How to use the words... 'Easy' and 'Hard' - Learn English with Mr Duncan

3,153 views ・ 2024-10-29

English Addict with Mr Duncan


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:14
Here are two words that serve as opposites to each other,
0
14130
4088
در اینجا دو کلمه وجود دارد که به عنوان متضاد یکدیگر عمل می کنند،
00:18
and are often referred to when discussing the things
1
18218
2719
و اغلب هنگام بحث در مورد چیزهایی که
00:20
we have to face in our day to day lives.
2
20937
2886
در زندگی روزمره خود با آنها روبرو هستیم به آنها اشاره می شود.
00:23
The simple things and the complex things.
3
23823
4405
چیزهای ساده و چیزهای پیچیده.
00:28
The things that seem to come without any effort,
4
28228
3787
چیزهایی که به نظر می رسد بدون هیچ تلاشی به دست می آیند
00:32
and the things that seem almost impossible to achieve.
5
32015
5789
و چیزهایی که دستیابی به آنها تقریبا غیرممکن به نظر می رسد.
00:37
Today we will look at the words ‘easy’ and ‘hard’.
6
37804
6006
امروز ما به کلمات "آسان" و "سخت" نگاه خواهیم کرد.
00:44
First of all, the word ‘easy’ names the state of calmness and simplicity.
7
44044
7774
اول از همه، کلمه "آسان" حالت آرامش و سادگی را نام می برد.
00:52
An easy thing requires very little effort.
8
52235
4171
یک کار آسان به تلاش بسیار کمی نیاز دارد.
00:56
It can express the feelings of calmness and relaxation.
9
56406
6189
می تواند احساس آرامش و آرامش را بیان کند.
01:03
An easy morning, an easy journey,
10
63246
3954
یک صبح آسان، یک سفر آسان،
01:07
a relaxing moment of time can also be described as ‘easy’.
11
67200
6006
یک لحظه آرامش بخش نیز می تواند به عنوان "آسان" توصیف شود.
01:13
A simple task that requires very little effort can be described as ‘easy’.
12
73423
5722
یک کار ساده که به تلاش بسیار کمی نیاز دارد را می توان «آسان» توصیف کرد.
01:20
The task you are doing is easy to do.
13
80313
4922
کاری که شما انجام می دهید آسان است.
01:25
A person can be described as ‘easy-going’.
14
85235
4254
یک فرد را می توان به عنوان "آسان گذر" توصیف کرد.
01:29
That particular person has a calm, easy manner
15
89489
4054
آن شخص خاص رفتاری آرام و آسان دارد
01:33
and is good to get along with.
16
93543
2703
و خوب است که با او کنار بیایید.
01:36
They have a pleasant character.
17
96246
3270
آنها شخصیت دلپذیری دارند.
01:39
They are easy going.
18
99516
3203
آنها به راحتی پیش می روند.
01:42
As a phrase, you might go easy on someone,
19
102719
4204
به عنوان یک عبارت، شما ممکن است به راحتی با کسی رفتار کنید،
01:46
which means not to be harsh or aggressive when giving out punishment,
20
106923
6356
به این معنی که هنگام تنبیه خشن یا پرخاشگر نباشید،
01:53
“As this is your first offence, I will go easy on you this time.”
21
113730
5355
"از آنجایی که این اولین گناه شماست، این بار به راحتی با شما رفتار خواهم کرد."
01:59
You might give someone an easy ride
22
119619
3470
اگر به روشی مهربانانه تر از حالت عادی با کسی رفتار می کنید،
02:03
if you are treating them in a more kindly way than you normally would.
23
123089
6223
ممکن است به راحتی به کسی سفر کنید .
02:09
The teacher gave you an easy ride
24
129779
2619
معلم به شما یک سواری آسان داد
02:12
because you are his favourite student.
25
132398
4205
زیرا شما شاگرد مورد علاقه او هستید.
02:16
A test or exam might be described as being easy.
26
136603
5872
ممکن است یک آزمون یا امتحان آسان توصیف شود.
02:22
The questions were not difficult.
27
142475
3087
سوالات سخت نبود.
02:25
In fact, they were very easy.
28
145562
3069
در واقع، آنها بسیار آسان بودند.
02:29
A job which requires very little skill or ability might be described as ‘easy’.
29
149465
8042
شغلی که به مهارت یا توانایی بسیار کمی نیاز دارد ممکن است به عنوان "آسان" توصیف شود.
02:37
“This job is so easy, I could do it with my eyes closed.”
