British Education vs American Education | Let's Compare!

Eat Sleep Dreamers. Welcome back to another video with me,

رویاپردازان خواب را بخورید. به ویدیوی دیگری با من،

Teacher Tom and Jess from Love in London. Hello. Welcome.

معلم تام و جس از عشق در لندن، خوش آمدید. سلام. خوش آمدی.

Back. Thank you. Good.

بازگشت. متشکرم. خوب

to have you here. Today

برای داشتن تو اینجا امروز

we're comparing the British education system with the American education system

ما سیستم آموزشی بریتانیا را با سیستم آموزشی آمریکا مقایسه می‌کنیم،

because a lot of you guys have asked me, you're very interested,

زیرا بسیاری از شما از من پرسیده‌اید که بسیار علاقه‌مند هستید،

so I thought we'd compare and contrast. We're not experts necessarily,

بنابراین فکر کردم که مقایسه و مقایسه کنیم. ما لزوماً متخصص نیستیم،

but we have been through the education systems.

اما سیستم‌های آموزشی را گذرانده‌ایم.

Yes. Some would say.

آره. برخی می گویند.

Yeah. So yeah, we'll try our best to give you as much information as we can. So,

آره بنابراین بله، ما تمام تلاش خود را می‌کنیم که تا جایی که می‌توانیم به شما اطلاعات بدهیم. بنابراین،

first of all, my question to you is, um, what age do you start school in.

اول از همه، سوال من از شما این است، اوم، شما از چه سنی مدرسه را شروع می کنید.

America? Yeah. So everybody starts at five and that's kindergarten.

آمریکا؟ آره بنابراین همه از پنج شروع می کنند و آن مهد کودک است.

That's the first official grade. Mm-hmm. <affirmative>.

این اولین نمره رسمی است. مممم <اثباتی>.

But also most kids will be put into preschool,

اما بیشتر بچه‌ها در سن

which is when you are three and four.

سه و چهار سالگی به پیش دبستانی می‌روند.

But that's usually not public. That's usually paid for by your parents.

اما معمولاً عمومی نیست. این معمولاً توسط والدین شما پرداخت می شود.

Okay, cool. Yeah. And we start, yeah, between four and five. Okay. Here.

باشه باحال آره و ما شروع می کنیم، بله، بین چهار تا پنج. باشه. اینجا.

And we have, yeah, nursery beforehand.

و ما از قبل مهد کودک داریم.

Oh. So when I was in school, um,

اوه بنابراین وقتی من در مدرسه بودم، اوم،

elementary started around nine and then middle school and high school,

ابتدایی حدود 9 شروع شد و سپس راهنمایی و دبیرستان،

and we'll get into that in a bit. Started earlier and earlier. So high school.

و ما تا مدتی به آن خواهیم پرداخت. زودتر و زودتر شروع شد. پس دبیرستان.

Um, there was one year where I had to be at school for 7.30am. Oh.

اوم، یک سال بود که باید ساعت 7.30 صبح در مدرسه می بودم. اوه

And my bus came at 6.30am, so Oh wow. It was like really early,

و اتوبوس من ساعت 6:30 صبح آمد، پس اوه وای. خیلی زود بود،

but I think they're changing that now and they're kind of trying to adjust that

اما من فکر می‌کنم که آنها اکنون در حال تغییر آن هستند و به نوعی سعی می‌کنند آن را تنظیم کنند

cos that's quite early. Yeah.

که خیلی زود است. آره

You just mentioned school buses there.

شما فقط به اتوبوس های مدرسه در آنجا اشاره کردید.

That's something that is in my mind when I think about American schools.

این چیزی است که وقتی به مدارس آمریکایی فکر می کنم در ذهن من است.

Is that big yellow school bus, is that a thing? Do you really?

آیا آن اتوبوس بزرگ زرد مدرسه، یک چیز است؟ شما واقعا؟

Oh, yeah. Did you take that? Yeah. Yeah. Yep. My God, you're so American!

اوه، آره اینو گرفتی؟ آره آره بله خدای من، تو خیلی آمریکایی!

basically I have dreams about them still,

اساساً من هنوز در مورد آنها رویاهایی دارم،

which is really weird that I keep missing them. And, but yeah,

که واقعاً عجیب است که دائماً آنها را از دست می دهم. و، اما بله،

that's like all through school until you're allowed to drive to school.

این مثل تمام دوران مدرسه است تا زمانی که اجازه رانندگی به مدرسه را نداشته باشید.

If you're allowed to drive to school, then you take them.

اگر اجازه دارید تا مدرسه رانندگی کنید، آنها را ببرید.

Okay, cool. Yeah, I know we, we have school buses here,

باشه باحال بله، می دانم که ما اینجا اتوبوس مدرسه داریم،

but only in more rural areas. Mostly you just kind of walk to school or mm-hmm.

اما فقط در مناطق روستایی بیشتر. اغلب شما فقط به نوعی پیاده به مدرسه می روید یا mm-hmm.

<affirmative>, if you're in London, take a bus. Um,

<تأبی>، اگر در لندن هستید، سوار اتوبوس شوید. اوم،

what different types of schools do you have? So you mentioned,

چه نوع مدارسی دارید؟ خب گفتی

was it elementary school?

دبستان بود؟

Yep. So elementary is where you start,

بله بنابراین ابتدایی جایی است که شما شروع می‌کنید،

and you do that for kindergarten to fifth grade, where you're up till 10.

و این کار را برای مهد کودک تا کلاس پنجم انجام می‌دهید، جایی که تا 10 سال دارید.

And then most places will have a middle school,

و سپس بیشتر جاها مدرسه راهنمایی خواهند داشت،

which is 11 to 13 years old, and then you'll do high school,

که 11 تا 13 سال است، و سپس در سطح عالی تحصیل خواهید کرد. مدرسه

which is 14 to 17, 18.

که 14 تا 17 است، 18.

Okay. And then you move on to college after that? Yeah, exactly. Okay.

باشه. و بعد از آن به دانشگاه می روید ؟ بله دقیقا. باشه.

Which, but university. Yeah, exactly. Ah-huh. Yeah. We'll go,

کدام، اما دانشگاه. بله دقیقا. آه هه آره ما می رویم،

we'll go into that. Yeah.

وارد آن می شویم. آره

Uh, here in Britain, um, we have, uh, primary school, uh,

اوه، اینجا در بریتانیا، اوم، اوه، اوه، مدرسه ابتدایی، اوه،

and then secondary school. That's pretty much, that's it. Yeah.

و سپس دبیرستان داریم. تقریباً همین است. آره

The only two I'd like to know about, um, free versus pr,

تنها دو موردی که مایلم در مورد آنها بدانم، ام، رایگان در مقابل روابط عمومی،

sort of paid education systems. What, what, what are the names for those there?

نوعی سیستم آموزشی پولی. چه، چه، چه نامی برای آنهایی که آنجا هستند؟

Yeah, so if you go to the pub, the school that you,

بله، بنابراین اگر به میخانه بروید ، مدرسه ای که شما،

the free school, it's called public school. Okay. So that's what I did.

مدرسه رایگان، به آن مدرسه دولتی می گویند . باشه. پس این کاری است که من انجام دادم.

I went to public school. Mm-hmm. <affirmative>. And then, um, if you,

من به مدرسه دولتی رفتم. مممم <اثباتی>. و سپس، اوم، اگر شما،

your parents are paying for it, for you, it's private school.

والدینتان هزینه آن را می پردازند، برای شما، مدرسه خصوصی است.

Okay. Ah-ha.

باشه. آه-ها.

Now that's so confusing for us because we have our,

اکنون این برای ما بسیار گیج کننده است زیرا ما

our free schools are state schools. Um, we also have free schools,

مدارس رایگان خودمان را داریم، مدارس دولتی ما هستند. اوم، ما مدارس رایگان هم داریم،

but there's something else, uh, that Yeah, we'll go into another time. Um,

اما چیز دیگری هم وجود دارد، اوه، که بله، ما به زمان دیگری خواهیم رفت. اوم،

but then our paid schools are private schools,

اما مدارس پولی ما مدارس خصوصی هستند،

but then we also have public schools, which are not free.

