English Idioms - BOOT

Ow, what the? Hi, I'm James. I'm EngVid. Ow, what are you hitting me with your boot for?

اوه، چی؟ سلام، من جیمز هستم. من EngVid هستم. اوه، برای چه با چکمه ات مرا می زنی؟

Oh, it seems we're on boot camp.

اوه، به نظر می رسد ما در کمپ بوت هستیم.

Ezekiel, I don't know if you know this, but he went to Mexico.

حزقیال، نمی‌دانم این را می‌دانی یا نه، اما او به مکزیک رفت.

Try and find the video where Ezekiel went to Mexico, it's a very good lesson.

سعی کنید ویدیویی که حزقیال به مکزیک رفته بود را پیدا کنید، درس بسیار خوبی است.

Anyway, it seems he's back from Mexico, and he joined the army.

به هر حال، به نظر می رسد او از مکزیک برگشته و به ارتش پیوست.

So he thinks, he thinks this is boot camp.

بنابراین او فکر می کند، او فکر می کند این اردوگاه بوت است.

Okay, Ezekiel thinks this is boot camp. He's a crazy worm, what can I say?

بسیار خوب، حزقیال فکر می کند که این اردوگاه بوت است . او یک کرم دیوانه است، چه بگویم؟

Okay, if you don't know what this is, this is a boot.

خوب، اگر نمی دانید این چیست، این یک چکمه است.

Now, a boot is like a shoe, okay?

حالا، چکمه مانند یک کفش است، خوب؟

Shoe. I'm not very flexible, I don't do yoga anymore.

کفش. من خیلی انعطاف پذیر نیستم، دیگر یوگا انجام نمی دهم.

But a boot comes up higher, and it's stronger, usually stronger, because people use it in construction,

اما چکمه‌ای بالاتر می‌آید، و قوی‌تر است، معمولاً قوی‌تر است، زیرا مردم از آن در ساختمان‌سازی

or heavy extreme jobs, or in the winter time when it's very, very wet and it's cold,

یا کارهای شدید سنگین استفاده می‌کنند، یا در فصل زمستان که خیلی خیس است و سرد است،

we put our boots on, okay? Because the weather is extreme.

چکمه‌هایمان را می‌پوشیم، خوب؟ چون هوا فوق العاده است.

So we usually use boots for this. You wouldn't wear a boot to a party, okay?

بنابراین ما معمولا برای این کار از چکمه استفاده می کنیم. تو در مهمانی چکمه نمی پوشی، باشه؟

You wouldn't look cool dancing in your boots. Go to work, okay? Boots are for work.

در حال رقصیدن با چکمه هایتان جالب به نظر نمی رسید . برو سر کار، باشه؟ چکمه ها برای کار هستند.

So we understand the idea. A boot is for work.

بنابراین ما این ایده را درک می کنیم . چکمه برای کار است.

Now Ezekiel, sorry I dropped my paper because he kicked me in the butt with his boot.

حالا حزقیال، ببخشید که کاغذم را انداختم چون با چکمه‌اش لگد به لبم زد.

Sometimes we give people the boots. I'll come back to that in a second.

گاهی چکمه ها را به مردم می دهیم . من در یک ثانیه به آن باز خواهم گشت.

Because what we're going to look at is the following, okay?

زیرا آنچه که ما به آن نگاه خواهیم کرد موارد زیر است، خوب؟

We're going to look at, Ezekiel thinks this is boot camp.

ما می‌خواهیم نگاه کنیم، حزقیال فکر می‌کند که این اردوگاه بوت است.

I'll tell you what boot camp is.

من به شما می گویم بوت کمپ چیست.

Okay, I'm going to talk about, oh sorry, boot camp.

خوب، من قصد دارم در مورد، اوه ببخشید، بوت کمپ صحبت کنم.

Well, I'm going to, we're going to have a dialogue,

خب، من می‌روم، می‌خواهیم دیالوگ داشته باشیم،

and we'll also talk about, well, you're probably watching this on the computer, I think.

و همچنین در مورد، خوب ، فکر می‌کنم احتمالاً دارید این را روی رایانه تماشا می‌کنید.

So, okay? We're going to talk about that.

خب، باشه؟ ما در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

Then we're going to also talk about, alright, I'm being lazy.

سپس در مورد اینکه من تنبل هستم صحبت خواهیم کرد.

This is somebody. I'm being lazy today.

این کسی است. من امروز تنبلم

Somebody. I'm going to do one more.

کسی. من می خواهم یک کار دیگر انجام دهم.

I'm going to get lazy again.

من دوباره تنبل خواهم شد.

