it's not like

با کلمه surge yes که املای متفاوتی دارد با اوه هیچ e در آن وجود ندارد، بنابراین مانند

sergio it's a surge there's no e and increase surge has an e no sergio hasn't though has

سرجیو نیست، این یک موج است، e وجود ندارد و افزایش جهش دارد و نه سرجیو ندارد اگرچه

it no name but that's what i mean sergio has got any in his name but uh yeah

نامی ندارد اما منظورم این است که سرجیو به نام خود دارد اما اوه بله

if something surges it means it's moving forward with with momentum yes velocity surge sudden

اگر چیزی افزایش پیدا کند به این معنی است که با حرکت به جلو حرکت می کند بله افزایش سرعت

something suddenly happens and quite often it's used in a negat sorry a positive way

ناگهان یک اتفاق ناگهانی رخ می دهد و کاملاً اغلب به صورت منفی استفاده می شود متأسفم مثبت

it's used positively a surge in something so something might be increasing or moving

استفاده می شود به صورت مثبت استفاده می شود افزایش در چیزی بنابراین ممکن است چیزی در حال افزایش یا حرکت

forward yes rapidly yes the the the

به جلو باشد بله بله،

i can't think of an example well there might be one here you see in this sentence

من نمی توانم مثالی به ذهنم برسند خوب ممکن است یکی در اینجا در این جمله وجود داشته باشد.

the crowd suddenly surged forward i meant they suddenly moved the soldiers surged forward

جمعیت ناگهان به جلو حرکت کردند، منظورم این بود که آنها به طور ناگهانی حرکت کردند، سربازان

on the battlefield yeah uh that means that they're moving suddenly all at once perhaps

در میدان جنگ به جلو حرکت کردند، آره، این بدان معناست که آنها ناگهان در حال حرکت هستند، شاید این

surge denotes lots of momentum and power

جهش نشان دهنده شتاب زیادی باشد و

is it is palmyra i think palmyra has a birthday coming up really when when is your birthday

قدرت این است که کف دست است. yra من فکر می کنم پالمیرا یک تولد دارد واقعاً چه زمانی تولد شما

palmyra please tell us now oh just in case it's happening whilst i'm having my break

پالمیرا است لطفاً اکنون به ما بگویید آه فقط اگر این اتفاق می افتد در حالی که من تعطیلاتم را

because i won't be with you on wednesday no live english stream on wednesday because mr

دارم زیرا چهارشنبه با شما نخواهم بود بدون پخش زنده انگلیسی در چهارشنبه زیرا

steve's mother will be in here being stung by by wasps i'm going to keep a jar of wasps

مادر آقای استیو در اینجا خواهد بود که توسط زنبورها نیش می‌زند، من یک شیشه زنبور را نگه می‌دارم

and then when your mum's sleeping i'm going to release them i'm going to open the jar

و وقتی مادرت بخوابد آنها را رها می‌کنم، در شیشه را باز می‌کنم

and release them into the room

و آنها را به

well we've got the answer mr duncan uh via letter or via letter um or wheel letter i

خوبی در اتاق رها می‌کنم. ما پاسخ را داریم آقای دانکن از طریق حرف یا از طریق حرف um یا حرف چرخ،

think that w pronounced as a v i think i might be wrong tell me if i'm right uh yeah i'll

من فکر می‌کنم w به صورت v تلفظ می‌شود، فکر می‌کنم اشتباه می‌کنم به من بگویید اگر درست می‌گویم اوه بله،

buy letters there has been a sh well yes i think so there's someone near trump's got

حروف می‌خرم. بله، فکر می‌کنم یکی نزدیک به

it um what's in the west um jimmy tomek

ترامپ متوجه شده است. اوم جیمی

a lot what's the answer mr duncan i know one thing i really need a cup of tea do you yes

تومک خیلی جواب می‌دهد آقای دانکن، من یک چیز را می‌دانم که واقعاً به یک فنجان چای نیاز دارم، آیا شما

yes oh i can't wait a lovely cup of tea made made with mr steve's dainty hands my hands

بله، اوه، نمی‌توانم صبر کنم یک فنجان دوست‌داشتنی چایی درست شده با دستان زیبای آقای استیو دستان من زیبا

aren't dainty i've got i've got sort of fat fingers i can i can crush rocks with these

نیستند من انگشتان چاق دارم می توانم می توانم ush rocks با

these hands you'll be amazed what's been in those hands that he's crushed and squashed

