English Grammar - "All" & "Every" - What's the difference?

Hello, and welcome to the ESL Theatre, joke. My last video was a joke. If you see the two together, in fact, I tell you, look for the other video where I'm using this book and making fun, ok? Acting very frou-frou, I said frou-frou. Check, go through the site, you'll find it.

سلام، و به تئاتر ESL خوش آمدید، شوخی کنید. آخرین ویدیوی من شوخی بود. اگر این دو را با هم دیدید، در واقع، به شما می گویم، به دنبال ویدیوی دیگری باشید که در آن از این کتاب استفاده می کنم و مسخره می کنم، خوب؟ خیلی فروفرو بازیگری گفتم فروفرو. چک کن تو سایت سر بزن پیداش میکنی

Alright, all, well this actually, this lesson is very specific. It's on all and every, ok?

خوب، همه، خوب این در واقع، این درس بسیار خاص است. این روی همه و همه است، خوب؟

Mr. E, as you know, is going to help me teach.

آقای E همانطور که می دانید در تدریس به من کمک می کند.

He's saying something right here, it's "all worms are handsome" or "every worm is handsome".

او همین جا چیزی می گوید، «همه کرم ها خوش تیپ هستند» یا «هر کرمی خوش تیپ است».

Now, is this the same? No, not the same. And we're going to work today to figure out what is the difference.

حالا این هم همینطوره؟ نه، یکسان نیست. و ما امروز کار می کنیم تا بفهمیم تفاوت چیست.

The reason why I put this one up here is I have commonly students say "all time", "all people".

دلیل اینکه این یکی را اینجا قرار دادم این است که معمولاً دانش آموزان می گویند "همه زمان" ، "همه مردم".

Now, there is a way you can say "all time" or "all people", but you have to be careful how you say it.

حالا راهی هست که بتوانید بگویید «همه زمان» یا «همه مردم»، اما باید مراقب نحوه گفتن آن باشید.

Today we're going to learn the difference, why and when you can say something, alright?

امروز می خواهیم تفاوت را یاد بگیریم، چرا و چه زمانی می توانید چیزی بگویید، خوب؟

Now, the first time I'm going to work on it with "all" and "everything", I'm actually going to do a conjunction.

حالا، اولین باری که قرار است با «همه» و «همه چیز» روی آن کار کنم، در واقع یک ربط را انجام خواهم داد.

I'm going to put "every", but I'm going to put "every" with "everything" because I want to give you something right out, ok?

من "همه" را قرار می دهم، اما "همه" را با "همه چیز" قرار می دهم زیرا می خواهم چیزی را درست به شما ارائه دهم، خوب؟

When we say "all", when we talk about "all" and "every" and "everything",

وقتی می‌گوییم «همه»، وقتی در مورد «همه» و «همه» و «همه چیز» صحبت می‌کنیم،

I'm just going to move this in a little bit, make sure you get it on the board, ok? So, one second.

فقط می‌خواهم این را کمی جابه‌جا کنم، مطمئن شوید که آن را روی تخته قرار می‌دهید، خوب؟ پس یک ثانیه

When we talk about "all" and "everything", the very basis, let's do it this way.

وقتی در مورد «همه» و «همه چیز» صحبت می کنیم ، اصل اساس، بیایید این کار را انجام دهیم.

When we talk about "all" and "every", here's the first thing you have to know.

وقتی درباره «همه» و «همه» صحبت می کنیم، اولین چیزی که باید بدانید اینجاست.

"All" means "whole", "every" means "individual".

«همه» به معنای «کل»، «هر» به معنای «فرد» است.

It's related to "each", ok?

این مربوط به "هر کدام" است، خوب؟

When we talk about "each thing", we talk about one thing.

وقتی در مورد "هر چیز" صحبت می کنیم، در مورد یک چیز صحبت می کنیم.

Now, the problem with "each" is that it only means one plus one plus one.

حال مشکل «هر» این است که فقط به معنی یک به علاوه یک به علاوه یک است.

When we say "every", we mean "each", but we mean it as a group.

وقتی می گوییم «هر»، «هر کدام» را می گوییم، اما آن را به صورت گروهی معنا می کنیم.

So, it's individual things in a group.

