LEARN ENGLISH AT HOME: How to choose a textbook

I need a book on how to be a gentleman. I need to know my -- hi. James, from EngVid.

من به یک کتاب در مورد چگونه یک جنتلمن باشیم نیاز دارم. من باید خودم را بدانم -- سلام. جیمز، از EngVid.

This book is called "How to Be a Gentleman", by John Bridges. It's sort of like a textbook.

این کتاب «چگونه یک جنتلمن باشیم» نوشته جان بریجز نام دارد. شبیه کتاب درسی است.

And what is a textbook? A textbook is a book designed to teach you something with exercises

و کتاب درسی چیست؟ کتاب درسی کتابی است که برای آموزش چیزی با تمرین هایی طراحی شده است

that will bring you from one place to another. So when you're finished doing the textbook,

که شما را از جایی به مکان دیگر می آورد. پس وقتی کار کتاب درسی را تمام

you should learn a skill. Unlike a book that you read for enjoyment, which is fun -- you

کردید، باید یک مهارت را یاد بگیرید. بر خلاف کتابی که برای لذت می خوانید، که سرگرم کننده است -- شما

enjoy; you put away -- a textbook is usually used in schools to teach skills. And through

لذت می برید. شما کنار گذاشتید -- یک کتاب درسی معمولاً در مدارس برای آموزش مهارت ها استفاده می شود. و از طریق

exercises and tests, you master it. This is sort of like a textbook, but it's a little

تمرین و تست به آن مسلط می شوید. این به نوعی شبیه یک کتاب درسی است، اما

bit fun.

کمی سرگرم کننده است.

My job today is to do something we haven't done before. You come to EngVid to learn English,

امروز وظیفه من انجام کاری است که قبلا انجام نداده ایم. شما برای یادگیری زبان انگلیسی به EngVid می آیید

which is true, and this is great. But you could also buy books outside. I'm sure some

که درست است و این عالی است. اما می توانید از بیرون هم کتاب بخرید. مطمئنم برخی

of you have bought books outside. When I teach, some of my students, before they go back to

از شما از بیرون کتاب خریده اید. وقتی تدریس می‌کنم، برخی از دانش‌آموزانم، قبل از اینکه به

their countries, they say, "Teacher, I need a book to help me with my grammar or my English."

کشورشان برگردند، می‌گویند: "استاد، من به کتابی نیاز دارم که در گرامر یا زبان انگلیسی به من کمک کند."

One of my colleagues at EngVid has done a lesson. You should check it out. It's about

یکی از همکاران من در EngVid یک درس انجام داده است. شما باید این را چک کنید. درباره

books you should read. But this one is specific. This is on textbooks, the books that teachers

کتاب هایی است که باید بخوانید. اما این یکی خاص است. این مربوط به کتاب‌های درسی است، کتاب‌هایی که معلمان

may use in schools or you can buy by yourself, which will help you increase on your IELTS,

ممکن است در مدارس از آن‌ها استفاده کنند یا می‌توانید خودتان بخرید، که به شما در افزایش آیلتس

on your TOEFL, or on your grammar or vocabulary. And these are books designed for people who

، تافل یا گرامر یا دایره لغاتتان کمک می‌کند. و اینها کتابهایی هستند که برای افرادی طراحی شده اند که

are learning English as a second language, okay? And that's what this lesson is today.

در حال یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم هستند، خوب است؟ و این چیزی است که این درس امروز است.

"How to pick a good textbook." So see, gentlemen? How to pick a good textbook, a textbook that

"چگونه یک کتاب درسی خوب انتخاب کنیم." خب ببینید آقایان؟ چگونه یک کتاب درسی خوب انتخاب کنید، کتاب درسی که

would help you.

به شما کمک کند.

