5 conversation phrasal verbs you need to know

725,455 views ・ 2013-10-12

ENGLISH with James


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:02
Okay, James. Product placement right about now. Apple Computers, take one. Hi. James
0
2669
5651
باشه جیمز قرار دادن محصول در حال حاضر رایانه های اپل، یکی را بردارید. سلام. جیمز
00:08
from EngVid. Yeah. We're getting sponsored by Apple. "Sponsored" means someone is paying
1
8320
5100
از EngVid. آره ما توسط اپل حمایت می‌شویم. "Sponsored" یعنی کسی
00:13
you to do something. No, it's not the case. And just so you know, this is the cheap version
2
13420
4740
برای انجام کاری به شما پول می دهد. نه، اینطور نیست. و فقط برای اینکه بدانید، این نسخه ارزان
00:18
that's old. One of you guys made a guess last time I held it up. You're like, "It's the
3
18160
3910
قدیمی است. یکی از شما بچه ها آخرین باری که من آن را نگه داشتم حدس زد. شما می خواهید، "این
00:22
Apple 5 with retinal scan!" I don't even know what that is, so don't ask me. Okay? So -- but
4
22070
7752
اپل 5 با اسکن شبکیه چشم!" من حتی نمی دانم چیست، پس از من نپرس. باشه؟ بنابراین - اما
00:29
Mr. E and I, we get to work on my computer, and we're going to tell a story. Mr. E, ready?
5
29874
5921
من و آقای E، ما می‌خواهیم روی رایانه‌ام کار کنیم و داستانی را تعریف می‌کنیم. آقای E، آماده است؟
00:35
Okay. So "Mr. E helped to blank blank my new computer. It's not new. It something something
6
35818
8971
باشه. بنابراین "آقای E کمک کرد تا کامپیوتر جدیدم را خالی کنم. این جدید نیست. چیز
00:44
well, and we finished early. However, it something something Mr. E had forgotten to pay his electric
7
44836
10630
خوبی بود، و ما زودتر تمام کردیم. با این حال، چیزی بود که آقای E فراموش کرده بود قبض برق خود را بپردازد
00:55
bill, so the power was something something -- wow, a lot of 'something somethings'. We
8
55512
4827
، بنابراین برق چیزی بود - - وای، "چیزی چیزی" زیاد است. ما
01:00
sat in the -- excuse me. We sat in the dark" -- stop. The end. This is a stupid story.
9
60339
7964
در اتاق نشستیم - ببخشید. ما در تاریکی نشستیم" - توقف کنید. پایان. این یک داستان احمقانه است.
01:08
I'm going to try and do a better story. Mr. E, help me, okay? Now, Mr. E -- first of all,
10
68509
7881
سعی می کنم داستان بهتری بسازم. آقای E، کمکم کنید، باشه؟ حالا آقای E -- اول از
01:16
I should tell you what this is about. I'm giving you five phrasal verbs that are commonly
11
76420
5070
همه باید به شما بگویم که این در مورد چیست. من به شما پنج فعل عبارتی را می‌دهم که
01:21
used in conversation that will help you have, you know, a more interesting conversation,
12
81490
5030
معمولاً در مکالمه استفاده می‌شود که به شما کمک می‌کند، می‌دانید، مکالمه جالب‌تری داشته باشید،
01:26
but not just that. Because these are used commonly in conversation, you can understand
13
86520
4059
اما نه فقط این. از آنجایی که اینها معمولاً در مکالمه استفاده می‌شوند، می‌توانید بفهمید
01:30
what people are saying because I'm going to try and teach you not just one --no sirree
14
90579
4750
که مردم چه می‌گویند، زیرا من سعی می‌کنم فقط یک مورد را به شما آموزش دهم - نه آقا
01:35
Bob! We're having a sale today. James's sale -- you're going to get two for the price of
15
95329
4591
باب! امروز فروش داریم فروش جیمز -- شما به قیمت یک معنی دو عدد دریافت خواهید کرد
01:39
one meaning, so you can understand this story, but when you're done, you can go back and
16
99920
4170
، بنابراین می توانید این داستان را درک کنید، اما وقتی کارتان تمام شد، می توانید به عقب برگردید و
01:44
actually build your own stories or usages, okay? So let's go to the beginning.
17
104090
4489
در واقع داستان ها یا کاربردهای خود را بسازید، خوب؟ پس بیایید به ابتدا برویم.
