James's 100th Birthday Party!!!

Right, so, let's get started.

درست است، پس بیایید شروع کنیم.

Hello.

سلام.

James from Invid.

جیمز از Invid.

Right.

درست.

Well, it's our 100th video.

خب، این صدمین ویدیوی ماست.

We've done 99 so far.

ما تاکنون 99 را انجام داده ایم.

Quite amazing, actually.

واقعا شگفت انگیز است.

When I first started this business, it was with Mr. E.

وقتی برای اولین بار این کار را شروع کردم، با آقای E بود.

We were young lads.

ما بچه های جوانی بودیم.

Adversaries, actually.

در واقع دشمنان

It was back in the war.

در جنگ برگشته بود.

Yes, it was a terrible time.

بله، زمان وحشتناکی بود.

Lots of catastrophes occurring.

فاجعه های زیادی رخ می دهد

But Mr. E. was a strapping young man.

اما آقای اِ. جوانی بود که تسمه می کشید.

Actually, he was in the service for a while.

راستی مدتی در خدمت بود.

I think he was a paratrooper or something like that.

فکر کنم چترباز یا همچین چیزی بود.

Anyway, we got together and after a few dalliances,

به هر حال دور هم جمع شدیم و بعد از چند تا خروش

decided that we would immigrate to Canada.

تصمیم گرفتیم که به کانادا مهاجرت کنیم.

I'm not quite an immigrant yet.

من هنوز کاملاً مهاجر نیستم.

I hope to be part of this fantastic nation.

امیدوارم بخشی از این ملت فوق العاده باشم.

Mr. E., otherwise, he's done quite well for himself now.

آقای ای. وگرنه الان خیلی خوب کار کرده.

I think he's got a website or something called Invid.

من فکر می کنم او یک وب سایت یا چیزی به نام Invid دارد.

Well, he hired me.

خب او مرا استخدام کرد.

Yes, this is my real voice.

بله، این صدای واقعی من است.

I put the other one on for the Canadians who watch the video.

یکی دیگر را برای کانادایی‌هایی که ویدیو را تماشا می‌کنند گذاشتم.

What did you want to know?

چی میخواستی بدونی؟

Well, one of the first things you were inquiring about was

خوب، یکی از اولین چیزهایی که در موردش جویا شدی این بود

why the newspaper?

که چرا روزنامه؟

It's fascinating, actually.

این جذاب است، در واقع.

We started the paper because I can't read, you see.

ما روزنامه را شروع کردیم چون نمی‌توانم بخوانم.

So Mr. E. would write the notes on the paper and I would start there.

بنابراین آقای ای. یادداشت ها را روی کاغذ می نوشت و من از آنجا شروع می کردم.

Sometimes I would read the adverts and he would help me with it

گاهی آگهی‌ها را می‌خواندم و او به من کمک می‌کرد

and then other times I would just use it to hide my shame.

و گاهی اوقات برای پنهان کردن شرمم از آن استفاده می‌کردم.

That's why I always dealt with James from Invid.

به همین دلیل همیشه با جیمز از Invid سر و کار داشتم.

He'd have to write it down.

او باید آن را بنویسد.

James from Invid.

جیمز از Invid.

That's the newspaper.

آن روزنامه است.

Now, other people asked about who is Mr. E.?

حالا افراد دیگری پرسیدند که آقای ه.

Well, I kind of told you he's a Mr. E.

خوب، من به شما گفتم که او یک آقای E

That's what it means.

است. معنی آن همین است.

Mr. E is enigma, something strange and mysterious.

آقای E معمایی است، چیزی عجیب و مرموز.

I don't really know him.

من واقعا او را نمی شناسم.

I met him years ago.

سالها پیش با او آشنا شدم.

He's still a Mr. E to me.

او هنوز برای من آقای E است.

He's quite a talkative chap.

او یک پسر پرحرف است.

You know, a chap in England as well.

می دانید، یک پسر در انگلیس نیز هست.

It's getting rather busy here.

اینجا داره نسبتا شلوغ میشه

I mean, I'm at my mansion, of course,

منظورم این است که من در عمارت خود هستم ، البته،

and all these people are milling about.