I can give you ten books that I think are good textbooks. But I am not you, and I'm

می توانم ده کتاب به شما بدهم که به نظرم کتاب های درسی خوبی هستند. اما من شما نیستم، و من

not your teacher -- well, I am. I know. I'm sorry. I like you, too. Okay, we love each

معلم شما نیستم - خوب، من هستم. میدانم. متاسفم. من هم تو را دوست دارم باشه ما همدیگه رو دوست

other. But I mean, I'm not there to help you. If I were sitting with you, talking to you,

داریم اما منظورم این است که من آنجا نیستم که به شما کمک کنم. اگر با شما می نشستم و با شما صحبت می

I'd say, "You know what? This book isn't good for you. This book is good for you." And because

کردم، می گفتم: "می دانی چیست؟ این کتاب برای تو خوب نیست. این کتاب برای تو خوب است." و چون

I wanna help you -- see, I said "wanna". See that's a grammar thing. Because I want to

می‌خواهم به شما کمک کنم - ببینید، گفتم "می‌خواهم". ببینید این یک چیز دستور زبان است. چون می‌خواهم به

help you, I'm going to give you something that you can use to find a textbook for yourself.

شما کمک کنم، چیزی به شما می‌دهم که بتوانید از آن برای پیدا کردن یک کتاب درسی برای خودتان استفاده کنید.

There are probably many books in your country, and you don't know which is a good one. I

احتمالاً کتاب های زیادی در کشور شما وجود دارد و شما نمی دانید کدام یک خوب است. من

don't want you to waste your money, and I want you to learn. Okay? So let's go to "How

نمی خواهم شما پول خود را هدر دهید، و می خواهم شما یاد بگیرید. باشه؟ پس بیایید به «چگونه

to Pick a Good Textbook".

یک کتاب درسی خوب انتخاب کنیم» برویم.

I found there were approximately ten points that you should have when you're going to

من متوجه شدم که تقریباً ده نکته وجود دارد که باید هنگام

buy a textbook. They can be very expensive and very helpful, okay? If you pick the wrong

خرید کتاب درسی داشته باشید. آنها می توانند بسیار گران و بسیار مفید باشند، خوب؟ با این حال، اگر گزینه اشتباهی را انتخاب

one, though, it's not a good use of your money, and it will take time -- valuable time from

کنید، استفاده خوبی از پول شما نیست، و زمان می برد - زمان ارزشمندی از

your learning.

یادگیری شما.

The first thing you should look at is when was the book made? If the book is old -- it

اولین چیزی که باید به آن نگاه کنید این است که این کتاب چه زمانی ساخته شده است؟ اگر کتاب قدیمی است

is 20 years old; it's not a good book because they probably don't talk about computers or

-- 20 ساله است. کتاب خوبی نیست زیرا احتمالاً در مورد رایانه یا

laptops or email and addressing any of that. And you're going to be looking at books where

لپ‌تاپ یا ایمیل صحبت نمی‌کنند و به هیچ یک از آن‌ها رسیدگی نمی‌کنند. و شما به کتاب‌هایی نگاه

you're saying, "Well, golly gee, sir, I think the rain on the plain in Spain is mainly..."

می‌کنید که می‌گویید، "خب، جان، آقا، من فکر می‌کنم باران در دشت در اسپانیا عمدتاً..."

-- it's out-of-date. We call something "out-of-date". If the book is over ten years old -- probably

- قدیمی است. ما به چیزی می گوییم "از تاریخ گذشته". اگر کتاب بیش از ده سال قدمت دارد -- احتمالاً

not good to use, right? Probably want to say away. Get a more up-to-date book, one with

برای استفاده خوب نیست، درست است؟ احتمالاً می خواهم بگویم دور. کتابی به‌روزتر، کتابی با

more modern examples that will talk about technologies you're using today. Okay?

نمونه‌های مدرن‌تر که در مورد فناوری‌هایی که امروزه استفاده می‌کنید صحبت می‌کند، دریافت کنید. باشه؟

The next one is what do you need? I don't know how many students come to me and say

مورد بعدی این است که به چه چیزی نیاز دارید؟ من نمی دانم چند دانش آموز به من مراجعه می کنند و می گویند

they want to listen -- get better hearing skills. And then they tell me how they're

که می خواهند گوش کنند -- مهارت های شنیداری بهتری کسب کنند. و سپس به من می گویند که چگونه

watching the news. And they're level two or three. And I'm like, "Stop immediately!" You

اخبار را تماشا می کنند. و سطح دو یا سه هستند. و من می گویم، "فورا متوقف شوید!"

shouldn't be watching the news until you have 80 percent of the language. It's just too

تا زمانی که 80 درصد زبان را ندارید، نباید اخبار را تماشا کنید . فقط

much for you. What do you need it for? "Well, Teacher, I want to watch my TV program." Well,

