What British People Think About British People | Easy English 77

Hello, welcome to Easy English.

سلام، به Easy English خوش آمدید.

Today, I want to know what Brits, think about Brits, let's go.

امروز می‌خواهم بدانم بریتانیایی‌ها در مورد بریتانیا چه فکری می‌کنند ، بیایید بریم.

What do Brits think about Brits? - I’m actually not too sure.

نظر بریتانیایی ها در مورد بریتانیا چیست؟ - در واقع خیلی مطمئن نیستم.

No? - I'm really not too sure.

نه؟ - من واقعا خیلی مطمئن نیستم.

What do you think about other British people?

نظر شما در مورد سایر مردم بریتانیا چیست؟

Well, I'm kind of proud of them. - Yeah? - And I feel part of them.

خوب، من به نوعی به آنها افتخار می کنم. - آره؟ - و من احساس می کنم بخشی از آنها هستم.

Okay. - But I'm aware that there's obviously many Brits that…

باشه. - اما من می دانم که بسیاری از بریتانیایی ها وجود دارند که...

I don't know, probably xenaph… you know, you got bad... bad ones,

نمی دانم، احتمالا زناف... می دانید، شما بد شدید... آنهایی که بد هستند،

you've got a good ones. - And what is it about… what are you kind of,

شما افراد خوبی دارید. - و این در مورد چیست ... شما به چه چیزی

proud of? Is it about there nature, about how… how we sort of,

افتخار می کنید؟ آیا این در مورد طبیعت وجود دارد، در مورد اینکه چگونه... ما

generally behave or our history or… - Yeah, I think so,

معمولاً چگونه رفتار می کنیم یا تاریخمان یا... - بله، من فکر می کنم اینطور است،

I think generally, we’re quite a funny nation. - Yeah, okay.

من فکر می کنم به طور کلی، ما ملتی بامزه هستیم. - آره باشه

Good sense of humour, we've lived abroad in different countries.

حس شوخ طبعی خوب، ما در کشورهای مختلف در خارج از کشور زندگی کرده ایم .

Where abouts have you lived? - Lived in Germany, Holland, America.

در کجا زندگی کرده اید؟ - در آلمان، هلند، آمریکا زندگی می کرد.

Wow, okay. - And er… we always missed it, that's for sure.

وای باشه - و خب... ما همیشه دلتنگش می شدیم، مطمئناً.

Well we missed… we missed home and we missed the people as well.

خوب ما دلتنگ شدیم... دلمان برای خانه تنگ شده بود و برای مردم نیز تنگ شده بود.

I think the humour is unique isn’t it? - Absolutely.

من فکر می کنم طنز منحصر به فرد است، اینطور نیست؟ - کاملا.

Right, well I think… I think we're such an insular country you know,

درست است، خوب من فکر می کنم... فکر می کنم ما یک کشور جزیره ای هستیم،

with the… Scotland, Ireland, Wales and England.

با ... اسکاتلند، ایرلند، ولز و انگلیس.

And I just think we all… we all think we rather marvellous

و من فکر می‌کنم همه ما... همه ما فکر می‌کنیم

because of the industrial revolution for a start,

که برای شروع به دلیل انقلاب صنعتی شگفت‌انگیز

we started all that off. You know, Erm… and we…

هستیم، همه اینها را شروع کردیم. می دانید، ارم... و ما...

we were well ahead at that point.

در آن نقطه خیلی جلوتر بودیم.

I do think we have an inflated view of being English,

من فکر می‌کنم که ما دیدگاهی متورم به انگلیسی بودن داریم ،

some people just think it's the best thing in the world.

برخی از مردم فکر می‌کنند این بهترین چیز در جهان است.

Not looking at all the other cultures, all the other countries,

بدون نگاه کردن به همه فرهنگ‌های دیگر، همه کشورهای دیگر،

you know, I… I do think we've got it out of… out of sync really,

می‌دانید، من... من فکر می‌کنم که ما آن را از… کاملاً، مطمئناً خارج کرده‌ایم

for sure.

