If British People Won the Lottery | Easy English 93

Hello, welcome to Easy English.

سلام، به Easy English خوش آمدید.

So today, I want to know what  the people of Brighton would do

بنابراین امروز، می‌خواهم بدانم اگر مردم برایتون

if they found out they’d suddenly won the lottery.

متوجه شوند که ناگهان در لاتاری برنده شده‌اند، چه می‌کنند.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

What would you do you had just won the lottery?

تازه در لاتاری برنده شده بودی چه کار می کنی؟

I would immediately quit my job

فوراً کارم را رها می کردم

and then would go to the  furthest place away from here

و سپس به دورترین نقطه از اینجا

and travel my way back. - Wow.

می رفتم و راه برگشت را طی می کردم. - وای.

Well what immediately comes to mind,

خوب چیزی که بلافاصله به ذهن می رسد

is buying a nice yacht in Monte  Carlo or somewhere like that.

، خرید یک قایق تفریحی زیبا در مونت کارلو یا جایی شبیه به آن است.

A gin palace.

یک قصر جین

What would you do if you had just won the lottery?

اگر تازه در لاتاری برنده شده بودید چه می کردید؟

Well, the difficulty is, I don't  actually buy the lottery ticket,

خب، مشکل اینجاست که من در واقع بلیط بخت آزمایی نمی خرم،

so that question is… can be philosophical.

بنابراین این سوال این است که… می تواند فلسفی باشد.

In the sense; I don’t actually know  if I support the lottery. - Oh.

در مفهوم؛ من در واقع نمی دانم از لاتاری حمایت می کنم یا نه. - اوه

What would you do, if you just found  out you’d just won the lottery?

اگر تازه بفهمید که برنده لاتاری شده اید، چه می کنید؟

What would I do? - Yeah. - That  is such an interesting question,

باید چه کنم؟ - آره - این خیلی سؤال جالبی است،

because I'm sure everybody does that, you know?

زیرا مطمئن هستم که همه این کار را می کنند، می دانید؟

Whether it's in the pub, or with your mates.

چه در میخانه باشد، چه با دوستانتان.

It’s like, if I won the lottery  erm… I would stop. - Stop?

مثل این است که اگر در قرعه کشی برنده می شدم... متوقف می شدم. - متوقف کردن؟

I would just… I wouldn’t do  anything. - Oh like, in the moment.

من فقط... هیچ کاری نمی‌کنم . - اوه، در لحظه.

I would just stop. And then,  you know, you always say;

من فقط می ایستم و بعد، می دانید، همیشه می گویید؛

I’m going to give up my job,  I'm gonna travel the world.

من کارم را رها می کنم، به دنیا سفر می کنم.

I think I would just pause and then wait. - Right.

فکر می کنم فقط مکث کنم و بعد صبر کنم. - درست.

And then, you know, (a) month, two months time,

و سپس، می دانید، (یک) ماه، دو ماه،

think what I'm gonna do.

فکر کنید که من قرار است چه کار کنم.

So tell me;

خب به من بگو؛

what would you do if you’d just  found out you’d won the lottery.

اگر تازه بفهمید در قرعه کشی برنده شده اید چه می کنید.

I think I’d probably panic.

فکر می کنم احتمالاً دچار وحشت می شوم.

I have a friend who once walked into a shop

من دوستی دارم که یک بار وارد مغازه ای شد

where they were selling lottery tickets

که در آن بلیط های بخت آزمایی می فروختند

and he shouted out to everybody;

و برای همه فریاد زد.

''it's a tax on the stupid''.  And his view was that;

"این مالیات بر احمق ها است". و نظر او این بود که;

essentially your statistical chance

اساساً شانس آماری شما برای

of winning the lottery are so small,

برنده شدن در بخت آزمایی بسیار اندک است،

it's a ways of getting money from people

این روشی برای دریافت پول از افرادی

who have no understanding of statistics.

است که درکی از آمار ندارند.

