Learn 14 English expressions for body language

[Whistling] Hey, E. What's - oh, did you see the new Avengers movie?

[سوت زدن] هی، ای. چه خبر - اوه، فیلم جدید Avengers را دیدی؟

And there were eye-popping special effects?

و جلوه های ویژه چشم نوازی داشت؟

That good, huh?

خیلی خوبه، ها؟

Damn.

لعنتی

Hi, James from www.engvid.com . Just having a conversation with Mr. E about the Avengers

سلام، جیمز از www.engvid.com. فقط در حال گفتگو با آقای E در مورد

movie.

فیلم Avengers.

He said the special effects - which are when you see big explosions or superpowers or the

او گفت که جلوه های ویژه - که وقتی انفجارهای بزرگ یا ابرقدرت ها یا

Incredible Hulk, they're special effects.

هالک شگفت انگیز را می بینید، جلوه های ویژه هستند.

They're done for visual and they're done to make a movie visually seem very great or stunning

آنها برای بصری انجام شده اند و آنها تمام شده اند تا یک فیلم از نظر بصری بسیار عالی یا خیره کننده

or amazing.

یا شگفت انگیز به نظر برسد.

And he said they're eye-popping.

و او گفت که آنها چشم نواز هستند.

Now, some of you might say, "What does that mean?"

حالا ممکن است برخی از شما بگویید " یعنی چه؟"

Well, today, I'm going to teach you - well, what this video, why we're doing this video

خوب، امروز، من به شما آموزش می دهم - خوب ، این ویدیو چیست، چرا ما این ویدیو را انجام می دهیم

is to help you express something that ordinary emotional words won't say.

به شما کمک می کند چیزی را بیان کنید که کلمات احساسی معمولی نمی گویند.

It's one thing to say that something is nice or big or really good, but to say something

این یک چیز است که بگوییم چیزی خوب یا بزرگ یا واقعاً خوب است، اما اینکه بگوییم

is eye-popping gives you a greater power.

چیزی چشم نواز است به شما قدرت بیشتری می دهد.

You're able to give people a deeper understanding of what you're really feeling.

شما می توانید درک عمیق تری از آنچه واقعاً احساس می کنید به مردم بدهید.

Ready?

آماده؟

Now, you're excited about it.

در حال حاضر، شما در مورد آن هیجان زده هستید.

Me too, so let's go to the board and take a look.

منم همینطور پس بیا بریم توی تابلو و یه نگاهی بندازیم.

Now, how I'm going to do that today is we're going to introduce to you some vocabulary

حال، چگونه امروز می خواهم این کار را انجام دهم، این است که لغاتی را به شما معرفی می کنیم

you may not know.

که ممکن است ندانید.

Some of you may know it.

ممکن است برخی از شما آن را بدانید.

And we're going to give you - or I'm going to give you - sometimes, you know, what is

و ما قرار است به شما بدهیم - یا من به شما خواهم داد - گاهی اوقات، می دانید،

going on in the person's head or the best situation.

در سر آن شخص یا بهترین موقعیت چه می گذرد.

And that way, I can get you to be able to express yourself properly using these particular

و به این ترتیب، من می توانم شما را وادار کنم که بتوانید با استفاده از این عبارات خاص خود را به درستی بیان کنید

phrases.

.

Now, just for a little aside, and that means a little note, you might see a hyphen in some

حالا، فقط برای کمی کنار، و این یعنی یک یادداشت کوچک، ممکن است در برخی

of these, and some of them you don't see it.

از این ها خط فاصله ببینید، و برخی از آنها را نبینید.

Today, I'm actually using the Oxford model, and that means the Oxford dictionary.

امروز، من در واقع از مدل آکسفورد استفاده می کنم، و این به معنای فرهنگ لغت آکسفورد است.

But these are things that you would say.

اما اینها چیزهایی است که شما می گویید.

You would never really write them.

شما هرگز آنها را واقعا نمی نویسید.

So, some of you grammar heads are going, "Oh my gosh, there's a hyphen, or there's no hyphen!"

بنابراین، برخی از شما سران گرامر می گویند، "وای خدای من، خط فاصله وجود دارد، یا خط فاصله وجود ندارد!"

Don't worry about it, you're not going to be writing this down.

نگران نباشید، قرار نیست این را بنویسید.

And if you do write it down, just look at the country you're in.

و اگر آن را یادداشت کردید، فقط به کشوری که در آن هستید نگاه

If you're in England or America, the rules might be slightly different in those dictionaries.

کنید. اگر در انگلستان یا آمریکا هستید، ممکن است قوانین در آن لغت نامه ها کمی متفاوت باشد.

Follow those rules, okay?

از این قوانین پیروی کنید، باشه؟

Good.

خوب

So, let's get to the board.

بنابراین، بیایید به هیئت مدیره برسیم.

Nail-biting.

خوردن ناخن.

What do we mean by nail-biting?

منظور ما از ناخن جویدن چیست؟

If you're like this - I don't mean typing on our nails, but - it's causing you stress

اگر شما اینطور هستید - منظورم تایپ روی ناخن هایمان نیست، اما - باعث استرس یا اضطراب شما می شود

or anxiety.

.

When you're really nervous, you see some people - they're not eating dinner.

وقتی واقعاً عصبی هستید، برخی افراد را می بینید - آنها شام نمی خورند.

They're nervous or they have a lot of tension.

آنها عصبی هستند یا تنش زیادی دارند.

But you know what?

ولی می دونی چیه؟

Sorry, I made a small mistake.

ببخشید یه اشتباه کوچیک کردم

I want to go back.

من میخواهم برگردم.

I will go back to this, but I want to go to the vocabulary first.

من به این موضوع برمی گردم، اما می خواهم ابتدا به سراغ واژگان بروم.

Forgive me, okay?

