ONE-MINUTE ENGLISH: Confusing Words

Hi, E. Hi, James from engVid.

سلام، E. سلام، جیمز از engVid.

I lost a bet.

من یک شرط را باختم

A few people have said I make really long videos, and a few people - actually, it wasn't

چند نفر گفته‌اند که من ویدیوهای بسیار طولانی می‌سازم، و چند نفر - در واقع،

a few people - E here said I couldn't make a short video if my life depended on it.

تعداد کمی از افراد نبودند - E اینجا گفتند که اگر زندگی من به آن وابسته باشد، نمی‌توانم یک ویدیوی کوتاه بسازم.

I have a pocket watch with a stopper, and I got a lesson plan.

من یک ساعت جیبی با درپوش دارم و برنامه درسی گرفتم.

We're going to do one-minute English.

ما یک دقیقه ای انگلیسی انجام می دهیم.

Well, kind of.

خب یه جورایی

You see, I'm going to teach individual parts in one minute, so it's not really one-minute

ببینید، من می‌خواهم تک تک قسمت‌ها را در یک دقیقه آموزش دهم، بنابراین واقعاً انگلیسی یک دقیقه‌ای نیست

English, and then I'm going to do three parts, so that's more like three minutes, and I've

، و سپس سه قسمت را انجام می‌دهم، بنابراین بیشتر شبیه به سه دقیقه است، و

already taken one minute to explain, so it's more like four.

قبلاً یک دقیقه وقت گذاشته‌ام. برای توضیح، بنابراین بیشتر شبیه به چهار است.

But I promise I'm going to try and do each segment in one minute.

اما قول می دهم سعی کنم هر بخش را در یک دقیقه انجام دهم.

The actual purpose of this video, all joking aside, is I'm going to speak quite quickly

هدف واقعی این ویدیو، جدای از شوخی، این است که من خیلی سریع

and give some definitions, and I want to help you with your comprehension, that you focus

صحبت می کنم و تعاریفی را ارائه می کنم، و می خواهم با درک شما به شما کمک کنم که

on what I'm saying, be able to tell the differences, even though they're homophones, because these

روی چیزی که من می گویم تمرکز کنید، بتوانید بگویید تفاوت‌ها، اگرچه هم‌آوا هستند، زیرا این‌ها

are common homophones that even native speakers make mistakes with, that you can clearly - you

هم‌فون‌های رایجی هستند که حتی افراد بومی نیز با آن‌ها اشتباه می‌کنند، که به وضوح می‌توانید -

won't hear a difference, but you'll get the meaning difference, so when we do the quiz

تفاوتی نمی‌شنوید، اما تفاوت معنی را دریافت خواهید کرد ، بنابراین وقتی مسابقه را انجام می‌دهیم

after, you should be able to know which goes where.

پس از آن، باید بتوانید بدانید که کدام یک به کجا می رود.

All right?

خیلی خوب؟

So, I'm going to be speaking quickly.

بنابراین، من قصد دارم به سرعت صحبت کنم.

I'm not going to give long, detailed things.

قرار نیست چیزهای مفصل و طولانی بیان کنم.

I might say some kind of funny, cute little jokes about things, because that's why I did

من ممکن است جوک های خنده دار و بامزه ای در مورد چیزها بگویم، زیرا به همین دلیل

this lesson.

این درس را انجام دادم.

And I'm going to try and do each segment, which would normally be about five minutes,

و من سعی می کنم هر بخش را که معمولاً حدود پنج دقیقه است

into one minute.

را در یک دقیقه انجام دهم.

Now, if you're ready, I've got the clock, I've got my lesson, because I can't remember

حالا، اگر شما آماده باشید، من ساعت را دارم، درسم را گرفته ام، چون تمام شوخی هایم را به خاطر نمی آورم

all my jokes, and we're going to get started, so are you ready?

، و ما می خواهیم شروع کنیم، پس آماده ای؟

Common homophones that people make mistakes with, and especially native speakers when

هموفون های رایجی که مردم با آنها اشتباه می کنند، مخصوصاً افراد بومی وقتی

they write it down on paper, take one.

آن را روی کاغذ می نویسند ، یکی را انتخاب کنید.

All right, so hold on a second.

بسیار خوب، پس یک ثانیه صبر کنید.

Go.

برو

Okay.

باشه.

So, the first one we're going to do is "add" and "add".

بنابراین، اولین کاری که می‌خواهیم انجام دهیم «افزودن» و «افزودن» است.

"Add" is short for "addition", and it's used in mathematics for two plus two, which equals

"افزودن" مخفف "افزودن" است و در ریاضیات برای دو به علاوه دو استفاده می شود که برابر با

four.

چهار است.

That would be adding.

این اضافه کردن خواهد بود.

"To join something else", so if you have a house and let's just say you're a woman who's

"برای پیوستن به چیز دیگری"، بنابراین اگر خانه دارید و بیایید بگوییم که شما یک زن هستید که

got - okay, I've got - I've got 45 seconds.

دارید - بسیار خوب، من دارم - من 45 ثانیه فرصت دارم.

You want to put on - you're the breadwinner, so you make money, and you want to put on

می خواهید بپوشید - شما نان آور خانه هستید، بنابراین پول در می آورید، و می خواهید

a new bedroom, you can say, "Honey, we need to add on a new bedroom to our house."

