7 British English Food Idioms | Real English Vocabulary

23,951 views ・ 2017-03-10

Eat Sleep Dream English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:15
Only joking Eat Sleep Dreamers!
0
15790
1750
فقط به شوخی خوردن رویاپردازان خواب!
00:17
I know why you are here but maybe you don't know why you are in here.
1
17540
4650
من می دانم چرا اینجا هستید اما شاید شما نمی دانید چرا اینجا هستید.
00:22
Let me explain.
2
22190
1000
بگذار توضیح بدهم.
00:23
I put you in the fridge because I thought well where better else to teach you seven
3
23190
5080
من تو را در یخچال گذاشتم زیرا خوب فکر کردم که کجا بهتر است هفت
00:28
British English idioms related to food.
4
28270
2950
اصطلاح انگلیسی انگلیسی مربوط به غذا را به شما یاد دهم.
00:31
Right, our first idiom is to do with milk.
5
31220
3710
درست است، اولین اصطلاح ما مربوط به شیر است.
00:34
There's no use crying over spilt milk or It is no use crying over spilt milk.
6
34930
6129
گریه بر شیر ریخته شده فایده ای ندارد یا گریه بر شیر ریخته شده فایده ای ندارد.
00:41
Now this means that don't get upset about a negative thing that happened in the past.
7
41059
7481
حالا این بدان معناست که از یک اتفاق منفی که در گذشته رخ داده است ناراحت نشوید.
00:48
Ok, let's think of an example.
8
48540
2460
خوب، بیایید به یک مثال فکر کنیم.
00:51
So you are at work and you send an email to the wrong person and this causes a problem
9
51000
5790
بنابراین شما در محل کار هستید و به شخص اشتباهی ایمیل می فرستید و این یک
00:56
of some kind.
10
56790
1540
نوع مشکل ایجاد می کند.
00:58
And you are there at work and you say 'why did I send that email?
11
58330
5920
و شما آنجا سر کار هستید و می گویید چرا آن ایمیل را فرستادم؟
01:04
I'm such an idiot.
12
64250
1470
من خیلی احمقی هستم
01:05
I wish I hadn't sent that email.'
13
65720
3060
ای کاش آن ایمیل را نمی فرستادم.
01:08
and your colleague says to you look 'There's no use crying over spilt milk.'
14
68780
5640
و همکارت به تو می گوید نگاه کن، گریه کردن برای شیر ریخته شده فایده ای ندارد.
01:14
And there are just saying to you don't get upset about it, it's happened, it's in the
15
74420
4379
و فقط به شما می گویند از این موضوع ناراحت نشوید، این اتفاق افتاده است، در
01:18
past.
16
78799
1000
گذشته است.
01:19
You can't do anything about it.
17
79799
1891
شما نمی توانید کاری در مورد آن انجام دهید.
01:21
So there's no use crying over spilt milk.
18
81690
3910
بنابراین گریه کردن برای شیر ریخته شده فایده ای ندارد.
01:25
That's pretty good, I like that one.
19
85600
2220
خیلی خوبه من اون یکی رو دوست دارم
01:27
Idiom number two is related to baked beans.
20
87820
3390
اصطلاح شماره دو مربوط به لوبیا پخته است.
01:31
The most delicious food in Britain.
21
91210
2460
خوشمزه ترین غذای بریتانیا.
01:33
Now the idiom we have with beans is to spill the beans.
22
93670
4930
حالا اصطلاحی که با لوبیا داریم این است که لوبیاها را بریزیم .
01:38
And this means to tell someone a secret or to tell someone something confidential.
23
98600
5340
و این به معنای گفتن یک راز یا گفتن یک چیز محرمانه به کسی است.
01:43
For example maybe you are at home with your flatmate an she's been on a date and you want
24
103940
7390
به عنوان مثال، شاید شما در خانه با همسرتان هستید یا او قرار ملاقاتی داشته است و
01:51
to know the information, all the secrets and you say to her 'come on tell me what happened
25
111330
4880
می خواهید اطلاعات، تمام اسرار را بدانید و به او بگویید "بیا به من بگو
01:56
on your date'.
26
116210
1019
در تاریخ ملاقاتت چه اتفاقی افتاده است".
01:57
She goes 'No, I'm not telling you' and you say 'come on spill the beans' and that means
27
117229
5481
او می گوید "نه، من به شما نمی گویم" و شما می گویید "بیا حبوبات را بریز" و این یعنی
02:02
come on tell me all the secrets, tell me all the fun little things, the confidential things.
28
122710
4820
بیا تمام رازها را به من بگو، همه چیزهای کوچک سرگرم کننده و چیزهای محرمانه را به من بگو.
02:07
So the idiom is to spill the beans.
