Master Modals with the SEAM method part 2 - Questions

Hi. James from EngVid. This movie seems like it will be good. I'm hoping it will be good.

سلام. جیمز از EngVid. به نظر می رسد این فیلم خوب خواهد بود. امیدوارم خوب بشه

Now I'm going to teach you something today. Well, not really on scene. I'm going to teach

حالا امروز یه چیزی بهت یاد میدم. خوب، واقعاً در صحنه نیست. من به

you modals. But I have my own special way of teaching it. You see, to me, modals bring

شما مدال ها را آموزش می دهم. اما من روش خاص خود را برای آموزش آن دارم. می بینید که برای من مدال ها

everything together. And by doing that, they allow us to talk about possibilities.

همه چیز را با هم جمع می کنند. و با انجام این کار به ما اجازه می دهند در مورد احتمالات صحبت کنیم.

So what I'm going to do is start in a really weird way and talk about a word that I'm not

بنابراین کاری که می‌خواهم انجام دهم این است که به شیوه‌ای واقعاً عجیب شروع کنم و در مورد کلمه‌ای صحبت کنم که

going to talk about, and then come right back full circle to "seem." "Seem." This word in

قرار نیست در مورد آن صحبت کنم، و سپس به دایره کامل برگردم و به «ظاهر» برگردم. "به نظر می رسد." این کلمه در

English is a very powerful word because it allows us to look at something without saying

زبان انگلیسی کلمه بسیار قدرتمندی است زیرا به ما اجازه می‌دهد به چیزی نگاه کنیم بدون اینکه

it's actual. Now a lot of other verbs, like the verb "to be" and the verb "to do," they're

بگوییم واقعی است. اکنون بسیاری از افعال دیگر، مانند فعل «بودن» و فعل «کردن»،

actual. "You are doing this." "He is this." There's no 50, 20, or 40 percent it is the

واقعی هستند. "تو این کار را می کنی." "او این است." هیچ 50، 20 یا 40 درصدی وجود ندارد، همین

way it is. So we use other words, and we call these words "modals," because they allow us

طور است. بنابراین ما از کلمات دیگری استفاده می‌کنیم و این کلمات را «مدال» می‌نامیم، زیرا به ما اجازه می‌دهند

to talk about the possibility of how something might look without saying it's like that.

در مورد این امکان صحبت کنیم که یک چیز ممکن است چگونه به نظر برسد، بدون اینکه بگوییم اینطور است.

Like, "I think you could go to the washroom." "I think you could." It's possible, but it's

مانند "فکر می کنم می توانید به دستشویی بروید." "من فکر می کنم شما می توانید." ممکن است، اما

not guaranteed. So in this way, we want to use modals. And today, I'm going to talk about

تضمین نشده است. بنابراین در این راه می خواهیم از مدال ها استفاده کنیم. و امروز، من قصد دارم در مورد مدال صحبت کنم

modals. Now, my method on "seem," see, I talked about "look like," and when something looks

. اکنون، روش من در مورد "به نظر می رسد"، ببینید، من در مورد "شبیه به نظر می رسم" صحبت کردم ، و وقتی چیزی

like something, it not necessarily is that way. So we use modals so we can talk about

شبیه چیزی است، لزوماً اینطور نیست. بنابراین ما از حالت‌ها استفاده می‌کنیم تا بتوانیم در مورد

how things seem, or could be, without saying they actually are. That's a good introduction

اینکه چیزها چگونه به نظر می‌رسند یا می‌توانند باشند، بدون اینکه بگوییم واقعاً هستند صحبت کنیم. این مقدمه خوبی است

because you're going, "Okay, I get it. We're talking about possibility, how it might be

زیرا شما می گویید: "خوب، متوجه شدم. ما در مورد احتمال صحبت می کنیم، چگونه ممکن است

or how it seems. Possible." But what is this word? I showed you a newspaper. A newspaper

یا چگونه به نظر می رسد. ممکن است." اما این کلمه چیست؟ روزنامه نشونت دادم

has a "seem," right? This line here that keeps things together. My clothing has a "seem."

یک روزنامه "به نظر می رسد" دارد، درست است؟ این خط اینجاست که همه چیز را کنار هم نگه می دارد. لباس من "به نظر می رسد" دارد.

They sew, and it keeps parts of it together. Even better, Batman. Okay, sorry. You didn't

می دوزند و قسمت هایی از آن را کنار هم نگه می دارد. حتی بهتر از آن، بتمن. باشه ببخشید

see it? Slow motion. "Batman." Special effects. Really big budget here. Really big. Okay?