یک اتاق خواب جدید بپوشید، می توانید بگویید: "عزیزم، ما باید یک اتاق خواب جدید به خانه خود اضافه کنیم."

That's to join something, two bedrooms together.

این برای پیوستن به چیزی است، دو اتاق خواب با هم.

To put in.

برای قرار دادن.

You need to add sugar to the mixture to make a cake.

باید شکر را به مخلوط اضافه کنید تا کیک درست شود.

That's to put in.

این برای قرار دادن است.

Whew.

30 seconds to go.

30 ثانیه مانده به پایان

Okay.

باشه.

So, "put in".

بنابراین، "قرار دهید".

And "add" is short for "advertisement".

و "افزودن" مخفف "تبلیغات" است.

I was watching a beer advertisement the other day, and it wasn't that good, so the difference

روز گذشته داشتم یک تبلیغ آبجو تماشا می کردم ، و آنقدرها هم خوب نبود، بنابراین

between these two is in this case we can use it for mathematics to join things together,

تفاوت این دو در این است که ما می توانیم از آن برای ریاضیات استفاده کنیم تا چیزها را به هم بپیوندیم،

and this one we talk about TV ads that we like to watch during the Super Bowl in North

و این یکی در مورد تبلیغات تلویزیونی صحبت می کنیم که دوست داریم. برای تماشای سوپر باول در آمریکای

America, and booyah, that was 40 - no, 55 seconds.

شمالی، و بویا ، 40 - نه، 55 ثانیه بود.

Hope you timed that one.

امیدوارم که آن یکی را زمان بندی کرده باشید.

That's right.

درست است.

55 seconds.

55 ثانیه

Okay?

باشه؟

I'm going to wait a second.

من یک ثانیه صبر می کنم.

I'm going to start and do the next one.

من شروع می کنم و مورد بعدی را انجام می دهم.

See "e"?

"e" را ببینید؟

That's one down.

این یک پایین است.

I've got two to go.

من دو تا برای رفتن دارم

Gets more complicated now because I'm going to be adding on - it's not just two things,

اکنون پیچیده‌تر می‌شود، زیرا می‌خواهم به آن اضافه کنم - این فقط دو چیز نیست،

I've got to do three things.

من باید سه کار را انجام دهم.

Are you ready?

اماده ای؟

I'm starting to sweat.

من شروع به عرق کردن می کنم.

Do you see sweat running down my breath?

می بینی عرق از نفسم جاری می شود؟

Because I'm working hard.

چون دارم سخت کار میکنم

I'm a working man here, okay?

من اینجا یک کارگر هستم، باشه؟

Ready?

آماده؟

Getting loose.

شل شدن

I'm getting loose now.

الان دارم شل میشم

I hope you got the comprehension because on the quiz you have to know the difference between

امیدوارم درک درستی داشته باشید زیرا در مسابقه باید تفاوت بین اینها را بدانید

these.

.

Ready?

آماده؟

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

And...

و

Go.

برو.

Okay.

باشه.

So, "bee", "bee" and "bee".

پس «زنبور»، «زنبور» و «زنبور».

"Bee" is an insect that makes honey, and it hums while it's working, you know, it's like

«زنبور» حشره‌ای است که عسل می‌سازد و در حین کار زمزمه می‌کند، می‌دانید که

a bee singing.

مانند آواز زنبور است.

I'm so happy making honey in my hive.

من خیلی خوشحالم که در کندویم عسل درست می کنم.

"Bee".

"زنبور عسل".

Insect.

حشره

Number one.

شماره یک.

Auxiliary verb used to refer to existence, 15 seconds down.

فعل کمکی برای اشاره به وجود، 15 ثانیه پایین تر استفاده می شود.

What do we mean?

منظور ما چیست؟

One of my favorite sayings from philosophy is "cogito ergo sum", by the great philosopher

یکی از گفته های مورد علاقه من از فلسفه "cogito ergo sum" از فیلسوف بزرگ

Voltaire, which means "to be, I think, therefore I am".

ولتر است که به معنای "بودن، فکر می کنم، پس هستم".

"Bee" is an irregular verb that's sometimes difficult for people because it can be used

"Bee" یک فعل نامنظم است که گاهی اوقات برای افراد دشوار است زیرا می توان از آن

for description as well as action in the continuous form.

برای توصیف و همچنین عمل به صورت استمراری استفاده کرد.

Present continuous, past continuous, and future continuous when you add -ing.

زمانی که -ing را اضافه می کنید، حال استمراری، گذشته استمراری و آینده استمراری.

Okay, got 20 seconds left.

باشه 20 ثانیه مونده

Okay, next.

باشه بعد

"Bee".

"زنبور عسل".

It's the second letter in the alphabet.

این حرف دوم الفبا است.

A, B. Sometimes people say we need to go from A to B before we talk about C, meaning, you

A، B. گاهی اوقات مردم می گویند که ما باید قبل از صحبت در مورد C از A به B برویم، یعنی می

know, like the points on the line.

دانید، مانند نقاط روی خط.

Also, it's in something called Sesame Street.

همچنین، آن را در چیزی به نام Sesame Street است.

They have a song called "Letter B" by the Beatles, and they look like little beetles.

