10 Very British Verbs

Eat Sleep Dreamers welcome back to another lesson with me Tom. Today we're looking at

Eat Sleep Dreamers خوش آمدید به درس دیگری با من تام. امروز ما به

ten very British verbs. But before we get into that I'd like to thank today's sponsor,

ده فعل بسیار انگلیسی نگاه می کنیم. اما قبل از اینکه به آن بپردازیم، می‌خواهم از اسپانسر امروز

which is Lingoda. Lingoda offers online language lessons with qualified native speaking teachers.

که لینگودا است تشکر کنم. لینگودا آموزش های آنلاین زبان را با معلمان زبان مادری واجد شرایط ارائه می دهد.

Now this is great because you can get highly qualified teachers wherever you are in the

اکنون این عالی است زیرا در هر کجای دنیا که هستید می توانید معلمان بسیار ماهر دریافت کنید

world because it's online.You can study whenever you want. So you sign up on a monthly basis

زیرا آنلاین است. می توانید هر زمان که بخواهید مطالعه کنید. بنابراین شما به صورت ماهانه ثبت نام می کنید

and then you have a range of group or private classes to choose from. Now there's loads

و سپس طیف وسیعی از کلاس های گروهی یا خصوصی را برای انتخاب دارید. اکنون

of variety which keeps it fresh and interesting. Now they teach English but they also have

تنوع زیادی وجود دارد که آن را تازه و جالب نگه می دارد. اکنون انگلیسی تدریس می کنند اما

French, German and Spanish. Now this is what so many of you guys have been asking me about.

فرانسوی، آلمانی و اسپانیایی نیز دارند. اکنون این همان چیزی است که بسیاری از شما از من در مورد آن سوال کرده اید.

How can we learn English online? Well this is a fantastic opportunity. So Lingoda have

چگونه انگلیسی را آنلاین یاد بگیریم؟ خوب این یک فرصت فوق العاده است. بنابراین لینگودا

kindly offered you guys fifty dollars or fifty euros off your first month's subscription.

با مهربانی به شما بچه ها پنجاه دلار یا پنجاه یورو تخفیف از اشتراک ماه اول شما داده است.

So I've left a link in the description below. Click the link and then type in the code TOM.

بنابراین من یک لینک در توضیحات زیر گذاشته ام. روی لینک کلیک کنید و سپس کد TOM را تایپ کنید.

TOM. Eat Sleep Dreamers we've got our own code, how cool is that! The code is TOM. So

تام Eat Sleep Dreamers ما کد خودمان را داریم ، چقدر جالب است! کد TOM است. بنابراین

when you sign up make sure to enter that code so you get your fifty dollars or fifty euros

هنگام ثبت نام، مطمئن شوید که آن کد را وارد کنید تا پنجاه دلار یا پنجاه یورو

off the first month. I've signed up to the Spanish course in the hope that I can finally

تخفیف در ماه اول دریافت کنید. من در دوره اسپانیایی ثبت نام کرده ام به این امید که بالاخره بتوانم

conquer the Spanish language. Having lived in Argentina and in Spain I should really

زبان اسپانیایی را فتح کنم. از آنجایی که در آرژانتین و اسپانیا زندگی کرده‌ام، واقعاً

be better at Spanish but. So with Lingoda's help I'm going to improve my Spanish. So if

باید در اسپانیایی بهتر باشم. بنابراین با کمک لینگودا می‌خواهم اسپانیایی‌ام را بهبود بخشم. بنابراین اگر

you want to do the same with your English, go check them out. Alright get ready for ten

می خواهید همین کار را با زبان انگلیسی خود انجام دهید، آنها را بررسی کنید. خوب برای ده

very British verbs.

فعل بسیار انگلیسی آماده شوید.

Number one, to fancy. We use the verb to fancy to mean to want, to desire to do something.

شماره یک، فانتزی. ما از فعل fancy به معنای خواستن، تمایل به انجام کاری استفاده می کنیم.

For example 'Do you fancy going to the cinema?' It just means do you want to go to the cinema?

به عنوان مثال "آیا دوست دارید به سینما بروید؟" فقط یعنی میخوای بری سینما؟

At the moment it's snowing here in London so I might say 'I don't fancy going out.'

