English Grammar: Correlative Conjunctions (NEITHER & NOR, EITHER & OR, BOTH & AND...)

Doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo.

دوو دوو دوو دوو.

Ex my...

سابق من ...

"Neither you nor your hairy-ass friend can come to my party!"

"نه تو و نه دوست مودار تو نمی توانید به مهمانی من بیایید!"

E! That's so rude.

E! خیلی بی ادبه

Hi. James from engVid.

سلام. جیمز از engVid.

Today's lesson is going to be on correlative conjunctions, or let's say conjunctive pairs

درس امروز قرار است در مورد حروف ربط همبسته، یا

to make it simple.

برای ساده کردن آن، جفت های ربط باشد.

Mr. E made a statement where he said two things using two words to bring two statements together,

آقای E بیانیه ای را بیان کرد که در آن دو چیز را با استفاده از دو کلمه بیان کرد تا دو جمله،

two related ideas and brought them together.

دو ایده مرتبط را به هم نزدیک کند و آنها را با هم آورد.

In this case: "you" and "your hairy-ass friend".

در این مورد: «تو» و «دوست الاغ تو».

I want to go to the board and I want to explain the correlative conjunctions to you, because

من می‌خواهم به تابلو بروم و می‌خواهم حروف ربط همبسته را برای شما توضیح دهم، زیرا

I know conjunctions you've heard of, but this will be a little twist that can add to your

من ربط‌هایی را می‌شناسم که شما نام آن‌ها را شنیده‌اید، اما این یک پیچ کوچک است که می‌تواند به انگلیسی شما اضافه کند

English to make it more advanced. Are you ready?

تا آن را پیشرفته‌تر کند. اماده ای؟

Let's go to the board.

بریم سراغ هیئت.

All right, so E talked about correlative conjunctions, and what I want to do is just go over conjunctions

بسیار خوب، بنابراین E در مورد ربط های همبستگی صحبت کرد، و کاری که من می خواهم انجام دهم این است که اساساً از حروف ربط

basically to you. Okay?

برای شما صحبت کنم. باشه؟

So, conjunctions like: "for", "so", "because", "and", and "or" are easy.

بنابراین، حروف ربط مانند: "برای"، "پس"، "زیرا"، "و" و "یا" آسان هستند.

You know, they're everyday words.

می دانید، آنها کلمات روزمره هستند.

You say them regularly.

مرتب آنها را می گویید.

"My friend and I", "You", or "Him", or "Her". Right?

"من و دوستم"، "تو" یا "او" یا "او". درست؟

And we use these to join words, clauses, and phrases together. Right?

و ما از اینها برای به هم پیوستن کلمات ، بندها و عبارات استفاده می کنیم. درست؟

"The people I saw and my best friends were happy."

افرادی که دیدم و بهترین دوستانم خوشحال بودند.»

Okay?

باشه؟

So, a correlative conjunction is the same kind of thing as, like, your joining statements,

بنابراین، یک ربط همبستگی همان چیزی است که، مانند، عبارات پیوستن شما،

but they're of... Sorry.

اما آنها از... متأسفیم.

"Of", not "or".

"از"، نه "یا".

Of related information.

از اطلاعات مرتبط

And when they come together...

و وقتی با هم می آیند...

When I say pairs, it's like imagine a boy and a girl together and they're a happy couple,

وقتی می گویم جفت، مثل این است که یک پسر و یک دختر را با هم تصور کنیم و آنها یک زوج خوشبخت هستند،

they work together.

با هم کار می کنند.

Okay?

باشه؟

So, "either", "or" is one of the first examples.

پس «یا»، «یا» یکی از اولین مصادیق است.

You've seen "either". Right?

شما "هر دو" را دیده اید. درست؟

Or you've seen "or", but what I want to talk about is "either", "or".

یا «یا» را دیده‌اید، اما چیزی که می‌خواهم درباره آن صحبت کنم «یا»، «یا» است.

In "either", "or" it gives you a choice.

در "یا"، "یا" به شما امکان انتخاب می دهد.