بنابراین، این چیزهای فردی در یک گروه است.

That's why when we say things like, "Did you eat all of the pie?"

به همین دلیل است که وقتی می گوییم جملاتی مانند "آیا تمام پای را خوردی؟"

It means the totality, the whole pie.

به معنای کلیت ، کل پای است.

But, "Did you eat every pie?"

اما "آیا هر پایی را خوردی؟"

We eat individual pies, and many of them, as a group, not the same.

ما پای ها را به صورت انفرادی می خوریم، و بسیاری از آنها، به صورت گروهی، یکسان نیستند.

Group, whole, that's all we care about.

گروه، کل، این تمام چیزی است که ما به آن اهمیت می دهیم.

"Every", what we have is this.

"هر"، آنچه ما داریم این است.

We have a circle, and we are talking about the group, but we're talking about all the things in that group, as individuals.

ما یک دایره داریم، و در مورد گروه صحبت می کنیم، اما در مورد همه چیزهای آن گروه، به عنوان فردی صحبت می کنیم.

Understand?

فهمیدن؟

I know you do.

می دونم که این کار را می کنی.

So, we talk about the whole as one piece, and this, we consider it like this, as one, and this as the parts of the whole.

پس از کل به صورت یکپارچه صحبت می کنیم و این را این گونه می دانیم ، یکی و این را اجزای کل.

Good.

خوب

So, the first thing we're going to look at is "all" and "everything".

بنابراین، اولین چیزی که می خواهیم به آن نگاه کنیم «همه» و «همه چیز» است.

Here's something you say, a lot of people say when they're in relationships.

این چیزی است که شما می گویید، بسیاری از مردم وقتی در رابطه هستند می گویند.

I like to, let's say this.

من دوست دارم، بیایید این را بگوییم.

I'm sorry.

متاسفم.

Magic of television is going to go on.

جادوی تلویزیون ادامه دارد.

All I've had is hope for today.

تنها چیزی که داشتم امید به امروز بود.

Or...

یا...

Let's look at that.

بیایید به آن نگاه کنیم.

You have two statements.

شما دو جمله دارید.

All I've had is healthy food today.

تنها چیزی که امروز خوردم غذای سالم است.

Everything I've had is healthy food today.

همه چیزهایی که امروز خوردم غذای سالم است.

When we say "all" in this case, don't mind me, I'm going to get rid of this, give us a little bit more room.

وقتی می گوییم «همه» در این مورد، به من اهمیت نده، من از این کار خلاص می شوم، کمی به ما فضای بیشتری بدهید.

When we say "all" in this particular case, and "everything" in this case, although the statements are similar, the meanings are not quite.

وقتی می گوییم «همه» در این مورد خاص، و «همه چیز» در این مورد، اگرچه عبارات مشابه هستند، اما معانی کاملاً نیستند.

"All" in this case means "only".

«همه» در این مورد به معنای «فقط» است.

The only things, right?

تنها چیزها، درست است؟

Only.

فقط.

In this case it's "everything included".

در این مورد "همه چیز را شامل می شود".

All the things, remember we talked about dot, dot, dot, dot, dot, dot, dot, dot, dot, dot, dot.

همه چیز، به یاد داشته باشید که ما در مورد نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه صحبت کردیم.

They're saying everything I've had, all the things are healthy.

دارند می گویند هر چه داشته ام، همه چیز سالم است.

In this case they're saying "only" healthy things.

در این مورد آنها "فقط" چیزهای سالم می گویند.

Everything else is excluded.

هر چیز دیگری منتفی است.

Cool.

سرد.

Alright?

بسيار خوب؟

So if you say something like "all I've done for you", it means the thing I've done for you or nothing but this thing,

بنابراین اگر شما چیزی مانند "تمام کارهایی که برای شما انجام داده ام" می گویید، به معنای کاری است که برای شما انجام داده ام یا هیچ چیز جز این کار،

well everything would be all the things I've done for you.

خوب همه چیز تمام کارهایی است که من برای شما انجام داده ام.

All the little parts.

تمام قسمت های کوچک

Okay?

باشه؟

Cool.

سرد.

So the first thing we're going to do is "all" and "everything" because they're not exactly the same.