آنها یک آهنگ به نام "حرف B" از بیتلز دارند و شبیه سوسک های کوچک هستند.

It's really cute.

واقعا زیباست

It goes, "Letter B, letter B, second word in the alphabet, letter in the alphabet, letter

می گوید: "حرف B، حرف B، کلمه دوم در الفبا، حرف در الفبا، حرف

B."

B."

That was one minute.

این یک دقیقه بود.

Hey.

سلام.

That's two.

اون دو تا

Two minutes.

دو دقیقه.

I've got one more to go.

من یک مورد دیگر برای رفتن دارم.

You people ready?

شما مردم آماده اید؟

I know this is hard.

میدونم این سخته

If you're a beginner student, I'm sorry, I lost a bet.

اگر شما یک دانش آموز مبتدی هستید، متاسفم، من یک شرط را باختم.

I'm trying to keep it.

دارم سعی میکنم نگهش دارم

I've done two - explained two things in two minutes.

من دو کار کردم - دو چیز را در دو دقیقه توضیح دادم.

Now, we've got one more.

حالا، ما یک مورد دیگر داریم.

This one's a little bit harder because it's going to be homophones, plus one that's not,

این یکی کمی سخت تر است، زیرا قرار است همفون باشد، به علاوه یکی که نیست،

which is sometimes confused by native speakers, and I'm going to start now.

که گاهی توسط زبان مادری اشتباه گرفته می شود ، و من اکنون شروع می کنم.

Okay.

باشه.

"Bear", "bear", and "beer".

«خرس»، «خرس» و «آبجو».

They're different.

آنها متفاوت هستند.

They're not the same, but sometimes people have a hard time saying them.

آنها یکسان نیستند، اما گاهی اوقات مردم برای گفتن آنها مشکل دارند.

"Bear" means nude or uncovered, like I've got my bare arms here, there's nothing on

«خرس» به معنای برهنه یا بی‌پوشان است، مثل اینکه من دست‌هایم را اینجا خالی کرده‌ام، چیزی روی

my arm.

بازویم نیست.

"Bear" also means to show or uncover.

«خرس» نیز به معنای نشان دادن یا کشف کردن است.

So, if I took off my shirt and bared my chest, it means to uncover, so it's a verb.

پس اگر پیراهنم را درآوردم و سینه ام را برهنه کردم به معنای کشف کردن است، پس فعل است.

So, here's an adjective, here we're using it as a verb.

بنابراین، اینجا یک صفت است، در اینجا ما از آن به عنوان یک فعل استفاده می کنیم.

Next.

بعد.

"Bear".

"خرس".

That cute mammal you see in the forest.

آن پستاندار بامزه ای که در جنگل می بینید.

If you're going camping, it might kill you and eat you, but they can be cute when you

اگر به کمپینگ می روید، ممکن است شما را بکشد و بخورد، اما

have a teddy bear and you put it on your bed at night.

وقتی یک خرس عروسکی دارید و شب آن را روی تخت خود می گذارید، می توانند زیبا باشند.

"Bear" also means to carry.

«خرس» نیز به معنای حمل است.

I'm from the United States of America.

من از ایالات متحده آمریکا هستم.

I'm allowed to bear arms.

من مجاز به حمل اسلحه هستم.

In that case, what it means is I'm allowed to carry a gun, son.

در این صورت، منظور این است که من مجاز به حمل اسلحه هستم، پسر.

Okay.

باشه.

Now, I was often confused with the word "beer".

حالا من اغلب با کلمه "آبجو" اشتباه گرفته می شدم.

They are not the same, they are not homophones.

آنها یکسان نیستند، هموفون نیستند.

The first two are homophones, this one is not.

دو مورد اول همفون هستند، این یکی نیست.

It actually sounds a little different.

در واقع کمی متفاوت به نظر می رسد.

However, beer is a very good drink to have on a hot summer's day, and what I'm doing

با این حال، آبجو نوشیدنی بسیار خوبی برای خوردن در روزهای گرم تابستان است، و کاری که من

during this video, I'm going to have one or two myself.

در طول این ویدیو انجام می دهم، خودم یکی دوتا می خورم.

That was a minute.

آن یک دقیقه بود.

Three definitions of homophones, showing you something that's not a homophone, talking

سه تعریف از هموفون ها، نشان دادن چیزی که هموفون نیست، صحبت

about the alphabet, and even talking about beer ads.

در مورد الفبا و حتی صحبت در مورد تبلیغات آبجو.

Yeah, I did my job.

آره من کارم رو انجام دادم

So, Mr. E, and you have a quiz to do in the next coming minute.

بنابراین، آقای E، و شما باید یک مسابقه در دقیقه آینده انجام دهید.

And we're back.

و ما برگشتیم

What took you so long?

چه چیزی اینقدر طول کشید؟

It's supposed to be a minute lesson, remember?

قرار است یک درس دقیقه ای باشد، یادت هست؟

Okay.

باشه.

Well, keeping in the speed, I'm going to slow down now.

خوب، با حفظ سرعت، اکنون سرعتم را کم می کنم.