"Either you pay me the money now or I break your legs."

یا الان پول را به من می‌دهی یا من پاهایت را می‌شکنم.»

You have a choice; whether you like that choice or not, it's a choice.

شما یک انتخاب دارید؛ چه آن انتخاب را دوست داشته باشید یا نه، این یک انتخاب است.

The second one is also...

دومی نیز ...

Is: "not only", "but also".

است: «نه تنها»، «بلکه».

It's about surprise.

در مورد غافلگیری است.

In the first case we're saying: "Not only was she happy"-there was a surprise-

در مورد اول ما می گوییم: "او نه تنها خوشحال بود" - یک شگفتی وجود داشت -

"but she also got married", there's even more surprise.

"او همچنین ازدواج کرد" ، حتی تعجب بیشتری وجود دارد.

So, in this correlative pair we talk about the idea of surprise.

بنابراین، در این جفت همبستگی ما در مورد ایده غافلگیری صحبت می کنیم.

You put this plus this, there's a surprise, plus more surprise.

شما این را به اضافه این قرار دهید، یک شگفتی وجود دارد، به علاوه شگفتی بیشتر.

In our third case we talk about negation.

در مورد سوم ما در مورد نفی صحبت می کنیم.

That's what I was talking about, Mr. E here said: "Not you, nor your friend".

حرف من همین بود، آقای ای اینجا گفت: نه تو، نه دوستت.

A lot of students have a problem with "neither", "nor" or "neither", "nor".

بسیاری از دانش آموزان با «نه»، «نه» یا «نه»، «نه» مشکل دارند.

By the way, they're the same thing.

اتفاقاً آنها یکسان هستند.

You'll hear people say: "Neither this" or "nor".

شما می شنوید که مردم می گویند: "نه این" یا "نه".

My idea on that or my take on that is this: A lot of educated people will say: "Neither",

ایده من در مورد آن یا برداشت من از آن این است: بسیاری از افراد تحصیل کرده می گویند: "هیچکدام"

and it's more British.

و بیشتر انگلیسی است.

And Americans tend to say: "Neither" more.

و آمریکایی ها تمایل دارند که بگویند: "نه" بیشتر.

Is there really a grammatical difference?

آیا واقعاً تفاوت گرامری وجود دارد؟

Not at all, but just keep that in mind that if you hear someone say: "Neither" they probably

نه، اما فقط این را در نظر داشته باشید که اگر می شنوید کسی می گوید: "هیچکدام" احتمالاً

have gone to university, a little bit more educated, and "neither" is just more commonplace.

به دانشگاه رفته اند، کمی تحصیل کرده ترند، و "هیچکدام" فقط رایج تر است.

It's not better, it's not worse, it's just a preference in style. Okay?

این بهتر نیست، بدتر نیست، این فقط یک ترجیح در سبک است. باشه؟

But when you say "neither"...

اما وقتی می گویید «نه»...

"Neither", "nor", it means not this and not that.

«نه»، «نه» یعنی نه این و نه آن.

It's not a choice.

این یک انتخاب نیست.

People confuse "either", "or" because you have a choice.

مردم «یا»، «یا» را اشتباه می گیرند زیرا شما یک انتخاب دارید.

This means: This is not true and that's not true, so both are not true anymore.

یعنی: این درست نیست و درست نیست، پس هر دو دیگر درست نیستند.

Cool? Keep that in mind.

سرد؟ این را در نظر داشته باشید.

It makes everything negative.

همه چیز را منفی می کند.

And finally: "both", "and" is inclusive or including.

و بالاخره: «هم»، «و » شامل یا شامل است.

You know: "Both my brother and my father love baseball."

می دانید: "هم برادرم و هم پدرم بیسبال را دوست دارند."

So I'm taking two, right?

پس من دو تا میگیرم، درسته؟

"Both", my brother, I am saying there are two parts, and the secondary part is included

«هر دو» برادر من، من می گویم دو قسمت است و قسمت ثانویه با قسمت اول گنجانده شده است

with the first part, so it's an including. Cool?