Okay, cool.

باشه باحال

So, why don't we go over it and see what Mr. Ezekiel wants to talk about.

بنابراین، چرا ما آن را بررسی نکنیم و ببینیم که آقای حزقیال می خواهد در مورد چه چیزی صحبت کند.

Boot camp. Military. Right away, he's wearing a military.

بوت کمپ. نظامی. بلافاصله، او لباس نظامی پوشیده است.

I think he's a sergeant. Look, he's got stripes.

من فکر می کنم او یک گروهبان است. ببین، او خط راه دارد.

Ooh, he's a sergeant. He's got stripes on his arms.

اوه، او یک گروهبان است. او روی بازوهایش راه راه دارد.

He's saying, Sergeant Ezekiel, right?

او می گوید، گروهبان حزقیال، درست است؟

So, Sergeant Ezekiel is in boot camp. This is military.

بنابراین، گروهبان حزقیال در اردوگاه بوت است. این نظامی است.

A boot camp is a place where you go for training, military training.

بوت کمپ جایی است که برای آموزش، آموزش نظامی به آنجا می روید.

That's true and not true.

این درست است و درست نیست.

They also do it for sports. High level sports, sometimes they go to boot camp,

برای ورزش هم این کار را می کنند. ورزش های سطح بالا، گاهی اوقات به بوت کمپ می روند،

which means they go to get the basic training in.

یعنی برای آموزش مقدماتی

Usually, before they get to join the team, they join in sort of a boot camp

and they have to do like military, not military, but train hard

می روند. ، اما سخت تمرین کنید

and then they will see if the person is good enough to actually go on the team.

و سپس خواهند دید که آیا آن شخص به اندازه کافی خوب است که واقعاً به تیم برود.

So, think high level sports like World Cup soccer, right?

بنابراین، به ورزش های سطح بالا مانند فوتبال جام جهانی فکر کنید، درست است؟

They have a camp of sorts.

آنها یک اردوگاه دارند.

Now, boot camp usually is military, which means a person who's never been in the military

حالا، بوت کمپ معمولا نظامی است، یعنی فردی که هرگز سربازی نرفته است،

goes in and becomes this, right? American G.I. Joe, real American hero.

می رود و این می شود، درست است؟ آمریکایی G.I. جو، قهرمان واقعی آمریکا.

Or Israeli hero, French hero, Deutschland hero, Canadian hero.

یا قهرمان اسرائیل، قهرمان فرانسه، قهرمان دویچلند، قهرمان کانادا.

You're a soldier, right?

تو سربازی، درسته؟

They go to boot camp to train to become soldiers, all right?

آنها به اردوگاه بوت می روند تا برای سرباز شدن آموزش ببینند، خب؟

This is old school. No computer graphics, no special effects.

این مدرسه قدیمی است. بدون گرافیک کامپیوتری، بدون جلوه های ویژه.

See, me, marker and a worm.

ببین، من، نشانگر و یک کرم.

That's boot camp, okay?

این بوت کمپ است، باشه؟

Now, if you're watching this lesson, you probably, I'm thinking,

حالا، اگر این درس را تماشا می‌کنید، احتمالاً به این فکر می‌کنید،

unless you have the DVD, I probably look better on DVD.

مگر اینکه DVD را داشته باشید، احتمالاً روی DVD بهتر به نظر می‌رسم.

High definition, yeah?

کیفیت بالا، آره؟

Anyway, I keep saying that because I want somebody to say something nice.

به هر حال، این را ادامه می‌دهم، زیرا می‌خواهم کسی چیز خوبی بگوید.

Say something nice.

یه چیز خوب بگو.

Okay, you probably have to turn on your computer.

خوب ، احتمالاً باید رایانه خود را روشن کنید.

So, if you did that, you had to boot up, boot up the computer, okay?

بنابراین، اگر این کار را انجام می‌دادید، باید بوت می‌شدید، کامپیوتر را بوت می‌کردید، خوب؟

You booted up your computer.

کامپیوترت رو بوت کردی

It needs to start the computer to get all the functions going.

برای انجام تمام عملکردها باید کامپیوتر را راه اندازی کند.

Okay, you turn on the on button, and then, you know,

باشه، دکمه روشن رو روشن میکنی، و بعد، میدونی،

if you're like me and you have a computer like mine,

اگه مثل من باشی و یه کامپیوتر مثل من داری،

you turn on the computer, you leave, go on vacation for a week,

کامپیوتر رو روشن میکنی، میری ، یه هفته به تعطیلات میری

come back, and then it goes, "Boom!"