منو ببخش، باشه؟

Because if you get the vocabulary as I go through all of this, it'll be much easier

چون اگر واژگان را در حین بررسی همه اینها به دست آورید، درک آن بسیار ساده

to understand, okay?

تر خواهد بود، خوب؟

So, let's do the quick vocabulary.

بنابراین، بیایید واژگان سریع را انجام دهیم.

Jaw - this is the lower part of your mouth, your jaw is here.

فک - این قسمت پایین دهان شما است، فک شما اینجاست.

Alright, it opens up.

باشه باز میشه

That's your jaw.

این فک توست

A jerk is a quick, sharp movement.

حرکت تند و سریع یک حرکت تند و سریع است.

So, somebody jerks you or the best example is when you're on the bus and you do that,

بنابراین، کسی شما را تکان می‌دهد یا بهترین مثال این است که وقتی در اتوبوس هستید و این کار را می‌کنید،

you got jerked.

تکان می‌خورید.

It's a quick, sudden movement.

این یک حرکت سریع و ناگهانی است.

Maybe the bus stopped suddenly.

شاید اتوبوس ناگهان متوقف شد.

Or if someone's jerking you around, they're pulling you around.

یا اگر کسی شما را تکان می دهد، شما را به اطراف می کشاند.

Pop - it's like a small explosion.

پاپ - مثل یک انفجار کوچک است.

For some of you, palomitas if you're Spanish, it is a, you know, popcorn.

برای برخی از شما، اگر اسپانیایی هستید، پالومیتاس، پاپ کورن است.

Popcorn goes - they pop.

پاپ کورن می رود - پاپ می کنند.

Slap - bah!

سیلی - باه!

There's a great song called "The Boasty" Boasty with Idris Elba.

یک آهنگ عالی به نام "The Boasty" Boasty با ادریس البا وجود دارد.

It goes "Get a slap on the chin", right?

می گوید "یک سیلی به چانه بزن"، درست است؟

It's to use the open palm and hit something with the open palm.

این است که از کف دست باز استفاده کنید و با کف دست به چیزی ضربه بزنید .

That's a slap, okay?

این یک سیلی است، باشه؟

So, hit something with the palm of the hand.

بنابراین، با کف دست به چیزی ضربه بزنید.

And clench, he clenched his fist, is to hold tightly or to make your hand and fingers come

و مشتش را گره کرد، برای اینکه محکم ببندد یا دست و انگشتان شما

into this position.

را در این حالت قرار دهد.

clench a fist, now it's in a fist.

یک مشت گره کن، حالا در مشت است.

Hold tightly or strongly.

محکم یا قوی نگه دارید.

Now that I've got this vocabulary out, you'll see how it applies to the phrases I'm about

حالا که این واژگان را بیرون آوردم، خواهید دید که چگونه در مورد عباراتی که قرار است

to go through, okay?

مرور کنم، اعمال می شود، خوب؟

So, if you have any problem, just quickly look over here, and that will help you clear

بنابراین، اگر مشکلی دارید، فقط به سرعت به اینجا نگاه کنید، و این به شما کمک می کند

up the other ones.

تا موارد دیگر را پاک کنید.

First off: nail-biting.

اول: ناخن جویدن

As I said, when you've got a lot of tension or you're very nervous.

همانطور که گفتم، زمانی که تنش زیادی دارید یا خیلی عصبی هستید.

You'll be nail-biting.

میخکوب میشی

You do that when you're worried about something.

وقتی نگران چیزی هستید این کار را انجام می دهید.

If somebody's in an accident and you do, "I hope they're okay".

اگر کسی تصادف کرد و شما تصادف کردید، " امیدوارم حالش خوب باشد".

Or maybe you're scared of something happening, like, "Will I lose my job?"

یا شاید شما از اتفاقی می ترسید ، مانند "آیا شغلم را از دست خواهم داد؟"

There you go.

شما بروید.

Jaw-clenching.

فک فک کردن.

Remember, I said "clench" is to hold tightly?

یادت هست، من گفتم "کلنچ" یعنی محکم گرفتن؟

And remember I said this is your jaw?

و یادت هست گفتم این فک توست؟

If you see someone clenching their jaw, usually they are very determined - we will survive!

اگر کسی را دیدید که فک خود را فشار می دهد، معمولاً بسیار مصمم است - ما زنده خواهیم ماند!

Or, very angry.

یا خیلی عصبانی

Sometimes, we will say, "to restrain", which means when you hold yourself from doing something.

گاهی می گوییم «محور کردن» یعنی زمانی که خود را از انجام کاری باز می دارید.

Maybe somebody is saying something to you and you don't like it, and you find - I don't

شاید کسی چیزی به شما می‌گوید و شما آن را دوست ندارید، و متوجه می‌شوید -

know if you can see this.

نمی‌دانم می‌توانید این را ببینید یا نه.

Let me get closer, closer, closer - they're like - they're holding themselves back.

بگذار نزدیک تر، نزدیک تر، نزدیک تر - آنها مانند - آنها خود را نگه می دارند.

I actually had a boss - a guy who employed me.

من در واقع یک رئیس داشتم - مردی که مرا استخدام کرد.

It was quite funny, because whenever I said something he didn't like, he would go - and

خیلی خنده دار بود، چون هر وقت چیزی می گفتم که دوستش نداشت، می رفت - و

I didn't realize he was clenching his jaw, because I was upsetting him.

من متوجه نشدم که فکش را فشار می دهد، چون ناراحتش می کردم.

So I kept talking.

بنابراین به صحبت کردن ادامه دادم.

Hmm, I wonder if I still work there.

هوم، نمی دانم که آیا هنوز آنجا کار می کنم.

Anyway.

به هر حال.

Okay, so someone's very angry.

خوب، پس یکی خیلی عصبانی است.

They may clench their jaw.

آنها ممکن است فک خود را فشار دهند.

Or very determined, okay?

یا خیلی مصمم، باشه؟

Head-shaking.

