Confused Words in English - By, Bye, Buy, Bi

Hi, I'm James from Engadget, how are you doing?

سلام، من جیمز از Engadget هستم، حال شما چطور است؟

Hi, excuse me, I've got to talk to Ezekiel.

سلام، ببخشید، من باید با حزقیال صحبت کنم.

What do you mean?

منظورت چیه؟

It's not vacation time.

زمان تعطیلات نیست

It's not.

این نیست.

You can't.

شما نمی توانید.

Sorry.

متاسف.

Ezekiel wants to go on vacation to Mexico.

حزقیال می خواهد برای تعطیلات به مکزیک برود.

And he's saying Mexico or nothing.

و او می گوید مکزیک یا هیچ.

Mexico or bust.

مکزیک یا نیم تنه

So you can say, you know, Canada or bust, and I'm going to go to Canada or nothing.

بنابراین می توانید بگویید، می دانید، کانادا یا باست، و من می خواهم به کانادا بروم یا هیچ چیز.

But he thinks he's saying goodbye to me and he's giving me this sign saying goodbye bye,

اما او فکر می کند که دارد از من خداحافظی می کند و این علامت را به من می دهد که خداحافظی می کند،

he's going on vacation.

او به تعطیلات می رود.

But the truth is, well, let's go to the board.

اما حقیقت این است که خوب، بیایید به هیئت مدیره برویم.

In English, there are four ways to say goodbye or bye.

در زبان انگلیسی چهار راه برای خداحافظی یا خداحافظی وجود دارد.

There's bye, bye, bye, and bye.

خداحافظ، بای، خداحافظ و خداحافظ وجود دارد.

Okay?

باشه؟

So let's take a look at the first one Ezekiel has up here.

پس بیایید نگاهی به اولین موردی که حزقیال در اینجا دارد بیندازیم.

This bye.

این خداحافظ

And we'll go through the other ones and we'll explain what they mean.

و بقیه را مرور می کنیم و منظورشان را توضیح می دهیم.

Now, if you know anything about Latin, Latin has prefixes, suffixes, and roots.

حالا اگر چیزی در مورد لاتین می دانید، لاتین دارای پیشوند، پسوند و ریشه است.

This particular bye is a prefix and it means two.

این بای خاص یک پیشوند است و به معنای دو است.

So when you see bi in front of a word, it means two of that.

بنابراین وقتی بی را در مقابل یک کلمه می بینید، به معنای دو مورد از آن است.

Okay?

باشه؟

So in this case, we have bye, and he's saying but bye nothing because there's nothing there,

بنابراین در این مورد، ما خداحافظی داریم، و او می‌گوید اما خداحافظ چیزی نیست، زیرا چیزی آنجا نیست،

so it doesn't have a meaning.

بنابراین معنایی ندارد.

But we could say, for instance, I get paid bye weekly.

اما می‌توانیم بگوییم، برای مثال، من هر هفته حقوق می‌گیرم.

This would mean every two weeks.

این یعنی هر دو هفته یکبار.

Easy enough, right?

به اندازه کافی آسان، درست است؟

You see?

می بینی؟

Two.

دو

Okay?

باشه؟

Bye monthly would be the same thing.

خداحافظ ماهانه همین خواهد بود.

Every two months.

هر دو ماه یکبار

The key here is the number two.

کلید اینجا عدد دو است.

You're being given an instruction that it must be two.

به شما دستور داده می شود که باید دو باشد.

Now, here's one.

حالا یکیش اینجاست

Ezekiel doesn't know it, but most worms are bisexual.

حزقیال آن را نمی داند، اما بیشتر کرم ها دوجنسه هستند.

What does that mean?

معنی آن چیست؟

Well, you know, bye means what?

خب میدونی خداحافظ یعنی چی؟

Equals two.

برابر با دو.

Sexual means sex.

جنسی یعنی سکس.

So they can have sex with either males or females.

بنابراین آنها می توانند با زن یا مرد رابطه جنسی داشته باشند .

He doesn't know.

او نمی داند.

He's only a worm.

او فقط یک کرم است.

Okay?

باشه؟

So that's what we use by bye.

پس این همان چیزی است که ما از آن استفاده می کنیم.

First bye we talked about, okay?