29
127530
3310
پس اصطلاح این است که دانه ها را بریزید.
02:10
Ok, number three a piece of cake.
30
130840
3970
خوب، شماره سه یک تکه کیک.
02:14
Technically this isn't cake but it'll do.
31
134810
2770
از نظر فنی این کیک نیست، اما انجام خواهد شد.
02:17
So if something is a piece of cake we think of it as being very easy to do alright so
32
137580
6439
بنابراین اگر چیزی یک تکه کیک است، ما فکر می کنیم که انجام آن بسیار آسان است، بنابراین
02:24
maybe an exam.
33
144019
1000
شاید یک امتحان باشد.
02:25
You do an exam and at the end you come out and you go 'that was a piece of cake' and
34
145019
4401
شما امتحان می دهید و در آخر بیرون می آیید و می روید "این یک تکه کیک بود" و
02:29
that means that was really easy.
35
149420
2730
این یعنی واقعاً آسان بود.
02:32
It could be anything, a driving test, an exam anything learning English.
36
152150
6390
این می تواند هر چیزی باشد، یک آزمون رانندگی، یک امتحان، هر چیزی یادگیری زبان انگلیسی.
02:38
'Learning English is a piece of cake' maybe, I don't know.
37
158540
6369
"یادگیری انگلیسی یک تکه کیک است" شاید، من نمی دانم.
02:44
Anyway!
38
164909
1330
به هر حال!
02:46
Number four to be the apple of someone's eye.
39
166239
4601
شماره چهار که به چشم کسی تبدیل شود.
02:50
Is to be the most loved and precious thing in their mind.
40
170840
3429
این است که محبوب ترین و با ارزش ترین چیز در ذهن آنها باشد.
02:54
So for example my grandmother I was the apple of my grandmother's eye, she thought I was
41
174269
7310
به عنوان مثال، مادربزرگم من سیب چشم مادربزرگم بودم، او فکر می کرد که من
03:01
the most wonderful precious thing.
42
181579
3380
شگفت انگیزترین چیز هستم.
03:04
In turn I have a niece and nephew and they are the apple of my eye.
43
184959
3360
من به نوبه خود یک خواهرزاده و برادرزاده دارم و آنها چشمان من هستند.
03:08
I think they are the most wonderful little things in the world.
44
188319
4331
من فکر می کنم آنها شگفت انگیزترین چیزهای کوچک در جهان هستند.
03:12
So to be the apple of someone's eye is a very special thing.
45
192650
3130
پس خیره شدن در چشم کسی چیز بسیار خاصی است.
03:15
Maybe your partner is the apple of your eye, I don't know.
46
195780
3629
شاید شریک زندگی شما چشمان شما باشد، نمی دانم.
03:19
To be honest sometimes it's not necessarily people, it could be things so a motorbike,
47
199409
5871
صادقانه بگویم گاهی اوقات لزوماً مردم نیستند، ممکن است چیزهایی باشند، بنابراین یک موتور سیکلت،
03:25
your motorbike could be the apple of your eye.
48
205280
3499
موتورسیکلت شما می تواند نور چشم شما باشد.
03:28
Alright staying on the fruit idiom idea, bananas.
49
208779
3750
بسیار خوب، به ایده اصطلاح میوه، موز ادامه دهید.
03:32
Now if you describe someone as being bananas then you are describing them as being crazy,
50
212529
5750
حالا اگر کسی را موز توصیف می کنید، او را دیوانه توصیف می کنید،
03:38
so you have to be careful.
51
218279
3231
پس باید مراقب باشید.
03:41
We also use the phrase to go bananas and this means to go crazy, to go wild.
52
221510
6179
ما همچنین از عبارت go bananas استفاده می کنیم و این به معنای دیوانه شدن، وحشی شدن است.
03:47
It can be used positively or negatively so in a negative sense you might say 'When he
53
227689
6390
می توان از آن به صورت مثبت یا منفی استفاده کرد، بنابراین در یک مفهوم منفی ممکن است بگویید "وقتی او
03:54
heard the bad news he went bananas.'
54
234079
2681
خبر بد را شنید، موز رفت."
03:56
And that could mean he went crazy, angry wild those kinds of things.
55
236760
4489
و این می تواند به این معنی باشد که او دیوانه شد، عصبانی شد و از این نوع چیزها عصبانی شد.
04:01
In a positive sense maybe 'When the team scored, they all went bananas.'
56
241249
6401
از نظر مثبت شاید "وقتی تیم گل زد، همه آنها موز شدند."
04:07
So they all went crazy but in a good way.
57
247650
3119
بنابراین همه آنها دیوانه شدند اما به روشی خوب.
04:10
So it can be positive or negative depending on the situation.