تکان دادن سر.

Now, here's the funny thing.

حالا، چیز خنده دار اینجاست.

We all know this means "no".

همه ما می دانیم که این به معنای "نه" است.

When you're like, tsk tsk tsk tsk.

وقتی دوست دارید، tsk tsk tsk tsk.

That's head-shaking.

این تکان دادن سر است.

It means I disagree or, "Do you like this" "No" "Do you like this one?"

یعنی مخالفم یا "آیا این را دوست داری" "نه" "این یکی را دوست داری؟"

It's not just no, it's I'm rejecting something.

نه فقط نه، بلکه من دارم چیزی را رد می کنم.

Or, you don't agree with somebody.

یا، با کسی موافق نیستید.

They're saying something and you're like "Nuh-uh".

آنها چیزی می گویند و شما مانند "نوهه" هستید.

So, yes, it's the "no", but it's a little bit more than "no".

بنابراین، بله، «نه» است، اما کمی بیشتر از «نه» است.

It's disagreement of what you're saying or rejection of what you're offering.

این مخالفت با آنچه می گویید یا رد چیزی است که ارائه می دهید.

Just say no.

فقط بگو نه.

Head-scratching.

سر خاراندن.

I'm sure you've seen someone go like this.

مطمئنم کسی رو دیدی که اینطوری شده

If you've been to Ikea and you have to put something together from Ikea, you know this

اگر به Ikea رفته‌اید و باید چیزی از Ikea بچینید، این

one, and you're like, "The A part goes with the B part that goes with the C, add on the

یکی را می‌شناسید، و می‌گویید: «قسمت A با قسمت B که با C می‌آید، Z را اضافه کنید.

Z, what the hell and tarnation?

جهنم و جهنم؟

And I have 15 parts left!"

و من 15 قسمت دارم!"

Why am I so confused?

چرا من اینقدر گیج هستم؟

When you're scratching your head, it's because you're confused or puzzled.

وقتی سر خود را می خارید، به این دلیل است که گیج یا متحیر هستید.

Interesting fact: Scientists say that we scratch our head because it relieves the tension.

نکته جالب: دانشمندان می گویند سرمان را می خاریم چون تنش را از بین می برد.

So, when we're puzzled or confused, we scratch and it's like Mom going, "Massage, relax."

بنابراین، وقتی گیج یا گیج هستیم، می‌خارانیم و مثل این است که مامان می‌گوید: «ماساژ، استراحت کن».

So, you can relax your brain.

بنابراین، می توانید مغز خود را آرام کنید.

You didn't know that, did you?

تو این را نمی دانستی، نه؟

Now you do.

حالا شما انجام دهید.

So, head-scratching.

بنابراین، سر خاراندن.

Knee-slapping.

زانو زدن.

This is a funny one.

این یکی خنده دار است.

Heh, funny.

هه، خنده دار

It is a funny one, because knee-slapping is if someone tells a joke and you're like, "Hahahaha!",

خنده دار است، زیرا زانو زدن به این معناست که اگر کسی جوکی بگوید و شما بگویید "هاهاهاها!"

it's knee-slapping.

، زانو زدن است.

You slap - palm of your hand - your knee.

سیلی - کف دست - زانوی خود را می زنید.

It's funny.

جالبه.

But you can also do it like this, "Hahaha", it's not funny, it's not funny at all.

اما شما هم می توانید این کار را انجام دهید، "هاهاها"، خنده دار نیست، اصلا خنده دار نیست.

Because you're being sarcastic.

چون داری کنایه میزنی

So, people will also slap their knee and go, "Hahahaha", what a joke.

پس مردم هم به زانویشان می زنند و می روند «هاهاهاها» چه شوخی است.

It's not a good joke.

شوخی خوبی نیست

So, you actually have to pay attention, if they're laughing and falling over, that knee-slapping

بنابراین، در واقع باید توجه کنید، اگر آنها می خندند و می افتند، زانو

is real.

زدن واقعی است.

Or, "Hahaha, funny joke, pal".

یا "هاهاها، جوک خنده دار، رفیق".

Not funny.

خنده دار نیست.

Okay?

باشه؟

Now, remember when I said the interesting thing about each of these is you have an emotion,

حالا، به یاد داشته باشید که وقتی گفتم نکته جالب در مورد هر یک از اینها این است که شما یک احساس دارید،

but it actually takes it to another level.

اما در واقع آن را به سطح دیگری می برد.

So, in the case of knee-slapping, when someone's doing this, it's so funny it almost hurts.

بنابراین، در مورد زانو زدن، وقتی کسی این کار را می‌کند، آنقدر خنده‌دار است که تقریباً دردناک است.

You have to hit your legs to control yourself.

برای کنترل خود باید به پاهای خود ضربه بزنید.

And when you're "Hahaha", it's not that I don't even find it funny, I don't find you

و وقتی تو "هاهاها" هستی، اینطور نیست که من حتی آن را خنده دار نمی دانم، من تو را خنده دار نمی دانم

funny.

.

I don't find your face funny, I don't find your mother funny, I don't find anything funny

من چهره تو را خنده دار نمی دانم، مادرت را خنده دار نمی دانم، هیچ چیز خنده داری

about you.

در تو پیدا نمی کنم.

Hmm, okay?

هوم، باشه؟

Now, if you notice, I've gone from anxious to angry to disagree - and we're kind of going

حالا، اگر متوجه شده باشید، من از مضطرب به عصبانی به مخالفت تبدیل شده ام - و به نوعی داریم

up, see?

بالا می رویم، می بینید؟

We're kind of going up here.

یه جورایی داریم اینجا بالا می ریم

Heart-warming.

دلگرم کننده.

*Thump-thump* and warm, like a blanket, when you're eating toast, hmm.

وقتی نان تست می خورید، دمپخت* و گرم مثل پتو.

Sorry, I just went crazy there.

