English for Finance: 7 Key Terms

What?

What?

چی؟

چی؟

What the hell?

چه جهنمی؟

What?

What?

چی؟

چی؟

E?

E؟

Dollar dollar bill, y'all.

اسکناس دلار دلار، شما. هوا

It's raining.

بارانی است.

E. Okay, Mr. E has been bothering me for a while because we do all these English words,

E. باشه، آقای E مدتی است که من را اذیت می کند، زیرا ما همه این کلمات انگلیسی را انجام می دهیم،

but he says it's not making him any money.

اما او می گوید که این برای او درآمدی ندارد.

So today, we're going to learn seven financial words that you should learn in order to help

بنابراین امروز، ما هفت کلمه مالی را یاد می گیریم که برای کمک به

you make more money.

کسب درآمد بیشتر باید یاد بگیرید.

E. That's not how you spell dollar.

ه. دلار را اینگونه نمی نویسید.

It's d-o-l-o-a-r.

d-o-l-o-a-r است.

That worm's crazy.

اون کرم دیوانه است

Look, he's got money in his eyes.

ببین پول تو چشمش هست

He's not thinking.

او فکر نمی کند.

So, seriously, today, I mean, I've read things before, and what they've said is if you don't

بنابراین، به طور جدی، امروز، منظورم این است که من قبلاً مطالبی را خوانده ام و آنچه آنها گفته اند این است که اگر

understand the language of money, you're going to have problems with money.

زبان پول را درک نکنید، با پول مشکل خواهید داشت.

So even though we're an English site, we're going to do our best to teach you English

بنابراین با وجود اینکه ما یک سایت انگلیسی هستیم، تمام تلاش خود را می کنیم تا انگلیسی

and a little bit of finance so we can have some fun and learn a little.

و کمی امور مالی را به شما آموزش دهیم تا بتوانیم کمی سرگرم شویم و کمی یاد بگیریم.

Right?

Not just English, a little more.

درست؟

نه فقط انگلیسی، کمی بیشتر.

So let's go to the board.

پس بیایید به هیئت مدیره برویم.

I have seven things written up here, and some of you have never seen these before or a few

من هفت چیز در اینجا نوشته‌ام، و برخی از شما قبلاً اینها را ندیده‌اید یا چند موردی که

you're going to ask me questions about, and it's my job, which I will fulfill - that means

قرار است از من سؤال کنید، و این وظیفه من است که انجام خواهم داد - یعنی

I will do it - to teach you what they are.

انجام خواهم داد - به شما یاد بدهم. چه هستند.

A lot of people, English speakers, whatever, and wherever you are in the world, get involved

بسیاری از مردم، انگلیسی زبانان، در هر کجا و در هر کجای دنیا که هستید،

with investments, and this is what we're talking about.

با سرمایه گذاری درگیر می شوند، و این چیزی است که ما در مورد آن صحبت می کنیم.

Taking your money and investing it.

پول خود را بگیرید و آن را سرمایه گذاری کنید.

That means putting into something else to make more money for you.

این به این معنی است که چیز دیگری را برای کسب درآمد بیشتر برای شما سرمایه گذاری کنید.

Those investments can be real estate, which is land and houses; they can be bonds, which

این سرمایه‌گذاری‌ها می‌تواند املاک و مستغلات باشد، که زمین و خانه است. آنها می توانند اوراق قرضه باشند، که

are basically loans that you can get or governments are looking for money, or corporations are

اساساً وام هایی هستند که شما می توانید دریافت کنید یا دولت ها به دنبال پول هستند یا شرکت ها به

looking for money to do more business, so they give out a bond, and it pays a certain

دنبال پول هستند تا تجارت بیشتری انجام دهند، بنابراین آنها یک اوراق قرضه می دهند و مقدار مشخصی سود پرداخت می کند

amount of interest so you can make money for lending it to them.

تا شما بتوانید آن را به دست آورید. پول برای قرض دادن به آنها

Just like when you go to the bank and ask for a loan, except now you are the bank.

درست مثل زمانی که به بانک می روید و وام می خواهید، با این تفاوت که الان شما بانک هستید.

Cool?

سرد؟

All right.

خیلی خوب.

The next thing are...

مورد بعدی این است که ...

We're going to talk about stocks and shares.

ما در مورد سهام و سهام صحبت خواهیم کرد.

I'll keep it brief.

خلاصه میگم

Stocks and shares are not exactly the same.

سهام و سهام دقیقاً یکسان نیستند.

I want you to think of it like this.

میخوام اینجوری بهش فکر کنی

"Stocks", like apple stocks, are like an apple pie; it's the whole pie, while a "share" is

سهام، مانند سهام سیب، مانند پای سیب است. این کل پای است، در حالی که "سهم"

a piece of the pie.

یک تکه از پای است.

So when you say you own stocks, it means you own companies, pieces of companies.

بنابراین وقتی می گویید سهام دارید، به این معنی است که شما صاحب شرکت ها، قطعاتی از شرکت ها هستید.

When you talk about shares, it's how much or what percentage of the company you own.

وقتی در مورد سهام صحبت می‌کنید، مشخص می‌شود که مالک چند یا چند درصد از شرکت هستید.

That's what basically an investment is.

این همان چیزی است که اساساً سرمایه گذاری است.

So we're investing in stocks, which is companies; we buy shares, which is pieces of the company;

بنابراین ما در سهام سرمایه گذاری می کنیم که شرکت ها هستند. ما سهام می خریم که قطعاتی از شرکت است.

we buy bonds, which is giving loans to businesses so they will pay us interest to make money;

ما اوراق قرضه می خریم که به کسب و کارها وام می دهد تا آنها برای کسب درآمد به ما سود بدهند.

or we buy real estate and hope the real estate goes up to make money, or we rent it.

یا ملکی می خریم و امیدواریم که املاک و مستغلات برای کسب درآمد بالا برود یا آن را اجاره کنیم.

Now that I've given you the basics of an investment - whew, that's a first-year university course

حالا که من اصول اولیه یک سرمایه گذاری را به شما دادم - وای، این یک دوره دانشگاهی سال اول

in two minutes - let's talk about what you need to know to make this work for you.

در دو دقیقه است - بیایید در مورد چیزهایی که باید بدانید تا این کار برای شما کار کند صحبت کنیم.

One of the first things we want to look at is called "risk tolerance".

یکی از اولین چیزهایی که می خواهیم به آن نگاه کنیم «تحمل ریسک» نام دارد.

A lot of people, even though they have money, don't think about risk tolerance.

بسیاری از مردم، با وجود اینکه پول دارند، به تحمل ریسک فکر نمی کنند.

And this is basically the first place you should start at.

و این اساساً اولین جایی است که باید از آن شروع کنید.

If you're the type of person who goes to sleep at night and worries about your money, you

اگر از آن دسته افرادی هستید که شب ها می خوابید و نگران پول خود هستید،

are probably...

احتمالاً ...

You are a conservative investor.

شما یک سرمایه گذار محافظه کار هستید.

You want your money to be safe so you can sleep at night and not worry.

شما می خواهید پولتان امن باشد تا بتوانید شب بخوابید و نگران نباشید.