در حال حاضر اینجا در لندن برف می‌بارد، بنابراین می‌توانم بگویم "دوست ندارم بیرون بروم."

That means I don't want to go out, I have no desire to go out. So we can use to fancy

یعنی من نمی خواهم بیرون بروم، هیچ تمایلی به بیرون رفتن ندارم. بنابراین می‌توانیم

in informal situations to replace want. Often you'll see it in invitations for example 'Do

در موقعیت‌های غیررسمی از فانتزی برای جایگزینی نیاز استفاده کنیم. غالباً آن را در دعوت‌نامه‌ها می‌بینید، به عنوان مثال "آیا

you fancy..?' 'Do you fancy to go to the cinema?' 'Do you fancy coming round for tea?' That

دوست دارید...؟" آیا دوست دارید به سینما بروید؟ آیا دوست دارید برای چای بیایید؟

kind of thing. So yeah a really common useful verb. Fancy.

همچین چیزی بنابراین بله یک فعل مفید واقعا رایج است . تفننی.

Number two and the is nothing more British than a good queue. We love queuing. It's out

شماره دو و the چیزی بیشتر از یک صف خوب بریتانیایی نیست. ما عاشق صف کشیدن هستیم این

national sport, queuing, we're the best at queuing in the world. I mean, I know there's

ورزش ملی است، صف می‌کشیم، ما بهترین‌ها در جهان هستیم. منظورم این است که می‌دانم رقابت وجود دارد،

some competition but we are pretty good at queuing. So the verb, to queue. I would say

اما ما در صف‌بندی خیلی خوب هستیم . بنابراین فعل، به صف. من می توانم بگویم

that's a pretty British verb. To queue. So it means to wait in an ordered line. For example

که این یک فعل انگلیسی است. به صف. بنابراین به معنای انتظار در یک صف سفارشی است.

you queue at the supermarket, don't you. You might queue at the bus stop to get on to the

مثلاً در سوپرمارکت صف می‌کشید، نه. ممکن است برای سوار شدن به اتوبوس در ایستگاه اتوبوس صف بکشید

bus. So to queue, pronunciation queue. 'Sorry I'm late, I had to queue for ages at the bank.'

. بنابراین به صف، صف تلفظ. " ببخشید که دیر آمدم، مجبور شدم چندین سال در بانک صف بکشم."

Let me know in the comments below, do you guys think that you are the world's best queuers?

در نظرات زیر به من اطلاع دهید، آیا بچه ها فکر می کنید که بهترین صف های دنیا هستید؟

Because you know, I think British people are the best at queuing so you let me know. We

چون می‌دانید، من فکر می‌کنم بریتانیایی‌ها در صف‌بندی بهترین هستند، بنابراین به من اطلاع دهید.

might have to start an Olympics for queuing. See who get the gold, the silver and the bronze

ممکن است مجبور شویم یک المپیک را برای صف بندی شروع کنیم. ببینید چه کسانی مدال های طلا، نقره و

medals. I think we'll get the gold but if you think differently tell me.

برنز را می گیرند. من فکر می کنم ما طلا را خواهیم گرفت، اما اگر متفاوت فکر می کنید به من بگویید.

Number three is a very British slang verb. It's to nick something, to nick something.

شماره سه یک فعل عامیانه بسیار بریتانیایی است. این است که چیزی را نفی کند، چیزی را نفی کند.

To nick means to steal, it's exactly the same, it's a synonym of steal. So 'somebody has

نیک به معنای دزدی است، دقیقاً همین است ، مترادف دزدی است. بنابراین "یکی به

nicked my phone!' Means somebody has stolen my phone. Number four 'to chat someone up.'

تلفن من لقب داده است!" یعنی کسی گوشی منو دزدیده شماره چهار "چت کردن با کسی."

