Real English: What you need to know if you're going to court

Dunh-dunh-dun-dun-dun-ne-dun-ne-dunh. engVid. Hi. James from engVid. I did a lesson before

دونه دون دون دون دون دون دون دون . engVid. سلام. جیمز از engVid. من قبلاً

on sort of crime, when you get arrested by the police, and this is a second part, because

در مورد نوعی جنایت، زمانی که توسط پلیس دستگیر می شوید، درسی داشتم ، و این بخش دوم است،

there are two parts to a legal system or a law system. The first part is meeting the

زیرا یک سیستم حقوقی یا یک سیستم حقوقی دو بخش دارد. قسمت اول ملاقات با

police, and the police saying you've done something wrong. The second part is when you

پلیس است و پلیس می گوید شما کار اشتباهی انجام داده اید. بخش دوم زمانی است که شما

actually have to get someone to say you are guilty or innocent. We'll go over that in

واقعاً باید از کسی بخواهید که بگوید گناهکار یا بی گناه هستید. در

a second or two: What does that mean? But you have to go before people, and they have

یک یا دو ثانیه به آن خواهیم پرداخت: یعنی چه؟ اما شما باید جلوی مردم بروید و آنها باید

to tell you everything is good and you can go home, or bad and you have to go to jail.

به شما بگویند که همه چیز خوب است و می توانید به خانه بروید یا بد و باید به زندان بروید.

You ready? Let's go to the board.

آماده ای؟ بریم سراغ هیئت.

All right, so I was on my stool of justice, but probably gone for a second, here.

بسیار خوب، پس من روی صندلی عدالت بودم، اما احتمالاً برای لحظه ای اینجا رفته بودم.

Let's go to the board. There are a couple terms we want to talk about.

بریم سراغ هیئت. چند اصطلاح وجود دارد که می خواهیم در مورد آنها صحبت کنیم.

Remember we talked about being arrested? Well, the second part is going to court. We like to say:

یادت هست در مورد دستگیری صحبت کردیم؟ خب، قسمت دوم به دادگاه می رود. ما دوست داریم بگوییم:

"You have your day in court",

"شما روز خود را در دادگاه

which means that you cannot go to jail for no reason. Someone has to say

سپری می کنید"، یعنی شما نمی توانید بی دلیل به زندان بروید . یک نفر باید بگوید

you've done something wrong, and they have to show it. So, this video is about the process

شما کار اشتباهی انجام داده اید و باید آن را نشان دهد. بنابراین، این ویدیو در مورد

of how that happens. Okay? These are called "handcuffs".

روند چگونگی وقوع آن است. باشه؟ به اینها «دستبند» می گویند.

Handcuffs. Usually you see the

دستبند. معمولا

police, they put them on you. Well, on you, not on me, if you do something bad. Or you

پلیس را می بینید، آنها را روی شما می گذارند. خوب، بر شما، نه بر من، اگر کار بدی انجام دهید. یا

see bad guys wearing handcuffs. And the reason why I did handcuffs is because the two things

افراد بدی را می بینید که دستبند بسته اند. و دلیل اینکه من دستبند زدم این است که این دو چیز

go together. If you get arrested, you need to go to court.

با هم هستند. اگر دستگیر شدید ، باید به دادگاه بروید.

All right? So let's get a start.

خیلی خوب؟ پس بیایید شروع کنیم.

You'll notice that we have funny pictures up here, so we're going to try and figure out

متوجه خواهید شد که ما در اینجا تصاویر خنده‌داری داریم ، بنابراین سعی می‌کنیم

what these pictures mean. The first one you notice is an ear. Well, in North America,

معنی این تصاویر را بفهمیم. اولین چیزی که متوجه می شوید یک گوش است. خوب، در آمریکای شمالی،

before you go to a long-term prison, I give you example. If you drink a little one night,

قبل از رفتن به یک زندان طولانی مدت، من برای شما مثال می زنم. اگر یک شب کمی مشروب بخوری،

they can put you in jail for one night, but then they usually let you go the next day,

می توانند یک شب تو را در زندان بگذارند، اما معمولاً روز بعد تو را رها می کنند،

so there's nothing special about that. But if they want to put you in jail for a longer

بنابراین هیچ چیز خاصی در این مورد وجود ندارد. اما اگر بخواهند شما را برای مدت طولانی تری در زندان

period of time, they actually have to give you a "trial". Okay? That's a word up here.