ندیدی؟ حرکت اهسته. "بتمن." جلوه های ویژه. واقعا بودجه زیادی اینجاست. واقعا بزرگه باشه؟

On my jeans, don't look at my bum. There's a "seem," a line. Right here. Now, okay, you're

روی شلوار جین من، به ادم من نگاه نکن. یک «به نظر می رسد»، یک خط وجود دارد. درست همین جا. حالا، باشه،

going to have to look at my bum, but don't. There's a line where the pants come together.

باید به ادم من نگاه کنی، اما نکن. یک خطی است که شلوار به هم می رسد.

That's a "seem." They sew. Because of this, my pants are together, and I can wear them.

این یک "به نظر می رسد" است. می دوزند. به همین دلیل شلوارم کنار هم است و می توانم آن را بپوشم.

So we use a "seem" to hold things together. On this cup, for instance, there will be a

بنابراین ما از یک "به نظر می رسد" برای کنار هم نگه داشتن چیزها استفاده می کنیم. برای مثال، روی این جام، یک

"seem." It holds the cup together, or you can't use it. So we use a "seem" to hold things

«به نظر می رسد» وجود خواهد داشت. فنجان را کنار هم نگه می دارد یا نمی توانید از آن استفاده کنید. بنابراین ما از یک "به نظر می رسد" برای نگه داشتن چیزها در

together, or you can't use it. Modals help us, because it puts English together in situations

کنار هم استفاده می کنیم، یا شما نمی توانید از آن استفاده کنید. Modals به ما کمک می کند، زیرا انگلیسی را در موقعیت

that are not 100% yes or no. It is hot. It is not hot. It could be hot. It may be hot.

هایی که 100% بله یا خیر نیستند، کنار هم قرار می دهد. گرمه. داغ نیست. ممکنه داغ باشه ممکن است گرم باشد.

It might be hot. It ties together the rest of English, which is not guaranteed, or black

ممکنه داغ باشه بقیه انگلیسی را که تضمینی نیست یا سیاه

or white. I did one lesson before, and it was "e," for "seem." So "seem" has different

یا سفید را با هم پیوند می دهد. من یک درس را قبلاً انجام دادم و آن "e" برای "ظاهر" بود. بنابراین "به نظر می رسد"

aspects, or the different powers of modals, what modals can do. The last lesson I did

جنبه های مختلف دارد، یا قدرت های مختلف مدال ها، آنچه که مدال ها می توانند انجام دهند. آخرین درسی که من انجام

was "express," "expresspan," and we talked about possibility, ability, and necessity.

دادم «بیان»، «بیان» بود و در مورد امکان، توانایی و ضرورت صحبت کردیم.

So these are three of the things. There are even more. Go check it out. It'll explain,

پس این سه مورد است. حتی بیشتر وجود دارد. برو چکش کن توضیح خواهد داد،

and it'll even give another explanation for "seem" a little longer.

و حتی توضیح دیگری برای "به نظر می رسد" کمی طولانی تر می دهد.

This time, I want to talk about the "a" in "seem." How else modals keep things together.

این بار می خواهم در مورد «الف» در «ظاهر» صحبت کنم. دیگر چگونه مدال ها چیزها را کنار هم نگه می دارند.

We use modals to ask questions. We use them to ask questions. Now, I'm going to make a

برای پرسیدن سوال از مدال استفاده می کنیم. ما از آنها برای پرسیدن سوال استفاده می کنیم. حالا

joke and say, "We use modals to ask for a pass." Or, as you Americans say, "for a pass."

شوخی می کنم و می گویم ما از مدال برای پاس درخواست می کنیم. یا به قول شما آمریکایی ها "برای یک پاس".

When you get a pass, it allows you to do things, right? In Canada, we have what's called a

وقتی پاس می گیرید، به شما اجازه می دهد کارها را انجام دهید، درست است؟ ما در کانادا چیزی به نام

metro pass. I'll show it to you because you'll never be able to use it. There, quick. Now,

گذر مترو داریم. من آن را به شما نشان خواهم داد زیرا هرگز نمی توانید از آن استفاده کنید. اونجا سریع حالا

I'll counterfeit it in Taiwan. There again. Now, I take this, I give it to a bus person,

من آن را در تایوان تقلبی خواهم کرد. دوباره. حالا من این را می‌گیرم، آن را به یک اتوبوس،

a person on the bus, and it allows me to travel. Kind of cool, right? It gives me this ability.