بنابراین اولین کاری که می‌خواهیم انجام دهیم «همه» و «همه چیز» است زیرا دقیقاً یکسان نیستند.

One is inclusive, meaning all parts, the other one is singular, meaning one part.

یکی شامل، یعنی همه اجزا، دیگری مفرد یعنی یک جزء.

Okay?

باشه؟

The next thing I want to do is "people".

کار بعدی که می خواهم انجام دهم "مردم" است.

This is where people make the biggest mistake with "all" and "everything".

اینجاست که مردم با "همه" و "همه چیز" بزرگترین اشتباه را مرتکب می شوند.

Now, here I'm going to put this.

حالا، اینجا می خواهم این را قرار دهم.

That's either going to be "everybody" or "one".

این یا «همه» یا «یک» خواهد بود.

If we were to say as a group of people, we can't say "all people".

اگر بخواهیم به عنوان یک گروه از مردم بگوییم، نمی توانیم بگوییم «همه مردم».

Now, I lied to you.

حالا من بهت دروغ گفتم

If you say "all people have two I's", that's what we call a truism.

اگر می گویید «همه مردم دو من دارند»، این همان چیزی است که ما آن را حقیقت گرایی می نامیم.

In that case, you can add "all" to a noun, but you're saying everything in that category or all things in that particular group.

در این صورت، می‌توانید «همه» را به یک اسم اضافه کنید، اما همه چیز را در آن دسته یا همه چیزهای آن گروه خاص می‌گویید.

Okay?

باشه؟

And that's got to be true.

و این باید درست باشد.

So you can't just say it as a general statement unless you know that general statement will be true in most cases.

بنابراین شما نمی توانید آن را فقط به عنوان یک بیانیه کلی بیان کنید، مگر اینکه بدانید که این گزاره کلی در بیشتر موارد درست خواهد بود.

So if that sounds a little high, okay, it's an intermediate lesson but it might be a little bit high to get,

بنابراین اگر کمی بالا به نظر می رسد، خوب، درسی متوسط ​​است، اما ممکن است کمی بالا باشد،

but the idea is you cannot say "all people" when you're talking about a group of people in a general way.

اما ایده این است که وقتی در مورد گروهی از افراد به طور کلی صحبت می کنید، نمی توانید بگویید "همه مردم" .

When you say "all people", you must mean all people, all humans, period.

وقتی می گویید «همه مردم»، باید منظورتان همه مردم، همه انسان ها باشد.

Okay?

باشه؟

There's an old saying that goes like this.

یه ضرب المثل قدیمی هست که اینجوری میگه

"All men are mortal."

"همه انسان ها فانی هستند."

If you've ever studied philosophy, it's one of the first things they teach you.

اگر تا به حال فلسفه خوانده اید، این یکی از اولین چیزهایی است که به شما می آموزند.

"All men are mortal", meaning all men will die.

«همه انسانها فانی هستند» یعنی همه انسانها خواهند مرد.

It's not a group, just some men, but all men of all time to be a man is to be mortal.

این یک گروه نیست، فقط برخی از مردان، اما همه مردان در تمام دوران مرد بودن به معنای فانی بودن است.

Then it says, "Socrates is a man."

سپس می گوید: «سقراط مرد است».

And from there they say, "Therefore, Socrates is mortal."

و از آنجا می گویند : پس سقراط فانی است.

Okay?

باشه؟

But you notice this has to be for all men in all time.

اما متوجه شدید که این باید برای همه مردان در همه زمان ها باشد.

Now, I'm telling you this because usually when we have "all" we use prepositions.

حالا من این را به شما می گویم زیرا معمولاً وقتی "همه" داریم از حروف اضافه استفاده می کنیم.

And the two prepositions we use would be with "all", "all of" or "all about".

و دو حرف اضافه ای که استفاده می کنیم با "همه"، "همه" یا "همه در مورد" خواهد بود.

These are the prepositions we usually use.

اینها حروف اضافه ای هستند که ما معمولاً استفاده می کنیم.

When we use "every", we usually use nouns.

وقتی از "هر" استفاده می کنیم، معمولاً از اسم استفاده می کنیم.

Everybody, everyone, every time, every place.