این دست‌ها شگفت‌زده می‌شوید که چه چیزی در آن دست‌ها بوده است که او در طول سال‌ها له و له شده

and flattened

و صاف

over the years

شده است،

oh here's the answer

آه این پاسخ

there has been a surge in the number of people trying to book a holiday yes a holiday yes

است، تعداد افرادی که سعی می‌کنند تعطیلات رزرو کنند، بله تعطیلات بله

uh so well done well done to everyone so in this particular sentence i've already mentioned

اوه، افزایش یافته است. آفرین به همه، پس در این جمله خاص که قبلاً

in this sense surge means an increase yes a sudden increase a sudden increase a surge

به این معنا اشاره کردم افزایش به معنای افزایش است بله افزایش ناگهانی افزایش ناگهانی افزایش ناگهانی

means something happens suddenly unexpectedly surge there has been a surge and that is as

به این معنی است که یک اتفاق ناگهانی رخ می دهد.

they say it and happy birthday in advance to palmyra when is your birthday when is your

این و پیشاپیش تولدت مبارک به پالمیرا

birthday palmyra please let us know so we can wish you happy birthday for your birthday

تولدت کی هست پالمیرا تولدت کی هست لطفا به ما اطلاع بده تا بتونیم تولدت رو تبریک بگیم

when when it is so i don't know when it is please tell us when your birthday is via letter

وقتی کی هست پس نمی دونم کی هست لطفا به ما بگید تولدت کی هست از طریق حرف است

i thought it was a v via letter the w being pronounced like as a v similar as as you would

من فکر می‌کردم یک v از طریق حرف w است که مانند v تلفظ می‌شود که

in german um are you german via letter we want to know well well no you don't have to

در آلمانی um شما آلمانی هستید از طریق حرف ما می‌خواهیم خوب بدانیم نه لازم نیست

tell us i'm just intrigued um yes sir just sudden increase in something uh the 27th of

به ما بگویید من فقط کنجکاو هستم اوم بله آقا جو افزایش ناگهانی چیزی، اوه 27

august

is palmyra's birthday you know i don't even know what it's the 22nd today isn't it yeah

آگوست تولد پالمیرا است، شما می دانید من حتی نمی دانم امروز 22 سالگی چیست،

so yes yes so we are not with you we are not with you until the 29th we on friday so it's

بله، بله، بله، پس ما با شما نیستیم، ما تا 29 سالگی با شما نیستیم جمعه پس

friday we are not with you until the 29th so we're not with i'm i'm not with you on

جمعه است ما تا 29 با شما نیستیم پس با شما نیستیم من چهارشنبه با شما نیستم

wednesday but i will be with you next sunday don't forget next sunday we are back together

اما یکشنبه آینده با شما خواهم بود فراموش نکنید یکشنبه بعد ما دوباره با هم هستیم

again i'll put the lesson time so there it is the time of next week's live stream sunday

. زمان درس را می گذارم تا زمان پخش زنده هفته آینده یکشنبه

2 p.m uk time we will both be here mr steve will be here and i will be here because we

ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان باشد.

would have spent a lovely week we might look a little sort of fragile exhausted um just

از شکننده خسته ام فقط

stressed older maybe we'll look probably yes 10 years older there'll be new lines on our

استرس بزرگتر شاید ما احتمالاً 10 سال بزرگتر به نظر میرسیم بله خطوط جدیدی روی

faces yes and there won't be smile lines there will be stress lines

صورتمان خواهد بود بله و خطوط لبخند وجود نخواهد داشت خطوط استرس وجود خواهد داشت

queen is sad because alone at home right now well just watch us again yes and or watch

ملکه غمگین است زیرا در حال حاضر خوب در خانه تنها هستم فقط دوباره ما را تماشا کن بله و یا

any of mr duncan's lessons i'll tell you what why don't you listen to james last and his

هر یک از درس های آقای دانکن را تماشا کن، من به شما می گویم که چرا آخرین بار به جیمز گوش نمی دهید و

orchestra i've been listening to james last german band leader oh fantastic uh we used

ارکستر او من به آخرین رهبر گروه آلمانی جیمز گوش می‌دادم ، اوه فوق‌العاده، اوه ما

to he was on television a lot he was famous around the world probably one of the most

عادت کردیم او خیلی در تلویزیون حضور داشت، او در سرتاسر جهان مشهور بود احتمالاً یکی از

famous band leaders but i've been listening to james last and his orchestra it has cheered