ببخشید اونجا دیوونه شدم

Heart-warming.

دلگرم کننده.

Heart-warming makes you feel good.

دل گرمی به شما احساس خوبی می دهد.

You can feel your heart getting warm and your chest getting warm because it's a lovely situation.

می توانید احساس کنید که قلبتان گرم می شود و سینه تان گرم می شود زیرا این یک موقعیت دوست داشتنی است.

Watching a mother with her baby for the first time smiling and the baby's smiling back.

تماشای یک مادر در کنار نوزادش برای اولین بار در حال خندان و لبخند زدن کودک.

It's - you know what I'm saying?

این است - می دانید چه می گویم؟

Okay.

باشه.

Tear-jerking is, on the other hand, it's the exact opposite.

از سوی دیگر، اشک آور دقیقا برعکس است.

It's like somebody remember, I said "jerk" is to suddenly pull?

مثل اینکه کسی یادش می‌آید، گفتم "تحرک" این است که ناگهان بکشی؟

It's like you're happy and someone pulls the water - tears - from your eyes and makes it

مثل این است که شما خوشحال هستید و یکی آب - اشک - را از چشمان شما بیرون می کشد و آن را

into a real tear-jerker.

تبدیل به یک اشک آور واقعی می کند.

Tear-jerking is something sentimental, it makes you think about the importance of something

اشک ریختن چیزی احساساتی است، باعث می شود به اهمیت چیزی

to you.

برای خود فکر کنید.

Like a watch your granddaddy gave you.

مثل ساعتی که پدربزرگت بهت داده

Maybe before your granddad died, across the seas, he gave you his old watch.

شاید قبل از مرگ پدربزرگت، در آن سوی دریاها، ساعت قدیمی خود را به تو داده است.

And you've kept it in your family for seventy-five years.

و شما آن را به مدت هفتاد و پنج سال در خانواده خود نگه داشته اید .

And if that watch gets lost in the seas on a storm, it's going to make you cry because,

و اگر آن ساعت در طوفان در دریا گم شود ، شما را به گریه می‌اندازد، زیرا،

"The grandfather brought it from a country far away, years ago, blah blah blah", okay?

"پدربزرگ آن را سال‌ها پیش از کشوری دور آورده است، بله، بله؟"

Or heart-ache, tear-jerking.

یا دل درد، اشک آور.

"The man and the woman finally got together in the movie and then he dies from cancer?"

مرد و زن بالاخره در فیلم به هم رسیدند و بعد از سرطان می میرد؟

It's a real tear-jerker, seriously.

این یک اشک آور واقعی است، جدی.

I'm not joking.

شوخی نمی کنم.

Not heart-warming, it's the exact opposite.

دلگرم کننده نیست، دقیقا برعکس است.

Now, how about mouth-watering?

حال، در مورد دهان آبیاری چطور؟

Well, have you ever gone - have you ever been really, really, really hungry and then you've

خوب، آیا تا به حال رفته اید - آیا تا به حال واقعاً، واقعاً، واقعاً گرسنه بوده اید و بعد از آن

gone by a really nice restaurant and they have, I don't know, a steak you can smell

به یک رستوران واقعاً خوب رفته اید و آنها، نمی دانم، یک استیک دارند که می توانید

the steak from across the street and you go - it's got some mashed potatoes and some asparagus

بوی استیک را از آن طرف خیابان حس کنید و تو برو - چند سیب زمینی پوره و مقداری مارچوبه دارد

and it's - you can just - mmm I'm hungry right now just thinking.

و - فقط می توانی - ممم من الان گرسنه ام و فقط فکر می کنم.

That's mouth-watering.

این دهن‌آبی است.

When your mouth gets actually water in it and you have to wipe your mouth.

هنگامی که دهان شما در واقع آب می شود و باید دهان خود را پاک کنید.

Now, it doesn't just mean for delicious food.

حالا این فقط به معنای غذاهای خوشمزه نیست.

Some people find cars mouth-watering.

به نظر برخی از مردم، اتومبیل ها دهان پر می کشند.

It means it's so exciting that you lose control of your body and your mouth starts to water

یعنی آنقدر هیجان انگیز است که کنترل بدن خود را از دست می دهید و دهانتان شروع به آب

and you have to wipe it away.

انداختن می کند و باید آن را پاک کنید.

You could say, "That woman - she's got a mouth-watering body."

شما می توانید بگویید: "آن زن - او بدن دهن آبکی دارد ."

It's like Oh, look at her, oh.

انگار اوه، او را نگاه کن، اوه.

Or ladies, for you, that guy with that chest, oh yeah, you know.

یا خانم ها، برای شما، آن پسر با آن سینه، اوه بله، شما می دانید.

Mouth-watering.

آب دهان.

Not me.

من نه.

Not me.

من نه.

But other guys.

اما بچه های دیگر

That Thor, the Thor guy, Chris Hemsworth.

آن ثور، پسر ثور، کریس همسورث.

Mouth-watering, right, women?

آزاردهنده، درست است، زنان؟

Okay.

باشه.

Yeah, delicious, I guess you could say.

بله، خوشمزه است، حدس می زنم می توانید بگویید.

And jaw-dropping.

و فک انداختن.

Have you ever seen something and you're like "Ahh!"

آیا تا به حال چیزی دیده اید و شبیه "آهه!"

And I'm not talking about stupid people who walk like this all the time.

و من در مورد افراد احمقی که همیشه اینطور راه می روند صحبت نمی کنم.

I'm talking about something that's so amazing you go "What the hell?" and your mouth just

من در مورد چیزی صحبت می کنم که خیلی شگفت انگیز است که می گویید "چه جهنمی؟" و دهان شما فقط

opens up and stays down.

باز می شود و پایین می ماند.

Remember, I told you "jaw" over here?

یادت هست، من اینجا به تو گفتم "فک"؟

Now you know why I explained it.