The first part was just more for your comprehension, so if you remember what I said to you, I was

قسمت اول بیشتر برای درک شما بود، بنابراین اگر آنچه را که به شما گفتم به خاطر بیاورید، من

speaking basically normal speed, maybe a little faster, to see what you could actually take

اساساً با سرعت معمولی صحبت می کردم، شاید کمی سریعتر، تا ببینم واقعاً چه چیزی می توانید

out of it.

از آن بیرون بیاورید.

Okay?

باشه؟

Now, if you actually understood it well, this should be an easy test for you to do.

حال، اگر واقعاً آن را به خوبی درک کرده‌اید، این باید یک آزمایش آسان برای شما باشد.

If not, I suggest you go and watch it, and I did do a video on how to use YouTube to

اگر نه، پیشنهاد می‌کنم بروید و آن را تماشا کنید، و من یک ویدیو در مورد نحوه استفاده از یوتیوب برای

watch and learn English, where you'll notice that there's a speed and you can actually

تماشا و یادگیری زبان انگلیسی انجام دادم، که در آن متوجه خواهید شد که سرعتی وجود دارد و در واقع می‌توانید گفتار

slow down my speech or speed it up.

من را کاهش دهید یا سرعت آن را افزایش دهید.

For a challenge, I would go and speed up that same video and see if you can do it before

برای یک چالش، من می‌رفتم و همان ویدیو را تسریع می‌کردم و می‌توانستم قبل از بازگشت ببینم که آیا می‌توانی آن را انجام دهی

you come back.

.

But either way, let's do this on the board, okay?

اما در هر صورت، بیایید این کار را روی تخته انجام دهیم، باشه؟

So, I've got seven questions.

بنابراین، من هفت سوال دارم.

And these seven questions, if you understood what I said, you'll notice something, you'll

و این هفت سوال، اگر متوجه حرف من شده باشید، متوجه چیزی می

get it correct, and you'll notice, and I'm going to do it here, because I didn't really

شوید، آن را درست می گیرید، و متوجه می شوید، و من اینجا انجامش می دهم، زیرا وقتی واقعاً

emphasize spelling when we were doing the actual lesson, because it was one minute,

روی املا تأکید نکردم ما داشتیم درس واقعی را انجام می‌دادیم ، زیرا یک دقیقه بود،

but I did spell it out, but now I will take my time to make sure you get the difference.

اما من آن را هجی کردم، اما اکنون وقت خود را صرف می‌کنم تا مطمئن شوم تفاوت را متوجه می‌شوید.

So, I'm going to give you a minute or two, and I'm not going to say anything.

بنابراین، من یک یا دو دقیقه به شما فرصت می دهم و چیزی نمی گویم.

You're going to look at all seven, and then we're going to go through it, okay?

شما قرار است به هر هفت مورد نگاه کنید، و سپس ما از آن عبور می کنیم، باشه؟

So, take a look, take a guess, because it's comprehension now.

بنابراین، نگاه کنید، حدس بزنید، زیرا اکنون درک است.

What did you get?

چی به دست آوردی؟

All right, so now I'm going to go three through and see what we have.

بسیار خوب، حالا من می خواهم سه مورد را بررسی کنم و ببینم چه چیزی داریم.

So, we need to what?

بنابراین، ما به چه چیزی نیاز داریم؟

Some money to the total.

مقداری پول به کل

This is a mathematic, or as mathematics, right, add or joining, okay?

این یک ریاضی است، یا به عنوان ریاضیات، درست است، اضافه یا پیوستن، خوب؟

And that would be which one?

و این کدام یک خواهد بود؟

The ADD variation of add.

تغییر ADD از add.

Add is in short for addition.

افزودن به طور خلاصه اضافه است.

ADD, add.

اضافه کردن، اضافه کردن.

What about the second one?

در مورد دومی چطور؟

Nike's TV is bad, or Nike's TV is bad.

تلویزیون نایک بد است یا تلویزیون نایک بد است.

We're not talking about their television, right?

ما در مورد تلویزیون آنها صحبت نمی کنیم، درست است؟

We're talking about Nike's TV ad, remember?

ما در مورد تبلیغات تلویزیونی نایک صحبت می کنیم، یادتان هست؟

And AD is short for advertisement, so this is joining or adding or mathematical, and

و AD مخفف advertisement است، پس این پیوستن یا اضافه کردن یا ریاضی است، و

this is for advertisement or an ad, right?

این برای تبلیغ یا تبلیغ است، درست است؟

Next, number three.

بعد، شماره سه.

You need to answer questions A and something to find the answer for C. I didn't get to

شما باید به سوالات A و چیزی پاسخ دهید تا پاسخ C را بیابید. من

sing this song because I like it, but it's from Sesame Street, and if you ever get a

این آهنگ را نخواندم چون آن را دوست دارم، اما از خیابان Sesame است، و اگر فرصتی پیدا کردید

chance, go on YouTube and look for Letter B by the Beatles on Sesame Street, and it goes

، به YouTube بروید و دنبال نامه بگردید. B توسط Beatles در خیابان Sesame، و به این صورت پیش

like this.

می رود.

It's the first time on national TV or on the internet.

این اولین بار در تلویزیون ملی یا در اینترنت است.

Letter B, letter B, letter B, oh, letter B. Second letter in the alphabet, letter B. B

حرف B، حرف B، حرف B، اوه، حرف B. حرف دوم در الفبا، حرف B. B

stands for bicycle, and it also stands for balloon.