You will probably invest in things - I'm not saying you have to, but you would probably

احتمالاً روی چیزهایی سرمایه‌گذاری خواهید کرد - نمی‌گویم مجبور باشید، اما احتمالاً

like investing more in, like, bonds or very safe stocks, like electricity stocks because

دوست دارید بیشتر در اوراق قرضه یا سهام بسیار مطمئن مانند سهام برق سرمایه‌گذاری کنید، زیرا

the government kind of backs it, or you might want to invest in stocks like an apple or

دولت به نوعی از آن حمایت می‌کند، یا ممکن است بخواهید سرمایه‌گذاری کنید. در سهام هایی مانند سهام سیب یا

a car stock because they don't move up very much, but they're very, very safe and they've

خودرو، زیرا آنها خیلی بالا نمی روند، اما بسیار بسیار ایمن هستند و

been around a long time.

مدت زیادی است که در بازار وجود داشته اند.

Okay?

باشه؟

Okay?

باشه؟

If you are older, conservative stocks are the way to go, especially if you're retired

اگر سن شما بالاتر است، سهام محافظه کار راه حلی است، به خصوص اگر بازنشسته شده اید

because you really don't want to lose your money because you're not working.

زیرا واقعاً نمی خواهید پول خود را به دلیل کار نکردن از دست بدهید.

Now, if you're relatively young, between 30 and 60 - yes, I said 60 is young - okay, you

حالا اگر نسبتاً جوان هستید، بین 30 تا 60 - بله، گفتم 60 جوان است - خوب،

might want to go into...

ممکن است بخواهید وارد شوید ...

You might be called a "moderate investor", and that means you like a little bit of risk.

ممکن است به شما "سرمایه گذار معتدل" خطاب شود، و این یعنی شما کمی دوست دارید. کمی ریسک

Imagine going to an Indian restaurant and they say, "Would you like it spicy or not?"

تصور کنید به یک رستوران هندی می روید و می گویند تند می خواهید یا نه؟

You're going to say, "A little bit of spice to make it nice."

شما می خواهید بگویید: "کمی ادویه برای خوش طعم شدن".

You don't want it without taste; you want a little kick, but not too much kick.

شما آن را بدون سلیقه نمی خواهید. شما یک لگد کوچک می خواهید، اما نه بیش از حد.

Okay?

باشه؟

In other words, you don't want to be on the toilet all night, just keeping it real.

به عبارت دیگر، شما نمی خواهید تمام شب را در توالت باشید، فقط آن را واقعی نگه دارید.

You're a moderate investor.

شما یک سرمایه گذار معتدل هستید.

You're going to do what I said about bonds and maybe some real estate, but you might

شما همان کاری را که در مورد اوراق قرضه و شاید مقداری املاک گفتم را انجام خواهید داد، اما ممکن است

buy some stock in different companies.

سهامی را در شرکت های مختلف بخرید.

You may go from an apple stock and maybe try a Tesla or maybe something new, but nothing

ممکن است از یک انبار سیب استفاده کنید و شاید یک تسلا یا چیز جدیدی را امتحان کنید، اما هیچ چیز

too risky because you want to get your money back, and although you're young...

خیلی خطرناک نیست زیرا می خواهید پول خود را پس بگیرید، و اگرچه جوان هستید...

You're not young-young, so you're 30, and you want to make sure there's lots of growth,

شما جوان و جوان نیستید، بنابراین شما. 30 ساله هستید، و می خواهید مطمئن شوید که رشد زیادی وجود دارد،

but you won't lose your money.

اما پول خود را از دست نمی دهید.

And you are still working, so if you make a mistake, you can fix it.

و شما هنوز در حال کار هستید، بنابراین اگر اشتباه کردید، می توانید آن را برطرف کنید.

Right?

درست؟

Okay.

باشه.

Now, I like this word because it's "aggressive".

حالا من این کلمه را دوست دارم چون «تهاجمی» است.

It's "aggressive".

"تهاجمی" است.

It's really Scottish.

واقعا اسکاتلندی است.

Aggressive investors, they will take more risks.

سرمایه گذاران تهاجمی، ریسک بیشتری خواهند کرد.

They will invest in new companies, hoping for a lot of returns very quickly, but there

آن‌ها در شرکت‌های جدید سرمایه‌گذاری خواهند کرد، به امید بازدهی بسیار سریع، اما

could be a lot of losses, a lot of losses, or we call it "downside", a lot of losses,

ممکن است زیان‌های زیادی داشته باشند، زیان‌های زیادی داشته باشند، یا آن را "نقطه منفی"، زیان‌های زیادی می‌نامیم،

so they are really risking it.

بنابراین آنها واقعاً آن را به خطر می‌اندازند.

Okay?

باشه؟

They're the ones who don't want to go for butter chicken when they go to the restaurant.

آنها کسانی هستند که وقتی به رستوران می روند نمی خواهند سراغ مرغ کره ای بروند.

They want the tikka masala with the seasoning, the hot, you know, psst, yeah, crazy.

آنها تیکا ماسالا را با چاشنی می خواهند، داغ، می دانید، psst، آره، دیوانه.

Right?

Or the spicy hot wings and burn their mouth.

درست؟

یا بال های تند و داغ و سوزاندن دهانشان.

But they believe that being aggressive now will get them further ahead because they make

اما آنها بر این باورند که تهاجمی بودن در حال حاضر آنها را جلوتر می‌برد، زیرا آنها

way more money, but they can also lose a lot, lot of money.

پول بیشتری به دست می‌آورند، اما همچنین می‌توانند پول زیادی از دست بدهند.

You'll tend to find people in their 20s to mid-30s doing this one because they have time.

شما تمایل دارید افرادی را در 20 سالگی تا اواسط 30 سالگی پیدا کنید که این کار را انجام می دهند زیرا وقت دارند.

If they make a mistake, they can always try again.

اگر اشتباه کنند، همیشه می توانند دوباره تلاش کنند.

Now, although I was talking about ages, this could just be your personality.

حالا، اگرچه من در مورد سن صحبت می کردم، این فقط می تواند شخصیت شما باشد.

You're a conservative person, you like to be safe, you like taking risks, you're aggressive,

شما فردی محافظه کار هستید، دوست دارید ایمن باشید، دوست دارید ریسک کنید، پرخاشگر هستید

or you're moderate.

You want to try a little bit of risk, but you want to be safe.

یا میانه رو هستید.

شما می خواهید کمی ریسک را امتحان کنید، اما می خواهید ایمن باشید.

So it's not always about age.

بنابراین همیشه به سن نیست.

It's how you think and feel, basically.

اساساً این طرز فکر و احساس شماست.

So the first thing you want to discover is what is my risk tolerance?

بنابراین اولین چیزی که می خواهید کشف کنید این است که میزان تحمل ریسک من چقدر است؟

How do I sleep at night when I know my money is in conservative investments, moderate investments,

وقتی می دانم پولم در سرمایه گذاری محافظه کارانه، سرمایه گذاری متوسط

or aggressive investments?