یک نفر در اتوبوس می‌دهم و به من اجازه سفر می‌دهد. یه جورایی باحاله، درسته؟ این توانایی را به من می دهد.

Well, when we ask for a pass in the "seem" method, what it gives me is, number one, I

خوب، وقتی از روش "ظاهر" درخواست پاس می کنیم ، چیزی که به من می دهد این است که شماره یک،

can ask for... The "a" stands for "assistance," which is help. A pass allows you to go places.

می توانم درخواست کنم... "a" مخفف "asistance" است که کمک است. یک پاس به شما امکان می دهد به مکان هایی بروید.

If someone assists you, it helps you with help. The "p" stands for "permission." If

اگر کسی به شما کمک کند، به شما کمک می کند. "p" مخفف "مجوز" است.

you have permission, you have a pass to do something. Now, what modals do we use when

اگر اجازه دارید، برای انجام کاری مجوز دارید . حالا وقتی

we ask for a pass, when we ask for permission, and when we ask for assistance? You like that?

پاس می‌خواهیم، ​​وقتی اجازه می‌خواهیم و وقتی کمک می‌خواهیم، ​​از چه روش‌هایی استفاده می‌کنیم؟ شما آن را دوست دارید؟

See? Check pan. I did that there, too. Cool. An acRonniem. We use acRonniems to make you remember.

دیدن؟ پان را چک کنید. اونجا هم اینکارو کردم سرد. یک acRonniem. ما از acRonniems استفاده می کنیم تا شما را به خاطر بسپارید.

Okay? So, what modals would we use for permission? Well, my teachers used to have a joke. Okay?

باشه؟ بنابراین، ما از چه مدهایی برای مجوز استفاده می کنیم؟ خوب، معلمان من قبلاً شوخی داشتند. باشه؟

So, let's start with permission, and it has to do with the washroom. Okay? Ezekiel right

بنابراین، اجازه دهید با اجازه شروع کنیم، و این به دستشویی مربوط می شود. باشه؟ حزقیال

now. Where's Ezekiel? Okay. Can't do a class without Ezekiel. Or, for you guys, Mr. E.

همین الان حزقیال کجاست؟ باشه. بدون حزقیال نمی توان کلاسی را برگزار کرد . یا، برای شما، آقای E.

He just dropped his cigarette, because he remembers the old school days. It was terrible.

او فقط سیگارش را رها کرد، زیرا او دوران مدرسه قدیم را به یاد می آورد. وحشتناک بود.

He's not happy. He's like, "Oh, God. Not that again." Teachers, when I was younger, they

او خوشحال نیست. او مانند "اوه، خدا. نه دوباره." معلم ها، وقتی من کوچکتر بودم،

used to have this sense of humor. You'd go, "Teacher, teacher, can I go to the washroom?"

آنها این حس شوخ طبعی را داشتند. می گفتی، "استاد، معلم، می توانم به دستشویی بروم؟"

Because you wanted permission to go to the washroom. And the teacher, the teacher would

چون برای رفتن به دستشویی اجازه می خواستی . و معلم، معلم

be very smart and go, "You can go to the washroom, but I don't know if you're allowed to." And,

بسیار باهوش می شود و می گوید: "می توانی به دستشویی بروی، اما نمی دانم اجازه داری یا نه." و

of course, you're five years old going, "Oh, why? Why?" And then you'd have to learn this

، البته، شما پنج ساله هستید، "اوه، چرا؟ چرا؟" و سپس شما باید این

other permission word. And the other permission word would be this. "May." There we go. Young

کلمه مجوز دیگر را یاد بگیرید. و کلمه اجازه دیگر این خواهد بود. "ممکن است." ما میرویم آنجا.

man, you have to say, "May I go to the washroom?" And you go, "Oh, it's too late. We need a

مرد جوان، باید بگویی: «می‌توانم به دستشویی بروم؟» و تو می گویی: "اوه، خیلی دیر شده است. ما به یک دستشویی نیاز داریم

mop. I have to clean now. May I get a mop?" All right. So, they use "can" and "may," and

. الان باید تمیز کنم. می توانم یک دستشویی بیاورم؟" خیلی خوب. بنابراین، آنها از «می توان» و «می» استفاده می کنند، و

I've showed you both. "Can" is ability. So, when someone says we're asking permission,

من هر دو را به شما نشان دادم. "توان" توانایی است. بنابراین، وقتی کسی می‌گوید ما در حال درخواست اجازه هستیم

they usually know they have the ability to do it, but they're asking for permission to