30
157957
6340
"این کار بسیار آسان است، من می توانم آن را با چشمان بسته انجام دهم."
02:44
A pleasant sound might be described as being easy on the ear.
31
164981
5822
یک صدای دلپذیر را می توان به عنوان آسان بودن در گوش توصیف کرد.
02:50
For example, a nice gentle song or a soothing melody can be described as being easy on the ear.
32
170803
9543
به عنوان مثال، یک آهنگ ملایم زیبا یا یک ملودی آرامش بخش را می توان به عنوان آسان در گوش توصیف کرد.
03:01
Synonyms of ‘easy’ include...
33
181030
2486
مترادف کلمه "آسان" عبارتند از ...
03:03
Basic, Calm. Serene. Simple, Straightforward. Rudimentary,
34
183516
8392
Basic, Calm. آرام ساده، سرراست. ابتدایی،
03:11
Trouble free, Uncomplicated. Undemanding.
35
191908
5522
بدون مشکل، بدون عارضه. بی تقاضا.
03:17
It is a breeze. It's a cinch.
36
197430
4721
نسیمی است. این یک سینچ است.
03:22
It's no effort.
37
202151
2036
تلاشی نیست
03:24
No effort is needed.
38
204187
2669
هیچ تلاشی لازم نیست.
03:26
It's as easy as pie.
39
206856
4571
به آسانی پای است.
03:39
Now we come to the opposite word of easy.
40
219202
2469
اکنون به کلمه مقابل آسان می رسیم.
03:41
This word can be used in more than one way
41
221671
2269
این کلمه را می توان به بیش از یک روش استفاده کرد
03:43
and can mean many different things.
42
223940
2736
و می تواند معانی مختلفی داشته باشد.
03:46
The word is ‘hard’.
43
226676
3353
کلمه "سخت" است.
03:50
First of all, the word hard can be used to describe the texture
44
230029
4471
اول از همه، کلمه سخت را می توان برای توصیف بافت
03:54
or the feeling of a certain type of material.
45
234500
3387
یا احساس نوع خاصی از مواد استفاده کرد.
03:57
As an adjective,
46
237887
1385
به عنوان یک صفت،
03:59
the word ‘hard’ relates to how solid something feels to the touch.
47
239272
5455
کلمه "سخت" به میزان جامد بودن چیزی در لمس مربوط می شود.
04:04
For example, you might have a hard surface such as a wooden floor.
48
244727
6724
به عنوان مثال، ممکن است سطح سختی مانند کف چوبی داشته باشید.
04:11
A difficult period of time could also be described as ‘hard’.
49
251935
5372
یک دوره زمانی دشوار را نیز می توان به عنوان "سخت" توصیف کرد.
04:17
Also, as an adjective,
50
257307
1985
همچنین به عنوان صفت
04:19
we can use the word hard as a direct opposite to easy.
51
259292
5806
می توانیم از کلمه hard به صورت مستقیم در مقابل آسان استفاده کنیم.
04:25
Something is easy to do.
52
265098
2802
انجام کاری آسان است.
04:27
Something is hard to do.
53
267900
2853
انجام کاری سخت است.
04:31
A difficult task or something that is beyond your capability, can be described as being ‘hard’.
54
271337
7257
یک کار دشوار یا چیزی که فراتر از توانایی شما است، می تواند به عنوان "سخت" توصیف شود.
04:38
A certain type of test or exam that is not easy to complete
55
278995
4087
نوع خاصی از آزمون یا امتحان که تکمیل آن آسان نیست را
04:43
can be described as ‘hard’.
56
283082
3137
می توان به عنوان "سخت" توصیف کرد.
04:46
“That English test was so hard I think I must have failed it.”
57
286219
5639
آن آزمون انگلیسی آنقدر سخت بود که فکر می کنم حتماً در آن مردود شده بودم.»
04:51
Something that is not easy to achieve can be described as being ‘hard’, or ‘hard to get’.
58
291858
7274
چیزی که رسیدن به آن آسان نیست را می توان به عنوان «سخت» یا «سخت به دست آوردن» توصیف کرد.
04:59
You might have a hard time getting something.
59
299549
4521
ممکن است برای به دست آوردن چیزی مشکل داشته باشید.
05:04
This means it is necessary for you to work hard
60
304070
4054
این بدان معناست که لازم است
05:08
or simply be patient before something can be achieved or received.
61
308124
5722
قبل از اینکه چیزی به دست آورید یا دریافت کنید، سخت کار کنید
05:13
“It is hard waiting for the reply to my job application.”
