Adjective endings - ING or ED?

Hi, James from engVid. How are you? Normally I read a newspaper, as you know, but today

سلام، جیمز از engVid. چطور هستید؟ همانطور که می دانید معمولاً روزنامه می خوانم، اما امروز

I'm reading the engVid lesson plans. The engVid manual for all the lessons that we'll teach,

برنامه های درس engVid را می خوانم. کتابچه راهنمای engVid برای همه دروسی که آموزش

we have taught, and will teach. You can order these right now. It's called 1-800-MAKE-JAMES-RICH.

خواهیم داد، آموزش داده ایم و خواهیم آموخت. همین الان می توانید اینها را سفارش دهید. 1-800-MAKE-JAMES-RICH نامیده می شود.

Okay, so, just joking, but you can order it. Try. Here's where we're going to do a lesson

خوب، پس، فقط شوخی می کنم، اما می توانید آن را سفارش دهید. تلاش كردن. در اینجا جایی است که ما

today on description. I am thinking that you found me very interesting when I started this

امروز درسی در مورد توضیحات ارائه خواهیم داد. فکر می کنم وقتی این درس را شروع کردم برای شما بسیار جالب بود

lesson. Some of you will be very interested, and you're probably going, "What's the difference

. برخی از شما بسیار علاقه مند خواهید شد و احتمالاً می خواهید بگویید: "تفاوت

between 'interesting' and 'interested' or 'bored' and 'boring'?" Now, I'm going to give

بین "جالب" و "علاقه مند" یا "خسته کننده" و "خسته کننده" چیست؟ حالا می‌خواهم

you a general lesson, but if you want to know more about 'bored' and 'boring', we have one

یک درس کلی به شما بدهم، اما اگر می‌خواهید در مورد «خسته‌کننده» و «خسته‌کننده» بیشتر بدانید،

on the engVid. Oopsie. It's in the manual. Go to the website. You'll find a lesson specifically

در engVid یکی داریم. اوپسی توی دفترچه راهنما هست به وب سایت بروید. شما یک درس به طور خاص

on 'bored' and 'boring'. But I will give you the general way of looking at it, because

در مورد "بی حوصله" و "خسته کننده" پیدا خواهید کرد. اما من نگاه کلی به آن را به شما می‌دهم ، زیرا

many students don't know the difference between why on an adjective ending we use -ed or -ing.

بسیاری از دانش‌آموزان تفاوت بین اینکه چرا در پایان صفت از -ed یا -ing استفاده می‌کنیم، نمی‌دانند.

They get confused. Is he boring or is he bored? Today, I'm going to clear that up for you.

گیج می شوند. او خسته کننده است یا حوصله اش سر رفته است؟ امروز، من می خواهم آن را برای شما روشن کنم.

Clear that up means make it easy for you to understand.

پاک کردن آن یعنی درک آن را برای شما آسان کنید.

So first things we have to look at is it's an adjective ending, but these are formed

بنابراین اولین چیزی که باید به آن نگاه کنیم این است که این یک صفت است، اما اینها از افعال تشکیل شده اند

from verbs. So we'll have a verb word like "bored", "tired", "excited", but then they

. بنابراین ما یک کلمه فعل مانند "بی حوصله"، "خسته"، "هیجان زده" خواهیم داشت، اما سپس

will be used in a way to describe, and that's what they do. They describe a noun or actually

آنها به نوعی برای توصیف استفاده می شوند، و این همان کاری است که آنها انجام می دهند. آنها یک اسم را توصیف می کنند یا در واقع

what the noun is receiving or feeling or doing, right? The action of the noun or what the

آن چیزی را که اسم دریافت می کند یا احساس می کند یا انجام می دهد، درست است؟ فعل اسم یا آنچه

noun has received. And what we're going to do is go through each one, and I'm going to

اسم دریافت کرده است. و کاری که می‌خواهیم انجام دهیم این است که هر کدام را مرور کنیم، و من

give you the grammar points to help you as well to further your learning. So this lesson

به شما نکات گرامری را می‌دهم تا به شما کمک کند تا یادگیری خود را بیشتر کنید. بنابراین این درس

could be for a beginner. You'll learn this. And intermediate and advanced, we'll go further.