01:48
"Mr. E helped me to something at my new computer." Well laptops are different. You just put it
18
108579
5100
"آقای E به من کمک کرد تا در رایانه جدیدم چیزی پیدا کنم." خوب لپ تاپ ها متفاوت هستند. شما فقط آن را
01:53
in a room. In the old days and even now, some people buy big computers, and they have speakers
19
113679
6040
در یک اتاق قرار می دهید. در قدیم و حتی الان، بعضی ها کامپیوترهای بزرگ می خرند، بلندگو
01:59
and they have the box and, you know, the big screen. And you have to put it somewhere.
20
119719
4670
دارند و جعبه و می دانید، صفحه نمایش بزرگ دارند. و باید آن را در جایی قرار دهید.
02:04
Well, when you put it somewhere, you know, you want to arrange or build a system. We
21
124388
6871
خوب، وقتی آن را در جایی قرار می دهید، می دانید، می خواهید یک سیستم ترتیب دهید یا بسازید. ما
02:11
call that a "set up". You set it up. It means to put it or arrange it in a way you can use
22
131244
7491
به آن "تنظیم" می گوییم. شما تنظیمش کردید به این معناست که آن را بچینید یا طوری ترتیب دهید که بتوانید از
02:18
it. You "set up" a business, right? It's a system, you know. You know you buy; you sell
23
138767
5103
آن استفاده کنید. شما یک کسب و کار "راه اندازی" کردید، درست است؟ این یک سیستم است، می دانید. می دانید که خرید می کنید. شما می فروشید
02:23
-- it's a system. So setting something up is to arrange it or organize it or build a
24
143870
4550
-- این یک سیستم است. بنابراین تنظیم چیزی این است که آن را مرتب کنید یا سازماندهی کنید یا
02:28
thing that you can use. That's one definition, "set up". What's the second one?" To place
25
148420
6179
چیزی بسازید که بتوانید از آن استفاده کنید. این یک تعریف است، "تنظیم". دومی چیست؟" قرار دادن
02:34
somebody in an awkward situation". Interesting. Sometimes you're watching the movies -- I'm
26
154599
6470
کسی در موقعیت ناخوشایند". جالب هست. گاهی اوقات شما در حال تماشای فیلم‌ها هستید -
02:41
sure you watch many of them -- someone will say, "He set me up that so-and-so." Well,
27
161069
5170
مطمئنم که بسیاری از آنها را تماشا می‌کنید - یکی می‌گوید: "او فلانی را برای من آماده کرد." خوب
02:46
what it means is they knew something about the person; they pretended they didn't know;
28
166239
4450
، معنی آن این است که آنها چیزی در مورد شخص می دانستند . آنها وانمود کردند که نمی دانند.
02:50
then, they got other people to come around to expose or get the truth out. That's called
29
170689
4360
سپس، آنها افراد دیگری را مجبور کردند که برای افشای یا افشای حقیقت به اطراف بیایند. به
02:55
a "setup". The police "set up" criminals all the time, right? They pretend to buy drugs.
30
175049
5131
آن "تنظیم" می گویند. پلیس همیشه مجرمان را "تنظیم" می کند، درست است؟ آنها تظاهر به خرید مواد مخدر می کنند.
03:00
They pretend, but they don't actually want to buy them. The criminal sells them, and
31
180180
4369
آنها تظاهر می کنند، اما در واقع نمی خواهند آنها را بخرند. جنایتکار آنها را می فروشد و
03:04
then they catch them. And they say, "It was a setup from the beginning", and the police
32
184549
3770
سپس آنها را می گیرند. و آنها می گویند: " از ابتدا یک تنظیم بود" و پلیس
03:08
go, "Yeah, and you fell for it." When you "fall" for something, you believe it's true
33
188319
4730
می گوید: "آره، و شما به این کار افتادید." وقتی درگیر چیزی می‌شوید، باور می‌کنید که حقیقت دارد
03:13
even though it's not, okay? So "set up" here means two things: to arrange a system; that's
34
193049
5500
، اگرچه اینطور نیست، باشه؟ بنابراین "تنظیم" در اینجا به معنای دو چیز است: ترتیب دادن یک سیستم. این
03:18
one thing, and that's what we did with my computer system. It's not an awkward situation.