.

You know other British people right? - Yes. - Yeah.

شما انگلیسی های دیگر را می شناسید درست است؟ - آره. - آره

What do you think about them? - I think they’re like, posh. - Posh?

درباره ی آن ها چه فکر میکنی؟ - من فکر می کنم آنها شبیه، شیک هستند. - شیک؟

Yeah. - All of them? - Most of them. - Okay - And erm… - Are you posh?

آره - همه آنها؟ - بیشتر آنها. - باشه - و ... - شیک هستی؟

Not really. - Okay. - I go to school in Newhaven.

نه واقعا. - باشه. - من در نیوهون به مدرسه می روم.

And that’s not posh? - Not really. - No. - Okay.

و این شیک نیست؟ - نه واقعا. - نه - باشه.

What do you think about the Brits? - That’s a very good question.

نظر شما در مورد انگلیسی ها چیست؟ - این سوال خیلی خوبی است.

I… I think it's a moving feast right?

من... فکر می کنم این یک جشن متحرک است درست است؟

I think it depends on which part of the country to go to,

من فکر می کنم بستگی به این دارد که به کدام بخش از کشور بروید،

it depends on the people you meet and the storeys they have to tell you.

به افرادی که ملاقات می کنید و طبقاتی که باید به شما بگویند بستگی دارد.

I… I think there's a country of stories,

من... فکر می‌کنم کشوری از داستان‌ها وجود دارد،

I think that we're all great storytellers in Britain

فکر می‌کنم همه ما در بریتانیا داستان‌سرای بزرگی هستیم

and part of being British to me is about that,

و بخشی از بریتانیایی بودن برای من به این موضوع مربوط می‌شود

it's about embracing these storeys, it's about erm…

، این مربوط به در آغوش گرفتن این طبقات است.

having humour with the storeys and how you tell them,

به آنها بگویید،

and it's about embracing how we’re all entirely different

و این در مورد پذیرش این است که چگونه همه ما کاملاً متفاوت هستیم

and how we’re all individual in our pursuit, in our beliefs,

و چگونه همه ما در تعقیب، در اعتقادات،

our cultural heritage, our views on society, all these things.

میراث فرهنگی، دیدگاه های ما در مورد جامعه، و همه این چیزها فردی هستیم.

Erm… so to be British has… has changed an awful lot

خوب… بنابراین بریتانیایی بودن… در

over the last hundred years or so, of course it has,

طول صد سال اخیر بسیار تغییر کرده است، البته که تغییر کرده است،

and erm… there’s been a great shift, I think in acceptance and…

و… تغییر بزرگی رخ داده است، فکر می‌کنم در پذیرش و…

and hopefully things will… will stay… stay the same

و امیدوارم همه چیز… بماند… بماند… همینطور

and of course with the recent climate with COVID,

و البته با آب و هوای اخیر با کووید،

we’ve had to pull together and we are a community,

ما مجبور شدیم کنار هم جمع شویم و یک جامعه

Bigger and… and smaller. And I think that, to me,

بزرگتر و... و کوچکتر هستیم. و من فکر می کنم که، برای من،

it's about those things.

این مربوط به آن چیزها است.

My opinion on Brits, I'd say are not particularly that great.

می توانم بگویم نظر من در مورد بریتانیایی ها چندان عالی نیست.

Okay. - I know, I think that Brits have got

باشه. - می‌دانم، فکر می‌کنم بریتانیایی‌ها

a bit of a bad name for themselves, especially abroad,

برای خودشان نام بدی پیدا کرده‌اند، مخصوصاً در خارج از کشور،

because they’re quite lager-louty. - Yeah?

زیرا آنها کاملاً لوس هستند. - آره؟

We’re… and we very, very self conscious of ourselves, aren’t we?

ما… و بسیار بسیار از خود آگاه هستیم، اینطور نیست؟

You know like, you get… most of Europe aren’t as apologetic

می‌دانید، متوجه می‌شوید که... بیشتر کشورهای اروپایی

when they bump into each other.