برای شما خیلی زیاد است. برای چه به این نیاز دارید؟ "خب، معلم، من می خواهم برنامه تلویزیونی خود را ببینم." خوب،

watch your TV program. "What do you need" is what you work on. If you need IELTS or

برنامه تلویزیونی خود را تماشا کنید. "چه نیاز دارید" چیزی است که روی آن کار می کنید. اگر به آیلتس یا تافل نیاز دارید

TOEFL, don't use a basic grammar book. You should be high enough that you can use the

، از کتاب گرامر پایه استفاده نکنید. شما باید آنقدر بالا باشید که بتوانید از

books that you're testing for. What do you need? Do you need it for work? Then you need

کتاب هایی که برای آنها تست می کنید استفاده کنید. چه چیزی نیاز دارید؟ آیا برای کار به آن نیاز دارید؟ سپس به

technical books, books that work specifically with technical language or formal language.

کتاب های فنی نیاز دارید، کتاب هایی که به طور خاص با زبان فنی یا زبان رسمی کار می کنند.

Are you going on vacation? Then, you need a book with pictures and drawings and fun

آیا به تعطیلات می روید؟ سپس، به یک کتاب با تصاویر، نقاشی ها و چیزهای سرگرم کننده نیاز دارید

stuff. Heck, heck, you can even watch TV programs for children. What do you need? So in a textbook,

. هک، هک، شما حتی می توانید برنامه های تلویزیونی برای کودکان تماشا کنید. چه چیزی نیاز دارید؟ بنابراین در یک کتاب درسی،

look at what do you need, and the textbook addresses -- when we say "address", it's working

به آنچه نیاز دارید نگاه کنید، و آدرس های کتاب درسی - وقتی می گوییم "آدرس"، در

towards what you need, not what you think your friend has or someone would tell you.

جهت آنچه شما نیاز دارید کار می کند، نه آنچه فکر می کنید دوستتان دارد یا کسی به شما می گوید.

Third, drawings or illustrations. I know you're going to say, "I'm not a child." That's not

سوم، طراحی ها یا تصاویر. می دانم که می خواهی بگویی «من بچه نیستم». مساله این

the point. If I do this, you know I'm hungry. If I go like this, you know I'm thirsty. An

نیست. اگر این کار را انجام دهم، می دانید که گرسنه هستم. اگه اینجوری برم میدونی تشنه ام. یک

illustration helps to make things easier for you. If English is not your first language

تصویر کمک می کند تا کارها برای شما آسان تر شود. اگر انگلیسی زبان اول شما نیست

-- and I was studying Spanish. I found that sometimes a picture beside the words made

-- و من در حال مطالعه اسپانیایی بودم. متوجه شدم که گاهی عکسی در کنار کلمات

it come to my head. "Cenar" or "cenar" is "dinner" in Spanish. When I saw potato, chicken,

آن را به ذهنم می‌آورد. «سنار» یا «سنار » در اسپانیایی «شام» است. وقتی سیب زمینی و مرغ

and vegetables, and the clock saying six o'clock, and it said, "Time for esta cena", I went,

و سبزی دیدم و ساعت میگه ساعت شش و میگه "زمان استا سینا"، رفتم:

"Oh, this is dinner! Got it! I understand completely." So a good text will have some

"اوه، این شام است! فهمیدم، کاملا متوجه شدم ." بنابراین یک متن خوب چند تصویر خواهد داشت

illustrations, not be all words because we are creatures who use our eyes and our ears

، نه همه کلمات، زیرا ما موجوداتی هستیم که از چشم و گوش

and our mouths to communicate. Just looking with just the words is not enough for all

و دهانمان برای برقراری ارتباط استفاده می کنیم. فقط نگاه کردن با کلمات برای همه افراد کافی نیست

people, okay?