بگذارند، در واقع باید شما را "محاکمه" کنند. باشه؟ این یک کلمه است.

But you need to have a "hearing". The hearing is where you go in front of a judge, and that

اما شما باید یک "شنوا" داشته باشید. جلسه جایی است که شما در مقابل یک قاضی می روید، و

is a man or a woman who listens to what you have to say, and they listen to what the police

آن مرد یا زنی است که به حرف های شما گوش می دهد و به گفته های پلیس گوش

say, and they decide if they should say:

می دهد و آنها تصمیم می گیرند که آیا باید بگویند:

"This is it, don't worry about it", or:

«این است. ، نگران نباشید، یا:

"This is serious, and we need to go further."

"این جدی است و ما باید جلوتر برویم."

This will happen in cases of murder, and large

این در موارد قتل و

theft, like $10,000, $100,000, $200,000 or any kind of sexual crime. If you walk across

سرقت بزرگ مانند 10000 دلار، 100000 دلار، 200000 دلار یا هر نوع جنایت جنسی اتفاق می افتد. اگر

the street when cars are coming, don't worry about it, you won't need a hearing. But you

وقتی ماشین‌ها می‌آیند از خیابان عبور می‌کنید، نگران نباشید، نیازی به شنیدن نخواهید داشت. اما

notice ear is for "hearing", so this will tell you the first part is a hearing. "Hearing"

متوجه شدید که گوش برای "شنیدن" است، بنابراین این به شما خواهد گفت که بخش اول یک شنوایی است. "شنیدن"

because the judge needs to hear what you have to say, because the police have said you're

زیرا قاضی باید آنچه را که می گویید بشنود، زیرا پلیس گفته است که شما

bad, and you get to say: "

بد هستید، و شما می توانید بگویید: "

Hey, look, it wasn't me", or: "It's not what... That's not what happened."

هی، ببین من نبودم" یا: "این چیزی نیست. .. این چیزی نیست که اتفاق افتاده است.

So you go for a hearing.

بنابراین شما برای یک جلسه استماع بروید.

Now, after the hearing, the judge will decide, and they will decide if you have a "trial".

حالا بعد از جلسه، قاضی تصمیم می گیرد و آنها تصمیم می گیرند که آیا شما «محاکمه» دارید یا خیر.

There are two people you must know will be at the trial. One is...

دو نفر هستند که باید بدانید در دادگاه حضور خواهند داشت. یکی...

Okay. The first is the "judge". The "judge" is the person with this thing.

باشه. اولی «قاضی» است. «قاضی» شخصی است که این چیز را دارد.

Oh, not exactly the best drawing

اوه، دقیقاً بهترین نقاشی

in the world, looks like Thor's hammer, but it's called a "gavel". Bang. That's when they

در جهان نیست، شبیه چکش ثور است، اما به آن "گاول" می گویند. انفجار. آن موقع است که

tell you the decision, they hit the gavel. So that will be the judge.

تصمیم را به شما می گویند، به سنگر می زنند. پس این قاضی خواهد بود.