35
198549
4360
یک چیز است، و این همان کاری است که ما با سیستم کامپیوتری من انجام دادیم. وضعیت نامناسبی نیست
03:22
We've arranged and built a system, right? So let's set up. Let's go back. Mr. E helped
36
202909
4830
ما یک سیستم ترتیب داده و ساخته ایم، درست است؟ پس بیایید راه اندازی کنیم. بیا برگردیم. آقای E به
03:27
me to set up my new computer. That means we put it on a table, got the speakers, plugged
37
207739
4441
من کمک کرد تا کامپیوتر جدیدم را تنظیم کنم. یعنی ما آن را روی یک میز گذاشتیم، بلندگوها را گرفتیم،
03:32
it in, made it work. Cool, right? Next, "It w___ o___ well and we finished early."
38
212180
8046
وصل کردیم، کار کرد. باحال، درسته؟ بعد، "او ___ o___ خوب بود و ما زود تمام شد."
03:40
"W___ o___ well" -- what could that be? W-o, w-o. Well, look. See this other arrow comes
39
220280
6780
"W___ o___ خوب" - چه چیزی می تواند باشد؟ وای، وای. به خوبی نگاه کنید. ببینید این فلش دیگر
03:47
down here. What does that mean? Well, it means fix a problem -- or couples fix a relationship
40
227060
7365
اینجا پایین می آید. معنی آن چیست؟ خوب، به این معنی است که یک مشکل را حل کنید - یا زوج ها یک رابطه را حل کنند
03:55
-- and come to a successful end. Well, what we're talking about is work because when you
41
235433
5317
- و به پایان موفقیت آمیزی برسند. خوب، چیزی که ما در مورد آن صحبت می کنیم کار است زیرا وقتی
04:00
have a problem you must work, right? To come to a successful end means you must do some
42
240750
4650
مشکلی دارید باید کار کنید، درست است؟ برای رسیدن به یک پایان موفقیت آمیز به این معنی است که ابتدا باید کارهایی را انجام دهید
04:05
work first to come to the end. Running a race; making dinner; fixing a problem. Fixing a
43
245400
5630
تا به پایان برسید. دویدن یک مسابقه؛ شام پختن؛ رفع یک مشکل رفع
04:11
problem requires work. Couples have to work on a relationship. And we also have this "this
44
251030
4899
مشکل نیاز به کار دارد. زوج ها باید روی یک رابطه کار کنند. و ما همچنین این "این
04:15
worked out". And if you're like Arnold Schwarzenegger, you have big muscles because you work out.
45
255952
5183
کار کرد" را داریم. و اگر مانند آرنولد شوارتزنگر هستید، ماهیچه های بزرگی دارید زیرا ورزش می کنید.
04:21
That's my best Arnold impersonation. Okay, so Arnold works out, but that's different.
46
261611
4784
این بهترین تقلید من از آرنولد است. خوب، پس آرنولد کار می کند، اما این متفاوت است.
04:26
So we also say -- and I should've put it here -- "go to gym", right? Because a lot of times
47
266559
7661
بنابراین ما همچنین می گوییم - و باید آن را اینجا می گذاشتم - "به باشگاه بروید، درست است؟" چون خیلی
04:35
I hear foreign students say, "Teacher, we go exercising now." And I always go, "[laugh]
48
275165
5435
وقت ها می شنوم که دانشجویان خارجی می گویند: "استاد، ما الان می رویم ورزش." و من همیشه می گویم: "[خنده]
04:40
You go exercise. Right." North Americans, English speakers, they "work out". That's
49
280600
5450
تو برو ورزش کن. درسته." آمریکایی های شمالی، انگلیسی زبان ها، آنها "تمرین می کنند". این کاری است
04:46
what we do when we go to the gym. It is exercising, but that's our word. Be here we say, "It worked
50
286050
5430
که ما وقتی به باشگاه می رویم انجام می دهیم. این ورزش است، اما این حرف ماست. اینجا باشید که می گوییم "
04:51
out well". Now, setting up a computer could be a problem. We want to fix that problem,
51
291480
4720
خوب شد". در حال حاضر، راه اندازی یک کامپیوتر می تواند یک مشکل باشد. ما می‌خواهیم آن مشکل را برطرف
04:56
and we can also say, "Look, it came to a successful end." I said, "It worked out well." Right?
52
296309
4407
کنیم و همچنین می‌توانیم بگوییم، "ببین، این مشکل به پایان رسید." گفتم: خوب شد. درست؟
05:00
That means it was good, so it would be this one, "worked out". Oops. It "walked" out.