58
250769
5101
بنابراین بسته به شرایط می تواند مثبت یا منفی باشد .
04:15
I'm resisting the temptation to pretend that this is a phone.
59
255870
5320
من در برابر وسوسه این که وانمود کنم این یک تلفن است مقاومت می کنم.
04:21
I'm going to do it.
60
261190
3300
من می خواهم آن را انجام دهم.
04:24
'Hello.
61
264490
1000
'سلام.
04:25
Yeah, it's great to hear you.
62
265490
1980
آره، شنیدن تو خیلی خوبه
04:27
It's been so long.
63
267470
1800
خیلی وقت است.
04:29
Why didn't you call?
64
269270
2710
چرا زنگ نزدی؟
04:31
You knew I was here.
65
271980
5030
می دانستی که من اینجا هستم.
04:37
It's so good to hear your voice.'
66
277010
2400
شنیدن صدای شما خیلی خوب است.'
04:39
This is a good one, we've got butter.
67
279410
2340
این یکی خوب است، ما کره داریم.
04:41
Now the idiom is to butter somebody up.
68
281750
3910
در حال حاضر اصطلاح این است که کسی را کره کنید.
04:45
Now this means to overly praise or to please somebody because you want them to do something
69
285660
5970
اکنون این به معنای تمجید بیش از حد یا خشنود کردن کسی است زیرا می خواهید کاری
04:51
for you.
70
291630
1270
برای شما انجام دهد.
04:52
So for example, let's say you want to get a pay rise from your boss, that means you
71
292900
4630
به عنوان مثال، فرض کنید می‌خواهید از رئیس خود افزایش حقوق دریافت کنید، به این معنی که
04:57
might want to praise them and do extra things for them just so you can get the pay rise.
72
297530
6660
ممکن است بخواهید او را تحسین کنید و کارهای اضافی برای آنها انجام دهید تا بتوانید افزایش حقوق را دریافت کنید.
05:04
So 'I'm going to butter up my boss to get a pay rise'.
73
304190
6000
بنابراین "من به رئیسم کمک می کنم تا حقوق بگیرم".
05:10
It's very informal, so again be careful.
74
310190
3930
خیلی غیر رسمی است، پس دوباره مراقب باشید.
05:14
Don't use it, in formal situations.
75
314120
2880
در موقعیت های رسمی از آن استفاده نکنید.
05:17
Ok, the final one is to do with sardines.
76
317000
3100
خوب، آخرین مورد مربوط به ساردین است.
05:20
They are very small little fish.
77
320100
2130
آنها ماهی های کوچک بسیار کوچکی هستند.
05:22
I mean there are about five sardines in here, do they have much space?
78
322230
6860
منظورم این است که اینجا حدوداً پنج عدد ساردین وجود دارد، آیا آنها فضای زیادی دارند؟
05:29
No, not a lot of space.
79
329090
3040
نه فضای زیادی نیست
05:32
So when you are on the train going to work, do you have much space?
80
332130
4320
بنابراین وقتی در قطاری که به سر کار می روید، فضای زیادی دارید؟
05:36
Probably not, I've been on a few trains in London, Hong Kong, in Buenos Aires.
81
336450
5500
احتمالاً نه، من در چند قطار در لندن، هنگ کنگ، در بوئنوس آیرس بوده ام.
05:41
There's not a lot of space.
82
341950
2300
فضای زیادی نیست
05:44
So you can say that you are packed in like sardines and that just means you haven't got
83
344250
7340
بنابراین می توانید بگویید که مانند ساردین در بسته بندی شده اید و این فقط به این معنی است که
05:51
a lot of space to move.
84
351590
2050
فضای زیادی برای حرکت ندارید.
05:53
Eat Sleep Dreamers you must be freezing come out of there.
85
353640
3070
Eat Sleep Dreamers که حتما یخ زده اید از آنجا بیرون بیایید.
05:56
Thank you so much for watching this video.
86
356710
1680
خیلی ممنون که این ویدیو را تماشا کردید.
05:58
If you have enjoyed this video about British English idioms let me know in the comments
87
358390
4060
اگر از این ویدیو در مورد اصطلاحات انگلیسی بریتانیایی لذت برده اید، در نظرات زیر به من اطلاع دهید
06:02
below and give it a thumbs up.
88
362450
2390
و آن را به خوبی نشان دهید.
06:04
Thank you so much, this is Tom the English Hipster and you guys know what time it is,
89
364840
4230
خیلی ممنون، این تام هیپستر انگلیسی است و شما بچه ها می دانید ساعت چند است،
06:09
it's time to take your English to the next level!
90
369070
2420
وقت آن است که انگلیسی خود را به سطح بعدی ببرید !
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7