The other person that will be at your trial will be a "lawyer". Your lawyer. You're going

شخص دیگری که در محاکمه شما خواهد بود یک "وکیل" خواهد بود. وکیل شما شما

to need one. Make sure if you ever get in this situation, you get a lawyer. In America,

به یکی نیاز دارید. مطمئن شوید که اگر زمانی در این موقعیت قرار گرفتید، یک وکیل بگیرید. در آمریکا به

it's called an "attorney". They can use both terms, "lawyer" or "attorney". "Lawyer" is

آن «وکیل» می گویند. آنها می توانند از هر دو عبارت "وکیل" یا "وکیل" استفاده کنند. "وکیل"

commonly used through English-speaking countries. Okay? So, there's also a lawyer for the other

معمولا در کشورهای انگلیسی زبان استفاده می شود. باشه؟ بنابراین، یک وکیل برای

side, because there's you, and you're called the "defense", and on the other side, depending

طرف مقابل نیز وجود دارد، زیرا شما وجود دارید، و به شما "دفاع" می گویند، و از طرف دیگر، بسته به

who they're representing, the government or another person. Okay?

اینکه آنها چه کسی را نمایندگی می کنند، دولت یا شخص دیگری. باشه؟

Now, here, after you have... You go to trial, the judge will make a decision. This decision,

حالا اینجا بعد از اینکه داشتی... میری دادگاه ، قاضی تصمیم میگیره. به این تصمیم،

he will use his gavel, and it is called a

از غشای خود استفاده خواهد کرد و آن را

"judgment" or "verdict". A judgment or a verdict.

«حکم» یا «حکم» می گویند. یک حکم یا یک حکم.

This is where they decide if you are "guilty" or "innocent". "Innocent" means you are good,

این جایی است که آنها تصمیم می گیرند که آیا شما "گناهکار" هستید یا "بی گناه". "بی گناه" یعنی تو خوب هستی،

no jail time. "Guilty" means you are bad, okay? Now, you'll notice there's an arrow,

زندانی نیست. "مجرم" یعنی تو بدی، باشه؟ اکنون، متوجه خواهید شد که یک فلش

here. We go here because there's two little breaks. There's a break for a reason. If the

در اینجا وجود دارد. ما به اینجا می رویم زیرا دو استراحت کوچک وجود دارد. یک وقفه به دلیلی وجود دارد. اگر

verdict is you are innocent, the charges will be dropped, like a ball. Okay? So you can

حکم این باشد که شما بی گناه هستید ، مثل یک توپ از اتهامات ساقط می شود. باشه؟ بنابراین شما می توانید

imagine this, charges dropped, no more, you go home, you're free. Okay? So if you're innocent,

این را تصور کنید، هزینه ها کاهش یافته است، دیگر نه، شما به خانه بروید، شما آزاد هستید. باشه؟ بنابراین اگر شما بی گناه هستید،

you... The charges will be dropped. We'll draw a little electricity, here. Not the best

شما... اتهامات رفع خواهد شد. ما اینجا کمی برق می کشیم. بهترین

electricity in the world. Dunh-dunh-dunh. Watch the flash, there. Electricity. The charges

برق دنیا نیست. دانه-دونه-دونه. فلش را آنجا تماشا کن. برق. هزینه ها

will be dropped and you go home free.

حذف می شود و شما رایگان به خانه می روید.

If the charges are not dropped, you will get... I'll write this word, here, and then I'll

اگر اتهامات رفع نشود، می گیرید... این کلمه را اینجا می نویسم و ​​بعد

show in a senten-... A second.

در یک جمله نشان می دهم-... یک ثانیه.

"Sentenced". Notice the sentence: "I loved you" is in the

"محکوم شد". به این جمله توجه کنید: «دوستت داشتم» در

past tense. You will get sentenced. You will get a sentence or sentenced. This means they

زمان گذشته است. محکوم خواهید شد شما یک حکم یا حکم خواهید گرفت. این بدان معنی است که آنها

will give you a period of time you must go to jail. They will say:

به شما یک دوره زمانی می دهند که باید به زندان بروید. آنها می گویند:

"Okay, you need to go to jail for two years, plus a day", or: "One year".

"باشه، باید دو سال به اضافه یک روز به زندان بروید" یا: "یک سال".