53
300755
6082
این بدان معنی است که خوب بود، بنابراین این یکی، "کار کرده است". اوه "راه افتاد" بیرون.
05:06
We're not making food here. "Worked out well -- it worked out well, and we finished early."
54
306874
6356
ما اینجا غذا درست نمی کنیم "خوب کار کرد -- خوب کار کرد و ما زود تمام شد."
05:13
So it came to a successful end early. Okay? Cool? All right. So now, let's look at the
55
313230
5233
بنابراین زود به پایان رسید. باشه؟ سرد؟ خیلی خوب. خب حالا بیایید به مورد
05:18
next one. "However" -- "however" means, like, "but".
56
318536
5082
بعدی نگاه کنیم. "با این حال" -- "با این حال" به معنای "اما" است.
05:23
What's wrong? "However, it something out Mr. E. Had forgotten to pay his electric bill."
57
323665
6011
مشکل چیه؟ "با این حال، چیزی است که آقای E. فراموش کرده بود قبض برق خود را بپردازد."
05:33
Forget -- you know "electricity"? From the thunderstorms? Well, electricity for your
58
333043
5220
فراموش کنید -- شما "برق" را می دانید؟ از رعد و برق؟ خوب، برق برای
05:38
lights. Didn't pay the electric bill. So what happened? "It something." Let's go up in the
59
338294
5934
چراغ های شما. قبض برق را پرداخت نکرد پس چه اتفاقی افتاده؟ "چیزی است." بیایید در
05:44
arrows. We have here: "unknown knowledge" or "quantity produced". Unknown knowledge?
60
344247
7211
فلش ها بالا برویم. در اینجا داریم: «دانش ناشناخته» یا «مقدار تولید شده». دانش ناشناخته؟
05:51
We say this: If something "turns out", it means you didn't know this before, but you
61
351669
10811
ما این را می گوییم: اگر چیزی "معلوم شد"، به این معنی است که شما قبلاً این را نمی دانستید، اما
06:02
just learned about it. "It turns out Mr. E is a soldier in the Israeli army. Hmm. Didn't
62
362528
6858
فقط در مورد آن یاد گرفتید. "معلوم شد که آقای E یک سرباز ارتش اسرائیل است. هوم. این را نمی
06:09
know that, did you? Hmm. Hmm. Hmm. You thought he was just a worm. Turns out you didn't know
63
369441
4149
دانستی، نمی دانستی؟ هوم. هوم. هوم. تو فکر می کردی که او فقط یک کرم است. معلوم شد که
06:13
anything, did you?" No. But that's what I mean. It was knowledge you didn't have. So
64
373590
4490
چیزی نمی دانستی. شما؟" نه. اما منظورم همین است. این دانشی بود که تو نداشتی بنابراین
06:18
when you say, "it turns out he was 15 minutes late", people didn't know this; they found
65
378080
5660
وقتی می گویید "معلوم شد که او 15 دقیقه دیر کرده است"، مردم این را نمی دانستند. آنها
06:23
out afterwards. Unknown knowledge. The next is "quantity produced". EngVid -- I
66
383740
4700
پس از آن متوجه شدند. دانش ناشناخته مورد بعدی «مقدار تولید شده» است. EngVid --
06:28
feel like I'm on TV now. Ready? EngVid turns out one video per week, and we've been doing
67
388440
4840
احساس می کنم اکنون در تلویزیون هستم. آماده؟ EngVid یک ویدیو در هفته منتشر می کند، و ما چهار سال است که این کار را انجام می
06:33
so for four years -- three years, sorry. I'm joking. Sorry, I've been corrected by Mr.
68
393280
7136
دهیم - سه سال، متأسفیم. من شوخی میکنم. با عرض پوزش، توسط آقای
06:40
E. "EngVid turns out three videos per week. They are an established business." So it means
69
400455
4830
E تصحیح شده‌ام. "EngVid سه ویدیو در هفته نمایش می‌دهد. آنها یک تجارت معتبر هستند." بنابراین به این معنی است
06:45
they "produce" -- you "make" or "create" something over a period of time. If you "turn out" four
70
405270
5140
که آنها "تولید" می کنند -- شما چیزی را در یک دوره زمانی "می سازی" یا "ایجاد" می کنید . اگر شما چهار کتاب را "نسخه" کنید
06:50
books, it means you "write" four books maybe in a month or a week; they will tell you.