مشهورترین رهبران گروه است، اما من آخرین آهنگ جیمز و او را گوش می‌دادم. ارکستر

me up i'll tell you so you go and listen to that and uh and and you will feel queen you

به من روحیه داده است، به شما می گویم پس بروید و به آن گوش دهید و اوه و احساس می کنید ملکه هستید

will feel instantly cheered up james last and his orchestra fantastic what a shame that

، بلافاصله احساس خوشحالی خواهید کرد جیمز آخر و ارکستر او فوق العاده است، چه شرم آور است که

these band leaders you don't see these on television anymore in the same way that you

این رهبران گروه را نمی بینید اینها در تلویزیون دیگر به همان شکلی که شما

violetta lives very close to your mother really good grief good grief stroud stroud yes stroud

ویولتا بسیار نزدیک به مادرتان زندگی می کند واقعاً غم و اندوه خوب استرود استرود بله استراود

i know stroud yes it's in stroud gloucestershire well it used to be very close to where you

من می دانم stroud بله در استرود گلوسسترشر است خوب قبلاً به جایی که قبلاً زندگی می کردید بسیار نزدیک بود.

used to live yes before your your family moved it was so do you know stowe on the wall morton

خانواده شما نقل مکان کردند، بنابراین آیا می دانید استو روی دیوار

in marsh borton on the water upper slaughter all nearby so fantastic violeta polish so

مورتون در باتلاق بورتون در بالای آب کشتار همه در این نزدیکی ها بسیار زیبا جلای بنفشه است، بنابراین

you there must be obviously the the v sound is similar to german and vice versa but that's

شما باید واضح باشد که صدای v شبیه به آلمانی است و بالعکس، اما این

fantastic so yes cheer yourself up with james last yes and his orchestra if you like easy

فوق العاده است. o بله خودتان را با جیمز آخرین بله و ارکستر او خوشحال کنید اگر موسیقی گوش دادن آسان را دوست دارید

listening music which i do

که من

it's my suggestion to you now loads of it on youtube i've been getting read that's why

آن را انجام می دهم پیشنهاد من به شما است که اکنون آن را در یوتیوب بارگیری می کنم من دارم مطالعه می کنم به همین دلیل

i'm in a good mood mr duncan is it yes it's not because of anything that you've sniffed

روحیه خوبی دارم آقای دانکن بله این به خاطر چیزی نیست که شما بو کرده اید

or no i watched this program tv wonderland a german show uh i think it was 1971 and it

یا نه من این برنامه تلویزیون سرزمین عجایب را یک برنامه آلمانی تماشا کردم اوه فکر می کنم سال 1971 بود و

had lots of uh most of them are all dead now i i was watching it because sherlock was on

تعداد زیادی از آن ها وجود داشت و اکثر آنها همه مرده اند اکنون من داشتم آن را تماشا می کردم زیرا شرلوک فعال بود

it cheerfully it had lots of other lots of other wonderful artists of the time including

با خوشحالی بسیاری از هنرمندان فوق‌العاده دیگر آن زمان از جمله

james larson's orchestra and and somebody who was quite famous singer oh what was his

ارکستر جیمز لارسون و کسی که خواننده بسیار مشهوری بود، اوه نامش چه بود،

name you've seen it so many times i'm surprised you don't know oh yes it was a famous singer

شما آن را بارها دیده‌اید، تعجب می‌کنم که نمی‌دانید اوه بله، این یک خواننده معروف

in in sort of germany and other another countries neighboring uh by um oh i'm gonna let you

در آلمان و سایر کشورهای همسایه بود، اوه، اوه، اوه، اوه هفته آینده به شما اطلاع خواهم داد

know next week um he's dead now they were all dead it was very sad i watched it it was

که او مرده است، حالا همه آنها مرده بودند، بسیار ناراحت کننده بود، من آن را تماشا کردم،

a lovely show i was sad because don't worry shirley bassey is still alive you just said

نمایش دوست داشتنی بود. غمگین بود چون نگران نباش شرلی بیسی هنوز زنده است فقط گفتی

they're all dead yeah apart from shooting back yeah yeah surely betsy's still alive

که اونا هستند همه مرده اند، به غیر از تیراندازی، بله، مطمئناً بتسی هنوز زنده است،

please please don't panic look up tv wonderland with a w uh james last yes and it will come