، معمولاً می‌دانند که توانایی انجام آن را دارند، اما برای

do it. So, I know if you looked at "pan," you'll find that it's in there, right, for

انجام آن اجازه می‌خواهند. بنابراین، می‌دانم که اگر به «تبه» نگاه کنید، متوجه می‌شوید که برای توانایی در آن وجود دارد

ability. But we also say, "Can I do something?" And I'm saying, "Are you going to permit me

. اما ما همچنین می گوییم: "می توانم کاری انجام دهم؟" و من می گویم: "آیا به من

to do this?" Right? The next one is "may." Now, "may" is actually more polite. That's

اجازه این کار را می دهید؟" درست؟ مورد بعدی «می» است. حالا «می» در واقع مؤدبانه تر است. این

like the very formal way of speaking. "May I go to the washroom?" So, you might say that

مانند روش بسیار رسمی صحبت کردن است. "میتونم برم دستشویی؟" بنابراین، ممکن است بگویید

in, you know, a situation where there's a power difference. "May I," and not just the

که در موقعیتی که اختلاف قدرت وجود دارد. "ممکن است" و نه فقط

washroom. A good example is "marker," right? You don't know me. You need a marker to write

دستشویی. یک مثال خوب "نشانگر" است، درست است؟ تو منو نمیشناسی برای نوشتن نام کسی به یک نشانگر نیاز دارید

down somebody's name. We're on the street. You would probably go, "Hey, may I borrow

. ما در خیابان هستیم احتمالاً می‌گویید: "هی، می‌توانم

your marker for a second?" Because "can" is a little casual. "Casual" is between friends

نشانگر شما را برای یک ثانیه قرض بگیرم؟" زیرا «می توان » کمی معمولی است. «تصادفی» بین دوستان

and people you're somewhat acquainted with. By "somewhat," I mean you have some knowledge

و افرادی است که تا حدودی با آنها آشنا هستید. منظور من از "تا حدودی" است که شما در مورد

of. They're not the first time you've seen them. Maybe you're in an office together.

آن اطلاعات دارید. آنها اولین بار نیست که آنها را می بینید. شاید با هم در دفتری هستید.

You say, "Hi, Fred. Hi, Barney," on a regular basis, right? "Bronto Burger?" Sure. Anyway,

شما به طور منظم می گویید "سلام فرد. سلام بارنی" ، درست است؟ "برونتو برگر؟" مطمئن. به هر حال،

you know, but you're not buddies. "Buddies" means friends, right? You don't go out all

شما می دانید، اما شما رفیق نیستید. "رفقا" یعنی دوستان، درست است؟ شما همیشه بیرون نمی روید

the time. So, then you say, "Hey, can I borrow that for a second?" But with your boss, you

. بنابراین، سپس می گویید: "هی، می توانم آن را برای یک ثانیه قرض بگیرم؟" اما با رئیس خود،

might say, "May I borrow your phone?" Very big power disparity, which means difference.

ممکن است بگویید، "می توانم تلفن شما را قرض بگیرم؟" اختلاف قدرت بسیار زیاد، که به معنای تفاوت است.

Okay? So we say "can" or "may." Another one that's just good is this one. "Could." Okay?

باشه؟ بنابراین می گوییم «می توان» یا «ممکن است». یکی دیگر از مواردی که فقط خوب است این یکی است. "میتوانست." باشه؟

"Could." "Could" is similar to "can" because "could" means "possible." So already you're

"میتوانست." «می‌تواند» شبیه «می‌تواند» است، زیرا «می‌تواند» به معنای «امکان» است. بنابراین در حال حاضر شما

admitting by asking permission. Remember, permission is because you don't know if you

با درخواست اجازه پذیرفته اید. به یاد داشته باشید، اجازه به این دلیل است که شما نمی دانید می توانید یا نه

can, so you need permission to do it. "Could" is "possible." Is it possible I can do this?

، بنابراین برای انجام آن به اجازه نیاز دارید. «می‌تواند » «ممکن» است. امکانش هست بتونم این کارو بکنم؟

See? Is it possible I can do this? I will have the ability to do this. Nice, right?