اما مدارس دولتی هم داریم که رایگان نیستند.

They're quite the opposite. They're the most expensive schools.

آنها کاملا برعکس هستند. آنها گران ترین مدارس هستند.

So we have things like Eton and Harrow.

بنابراین ما چیزهایی مانند ایتون و هارو داریم.

I think Prince William and Prince Harry went to Eton. Yeah. Uh,

فکر می کنم شاهزاده ویلیام و شاهزاده هری به ایتون رفتند. آره اوه،

which is a public school. So it sounds like it should be free,

که یک مدرسه دولتی است. بنابراین به نظر می رسد که باید رایگان باشد،

but it's the opposite. I.

اما برعکس است. من.

It confuses me every time I hear it,

هر بار که آن را می شنوم، من را گیج می کند،

cuz I don't understand why you would call it public when it is completely the

زیرا نمی فهمم چرا شما آن را عمومی می نامید در حالی که کاملاً

opposite of that.

برعکس آن است.

Yeah, yeah, yeah. Completely. At, so at school, do you have to wear uniforms?

آره، آره، آره به صورت کامل. در، پس در مدرسه، آیا باید لباس فرم بپوشید؟

Is that a thing In the.

آیا این یک چیز در.

States? Mostly if you go to public school. So free school, you don't,

ایالت ها؟ بیشتر اگر به مدرسه دولتی بروید . پس مدرسه آزاد، شما نه،

I never wore uniforms when I went to school. If you go to a private school,

من هرگز وقتی به مدرسه می رفتم لباس فرم نمی پوشیدم . اگر به یک مدرسه خصوصی می روید،

generally they do because a lot of private schools are Catholic schools or based

معمولاً به این دلیل است که بسیاری از مدارس خصوصی مدارس کاتولیک یا مبتنی

on some kind of religion. Um, but yeah, when I was growing up,

بر نوعی مذهب هستند. اوم، اما آره، وقتی بزرگ شدم،

all the private schools around me, they all wore uniforms.

تمام مدارس خصوصی اطرافم ، همه لباس فرم می پوشیدند.

Okay.

باشه.

In a lot of the American TV shows I've seen there are kind of like groups of

در بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی آمریکایی که من دیده‌ام، گروه‌هایی شبیه به افراد وجود دارند

people and you've got like the geeks and the jocks. Oh, the jocks. Yeah.

و شما هم مانند گیک‌ها و جوک‌ها هستید. اوه، جوک ها. آره

What can you explain to us, like what, what the group,

چه چیزی می توانید برای ما توضیح دهید، مثلا چه چیزی، چه گروهی،

because I was thinking about like, there are sort of, um,

چون من در مورد آن فکر می کردم، یک جورهایی، اوم،

unwritten rules for uniforms, right? Like, if you are a jock, if you are a goth,

قوانین نانوشته ای برای لباس فرم وجود دارد، درست است؟ مثلاً اگر جوک هستید، اگر گوت هستید،

if you are, you know, something else, a geek,

اگر هستید، می دانید، چیز دیگری، گیک هستید،

you have to wear certain types of clothes. Okay. Yes.

باید انواع خاصی از لباس ها را بپوشید. باشه. آره.

But is is that a thing in the states where you have like these groups of kids.

اما آیا این یک چیز در ایالاتی است که شما مانند این گروه از بچه ها دارید.

In school? Yeah, it is. It's not like how it is in the films. Um,

در مدرسه؟ آره آن است. مثل فیلم ها نیست. اوم،

it's definitely, I would, well, at least where I went to school,

قطعاً، خوب، حداقل جایی که به مدرسه رفتم،

I felt like I was quite overdramatized. But sports is a really,

احساس می‌کردم بیش از حد دراماتیزه شده‌ام. اما ورزش

really big thing in most especially public schools. Um,

در بیشتر مدارس به خصوص دولتی یک چیز واقعاً بزرگ است. امم،

especially for boys in public schools. They, um, so,

مخصوصاً برای پسران در مدارس دولتی. آنها، اوم، بنابراین،

and then there's a lot of like,

و پس از آن،

camaraderie around the American football teams. Mm-hmm. <affirmative>,

رفاقت زیادی در اطراف تیم های فوتبال آمریکایی وجود دارد. مممم <تأیید کننده>،

some of the other teams, especially if they're really good.

برخی از تیم های دیگر، به خصوص اگر آنها واقعا خوب باشند.

So I would say like the sports, the jocks are,

بنابراین می‌توانم بگویم که مانند ورزش‌ها، جوک‌ها هم هستند

which no one actually calls them the jocks. Oh, okay. When you're in school. Um,

که هیچ‌کس آنها را جوک نمی‌نامد. اوه، باشه وقتی تو مدرسه هستی اوم،

but the people who play sports very much stuck together and then mm-hmm.

اما افرادی که ورزش می‌کنند خیلی به هم چسبیده‌اند و بعد از آن mm-hmm.

<affirmative> just like anywhere in life really. It just,

<تأیید کننده> درست مثل هر جای زندگی واقعاً. فقط،

everyone kind of comes together by their common interests, so.

همه به نوعی با منافع مشترک خود گرد هم می آیند، بنابراین.

Okay. All right. So yeah. So it's not as exaggerated as, you know, um,

باشه. خیلی خوب. پس آره. بنابراین به اندازه

some of those shows?

برخی از آن نمایش ها اغراق آمیز نیست؟

No, I mean, not where I went to school. So it could be different other places.

نه، یعنی نه جایی که مدرسه رفتم. بنابراین می تواند جاهای دیگر متفاوت باشد.

Mm-hmm. <affirmative>, but, and some schools have more of a lean towards, um,

مممم <تأیید کننده>، اما، و برخی از مدارس بیشتر به سمت هنرهای نمایشی گرایش دارند،

especially around like L.A. they have more of a lean towards the dramatic arts.

به خصوص در اطراف مانند لس آنجلس، آنها تمایل بیشتری به هنرهای نمایشی دارند.

So that's a much bigger group than the people who do sports. So it just depends.

بنابراین این گروه بسیار بزرگتر از افرادی است که ورزش می کنند. بنابراین فقط بستگی دارد.

Okay. But high school sport is a, a big thing.

باشه. اما ورزش دبیرستانی یک چیز بزرگ است.

Yes. Yeah. Really big thing. Okay. Yeah. Does.

آره. آره واقعا چیز بزرگیه باشه. آره میکند.

The TV show, uh, on Netflix, but it's all about like the,

برنامه تلویزیونی، اوه، در نتفلیکس، اما همه چیز شبیه

the American football teams of high schools and they kind of follow the,

تیم‌های فوتبال آمریکایی دبیرستان‌ها است و آنها به نوعی

the trials and tribulations of each team, but yeah. Yeah. Yeah. So yeah,

آزمایش‌ها و مصیبت‌های هر تیم را دنبال می‌کنند، اما بله. آره آره بنابراین بله، به

it sounds like it's like a big thing. There's like bands and cheerleaders and

نظر می رسد که این یک چیز بزرگ است. مانند گروه‌های موسیقی و تشویق‌کننده‌ها و

Yeah. Yeah. Yeah. I mean, and they usually,

بله. آره آره منظورم، و آنها معمولاً،

American football is the biggest team. It depends on the school,

فوتبال آمریکا بزرگترین تیم است. این بستگی به مدرسه دارد،

cuz some schools have better soccer teams. Uhhuh, <affirmative>,

زیرا برخی مدارس تیم های فوتبال بهتری دارند. اوهوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووم

it feels weird for me even so say soccer <laugh>, um,

or some of 'em have better baseball teams mm-hmm. <affirmative>.

<اثباتی>.