And I think the problem about  the lottery sometimes is that,

و من فکر می‌کنم مشکل در مورد قرعه‌کشی گاهی این است که

everyone aspires to having  lots of money overnight.

همه آرزو دارند یک شبه پول زیادی داشته باشند.

And, I think the problem is, a lot of people just,

و، من فکر می‌کنم مشکل این است که بسیاری از مردم،

would find the psychological adjustment;

سازگاری روانی را پیدا می‌کنند.

having so much money, really  quite difficult and traumatic.

داشتن پول زیاد، واقعاً بسیار سخت و آسیب زا است.

And I think there’s quite a lot of evidence

و من فکر می‌کنم شواهد زیادی وجود دارد

that people who win the lottery, really do panic.

که نشان می‌دهد افرادی که در لاتاری برنده می‌شوند، واقعاً دچار وحشت می‌شوند.

And it causes such a massive  change to their lifestyle,

و این باعث تغییر عظیمی در سبک زندگی

they just can’t adjust to it.

آنها می شود، آنها نمی توانند خود را با آن وفق دهند.

The er… I mean there’ll probably be like,

خب... منظورم این است که احتمالاً

a series of things I would do.

یک سری کارهایی وجود خواهد داشت که من انجام خواهم داد.

Okay, yeah this is good.

But the first thing I would do  is… get some security, I think.

باشه، آره این خوبه

اما اولین کاری که انجام می‌دهم این است که... کمی امنیت داشته باشم، فکر می‌کنم.

Okay. - You know? Hundre… I  mean, that’s a lot of money.

باشه. - میدونی؟ صد... منظورم این است که پول زیادی است.

You don’t have to announce it though,

لازم نیست آن را اعلام کنید،

I think some people always can say…

من فکر می کنم برخی افراد همیشه می توانند بگویند ...

you can stay anonymous if you win it.

اگر برنده شوید می توانید ناشناس بمانید.

Yeah but, I mean… I mean maybe  more as an abstract concept,

بله، اما، منظورم این است که... منظورم این است که شاید بیشتر به عنوان یک مفهوم انتزاعی،

I think I would get some security.

فکر می‌کنم کمی امنیت داشته باشم.

And… and then I think the first thing I would do

و… و سپس فکر می‌کنم اولین کاری که انجام

is educate myself in terms of like,

می‌دهم این است که خودم را در این زمینه آموزش دهم

how much money I would need to keep  myself safe and healthy and secure.

که چقدر پول لازم دارم تا خودم را ایمن، سالم و مطمئن نگه دارم.

And the people I love,  health and safety and secure

و افرادی را که دوستشان دارم، سلامت و امنیت و

until the end of our lives.

تا پایان عمرمان ایمن هستند.

So I'd work out what that figure would be. - Yeah.

بنابراین من کار می کنم که این رقم چقدر خواهد بود. - آره

Then I would work out how…  and I’d keep that, selfishly.

سپس می‌توانستم بفهمم که چگونه… و آن را خودخواهانه حفظ می‌کنم.

But then, I would work out how best  to spend the money that I had left.

اما پس از آن، بهترین روش را برای خرج کردن پولی که باقی مانده بودم، بررسی می‌کردم.

And… and how best to make a  positive impact, using it.

و... و بهترین روش برای ایجاد تأثیر مثبت، با استفاده از آن.

I mean it’s… it’s for a  nanosecond I don't mind saying;

منظورم این است که… برای یک نانوثانیه است که بد نیست بگویم؛

oh I’d do this and I’d do that,

اوه، من این کار را انجام می‌دهم و آن کار را انجام می‌دهم،

but I don't want to have full on  conversations about what I’d buy and…

اما نمی‌خواهم درباره چیزهایی که می‌خرم صحبت‌های کاملی داشته باشم و...

because I just can't be bothered  to get… there's no point, you know?

زیرا نمی‌توانم برای به دست آوردن... فایده‌ای نداشته باشم، می‌دانی؟

It’s… it’s… - Well unfortunately for you,

این است ... این است ... - خب متأسفانه برای شما،

we’re gonna have a five minute conversation.