می تواند برای یک مبتدی باشد. شما این را یاد خواهید گرفت و متوسط ​​و پیشرفته، ما جلوتر خواهیم رفت.

So let's start off with the easy one. We'll start off with the -ed. -ed means past tense.

پس بیایید با ساده شروع کنیم. ما با -ed شروع می کنیم. -ed به معنای زمان گذشته است.

Past tense means something is finished. Stopped, worked, in the past, from before. The reason

زمان گذشته یعنی چیزی تمام شده است. متوقف شد، کار کرد، در گذشته، از قبل.

why, in this case, as an adjective, something has already happened, right? The action has

دلیل اینکه در این مورد، به عنوان یک صفت، قبلاً اتفاقی افتاده است، درست است؟ این عمل

already happened, and it hasn't had an effect on something. In this case, what it means

قبلاً اتفاق افتاده است و تأثیری روی چیزی نداشته است. در این صورت، منظور این

is you receive the action. You receive. You're not actually doing anything, so it's coming

است که شما اقدام را دریافت می کنید. شما دریافت می کنید. شما در واقع کاری انجام نمی دهید، بنابراین به سراغ

to you. So we say this is passive. Passive means to receive, not actually doing anything.

شما می آید. پس می گوییم این منفعل است. منفعل به معنای دریافت، عملاً انجام ندادن کاری است.

Now, we go from passive to received. What do I mean by that? You receive it. Something

حال از حالت غیرفعال به دریافتی می رویم. منظور من از آن چیست؟ شما آن را دریافت می کنید.

is impacting or affecting you, okay? So you get a feeling. Notice I put this in the past

چیزی روی شما تأثیر می گذارد یا تأثیر می گذارد، خوب؟ بنابراین شما احساس می کنید. توجه کنید که این را در زمان گذشته قرار دادم

tense. Felt, not feel, because it's already happened. It makes you bored or tired, whatever

. احساس کردم، نه احساس، زیرا قبلاً اتفاق افتاده است. این کار شما را بی حوصله یا خسته می کند،

the action that happened before was. So if someone is telling a story that's very long

هر کاری که قبلا اتفاق افتاده باشد. بنابراین اگر کسی داستانی بسیار طولانی

and very uninteresting, you will become bored. The story is uninteresting because it's active,

و غیر جالب را تعریف کند، شما خسته خواهید شد. داستان جالب نیست چون فعال است

it's action, but you become bored. See? Stop. This is the place where it stops. It leaves

، اکشن است، اما شما خسته می شوید. دیدن؟ متوقف کردن. اینجا همان جایی است که متوقف می شود.

you at these places. Next, the action, as I said, is finished. So this finished action

شما را در این مکان ها رها می کند. بعد، عمل، همانطور که گفتم، تمام شد. بنابراین این عمل تمام شده

makes you feel bored or tired. Okay? We good? Let's go over here. It's not just receiving,

باعث می شود که شما احساس بی حوصلگی یا خستگی کنید. باشه؟ ما خوبیم؟ بیا بریم اینجا این فقط دریافت نیست،

because sometimes there's not something actually happening to you. We want to describe a situation

زیرا گاهی اوقات چیزی واقعاً برای شما اتفاق نمی افتد. ما می خواهیم یک موقعیت را

as it is. It is this way now because something has, once again, happened before, and it has

همانطور که هست توصیف کنیم. اکنون به این صورت است، زیرا یک بار دیگر، قبلاً اتفاقی افتاده است و

made the situation as it is now. So that action is finished. Once again, we go finished. And

وضعیت را به همین شکلی که الان هست، کرده است. بنابراین آن عمل به پایان رسید. یک بار دیگر، ما تمام شد.

the situation that is happening is present. So we talk about condition. A condition, or

و وضعیتی که در حال وقوع است وجود دارد. بنابراین ما در مورد شرایط صحبت می کنیم. یک شرط یا

another word is situation. What is the situation now? So what has happened before, so the situation

کلمه دیگر وضعیت است. الان وضعیت چطوره؟ پس آنچه قبلاً اتفاق افتاده است، بنابراین

is now, what is present. Okay? In this case, we can give you two good examples. A crowded

وضعیت اکنون است، آنچه موجود است. باشه؟ در این مورد می توانیم دو مثال خوب برای شما بیاوریم. یک

room. Now, obviously, I hate the word "obvious" because it means clear, easy to see, but if