، باشه؟

Next, exercises. I can say, "Como se dice en Español?" And it means, okay, "What does

بعد، تمرینات. من می توانم بگویم "Como se dice en Español؟" و به این معنی است، خوب، "

this mean in Spanish or how do you say this in Spanish." Great. But if I say that, and

این به اسپانیایی به چه معناست یا چگونه این را به اسپانیایی می گویید." عالی. اما اگر من این را بگویم،

I don't give you any exercises -- and you'll notice in EngVid, at the end of almost every

و هیچ تمرینی به شما ندهم - و در EngVid متوجه خواهید شد، تقریباً در پایان هر

video we have, there is a quiz. Something for you to do to test if you've learned. You

ویدیویی که داریم، یک مسابقه مسابقه وجود دارد. کاری که باید انجام دهید تا اگر یاد گرفته اید آزمایش کنید.

should have exercises. If they just give you information and say, "This is this, and this

باید تمریناتی داشته باشی اگر آنها فقط به شما اطلاعات بدهند و بگویند: "این است و

is this", really, it's no good because it's the practice. The practice makes language

این است" واقعاً خوب نیست زیرا این عمل است. تمرین باعث می شود زبان

stay in your head. So it needs to have some exercises. One page or two to help you master

در ذهن شما بماند. بنابراین باید تمریناتی داشته باشد. یک یا دو صفحه برای کمک به شما در تسلط

or get comfortable with it. And you can go and check, why was this different than this?

یا راحت شدن با آن. و می توانید بروید و بررسی کنید، چرا این با این تفاوت داشت؟

Because two examples does not tell you why there are three examples, and they're all

زیرا دو مثال به شما نمی گوید که چرا سه مثال وجود دارد و همه آنها

different. You sometimes need some -- you know, more to go, "Oh, I understand, and I

متفاوت هستند. گاهی اوقات به مقداری نیاز دارید -- می دانید، بیشتر برای گفتن، "اوه، می فهمم و می

see." In this situation or in this area, I need this, and in this area, I need this.

بینم." در این شرایط یا در این منطقه، من به این نیاز دارم، و در این زمینه، به این نیاز دارم.

Cool? So you should have multiple exercises.

سرد؟ بنابراین باید چندین تمرین داشته باشید.

More than one method. What does that mean? As I said before, some people are what we

بیش از یک روش. معنی آن چیست؟ همانطور که قبلاً گفتم، برخی از افراد همان چیزی هستند که ما به آن

call auditory students. They need to hear information to learn. I'm visual. If I see

دانش آموزان شنوایی می گوییم. آنها برای یادگیری نیاز به شنیدن اطلاعات دارند. من بصری هستم اگر

a picture, I see the words on the paper, I understand more than when someone explains

تصویری را می بینم، کلمات را روی کاغذ می بینم، بیشتر از زمانی که کسی

it to me. When they explain, sometimes I just go [blinks] because I'm waiting for the picture

آن را برای من توضیح می دهد، می فهمم. وقتی توضیح می دهند، گاهی اوقات من فقط می روم [چشمک می زند] چون منتظرم عکس

to come, and they won't give me a picture. So I'm just blinking -- this is called "blinking".

بیاید و عکسی به من نمی دهند. بنابراین من فقط پلک می زنم -- به این می گویند "چشمک زدن".

Blink, blink, until the picture comes. Okay? Well, some people just hear, and bam, bam,

پلک بزن، چشمک بزن تا عکس بیاید. باشه؟ خب بعضی ها فقط می شنوند و بام بم

bam, thank you, ma'am. They understand everything. But a picture, they go, "What is this? I'm

بم ممنون خانم. همه چیز را می فهمند. ولی یه عکس میگن این چیه من

so confused!" Okay? So it should have more than one method. And that's why I said up

خیلی گیج شدم! باشه؟ بنابراین باید بیش از یک روش داشته باشد. و به همین دلیل است که من

here, illustrated. But it can also be a conversation. They could have different methods, conversation,

در اینجا به صورت مصور گفتم. اما می تواند یک مکالمه نیز باشد. آنها می توانند روش ها، گفتگو،

questions, definitions, and pictures. So each person's got a different way of learning or

سؤالات، تعاریف و تصاویر متفاوتی داشته باشند. بنابراین هر فردی روش متفاوتی برای یادگیری یا

learning style or strategy, they can learn differently. We all learn differently. And

سبک یا استراتژی یادگیری دارد، آنها می توانند متفاوت یاد بگیرند. همه ما متفاوت یاد می گیریم. و

sometimes, a combination is needed. And a good textbook knows that, and puts it in there,

گاهی اوقات، یک ترکیب مورد نیاز است. و یک کتاب درسی خوب این را می داند و آن را در آنجا قرار می دهد،

cool?

