What does the English word 'NOSTALGIA' mean? \ Learn words for living in the past - with captions

Thoughts of the past flash by

افکار گذشته در

my brow as they take me away from the here and now.

حالی که مرا از اینجا و اکنون دور می کنند از پیشانی ام می گذرد.

Those thoughts of sunny days and crisp autumn nights

آن افکار روزهای آفتابی و شب‌های تند پاییزی به

Help me forget all of these modern day frights.

من کمک می‌کند همه این ترس‌های امروزی را فراموش کنم. با سرد شدن خاطراتم،

My mind lifts to wonder in the mists of time

ذهنم در مه های زمان تعجب می کند

as my memories cool out.

.

Everything was so fine.

همه چیز خیلی خوب بود

Do I stay in this haze or should I wake and stare down

آیا در این مه می مانم یا باید از خواب بیدار شوم و به

all the modern time traumas that are making me frown.

تمام آسیب های دوران مدرن که باعث اخم من می شوند خیره شوم.

Remember a time long ago when everything seemed fun?

زمان زیادی پیش را به یاد دارید که همه چیز سرگرم کننده به نظر می رسید؟

When all the things around us felt like a dream.

وقتی همه چیزهای اطرافمان مثل یک رویا بود.

When colours were bold and bright.

زمانی که رنگ ها پررنگ و روشن بودند.

The fashions were varied and daring.

مدها متنوع و جسورانه بودند.

When lines were crossed and everyone became excited.

وقتی خطوط عبور کرد و همه هیجان زده شدند.

When the summers were long and pleasant

زمانی که تابستان‌ها طولانی و مطبوع بود

and the water tasted pure and the air smelt

و آب مزه پاکیزه می‌داد و هوا

fresh just as nature intended.

همان‌طور که طبیعت می‌خواست خوشبو می‌شد.

Did all that really happen?

آیا همه اینها واقعاً اتفاق افتاده است؟

Or are we just longing for a past that never was?

یا فقط در آرزوی گذشته ای هستیم که هرگز نبوده است؟

Perhaps today we will find the answer

شاید امروز با

as we go back in time to take a look at

بازگشت به گذشته و نگاهی به

nostalgia and all the

نوستالژی و تمام

feelings connected to it.

احساسات مرتبط با آن، پاسخ را پیدا کنیم.

In this fast paced world

در این دنیای پر سرعت

that we now find ourselves living in,

که اکنون خود را در آن زندگی می‌کنیم،

it is easy to lose track of the things around us.

از دست دادن ردیابی چیزهای اطرافمان آسان است.

There are so many distractions and things to consider

به قدری موارد حواس پرتی و چیزهایی وجود دارد که باید به صورت روزانه در نظر بگیرید

on a daily basis

that you might feel as if you are losing touch

که ممکن است احساس کنید در حال از دست دادن ارتباط

with the current trends and new things.

با روندهای فعلی و چیزهای جدید هستید.

Each period of time has its own theme or atmosphere.

هر دوره زمانی موضوع یا فضای خاص خود را دارد.

A good example being the 1980s,

یک مثال خوب دهه 1980 است،

a decade filled with unique creativity,

دهه ای پر از خلاقیت منحصر به فرد،

a growing technological environment,

محیط تکنولوژیک رو به رشد،

and in many cases is a period of stability.

و در بسیاری از موارد دوره ای از ثبات است.

It was not a perfect decade, but it did leave its mark

این یک دهه کامل نبود، اما اثر خود را

on the way in which we experience the world around us.

در نحوه تجربه ما از دنیای اطراف بر جای گذاشت.

We often describe the sense

ما اغلب حس

of a particular period of time as the Zeit geist,

یک دوره زمانی خاص را به عنوان Zeit geist توصیف می کنیم

which can be expressed as the sense of the period

که می تواند به عنوان حس دوره

and the themes that existed during that time.

و مضامین موجود در آن زمان بیان شود.

The word Zeit geist

کلمه Zeit geist در

literally means spirit of the time.

لغت به معنای روح زمان است.

It is the sense of a certain

این احساس یک

period of stability or change.

دوره مشخص از ثبات یا تغییر است.

The climate

آب و هوا

or feeling of a particular period of time is

یا احساس یک دوره زمانی خاص عاملی است که

the zeitgeist

any occurring

هر دوره زمانی رخ می دهد

period of time will quite often influence

اغلب بر

the one that follows it.

دوره ای که پس از آن رخ می دهد تأثیر می گذارد.

A large part of the previous ways of life are carried

بخش بزرگی از روش‌های زندگی قبلی ادامه می‌یابد

on, while others are changed, albeit

، در حالی که دیگران تغییر می‌کنند، البته

not always for the better.