یا سرمایه گذاری تهاجمی است، چگونه می توانم شب بخوابم؟

Choose your style and then go with it.

سبک خود را انتخاب کنید و سپس آن را دنبال کنید.

Try not to choose something that's too aggressive or too much risk for you because in the long

سعی کنید چیزی را انتخاب نکنید که برای شما بیش از حد تهاجمی یا خطرناک است زیرا در دراز

run, it won't be worth it.

مدت ارزش آن را نخواهد داشت.

You'll be worrying too much and you'll make too many mistakes trying to fix the mistakes

شما بیش از حد نگران خواهید شد و در تلاش برای اصلاح اشتباهاتی که مرتکب شده اید، اشتباهات زیادی مرتکب خواهید شد

you've made.

.

Okay, so let's look at assets and liabilities.

خوب، پس بیایید به دارایی ها و بدهی ها نگاه کنیم.

I know I put it as one word, but they basically go hand in hand.

می دانم که آن را به عنوان یک کلمه بیان می کنم، اما آنها اساساً دست به دست هم می دهند.

So what do I mean?

پس منظور من چیست؟

When you talk about an asset, it's something you have that has significant value.

وقتی در مورد یک دارایی صحبت می کنید، آن چیزی است که دارای ارزش قابل توجهی است.

For example, a car.

مثلا ماشین.

So if you buy a car, that's an asset because it has value.

بنابراین اگر ماشینی بخرید، این یک دارایی است زیرا ارزش دارد.

It can be resold, right?

می توان آن را دوباره فروخت، درست است؟

Now let's talk about what is a liability.

حالا بیایید در مورد اینکه بدهی چیست صحبت کنیم.

So we're going to put "a" for asset over here, "l" for liability, and it's something you

بنابراین ما می خواهیم "a" را برای دارایی در اینجا، "l" را برای بدهی، و این چیزی است که شما

owe.

مدیون هستید.

Like a loan.

مثل وام.

And we can go back to the same car example because as I own a car, it is an asset.

و می‌توانیم به همان مثال ماشین برگردیم، زیرا از آنجایی که من یک ماشین دارم، یک دارایی است.

So if I have a financial statement that will say, "List your assets", the car would be

بنابراین، اگر من یک صورت مالی داشته باشم که بگوید: "دارایی های خود را فهرست کنید"، ماشین

there as something that's mine.

به عنوان چیزی که مال من است آنجا خواهد بود.

On that same paper, I could have the car as a liability because I took out a loan to get

در همان کاغذ، من می توانستم ماشین را به عنوان بدهی داشته باشم زیرا برای گرفتن ماشین وام گرفتم

the car and that loan has not been paid back.

و آن وام بازپرداخت نشده است.

That loan must be paid back or I don't really own the car, so it is a liability, right?

آن وام باید بازپرداخت شود وگرنه من واقعاً مالک ماشین نیستم، پس بدهی است، درست است؟

At some future date, I will pay it off.

در تاریخ آینده، آن را پرداخت خواهم کرد.

So you have to take a list of your assets and liabilities, right?

پس باید فهرستی از دارایی ها و بدهی های خود تهیه کنید، درست است؟

What do you have of significant value for an asset and what do you have that you still

چه ارزش قابل توجهی برای یک دارایی دارید و چه چیزی دارید که هنوز

owe on that would be a liability, okay?

در آن بدهی دارید، خوب؟

Once we talk about assets and liabilities, if we're talking, I mentioned about stocks

وقتی در مورد دارایی ها و بدهی ها صحبت می کنیم، اگر صحبت می کنیم، در مورد سهام

and bonds and whatnot, real estate, we want to talk about diversification.

و اوراق قرضه و غیره اشاره کردم، املاک و مستغلات، می خواهیم در مورد تنوع صحبت کنیم.

And you know, like diverse means different, right?

و می‌دانید، مانند متنوع به معنای متفاوت است، درست است؟

It means diverse means different.

یعنی متنوع یعنی متفاوت.

And we want to talk about not owning just one thing.

و ما می خواهیم در مورد عدم مالکیت فقط یک چیز صحبت کنیم.

A lot of successful investors, they will have bonds, they will have shares, we were talking

بسیاری از سرمایه گذاران موفق، اوراق قرضه خواهند داشت، سهام خواهند داشت، ما در مورد

about with stocks, they will have real estate because the market, and the market is where

سهام صحبت می کردیم، آنها املاک و مستغلات خواهند داشت زیرا بازار، و بازار جایی است که

things are traded, things fluctuate, things aren't all the same.

چیزها معامله می شود، چیزها در نوسان هستند، همه چیز نیست. یکسان.

And you know what I mean because when you go to the grocery store, eggs are high one

و می دانید منظور من چیست زیرا وقتی به خواربارفروشی می روید، یک روز تخم مرغ ها زیاد می شوند، روز

day, low another.

دیگر کم می شوند.

The same happens with real estates and shares for stocks as well as bonds.

همین امر در مورد املاک و سهام برای سهام و همچنین اوراق قرضه اتفاق می افتد.

They fluctuate as the economy changes, right?

آنها با تغییر اقتصاد در نوسان هستند، درست است؟

So we want to be diverse, so if one is up, usually the other is down.

بنابراین ما می خواهیم متنوع باشیم، بنابراین اگر یکی بالا باشد، معمولاً دیگری پایین است.

It's a bit of a balancing act that goes on.

این یک عمل متعادل کننده است که ادامه دارد.

So diversification, I'm going to put this, I hope you don't laugh when I put this.

بنابراین تنوع، من قصد دارم این را قرار دهم، امیدوارم وقتی این را قرار می دهم نخندید.

Okay, so the old saying, don't put all your eggs in one basket.

خوب، پس ضرب المثل قدیمی، همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید.

If you imagine having eggs and how fragile they are, they're easy to break, yes?

اگر تصور کنید که تخم مرغ دارید و چقدر شکننده هستند، شکستن آنها آسان است، بله؟

If you put them in a basket and you're walking down the road and you slip, if they're all

اگر آنها را در یک سبد قرار دهید و در جاده راه می روید و لیز می خورید، اگر همه آنها

in one basket, they're all gone.

در یک سبد باشند، همه آنها رفته اند.

So if you put all of your money into real estate and something goes wrong in that market,

بنابراین اگر تمام پول خود را در املاک و مستغلات بگذارید و مشکلی در آن بازار پیش بیاید،

you lose all your money.

تمام پول خود را از دست خواهید داد.

Just as if the stock market goes down all of a sudden and all of your money in stocks,

همانطور که اگر بازار سهام به طور ناگهانی سقوط کند و تمام پول شما در سهام باشد،

you lose it all.

همه آن را از دست می دهید.

And the bond market can also go up and down because countries and companies do funny things

و بازار اوراق قرضه نیز می‌تواند بالا و پایین شود، زیرا کشورها و شرکت‌ها کارهای خنده‌داری انجام می‌دهند

and sometimes those bonds can be worth not that much, right?

و گاهی اوقات این اوراق می‌تواند ارزش چندانی نداشته باشد، درست است؟

It is a loan after all, and if they can't pay it back, it means nothing to you when

به هر حال این یک وام است و اگر نتوانند آن را پس بدهند، وقتی

we're talking about bonds.