همه، همه، هر زمان، هر مکان.

That's one of the big differences.

این یکی از تفاوت های بزرگ است.

And even sometimes with "every" we join them together or we can have them separated.

و حتی گاهی اوقات با "هر" آنها را به هم می پیوندیم یا می توانیم آنها را از هم جدا کنیم.

On another lesson I'll teach you the difference between what is "every place" and "every place" separated.

در درس دیگری به شما تفاوت بین آنچه که "هر مکان" و "هر مکان" جدا شده است را آموزش خواهم داد.

Right?

درست؟

Or "every one" separated and "every one" together.

یا «هر یک» جدا و «هر یک» با هم.

There is a difference.

یک تفاوتی هست.

And I'll teach you another lesson today.

و امروز یک درس دیگر به شما خواهم داد .

I just want to go through the comparison here.

من فقط می خواهم در اینجا مقایسه کنم.

Okay?

باشه؟

So, this one you usually join with nouns.

بنابراین، این یکی را معمولاً با اسم می‌پیوندید.

This one is usually with prepositions.

این یکی معمولا با حروف اضافه است.

This is especially important when we talk about people.

این امر به ویژه هنگامی که در مورد افراد صحبت می کنیم بسیار مهم است.

When you want to talk about a group of people, you can't say "every people" or "all".

وقتی می خواهید درباره گروهی از افراد صحبت کنید، نمی توانید بگویید "همه مردم" یا "همه".

You can't say "all people", which a lot of students like to say.

شما نمی توانید بگویید "همه مردم"، که بسیاری از دانش آموزان دوست دارند بگویند.

They say "all people enjoyed themselves at the party".

آنها می گویند "همه مردم از مهمانی لذت بردند".

Okay?

باشه؟

They will say something like "instead of" or "body enjoyed themselves".

آنها چیزی مانند "به جای" یا "بدن از خود لذت بردند" خواهند گفت.

"Enjoyed" blah, blah, blah.

«لذت بردم» بلا، بل، بلا.

Okay?

باشه؟

Now, why?

حالا چرا؟

Remember we talked about "all" being the whole group?

یادتان هست که درباره «همه» که کل گروه هستند صحبت کردیم؟

And then if you remember the explanation I gave you with "all people" when we talked about Socrates.

و سپس اگر توضیحی را که در مورد «همه مردم» به شما دادم، زمانی که درباره سقراط صحبت می کردیم، به خاطر دارید.

Well, not all people went to the party.

خوب ، همه مردم به مهمانی نرفتند.

A certain group went to the party.

گروه خاصی به مهمانی رفتند.

This is why the preposition "of" is so important in this case.

به همین دلیل حرف اضافه «از» در این مورد بسیار مهم است.

When you use the preposition "of", it talks about one part of a group or one part belonging to a group.

وقتی از حرف اضافه "of" استفاده می کنید، در مورد یک قسمت از یک گروه یا یک قسمت متعلق به یک گروه صحبت می کند.

So, when we say "all of the people", "the people" is very specific.

بنابراین، وقتی می گوییم «همه مردم»، «مردم» بسیار مشخص است.

It's the people at the party.

این مردم در مهمانی هستند.

So, it's not the whole group of humanity, all people.

بنابراین، این کل گروه بشریت نیست، همه مردم.

It's the people at that party enjoyed themselves.

این مردم در آن مهمانی از خود لذت بردند.

The article "the" means specific.

ماده «the» به معنای خاص است.

So, this specific group of people enjoyed themselves at the party.

بنابراین، این گروه خاص از مردم در مهمانی لذت بردند.

When we say "everyone enjoyed themselves", we mean each person at that party.

وقتی می گوییم «همه از خودشان لذت بردند» ، منظور هر فرد حاضر در آن مهمانی است.

So, we don't need to use that preposition.

بنابراین، ما نیازی به استفاده از آن حرف اضافه نداریم.

We just use the noun, which is each and every part.

ما فقط از اسم استفاده می کنیم که هر قسمت است.

Which ones?

کدومشون؟

"Everyone" or "everybody".

"همه" یا "همه".

This is every individual person or every single person or body.

این هر فرد یا هر فرد یا بدن منفرد است.

Okay?