دیدن؟ امکانش هست بتونم این کارو بکنم؟ من توانایی انجام این کار را خواهم داشت. خوبه، درسته؟

Now, three different modals. They're not the same strength. If you were paying attention,

در حال حاضر، سه حالت مختلف. آنها قدرت یکسانی ندارند. اگر دقت کرده بودید

I said, "May" is stronger than "can." Well, it goes "may," "could," so literally, "may,"

، گفتم «مه» از «توان» قویتر است. خوب ، «ممکن است»، «می‌تواند»، به معنای واقعی کلمه، «ممکن است»،

"could," "can." And it comes down to the basic meanings of the modals. "May." "May I" is

«می‌تواند»، «می‌تواند» می‌رود. و به معانی اساسی مدال می رسد. "ممکن است." "ممکن است" به این

because you don't believe it's going to go in your favor. You're like, "Boss has more

دلیل است که شما باور ندارید که به نفع شما خواهد بود. شما می‌گویید: «رئیس قدرت بیشتری

power than I," so it's like a 70/30 relationship, or all the way to 90/10 relationship. Okay?

از من دارد»، بنابراین مانند یک رابطه 70/30 یا تا 90/10 است. باشه؟

Maybe you don't even know them at all, so it's 0/100. So you say "may" because you want

شاید اصلاً آنها را نشناسید، بنابراین 0/100 است. بنابراین شما می گویید "ممکن است" زیرا می

to say, "Look, I'm being very polite because I know I don't know you, and this may be a

خواهید بگویید "ببین، من بسیار مودب هستم زیرا می دانم که شما را نمی شناسم و این ممکن

big thing for you." "Could," when you do know someone and you want to be polite, because

است برای شما چیز بزرگی باشد." وقتی کسی را می‌شناسید و می‌خواهید مودب باشید،

you don't want to say, "May I," like go to McDonald's in Canada and go, "May I have a

چون نمی‌خواهید بگویید «ممکن است»، مثل رفتن به مک‌دونالد در کانادا و گفتن، «ممکن است یک

hamburger, and may I also have a chocolate shake?" They go, "May you get out the door."

همبرگر بخورم، و همچنین ممکن است بگویید: «می‌توانم». یک شیک شکلاتی می خورید؟ می‌گویند: «از در بیرون برو.»

Okay, that's the other thing. When we say "may," we say "I" and "we," right? We don't

خوب، این چیز دیگری است. وقتی می‌گوییم «ممکن است»، «من» و «ما» می‌گوییم، درست است؟ ما نمی

say "you" or "they," because what we're referring to is ourselves, and we're asking for permission.

گوییم «شما» یا «آنها»، زیرا منظور ما خودمان هستیم و اجازه می خواهیم.

So "may" is interesting because we can use it in certain quarters, but not others. Well,

بنابراین «ممکن است» جالب است زیرا ما می‌توانیم از آن در بخش‌های خاصی استفاده کنیم، اما نه. خوب،

we say "can" for the other ones, okay? So "may" is when you don't know someone at all.

ما می گوییم "می تواند" برای دیگران، خوب؟ بنابراین "می" زمانی است که شما اصلاً کسی را نمی شناسید.

Now "could." "Could" is work situation, school situation, family talking to your mom and

اکنون "می تواند". "می تواند" وضعیت کار، وضعیت مدرسه ، صحبت خانواده با مادر و

dad, you want to borrow the car. "Dad, can I borrow the car tonight?" Not, "May I borrow

پدر شما است، شما می خواهید ماشین را قرض بگیرید. "بابا، می توانم ماشین را امشب قرض بگیرم؟" نه، "ممکن است

the car?" You say "may," they're like, "Young man, have you been smoking drugs, and are

ماشین را قرض بگیرم؟" شما می گویید "ممکن است"، آنها می گویند: "ای جوان، آیا مواد مخدر مصرف می کردی و

they in my car?" Right? But if you say "could," it's like, "Dad, I respect you. I have respect

آنها در ماشین من هستند؟" درست؟ اما اگر بگویید "می توانم" ، مثل این است که "بابا، من به شما احترام می گذارم. من برای شما احترام قائلم

for you, but we know each other, so let's be a little less formal, and could I borrow

، اما همدیگر را می شناسیم، پس بیایید کمی رسمی تر باشیم، و آیا می توانم

the car?" Sure, right? So this is when you start going, you know, you're 70/30. 70/30.

ماشین را قرض بگیرم؟" مطمئنا، درست است؟ بنابراین این زمانی است که شما شروع به رفتن می کنید، می دانید که 70/30 هستید. 70/30.

It's more like a 60, maybe 50/50 position, okay? "Can," "Hey, can I borrow that pen?"