مخفف دوچرخه و همچنین مخفف بالون است.

They do a better job of it, and they've got nice haircuts.

آن‌ها کارشان را بهتر انجام می‌دهند و مدل‌های موی زیبایی هم دارند.

So it's letter B, and it's just the B. Woo.

بنابراین حرف B است و فقط B. Woo است.

We're not even going to talk about the birds and the bees, but let's do the next one, okay?

ما حتی قرار نیست در مورد پرندگان و زنبورها صحبت کنیم، اما بیایید مورد بعدی را انجام دهیم، باشه؟

I told you to something to your brother.

یه چیزی به برادرت گفتم

Sorry, I told you something nice to your brother.

ببخشید یه چیز خوب به برادرت گفتم

What is it?

چیست؟

That's right, B is existence, cogito ergo sum, right?

درست است، B وجود است، cogito ergo sum، درست است؟

I think, therefore I am, Voltaire, or is it Rousseau?

فکر می کنم، پس من هستم، ولتر، یا روسو؟

Someone's going to correct me.

یکی داره منو اصلاح میکنه

Please do so in the comments below.

لطفا این کار را در نظرات زیر انجام دهید.

I think it was Voltaire, could have been Jean-Jacques Rousseau.

فکر می کنم ولتر بود، می توانست ژان ژاک روسو باشد.

I forget my French philosopher, sorry.

من فیلسوف فرانسوی خود را فراموش کردم، متاسفم.

Okay, next, number five.

خوب، بعدی، شماره پنج.

The man something his chest to the heavens.

مرد سینه اش را به آسمان می برد.

Well, if you notice right now, my arms are, well, they're hairy, I've got some hair, it's

خوب، اگر همین الان متوجه شده باشید، بازوهای من، خوب، آنها پر مو هستند، من مقداری مو دارم،

very fine hair, but they're bare.

موهای بسیار ظریفی هستند، اما آنها برهنه هستند.

But we're going to say he bared his chest to the heavens.

اما می‌خواهیم بگوییم که او سینه‌اش را تا آسمان برهنه کرد.

Opened up his shirt and said, "Oh, look at the..."

پیراهنش را باز کرد و گفت: "اوه، به ... نگاه کن"

If you're related, it's like, "Oh God, please help me", and opened his shirt, right?

اگر با هم فامیل هستید، مثل این است که "وای خدا کمکم کن" و پیراهنش را باز کرد، درست است؟

Bared his chest, or you can bare your chest, just open it up like Superman, dun-dun-dun-dun.

قفسه سینه او را برهنه کنید، یا می توانید سینه خود را برهنه کنید، فقط آن را مانند سوپرمن، دان-دان-دان-دان باز کنید.

Okay.

باشه.

Uh-oh.

اوه اوه

Oh no, Mr. Bill, this is a hard one.

اوه نه، آقای بیل، این کار سختی است.

We got bared, right?

ما لخت شدیم، درسته؟

But we got one that's got three in here.

اما ما یکی را داریم که در اینجا سه ​​است.

I don't know what we're going to do, but you did the lesson, and if you have great comprehension,

من نمی دانم قرار است چه کار کنیم، اما شما درس را انجام دادید، و اگر درک خوبی دارید،

this is a piece of cake, so let's get started.

این یک تکه کیک است، پس بیایید شروع کنیم.

I'm allowed to something arms when I'm hunting.

وقتی شکار می کنم، اجازه دارم چیزی را اسلحه کنم.

Something in the woods, because I can't kill it with my something.

چیزی در جنگل، چون نمی توانم آن را با چیزی که دارم بکشم.

Mm, tough one, and that's the one I gave you, the special lesson with the extra one that

مم، یکی سخته، و اون همونیه که بهت دادم ، درس ویژه با اون اضافی که

wasn't a homophone, so let's see what it is.

هموفون نبود، پس ببینیم چیه.

I'm allowed to, in the United States of America, in America, you're allowed to bare arms, remember?

من اجازه دارم، در ایالات متحده آمریکا، در آمریکا، شما اجازه دارید اسلحه برهنه کنید، یادتان هست؟

In this case, carry.

در این صورت حمل کنید.

Oops, sorry.

اوه متاسفم.

Wrong bear.

خرس اشتباه.

It's bare arms, not naked arms, bare arms, sorry, wrong one.

این بازوهای برهنه است، نه بازوان برهنه، بازوهای برهنه، متاسفم، اشتباه است.

Okay, when I'm hunting, what?

باشه، وقتی شکار می کنم، چی؟

This is where it gets difficult.

اینجاست که کار سخت می شود.

Yeah, this is where they're homophones.

بله، اینجا جایی است که آنها هموفون هستند.

A bear is a mammal, okay, so you can bare arms, which means to carry, but bare can also

خرس یک پستاندار است، خوب، بنابراین شما می توانید بازوهای خود را برهنه کنید، که به معنای حمل کردن است، اما برهنه می تواند به

mean the animal, the grizzly bear, right, so you got to kind of be careful and listen

معنای حیوان، خرس گریزلی باشد، درست است، بنابراین باید مراقب باشید و

for context.

به متن گوش دهید.