نه همیشه برای بهتر شدن.

In the past

در گذشته

we would see these changes happen

شاهد این بودیم که این تغییرات

over a long period of time.

در یک دوره زمانی طولانی اتفاق بیفتد.

The general feeling was that each wave of change

احساس عمومی این بود که هر موج تغییر

would occur over a ten year period.

در یک دوره ده ساله رخ خواهد داد. به

This is why each decade the 1950s, sixties, seventies,

همین دلیل است که هر دهه دهه 1950، شصت، هفتاد،

eighties and onwards

هشتاد و به بعد

always left their own unique impression.

همیشه تأثیر منحصر به فرد خود را بر جای می گذاشت.

Fast forward to today, and it would seem as if

به سرعت به امروز بروید، و به نظر می رسد که

this process of change has greatly sped up.

این روند تغییر بسیار سریع شده است.

Now there appears to be

اکنون به نظر می رسد که

a sense of urgency in all aspects of life.

در تمام جنبه های زندگی احساس فوریت وجود دارد.

Nothing stays the same for very long.

هیچ چیز برای مدت طولانی ثابت نمی ماند.

The new becomes old very fast these days.

این روزها جدید خیلی سریع قدیمی می شود.

This fast pace of change affects us all in some way.

این سرعت سریع تغییر همه ما را به نوعی تحت تأثیر قرار می دهد.

Technology has become an ever changing,

فناوری تبدیل به یک تغییر دائمی شده است

and some might say ever

و برخی ممکن است بگویند

confusing part of our day to day life.

بخشی از زندگی روزمره ما همیشه گیج کننده است.

The cycle of the new the updated the faster,

چرخه جدید به روز رسانی سریع تر،

the larger the smaller the most popular.

بزرگتر کوچکتر محبوب ترین.

The new things that will make your life easier

چیزهای جدیدی که زندگی شما را آسان‌تر می‌کنند،

all come around

همگی پیدا می‌شوند

and are then replaced

و سپس

or updated at an almost dizzying pace.

با سرعتی تقریباً سرگیجه‌آور جایگزین یا به‌روزرسانی می‌شوند.

The rate at which things change these days

سرعتی که این روزها با آن چیزها تغییر می کند،

makes keeping up with what is current

همگام شدن با آنچه را که در حال حاضر وجود دارد

almost impossible.

تقریبا غیرممکن می کند.

Even the way in which we get information has sped up.

حتی نحوه دریافت اطلاعات نیز سرعت گرفته است.

News becomes old before

اخبار قبل از اینکه

we have even had the chance to fully take it in.

حتی فرصت دریافت کامل آن را داشته باشیم قدیمی می شوند.

Today's relevant news often becomes overshadowed

اخبار مرتبط امروزی اغلب به

very quickly by yet another breaking story.

سرعت توسط یک خبر جدید تحت الشعاع قرار می گیرند.

With even more new information for us to read

با اطلاعات جدید حتی بیشتر برای خواندن

and absorb in technology.

و جذب در فناوری.

That shiny new device

دستگاه براق جدیدی که به

you just bought

تازگی خریداری کرده اید،

will be old and out of date within a few months.

ظرف چند ماه قدیمی و قدیمی می شود.

Too much new information is just as bad as too little.

اطلاعات بیش از حد جدید به همان اندازه بد است که خیلی کم است.

The result is the same confusion,

نتیجه همان سردرگمی است،

a sense of feeling lost and left behind.

احساس از دست دادن و عقب ماندن.

And most importantly of all, no opportunity

و مهمتر از همه، هیچ فرصتی

to enjoy the moment you are in

برای لذت بردن از لحظه ای که در آن هستید وجود ندارد، به

There seems to be a fine line

نظر می رسد مرز باریکی

between knowing too little

بین دانستن خیلی کم

and trying to absorb too much.

و تلاش برای جذب بیش از حد وجود دارد.

The first one makes you dumb

اولین مورد شما را گنگ می کند

while the other can leave

در حالی که دیگری می تواند

you feeling bewildered and cynical.

شما را گیج و بدبین کند.

During times of trouble,

در مواقع سختی،

people will often look back to a time in the past.

مردم اغلب به گذشته نگاه می کنند.

There are many words

that can be used when looking back into the past.

هنگام نگاه کردن به گذشته، کلمات زیادی وجود دارد که می توان از آنها استفاده کرد.

Being nostalgic means to look back longingly

نوستالژیک بودن یعنی با حسرت

to past moments and experiences we have had.

به لحظه ها و تجربیاتی که داشته ایم نگاه کنیم.

The feeling of nostalgia is the result.

