Stop Being BORING in English | The 10 Most Amazing English Expressions In The World! !

Here we go again guys with another English video.

بچه ها دوباره با یک ویدیوی انگلیسی دیگر می رویم .

This time we're looking at ten useful phrases that you can use to make your English sound

این بار به ده عبارت مفید می پردازیم که با استفاده از آنها می توانید صدای انگلیسی خود را

more interesting and more exciting.

جذاب تر و هیجان انگیزتر کنید.

We're trying to stop our English sounding boring.

ما سعی می کنیم از خسته کننده به نظر رسیدن انگلیسی خود جلوگیری کنیم .

That's the aim of today's lesson.

این هدف درس امروز است.

Now we're going to be doing that by looking at exaggeration.

اکنون ما این کار را با نگاه به اغراق انجام خواهیم داد.

Now exaggeration is when we make something sound more interesting or bigger or more important

حالا اغراق زمانی است که ما چیزی را جالب‌تر یا بزرگ‌تر یا مهم‌تر

than it actually is.

از آنچه هست به نظر می‌رسانیم.

So for example I didn't just see any spider i saw an enormous spider.

بنابراین برای مثال من فقط عنکبوت ندیدم، عنکبوت عظیمی دیدم.

And that makes it sound bigger than it really was.

و این باعث می شود که صدای آن بزرگتر از آنچه بود باشد.

So these are ten phrases you can use to make your English sound more interesting.

بنابراین این ده عبارتی است که می توانید از آنها برای جذاب تر کردن انگلیسی خود استفاده کنید.

All that is coming right up.

همه چیز در حال آمدن است.

So when do we exaggerate?

پس چه زمانی اغراق می کنیم؟

Well we exaggerate when we want to make what we are saying sound more interesting or funnier

خوب، وقتی می‌خواهیم چیزی که می‌گوییم جالب‌تر یا خنده‌دارتر به نظر برسد

or that we want to emphasise a particular point.

یا اینکه می‌خواهیم بر یک نکته خاص تأکید کنیم، اغراق می‌کنیم .

So these are really great to make your stories and what you say sound more interesting.

بنابراین اینها واقعا عالی هستند تا داستان های شما و آنچه می گویید جالب تر به نظر برسد.

Alright, let's do number one.

خوب، بیایید شماره یک را انجام دهیم.

'My shoes are killing me.

کفش هایم مرا می کشند.

Blimey!'

بلیمی!

So if you want to show that something is really hurting you or it's really sore you could

بنابراین اگر می‌خواهید نشان دهید که چیزی واقعاً به شما صدمه می‌زند یا واقعاً دردناک است، می‌توانید

use the phrase 'it's killing me'.

از عبارت «مرا می‌کشد» استفاده کنید.

So my shoes are killing me.

بنابراین کفش هایم مرا می کشند.

They are not literally killing me, I'm still alive, I'm still going to be ok but we use

آنها به معنای واقعی کلمه من را نمی کشند، من هنوز زنده هستم، من هنوز خوب خواهم بود، اما ما از

it to emphasise just how painful or sore this thing is.

آن برای تأکید بر اینکه چقدر این چیز دردناک یا دردناک است استفاده می کنیم.

'I'm so hungry I could eat a horse'

"من آنقدر گرسنه هستم که می توانم یک اسب بخورم"

This is a great phrase to use when you are really really hungry.

این یک عبارت عالی است که وقتی واقعاً گرسنه هستید از آن استفاده کنید.

So hungry that you could eat a horse.

آنقدر گرسنه که میتوانی اسب بخوری.

Again not literally but we use it as a phrase to just express and to emphasise our hunger.

باز هم نه به معنای واقعی کلمه، بلکه از آن به عنوان یک عبارت برای بیان و تاکید بر گرسنگی خود استفاده می کنیم.

I could eat a horse.

من می توانستم یک اسب بخورم.

Now I'm really curious to know what's that in your language?

حالا من واقعا کنجکاو هستم که بدانم این به زبان شما چیست؟

I'm so hungry I could eat a, what animal or what thing would you say?

من آنقدر گرسنه هستم که می توانم یک حیوان بخورم یا چه چیزی می گویید؟

Let me know in the comments below.

با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید.

'This computer is taking forever to start' Come on!

"این کامپیوتر برای همیشه راه اندازی می شود" بیا!

