POLITE WORDS - English Addict eXtra - LIVE CONVERSATION - Wed 8th September 2021 / With Mr Duncan

The sun has got its hat on hip hip hip hooray

خورشید کلاهش را روی باسن لگن گذاشته است

the sun has got its hat on  and it's coming out today

، خورشید کلاهش را بر سر گذاشته است و امروز بیرون می‌آید،

yes it's a lovely day welcome it feels like  summer has returned i don't know what i have done  

بله، روز خوبی است، احساس می‌کنم تابستان برگشته است، نمی‌دانم چه کرده‌ام

to deserve such glorious weather but yes we are  all together again on a very hot hot day how hot  

که سزاوار چنین هوای باشکوهی باشم، اما بله، ما دوباره با هم هستیم در یک روز بسیار گرم، چقدر گرم

is it i will tell you a little bit later on  here we are then yes we are once again live  

است، کمی بعد به شما خواهم گفت اینجا هستیم، بله، دوباره زندگی می کنیم

from the birthplace of the english  language it is english addict  

از زادگاه انگلیسی زبان انگلیسی معتاد است   درست

coming to you right now  from oh my goodness england

به سراغ شما می آید حالا از اوه خدای من انگلیس

that is where we are coming from today

، جایی که امروز از آن می آییم

hi everybody this is mr duncan in england how are  you today are you okay i hope so are you happy are  

سلام به همه، این آقای دانکن در انگلیس است، شما امروز چطور هستید، شما خوب هستید، امیدوارم خوشحال

you feeling happy i want to see that smile on  your face right now after three one two three

باشید، آیا احساس خوشحالی می کنید، من می خواهم همین لبخند را روی صورت شما ببینم بعد از سه یکی دو سه

good so now we are all smiling and we are  all together again yes we have made it  

خوب، پس الان همه لبخند می زنیم و دوباره همه با هم هستیم بله،

all the way to the middle of the week it's  very nice to see you here can i just say  

تمام راه را تا اواسط هفته رساندیم، خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم، فقط می توانم بگویم

i don't know what's happened  maybe it's global warming  

نمی دانم چه اتفاقی افتاده است. شاید به خاطر گرم شدن زمین است

maybe it's because mr steve has closed all  of the windows in the house but it is so hot  

شاید به خاطر آقای استیو e تمام پنجره‌های خانه را بسته است، اما هوا خیلی گرم است،

especially in my studio what you can't see at the  moment underneath here you can't see there is an  

مخصوصاً در استودیوی من، چیزی که در حال حاضر نمی‌توانی آن را ببینی.

electric fan blowing cool air not only across  my legs but also up my shorts and can i just say  

شورتم را بالا ببرم و فقط می توانم

it is a very pleasant experience to say the least  so that is another reason why i have a smile on my  

بگویم   حداقل بگویم تجربه بسیار خوشایندی است بنابراین این دلیل دیگری است که چرا من لبخندی روی صورتم دارم

face for those who don't know who i am my name  is duncan i talk about the english language i  

برای کسانی که نمی دانند نام من کیست. زبان من

love talking about english you might even say  that i am an english addict it is a hot day  

دوست دارم در مورد انگلیسی صحبت کنم، حتی ممکن است بگویید که من یک معتاد انگلیسی هستم، اینجا در انگلیس یک روز گرم است

here in england i don't know why please don't  ask me but we we have had a little heat wave  

. نمی دانم چرا لطفاً از من نپرسید، اما ما در سه روز گذشته موج گرمایی کمی داشته ایم.

over the past three days and apparently today  is the final day because tomorrow it's going to  

و ظاهراً امروز روز پایانی است زیرا فردا هوا

become very cool and by the weekend we are going  to have some rain so today i am making the most of  

بسیار خنک می‌شود و تا آخر هفته ما کمی باران خواهیم داشت، بنابراین امروز

the sunshine you can see behind me everything  is glorious it is so nice outside and that is  

از آفتابی که می‌توانید پشت سرم ببینید بهترین استفاده را می‌کنم، همه چیز با شکوه است، بیرون خیلی خوب است و این

a live view looking out of the window right now  i was going to go outside but i decided not to  

یک نمای زنده است که در حال حاضر از پنجره به بیرون نگاه می کند می‌خواهم بیرون بروم، اما به دو دلیل تصمیم گرفتم که

for two reasons first of all it's very windy  and the other reason is some of the farmers  

به دو دلیل اولاً باد بسیار می‌وزد و دلیل دیگر این است که برخی از

have started spreading something called slurry  i don't know if you've heard of it but slurry  

کشاورزان   شروع به پخش چیزی به نام دوغاب کرده‌اند نمی‌دانم نام آن را شنیده‌اید یا نه، اما

is something that the farmers will put on  the ground before they plant their next crop

دوغاب  چیزی است که کشاورزان قبل از کاشت محصول بعدی خود را روی زمین

let's just say slurry is quite stinky it's a  little bit smelly so maybe that's the reason  

می‌گذارند، فقط بگوییم دوغاب کاملاً بدبو است و کمی بدبو است، بنابراین شاید به همین دلیل است

why mr steve has closed all the windows  in the house because basically it is poop

که آقای استیو تمام پنجره‌های خانه را بسته است زیرا اساساً

it's true the farmers save all of the poop and  then later in the year they will spread it on  

مدفوع است. کشاورزان تمام مدفوع را ذخیره می‌کنند و بعداً در سال آن را روی زمین پخش می‌کنند،

the land so it is a kind of natural fertilizer  the only problem is when they are spreading it  

بنابراین یک نوع کود طبیعی است. تنها مشکل این است که وقتی آن را پخش می‌کنند،

it really does stink so that's one of the reasons  why i'm indoors as well not to mention the fact  

واقعاً بوی بد می‌دهد، بنابراین یکی از دلایلی است که من در داخل خانه و همچنین بدون ذکر این واقعیت

that it's it's very hot i nearly swore then it  is so hot it is about 29 degrees today they they  

که هوا بسیار گرم است، تقریباً قسم خوردم که آنقدر گرم است که امروز حدود 29 درجه است،

reckon they think that it might be 30 by the  end of today so it is only 9 minutes past 2  

آنها  فکر می‌کنند که ممکن است تا پایان امروز ساعت 30 باشد، بنابراین فقط 9 دقیقه از 2 گذشته است.

so it might even get hotter it might get hotter  before the live stream finishes anyway that's the  

بنابراین حتی ممکن است g گرمتر و گرمتر ممکن است قبل از اتمام پخش زنده گرمتر شود به هر حال این

introductions over with i'm glad to see you here  today yes as i mentioned earlier we have made it  

مقدمه است با خوشحالی که شما را اینجا می بینم امروز بله همانطور که قبلاً اشاره کردم ما

all the way to the middle of another week and of  course this is the first week of september and i  

آن را تا اواسط یک هفته دیگر رساندیم   و البته این هفته اول سپتامبر و

hope you are enjoying this new month isn't it nice  i hope you are feeling happy yes it is wednesday

امیدوارم از این ماه جدید لذت برده باشید، خوب نیست ، امیدوارم احساس خوشحالی داشته باشید بله،

it is so hot

چهارشنبه است، هوا بسیار گرم است،

but as i mentioned i have a lovely  sensation oh oh i'm enjoying that

اما همانطور که اشاره کردم، احساس خوبی دارم اوه اوه، من از این ماه لذت می برم

oh it's it's very nice have you ever tried

. خیلی خوب است آیا تا به حال

having a fan near your legs on a very hot day  it is very refreshing it's a little bit like  

سعی کرده‌اید در یک روز بسیار گرم یک پنکه در نزدیکی

putting your feet in cool water when everything  else is really hot and humid it feels very nice i  

will be honest with you yes we have the live chat  also up and running nice to see you here as well  

پاهایتان داشته باشید. شما بله، ما گپ زنده را هم داریم و خوشحال می‌شوم که شما را در اینجا نیز می‌بینم

i hope i hope you can find me today on the  internet i've had some more complaints from  

امیدوارم که بتوانید امروز مرا در اینترنت پیدا کنید. من شکایات بیشتری از   افرادی داشتم

people saying we can't find you on youtube  what has happened to you i'm still here  

که می‌گفتند نمی‌توانیم شما را در یوتیوب پیدا کنیم. برایت اتفاق افتاده من هنوز اینجا هستم

i haven't gone anywhere so so i'm still here  doing this however youtube sometimes they like to

نرفته ام در هر جایی، پس من هنوز اینجا هستم این کار را انجام می دهم، با این حال یوتیوب گاهی اوقات دوست دارند من را

hide and put me in a secret place on youtube so  sometimes it can be very difficult to find me  

مخفی کنند و در یک مکان مخفی در یوتیوب قرار دهند، بنابراین گاهی اوقات پیدا کردن من ممکن است بسیار دشوار باشد

but yes i hope you are here right now oh we have  a very interesting situation here oh very nice  

اما بله، امیدوارم همین الان اینجا باشید، اوه ما یک مشکل داریم موقعیت جالب اینجا اوه خیلی خوب

very fast with your finger it would appear that  those three days of rest have helped your finger  

خیلی سریع با انگشتت به نظر می رسد آن سه روز استراحت به انگشتت کمک کرده

congratulations to vitas you  are first on today's live chat

تبریک می گویم به ویتا شما  اولین بار در چت زنده امروزی

it's amazing where that fresh air is getting  it's going right at my shorts i must admit  

، شگفت انگیز است جایی که هوای تازه دارد می آید  درست در شورت من می رود. اعتراف کنید

i can't complain congratulations  via tess also palmyra  

من نمی‌توانم از طریق تس

and we have oim oim hello oim oim  apparently your name is actually mio

و پالمیرا شکایت کنم و ما Oim Oim hello Oim Oim داریم ظاهراً نام شما در واقع mio به

spelled backwards and of course moi means  me in french very clever i like that  

عقب نوشته شده است و البته moi به معنی من در فرانسوی بسیار باهوش است.

thinking outside the box i i admire that very  much we have beatrice we also have mayori

بئاتریس، ما همچنین

welcome back also we have palmyra and a sketchum  

شهردار داریم به بازگشت خوش آمد می‌گوییم، همچنین پالمیرا و طرحی داریم

hello to you as well welcome back nice to see you  back with the live chat hello to tomek hello tomic

سلام به شما و همچنین خوش آمدید، خوشحالم که برگشتید  با چت زنده سلام به تومک سلام تومیک

sorry i was just clearing my throat then hello  also to sandra gonzalez nice to see you back  

متاسفم که فقط گفتم گلویم را صاف کردم سپس سلام همچنین به ساندرا گونزالس خوشحالم که تو را برگشتم

and also we have tqt vlog oh i've never seen  you here before is it your first time ahmed  

و همچنین ما vlog tqt داریم اوه من قبلاً تو را اینجا ندیده‌ام اولین بار است که احمد

isaac asks how is it going it is going okay not  too bad thank you very much i can't complain  

اسحاق می‌پرسد اوضاع چطور پیش می‌رود، خوب است نه خیلی بد، متشکرم خیلی نمی‌توانم شکایت

even though i think it might be very easy to  complain i suppose i could complain about the  

کنم   حتی اگر فکر می‌کنم شاید خیلی راحت  شکایت کنم، فکر می‌کنم می‌توانم از

weather i could complain about the fact  that i'm indoors and it's really hot  

آب و هوا شکایت کنم، می‌توانم از این واقعیت شکایت کنم  که در داخل خانه هستم و واقعاً گرم است

i could complain about the smell from the farmer  next door who is now spreading poop on his land

می‌توانم از بوی کشاورز شکایت کنم. همسایه‌ای که اکنون در زمینش مدفوع می‌پاشد

it's not very pleasant so there are many things  i could complain about but i am here i'm alive  

، خیلی خوشایند نیست، بنابراین چیزهای زیادی وجود دارد که می‌توانم از آنها شکایت کنم، اما من اینجا هستم، زنده هستم،

i opened my eyes this morning and i thought oh  i get to do this all over again i get another  

امروز صبح چشمانم را باز کردم و فکر کردم اوه، باید دوباره این کار را انجام دهم. یک

day of life to enjoy hello also to alessandra de  filo nice to see you as well so many kind people  

روز دیگر از زندگی برای لذت بردن از سلام به الساندرا د فیلو خوشحالم که شما را و همچنین افراد مهربان زیادی را می بینم. این همه

so many polite people on my live chat that  is one of the things i love about doing this  

افراد مودب در چت زنده من یکی از کارهایی است که من در مورد انجام این کار دوست دارم.

the reason is i i i get so many lovely people  joining in on the live chat we live in an age  

افرادی که در چت زنده می‌پیوندند من در عصری زندگی می کنم

where people like to be mean and hateful and  hurtful spiteful and maybe even rude but here  

که مردم دوست دارند پست و متنفر باشند و کینه توز و شاید حتی بی ادب باشند، اما اینجا

we try to do the opposite however we also  like to have a little laugh from time to time  

ما سعی می کنیم برعکس عمل کنیم، اما همچنین دوست داریم هر از گاهی کمی

hello also to new hello new quinn i believe  you are watching in vietnam at the moment  

بخندیم   همچنین به اعتقاد من سلام به جدید سلام جدید کوین شما در حال حاضر در ویتنام تماشا می کنید

so we are talking about politeness  today being polite being well-mannered  

بنابراین ما در مورد ادب صحبت می کنیم امروز مودب بودن

so to have good manners means to be polite in  general society in our day-to-day lives we often  

خوش اخلاق بودن   بنابراین داشتن اخلاق خوب به معنای مودب بودن در جامعه عمومی در زندگی روزمره ما اغلب

find that it is better or beneficial to  be kind or polite in everyday situation  

متوجه می شویم که بهتر یا مفید است. مهربانی یا مودب بودن در موقعیت‌های روزمره

so i think it is it is a good subject an  interesting subject hello also to blanca  

بنابراین فکر می‌کنم این یک موضوع خوب است یک موضوع جالب سلام به بلانکا

and we have insani hello insani insani ode nice to  see you here as well i don't recognize your name  

و ما insani hello insani insani داریم خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم و همچنین نام شما را نمی‌شناسم

where are you i'm always interested  to find out where you are watching  

کجایی من همیشه علاقه‌مندم  بفهمم کجا دارید تماشا می‌کنید

sergio says it's not very difficult mr duncan  to work out why youtube never shows you  

سرجیو می‌گوید آقای دانکن خیلی سخت نیست که بفهمم چرا یوتیوب هرگز به شما نشان نمی‌دهد   به

it's because they don't want to  recommend you to other people why  

این دلیل است که آنها نمی‌خواهند شما را به دیگران توصیه کنند که چرا  من

what's wrong with me i i suppose in this day and  age i could become a little offended maybe upset  

