How to talk about DEATH in English

[Sings] That's like the funeral march from Star Wars. If you know Darth Vader, "Luke,

[آواز می خواند] این مانند مراسم تشییع جنازه از جنگ ستارگان است. اگر دارث ویدر را می شناسید، "لوک،

I am your father." And I am James, from EngVid. And I'm going to talk about, well, not a happy

من پدرت هستم." و من جیمز هستم، از EngVid. و من قصد دارم در مورد آن صحبت کنم، خوب، موضوع خوشحال کننده ای نیست

subject, but a subject we should talk about nonetheless. "Nonetheless" means "anyway",

، اما موضوعی که باید در مورد آن صحبت کنیم. "با این وجود" به معنای "به هر حال" است،

right? So what are we talking about? Death. In this case, it's Mr. D has died. Long live

درست است؟ پس در مورد چه چیزی صحبت می کنیم؟ مرگ. در این مورد، آقای د فوت کرده است. زنده باد

Mr. E. You may not have met Mr. D. He's from an unsuccessful website that was started and

آقای E. شما ممکن است آقای D را ندیده باشید. او از یک وب سایت ناموفق است که راه اندازی شد و

died. That's why he's gone. The king is dead. Long live the king. Mr. E is here. Right,

درگذشت. به همین دلیل او رفته است. شاه مرده است. زنده باد شاه آقای E اینجاست. درسته،

E? Props.

ای؟ لوازم جانبی

Okay. So let's talk about death. And I may be smiling too much and laughing too much,

باشه. پس بیایید در مورد مرگ صحبت کنیم. و من ممکن است بیش از حد لبخند بزنم و بیش از حد بخندم،

but you know what? Around the world, there are different ways to talk about or deal with

اما می دانید چیست؟ در سرتاسر دنیا راه های مختلفی برای صحبت یا مقابله با

death. And we're going to talk about a couple of different ways. But I'm going to give you

مرگ وجود دارد. و ما در مورد چند راه مختلف صحبت خواهیم کرد. اما من به شما

the basic Western way of looking at death, okay?

نگاه غربی را به مرگ می‌دهم، خب؟

Now, number one, this person is dead -- well, this worm is dead. One of the things we say

حالا، شماره یک، این شخص مرده است - خب، این کرم مرده است. یکی از چیزهایی که

when someone dies -- we say this: pass away. If someone has "passed away", they've died.

وقتی کسی می میرد می گوییم این است: بمیر. اگر کسی "درگذشته باشد" مرده است.

We don't always want to go, "Did he die? Is he dead yet?" You know? It kind of seems as

ما همیشه نمی خواهیم برویم " مرده؟ هنوز مرده؟" میدونی؟ به نظر می رسد

little bit like, "Back up. Slow down." So we say they "pass away" like a gentle breeze.

کمی شبیه به "پشتیبان گیری. آهسته تر." پس می گوییم مثل نسیم ملایم «از دنیا می روند».

They fly away. Their soul goes, right? So if you say, "Johnny, Mr. D passed away last

آنها پرواز می کنند. روحشان می رود، درست است؟ بنابراین اگر بگویید "جانی، آقای دی

week", it means he died. So listen for Canadians when they say that, or Americans or British

هفته گذشته درگذشت" به این معنی است که او مرده است. بنابراین به کانادایی‌ها یا آمریکایی‌ها یا بریتانیایی‌ها گوش

people. Did they "pass away". Or they might also say it this way. They might say "gone".

کنید. آیا آنها "از دنیا رفتند". یا ممکن است اینگونه هم بگویند. ممکن است بگویند "رفت".

"When did they go? Are they gone?" You're like, "No. Still dead." Sorry. That's bad.

"کی رفتند؟ رفته اند؟" شما مثل "نه. هنوز مرده." متاسف. این بد است.

Okay. Enough "levity", which is fun or making light of something, okay?

باشه. به اندازه کافی "روحانی"، که سرگرم کننده یا سبک سازی چیزی است، خوب؟

So let's talk about death. So if someone's gone or passed away, one of the things we

پس بیایید در مورد مرگ صحبت کنیم. بنابراین اگر کسی رفته یا فوت کرده است، یکی از چیزهایی که

like to say is "R.I.P.", R.I.P. Some people rip one, but that's not what I'm talking about.

دوست داریم بگوییم "R.I.P."، R.I.P است. بعضی ها یکی را پاره می کنند ، اما این چیزی نیست که من در مورد آن صحبت کنم.

"R.I.P." as in "rest in peace". You usually say that when you give your condolences. "Condolences."

"پاره کردن." همانطور که در "آرامش بدار". معمولاً وقتی تسلیت می گویید این را می گویید. "تسلیت."