ما یک گفتگوی پنج دقیقه ای خواهیم داشت.

So what happens, because  you just said to me before,

پس چه اتفاقی می‌افتد، چون قبلاً به من

that you don't play it, right? - Yeah.

گفتی که آن را بازی نمی‌کنی، درست است؟ - آره

But let's say, you’re walking  along the under-cliff and then,

اما فرض کنید، شما در امتداد صخره راه می‌روید و

you… on the bottom of your shoe,

سپس... روی ته کفش‌تان،

bit like ''Charlie and the  Chocolate Factory'' you just see;

کمی شبیه «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی» که همین الان می‌بینید.

ah! I got… - The winning number.  - The winning numbers are there.

آه من ... - شماره برنده. - اعداد برنده وجود دارد.

Yeah, the winning numbers are there.

بله، اعداد برنده وجود دارند.

Yeah, I would definitely. - Would you cash it in?

آره، حتما. - آیا آن را نقد می کنید؟

Yeah. Well that's a no-brainer. - Okay.

آره خوب این کار بیهوده ای است. - باشه.

And how do I know they’re the winning numbers?

و چگونه بدانم که آنها اعداد برنده هستند؟

Ah I dunno, you just got a feeling.

آه، نمی دانم، شما فقط یک احساس دارید.

Oh just… just… just forget that bit. - Yeah, yeah.

اوه فقط ... فقط ... فقط آن کمی را فراموش کنید. - آره آره.

Okay, they’re definitely the winning numbers.

خوب، آنها قطعاً اعداد برنده هستند.

So now, in your bank is hundreds of millions,

بنابراین اکنون، در بانک شما صدها میلیون

a hundred million, maybe. - Oh God.

، صد میلیون، شاید. - وای خدا

You’re gonna make me go off  now and buy a lottery ticket.

اکنون مرا وادار خواهید کرد که بروم و یک بلیط بخت آزمایی بخرم.

I would definitely help out  friends and family, obviously.

مسلماً به دوستان و خانواده کمک خواهم کرد.

Help my sister and my mum ‘cos they're skint.

به خواهرم و مادرم کمک کنید چون پوستشان لاغر است.

Help anyone else close to me that needed it,

به هر کس دیگری که نزدیک من است و به آن نیاز دارد کمک کنید

depending on obviously, how  much I need… needed myself.

، بسته به اینکه چقدر به آن نیاز دارم…

But I mean, I think once you've got a few mill,

اما منظورم این است که فکر می‌کنم وقتی چند آسیاب داشته

you don't really need anymore.

باشید، دیگر واقعاً نیازی ندارید.

So if you won a hundred mill, you  can help out quite a few people.

بنابراین، اگر صد میلیون برنده شوید، می‌توانید به تعداد زیادی از افراد کمک کنید.

I'm not talking charities, you know.

من از خیریه ها صحبت نمی کنم، می دانید.

That’s… I've done my charity work.

این ... من کار خیریه ام را انجام داده ام.

No, I’d help friends and family.

نه، من به دوستان و خانواده کمک خواهم کرد.

So it would be, how… how can  I help erm... our family.

بنابراین، چگونه... چگونه می توانم به خانواده ما کمک کنم.

That would be my first;

این اولین مورد من خواهد بود.

what can I do to make their life  easier or erm… you know, is it;

چه کاری می توانم انجام دهم تا زندگی آنها را آسان تر کنم یا ... می دانید، آیا این است؟

buy them a house, so they never  have to worry about renting or,

برای آنها خانه بخرید تا هرگز نگران اجاره نباشند یا

you know? Yeah, it would be what  could I do to help them first.

می دانید؟ بله، چه کاری می توانم انجام دهم تا ابتدا به آنها کمک کنم.

Okay. - I have no major  ambitions to travel the world.

باشه. - من هیچ جاه طلبی مهمی برای سفر به دنیا ندارم.

Erm… and especially at the  moment, I'm quite happy,

خب... و به خصوص در حال حاضر، من کاملاً خوشحالم،

I'm quite happy in Brighton. - Yeah.