But usually there's the biggest camaraderie around American football. And like,

اما معمولاً بزرگترین رفاقت در فوتبال آمریکایی وجود دارد. و مانند،

we do things called a pep rally where it kind of like opens the season and it

ما کارهایی به نام رالی پپ را انجام می دهیم که به نوعی فصل را باز می کند و

gets everyone excited. And like you said, there's cheerleaders.

همه را هیجان زده می کند. و همانطور که شما گفتید، تشویق کنندگان وجود دارد.

I did dance team and we did performances at the football games,

من تیم رقص را انجام دادم و در بازی های فوتبال و

also basketball games. And, um,

همچنین بازی های بسکتبال اجراهایی انجام دادیم. و، اوم،

that's where like they have the biggest bleachers usually for people to sit and

اینجاست که مثل اینکه آنها بزرگترین سفید کننده ها را دارند که معمولاً مردم می توانند بنشینند و

watch and it's a whole thing. Right.

تماشا کنند و این یک چیز کامل است. درست.

Right, right. It's funny actually, even comparing the sports,

درسته، درسته در واقع خنده دار است، حتی مقایسه ورزش ها،

like you're talking about America, football, basketball, baseball,

مثل اینکه شما در مورد آمریکا، فوتبال، بسکتبال، بیسبال صحبت می کنید،

these are the big sports, right? Mm. Whereas in British schools,

این ها ورزش های بزرگ هستند، درست است؟ مم در حالی که در مدارس بریتانیا،

as we're talking about football or soccer, as you said, uh, rugby, cricket,

همانطور که ما در مورد فوتبال یا فوتبال صحبت می کنیم، همانطور که شما گفتید، آه، راگبی، کریکت،

basketball to an extent, um, maybe netball, uh, things like that.

بسکتبال تا حدی، اوم، شاید نت بال، اوه، چیزهایی از این قبیل.

So different sports as well. Um, going back a little bit to, um, the,

بنابراین ورزش های مختلف نیز. اوم، کمی به عقب برگردیم به

the grades or years. So you, you call 'em grades, right? So Yes.

نمرات یا سالها. پس شما به آنها نمره می دهید، درست است؟ درنتیجه بله.

When you enter school, what's, how does it work?

وقتی وارد مدرسه می شوید، چه چیزی است، چگونه کار می کند؟

Yeah. So kindergarten's the first one, like we've spoke about before mm-hmm.

آره بنابراین مهدکودک اولین مهدکودک است، همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم.

<affirmative>. And that's when you're five.

And then the next one when you're six is first grade.

<اثباتی>. و این زمانی است که شما پنج ساله هستید.

و بعد وقتی شش ساله شدی، نفر بعدی کلاس اول است.

And then it just keeps going up to 12th grade. Okay.

و سپس به کلاس دوازدهم ادامه می دهد. باشه.

And then when you get to high school that, um, the freshman, sophomore, junior,

و بعد وقتی به دبیرستان می‌رسی، اوم، دانشجوی سال اول، دوم،

senior thing kicks in Uhhuh <affirmative>. So freshman is when you're 14,

راهنمایی و ارشد به زبان اوهو <تثبیت می‌کند. پس دانشجوی سال اول یعنی زمانی که شما 14 ساله هستید،

that's ninth grade 10th grade Sophomore. 11th,

آن کلاس نهم کلاس دهم است. یازدهم،

junior and senior is 12th grade.

راهنمایی و ارشد کلاس دوازدهم است.

That's in high school. Yeah. Oh, okay.

اونم تو دبیرستان آره اوه، باشه

So you have that in high school and in college as well. Yeah, exactly. Oh,

بنابراین شما آن را در دبیرستان و دانشگاه نیز دارید. بله دقیقا. اوه

interesting. Okay. So in Britain we have reception is the, the first year,

جالبه باشه. بنابراین در بریتانیا ما پذیرایی داریم، سال اول،

that's four to five. And then it's class 1, 2, 3, or year 1, 2, 3. Continuing,

یعنی چهار تا پنج. و سپس کلاس 1، 2، 3، یا سال 1، 2، 3 است. ادامه،

um, through to 12. Okay. I think, yeah, I'll double check that. But yes,

ام، تا 12. بسیار خوب. فکر می کنم، بله، دوباره آن را بررسی می کنم. اما بله،

I think so. Uh, what exams do you guys have?

من اینطور فکر می کنم. بچه ها چه امتحاناتی دارید؟

So we, it kind of actually depends on the state that you're in,

بنابراین ما، در واقع به وضعیتی که شما در آن هستید بستگی دارد،

cuz different states have different standardized tests that you have to do. Um,

زیرا ایالت های مختلف تست های استاندارد متفاوتی دارند که باید انجام دهید. ام،

but I, the,

اما من،

the biggest test that anyone who wants to go to university has to do is the SAT

بزرگترین آزمونی که هر کسی که می خواهد به دانشگاه برود باید انجام دهد SAT

Okay. So, um, that's a standard test that everyone around the country takes.

Okay است. بنابراین، اوم، این یک آزمون استاندارد است که همه در سراسر کشور در آن شرکت می کنند.

You have to like pay for it. You, a lot of people pay,

شما باید دوست داشته باشید برای آن بپردازید. شما، بسیاری از مردم پول می پردازند،

it's big business actually. Um, people pay for tutoring for it. Oh.

در واقع یک تجارت بزرگ است. اوم، مردم برای تدریس خصوصی آن هزینه می کنند. اوه

So it's not free?

پس رایگان نیست؟

No, no, no.

نه نه نه.

Oh, okay.

Mm-hmm. <affirmative>. Yeah. You have to pay, every time you take it,

اوه، باشه

مممم <اثباتی>. آره باید پرداخت کنی، هر بار که گرفتی،

you have to pay. Oh.

Wow. Yeah. And you have to pay for the materials to study for it. And it's a,

باید پرداخت کنی. اوه

وای. آره و برای مطالعه آن باید هزینه مواد را پرداخت کنید. و این

it's like a huge part of your, um, college admission.

مانند بخش بزرگی از پذیرش شما در دانشگاه است.

Is the SAT is it one exam or is it lots of different exams?

آیا آزمون SAT یک امتحان است یا چندین امتحان مختلف دارد؟

It's one exam that has, when I did it, it was three different parts,

این یک امتحان است که وقتی آن را انجام دادم، سه بخش مختلف داشت،

but then I think they might have changed it more recently. Okay.

اما فکر می‌کنم ممکن است اخیراً آن را تغییر داده باشند. باشه.

And there's also this thing called advanced placement classes where Oh,

و همچنین چیزی به نام کلاس های قرارگیری پیشرفته وجود دارد که اوه،

you basically, they're harder than the normal classes. So if you take AP calculus

شما اساساً سخت تر از کلاس های معمولی هستند. بنابراین اگر حساب AP را انتخاب کنید،

it's harder than the usual math that you would take that year. Okay.

سخت تر از ریاضی معمولی است که در آن سال انجام می دهید. باشه.

And for every AP class you have to take the AP test at the end of the year and

و برای هر کلاس AP شما باید در پایان سال در آزمون AP شرکت کنید و

you get a grade on that.

در آن نمره می گیرید.

And that basically is supposed to show how good you were at that subject. Oh.

و این اساساً قرار است نشان دهد که چقدر در آن موضوع خوب بودید. اوه

Wow. Yeah. Okay. Did you do any AP?

وای. آره باشه. آیا AP انجام دادید؟

Yeah. Yeah. I had to do, I did a few, um,

آره آره باید انجام می دادم، چند تایی انجام دادم،

and they all go in your college application.

و همه آنها در برنامه کالج شما قرار می گیرند.

So it's just everything's about your college application.

بنابراین همه چیز در مورد درخواست کالج شماست.