حس نوستالژی نتیجه است.

These recalled moments can

این لحظات یادآوری می‌توانند

seem as real as they did when they first occurred.

به همان اندازه واقعی به نظر برسند که برای اولین بار اتفاق افتادند.

Nostalgia is a very powerful thing.

نوستالژی یک چیز بسیار قدرتمند است.

It is often used in advertising

اغلب در تبلیغات استفاده می‌شود

so as to trigger a sense of wanting

تا حس خواستن را تحریک کند

and as a way of encouraging people to click

و به‌عنوان راهی برای تشویق افراد به کلیک کردن

on something mentioned on the Internet.

بر روی چیزی که در اینترنت ذکر شده است، استفاده می‌شود.

Go back to the past.

به گذشته برگرد.

Remember the good old days we live that magical moment

روزهای خوب گذشته را به یاد بیاورید که ما بارها و بارها در آن لحظه جادویی زندگی می کنیم

again and again.

. به

it is easy to look at the past

راحتی می توان به گذشته

as being better than it actually was.

بهتر از آنچه بود نگاه کرد.

We sometimes wear rose tinted

ما گاهی اوقات

spectacles when reminiscing about the past.

هنگام یادآوری خاطرات گذشته از عینک های رز رنگی استفاده می کنیم.

Just like looking at a faded photo

درست مثل نگاه کردن به یک عکس محو

or an old piece of film.

یا یک قطعه فیلم قدیمی.

The memories created by them can seem more colourful

خاطرات ایجاد شده توسط آنها می تواند رنگارنگ تر

and brighter than they actually were

و روشن تر از آنچه واقعا بودند به نظر برسند.

Don't be afraid.

نترسید.

I am the ghost of past events.

من شبح وقایع گذشته هستم.

I remember how things actually were

من به یاد دارم که چگونه چیزها در واقع

not how you want to remember them.

آنگونه نبودند که شما می خواهید آنها را به خاطر بسپارید.

Things back then were as bad as they are now,

اوضاع در آن زمان به همان بدی بود که الان است،

if not worse.

اگر نه بدتر.

Wars, famine, global shortages,

جنگ، قحطی، کمبود جهانی،

crime, loneliness, mistrust.

جنایت، تنهایی، بی اعتمادی.

And for some people, complete misery.

و برای برخی افراد، بدبختی کامل. به

It is easy to look at the past through rose

راحتی می توان با عینک های گل رز به گذشته نگاه کرد

coloured spectacles

and assume that the past was better.

و تصور کرد که گذشته بهتر بوده است.

I'm sure if you think hard enough

مطمئنم اگر به اندازه کافی فکر کنید

you will realise that the past was not as rosy

متوجه می شوید که گذشته آنقدر که

and carefree as you think it was.

فکر می کنید گلگون و بی دغدغه نبوده است.

The same problems that have blighted the human race

همان مشکلاتی که نسل بشر را

through history still exist today and vice versa.

در طول تاریخ آزار داده است، امروز هم وجود دارد و بالعکس.

Many things never change.

خیلی چیزها هرگز تغییر نمی کنند.

However, hard

با این حال، ما به سختی

we try to argue the case for the opposite.

سعی می کنیم بر خلاف این قضیه استدلال کنیم.

Mankind will go on making the same mistakes over

بشریت

and over by forgetting the mistakes of the past.

با فراموش کردن اشتباهات گذشته، بارها و بارها به اشتباهات مشابه ادامه خواهد داد.

We are destined to make them again

ما مقدر شده ایم که آنها را بارها

and again.

و بارها بسازیم.

It is normal to look back in retrospect

طبیعی است که با نگاهی به گذشته به گذشته نگاه کنیم

and relive special moments from the past.

و لحظات خاصی از گذشته را مرور کنیم.

But it is not good to live in the past,

اما زندگی در گذشته خوب نیست،

however difficult

هر چقدر هم که

it may feel to live in the here and now.

زندگی در اینجا و اکنون سخت باشد.

That is where we must be

اینجاست که ما باید

living each day and making plans for the future,

هر روز زندگی کنیم و برای آینده برنامه ریزی کنیم،

however uncertain that future may be.

هر چقدر هم که آینده نامشخص باشد. به

Smile at the past.

گذشته لبخند بزن

Live in the here and now.

در اینجا و اکنون زندگی کنید.

Wave to the future.

برای آینده موج بزنید.

Don't be impatient for the things to come.

برای اتفاقات آینده بی تاب نباشید. از

Enjoy the moment you are in right now.

لحظه ای که در حال حاضر هستید لذت ببرید.

For it is a gift.

زیرا هدیه است.

It is the present.

حال حاضر است.