، بنابراین یک شامل است. سرد؟

Now, we've got the basic lesson down.

در حال حاضر، ما درس اصلی را پایین آورده ایم.

We're going to go to the board, of course you know I'm going to give you a bit of a quiz.

ما قرار است به هیئت مدیره برویم، البته شما می دانید که من به شما کمی آزمون خواهم داد.

I hope you understand.

امیدوارم متوجه شده باشید.

I'll go over it quickly for you once again just in case.

من آن را به سرعت برای شما یک بار دیگر برای هر موردی بررسی می کنم.

"Either", "or" is choice; "not only", "but also" is surprise and it's two surprises,

"یا"، "یا" انتخاب است. «نه تنها»، « بلکه» تعجب است و دو غافلگیرکننده است،

the first case is a surprise, the second one is even more of a surprise; "neither", "nor"

مورد اول غافلگیرکننده است، مورد دوم حتی غافلگیرتر است. «نه»، «نه

is negation, meaning no, x, nothing, no; and "both", "and" is included, so you're including

» نفی است، یعنی نه، x، هیچ، نه. و "دو"، "و" گنجانده شده است، بنابراین شما

this with that, both she and he were happy. Right? Cool?

این را با آن درج می کنید، هم او و هم او خوشحال بودند. درست؟ سرد؟

All right, so once again we're going to do our magic board.

بسیار خوب، پس یک بار دیگر ما می خواهیم تخته جادویی خود را انجام دهیم.

Got to do a little bit of a quiz, and I'll give you a little bit extra on conjunctions

باید کمی امتحان انجام دهم، و من در عرض یک ثانیه کمی بیشتر در مورد حروف ربط به شما می دهم

in just a second.

.

[Snaps]

[عکس‌ها]

Okay, so you'll remember we were talking about, you know, correlative conjunctions, and what

بسیار خوب، پس یادتان می‌آید که ما در مورد ربط‌های همبسته صحبت می‌کردیم، و

I want you to do just before I got to the quiz, because I said we were doing a quiz

می‌خواستم دقیقاً قبل از اینکه به مسابقه برسم، چه کاری انجام دهید، زیرا گفتم ما در حال انجام یک مسابقه

-which is true-I want to show you how they work in sentences

بودیم - که درست است - من می خواهم به شما نشان دهم که آنها چگونه در جملات کار می کنند

because I explained it to you, but

زیرا من آن را برای شما توضیح دادم، اما

I think one picture is worth a thousand words, so we're going to do, well, four pictures.

فکر می کنم یک عکس ارزش هزار کلمه را دارد، بنابراین ما چهار عکس را انجام خواهیم داد.

Okay?

باشه؟

So, here are some conjunction examples.

بنابراین، در اینجا چند مثال ترکیبی وجود دارد.

Four markers to make it clear, okay?

چهار نشانگر برای روشن شدن، خوب؟

So: "They told me to either buy the shoes or put them back."

پس: «به من گفتند یا کفش را بخر یا برگردان».

So in this case you can see the choice, you can buy or put them back, but you have to

بنابراین در این صورت شما می توانید انتخاب را ببینید، می توانید آنها را بخرید یا برگردانید، اما باید

do one or the other.

یکی یا دیگری را انجام دهید.

Okay? And that's what the "either" is indicating here.

باشه؟ و این همان چیزی است که "یا" در اینجا نشان می دهد.

"Either buy this one or put them back."

"یا این یکی را بخر یا برگردان."

That is your choice.

این انتخاب شماست.

Okay?

باشه؟

Let's do the next one: "Not only did it smell", okay just to let you know, when you say something

بیایید مورد بعدی را انجام دهیم: "نه فقط بو داشت"، خوب فقط برای اطلاع شما، وقتی می گویید چیزی

smells in English, it's not usually positive.

به انگلیسی بو می دهد، معمولا مثبت نیست.

We talk about a scent, someone has a pleasant scent, not a pleasant smell.

ما در مورد یک عطر صحبت می کنیم، کسی بوی خوشی دارد نه بوی خوش.

