Idioms and expressions in English with "SUIT"

Joker, you've never been anything but an empty suit. If you ever come to Gotham again, I'll

جوکر، تو هرگز جز یک لباس خالی نبودی. اگر دوباره به گاتهام بیای، من

be all over you like a cheap suit.

مثل یک کت و شلوار ارزان تمام وجودت را فرا خواهم گرفت.

Not my best Batman, but... Hi, welcome to engVid. I'm James, and this is Mr. E. Today's

بهترین بتمن من نیست، اما... سلام، به engVid خوش آمدید . من جیمز هستم و این آقای E است.

lesson is on the word "suit". I'm wearing the bat suit, and I'm sure you've heard of

درس امروز در مورد کلمه "کت و شلوار" است. من لباس خفاش می پوشم و مطمئنم نام

Batman. And if you haven't, when you're done this, go watch the Batman movie and then come

بتمن را شنیده اید. و اگر این کار را نکردید، وقتی این کار را انجام دادید ، به تماشای فیلم بتمن بروید و سپس

back, and this will be funny. All right? Anyway, welcome to engVid. James. Mr. E, and Mr. E.

برگردید، و این خنده دار خواهد بود. خیلی خوب؟ به هر حال، به engVid خوش آمدید. جیمز آقای E، و آقای E.

Oh. "Censored", this means you're not allowed to look or you can't see it; there's something

اوه. "سانسور شده"، این بدان معنی است که شما مجاز به نگاه کردن نیستید یا نمی توانید آن را ببینید. یک مشکلی وجود دارد

wrong. So, why don't we talk about why I'm wearing a bat suit, why E is wearing a suit,

. بنابراین، چرا ما در مورد اینکه چرا من کت و شلوار خفاشی پوشیده ام، چرا E کت و شلوار پوشیده است،

and why he's censored over here? Let's go to the board. [Laughs] Okay, anyway.

و چرا او در اینجا سانسور شده است صحبت نمی کنیم؟ بریم سراغ هیئت. [می خندد] خوب، به هر حال.

So, "suit" is what we're working with today. "Suit" is a word that could be either a verb

بنابراین، "کت و شلوار" چیزی است که ما امروز با آن کار می کنیم. "Suit" کلمه ای است که

or a noun in English, and we usually use it with a lot of expressions. So, today, we're

در زبان انگلیسی می تواند فعل یا اسم باشد و معمولاً آن را با عبارات زیادی استفاده می کنیم. بنابراین، امروز، ما

going to work on the expressions that we use it for.

روی عباراتی که از آن استفاده می کنیم کار می کنیم.

Let's start with the first one. I've divided the board into business and personal, or should

بیایید با اولی شروع کنیم. من هیئت مدیره را به تجاری و شخصی تقسیم کرده ام، یا باید

I say: "Personal and business", because I'm awake, and we're going to find out how "suit"

بگویم: "شخصی و تجاری"، زیرا من بیدار هستم، و ما می خواهیم بفهمیم که "کت و شلوار

is used in the business world and in your personal life, so you can use this word outside,

" در دنیای تجارت و در شخصی شما چگونه استفاده می شود. زندگی، بنابراین می‌توانید از این کلمه در بیرون استفاده کنید،

you know, with your friends, joking around, having fun or actually when you go to work.

می‌دانید، با دوستانتان، شوخی کردن ، تفریح ​​کردن یا در واقع وقتی سر کار می‌روید.

Ready? Let's go to the board.

آماده؟ بریم سراغ هیئت.

"Birthday suit", you're naked, baby - no clothes whatsoever. And if you look very carefully,

"کت و شلوار تولد"، شما برهنه هستید، عزیزم - هیچ لباسی ندارید . و اگر خیلی با دقت نگاه کنید،

E is censored, because he's in his birthday suit. He has no clothing. He looks a little

E سانسور شده است، زیرا او در کت و شلوار تولدش است. او لباس ندارد. او کمی

too happy, right? If you take a look, a little too happy for my liking.

بیش از حد خوشحال به نظر می رسد، درست است؟ اگه یه نگاهی بندازی یه ذره خیلی خوشحالم که میپسندم.

Now, what about him wearing a suit here? We've got "birthday suit", to "suit up". There's

حالا اون اینجا کت و شلوار پوشیده چی میشه؟ ما "کت و شلوار تولد" را برای "کت و شلوار" داریم.

a program in North America called How I Met Your Mother, and there's a guy called Barney.