اتاق شلوغ در حال حاضر، بدیهی است، من از کلمه "بدیهی" متنفرم، زیرا به معنای واضح، آسان برای دیدن است، اما

you're learning English, it's not obvious. You see many, many people. Well, these people

اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، واضح نیست. شما افراد بسیار زیادی را می بینید. خوب، این افراد

all had to come in the room. That's the "ing" part, action. But when they're in the room,

همه باید به اتاق می آمدند. این بخش "ing "، عمل است. اما وقتی آنها در اتاق هستند،

they are not moving anymore. And because they're not moving and there are many people, the

دیگر حرکت نمی کنند. و چون آنها حرکت نمی کنند و افراد زیادی هستند،

room is now crowded. The action is finished, the moving, so the room becomes crowded. There's

اکنون اتاق شلوغ است. عمل به پایان رسید ، حرکت، بنابراین اتاق شلوغ می شود.

nothing to be received. I guess we could say the room has received the people. You could

چیزی برای دریافت نیست حدس می زنم می توانیم بگوییم که اتاق پذیرای مردم است. شما می توانید این را

say that. But really what's important is the condition, the situation. Heated argument.

بگویید. اما در واقع آنچه مهم است شرایط، موقعیت است. بحث گرم.

The argument, people are angry, angry, angry, angry because they've been fighting. That's

بحث، مردم عصبانی، عصبانی، عصبانی، عصبانی هستند، زیرا آنها دعوا کرده اند.

the action. It's still going on, but we say the actual situation is heated, hot, warm,

این عمل است. هنوز ادامه دارد، اما ما می گوییم وضعیت واقعی داغ، داغ، گرم،

very warm argument from the fighting, yeah? Don't take off your clothes and get all naked

بحث بسیار گرم از جنگ است، بله؟ لباس هایتان را در نیاورید و برهنه نشوید

or anything because it's hot. I'm just saying the argument, not the room. They're not together,

یا هر چیز دیگری چون هوا گرم است. من فقط بحث را می گویم نه اتاق. با هم

okay? All right, moving on.

نیستن، باشه؟ بسیار خوب، ادامه می دهیم.

So this is when we look at the passive and ED, all right? So a quick recap. A recap is

پس این زمانی است که ما به غیرفعال و ED نگاه می کنیم ، خوب است؟ بنابراین یک جمع بندی سریع. خلاصه این است

to go over the lesson to make sure you understand. ED means passive or received action. You are

که درس را مرور کنید تا مطمئن شوید که متوجه شده اید. ED به معنای عمل غیرفعال یا دریافتی است. شما

not doing anything. It has come to you. Usually, this action is finished, so it is the final

هیچ کاری نمی کنید. برای شما آمده است. معمولاً این عمل به پایان می رسد، بنابراین تأثیر نهایی

effect on you, final effect on you. So effect is with E for end. It's ended, which will

بر شما، تأثیر نهایی بر شما است. بنابراین اثر با E برای پایان است. تمام شده است، که

make you tired or bored. It also describes conditions or situations. There is a crowded

شما را خسته یا بی حوصله می کند. همچنین شرایط یا موقعیت ها را توصیف می کند. یک اتاق شلوغ است

room. It is a heated argument. You like that? Good.

. این یک بحث داغ است. شما آن را دوست دارید؟ خوب

Time to talk about the active because passive means receiving while action means doing,

وقت آن است که در مورد فاعل صحبت کنیم زیرا منفعل به معنای دریافت است در حالی که عمل به معنای انجام دادن است،

so let's do something, okay? So we'll go over here. Red for stop, green for go. Go is for

پس بیایید کاری انجام دهیم، باشه؟ بنابراین ما به اینجا می رویم . قرمز برای توقف، سبز برای رفتن. رفتن برای

action. Why? I-N-G is active. You already know this because from grammar, you know I

عمل است. چرا؟ I-N-G فعال است. شما قبلاً این را می دانید زیرا از دستور زبان می دانید که

am eating, I am sleeping, I am going, I am reading. All of these things mean I'm doing

من می خورم، می خوابم، می روم، می خوانم . همه این چیزها به این معنی است که من در حال انجام

an action. I am being active, right? Active. So what we say is active is having an effect