چه مشکلی دارم. یا در این روزگار ممکن است کمی آزرده شوم شاید

i could accuse youtube of being maybe  prejudiced towards me because i'm  

ناراحت شوم   می‌توانم یوتیوب را متهم کنم که ممکن است نسبت به من تعصب داشته باشد، زیرا من

an older person i'm not young i'm not good looking  i'm not a lady so yeah you see there could be many  

یک فرد مسن هستم، جوان نیستم، ظاهر خوبی ندارم، من یک خانم نیستم، بله می بینید که دلایل زیادی می تواند وجود داشته باشد

reasons why this is happening but i'm not going  to go down that road i'm just going to enjoy  

که چرا این اتفاق می افتد، اما من آن مسیر را دنبال نمی کنم، من فقط از آنچه دارم لذت می برم و این تنها

what i have and that's all you can do really  even though i might complain from time to time  

کاری است که شما واقعاً می توانید انجام دهید، حتی اگر گاهی شکایت کنم.

hello ricardo nice to see you back willian is  here hello willian oh we also have louis mendes

سلام ریکاردو خوشحالم که برگشتی ویلیان اینجاست سلام ویلیان اوه ما هم لوئیس مندز داریم سلام لوییس خوشحالم که

hello louis nice to see you here thank you for  your email messages i've just seen them actually  

شما را اینجا می بینم ممنون از پیام های ایمیل شما من همین الان آنها را دیدم در

i they popped up this morning in my email box  so thank you very much i haven't read them yet  

واقع آنها امروز صبح در صندوق ایمیل من ظاهر شدند. پس از شما بسیار متشکرم خیلی من هنوز آنها را نخوانده ام   وقت نکردم

i haven't had time i've been a little bit  busy preparing this you see but thank you  

کمی مشغول تهیه این بودم، می بینید، اما از شما متشکرم

louis for your emails i will read them a little  bit later on also we have alejandro hello to you  

لوئیس برای ایمیل های شما، کمی بعداً آنها را می خوانم همچنین الخاندرو به شما سلام می کنیم

oh interesting hello alejandro hello cortes  hello there i'm writing to you from chile  

اوه جالب سلام الخاندرو سلام کورتس سلام من از طرف برای شما می نویسم شیلی

i am working as a baker in the morning and as a  teacher in the evening can i just say that is a  

من صبح به عنوان نانوا و عصر به عنوان معلم کار می‌کنم، می‌توانم

very busy day that you have because i would  imagine both of those things require a lot  

بگویم که روز بسیار پرمشغله‌ای است، زیرا تصور می‌کنم هر دوی این کارها به تلاش زیادی نیاز دارند

of effort and also time especially if you are a  baker because as i understand it please correct  

و همچنین به زمان نیاز دارند، به خصوص اگر یک نانوا چون همانطور که فهمیدم لطفاً

me if i'm wrong but as i understand it a baker  will have to get up very early in the morning  

اگر اشتباه می‌کنم تصحیح کنید، اما همانطور که فهمیدم یک نانوا باید صبح خیلی زود از خواب بیدار شود

to start preparing the bread to to mix the dough  and then you have to put the bread in the oven and  

تا شروع به آماده کردن نان برای مخلوط کردن خمیر کند و سپس شما باید نان را بگذارید. در فر و

then it has to be delivered to all of the shops or  the people who are waiting for their morning toast

سپس باید به همه مغازه‌ها یا  افرادی که منتظر نان تست

i think so hello also to oh we have zuzika  hello zuzika don't forget zika is a man

صبحگاهی خود هستند تحویل داده

so now we know as is as is is watching in algeria  oh by the way can i say congratulations to brazil  

شود. همینطور است که در الجزایر تماشا می‌شود اوه، می‌توانم بگویم به برزیل تبریک می‌گویم

yesterday was the independence day in  brazil also there were lots of protests  

دیروز روز استقلال در برزیل بود، همچنین اعتراضات زیادی

taking place so some people getting very excited  

در جریان بود، بنابراین برخی از مردم

in brazil for their independence day but also some  people getting rather annoyed for various reasons

در برزیل برای روز استقلال خود بسیار هیجان‌زده می‌شوند، اما همچنین برخی افراد نسبت به روز استقلال خود هیجان زده می‌شوند. اذیت شده به دلایل مختلف

hello peter cross

سلام پیتر کراس

peter cross is a security  guard now to be honest with you  

پیتر کراس اکنون یک نگهبان امنیتی است تا با شما صادق

i don't think it's a boring job i i would imagine  i think i would be a very good security guard  

باشم   فکر نمی‌کنم این کار کسل‌کننده‌ای باشد، تصور می‌کنم  فکر می‌کنم یک نگهبان امنیتی بسیار خوب

because i can run very fast because of  my very long legs and the other thing you  

خواهم بود   چون می‌توانم خیلی سریع بدوم. پاهای بلند و چیزهای دیگری که

get to you get to beat people up when you  catch them so maybe if there is a burglar  

به سراغشان می‌آیند، وقتی مردم را می‌گیرید، می‌توانید آن‌ها را کتک بزنید، بنابراین ممکن است اگر یک

breaking into the place where you are guarding  and and you have to catch them yeah you can have  

سارق   به محلی که شما در آن نگهبانی می‌دهید نفوذ کند  و مجبور شوید آنها را بگیرید، بله، ممکن

a little bit of rough and tumble i like the idea  of that by the way we're talking about fighting  

است کمی خشن باشید. و من این ایده را دوست دارم، به این دلیل که ما در مورد مبارزه

next sunday that's the reason why i mentioned that  you see we are talking about fighting next sunday

یکشنبه آینده صحبت می کنیم، به همین دلیل است که اشاره کردم که می بینید که ما در مورد مبارزه یکشنبه آینده صحبت می کنیم

hello also adele hello also  to peter coss hello also to

سلام همچنین آدل سلام همچنین به پیتر کاس سلام همچنین به

adele hello adele nice to see you here  i always worry i always worry that i'm  

آدل سلام آدل خوب است برای دیدن شما اینجا همیشه نگرانم همیشه نگرانم که

going to say the wrong thing the big problem  with doing live streams like this is your  

چیز اشتباهی را بگویم. مشکل بزرگ با پخش جریانی زنده مانند این این است که

mouth can sometimes say things before your brain  thinks about them and it does happen quite often  

دهان شما گاهی اوقات می تواند چیزهایی را بگوید قبل از اینکه مغزتان  به آنها فکر کند و اغلب این اتفاق می افتد

people in the past have done this we often say  that you put your your foot you will put your foot  

p افرادی در گذشته این کار را انجام داده‌اند، ما اغلب می‌گوییم که پایت را می‌گذاری، پایت را

in your mouth you say the wrong thing you you say  something that you shouldn't have or maybe you  

در دهانت می‌گذاری، حرف اشتباهی را می‌زنی که نباید می‌زنی یا شاید

accidentally offend somebody  so yes it can be it can happen

به‌طور تصادفی به کسی توهین می‌کنی. ممکن است

hello also to

سلام به

oh peter coss please tell me do you work at  night or during the day quite often people  

اوه پیتر کاس لطفاً به من بگویید که آیا شبها کار می کنید یا در طول روز اغلب مردم

will work as security guards at night but i  don't know i i quite like the idea of that  

به عنوان نگهبان در شب کار می کنند، اما من نمی دانم، من کاملاً از این ایده خوشم

i think i would be a really good security  guard the only thing i would need  

می آید   فکر می کنم من یک نگهبان واقعاً خوب تنها چیزی که به آن

i would have to have someone else  there who is very big and strong  

نیاز دارم   باید شخص دیگری را آنجا داشته باشم که خیلی بزرگ و قوی است

so so so i i would have to wait until  that person had tackled the burglar  

بنابراین باید منتظر بمانم تا آن شخص با سارق برخورد کند

and pushed them to the ground and then i  would join in give them a few slaps maybe

و او را به زمین هل دهد و سپس من  بپیوندم به آنها چند

can you do that hello eng mohammed hello to  eng mohammed hello mr duncan can you hear me  

سیلی بزنید

well i can't hear you but i can see your message  

شاید

so you are coming through on the live chat very  clearly just in case you're wondering would you  

بتوانید آن کار را انجام دهید. در صورتی که شما تعجب می کنید شما

like to have a look at today's mystery idiom  okay we have a mystery idiom for you to solve  

دوست دارید به اصطلاح رمزآلود امروز نگاهی بیندازید خوب ما یک اصطلاح معمایی داریم که باید آن را حل کنید

this is something that i like to do every  wednesday this is a well-known expression in  

این کاری است که من دوست دارم هر چهارشنبه انجام دهم، این یک عبارت شناخته شده در

the english language however it is not in text it  is actually a picture that describes or shows what  

زبان انگلیسی است، اما در متن نیست ، در واقع همینطور است. تصویری که توصیف می‌کند یا نشان می‌دهد

the actual mystery idiom is and here it is right  now this is today's mystery idiom just for you

که   اصطلاح رمز و راز واقعی چیست و در اینجا درست است  این اصطلاح معمایی امروزی است که فقط برای شما

there it is i will keep it on  the screen for a few more seconds  

وجود دارد، من آن را برای چند ثانیه دیگر روی صفحه نگه

but what is it it is a well-known expression  in the english language all you have to do  

می‌دارم   اما چه چیزی است. عبارت شناخته شده در زبان انگلیسی تنها کاری که باید انجام دهید این

is tell me what it is i will give  you the answer a little bit later on

است که به من بگویید چه چیزی است، من پاسخ شما را کمی بعد

for those who are interested

برای کسانی که

politeness oh yes politeness good manners have you  ever met anyone who has bad manners so there is an  

علاقه مند هستند، خواهم داد.

opposite of course good manners and being polite  and then we have the opposite which is bad manners  

البته برعکس اخلاق خوب و مودب بودن است و سپس ما برعکس آن را داریم که بد اخلاقی

being impolite or rude we are going to look  at all of those things a little bit later on  

است   بی ادبی یا بی ادب بودن، کمی بعد به همه این موارد نگاه می کنیم   در

meanwhile we're going to have a break i'm  going to show you something because this  

همین حین استراحت خواهیم کرد. من میرم برای نشان دادن چیزی به شما، زیرا

is a very special day today you might not realize  it but today it is my fourth day of the new me

امروز یک روز بسیار خاص است، ممکن است آن را متوجه نشوید، اما امروز چهارمین روز من است

i've decided to give up all of the junk food  all of the rubbish all of the chocolate and  

که تصمیم گرفتم تمام غذاهای ناسالم را کنار

jaffa cakes i can't believe i can't believe  that i've done that but i'm going to and i'm  

بگذارم. کیک‌ها باورم نمی‌شود باورم نمی‌شود که این کار را انجام داده‌ام، اما می‌روم و

also taking more exercise so i'm having two big  walks every day and it reminded me of the time  

همچنین بیشتر ورزش می‌کنم، بنابراین هر روز دو پیاده‌روی بزرگ انجام می‌دهم و این من را به یاد زمان

do you remember the time when mr steve and myself  went for a big walk we went for a very long walk  

زمانی را به یاد بیاورید که آقای استیو و من به یک پیاده روی بزرگ رفتیم، ما برای یک پیاده روی بسیار طولانی رفتیم

and it was rather enjoyable we went to a very  special place in wales and we had a good time  

و بسیار لذت بخش بود، ما به یک مکان بسیار خاص در ولز رفتیم و اوقات

so i thought we would relive our lovely walk  in wales as a way of motivating myself because  

خوبی را سپری کردیم . ولز به عنوان راهی برای انگیزه دادن به خودم زیرا

i'm now four days into my new regime my my  goal is to get healthy and also lose weight

من اکنون چهار روز از رژیم جدیدم می گذرم، هدف من این است که سالم باشم و همچنین وزن کم

come on mr duncan don't take so  long this is a lovely spot hurry up  

کنم، آقای دانکن خیلی طول نکشید این یک مکان دوست داشتنی است عجله کنید

oh hello the things i have to put up with  look how slowly mr duncan is coming up there  

اوه سلام همه چیز باید تحمل کنم ببینم آقای دانکن چقدر آهسته به آنجا می‌آید

i told you he needs to get fit we're trying to  get him to lose weight as well as you know don't  

به شما گفتم که باید تناسب اندام پیدا کند برای اینکه او را وادار به کاهش وزن کنید همانطور که می دانید

say anything shh he's a bit sensitive about his  weight oh mr duncan you're here how wonderful this  

چیزی نگویید او کمی در مورد وزن خود حساس است آه آقای دانکن شما اینجا هستید چقدر عالی است

is a lovely spot you know it's a bit exhausting  coming up that steep hill oh this this is this is  

این نقطه دوست داشتنی است می دانید که بالا آمدن از آن تپه کمی خسته کننده است آه این

so tiring steve's there's a there is a bench  over there can we go and sit down yes let's  

استیو خیلی خسته کننده است یک نیمکت وجود دارد می توانیم برویم و بنشینیم بله بیایید

go and sit down on that lovely inviting bench  showing that fantastic view of the lake please

برویم و روی آن نیمکت دعوت کننده دوست داشتنی بنشینیم که نمای فوق العاده دریاچه را نشان می دهد لطفاً

oh hello there we are on a lovely walk today we're  taking a nice walk but we are having a little rest  

سلام، ما در یک مکان دوست داشتنی هستیم امروز پیاده‌روی می‌کنیم، اما کمی استراحت

at the moment mr steve has just finished eating  his peanut butter there we go energy bit of energy  

می‌کنیم، در لحظه‌ای که آقای استیو تازه خوردن کره بادام‌زمینی‌اش را تمام کرده است، ما کمی انرژی

uh because we always like to take uh some food  with us and have a nice rest don't we mr duncan  

می‌گیریم   اوه، چون همیشه دوست داریم مقداری غذا با خود ببریم و یک غذا بخوریم. استراحت خوب نیست آقای دانکن

look what i've got here this is the uh instruction  it's a booklet uh on all the walking trails  

نگاه کنید من اینجا چه دارم این دستورالعمل است این یک کتابچه است در تمام مسیرهای پیاده روی

at lake vyrnwy that's the place that we are at  and that's the most amazing thing about this  

در دریاچه ویرنوی این جایی است که ما در آن هستیم و این شگفت انگیزترین چیز در مورد این

area there are so many places to actually walk  around it's huge look at all those walking trails  