This is a phrasal verb, you can see chat is the verb and up the preposition there. So

این یک فعل عبارتی است، می توانید ببینید که چت فعل است و حرف اضافه در آنجا است.

to chat someone up is to talk to them in a flirtatious way, in a way where perhaps you

بنابراین چت کردن با یک نفر به این معناست که با او به شیوه ای عشوه گرانه صحبت کنید، به گونه ای که شاید

have romantic intentions. Something like that anyway. An example sentence 'Did you see Katie

نیت های عاشقانه داشته باشید. به هر حال یه همچین چیزی یک جمله مثال "آیا دیدی که

getting chatted up by the barman?' Alright, so did you see Katie being talked to by the

کتی با بارمن صحبت می کند؟" خوب، شما دیدید که بارمن با کتی صحبت می کند

barman who had flirtatious or romantic intentions. With this phrasal verb you'll notice that

که قصد معاشقه یا عاشقانه داشت. با این فعل عبارتی متوجه خواهید شد

it can be split with the object. So for example 'Are you going to go and chat up that guy?'

که می توان آن را با مفعول تقسیم کرد. برای مثال "آیا می‌خواهی بروی و با آن مرد چت کنی؟"

That guy is the object, it comes at the end after the phrasal verb. You can put that in

آن مرد مفعول است، در آخر بعد از فعل عبارتی می آید. می‌توانید آن

the middle as well 'Are you going to go and chat that guy up?' As with all these verbs

را وسط هم قرار دهید "آیا می‌خواهی بروی و با آن مرد چت کنی؟" همانطور که در مورد همه این افعال

they are all informal words so think about when and how you are going to use them and

، همه آنها کلمات غیر رسمی هستند، بنابراین به این فکر کنید که چه زمانی و چگونه از آنها استفاده می کنید و

think about is the situation you are in appropriate to use these verbs.

فکر کنید که موقعیتی که برای استفاده از این افعال در آن هستید، مناسب است .

Number five, slightly rude. To take the piss out of someone. This is to tease them, to

شماره پنج، کمی بی ادب. دلتنگی را از کسی درآوردن. این برای اذیت کردن آنها،

make jokes about them. It could be for many different reasons. It might be because of

برای شوخی کردن آنها است. ممکن است به دلایل مختلفی باشد. ممکن است به

somebody's hair or because they did something silly or stupid. It could be because their

خاطر موهای کسی باشد یا کاری احمقانه یا احمقانه انجام داده باشد. ممکن است به این دلیل باشد که

football team lost, it could be many different reasons. To take the piss, it is slightly

تیم فوتبال آنها شکست خورد، می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. برای اینکه بخواید کمی

rude, it's not a swear word or anything but it is a little bit rude so bear that in mind.

بی ادبانه است، فحش یا چیز دیگری نیست، اما کمی بی ادبانه است، پس این را در نظر داشته باشید.

So I think I've told you guys before I have had many many many bad haircuts. So my friends

بنابراین فکر می‌کنم قبلاً به شما بچه‌ها گفته‌ام که موهای بسیار بدی داشته‌ام. بنابراین

used to take the piss out of my hair. So they would make jokes about my hair, they would

دوستانم عادت داشتند که شپش را از موهایم جدا کنند. بنابراین آنها در مورد موهای من شوخی می کردند، آنها در

laugh about it, yeah they would take the piss, it's fair enough. So an example sentence 'My

مورد آن می خندیدند، بله، آنها را عصبانی می کردند، به اندازه کافی منصفانه است. بنابراین یک جمله مثال "

mates used to take the piss out of me for having bad hair.' I think I've fixed that

همسرهای من عادت داشتند به خاطر داشتن موهای بد از من عصبانی شوند ." فکر می کنم این

problem, I hope so.

مشکل را برطرف کرده ام، امیدوارم اینطور باشد.

Alright this one is awesome. It's more of a phrase really but it's still considered

خوب این یکی عالیه این بیشتر یک عبارت است اما هنوز هم

a verb. to leg it. And this means to run quickly. Usually if you are escaping something. So

یک فعل در نظر گرفته می شود. به پا کردنش و این یعنی سریع دویدن. معمولا اگر از چیزی فرار می کنید.

for example my favourite TV programme when I was a kid used to start just after my school

به عنوان مثال، برنامه تلویزیونی مورد علاقه من زمانی که من بچه بودم درست بعد از اتمام مدرسه شروع می شد،

finished so I would leg it back from school so that I could watch the programme. So I

بنابراین من آن را از مدرسه برمی گرداندم تا بتوانم برنامه را تماشا کنم. بنابراین من

used to leg it back from school, that's to run really quickly from school to get somewhere

آن را از مدرسه برمی‌گرداندم، یعنی خیلی سریع از مدرسه فرار می‌کردم تا به جایی برسم

'So I used to leg it back from school to watch this programme.'