So we talked about building, okay? And how you start from the base and work up. Another

جالب است؟

پس در مورد ساخت و ساز صحبت کردیم، باشه؟ و اینکه چگونه از پایه شروع می کنید و به بالا کار می کنید.

method of building is the text should be able to be used by one or more people. What do

روش دیگر ساخت این است که متن باید برای یک یا چند نفر قابل استفاده باشد.

I mean? Well, here's my pal. I almost forgot him. Little sausage guy. Mr. E! He's a superhero.

منظورم چیست؟ خب، اینجا رفیق من است. تقریبا فراموشش کردم سوسیس کوچولو آقای ای! او یک ابرقهرمان است.

Mr. E is here. Mr. E made -- he looks a little straight today. Straightened him out. Mr.

آقای E اینجاست. آقای E ساخته شده -- امروز کمی صاف به نظر می رسد . او را صاف کرد. آقای

E may study by himself. He has no friends. He lives in Taiwan. He has no friends. He

E ممکن است خودش مطالعه کند. او هیچ دوستی ندارد. او در تایوان زندگی می کند. او هیچ دوستی ندارد.

smells bad. Worm with BO. Who knew? So he has to study by himself. But maybe one day

بوی بدی می دهد. کرم با BO. چه کسی می دانست؟ پس باید خودش درس بخواند. اما شاید یک روز

he gets a friend. Me, James. A good textbook will know that you might study in a classroom

دوستی پیدا کند. من، جیمز یک کتاب درسی خوب می‌داند که ممکن است در یک

environment with many people or one-on-one or with a partner. And it tries to build exercises

محیط کلاسی با افراد زیادی یا انفرادی یا با یک شریک مطالعه کنید. و سعی می‌کند تمرین‌هایی بسازد

-- as I said over here, like, one might be a conversation one where one partner says

- همانطور که در اینجا گفتم، مثلاً یکی ممکن است یک مکالمه باشد که در آن یکی از

one thing, the other partner says the other, and they can see how it relates. Or a group

طرفین یک چیز را می‌گوید، شریک دیگر دیگری را می‌گوید، و آنها می‌توانند ببینند که چگونه ارتباط دارد. یا یک

exercise. I gave you one in one of the three methods to learn English, or three tricks,

تمرین گروهی من یکی از سه روش یادگیری انگلیسی را به شما دادم، یا سه ترفند را

where you pull from the hat. Seven people pull from the hat and challenge each other.

که از کلاه بکشید. هفت نفر از کلاه بیرون می آیند و یکدیگر را به چالش می کشند.

That way, you can all learn English together and make each other better, right? So you

به این ترتیب، همه شما می توانید انگلیسی را با هم یاد بگیرید و یکدیگر را بهتر کنید، درست است؟ بنابراین می

can do that with a good text. It will have these exercises. So it might say "with your

توانید با یک متن خوب این کار را انجام دهید. این تمرینات را خواهد داشت. بنابراین ممکن است بگوید "با

group" -- don't look at that one. "With your partner" -- do that one. "By yourself" -- okay?

گروه خود" -- به آن یکی نگاه نکنید. "با شریک زندگی خود" - این کار را انجام دهید. "به تنهایی" - باشه؟

So it builds, so you can incorporate a group. Have your own class, so to speak.

بنابراین می سازد، بنابراین شما می توانید یک گروه را ترکیب کنید. به اصطلاح کلاس خودت را داشته باش.

Next, I'm going to change this up a little bit because I made a little bit of a mistake.

بعد، من می خواهم این را کمی تغییر دهم زیرا کمی اشتباه کردم.

And that's my fault. I want to go to context. If you have a good text, it will use grammar

و این تقصیر من است. من می خواهم به متن بروم. اگر متن خوبی داشته باشید، از گرامر

and vocabulary and context. It's nice to get a book that gives you 150 words you should

و واژگان و زمینه استفاده می کند. خوب است که کتابی به دست آورید که 150 کلمه را در اختیار شما قرار دهد که باید

use. It's much better to have a book that gives you the context and tells you how regularly

استفاده کنید. خیلی بهتر است کتابی داشته باشید که زمینه را به شما بدهد و به شما بگوید که چقدر مرتب از

these words are used. Same with the grammar. When do you want to say "wanna" -- like I

این کلمات استفاده می شود. گرامر هم همینطور. چه زمانی می خواهید بگویید "می خواهم" -- همانطور

said earlier. Remember I said it earlier? "I wanna" versus "want to" -- when it is acceptable?

