Pronunciation - 3 Mistakes part 3 ('th')

Hi. James here. Excuse me a second. Hey Ezekiel, pull my finger. No. Hi. I want to work on

سلام. جیمز اینجاست یک ثانیه ببخشید هی حزقیال، انگشتم را بکش. نه سلام من امروز می‌خواهم روی اصطلاحات کار کنم

idioms today and today's idiom is going to be with pull. Later on I'll tell you what

و اصطلاح امروزی قرار است با کشش باشد. بعداً به شما خواهم گفت که

pull my finger is about but right now let's go to the board. Okay. So pull. What does pull

کشش انگشت من در مورد چیست، اما فعلاً بیایید به تخته برویم. باشه. پس بکش

mean in English? Well pull means to bring something towards you. So you pull it. Okay.

کشش به انگلیسی به چه معناست؟ خوب کشیدن یعنی چیزی را به سمت خود بیاوریم. پس شما آن را بکشید. باشه.

So we're gonna use a bit of force and pull it. Now because of that it gives the idea of difficulty

بنابراین ما از کمی نیرو استفاده می کنیم و آن را می کشیم. اکنون به همین دلیل این ایده دشواری

or bringing someone to your way of thinking. Pulling them. All right. So we've got pull

یا آوردن کسی را به طرز فکر شما می دهد. کشیدن آنها. خیلی خوب. بنابراین ما باید کشش داشته

and we know it means to bring with you. Okay. Or you can also talk about difficulty.

باشیم و می دانیم که به معنای آوردن با خود است. باشه. یا می توانید در مورد سختی صحبت کنید.

And the other one we're going to put in here is that difficulty bring towards you or bring

و مورد دیگری که در اینجا قرار می دهیم این است که مشکلی که برای شما ایجاد می کند یا

to your way of thinking.

به طرز فکر شما می آورد.

Okay. So these are the three ideas we usually get when we do pull. Take a look. One, two,

باشه. بنابراین این سه ایده ای است که معمولاً هنگام کشیدن به دست می آوریم. نگاهی بیاندازید. یک و دو

and three. All right. Now that we've got that down and you saw Ezekiel said no,

و سه. خیلی خوب. حالا که این را حل کردیم و دیدید که حزقیال نه گفت،

we'll try and figure out some idioms. All right. So what's the first one we're going to do? Well

سعی می کنیم چند اصطلاح را پیدا کنیم. خیلی خوب. پس اولین کاری که قرار است انجام دهیم چیست؟ خوب

when I was talking to Ezekiel I was actually pulling his leg.

وقتی با حزقیال صحبت می کردم در واقع داشتم پای او را می کشیدم.

Okay. Now you'll notice the pulling is here.

باشه. اکنون متوجه خواهید شد که کشش اینجاست.

And in English pulling someone's leg means

و در انگلیسی کشیدن پای کسی به معنای

joking.

شوخی است.

If you can try and visualize it would look like this. If you pull my leg, all right,

اگر بتوانید سعی کنید و تجسم کنید به این شکل خواهد بود. اگر پایم را بکشی، خیلی خب،

you're going to take me with you. You're going to try and trick me into playing with you or playing

مرا با خودت میبری. شما سعی می کنید مرا فریب دهید تا با شما بازی

with me. Okay. So if you pull my leg, you're going to make me go with you. Right. So pulling my leg

کنم یا با من بازی کنم. باشه. پس اگر پایم را بکشی، مرا مجبور می‌کنی با خودت بروم. درست. بنابراین کشیدن پایم

and that's what we mean for joking because you have control of the person but it's not real

و منظور ما از شوخی همین است، زیرا شما کنترل شخص را دارید اما کنترل واقعی نیست

control. You know, they're off balance a little bit. They're not too sure it's the truth.

. می دانید، آنها کمی از تعادل خارج شده اند . آنها خیلی مطمئن نیستند که این حقیقت است.