And by the way, those numbers

و به هر حال، این اعداد

are not just whatever numbers; there's a meaning for why two years plus a day, or you have

فقط هر عددی نیستند. معنایی وجود دارد که چرا دو سال به اضافه یک روز، یا

to serve a year. It depends on the country you're in, and I will get back to that afterwards

باید یک سال خدمت کنید. بستگی به کشوری دارد که در آن هستید ، و من کمی بعد به آن باز خواهم گشت

a little later.

.

Now, if you get sentenced... Notice: "I loved you", okay? You're going to have to go to,

حالا اگر محکوم شدی... توجه کن: «دوستت داشتم» باشه؟

dunh-dunh-dunh-dunh,

مجبوری به "زندان" بری، "دانه-دونه-دونه-دونه

"prison", baby. I'm sorry, you're locked up. You can see this person

" عزیزم. متاسفم، تو قفل شدی می بینید که این

is very unhappy. But it's not over yet. It's like Monopoly, it's a game.

شخص بسیار ناراضی است. اما هنوز تمام نشده است. این مثل مونوپولی است، یک بازی است.

No, sorry, it's not a game, but similar to that if you go to prison, you can actually say:

نه، متاسفم، این یک بازی نیست، اما مشابه آن است که اگر به زندان بروید، در واقع می توانید بگویید:

"Hey, this isn't fair. I actually didn't do anything wrong, and I can prove it."

"هی، این عادلانه نیست. من در واقع کار اشتباهی انجام ندادم و می توانم آن را ثابت کنم."

And you're allowed to do something called "appeal it". Now, if you notice, this is a banana.

و شما مجاز به انجام کاری به نام "تجدید نظر برای آن" هستید. حالا اگر متوجه شده باشید این یک موز است.

Well, the skin of a banana is called "peel", and it is spelt with two e's. That's not how

خوب به پوست موز می گویند «پوست» و با دو e نوشته می شود.

you spell "appeal" here, but you get the idea, because with a banana, the banana is inside,

اینجا «تجدید» را اینطور نمی‌نویسید، اما ایده را دریافت می‌کنید، زیرا با موز، موز داخل آن است،

and then you remove the skin to get a look at what's actually there, or to see what happened.

و سپس پوست آن را جدا می‌کنید تا ببینید واقعاً چه چیزی وجود دارد، یا ببینید چه اتفاقی افتاده است.

In this case, you go for an "appeal" with "eal", okay? An "appeal" means you go back

در این مورد، شما با "ال" برای "استیناف" می روید، باشه؟ "استیناف" یعنی شما

up and say: "I want another judgment." So you go from here, I want an appeal, and you

برگردید و بگویید: "من یک قضاوت دیگر می خواهم." پس شما از اینجا بروید، من درخواست تجدید نظر می خواهم، و شما

go up to another judgment.

به قضاوت دیگری بروید.

If you're lucky, you can get the charges dropped here. If not, I'm sorry, we go straight to

اگر خوش شانس باشید، می توانید هزینه ها را در اینجا کاهش دهید. اگر نه، متاسفم، ما مستقیماً به اینجا می رویم

here. Okay? So I put "appeal" down here, sorry.

. باشه؟ بنابراین من "تجدید نظر" را در اینجا قرار دادم، متاسفم.

Doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo,

doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo ،

and you're going to serve "time". Okay? You go to prison and you serve time.

و شما می خواهید به "زمان" خدمت کنید. باشه؟ شما به زندان می روید و دوران سپری می کنید.

Sorry about that, kids, but

با عرض پوزش، بچه ها، اما

you will have serve... Notice how this looks like a clock, you'll have to do your full

شما خدمت خواهید کرد... توجه کنید که این ساعت چگونه به نظر می رسد،

sentence if you don't get the appeal.

اگر درخواست تجدید نظر دریافت نکنید، باید جمله خود را کامل انجام دهید.