و همه این افراد در حال آسیاب کردن هستند.

So I'll have to go soon, but yes, Mr. E.

بنابراین من باید به زودی بروم، اما بله، آقای E.

We have an engaging and quite entertaining relationship.

ما یک رابطه جذاب و کاملا سرگرم کننده داریم.

It's almost symbiotic in nature.

ماهیت آن تقریباً همزیست است.

He could be one of many people I've met

او می‌تواند یکی از بسیاری از افرادی باشد که من ملاقات

and I've used an amalgam of individuals to produce Mr. E.

کرده‌ام و از ترکیبی از افراد برای تولید آقای E استفاده

I mean, he's brilliant, obviously.

کرده‌ام. منظورم این است که او واضح است.

You see him teach lessons.

می بینید که درس می دهد.

He's quite acrobatic and quite adventurous.

او کاملاً آکروباتیک و کاملاً ماجراجو است.

What can I say?

چه می توانم بگویم؟

He's brilliant. Brilliant.

او درخشان است. درخشان

Well, that's James from www.engvid.com.

خوب، این جیمز از www.engvid.com است.

Or Monica.

یا مونیکا

www.eng as in English.

www.eng به زبان انگلیسی.

Like, that's original, right?

مثل اینکه اورجینال است، درست است؟

I'm English. It's English.

من انگلیسی ام. انگلیسی است.

vid as in video.com.

ویدیو مانند video.com.

I'm going to ask you to come back and watch the rest of the video

من از شما خواهش می کنم که برگردید و بقیه ویدیو را تماشا کنید،

where I'll get my alter ego, a.k.a. James ESL,

جایی که من آلتر ایگوی خود را، با نام جیمز ESL، دریافت خواهم

to explain a lot of the words of lingo

کرد، تا بسیاری از کلمات زبانی

that I've used in this particular video.

را که در این ویدیوی خاص استفاده کرده ام، توضیح دهم.

I hope this has been a good one for you

امیدوارم این برای شما خوب بوده باشد

and I look forward to seeing you at the website.

و مشتاقانه منتظر دیدار شما در وب سایت هستم.

Don't forget to do the quiz, all right?

انجام مسابقه را فراموش نکنید ، خوب است؟

And I look forward to doing our 200th and 250th video.

و من مشتاقانه منتظر انجام 200 و 250 ویدیوی خود هستم.

If Mr. E. lives long enough, he is a worm, after all.

اگر آقای E به اندازه کافی عمر کند، بالاخره او یک کرم است.

You know, not an anthropod, but a worm.

می دانید، نه یک انسان پا، بلکه یک کرم.

We might actually see video 1000.

ما واقعاً ممکن است ویدیوی 1000 را ببینیم.

Well, ta-ta for now.

خوب، فعلاً تا-تا.

Chip-chip period and all that. That's nice.

دوره چیپ تراشه و همه چیز. خوبه.

Going to look at the comics now.

الان میرم به کمیک ها نگاه کنم.

# There's no place like home #

# جایی مثل خانه نیست #

Well, 100 videos.

خب، 100 ویدیو.

Still cleaning the machine.

هنوز دستگاه را تمیز می کند.

Oh, I'm getting tired.

اوه من دارم خسته میشم

Oh.

اوه

I'm just going to --

من فقط می روم -

Oh, hi. James from engVid.

اوه، سلام. جیمز از engVid.

Well, that's our 100th special.

خب، این صدمین ویژه ماست.

Yeah, saw the first part of the video.

آره قسمت اول ویدیو رو دیدم

But I'm sure there are things in the video

اما من مطمئن هستم که چیزهایی در ویدیو وجود دارد که

you didn't quite catch.

شما کاملاً متوجه آن نشده اید.

Certain words you didn't do.

بعضی از کلمات را که انجام ندادید

So what we're going to do now is --

بنابراین کاری که اکنون می خواهیم انجام دهیم این است که --

Don't look over here.

اینجا را نگاه نکنید.