<Laugh>. Yeah, yeah, yeah, yeah. Absolutely. Yeah. Um,

<خنده>. آره، آره، آره، آره کاملا. آره اوم،

so in Britain we have the main ones are GCSEs and then A levels,

بنابراین در بریتانیا ما موارد اصلی را داریم که عبارتند از GCSE و سپس A،

so GCSEs when you're 16 and then A levels is when you're 18.

بنابراین سطوح GCSE زمانی که 16 سال دارید و سپس سطح A زمانی است که 18 سال دارید.

We also have the 11 plus, which takes you from, um,

primary school to secondary school. It determines, uh, which,

مدرسه تا دبیرستان تعیین می‌کند، آه،

which one you're gonna go to. Mm-hmm. <affirmative>.

کدام یک را می‌خواهید بروید. مممم <اثباتی>.

But it depends on the area that you live in.

اما بستگی به منطقه ای دارد که شما در آن زندگی می کنید.

There's different types of schools that we have. Okay. But, um, yeah. Okay,

انواع مختلفی از مدارس وجود دارد که ما داریم. باشه. اما، اوم، آره باشه

cool. Are.

باحال هستند.

Your A levels or not, you only do those if you go to college, right?

سطوح A شما یا نه، فقط در صورتی که به دانشگاه بروید، این کار را انجام می دهید، درست است؟

Uh, yeah. So A levels get you into university. Yeah. Okay.

اوه، آره بنابراین سطوح A شما را وارد دانشگاه می کند. آره باشه.

So you have to A levels to go to university. Okay. Um, so GCSEs, you can,

بنابراین برای رفتن به دانشگاه باید در سطح A باشید . باشه. اوم، بنابراین GCSE ها، شما می توانید،

there's a sort of broader selection you can do. I think it's up to nine or ten,

یک نوع انتخاب گسترده تری وجود دارد که می توانید انجام دهید. من فکر می کنم تا نه یا ده است،

I think depends on, on the individual. And then A levels,

فکر می کنم بستگی به فرد دارد. و سپس سطح A،

I did three A levels, but I think now there are more.

من سه سطح A را انجام دادم، اما فکر می کنم اکنون تعداد بیشتری وجود دارد.

I think you can take five again. Uh,

من فکر می کنم شما می توانید دوباره پنج. اوه،

I've got a video that goes into this in more depth, so we'll check that out. Um,

من یک ویدیو دارم که به این موضوع عمیق‌تر می‌پردازد، بنابراین ما آن را بررسی می‌کنیم. اوم،

but yeah, you take, um, you kind of as, as you go get older and older,

اما آره، اوم، شما هر چه بزرگتر و بزرگتر می شوید، به نوعی خاص

you kind of get more specific. Right, okay.

تر می شوید . درسته، باشه

Which I'm sure is the same in the states where you kind of start from nine down

که مطمئنم در ایالت‌هایی که از 9

to four. And then obviously at university you do one main subject.

تا 4 شروع می‌کنید، یکسان است. و سپس مشخصاً در دانشگاه شما یک موضوع اصلی را انجام می دهید.

So what age can you leave school?

پس از چه سنی می توانید مدرسه را ترک کنید؟

Uh, in states you have to go up to 18. Well, 17,

اوه، در ایالت ها باید تا 18 بروید. خوب، 17،

18 you have to complete 12th grade. Mm-hmm. <affirmative>,

18 باید کلاس دوازدهم را کامل کنید . مممم <تأبی>،

he technically can drop out. Um, but you really like,

او از نظر فنی می تواند ترک تحصیل کند. اوم، اما شما واقعاً دوست دارید،

wanna keep going cuz your prospects of jobs are really hard if you haven't

می خواهید ادامه دهید، زیرا اگر از دبیرستان فارغ التحصیل نشده باشید، آینده شغلی شما واقعاً سخت است

graduated high school.

.

Yeah, yeah. Yeah. So in Britain,

آره آره. آره بنابراین در بریتانیا،

it used to be that you could leave at 16 and just do whatever you want. Now,

قبلاً می‌توانستید در ۱۶ سالگی ترک کنید و هر کاری که می‌خواهید انجام دهید. حالا،

if you leave at 16, you have to either do a, um,

اگر در 16 سالگی ترک کنید، باید یک، اوم،

do some kind of part-time work, um, and some education alongside.

یک نوع کار پاره وقت، اوم، و مقداری آموزش در کنار آن انجام دهید.

Or you have to do some like vocational training. Okay. Um,

یا باید کارهایی مانند آموزش حرفه ای انجام دهید. باشه. اوم،

and then until you're 18, and then you can do whatever you want.

و سپس تا 18 سالگی، و سپس می توانید هر کاری که می خواهید انجام دهید.

Or a lot of people stay till they're 18,

یا بسیاری از مردم تا 18 سالگی می مانند،

they do their A-levels and then they leave at 18 to do whatever they want.

سطح A خود را انجام می دهند و سپس در 18 سالگی می روند تا هر کاری می خواهند انجام دهند.

So, okay. So yeah. So you,

پس باشه پس آره. پس شما،

you have that choice and there is that moment when you are, when you hit 16,

شما این انتخاب را دارید و آن لحظه ای وجود دارد که هستید، زمانی که به 16 رسیدید،

when you're like, oh, oh my goodness. Like I could leave school.

زمانی که مانند، اوه، خدای من. مثل اینکه می توانستم مدرسه را ترک کنم.

It's a really exciting moment. Yeah. And you know,

واقعا لحظه هیجان انگیزی است . آره و می دانید،

generally a lot of people continue, but.

عموماً افراد زیادی ادامه می دهند، اما.

Okay. And that's when you would go onto college? The UK college,

باشه. و آن زمانی است که شما به دانشگاه می روید؟ کالج انگلستان،

not us. Ah-huh.

نه ما. آه هه

UK college. Yeah. So exactly.

کالج انگلستان آره پس دقیقا.

So when you are 16 and you wanna continue education, you go to either, um, yeah.

بنابراین وقتی 16 ساله هستید و می خواهید به تحصیل ادامه دهید، به یکی از آنها بروید، اوم، بله.

Sixth form college, um, which could be in the school or it could be a separate,

کالج فرم ششم، ام، که می تواند در مدرسه باشد یا می تواند یک نهاد جداگانه باشد

um, entity. So I left my school, my secondary school,

. بنابراین من مدرسه ام، دبیرستانم را ترک کردم

and I went to a separate college. Yeah. But it's still for yeah,

و به یک کالج جداگانه رفتم. آره اما هنوز هم برای

16 to 18 year olds. Okay. Different from the American college.

افراد 16 تا 18 ساله. باشه. با کالج آمریکایی متفاوت است.

Let's get onto the American college.

بیایید وارد کالج آمریکایی شویم.

So in Britain we have university and in the States you have colleges mm-hmm.

بنابراین در بریتانیا ما دانشگاه داریم و در ایالات شما کالج داریم mm-hmm.

<affirmative>. So what's the college system like?

<اثباتی>. پس سیستم دانشگاه چگونه است؟

Yeah. So it's really competitive. Um, and it's very,

آره بنابراین واقعا رقابتی است. اوم، و این خیلی، به

I think an interesting thing is that people's identities are very much tied up,

نظر من یک چیز جالب این است که هویت افراد بسیار گره خورده است،

or generally speaking can very much be tied up into which university you go

یا به طور کلی می تواند بسیار به دانشگاهی که شما می روید گره بخورد

to. Mm-hmm. So there's a lot of things, like,

. مممم بنابراین چیزهای زیادی وجود دارد، مانند،

my parents went to this school and that's where I want to go because I wanna

پدر و مادر من به این مدرسه رفتند و من می خواهم به آنجا بروم، زیرا می خواهم

continue my, um, my, I think the phrase is, is alma mater.

ادامه دهم، اوم، من، فکر می کنم عبارت این است که "آلما مادر" است.

Um, so, and yeah, so because of that it's very competitive.

اوم، پس، و بله، به همین دلیل بسیار رقابتی است.

It's also really expensive, like really, really expensive.

همچنین واقعاً گران است، مانند واقعاً، واقعاً گران است.