باشه؟

Maybe we should change this lesson to advanced lesson.

شاید بهتر باشد این درس را به درس پیشرفته تغییر دهیم.

I'm trying to think about it.

دارم سعی میکنم بهش فکر کنم

So, when we say "every" in this case, we can say "everybody" or "everyplace" because we mean each individual case.

بنابراین، وقتی در این مورد می‌گوییم «همه»، می‌توانیم بگوییم «همه» یا «همه جا» زیرا منظور هر مورد جداگانه است.

While here, we need this preposition, and that's why we use it a lot to say all of this particular group.

در حالی که در اینجا، ما به این حرف اضافه نیاز داریم، و به همین دلیل است که از آن برای گفتن همه این گروه خاص بسیار استفاده می کنیم.

Alright?

بسيار خوب؟

How was that?

چطور بود؟

Not so bad, right?

خیلی بد نیست، درست است؟

So, the next time you're talking to your friend and you go, "I was at a party the other day.

بنابراین، دفعه بعد که با دوستتان صحبت می کنید و می روید، "روز پیش در یک مهمانی بودم.

All people loved it.

همه مردم آن را دوست داشتند

It was great."

. عالی بود."

You go, "My friend."

تو برو، "دوست من."

With your Faulkner book, of course, you go, "My friend."

البته با کتاب فاکنر می روید «دوست من».

You do realize that "all" is the entire group.

شما متوجه می شوید که "همه" کل گروه است.

In this case, it would be all of humanity.

در این صورت ، همه انسانیت خواهد بود.

And all humanity was not at the party.

و تمام انسانیت در مهمانی نبود.

I guarantee you.

من به شما تضمین می کنم.

Some of them weren't even human.

برخی از آنها حتی انسان هم نبودند.

So, you must say "all of the people", "the" being the operative article to say all of this particular group of people enjoyed themselves.

بنابراین، شما باید بگویید "همه مردم"، "the" ماده عملیاتی است که می‌گوید همه این گروه خاص از مردم لذت برده‌اند.

But, why even do that, my friend?

اما، دوست من، چرا این کار را انجام داد ؟

Why don't we say "everybody enjoyed themselves" and make it easy?

چرا نمی گوییم «همه از خودشان لذت بردند» و آن را آسان نمی کنیم؟

Yes?

آره؟

Because each person at the party enjoyed.

زیرا هر یک از افراد در مهمانی لذت بردند.

Now you understand.

حالا فهمیدی.

Cool?

سرد؟

Now, here's another one.

حالا اینم یکی دیگه

The students make a problem with him.

دانش آموزان با او مشکل ایجاد می کنند.

If you remember, the preposition "of" is here.

اگر به خاطر داشته باشید ، حرف اضافه "از" اینجاست.

So, keep this in mind when I teach this.

بنابراین ، هنگام آموزش این موضوع را در نظر داشته باشید.

Alright?

بسيار خوب؟

Because it's not going to be exactly the same.

زیرا قرار نیست دقیقاً یکسان باشد.

Now, you saw this when we used it for people.

حالا، وقتی ما از آن برای مردم استفاده کردیم، این را دیدید.

So, why don't we stop talking about people, but why don't we talk about time, which is another category people make mistakes on.

بنابراین، چرا ما صحبت در مورد مردم را متوقف نمی کنیم، اما چرا در مورد زمان صحبت نمی کنیم ، که یکی دیگر از مقوله هایی است که مردم در آن اشتباه می کنند.

"All".

"همه".

Okay?

باشه؟

You could say "all of the time", but we usually say "all the time".

شما می توانید بگویید "همیشه"، اما ما معمولا می گوییم "همیشه".

Okay?

باشه؟

We usually say "all the time".

ما معمولاً می گوییم "همیشه".

And on the other hand, we usually say "every time".

و از طرفی معمولاً می گوییم «هر بار».

Careful not to join this one, okay?

مراقب باشید به این یکی نپیوندید، باشه؟

"Every time".

"هر زمان".

Now, remember what I said at the beginning about "all" and "the".

حالا آنچه را که در ابتدا در مورد "همه" و "the" گفتم را به خاطر بیاورید.

I'm going to write it on the board for you at the end.