But when you're finished your time, you will be "released". See how the fish is on the

اما وقتی وقت خود را تمام کردید، "آزاد می شوید". ببینید ماهی چطور روی

hook and you let the fish go? You let the fish go, you are let out of prison and you

قلاب است و شما ماهی را رها کردید؟ ماهی ها را رها می کنی، از زندان بیرون می آیی و

are released. Now, there's a word I didn't write up here, but I will right now, which is this...

آزاد می شوی. حالا یک کلمه هست که اینجا ننوشتم، اما همین الان خواهم نوشت، که این است...

These are special words. If you go to jail, you are "convicted" of a crime, which means

اینها کلمات خاصی هستند. اگر به زندان بروید ، به جرمی "محکوم" شده اید، یعنی

you went to jail. You are now a "convict". So sometimes you hear people talk about:

به زندان رفته اید. شما اکنون یک "محکومین" هستید. بنابراین گاهی اوقات می شنوید که صحبت می کنند:

"He's a convict", or short they say: "He's a con",

"او یک محکوم است" یا کوتاه می گویند: "او کلاهبردار است"

and that means you serve time in prison. Now,

و این یعنی شما در زندان می گذرانید. حالا،

you can do something wrong, but not go to jail, then that means you are not a convict,

شما می توانید کار اشتباهی انجام دهید، اما به زندان نروید، پس این یعنی شما نه محکوم هستید،

nor have you been convicted. You might be a "criminal", but you're not a "convict".

نه محکوم شده اید. شما ممکن است یک "جنایتکار" باشید، اما "محکومین" نیستید.

So when you watch your TV programs, they go: "That con just got out", or: "He's a convict".

بنابراین وقتی برنامه های تلویزیونی خود را تماشا می کنید، می گویند: "این کلاهبردار تازه بیرون آمده" یا: "او یک محکوم است".

They're saying this person spent time in prison. Okay? But you could be a criminal and never

آنها می گویند این شخص مدتی را در زندان گذرانده است. باشه؟ اما شما ممکن است یک جنایتکار باشید و هرگز

convicted of anything. Okay? Keep that in mind.

به هیچ چیز محکوم نشوید. باشه؟ این را در نظر داشته باشید.

Now, there is one thing I want to mention, cross your fingers on this one, sometimes

حالا یک چیز هست که می‌خواهم به آن اشاره کنم، این یکی را روی هم بگذارم،

there are so many cases, court cases-right?-going on that it's very difficult for the judge

گاهی پرونده‌ها آنقدر زیاد است، درست است؟

or the lawyers to get to you and your case. And what will happen is they will say:

. و اتفاقی که خواهد افتاد این است که خواهند گفت:

"We're going to throw it out." And they say:

"ما آن را بیرون می اندازیم." و آنها می گویند:

"Look, you already went to... You know, you were

"ببین، تو قبلا رفتی... می دونی، تو

in jail for the night, you waited two years, this is too long, this is not right, so we're

یک شب در زندان بودی، دو سال صبر کردی، این خیلی طولانی است، این درست نیست، پس ما

going to throw out your case." Okay?

پرونده شما را بیرون می اندازیم. " باشه؟

Because when you hear somebody say:

چون وقتی می شنوید یکی می گوید:

"I was... I had to go to a hearing, then I went to... I didn't go to court, because I threw it out",

«من بودم... باید به جلسه می رفتم، بعد رفتم... به دادگاه نرفتم، چون آن را بیرون انداختم،

probably what happened is they took too long, so you go home free, no problems. Cool?

احتمالاً چه اتفاقی افتاده است که آنها هم گرفته اند. طولانی است، بنابراین شما رایگان به خانه می روید، بدون مشکل. سرد؟

Well, let's... If you really understand this, we're going to do a little quiz and see how

خوب، بیایید... اگر واقعاً این را درک می کنید، ما یک مسابقه کوچک انجام می دهیم و می بینیم که چقدر

well you understand the court system for British-speaking countries.

سیستم دادگاه کشورهای انگلیسی زبان را درک می کنید.