یک برنامه در آمریکای شمالی به نام How I Met Your Mother وجود دارد و یک پسر به نام بارنی وجود دارد.

Barney's hilarious. And whenever he wants to go meet women... He's got a friend. I forget

بارنی خنده دار است. و هر وقت بخواهد برود با زنان ملاقات کند... او یک دوست دارد. اسمش را فراموش می

his name. He always goes: "Let's suit up", and they go on and they put suits. That's

کنم او همیشه می گوید: «بیا کت و شلوار بپوشیم» و ادامه می دهند و کت و شلوار می پوشند.

a suit and a tie, and they dress up. And as you can see here, Mr. E is suited up. He has

این کت و شلوار و کراوات است و آنها لباس می پوشند. و همانطور که در اینجا می بینید، آقای E مناسب است.

put on his shirt and his tie. He wants to look good. It means to look good and attractive.

پیراهن و کراواتش را پوشیده است. او می خواهد خوب به نظر برسد . به معنای زیبا و جذاب به نظر رسیدن است.

Another meaning for "suit up" is this: in the military, they might say: "Suit up, boys!"

معنی دیگر "کت و شلوار" این است: در سربازی ممکن است بگویند: "بپوشید، پسران!"

It means: get your weapons, get ready for battle or for action. Sometimes they say in

این به این معنی است: سلاح های خود را دریافت کنید، برای نبرد یا برای عمل آماده شوید. گاهی در ورزش می گویند

sports: "Suit up!" Get your uniform on. Get ready for action. So you could say it's for

: لباس بپوش! لباس فرمت را بپوش برای اقدام آماده شوید. بنابراین می توانید بگویید

putting on a suit, or: put on clothes for action, because you're ready to do something;

که برای پوشیدن کت و شلوار است، یا: لباس بپوشید تا عمل کنید، زیرا آماده انجام کاری هستید.

military, sports, any kind of activity. First two.

نظامی، ورزشی، هر نوع فعالیت. دو نفر اول

What's the other one? Well, this isn't a monkey suit, but it kind of feels like one right

اون یکی چیه؟ خب، این کت و شلوار میمونی نیست، اما در حال حاضر یک جورهایی به نظر می رسد

now. A "monkey suit" is the informal word for tuxedo. Tuxedo, I'm sure you've seen it,

. "کت و شلوار میمون" کلمه غیررسمی برای تاکسیدو است. تاکسیدو، مطمئنم دیده‌اید،

when people go and get married, they wear a fancy, special suit because on this suit

وقتی مردم می‌روند و ازدواج می‌کنند، یک کت و شلوار شیک و خاص می‌پوشند، زیرا روی این کت و شلوار

they have a bowtie. It's a tie that looks like this, usually used for weddings and formal

یک پاپیون دارند. این کراوات شبیه این است که معمولا برای مراسم عروسی و مراسم رسمی استفاده

occasions; big parties. Yeah? So, they call it a monkey suit because... I'll explain.

می شود. مهمانی های بزرگ آره؟ بنابراین، آنها به آن کت و شلوار میمون می گویند زیرا ... توضیح می دهم.

Even though it's formal clothing, it's like a uniform because all the men wear the same

با وجود اینکه این لباس رسمی است، اما مانند لباس فرم است، زیرا همه مردان یک لباس می پوشند

thing. They will usually wear a white shirt with a black jacket, a cummerbund, which is

. آنها معمولاً یک پیراهن سفید با یک ژاکت مشکی، یک کمربند، یعنی

this thing they put around their waist, here. Okay? And black pants and black shoes. And

همان چیزی که در اینجا به کمر خود می زنند، می پوشند. باشه؟ و شلوار مشکی و کفش مشکی. و

all the men wear it, so that's why they call it a monkey suit, because they're all doing

همه مردها آن را می پوشند، به همین دلیل است که به آن کت و شلوار میمون می گویند، زیرا همه آنها یک کار را

the same thing. But we also sometimes call uniforms monkey suits. If someone works as

انجام می دهند. اما ما گاهی اوقات یونیفرم ها را کت و شلوار میمون می نامیم. اگر کسی به عنوان نظافتچی کار می کند

a cleaner, they might say: "This monkey suit", because it's not... I'm not... I don't feel

، ممکن است بگوید: "این لباس میمون"، چون اینطور نیست... من نیستم... احساس نمی کنم

human; I feel like one of a group, just a uniform body of people. Okay? "Uniform" meaning

انسان هستم. من احساس می کنم یکی از یک گروه هستم، فقط یک بدن یکنواخت از مردم. باشه؟ «یکنواخت»

the same.