Okay?

باشه؟

So: "Not only did it smell", that's my first part, it's like: "It smelled. I didn't expect it to smell".

بنابراین: "نه فقط بو کرد"، این اولین قسمت من است ، مانند: "بوی کرد. انتظار نداشتم بو بدهد".

"...but it also tasted funny".

"...اما مزه خنده دار هم داشت".

So, I'd give you an example of a hamburger.

بنابراین، من یک نمونه از همبرگر را به شما می زنم.

I expect a hamburger to taste a certain way, but if the hamburger had a smell I'd be surprised.

من انتظار دارم که همبرگر طعم خاصی داشته باشد، اما اگر همبرگر بو داشت، تعجب می کنم.

It shouldn't smell like fish, but then it tasted funny.

نباید بوی ماهی می داد ولی بعد مزه خنده داشت.

It tasted like, I don't know, licorice.

مزه اش شبیه شیرین بیان بود، نمی دانم.

Not only was I surprised the first time.

نه تنها بار اول غافلگیر شدم .

Remember I told you?

یادته بهت گفتم؟

The second one indicates even a greater surprise.

مورد دوم حاکی از شگفتی بزرگتر است.

Something looked a certain way, but tasted or felt a different way.

چیزی به شکلی خاص به نظر می رسید، اما طعم یا حس متفاوتی داشت.

Okay?

باشه؟

So here we're looking at surprise and I'm showing you how these show surprise and greater surprise.

بنابراین در اینجا ما به شگفتی نگاه می کنیم و من به شما نشان می دهم که چگونه این شگفتی و شگفتی بزرگتر را نشان می دهد.

Let's look at number three, okay?

بیایید به شماره سه نگاه کنیم، باشه؟

"The dog neither ate nor slept at night."

«سگ شب نه خورد و نه خوابید».

So, it neither ate...

پس نه خورد...

Okay? So it didn't eat.

باشه؟ پس نخورد.

But I'm not even just saying it didn't eat, I'm also going to say it didn't sleep.

اما من فقط نمی گویم نخورده است، می خواهم بگویم که نخوابیده است.

So, instead of...

بنابراین، به جای...

And let's go back to number one where you have a choice of buying it or putting away.

و بیایید به شماره یک بازگردیم، جایی که شما می توانید آن را بخرید یا کنار بگذارید.

In this case you don't get to eat and you don't get to sleep, neither thing is true.

در این صورت شما نمی توانید غذا بخورید و نمی توانید بخوابید، هیچ کدام درست نیست.

You don't get to do either one, and that's why it's a negation.

شما نمی توانید هیچ کدام را انجام دهید، و به همین دلیل است که این یک نفی است.

Okay?

Both are taken away from you.

باشه؟

هر دو از شما گرفته شده است.

Here you're offered a choice, here you show surprise, but in this one you get nothing;

در اینجا به شما یک انتخاب پیشنهاد می شود، در اینجا شما شگفت زده می شوید، اما در این مورد هیچ چیزی دریافت نمی کنید.

you don't get this and you don't get that.

شما این را دریافت نمی کنید و آن را نمی گیرید.

Now, finally we have: "Mr. E was both funny and modest about his adventures."

حالا بالاخره داریم: "آقای E در مورد ماجراهایش هم خنده دار بود و هم متواضع."

Well, we're saying the two are together.

خوب، ما می گوییم این دو با هم هستند.

In this case he was funny and...

در این مورد او خنده دار بود و...

If I'm going to go back to, don't tell anybody, but we'll go back to a simple conjunction

اگر قرار است به آن برگردم، به هیچ کس نگویید، اما ما به یک حرف ربط ساده

"and" because you know "and" means both things are truth.

"و" برمی گردیم زیرا می دانید "و" یعنی هر دو چیز حقیقت دارند. .

This is just saying here the inclusion is both, meaning two things.

این فقط به این معناست که در اینجا شمول هر دو است، یعنی دو چیز.