Right, to show that something is taking too long, a really long time, we say 'it's taking

درست است، برای نشان دادن اینکه چیزی خیلی طول می‌کشد، خیلی طولانی است، می‌گوییم «

forever'.

برای همیشه طول می‌کشد».

Forever, like, until the end of time.

برای همیشه، مانند، تا پایان زمان.

So obviously not literally.

بنابراین واضح است که نه به معنای واقعی کلمه.

I haven't been waiting for my computer to start forever but it feels like it so we use

من منتظر نبودم تا کامپیوترم برای همیشه روشن شود، اما به نظر می رسد که این کار را انجام می دهیم، بنابراین استفاده از

it takes forever or it's taking forever to show that it's been too long, a long time.

آن برای همیشه طول می کشد یا برای همیشه طول می کشد تا نشان دهیم که خیلی طولانی، زمان زیادی گذشته است.

So yeah you might be waiting for a bus and you might say 'It's taking forever'.

بنابراین بله، شما ممکن است منتظر اتوبوس باشید و ممکن است بگویید "برای همیشه طول می کشد".

It just means it's taking a really long time and you are not happy about it.

این فقط به این معنی است که واقعاً زمان زیادی می برد و شما از آن راضی نیستید.

'Look I've apologised a million times!

ببین من میلیون ها بار عذرخواهی کردم!

I don't know how many more I can do.'

من نمی دانم چند کار دیگر می توانم انجام دهم.'

We use the number a million to exaggerate how many times we've done something.

ما از عدد یک میلیون استفاده می کنیم تا اغراق کنیم که چند بار کاری را انجام داده ایم.

So in that instance I've apologised a million times, I mean I didn't apologise a million

بنابراین در آن نمونه من میلیون ها بار عذرخواهی کرده ام، یعنی میلیون ها بار عذرخواهی نکردم

times that is completely rubbish.

که کاملاً بی ارزش است.

I maybe apologised twice or three times.

شاید دو سه بار عذرخواهی کردم.

We use it to exaggerate how many times we did it, so it's a really great phrase.

ما از آن برای اغراق کردن چند بار استفاده می کنیم، بنابراین این عبارت واقعا عالی است.

Maybe your friend has told you a story before and you say 'Yeah yeah I've heard this story

شاید دوستتان قبلاً برای شما داستانی تعریف کرده باشد و شما بگویید "بله بله، من این داستان

a million times'.

را میلیون ها بار شنیده ام".

And you are saying yes I've heard this story before, you don't need to tell me it again.

و شما می گویید بله من این داستان را قبلا شنیده ام ، لازم نیست دوباره آن را به من بگویید.

So a lovely bit of exaggeration to be a bit humorous I guess, it's nice to be a bit funny

بنابراین کمی اغراق دوست داشتنی برای کمی طنز بودن حدس می زنم، خوب است که

with your language.

با زبان خود کمی خنده دار باشید.

There's a great quote by an English comedian called Rick Mayall and he said 'I've told

نقل قول فوق العاده ای از یک کمدین انگلیسی به نام ریک مایال وجود دارد که می گوید "من

you a million times, don't exaggerate.'

میلیون ها بار به شما گفته ام، اغراق نکنید."

'For me this is the best view in the world.

برای من این بهترین منظره در جهان است.

Look at this., it's amazing!'

به این نگاه کنید، شگفت انگیز است!

We use superlatives to express our feelings especially really strong emotions.

ما برای بیان احساسات خود به ویژه احساسات واقعاً قوی از کلمات برتر استفاده می کنیم .

To say that something is the best in the world.

اینکه بگوییم چیزی بهترین دنیاست.

Maybe your husband is the most handsome man in the world or your wife is the most beautiful

شاید شوهرت خوش تیپ ترین مرد دنیا باشد یا همسرت زیباترین

woman in the world.

زن دنیا.

Now we can't obviously say that someone is the best or the most beautiful in the world

حالا نمی‌توانیم به وضوح بگوییم که کسی بهترین

or the most handsome in the world but we like to exaggerate just to show how much we like

یا زیباترین یا خوش تیپ‌ترین دنیاست، اما دوست داریم اغراق کنیم تا نشان دهیم چقدر

something or that we love something.

چیزی را دوست داریم یا چیزی را دوست داریم.

In London, in Primrose Hill, I think it's the best view in the world.

در لندن، در Primrose Hill، به نظر من بهترین منظره در جهان است.