Are you ready?

اماده ای؟

[Snaps]

[عکس می گیرد]

Hey. Before I start with a little quiz that I have for you, just to make sure you understand

هی. قبل از شروع با یک مسابقه کوچک که برای شما دارم، فقط برای اینکه مطمئن شوم متوجه می‌شوید

what we were doing with the vocabulary we were learning for, you know, the criminal

که ما با واژگانی که برای آن یاد می‌گرفتیم چه می‌کردیم، می‌دانید،

court system, I just want to go over something that you will hear, because I live in Canada,

سیستم دادگاه کیفری، فقط می‌خواهم چیزی را مرور کنم که شما خواهید شنید. ، چون من در کانادا زندگی می

so I will say one thing, but many programs that you will watch will be American, and

کنم، یک چیز می گویم، اما بسیاری از برنامه هایی که خواهید دید آمریکایی خواهد بود و

they will say something else. So you should understand what the difference is, okay?

آنها چیز دیگری می گویند. پس باید بفهمی تفاوت چیست، خوب؟

Now, "guilty". If you're guilty of a "felony" or a "federal charge". If something is very

حالا "مجرم" اگر شما مقصر یک "جرم" یا "اتهام فدرال" هستید. اگر چیزی بسیار

small, like you steal a chocolate bar from a store, or you were driving a little too

کوچک است، مانند دزدیدن یک شکلات از یک فروشگاه، یا با سرعت کمی رانندگی

fast, these are classed "misdemeanors", they are small. You probably won't get in that

می‌کردید، اینها «تخلفات» طبقه‌بندی می‌شوند، کوچک هستند. احتمالاً به این سختی نخواهید

much trouble. Usually, you get a fine where you must go and pay money. That's it. Right?

افتاد. معمولاً در جایی که باید بروید و پول بدهید جریمه می‌شوید. خودشه. درست؟

Or you punch somebody, even, boom, you hit someone, you get a fine, usually, if there's

یا به کسی مشت می زنید، حتی، بوم، به کسی ضربه می زنید، معمولاً اگر آسیب جدی وارد نشود، جریمه می شوید

no serious damage.

.

However, if you do things that are considered federal charges or felonies, there is something

با این حال، اگر کارهایی را انجام دهید که اتهامات یا جنایات فدرال تلقی می شوند،

specific that takes place. Number one, there are serious charges. Okay? So felonies and

اتفاق خاصی رخ می دهد. شماره یک، اتهامات جدی وجود دارد. باشه؟ بنابراین جنایات و

criminal charges are serious. Murder, where you kill someone; rape, this was a sexual

اتهامات جنایی جدی است. قتل، جایی که کسی را می کشی. تجاوز جنسی، این یک

attack; if you drink and drive and kill someone, that's called "manslaughter". So you can drive

حمله جنسی بود. اگر شما مشروب بخورید و رانندگی کنید و کسی را بکشید، به آن "قتل عمد" می گویند. بنابراین می توانید

fast, and you'll get a ticket. If you drive and kill somebody or hit somebody, you'll

سریع رانندگی کنید و بلیط بگیرید. اگر رانندگی کنید و کسی را بکشید یا به کسی ضربه بزنید،

get a felony.

جنایت خواهید داشت.

Now, what does this mean for you? Because you're like:

حالا این برای شما چه معنایی دارد؟ زیرا شما مانند:

"Okay, nice words, 'misdemeanor', 'felony', 'criminal charges', blah, blah, blah."

"باشه، کلمات زیبا، "جنحه"، "جنایت"، "تعریف جنایی"، بل، بل، بلا، "بسیار خوب".

Hold your horses. This is serious.

اسب های خود را نگه دارید این جدی است.