منطقه است. مکان های بسیار زیادی برای پیاده روی در اطراف من نگاه بزرگی به همه مسیرهای پیاده‌روی است

today we there are wanted there are five walking  trails they're all colour coded yeah and today we  

امروز ما آنجا تحت تعقیب هستیم، پنج مسیر پیاده‌روی وجود دارد که همه آنها دارای کد رنگی هستند، بله و امروز

are taking the the do trail oh yeah that's great  i can't wait to see the subtitles for that that's  

در مسیر انجام می‌شویم، اوه بله، عالی است من نمی‌توانم صبر کنم تا زیرنویس‌های آن را ببینم

welsh by the way and it's the red route we're  taking the red route the red for danger if you  

اتفاقاً ولش و این مسیر قرمز است که ما مسیر قرمز را برای خطر

are going to go in any direction always follow the  red route but it says here this is a steady climb  

در پیش می گیریم، اگر می خواهید به هر سمتی بروید همیشه مسیر قرمز را دنبال کنید، اما می گوید اینجا یک صعود ثابت است

and it gives stunning high views looking down  on the lake at access to the hills moorlands  

و مناظر بلند خیره کننده ای به شما می دهد. پایین روی دریاچه در دسترسی به تپه‌ها،

forests and fields it says there's a moderately  steep hill moderately we've just come up so we've  

جنگل‌ها و مزارع، می‌گوید یک تپه نسبتاً شیب دار وجود دارد، ما تازه بالا آمده‌ایم، بنابراین

walked for around about three miles and i i'm  guessing we haven't got much further to go uh  

حدود سه مایل پیاده‌روی کرده‌ایم و من حدس می‌زنم که خیلی بیشتر از این فاصله نداشته‌ایم. برای رفتن

let's have a look there's just another uh six  miles to go six miles i'm not going six miles  

اوه   بیایید نگاهی بیندازیم، فقط شش  مایل دیگر وجود دارد تا شش مایل بروید، من شش مایل نمی روم

you're trying to lose weight mr duncan  look this is what we've come on this  

شما سعی می کنید وزن کم کنید آقای دانکن نگاه کنید این چیزی است که ما در این پیاده روی آمده ایم

walk for to help you get fit and lose weight i am  losing weight see i haven't given him a peanut bar  

تا به شما کمک کنیم تناسب اندام داشته باشید و وزن کم کن من وزن کم می کنم ببین به او نداده ام یک نوار بادام زمینی

just get them all for myself during this walk  i have lost weight and also the will to live  

فقط در طول این پیاده روی همه آنها را برای خودم تهیه کنید من وزن کم کرده ام و همچنین می خواهم

well the only weight you're losing is  because you keep losing bits of equipment  

خوب زندگی کنم   تنها وزنی که در حال از دست دادن هستید این است چون به از دست دادن قطعاتی از تجهیزات

look what it says here you see walking it gives  you some very in some smart pieces of advice  

ادامه می دهید   ببینید اینجا چه می گوید، می بینید که پیاده روی به شما کمک می کند در برخی از توصیه‌های هوشمندانه

before you set off on your wall these are the  things that you must bear in mind you must think  

قبل از اینکه روی دیوار خود راه بیفتید اینها مواردی هستند که باید به خاطر بسپارید و

about you must think about these things before you  go on a walk for example number one wear strong  

باید در مورد آنها فکر کنید و قبل از رفتن به پیاده روی باید به این موارد فکر کنید ، برای مثال شماره یک کفش‌های قوی

shoes or walking boots check check tick that  one off take warm and a waterproof clothing oh  

یا چکمه‌های پیاده روی بپوشید. چک کنید علامت بزنید که یکی از لباس‌های گرم و یک لباس ضدآب اوه

i've got my warm clothing steve's got some warm  clothing i haven't look i've got a rain poncho a  

من لباس گرمم را دارم استیو مقداری لباس گرم دارد من نگاه نمی‌کنم پانچوی بارانی

rain poncho what's a what's a poncho it's uh look  there we go there's a picture of a lovely lady yes  

دارم یک پانچو بارانی چه پانچو چیست؟ برو عکس یک خانم دوست‌داشتنی هست بله

can't you describe it it's a plastic waterproof  film covering that if we get caught in a shower  

نمی‌توانی آن را توصیف کنی، این یک فیلم پلاستیکی ضد آب است که اگر زیر دوش گرفتار

we put this poncho on which is just sort of just  covers you it's basically a plastic bag plastic  

شویم، این پانچو را روی آن قرار می‌دهیم که به نوعی روی شما را می‌پوشاند، اساساً یک کیسه پلاستیکی است.

bag they get over your head it goes over you but  normally a poncho is something you wear loose over  

گرفتن روی سرت می‌رود، اما معمولا پانچو چیزی است که روی

your body you put it over your head and then it  just covers your body uh if you if you remember  

بدنت می‌پوشی، آن را روی سرت می‌گذاری و بعد فقط بدنت را می‌پوشاند، اگر یادت باشد

in star wars luke skywalker wore a poncho but  but apparently apparently most of the scenes were  

در جنگ ستارگان لوک اسکای واکر پانچو می‌پوشید اما ظاهراً ظاهراً اکثر صحنه‌ها

deleted with him wearing the poncho but there  are a couple of scenes in star wars where luke  

با پوشیدن پانچو حذف شدند، اما چند صحنه در جنگ ستارگان وجود دارد که لوک

skywalker is wearing his poncho always have to  get something in about star wars it's so boring  

اسکای‌واکر پانچو خود را پوشیده است، همیشه باید چیزی در مورد جنگ ستارگان به دست بیاورد، این خیلی کسل‌کننده است.

mr duncan of course anyway that's that that's  waterproof clothes watch out watch out for service  

مراقب باشید مواظب وسایل نقلیه خدماتی باشید

vehicles on forest tracks yes don't get run over  don't get run over it's very important i can't  

وسایل نقلیه در مسیرهای جنگلی بله زیر گرفته نشوید  زیر گرفته نشوید خیلی مهم است من

see any service vehicles on that track so i think  we're all right for now so unless they're electric  

نمی‌توانم   هیچ وسیله نقلیه خدماتی را در آن مسیر ببینم، بنابراین فکر می‌کنم  فعلاً همه ما خوب هستیم، مگر اینکه آنها برقی

we'll be able to hear them keep on the roads and  footpaths yes well we've got directions there we  

است   ما می‌توانیم صدایشان را در جاده‌ها و مسیرهای پیاده‌روی بشنویم، بله، ما مسیرها را داریم

are on the road and footpath there is the road  behind us can you see the road there it is yeah  

، ما   در جاده هستیم و مسیر پیاده‌روی، جاده‌ای پشت سر ماست، می‌توانی جاده را ببینی، بله،

keep dogs under control that's it or in  this case i have to keep steve under control  

سگ‌ها را زیر آن نگه داریم این را کنترل کنید یا در این مورد باید استیو را تحت کنترل داشته باشم

yes exactly he's saying i'm a dog mr duncan  you are a bit of a dumb animal sometimes  

بله دقیقاً او می‌گوید من یک سگ هستم آقای دانکن شما یک حیوان گنگ هستید گاهی

thank you very much lock your vehicle and  leave don't leave valuables on display  

بسیار متشکرم وسیله نقلیه خود را قفل کنید و را ترک کنید و اشیای قیمتی را در ویترین نگذارید

well the cars at the hotel so we're safe there  i said we're okay there don't drop litter unless  

خوب ماشین‌های هتل پس ما آنجا امن هستیم  من گفتم مشکلی نیست زباله نریزید

of course unless of course at the hotel there is a  special conference for people that break into cars  

مگر اینکه البته در هتل کنفرانس ویژه‌ای برای افرادی که وارد اتومبیل می‌شوند برگزار شود

in which case we might have a problem don't drop  litter have fires or barbecues don't drop litter  

در این صورت ممکن است داشته باشیم یک مشکل، زباله نریزید، آتش یا کباب نریزید

don't drop litter let's see what happens if we  do so there we go i've had this peanut bar so  

، زباله نریزید، بیایید ببینیم اگر این کار را انجام دهیم، چه اتفاقی می‌افتد.

oh that was delicious mmm what a  lovely beautiful spot this is hmm

این است هوم،

so steve has just dropped some litter he  is breaking the countryside code you should  

پس استیو به تازگی مقداری آشغال ریخته است، او در حال شکستن کد حومه شهر است، شما نباید

never drop litter in the countryside nothing's  happened i haven't been arrested i think we've  

هرگز زباله را در حومه شهر رها کنید هیچ اتفاقی نیفتاده است، من دستگیر نشده‌ام، فکر می‌کنم

got away with it okay then i'll i'll pick it  up i won't be naughty mr duncan because we're  

ما از این موضوع خلاص شده‌ایم، پس من انتخاب می‌کنم. خب من شیطون نمی‌شوم آقای دانکن چون در حال

setting a bad example to your viewers yes so  uh i'll put it back in the bag don't forget we  

تنظیم هستیم یک مثال بد برای بینندگان شما بله، پس اوه، آن را دوباره در کیف می‌گذارم، فراموش نکنید

are influencers we influence the world we must  recycle don't swim or paddle in the lake well  

ما تأثیرگذارانی هستیم که بر جهان تأثیر می‌گذاریم، باید  بازیافت کنیم، شنا نکنید یا در دریاچه دست و پا بزنید

there's no chance of that because mr duncan  doesn't like water i can't swim and it's too  

هیچ شانسی برای آن وجود ندارد زیرا آقای دانکن آب را دوست ندارد من نمی‌توانم شنا کنم و

cold anyway we don't like water camping is  not permitted camping so no no camping oh  

هوا خیلی سرد است   به هر حال ما دوست نداریم کمپینگ در آب مجاز نیست کمپینگ پس نه کمپینگ آه

no camping mr duncan oh so you're not allowed  to to mince around out here in the wilderness oh  

نه کمپینگ آقای دانکن اوه پس شما مجاز نیستید  در اینجا در بیابان آه

and no camping oh okay i'm going in hang on  it mean no it's it's it's camping under canvas  

و بدون کمپینگ اوه باشه من میرم صبر کنید  یعنی نه این است که در زیر بوم کمپینگ است

it doesn't mean that kind of camping  it's the other type of camping where you  

به این معنی نیست که آن نوع کمپینگ بلکه نوع دیگری از کمپینگ است که

overnight in the stars okay uh the lake  is a drinking water reservoir i don't know  

یک شب در ستاره ها می روید، اوه دریاچه است مخزن آب آشامیدنی نمی‌دانم

what we know that i don't know why it's told  us that by being water efficient you can ensure  

ما چه می‌دانیم که نمی‌دانم چرا به ما گفته می‌شود که با کارآمدی آب می‌توانید اطمینان حاصل کنید

water supplies are secure there's a picture  of a man with a dog does that dog look like  

منابع آب ایمن هستند، عکسی از مردی با سگی وجود دارد که آیا آن سگ شبیه

it's been kept under control it doesn't it hasn't  got a lead on it could just run off at any moment  

نگهداری شده است. تحت کنترل، آن را ندارد، آن را ندارد سرب در آن فقط می تواند در یک هر لحظه

and attack anyone so they're breaking their own  rules by showing a picture of a dog that hasn't  

و به هر کسی حمله کنید تا قوانین خودش را زیر پا بگذارد، با نشان دادن عکسی از سگی که

even got a lead on so there we go are you uh  what have you got there mr duncan i found a sign  

حتی سرنخ هم دریافت نکرده است، پس ما می‌رویم، شما چه چیزی دارید آقای دانکن، من یک علامت پیدا

it says danger overhead power lines well yeah  i can't see any overhead power lines are done  

کردم   می‌گوید خطر خطوط برق هوایی خوب بله من نمی‌توانم ببینم هیچ‌یک از خطوط برق هوایی تمام شده است

i think this has come from somewhere else maybe  we'll find the power if we find them we'll show  

فکر می‌کنم این از جای دیگری آمده است، شاید اگر آن‌ها را پیدا کنیم، برق را پیدا کنیم، به شما نشان

you there we go that's about all i've got to say  really unless people want to know any facts about  

دهیم آنجا می‌رویم، این چیزی است که من دارم واقعاً بگویم مگر اینکه مردم بخواهند حقایقی را درباره

lake vyrnwy well later on we will be talking all  about lake vyrnwy and don't forget i also made  

دریاچه ویرنوی بدانند بعداً همه چیز درباره دریاچه ویرنوی صحبت خواهیم کرد و فراموش نکنید که من

a video here an actual lesson filmed here in  lake vyrnwy where you know i was there as well  

یک ویدیو در اینجا ساختم که یک درس واقعی در اینجا در دریاچه ویرنوی فیلمبرداری شده است، جایی که می دانید من آنجا بودم. خوب

but now we are going to carry on with our walk  shall we shall we carry on let's carry on we'll  

اما حالا ما به پیاده روی خود ادامه می دهیم آیا ادامه می دهیم بیایید

continue with our walk get your bag right let's  go off we go see it's in my pocket okay then oh

ادامه دهیم  به پیاده روی خود ادامه می دهیم کیفت را درست بگیر بیا برویم برویم ببینم در جیب من است خوب است پس اوه

right let's go mr duncan all right off we go bye

درست است بیایید بریم آقای دانکن خیلی خوب ما برویم خداحافظ،

can you see where we are standing now we are on  the big dam yes the big dam and there are two  

می‌توانی ببینی الان در کجا ایستاده‌ایم، ما روی d بزرگ هستیم من بله سد بزرگ هستم و دو

uses and two spellings of the word damn aren't  they mr duncan that is true first the thing we  

کاربرد و دو املای کلمه لعنتی وجود دارد، آیا آقای دانکن درست است اول چیزی که ما

are standing on right now is called a dam damn  something used for containing water normally  

در حال حاضر روی آن ایستاده‌ایم، لعنتی سد نامیده می‌شود، چیزی که برای حاوی آب استفاده می‌شود که معمولاً

made from stone and there you can see this dam is  holding all this water in this is the reservoir  

از سنگ ساخته می‌شود. در آنجا می توانید ببینید که این سد همه این آب را در خود نگه می دارد این است که

the dam contains the water and there is another  use and spelling of the word damn and it's a form  

مخزن  سد حاوی آب است و یک استفاده و املای دیگری از کلمه لعنت وجود دارد و این یک شکل

of exclamation a swear word an expletive normally  used when you get very very angry about something  

از تعجب است یک کلمه ناسزا یا رکیک که معمولاً وقتی استفاده می شود خیلی خیلی زیاد است. از چیزی عصبانی هستم

damn i missed my bus damn i'm late for work damn  you mr duncan i'm hungry and i want to go to the  