We're going to go back to the board like normal,

ما قرار است مثل حالت عادی به تابلو برگردیم،

and Mr. E. and I will help you

و آقای E. و من

with some of the words that we were learning, all right?

با برخی از کلماتی که یاد می‌گرفتیم به شما کمک می‌کنیم، درست است؟

Anyway, let's get going.

به هر حال بیا بریم

Well, that wraps up another video.

خوب، این یک ویدیوی دیگر را به پایان می رساند.

God, 100 -- Hi.

خدا، 100 -- سلام.

Sorry about that.

از این بابت متاسفم.

I'm sure you saw me at the coffee place having coffee.

مطمئنم تو منو تو قهوه خانه دیدی که قهوه می خورم.

And then you saw us in the office, you know,

و بعد شما ما را در دفتر دیدید، می دانید،

Mr. E. and I, what the real office looks like.

من و آقای E. ، دفتر واقعی چگونه است.

Well, we did it, 100 videos.

خوب، ما آن را انجام دادیم، 100 ویدیو.

Congratulations to myself and to you and to Mr. E.

به خودم و شما و آقای E. تبریک می گویم

And I hope you enjoyed the last video.

و امیدوارم از ویدیو آخر لذت برده باشید.

But you probably noticed I used a lot of words

اما احتمالاً متوجه شدید که من از کلمات زیادی استفاده کردم

that you've never seen before.

که قبلاً ندیده اید.

Well, it's going to be your job to go back,

خب، این وظیفه شماست که به عقب برگردید،

and what I need you to do is use the listening videos

و کاری که من باید انجام دهید این است که از ویدیوهای شنیداری

I taught to find the words that you don't know

که آموزش دادم استفاده کنید تا کلماتی را که نمی دانید پیدا کنید

and use some of the other strategies to understand.

و از برخی استراتژی های دیگر برای فهمیدن استفاده کنید.

And don't forget to use a dictionary.

و استفاده از دیکشنری را فراموش نکنید.

Got to do a lesson on that, proper dictionary use.

باید در مورد آن درس بخوانم، استفاده درست از فرهنگ لغت.

Well, while I'm at it, let's go over 10 of the words.

خوب، در حالی که من در آن هستم، اجازه دهید بیش از 10 کلمه را مرور کنیم.

These are the most common words that would be used.

اینها رایج ترین کلماتی هستند که استفاده می شود.

Some of them are actually British English

برخی از آنها در واقع انگلیسی بریتانیایی

as opposed to North American, but they're valuable,

هستند و برخلاف آمریکای شمالی، اما ارزشمند

and they're most commonly used.

هستند و بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند.

So why don't we go over them?

پس چرا ما از آنها عبور نمی کنیم؟

Now, Mr. E, he loves the 100.

حالا، آقای E، او 100 را دوست دارد.

And before I start, I want to say thank you to Sri3Ray.

و قبل از شروع، می خواهم از Sri3Ray تشکر کنم.

Because of you and your idea about doing something special,

به دلیل شما و ایده شما در مورد انجام کاری خاص،

we've done this.

ما این کار را انجام دادیم.

Hope we did a good job.

امیدوارم کار خوبی کرده باشیم.

And before we close it out,

و قبل از اینکه آن را ببندیم،

why don't we go through these words, shall we?

چرا این کلمات را مرور نکنیم؟

Now, "adversary".

حالا "دشمن".

"Adversary" is like an opponent or an enemy.

«دشمن» مانند حریف یا دشمن است.

Someone who you are challenged by

کسی که توسط شما به چالش کشیده می شود

or you, you know, work together on challenges.

یا شما می دانید که با هم روی چالش ها کار می کنید.

So you're competitors, right?

پس شما رقیب هستید، درست است؟

So I use the word "competitor" or "opponent".

بنابراین من از کلمه "رقیب" یا "رقیب" استفاده می کنم.

Someone on the opposite side that you battle against,

کسی در طرف مقابل که با او می

fight against, or compete against.

جنگید، با او می جنگید یا با او رقابت می کنید.

That's "adversary".

این "دشمن" است.

"Catastrophe".

"فاجعه".