که قبلاً گفتم. یادته قبلا گفتم؟ «من می‌خواهم» در مقابل «می‌خواهم» - وقتی قابل قبول است؟

Using it in the correct context tells you when you can use it and get the most effectiveness

استفاده از آن در زمینه صحیح به شما می گوید که چه زمانی می توانید از آن استفاده کنید و

out of your English when you use it in the country or when you want to use it at work.

زمانی که از زبان انگلیسی خود در کشور استفاده می کنید یا زمانی که می خواهید در محل کار از آن استفاده کنید، بیشترین تاثیر را از زبان انگلیسی خود بگیرید.

We talked about bar and business English. This is the same thing. Context -- when? Okay?

ما در مورد بار و انگلیسی تجاری صحبت کردیم. اینم همونه. زمینه -- چه زمانی؟ باشه؟

If you do that -- and a good text has all of these things -- No. 9, which I really like,

اگر این کار را انجام دهید - و یک متن خوب همه این موارد را دارد - شماره 9، که من خیلی دوست دارم

which this should be No. 9, it'll have a final test or a unit test. So you'll do multiple

، که باید شماره 9 باشد، یک تست نهایی یا یک آزمون واحد خواهد داشت. بنابراین چندین تمرین را انجام می‌دهید

exercises, then practice, and then there'll be a test. Once again, I go back to EngVid.

، سپس تمرین می‌کنید و سپس یک تست وجود دارد. یک بار دیگر به EngVid برمی گردم.

I'm sorry if I'm promoting it. It's just -- it's a fact. You watch the video; you get a test;

متاسفم اگر آن را تبلیغ می کنم. فقط -- این یک واقعیت است. شما ویدیو را ببینید؛ تست میگیری

you know how well you're doing; you know your progress -- if you're getting better and better,

شما می دانید که چقدر خوب کار می کنید. شما پیشرفت خود را می دانید -- اگر بهتر و بهتر می شوید،

right? That's what a good text will have. It'll have unit tests so you can give some

درست است؟ این چیزی است که یک متن خوب خواهد داشت. این دارای تست های واحد است تا بتوانید برخی

of the information, and then final tests to see if you've mastered the book. If you have

از اطلاعات را ارائه دهید و سپس تست های نهایی را انجام دهید تا ببینید آیا به کتاب تسلط دارید یا خیر. اگر

all of that together, that's a book you want to pay the money. If it's 20 rupee, 20 dollars,

همه اینها را با هم داشته باشید، این کتابی است که می خواهید پول آن را بپردازید. اگر 20 روپیه، 20 دلار،

20 euro, pay the money. It's worth it. What it will give you in education is more than

20 یورو است، پول را پرداخت کنید. ارزشش را دارد. چیزی که در آموزش به شما می دهد، بیش از آن چیزی است

you can get by complaining about how much money things cost. Okay?

که می توانید با شکایت از هزینه های مالی به دست آورید. باشه؟

One thing I say -- and some students don't understand this part -- a very good text,

یک چیزی که من می گویم - و برخی از دانش آموزان این بخش را نمی فهمند - یک متن بسیار خوب،

a very, very good text -- No. 10 should be this one -- promotes culture. You cannot learn

یک متن بسیار بسیار خوب - شماره 10 باید این باشد - باعث ترویج فرهنگ می شود. شما نمی توانید

a language and not learn the culture and be truly effective. A good text will put the

یک زبان یاد بگیرید و فرهنگ را یاد نگیرید و واقعاً مؤثر باشید. یک متن خوب

culture with the book with the context with the exercises, so you can become more aware

فرهنگ را با کتاب همراه با تمرین ها قرار می دهد، بنابراین می توانید نسبت

of what's appropriate and not appropriate. And "appropriate", I mean here, by what is

به آنچه مناسب است و نامناسب آگاهی بیشتری پیدا کنید. و «مناسب»، منظور من در اینجا،

right or not right to do in a culture. It's like learning to drive a car. If you learn

انجام دادن یا نادرستی در یک فرهنگ است. مثل یادگیری رانندگی ماشین است. اگر

how to drive the car, and you don't know the rules of the road, you're going to get hurt.