Yeah. Yeah. Yeah.

آره آره آره

You hear about parents saving up for years and they've got like a college fund

شما در مورد والدین می شنوید که سال ها پس انداز می کنند و آنها مانند یک بودجه دانشگاه هستند

mm-hmm. <affirmative> for their kids so that they can go on to college.

mm-hmm. برای بچه هایشان <تأیید کننده> تا بتوانند به دانشگاه بروند.

So why is college so expensive? Is it because it's, it's a business? Is that.

پس چرا دانشگاه اینقدر گران است؟ آیا به این دلیل است که این یک تجارت است؟ آیا آن است.

Yeah, I think that's, that's what it is. So there's, um, there's a lot of, uh,

بله، فکر می کنم همین است، همین است. بنابراین، اوم، بسیاری از

universities and colleges that are not run by the state mm-hmm.

دانشگاه ها و کالج ها هستند که توسط دولت اداره نمی شوند.

<affirmative>, um, by the government. But there's also a lot that are,

<تأیید کننده>، ام، توسط دولت. اما موارد زیادی نیز وجود دارد،

and those ones are generally cheaper, um, especially if you're from that state.

و آن‌ها عموماً ارزان‌تر هستند، مخصوصاً اگر اهل آن ایالت باشید.

So if I had gone to school, um, at one of the state schools in New York,

بنابراین، اگر من در یکی از مدارس دولتی نیویورک به مدرسه می رفتم،

it would've been a lot cheaper than the one that I ended up going to <laugh>.

بسیار ارزان تر از مدرسه ای بود که در نهایت به آن می رفتم <خنده>.

But I had a great experience. Mm-hmm. <affirmative>, but yeah,

اما من یک تجربه عالی داشتم. مممم <تثبیت>، اما بله،

I think it's the demand is there. Um, also, I,

من فکر می کنم این تقاضا وجود دارد. اوم، همچنین، من

I've never been to a university here, but I think, um, they're just,

هرگز به دانشگاهی در اینجا نرفته‌ام، اما فکر می‌کنم، اوم، آنها فقط،

they're huge campuses. They, it's a lot of, um,

دانشگاه‌های بزرگی هستند. آنها در آنجا

where they do a lot of research for the US there. Ah, okay.

تحقیقات زیادی برای ایالات متحده انجام می دهند. آهان باشه.

So that's part of it. Mm-hmm. Um, you also get a lot of like amenities,

پس این بخشی از آن است. مممم اوم، شما همچنین بسیاری از امکانات رفاهی،

like your housing, um, gym, they feed you, like depending on the school,

مانند مسکن، ام، ورزشگاه، به شما غذا می‌دهند، مانند بسته به مدرسه،

very good food. Mm-hmm. Or maybe not good. Um,

غذای بسیار خوبی. مممم یا شاید خوب نیست. ام،

and there's a lot of different programs and, and things.

و تعداد زیادی برنامه و چیزهای مختلف وجود دارد.

It's actually like quite a lot of opportunity, but it makes it very expensive.

این در واقع مانند فرصت های بسیار زیادی است، اما آن را بسیار گران می کند.

Okay. Uh, and speaking of housing, sorority houses and the, uh,

باشه. اوه، و صحبت از مسکن، خانه‌های خانواده و آه،

what's the male one?

مرد چیست؟

Uh, fraternity.

اوه، برادری

Fraternity houses. Explain just quickly that system to us. Yeah.

خانه های برادری به سرعت آن سیستم را برای ما توضیح دهید. آره

Because that's very alien.

چون خیلی بیگانه است

Oh yeah. So sororities and fraternities are basically what's called Greek life.

اوه بله. بنابراین، خانواده‌ها و برادری‌ها اساساً همان چیزی است که زندگی یونانی نامیده می‌شود.

And you, um, there's a,

و شما، اوم، وجود دارد،

I never did like a traditional one. Um,

من هرگز سنتی را دوست نداشتم. اوم،

so I don't know the full story of how it all really goes down, but, um,

بنابراین من داستان کامل را نمی دانم که چگونه همه چیز واقعاً از بین می رود، اما، اوم،

sororities are for women and fraternities are for men mm-hmm. <affirmative>.

انجمن ها برای زنان و برادری ها برای مردان هستند mm-hmm. <اثباتی>.

And it's supposed to be that it's like these people become like your social

و قرار است اینطور باشد که این افراد شبیه حلقه اجتماعی شما شوند

circle and Okay. Um,

و اوکی. اوم،

some people would say that you kind of like pay for friends, <laugh>,

بعضی ها می گویند دوست دارید برای دوستان پول بدهید، <خنده>،

it depends on who you ask. Um, it can be very divisive.

بستگی به این دارد که از چه کسی بپرسید. اوم، می تواند بسیار تفرقه انگیز باشد.

People who are in Greek life are very about Greek life for the people who aren't

افرادی که در زندگی یونانی هستند بسیار در مورد زندگی یونانی هستند، برای افرادی که نیستند

can be very like, what's the point? Yeah. So, uh, yeah,

می توانند بسیار شبیه باشند، چه فایده ای دارد؟ آره بنابراین، اوه، بله،

it's quite interesting.

بسیار جالب است.

And then sometimes you'll end up living in the dedicated house for

و گاهی اوقات شما در نهایت در خانه اختصاص داده شده برای

that sorority or fraternity, and then sometimes you don't, it just depends.

آن انجمن یا برادری زندگی می کنید، و سپس گاهی اوقات نمی کنید، این فقط بستگی دارد.

Okay. Um, my only reference is Animal House. Mm-hmm. <affirmative>, uh,

باشه. اوم، تنها مرجع من خانه حیوانات است . مممم <تأیید کننده>، اوه،

the film Animal House, which is a very exaggerated version. Yeah.

فیلم خانه حیوانات، که نسخه ای بسیار اغراق آمیز است. آره

But it seems to me that very, they're very tight knit. Right. You can yeah.

اما به نظر من خیلی تنگ بافتند. درست. میتونی آره

Find a sort of a family, as it were. Yeah. Very, very easily. So, um,

یه جورایی یه خانواده پیدا کن. آره خیلی خیلی راحت بنابراین، اوم،

another term that I've heard is Ivy League schools. Mm-hmm. <affirmative>,

اصطلاح دیگری که من شنیده ام مدارس آیوی لیگ است. مممم <تأبی>،

What's an Ivy League school?

مدرسه آیوی لیگ چیست؟

Yeah. So it's basically,

آره بنابراین، اساسا،

the simple answer of it is it's a group of schools in the US that are considered

پاسخ ساده آن این است که گروهی از مدارس در ایالات متحده هستند که

like the most elite schools. Um, the hardest to get into.

به عنوان نخبگان ترین مدارس در نظر گرفته می شوند. اوم، سخت ترین وارد شدن به آن.

I think there's some kind of classification that makes them Ivy League.

من فکر می کنم نوعی طبقه بندی وجود دارد که آنها را Ivy League می کند.

I'm not sure exactly, but it's been around for a very, very long time.

دقیقاً مطمئن نیستم، اما مدت زیادی است که وجود داشته است.

So there is a status thing to say that you go to an Ivy League school or that

بنابراین یک وضعیتی وجود دارد که بگوییم شما به یک مدرسه آیوی لیگ می روید یا اینکه

your kid goes there because it means that they're quite,

بچه شما به آنجا می رود زیرا به این معنی است که آنها کاملاً

they're smart enough to get into it,

باهوش هستند که وارد آن شوند،

which is hard and it also means that you have a lot of money to pay for it, so.

که سخت است و همچنین به این معنی است که شما پول زیادی برای پرداخت آن دارید، بنابراین.

Right, right, right, right. In Britain we have, um, we have something called,

درست، درست، درست، درست است. در بریتانیا، ما چیزی به نام

uh, red brick universities, which are, it's,

دانشگاه‌های آجر قرمز داریم، که

it's a group of universities that are considered to be high achieving.