So it's telling you right at the beginning there are two things that are true; one is

بنابراین درست در ابتدا به شما می گوید که دو چیز درست است.

being funny, the other is being modest, and we're including them together to make it a

یکی خنده دار است، دیگری متواضع است، و ما آنها را با هم ترکیب می کنیم تا

stronger statement.

بیانیه ای قوی تر داشته باشیم.

So instead of just saying: "He was funny and this", we're saying:

بنابراین به جای اینکه فقط بگوییم: "او خنده دار بود و این"، می گوییم:

"He was both funny and modest", stronger statement and it's inclusive or including.

"او هم خنده دار بود و هم متواضع"، عبارت قوی تر و شامل یا شامل است.

Do you like that?

آیا آن را دوست داری؟

Cool.

سرد.

Now we've gone through all four sentences, I'm going to test your knowledge because you

اکنون ما تمام چهار جمله را مرور کردیم، من دانش شما را آزمایش می کنم زیرا

have examples of it, you know what it means - let's see how well you do on the quiz.

شما نمونه هایی از آن را دارید، معنی آن را می دانید - بیایید ببینیم در مسابقه چقدر خوب عمل می کنید.

Let's start with number one.

بیایید با شماره یک شروع کنیم.

"Not only"... Oops, sorry.

"نه تنها"... اوه، متاسفم.

"Not only was it"...

"نه تنها این بود"...

Sorry.

ببخشید.

"Not only was it of great quality but it was also cheap."

نه تنها کیفیت عالی داشت، بلکه ارزان بود.»

Would it be A, B, C, or D?

آیا A، B، C یا D خواهد بود؟

Okay.

باشه.

Before I put it on the board, let's go to number two.

قبل از اینکه آن را روی تابلو بگذارم، به شماره دو برویم.

"Both the man and his dog were stupid."

هم آن مرد و هم سگش احمق بودند.

Sorry.

I don't know where that came from, but I liked it so I wrote it down.

متاسف.

من نمی دانم از کجا آمده است، اما من آن را دوست داشتم، بنابراین آن را یادداشت کردم.

"Both the man and his dog were stupid."

هم آن مرد و هم سگش احمق بودند.

Okay?

باشه؟

So I want...

Once again I'm going to step back, I want you to take a look at your choices and figure out which...

بنابراین من می خواهم ...

یک بار دیگر می خواهم به عقب برگردم ، می خواهم شما به انتخاب های خود نگاهی بیندازید و بفهمید که ...

Where it goes. Okay?

کجا می رود. باشه؟

Okay, number three: "Neither the woman nor the man were happy with the answer."

خوب، شماره سه: "نه زن و نه مرد از پاسخ راضی نبودند."

Once again, which one do you think would be the correct one?

یک بار دیگر، به نظر شما کدام یک درست است؟

Inclusion, choice, negation, or surprise?

شمول، انتخاب ، نفی یا غافلگیری؟

And finally, we have this one: "Either you watch the program or we turn off the television."

و در نهایت این یکی را داریم: "یا شما برنامه را ببینید یا تلویزیون را خاموش کنیم."

Okay, so you've had time to think about it.

خوب، پس وقت داری که در موردش فکر کنی.

Let's go to the answers and see which one it would be.

بیایید به سراغ پاسخ ها برویم و ببینیم کدام یک خواهد بود.

Now, number one was: "Not only was it of great quality but it was also cheap."

حالا شماره یک این بود: "نه تنها کیفیت عالی داشت، بلکه ارزان هم بود."

That sounds like a surprise, right?

به نظر یک تعجب می رسد، درست است؟

"Not only was it of great quality but it was also cheap", so that one goes here.

"نه تنها کیفیت عالی داشت، بلکه ارزان هم بود"، بنابراین یکی به اینجا می رود.

D1 is here.

D1 اینجاست.

Surprise, I was surprised at the quality and the cost.

با تعجب، من از کیفیت و هزینه شگفت زده شدم.

Right?

درست؟

Now let's look at...

حالا بیایید نگاه کنیم به ...

Take a look at number two: "Both the man and his dog were stupid."