رانندگی با ماشین را یاد بگیرید و قوانین جاده را ندانید، آسیب خواهید دید.

Same goes with English, okay? You know the culture, the context, the language, and use

در مورد انگلیسی هم همینطور، باشه؟ شما فرهنگ، زمینه، زبان را می شناسید و

them together, you'll get from point A to point B safely and have a really good trip.

با هم از آنها استفاده می کنید، از نقطه A به نقطه B با خیال راحت خواهید رسید و سفر بسیار خوبی خواهید داشت.

All right?

خیلی خوب؟

Now, last thing I want to bring to your attention about this is -- and Mr. E reminded me by

اکنون، آخرین چیزی که می‌خواهم در این مورد توجه شما را جلب کنم این است - و آقای E با

putting a box here -- "a good text will" -- "it will tell you what you will learn." Like I

گذاشتن یک کادر در اینجا به من یادآوری کرد - "یک متن خوب خواهد بود" - " به شما خواهد گفت که چه چیزی یاد خواهید گرفت." همانطور

said when I said with this. We usually start off -- when I start with you, I say, "Today

که وقتی با این گفتم گفتم. ما معمولاً شروع می کنیم -- وقتی با شما شروع می کنم، می گویم: "امروز

we're going to work on this." Okay? And I try and give you an outline why you should

قرار است روی این موضوع کار کنیم." باشه؟ و من سعی می کنم به شما یک طرح کلی بدهم که چرا باید

take it. Right? The same goes here. "It will tell you what you're going to learn and how

آن را مصرف کنید. درست؟ اینجا هم همینطور. "این به شما می گوید که قرار است چه چیزی یاد بگیرید و چگونه

it will help you." Right? You're here to learn TOEFL. "This book will teach you the following

به شما کمک می کند." درست؟ شما اینجا هستید تا تافل یاد بگیرید. "این کتاب مفاهیم تافل زیر را به شما آموزش می دهد

TOEFL concepts and how you can do this on the test." Boom. You know if you should get

و اینکه چگونه می توانید این کار را در آزمون انجام دهید." رونق. شما می دانید که آیا

the book or not. That goes back to need. Second, "it will show you progress", how you are getting

باید کتاب را تهیه کنید یا خیر. که به نیاز برمی گردد. دوم، "این به شما پیشرفت را نشان می دهد"، چگونه

better. You'll notice the exercises are getting a little bit more difficult, but you're able

بهتر می شوید. متوجه می‌شوید که تمرین‌ها کمی سخت‌تر می‌شوند، اما می‌توانید

to do them, okay? And it "will be easy for you to follow", so you can always step back

آنها را انجام دهید، خوب؟ و "پیگیری برای شما آسان خواهد بود "، بنابراین همیشه می توانید به عقب برگردید

and go forward. It's not so difficult you need somebody from NASA -- you know, space

و به جلو بروید. خیلی سخت نیست که نیاز به کسی از ناسا داشته باشید - می دانید،

agency -- to come and explain the rules to you. I usually recommend two books to my grammar

آژانس فضایی - بیاید و قوانین را برای شما توضیح دهد. من معمولا دو کتاب را به دانش آموزان دستور زبان توصیه می کنم

students. One is -- I'll tell you right now - "Grammar in Use". And the other one was

. یکی این است -- همین الان به شما می گویم - "گرامر در حال استفاده". و دیگری

an Azar book on grammar. And they go, "Why, teacher? Why two books on same subject?" I

کتاب آذر در دستور زبان بود. و آنها می گویند: "چرا معلم؟ چرا دو کتاب در یک موضوع؟" من

go, "Very simple." See, I use bad English. When I pretend to be a student, you always

می گویم: "خیلی ساده." ببینید من از انگلیسی بد استفاده می کنم. وقتی من وانمود می کنم که دانشجو هستم، شما همیشه

know. I say, "Why, teacher? Why English two subject?" Okay. That's the student. Very easy.