در پایان برای شما روی تابلو می نویسم.

But one talks about the whole group, and one talks about each and every event and time.

اما یکی در مورد کل گروه صحبت می کند و یکی در مورد هر رویداد و زمان صحبت می کند.

So, when you say "all the time", you are late all the time.

بنابراین، وقتی می گویید "همیشه"، همیشه دیر می کنید.

Translation.

ترجمه.

See this "a" and the "l"?

این "الف" و "ل" را می بینید؟

It generally translates to "all".

به طور کلی به "همه" ترجمه می شود.

So, you know what?

خب میدونی چیه؟

I want you to remember this.

می خواهم این را به خاطر بسپارید.

It means "always".

به معنای "همیشه" است.

And it's "all the time".

و "همیشه" است.

Because "the" is making that specific.

زیرا "the" آن را مشخص می کند.

All the times we meet, or all the time you do, all the time that you do for this particular activity.

همه زمانی که ما ملاقات می کنیم، یا تمام زمانی که شما انجام می دهید، تمام زمانی که برای این فعالیت خاص انجام می دهید.

Work, eating, or something.

کار، غذا خوردن، یا چیزی.

Right?

درست؟

All the time.

همیشه.

It means "always".

به معنای "همیشه" است.

And that's why "the" is there to make it very specific.

و به همین دلیل است که "the" وجود دارد تا آن را بسیار خاص کند.

Okay?

باشه؟

Now, when we say "every time", it's not quite the same.

حالا، وقتی می گوییم "هر بار"، کاملاً یکسان نیست.

It means "each".

به معنای "هر" است.

Each and every occasion.

هر مناسبت.

It means each individual time on every occasion.

این به معنای هر زمان فردی در هر مناسبت است.

If I say "you look different all the time", always different.

اگر بگویم "تو همیشه متفاوت به نظر می رسی"، همیشه متفاوت.

Always.

همیشه.

Never the same.

هرگز یکسان نیست.

If I say "you look different every time", each occasion is a little different.

اگر بگویم "تو هر بار متفاوت به نظر می رسی"، هر مناسبت کمی متفاوت است.

Okay?

باشه؟

So we're looking and we really care about the individual parts of it.

بنابراین ما به دنبال آن هستیم و واقعاً به بخش های جداگانه آن اهمیت می دهیم.

More detailed.

جزئیات بیشتر.

Okay?

باشه؟

Cool?

سرد؟

Now, I'm going to wrap this up.

حالا، این را جمع بندی می کنم.

Okay?

باشه؟

So now when we look here, all worms are handsome, and every worm is handsome.

حالا وقتی اینجا را نگاه می کنیم، همه کرم ها خوش تیپ هستند و هر کرمی خوش تیپ است.

Not the same, right?

یکسان نیست، درست است؟

You got it.

فهمیدی.

So this means the entire category of worms is good looking.

بنابراین این بدان معنی است که کل دسته کرم ها ظاهر خوبی دارند.

Well, this one says "each individual worm".

خوب، این یکی می گوید "هر کرم فردی".

In this case.

در این مورد.

I think he looks very handsome indeed, don't you?

من فکر می کنم او واقعاً بسیار خوش تیپ به نظر می رسد ، نه؟

Well, he is a handsome worm.

خب او یک کرم خوش تیپ است.

Anyway.

به هر حال.

Quick lesson up here.

درس سریع اینجا

So we've got "all" and "every".

بنابراین ما "همه" و "همه" را داریم.

Just keep in mind, the one thing you should walk away from today and understand.

فقط به خاطر داشته باشید، چیزی که امروز باید از آن دور شوید و درک کنید.

I'll do a further lesson because there's also "whole", "all" and "every" and blah, blah, blah more.

من یک درس دیگر را انجام خواهم داد، زیرا "کل"، "همه" و "همه" و بلا، بلا، بله بیشتر نیز وجود دارد.

But when we talk about "all" and "every", the two things you should have or keep in mind are this.

اما وقتی در مورد "همه" و "همه" صحبت می کنیم، دو چیزی که باید داشته باشید یا به خاطر داشته باشید این است.

"All", think "whole".

"همه"، "کل" فکر کنید.

Right?

درست؟

Think "whole".