در برایتون کاملاً خوشحالم. - آره

I don't want to go anywhere,

من نمی‌خواهم جایی بروم،

but I'm sure in two years time  or three years time I might say,

اما مطمئنم تا دو سال یا سه سال دیگر ممکن است بگویم،

I want to go somewhere. But  no, definitely pause and think.

می‌خواهم به جایی بروم. اما نه، حتماً مکث کنید و فکر کنید.

When you say you’re gonna travel your way back,

وقتی می گویید قرار است راه خود را برگردید

is this by your ow… are you  gonna now, buy this like,

، این به خاطر شماست... آیا اکنون می خواهید

one of these mega yachts? Do  you know what I mean like,

یکی از این قایق های تفریحی بزرگ را بخرید؟ آیا می دانید منظورم چیست،

what Jeff Bazos has, parked up in Monaco?

جف بازوس در موناکو پارک کرده است؟

Probably not, I’d still go in the  old economy seats on the plane

احتمالاً نه، من همچنان روی صندلی‌های اقتصادی قدیمی هواپیما می‌رفتم

and maybe… maybe… maybe. ‘Cos I don't like flying,

و شاید… شاید… شاید. «از آنجایی که من پرواز را دوست

I’d probably yeah, get a… get  a boat, but somebody else’s.

ندارم، احتمالاً بله، یک قایق بگیرم، اما کس دیگری.

Yeah, not a yacht. - Okay. - I would still…

آره، قایق تفریحی نیست. - باشه. - من هنوز

I’m probably not thinking this through here,

... احتمالاً تا اینجا به این موضوع فکر نمی‌کنم،

I’m… I'm may… I’m mega rich and I  would still flying economy, yeah.

من... ممکن است... من بسیار ثروتمند هستم و هنوز هم در حال پرواز اقتصادی هستم، بله.

But also flying; you’d get  home like, within probably…

اما همچنین پرواز;

the furthest you could get is  probably within two days, I imagine.

تصور می‌کنم احتمالاً ظرف مدت دو روز به خانه می‌رسی...

So maybe, I’d… I’d start off…  start off in New Zealand,

بنابراین شاید، من... شروع می کردم... از نیوزلند شروع می کردم

go to Australia, go to Japan. - Okay, okay.

، به استرالیا می رفتم، به ژاپن می رفتم. - خوب خوب.

Head… head back across China,  Russia, trans-Siberia railway.

به سمت چین، روسیه، راه‌آهن ترانس سیبری برگردید.

Huh? - In a rush or no rush? - No rush, no rush.

متعجب؟ - با عجله یا بدون عجله؟ - نه عجله ای، نه عجله ای.

I’ve got… I’ve got the rest  of my life to get back here.

من باید... بقیه عمرم را دارم که به اینجا برگردم.

Okay, so you'd spend… what like,

خوب، پس شما باید

60 years getting back to Brighton or something?

60 سال را برای بازگشت به برایتون یا چیزی دیگر صرف کنید؟

Possibly yeah, yeah quite… quite… quite easy,

احتمالاً بله، بله کاملاً... خیلی راحت است

I might stop off in Jerez, buy  a little… buy little bar run a…

، ممکن است در خرز توقف کنم، کمی بخرم... یک بار کوچک بخرم، یک بار

run a sherry bar in Jerez for a little bit.

... یک بار شری در خرز برای مدت کمی راه اندازی کنم.

Yeah, I’d take… I’d take my time.

بله، من می خواهم ... وقتم را می گذارم.

So you’d actually kind of live quite a humble…

بنابراین شما واقعاً به نوعی متواضعانه زندگی

you’d be super, mega rich,  but you’d actually kind of,

می‌کنید... شما فوق‌العاده ثروتمند خواهید بود ، اما در واقع

live a, quite a humble lifestyle really, still.

یک سبک زندگی کاملاً متواضعانه، واقعاً، هنوز هم خواهید داشت.