So what's another one? We got pulling leg. Oh, how about this one? When I asked him to pull my finger

پس یکی دیگه چیه؟ پای کشیدیم اوه، این یکی چطور؟ وقتی از او خواستم انگشتم را بکشد،

I was pulling a fast one. What's that you say? Pulling a fast one makes no sense? Well once

داشتم انگشتم را سریع می کشیدم. این چیه که میگی؟ کشیدن سریع معنی ندارد؟ خوب یک بار

again the first one pulling my leg is tricking someone. You're joking with them. Pulling a fast

دیگر اولین کسی که پای من را می کشد یک نفر را فریب می دهد. داری باهاشون شوخی میکنی کشیدن

one is actually tricking them. So it's like saying I have money in my hand and I'm going to give it

سریع در واقع فریب دادن آنهاست. پس مثل این است که بگویم پول در دست دارم و آن را

to you but really what I have is nothing. So you might give me something and you go, hey, there's

به تو می دهم، اما واقعاً چیزی که دارم هیچ است. پس ممکن است چیزی به من بدهید و بروید، هی،

nothing here. You go, I pulled a fast one. So you don't get what you want. It's a trick. So when

اینجا چیزی نیست. تو برو من سریع کشیدم بنابراین شما به آنچه می خواهید نمی رسید. این یک ترفند است. بنابراین وقتی

someone pulls a fast one, they trick you. Now this is a funny one because it can either be one of two

کسی سریع می کشد، شما را فریب می دهد. اکنون این یک مورد خنده دار است زیرا می تواند یکی از دو

things. Number one, it could actually be a joke. Someone pulls a fast one, you go to sit on a chair,

چیز باشد. شماره یک، در واقع می تواند یک شوخی باشد. یکی تند می کشد، تو برو روی صندلی بنشین،

boom, they pull the chair, you fall. They pull the fast one. But then also it can be like a criminal

بوم، صندلی را می کشند، می افتی. سریع را می کشند. اما همچنین می تواند مانند یک

act. They try to pull a fast one. They try and take your money or steal your money in some way.

عمل مجرمانه باشد. آنها سعی می کنند یک سریع بکشند. آنها سعی می کنند پول شما را بگیرند یا به نوعی پول شما را سرقت کنند.

Yeah, you're trying to pull a fast one. No, no, no, no. I'm too smart for that. Yes, you are.

آره، تو سعی میکنی سریع بکشی نه نه نه نه. من برای آن خیلی باهوش هستم. بله، شما هستید.

That's why you're here. Anyway, so we got pull a fast one. Now let's just say

به همین دلیل است که شما اینجا هستید. به هر حال، بنابراین ما سریع یکی را کشیدیم. حالا بیایید بگوییم

I did trick Ezekiel. He didn't say no. He said, okay, James, I pulled your finger.

من حزقیال را فریب دادم. نه نگفت. گفت باشه جیمز انگشتتو کشیدم.

Okay. Remember, I'm going to tell you what that means. Then what I would have done is

باشه. به یاد داشته باشید، من قصد دارم به شما بگویم که این به چه معناست. سپس کاری که می

I would have pulled the wool over his eyes.

کردم این بود که پشم را روی چشمانش می کشیدم.

So what do you mean pull the wool over my eyes? Well, pulling the wool over my eyes, see?

پس منظورت چیست که پشم را روی چشمانم بکش؟ خوب، پشم را روی چشمانم می کشم، می بینید؟

Okay. What it means is like you have a hat. Do I have a hat? I do. Hold on a second. I'm coming

باشه. معنی آن این است که شما کلاه دارید. کلاه دارم؟ انجام میدهم. یک لحظه صبر کن. من

back. See, you're still here. Okay. Now, if I pull the wool over my eyes, I can't see anything.

برمیگردم. ببین تو هنوز اینجایی باشه. حالا اگر پشم را روی چشمانم بکشم، چیزی نمی بینم.