اول خداحافظ با هم صحبت کردیم، باشه؟

So Ezekiel, go bye bye.

پس حزقیال برو خداحافظ.

Let's look at the next bye.

بیایید به خداحافظی بعدی نگاه کنیم.

Because Ezekiel's gotten smart.

چون حزقیال باهوش شده است.

He thinks, okay, I buy tequila.

او فکر می کند، باشه، من تکیلا می خرم.

Well, yes, he's right there.

خوب، بله، او همان جاست.

This bye is the one you're probably most used to, which is bye.

این خداحافظی است که شما احتمالاً بیشتر به آن عادت دارید، که خداحافظی است.

Which means to spend money.

یعنی پول خرج کردن.

This is a dollar sign in our country.

این علامت دلار در کشور ماست.

To get something.

برای گرفتن چیزی.

Okay?

باشه؟

So you buy things.

بنابراین شما چیزهایی می خرید.

I bought this shirt.

من این پیراهن را خریدم

No, I know it's not the best shirt, but it wasn't for free.

نه، می دانم که این بهترین پیراهن نیست، اما مجانی هم نبود.

It cost dinero.

قیمتش دینرو

Money.

پول

Peso.

پزو

Yen.

ین.

Okay?

باشه؟

Deutschmark, in case you're in Germany.

Deutschmark، اگر در آلمان هستید.

Okay?

باشه؟

So if we want to buy something, we use money.

پس اگر بخواهیم چیزی بخریم از پول استفاده می کنیم.

That's the other bye.

اون دیگه خداحافظ

Now, I said for.

حالا گفتم برای

I've given you two.

من به تو دو تا دادم

Okay?

باشه؟

Now, you should buy my video.

حالا، شما باید ویدیوی من را بخرید.

I don't have one, but it would be nice if you did.

من ندارم، اما خوب است اگر داشته باشی.

That's how I do these.

من اینطوری این کارها را انجام می دهم.

It's not for free, you know.

این رایگان نیست، می دانید.

You must buy it.

شما باید آن را بخرید.

Okay.

باشه.

What's the next one we're going to do?

کار بعدی که قرار است انجام دهیم چیست؟

Oh, well, we did bye, B-U-I.

اوه، خوب، خداحافظی کردیم، B-U-I.

We did bye for two.

برای دو نفر خداحافظی کردیم.

Remember, he doesn't know his sex.

به یاد داشته باشید، او جنسیت خود را نمی داند.

What about this bye?

این خداحافظ چطور؟

Now, this bye is a little bit troubling.

حالا این خداحافظی کمی ناراحت کننده است.

It's not as easy as the other two.

به آسانی دو مورد دیگر نیست.

You know money, right?

پول بلدی، درسته؟

You know two.

شما دو تا را می شناسید.

You can use one word to exchange it and understand it.

می توانید از یک کلمه برای تبادل آن و درک آن استفاده کنید.

This bye has a couple of things that we're going to talk about.

این خداحافظی چند مورد دارد که ما در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.

Okay?

باشه؟

So, you've got two arrows.

بنابراین، شما دو فلش دارید.

One and two.

یک و دو.

One is grammatical.

یکی دستور زبان است.

Okay?

باشه؟

And one is by preposition.

و یکی با حرف اضافه است.

So, we look at grammar and preposition.

بنابراین، ما به گرامر و حرف اضافه نگاه می کنیم.

Now, they're both...

حالا هر دو

It's a preposition.

... حرف اضافه است.

So, when we look at the preposition.

بنابراین، وقتی به حرف اضافه نگاه می کنیم.

Okay?

باشه؟

What we have to look at is, in this case, we usually use it for transportation.

چیزی که باید به آن نگاه کنیم این است که در این مورد معمولاً از آن برای حمل و نقل استفاده می کنیم.

How did you get here?

چطور اینجا اومدی؟

By car.

با ماشین.

By bicycle.

با دوچرخه.

So, a way of traveling.

بنابراین، راهی برای سفر.

So, we can use it for transportation.

بنابراین، ما می توانیم از آن برای حمل و نقل استفاده کنیم.

We can also use it for limitation on time.

ما همچنین می توانیم از آن برای محدودیت در زمان استفاده کنیم. تا ساعت دوازده

I need you here by twelve o'clock.