یک عمل هستم. من فعال هستم، درست است؟ فعال. بنابراین آنچه ما می گوییم فعال است، تأثیر

A for A, action for affecting others, and when is it affecting them? Present. Unlike

A برای A، عمل برای تأثیرگذاری بر دیگران، و چه زمانی بر آنها تأثیر می گذارد؟ حاضر.

over here where we say it's finished, this action keeps going, right? So you are boring

برخلاف اینجا که می گوییم تمام شده است، این عمل همچنان ادامه دارد، درست است؟ پس تو

me. It's not bad enough that you started an hour ago, but you're still boring me. You

منو خسته میکنی به اندازه کافی بد نیست که یک ساعت پیش شروع کردی، اما هنوز هم مرا خسته می کنی. تو

keep going, and these lead to my feelings, I-N-G, because my feelings are what I feel

ادامه می دهی، و اینها به احساسات من منجر می شود، I-N-G، زیرا احساسات من همان چیزی است که

in the present or my emotions, presently feeling, yeah?

در زمان حال احساس می کنم یا احساسات من، در حال حاضر احساس می کنم، بله؟

Now, remember I said active keeps going on action? Well, notice another I-N-G, an ongoing

حالا، یادتان هست که گفتم فعال ادامه می‌دهد عمل می‌کند؟ خوب، به یک I-N-G دیگر توجه کنید، یک عمل در حال

performing action. I've got I-N-G again. Why do I have these? Well, you are boring,

انجام. من دوباره I-N-G دارم. چرا من اینها را دارم؟ خوب، شما خسته کننده

you're da-da-da-da-da. But if I say I have a growing business, I'm not actually saying

هستید، شما دا-دا-دا-دا-دا هستید. اما اگر بگویم کسب‌وکار رو به رشدی دارم، در واقع نمی‌گویم

the business is growing as in a feeling or an emotion. I'm saying the business is expanding

که کسب‌وکار به‌عنوان یک احساس یا احساس در حال رشد است. من می گویم کسب و کار در حال گسترش

or getting larger, so it's describing the movement of the business. And I'm saying,

یا بزرگتر شدن است، بنابراین حرکت کسب و کار را توصیف می کند. و من می گویم

which is more important, that this is continuing. It's not stopping. It keeps going and going.

که مهمتر از آن، این است که ادامه دارد. متوقف نمی شود. ادامه می دهد و می رود.

An ongoing business, or if you are aging well, you keep aging, getting older, and you're

یک کسب و کار مداوم، یا اگر به خوبی پیر می شوید، به پیری ادامه می دهید، پیرتر می شوید

doing it in a good fashion. It doesn't have to do with emotions or feelings.

و آن را به خوبی انجام می دهید. ربطی به عواطف و احساسات ندارد.

So sometimes the I-N-G, when we're talking about active, can be talking about emotions

بنابراین گاهی اوقات I-N-G، زمانی که ما در مورد فعال صحبت می کنیم، می تواند در مورد احساسات

or feelings, or an ongoing action, similar to over here where we talked about situation,

یا احساسات، یا یک عمل مداوم صحبت کند، شبیه به جایی که در اینجا در مورد موقعیت صحبت کردیم،

yeah? So far so good? Good. Green is for go, ongoing and moving. Red is for stopped and

بله؟ تا اینجای کار خیلی خوبه؟ خوب سبز برای رفتن، ادامه دار و حرکت است. قرمز برای توقف و

received. Now, this is when we go from the babies to

دریافت است. حالا این زمانی است که از نوزادان به

the advanced league, so my voice may speed up a little. But I know you can do it. Just

لیگ پیشرفته می رویم، شاید صدای من کمی سرعت بگیرد. اما من می دانم که شما می توانید آن را انجام دهید. فقط

follow along. This is nice. Now I believe you understand it. And if you can't, just

دنبال کنید این خوب است. حالا من باور دارم که شما آن را درک می کنید. و اگر نمی توانید، فقط

follow the lines. It'll help you. But let's go back to something. How does this affect

خطوط را دنبال کنید. این به شما کمک خواهد کرد. اما اجازه دهید به چیزی برگردیم. این چه تاثیری بر

me with grammar? Well, what did we say? These are formed from verbs but are not verbs, right?