All these words. "Condolences." What is a "condolence"? A "condolence" is when you say,

این همه حرف "تسلیت." "تسلیت" چیست؟ "تسلیت" زمانی است که می گویید

"I'm sorry about your loss." Usually for death. "I'm sorry your father has died. I'm sorry

"از دست دادن شما متاسفم". معمولا برای مرگ "متاسفم که پدرت فوت کرده، متاسفم

your mother has died. I'm sorry." It's a big sorry, condolence. "Do you have any condolences?

که مادرت فوت کرده است. متاسفم." خیلی متاسفم، تسلیت "آیا تسلیت

Or I'd like to give my condolences. "All right?

می گویی؟ یا من می خواهم تسلیت بگویم. "خوب؟

So they've died. They're resting in peace. Hopefully, they were good, right? Rest in

پس آنها مرده اند آنها در آرامش استراحت می کنند. امیدوارم خوب بوده باشند، درست است؟ آسوده

peace, because they look so happy. Right? And you give your condolences. Guess what?

بخواب، زیرا آنها بسیار خوشحال به نظر می رسند. درست؟ و تسلیت میگید حدس بزن چی شده؟

You're not done. Unlike a wedding -- because funerals are like reverse weddings except

کار شما تمام نشده است. بر خلاف عروسی -- زیرا مراسم تشییع جنازه مانند عروسی های معکوس هستند با

the person gets to live through it. You've got to go to the funeral, right? Usually,

این تفاوت که فرد می تواند از طریق آن زندگی کند. شما باید به مراسم خاکسپاری بروید، درست است؟ معمولاً

before the funeral -- or part of the funeral -- is the viewing. Notice we have these people

قبل از مراسم تشییع جنازه - یا بخشی از مراسم تشییع جنازه - مشاهده است. توجه داشته باشید که این افراد در

watching a picture? Well, this is when you go and see the person in their casket. See?

حال تماشای یک عکس هستند؟ خوب، این زمانی است که شما می روید و آن شخص را در تابوت خود می بینید. دیدن؟

Mr. D is in a casket. That's the thing we put them in after they die. They die; we put

آقای د در تابوت است. این چیزی است که ما آنها را بعد از مرگ در آن قرار می دهیم. آنها میمیرند؛

them in a casket. And then, you can go to a viewing. The "viewing" is you walk by -- yes.

آنها را در یک تابوت قرار می دهیم. و سپس، می توانید به یک مشاهده بروید. "مشاهده" این است که شما از کنار آن عبور می کنید -- بله.

Believe it. There's a dead body -- okay. Look. Picture this. There's a dead body in the room.

باور کن یه جسد هست -- باشه. نگاه کن این را تصویر کنید یک جسد در اتاق است.

There are people dressed in shirts and ties like this. They walk by, and they look at

افرادی هستند که اینجور پیراهن و کراوات می پوشند. آنها از آنجا عبور می کنند و

the dead person. And they say things like, "I'm sorry you're dead. It was nice knowing

به مرده نگاه می کنند. و آنها جملاتی از این قبیل می گویند: "متأسفم که تو مردی. از آشنایی با

you. Rest in peace. See you later, Chuckles." Or, "You're next." Right? So you view. You

تو لذت بردم. آسوده باش. بعدا می بینمت، چاکلز." یا «تو نفر بعدی هستی». درست؟ پس شما مشاهده می کنید. شما

take a look at the dead body, okay?

به جسد مرده نگاه کنید، باشه؟

Another word to say besides that is -- because some people say -- oops. Sorry. I want to

کلمه دیگری که باید گفت این است -- چون بعضی ها می گویند -- اوه. متاسف. می خواهم

say "coffin". C-o-f-f-i-n, "coffin". A "coffin". So a "casket", "coffin". Another way of saying

بگویم "تابوت". ج-و-ف-ف-ای-ن، «تابوت». یک "تابوت". بنابراین یک "تابوت"، "تابوت". راه دیگری برای گفتن

what this is, okay? They say, "Look at the coffin", or you buy the casket -- you buy

این چیست، خوب؟ آنها می گویند، "به تابوت نگاه کن "، یا شما تابوت را می خرید -- شما تابوت را می خرید

the casket. When you put the body in it, it become a "coffin". That's the difference.

. وقتی جسد را در آن می گذارید، تبدیل به «تابوت» می شود. این تفاوت است.

You say, "How much is the casket?" Coffin. Rest in peace, dude. Okay.

می گویید تابوت چند است؟ تابوت. آرام باش رفیق باشه.

So not everybody goes through this process. And we'll get to that after. But you go for

بنابراین همه این روند را طی نمی کنند. و بعد از آن به آن خواهیم رسید. اما شما

the viewing. You look at the person in their coffin. All right? Now, what are you going

برای تماشا بروید. شما به فردی که در تابوتش است نگاه می کنید. خیلی خوب؟ حالا میخوای

to do with this thing? Well, you're going to have to put it in the ground. And that's

با این کار چیکار کنی؟ خوب، شما باید آن را در زمین بگذارید. و این همان

what we call the "burial". We bury it. We put it. You go there. They pick up the earth.