.

Number seven might be one of my all time favourite words, to faff. Now to faff is to do things

شماره هفت ممکن است یکی از کلمات مورد علاقه من باشد . حال فاف انجام دادن کارهایی است

that are not important. To do all the the little things that are, you just don't need

که مهم نیستند. برای انجام همه کارهای کوچکی که هستند، فقط نیازی

to do and not because they are the most important thing that you need to do right now. So for

به انجام آنها ندارید و نه به این دلیل که آنها مهمترین کاری هستند که در حال حاضر باید انجام دهید. بنابراین، برای

example whenever we used to leave the house my Mum would just do little things. She'd

مثال، هر وقت از خانه بیرون می‌رفتیم، مادرم کارهای کوچکی انجام می‌داد. او

make sure the cushions were in the right place on the sofa or she'd quickly tidy the shoes

مطمئن می‌شد که کوسن‌ها در جای مناسبی روی مبل قرار گرفته‌اند یا به سرعت کفش‌ها را مرتب می‌کرد

so that they were all in the right order. Just doing things and you are like Mum we

تا همه آن‌ها مرتب باشند. فقط کارها را انجام می‌دهی و مثل مامان می‌شوی،

need to go, like that's not important right now. Stop faffing! So to faff is just to do

باید برویم، مثل اینکه فعلاً این مهم نیست. دست از خیانت کردن بردارید! بنابراین فاف فقط انجام

nothing really to do very unimportant stuff. It goes with the words about and around. So

هیچ کاری برای انجام کارهای بسیار بی اهمیت است. با کلمات در مورد و اطراف می رود. بنابراین

you can say to someone 'Stop faffing about!' 'Stop faffing around!' Like, stop doing little

شما می توانید به کسی بگویید "از غر زدن دست بردارید!" دست از غر زدن بردارید! مثلاً از انجام کارهای کوچک

things that are not important. And just for the record I also do a lot of faffing so yeah

که مهم نیستند دست بردارید. و صرفاً برای رکورد، من کارهای زیادی را نیز انجام می دهم، بنابراین بله،

I'm a big faffer. What an amazing word. What's that in your language, translate that word

من یک فافر بزرگ هستم. چه کلمه شگفت انگیزی این به زبان شما چیست، آن کلمه را

for me into your language, to faff. What's that in Arabic? What's that in Spanish? What's

برای من به زبان خود ترجمه کنید تا فاف کنم. این به عربی چیست؟ این به اسپانیایی چیست؟

that in Mandarin? Let me know.

آن در ماندارین چیست؟ خبرم کن.

Here's another phrasal verb 'to splash out'. We splash out on something. Now to splash

در اینجا یک فعل عبارتی دیگر 'to splash out' آمده است. به چیزی می پاشیم در حال حاضر آب پاشیدن

out is to spend a lot of money. So for example. So let's say you are going out for an anniversary

به معنای خرج کردن پول زیادی است. بنابراین برای مثال. بنابراین فرض کنید برای یک

dinner with your partner and you go to an expensive restaurant. You say 'Look it's our

شام سالگرد با همسرتان بیرون می روید و به یک رستوران گران قیمت می روید. شما می گویید "ببینید سالگرد ماست

anniversary, we should splash out.' And that means you know, it's our anniversary why not

، ما باید بیرون بیاییم." و این بدان معناست که می دانید، این سالگرد ماست که چرا

spend more money than normal. The opposite of to splash out is to flog something. Now

بیشتر از حد معمول پول خرج نکنیم. نقطه مقابل پاشیدن به بیرون شلاق زدن است. اکنون

flog is a very informal verb, it means to sell something usually quite quickly or quite

تازیانه یک فعل بسیار غیر رسمی است، به معنای فروش چیزی است که معمولاً خیلی سریع یا کاملاً

cheaply. So for example 'I'm trying to flog my old car.' It means I'm trying to sell my

ارزان است. به عنوان مثال "من سعی می کنم ماشین قدیمی ام را شلاق بزنم." یعنی من سعی می کنم

old car whether it's quickly or cheaply. So i'm trying to flog my old car. And our final