در مورد اوراق قرضه صحبت می کنیم برای شما معنی ندارد.

So with the diversification, we want to get different types of investments, and I mentioned

بنابراین با تنوع، ما می‌خواهیم انواع مختلفی از سرمایه‌گذاری را دریافت کنیم، و من به

it with the conservative investor, we probably want safe stocks and they would probably want

آن با سرمایه‌گذار محافظه‌کار اشاره کردم، احتمالاً سهام امن می‌خواهیم و آنها احتمالاً

more bonds, right?

اوراق قرضه بیشتری می‌خواهند، درست است؟

The aggressive investor might have more in the stock market than anything else.

سرمایه گذار تهاجمی ممکن است بیش از هر چیز دیگری در بازار سهام داشته باشد.

It's your choice, but you want to make sure you're diversified.

این انتخاب شماست، اما می خواهید مطمئن شوید که متنوع هستید.

Liquidity.

نقدینگی.

Well, if you look here, I'm going to just put my fingers here, it says "liquid".

خوب، اگر اینجا را نگاه کنید، من فقط انگشتانم را اینجا می گذارم، می گوید "مایع".

When we talk about liquidity, we talk about how quickly an asset can be turned into money,

وقتی از نقدینگی صحبت می کنیم، در مورد این صحبت می کنیم که یک دارایی با چه سرعتی می تواند به پول تبدیل شود،

right?

درست است؟

Currency.

واحد پول.

Think of currency, like current for water, and it moves.

به ارز فکر کنید، مانند جریان آب، و حرکت می کند.

So when we talk about liquidity, it is how fast an asset can become cash, okay?

بنابراین وقتی در مورد نقدینگی صحبت می کنیم، این است که یک دارایی با چه سرعتی می تواند به پول نقد تبدیل شود، خوب؟

So if you have real estate, it's the least liquid because you have a house, you can't

پس اگر ملکی دارید، کمترین نقدینگی است چون خانه دارید، نمی توانید

just go out and say "house money".

بیرون بروید و بگویید «پول خانه».

You have to get it ready, fix it up, get people to come in and check it out, and then some

شما باید آن را آماده کنید، درستش کنید، مردم را وادار کنید که وارد شوند و آن را بررسی کنند، و سپس برخی از

people say "yeah", some people...

مردم بگویند "بله"، برخی از مردم...

That can be months, so it might take months to get out of it.

این ممکن است ماه ها باشد، بنابراین ممکن است ماه ها طول بکشد تا از آن خلاص شوید. .

With shares or stock, and we talked about over here, you can go to the stock market

با سهام یا سهام، و ما در اینجا در مورد آن صحبت کردیم، می توانید به بازار سهام بروید

and then say "I want to sell these shares".

و سپس بگویید "من می خواهم این سهام را بفروشم".

It's much faster than real estate, but it's not as liquid as cash.

این بسیار سریعتر از املاک و مستغلات است، اما به اندازه پول نقد مایع نیست.

So you want to make sure you have some liquidity in your savings because you never know when

بنابراین شما می خواهید مطمئن شوید که مقداری نقدینگی در پس انداز خود دارید زیرا هرگز نمی دانید چه زمانی به

you need the money.

پول نیاز دارید.

If it's all in real estate, and remember I said if the market went badly, then you can't

اگر همه اینها در املاک و مستغلات است، و به یاد داشته باشید که گفتم اگر بازار بد پیش رفت، پس نمی

get your money out, so you're in a troubled situation.

توانید پول خود را بیرون بیاورید، بنابراین در وضعیت آشفته ای قرار دارید.

So liquidity is important.

بنابراین نقدینگی مهم است. در صورت نیاز،

How fast can I transfer this asset, right, this thing of significant value into cash

چقدر سریع می توانم این دارایی را به پول نقد منتقل کنم، درست است

if I need to?

؟

Because if you have to leave the country or you have to retire, that becomes very, very

زیرا اگر مجبور شوید کشور را ترک کنید یا مجبور به بازنشستگی شوید، این بسیار بسیار

important, right?

مهم می شود، درست است؟

So understand how much liquidity you have.

پس بفهمید چقدر نقدینگی دارید.

Dividends.

سود سهام.

This is what a company decides they're going to pay you.

این همان چیزی است که یک شرکت تصمیم می گیرد که به شما پول بدهد.

Now, funny enough, the company might not actually be making money that year, but they can still

حالا، به اندازه کافی خنده دار، ممکن است شرکت در آن سال واقعاً درآمد نداشته باشد، اما هنوز هم می توانند

give a dividend, and some companies can be sitting on a hell of a ton of cash and give

سود سهام بدهند، و برخی از شرکت ها می توانند روی جهنمی پول نقد بنشینند و

you nothing.

چیزی به شما ندهند.

Apple, anyone?

اپل، کسی؟

Anyway, so...

به هر حال، پس...

So, let's...

پس، بیایید...

When we look at dividends, how does that work?

وقتی به سود سهام نگاه می کنیم، چگونه کار می کند؟

Well, if they do decide to give you money, depending on...

خوب، اگر آنها تصمیم بگیرند که به شما پول بدهند، بسته به ...

We talked about shares.

ما در مورد سهام صحبت کردیم.

What amount of shares you own, that's the amount of money you're allowed to get or going

چه مقدار سهام دارید، این مقدار پولی است که مجاز به دریافت یا قرار دادن آن هستید

to be given to you.

.

So if you own 10%, you'll get 10% of that money.

بنابراین اگر صاحب 10 درصد باشید، 10 درصد از آن پول را دریافت خواهید کرد.

If you own 1%, you'll get 1%.

اگر مالک 1% باشید، 1% دریافت خواهید کرد.

So a "dividend" is shared money-right?-among the investors, so they're not just giving

بنابراین، "سود سهام" در میان سرمایه گذاران، پول مشترک است، بنابراین آنها

it to anyone.

آن را فقط به کسی نمی دهند.

So don't walk outside Apple and go, "Yo, got a dividend!"

بنابراین بیرون از اپل راه نروید و بگویید: "یو، سود سهام گرفتی!"

No.

نه.

So, shared money for the investors from the company.

بنابراین، پول مشترک برای سرمایه گذاران شرکت.

Okay?

باشه؟

Now, you're going to ask me what this drip thing is, here, and I want you to think of

حالا، شما می خواهید از من بپرسید که این قطره چیست، در اینجا، و می خواهم به

a "tap".

یک "شیر آب" فکر کنید.

Okay?

باشه؟

So, just listen and follow me for a second or two, and we'll go back.

پس فقط گوش کن و یکی دو ثانیه دنبالم کن و ما برمیگردیم.

You know when you have a tap at home, or, you know, the sink and the water drips?

می دانید چه زمانی در خانه شیر دارید یا می دانید سینک و آب می چکد؟

It's annoying.

این آزاردهنده است.

Right?

It just drips, drips, drips.

درست؟

فقط می چکد، می چکد، می چکد.