من در گرامر دارد؟ خب چی گفتیم اینها از افعال تشکیل شده اند اما فعل نیستند، درست است؟

And they describe the noun or subject, or they describe the action of the noun and subject,

و اسم یا فاعل را بیان می کنند یا فعل اسم و فاعل را بیان می کنند

yes? So let's look at how it would affect our

بله؟ بنابراین بیایید ببینیم که چگونه بر گرامر ما تأثیر می گذارد

grammar. When we look at grammar, we'll go, "Well, it affects word order." Word order,

. وقتی به دستور زبان نگاه می کنیم، می گوییم: "خب، این بر ترتیب کلمات تأثیر می گذارد." ترتیب کلمات، ها

huh? Well, simple trick. If it's a noun, you put it before. Notice I have "before the noun."

؟ خب ترفند ساده اگر اسم است ، آن را قبل از آن قرار دهید. توجه کنید که من "قبل از اسم" را دارم.

See, a little trick. "Before" is "before the noun" because you put it before the noun.

ببینید، یک ترفند کوچک. «قبل» «قبل از اسم» است زیرا آن را قبل از اسم قرار داده اید.

So you put it before. "Interesting man." This adjective goes before the actual noun,

بنابراین شما آن را قبل از آن قرار دهید. "مرد جالب." این صفت قبل از اسم واقعی می رود،

yes? Or you'd say, "Surprising person" or "Surprised smile." "Dazzling eyes." It goes

بله؟ یا می‌گویید: «فرد شگفت‌انگیز» یا «لبخند متعجب». "چشم های خیره کننده."

before the noun, okay? Now, what about the verb? Because we said

قبل از اسم می رود، باشه؟ حالا فعل چطور؟ چون

it's a verb. Well, remember, it's not really a verb. It's made from verbs, so it goes after

گفتیم فعل است. خوب، به یاد داشته باشید، این واقعا یک فعل نیست. این از افعال ساخته شده است، بنابراین بعد

the verb, right? Like usually adverbs. So what kind of verb, though? We say usually

از فعل می رود، درست است؟ مانند قیدهای معمولی. پس چه نوع فعل، هر چند؟ معمولاً

linking or transitive verbs. "He seems interested." "He seems interesting." Okay? The linking

افعال پیوند دهنده یا متعدی را می گوییم. "به نظر می رسد او علاقه مند است." "او جالب به نظر می رسد." باشه؟ فعل پیوند دهنده

verb is "seems," which means "look like," and we're saying it's linking the subject

"seems" است که به معنای "شبیه به نظر می رسد" است و ما می گوییم که فاعل را

with the action. So "seems interesting," "seems interested." And it goes after the verb. So

با عمل پیوند می دهد. بنابراین "به نظر جالب می رسد"، "علاقه مند به نظر می رسد ". و بعد از فعل می رود. بنابراین

right now, you know before, noun, after, verb. And there's your word order for grammar.

در حال حاضر، شما می دانید قبل، اسم، بعد، فعل. و ترتیب کلمات شما برای دستور زبان وجود دارد.

What about adjectives and adverbs? Well, silly, it's an adjective. But we do have adverbs,

در مورد صفت و قید چطور؟ خب، احمقانه، این یک صفت است. اما ما قید

and we do use these adjectives with adverbs. There's a lesson on engVid about adverbs.

داریم و از این صفت ها با قید استفاده می کنیم. یک درس در مورد engVid در مورد قیدها وجود دارد.

Check it out, and you'll notice there's a correlation. Correlation means something that

آن را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که یک همبستگی وجود دارد. همبستگی یعنی چیزی

goes together or works together, okay? With an adverb, we can use these adjectives

که با هم می آید یا با هم کار می کند، خوب؟ با یک قید، می توانیم از این صفت ها

to help out with degree. I forgot something for most of you guys. Degree, right? Temperature.

برای کمک به درجه استفاده کنیم. من برای اکثر شما بچه ها چیزی را فراموش کردم. مدرک، درسته؟ درجه حرارت.

Hot and cold, how much, difference. In this case, "degree" could be "so" or "very."

سرد و گرم، چقدر، تفاوت. در این مورد، "درجه" می تواند "خیلی" یا "خیلی" باشد.