وقتی با یکدیگر برخورد می‌کنند، عذرخواهی نمی‌کنند.

So, I think we're really sensitive and we're lager-louts and we’re…

بنابراین، من فکر می‌کنم ما واقعاً حساس هستیم و ما آدم‌های بی‌تحرکی هستیم و...

I think we’re a strange bunch really. - And is this…

فکر می‌کنم ما واقعاً یک دسته عجیب هستیم. - و آیا

is this your opinion? Or is this what you think...

این نظر شماست؟ یا این همان چیزی است که شما فکر می کنید

is this a generic view? - This is probably… oh this is… Oh, this is…

... آیا این یک دیدگاه عمومی است؟ - این احتمالا... اوه این است... اوه، این است...

‘cos what's the question? The question is what I actually think…

"چرا سوال چیست؟" سوال این است که من واقعاً چه فکر می کنم ...

no but I think… - It doesn’t have to be, it could be like,

نه اما فکر می کنم ... - لازم نیست اینطور باشد، ممکن است

what do Brits as a group think? Or, what is your sort of,

اینطور باشد که بریتانیایی ها به عنوان یک گروه چه فکر می کنند؟ یا

very specific opinion, from all the British people you know?

، نظر بسیار خاص شما از همه بریتانیایی‌هایی که می‌شناسید چیست؟

We’re er… individual, we’re different for the rest of Europe.

ما همیشه فردی هستیم، ما برای بقیه اروپا متفاوت هستیم.

Yep. - Got our own little quirks. Erm… like our home comforts.

بله - خصلت های کوچک خودمان را داریم. خوب... مثل وسایل راحتی خانه ما.

Yep. - And, We’re good fun. - Okay, I’m interested in the quirks.

بله - و، ما خوب هستیم. - باشه، من به چیزهای عجیب و غریب علاقه دارم.

Yeah. - What… what quirks kind of, identify Brits to you?

آره - چه ... چه چیزهای عجیبی، انگلیسی ها را برای شما شناسایی کنید؟

Er… tea, Marmite, beer, full English breakfast, Sunday roast. - Okay.

یا... چای، مارمیت، آبجو، صبحانه کامل انگلیسی، کباب یکشنبه. - باشه.

Erm… - Is there… is there more… I’m thinking more like,

ارم... - آیا... چیزهای دیگری هم هست... من بیشتر به

behavioural things that… that we can all say we have as Brits?

چیزهای رفتاری فکر می کنم که... همه ما می توانیم بگوییم که بریتانیایی داریم؟

It might be clichéd but... Slight superiority complex. - Oh yeah?

ممکن است کلیشه ای باشد اما... کمپلکس برتری . - اوه آره؟

Yeah. - Okay. - I think. - Why do you say that?

آره - باشه. - من فکر می کنم. - چرا اینطوری میگی؟

I don’t personally have it myself but I… I… it my observations.

من شخصاً آن را ندارم، اما من... مشاهدات من است.

Okay but, Superior about what? - Like if you go abroad, you want…

خوب اما، برتر در مورد چه؟ - مثلاً اگر به خارج از کشور می روید، می خواهید ...

you want stuff that you have at home when you're abroad. - I see.

چیزهایی را می خواهید که در خارج از کشور در خانه دارید. - می بینم.

Yeah, I'm… I'm a bit different because I was born here,

بله، من... من کمی متفاوت هستم زیرا اینجا به دنیا آمده ام،

but I've got… my parents are from Sri Lanka,

اما باید... پدر و مادرم اهل سریلانکا هستند،

so I've always had another culture involved. So I've noticed it,

بنابراین من همیشه فرهنگ دیگری را درگیر کرده ام. بنابراین من متوجه آن شده‌ام،

even in Sri Lanka, you can see the colonial influence,

حتی در سریلانکا، می‌توانید تأثیر استعمار را ببینید ،

how it's made its mark, like the tea, the cake, the beer, G&T.