And you know that if the sink is plugged, there's something in the sink, and it drips,

و می دانید که اگر سینک وصل باشد، چیزی در سینک وجود دارد، و چکه می کند،

that over a while, that water can come and flow all over the place.

که در مدتی، آن آب می تواند بیاید و در همه جا جاری شود.

Right?

And it's terrible.

درست؟

و این وحشتناک است.

That's terrible in your house, but in dividends, it's a good thing.

این در خانه شما وحشتناک است، اما در سود سهام، چیز خوبی است.

What is a "drip"?

"چکه" چیست؟

Well, remember we talked about the dividends, that divided money?

خوب، یادتان هست در مورد سود سهام صحبت کردیم، آن پول تقسیم شد؟

Well, that's per share.

خوب، این به ازای هر سهم است.

Okay?

باشه؟

Now, for companies that have drips, what they say is...

حالا برای شرکت هایی که قطره ای دارند، چیزی که می گویند این است که ... فرض

Let's say you have a dividend for $1, but it's $1 and...

کنید یک دلار سود سهام دارید، اما 1 دلار است و ...

Sorry, $1.10, let's say, and the share is $1.

ببخشید، فرض کنید 1.10 دلار است و سهم 1 دلار است.

Well, you can buy one more, but now you have this 10 cents left over.

خوب، شما می توانید یکی دیگر بخرید، اما اکنون این 10 سنت باقی مانده است.

Right?

So, what are you going to do?

درست؟

خب تصمیم داری چکار کنی؟

Well, generally, you either take the dividend or not, but the companies that offer drips,

خب، به طور کلی، یا سود سهام را می گیرید یا نه، اما شرکت هایی که قطره ای عرضه می کنند، می

they say...

گویند...

Okay, that $1.10, you can get one share plus a tenth of a share.

خوب، آن 1.10 دلار، می توانید یک سهم به اضافه یک دهم سهم بگیرید.

What?

Yeah, you can get one-tenth, so you can keep adding them up to get a new share.

چی؟

بله، می‌توانید یک دهم را دریافت کنید، بنابراین می‌توانید به جمع کردن آنها ادامه دهید تا سهم جدیدی دریافت کنید.

So depending on how many shares you have, you can get extra shares if you're in a drip

بنابراین بسته به تعداد اشتراک‌هایی که دارید، اگر در برنامه قطره‌ای هستید، می‌توانید اشتراک‌های اضافی دریافت کنید

program.

.

A lot of companies offer them.

بسیاری از شرکت ها آنها را ارائه می دهند.

It's great for the company because it's regular income for them because you don't take the

این برای شرکت عالی است زیرا برای آنها درآمد معمولی است زیرا شما از

you get the opportunity to buy more shares without necessarily investing more money.

فرصتی که برای خرید سهام بیشتر بدون سرمایه گذاری پول بیشتر به دست می آورید استفاده نمی کنید.

And the best part is it doesn't matter if the share is going up or down, over time it

و بهترین بخش این است که فرقی نمی‌کند که سهم بالا یا پایین می‌شود، با گذشت زمان

averages out because you're buying with your drip.

میانگین آن کاهش می‌یابد زیرا شما با قطره‌ای خود خرید می‌کنید.

Cool?

سرد؟

All right.

خیلی خوب.

Yeah, sounds good.

آره صداش خوبه

So, go make some coffee and watch that drip, drip, drip, and smile your face off if you

بنابراین، برو یک قهوه درست کن و نگاه کن که چکه می‌کند، می‌چکد، می‌چکد، و اگر

got some...

مقداری می‌گرفتی لبخند می‌زنی...

Right?

Some drips because you're making extra money.

درست است؟

مقداری چکه می ریزد چون پول اضافی در می آورید.

So, that's drips.

بنابراین، این قطره است.

And I'm just going to put a little drip here.

و من فقط می خواهم یک قطره کوچک در اینجا بگذارم.

So, you remember, this drip one day is going to make itself a whole big share for you.

بنابراین، یادتان هست، این قطره یک روز سهم بزرگی برای شما خواهد داشت.

Patience and intelligence.

صبر و هوش. به

Told you you're going to learn some stuff here.

شما گفتم که می خواهید چیزهایی را در اینجا یاد بگیرید.

Okay, too excited.

باشه خیلی هیجان زده

Now, ROI, run, Oliver, run.

حالا، ROI، فرار کن، الیور، اجرا کن.

No, that's not what it means.

نه منظورش این نیست

ROI means your return on investment.

ROI به معنای بازگشت سرمایه شماست.

Now, return on investment is usually...

حالا بازده سرمایه معمولا...

We talk about the percentage.

درصد صحبت می کنیم.

So, if you put in $1,000 on an investment and you make $100, so you get $1,100 at the

بنابراین، اگر 1000 دلار برای سرمایه گذاری بگذارید و 100 دلار درآمد داشته باشید، بنابراین در پایان سال 1100 دلار دریافت کنید

end of the year, you got a 10% return.

، 10 درصد بازده دریافت خواهید کرد.

So, what's the return on your investment?

بنابراین، بازگشت سرمایه شما چقدر است؟

10%.

You invested $1,000, you got $100, it's 10%.

10 درصد

شما 1000 دلار سرمایه گذاری کردید، 100 دلار گرفتید، 10٪ است.

That's easy enough.

این به اندازه کافی آسان است.

We like to calculate that because inflation runs...

ما دوست داریم آن را محاسبه کنیم چون تورم جاری است...

Inflation?

تورم؟

Oh, I'll...

اوه، من ...

Oh, wait.

اوه، صبر کنید.

We'll come back to that because that makes a big difference on what you make.

ما به آن باز خواهیم گشت زیرا این تفاوت زیادی در آنچه شما ایجاد می کنید ایجاد می کند.

Because many people think I made this much money, yay, I have a good return on investment.

از آنجایی که بسیاری از مردم فکر می کنند من اینقدر پول به دست آورده ام، بله، من بازگشت سرمایه خوبی دارم. به

Look at my profit.

سود من نگاه کن

And they don't know about this secret shark, dun-dun, dun-dun, dun-dun, waiting to get

و آنها در مورد این کوسه مخفی، دان-دان، دان-دان، دان-دان، منتظر دریافت

them.

But how we can figure out...

آنها نیستند.

اما چگونه می توانیم بفهمیم...

Because you might want to know, okay, I made 10% this year.

چون ممکن است بخواهید بدانید، بسیار خوب، من امسال 10 درصد درآمد داشتم.

Okay?

On $1,000.

باشه؟

به قیمت 1000 دلار

Well, how long is it going to take me to make my $1,000 back, to double my money?

خوب، چقدر طول می کشد تا 1000 دلارم را پس بگیرم تا پولم را دو برابر کنم؟

This has to do with the rule of 72.

این به قانون 72 مربوط می شود.

What?

That's a funky number.

این یک عدد بد بو است.

I don't know where they caught it from, but just listen, wait.

من نمی دانم آنها آن را از کجا گرفتند، اما فقط گوش کنید، صبر کنید.

Okay.

When you take this percentage of your return on investment and you divide it into 72, it

باشه.