می دانید. میگم چرا معلم؟چرا انگلیسی دو درس؟ باشه. اون دانشجو بسیار آسان.

The "Grammar in Use" is very basic, but it doesn't have a lot of exercises. That's why

"گرامر در حال استفاده" بسیار ابتدایی است، اما تمرین های زیادی ندارد. به همین دلیل

it's not No. 1. It's very basic. It's easy for students to understand, right? It's easy

است که شماره 1 نیست. بسیار اساسی است. درک آن برای دانش آموزان آسان است، درست است؟ پیگیری آن آسان

to follow. But not enough exercises. You don't get the practice required to master it. But

است. اما تمرینات کافی نیست. شما تمرین لازم برای تسلط بر آن را دریافت نمی کنید. اما

the Azar book has four or five pages of exercises, but I used to get tired of students coming

کتاب آذر چهار پنج صفحه تمرین دارد، اما من خسته می شدم از اینکه دانش آموزان

to me every day going, "I don't understand it. I don't understand it." So I went, "If

هر روز پیش من می آمدند، "نفهمیدم، نمی فهمم." بنابراین من گفتم: "

you buy both books, read this book first, and then do the exercises from this. And at

اگر هر دو کتاب را خریدید، ابتدا این کتاب را بخوانید و سپس تمرینات را از آن انجام دهید. و

the end of it, you have a perfect book." Very expensive, but it works, okay? But if you

در پایان آن، شما یک کتاب عالی دارید." خیلی گران است، اما کار می کند، خوب؟ اما اگر

do this, you don't need to do what I told you, the two-book solution. You can find a

این کار را انجام دادید، نیازی به انجام کاری که به شما گفتم، راه حل دو کتابی ندارید. شما می توانید کتابی را پیدا کنید

book that works for you. And after all, I'm doing this for you. You should do this for you.

که برای شما مناسب باشد. و بعد از همه، من این کار را برای شما انجام می دهم. شما باید این کار را برای شما انجام دهید.

I hope I haven't been too serious, but textbooks are usually dry and what have you. And I really

امیدوارم خیلی جدی نبوده باشم، اما کتاب های درسی معمولا خشک هستند و شما چه دارید. و من واقعاً از

want you to get the best out. I'm thinking about something else I'll hopefully be able

شما می خواهم که بهترین نتیجه را بگیرید. من به چیز دیگری فکر می کنم که امیدوارم بتوانم

to get together for you that will help you in other ways, but this should be the one

برای شما گرد هم بیاورم که از راه های دیگر به شما کمک کند، اما این همان چیزی است

you use. This will help you right now. It'll save you time, money, energy. It will lead

که شما استفاده می کنید. این در حال حاضر به شما کمک می کند. این باعث صرفه جویی در زمان، پول، انرژی می شود. این

you to a fun English experience, okay?

شما را به یک تجربه سرگرم کننده انگلیسی سوق می دهد، خوب؟

Mr. E, this was a textbook execution on how to teach a lesson and about books. I shall

آقای E این یک کتاب درسی در مورد نحوه تدریس و در مورد کتاب بود. من

take my leave of you. But before I go, as always, you need to go to www.engvid.com,

از تو مرخصی میگیرم اما قبل از اینکه من بروم، مثل همیشه، باید به www.engvid.com بروید،

where "eng" stands for "English" and "vid" stands for "video", where you can find myself

جایی که "eng" مخفف "English" و "vid" مخفف "video" است، جایی که می توانید خودم

and other teachers who are looking forward to helping you. And before I forget, especially

و سایر معلمان را بیابید که مشتاقانه منتظر هستند. برای کمک به شما و قبل از اینکه فراموش کنم، به خصوص

if you're on YouTube -- I'm looking around he. There's a button. Subscribe. Do it already.

اگر در یوتیوب هستید -- من به اطراف او نگاه می کنم. یک دکمه وجود دارد. اشتراک در. از قبل انجامش بده

All right? Down. The button is down. See, I can't see on this. It's down. Subscribe,

خیلی خوب؟ پایین. دکمه پایین است. ببینید، من نمی توانم در این مورد ببینم. پایین است. مشترک شوید

and then go get the test. Okay? All right. Chao. Subscribe.

و سپس برای تست بروید. باشه؟ خیلی خوب. چائو. اشتراک در.