When it's a misdemeanor in Canada, you're going to go to jail for less than two years,

وقتی در کانادا جرم باشد، کمتر از دو سال به زندان می‌روید،

and the judges will actually say something like: "Two years, less a day", that means

و قضات در واقع چیزی شبیه به «دو سال، روزی کمتر» می‌گویند، یعنی

you go in provincial... A provincial jail or a local prison, somewhere close to where

شما در استان می‌روید... یک استانی زندان یا زندان محلی، جایی نزدیک به محل

you live. So if you live in Toronto, you'll go to a Toronto jail, okay? In Canada, if

زندگی شما. پس اگر در تورنتو زندگی می کنید، به زندان تورنتو می روید، باشه؟ در کانادا

they say this is a criminal charge, it's two years, plus a day. That means federal time.

اگر بگویند این یک اتهام کیفری است، دو سال به اضافه یک روز است. یعنی زمان فدرال.

That means they move your butt from where you are to a federal prison. It's considered

یعنی باسن شما را از جایی که هستید به یک زندان فدرال منتقل می کنند. این بسیار جدی در نظر گرفته می شود

very serious, that's why it's murder, serious theft, or injuring someone badly.

، به همین دلیل قتل ، سرقت جدی یا مجروح کردن شدید کسی است.

United States is interesting. There's... There's serious crimes, they're called "felonies".

ایالات متحده جالب است. وجود دارد ... جرایم سنگین وجود دارد، آنها را "جنایت" می نامند.

It's the same idea, it's a serious crime. But the difference, here, is this: In Canada,

این همان ایده است، این یک جرم سنگین است. اما تفاوت در اینجا این است: در کانادا،

they think you're a serious criminal and you need to be in a serious place if you're going

آنها فکر می کنند که شما یک جنایتکار جدی هستید و اگر قرار است بیش از دو سال زندانی شوید باید در یک مکان جدی باشید

to jail for more than two years, because you're very dangerous, they think. In America, 12

، زیرا شما بسیار خطرناک هستید، آنها فکر. در آمریکا 12

months is enough. So if you do something, the judge goes: "365 days", you're going to

ماه کافی است. بنابراین اگر کاری انجام دهید ، قاضی می گوید: "365 روز"، شما به

a serious prison.

یک زندان جدی می روید.

Now, there's one thing I didn't write on the board, but in America they have in many states,

در حال حاضر، یک چیز وجود دارد که من روی تابلو ننوشتم، اما در آمریکا در بسیاری از ایالت ها

like California, they have what's called a "three strikes rule", that means if you get

مانند کالیفرنیا، آنها چیزی دارند که به آن "قانون سه ضربه" می گویند، یعنی اگر

three felonies in a row, you go to jail for the rest of your life. So when in the States,

سه جنایت پشت سر هم دریافت کنید، می روید. تا آخر عمر زندان بنابراین، وقتی در ایالات متحده هستید،

be careful, because the first time you get your first felony and second, don't think:

مراقب باشید، زیرا اولین بار که جنایت اول خود را دریافت کردید و دوم، فکر نکنید:

"Oh, I'll just get one more."

"اوه، من فقط یک جرم دیگر خواهم گرفت."

No, because you're going to go to jail for the rest of

نه، چون قرار است تا آخر عمر به زندان بروی

your life. All right? Just a little something, because I know many of you who watch American

. خیلی خوب؟ فقط یک چیز کوچک، زیرا می دانم که بسیاری از شما که برنامه های آمریکایی را تماشا

programs are always talking about:

می کنید همیشه در مورد این صحبت می کنید:

"That's a felony, you know that, don't you?"

"این یک جنایت است، شما این را می دانید، نه؟"

And you're going: "He did something bad, what?"

و تو می گویی: "او کار بدی کرد، چه؟"

This is why you need to know, okay? You're going

به همین دلیل است که باید بدانید، باشه؟ شما

to jail at least a year, and if you get three of them, you're done.

حداقل یک سال به زندان خواهید رفت و اگر سه تا از آنها را بگیرید، کارتان تمام شده است.

Now, let's go to the board and do the quiz.

حالا بیایید به تابلو برویم و مسابقه را انجام دهیم.