لعنتی من اتوبوسم را از دست دادم لعنتی من برای کار دیر آمدم لعنتی شما آقای دانکن من گرسنه هستم و می خواهم به

hotel and have something to eat and you've kept me  out here filming for far too long oh okay then do  

هتل بروم و چیزی برای خوردن داشته باشم و شما مرا برای مدت طولانی بیرون نگه داشته اید و در حال فیلمبرداری هستم. باشه پس انجام بده

you want to go back to the hotel i'm only joking  i think stephen i would never swear mr duncan i'm  

می‌خواهی به هتل برگردی، من فقط دارم شوخی می‌کنم  فکر می‌کنم استفان هرگز قسم نمی‌خورم آقای دانکن من

hungry as well though to be honest so shall we go  back to the hotel now yes we're going back right

گرسنه‌ام و صادقانه بگویم، پس آیا اکنون به هتل برمی‌گردیم، بله، ما برمی‌گردیم

now

در حال

i hope you enjoyed that something different  

حاضر امیدوارم از آن چیزی متفاوت لذت برده باشید

something to inspire me to get fit over the  next few months will it work will it happen  

برای اینکه در چند ماه آینده به من الهام بخشد تا در چند ماه

will i become super fit and also  super thin only time will tell

آینده به تناسب اندام

yes it is interesting how some words have  different spellings and also different meanings  

even though they sound the same a good example  was in that video mr steve mentioned his poncho  

برسم. همان مثال خوب در آن ویدیو بود که آقای استیو به پانچو خود اشاره کرد

and it reminded me of the time mr steve decided to  

و من را به یاد زمانی انداخت که آقای استیو تصمیم گرفت

put his poncho on when we were walking  through a rainstorm would you like to  

وقتی در میان طوفان باران قدم می‌زدیم پانچوی خود را بپوشد. دوست دارید

see it very quickly so here is mr steve's  demonstration of what a poncho actually is

خیلی سریع آن را ببینید. واقعاً پانچو چیست،

um there is something very  wrong about that man i think

من فکر می‌کنم چیزی در مورد آن مرد بسیار اشتباه است،

so now you know what a poncho is thank you  mr steve for demonstrating that so well and  

بنابراین اکنون می‌دانید پانچو چیست، متشکرم آقای استیو برای نشان دادن آن به خوبی و

yes i hope you enjoyed the beautiful scenery from  our lovely walk in wales i think that was around  

بله، امیدوارم از مناظر زیبای  پیاده‌روی دوست‌داشتنی ما در ولز لذت برده باشید. تقریباً

three years ago we did that so that's probably  the reason why i look so well and healthy because  

سه سال پیش بود که ما این کار را انجام دادیم، بنابراین احتمالاً به همین دلیل است که من خیلی خوب و سالم به نظر می‌رسم زیرا

i think that was the last time that i tried to  lose some weight but of course over the past 20  

فکر می‌کنم این آخرین باری بود که سعی کردم کمی وزن کم کنم، اما البته در گذشته 20

months we've all been eating a little bit too much  food and i am also included but now i've been told  

ماه است که همه ما کمی بیش از حد غذا می خوریم و من نیز شامل می شوم، اما اکنون

not by a doctor for those who  are worried so it isn't diabetes  

پزشک به من گفته است   برای کسانی که نگران هستند، بنابراین دیابت

i don't have diabetes this is something that i've  decided to do for myself so no one has told me to  

نیست   من دیابت ندارم این چیزی است که تصمیم گرفتم برای خودم انجام دهم، بنابراین هیچکس به من

do it the doctor hasn't told me however this this  is the sort of thing i have to eat from now on  

نگفته است این کار را انجام دهم، دکتر به من نگفته است، اما این چیزی است که از این به بعد

or for a while so my my food will be just  very small portions and also lots of this  

یا برای مدتی باید بخورم تا غذای من خوب شود. فقط بخش‌های بسیار کوچک و همچنین مقدار زیادی از

this bread can you see it look at that  so that is that is wholemeal bread and  

این نان می‌توانید ببینید که به آن نگاه کنید . این نان سبوس‌دار است

it is very high in fibre and it has lots of  little seeds inside but what does it taste like

و فیبر بسیار بالایی دارد و دانه‌های کمی درون آن وجود دارد، اما چه مزه‌ای

it's not great

دارد، عالی

it's a bit like eating cardboard that's all  i'm doing i'm not going to eat anything else  

نیست. کمی شبیه خوردن مقوا فقط همین است  که من انجام می‌دهم، هیچ چیز دیگری نمی‌خورم

because i always get into trouble i always  get complaints mr duncan please do not eat  

چون همیشه به مشکل می‌خورم، همیشه شکایت می‌کنم آقای دانکن لطفاً

when you are doing your live stream we don't  like the sound it's too it's too sloppy you might  

وقتی پخش زنده خود را انجام می‌دهید نخورید   ما صدا را دوست نداریم خیلی شلخته است

even say that it is not polite oh yes we will be  talking about that subject a little bit later on  

حتی ممکن است بگویید مودبانه نیست، بله، ما درباره آن صحبت خواهیم کرد موضوع کلاه کمی دیرتر

we went out last weekend for a lovely walk and i  always get requests for pictures photographs video  

آخر هفته گذشته برای یک پیاده‌روی دوست‌داشتنی بیرون رفتیم و همیشه درخواست‌هایی برای عکس‌های ویدیویی

of the area in which i live so here are very  quickly some lovely photographs we took these  

از منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنم دریافت می‌کنم، بنابراین در اینجا خیلی سریع چند عکس دوست‌داشتنی وجود دارد که ما این عکس‌ها را

last weekend and you can see the weather is lovely  although we have i suppose we are coming towards  

آخر هفته گذشته گرفتیم و می‌توانید ببینید هوا دوست‌داشتنی است، اگرچه فکر می‌کنم

the end of summer here in the uk but over the  past three days we've had some glorious weather  

به پایان تابستان اینجا در بریتانیا نزدیک می‌شویم، اما طی سه روز گذشته، هوای باشکوهی داشتیم

and there you can see me being very silly a rather  fat mr duncan and i know what you're going to say  

و در آنجا می‌توانید ببینید که من یک آقای دانکن چاق هستم و می‌دانم آنچه می خواهید بگویید

mr duncan you don't look fat but i am a little bit  overweight just slightly i want to get fit because  

آقای دانکن شما چاق به نظر نمی رسید اما من کمی اضافه وزن دارم فقط کمی می خواهم تناسب اندام داشته باشم زیرا

i'm not a young man anymore that's the reason  why i'm doing it nothing serious i don't have  

من دیگر مرد جوانی نیستم به همین دلیل است که این کار را جدی نمی کنم.

any health problems so don't worry about that  and you can see that all of the all of the hay  

هیچ مشکلی برای سلامتی ندارید، پس نگران آن نباشید و می‌بینید که همه

has now been put into bales and that will  be collected and i suppose we can't have  

یونجه‌ها اکنون در عدل‌ها ریخته شده و جمع‌آوری می‌شود و فکر می‌کنم

a walk without mr steve being in there  somewhere there he is oh mr steve you look so  

بدون آقای استیو نمی‌توانیم قدم بزنیم. حضور در آنجا جایی آنجا، اوه آقای استیو تو لو خیلی

so happy in fact he looks a little bit sleepy i  don't know why i think steve looks slightly sleepy  

خیلی خوشحال است در واقع او کمی خواب آلود به نظر می رسد، نمی دانم چرا فکر می کنم استیو کمی خواب آلود به نظر می رسد

in this picture and here is another photograph  this is the final one for now and i took this the  

در این عکس و این هم عکس دیگری این آخرین عکس در حال حاضر است و من این عکس را

other night whilst on on one of my fit walks  so this is something i took i actually ran  

شب دیگر در حالی که در یکی بود گرفتم از راه رفتن های تناسب اندام من، بنابراین این چیزی است که من گرفتم، در واقع

into a farmer's field and i took this  photograph and i was ever so naughty because  

به مزرعه یک کشاورز دویدم و این عکس را گرفتم و همیشه خیلی شیطون بودم،

the field belongs to the farmer so if the farmer  saw me doing that he might get a little bit  

زیرا   مزرعه متعلق به کشاورز است، بنابراین اگر کشاورز من را در حال انجام دادن ببیند ممکن است کمی

angry at me so some lovely photographs it really  does feel as this summer is coming to an end it  

عصبانی شود  برای من عکس‌های دوست‌داشتنی واقعا احساس می‌کند چون این تابستان به پایان

does feel as if autumn is just around the corner  autumn is just around the corner it really is

می‌رسد  احساس می‌کند که انگار پاییز نزدیک است  پاییز همین نزدیکی است واقعاً

mandeep mr duncan can you please start directing  movies you have great eyes that can observe the  

mandeep است آقای دانکن، لطفاً کارگردانی فیلم‌هایی را شروع کنید که عالی هستید چشم‌هایی که می‌توانند

best scenes that's very kind of you one of  the things i really loved doing many years  

بهترین صحنه‌ها را ببینند که از نظر شما بسیار مهربان است یکی از کارهایی که سال‌ها پیش واقعاً دوست داشتم انجامش دهم این

ago was making very long lessons lots of  scenes lots of talking lots of descriptions  

بود که درس‌های بسیار طولانی ساختم، صحنه‌های زیادی صحبت کردن، توصیف‌ها

and lots of lovely music although these days i  don't have much time to do that but i would love  

و بسیاری از موسیقی‌های دوست‌داشتنی، اگرچه این روزها من زمان زیادی برای انجام این کار ندارم اما

to get back and do some of my my long full length  i suppose you might describe them as mini movies  

دوست دارم   برگردم و برخی از کارهای بلندم را انجام دهم فکر می کنم ممکن است آنها را به عنوان فیلم های کوچک توصیف کنید

but there are many of them on my youtube channel  so if you've never seen any of my little movie  

اما تعداد زیادی از آنها در کانال یوتیوب من وجود دارد بنابراین اگر دارید هیچ‌کدام از درس‌های فیلم کوچک من را ندیده‌ام،

lessons then they are available on my youtube  channel they are there for everyone to watch  

سپس آنها در کانال یوتوب من در دسترس هستند، آنها برای تماشای همه وجود دارد.

thank you very much mandeep that's very kind  of you to say isn't that lovely the bread  

is not too bad although it does taste a little  bit better when it has a little bit of butter  

کمی بهتر است وقتی کمی کره داشته باشد

not too much butter because of course butter it's  not good for you because it will it will block up  

نه زیاد کره چون البته کره برای شما خوب نیست زیرا

all of your arteries and i have to keep myself  fit and healthy because i am coming towards that  

تمام رگ های شما را مسدود می کند و من باید خودم را تناسب اندام و سالم نگه دارم زیرا دارم به سمت می آیم. آن

awkward age this is what we said on sunday  i said i'm coming towards that awkward age  

سن ناخوشایند این همان چیزی است که ما یکشنبه گفتیم  من گفتم به آن سن ناخوشایند

mr steve has just passed that awkward age and  when i say that i mean 60. so i'm approaching 60  

می‌رسم   آقای استیو به تازگی از آن سن ناخوشایند گذشته است و وقتی می‌گویم که منظورم 60 سالگی است. بنابراین من به 60 سالگی نزدیک

and mr steve has already passed 60. so at  that time of life you have to start taking  

می‌شوم   و آقای استیو قبلاً 60 ساله شده است. بنابراین در آن زمان از زندگی باید ایستادگی کنید

care of yourself because over the next 30 years  you have to make sure that you don't become  

از خودتان مراقبت کنید زیرا در 30 سال آینده باید مطمئن شوید که

ill you don't develop any ailments  or problems that might cause  

بیمار نمی‌شوید و به هیچ بیماری یا مشکلی مبتلا نمی‌شوید که ممکن است

your life to be very difficult and someone  mentioned diabetes earlier and that is true  

زندگی شما را بسیار دشوار کند و شخصی قبلاً به دیابت اشاره کرد و این درست است.

a lot of people do nowadays suffer from diabetes  quite often because of obesity so people will get  

امروزه بسیاری از مردم اغلب به دلیل چاقی از دیابت رنج می برند، بنابراین افراد دچار

overweight they will become overweight and  then because of that lots of other health  

اضافه وزن می شوند و دچار اضافه وزن می شوند و به دلیل آن بسیاری از مشکلات سلامتی دیگر

issues will come along and diabetes is one of  them but i can assure you i don't have diabetes

پیش می آید و دیابت یکی از آنهاست، اما می توانم به شما اطمینان دهم که اینطور نیست.

i know what you're saying mr mr duncan we can't  believe that we can't believe you don't have  

دیابت ندارم می دانم چه می گویید آقای دانکن، ما نمی توانیم باور کنیم که

diabetes you should have it really the amount of  chocolate and sugary things that you eat but no i  

شما دیابت ندارید

don't no diabetes here and hopefully over the next  couple of months i will make sure that it never  

. در اینجا دیابت ندارم و امیدوارم طی چند ماه آینده مطمئن شوم که

comes my way i really do the english language is  a wonderful thing it it has lots of very unusual  

هرگز    به

words and i thought we would have a quick look at  some strange english words there are many words in  

من نمی رسد. برخی از کلمات انگلیسی عجیب و غریب در زبان انگلیسی کلمات زیادی وجود دارد

the english language quite a few of them are very  familiar however there are many that you might not  

که تعداد کمی از آنها بسیار آشنا هستند، اما بسیاری از آنها وجود دارد که ممکن

be familiar with so we're going to have a little  look at some strange english words some unusual  

است با آنها آشنا نباشید، بنابراین ما قصد داریم نگاهی کوتاه به چند کلمه انگلیسی عجیب و غریب برخی از کلمات غیر معمول

english words here's the first one obtuse  this is a very good way of describing a person  

انگلیسی داشته باشیم. در اینجا اولین مورد مبهم است این یک راه بسیار خوب برای توصیف یک شخص است

a very good way of describing a person who is  insensitive or stupid maybe a person who is crass  

یک روش بسیار خوب برای توصیف فردی که بی احساس یا احمق است، شاید فردی که

in their thinking you might describe someone who  has no sense of empathy that they're not very good  

در فکر خود بی‌رحمانه است، ممکن است کسی را توصیف کنید که احساس همدلی با آنها را ندارد. خیلی خوب نیستی

at understanding how another person feels you  might say they are very insensitive or maybe  