وقتی این درصد از بازده سرمایه خود را بگیرید و آن را به 72 تقسیم کنید، به

will tell you how long it will take you to double your money.

شما می گوید که چقدر طول می کشد تا پول خود را دو برابر کنید.

Go on, I'm listening.

برو من دارم گوش میدم

Okay.

باشه.

So, for example, if you were to make 6% on your return on investment, it would take...

بنابراین، به عنوان مثال، اگر بخواهید 6 درصد از بازده سرمایه خود را بدست آورید، طول می کشد...

Hold on.

One, two, three, four, five, six, seven, eight, nine, 10, 11, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 18,

دست نگه دارید.

یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، نه، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24،

19, 20, 21, 22, 23, 24, 25, 26, 27, 28, 29, 30, 31, 32, 33, 34, 35, 36, 37, 38, 39, 40,

No, no, no, no.

25، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40، نه، نه، نه،

نه.

Shh, don't look.

خس، نگاه نکن

Where's my calculator?

ماشین حساب من کجاست؟

I can't figure this stuff out.

من نمی توانم این چیزها را بفهمم

I was never good at math.

من هرگز در ریاضیات خوب نبودم.

It will take 12 years.

12 سال طول خواهد کشید.

Whew.

12 years.

وای

12 سال.

So, if you make 6% return on your investment, it will take 12 years from your $1,000 to

بنابراین، اگر شما 6 درصد بازدهی سرمایه خود را داشته باشید، 12 سال طول می کشد تا از 1000 دلار شما

go all the way to $2,000.

به 2000 دلار برسد.

And you can take any other number that's a percentage, put it into 72, and it will tell

و شما می توانید هر عدد دیگری را که یک درصد است بردارید، آن را در 72 قرار دهید، و به شما می گوید که

you how long it will take you to double it.

چقدر طول می کشد تا آن را دو برابر کنید.

Anyway, so we look at return on investment, but we also want to look at the rule of 72

به هر حال، بنابراین ما به بازگشت سرمایه نگاه می کنیم، اما همچنین می خواهیم به قانون 72 نگاه کنیم

to talk about how long it will take us to double that money, and to double it again

تا در مورد اینکه چقدر طول می کشد تا آن پول را دوبرا کنیم، و بارها و بارها آن را دو برابر کنیم

and again to know that we have a significant amount of money.

تا بدانیم که مقدار قابل توجهی داریم. از پول

Right?

درست؟

That's kind of cool.

این یه جورایی باحاله

Simple little things that some people don't know about that you now know.

چیزهای کوچک ساده ای که برخی از مردم در مورد آنها نمی دانند و شما اکنون می دانید.

Remember that shark?

آن کوسه را یادت هست؟

I talked about a shark for a reason.

من به دلیلی در مورد کوسه صحبت کردم.

There's a little shark fin, here's the water, bigger sharks, here's his big teeth.

یک باله کوسه کوچک، آب، کوسه های بزرگتر، دندان های بزرگ او.

Oh, sorry.

It's a terrible shark.

اوه ببخشید.

این یک کوسه وحشتناک است.

Here's a shark.

اینجا یک کوسه است.

That's my shark.

اون کوسه منه

Don't laugh.

نخندید.

Here's his teeth.

اینم دندوناش

Okay.

باشه.

Inflation.

تورم.

Inflation is...

تورم است...

Right.

درست است.

It eats away at the value of your money.

ارزش پول شما را از بین می برد.

Things get more expensive over time, so when we look at inflation, it's the rising cost

چیزها با گذشت زمان گران تر می شوند، بنابراین وقتی به تورم نگاه می کنیم، افزایش هزینه

of things over time that lessens the value of your money.

چیزها در طول زمان است که ارزش پول شما را کاهش می دهد.

Right now, inflation's running about 2.39%.

در حال حاضر، تورم حدود 2.39 درصد است.

Whatever that means, it just means everything that costs...

این به معنای هر چه باشد، فقط به معنای هر چیزی است که هزینه دارد...

If it cost $1...

اگر قیمت آن 1 دلار است...

Sorry, $100 last year, it now costs $102.39.

متأسفیم، 100 دلار در سال گذشته، اکنون قیمت آن 102.39 دلار است.

And inflation keeps happening every year.

و تورم هر سال اتفاق می افتد.

So if something cost $100 before, or sorry, if you made $100 before and you got that money,

بنابراین، اگر چیزی قبلاً 100 دلار قیمت داشت، یا متأسفیم، اگر قبلاً 100 دلار درآمد داشتید و آن پول را دریافت کردید،

the next year that money isn't really $100, it's going to be $97.11 in real money value.

سال بعد آن پول واقعاً 100 دلار نیست، ارزش پول واقعی آن 97.11 دلار خواهد بود.

And inflation keeps happening.

و تورم همچنان ادامه دارد.

Sometimes it's higher, and sometimes it's lower.

گاهی اوقات بالاتر است و گاهی اوقات پایین تر.

And why is it on this thing, here?

و چرا در این مورد، اینجا؟

Because a lot of people, when they talk about their return on investment and how much money

زیرا بسیاری از مردم، وقتی در مورد بازگشت سرمایه و میزان درآمدشان صحبت می کنند

they're making, they sometimes forget to think about inflation and how that shark

، گاهی فراموش می کنند که به تورم فکر کنند و اینکه چگونه آن کوسه

is eating away at their money.

پول آنها را می خورد.

Right?

درست؟

It's taking bites out of their money.

از پول آنها لقمه می گیرد.

So that money is not always a whole dollar anymore.

بنابراین آن پول دیگر همیشه یک دلار کامل نیست.

So you want to make sure that your return of investment is beating inflation.

بنابراین می خواهید مطمئن شوید که بازگشت سرمایه شما بر تورم غلبه می کند.

Some people have investments in the bank, they keep money in their bank account, and

برخی افراد در بانک سرمایه گذاری می کنند، پول را در حساب بانکی خود نگه می دارند و

the bank account's paying, you know, 2%.

پرداخت حساب بانکی، می دانید، 2 درصد است.

But inflation's at 4%, it means every year you're actually losing more and more money

اما تورم 4 درصد است، این بدان معناست که هر سال اگر پول را در آنجا نگه دارید، در واقع پول بیشتری از دست می دهید

if you keep it there.

.

So when we look at our return on investment, we want to look at the inflation rate to make

بنابراین وقتی به بازده سرمایه‌گذاری خود نگاه می‌کنیم، می‌خواهیم به نرخ تورم نگاه کنیم تا

sure we're moving our money to get a return on investment that beats inflation.

مطمئن شویم که پول خود را به سمت بازگشت سرمایه‌ای که بر تورم غلبه می‌کند، جابه‌جا می‌کنیم.

Okay?

باشه؟

One of the ways I've discussed you could do that is not only get dividends, get trips

یکی از راه‌هایی که من در مورد آن صحبت کردم این است که نه تنها سود سهام دریافت کنید، بلکه سفرهایی نیز داشته باشید

to help make your money grow faster.

تا به رشد سریع‌تر پولتان کمک کنید.

Right?