گروهی از دانشگاه‌ها هستند که موفقیت‌های بالایی دارند.

Um, so, um, they're things like, um, Manchester I think,

اوم، پس، اوم، آنها چیزهایی مانند، اوم، من فکر می کنم، منچستر،

and leads, um, are considered to be these kind of, um,

و رهبران، اوم، از این نوع

revered schools or revered universities. So yeah,

مدارس یا دانشگاه های محترم در نظر گرفته می شوند. بنابراین بله،

kind of that same kind of thing. If, if someone goes to a red brick, it's like,

از همان نوع چیزها. اگر کسی به سمت آجر قرمز برود، مثل این است،

oh, okay.

اوه، اشکالی ندارد.

Like, are they more expensive though?

مثلاً آیا آنها گرانتر هستند؟

Uh, no, I don't think so. Okay. So fees here. So when I studied, um,

اوه، نه، من اینطور فکر نمی کنم. باشه. بنابراین هزینه ها در اینجا. بنابراین وقتی من درس می خواندم، اوم، سالی

it was a thousand pounds a year to, to study,

هزار پوند بود که درس بخوانم،

which was seen at the time to be like, you know,

که در آن زمان به نظر می رسید،

really controversial because when my sister went, it was free. Um, and then,

واقعاً بحث برانگیز بود، زیرا وقتی خواهرم رفت، رایگان بود. اوم، و بعد،

you know, in the sort of like two thousands, they made them, you know,

می‌دانید، در حدود دو هزار پوند، آنها را ساختند، می‌دانید، باید

had to pay at least a thousand pounds,

حداقل هزار پوند می‌پرداختند،

but now they are obviously way more expensive. I, I dunno the exact cost, but,

اما اکنون آشکارا بسیار گران‌تر هستند. من، من هزینه دقیق را نمی دانم، اما،

you know, several, several thousand pounds a year. But I know compared to, um,

می دانید، چندین، چند هزار پوند در سال. اما من می دانم در مقایسه با، اوم،

the states Oh.

ایالات اوه.

Yeah. It's, that's a thousand pounds doesn't even cover the books for the year.

آره این است، که هزار پوند حتی کتاب های سال را پوشش نمی دهد.

Right, right, right.

درست، درست، درست است.

Oh my God.

اوه خدای من.

Yeah. Yeah, yeah. So yeah, we are, we're very fortunate here. Um, yeah. Yeah.

آره آره آره. بنابراین بله، ما هستیم، ما در اینجا بسیار خوش شانس هستیم. اوم، آره آره

I think, yeah, these days is a lot more expensive,

من فکر می‌کنم، بله، این روزها بسیار گران‌تر است،

and so that makes people question when they want to,

و این باعث می‌شود مردم وقتی می‌خواهند

to take that step to go to university.

این گام را برای رفتن به دانشگاه زیر سوال ببرند.

Well, and I would also say that, um, so it's very,

خوب، و من همچنین می گویم که، اوم، بنابراین

very expensive in the US and this is a very general statement, but, um,

در ایالات متحده بسیار بسیار گران است و این یک بیانیه بسیار کلی است، اما، اوم، اگر

if we're comparing, like,

ما مقایسه کنیم،

especially if we're comparing salaries in London versus salaries in New York for

به خصوص اگر در حال مقایسه حقوق در لندن با حقوق در نیویورک برای

people who are university educated. Salaries, and again,

افرادی که تحصیلات دانشگاهی دارند . حقوق و باز هم

depending on what you're going into and what school you went to and everything,

بسته به اینکه در چه رشته ای می روید و چه مدرسه ای رفته اید و همه چیز،

but salaries in New York are much higher than they are here. Right. So I,

اما حقوق در نیویورک بسیار بالاتر از اینجاست. درست. بنابراین، می

I can imagine people are already questioning the value of that over in the US.

توانم تصور کنم که مردم در حال حاضر ارزش آن را در ایالات متحده زیر سوال می برند.

So I imagine here, especially when this,

بنابراین تصور می‌کنم اینجا، مخصوصاً وقتی این،

you come into London as a 22 year old and you're trying to get a job and it's

شما به عنوان یک جوان 22 ساله به لندن می‌آیید و سعی می‌کنید شغلی پیدا کنید و این کار

like 23 grand a year, and you're like, how am I gonna, yeah.

مانند 23 دلار در سال است، و می‌گویید، من چطور می‌توانم، بله.

I can't even afford to pay off my loans with that and to live here.

من حتی نمی توانم وام هایم را با آن پرداخت کنم و اینجا زندگی کنم.

And so I totally get that.

و بنابراین من کاملا آن را دریافت می کنم.

Absolutely. And student debt here is, yeah, it's a huge thing, a big problem.

کاملا. و بدهی دانشجو در اینجا، بله، این یک چیز بزرگ است، یک مشکل بزرگ.

Mm-hmm. <affirmative>. Um, yeah.

مممم <اثباتی>. اوم، آره

And obviously if you're doing like a longer course, um, in, in Scotland there,

و بدیهی است که اگر در اسکاتلند یک دوره طولانی تری می گذرانید، آنها

they're four year courses, um, or if you're doing that medicine,

دوره های چهار ساله هستند، امم، یا اگر در حال انجام آن پزشکی هستید،

something like that, um, architecture you be studying for many, many years.

چیزی شبیه به آن، اوم، معماری، برای بسیاری در حال تحصیل هستید. ، خیلی سال.

So yeah, it can be, yeah. Really. Yeah. Really difficult for people. Um,

بنابراین بله، می تواند باشد، بله. واقعا آره واقعا برای مردم سخته اوم،

let's change the tack slightly and talk about a slightly more fun thing.

بیایید روش را کمی تغییر دهیم و در مورد یک چیز سرگرم کننده تر صحبت کنیم.

Spring break, <laugh>. So this, when I think about American colleges,

تعطیلات بهاری، <خنده>. بنابراین، وقتی به کالج های آمریکایی فکر می کنم،

I usually think about spring break. Yeah. Explain to me what is, what is it, oh, explain to us what is it and Yeah. Why is it such a big thing?

معمولاً به تعطیلات بهاری فکر می کنم. آره برای من توضیح بده که چیست، چیست، اوه، برای ما توضیح بده که چیست و آره. چرا این یک چیز بزرگ است؟

Okay. So spring break, I mean, in its simplest term is just,

باشه. پس تعطیلات بهاری، منظورم این است که در ساده‌ترین عبارت آن فقط،

um, in the spring semester, it's when you have a week off, uh, which is,

ام، در ترم بهار، زمانی است که شما یک هفته مرخصی دارید، اوه، یعنی،

I don't actually think it aligns, it doesn't align with Easter. Um,

من در واقع فکر نمی‌کنم با عید پاک هماهنگ باشد. . اوم،

but you just,

it's just like breaks up all the classes break up for a week mm-hmm.

اما شما فقط،

درست مثل این است که تمام کلاس ها را برای یک هفته از هم جدا کنید.

<affirmative>. So, um, what people do with that varies significantly. Um,

<اثباتی>. بنابراین، اوم، کاری که مردم با آن انجام می دهند به طور قابل توجهی متفاوت است. اوم،

but it's quite common for people to either do alternative

اما بسیار رایج است که مردم یا

spring break,

which is when you sign up to do a volunteer program somewhere in the world. Um,

تعطیلات بهاری جایگزین انجام دهند،

یعنی زمانی که برای انجام یک برنامه داوطلبانه در جایی در جهان ثبت نام می کنید. اوم،

so I did those for a couple of years. Okay. Um,

پس من این کارها را برای چند سال انجام دادم. باشه. اوم،

but it's also common for people <laugh> to go to like Mexico especially because

اما برای افرادی که مکزیک را دوست دارند <خنده> نیز رایج است، به خصوص زیرا

in the US you obviously can't drink legally until you're 21. Oh.