71
410410
3627
، به این معنی است که شاید در یک ماه یا یک هفته، چهار کتاب "نوشتن" کنید. آنها به شما خواهند گفت.
06:54
A business "turns out" a million cars a year, then you know they make a million, cool?
72
414092
4120
یک کسب‌وکار سالانه یک میلیون ماشین تولید می‌کند، آنوقت می‌دانید که آنها یک میلیون خودرو تولید می‌کنند، جالب است؟
06:58
So, turns out -- you like this, right? So we go here: "It turns out -- unknown knowledge,
73
418642
8070
بنابراین، معلوم است -- شما این را دوست دارید، درست است؟ بنابراین ما به اینجا می رویم: "معلوم شد -- معلوم نیست،
07:06
right? Not quantity -- turns out Mr. E had forgotten to pay his electric bill, so the
74
426758
5352
درست است؟ نه کمیت -- معلوم شد که آقای E فراموش کرده بود قبض برق خود را بپردازد، بنابراین
07:12
power was" -- was what? Well, what's the arrow for this? Where are you? So we go over here.
75
432110
9097
برق بود" -- چه چیزی بود؟ خوب، فلش برای این چیست؟ شما کجا هستید؟ بنابراین ما به اینجا می رویم.
07:21
I feel like Batman -- "Where are you?" Sorry. Okay. So it means "to be stopped" or "when
76
441310
7291
من احساس می کنم بتمن -- "تو کجایی؟" متاسف. باشه. بنابراین به معنای "توقف شدن" یا "هنگام
07:28
driving, somebody goes in front of you". You know when you're driving -- some of you drive,
77
448637
3373
رانندگی، کسی جلوی شما می رود". وقتی در حال رانندگی هستید می دانید -- بعضی از شما رانندگی می کنید،
07:32
and then somebody suddenly goes like this. You put on the brakes. You say, "I was something".
78
452010
5132
و سپس یک نفر ناگهان اینطوری می شود. ترمز میزنی شما می گویید "من یک چیزی بودم".
07:37
Well, it's like "cut". When you cut something -- I cut with my pen. See it's cut off. Stopped.
79
457196
8435
خوب، مثل "برش" است. وقتی چیزی را می برید -- من با خودکار برش می دهم. ببین قطع شده متوقف شد.
07:45
So in this way, this one is "cut off", okay? "Cut off" is "to be stopped". Someone can
80
465967
9172
پس به این ترتیب، این یکی "قطع" است، خوب؟ "قطع" است "توقف شود". یکی
07:55
cut you off from speaking, like now. See? I was cut off. Or when driving, somebody goes
81
475170
5990
مثل الان میتونه حرف زدنت رو قطع کنه. دیدن؟ من قطع شده بودم. یا هنگام رانندگی،
08:01
in front of you, all right? So you got "cut off". There's another one. This is a bad one,
82
481160
5600
کسی جلوی شما می رود، خوب؟ بنابراین شما "قطع" شده اید. یکی دیگه هست این بد است،
08:06
so people who aren't 18, please leave the room. If your woman "cuts you off", it means
83
486760
7880
بنابراین افرادی که 18 سال ندارند، لطفاً اتاق را ترک کنند. اگر زن شما "شما را قطع کند"، به این معنی است
08:14
no more [makes clicking sound] -- okay? Guys never cut women off from this reason, so if
84
494680
6340
که دیگر [صدای کلیک در می آورد] -- باشه؟ پسرها هیچ وقت زن ها را از این دلیل قطع نمی کنند، بنابراین اگر
08:21
you can't figure it out, you must be 16 and you're still in the room. I told you to leave.
85
501020
3794
نمی توانید آن را بفهمید، باید 16 ساله باشید و هنوز در اتاق هستید. گفتم برو
08:24
Okay. People under 18, come back. All right. So "cut off" is one and two and number three.
86
504939
5921
باشه. افراد زیر 18 سال برگردند. خیلی خوب. پس «قطع» یک و دو و شماره سه است.
08:31
All right? Cool. All right, so what happened to the power?
87
511520
3109
خیلی خوب؟ سرد. خیلی خوب، پس قدرت چه شد؟
08:34
The power was cut off. Remember that means "to be stopped", so the power was "cut off".
88
514630
5842
برق قطع شد. به یاد داشته باشید که به معنای "توقف" است، بنابراین برق "قطع شد".