چیزی است که ما آن را "دفن" می نامیم. دفنش می کنیم. ما آن را قرار دادیم. شما برو آنجا. زمین را برمی دارند.

They put the coffin in the ground, and they bury it. Okay? That's what we basically call

تابوت را در زمین می گذارند و دفن می کنند. باشه؟ این همان چیزی است که ما اساساً

the "basic funeral". Notice these people don't look happy because there's no fun in a funeral,

آن را "تدفین اساسی" می نامیم. توجه داشته باشید که این افراد خوشحال به نظر نمی رسند، زیرا هیچ تفریحی در مراسم تدفین وجود ندارد،

Son. Yeah. Okay. Moving on. Bad joke, bad joke. Okay.

پسر. آره باشه. در حال حرکت شوخی بد، شوخی بد. باشه.

So there's no fun at the funeral. You've done your viewing. They've buried the casket or

بنابراین در مراسم خاکسپاری هیچ تفریحی وجود ندارد. شما مشاهده خود را انجام داده اید. آنها تابوت یا تابوت را دفن کرده اند

the coffin, right? Now, some people, after they're done, especially if they're Irish

، درست است؟ اکنون، برخی از مردم، پس از اتمام کار، به خصوص اگر ایرلندی باشند

-- good old Irish people -- they have what's called a "wake". You see? He's waking up.

- ایرلندی های قدیمی خوب - چیزی دارند که به آن "بیداری" می گویند. می بینی؟ داره بیدار میشه

Their belief is that the spirit or the person has died, and you want them to go off in a

اعتقاد آنها این است که روح یا آن شخص مرده است، و شما می خواهید که آنها در یک زمان

very -- I don't know. You want them to be happy in heaven or whatever your view of the

بسیار -- نمی دانم. شما می خواهید که آنها در بهشت ​​یا هر نظر شما نسبت به

afterlife. "Afterlife" is the time after you've died. So they have a wake. Everybody gets

زندگی پس از مرگ خوشحال باشند. "زندگی پس از مرگ" زمان پس از مرگ شما است. بنابراین آنها یک بیداری دارند. همه

up. They dance. They sing. They tell great stories of what happened to the other person.

بلند می شوند. آنها میرقصند. آنها آواز می خوانند. آنها داستان های بزرگی از اتفاقاتی که برای طرف مقابل افتاده است را تعریف می کنند.

And other people, at their funerals, they have -- they're just really sorry and sad.

و افراد دیگر، در مراسم تشییع جنازه‌شان، آن‌ها - واقعاً متأسف و غمگین هستند.

Everybody has to be feeling bad. No fun. Okay?

همه باید احساس بدی داشته باشند. بدون سرگرمی. باشه؟

So this is what can happen after, say, Irish -- but not just Irish funerals. Many places

بنابراین این چیزی است که می تواند بعد از مثلاً ایرلندی اتفاق بیفتد -- اما نه فقط مراسم خاکسپاری ایرلندی. بسیاری از

around the world believe in wakes. We call it a "wake" where you celebrate the death

نقاط جهان به بیداری اعتقاد دارند. ما آن را "بیداری" می نامیم که در آن شما مرگ را جشن می

-- or you celebrate the life of the person after they've died.

گیرید -- یا زندگی فرد را پس از مرگ جشن می گیرید.

So we've done our funeral, our burial, right? Our coffin. But is that how it ends for everybody?

پس ما تشییع جنازه و خاکسپاری خود را انجام دادیم، درست است؟ تابوت ما اما آیا برای همه اینگونه تمام می شود؟

Not really. I told you this is going to be slightly international. So we've got the Irish

نه واقعا. من به شما گفتم که این کمی بین المللی خواهد بود. بنابراین ما بیداری ایرلندی را داریم

wake. But if you go to somewhere like India, for instance, they have a pyre. And if you're

. اما اگر مثلاً به جایی مانند هند بروید ، آن‌ها آتش دارند. و اگر

a comic book fan like me -- Thor. They would have had pyres, funeral pyres. What that is

مثل من از طرفداران کتاب های مصور هستید - ثور. آنها می‌توانستند آتش‌سوزی، آتش‌سوزی برای تشییع جنازه داشته باشند. این چه چیزی است

-- they take somebody, like this worm over here, for instance. They would throw them

-- برای مثال آنها یک نفر را مانند این کرم به اینجا می برند. آنها را

on the fire. They're dead, okay? Remember they're dead. [Screams] And they burn the

روی آتش می انداختند. آنها مرده اند، باشه؟ یادت باشه که مردن [فریاد می زند] و

body because they think, you know, you burn the body. The ashes go up. It spreads. The

بدن را می سوزانند زیرا فکر می کنند، می دانید، شما بدن را می سوزانید. خاکستر بالا می رود. گسترش می یابد.

person -- it helps them get to the higher world. Right?