چگونه آن را نشان داده است، مانند چای، کیک، آبجو، G&T.

Yeah, we demand our own… - Or… or yeah, or it's… it's good,

آره، ما خودمان را می‌خواهیم... - یا... یا آره، یا این که... خوب است،

so it's rubbed off on other people I guess, two ways of looking at it.

بنابراین فکر می‌کنم بر روی افراد دیگر مالیده می‌شود، از دو جهت می‌توان به آن نگاه کرد.

What… what do you think about British people?

چه ... نظر شما در مورد مردم بریتانیا چیست؟

We have a lot of banter and we don’t take anything seriously.

ما شوخی های زیادی داریم و هیچ چیز را جدی نمی گیریم .

Okay and can you define what… what is banter?

خوب و می توانید تعریف کنید که ... شوخی چیست؟

It's just where you joke about and you don't...

فقط جایی است که شما با آن شوخی می کنید و نمی کنید

you just take the p**s out of each other.

... فقط p**ها را از یکدیگر جدا می کنید.

Where you make fun of people because of their hair or something.

جایی که مردم را به خاطر موهایشان یا چیزی مسخره می کنید.

Just like him, ‘cos he’s ginger. I’m not ginger!

درست مثل او، «زیرا زنجبیل است. من زنجبیل نیستم!

So this is banter right? - Okay,

پس این شوخی است درست است؟ - خوب،

and this is what all British people can do or what?

و این کاری است که همه مردم بریتانیا می توانند انجام دهند یا چه؟

Some, ‘cos we have a few mates who’ll just sit there

بعضی‌ها، «چون چند همسر داریم که فقط آنجا می‌نشینند

and we will take the joke out of them,

و شوخی را از آن‌ها حذف می‌کنیم،

then they'll just sit there crying for the next week.

سپس آن‌ها فقط برای هفته بعد آنجا می‌نشینند و گریه می‌کنند.

So, would you also say that British people are sensitive?

بنابراین، آیا شما همچنین می گویید که مردم بریتانیا حساس هستند؟

some, some, some of them. - Most of us just banter all the time.

برخی، برخی، برخی از آنها - بیشتر ما همیشه شوخی می کنیم.

Yeah. - So… - Tease each other. - Would you say you two are kind of,

آره - پس... - همدیگر را اذیت کنید. - آیا می گویید شما دو نفر

guys that aren’t sensitive but have this banterous humour? - Yeah.

آدم هایی هستید که حساس نیستند اما این طنز شوخی دارند؟ - آره

We all banter. - Okay, do you have any banter for us right now?

همه ما شوخی می کنیم - باشه، الان برای ما مسخره ای داری ؟

For each other, why don’t you… - He’s ginger. - I’m not ginger.

برای یکدیگر، چرا نمی کنید... - او زنجبیل است. - من زنجبیل نیستم.

Right, now give it back. - Um… his teeth are offside. - Fantastic.

درسته حالا پس بده - اوم... دندان هایش آفساید هستند. - خارق العاده.

We're not socially distancing, but his teeth are.

ما از نظر اجتماعی فاصله نمی گیریم، اما دندان های او اینطور است .

British people, just generally, just joke about more, normally.

مردم بریتانیا، فقط به طور کلی، فقط در مورد بیشتر، به طور معمول شوخی می کنند.

‘Cos you see it so often or it’s on TV or something like that?

"چون شما آن را اغلب می بینید یا در تلویزیون یا چیزی شبیه به آن؟

Well, it's like, everyone has this like, thing like, British are like,

خوب، مثل این است که، همه این‌ها را دارند، مثل این‌ها ، بریتانیایی‌ها شبیه هستند،

people are all posh all that. But like, they're not really,

مردم همه آن‌ها شیک هستند. اما مثل اینکه، آنها واقعاً نیستند،

just like, everyone just jokes about.

درست مثل اینکه همه فقط درباره آنها شوخی می کنند.

Some people take it, some don’t. So it just depends on the person really.