I think so, I mean I’ve noticed,

فکر می‌کنم همین‌طور است، یعنی متوجه شده‌ام، نگفته‌ام

I’ve not said I would give  any of my money away, though.

که بخشی از پولم را پس می‌دهم.

I mean I… I would… I would still keep the money.

منظورم این است که من ... من ... من هنوز هم پول را نگه می دارم.

Last thought. How much? Fifty percent of it?

آخرین فکر. چقدر؟ پنجاه درصدش؟

If it’s hundreds of millions?

اگر صدها میلیون باشد؟

Yeah I mean, I probably would  give some to my family, possibly.

بله، منظورم این است که احتمالاً مقداری به خانواده‌ام می‌دهم.

I mean yeah, I mean yeah,  ‘cos if I'm gonna disappear

منظورم این است که بله، یعنی بله، «چرا که اگر تا آخر عمرم ناپدید شوم

for the rest of my life, then yeah,

، بله

they probably could do with some cash.

، احتمالاً می توانند با مقداری پول نقد کار کنند.

That was going to be my next question actually.

در واقع این سوال بعدی من بود.

Because… because you're not being so flash,

چون... چون شما خیلی تند و تیز نیستید،

my next question was going to  be; would you tell everyone?

سوال بعدی من این بود. به همه می گویی؟

Would you let everyone know you’d won?

آیا به همه اطلاع می دهید که برنده شده اید؟

No. No, I wouldn't tell anybody that I’d won.

نه، من به کسی نمی گویم که برنده شده ام.

Okay, just small like,  instalments to your family, maybe?

خوب ، شاید اقساط کوچکی برای خانواده‌تان باشد؟

Yeah, yeah, yeah. Yeah, I don't  have a big family, so that's fine.

آره، آره، آره بله، من خانواده بزرگی ندارم، پس خوب است.

That would… that would… that would  work, it’d be okay. - Brilliant.

این می‌شود... این می‌شود... کار می‌کند، اشکالی ندارد. - درخشان

And how big are we talking?

و چقدر بزرگ صحبت می کنیم؟

Humble little sailing yacht,  or the big, mega yacht?

قایق بادبانی کوچک فروتن، یا قایق بادبانی بزرگ و بزرگ؟

No, 60 to 90 feet. 90 feet,  90 feet with a beautiful deck.

خیر، 60 تا 90 فوت. 90 فوت، 90 فوت با یک عرشه زیبا. می‌دانی،

Where you could just sit  there and while away the time

کجا می‌توانی آنجا بنشینی و در حالی که

with a nice gin and tonic and  some nice smoked salmon, you know?

با یک جین و تونیک خوب و مقداری ماهی سالمون دودی خوب کنار می‌روی؟

That kind of thing. - Nice!  - And I’d also probably um…

همچین چیزی - خوب! - و من هم احتمالا اوم...

I’d buy myself a nice Ferrari.  Might give a few bob to charity.

برای خودم یک فراری خوب می خریدم. ممکن است چند باب به خیریه بدهد.

You’re… you are just suiting  that Monte Carlo kind of…

شما… شما فقط به آن نوع مونت کارلو می‌آیید…

Oh yeah! - High roller lifestyle.

اوه بله! - سبک زندگی بالا غلتکی.

Yeah, I’ve not had a bad life; I’ve done okay,

بله، من زندگی بدی نداشته ام؛ من کارم را خوب انجام دادم،

but um… that’s… that would be a little bit extra.

اما اوم... این است... کمی اضافی است.

And… and how about you; what would you do?

و... و شما چطور. شما چکار انجام خواهید داد؟

Erm.. well, I kind of understand  exactly where Karen's coming from.

خوب، من به نوعی می فهمم که کارن دقیقاً از کجا می آید.

Yeah. - And, I don't do the lottery either.

آره - و من قرعه کشی هم نمی کنم.

And, we were just talking  earlier about how glad we were

و، ما قبلاً درباره اینکه چقدر خوشحال

that we were not stupid rich, really.