For instance, "He is so interesting." To what degree? It means "very." Or, "I am very bored

به عنوان مثال، "او بسیار جالب است." تا چه حد؟ به معنی "خیلی" است. یا "من از این درس خیلی خسته شده ام

of this lesson." You're not. I might be, because I want to move on to the next one.

." تو نیستی. من ممکن است، زیرا می خواهم به سمت بعدی بروم.

I'm joking here. It's a very interesting lesson. To what degree? Medium or high, yeah?

من اینجا شوخی می کنم. درس بسیار جالبی است . تا چه حد؟ متوسط ​​یا زیاد، آره؟

We also have the superlative. Superlative, right? "He is the most interesting actor in

ما فوق العاده را هم داریم. فوق العاده، درست است؟ "او جالب ترین بازیگر

Hollywood," which might be Brad Pitt, I think. So superlative would be the most, the highest.

هالیوود است" که ممکن است برد پیت باشد. بنابراین عالی ترین، بالاترین خواهد بود.

We have "so" and "very," then we can go to the superlative. Look, there's Superman because

ما "بسیار" و "خیلی" داریم، سپس می‌توانیم به سمت عالی برویم. ببینید، سوپرمن وجود دارد، زیرا

he's super, the most super person on the planet, right?

او فوق العاده است ، فوق العاده ترین فرد روی کره زمین، درست است؟

So superlatives, we can talk about degree with adverbs, "so" and "very." We can also

بنابراین مازاد، ما می توانیم در مورد درجه با قید، "so" و "خیلی" صحبت کنیم. ما همچنین می

talk about the word order, before nouns and after verbs, okay? Don't forget the "ing"

توانیم در مورد ترتیب کلمات، قبل از اسم و بعد از افعال صحبت کنیم، خوب؟ فراموش نکنید که "ing

is "active action" from your normal grammar, right? Ongoing in the present, okay? It has

" "عمل فعال" از دستور زبان عادی شما است، درست است؟ در حال حاضر ادامه دارد، باشه؟ این

an effect, "a" and "a" on others, or it's an ongoing action into the future, okay? We've

یک اثر، "الف" و "الف" روی دیگران دارد، یا این یک اقدام مداوم در آینده است، خوب؟

got our passive because it receives the action, yes? Because it's the end of an action and

ما انفعال خود را داریم زیرا کنش را دریافت می کند، بله؟ چون این پایان یک عمل است و

you receive it, so you become bored or tired, right? And we talk about condition in a room,

شما آن را دریافت می کنید، بنابراین خسته یا خسته می شوید، درست است؟ و ما در مورد وضعیت یک اتاق،

a crowded room or a heated argument.

یک اتاق شلوغ یا یک بحث داغ صحبت می کنیم.

Hope you enjoyed the lesson. I believe it was interesting for you. I don't think it

امیدوارم از درس لذت برده باشید. فکر کنم براتون جالب بود فکر نمی‌کنم

was too tiring because you're still watching, and I know it's going to make the next one

خیلی خسته‌کننده بود، زیرا شما هنوز هم دارید تماشا می‌کنید، و می‌دانم که

you watch rather boring, I mean, from other people, of course. But where I want you to

تماشای بعدی را خسته‌کننده می‌کند، البته منظورم از افراد دیگر است . اما جایی که من می خواهم شما

go to is www.EngVid.com, where you will meet Mr. E and myself and other fine teachers to

به آن بروید www.EngVid.com است، جایی که شما با آقای E و من و سایر معلمان خوب ملاقات خواهید کرد تا

help you improve your English. It will be an ongoing thing, I'm sure. There's a test

به شما در بهبود زبان انگلیسی خود کمک کنند. مطمئنم این یک چیز مداوم خواهد بود. یک آزمون

and a quiz. Take the quiz. See how well you do. Okay, I'm sure you will because I've always

و یک مسابقه وجود دارد. در مسابقه شرکت کنید. ببینید چقدر خوب کار می کنید. بسیار خوب، مطمئنم که این کار را خواهید کرد زیرا من

found teaching grammar to be interesting. I think you will, too, now. Ciao.

همیشه آموزش گرامر را جالب می دانستم. من فکر می کنم شما هم همین الان. سیائو.