ماشین قدیمی ام را بفروشم چه سریع و چه ارزان. بنابراین من سعی می کنم ماشین قدیمی ام را شلاق بزنم. و فعل آخر ما

verb for today is to wind somebody up. This is to annoy them. If you wind someone up you

برای امروز این است که کسی را بیاوریم. این برای اذیت کردن آنهاست. اگر کسی را به سمت خود

annoy them, you get them angry. I tell you what winds me up guys, it's when people try

بکشانید، او را آزار می دهید، او را عصبانی می کنید. من به شما می گویم بچه ها چه چیزی مرا به هم می ریزد، این زمانی است که مردم سعی

to get on to the tube, on to the train before everyone gets off. That really winds me up.

می کنند قبل از اینکه همه پیاده شوند، به مترو، سوار قطار شوند. این واقعاً مرا آزار می دهد.

It's like guys this doesn't make sense. Like let me off the train and then there's more

بچه ها مثل اینکه این حرف منطقی نیست مثلاً اجازه دهید از قطار پیاده شوم و سپس فضای بیشتری

space for you to get on the train. That's logical right? But no no people want to get

برای سوار شدن به قطار وجود دارد. این منطقی است درست است؟ اما نه هیچ کسی نمی خواهد

on the train without thinking. That really winds me up. So, that's a great little verb

بدون فکر سوار قطار شود. این واقعاً مرا آزار می دهد. بنابراین، این یک فعل کوچک عالی است

to know 'What winds you up guys?' Let me know. Tell me in the comments below. What winds

برای دانستن "چه چیزی شما را بالا می برد؟" خبرم کن. در نظرات زیر به من بگویید. چه چیزی

you up?

شما را به خود مشغول می کند؟

Awesome! That was ten very British verbs. Before you do anything else guys, remember

عالی! این ده فعل بسیار بریتانیایی بود. قبل از انجام هر کار دیگری، بچه ها، به یاد داشته باشید

to go and visit Lingoda, go check them out. Click the link below and use the offer code

که به لینگودا بروید، آنها را بررسی کنید. روی پیوند زیر کلیک کنید و از کد پیشنهادی

that they have given us TOM. Go sign up for your month subscription with fifty euros or

که آنها به ما TOM داده اند استفاده کنید. برای اشتراک ماهانه خود با پنجاه یورو یا

fifty dollars off. It's a great offer, so go check them out guys. I hope you enjoyed

پنجاه دلار تخفیف ثبت نام کنید. این یک پیشنهاد عالی است، پس بچه ها آنها را بررسی کنید. امیدوارم از

this one. If you did let me know, give it a big thumbs up, tell me in the comments below

این یکی لذت برده باشید. اگر به من اطلاع دادید، از آن تشکر کنید ، در نظرات زیر به من بگویید

and of course share it with anyone you know that is trying to learn British English. If

و البته آن را با هر کسی که می شناسید سعی در یادگیری انگلیسی بریتانیایی دارد به اشتراک بگذارید. اگر

you can think of any other British verbs then please share them with in the comments below

می‌توانید به فعل‌های انگلیسی دیگری فکر کنید، لطفاً آن‌ها را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید

so that all the other Eat Sleep Dreamers can learn from you. If you haven't already guys,

تا همه دیگر رویاپردازان Eat Sleep بتوانند از شما یاد بگیرند. اگر تا به حال این کار را نکرده اید،

make sure to check out my Instagram account and my Facebook page where I put daily English

مطمئن شوید که حساب اینستاگرام و صفحه فیس بوک من را که در آن محتوای روزانه انگلیسی

content there so that you guys are learning English every single day as well as on YouTube

را در آنجا قرار می دهم، بررسی کنید تا شما بچه ها هر روز و همچنین در یوتیوب

with me here. I've got videos every Tuesday and every Friday helping you take your English

با من اینجا انگلیسی را یاد بگیرید. من هر سه‌شنبه و جمعه ویدیوهایی دارم که به شما کمک می‌کند زبان انگلیسی خود را

to the next level. Thanks so much for hanging out with me guys. This is Tom, the chief dreamer,

به سطح بالاتری ببرید. خیلی ممنون از اینکه با من بودید بچه ها. این تام، رویاپرداز اصلی است

saying goodbye.

که خداحافظی می کند.