بودیم که واقعاً ثروتمند احمق نیستیم صحبت می کردیم.

But, I think what I would do,

اما، فکر

if someone said you’ve got to have all this money

می‌کنم اگر کسی بگوید باید این همه پول را داشته باشید

and we're giving it to you is;

و ما آن را به شما می‌دهیم، کاری که انجام می‌دهم این است؛

I would probably, I would spend some on myself,

احتمالاً مقداری را برای خودم خرج می‌کردم،

because I think I would want  to live right next to the sea,

زیرا فکر می‌کنم می‌خواهم درست در کنار دریا زندگی کنم،

so I’d try… I’d try and  get myself a place to live,

بنابراین سعی می‌کنم... سعی می‌کنم برای خودم مکانی برای زندگی

right next to the sea, so I could just come on out

درست در کنار دریا پیدا کنم. می‌توانستم بیرون بیایم

and jump in that water, whenever  I felt like it, ‘cos I love it.

و در آن آب بپرم، هر وقت که دلم خواست، «چرا که دوستش دارم.»

Yeah, that is a good point. - I would do that.

بله، این نکته خوبی است. - من این کار را می کنم.

And somewhere that would be  safe to grow old in, probably.

و احتمالاً جایی که برای پیر شدن در آن امن باشد.

Because that's one of my  preoccupations at the moment.

زیرا این یکی از دغدغه‌های من در حال حاضر است.

But other than that, I would…

اما به غیر از این، من…

I would be happy to somehow insure  that as many people as possible

خوشحال می‌شوم که به نحوی مطمئن شوم که تا حد امکان مردم

got solar power on their roofs, that erm…

از انرژی خورشیدی بر روی پشت بام‌هایشان استفاده کنند، بنابراین…

that the Green Party was well  funded to get into government.

که حزب سبزها برای ورود به دولت بودجه خوبی دارد.

And I would support lots of  people to be Green MPs, okay.

و من از افراد زیادی حمایت می‌کنم تا نماینده سبز باشند، باشه.

And erm… Well, it depends how  much money it is I suppose really.

و خب... خب، به گمان من واقعاً بستگی به مقدار پول دارد.

That’s a great answer. - You can  put it to good use, you know?

این یک پاسخ عالی است. - می‌توانید از آن به خوبی استفاده کنید، می‌دانید؟

You could put it to good use. - And yeah.

می توانید از آن به خوبی استفاده کنید. - و بله.

And to get homes insulated and  you know, just all that stuff,

و برای اینکه خانه‌ها عایق‌بندی شوند و می‌دانید، فقط همه آن چیزها،

that's what I would do, ‘cos I  think that’s we need to do now.

این کاری است که من انجام می‌دهم، «زیرا فکر می‌کنم که اکنون باید این کار را انجام دهیم.

So there's a thing called the  ''Effective Altruism'' movement.

بنابراین چیزی به نام جنبش «نوع دوستی مؤثر» وجود دارد.

So I might you know, interface  with them to see you know,

بنابراین ممکن است بدانید، با آنها ارتباط برقرار کنید تا ببینم

what their suggestions were, in terms of like,

پیشنهادات آنها چه بوده است، از نظر

having the most impact you know, with the money.

اینکه بیشترین تأثیر را که می دانید، با پول داشته باشید.

Yeah, yeah sure. - And um… I probably…

آره آره حتما - و اوم... من احتمالاً...

I’d almost certainly buy a large  wood and possibly an island.

تقریباً مطمئناً یک چوب بزرگ و احتمالاً یک جزیره می‌خرم.

Oh yeah? - Yeah, you know,  to have a bit of autonomy.

اوه بله؟ - آره، می دانی، برای داشتن کمی استقلال.

That I think is… that's the…

من فکر می‌کنم این است... این همان چیزی است که...

if you have independent means as they say,

اگر به قول آنها ابزار مستقلی دارید،

I think that's the thing it gives you;

فکر می‌کنم این چیزی است که به شما می‌دهد.

it gives you autonomy and… and  that’s quite important to me.