بیشتر شبیه موقعیت 60، شاید 50/50 است، باشه؟ "میتونم"، "هی، میتونم اون خودکار رو قرض بگیرم؟"

You're casual, right? You're at a friend's house. Of course, you're over 19 if you're

تو معمولی هستی، درسته؟ شما در خانه یکی از دوستان هستید . البته اگر در کانادا باشید بالای 19 سال دارید

in Canada. You've got a beer, you're watching the game. "Hey, can I have a beer?" Right?

. شما یک آبجو دارید، دارید بازی را تماشا می کنید. "هی، می توانم یک آبجو بخورم؟" درست؟

You don't need to be, "Could I have a beer?" Your friend will go, "No, because I don't

نیازی نیست که "آیا می توانم یک آبجو بخورم؟" دوست شما خواهد گفت: "نه، زیرا من حتی شما را نمی

even know you." Who are you? You just said by saying "could" and "may," we don't know

شناسم." شما کی هستید؟ شما فقط با گفتن "می توان" و "ممکن است" گفتید، ما همدیگر را نمی شناسیم

each other, right? "Can I borrow that for a second?" It's casual, right? Please do not

، درست است؟ "آیا می توانم آن را برای یک ثانیه قرض بگیرم ؟" این اتفاقی است، درست است؟ لطفاً

say, "Give that to me," or "Gimme." No "gimme." We'll talk about that another time. No "gimmes,"

نگویید: «آن را به من بده» یا «به من بده». نه "به" در مورد آن زمان دیگری صحبت خواهیم کرد. بدون "تفکر"،

okay? "Gimme that." "Caveman." Right? Okay? So here we've looked at, for permission,

باشه؟ "آن را بده." "غارنشین." درست؟ باشه؟ بنابراین در اینجا ما نگاه کرده ایم، برای کسب مجوز،

we're going to use, and this is POS, right? See our POS? Ask for permission. "Can I borrow

ما قصد داریم از آن استفاده کنیم، و این POS است، درست است؟ POS ما را ببینید؟ اجازه بخواهید. "میتونم گوشیتو قرض بگیرم

your phone?" Right? "May I borrow?" Very formal. Think about the bank, you need money

؟" درست؟ "می تونم قرض بگیرم؟" خیلی رسمی. به بانک فکر کنید، برای وام به پول نیاز دارید

for a loan. "May I borrow $1 billion, please?" Okay? "Can I borrow your phone?" Or, "Could

. "میتونم 1 میلیارد دلار قرض کنم لطفا؟" باشه؟ "میتونم گوشیتو قرض بگیرم؟" یا «آیا

I, on the street, could I borrow your cell phone for a moment?" It's an important call.

می‌توانم در خیابان، یک لحظه تلفن همراهت را قرض بگیرم ؟» تماس مهمی است.

Right? Better than saying, "Can I?" Okay? So, we've done the permission part. Well,

درست؟ بهتر از گفتن "میتونم؟" باشه؟ بنابراین، ما بخش مجوز را انجام دادیم. خوب،

let's look at assistance. What does assistance mean? Well, you need somebody to assist you.

بیایید به کمک نگاه کنیم. کمک به چه معناست؟ خوب، شما به کسی نیاز دارید که به شما کمک کند.

That's the verb. That means somebody to help. Right? Remember? Ask for help. This is ask

این فعل است. یعنی کسی کمک کنه درست؟ یاد آوردن؟ کمک بخواهید. این

for permission. Ask for help. I'm good at this contraction thing. All right? So, what

درخواست اجازه است. کمک بخواهید. من در این انقباض خوب هستم. خیلی خوب؟ بنابراین، چه

words would you ask for help? Well, imagine... You could actually use "may" up here. It's

کلماتی برای کمک می خواهید؟ خوب، تصور کنید... شما در واقع می توانید از "می" در اینجا استفاده کنید.

quite funny, actually. Imagine you're at the airport, and they come up to... Actually,

خیلی خنده دار است، در واقع. تصور کنید در فرودگاه هستید، و آنها می آیند تا... در واقع،

no. Oh, there's a brilliant place in Canada called Holt Renfrew. And if you ever go there,

نه. اوه، یک مکان درخشان در کانادا به نام Holt Renfrew وجود دارد. و اگر روزی به آنجا رفتی،

when they open... There's a guy with his hat. I can't remember his name. Nice guy. He'll

وقتی باز می‌شوند... پسری هست با کلاهش. اسمش یادم نمیاد پسر خوب او

open the door for you and say, "May I help you?" Okay? He's offering assistance. That's