، برمیگردی و بعد می گوید: "بوم!"

Windows is now ready to operate, okay?

ویندوز اکنون آماده کار است، خوب؟

You booted up your computer.

کامپیوترت رو بوت کردی

It usually takes two or three minutes to make some tea, okay?

معمولاً دو یا سه دقیقه طول می کشد تا کمی چای درست شود، خوب؟

To boot up the computer.

برای بوت کردن کامپیوتر

Cool? You like that? Okay.

سرد؟ شما آن را دوست دارید؟ باشه.

Ezekiel now, see, look, he's got a laptop.

حزقیال، ببین، ببین، او یک لپ تاپ دارد.

He's going to boot up his computer.

او قرار است کامپیوترش را بوت کند.

And it says, "EngVid."

و می گوید: "EngVid."

See, he booted up to EngVid.

ببینید، او به EngVid راه اندازی شد.

See, that's number two.

ببینید، این شماره دو است.

See, computer graphics, good, yeah?

ببینید، گرافیک کامپیوتری، خوب، آره؟

All right.

خیلی خوب.

Give someone the boot.

چکمه را به کسی بدهید

Give them the boot.

چکمه را به آنها بدهید.

Now, there are two meanings for this.

حال برای این دو معنا وجود دارد.

One, if you got the boot from your job, it means you were fired.

یکی، اگر چکمه را از کارتان گرفتید، یعنی اخراج شدید.

Yes, you're worried, fired.

بله، شما نگران هستید، اخراج شده است.

Your boss goes, "We have to give you the boot, Jackson."

رئیس شما می گوید: "ما باید چکمه را به تو بدهیم، جکسون."

Remember, I got the boot, kick, boom, out.

یادت باشد، من چکمه، لگد، بوم، بیرون آمدم.

All right?

خیلی خوب؟

To give you the boot.

تا چکمه را به شما بدهم.

Someone gives you the boot.

یکی چکمه را به شما می دهد.

Give someone the boot.

چکمه را به کسی بدهید

Fired.

اخراج شد.

Losing their job.

از دست دادن شغلشان

See Ezekiel?

حزقیال را می بینید؟

They fired him from the military.

او را از ارتش اخراج کردند.

Now he's not happy.

حالا او خوشحال نیست.

He's angry.

او عصبانی است.

He's angry now because he got the boot.

الان عصبانی است چون چکمه را گرفته است.

But you can boot someone as well.

اما می توانید یک نفر را نیز بوت کنید.

To boot someone out.

برای بوت کردن کسی.

It's a little different.

کمی متفاوت است.

We'll go down here.

ما اینجا میریم پایین

To boot somebody means basically the same thing.

بوت کردن یک نفر اساساً به همین معنی است.

Okay?

باشه؟

If you boot somebody out of your office, okay, you ask them to leave or tell them to leave.

اگر کسی را از دفتر خود بیرون کنید، خوب، از او می خواهید که آنجا را ترک کند یا به او بگویید که برود.

Now, you can also use give someone the boot for the same kind of thing.

در حال حاضر، شما همچنین می‌توانید برای همین نوع از چکمه را به کسی بدهید.

I gave him the boot.

چکمه را به او دادم.

I kicked him out of the party.

من او را از مهمانی بیرون کردم.

Now, as I said, we use this for firing, but we can also talk about just to say get lost.

الان همونطور که گفتم ما از این برای شلیک استفاده می کنیم اما می تونیم فقط بگیم گم شو.

We kicked them out.

ما آنها را بیرون کردیم.

But a simpler way of saying that is to boot them.

اما یک راه ساده تر برای گفتن این است که آنها را بوت کنید.

I booted him out of the office.

از دفتر بیرونش کردم.

Booted him out.

او را بیرون انداخت.

It's not to give them.

این نیست که به آنها بدهید.

Just booted him out.

فقط او را بیرون انداخت.

All right?

خیلی خوب؟

Cool?

سرد؟

All right.

خیلی خوب.

Not too confusing.

خیلی گیج کننده نیست.

Just think.

فقط فکر کن.

Yeah.

آره

Big boot.

چکمه بزرگ

Okay?

باشه؟

Like Batman in the 1960s.

مانند بتمن در دهه 1960.

Just big kick.

فقط یک ضربه بزرگ

Boom.

رونق.

Ouch.

آخ.

They're gone.

آنها رفته اند.

This one or this one.

این یکی یا این یکی

Boot him out of the party.

او را از مهمانی بیرون کن

Give him the boot.

چکمه را به او بدهید.

Get rid of him.

از شر او خلاص شوید.

Now, here's the deal.