اینجا بهت نیاز دارم

That means you have up until this time, and at this time, this is the end of the time you have.

یعنی تا این زمان فرصت دارید و در این زمان، این پایان زمانی است که دارید.

Okay?

باشه؟

So, I need the money by twelve o'clock.

بنابراین، من تا ساعت دوازده به پول نیاز دارم.

You have from any time you want, but by twelve, it has to be here.

شما از هر زمانی که بخواهید دارید، اما تا دوازده، باید اینجا باشد.

So, we're talking about a limitation on time.

بنابراین، ما در مورد محدودیت زمان صحبت می کنیم.

So, we can also use it for time.

بنابراین، ما همچنین می توانیم از آن برای زمان استفاده کنیم.

Now, when I say transport, really what I mean is movement.

حالا وقتی می‌گویم حمل‌ونقل، واقعاً منظورم حرکت است.

Let me write that thing for you again.

بگذارید دوباره آن چیز را برای شما بنویسم.

Just make sure you got it.

فقط مطمئن شوید که آن را دریافت کرده اید.

Because I want you to understand, when I say transport, I really mean movement.

چون می‌خواهم بفهمید، وقتی می‌گویم حمل‌ونقل، واقعاً منظورم حرکت است.

That's how we move.

اینطوری حرکت می کنیم.

Okay?

باشه؟

Now, so we want to remember here.

حالا، بنابراین ما می خواهیم اینجا را به خاطر بسپاریم.

We want you to say it's a T thing, two Ts.

ما از شما می خواهیم که بگویید این یک چیز T است، دو T.

Okay?

باشه؟

Transport and time, when we use it for the prepositional use.

حمل و نقل و زمان، زمانی که از آن برای استفاده اضافه استفاده می کنیم.

What's the other use?

فایده دیگر چیست؟

The other use comes from the passive.

کاربرد دیگر از مفعول می آید .

Now, when we use the passive, we're talking about two things.

حال، وقتی از مفعول استفاده می کنیم، در مورد دو چیز صحبت می کنیم.

We want to talk about something, but we either don't care who did it, or we don't know who did it.

ما می خواهیم در مورد چیزی صحبت کنیم، اما یا برایمان مهم نیست که چه کسی آن کار را انجام داده است، یا نمی دانیم چه کسی این کار را کرده است.

In this case, when we use by, we know who did it, but we actually don't care.

در این مورد، وقتی از by استفاده می کنیم، می دانیم چه کسی این کار را انجام داده است، اما در واقع اهمیتی نمی دهیم.

So, this video is being brought to you by Ezekiel.

بنابراین، این ویدیو توسط حزقیال برای شما آورده شده است.

But you don't care.

اما شما اهمیتی نمی دهید.

He's just a worm going to Mexico to get drunk.

او فقط یک کرم است که برای مست شدن به مکزیک می رود.

If he's not lucky, he's going to be in the bottom of a bottle and someone's going to drink him.

اگر او خوش شانس نباشد، در ته یک بطری می ماند و یکی او را می نوشد.

Look under Mexican tequila.

به زیر تکیلا مکزیکی نگاه کنید.

Okay?

باشه؟

The good stuff.

چیزهای خوب

Okay.

باشه.

So, in this case, when we talk about by, we're talking about the passive.

بنابراین، در این مورد، وقتی در مورد توسط صحبت می کنیم، در مورد منفعل صحبت می کنیم.

And what we mean here is, we know who, we just don't care.

و منظور ما در اینجا این است که می دانیم چه کسی، فقط برایمان مهم نیست.

Now, what do I mean by that?

حالا منظور من از آن چیست؟

Imagine you're in a bar.

تصور کنید در یک بار هستید.

Okay?

باشه؟

You're in a bar.

شما در یک بار هستید.

You're drinking.

داری مشروب میخوری

You meet a pretty señorita.

شما با یک سنیوریتا آشنا می شوید.

I'm very Spanish today because we're going to Mexico.

من امروز خیلی اسپانیایی هستم چون به مکزیک می رویم.

Okay?

باشه؟

You meet a pretty señorita.

شما با یک سنیوریتا آشنا می شوید.

She's sitting there.