در درک اینکه شخص دیگری چه احساسی از تو دارد ممکن است بگوییم او بسیار بی احساس یا شاید

stupid i know it's not polite to call someone  stupid but instead you might say you are so obtuse  

احمق است، می‌دانم مودبانه نیست که کسی را احمق خطاب کنی، اما در عوض ممکن است بگویی که خیلی گنگ

why do you have to be so obtuse so  i like that word here's another one  

هستی   چرا باید آنقدر گنگ باشی تا من آن را دوست دارم کلمه اینجا یک کلمه دیگر است

so this is not necessarily a word this is actually  a phrase woe be tied and we use this a lot when we  

بنابراین این لزوماً یک کلمه نیست، در واقع یک عبارت وای گره خورده است و ما از آن بسیار استفاده می کنیم زمانی که

are expressing anger it's something a person  has done or maybe something a person might do  

در حال ابراز عصبانیت هستیم این کاری است که یک شخص انجام داده است یا شاید چیزی ممکن است فرد در آینده این کار را انجام دهد

in the future so this is a phrase that is used  as a warning meaning bad things will happen  

، بنابراین این عبارتی است که به عنوان هشدار استفاده می‌شود به این معنی که اتفاقات بدی

to the person who did that thing or the offender  of course woe be tied woe betide anyone who  

برای شخصی که آن کار را انجام داده یا متخلف اتفاق می‌افتد، البته وای به حال این

eats all of my jaffa cakes wow betide anyone  who says that i will not lose weight so it  

چه کسی می‌گوید وزن کم نمی‌کنم،

it is normally said as a warning and it does sound  like old english and the reason why it sounds like  

بنابراین معمولاً به عنوان یک هشدار گفته می‌شود و شبیه انگلیسی قدیمی به نظر می‌رسد و دلیل اینکه شبیه

old english is because it is old english woe just  means a bad event or sadness or unhappiness and  

انگلیسی قدیمی به نظر می‌رسد این است که انگلیسی قدیمی است وای فقط به معنای یک رویداد بد یا غم یا ناراحتی است و

betide means happen so be tied is actually  connected to the event of tide coming in  

بتید یعنی اتفاق بیفتد در واقع مربوط به اتفاقی است که جزر و مد وارد می‌شود

something that occurs so woe be tied anyone  who says mr duncan will never lose weight  

چیزی که اتفاق می‌افتد پس وای بر هرکسی که می‌گوید آقای دانکن هرگز وزن کم نمی‌کند

will be tied i like that one make a note of that  because we do use that quite often in english even  

گره می‌خورد. اغلب به زبان انگلیسی حتی

though it derives from from old english and  early english oh i like this word cacophony  

اگرچه از انگلیسی قدیمی و انگلیسی اولیه گرفته شده است، اوه من این کلمه را دوست دارم کاکوفونی

cacophony i like that because it's it's it's fun  to say there is a cacophony in the room there is  

کاکوفونی را دوست دارم زیرا این جالب است  گفتن اینکه در اتاق

a cacophony a feeling maybe a state of disharmony  so when things are not right or maybe things are  

صدای ناهنجاری وجود دارد   یک ناهنجار یک احساس وجود دارد شاید حالت ناهماهنگی بنابراین وقتی همه چیز درست نیست یا شاید همه

not as they should be you might say that there  is disharmony or you can say cacophony cacophony  

چیز   آنطور که باید نیست، ممکن است بگویید ناهماهنگی وجود دارد یا می‌توانید بگویید ناهماهنگی ناهماهنگ

it's a great noun and it's also a word that  we do use quite often when we are being polite  

این یک اسم عالی است و همچنین کلمه‌ای است که اغلب اوقات از آن استفاده می‌کنیم. مودب بودن

we are talking about politeness later on reflux  oh a nice medical term i like this very much

ما در مورد نزاکت بعداً در مورد رفلاکس صحبت می‌کنیم اوه یک اصطلاح پزشکی خوب است، من این را بسیار دوست دارم،

so this word is often used as a noun but also  it can be used as a verb as well talking of  

بنابراین این کلمه اغلب به عنوان اسم استفاده می‌شود، اما همچنین  می‌توان از آن به عنوان یک فعل و همچنین صحبت کردن درباره

medical things reflux is often used in medicine  to describe something that is traveling or moving  

چیزهای پزشکی استفاده کرد. دارو برای توصیف چیزی که در حال سفر یا حرکت

in the opposite way to which it should so i  suppose a good example is if you eat too much  

است   برخلاف آنچه باید باشد، بنابراین فکر می‌کنم یک مثال خوب این است که اگر بیش از حد

food you might get indigestion you might have acid  that comes up from your stomach into your mouth  

غذا بخورید ممکن است دچار سوءهاضمه شوید، ممکن است اسیدی داشته باشید که از معده شما به دهان شما

it's a very unpleasant feeling but it can  also be described as acid reflux acid reflux  

می‌آید . احساس ناخوشایند، اما می‌توان آن را به‌عنوان رفلکس اسید نیز توصیف کرد.

is the experience or the process of  something coming back up from your stomach  

and quite often it will have a lot of gastric  acid the acid that is produced inside your stomach  

داخل معده شما وارد می‌شود

and it's quite painful it causes a lot  of pain and over many years it can cause  

و کاملاً دردناک است، درد زیادی ایجاد می‌کند و در طول سال‌ها می‌تواند باعث

many serious illnesses such as cancer so it is  something you need to keep under control reflux  

بسیاری از بیماری‌های جدی مانند سرطان شود، بنابراین این چیزی است که باید رفلاکس را کنترل کنید

to travel the wrong way to go in the wrong  direction or the opposite way to what it  

تا مسیر اشتباه را طی کنید و در مسیر اشتباه بروید یا برعکس آن چیزی که

should so some strange english words  i do like medical words by the way  

باید   بنابراین برخی از کلمات انگلیسی عجیب و غریب من کلمات پزشکی را دوست دارم

for those who who've watched me for many years  you know that i love medical things very much  

برای کسانی که سالها مرا تماشا کرده اند شما می دانید که من خیلی چیزهای پزشکی را دوست دارم

ah luis mendes yes well can i just say i share  your problem not so much nowadays because i've  

ah luis mendes بله می توانم فقط بگویم من این روزها مشکل خود را خیلی به اشتراک نگذارید زیرا

changed some of my eating habits but yes i used  to get very bad acid reflux so quite often in  

من  بعضی از عادات غذایی خود را تغییر داده ام، اما بله، معمولاً رفلاکس اسید معده بسیار بدی داشتم که اغلب

the night when you're lying down if you are lying  down you are in a very different position to to  

در  شبی که دراز می کشید، اگر دراز می کشید، وضعیت بسیار متفاوتی دارید. در

what you would you would normally be standing in  or sitting in so quite often the acid will come  

موقعیتی قرار بگیرید که معمولاً در آن می‌ایستید یا می‌نشینید، اغلب

back up from your stomach and into your throat so  it can also be something that is painful but also  

اسید از معده و گلوی شما برگشت می‌کند، بنابراین می‌تواند چیزی دردناک باشد، اما

it can cause serious problems in the future it's  a little bit like what i was saying earlier about  

همچنین می‌تواند باعث مشکلات جدی در ناحیه شکم شود. در آینده کمی شبیه چیزی است که قبلاً درباره

having too much sugar or too much fat in your  diet so it's another thing that can cause problems

داشتن قند یا چربی بیش از حد در رژیم غذایی شما گفتم، بنابراین این چیز دیگری است که می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند. زمین

terrence says my food will come back up when i'm  laughing at jokes and eating at the same time i'm  

می‌گوید وقتی به شوخی می‌خندم و به غذا می‌خندم غذای من دوباره بالا می‌آید. در همان زمان،

not sure if that's the same thing but it's very  similar anything that is going the wrong way  

مطمئن نیستم که آیا این همان چیزی است یا نه، اما بسیار شبیه به هر چیزی است که مسیر اشتباهی را طی می‌کند،

so maybe something that should be going  down but instead it comes up that is  

بنابراین شاید چیزی که باید پایین بیاید، اما به جای آن می‌آید که

reflux yes palmyra acid reflux is very common  these days and there has been a lot of discussion  

رفلاکس است، بله رفلاکس اسید پالمیرا این روزها بسیار رایج است.

about this particular topic and it would  appear that because of our eating habits maybe  

درباره این موضوع خاص بحث‌های زیادی انجام شده است و به نظر می‌رسد که به دلیل عادت‌های غذایی‌مان،

maybe we are eating more processed food or  maybe more salt maybe there is too much salt  

شاید ما غذاهای فرآوری‌شده بیشتری می‌خوریم یا شاید نمک بیشتری می‌خوریم، شاید نمک

or too much spicy food now that is the  thing that often causes me problems  

بیش از حد یا غذای تند زیاد است. برای من مشکل ایجاد می کند

if i eat spicy food quite often it will give me  indigestion or acid reflux it is not pleasant  

اگر غذای تند بخورم اغلب باعث سوء هاضمه یا

it doesn't feel good and it can be very  painful and as i said earlier it can cause  

رفلاکس اسید می شود.

lots of problems as well a very interesting  subject i wasn't planning to talk about  

همچنین موضوع بسیار جالبی بود که من قصد نداشتم امروز در مورد

that today but we did anyway we did christina says  yes you can drink things such as milk well that  

آن صحبت کنم، اما به هر حال انجام دادیم، کریستینا می‌گوید: بله، می‌توانید چیزهایی مانند شیر بنوشید، این همان

is what i used to do i used to drink maybe half  a glass of milk so if i did have indigestion or  

کاری است که من انجام می‌دادم، شاید نصف لیوان شیر می‌نوشید. بنابراین اگر سوء هاضمه یا

acid reflux i would sometimes drink some milk just  a little milk just to try and calm my stomach down

برگشت اسید معده داشتم، گاهی اوقات کمی شیر می‌نوشیدم فقط کمی شیر فقط سعی می‌کردم شکمم را آرام کنم

polite words are coming up yes we have polite  words i think in everyday life i think it  

کلمات مودبانه‌ای در راه است، بله، کلمات مودبانه‌ای داریم، فکر می‌کنم در زندگی روزمره، فکر می‌کنم

is important to be polite i think it is very  important to show kindness to be generous when  

مودب بودن مهم است. من فکر می‌کنم بسیار مهم است که وقتی می‌توانید مهربانی نشان دهید تا سخاوتمند

you can and also to be to be polite to have good  manners the way you behave towards other people  

باشید و همچنین مودب باشید تا رفتار خوبی با دیگران داشته باشید.

the way you behave in a certain situation manners  we are talking about manners and also being polite  

the word manner relates to the way something  is done so the way you do something i suppose  

مودبانه   کلمه manner به نحوه انجام کاری مربوط می‌شود، بنابراین فکر می‌کنم روشی که شما انجام

you might say that the manner is just about  everything everything that exists everything  

می‌دهید   ممکن است بگویید که این روش تقریباً مربوط به همه چیزهایی است که وجود دارد همه

that happens a person does something maybe  amongst other people in front of other people  

چیز   اتفاقاتی که یک فرد ممکن است در بین آنها انجام دهد. افراد دیگر در مقابل افراد دیگر

near other people so the word manner relates  to the way something is done the way something  

در نزدیکی افراد دیگر، بنابراین کلمه manner مربوط می‌شود به روشی که کاری انجام می‌شود، به روشی   که

is done so that is the very basic definition  of that word we might judge a person by their  

انجام می‌شود، بنابراین این تعریف بسیار ابتدایی از آن کلمه است که می‌توانیم یک فرد را از روی

manner or their attitude towards something and i  think this is a very important thing to mention  

رفتار یا نگرش او نسبت به چیزی قضاوت کنیم. و من فکر می‌کنم این نکته بسیار مهمی است که

at this point as we start off a person's manner  defines the person completely so we will often  

در این مرحله باید به آن اشاره کرد، زیرا ما روش یک فرد را کاملاً تعریف می‌کند، بنابراین ما اغلب

judge someone by their manner or perhaps their  attitude towards something so i think that is a  

فردی را بر اساس رفتار یا شاید نگرش او نسبت به چیزی قضاوت می‌کنیم، بنابراین فکر می‌کنم این

good point to make and that's the reason why i put  it at the start to be judged by your actions and  

نکته خوبی برای بیان است. و به همین دلیل است که من آن را در ابتدا قرار دادم که از روی اعمال شما مورد قضاوت قرار بگیرم و

as you know it's very hard not to be judged these  days by your actions especially on the internet

همانطور که می دانید خیلی سخت است که این روزها با اعمال شما به ویژه در اینترنت

in social situations a person's manner might  refer to an individual's public behaviour so how  

در موقعیت های اجتماعی مورد قضاوت قرار نگیرید. پس

you behave in public how you behave when you are  amongst people so your manners once again often  

چگونه   شما در ملاء عام رفتار می کنید وقتی  در میان مردم هستید چگونه رفتار می کنید، بنابراین رفتار شما بار

they express the way you do things

دیگر نشان می دهد که چگونه کارها را انجام می دهید.

abdul mr duncan i wonder if uk people still use in  the pink of health it sounds a bit old-fashioned  

هنوز هم در رنگ صورتی استفاده می‌شود که کمی قدیمی به نظر

but won't be tied is still okay to use  nowadays yes you can say woe be tied  

می‌رسد   اما گره نمی‌خورد هنوز هم استفاده از آن اشکالی ندارد  امروزه بله می‌توان گفت وای بسته باشد

woe be tied it is used as a warning against  someone who may or may not have done something  

وای بسته باشد به عنوان هشداری علیه کسی استفاده می‌شود که ممکن است داشته باشد یا نداشته باشد. کاری

against you or something wrong or as a warning to  anyone who is thinking of doing it but no i don't  

علیه شما انجام داده یا اشتباهی انجام داده یا به عنوان هشداری برای هر کسی که به انجام آن فکر می‌کند، اما نه،

think we always say in the pink in the pink it is  something you might use if you are being jovial or  

فکر نمی‌کنم ما همیشه به رنگ صورتی در صورتی می‌گوییم این چیزی است که اگر شوخ‌طلب یا سبک‌دل هستید، ممکن است از آن استفاده کنید

light-hearted if you are making a joke you might  say oh i'm i'm in the pink today i'm in the pink  

. اگر شوخی می‌کنید، ممکن است بگویید آه، من امروز در صورتی هستم، من در صورتی هستم،

so you can use it but quite often in a  humorous way so a person's public behaviour  