شخص -- به آنها کمک می کند تا به دنیای بالاتر بروند. درست؟

We, in the West, have something similar. We burn the body as well. But we "cremate" it.

ما در غرب هم چنین چیزی داریم. بدن را هم می سوزانیم. اما ما آن را "سوزانده" می کنیم.

"Cremation". What that means -- we burn it. We collect it. Instead of making it go up,

"سوزاندن". معنی آن - ما آن را می سوزانیم. ما آن را جمع آوری می کنیم. به جای اینکه آن را بالا

we put it in a little bottle, and you take it home. Daddy in a jar or Mommy in a jar.

ببریم، آن را در یک بطری کوچک قرار می دهیم و شما آن را به خانه می برید. بابا در کوزه یا مامان در کوزه.

You know? "I just bought a jar of my father." But it's not called a "jar"; it's called an

میدونی؟ من تازه یک کوزه از پدرم خریدم. اما به آن "کوزه" نمی گویند. به آن

"urn". So if you're with a person who is British, Irish, Australian, Canadian, American, and

"کوزه" می گویند. بنابراین اگر با فردی هستید که بریتانیایی، ایرلندی، استرالیایی، کانادایی، آمریکایی است

they have a jar on their table, and they say "urn", don't play with it. It's somebody.

و یک شیشه روی میز دارد و می‌گوید «urn»، با آن بازی نکنید. این کسی است.

It used to be somebody, okay? Don't open it up. Don't go look. They go, "That's an urn."

قبلاً کسی بود، باشه؟ بازش نکن نرو نگاه کن آنها می گویند: "این کوزه است."

Don't drink it. Don't go make coffee out of it. Don't touch it. Just say, "I'm sorry about

آن را ننوشید. نرو ازش قهوه درست کن بهش دست نزن فقط بگویید: "من برای

your loss." That's something -- that's a condolence right there. "I'm sorry about your loss."

از دست دادن شما متاسفم." این چیزی است -- این یک تسلیت است. "من برای از دست دادن شما متاسفم."

You can use that one if you get invited to a funeral.

اگر به مراسم تشییع جنازه دعوت شدید، می توانید از آن استفاده کنید.

So before I pass away, I think we've covered everything here. Right? Rest in peace, caskets,

بنابراین قبل از اینکه بمیرم، فکر می کنم همه چیز را در اینجا پوشش داده ایم. درست؟ آرام بخواب،

coffins, burial, cremations, condolences. Before this lesson dies a terrible end because

تابوت، تابوت، خاکسپاری، سوزاندن، تسلیت. قبل از اینکه این درس بمیرد، پایان وحشتناکی دارد زیرا

I kill it -- I just love it. [Whispers] Mr. E, hope you, well, read in peace. I'd say

من آن را می کشم -- من فقط آن را دوست دارم. [زمزمه می کند] آقای ای، امیدوارم با آرامش بخوانید. من می‌توانم بگویم

"study in peace", but we don't got that there. So study in peace. What are you going to do?

"در آرامش درس بخوان"، اما ما در آنجا به آن نرسیدیم. پس با آرامش درس بخون چی کار می خوای بکنی؟

Where are you going to go to keep studying? After viewing this particular lesson, I'm

برای ادامه تحصیل کجا می روی؟ پس از مشاهده این درس خاص،

sure you want to go back to www.engvid.com, "eng" as in "English", "vid" as in "video",

مطمئن هستم که می خواهید به www.engvid.com، "eng" مانند "انگلیسی"، "vid" مانند "video" بازگردید،

where you can have fun. It's not a funeral, right? But we will bury you with knowledge,

جایی که می توانید از آن لذت ببرید. این مراسم تشییع جنازه نیست، درست است؟ اما ما تو را با علم دفن خواهیم کرد،

okay? But it will help you wake up to the fact that English is a fun language. You like

باشه؟ اما این به شما کمک می کند تا متوجه شوید که انگلیسی یک زبان سرگرم کننده است. شما

that? I do, too. That's why I do this. Anyway. You have a great day. I'm off. And we'll study

آن را دوست دارید؟ من هم همینطور. به همین دلیل این کار را انجام می دهم. به هر حال. روز خوبی دارید. من خاموشم و به زودی درس خواهیم

soon. Long live the king. Peace out.

خواند. زنده باد شاه صلح.

See? I'm gone away now, but not passed away.

دیدن؟ من الان رفتم ولی نمردم