Obviously there are other incredible views but for me, I'm going to use a bit of exaggeration

بدیهی است که دیدگاه های باورنکردنی دیگری نیز وجود دارد، اما برای من، برای بیان احساسم از کمی اغراق

to express how I feel, it's the best view in the world.

استفاده می کنم، این بهترین منظره در جهان است.

'This ice cream is out of this world.

این بستنی از این دنیا خارج شده است.

It's amazing.

این شگفت انگیز است.

So good!'

خیلی خوب!'

If you say something is out of this world you are saying that it is extremely good.

اگر می گویید چیزی خارج از این دنیاست، می گویید که بسیار خوب است.

You are emphasising that it is extremely good or impressive.

شما تاکید می کنید که فوق العاده خوب یا چشمگیر است.

We often use it with food, I think that's the most common use that I can think of.

ما اغلب از آن با غذا استفاده می کنیم، فکر می کنم این رایج ترین استفاده ای است که می توانم به آن فکر کنم.

So you say 'this chocolate dessert is out of this world.'

بنابراین شما می گویید "این دسر شکلاتی از این دنیا خارج است."

It just means it's amazing, it's fantastic.

این فقط به این معنی است که شگفت انگیز است، فوق العاده است.

'Lionel Messi is on fire tonight.

لیونل مسی امشب در آتش است.

He's amazing, right?

او شگفت انگیز است، درست است؟

Three goals, three assists.

سه گل، سه پاس گل.

What a player!

چه بازیکنی!

What a player!

چه بازیکنی!

This one is not literal.

این یکی به معنای واقعی کلمه نیست.

Lionel Messi is not literally on fire.

لیونل مسی به معنای واقعی کلمه در آتش نیست.

It means more that he's unstoppable or he's on great form.

این بیشتر به این معنی است که او غیرقابل توقف است یا در فرم عالی است.

That he can do anything he wants, there's something magical in the way that he's playing

اینکه او می‌تواند هر کاری را که می‌خواهد انجام دهد، چیزی جادویی در راه بازی او

tonight.

امشب وجود دارد.

So if you are on fire then you are unstoppable you can do anything.

بنابراین اگر در آتش هستید، پس غیرقابل توقف هستید، می توانید هر کاری انجام دهید.

Maybe for example your friend is being quite funny, they've said a lot of funny jokes,

به عنوان مثال، شاید دوست شما کاملاً خنده دار باشد، آنها جوک های خنده دار زیادی گفته اند،

you could say 'Oh my god, you are on fire today.'

می توانید بگویید "اوه خدای من، تو امروز آتش گرفتی ."

As in you are saying so many funny things, you are on great form, that kind of thing.

همانطور که شما چیزهای خنده دار زیادی می گویید، در فرم عالی هستید، از این جور چیزها.

So to be on fire.

پس در آتش بودن.

'Uh oh.

اوه اوه

My flatmate is going to kill me when he sees the broken window.'

همشهری من با دیدن پنجره شکسته مرا خواهد کشت .

If we want to express that we think we are in trouble with someone we would say they

اگر بخواهیم بگوییم که فکر می‌کنیم با کسی مشکل داریم، می‌گوییم

are going to kill me.

او مرا می‌کشد.

Now obviously literally they are not going to kill you but they might be very angry or

اکنون واضح است که به معنای واقعی کلمه آنها قصد کشتن شما را ندارند، اما ممکن است از چیزی بسیار عصبانی یا

very upset about something.

بسیار ناراحت باشند.

This one is from my childhood 'oh no, my Dad's going to kill me.'

این یکی از دوران کودکی من است "اوه نه، پدرم مرا خواهد کشت."

Or 'My Mum's going to kill me because I did something wrong'.

یا "مادرم می خواهد مرا بکشد زیرا من کار اشتباهی انجام داده ام".

So it's a really exaggerated phrase to say you think you are in trouble with someone.

بنابراین این یک عبارت واقعا اغراق آمیز است که بگویید فکر می کنید با کسی مشکل دارید.

That they might be angry or upset with you.

که ممکن است از دست شما عصبانی یا ناراحت باشند.

So in that case my flatmate is going to kill me because I broke his window.

بنابراین در آن صورت همشهری من مرا خواهد کشت زیرا من پنجره او را شکستم.

So yeah, he might be angry or upset with me, ok.

پس آره، ممکنه از دست من عصبانی یا ناراحت باشه، باشه.

'It's hotter than the sun in here.

اینجا گرمتر از خورشید است.

Blimey!

بلیمی!

Let's open a window.'

