ED SHEERAN | What's WRONG with his ENGLISH?

- How many times do you think Ed Sheeran says the word like in 30 seconds? Honestly, how

- فکر می کنید اد شیران در 30 ثانیه چند بار این کلمه را می گوید؟ راستش

many times? Have a guess, because you're gonna be blown away by how many times he says it.

چند بار؟ حدس بزنید، زیرا از چند بار گفتن این جمله شگفت زده خواهید شد.

Let's check it out.

بگذار چک کنیم.

- I sold out Cargo and made like two grand and I remember like being like, like I'd never

- من Cargo را فروختم و مانند دو گراند ساختم و به یاد دارم که مثل این بودم، مثل اینکه قبلاً

got more than 50 quid for a booking before and like before then like nothing at all.

بیش از 50 پوند برای رزرو نگرفته بودم و مثل قبل از آن هیچ چیز نداشتم.

I remember like having like two grand cash in my hand and being like

من به یاد دارم که مانند دو پول نقد در دستم و مانند

- [Interviewer] Sizing up.

- [مصاحبه کننده] بزرگ شدن.

- Yeah but like all my mates were working Saturday jobs at that point and I was like

- آره، اما مثل اینکه همه رفقای من در آن لحظه به کارهای شنبه مشغول بودند و من فکر می کردم

this is more than my mates would make in Saturday jobs for the whole year. So that like, me

این بیشتر از آن چیزی است که همسران من در مشاغل شنبه در کل سال به دست می آورند. به این ترتیب، من

leaving school where everyone was like you're an idiot

مدرسه را ترک می‌کنم، جایی که همه مثل شما یک احمق بودند

- [Interviewer] Yeah.

- [مصاحبه‌گر] بله.

- And then I was holding that being like no I -

- و بعد اون موجود رو مثل هیچ من نگه داشتم -

- What? 13 times in 30 seconds? That's remarkable, Ed, that's - give this man a round of applause,

- چی؟ 13 بار در 30 ثانیه؟ این قابل توجه است، اد، این - این مرد را یک دور تشویق کنید،

this is a world record, I don't think anyone's ever said like 13 times in 30 seconds. Now,

این یک رکورد جهانی است، فکر نمی‌کنم کسی تا به حال 13 بار در 30 ثانیه گفته باشد.

what we wanna know is, why, why does he say like 13 times in 30 seconds?

حالا چیزی که می خواهیم بدانیم این است که چرا، چرا در 30 ثانیه 13 بار می گوید؟

Well, there's

two reasons. First of all, we use like as a nothing word, it buys us time when we are

خب

دو دلیل داره اول از همه، ما از کلمه لایک به عنوان یک کلمه هیچ استفاده می کنیم، زمانی که به

thinking of what we are gonna say. When we are constructing a sentence we'll say the

چیزی که می خواهیم بگوییم فکر می کنیم برای ما وقت می گیرد. هنگامی که در حال ساختن یک جمله هستیم،

word like to fill the space whilst we are thinking of of what we wanna say.

در حالی که به آنچه می خواهیم بگوییم فکر می کنیم، کلمه like را برای پر کردن فضا می گوییم.

It helps us to structure our sentences, hmm, now here it sounds like Ed's got into a bit of a habit

این به ما کمک می کند جملات خود را ساختار دهیم، هوم، حالا اینجا به نظر می رسد که اد کمی

of saying it.

عادت به گفتن آن دارد.

It's almost like, well he's certainly not controlling how often he says

تقریباً خوب، او مطمئناً کنترل نمی کند که چند بار آن را

it, otherwise he wouldn't say it 13 times in 30 seconds. It's just kind of a natural

بگوید، وگرنه در 30 ثانیه آن را 13 بار نمی گفت . این فقط یک

thing, it's almost like a verbal tick, it's automatic, it's a habit that he's got into.

چیز طبیعی است، تقریباً شبیه یک تیک کلامی است، خودکار است، این یک عادت است که او به آن دچار شده است.

It's like a little crutch he uses when he's trying to think of what he wants to say. So

مثل عصای زیر بغل کوچکی است که وقتی می خواهد به آنچه می خواهد بگوید فکر کند از آن استفاده می کند. پس

that's the first reason. The second reason that he's using it is part of a pattern that

این اولین دلیل است. دلیل دوم اینکه او از آن استفاده می کند بخشی از الگویی است که

we use in everyday spoken English to report what we've said or how we've felt.