08:43
If someone "cuts you off" -- remember they can cut you off from speaking -- you go: "And
89
523219
2691
اگر کسی "حرف شما را قطع کرد" -- به یاد داشته باشید که می تواند صحبت شما را قطع کند -- شما می روید: "و
08:45
I was about to" -- "Blah, blah, blah." "Don't cut me off! I need to speak."
90
525910
4163
من داشتم می گفتم" -- "بله، بلا، بلا." "حرفم را قطع نکن! من باید صحبت کنم."
08:50
And finally, "C___ u___": learn about what has happened in the past. Okay. What does
91
530250
8479
و در نهایت، "C___ u___": در مورد آنچه در گذشته اتفاق افتاده است یاد بگیرید. باشه.
08:58
that mean? Well, look. We're sitting here. The lights are off. There's nothing going
92
538740
3589
معنی آن چیست؟ به خوبی نگاه کنید. ما اینجا نشسته ایم چراغ ها خاموش است. هیچ اتفاقی نمی افته
09:02
on. We both got beer -- or cerveza, my only Spanish word. We're drinking, and I go, "Hey,
93
542329
6110
ما هر دو آبجو گرفتیم -- یا cerveza، تنها کلمه اسپانیایی من. داریم مشروب میخوریم و میگم هی
09:08
what happened last year? I didn't see you for a long time." He says, "Hey, I meant to
94
548439
3210
پارسال چی شد خیلی وقته ندیدمت. میگه هی میخواستم
09:11
catch up with you." "Catch up". What was that? I'm hiding it. You can't see it just yet.
95
551649
4748
بهت برسم. "برداشتن". آن چه بود؟ من آن را پنهان می کنم. شما هنوز نمی توانید آن را ببینید.
09:20
And through the magic of television, "We sat in the dark to -- we sat in the dark catching
96
560079
7756
و از طریق جادوی تلویزیون، "ما در تاریکی نشستیم تا -- ما در تاریکی نشستیم و به عقب
09:27
up." There; -ing. So what does that mean? That means we were talking about what happened
97
567858
6132
افتادیم." آنجا؛ -ing پس این به چه معناست؟ یعنی داشتیم راجع به اتفاقات قبلی صحبت می کردیم
09:33
before. What happened last year? I didn't see you. Give me all the information so we
98
573990
4199
. سال گذشته چه اتفاقی افتاد؟ من تو را ندیدم همه اطلاعات را به من بده تا
09:38
can be at the same place now, and I can say, "And that's what I did for the whole year."
99
578204
4161
بتوانیم اکنون در یک مکان باشیم و من بتوانم بگویم "و این کاری است که من در تمام سال انجام دادم."
09:42
Well, that's the lesson I've taught you, so let's go over this quickly, okay?
100
582928
2982
خوب، این درسی است که من به شما یاد داده ام، پس بیایید این را سریع مرور کنیم، باشه؟
09:45
Because we've learned five phrasal verbs that, if you pay attention now, you're going to
101
585910
3630
زیرا ما پنج فعل عبارتی را یاد گرفته‌ایم که اگر اکنون دقت کنید،
09:49
start seeing a lot when people speak. I mean, the "working out" for the gym you hear all
102
589540
3870
وقتی مردم صحبت می‌کنند، چیزهای زیادی را خواهید دید. منظورم این است که "تمرین کردن" برای باشگاه که همیشه می
09:53
the time -- North America especially because we like looking good, so we work out all the
103
593410
3833
شنوید -- آمریکای شمالی به خصوص به این دلیل که ما دوست داریم خوب به نظر برسیم، بنابراین همیشه ورزش می
09:57
time. But "set up" -- you might say, "I need to set up a business or set up a bank account."
104
597282
4917
کنیم. اما "راه اندازی" -- ممکن است بگویید "من باید یک کسب و کار راه اندازی کنم یا یک حساب بانکی راه اندازی کنم."
10:02
Right? To start something, right? Arrange or build a system. Or "this was a set up from
105
602199
4130
درست؟ برای شروع کاری، درست است؟ ترتیب یا ساختن یک سیستم. یا "این از ابتدا یک تنظیم
10:06
the first place." It wasn't a good situation. I feel bad because "awkward" means "not comfortable".
106
606329
4636
بود." وضعیت خوبی نبود من احساس بدی دارم زیرا "ناجور" به معنای "راحت نیست".