حالا، معامله اینجاست.

If somebody tells you they're going to give you the boot or boot you out, you might start

اگر کسی به شما بگوید که می خواهد چکمه را به شما بدهد یا شما را بیرون بیاورد، ممکن است

doing this.

این کار را شروع کنید.

No, I'm not in Japan.

نه، من در ژاپن نیستم.

It's not an earthquake.

زلزله نیست

I'm shaking.

میلرزم.

Now, imagine me wearing my boots.

حالا تصور کنید من چکمه هایم را پوشیده ام.

I'm shaking my boots.

چکمه هایم را تکان می دهم.

It means I'm afraid.

یعنی میترسم

You have them shaking in their boots.

آنها را در چکمه های خود می لرزانید.

That means they're afraid.

یعنی می ترسند.

Scared.

ترسیده.

Okay?

باشه؟

So, if somebody is shaking in their boots, they're afraid of you because nobody really

بنابراین، اگر کسی در چکمه های خود می لرزد، از شما می ترسد زیرا هیچ کس واقعاً نمی

wants to be given the boot.

خواهد چکمه به او داده شود.

If you're in a country with an army, you don't want to go to boot camp.

اگر در کشوری هستید که ارتش دارد، نمی خواهید به کمپ بوت بروید.

That will make you shake in your boots.

که باعث می شود در چکمه هایتان تکان بخورید.

Cool?

سرد؟

And sometimes if you have a computer as old and as bad as mine, you're usually shaking

و گاهی اوقات اگر کامپیوتری به قدیمی و بد مال من دارید، معمولاً

in your boots because you think it's going to crash and that will be the end of your

در چکمه های خود می لرزید زیرا فکر می کنید خراب می شود و این پایان روزهای رایانه شما خواهد بود

computer days.

.

So, if you like that one, boot, don't close down your computer because you'll have to

بنابراین، اگر آن را دوست دارید، بوت کنید، کامپیوتر خود را نبندید زیرا باید

boot it back up.

آن را پشتیبان بوت کنید.

Okay?

باشه؟

Now, I would give any other English group a boot or any other English language website

حالا، من به هر گروه انگلیسی دیگری یک بوت یا هر وب سایت انگلیسی زبان دیگری می دادم و به سایت

and come to ours, right?

ما می آمدم، درست است؟

Come to the good one.

بیا پیش اون خوب

Alright?

بسيار خوب؟

You'll leave them shaking in their boots because they're like, "No, they're going to see James

شما آنها را در چکمه هایشان رها خواهید کرد زیرا می گویند: "نه، آنها قرار است جیمز را

on EngVid."

در EngVid ببینند."

But that's okay.

اما اشکالی ندارد.

Remember, a boot is for work.

به یاد داشته باشید، چکمه برای کار است.

Extreme work.

کار افراطی.

And that's what we do.

و این کاری است که ما انجام می دهیم.

Extreme English.

انگلیسی افراطی.

Yeah, I'm crazy.

آره من دیوونه ام

But, what I'm going to do now is, I've been given the boots.

اما، کاری که اکنون می خواهم انجام دهم این است که چکمه ها را به من داده اند.

I have like ten minutes before I need to get out of here.

ده دقیقه وقت دارم که باید از اینجا بروم.

So, I'm going to tell you where to go to learn more about boots, better drawings, and see

بنابراین، می‌خواهم به شما بگویم کجا بروید تا درباره چکمه‌ها، نقاشی‌های بهتر بیشتر بدانید و

Ezekiel at his best.

حزقیال را در بهترین حالتش ببینید.

Did I ever tell you the story about Ezekiel getting drunk and doing, he was over this

آیا من تا به حال داستان مستی حزقیال و انجام کار را برای شما تعریف کردم، او از این

side, he was drunk and he was, it's a Christian Bale video, I think.

طرف گذشته بود، او مست بود و او بود ، فکر می کنم این یک ویدیوی کریستین بیل است.

Maybe.

شاید.

Could be.

می تواند باشد.

I keep saying that because it's a good one.

این را مدام می گویم چون خوب است.

Go see it.

برو ببینش

Go to one, no, not one, www.engvid.com where you can learn grammar, idioms, slang, IELTS,

به سایت one, no, not one, www.engvid.com بروید که در آنجا می توانید گرامر، اصطلاحات، زبان عامیانه، آیلتس،

TOEFL, TOEIC, and other interesting stuff.

تافل، TOEIC و چیزهای جالب دیگر را یاد بگیرید.

Bye.

خدا حافظ.

They gave me the boot now, see.

الان چکمه را به من دادند، ببین.