حالا فهمیدی چرا توضیح دادم.

If something's jaw-dropping, it's so amazing that you lose control of your body once again

اگر چیزی گیج کننده باشد، آنقدر شگفت انگیز است که یک بار دیگر کنترل بدن خود را از دست می

and your mouth just falls open, okay?

دهید و دهانتان باز می شود، خوب؟

So, if you heard the price - if I said, "I will give you a brand new 2020 Mercedes-Benz

بنابراین، اگر قیمت را شنیده باشید - اگر من بگویم "من یک مرسدس بنز 2020 کاملاً جدید را

for $1", you'd go "Whaaaaaaaaaaat!?"

به قیمت 1 دلار به شما می دهم"، می توانید "واااااااااااااااااااات!"

Jaw open, cool?

فک باز، باحال؟

Now, eye-popping means astonishing or amazing.

حال، چشم انداز به معنای شگفت انگیز یا شگفت انگیز است.

You're like "Whoa!"

شما مانند "اووو!"

One good way to think about it is imagine if your partner.

یک راه خوب برای فکر کردن در مورد آن این است که تصور کنید شریک زندگی شماست.

If you're a girl, it's a boy; if you're a boy, it's a girl - came home with bright orange

اگر دختر هستید، پسر است. اگر پسر هستید، دختر هستید - با موهای نارنجی روشن به خانه آمدید

hair.

.

I mean bright orange, you'd be like "Whoa!".

منظورم نارنجی روشن است، شما مانند "وای!".

If you look at my expression, my eyes are like "Ahh!"

اگر به حالت من نگاه کنی، چشمانم شبیه "آههه!"

It doesn't mean it's bad, it's really, really astonishing.

این به این معنی نیست که بد است، واقعاً واقعاً شگفت‌انگیز است.

It can be impressive.

می تواند تاثیرگذار باشد.

It can actually also be bright.

در واقع می تواند روشن نیز باشد.

Some people have eye-popping colors on their cars.

برخی از افراد رنگ های چشم نوازی روی خودروهای خود دارند .

You can see the car a mile away because it's really impressive, okay?

شما می توانید ماشین را یک مایل دورتر ببینید زیرا واقعاً چشمگیر است، خوب؟

So, it's not necessarily a bad thing.

بنابراین، لزوماً چیز بدی نیست.

It's just bright or impressive.

این فقط روشن یا چشمگیر است.

So, when you say, for instance here, we had Mr. E say, "The special effects in the movie

بنابراین، وقتی می‌گویید، مثلاً اینجا، آقای E را داشتیم که می‌گفت: «جلوه‌های ویژه فیلم

were eye-popping", it means he was like "Wow, that's incredible!"

چشم‌نواز بودند»، یعنی او مانند «وای، این باورنکردنی است!»

It's not just it's good, it's not just great, it's - it made me change the position of my

نه فقط خوب است، نه فقط عالی است، بلکه باعث شد بی اختیار موقعیت چشمانم را تغییر دهم

eyes involuntarily, which means I didn't choose to open my eyes wide.

، به این معنی که من انتخاب نکردم چشمانم را کاملا باز کنم.

My brain went, "Wow!"

مغزم رفت وای!

And that's the power of all of these phrases I gave you.

و این قدرت تمام این عباراتی است که به شما گفتم.

Literally what happens is - nail-biting.

به معنای واقعی کلمه چیزی که اتفاق می افتد - ناخن جویدن است.

You don't want to bite your nails.

شما نمی خواهید ناخن های خود را بجوید.

You lose control and you start biting them because it's so scary to you.

شما کنترل خود را از دست می دهید و شروع به گاز گرفتن آنها می کنید زیرا برای شما بسیار ترسناک است.

Jaw-clenching.

فک فک کردن.

You're so angry, like my old boss, you can't help it.

تو خیلی عصبانی هستی، مثل رئیس قدیمی من، نمی توانی جلوی آن را بگیری.

Your mouth just kind of clenches up.

دهانت به نوعی منقبض می شود.

Head-shaking.

تکان دادن سر.

Somebody says something, okay.

یکی چیزی میگه باشه

I forgot another one, which is "stupid".

یکی دیگر را فراموش کردم که "احمقانه" است.

When you're just like - I think my dad did that a lot when I was a kid.

وقتی شما دقیقاً مثل - فکر می کنم پدرم وقتی من بچه بودم خیلی این کار را می کرد.

He'd go "Don't touch the fire, don't touch -" I would touch the fire, of course, and

او می گفت: "آتش را لمس نکن، دست نزن -" البته من آتش را لمس می کردم و

he would just shake his head, okay?

او فقط سرش را تکان می داد، باشه؟

It's not that he wanted to watch me burn and shake his head, he was just like - and his

اینطور نیست که او می‌خواست سوختن من را ببیند و سرش را تکان دهد، او درست مثل این بود - و

brain was saying, "That boy's stupid."

مغزش می‌گفت: "آن پسر احمق است."

Anyway.

به هر حال.

Head-scratching.

سر خاراندن.

You don't do it on purpose, your hand just goes up there as you're trying to figure it

شما از عمد این کار را انجام نمی دهید، در حالی که می خواهید آن را بفهمید، دست شما به آنجا می رود

out.

.

And as I explained in psychology, it's to make you feel calmer by scratching to relieve

و همانطور که در روانشناسی توضیح دادم، برای این است که با خاراندن احساس آرامش بیشتری داشته باشید تا

that tension.

این تنش از بین برود.

All of these things happen because your body does something - not involuntarily, but it

همه این چیزها به این دلیل اتفاق می‌افتند که بدن شما کاری را انجام می‌دهد - نه غیرارادی، اما

does it before you actually think about it.

قبل از اینکه واقعاً به آن فکر کنید، آن را انجام می‌دهد.