Dunh-dunh-dunh-dunh-dunh-dunh.

دونه-دونه-دونه-دونه-دونه.

Matlock.

ماتلاک.

"The judge have her __________ and I had to go to jail."

"قاضی __________ او را دارد و من مجبور شدم به زندان بروم."

Remember there are two possible words for this, so you have two shots to get it right.

به یاد داشته باشید که دو کلمه ممکن برای این کار وجود دارد، بنابراین شما دو شات برای درست کردن آن دارید.

What do you think it will be?

به نظر شما چه خواهد شد؟

Similar to the decision.

مشابه تصمیم.

That's right, gave her "verdict", or you could say

درست است، به او "حکم" داد، یا می توان گفت

"judgment". She gave her verdict or she gave her judgment, and I had

"قضاوت". او حکم خود را می داد یا او قضاوت می کرد و من

to go to jail. Okay?

باید به زندان می رفتم. باشه؟

What about the next one?

در مورد بعدی چطور؟

"In Canada you go to federal prison if your sentence is ____ ____ ____ ____ ____."

"در کانادا اگر محکومیت شما ____ ____ ____ ____ ____ باشد، به زندان فدرال می روید."

That's right, "two years plus a day". So if

درست است، "دو سال به علاوه یک روز". بنابراین اگر

you get two years-that's a long time, people-plus-and this is the important part-plus a day, you're

شما دو سال بگذرانید - این زمان طولانی است، به علاوه مردم - و این بخش مهم روز به علاوه است،

going to federal prison. That's the serious one where the guards carry stuff. Ugh. Not

به زندان فدرال می روید. این مورد جدی است که در آن نگهبانان وسایل حمل می کنند. اوه

a place you want to go and be for a long time. Okay?

جایی نیست که بخواهید برای مدت طولانی بروید و باشید. باشه؟

Number three:

شماره سه:

"If the charges are dropped you will be __________."

"اگر اتهامات حذف شود، شما __________ خواهید بود."

And I want you to think like the fish. Do you remember the fish?

و من از شما می خواهم که مانند ماهی فکر کنید. آیا ماهی را به یاد دارید؟

That's right, you will be "released". They will let you go. You will be released.

درست است، شما "آزاد می شوید". آنها شما را رها می کنند. شما آزاد خواهید شد.

And number four:

و شماره چهار:

"The person who helps you in court is your __________."

"کسی که در دادگاه به شما کمک می کند __________ شماست."

In America, they call them "attorneys". What

در آمریکا آنها را "وکیل" می نامند.

do you think they call them in the rest of the English-speaking places?

فکر می کنید در بقیه جاهای انگلیسی زبان به آنها چه می گویند؟

Another word for "attorney"?

کلمه دیگری برای "وکیل"؟

Your "lawyer", because your lawyer knows the law.

"وکیل" شما، زیرا وکیل شما قانون را می داند.

And I'd like to say thanks for doing the quiz, thank you for coming here. Knowing English,

و من می خواهم بگویم از انجام مسابقه تشکر می کنم، از اینکه به اینجا آمدید متشکرم. با دانستن زبان انگلیسی،

I want to send you to a place where you can learn more English, and that's

می‌خواهم شما را به جایی بفرستم که بتوانید بیشتر انگلیسی بیاموزید، و آن

www.eng, eng as in English, vid as in video.com (www.engvid.com), okay?

www.eng، eng به انگلیسی، vid as in video.com (www.engvid.com)، باشه؟

Go to engVid. We would like to teach you more English.

به engVid بروید. ما می خواهیم بیشتر به شما انگلیسی آموزش دهیم.

Thanks for tuning in, and don't forget to subscribe

با تشکر از تنظیم کردن، و فراموش نکنید که در

somewhere here, here, here, or here.

جایی در اینجا، اینجا، اینجا یا اینجا مشترک شوید.

Thanks a lot. Chow.

خیلی ممنون. چو.