یعنی همان.

"Bathing suit". If you wear a bathing suit, it's not when you take a bath. I know, you

"لباس حمام". اگر لباس شنا می پوشید، زمانی نیست که حمام می کنید. من می دانم، شما

think shower, you think bath. A bathing suit is something different. When you go swimming,

فکر می کنم دوش، شما فکر می کنم حمام. لباس شنا چیزی متفاوت است. وقتی به شنا می روید،

that's when you wear your bathing suit. So when you go to the ocean and you're out there,

همان زمانی است که مایو خود را می پوشید. بنابراین وقتی به اقیانوس می روید و آنجا

you're not in your birthday suit - no, you can't go naked. But you can put on a little

هستید، لباس تولدتان را نمی پوشید - نه، نمی توانید برهنه شوید. اما شما می توانید یک

thing, it looks like little underwear. And some girls, their bathing suit is a "bikini",

چیز کوچک بپوشید، به نظر می رسد لباس زیر کوچک است. و برخی از دختران، مایو آنها یک "بیکینی" است

that's a two-piece bathing suit, or it can be a one-piece bathing suit. All right?

، یک مایو دو تکه است، یا می تواند یک مایو یک تکه باشد. خیلی خوب؟

So we've got personal. "Birthday suit", naked. "Suit up" to get dressed and put on a suit,

بنابراین ما شخصی شده ایم. "کت و شلوار تولد"، برهنه. برای پوشیدن لباس و پوشیدن کت و شلوار،

or put on clothing ready for action. "Monkey suit", a tuxedo. I know, funny, but it's a

یا پوشیدن لباس آماده برای عمل، "Suit up". " کت و شلوار میمون"، یک تاکسیدو. میدونم خنده داره ولی

form... An informal word of saying "tuxedo". We say it in a negative way because we don't

یه شکلیه... یه کلمه غیررسمی گفتن "تاکسدو". ما آن را به صورت منفی می گوییم زیرا معمولاً نمی

want to wear it, usually. Or it can be a uniform. And finally, "bathing suit", is what you wear

خواهیم آن را بپوشیم. یا می تواند یکدست باشد. و در نهایت، "لباس حمام" چیزی است که

when you go swimming. Okay? All right.

هنگام شنا می پوشید. باشه؟ خیلی خوب.

So, what about business? We just talked about this suiting thing, so we're going to switch

بنابراین، در مورد کسب و کار چطور؟ ما فقط در مورد این کت و شلوار صحبت کردیم، بنابراین می‌خواهیم

ourselves over here, and go to the business. The thing about "suit" is this: when we talk

خودمان را به اینجا تغییر دهیم و به تجارت برویم. چیزی که در مورد "کت و شلوار" وجود دارد این است: وقتی

about it in business, it's usually quite negative. You'll notice over here, it's kind of fun.

در تجارت در مورد آن صحبت می کنیم، معمولاً کاملاً منفی است. در اینجا متوجه خواهید شد، این یک نوع سرگرم کننده است.

Right? But if you talk about, for instance, somebody wearing... Someone is an "empty suit",

درست؟ اما اگر مثلاً از کسی صحبت می‌کنید که می‌پوشد... فلانی «کت و شلوار خالی» است

it means a person who is in management who is useless, basically. They're not real or

، یعنی فردی که در مدیریت است، اساساً بی‌فایده است. آنها واقعی یا

fake, or they have no effectiveness. "No effectiveness" means they can't do their job well, or when

جعلی نیستند، یا هیچ اثربخشی ندارند. «بدون اثربخشی» یعنی نمی توانند کارشان را به خوبی انجام دهند یا وقتی

they do something, it doesn't work at all. They're not effective. Right? They're an empty

کاری را انجام می دهند اصلاً کارساز نیست. آنها موثر نیستند درست؟ آنها یک

suit. Imagine someone wearing a suit and a tie, but there's no hands, feet, and the face

کت و شلوار خالی هستند. تصور کنید شخصی کت و شلوار و کراوات پوشیده است، اما هیچ دست، پا، و صورت

and legs - that's what they're referring to. This person is useless, almost invisible.