And that's what makes it cool, but by using these expressions, when you say it was really

و این همان چیزی است که آن را باحال می کند، اما با استفاده از این عبارات، وقتی می گویید واقعاً

a heart-warming movie, you're saying it struck an emotional place in me.

یک فیلم دلگرم کننده بود، می گویید که یک مکان احساسی در من ایجاد کرد.

I was going to say "chord", like in music, an emotional chord that made me feel more

می‌خواستم «آکورد» را بگویم، مثل موسیقی، یک آکورد احساسی که بیش

than I can probably say, or my words aren't good enough to explain it to you.

از آن چیزی که احتمالاً بتوانم بگویم به من احساس می‌کرد، یا کلماتم آنقدر خوب نیستند که بتوانم آن را برای شما توضیح دهم.

Now, I hope I've done a good enough job explaining these to you, because of course, we have to

حالا، امیدوارم که به اندازه کافی خوب اینها را برای شما توضیح داده باشم، زیرا البته، ما

have a quiz and you've got a bonus section and we've got homework, because you may not

باید یک مسابقه داشته باشیم و شما یک بخش جایزه دارید و ما تکالیف داریم، زیرا ممکن است

think you're in school, but class is in session.

فکر نکنید که شما در مدرسه، اما کلاس در جلسه است.

And we're back to the board.

و ما به هیئت مدیره برگشتیم.

So, of course, what I'd like to do now is give us a quiz because learning means nothing

بنابراین، مطمئناً، کاری که اکنون می‌خواهم انجام دهم این است که یک آزمون به ما بدهم، زیرا

if you don't really understand it.

اگر واقعاً آن را درک نکنید، یادگیری معنایی ندارد.

Or, can you learn and understand - what I mean by that is me showing you something and

یا، آیا می‌توانید یاد بگیرید و بفهمید - منظور من از این است که چیزی را به شما نشان می‌دهم و

you saying "Yes, yes, yes" doesn't mean you really understood it, that you can use it.

شما می‌گویید "بله، بله، بله" به این معنی نیست که واقعاً آن را فهمیده‌اید، که می‌توانید از آن استفاده کنید.

So, you might have learned something new, but do you understand it well enough to use

بنابراین، ممکن است چیز جدیدی یاد گرفته باشید، اما آیا آن را به اندازه کافی خوب درک می کنید

it?

که از آن استفاده کنید؟

My little quiz is here, and then I'm going to give you a little bit of bonus stuff because

مسابقه کوچک من اینجاست، و سپس من به شما کمی چیزهای اضافی می

you've been such good students and hanging around.

دهم، زیرا شما دانش آموزان خوبی بوده اید و دور و بر می گشتید.

So, let's go to the board.

بنابراین، بیایید به هیئت مدیره برویم.

The first one on the quiz is: Josh's wife looked amazing in her wedding dress.

اولین مورد در مسابقه این است: همسر جاش در لباس عروسی خود شگفت انگیز به نظر می رسید.

And if you remember what I said earlier on, when we use these phrases, it's to - because

و اگر آنچه را که قبلاً گفتم به خاطر دارید، وقتی از این عبارات استفاده می کنیم، اینطور است - زیرا

"amazing" is a pretty good word.

"شگفت انگیز" کلمه بسیار خوبی است.

But when you use the correct term here, it gives it so much more in meaning.

اما وقتی از واژه صحیح در اینجا استفاده می کنید، معنای بسیار بیشتری به آن می دهد.

So, I'm going to give you five seconds, and try to figure out, should it be "jaw-clenching"

بنابراین، من به شما پنج ثانیه فرصت می‌دهم و سعی می‌کنم بفهمم که آیا باید «فک کردن»

or "jaw-dropping"?

یا «افتادن فک» باشد؟

Correct.

درست.

If you picked B, that's correct.

اگر B را انتخاب کردید، درست است.

Because it was "jaw-dropping".

چون "فک افکن" بود.

She was so beautiful, my mouth just fell open, right?

خیلی خوشگل بود، دهنم باز شد، درسته؟

Even more than amazing and stunning.

حتی بیشتر از شگفت انگیز و خیره کننده.

Let's try number two: Her joke was very good.

بیایید شماره دو را امتحان کنیم: شوخی او بسیار خوب بود.

That sounds good, right?

به نظر خوب می رسد، درست است؟

Give you a couple of seconds with that.

با آن چند ثانیه به شما فرصت دهید.

Her joke was very good.

شوخیش خیلی خوب بود

Now, do you remember what I said when something is really, really funny?

حالا، یادت می‌آید وقتی چیزی واقعاً خنده‌دار است، چه گفتم؟

It makes you involuntarily slap your leg?

باعث می شود بی اختیار به پای خود سیلی بزنید؟

"Hahahaha!"

"هاهاهاها!"

Knee-slapping.

زانو زدن.

Because head-shaking means you don't agree, which is almost the exactly the opposite of

از آنجا که سر تکان دادن به این معنی است که شما موافق نیستید، که تقریباً برعکس

saying "It was very good", you'd be saying "It was very bad".

گفتن "خیلی خوب بود" است، شما باید بگویید "خیلی بد بود".

How about number three: Many people were left puzzled by the president's "covfefe" tweet.

شماره سه چطور: بسیاری از مردم از توییت "covfefe" رئیس جمهور متحیر مانده بودند.

I'll explain it in a second.

من در یک ثانیه آن را توضیح خواهم داد.

Many people were left puzzled by the president's "covfefe" tweet.

بسیاری از مردم از توییت "covfefe" رئیس جمهور متحیر مانده بودند .

Puzzled means confused or you have a question.

گیج شده یعنی گیج شده یا سوالی دارید.

You're not too sure.

خیلی مطمئن نیستی

Okay, so the first thing we're going to ask is, before we answer.

خوب، پس اولین چیزی که می خواهیم بپرسیم، قبل از پاسخ دادن است.

If you probably don't know what covfefe is, you're probably, "What's covfefe?"