Well, I was hoping this video wouldn't be a catastrophe.

خب، من امیدوار بودم که این ویدیو یک فاجعه نباشد.

When we talk about a catastrophe,

وقتی از یک فاجعه

we're talking about a bad situation,

صحبت می کنیم، در مورد یک وضعیت بد صحبت می کنیم،

when something is bad or not good, right?

وقتی چیزی بد است یا خوب نیست، درست است؟

A catastrophe.

یک فاجعه

It didn't go very well.

خیلی خوب پیش نرفت

It's a catastrophe.

این یک فاجعه است.

Next.

بعد.

It's actually almost quite the opposite.

در واقع تقریباً برعکس است.

It's "done quite well".

"بسیار خوب انجام شده است".

If somebody says to you, "I've done quite well",

اگر کسی به شما بگوید "من خیلی خوب کار کردم"،

"well" means good.

"خوب" به معنای خوب است.

And "I've done" -- the verb for "do" --

و "I've done" -- فعل "do" --

"I'm doing well. I've done a good job."

"من خوب انجام می دهم. کار خوبی انجام داده ام."

Usually, when someone's done quite well,

معمولاً وقتی کسی

they did a good job or they're successful.

کارش را خوب انجام داده، کارش را خوب انجام داده یا موفق است.

It's the opposite of "catastrophe" if you're doing work.

اگر در حال انجام کار هستید، برعکس «فاجعه» است.

Yeah?

آره؟

"Put it on".

"بپوش".

If you put it on, it's usually being fake, not real.

اگر آن را بپوشید، معمولا جعلی است، نه واقعی.

I might have used the word "fake" in the video.

من ممکن است از کلمه "جعلی" در ویدیو استفاده کرده باشم.

I can't recall.

من نمی توانم به یاد بیاورم.

But if someone says to you, "He puts it on",

اما اگر کسی به شما بگوید، "او آن را می پوشد"، به

it means not real, as in -- in that case,

این معنی است که واقعی نیست، همانطور که در -- در آن مورد،

my accent wasn't real,

لهجه من واقعی نبود،

but it also could be their attitude or their beliefs, right?

اما می تواند نگرش یا اعتقادات آنها باشد، درست است؟

They think they're better than you.

آنها فکر می کنند آنها بهتر از شما هستند.

He puts it on.

او آن را می گذارد.

Really, they're insecure.

واقعاً آنها ناامن هستند.

They don't feel strong.

آنها احساس قدرت نمی کنند.

"Enigma".

"معما".

"E".

"E".

"E" is from English, meaning "out of".

"E" از انگلیسی به معنای "خارج" است.

"X".

"ایکس".

"Enigma" is a Mr. E.

"Enigma" یک آقای E.

Out of the realm of knowledge.

خارج از حوزه دانش است.

Oops.

اوه

Realm.

قلمرو.

Area.

حوزه.

Okay?

باشه؟

If something's an enigma, it's a Mr. E.

اگر چیزی معما است ، یک آقای E است.

You don't know what it is.

شما نمی دانید چیست.

"Mr. E" is an enigma.

«آقای ای» یک معما است.

Just another Mr. E.

فقط یک آقای E.

"Talkative".

"پرحرف".

My god, this is a 15-minute video.

خدای من این یک ویدیو 15 دقیقه ای است.

I've been rather talkative.

من خیلی پرحرف بوده ام

It means to talk a lot.

یعنی زیاد حرف زدن.

If someone's talkative, they like to talk.

اگر کسی پرحرف باشد ، دوست دارد حرف بزند.

Maybe too much.

شاید خیلی زیاد.

Well, I have to be talkative or you wouldn't learn anything.

خب من باید پرحرف باشم وگرنه چیزی یاد نمیگیری.

Now, here's an English word, and I mean British English.

حالا، اینجا یک کلمه انگلیسی است، و منظورم انگلیسی بریتانیایی است.

"Chap".

"فصل".

"Nice chap".

"چهره خوب".

Usually like "young man", right?

معمولاً مانند "مرد جوان"، درست است؟

Or "guy", right?

یا "مرد"، درست است؟

"Guy".