If you say, "There's a bear poop in the woods", it's not about carrying anything, it's the

اگر می گویید "در جنگل مدفوع خرس وجود دارد"، حمل چیزی نیست،

animal sitting down, okay, and if you're bearing something, it means to hold or carry, right?

حیوان نشسته است، خوب، و اگر چیزی را حمل می کنید، به معنای نگه داشتن یا حمل کردن است، درست است؟

Now, because I can't kill it with my what, is it going to be the same word here again?

حالا چون نمیتونم با چیم بکشمش اینجا دوباره همون کلمه میشه؟

This is being a noun, this being a verb?

این یک اسم است، این یک فعل است؟

No, the adjective form of bear, remember?

نه، شکل صفت خرس، یادت هست؟

No hands.

بدون دست.

I can't kill a bear with my bare hands, I need a weapon that's big and strong, I need

من نمی توانم یک خرس را با دست خالی بکشم، به یک سلاح بزرگ و قوی نیاز دارم، به چیزی نیاز دارم

something to help me.

که به من کمک کند.

And finally, because I like you and hopefully you like me, if you something, a tray of something

و در آخر، چون شما را دوست دارم و امیدوارم شما هم از من خوشتان بیاید، اگر چیزی، یک سینی چیزی

to my house, I will give you a perfect score on this test, no matter what you did, you'll

به خانه من بیاورید، در این آزمون به شما نمره کامل می دهم ، هر کاری انجام دادید،

get perfect.

عالی می شوید.

Remember, it's not a homophone, but a lot of students make the mistake because they

به یاد داشته باشید، این یک همفون نیست، اما بسیاری از دانش‌آموزان اشتباه می‌کنند زیرا

see this and they think they kind of sound the same, and for us, it's completely different.

این را می‌بینند و فکر می‌کنند که صدایشان یکسان است، و برای ما، کاملاً متفاوت است.

They're not the same at all, okay?

اونا اصلا شبیه هم نیستند، باشه؟

No native speaker, even if they drank a lot of these things, would make this mistake.

هیچ زبان مادری، حتی اگر زیاد از این چیزها بنوشد، مرتکب این اشتباه نمی شود.

So, what is it?

بنابراین، آن چیست؟

If you, remember this is the verb, bear a tray of beer, and that's the difference, it's

اگر به یاد داشته باشید این فعل است، یک سینی آبجو را تحمل کنید، و این تفاوت است، ای

ee, ee, beer, bear, like air as in the thing you breathe in, ear as in the thing on my

، ای، آبجو، خرس، مانند هوا در چیزی که در آن تنفس می کنید، گوش مانند چیزی که روی سر من است

head, it's the difference in the sounds, okay?

، این است تفاوت در صداها، باشه؟

So, if you bear a tray of beer to my house, I will give you a perfect score, so bring

بنابراین، اگر یک سینی آبجو به خانه من حمل کنید، من به شما نمره کامل می دهم، پس

it on over and then you can call this done.

آن را بیاورید و سپس می توانید آن را تمام شده بنامید.

Alright, so I'm going to help you now to make you feel really, really, really smart, because

بسیار خوب، پس من اکنون به شما کمک خواهم کرد تا احساس کنید واقعاً، واقعاً، واقعاً باهوش هستید، زیرا

you are, you're watching this video to the end, good on you.

شما هستید، این ویدیو را تا آخر تماشا می کنید، آفرین به شما.

But here are some homophones that native speakers, when they write them down, they mess up.

اما در اینجا چند همفون وجود دارد که گویشوران بومی، وقتی آنها را یادداشت می کنند، به هم می ریزند.

On job interviews, on dating profiles, on just emails in general, and you don't want

در مصاحبه های شغلی، در پروفایل های دوستیابی، به طور کلی فقط در ایمیل ها، و شما

to make these mistakes because it shows a lack of education if you speak English.

نمی خواهید این اشتباهات را مرتکب شوید زیرا اگر انگلیسی صحبت کنید، نشان دهنده فقدان تحصیلات است.

If you're a foreign person, we understand, but it's not a good sign.

اگر شما یک فرد خارجی هستید، ما درک می کنیم، اما این نشانه خوبی نیست.

And if you can get this right and a native speaker doesn't, you probably got the job

و اگر بتوانید این کار را درست انجام دهید و یک زبان مادری این کار را نکند، احتمالاً شغل

or the date that they were supposed to have.

یا تاریخی را دریافت کرده اید که قرار بود داشته باشند.

So, let's pay attention and go to the board.

پس بیایید توجه کنیم و به تابلو برویم.

There, there, there.

آنجا، آنجا، آنجا.

And sometimes we do that with little children, we go, "There, there, there, it'll be okay",

و گاهی این کار را با بچه‌های کوچک انجام می‌دهیم، می‌گوییم: «آنجا، آنجا، آنجا، درست می‌شود»،

but that's not what we're saying.

اما این چیزی نیست که می‌گوییم.

In this case, "there" as a pronoun means belongs to them.

در این صورت «آنجا» به عنوان ضمیر به معنای متعلق به آنهاست.

Their house, their shoes, their watch, there.

خانه شان، کفششان، ساعتشان، آنجاست.

This is a contraction for "they are".

این یک انقباض برای "آنها هستند".

They're happy, they're happy where they live.

آنها خوشحال هستند، آنها در جایی که زندگی می کنند خوشحال هستند.