برخی از مردم آن را قبول می کنند، برخی نه. بنابراین این فقط به شخص بستگی دارد.

And the posh thing. Er… where does… do you think this is like,

و چیز شیک. خب... کجاست... فکر می‌کنید این شبیه است،

someone else’s opinion that’s not true or…

نظر شخص دیگری درست نیست یا...

Well most like, people from other countries think like,

خوب بیشتر دوست دارند، مردم کشورهای دیگر اینطور فکر می‌کنند،

you… English people like, are all posh and that, and they’re just like,

شما... انگلیسی‌ها دوست دارند، همه شیک هستند و آن‌ها، و درست مثل این هستند،

just drink tea for like… on a daily basis, so yeah.

فقط به اندازه ... به صورت روزانه چای بنوشید، بنابراین بله.

Okay, and er… do you… is this not true? You don’t drink tea?

خوب، و اوه... آیا شما... آیا این درست نیست؟ چای نمیخوری؟

I drink tea. - Well I drink tea.

من چای مینوشم. - خوب من چای می نوشم.

Oh okay, so it’s really true then.

اوه خوب، پس واقعاً درست است.

Could you sort of, specify a typical British humour?

آیا می توانید یک طنز معمولی بریتانیایی را مشخص کنید ؟

Self deprecating. - Nice. - I think that… that’s pretty… pretty obvious.

خود تحقیر کننده. - خوب. - فکر می‌کنم که... خیلی واضح است.

Certainly the other nations that we lived in,

مسلماً کشورهای دیگری که ما در آنها زندگی می کردیم ،

they didn't quite get that kind of humour. That kind of sarcasm.

کاملاً چنین طنزی نداشتند. این نوع کنایه

Banter. - The banter. The took everything literally, where we don't.

دست انداختن. - شوخی همه چیز را به معنای واقعی کلمه در نظر گرفت، جایی که ما نمی کنیم.

Could you… could you, because banter’s a… kind of a work which…

آیا می‌توانید... می‌توانید، زیرا شوخی‌ها نوعی اثر است که

it has different connotations doesn’t it? - how would you erm…

... مفاهیم متفاوتی دارد، نه؟ - چگونه می توانی ...

how would you describe banter?

شوخی را چگونه توصیف می کنی؟

Well you were in a football environment, weren’t you? - Yeah.

خوب تو یک محیط فوتبال بودی، نه ؟ - آره

So it was… It was all to do with football. - It’s quite a har…

همینطور بود... همه چیز مربوط به فوتبال بود. -

it can be quite harsh, it can be seen as quite harsh can’t it?

خیلی خشن است... می تواند بسیار خشن باشد، می توان آن را کاملاً خشن دید، نه؟

Even between friends, you know,

حتی بین دوستان، می دانید،

they could walk in a pub and the first thing you do is tell them

آنها می توانند در یک میخانه راه بروند و اولین کاری که می کنید این است که به آنها بگویید

how band their jumper or shirt is don’t you?

جامپر یا پیراهن آنها چقدر بند است، نه؟

Er… and other nations tend not to do that.

خب... و سایر کشورها تمایل به انجام این کار ندارند.

But it's… it's… it's a term of endearment when you…

اما این ... این است ... این یک اصطلاح دوست داشتنی است وقتی که شما ...

when you say that to er… to your friends perhaps.

وقتی این را می گویید ... به دوستان خود شاید.

What would you say about Brits nowadays? Modern Brits?

در مورد بریتانیایی های امروزی چه می گویید؟ بریتانیایی های مدرن؟

When I think of my mum and dad and my aunts and uncles, all who are dead.

وقتی به مادر و پدرم و عمه ها و عموهایم فکر می کنم ، همه مرده ها.

They were… they were brilliant, you know.

آنها بودند... آنها فوق العاده بودند، می دانید.

They… they knew what they were, they did… they did… they…

آنها... می دانستند چه هستند، کردند... کردند... کردند...

they went to work, they came home, they looked after the family.

رفتند سر کار، آمدند خانه، مراقب خانواده بودند.