و پا وجود ندارد - این چیزی است که آنها به آن اشاره می کنند. این شخص بی فایده است، تقریباً نامرئی است.

An empty suit. A person who has done nothing to earn their possession, or they're not effective.

یک کت و شلوار خالی شخصی که هیچ کاری برای به دست آوردن مالکیت خود انجام نداده است، یا آنها موثر نیستند.

Okay?

باشه؟

What about "suits"? You go: "Well, James, I have two suits. Is this good for business?"

در مورد "کت و شلوار" چطور؟ تو برو: "خب جیمز، من دو کت و شلوار دارم. آیا این برای تجارت خوب است؟"

It has nothing to do with business. When someone goes: "Hey, man, they are the suits." they're

ربطی به تجارت نداره وقتی یکی می‌گوید: "هی، مرد، آنها کت و شلوار هستند." آنها

referring to high-level management or sometimes the government. "We don't work for you, suits,

به مدیریت سطح بالا یا گاهی اوقات دولت اشاره می کنند. ما برای شما کار نمی کنیم، کت و شلوار

man. We don't work for you." And it's negative, because you're powerful and you're the corporation;

، ما برای شما کار نمی کنیم. و این منفی است، زیرا شما قدرتمند هستید و شرکت هستید.

you're faceless. It's like Microsoft is good and you like Microsoft products, but the guys

تو بی چهره ای مثل اینکه مایکروسافت خوب است و شما محصولات مایکروسافت را دوست دارید، اما بچه‌هایی

who work in the office and sell the Microsoft products, they're the suits. They're not the

که در دفتر کار می‌کنند و محصولات مایکروسافت را می‌فروشند، آنها بهترین هستند. آنها

creative team who bring it to life. Right?

تیم خلاقی نیستند که آن را زنده کنند. درست؟

"Lawsuit". I'm probably going to get a lawsuit for this video, because I just made Batman

"طرح دعوی در دادگاه". من احتمالاً برای این ویدیو شکایت خواهم کرد، زیرا من فقط بتمن

look really stupid. Okay? A lawsuit is when you go to court because you feel that somebody

را واقعا احمق جلوه دادم. باشه؟ دعوا زمانی است که به این دلیل به دادگاه مراجعه می کنید که احساس می کنید شخصی

has done something, and they've taken from you or you have lost something. We call it

کاری را انجام داده و از شما گرفته است یا چیزی را از دست داده اید. ما به آن می گوییم

"civil", because it's when two people say, maybe: "You hit my car." And I'll say: "I'm

"مدنی"، زیرا زمانی است که دو نفر می گویند : "شاید ماشین من را زدی." و من می گویم: "

going to sue you", there'll be a lawsuit. I'm losing wages from my job, means making

از شما شکایت خواهم کرد"، یک دعوای حقوقی وجود دارد. من دستمزد کارم را از دست می دهم، یعنی

no money and time, so you should pay me. Or you make a product that's not very effective,

پول و وقت ندارم، پس باید به من پول بدهی. یا محصولی درست می‌کنید که خیلی مؤثر نیست،

like: "This doesn't work. I'm going to sue you! There'll be a lawsuit." And what that

مانند: "این کار نمی‌کند. من از شما شکایت خواهم کرد! شکایتی وجود دارد." و این به این

means is you owe me money because this doesn't work, and I want that money back. Okay?

معنی است که تو به من پول بدهی چون این کار نمی کند و من آن پول را می خواهم. باشه؟

Now, from all the talking I've done, you're going to see suit, suit, suit, suit, wearing

حالا، از تمام صحبت‌هایی که انجام داده‌ام ، می‌بینی کت و شلوار، کت و شلوار، کت و شلوار، کت و شلوار، لباس

bat suit, he's wearing a suit, that person has no clothing suit, "James, what does 'suit'

خفاش پوشیده، او کت و شلوار پوشیده است، آن شخص کت و شلوار لباس ندارد، "جیمز، "کت و شلوار"

mean?" I'm glad you asked. Mwahahaha. Okay. What "suit" means is this: a suit is something