اگر احتمالاً نمی‌دانید covfefe چیست ، احتمالاً می‌گویید "covfefe چیست؟"

Correct.

درست.

It is head-scratching, because you're confused.

این سر خاراندن است، زیرا شما گیج شده اید.

Now, what you might be thinking is, "What is he talking about?

حالا، چیزی که ممکن است فکر کنید این است که " او در مورد چه چیزی صحبت می کند؟

What is this covfefe?"

این covfefe چیست؟"

Well, it seems in the year 2017, on May 31st, the president of the United States at that

خوب، به نظر می رسد در سال 2017، در 31 می، رئیس جمهور آن

time had sent out a tweet, you know, twitterverse, and wrote this sentence: Despite the constant

زمان در توییتر توییتی ارسال کرده بود و این جمله را نوشته بود: علیرغم

negative press covfefe.

اخبار منفی مداوم.

Now, nobody knows what covfefe - no one knew what covfefe was back then, and I think most

در حال حاضر، هیچ کس نمی داند که covfefe چیست - در آن زمان هیچ کس نمی دانست که covfefe چیست، و من فکر می کنم اکثر

people right now don't know what covfefe is.

مردم در حال حاضر نمی دانند که covfefe چیست.

We think it means "coverage", but even still, the sentence isn't complete.

ما فکر می کنیم به معنای "پوشش" است، اما حتی هنوز هم ، جمله کامل نیست.

So, it's confusing or head-scratching.

بنابراین، گیج کننده یا سر خاراندن است.

So, that's a lesson, boys and girls.

بنابراین، این یک درس است، دختران و پسران.

Learn your grammar and complete your sentences.

گرامر خود را یاد بگیرید و جملات خود را کامل کنید.

Alright.

بسیار خوب.

That's why you watch www.engvid.com so we can help you with this.

به همین دلیل است که www.engvid.com را تماشا می کنید تا ما بتوانیم در این زمینه به شما کمک کنیم.

I would like to have helped him with this one.

من دوست دارم در این مورد به او کمک کرده باشم.

Now, the final one, final one is: Waiting to find out if I got the job was a tension

حال، آخرین مورد، آخرین مورد این است: انتظار برای اینکه بفهمم آیا کار را به دست آورده‌ام

filled experience.

تجربه‌ای پر تنش بود.

Which do you think that would be?

به نظر شما کدام می تواند باشد؟

*Tick-tock, Tick-tock, buzz*.

*تیک تاک، تیک تاک، وزوز*.

Well, it could be tear-jerking.

خوب، ممکن است اشک آور باشد.

"Oh, I got the job, man!"

"اوه، من کار را پیدا کردم، مرد!"

But if you start crying like that, I think you're crazy.

اما اگر اینطور شروع به گریه کنی، فکر می کنم دیوانه ای.

But really, what we're looking at is nail-biting.

اما در واقع، چیزی که ما به آن نگاه می کنیم، ناخن جویدن است.

Because if you're waiting for a job - to find out if you got a job, you're going to very

زیرا اگر منتظر کار هستید - برای اینکه بفهمید آیا شغلی پیدا کرده اید، بسیار

anxious and nervous.

مضطرب و عصبی خواهید شد.

And if you remember rightly, I said filled with tension.

و اگه درست یادتون باشه گفتم پر از تنش.

So, it's a nail-biting experience.

بنابراین، این یک تجربه ناخن جویدن است.

So, hopefully you got 4/4, which means you understood these really well.

بنابراین، امیدوارم که شما 4/4 را دریافت کرده باشید، یعنی اینها را به خوبی درک کرده اید.

And if you didn't, you can go back and watch the video.

و اگر این کار را نکردید، می توانید به عقب برگردید و ویدیو را تماشا کنید.

But before you do that, or go do that now but come back, because I have a bonus for

اما قبل از اینکه این کار را انجام دهید، یا اکنون بروید آن کار را انجام دهید، اما برگردید، زیرا من یک جایزه برای

you, and I'm going to go through these here.

شما دارم، و من اینها را در اینجا مرور خواهم کرد.

These ones are to do with your hands, so you can talk about emotions, strong emotions with

اینها با دستان شما انجام می شود، بنابراین می توانید در مورد احساسات، احساسات قوی با

hands.

دست صحبت کنید.

The first one we're going to talk about is white-knuckle.

اولین موردی که در مورد آن صحبت خواهیم کرد، بند انگشت سفید است.

Now, if you grab something really, really, really, really hard, the color of your knuckles,

حالا، اگر چیزی واقعاً، واقعاً، واقعاً، خیلی سخت، رنگ بند انگشتان خود را بگیرید،

and these are your knuckles here, they will actually get lighter because you cut the blood

و اینها بند انگشتان شما در اینجا هستند، در واقع روشن تر می شوند زیرا جریان خون را قطع کرده اید

supply, so they go lighter.

، بنابراین آنها روشن تر می شوند.

So, when they say something's a white-knuckle experience or a white-knuckle ride, it means

بنابراین، هنگامی که آنها می گویند چیزی یک تجربه با بند انگشت سفید یا سواری با بند انگشت سفید است، به معنای

very scary.

بسیار ترسناک است.

Next, finger-pointing.

بعد، اشاره با انگشت.

You've seen this before.

این را قبلا دیده اید.

Who did it?

کی اینکار رو کرد؟

Who?

سازمان بهداشت جهانی؟

Who?

سازمان بهداشت جهانی؟

And that is to give blame.

و این مقصر دانستن است.

Blame is to say somebody is responsible for something bad that has happened.

تقصیر این است که بگوییم کسی مسئول اتفاق بدی است که اتفاق افتاده است.

So, somebody said, "Jeremy did it!

بنابراین، یکی گفت: "جرمی این کار را کرد!

Jeremy, I know Jeremy did it!"

جرمی، من می دانم که جرمی این کار را کرد!"