Once again, you get tricked. Okay. Pull the wool over your eyes, tricked. So had he pulled my

یک بار دیگر گول می خورید. باشه. با فریب پشم را روی چشمانت بکش. پس اگر انگشتم را می کشید

finger, I would have tricked him. But the truth of the matter is usually when we say pull the

، فریبش می دادم. اما حقیقت امر معمولاً این است که می گوییم

wool over my eyes, we said, are you trying to? Are you attempting to? So usually this comes up first.

پشم را روی چشمم بکش، می گوییم سعی می کنی؟ آیا شما تلاش می کنید؟ بنابراین معمولاً این ابتدا مطرح می شود.

Are you trying to? And as you know, this is, this is an infinitive. So it should be,

آیا شما سعی می کنید؟ و همانطور که می دانید ، این یک مصدر است. پس باید اینطور باشد،

this would become trying to pull the wool over my eyes. Trying to pull the wool over my eyes.

این می شود تلاش برای کشیدن پشم روی چشمانم. سعی می کنم پشم را روی چشمانم بکشم.

Okay. So if you use this part, you have to say pull. If they successfully do it, you say they

باشه. بنابراین اگر از این قسمت استفاده می کنید، باید بگویید بکشید. اگر آنها با موفقیت این کار را انجام دهند، شما می گویید آنها

pulled. They tricked me. Cool. All right. Well, that's not enough. Of course not. We don't do

کشیده اند. آنها مرا فریب دادند. سرد. خیلی خوب. خب این کافی نیست. البته که نه. ما

one minute videos here. It's not McDonald's. It's like a gourmet restaurant. Only the best.

اینجا ویدیوهای یک دقیقه ای نمی سازیم. مک دونالد نیست. مثل یک رستوران لذیذ است. تنها بهترین.

Okay. So what's the next one we're going to do? Well, sometimes getting Ezekiel to do things for

باشه. پس کار بعدی که قرار است انجام دهیم چیست؟ خوب، گاهی اوقات مجبور کردن حزقیال برای انجام کارهایی برای

me is difficult. Remember I said difficult? Well, here I'll give you a difficult one. He doesn't

من دشوار است. یادته گفتم سخته؟ خوب، در اینجا من یک مشکل دشوار را به شما می دهم. او

have any teeth. I know. It's a worm. It doesn't have teeth. But if he did, I would say it's like

هیچ دندانی ندارد. میدانم. این یک کرم است. دندان نداره اما اگر این کار را می کرد، می گفتم مثل

pulling teeth. And I would say it's as in it is like. All right. It's like pulling teeth.

دندان کشیدن است. و من می گویم آن را به عنوان در آن است. خیلی خوب. مثل کشیدن دندان است.

Sorry. It is, right? So it's like pulling teeth means very difficult.

متاسف. درست است؟ بنابراین مانند کشیدن دندان به معنای بسیار دشوار است.

Okay. You saw him. He said no before I said anything. So we know it's very difficult.

باشه. تو او را دیدی قبل از اینکه چیزی بگم گفت نه . بنابراین ما می دانیم که بسیار دشوار است.

It's like pulling teeth. Oh, did I do one of my favorite ones? I haven't. I'm going to give it to

مثل کشیدن دندان است. اوه، یکی از کارهای مورد علاقه ام را انجام دادم ؟ من نداشتم. من آن را به

you. At home, I'm sure you have a table. And underneath your table, you probably have this

شما می دهم. در خانه، من مطمئنم که شما یک میز دارید. و در زیر میز خود، احتمالاً این

thing, a piece of carpet. We call this rug. It's a rug. Now, gentlemen or ladies, let's say you

چیز را دارید، یک تکه فرش. ما به این قالی می گوییم. این یک فرش است. حالا آقایان یا خانم ها، فرض کنید

have a boyfriend or a girlfriend and everything's going well. They invite you for dinner one night.

دوست پسر یا دوست دختر دارید و همه چیز خوب پیش می رود. یک شب شما را برای شام دعوت می کنند.