بیایید یک پنجره را باز کنیم.

Just like with superlatives, we can use comparatives to exaggerate about the things that we've

درست مانند موارد فوق العاده، می توانیم از قیاس ها برای اغراق در مورد چیزهایی که

seen or done.

دیده یا انجام داده ایم استفاده کنیم.

So in that example it's hotter than the sun.

بنابراین در آن مثال گرمتر از خورشید است.

Hotter is the comparative adjective and then hotter than the sun.

داغتر صفت مقایسه ای و سپس داغتر از خورشید است.

Obviously it wasn't actually hotter than the sun, that would be madness but it felt really

بدیهی است که در واقع گرمتر از خورشید نبود، این دیوانگی خواهد بود، اما واقعاً

hot.

داغ بود.

Another one, going back to my spider example 'the spider was bigger than my head'.

یکی دیگر، بازگشت به مثال عنکبوت من "عنکبوت از سر من بزرگتر بود".

Now that would be quite amazing, I mean if there is a spider bigger than your head, certainly

حالا این خیلی شگفت انگیز است، منظورم این است که اگر عنکبوت بزرگتر از سر شما

there isn't one in England, I hope.

وجود داشته باشد، مطمئناً در انگلیس وجود ندارد، امیدوارم.

So yeah, we're just exaggerating to make it sound a bit funnier, a bit more interesting.

بنابراین بله، ما فقط اغراق می کنیم تا کمی خنده دارتر و کمی جالب تر به نظر برسد.

To get the listener's attention.

برای جلب توجه شنونده.

'What?

'چی؟

The spider was bigger than your head?

عنکبوت از سرت بزرگتر بود؟

Oh my God!'

اوه خدای من!'

Yeah so, it makes the language or the story sound more intriguing, more interesting and

بله، این باعث می‌شود که زبان یا داستان جذاب‌تر، جذاب‌تر به نظر برسد

makes the listener want to listen more.

و شنونده را بیشتر بخواهد گوش کند.

'I don't know about you but I'm starving.

من در مورد شما نمی دانم اما من دارم از گرسنگی می میرم.

Shall we have lunch?'

ناهار بخوریم؟

And the final one, it's again talking about how hungry we are 'I'm starving'.

و آخرین مورد، دوباره در مورد اینکه چقدر گرسنه ایم صحبت می کند "من از گرسنگی می میرم".

Not literally, that is of course awful, but we use it to exaggerate.

نه به معنای واقعی کلمه، البته وحشتناک است، اما ما از آن برای اغراق استفاده می کنیم.

I'm not just a little bit hungry, I'm starving.

من فقط کمی گرسنه نیستم، من از گرسنگی می‌میرم.

Just to express or to emphasise that feeling or that emotion.

فقط برای بیان یا تاکید بر آن احساس یا آن احساس.

So those are ten phrases that you can use to make your English sound more interesting,

بنابراین این ده عبارتی هستند که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید تا انگلیسی خود را جالب‌تر،

more exciting, get people to listen to you even more because your English is so interesting.

هیجان‌انگیزتر کنید، و مردم را وادار کنید که حتی بیشتر به شما گوش دهند، زیرا انگلیسی شما بسیار جالب است.

In the comments below I'd love you to write a sentence using any one of those phrases.

در نظرات زیر دوست دارم با استفاده از هر یک از آن عبارات جمله ای بنویسید.

You could talk about your English or tell me a story.

می توانید در مورد انگلیسی خود صحبت کنید یا برای من داستان بگویید.

Try and practise and use those phrases in the comments below, that would be fantastic.

سعی کنید و تمرین کنید و از این عبارات در نظرات زیر استفاده کنید، فوق العاده خواهد بود.

Guys remember that I release new videos every Tuesday and every Friday so that you guys

بچه ها یادتون باشه که من هر سه شنبه و هر جمعه ویدیوهای جدید منتشر می کنم تا شما بچه ها

can take your English to the next level.

انگلیسی خود را به سطح بالاتری برسانید.

So remember to hit the subscribe button, hit the notification button as well so you don't

بنابراین به یاد داشته باشید که دکمه اشتراک را بزنید، دکمه اعلان را نیز بزنید تا

miss one single video.

یک ویدیو را از دست ندهید.

Until next time guys this is Tom, the Chief Dreamer, saying goodbye.

تا دفعه بعد بچه ها این تام، رئیس رویاپرداز است که خداحافظی می کند.