"مرد".

He's a nice guy.

او پسر خوبی است.

He's a nice chap.

او پسر خوبی است.

Or "chap" would be like, "He's a nice chap.

یا "چپ" مانند "او پسر خوبی است.

Young man.

مرد جوان.

Gentleman."

آقا."

Right?

درست؟

"Amalgam".

"آمالگام".

Interesting word.

حرف جالبیه

It comes from dentistry because they would take different types of minerals and put them

این از دندانپزشکی می آید زیرا آنها انواع مختلفی از مواد معدنی را می گیرند و آنها

together into your teeth.

را در دندان های شما قرار می دهند.

Often, they used to use porcelain, and that's where people get an amalgam, right?

غالباً از چینی استفاده می کردند و مردم از آنجا آمالگام می گیرند، درست است؟

Joining together.

به هم پیوستن.

So an "amalgam" is, in this case, in the video, I said, "Mr. E is an amalgam of people."

بنابراین یک "ملغمه" است، در این مورد، در ویدیو، من گفتم: "آقای E ملغمه ای از مردم است."

And there were different parts of people I took and put together to create a character

و بخش‌های مختلفی از آدم‌ها بودند که من انتخاب کردم و کنار هم گذاشتم تا شخصیتی را

for you to watch and enjoy.

برای شما بسازم که تماشا کنید و از آن لذت ببرید.

"AKA".

"موسوم به".

"AKA Three Legs", "AKA Shree", "AKA Ray", "AKA James ESL".

"آکا سه پا"، "آکا شری"، "آکا ری"، "آکا جیمز ESL".

"AKA" means "also known as".

"AKA" به معنای "همچنین شناخته شده است".

It's the other name you go by, right?

این نام دیگری است که با آن می روید، درست است؟

If somebody says "also known as", they'll go, "James".

اگر کسی بگوید "همچنین شناخته شده به عنوان" ، او خواهد رفت، "جیمز".

"Also known as three-legged dog", right?

"همچنین به عنوان سگ سه پا شناخته می شود"، درست است؟

Whatever.

هر چه.

It means that's the other name people call him.

یعنی این اسم دیگری است که مردم او را صدا می کنند.

And finally, "The lingo took my baby".

و در نهایت، "زبان، کودک مرا گرفت".

It's a joke from Dingo.

این یک شوخی از دینگو است.

"Lingo" is like "language", but more like slang language.

"زبان" مانند "زبان" است، اما بیشتر شبیه زبان عامیانه است.

Do you know the lingo?

آیا زبان انگلیسی را می شناسید؟

Do you know the language that they speak or the slang that they're speaking, right?

آیا زبانی را که آنها صحبت می کنند یا عامیانه ای که دارند صحبت می کنند، می دانید، درست است؟

Anyway, I hope you enjoyed this 100th episode of, well, engVid -- well, James ESL at engVid

به هر حال، امیدوارم از این صدمین قسمت، خب، engVid لذت برده باشید -- خوب، جیمز ESL در engVid

and my favorite worm.

و کرم مورد علاقه من.

Love the 100.

عاشق 100

Look forward to the next.

باشید. منتظر بعدی باشید.

You too.

تو هم همینطور.

And in fact, I know you're probably there, but if you haven't, you really need to go

و در واقع، می‌دانم که احتمالاً آنجا هستید، اما اگر این کار را نکرده‌اید، برای تماشای آن و 400 ویدیوی دیگر که داریم، واقعاً باید

to www.eng as in "English", vid as in "video" to watch that and the other 400 videos we

به www.eng مانند "انگلیسی"، ویدئو مانند "ویدئو" بروید.

have going.

رفتن

Wow.

وای.

It's been a long time.

خیلی وقته.

But you've been with us the whole time, and I really appreciate that.

اما تو تمام مدت با ما بودی و من واقعاً از آن قدردانی می کنم. هر جا که هستید

Have a good night or a day, wherever you are.

شب یا روز خوبی داشته باشید.

It's time of day, day, night.

وقت روز، روز، شب است.

I don't know anymore.

من دیگر نمی دانم.