اون اونجا نشسته

She has a wedding ring.

او حلقه ازدواج دارد.

You know she's married with somebody, but you just don't care.

شما می دانید که او با کسی ازدواج کرده است، اما شما فقط اهمیتی نمی دهید.

Okay?

باشه؟

That's what we mean.

منظور ما همین است.

The house was made by Ezekiel.

خانه توسط حزقیال ساخته شد.

Really, what I care about is the house.

واقعاً چیزی که من به آن اهمیت می دهم خانه است.

I don't care about Ezekiel.

من به حزقیال اهمیتی نمی دهم.

So, in this case, that's the prepos...

بنابراین، در این مورد، این مقدمه است...

Sorry.

متاسفم.

The passive use of by.

استفاده غیرفعال توسط.

Okay?

باشه؟

So, that's what this by is for.

بنابراین، این چیزی است که برای.

¿Có?

¿Có؟

¿Coprende?

کوپرنده؟

That means, "Do you understand?" in Spanish.

یعنی "میفهمی؟" به اسپانیایی.

Okay.

باشه.

One more.

یکی بیشتر.

We've got three.

ما سه تا داریم

Let's go through them very quickly.

بیایید خیلی سریع از آنها عبور کنیم.

First one was by.

اولی توسط.

Ezekiel is bisexual.

حزقیال دوجنسه است.

Number one.

شماره یک.

Second by.

دوم توسط.

By, by, by, by.

توسط، توسط، توسط، توسط.

By American.

توسط آمریکایی.

Or, in this case, like everyone else, by Chinese.

یا، در این مورد، مانند دیگران، توسط چینی.

Okay?

باشه؟

And the third by is what?

و سومی توسط چیست؟

By.

توسط.

And we have the prepositional use and the passive use.

و استعمال مضارع و استعمال مفعول را داریم.

So, now we have one more by to go.

بنابراین، اکنون یک مورد دیگر در پیش داریم.

Four, right?

چهار، درست است؟

So, let's do the fourth one.

بنابراین، بیایید مورد چهارم را انجام دهیم.

And I think...

و من فکر می کنم ...

This is the one Ezekiel means.

این همان چیزی است که حزقیال به معنای آن است.

You'll notice I left "by" up there and I'm going to add one letter to it.

متوجه خواهید شد که من از آنجا "by" را ترک کردم و می خواهم یک حرف به آن اضافه کنم.

And I want to sing to you an old favorite of mine.

و من می خواهم یکی از محبوب ترین های قدیمی خود را برای شما بخوانم.

Let me clear my throat.

بگذار گلویم را صاف کنم.

Thank you, Vice Professor Weiss.

با تشکر از شما، معاون پروفسور ویس.

Bye, bye, this American pie.

خداحافظ، این پای آمریکایی.

Drove the Chevy to the levee and the levee was dry.

شورت را به سمت آبگیر راندید و خاکریز خشک بود.

Some old, old girls singing whiskey and wanna sing it.

چند دختر پیر و پیر که ویسکی می خوانند و می خواهند آن را بخوانند.

I'm not a good singer.

من خواننده خوبی نیستم

This will be the day that I die.

این روزی خواهد بود که من بمیرم.

Now, before I disappear and say bye-bye, I just want to say this to you.

حالا، قبل از اینکه ناپدید شوم و خداحافظی کنم، فقط می خواهم این را به شما بگویم.

Okay?

باشه؟

Please visit www.engvid.com where you'll find myself and other teachers who will be happy

لطفاً از www.engvid.com دیدن کنید، جایی که من و سایر معلمان را خواهید دید که خوشحال خواهند شد

to entertain you and teach you at the same time.

شما را سرگرم کنند و همزمان به شما آموزش دهند.

Good learning and bye for now.

یادگیری خوب و فعلا خداحافظ.

Okay, now, bye.

باشه حالا خداحافظ

You can go.

میتونی بری.

Yeah, go to Mexico.

آره برو مکزیک

He won't be back next week.

او هفته آینده برنمی گردد.

I promise you.

بهت قول میدم.

He's going to be gone and drunk.

او می رود و مست است.

Yeah?

آره؟

Have a good day.

روز خوبی داشته باشید.

Thanks for tuning in.

با تشکر برای تنظیم