یعنی چه ؟" خوشحالم که پرسیدی مواهاهاها باشه. معنی "کت و شلوار" این است: کت و شلوار چیزی است

that is right for you or makes you look good. This bat suit makes me look good because I

که برای شما مناسب است یا شما را زیبا می کند. این کت و شلوار خفاشی من را زیبا می کند زیرا

have a chest. I don't normally look this good, so it suits me. Okay? So, when you say to

سینه دارم. من معمولا به این خوبی به نظر نمی رسم، بنابراین برای من مناسب است. باشه؟ بنابراین، وقتی به کسی می گویید

somebody: "That suits you", it makes you look good. Right? Or it's right for you. "I think

: "این به تو می آید"، ظاهرت را خوب می کند. درست؟ یا برای شما مناسب است. "من فکر می کنم

that job is... That job suits you." It's right for you.

آن شغل ... آن شغل به شما می آید." این برای شما مناسب است.

I'm going to introduce this one word, another word that's similar, a synonym to it, but

من قصد دارم این یک کلمه را معرفی کنم، کلمه دیگری مشابه، مترادف با آن،

it's not exactly the same because in North America, you'll hear people say: "suit" and

اما دقیقاً یکسان نیست، زیرا در آمریکای شمالی، مردم را می شنوید که می گویند: "کت و شلوار" و

"fit" and they will seem the same, but they're not, so you have to be careful. The word that

"مناسب" و به نظر می رسد همان، اما اینطور نیستند، بنابراین باید مراقب باشید. کلمه ای که

I want to show you is this: "fit". "Fit" is similar to "suit". There's a big difference,

می خواهم به شما نشان دهم این است: "مناسب". "مناسب" شبیه "کت و شلوار" است.

though. "Fit" means the right size or shape. -"Does this bat suit fit me?" -"Yes. It's

هر چند تفاوت زیادی وجود دارد. "مناسب" به معنای اندازه یا شکل مناسب است. -"آیا این کت و شلوار خفاش به من می آید؟" -"بله

a good fit." It's the right size or shape for me. If it were too big, you'd say: "It

، مناسب است." برای من اندازه یا شکل مناسبی دارد . اگر خیلی بزرگ بود، می گفتید: "به

doesn't fit you." You wouldn't say: "It doesn't suit you." Because maybe I do look like a

شما نمی خورد." نمی گویید: "به تو نمی آید ." چون شاید شبیه یک

superhero and it suits me, but it's too big and it doesn't fit me, meaning the size or

ابرقهرمان به نظر می‌رسم و به من می‌آید، اما خیلی بزرگ است و به من نمی‌آید، یعنی اندازه

shape is either too big or too small. Okay? So "fit" and "suit", just a little aside or

یا شکل آن خیلی بزرگ یا خیلی کوچک است. باشه؟ بنابراین "مناسب" و "کت و شلوار"، فقط کمی کنار یا

a little note for you to keep in your mind. When you hear North Americans saying it, you're

یک یادداشت کوچک برای شما در ذهن خود نگه دارید. وقتی می شنوید که آمریکایی های شمالی آن را می گویند، می

saying: "What do they mean?" Well, if they say: "Suit", it's the right thing for you

گویید: "منظور آنها چیست؟" خوب، اگر بگویند: "کت و شلوار"، برای شما مناسب است

or it makes you look good. If it says: "Fit", like this cap fits this pen, it means it's

یا شما را خوب می کند. اگر می‌گوید: «مناسب»، مانند این کلاه به این خودکار می‌آید، به این معنی است

the right size or shape.

که اندازه یا شکل مناسبی دارد.

I hate this. English is a language made of many languages, so every rule I say - there's

از این متنفرم. انگلیسی زبانی است که از چندین زبان ساخته شده است، بنابراین هر قاعده ای که من می گویم -

an exception. And I know there's some of you guys right there, going: "Okay, I got him.

یک استثنا وجود دارد. و من می‌دانم که چند نفر از شما در آنجا هستید، و می‌روید: "باشه، او را گرفتم. او را

I got him. I know he's wrong. There's this one in English where they say," al-la-la-la.

گرفتم. می‌دانم که او اشتباه می‌کند. این یکی به زبان انگلیسی است که در آن می‌گویند: "al-la-la-la."