I do think modern Brits do moan an awful lot,

من فکر می‌کنم بریتانیایی‌های مدرن خیلی ناله می‌کنند،

I don't think they have the same feelings as…

فکر نمی‌کنم آن‌ها همان احساساتی را داشته باشند که...

about family especially and social stuff, that they did back in… say in,

در مورد خانواده به‌ویژه و مسائل اجتماعی ، که دوباره به

you know, after the wars, because they came out of that

آنجا رفتند. از آن

and they rebuilt the whole country, socially especially I think.

و آنها کل کشور را بازسازی کردند، به خصوص به نظر من از نظر اجتماعی.

And I think, you know, that's a lot to do with it,

و من فکر می‌کنم، می‌دانید، این خیلی به آن مربوط است،

but I do think we are very socially minded and stuff like that.

اما من فکر می‌کنم که ما بسیار اجتماعی هستیم و چیزهایی از این قبیل.

You know, you look down your nose, you know that programme about,

میدونی، تو دماغت رو به پایین نگاه میکنی، اون برنامه رو میدونی،

I looked down my nose at him because he's only this,

من از زیر دماغم بهش نگاه کردم چون اون فقط اینه

and then someone else looks down at him, you know,

we're… we're very much like that,

،

I do think we do that judging sort of thing.

من فکر می کنم که ما چنین قضاوتی را انجام می دهیم.

And I’ve got a bad neck. - Yes. Yeah, that's right.

و من گردن بدی دارم - آره. آره درست است.

yeah and I've got a bad neck as well, so what do you expect,

بله، و من نیز گردن بدی دارم، پس چه انتظاری دارید

that's right yes… yeah, yeah. - We’re… we’re kind of the…

، درست است بله… بله، بله. - ما ... ما یک جورایی هستیم ... انگلیسی های

modern day Brits are almost like the spoiled child.

امروزی تقریباً مثل بچه های لوس هستند .

Well they are. Yes, they haven't had to work hard for anything

خوب آنها هستند. بله، آنها مجبور نبوده اند برای چیزی

I don't think. I mean, obviously going to university,

که فکر نمی کنم سخت کار کنند. منظورم این است که بدیهی است که دانشگاه رفتن،

and that’s so much easier than it used to be.

و این خیلی راحت تر از گذشته است.

Yeah, so yeah, I think we have it handed to us almost,

بله، بله، من فکر می کنم ما آن را تقریباً به

we are almost like in nanny state, I think.

دستمان داده ایم، فکر می کنم تقریباً در حالت پرستار هستیم.

How would you describe this humour? - Erm… ruthless at times,

این طنز را چگونه توصیف می کنید؟ - ارم...

ruthless and direct sometimes, occasionally slightly erm…

گاهی اوقات بی رحم، گاهی بی رحم و مستقیم، گاهی اوقات کمی ...

dark as well I think sometimes, the British humour,

تاریک و من فکر می کنم گاهی اوقات، طنز بریتانیایی،

they can be quite dark. Also you can be sometimes,

آنها می توانند کاملا تیره باشند. همچنین می‌توانید گاهی اوقات،

overly respectful as well, you know,

بیش از حد محترمانه نیز رفتار کنید، می‌دانید،

we don't want to hurt others feelings being British,

ما نمی‌خواهیم به احساسات بریتانیایی بودن دیگران آسیب

and we have that respect, I hope for… for each other, most of the time,

برسانیم، و ما این احترام را داریم، امیدوارم برای همدیگر، بیشتر اوقات،

not all the time, most of the time, I’d say.

نه همیشه، بیشتر اوقات، من می گویم.

Funny, ‘cos it’s quite a contrasting thing you just said.

خنده دار است، "چرا که این موضوع کاملاً متضادی است که شما گفتید."

Yeah, it is a contrast, yeah. - Brutal but with a… - Brutal.

بله، این یک تضاد است، بله. - وحشیانه اما با یک ... - وحشیانه.