"کل" فکر کنید.

And think "preposition".

و به «حرف اضافه» فکر کنید.

"Of" is a good one.

"از" یکی خوب است.

Or "about".

یا "درباره".

Tell me all about your day.

همه چیز را در مورد روز خود به من بگویید.

That makes a complete story about your day, right?

این یک داستان کامل در مورد روز شما می سازد، درست است؟

Or all of the people enjoy the party.

یا همه مردم از مهمانی لذت می برند.

The whole group of people at that party.

تمام گروه افراد در آن مهمانی.

When you think "everything".

وقتی به "همه چیز" فکر می کنید.

Or should I not "everything"?

یا نباید "همه چیز" را انجام دهم؟

When we think "every", think "each".

وقتی به "همه" فکر می کنیم، به "هر کدام" فکر کنیم.

"Each".

"هر یک".

Okay?

باشه؟

And think "nouns".

و به "اسم" فکر کنید.

Literally.

به معنای واقعی کلمه.

Person, place or thing.

شخص، مکان یا چیز.

Know that each one can be used for things, but specifically both of them can be used for time and people.

بدانید که از هر یک می توان برای چیزهایی استفاده کرد، اما به طور خاص هر دو را می توان برای زمان و افراد استفاده کرد.

Alright?

بسيار خوب؟

As I said, we're going to come back with another lesson later on in which we go through why "every" can be joined with the noun or sometimes "every" and the noun are separate.

همانطور که گفتم، بعداً با یک درس دیگر باز خواهیم گشت که در آن به این موضوع می پردازیم که چرا می توان «هر» را با اسم یا گاهی «هر» و اسم جدا از هم پیوند داد.

Alright?

بسيار خوب؟

Look, I've taken a lot of your time.

ببین من خیلی وقتت رو گرفتم

I don't want to do this all day.

من نمی خواهم تمام روز این کار را انجام دهم.

Time, all day, the complete day.

زمان، تمام روز، روز کامل.

Every time I meet you, I hope you learn English and learn it well.

هر بار که شما را ملاقات می کنم، امیدوارم انگلیسی را یاد بگیرید و آن را به خوبی یاد بگیرید.

Alright?

بسيار خوب؟

Listen, I'm out of here.

گوش کن، من از اینجا رفتم.

I spent all my time talking to you.

تمام وقتم را صرف صحبت کردن با تو کردم.

And every time I do this, my girlfriend gets angry, so I got to split.

و هر بار که من این کار را انجام می دهم، دوست دخترم عصبانی می شود، بنابراین من مجبور به جدایی شدم.

Have a great day, but before I go, you need to go someplace.

روز خوبی داشته باشید، اما قبل از اینکه من بروم، شما باید جایی بروید.

You need to go someplace special.

باید بری یه جای خاص

It's where all the good students go and everyone improves.

اینجا جایی است که همه دانش آموزان خوب می روند و همه پیشرفت می کنند.

They always say they've been to this place.

آنها همیشه می گویند که به این مکان رفته اند.

Notice I'm teaching you stuff.

توجه کنید که دارم به شما چیزهایی یاد می دهم.

Please go to www...

لطفا به www...

No, I'm not going to say please.

نه، من نمی خواهم بگویم لطفا.

This is an order.

این یک دستور است.

Go now.

الان برو.

Do it for your country.

این کار را برای کشور خود انجام دهید.

Do it for your woman.

برای زنت انجام بده

Do it for your man.

برای مردت انجامش بده

Do it for me.

برای من انجامش بده

Okay?

باشه؟

Go to www.eng as in English, vid as in video.com where there will be questions.

به www.eng مانند انگلیسی، vid مانند video.com که در آن سؤالاتی وجود دارد، بروید.

Actually, a quiz right after this.

در واقع، یک مسابقه درست بعد از این.

And other teachers and other lessons for you to learn English.

و معلمان دیگر و درس های دیگر برای شما برای یادگیری زبان انگلیسی.

Alright?

بسيار خوب؟

Have a great day.

روز خوبی داشته باشی.

I will always enjoy doing this, alright?

من همیشه از انجام این کار لذت خواهم برد، خوب؟

See you later.

بعدا میبینمت.