10:11
Someone put me in an uncomfortable situation. "Work out": "We need to work out the problem
107
611020
4109
یکی مرا در موقعیت ناخوشایندی قرار داد. "Work out": "
10:15
if we're going to set up this business effectively." Right? So we need to fix the problem. "I hope
108
615129
4741
اگر می خواهیم این تجارت را به طور موثر راه اندازی کنیم، باید مشکل را حل کنیم." درست؟ پس باید مشکل را برطرف کنیم. "امیدوارم
10:19
the couple works it out." We hope they fix their relationship. And you can say, "It worked
109
619870
4100
این زوج به نتیجه برسند." امیدواریم رابطه شان را درست کنند . و می توانید بگویید، "
10:23
out in the end. The party was great, so everything came to a successful end." What's the next
110
623970
5731
در نهایت نتیجه داد. مهمانی عالی بود، بنابراین همه چیز با موفقیت به پایان رسید." مورد
10:29
one? "Turn out": "Turns out that if you work out things and you set it up in the first
111
629732
4287
بعدی چیست؟ «روشن کردن»: «معلوم شد که اگر کارها را انجام دهید و در وهله اول آن را تنظیم کنید
10:34
place, you'll be successful." I used three of them all in the same, right? "But it turns
112
634058
4862
، موفق خواهید شد». من از سه تای آنها استفاده کردم، درست است؟ اما معلوم
10:38
out I actually know Brad Pitt." No, I don't know Brad Pitt, but it turns out you don't
113
638920
6109
شد که من واقعا برد پیت را می شناسم. نه، برد پیت را نمی‌شناسم، اما معلوم شد
10:45
know him either, but you didn't know that. Or how much you produce -- quantity produced.
114
645029
3930
که او را هم نمی‌شناسی، اما این را نمی‌دانستی. یا اینکه چقدر تولید می کنید -- مقدار تولید شده.
10:48
Next one, we took up "cut off". When you're driving, if someone goes in front of you suddenly,
115
648959
4300
مورد بعدی، "قطع" را انتخاب کردیم. وقتی در حال رانندگی هستید، اگر یک نفر ناگهان جلوی شما رفت،
10:53
you can say, "He cut me off. That's why the accident happened." Right? Or you can say,
116
653259
4611
می توانید بگویید: "او حرف من را قطع کرد، به همین دلیل تصادف شد." درست؟ یا می توانید بگویید
10:57
"cut off": "Someone stopped me from speaking. I tried to tell him that it was a problem,
117
657870
3430
"قطع": "یکی من را از صحبت منصرف کرد، سعی کردم به او بگویم مشکل است،
11:01
but he cut me off." See? There you go. And finally -- this is my favorite part. I like
118
661300
6760
اما او حرف مرا قطع کرد." دیدن؟ شما بروید. و در نهایت -- این قسمت مورد علاقه من است. من دوست
11:08
catching up with you guys for these visits, you know, fireside chats. "Fireside" means
119
668060
4500
دارم با شما بچه ها برای این بازدیدها تماس بگیرم، می دانید، چت های کنار آتش. «Fireside» یعنی
11:12
sit by the fire and talk. Catching up is my favorite part of the day with you. We can
120
672560
4600
کنار آتش بنشینید و صحبت کنید. ملاقات با شما قسمت مورد علاقه من از روز است.
11:17
do it again if you come to www.engvid.com, where "eng" stands for "English", and "vid"
121
677160
8264
اگر به www.engvid.com بیایید، می توانیم دوباره این کار را انجام دهیم، جایی که "eng" مخفف "English" و "vid"
11:25
stands for "video", where myself, Mr. E -- I'm sweating. We've got to do some catching up.
122
685487
6675
مخفف "video" است، جایی که خودم، آقای E -- من عرق می کنم. ما باید کمی عقب نشینی کنیم.
11:32
It's been a while. He's been on that board for at least an hour now. Bye everybody. See
123
692199
5465
مدتی گذشت. او حداقل یک ساعت است که در آن هیئت است. خداحافظ همه
11:37
you later. Let's set something up. Maybe we come back next week, yeah? You like that?
124
697703
3569
بعدا میبینمت. بیا یه چیزی تنظیم کنیم شاید هفته آینده برگردیم، بله؟ شما آن را دوست دارید؟
11:41
I don't know. We'll work it out. Turns out, I've got next Friday off. Come see me. Chao.
125
701553
4786
من نمی دانم. ما آن را حل خواهیم کرد. معلوم شد، من جمعه آینده تعطیل هستم. بیا من را ببین. چائو.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7