در ایالات متحده واضح است که تا 21 سالگی نمی توانید به طور قانونی مشروب بنوشید. اوه.

So college students love to go to like Mexico, Cancun, Puerto Vallarta,

بنابراین دانشجویان عاشق این هستند که به مکزیک، کانکون، پورتو والارتا،

all those places,

همه آن مکان‌ها

and go and party for a week Uhhuh <affirmative> and stay in like a cheap hotel

بروند و برای یک هفته مهمانی کنند اوهووووووووووووووووووووووووووووووووووووول

and just get really drunk all the time. Uhhuh, <affirmative> like crazy.

اوهوووووووووووووووووووو.

And there's like no rules there. So.

و مثل اینکه هیچ قانونی وجود ندارد. بنابراین.

But you did the volunteering, you didn't.

اما شما داوطلبانه انجام دادید، نکردید.

Well, I, the last year I did the <laugh>, my senior year I did the,

خب، من، سال گذشته <خنده> را انجام دادم، سال ارشدم این کار را انجام دادم،

the a little bit more fun one, but yeah, it was, uh,

کمی سرگرم کننده تر ، اما آره،

it wasn't quite as crazy as like if you saw like 21, 22 Jump Street when they,

آنقدرها هم دیوانه کننده نبود که اگر شما آن را ببینید 21، 22 جامپ استریت وقتی آنها،

that one is just like, a lot of them are just mad. Oh, yes.

آن یکی درست مانند، بسیاری از آنها فقط دیوانه هستند. آه بله.

Yes. Right. Very dramatised in the films. Yeah.

آره. درست. در فیلم ها بسیار دراماتیزه شده است. آره

Yeah. Yeah. So, but why is it that week in spring?

آره آره بنابراین، اما چرا آن هفته در بهار است؟

Why is it not in the summertime or like Christmas time or, because.

چرا در تابستان یا مانند زمان کریسمس نیست یا، زیرا.

It's just because every single university has this one week break. Right. Um,

فقط به این دلیل است که هر دانشگاه این یک هفته استراحت دارد. درست. اوم،

and I think in the fall there's a

و من فکر می کنم در پاییز

there's a one week break usually around Thanksgiving. Mm-hmm. <affirmative>, so,

معمولاً در حوالی روز شکرگزاری یک هفته استراحت وجود دارد . مممم <تأیید کننده>، بنابراین،

and then, but it's Thanksgiving mm-hmm. <affirmative>.

و سپس، اما آن روز شکرگزاری mm-hmm. <اثباتی>.

Whereas the spring break one doesn't coincide with any holidays,

در حالی که تعطیلات بهاری با هیچ تعطیلی مصادف نمی شود،

so nobody really needs to go home to see family. Okay.

بنابراین هیچ کس واقعاً نیازی به رفتن به خانه برای دیدن خانواده ندارد. باشه.

So they just hit the beach.

بنابراین آنها فقط به ساحل رسیدند.

Ah-huh. Okay. We don't have an equivalent here. We,

آه هه باشه. ما اینجا معادلی نداریم. ما

we don't really have that same kind of thing, but maybe when you,

واقعاً چنین چیزهایی نداریم، اما شاید وقتی شما،

when you leave school, you definitely go on like a,

وقتی مدرسه را ترک می‌کنید، قطعاً مانند

a trip with your friends Last holiday. Last holiday, yeah.

یک سفر با دوستانتان در آخرین تعطیلات بروید. تعطیلات گذشته، آره

To Spain or Greece or something like that. Um,

به اسپانیا یا یونان یا چیزی شبیه این. ام،

which sounds equally classy as as yours does Um, but yeah. Yeah. Yeah.

که به همان اندازه باکلاس به نظر می رسد که صدای شما ام، اما بله. آره آره

Interesting. Okay.

جالب هست. باشه. به نظر من

Spring break sounds like something that one should experience I think.

تعطیلات بهاری چیزی است که باید تجربه کرد.

Yeah, I mean it's definitely depends on the personality, I guess.

بله، منظورم این است که قطعاً به شخصیت بستگی دارد، حدس می‌زنم.

I was glad I did both sides of it.

خوشحال بودم که هر دو طرف آن را انجام دادم.

I did the couple of years of the volunteering, which was amazing.

من چند سال داوطلبانه انجام دادم که شگفت‌انگیز بود. از

I had such a good time doing that. Um,

انجام این کار خیلی خوش گذشت. اوم،

and then how had a bit of fun the last year, so.

و پس از آن چقدر در سال گذشته سرگرم کننده بود، بنابراین.

Okay. And in college, I know that sports are a huge thing. Scholarships. Um,

باشه. و در دانشگاه می دانم که ورزش چیز بزرگی است. بورسیه ها. اوم،

March Madness, I've heard about this mm-hmm. <affirmative>, um, why,

جنون مارس، من در مورد این mm-hmm شنیده ام. <تأیید کننده>، امم، چرا،

why is college sport such a huge thing?

چرا ورزش دانشگاهی چنین چیز بزرگی است؟

Yeah, so it's big business. So it's...so we have,

بله، پس کار بزرگی است. پس همینطور است... پس ما داریم،

in the US there's the NFL, which is the professional American football league

در ایالات متحده NFL وجود دارد، که لیگ حرفه ای فوتبال آمریکایی است

And then there's American football that's played at the college level mm-hmm.

و سپس فوتبال آمریکایی وجود دارد که در سطح کالج بازی می شود mm-hmm.

<affirmative>. And as the last time I heard about it,

<اثباتی>. و همانطور که آخرین باری که در مورد آن شنیدم،

the college level actually is a bigger revenue driver than the professional

سطح کالج در واقع عامل درآمدزایی بیشتری نسبت به لیگ حرفه ای است

league. Mm-hmm. <affirmative>. Um, a lot of it is that there's just, again,

. مممم <اثباتی>. اوم، خیلی چیزها این است که فقط، دوباره،

like there's this camaraderie and this like connection to the school that you

مثل این است که این رفاقت وجود دارد و مثل این ارتباط با مدرسه ای که شما

went to.

Like people in the talk about what school they went to till the day they die,

در آن رفته اید وجود دارد.

مثل افرادی که در مورد اینکه تا روز مرگ در چه مدرسه ای رفتند صحبت می کنند،

which is a little bit much sometimes, but you wear the sweatshirt,

که گاهی اوقات کمی زیاد است، اما شما عرقچین را می پوشید،

you have the sticker on the car. Yes. It's like, you just kind of like,

برچسب روی ماشین دارید. آره. مثل این است که شما یک جورهایی دوست دارید،

it's very much a bonding thing. Like even here in London, um,

این یک چیز بسیار پیوند دهنده است. مانند حتی اینجا در لندن، ام،

I occasionally they host like an an alumni event for people who live in London

من گاهی اوقات آنها مانند یک رویداد فارغ التحصیلان برای افرادی که در لندن زندگی می کنند و

who went to my university. Right. And my English friends are like,

به دانشگاه من رفتند میزبانی می کنند. درست. و دوستان انگلیسی من اینطور هستند که

why are you going to that <laugh>? Yes. But it's fun. Yeah. It's like nice.

چرا به آن <خنده> می روی؟ آره. اما سرگرم کننده است. آره مثل اینکه خوبه

The connection that you guys have to your schools or your colleges is so much

ارتباطی که شما بچه ها با مدارس یا دانشکده های خود دارید بسیار

stronger than, than we have. Like, yeah.

قوی تر از ما است. مثل، آره

For us it's like I'm a little bit embarrassed about the one I went to. Like,

برای ما مثل این است که از کسی که رفتم کمی خجالت می کشم. مثل،

we just, it's just like, yeah, I went there. We don't have the shirts,

ما فقط، درست مثل اینکه، بله، من آنجا رفتم. ما پیراهن نداریم،

but you guys are connected. I know an American friend who used to, um,

اما شما بچه ها به هم متصل هستید. من یک دوست آمریکایی را می‌شناسم که قبلاً به

tutor people who were applying to that college to help them through the,

افرادی که برای آن کالج درخواست می‌کردند آموزش می‌داد تا به آنها در

the process, which I thought was just like, wow, that's above and beyond. Yeah.