We don’t want to offend anyone. - I think… I think with your friends;

ما نمی خواهیم به کسی توهین کنیم. - فکر می کنم... با دوستانت فکر می کنم.

around your mates you can have that brutality, you can be just…

در اطراف همسران خود می توانید آن بی رحمی را داشته باشید، می توانید فقط ...

just on the edge, right, and be cutting,

فقط در لبه، درست، و کوتاه باشید،

but I think with those you don't know with that kind of sense of,

اما من فکر می کنم با کسانی که نمی شناسید با آن حس

you know, humour being used to to offset some things

طنز، می دانید که به آنها عادت کرده اید.

that aren’t so great, you know, to offset that kind of erm…

می‌دانید، برخی چیزها را که خیلی عالی نیستند، جبران کنید تا این

atmospheric challenge you have from some people, sometimes.

چالش‌های جوی را که گاهی از جانب برخی افراد پیش رو دارید، جبران کنید .

Yeah, and you hear all the time right, you hear it wherever you go,

بله، و شما همیشه درست می شنوید، هر جا که می روید آن را می شنوید،

this British humour. And small talk, we’re very good at small talk

این طنز بریتانیایی. و صحبت های کوچک، ما در بریتانیا در صحبت های کوچک بسیار خوب هستیم

in Britain and all that time we kind of, use for small talk,

و تمام مدتی که به نوعی از آن برای صحبت های کوچک استفاده می کنیم،

I mean, goodness me, that… that's gotta be years of our lives,

منظورم این است، خدای من، این ... باید سال های زندگی ما باشد،

all of us, engaged in… in the small talk,

همه ما درگیر ... در صحبت های کوچک،

about the weather and all kinds of other… other unimportant things

در مورد آب و هوا و انواع چیزهای دیگر... چیزهای بی اهمیت دیگری

which we are so obsessed with.

که ما خیلی به آنها وسواس داریم.

Insecure lager-louts - Insecure Lager-louts.

ناامن lager-louts - ناامن Lager-louts.

And that's what people think of us,

و این همان چیزی است که مردم در مورد ما فکر می کنند،

and that’s what I also think we’re all like. I'm not a lager-lout.

و من همچنین فکر می کنم همه ما شبیه آن هستیم . من اهل لجن کشی نیستم.

Well okay, but you’re a Brit! - Yeah but, I used to be a lager-lout.

خوب، اما شما یک بریتانیایی هستید! - آره، اما، من قبلاً آدم قلدری بودم.

A reformed… - not deformed, reformed. - Okay, so er... but then,

اصلاح شده... - تغییر شکل نیافته، اصلاح شده. - خوب، خب... اما

if this is a past version of yourself,

اگر این نسخه گذشته خودتان است

then maybe there’s a modern version of Brits

، شاید نسخه مدرنی از بریتانیایی ها وجود داشته باشد

that is different to this lager-lout. - So… well, I suppose it…

که با این لاگر لاوت متفاوت باشد. - خب... خب، فکر می‌کنم...

but it's like every culture, we've all got our different erm…

اما مثل هر فرهنگ دیگری است، همه ما عبارات متفاوتی داریم...

we’ve all got our different, we’re quite opinionated aren’t we?

همه ما متفاوت هستیم، ما کاملاً صاحب نظر هستیم، اینطور نیست؟

Don’t you think? We’re quite opinionated. So… and we're quite judgmental,

فکر نمیکنی؟ ما کاملا عقیده داریم بنابراین ... و ما کاملاً قضاوت کننده

we are judgmental which I don't…

هستیم، ما قضاوت کننده هستیم که من نمی کنم ...

and I'm trying to work on that myself as a Brit,

و من خودم به عنوان یک بریتانیایی سعی می کنم روی آن کار کنم ،

but I don't like to be so judgmental, but we are,

اما دوست ندارم اینقدر قضاوت کننده باشم، اما ما هستیم،

but then I think that's just the rest of the world,

اما پس از آن من فکر می کنم این فقط بقیه دنیاست،

I think all human beings are. So I have…

من فکر می کنم همه انسان ها چنین هستند. بنابراین من ... آیا

have I helped you here on this question about Brits? Not really.