Not they're happy, you can't be happy, like belong to you, but they are going to dinner

آنها خوشحال نیستند، شما نمی توانید خوشحال باشید، مثل اینکه متعلق به شماست، اما آنها امشب به شام ​​می روند

tonight.

.

Okay?

باشه؟

Contraction for "they" and "are".

انقباض برای «آنها» و «هستند».

And "there" is a place.

و «آنجا» جایی است.

Go there, go there.

برو اونجا برو اونجا

Oppositive, come here, go there, distance away.

مخالف، بیا اینجا، برو آنجا، دور.

All right?

خیلی خوب؟

Let's look at number two, and we're probably going to start noticing a pattern here in

بیایید به شماره دو نگاه کنیم، و احتمالاً در اینجا متوجه الگویی خواهیم شد

which a lot of native speakers have a problem with pronoun use and the contraction use

که در آن بسیاری از گویشوران بومی با استفاده از ضمایر و استفاده از انقباض

in grammar.

در گرامر مشکل دارند.

So, when we see "it's", it means "it's", like it is.

بنابراین، وقتی می بینیم "آن است" به معنای "هست" است، همانطور که هست.

It is hot, it's hot, right?

گرم است، گرم است، درست است؟

It's popular, it is popular.

محبوب است، محبوب است.

But when we say "it's", you might say, "Well, what is that?"

اما وقتی می گوییم "این است" ، ممکن است بگویید "خب، این چیست؟"

Well, just imagine you have a dog and you don't know if it's a girl or a boy, you could

خوب، فقط تصور کنید که شما یک سگ دارید و نمی دانید این یک دختر است یا یک پسر، می توانید

say, "It's name is Barry", like the bear, Barry, yeah, okay, bad joke.

بگویید "اسم بری است"، مثل خرس، بری، آره، باشه، شوخی بد.

Okay, but you could say, "It's name is", and it's - "it's" is the pronoun replaces his

بسیار خوب، اما می توانید بگویید، "این نام است"، و آن - "این" است که ضمیر جایگزین

name or her name because maybe we don't know.

نام او یا نام او می شود، زیرا شاید ما نمی دانیم.

So, it's kind of like the German "neuter" where we're saying it's - it's a thing that

بنابراین، این چیزی شبیه به "خنثی" آلمانی است که ما می گوییم آن است - این

hasn't been decided male or female, right?

چیزی است که مرد یا زن تعیین نشده است، درست است؟

So, that's the pronoun use, and this is the contraction of "it is", right?

بنابراین، این استعمال ضمیر است، و این انقباض «آن است» است، درست است؟

And we're saying the same problem exists here and there.

و ما می گوییم همین مشکل اینجا و آنجا وجود دارد.

This is possessive, of course, and this is - it is something.

این البته مالکیت دارد و این است - چیزی است.

Next, "whose" and "whose" for number three.

بعد، "whose" و "whose" برای شماره سه.

Oh, okay, so what is this?

اوه، خوب، پس این چیست؟

Once again, and it's easy to see if you look very carefully where the mistake is, we have

یک بار دیگر، و به راحتی می توان فهمید که اگر با دقت نگاه کنید اشتباه کجاست، ما

an apostrophe which tells us something is missing.

یک آپاستروف داریم که به ما می گوید چیزی گم شده است.

Information is missing because we're contracting the verb with the pronoun, okay?

اطلاعات از دست رفته است زیرا ما فعل را با ضمیر منقبض می کنیم، خوب؟

So, in this case, "who is", right?

بنابراین، در این مورد، "چه کسی است"، درست است؟

"Who's", "who's coming to the", no, "who is coming to the party", "who's coming to the

«چه کسی»، «چه کسی به مهمانی می‌آید»، «چه کسی به

party", "who is coming to the party", versus this is "whose shoe is this?" or "whose watch

مهمانی می‌آید»، «چه کسی به مهمانی می‌آید»، «چه کسی به مهمانی می‌آید»، در مقابل این «این کفش کیست؟» یا "

is this?"

این ساعت کیه؟"

I don't know the person, who does it belong to?

من شخص را نمی شناسم، متعلق به چه کسی است؟

So, I don't know if it's a girl or a boy.

پس نمیدونم دختره یا پسر.

Once again, it's similar to this one, but we don't really know whom we're speaking about

یک بار دیگر، شبیه به این یکی است، اما ما واقعاً نمی دانیم در مورد چه کسی صحبت می کنیم در

versus who is doing something, right?

مقابل کسی که کاری انجام می دهد، درست است؟

Who is making that noise?

چه کسی این صدا را ایجاد می کند؟

Verb with a pronoun.

فعل با ضمیر.

This is the pronoun for unknown person.

این ضمیر برای شخص مجهول است.

Next, "your" and "your", right?

بعد، "شما" و "شما"، درست است؟

Your house, you own it, belongs to you, and you are - you're stupid.

خانه شما، شما مالک آن هستید، متعلق به شماست، و شما هستید - شما احمقی هستید.

Your house is stupid.

خانه شما احمقانه است.

They're very different, right?

آنها بسیار متفاوت هستند، درست است؟

So, your house belongs to you, but you are stupid.

پس خانه ات متعلق به توست، اما تو احمقی.

You as a person has no intelligence, okay?