در را برای شما باز می کند و می گوید: "می توانم کمکت کنم؟" باشه؟ او کمک می کند. این

different. Right? But assistance is being... You could say, "Can you help me?" Now, remember

متفاوت است. درست؟ اما کمک وجود دارد... شما می توانید بگویید، "می توانید به من کمک کنید؟" حالا یادت باشه

what I said. You can't say, "May you?" All right? This one doesn't exist, but we can

چی گفتم شما نمی توانید بگویید "ممکن است؟" خیلی خوب؟ این یکی وجود ندارد، اما می توانیم

repeat this one up here. "Can someone help me? Can I get some help?" All right? Now,

این یکی را در اینجا تکرار کنیم. "آیا کسی می تواند به من کمک کند؟ آیا می توانم کمک بگیرم؟" خیلی خوب؟ حالا،

that's basic, you know? Same as natural. But what happens if we want to be a little bit

این اساسی است، می دانید؟ همان طبیعی است. اما اگر بخواهیم کمی مودب تر رفتار کنیم چه اتفاقی می افتد

more polite? And do you remember we talked about "could" and we said "could" deals

؟ و آیا یادتان هست در مورد «می‌توان» صحبت کردیم و گفتیم «می‌تواند»

with possibility? Well, if you're not too sure, maybe you're in the wrong environment,

با امکان برخورد کند؟ خوب، اگر خیلی مطمئن نیستید، شاید در محیط اشتباهی هستید،

right? Or you don't know if the people here could possibly help you, you would say this.

درست است؟ یا نمی‌دانید اگر مردم اینجا احتمالاً می‌توانند به شما کمک کنند، این را می‌گویید.

"Could. Could you help me?" All right? Maybe you're in an environment where you know they

"میشه. می تونی کمکم کنی؟" خیلی خوب؟ شاید شما در محیطی هستید که می دانید آنها

have to. You're at... What's that place called again? They have official greeters. "Sorry,

باید انجام دهند. شما در ... آن مکان دوباره چه نام دارد؟ استقبال کننده رسمی دارند. "ببخشید،

Ezekiel, what?" "Thanks." See? He said, "I can help you with that." All right? "Yeah,

حزقیال، چی؟" "با تشکر." دیدن؟ گفت: من می توانم در این زمینه به شما کمک کنم. خیلی خوب؟ "آره،

I have the ability to help you with that." See? He's giving me some assistance. I go,

من این توانایی را دارم که در این مورد به شما کمک کنم." دیدن؟ او به من کمک می کند. می روم،

"Thanks. Thanks." All right? Walmart. They have official greeters, right? All right? You

"ممنون. متشکرم." خیلی خوب؟ والمارت. آنها استقبال کننده رسمی دارند، درست است؟ خیلی خوب؟ شما در

know there that they have to help you. "Can you help me?" "Dude, I get paid $7 an hour.

آنجا می دانید که آنها باید به شما کمک کنند. " میشه به من کمک کنید؟" "رفیق، من ساعتی 7 دلار حقوق می گیرم.

I have to. What do you want?" Okay? They have to help you. You say, "Can you help me?"

من باید. چه می خواهی؟" باشه؟ آنها باید به شما کمک کنند. شما می گویید "می توانید به من کمک کنید؟"

They have to. "Could you help me?" In a place where maybe it's not their department or job

مجبورند. "میتونی کمکم کنی؟" در جایی که شاید اداره یا شغل آنها نباشد

and you know that, say, "Could you help me? I know this isn't your job, but could you

و شما این را بدانید، بگویید: "می‌توانی به من کمک کنی؟ می‌دانم این کار تو نیست، اما می‌توانی

come here and give me a hand?" Here's a funny one. "Would." "Excuse me? Would?" "Would

بیایی اینجا و به من کمک کنی؟" در اینجا یک مورد خنده دار است. "میشه." "ببخشید؟" "آیا

you be able to help me with something?" Well, what does "would" mean? "Would," in English,

می توانی در کاری به من کمک کنی؟" خوب، "می شود" به چه معناست؟ "Would" در

is for imaginary. You imagine something. "I would do this if I was able to." All right?