درست؟

Figure out, you know, what kind of diversification you can afford and you want - real estate,

بفهمید، می دانید، چه نوع تنوعی را می توانید بخرید و می خواهید - املاک،

bonds, or stocks.

اوراق قرضه یا سهام.

Right?

درست؟

Make sure you keep assets, try and keep your liabilities low.

مطمئن شوید که دارایی ها را حفظ کرده اید، سعی کنید بدهی های خود را پایین نگه دارید.

Right?

And most of all, figure out what kind of investor you're going to be so that you can sleep at

درست؟

و مهمتر از همه، بفهمید که چه نوع سرمایه گذاری خواهید بود تا بتوانید

night.

شب ها بخوابید.

Now...

حالا...

Now I've done that, you know, we have to have a little bit of a quiz.

حالا من این کار را انجام دادم، می دانید، باید کمی امتحان داشته باشیم.

Right?

درست؟

And you learn something, but you want to make sure you don't just know it, but you understand

و چیزی یاد می گیرید، اما می خواهید مطمئن شوید که نه تنها آن را بلد نیستید، بلکه آن را درک می کنید

it so you can maximize your use.

تا بتوانید استفاده خود را به حداکثر برسانید.

Right?

And you put a smile on your face like I got one now, knowing all that money coming into

درست؟

و تو لبخندی روی صورتت می نشانی که انگار من الان دارم، با دانستن این که تمام پول وارد

your bank.

بانکت می شود.

Dollar, dollar bill, y'all.

دلار، اسکناس دلار، همه.

All right, so, let's do the quiz, and I have a little bit of a surprise for you, and you'll

بسیار خوب، پس بیایید مسابقه را انجام دهیم، و من یک سورپرایز کوچک برای شما دارم، و

see what that is shortly.

به زودی خواهید دید که چیست.

Okay, so, let's make sure we got the, as I said, understanding.

خوب، پس بیایید مطمئن شویم که همانطور که گفتم به درک رسیده ایم.

Understanding.

Knowledge is nice, understanding is better, because with understanding you can actually

درك كردن.

دانش خوب است، درک بهتر است، زیرا با درک می توانید از

use it.

آن استفاده کنید.

Cool?

سرد؟

All right.

First one we have is the rise in the price of goods and services over time is called...

خیلی خوب.

اولین موردی که داریم افزایش قیمت کالاها و خدمات در طول زمان است که به آن می گویند...

What would that be?

چه می شود؟

That's right, inflation.

درست است، تورم. می

You can think of it like a balloon that gets bigger and bigger over time, never getting

توانید آن را مانند بادکنکی در نظر بگیرید که با گذشت زمان بزرگتر و بزرگتر می شود و هرگز کوچکتر نمی شود

smaller.

.

Right?

درست؟

Now, Virgie has all her money in real estate, so she doesn't have a lot of...

حالا، ویرجی تمام پولش را در املاک و مستغلات دارد، بنابراین او مقدار زیادی از آن را ندارد...

What would that be?

این چه می تواند باشد؟

Diversification.

تنوع بخشی.

Do you remember I said we have a bit of a surprise?

یادت هست گفتم یه سورپرایز داریم؟

I have to be honest, because some of you, I'm sure, right now put this down, and you

من باید صادق باشم، زیرا مطمئنم برخی از شما همین الان این موضوع را کنار گذاشته اید و

could be right.

ممکن است حق با شما باشد.

Right?

درست؟

You don't have a lot of diversification because all of her money is in real estate.

شما تنوع زیادی ندارید زیرا تمام پول او در املاک و مستغلات است.

That's not very diverse.

این خیلی متنوع نیست.

That's the answer I was looking for, but if I'm honest, I can also say not a lot of liquidity,

این پاسخی است که من دنبالش بودم، اما اگر صادقانه بگویم می‌توانم بگویم نقدینگی زیاد نیست،

because I also said to you, if you have real estate, it takes a lot to sell the real estate.

زیرا به شما هم گفتم اگر ملکی دارید، فروش ملک زیاد نیاز دارد.

You can't just get money right away.

شما نمی توانید بلافاصله پول بگیرید.

So to be honest, either one could be correct here, and that was my surprise, because I

بنابراین صادقانه بگویم، هر کدام می‌توانند در اینجا درست باشند، و این برای من شگفت‌انگیز بود، زیرا

really wanted to see if you could figure it out.

واقعاً می‌خواستم ببینم آیا شما می‌توانید آن را بفهمید.

So if you've got liquidity, put your...

پس اگر نقدینگی دارید، بگذارید... به

Give yourself a tap on the shoulder, because you listened to what I said, and you realize

شانه خود ضربه بزنید، چون به حرف من گوش دادید و متوجه شدید

that real estate is not liquid.

که املاک نقدی نیستند.

Right?

درست؟

Poor Virgie, she has to wait to get her money.

بیچاره ویرجی، او باید صبر کند تا پولش را بگیرد.

But you can also put "diversification", because if you're all one thing, there's no diversification.

اما شما همچنین می توانید "تنوع" را قرار دهید، زیرا اگر همه شما یک چیز هستید، تنوع وجود ندارد.

So good on you if you got that as well.

خیلی خوبه اگه اینو هم گرفتی

All right?

خیلی خوب؟

Let's go to number three.

بریم سراغ شماره سه.

"My something on the sale of my shares was 17%."

چیزی که من در فروش سهامم داشتم 17 درصد بود.

So, what was this?

خب این چی بود

At 17%, I gave you enough time, you should know.

در 17% به شما زمان کافی دادم، باید بدانید.

It's your return on investment.

این بازگشت سرمایه شماست.

Okay?

Her return on investment was 17% for the sale of her shares, or his shares, whatever.

باشه؟

بازگشت سرمایه او 17 درصد برای فروش سهام خود یا سهام او بود.

Next.

بعد.

"Mr. E is a something investor.

"آقای E یک سرمایه گذار است.

He doesn't like too much risk."

او ریسک زیادی را دوست ندارد."

That's right, "conservative".

درست است، "محافظه کار".

He's a conservative investor.

او یک سرمایه گذار محافظه کار است.

All right?

خیلی خوب؟

He doesn't like risk.

او ریسک را دوست ندارد.

So you might not like risk, either, because you like sleeping well at night, so you want

بنابراین ممکن است ریسک را دوست نداشته باشید، زیرا دوست دارید در شب خوب بخوابید، بنابراین می خواهید

to make sure your investments are safe.

مطمئن شوید که سرمایه گذاری هایتان ایمن هستند.

Not too risky.

زیاد ریسکی نیست

Not too spicy.

خیلی تند نیست

Okay, so, this is...

خوب، پس، این ...

Once again, it's another joke of mine, so go...

یک بار دیگر، این یک شوخی دیگر از من است، پس برو...

Ha-ha-ha, funny guy, get on with the lesson.

ها-ها-ها، پسر بامزه، درس را ادامه بده.

"I have only one something.

"من فقط یک چیز دارم.

It is me.

آن من هستم.

I worked very hard to make myself very valuable.

من خیلی سخت کار کردم تا خودم را بسیار ارزشمند کنم. آن

What would that be?"

چه می تواند باشد؟"

"Asset".