They're pointing the blame.

سرزنش می کنند

They're saying that that person is responsible for the bad thing.

آنها می گویند که آن شخص مسئول کار بد است.

Fist-shaking.

مشت تکان دادن.

I like this one because it reminds me of Homer Simpson.

من این یکی را دوست دارم زیرا مرا یاد هومر سیمپسون می اندازد .

Any of you watch The Simpsons?

کسی از شما The Simpsons را تماشا می کند؟

Homer's often found going "Go, Mr. Burns!", or "Damn you, donuts!"

هومر اغلب می گوید: «برو، آقای برنز!» یا «لعنت به تو، دونات!»

He's shaking his fist.

مشتش را تکان می دهد.

It means to demonstrate anger when you do this, or frustration.

به این معنی است که هنگام انجام این کار خشم یا ناامیدی را نشان دهید.

"Oh, my computer did auto-correct again!"

"اوه، کامپیوتر من دوباره تصحیح خودکار انجام داد!"

And you never know when that happens, what message you send out.

و هرگز نمی دانید چه زمانی این اتفاق می افتد، چه پیامی را ارسال می کنید.

So, that's fist-shaking.

بنابراین، این مشت تکان دهنده است.

Now, a finger-wag, I like this because in action movies, people use this a lot.

حالا، یک تکان انگشت، من این را دوست دارم، زیرا در فیلم های اکشن، مردم از این بسیار استفاده می کنند.

The bad guy might go, "Tsk tsk tsk tsk", or even the good guy.

آدم بد ممکن است به «Tsk tsk tsk tsk» یا حتی آدم خوب برود.

And when they say this, and your mommy might have said this to you, or your daddy, like

و هنگامی که آنها این را می گویند، و ممکن است مامان شما این را به شما گفته باشد، یا پدر شما، مانند

"No, no, no, no", they mean "No".

"نه، نه، نه، نه"، آنها به معنای "نه" هستند.

But sometimes, it's a threat.

اما گاهی اوقات، این یک تهدید است.

It's like, if you do this, bad things will happen to you.

مثل این است که اگر این کار را بکنی، اتفاقات بدی برایت می افتد.

Finger-wag, cool?

تکان دادن انگشت، باحال؟

So, those are your bonus.

بنابراین، آنها پاداش شما هستند.

See, you stuck around long enough, you get bonus material.

ببینید، شما به اندازه کافی در اطراف گیر کرده اید، مواد جایزه دریافت می کنید .

But it's not a complete class until we do some homework, because you've got to practice

اما تا زمانی که تکالیف را انجام ندهیم، کلاس کاملی نیست ، زیرا

to get good.

برای رسیدن به موفقیت باید تمرین کنید.

So, today's homework, I would like you to put these two sentences, or correct these

پس تکلیف امروز، دوست دارم این دو جمله را قرار دهید، یا این

two sentences.

دو جمله را اصلاح کنید.

And the sentences are: The special effects of the movie were great.

و جملاتش اینه: جلوه های ویژه فیلم عالی بود.

I actually kind of helped you with this one.

من واقعاً در این مورد به شما کمک کردم.

If you go back to the video, the answer is hidden at the beginning.

اگر به ویدیو برگردید، پاسخ در ابتدا پنهان است.

Okay?

باشه؟

And the second sentence is: Seeing the kitten and the puppy play was nice.

و جمله دوم این است: دیدن بازی بچه گربه و توله سگ خوب بود.

If you answer these in the comments below, you will be given 100 million points for each

اگر در نظرات زیر به این موارد پاسخ دهید، به ازای هر

one you get correct, okay?

موردی که درست می گیرید 100 میلیون امتیاز به شما داده می شود، خوب؟

So, I'd like you to go in the comments, write your answers, and the beautiful thing is other

بنابراین، من از شما می خواهم که در نظرات بروید، پاسخ های خود را بنویسید، و نکته زیبا این است که سایر

students actually give you thumbs up.

دانش آموزان واقعاً شما را تشویق می کنند.

So, if you're on YouTube and you get any thumbs up, you could actually add an extra 100 million

بنابراین، اگر در یوتیوب هستید و هر چیزی را دریافت می‌کنید، در واقع می‌توانید به

points for every thumbs up you get.

ازای هر بار تأییدی که دریافت می‌کنید، 100 میلیون امتیاز اضافه کنید.

If you're anywhere else, you've just got 100 million points and that's a good thing indeed,

اگر جای دیگری هستید، فقط 100 میلیون امتیاز کسب کرده اید و این واقعاً چیز خوبی است،

alright?

خوب؟

So, there's a bigger quiz to make sure you understand this, and that's your practice.

بنابراین، یک مسابقه بزرگتر وجود دارد تا مطمئن شوید که این را متوجه شده اید، و این تمرین شماست.

So, you're going to go to www.engvid.com , where you'll find the full quiz available there,

بنابراین، می‌خواهید به www.engvid.com بروید، جایی که آزمون کامل موجود در آنجا،

as well as other videos that I've produced and some really other good teachers.

و همچنین ویدیوهای دیگری که من تهیه کرده‌ام و چند معلم واقعاً خوب دیگر را خواهید یافت.

Adam, Ronnie, Rebecca, a whole bunch.

آدام، رونی، ربکا، یک دسته کامل.

You're going to love them.

قراره عاشقشون بشی

Go check them out, they're really good.

برو بررسیشون کن واقعا خوبن

And I'm going to let you go for now.

و فعلا اجازه میدم بری

Once again, thank you very much, because if it wasn't for you, we wouldn't be here.

یک بار دیگر از شما بسیار متشکرم، زیرا اگر شما نبودید ما اینجا نبودیم.

So, we greatly appreciate it, okay?

بنابراین، ما بسیار از آن قدردانی می کنیم، خوب؟

And I'll see you on the next video.

و در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Have a good one.

یک خوب.