62
313846
5506
یا فقط صبور باشید. "منتظر شدن برای پاسخ به درخواست شغلم سخت است."
05:19
A difficult period of time can be described as ‘hard’.
63
319352
5038
یک دوره زمانی دشوار را می توان به عنوان "سخت" توصیف کرد.
05:24
You might have a hard day at work.
64
324390
4254
ممکن است روز کاری سختی داشته باشید.
05:28
Your boss might give you a hard time
65
328644
3054
رئیس شما ممکن است به شما کار سختی بدهد
05:31
because you were late for work again.
66
331698
2919
زیرا دوباره سر کار دیر آمدید.
05:35
If someone gives you a hard time,
67
335251
2486
اگر کسی به شما سختی می‌دهد،
05:37
it means they are treating you harshly in a mean and cruel way.
68
337737
6340
به این معنی است که با شما به شیوه‌ای بد و بی‌رحمانه رفتار می‌کند.
05:44
“My boss gave me a hard time at work today for being late again.”
69
344761
5989
"رئیس من امروز در محل کارم به خاطر تاخیر دوباره به من سختی داد."
05:51
A person who appears tough
70
351000
2536
فردی که سخت
05:53
and strong-willed might be described as being ‘hard’.
71
353536
6006
و با اراده به نظر می رسد را می توان "سخت" توصیف کرد.
05:59
“I wouldn't pick a fight with him, he's the local hard man.”
72
359959
5272
"من نمی خواهم با او دعوا کنم، او مرد سخت محلی است."
06:06
The force used to push or hit something can be described as ‘hard’.
73
366032
7774
نیرویی که برای هل دادن یا ضربه زدن به چیزی استفاده می شود را می توان به عنوان "سخت" توصیف کرد.
06:14
“To start the car, you have to give it a hard push.”
74
374574
4788
"برای روشن کردن ماشین، باید آن را به شدت فشار دهید."
06:19
“The horse gave me a hard kick.”
75
379762
4855
اسب لگد محکمی به من زد.
06:24
An unemotional person might also be described as ‘hard’,
76
384617
4087
یک فرد غیر عاطفی نیز ممکن است به عنوان "سخت" توصیف شود،
06:28
especially if they never show any caring emotions or consideration for others.
77
388704
7074
به خصوص اگر هرگز احساسات مراقبتی یا توجهی به دیگران نشان ندهد.
06:37
“She didn't cry at the funeral, I never knew she was so hard.”
78
397163
5939
او در مراسم تشییع جنازه گریه نکرد، من هرگز نمی دانستم که او اینقدر سخت است.
06:43
To have an unkind or harsh character might lead someone to being described as ‘hard headed’ or ‘hard nosed’.
79
403553
11578
داشتن یک شخصیت نامهربان یا خشن ممکن است باعث شود که کسی به عنوان "سرسخت" یا "سخت بینی" توصیف شود.
06:55
When we are talking about how difficult something is, the opposite of ‘hard’ is ‘easy’.
80
415832
7407
وقتی در مورد مشکل بودن چیزی صحبت می کنیم، نقطه مقابل "سخت" "آسان" است.
07:03
A hard exam. An easy test.
81
423689
4438
یه امتحان سخت یک تست آسان.
07:08
When we are talking about the texture, or the feeling of the surface of something,
82
428661
5856
وقتی در مورد بافت یا احساس سطح چیزی صحبت می کنیم،
07:14
then the opposite is soft.
83
434517
3270
برعکس آن نرم است.
07:17
A hard floor. A soft carpet.
84
437787
5639
یک طبقه سخت یک فرش نرم
07:23
Synonyms of hard include... Complicated, Challenging, Difficult, Firm. Powerful,
85
443426
11094
مترادف کلمه سخت شامل ... پیچیده، چالش برانگیز، دشوار، محکم. قدرتمند،
07:34
solid, stiff, strong, tough.
86
454520
7024
محکم، سفت، قوی، سخت.
07:42
So to summarise...
87
462678
3420
بنابراین به طور خلاصه ...
07:46
Easy is pleasant. Relaxed. Simple. Straightforward. Not difficult. ‘A piece of cake’.
88
466098
12313
آسان دلپذیر است. آرام. ساده سرراست سخت نیست. "یک تکه کیک".
07:58
Hard is confusing. Difficult. Firm. Taxing. Tough. Solid. Strenuous. Unanswerable... Not easy.
89
478761
17367
سخت گیج کننده است. دشوار است. شرکت مالیات. سخت جامد. سخت. بی جواب... آسان نیست.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7