ما در مکالمه روزمره انگلیسی برای گزارش آنچه گفته ایم یا احساسمان استفاده می کنیم.

So he's looking at the money that he earned from one night's work. Now he didn't literally say

بنابراین او به پولی که از یک شب کار به دست آورده نگاه می کند. حالا او به معنای واقعی کلمه

those exact words, this is more than my mates earn, he didn't say those exact words, but

دقیقاً آن کلمات را نگفت، این بیشتر از درآمد همسر من است ، او دقیقاً آن کلمات را نگفت، اما

that's what he was feeling, that's how he, what he was thinking. So we can use like to

این چیزی بود که او احساس می کرد ، او همین طور فکر می کرد. بنابراین می توانیم از like برای

report how we felt or something that we said.

گزارش احساس خود یا چیزی که گفته ایم استفاده کنیم.

And it's used all the time, he uses it again later

و همیشه استفاده می‌شود، او بعداً دوباره از آن استفاده می‌کند

Well, he's reporting, there, what people said or thought or felt. So, when he left

خوب، او در آنجا گزارش می‌دهد که مردم چه می‌گویند یا فکر می‌کنند یا احساس می‌کنند. بنابراین، وقتی او

school people maybe said to him, oh, you're an idiot. Okay, so he's reporting the words

مدرسه را ترک کرد، شاید مردم به او می گفتند، اوه، تو یک احمق هستی. خوب، پس او کلماتی را

that they said or maybe they expressed those feelings to him, not maybe in those exact

که آنها گفته اند گزارش می کند یا شاید آنها آن احساسات را به او بیان کرده اند، نه شاید دقیقاً با آن

words. So, maybe they said are you sure you wanna leave? Do you think its a good idea?

کلمات. بنابراین، شاید آنها گفتند آیا مطمئنی می‌خواهی بروی؟ به نظر شما ایده خوبی است؟

But the idea here is that that was the emotion that they had, you're an idiot, why are you doing this?

اما ایده اینجا این است که این احساسی بود که آنها داشتند، تو احمقی، چرا این کار را می کنی؟

So, the word like in this context is really functional, it's not just filling

بنابراین، کلمه ای مانند در این زمینه واقعا کاربردی است، این فقط پر کردن

space it's actually reporting an emotion or a thought or what someone has actually said.

فضا نیست، بلکه در واقع گزارش یک احساس یا فکر یا چیزی است که کسی واقعاً گفته است.

So, for you guys, do I recommend that you start using the word like? Not necessarily,

بنابراین، برای شما بچه ها، آیا توصیه می کنم که از کلمه like استفاده کنید؟ لزوماً

you don't need to start trying to add it in. As your conversation becomes more natural

، لازم نیست شروع به تلاش برای اضافه کردن آن کنید. همانطور که مکالمه شما طبیعی تر می شود

you'll probably start using it a bit more. Probably not a good idea to use it 13 times

، احتمالاً استفاده از آن را کمی بیشتر خواهید کرد. احتمالاً استفاده از آن 13 بار

in 30 seconds, that's a bit too much, but, it could be a part of your english at some

در 30 ثانیه ایده خوبی نیست، این مقدار کمی زیاد است، اما اگر می‌خواهید به کلمه‌ای فکر کنید یا زمان بخرید، ممکن است بخشی از زبان انگلیسی

point if you are trying to think of a word or buy some time throw the word like in there.

شما باشد. در آنجا.

And definitely I think it's great to be aware of how other people use it, especially with

و قطعاً فکر می‌کنم بسیار خوب است که از نحوه استفاده دیگران از آن آگاه باشیم، مخصوصاً

that reporting of the emotion or what someone has said or thought, really useful there.

با گزارش احساسات یا آنچه که کسی گفته یا فکر کرده است، واقعاً مفید است.

Alright guys, thank you so much, remember to check out my Instagram account and have

خیلی خوب بچه ها، خیلی ممنون، یادتان باشد حساب اینستاگرام من را بررسی کنید و

a great day, yeah, have a brilliant day. Alright guys, this is Tom, the chief dreamer, saying

روز خوبی داشته باشید، بله، روز درخشانی داشته باشید. بسیار خوب بچه ها، این تام است، رویاپرداز اصلی که خداحافظی می

goodbye.

کند.