لطفاً نگران نباشید، تلویزیون سرزمین عجایب را جستجو کنید، با صدای جیمز آخرین بله، و همه چیز ظاهر خواهد

up um oh what's the name of that singer it's going to annoy me now mr duncan uh anyway

شد، اوه، اسم آن خواننده چیست، حالا من را آزار خواهد داد آقای دانکن به هر

it was fabulous fantastic i can't wait for my cup of tea so we are going to go now we

حال فوق‌العاده بود، من نمی‌توانم برای فنجان چایم صبر کنم، پس می‌رویم، حالا

have to leave you it's a beautiful day now here in england i hope you've had a good time

باید تو را ترک کنیم، امروز یک روز زیبا در اینجا در انگلیس است، امیدوارم به شما خوش گذشته باشد،

i am going and i have a feeling you might be going as well unless of course you want

من می‌روم. این احساس را داشته باشید که شما هم ممکن است بروید، مگر اینکه بخواهید

to look at a blank screen which we don't want to do which we we don't want you to do now

به یک صفحه خالی نگاه کنید که ما نمی‌خواهیم آن را انجام دهیم، کاری که نمی‌خواهیم شما اکنون انجام دهید

to go and do something else here we go it's time to say goodbye to mr steve thank you

تا بروید و کار دیگری انجام دهید، ما می‌رویم، وقتش است برای خداحافظی با آقای استیو متشکرم

steve we will see you next week thank you mr duncan nice to be here and i hope you all

استیو هفته آینده شما را می بینیم ممنون آقای دانکن خوشحالم که اینجا هستید و امیدوارم همه

have a lovely week and see you next sunday mr steve is now going to wave goodbye goodbye

شما هفته خوبی داشته باشید و یکشنبه آینده شما را ببینم آقای استیو اکنون برای خداحافظی دست تکان می دهد

goodbye you have to move your hand over so everyone can see you goodbye goodbye goodbye

خداحافظ خداحافظ شما باید دستت را بردار تا همه بتوانند تو را ببینند خداحافظ خداحافظ

one day i'm pretty sure in the future one day we will be doing a live stream and then

یک روز من کاملا مطمئن هستم که یک روز در آینده ما یک استریم زنده انجام می دهیم و سپس

an ambulance will come and it will take us both away straight away to a hospital and

یک آمبولانس می آید و هر دو ما را بلافاصله به بیمارستان می برد و

we will never be seen again ever

دیگر هرگز دیده نخواهیم شد.

thank you mr steve for making my day brighter and hopefully we have made your day a little

bit more brighter as well time to go i will not be with you on wednesday don't forget

کمی روشن تر و همچنین زمان رفتن است من چهارشنبه با شما نخواهم بود. فراموش

no wednesday live stream there is no wednesday live stream however i will be back with you

نکنید پخش زنده چهارشنبه وجود ندارد پخش زنده چهارشنبه وجود ندارد، اما من

next sunday from 2 p.m uk time and

یکشنبه آینده از ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان با شما بازخواهم گشت

it will also be the final live stream of august as we prepare to take a step into september

و همچنین خواهد بود آخرین پخش زنده آگوست در حالی که ما آماده می شویم تا قدمی را در سپتامبر برداریم

i can't believe how fast this year is going so that's it it's time to say goodbye i hope

you've enjoyed today's live stream it's been a long one but i hope it has been fun you

. امیدوارم سرگرم کننده بوده باشد که

can catch this live stream later with captions later on it will be available to watch and

بتوانید بعداً این پخش زنده را با زیرنویس‌ها تماشا کنید و بعداً برای تماشا در دسترس خواهد بود و

that's it see you soon i am now going to take my studio to pieces it is going to be broken

به زودی شما را می‌بینم من اکنون می‌خواهم استودیوی خود را تکه تکه کنم و

up with a giant hammer and piled up in the back garden and burnt

با یک چکش غول‌پیکر از بین می‌رود و در باغ پشتی انباشته شده و سوخته است،

thanks for watching see you soon this is mr duncan and the birthplace of english saying

از تماشای y متشکرم به زودی این آقای دانکن و زادگاه انگلیسی است که می گوید

thank you very much for joining me today and of course until the next time we meet here

از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار متشکرم و البته تا دفعه بعدی که در اینجا در یوتیوب ملاقات خواهیم کرد

on youtube which hopefully will be next sunday you know what's coming next yes you do

که امیدوارم یکشنبه آینده باشد، شما می دانید آینده چه خواهد شد بله

ta ta for now

فعلاً تا به حال انجام می دهید