I know. I can see you, this "la-la-la", salivating, and that means having water drip from their

میدانم. می‌توانم ببینم تو، این «لا لا لا»، در حال ترشح بزاق، و این یعنی قطره‌ای آب از

mouth like a dog, ready to get James. You're always ready to get me, but I got you. [Laughs]

دهانشان مانند سگی که آماده است جیمز را بگیرد. تو همیشه برای گرفتن من آماده ای، اما من تو را گرفتم. [می خندد]

Got you. Okay?

متوجه شدم. باشه؟

There is one big exception in North America, usually in business people say something and

یک استثنا بزرگ در آمریکای شمالی وجود دارد، معمولاً در تجارت، افراد چیزی می گویند و

it's an expression that goes like this: "She is the right fit for our company.", "He wasn't

این عبارتی است که به این صورت است: "او برای شرکت ما مناسب است."، "او

the right fit for our company." And in this case, "fit" doesn't mean size or a shape.

برای شرکت ما مناسب نبود." و در این مورد، "تناسب" به معنای اندازه یا شکل نیست.

It means they were not right for the company. Right? Not the right person for the company,

یعنی آنها برای شرکت مناسب نبودند. درست؟ فرد مناسبی برای شرکت نیست،

that's what it means. And it's a big exception, because in business they will say this regularly.

معنی آن همین است. و این یک استثنا بزرگ است، زیرا در تجارت آنها مرتباً این را می گویند.

They won't say: "He doesn't suit the company." They'll say this one first. Now, if you can

آنها نمی گویند: "او مناسب شرکت نیست." اول این یکی را می گویند حالا، اگر

remember that one, you're good because 80% of the time, the other ones work [kisses hand]

بتوانید آن یکی را به خاطر بسپارید، خوب هستید، زیرا 80 درصد مواقع، بقیه عالی کار می کنند [دست را می بوسند]

perfectly. Anyway, we got some more work to do because I want to talk about common expressions

. به هر حال، ما کارهای بیشتری برای انجام دادن داریم زیرا می خواهم در مورد عبارات رایج

in English. I'm going to be right back...

در انگلیسی صحبت کنم. من می خواهم بلافاصله برگردم ...

In a flash. Okay, so... Was there a guy just here? Ears, you know? Just maybe it's just

در یک لحظه. خوب، پس... یک پسر اینجا بود؟ گوش، می دانید؟ فقط شاید فقط

me. I don't know. Okay, so anyway, we did some vocabulary and we talked about the difference

من هستم من نمی دانم. خوب، پس به هر حال، ما مقداری واژگان را انجام دادیم

between "fit" and "suit", as you can see, and we talked about what "suit" means, and

و همانطور که می بینید، در مورد تفاوت بین "مناسب" و "کت و شلوار" صحبت کردیم، و در مورد معنای "کت و شلوار" و

some business ways of using it and some personal ways. But let's look at some expressions.

برخی از روش های تجاری استفاده از آن و برخی از روش های شخصی صحبت کردیم. . اما بیایید به برخی از عبارات نگاه کنیم.

I mean, expressions are how we usually speak. We don't just say the word "suit", so why

منظورم این است که عبارات معمولاً نحوه صحبت ما هستند. ما فقط کلمه "کت و شلوار"

don't we try to be like native speakers. Okay? Let's go to the board and take a look.

را نمی گوییم، پس چرا سعی نکنیم مانند زبان مادری باشیم. باشه؟ بیایید به تابلو برویم و نگاهی بیندازیم.

So the first one I want to start off with our popular expressions is "strong suit".

بنابراین اولین موردی که می خواهم با عبارات رایج خود شروع کنم "کت و شلوار قوی" است.

Think about "strong", which is like strong like Batman. Batman, anyway, I don't... Strong,

به "قوی" فکر کنید، که مانند بتمن قوی است . بتمن، به هر حال، من ... قوی،

'muy fuerte'. Very strong. So, when we say something's your strong suit, it usually refers

'muy fuerte'. بسیار قوی. بنابراین، وقتی می گوییم چیزی مناسب شماست، معمولاً

to what a person is very good at, or an institution. When I mean an institution, you might say:

به آن چیزی اشاره می کند که یک شخص در آن بسیار خوب است یا یک موسسه. وقتی منظورم یک موسسه است، ممکن است بگویید:

"A bank is very good at giving money to people." That's a strong suit. As a person, might be

"بانک در دادن پول به مردم بسیار خوب است." این یک کت و شلوار قوی است. به عنوان یک شخص، ممکن است

a very good writer. That's their strong suit. It means the thing that they're best at, or

نویسنده بسیار خوبی باشد. این کت و شلوار قوی آنهاست. این به معنای چیزی است که آنها در آن بهترین هستند یا

they're really, really good at. Okay? That's your strong suit. So, what's your strong suit?