بنابراین می‌توانید از آن استفاده کنید، اما اغلب به شیوه‌ای طنزآمیز، بنابراین رفتار عمومی

is their manners you can have good manners

یک فرد  آداب اوست، شما می‌توانید خوب رفتار کنید. آداب

and bad manners i'm sure we've all  met someone in our lives who has  

و اخلاق بد مطمئنم که همه ما در زندگی‌مان با کسی آشنا شده‌ایم که

bad manners i know i have there's nothing worse  one of the worst situations that i've found myself  

اخلاق بدی دارد، می‌دانم هیچ چیز بدتر از این ندارم. یکی از بدترین موقعیت‌هایی که در آن قرار

in is when you go maybe to a public place maybe  a restaurant and you sit there and you're having  

گرفتم این است که شاید به یک مکان عمومی می‌روی. یک رستوران و شما آنجا می‌نشینید و

a lovely time maybe you are on a date maybe you  are going out with your family or your loved one

اوقات خوشی را سپری می‌کنید، شاید در یک قرار ملاقات هستید، شاید با خانواده یا عزیزتان بیرون بروید

and then suddenly someone at the next table starts  shouting and screaming and being really rude  

و ناگهان یکی در میز کناری شروع به داد و فریاد و جیغ زدن می کند و واقعاً بی ادب است

or maybe there's a group of people who start  shouting and talking very loudly and maybe  

یا شاید گروهی از مردم شروع به فریاد زدن و صحبت کردن با صدای بلند می کنند و

maybe they are swearing as well so they are  making your whole experience quite unpleasant  

شاید هم همینطور فحش می دهند. اینکه کل تجربه خود را کاملاً ناخوشایند کنید

quite difficult it's a difficult situation  so that does sometimes happen you might find  

بسیار دشوار کنید، موقعیت دشواری است به طوری که گاهی اوقات اتفاق می افتد ممکن است

yourself in a situation where you are surrounded  by people or you are near to people who have bad  

خودتان را در موقعیتی قرار دهید که در اطراف شما افراد قرار گرفته باشد یا در نزدیکی افرادی باشید که رفتارهای بدی دارند،

manners it does happen it happens  everywhere even here in england

در همه جا حتی در اینجا در انگلیس اتفاق می افتد.

not everyone in england is  polite trust me so politeness  

همه در انگلیس مودب نیستند، به من اعتماد کنید، بنابراین ادب

defines good manners we often see politeness  as a positive thing if you are polite it means  

، رفتارهای خوب را تعریف می‌کند، ما اغلب ادب را به عنوان یک چیز مثبت می‌بینیم اگر مؤدب باشید، به این معنی است

you have good manners so it reflects  on your character in a positive way

که   شما اخلاق خوبی دارید، بنابراین به شکل مثبتی بر شخصیت شما

politeness forms the glue of a civilized society  i think this is quite true this is something i  

منعکس می‌شود. فکر کن این کاملا درست است این چیزی است

thought about last night by the way i was on  a walk i was having one of my lovely walks and  

که من دیشب در راه قدم زدن به آن فکر کردم و یکی از دوست داشتنی هایم را داشتم دیشب داشتم

last night i was walking around and i thought of  this lovely expression politeness forms the glue  

قدم می زدم و به این فکر کردم که این عبارت دوست داشتنی، مودب، چسب

of a civilized society so we we tend to think  that politeness is also a sign of being civilized  

جامعه متمدن را تشکیل می دهد، بنابراین ما تمایل داریم فکر کنیم که ادب نشانه متمدن بودن نیز هست

to have a higher standard of understanding  each other people behaving in a polite way  

تا استاندارد بالاتری برای درک افراد با یکدیگر داشته باشیم. روشی مودبانه

so i always think that politeness forms  the glue you can see that word there  

بنابراین من همیشه فکر می‌کنم که ادب همان چسب را تشکیل می‌دهد که می‌توانید آن کلمه را در آنجا ببینید

glue the thing that holds everything together  the thing that brings people together or gives  

چیزی را بچسبانید که همه چیز را در کنار هم نگه می‌دارد  چیزی که مردم را دور هم جمع می‌کند یا به

society some sort of cohesion it's it bonds  everyone it allows us all to communicate in  

جامعه نوعی انسجام می‌دهد، این است که همه را به هم پیوند می‌دهد و به همه ما اجازه می‌دهد در   یک ارتباط برقرار

a friendly way so politeness to me  is the glue of a civilized society  

کنیم. روشی دوستانه بنابراین ادب برای من چسب جامعه متمدن است

for most of the time here are some synonyms i  know you love your synonyms i know to be polite  

در بیشتر مواقع اینجا چند مترادف وجود دارد که می‌دانم شما مترادف‌های خود را دوست دارید، می‌دانم که مؤدب بودن  مودب بودن

is to be courteous well-mannered refined civil  considerate kind chivalrous gracious cordial  

است، خوش اخلاق، متمدن، مدنی، مهربان، جوانمرد، مهربان، صمیمی

pleasant convivial nice so there are many  ways of describing or expressing being polite  

بنابراین راه‌های زیادی برای توصیف یا بیان مودب بودن وجود دارد

and we have a nice list of words there so you can  make a note of those so there are many ways of  

و ما فهرست خوبی از کلمات را در آنجا داریم تا بتوانید آن‌ها را یادداشت کنید. روش‌های زیادی برای

describing politeness being polite a kind gesture  might be described as good manners or politeness  

توصیف مودب بودن وجود دارد، یک ژست محبت‌آمیز ممکن است به‌عنوان رفتار خوب یا ادب توصیف شود

something you do for another person and  there are many examples of politeness  

کاری که برای شخص دیگری انجام می‌دهید و نمونه‌های زیادی از ادب وجود دارد

i'm sure right now you can think of quite a  few right now just sitting there i think so

مطمئنم در حال حاضر می‌توانید به چند مورد در حال حاضر فقط در حالت نشستن فکر کنید. من فکر می‌کنم،

for example here's a good one to open  a door for someone or to hold it open  

برای مثال، این گزینه خوب است برای باز کردن دری به روی کسی یا باز نگه داشتن آن در

as they approach is a typical polite action an  action that is polite friendly courteous i like  

حالی که نزدیک می‌شود، یک اقدام معمولی مودبانه است، یک عمل مودبانه دوستانه و مودبانه است.

that word to be courteous if you are courteous  it means you are polite you are often a person  

مودب هستید شما اغلب فردی هستید

who will behave in a polite way so to open a door  for someone or to to hold it open as they approach  

که رفتار مؤدبانه ای نشان می دهد، بنابراین باز کردن دری برای کسی یا باز نگه داشتن آن با نزدیک شدن آنها

is a typical polite action quite often i'm going  to say this quite often opening a door for a lady  

یک اقدام معمولی مودبانه است که اغلب اوقات می خواهم  بگویم که اغلب در را باز می کنم. یک خانم

if you see a lady coming towards the door maybe  you will hold the door open you will open the door  

اگر خانمی را ببینید که به سمت در می آید شاید در را باز نگه دارید  در را

for the lady so she can walk through so in the  past i do remember i used to do it all the time  

برای خانم باز کنید تا بتواند از آنجا عبور کند بنابراین در گذشته یادم می آید همیشه این کار را انجام می

i would always open a door for a woman if  if i was going through the door or if i was  

دادم   همیشه باز می کردم یک دوو برای یک زن اگر از در می گذشتم یا اگر

coming towards the door i would open the door  and i would allow the woman to come in first  

به سمت در می آمدم در را باز می کردم و به زن اجازه می دادم

the woman would come in and then i would go  out what about nowadays can we still do that  

اول وارد شود زن وارد می شد و بعد من می رفتم بیرون. ما هنوز این کار را انجام می‌دهیم

some people believe that we can't although i  will be honest with you i've done it many times  

بعضی از مردم معتقدند که نمی‌توانیم، اگرچه با شما صادق خواهم بود، اخیراً بارها این کار را انجام داده‌ام

recently and and the response is still polite  and warm so maybe maybe you you can still do it  

و پاسخ هنوز مؤدبانه و گرم است، بنابراین شاید شما هنوز بتوانید این کار را   انجام دهید

to pick something up that was dropped  by someone is a kind action it is polite  

تا چیزی را انتخاب کنید. افتادن توسط شخصی یک اقدام محبت آمیز است، مودبانه است

so maybe you are walking along the road and the  person in front of you drops something maybe their  

بنابراین شاید شما در جاده راه می روید و فردی که جلوی شماست چیزی را به زمین می اندازد، شاید

bag or their wallet or maybe their handkerchief  it falls to the ground and then you you go up  

کیف یا کیفش یا شاید دستمالش روی زمین می افتد و سپس شما می روید

behind and say oh excuse me i believe you've  dropped this i believe you've dropped this  

پشت سر. و بگو آه ببخشید من فکر می کنم شما این را رها کردید من فکر می کنم شما آن را

on the ground i believe this is yours  excuse me i believe this is yours  

روی زمین انداخته اید من معتقدم این مال شماست ببخشید من فکر می کنم این مال

or you could ask does this belong to you i  think you just dropped it you've just dropped it  

شماست یا می توانید بپرسید که آیا این مال شماست من فکر می کنم همین الان آن را انداخته اید به تازگی آن را رها کرده ام

so there are many ways of doing  that many ways of showing politeness

بنابراین مادر وجود دارد بسیاری از روش‌های نشان دادن ادب

to offer assistance in an emergency to a stranger  is an act of both kindness and politeness so you  

برای ارائه کمک در مواقع اضطراری به یک غریبه، هم مهربانی و هم مودبانه است، بنابراین

are not only being kind you are also showing  politeness as well you are offering assistance  

شما نه تنها مهربان هستید، بلکه ادب نیز نشان می‌دهید، بلکه در حال ارائه کمک نیز هستید.

maybe you are driving along the road and you see  someone stuck at the side of the road maybe their  

شاید در حال رانندگی هستید. در جاده و می بینید که یک نفر در کنار جاده گیر کرده است، شاید

car has broken down maybe they are trying to  get some assistance maybe they are waving their  

ماشینش خراب شده است، شاید سعی می کند کمکی دریافت کند، شاید

hands trying to get someone to stop and help  them so that is another good example to offer  

دستانش را تکان می دهد تا کسی را متوقف کند و به او کمک کند، این مثال خوبی برای ارائه است.

assistance in an emergency to a stranger is an act  of both kindness and politeness here's another one  

کمک در مواقع اضطراری به یک غریبه، هم مهربانی و هم ادب است، این هم یکی دیگر

basic polite gestures now i suppose from this  point of view we are talking about things you  

از ژست‌های مودبانه اصلی، حالا فکر می‌کنم از این نقطه نظر ما در مورد چیزهایی صحبت می‌کنیم که شما

can say maybe a certain a certain type of body  language or action can also be a polite gesture

می‌توانید بگویید، شاید نوع خاصی از زبان بدن یا عمل نیز می‌تواند باشد. یک حرکت مودبانه است

you might say thank you thank you when  you are asking for something you will use  

که ممکن است بگویید متشکرم وقتی از چیزی درخواست می کنید که استفاده خواهید کرد

please please can i have a drink  please may i open the window please

لطفاً می توانم یک نوشیدنی بنوشم لطفاً ممکن است پنجره را باز کنم لطفاً

please please can i have some  money to buy some sweets with  

لطفاً لطفاً می توانم مقداری پول داشته باشم تا با آن شیرینی بخرم

quite often i would annoy my mother by asking  for money because i always wanted to go across  

اغلب اوقات با درخواست پول مادرم را اذیت می کنم زیرا همیشه می خواستم برای خرید

to the shops to get some sweets mummy mummy can i  have can i have some money for some sweets please  

شیرینی به مغازه ها بروم.

can i i've been a very good boy recently i think  i deserve it thank you yes thank you it is such a  

آیا من اخیراً پسر خیلی خوبی بودم فکر می کنم سزاوار آن هستم متشکرم بله متشکرم این یک

simple thing but you will be amazed how few people  use it you might do something nice for someone but  

چیز ساده است اما شما شگفت زده خواهید شد که چقدر افراد کمی از آن استفاده می کنند و ممکن است برای کسی کار خوبی انجام دهید

they might not even say thank you and it's not  that difficult really when you think about it  

اما حتی ممکن است آنها نگویند متشکرم و خیلی سخت نیست واقعا وقتی به آن فکر می‌کنید

it's not that difficult to say thank you thank  you that's all you have to do it's very easy to do

، گفتن متشکرم آنقدرها هم سخت نیست، متشکرم، این تنها کاری است که باید انجام دهید، انجام آن بسیار آسان است

and

و

listening to someone talk and concentrating  on what they are saying is polite can i just  

گوش دادن به صحبت‌های کسی و تمرکز روی حرف‌های او مؤدبانه است. فقط

let you in on a secret he was a secret but  it won't be a secret much longer mr steve  

رازی را به شما اجازه دهید که او یک راز بود، اما این راز خیلی بیشتر نخواهد بود، آقای

is not very good at listening to people i've seen  him do it he will he will have a conversation  

استیو   در گوش دادن به صحبت‌های افرادی که من دیده‌ام او این کار را انجام می‌دهد خیلی خوب نیست،

with someone he will he will be listening to them  but really he's not he's going somewhere else in  

او می‌خواهد با کسی صحبت کند. به آنها گوش خواهد داد اما واقعی او نمی‌خواهد در ذهنش به جای دیگری می‌رود

his mind he's floating away to a fantasy land and  he's not listening to a word that person is saying  

، او به سرزمین خیالی می‌رود و به کلمه‌ای که آن شخص می‌گوید گوش نمی‌دهد،

so it can it can sometimes be like that listening  to a person talk and concentrating on what they  

بنابراین گاهی اوقات می‌تواند مانند گوش دادن به صحبت‌های یک نفر و تمرکز روی حرف‌های

are saying is polite so i think that is a  good thing to do also it's a good thing to  

او باشد. مودبانه، بنابراین فکر می‌کنم این کار خوبی است، همچنین این کار خوبی است که

do just in case they ask you any questions so  they might be talking to you about something  

اگر از شما سؤالی می‌پرسند، انجام دهید تا شاید در مورد چیزی با شما صحبت کنند

and then they ask you a question what  do you think about the thing i just said  

و سپس از شما سؤالی می‌پرسند که نظر شما در مورد چیزی که من چیست؟ فقط گفتم

and if you weren't listening then you won't  know how to answer because you weren't listening

و اگر گوش نمی‌دادید، نمی‌دانید چگونه پاسخ دهید زیرا گوش

oh this is something that i i understand very  clearly in the service industry when we talk about  