طی این فرآیند کمک کند. آره

It's really cool that you are connected to your Yeah.

این واقعاً جالب است که شما به بله خود متصل هستید.

Your institutions like that.

مؤسسات شما آن را دوست دارند.

It's, it is like, it does kind of foster community even when you leave.

مثل این است که حتی وقتی شما را ترک می کنید، یک جامعه پرورش دهنده است.

And it's actually really good for networking. Um, and again,

و در واقع برای شبکه کردن بسیار خوب است. اوم، و باز هم،

it can be a little elitist, uh, depending on what school you went to. Mm-hmm.

بسته به اینکه در چه مدرسه ای رفته اید، می تواند کمی نخبه گرایانه باشد . مممم

<affirmative>. But, um, so then to go back to sports,

<اثباتی>. اما، اوم، پس برای بازگشت به ورزش،

that's where a lot of that comes from.

بسیاری از آن‌ها از آنجا ناشی می‌شوند.

And because this is such a money-making thing, um,

و از آنجایی که این یک چیز پولساز است، امم،

schools will do everything that they can specific,

مدارس هر کاری را که می توانند انجام می دهند،

especially with American football,

به ویژه در مورد فوتبال آمریکایی،

to just bring in as big of crowds as possible mm-hmm.

تا حد امکان جمعیت را به خود جذب کنند.

<affirmative> and they give scholarships to the best high school players so that

<تأیید کننده> و به بهترین بازیکنان دبیرستان بورسیه می دهند تا

they'll come to the school and play for them so that their team gets better and

آنها به مدرسه بیایند و برای آنها بازی کنند تا تیمشان بهتر و

better. And same for basketball. And that's where March Madness comes in. Yeah.

بهتر شود. و همینطور برای بسکتبال. و اینجاست که جنون مارس وارد می شود. آره.

That's the biggest tournament for basketball. That's a huge thing as well. Um,

این بزرگترین تورنمنت بسکتبال است. این نیز یک چیز بزرگ است. اوم،

baseball is really big too, but there's this,

بیسبال هم واقعاً بزرگ است ، اما این هم وجود دارد،

this like big camaraderie around it all and then also it

مثل رفاقت بزرگ در اطراف آن و سپس در

continues outside. So like,

بیرون ادامه می‌یابد. بنابراین،

basically the community gets bigger and bigger mm-hmm.

اساساً جامعه بزرگتر و بزرگتر می شود mm-hmm.

<affirmative> because people graduate, but then new people come in. Right.

<تأیید کننده> زیرا افراد فارغ التحصیل می شوند، اما افراد جدید وارد می شوند. درست است.

And they all stick around, so.

و همه آنها می چسبند، بنابراین.

Yeah. Yeah, yeah. Very cool. When you get your degree,

آره آره آره. خیلی باحاله وقتی مدرکت را گرفتی،

I guess it's called a degree. Yeah. What, what, what are the grading?

حدس می‌زنم به آن مدرک می‌گویند. آره چه، چه، چه درجه بندی؟

Grading to that?

نمره دادن به آن؟

So, um, you have a GPA basically. Ah,

بنابراین، اوم، شما اساساً معدل دارید. آه،

do you guys have that? No. No. Okay. So it stands for a grade point average.

بچه ها این را دارید؟ نه. باشه. بنابراین مخفف یک معدل است.

And so, um, and this is actually the same in most high schools as well. Mm-hmm.

و بنابراین، اوم، و این در واقع در اکثر دبیرستان ها نیز یکسان است. مممم

<affirmative>, you get for each course and each semester you'll get a grade,

<تأبی>، شما برای هر درس و هر ترم یک نمره،

an overall grade for that. And then it starts at like A, B, C, D,

یک نمره کلی برای آن کسب می کنید. و سپس با A، B، C، D شروع می شود

and then F is failing. Okay. Um,

و سپس F در حال شکست است. باشه. ام،

As give you the highest points and then the points are averaged and that's

As به شما بالاترین امتیاز را می دهد و سپس امتیازها میانگین می شوند و این

your GPA. Okay. Um,

معدل شما است. باشه. اوم،

and as long as you basically, I think it's like if you pass,

و تا زمانی که شما اساسا، فکر می کنم اینطور است که اگر قبول شوید،

then you get a degree. Okay. There's probably some cutoff. I might not be,

پس مدرک می گیرید. باشه. احتمالاً مقداری بریدگی وجود دارد. من ممکن است نباشم،

I did really well, so <laugh>, um, I never had to worry about that, but, um,

من واقعاً خوب کار کردم، بنابراین <خنده>، اوم، هرگز لازم نبود نگران این موضوع باشم، اما، اوم،

you, yeah. As then you get your degree. The funny thing is though,

شما، بله. همانطور که پس از آن شما مدرک خود را دریافت می کنید . نکته خنده دار این است

that like no one really talks about GPA after you have the degree, so.

که مثل اینکه هیچ کس بعد از گرفتن مدرک واقعاً در مورد معدل صحبت نمی کند، بنابراین.

Right, yeah, yeah. Often the way, right. Like you simply,

درست است، بله، بله. اغلب راه، درست است. مثل شما به سادگی،

especially when you're at school and get GCCS and A levels and then Yeah.

به خصوص زمانی که در مدرسه هستید و سطوح GCCS و A را دریافت می کنید و سپس بله.

Your degree and you're like, no one cares what the, once you're in,

مدرک تحصیلی شما و شما، هیچ کس اهمیتی نمی دهد که وقتی وارد

in the world of work. Yeah. No one really cares. Yeah. So in Britain we have,

دنیای کار شدید. آره هیچ کس واقعا اهمیت نمی دهد. آره بنابراین در بریتانیا ما

um, the class system. So we have, um, a 3rd, which is the lowest you can get.

سیستم طبقاتی داریم. بنابراین ما یک سوم داریم که کمترین مقداری است که می توانید دریافت کنید. درجه

There's a 2.2, a 2.1 and then a 1st class degree is the top.

2.2، 2.1 و سپس درجه 1 درجه بالایی است.

So yeah. Wait, but those are different degrees.

پس آره. صبر کنید، اما اینها درجات متفاوتی هستند.

Or No, no, no, different. Like A, B, C, D. Oh, okay. Okay.

یا نه، نه، نه، متفاوت است. مثل A، B، C، D. اوه، باشه. باشه.

So you're starting the, the bottom is the 3rd.

بنابراین شما در حال شروع، پایین 3 است.

Well maybe you don't even get a degree. Okay. Then this third and it goes up 2.2

خب شاید مدرک هم نگرفتی باشه. سپس این سوم و 2.2 2.1 بالا می رود

2.1 and then a 1st. Okay.

و سپس 1. باشه.

I've never understood that.

من هرگز این را نفهمیدم

Yeah. And no, do I, and I let you guys decide which I got because, u

آره و نه، من، و من به شما اجازه دادم تصمیم بگیرید که کدام را دریافت کردم، زیرا شما

it wasn't the 1st. Um, thank you so much Jess for joining us.

اولین مورد نبود. اوم، خیلی ممنون جس که به ما ملحق شدی.

I really appreciate it. Thanks for having me. Um,

من واقعا قدردان آن هستم. از اینکه من را دارید متشکرم اوم،

if you guys have any questions or anything to add to what we've talked about,

اگر شما بچه ها سؤالی دارید یا چیزی برای اضافه کردن به آنچه در مورد آن صحبت کردیم،

um, uh, please let us know in the comments below. But until next time,

اوم، اوه، لطفاً در نظرات زیر با ما در میان بگذارید. اما تا دفعه بعد،

take it easy. <laugh>. Bye. Bye.

آرام باشید. <خنده>. خدا حافظ. خدا حافظ.