به شماره دو نگاه کنید: " مرد و سگش هر دو احمق بودند."

I know it's a bad sentence, but I just kind of like it.

می دانم که جمله بدی است، اما به نوعی آن را دوست دارم.

Okay.

باشه.

Both.

هر دو.

Well, it seems I'm including the man and his dog together, right?

خب، به نظر می‌رسد که من مرد و سگش را با هم می‌کنم، درست است؟

That would be inclusion. Right?

این شمول خواهد بود. درست؟

So, inclusion, so we're going to go here with number 2.

بنابراین، گنجاندن، بنابراین ما قصد داریم با شماره 2 به اینجا برویم.

Inclusion or included.

گنجاندن یا شامل.

How about this one: "Neither the woman nor the man were happy with the answer"?

در مورد این یکی چطور: "نه زن و نه مرد از پاسخ راضی نبودند"؟

So not this one and not that one, I think that would be...

پس نه این یکی و نه آن یکی، فکر می کنم این باشد

What do you think that would be?

... فکر می کنید چه می شود؟

Yeah, I made that one easy, here we go, 3, negation. Right?

بله، من آن را آسان کردم، در اینجا می رویم، 3، نفی. درست؟

Both of them were not happy.

هر دو راضی نبودند.

And finally, we know the answer is choice, let's go down to number four:

و در نهایت، می دانیم که پاسخ، انتخاب است، بیایید به عدد چهار برویم:

"Either you watch the program or we turn off the television."

"یا شما برنامه را تماشا می کنید یا ما تلویزیون را خاموش می کنیم."

All right?

خیلی خوب؟

Number 4.

شماره 4.

And there we have our answers.

و در آنجا ما پاسخ های خود را داریم.

How did you do?

چطور انجامش دادی؟

Did you get all four correct?

هر چهارتا رو درست گرفتی؟

If not, we should go back...

اگر نه، باید به عقب برگردیم...

Go back to the beginning, watch the explanation, and then look at the example sentences

به ابتدا برگردید، توضیحات را تماشا کنید و سپس به جملات مثالی

I have over here-right?-to make sure you understand properly.

که در اینجا دارم نگاه کنید - درست است؟ - تا مطمئن شوید که به درستی متوجه شده اید.

Now, time for me to get going.

حالا وقتشه که برم

I've got a bit of pairing to do myself.

من کمی جفت کردن برای خودم دارم.

Do you know what I mean? [Clicks tongue].

می دونی منظورم چیه؟ [زبان کلیک می کند].

Okay, anyway, before I go I just want to say: Thank you very much for watching the video.

خوب، به هر حال، قبل از اینکه بروم فقط می خواهم بگویم: خیلی ممنون که ویدیو را تماشا کردید.

Please go to engVid, because if you know, when you go to engVid you'll notice that I

لطفاً به engVid بروید، زیرا اگر می دانید، وقتی به engVid می روید متوجه می شوید که من

actually did another video on comma girl and I think it was...

واقعاً یک ویدیوی دیگر در مورد دختر با ویرگول انجام دادم و فکر می کنم این بود ...

Comma girl and conjunction boy, so that's, you know, in greater detail on that.

دختر کاما و پسر ربط. جزئیات در مورد آن

Anyway, and we have...

به هر حال، و ما داریم...

Also have other information from other teachers doing the same thing.

همچنین اطلاعات دیگری از معلمان دیگر که همین کار را انجام می دهند، داشته باشید.

But I want to say thank you once again, and I'm going to say go to www.engvid.com,

اما من می خواهم یک بار دیگر از شما تشکر کنم و می خواهم بگویم به www.engvid.com بروید،

where you can see my video and other ones, and don't forget to subscribe;

جایی که می توانید ویدیوهای من و سایر موارد را ببینید و فراموش نکنید که مشترک شوید.

push that button, press that screen, whatever you've got to do.

آن دکمه را فشار دهید، آن صفحه را فشار دهید، هر کاری که باید انجام دهید.

All right?

Have a good one.

خیلی خوب؟

یک خوب.