نمی‌دادید، آه، این چیزی است که من به وضوح درک می‌کنم در صنعت خدمات وقتی در مورد

service industry we are talking about shops sales  anything where an organization or a company has  

صنعت خدمات صحبت می‌کنیم، در مورد فروش مغازه‌ها صحبت می‌کنیم هر چیزی در جایی که یک سازمان یا یک شرکت باید

to deal with the public in the service industry  politeness is expected such as whilst serving  

در صنعت خدمات با مردم سروکار داشته باشد مودب مورد انتظار است، مانند هنگام خدمت

in a shop or during a conversation on the phone  talking to a customer so maybe you are you are  

در یک مغازه یا در حین مکالمه تلفنی با مشتری صحبت می‌کنید تا شاید شما هستید

calling someone because you need assistance you  will call a big company and then someone will  

تماس گرفتن با کسی چون به کمک نیاز دارید ، با یک شرکت بزرگ تماس می‌گیرید و سپس شخصی

talk to you on the telephone normally you will  expect them to be polite and not rude however

با شما تلفنی صحبت می‌کند، به طور معمول، انتظار دارید او مودب باشد و بی‌ادب نباشد، هر

however rude the customer is being  the sales assistant must remain polite  

چند مشتری بی‌ادب باشد، دستیار فروش باید همیشه

at all times i know this very well i  remember many years ago when i was young  

مودب باشد. این را به خوبی می‌دانم، به یاد می‌آورم سال‌ها پیش، زمانی که جوان بودم،

one of my jobs that i did  was working in a shop and

یکی از کارهایم که انجام می‌دادم ، کار کردن در یک مغازه بود و

it's not a very pleasant job i will be honest for  most of the time the job was lovely i enjoyed it  

کار چندان خوشایندی نیست، صادقانه می‌گویم در بیشتر مواقع کار دوست‌داشتنی بود، از آن لذت

i was a young person gaining experience talking to  people sharing conversations with with all of the  

بردم. یک فرد جوان در حال کسب تجربه از صحبت کردن با افرادی است که با همه مشتریان گفتگو می

customers so i think that's one of the reasons  why i love doing this so i got into teaching  

کنند، بنابراین فکر می کنم این یکی از دلایلی است که دوست دارم این کار را انجام دهم، بنابراین

later you see in my life in my life i became  interested in teaching much later in my life

بعداً وارد تدریس شدم. در زندگی من

however rude the customer is being the sales  assistant must remain polite at all times i can  

هر چقدر هم که مشتری بی‌ادب باشد دستیار فروش باید همیشه مودب بماند، من می‌توانم

remember some terrible situations where people  would literally and i'm not joking they would  

موقعیت‌های وحشتناکی را به یاد بیاورم که مردم به معنای واقعی کلمه می‌خواهند و من شوخی

literally make threats against me personally they  would say things like i'm going to get you later  

نمی‌کنم. تهدیدی علیه من شخصاً آنها  چیزهایی می‌گفتند مثل اینکه بعداً می‌خواهم شما را بگیرم

when you leave here i'm going to be waiting  around the corner and i'm going to get you

وقتی اینجا را ترک کردید، در گوشه‌ای منتظر خواهم بود و شما را دوست‌داشتنی می‌کنم،

lovely very nice but even then  

بسیار خوب، اما حتی پس از آن

you have to still be polite to that person  even even if they're threatening your life

، باز هم باید  با آن شخص مودب باشید حتی اگر زندگی شما را تهدید کند،

you still have to be polite  in return so not a great job  

باز هم باید در عوض مودب باشید، بنابراین کار خوبی نیست

i will be honest with you working in  a shop i i if you do work in a shop  

.

you have my complete understanding of  that situation for most of the time i'm  

در مورد آن موقعیت در اکثر مواقع

sure it's lovely and fun but sometimes it  can be very unpleasant indeed i think so

مطمئن هستم که دوست‌داشتنی و سرگرم‌کننده است، اما گاهی اوقات می‌تواند واقعاً ناخوشایند باشد، من فکر می‌کنم،

then of course we have the opposite we can talk  about bad manners being impolite and i'm sure  

پس مطمئناً ما برعکس خواهیم داشت، می‌توانیم در مورد بی‌ادبی بودن رفتارهای بد صحبت کنیم و مطمئن هستم

in life i'm sure from your own experience you  have come across people who are rude impolite

در زندگی من «مطمئناً از تجربه خودتان با افرادی برخورد کرده اید که بی ادب و بی ادب هستند،

maybe they have bad manners  maybe they are aggressive  

شاید رفتارهای بدی دارند شاید آنها پرخاشگر

especially if they don't get what they want  so maybe a person might come to you for help  

مخصوصاً اگر به آنچه می خواهند نرسند  بنابراین ممکن است شخصی برای کمک به شما مراجعه کند

but perhaps you can't help them perhaps you  don't have the assistance that they require  

اما شاید شما بتوانید.» به آنها کمک نکنید شاید شما آن را ندارید مقاومتی که آنها نیاز دارند

you want to give them some help but you can't  but they might become angry upset because of it

می‌خواهید به آنها کمک کنید، اما نمی‌توانید ، اما ممکن است به خاطر آن عصبانی شوند،

hello shivani mr duncan can you please explain the  differences between polite and formal well formal  

سلام آقای دانکن، می‌توانید تفاوت‌های بین مؤدبانه و رسمی را توضیح دهید.

is normally the way something is  expected to be done when we talk about  

وقتی در مورد

polite we are talking about actions that are seen  as positive or kind so they are actually quite  

مودبانه صحبت می کنیم، در مورد اعمالی صحبت می کنیم که مثبت یا مهربانانه دیده می شوند، بنابراین در واقع از

different words in that respect so when we say  formal we mean something that is widely acceptable  

این نظر کلمات کاملاً متفاوتی هستند، بنابراین وقتی می گوییم رسمی، منظور چیزی است که به طور گسترده قابل قبول است

as being the right thing when we talk about being  polite it means your behaviour is the thing that  

به عنوان چیزی که در مورد بودن صحبت می کنیم. مودبانه یعنی رفتار شما چیزی است

is accepted by most people so there is a slight  difference between those two words mr duncan

که اکثر مردم آن را می پذیرند، بنابراین بین این دو کلمه تفاوت جزئی

perhaps my oh my book anyone  arriving after the start of the play  

is not allowed in until the interval why  arriving well because you are still using it  

وجود دارد. شما هنوز از آن

as an action a thing that is happening  anyone arriving so anyone who appears  

به عنوان یک عمل استفاده می‌کنید،

anyone who arrives you are arriving at that place  so as people appear as people come to the place  

اتفاقی که در حال رخ دادن است. به نظر می رسد زمانی که مردم به مکان می آیند   در

as they are arriving so quite often we will  describe that as something that is happening  

حالی که به دفعات وارد می شوند، ما آن را به عنوان چیزی که در حال وقوع است توصیف می کنیم

even if we are expressing something  that may or may not happen arriving

حتی اگر چیزی را بیان کنیم که ممکن است پس از رسیدن اتفاق بیفتد یا نباشد

after the fact of course we say arrived so  arrived the action is arriving so anyone arriving  

، البته می گوییم وارد شده است  ورود به طوری که

anyone arriving after the start of the play is not  allowed in so that is correct yes that is correct

هر کسی که بعد از شروع نمایش وارد می‌شود اجازه ورود ندارد بنابراین درست است بله درست است

thank you very much and yes of course i do get  people sometimes writing to me saying that i am  

از شما بسیار متشکرم و بله مطمئناً گاهی اوقات افرادی به من می‌نویسند که من

rude because i don't answer their questions but i  always try my best i always try my best generally  

بی‌ادب هستم زیرا این کار را انجام نمی‌دهم. به سؤالات آنها پاسخ دهم، اما من همیشه تمام تلاشم را می‌کنم، همیشه تمام تلاشم را می‌کنم به طور کلی

speaking in politeness is not accepted as typical  behaviour it is true i don't think i've ever been  

مودبانه صحبت کردن به عنوان رفتار معمولی پذیرفته نمی‌شود، درست است، فکر نمی‌کنم تا به حال

anywhere where where people say please be  rude can you please be as rude as possible

جایی بوده‌ام که مردم بگویند لطفاً بی‌ادب باشید. تا حد امکان بی ادبانه،

i don't think i've ever been anywhere like that  

فکر نمی کنم تا به حال چنین جایی بوده

can you imagine that though if you stayed  at a hotel or or if you went to a cafe and  

باشم   می توانید تصور کنید که اگر در یک هتل می ماندید یا به یک کافه می رفتید و

everyone in there was really rude to  you all of the staff and the manager  

همه کسانی که در آنجا بودند واقعاً با شما، همه کارکنان و کارکنان، بی ادب بودند. مرد

there was a tv show on many years many years ago  here in england in the uk called faulty towers  

Ager   سال‌ها پیش یک برنامه تلویزیونی سال‌ها پیش اینجا در انگلستان در انگلستان به نام برج‌های معیوب وجود

have you heard of it it's a great program  a brilliant show made in the early 1970s  

داشت   آیا در مورد آن شنیده‌اید که این یک برنامه عالی است یک برنامه درخشان که در اوایل دهه 1970 ساخته شد

very long time ago but it is still viewed  as one of the the funniest comedies ever  

خیلی وقت پیش اما هنوز هم به عنوان یکی از برنامه‌های خنده‌دارترین کمدی‌های تاریخ

and it's all about guess what it's about  staying in a hotel and the owner of the  

و همه چیز در مورد حدس زدن این است که اقامت در هتل چیست و صاحب

hotel is very rude to all of the guests but  it's very funny maybe you've heard of it  

هتل با همه مهمان‌ها بسیار بی‌ادب است، اما خیلی خنده‌دار است شاید شما در مورد آن شنیده باشید

oyem oim says you are not rude at all mr duncan  thank you very much it's very kind of you to say  

oyem oim می‌گوید شما بی‌ادب نیستید همه آقای دانکن بسیار متشکرم از شما بسیار مهربان است که می‌گویید

i try my best so generally speaking in politeness  is not accepted as typical behaviour as typical  

من تمام تلاشم را می‌کنم، بنابراین عموماً با ادب صحبت کردن به عنوان یک رفتار معمولی پذیرفته نمی‌شود، همانطور که

behaviour to be impolite is to have bad manners we  can also say poor manners so a person might have  

رفتار معمولی   بی ادبی، داشتن اخلاق بد است،  همچنین می‌توانیم بد اخلاقی را بیان کنیم تا یک فرد ممکن است

poor manners it means they are not polite  they don't know when to be polite they have  

بد اخلاقی دارند، یعنی مودب نیستند، نمی‌دانند چه زمانی مودب باشند،

poor manners or bad manners there used to be a  pop group in the 1980s called bad manners as well

بد اخلاقی دارند یا بد اخلاق، قبلاً یک گروه پاپ در دهه 1980 وجود داشت که به آن بد اخلاقی می‌گفتند، همچنین

if you're interested

اگر

a rude manner is seen as uncouth i  like that word uncouth a person who is  

علاقه‌مند بودید رفتار بی‌ادبی دیده می‌شود. به عنوان نازک من لی این کلمه بی نزاکت فردی است که

impolite or has bad manners is uncouth  crude uncivilized discourteous crass

بی ادب است یا اخلاق بد دارد، بی ادب است  بی ادب است  بی ادب و بی ادب بی ادب و بد اخلاق

and civil ill-mannered

impolite boorish that's an interesting one  have you ever been near a person who is  

بی ادب، جالب است.

boorish they are loud and aggressive and  rude and finally we have the word loutish  

کلمه loutish

loutish we often use the word lout when we are  talking about a young person who is impolite  

loutish را دارید، ما اغلب از کلمه lout استفاده می کنیم وقتی در مورد جوانی صحبت می کنیم که بی ادب است

so maybe a young person who is rude  and impolite might be described as

بنابراین ممکن است جوانی که بی ادب و بی ادب است را به عنوان

loutish they are loutish

نفرت انگیز توصیف کنند.

thank you john john f thank you very much  

متشکرم جان جان.

for your donation on the live chat that's  lovely thank you very much it's very kind of you

کمک مالی شما در گفتگوی زنده بسیار دوست داشتنی است. بسیار متشکرم از شما بسیار مهربان است

here's another one we are talking about politeness  today we've just talked about being polite  

اینجا یکی دیگر از مواردی است که در مورد ادب صحبت می کنیم  امروز فقط در مورد مودب بودن

now we are talking about the opposite  the reverse of courtesy and kindness  

صحبت کردیم   اکنون در مورد برعکس صحبت می کنیم برعکس ادب و مهربانی

is impolite so anything that  is the opposite to courtesy  

بی ادبانه است. هر چیزی که برخلاف ادب

being kind being thoughtful having  kindness can be described as impolite

باشد، مهربان بودن، متفکر بودن، مهربانی را می‌توان بی‌ادبانه توصیف کرد.

here's another one

we often see bad manners as a sign of a bad  upbringing or poor parenting oh my goodness

از تربیت بد یا فرزندپروری ضعیف، خدای من، از

where do i start with this we often see  bad manners as a sign of bad upbringing  

کجا شروع کنم، ما اغلب رفتارهای بد را نشانه تربیت بد یا بد تربیتی می‌بینیم،

or poor parenting now in this sentence you  might notice the word poor this does not refer  

اکنون در این جمله ممکن است متوجه شوید که کلمه ضعیف این

to a person's wealth so it has nothing to do with  money or wealth it just means that the thing has  

به ثروت یک شخص اشاره نمی‌کند. این ربطی به پول یا ثروت ندارد، فقط به این معنی است که

been done badly so we often use the word poor  to mean something that's been done badly or not  

کار بد انجام شده است، بنابراین ما اغلب از کلمه فقیر به معنای چیزی استفاده می‌کنیم که بد انجام شده یا خیلی خوب انجام نشده است،

very well so poor parenting is when the parents do  not do a very good job of raising their children

بنابراین فرزندپروری ضعیف زمانی است که والدین کار خیلی خوبی انجام نمی‌دهند. کار بزرگ کردن

the reason why i'm laughing is because  this is something you hear quite often  

فرزندانشان دلیل خندیدن من این است که این چیزی است که اغلب

from older people oh that child  is so rude or i blame the parents

از بزرگترها می شنوید، اوه آن کودک بسیار بی ادب است یا من والدین را سرزنش

i can't begin to tell you  how often i've heard that

می کنم که نمی توانم به شما بگویم چند بار این را شنیده ام.