انگلیسی برای خیالی است. شما چیزی را تصور می کنید. " اگر می توانستم این کار را انجام می دادم." خیلی خوب؟

So, we looked at "may." We said very formal, "would." "Would you be able to give me a hand

بنابراین، ما به "می" نگاه کردیم. ما خیلی رسمی گفتیم «می شود». "آیا می توانی فردا شب به من دست بدهی

tomorrow night?" Why would you say this? You're probably in a situation where, like "may,"

؟" چرا این را می گویید؟ احتمالاً در موقعیتی هستید که مانند «ممکن است»

they don't have to do anything for you. "Boss, would you be able to let me get next Tuesday

آنها مجبور نیستند کاری برای شما انجام دهند. "رئیس، آیا می توانید اجازه دهید سه شنبه آینده

off?" You say, "Could you let me off next Tuesday?" Or, "Can." But you say, "Would,"

مرخصی بگیرم؟" شما می گویید، "می توانید سه شنبه آینده مرا مرخص کنید؟" یا «می توانم». اما شما می گویید "آیا"

because it's possible, remember? "Would" is imaginary, right? Like, it's possible they

چون ممکن است، یادتان هست؟ "آیا" خیالی است، درست است؟ مثلاً ممکن است آنها

could say, "No." So, we're slipping, changing "may" to "would" when we're asking for assistance.

بتوانند بگویند "نه". بنابراین، ما در حال لغزش هستیم و وقتی درخواست کمک می‌کنیم، «می» را به «می‌خواهیم» تغییر می‌دهیم.

Another way of asking for assistance, like, "Would you be able to help me with this?"

راه دیگری برای درخواست کمک، مانند "آیا می توانید در این مورد به من کمک کنید؟"

All right? Cool. You like that? I like it, too. All right. So, it's a short lesson today,

خیلی خوب؟ سرد. شما آن را دوست دارید؟ من هم آن را دوست دارم. خیلی خوب. بنابراین، امروز یک درس کوتاه است

all right? A very short lesson. We're almost out of time here. But when we're looking for

، خوب؟ یک درس بسیار کوتاه تقریباً وقت ما در اینجا تمام شده است. اما وقتی به دنبال

"seem," okay? When we're looking at "seem," we've done "e." So, go look for "e," lesson

"به نظر می رسد" هستیم، خوب است؟ وقتی به "به نظر می رسد" نگاه می کنیم، "e" را انجام داده ایم. بنابراین، به دنبال "e"، درس

"e." This is using modals to ask for a pass. Remember what a pass does? It allows you to

"e" بروید. این استفاده از مدال برای درخواست پاس است. به یاد داشته باشید که پاس چه کاری انجام می دهد؟ به شما امکان می دهد به

go places. Now, I might need help, and that will help me do more, right? "Could," sorry,

مکان هایی بروید. حالا، ممکن است به کمک نیاز داشته باشم، و این به من کمک می کند کارهای بیشتری انجام دهم، درست است؟ "میشه"، متاسفم، "میشه"، "میشه"، "میشه

"can," "could," "would." And I might ask for permission, because I need permission before

." و من ممکن است اجازه بخواهم، زیرا قبل از

I can move forward. And I go, "Can," "may," or "could." And I gave you examples. Try and

اینکه بتوانم به جلو حرکت کنم به اجازه نیاز دارم. و من می گویم "می توانم"، "ممکن است" یا "می توانم". و من برای شما مثال زدم. سعی کنید و

remember them, yeah? When you go back, there'll be a quiz. Yeah, you know, grammar and that,

آنها را به خاطر بسپارید، بله؟ وقتی برگشتید، یک مسابقه برگزار می شود. بله، شما می دانید، دستور زبان و آن،

right? So, you know what? I need to give you a pass to a higher education. So, if you don't

درست است؟ خب میدونی چیه؟ من باید به شما یک مدرک تحصیلی عالی بدهم. بنابراین، اگر مشکلی

mind, right, can I help you learn more English? I would like to, right? I'd like to assist

ندارید، درست است، آیا می توانم به شما کمک کنم بیشتر انگلیسی یاد بگیرید؟ من می خواهم، درست است؟ من می خواهم به

you. So, I'm going to send you to www.engvid.com, where you have my permission to get all the

شما کمک کنم. بنابراین، می‌خواهم شما را به www.engvid.com بفرستم، جایی که شما اجازه دارید تمام

assistance necessary to learn modals, time clauses, and whatnot in grammar, and some

کمک‌های لازم برای یادگیری مدال‌ها ، بندهای زمانی و هر چیز دیگری در گرامر، و برخی از

vocabulary, brilliant vocabulary pyramid you can learn from, okay? Have a great day, and

واژگان، هرم واژگانی درخشان را دریافت کنید که می‌توانید از آن بیاموزید. ، باشه؟ روز

I'll see you soon. EngVid.

خوبی داشته باشید، به زودی شما را می بینم. EngVid.