این به شما استقلال می دهد و... و این برای من بسیار مهم است.

No, I’d help friends and family. - With what?

نه، من به دوستان و خانواده کمک خواهم کرد. - با چی؟

Buy them properties, buy  them whatever they needed.

برای آنها دارایی بخرید، هر آنچه را که نیاز داشتند برای آنها بخرید.

Like a stability… - Yeah, yeah, I  definitely buy my sister a house,

مثل ثبات... - بله، بله، من حتماً برای خواهرم خانه

‘cos she’s… she hasn't got one.

می خرم، "چون او دارد... او ندارد."

And, I don't really know what I’d do for my mum

و، من واقعاً نمی‌دانم برای مادرم چه کار می‌کنم

‘cos she's quite elderly,

، چون کاملاً مسن است،

she hasn't really got a lot of time left

واقعاً زمان زیادی برای او باقی نمانده است

and she wouldn't want to go anywhere.

و نمی‌خواهد جایی برود.

But, I’d probably get her more  care or something like that.

اما، احتمالاً مراقبت‌های او را بیشتر می‌کنم یا چیزی شبیه به آن.

Like a health investment or  something? - Yeah something, yeah.

مانند یک سرمایه گذاری بهداشتی یا چیزی؟ - آره یه چیزی آره

Okay. - Or you know, big pots  of caviar for her last few days,

باشه. - یا می‌دانی، گلدان‌های بزرگ خاویار چند روز اخیر او، از

that sort of thing. Just sort  of, indulge her in stuff.

این جور چیزها. فقط یکجوری، او را در چیزها اغراق کنید.

There's a term, there’s a… langue…

یک اصطلاح وجود دارد، یک ... زبان ...

a word in the Swedish language  called ''lagom'', which means enough.

یک کلمه در زبان سوئدی به نام "lagom" وجود دارد که به معنای کافی است.

And it's er… informs quite a lot of  the way that people in Scandinavia

و این ... بسیار از طرز تفکر مردم در اسکاندیناوی

think about wealth and possessions

در مورد ثروت و دارایی مطلع می شود

and it really does get to a sort  of fundamental philosophical point

و واقعاً به یک نوع نکته اساسی فلسفی

about erm… how much you really need.

در مورد آن می رسد ... واقعاً چقدر به آن نیاز دارید.

And I think a lottery stretches  and tests the boundary

و من فکر می‌کنم یک قرعه‌کشی طول می‌کشد و

of what enough is. And so,  I would think that, for me,

مرز کافی را آزمایش می‌کند. و بنابراین، فکر می‌کنم که برای من،

it would make me think quite  deeply about how much money

این باعث می‌شود که عمیقاً در مورد اینکه واقعاً چقدر به پول

I really needed and how much my family would need.

نیاز دارم و خانواده‌ام چقدر نیاز دارند فکر کنم.

And I think that's quite a  low amount really, relatively.

و من فکر می‌کنم که این مقدار واقعاً نسبتاً کم است.

You know, a £180… £180 million  someone won the other day.

می دانید، یک نفر 180 پوندی... 180 میلیون پوندی آن روز برنده شد.

Yeah, yeah; The EuroMillions.  - and I just… at one level;

آره آره؛ یورو میلیون ها - و من فقط... در یک سطح.

it’s obscene, another level; I think it's a curse

این زشت است، سطح دیگری؛ من فکر می‌کنم این یک نفرین است

and I think everyone should  consider this whole issue

و فکر می‌کنم همه باید کل این

of ''lagom'' and how much is enough.

موضوع "لاگوم" را در نظر بگیرند و اینکه چقدر کافی است.

Thanks for watching this week's episode.

ممنون که قسمت این هفته را تماشا کردید.

Let us know in the comments below,

در نظرات زیر به ما اطلاع دهید،

what you’d if you hit the jackpot  and we'll see you next week, bye.

اگر به جکپات رسیدید، چه کاری انجام می دهید و هفته آینده شما را می بینیم، خداحافظ.