those children they're so noisy and rude  i blame the parents we often say that  

آن بچه‌ها خیلی پر سر و صدا و بی‌ادب هستند، من والدین را سرزنش می‌کنم، ما اغلب می‌گوییم که

what about you do you say it there where  you are do you often blame the parents  

درباره‌ی شما چه می‌گویید، همان جایی که هستید، اغلب والدین را

for for the child's bad behaviour or  impoliteness i think it does happen quite often

به خاطر رفتار بد یا بی‌ادبی کودک سرزنش می‌کنید، من فکر می‌کنم که اغلب این اتفاق می‌افتد،

thank you very much for your company  today i will be back by the way on sunday  

متشکرم تو خیلی م وای برای شرکت شما امروز یکشنبه

don't forget i'm also back on sunday just  quickly i will put that on the screen so you know  

برمی گردم   فراموش نکنید یکشنبه هم برمی گردم فقط سریع آن را روی صفحه می گذارم تا بدانید

2 p.m uk time is when i am with you next on  sunday 2 p.m uk time we are talking about fighting  

ساعت 2 بعدازظهر انگلستان زمانی است که یکشنبه آینده با شما هستم ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان، ما در مورد دعوا کردن در

on sunday and also about time as well  something that you might describe as being rude  

روز یکشنبه و همچنین در مورد زمان صحبت می‌کنیم، چیزی که ممکن است آن را به‌عنوان بی‌ادب توصیف کنید

is being late so are you good at keeping time  are you good at going somewhere at the right time  

، دیر آمدن است، آیا در نگه‌داشتن زمان خوب هستید  آیا در رفتن به جایی در زمان مناسب خوب هستید

so maybe if you are meeting your friend  at four o'clock will you actually turn up  

پس شاید اگر هستید ملاقات با دوستت  در ساعت چهار، آیا واقعاً

before four o'clock or after four o'clock so  that is something also that we are saying on

قبل از ساعت چهار یا بعد از ساعت چهار حاضر می‌شوی  بنابراین این چیزی است که ما یکشنبه می‌گوییم،

sunday oh dear

عزیزم

asked him says to be honest i don't like kids very  much either i don't mind children i will be honest  

از او پرسید: صادقانه بگویم من بچه‌ها را خیلی دوست ندارم. خیلی یا من از بچه ها مهم نیستم

with you one of the things that really annoys me  about children is when the parents don't control  

با شما روراست خواهم بود یکی از چیزهایی که واقعاً من را در مورد بچه ها آزار می دهد این است که وقتی والدین آنها را کنترل نمی

them it's a bit like it's a bit like dogs really  as well so i have the same problem with dogs  

کنند مثل این است که واقعاً کمی شبیه سگ ها است و من هم همین را دارم مشکل با سگ‌ها

so so the owners of the dogs quite often  will allow their dog to run around and do  

بنابراین صاحبان سگ‌ها اغلب اجازه می‌دهند سگ برای دویدن و انجام

everything and quite often if you are in a place  like a restaurant or a cafe maybe there is a group  

همه کارها و اغلب اگر در مکانی مانند رستوران یا کافه هستید، ممکن است یک گروه

of people and they're sitting around a table and  they have some children but they they let the  

از افراد وجود داشته باشند و آنها دور یک میز نشسته باشند و  چند فرزند داشته باشند، اما آنها به

children run around and do whatever they want so  the children are causing a lot of chaos they are  

بچه ها اجازه می دهند که دور بزنند. و هر کاری می‌خواهند انجام می‌دهند تا بچه‌ها هرج و مرج زیادی ایجاد کنند،

being noisy and badly behaved but the parents  don't do anything they do nothing they just  

پر سر و صدا هستند و رفتار بدی دارند، اما والدین هیچ کاری نمی‌کنند، کاری نمی‌کنند، فقط

let the kids run around they don't even control  them so i think that is one of the things that  

اجازه می‌دهند بچه‌ها دور بزنند، حتی آنها را کنترل نکنند، بنابراین فکر می‌کنم که یکی از چیزهایی است که

really annoys me about children but of course  we have to remember children are our future  

واقعاً در مورد بچه‌ها من را آزار می‌دهد، اما البته باید به یاد داشته باشیم که بچه‌ها آینده ما هستند

i might need one of them to take care  of me when i'm old and wrinkly i might

ممکن است به یکی از آنها نیاز داشته باشم که وقتی پیر هستم و چروکیده‌ام از من مراقبت کند، ممکن

yes thank you oim oim i agree with you mr  duncan parents must keep control of their  

است بله متشکرم. شما آقای دانکن والدین باید کنترل فرزندانشان را حفظ کنند،

children i think so oh before i go i don't  want to forget this so i'm going to do it now  

من فکر می‌کنم آه، قبل از رفتن، نمی‌خواهم این را فراموش کنم، بنابراین الان این کار را انجام می‌دهم.

we have today's mystery idiom i  think this was a very hard one  

sometimes i like to give you a hard mystery  idiom so this one today was very hard

تا به شما یک اصطلاح رمز و راز سخت ارائه کنم، بنابراین این یکی از این ت روز خیلی سخت بود،

you can see a number four is  going up into the air it is flying  

شما می توانید ببینید که عدد چهار به هوا می رود و در

but what does it mean mr duncan please tell  us the answer to today's mystery idiom is

for the high jump for the high jump  it is a phrase that is often used  

حال پرواز است. اغلب

in a certain situation the meaning to be in  trouble or about to face punishment of some sort  

در یک موقعیت خاص از معنای مشکل یا در شرف مواجه شدن با یک نوع مجازات استفاده می شود.

a person who has done something wrong might  find himself for the high jump it is something  

شخصی که کار اشتباهی انجام داده ممکن است خود را برای پرش ارتفاع بیابد، این چیزی است

that we often say when a person is going to face  punishment of some sort that person is for the  

که ما اغلب می گوییم زمانی که یک فرد قرار است با مجازات مواجه شود . به نوعی آن شخص برای

high jump that person is going to get into a lot  of trouble indeed so there it was today's mystery

پرش از ارتفاع است که آن شخص واقعاً دچار مشکلات زیادی می شود ، بنابراین این اصطلاح مرموز امروزی وجود داشت،

idiom perhaps you are late for work  maybe once then twice then three times  

شاید شما دیر سر کار آمده اید، شاید یک بار، سپس دو بار، سپس سه بار

then four times and then one morning all of your  work colleagues are looking at their watches  

سپس چهار بار و سپس یک صبح تمام همکاران کار شما به ساعت‌های خود نگاه

and they are saying ah if duncan is late  for work today he is for the high jump  

می‌کنند و می‌گویند آه اگر دانکن دیر به سر کار می‌آید، او طرفدار پرش ارتفاع

that means he is going to get punished he was go  he was going to face some sort of punishment he  

will be for the high jump he might even lose his  job he might even be fired or sacked or dismissed

است. برای پرش از ارتفاع او حتی ممکن است شغل خود را از دست بدهد، حتی ممکن است اخراج شود یا اخراج شود یا اخراج شود

hello belarusia thank you very much for joining i  didn't see you on the live chat thank you claudia  

سلام بلاروسی بسیار متشکرم که به آن ملحق شدید، من شما را در چت زنده ندیدم، متشکرم کلودیا.

it is so lovely to see you here today what about  selfishness thinking only of whatever we want  

خیلی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم در مورد خودخواهی که فقط به هر چیزی که می‌خواهیم فکر می‌کنیم

or whatever we need if you give a seat  to an elderly woman that is beside you  

یا به هر چیزی که نیاز داریم اگر به یک زن مسن که کنارت است صندلی بدهید

because her feet might ache that is  a very good example of politeness  

زیرا ممکن است پاهایش درد بگیرد، این نمونه بسیار خوبی از ادب است

and i suppose you could also say kindness at the  same time so yes maybe you are sitting on a bus  

و فکر می‌کنم شما می‌توانید همزمان مهربانی هم بگویید. بنابراین بله شاید شما در اتوبوس

or maybe you are sitting at a bus  stop or a place where there are seats  

نشسته اید   یا شاید در یک ایستگاه اتوبوس یا جایی که صندلی وجود دارد

and maybe you are sitting down but then suddenly  you see an elderly person coming towards you and  

نشسته اید  و شاید هم نشسته اید، اما ناگهان یک فرد مسن را می بینید که به سمت شما می آید و

they look very tired they look like they need to  sit down so you stand up and you offer the seat  

خیلی خسته به نظر می رسد. آنها باید بنشینند تا شما بایستید و صندلی را

to them would you like to sit down i'm just  about to leave would you like to sit here  

به آنها پیشنهاد دهید.

yes okay come on sit down  take the weight off your feet

sit down

hello abdul malik from a  place that i know very well  

عبدالملک فرو من مکانی که به خوبی

watching in malaysia i know malaysia i used to  go to malaysia all the time during the 1990s i  

می‌دانم در مالزی تماشا می‌کنم، مالزی را می‌دانم ، در دهه 1990 همیشه به مالزی

used to go there twice a year for my holiday very  nice mr duncan i've been watching your channel  

می‌رفتم، سالی دو بار برای تعطیلاتم به آنجا می‌رفتم خیلی خوب آقای دانکن من

for almost 10 years since episode 1. thank you  and lots of love from malaysia thank you abdul  

تقریباً 10 است که کانال شما را تماشا می‌کنم. سال‌ها از قسمت 1 می‌گذرد. ​​متشکرم و عشق فراوان از مالزی متشکرم

that's very kind of you to say richard is going  now see you later richard thank you for joining  

عبدالله   خیلی لطف کردی که گفتی ریچارد می‌رود حالا بعداً می‌بینمت ریچارد از اینکه به من ملحق شدی متشکرم

me today we've had a very interesting day on  the live chat i hope you've enjoyed it i will  

امروز روز بسیار جالبی را در چت زنده سپری کردیم. امیدوارم از آن لذت برده باشید، من

be leaving you with mr steve cutting his grass it  would appear that a lot of people like that one  

شما را با آقای استیو که چمن‌هایش را می‌برد، ترک می‌کنم ، به نظر می‌رسد که بسیاری از افراد آن یکی را

christina oh very interesting christina  says i think politeness should be taught  

دوست دارند.

in schools you know what that is a great idea even  here we don't really teach politeness in school  

حتی در اینجا ما واقعاً ادب را در مدرسه آموزش نمی‌دهیم

i suppose it is something that is learnt over  time so as you go to school as you interact  

فکر می‌کنم این چیزی است که در طول زمان آموخته می‌شود، بنابراین وقتی به مدرسه می‌روید و

with your classmates and your teachers so i would  say that politeness is something that you acquire  

با همکلاسی‌هایتان و معلمانتان ارتباط برقرار می‌کنید، بنابراین می‌گویم ادب چیزی است که شما به آن دست می‌یابید. دوباره

it is something you get over time you acquire  politeness it is something you learn over time  

این چیزی است که با گذشت زمان به دست می‌آورید و ادب را به دست می‌آورید، این چیزی است که در طول زمان یاد می‌گیرید

so yes i think so i think politeness is something  that should be taught but i i also think that  

بنابراین بله، فکر می‌کنم ادب چیزی است که باید آموزش داده شود، اما همچنین فکر می‌کنم

politeness is something that you you pick up over  time you you gain the the knowledge or the ability  

ادب چیزی است که با گذشت زمان به دست می‌آورید. دانش یا توانایی

you learn the rules of being polite although  it would appear that a lot of people still  

شما قوانین مودب بودن را یاد می گیرید، اگرچه به نظر می رسد که بسیاری از افراد هنوز

need those lessons they still need to learn them  i think so even here sometimes on the live chat

به آن درس هایی نیاز دارند که هنوز باید آنها را بیاموزند فکر می کنم حتی گاهی اوقات در اینجا در چت زنده

thank you very much for your company i am  going in a moment i hope you've enjoyed this  

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم. من  در یک لحظه می روم امیدوارم از این کار لذت

it's a glorious day here i'm going outside  

برده باشید   روز باشکوهی است که من می روم

and i'm going to put some food out for the  birds and i'm going to watch the clouds float by  

بیرون   و می خواهم برای پرندگان غذا بگذارم و ابرها را تماشا می کنم که در کنارشان شناور

and i'm going to enjoy some of this lovely  sunshine before the weather changes again  

هستند   قرار است از این آفتاب دوست داشتنی لذت ببرم قبل از اینکه هوا دوباره تغییر کند.

tomorrow apparently we have rain on the way  oh dear thank you very much for your company

فردا ظاهراً در راه باران داریم. اوه عزیزم خیلی

thank you very much to dan

ممنون از همراهی شما خیلی ممنون از

you're an example of the word polite thank you dan  that's very kind that's very kind as i always say  

شما مثالی از کلمه مودب متشکرم دان. مهربان همانطور که من همیشه می گویم خیلی

kindness creates more kindness be kind to a person  be polite and they will be polite back in return  

مهربان است   مهربانی باعث ایجاد مهربانی بیشتر می شود.

and then the opposite you might find that people  will be rude to you if you are not polite to them  

thanks for your company see you on sunday i am  back on sunday we are talking about lots of things  

شرکت یکشنبه شما را می‌بینم، یکشنبه برگشتم، ما در مورد چیزهای زیادی صحبت

again we have mr steve with us as well on sunday  i hope you've enjoyed today's live stream and yes  

می‌کنیم   دوباره یکشنبه هم آقای استیو را با خودمان داریم امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید و بله

i am going to take some refreshment maybe a cup  of tea and i will sit outside and watch the birds  

من می‌خواهم کمی نوشیدنی بخورم، شاید یک فنجان از من و چای بیرون می‌نشینیم و پرنده‌ها را تماشا می‌کنیم

this is mr duncan in the birthplace of english  saying thanks for watching stay happy stay polite

این آقای دانکن در زادگاه انگلیسی است که می‌گوید متشکرم که تماشا کردید، شاد بمانید، مودب بمانید،

even when things are not going your way  i know sometimes it's very difficult  

حتی وقتی همه چیز مطابق میل شما نیست.

when things are going badly sometimes it's  very hard to keep your cool and be polite  

برای حفظ خونسردی و مودب بودن

but trust me in the end it will all be worth it  and of course until the next time we meet here  

اما به من اعتماد کنید در پایان همه چیز ارزشش را خواهد داشت و البته تا دفعه بعدی که اینجا همدیگر را ملاقات می کنیم

you know what's coming next yes you do

می دانید که بعد از آن چه اتفاقی می افتد بله انجام می دهید

it's a lovely day today and i  hope where you are it is the same

، امروز روز خوبی است و امیدوارم جایی که هستید همین

ta ta for now

تا تا فعلا