شما به عنوان یک فرد هوش ندارید، خوب؟

That's kind of simple, I think, right?

به نظر من این یک جور ساده است، درست است؟

So, "you are", verb contracted, and "your" pronoun.

بنابراین، "تو هستی"، فعل منقبض و ضمیر "تو".

And this one's interesting because this has nothing to do with pronouns, but they are

و این جالب است زیرا این ربطی به ضمایر ندارد، اما آنها هستند

- well, one is past as in past tense, right?

- خوب، یکی مانند زمان گذشته گذشته است، درست است؟

Past finished.

گذشته تمام شد

And the other one is when we pass it, "I pass a test", right?

و دیگری این است که وقتی آن را قبول می کنیم، "من در یک آزمون قبول می شوم"، درست است؟

To go past it.

برای عبور از آن.

So, this is a time tense or temporal tense, temporal word, like in the past, before now.

بنابراین، این یک زمان یا زمان زمانی، کلمه زمانی است، مانند گذشته، قبل از حال.

And this one is like, "He passed me to go buy something."

و این یکی مانند "از من گذشت تا بروم چیزی بخرم."

Cool?

سرد؟

All right.

خیلی خوب.

Or, to give me something, "Pass the dutchie upon your left-hand side", pass the - you'll

یا، برای اینکه چیزی به من بدهید، "Dutchie را از سمت چپ خود عبور دهید"، از آن عبور کنید - متوجه خواهید

find out what "dutchie" is.

شد که "dutchie" چیست.

It could be a Dutch pot in Jamaica.

این می تواند یک گلدان هلندی در جامائیکا باشد.

Could be.

می تواند باشد.

But we pass it to the left side to give it to someone else, okay?

اما ما آن را به سمت چپ رد می کنیم تا به دیگری بدهیم، خوب؟

So, now that we've gone through these things that people make a mistake, all right, here's

بنابراین، حالا که این موارد را که مردم اشتباه می کنند را مرور کردیم، بسیار خوب، در اینجا

I got a suggestion.

من یک پیشنهاد دارم.

If you enjoyed this one-minute video, I would like you to write down in the comments below

اگر از این ویدیوی یک دقیقه‌ای لذت بردید، می‌خواهم

other ideas for one-minute videos you might have for me to do or attempt, because as you

ایده‌های دیگری را برای ویدیوهای یک دقیقه‌ای که ممکن است انجام دهم یا تلاش کنم، در نظرات زیر بنویسید، زیرا همانطور که

know, I like to speak quickly and talk a lot, so doing these means you get shorter videos,

می‌دانید، دوست دارم سریع صحبت کنم و صحبت کنم. بنابراین، انجام این کار به این معنی است که ویدیوهای کوتاه تری دریافت می کنید،

but packed with information.

اما مملو از اطلاعات.

I'd like to thank you guys once again for watching the video to beginning to end.

من می خواهم یک بار دیگر از شما دوستان تشکر کنم که ویدیو را از ابتدا تا انتها تماشا کردند.

It's always fun and I appreciate it.

همیشه سرگرم کننده است و من از آن قدردانی می کنم.

I want you to go to www.engvid.com to where you can do the quiz for this, you know, and

می‌خواهم به www.engvid.com بروید، جایی که می‌توانید امتحان را برای این کار انجام دهید، می‌دانید، و

see how much better you can do the second time around, right, with that quick information

ببینید که با اطلاعات سریعی

I gave you.

که به شما دادم، بار دوم چقدر بهتر می‌توانید انجام دهید.

Besides that, you're going to see other teachers, and I wanted to say, yeah, you're on your

علاوه بر این، شما معلمان دیگری را خواهید دید، و من می‌خواستم بگویم، بله، شما در

path to becoming a native speaker, and every lesson you take, you get that much closer

مسیر تبدیل شدن به یک زبان مادری هستید، و هر درسی که می‌گیرید، بسیار

to it.

به آن نزدیک‌تر می‌شوید.

Love you all, and don't forget to subscribe and ring the bell.

همه شما را دوست دارم و فراموش نکنید که مشترک شوید و زنگ را بزنید.

So, the notification bell, that thing, ding-ding-ding, if you hit it and it has that vibrating one,

بنابراین، زنگ اعلان، آن چیز، دینگ-دینگ-دینگ، اگر به آن ضربه بزنید و آن صدای لرزان را داشته باشد،

you'll get every video I do.

هر ویدیویی را که من انجام می دهم، دریافت خواهید کرد.

As soon as it comes up, it'll be sent right to you.

به محض بالا آمدن، مستقیماً برای شما ارسال می شود.

Is that cool?

باحاله؟

Cool for me, too.

برای من هم جالبه

Anyway, it's time for me to get out of here because it's past my bedtime, so I'll use

به هر حال وقت آن است که از اینجا بروم چون وقت خواب من گذشته است، بنابراین از آن استفاده خواهم

that.

کرد.

Okay, anyway.

باشه، به هر حال.

I don't know who's left watching the video, but I guess they're not here anymore.

نمی دانم چه کسانی از تماشای ویدیو مانده اند، اما حدس می زنم آنها دیگر اینجا نیستند.

I'll see you later on.

بعدا میبینمت

Have a good one.

یک خوب.

Bye-bye.

خداحافظ.