You go out for dinner. You're eating your dinner. And then your boyfriend or your girlfriend looks

شما برای شام بیرون بروید. داری شامت رو میخوری و سپس دوست پسر یا دوست دختر شما به شما

at you and they say, "Hey, I'm dumping you for a supermodel." Well, what do they do? They pull

نگاه می کنند و می گویند: "هی، من تو را به خاطر یک سوپر مدل ول می کنم." خوب، آنها چه کار می کنند؟

the rug out from underneath you. When people do that, it makes you fall. All right. So if you pull

فرش را از زیر شما بیرون می آورند. وقتی مردم این کار را می کنند، باعث زمین خوردن شما می شود. خیلی خوب. بنابراین اگر

the rug, the table will be turned upside down. See? Pull the rug. So that particular idiom means

فرش را بکشید، میز زیر و رو می شود. دیدن؟ فرش را بکش. بنابراین این اصطلاح خاص به این معنی است

you weren't expecting something and it happened. It surprised you. And because of that, it turned

که شما انتظار چیزی را نداشتید و آن اتفاق افتاد. شما را شگفت زده کرد. و به همین دلیل،

your world upside down. Surprise. So to have the rug pulled out from under you, it's long. I know.

دنیای شما را زیر و رو کرد. تعجب. بنابراین برای بیرون کشیدن فرش از زیر شما، طولانی است. میدانم.

Means to be surprised by something. Completely surprised.

یعنی از چیزی غافلگیر شدن . کاملا متعجب.

Pull

بکش

out.

بیرون.

Surprise.

تعجب.

Okay. So we've got that one then. So to have the rug pulled out from under someone is to be

باشه. پس ما آن یکی را داریم. بنابراین اگر فرش را از زیر کسی بیرون بکشند

surprised.

تعجب آور است.

And shock. Oh, surprise, shock. The same. Surprise. And have

و شوک. اوه، تعجب، شوک. همینطور. تعجب. و

your world change.

جهان شما تغییر کند.

People use this one for losing a job or a special person, you know, boyfriend or girlfriend or

مردم از این یکی برای از دست دادن شغل یا یک فرد خاص استفاده می کنند، دوست پسر یا دوست دختر یا هر

whatnot. Anyway, did I tell you about pull my finger? I haven't. Well, if you want to know

چیز دیگری. به هر حال، من به شما در مورد کشیدن انگشتم گفتم ؟ من نداشتم. خوب، اگر می‌خواهید بدانید

what it is, I'll show you where you go and you'll find out what that means. It's quite funny.

چیست، من به شما نشان می‌دهم که کجا می‌روید و متوجه خواهید شد که چه معنایی دارد. این کاملا خنده دار است.

Wait. Well, maybe it's not. Hold on a second. Go to www.eng as in English, vid as in video.com

صبر کن. خب، شاید اینطور نباشد. یک لحظه صبر کن. به www.eng مانند انگلیسی، vid مانند video.com بروید

and you can find out other idioms and phrasal verbs, grammar points that you might want,

و می توانید اصطلاحات و افعال عبارتی دیگر ، نکات گرامری که ممکن است بخواهید،

TOEFL hints, and you can find out pull my finger. Okay? I'll see you there.

نکات تافل، و می توانید متوجه شوید انگشت من را بکشید را بیابید. باشه؟ اونجا میبینمت

I lied. I'm glad you stayed around. Pull my finger. If someone pulls your finger,

من دروغ گفتم. خوشحالم که ماندی انگشتم رو بکش. اگر کسی انگشت شما را می کشد،

out your bum. Yeah. Don't do it. Bad. Canadians like that all the time. They'll say,

دستان شما را بیرون بیاورید. آره انجامش نده بد کانادایی ها همیشه این را دوست دارند. می گویند:

"Are you from a foreign country? Pull my finger. Pull my finger now." See you later.

"آیا شما از کشور خارجی هستید؟ انگشت من را بکشید. حالا انگشت من را بکشید." بعدا میبینمت.

Go to www.engvid.com

به www.engvid.com بروید