من در اینجا به شما در مورد این سوال در مورد بریتانیا کمک کرده ام؟ نه واقعا.

I've sort of gone worldwide. - You’ve sort of, looped back round.

من یک جورایی دنیا رفته ام - یه جورایی به عقب برگشتی.

But what sets us aside? Is it just the beer drinking and the insecurity?

اما چه چیزی ما را کنار می گذارد؟ آیا فقط نوشیدن آبجو و ناامنی است؟

Is that it? - Er… I’d literally…. I… yeah, it's…

این است؟ - آره… من به معنای واقعی کلمه…. من... آره، این است که...

we’ve just got that whole… we… I don't think our reputation’s that great.

ما فقط همین را داریم... ما... فکر نمی کنم شهرت ما آنقدرها هم عالی باشد.

No. - No, I think we've got a lit… not to the rest…

نه. - نه، فکر می‌کنم ما چیز دیگری داریم... نه به بقیه...

not to the rest of Europe, say,

نه به بقیه اروپا، بگو،

I think we’re the… we’re the naughty bunch.

فکر می‌کنم ما آن دسته از افراد بدجنس هستیم .

Right. On our little island. - Yeah, just… we’re just naughty.

درست. در جزیره کوچک ما - آره، فقط... ما شیطونیم.

so we've got a bit of a… yeah, a bad name for ourselves.

بنابراین ما یک مقدار ... آره، نام بدی برای خودمان داریم.

But, we’re alright, we do it alright.

اما، ما خوب هستیم، ما آن را خوب انجام می دهیم.

Thanks for watching this week's episode,

از تماشای قسمت این هفته متشکریم،

Let me know in the comments below what

در نظرات زیر نظرتان را در مورد هموطنانتان با من در میان بگذارید

you think of your fellow country-folk

and we'll see you next week, bye.

و هفته آینده شما را خواهیم دید، خداحافظ.

This video is sponsored by italki,

این ویدیو توسط italki حمایت می شود

the site that allows you to find online language teachers

، سایتی که به شما امکان می دهد معلمان زبان آنلاین را

for 1-on-1 tutoring.

برای تدریس خصوصی یک به یک پیدا کنید.

As a new user, you’ll get $10 in italki credits

به عنوان یک کاربر جدید، در

after your first lesson if you register using the link

صورت ثبت نام با استفاده از لینک

go.italki.com/easyenglish

go.italki.com/easyenglish،

If you don’t like reading complicated language books

پس از اولین درس، 10 دلار اعتبار italki دریافت خواهید کرد.

or listening to pre-recorded audio courses,

then italki is for you.

italki برای شماست.

You’ll get to practice your conversational skills

شما می توانید مهارت های مکالمه خود را

under different real-world scenarios as speaking with humans

تحت سناریوهای مختلف دنیای واقعی تمرین کنید زیرا صحبت کردن با انسان

is the best and fastest way to learn a language.

ها بهترین و سریع ترین راه برای یادگیری زبان است.

You can customise your lessons to cater to your learning needs

می‌توانید درس‌های خود را برای برآوردن نیازها

and interests and the 1-on-1 lessons provide you with

و علایق یادگیری خود سفارشی کنید و درس‌های 1 به 1

undivided attention with teachers at your preferred time,

در زمان دلخواهتان،

whether you’re at home, at the airport, or at your local park,

چه در خانه، چه در فرودگاه یا در پارک محلی‌تان، توجه بی‌نظیری را با معلمان به شما ارائه می‌دهند.

you have complete access.

شما دسترسی کامل دارید

So head over to italki with the link go.italki.com/easyenglish

بنابراین با لینک go.italki.com/easyenglish به italki بروید

to start your first lesson and get $10 in italki credits.

تا اولین درس خود را شروع کنید و 10 دلار اعتبار italki دریافت کنید.