"دارایی".

That's right, ladies, I'm a valuable asset.

درست است، خانم ها، من یک دارایی ارزشمند هستم.

Yeah, no, no, not really, not at all.

آره نه نه واقعا نه اصلا

But yeah.

ولی آره.

And so are you, because if you're actually here studying English and trying to learn

و شما هم همینطور، زیرا اگر واقعاً اینجا هستید و انگلیسی می‌خوانید و سعی می‌کنید

finance from an English site, you are a very rare individual that makes you very valuable,

امور مالی را از یک سایت انگلیسی بیاموزید، فردی بسیار نادر هستید که شما را بسیار ارزشمند می‌کند

and you are an asset.

و یک دارایی هستید.

To you.

برای تو.

Okay?

باشه؟

What about number six?

شماره شش چطور؟

Apple pays regular something to its investors.

اپل به سرمایه گذاران خود مبلغی را به طور منظم پرداخت می کند.

What does Apple pay?

اپل چه چیزی پرداخت می کند؟

Oh, I'm sorry, there's also Apple Pay, where you pay...

اوه، متاسفم، Apple Pay نیز وجود دارد، جایی که شما پرداخت می کنید...

But that's not part of this lesson.

اما این بخشی از این درس نیست.

Okay.

باشه.

"Dividends".

"سود سهام".

Remember we talked about the money a company can decide to give to its investors?

به یاد دارید ما در مورد پولی صحبت کردیم که یک شرکت می تواند تصمیم بگیرد به سرمایه گذارانش بدهد؟

Dividends.

سود سهام.

So it pays regular dividends.

بنابراین سود سهام عادی را پرداخت می کند.

Right?

درست؟

As an incentive to buy more Apple stock.

به عنوان انگیزه ای برای خرید سهام بیشتر اپل.

An incentive means a reason to do something.

انگیزه یعنی دلیلی برای انجام کاری.

And finally, "Elena likes something, so she keeps money instead of investments".

و در نهایت، "النا چیزی را دوست دارد، بنابراین به جای سرمایه گذاری، پول را نگه می دارد".

What does Elena like that she keeps money instead of investments?

النا چه چیزی را دوست دارد که به جای سرمایه گذاری پول نگه می دارد؟

What could that be?

آن چه می تواند باشد؟

Well, she likes to be able to use her money whenever she wants, so it's probably "liquidity".

خوب، او دوست دارد که بتواند هر زمان که می خواهد از پولش استفاده کند، بنابراین احتمالاً «نقدینگی» است.

Remember we talked about that?

یادت هست در مورد آن صحبت کردیم؟

Liquidity is the ability to change an investment into money as fast as you can do that.

نقدینگی توانایی تبدیل یک سرمایه گذاری به پول با حداکثر سرعت ممکن است.

So my friends, I'm sure you got seven out of seven, and then when next we meet you will

پس دوستان من، مطمئنم که از هفت تا هفت را گرفتید، و بعد که ملاقات بعدی شما

be millionaires, you will invite me to your houses, buy me fine dinners, and we will talk

میلیونر بود، مرا به خانه‌هایتان دعوت می‌کنید، برایم شام خوب می‌خرید و با هم صحبت می‌کنیم

and laugh.

و می‌خندیم.

[Laughs]

[می خندد] این

That's a good life you've created from this particular lesson.

زندگی خوبی است که شما از این درس خاص ایجاد کرده اید.

Just this lesson.

فقط این درس

Nothing more.

هیچ چیز بیشتر.

You need no more.

دیگر نیازی ندارید

I'm joking.

من شوخی میکنم.

But anyway, before I go, I want you to...

اما به هر حال، قبل از اینکه من بروم، از شما می خواهم ...

And here's the test for this time of your homework.

و اینم تست این زمان از تکالیف شما.

Try and see how you can use these words in your actual life.

سعی کنید و ببینید چگونه می توانید از این کلمات در زندگی واقعی خود استفاده کنید.

"What do you mean, James?"

"منظورت چیه جیمز؟"

It's really easy.

واقعا آسان است.

Just think of investments you have, if you have any.

اگر سرمایه‌گذاری دارید، فقط به سرمایه‌گذاری‌هایی که دارید فکر کنید.

Are they conservative?

آیا آنها محافظه کار هستند؟

Are they moderate?

Are they aggressive?

آیا آنها معتدل هستند؟

آیا آنها تهاجمی هستند؟

Are...

So you're looking at your risk tolerance.

آیا...

بنابراین شما به میزان تحمل ریسک خود نگاه می کنید.

Let's talk about dividends.

بیایید در مورد سود سهام صحبت کنیم. آیا

Are you getting any?

دریافت می کنید؟

Do you have any dividends?

آیا سود سهام دارید؟

Do you have any drips?

قطره ای داری؟

You're going to start going, "Whoa, hold on a second.

شما شروع به رفتن خواهید کرد، "اوه، یک لحظه صبر کنید.

I need to talk to my financial advisor."

من باید با مشاور مالی خود صحبت کنم."

Maybe you do, and I will see you soon.

شاید این کار را بکنید و من به زودی شما را می بینم.

On TV is a rich person saying, "And I learned it all from EngVid."

در تلویزیون یک فرد ثروتمند می گوید: "و من همه چیز را از EngVid یاد گرفتم."

[Laughs]

[می خندد]

Anyway, listen, I would like you to either go on the bottom, here...

به هر حال، گوش کن، من دوست دارم شما یا به پایین بروید، اینجا...

Oh yeah, please do this, here.

اوه، بله، لطفا این کار را اینجا انجام دهید.

Try and make at least...

سعی کن حداقل بساز...

As I said, your homework is to make...

همونطور که گفتم تکلیف تو اینه که بسازی...

Check your own life.

زندگی خودت رو چک کن. می

You see if you can use these words, because that's called financial literacy, because

بینید که آیا می توانید از این کلمات استفاده کنید، زیرا به آن سواد مالی می گویند، زیرا در

then you can actually have more control over your finances, which is great.

این صورت می توانید کنترل بیشتری بر امور مالی خود داشته باشید، که عالی است.

But just for the fun of it, try and make up a sentence like I did, and use the words correctly.

اما فقط برای سرگرمی، سعی کنید مثل من جمله بسازید و کلمات را به درستی به کار ببرید.

And people underneath, you're going to give them...

و افراد زیر، شما به آنها می دهید...

I always say points, but let's say millions of dollars, let's say $1,000 for every good

من همیشه می گویم امتیاز، اما بیایید بگوییم میلیون ها دلار، بیایید بگوییم 1000 دلار برای هر

sentence they make.

جمله خوبی که می گویند.

So if they can make seven sentences, they can make $7,000.

بنابراین اگر آنها بتوانند هفت جمله بسازند، می توانند 7000 دلار به دست آورند.

That's a great ROI.

این یک ROI عالی است.

Right?

Anyway, use this video, yeah, and I will see you soon.

درست؟

به هر حال، از این ویدیو استفاده کنید، بله، به زودی شما را می بینم.

All right?

Take care.

خیلی خوب؟

مراقب باش.

Bye.

خدا حافظ.