واقعاً در آن خوب هستند. باشه؟ این کت و شلوار قوی شماست. بنابراین، کت و شلوار قوی شما چیست؟

Think about it. Your good looks, your charming voice, or the fact you can sleep all day long?

در مورد آن فکر کنید. ظاهر زیبا، صدای جذاب شما ، یا اینکه می توانید تمام روز بخوابید؟

All right.

خیلی خوب.

This one: "All over s/b like a cheap suit." S/b means somebody. Just it's a short way

این یکی: "در همه جا مثل یک کت و شلوار ارزان." S/b به معنای کسی است. فقط یک راه کوتاه برای

of writing it, make it faster. So if you see that again, you'll know what it means. When

نوشتن آن است، آن را سریعتر کنید. بنابراین اگر دوباره آن را ببینید، معنی آن را خواهید فهمید. هنگامی

you're all over somebody like a cheap suit... Let's think about a cheap suit. Now, this

که شما همه چیز را مانند یک کت و شلوار ارزان درگیر می کنید ... بیایید به یک کت و شلوار ارزان فکر کنیم. حالا این

suit is not cheap. It fits me well. It's not expensive either. But a cheap suit is usually

کت و شلوار ارزان نیست. به من خوب میاد گران هم نیست. اما کت و شلوار ارزان معمولاً

something that's not well-made; it's badly made. So sometimes it's tight, you know, tight,

چیزی است که خوش ساخت نیست. بد ساخته شده است بنابراین گاهی اوقات تنگ است، می دانید، تنگ،

tight, tight, tight. Very tight. So close to the body. Right? So, a cheap suit are bad-fitting

تنگ، تنگ، تنگ. خیلی تنگ. خیلی نزدیک به بدن درست؟ بنابراین، یک کت و شلوار ارزان، نامناسب

or ill-fitting, and they're too tight in all the wrong places. So they're tight on the

یا نامناسب است، و در همه جاهای نامناسب خیلی تنگ است. بنابراین آنها روی سینه محکم هستند

chest, or you know, they're really, really loose; the opposite of tight. So when we say

، یا می دانید، آنها واقعاً، واقعاً شل هستند. برعکس تنگ بنابراین وقتی می گوییم

someone's all over you like a cheap suit, we mean they're too close. They're touching

یک نفر مثل یک کت و شلوار ارزان قیمت دارد، به این معناست که او خیلی نزدیک است. آنها

you too much. They're too close to you, and you want them to get away from you. You're

بیش از حد شما را لمس می کنند. آنها خیلی به شما نزدیک هستند و شما می خواهید که از شما دور شوند. تو

like: "Get off of me. You're like... You're like me on... You're like all over me like

مثل: "از من برو. تو مثل من هستی... تو مثل همه جای من مثل

a cheap suit." I don't like the way it fits or the way it feels. Right? So we can talk

یک کت و شلوار ارزان." من از نحوه تناسب یا احساسش خوشم نمی آید. درست؟ بنابراین ما می توانیم در

about that. Somebody at a bar, trying to pick you up, like: "Hey, baby, why don't you come

مورد آن صحبت کنیم. یک نفر در یک بار، سعی می کند شما را بیاورد، مانند: "هی، عزیزم،

back to my place?" They put their arm on you and start touching your arm. You're like:

چرا به جای من برنمی گردی؟" آنها بازوی خود را روی شما می گذارند و شروع به لمس بازوی شما می کنند. تو می گویی:

"Man, get off of me. You're like a cheap suit. You're not fitting right. Ugh." Okay?

"ای مرد، از من برو. تو مثل یک کت و شلوار ارزانی. تو درست نیستی. اوه." باشه؟

How about "suit yourself"? Suit yourself. "Yourself" is a reflexive pronoun, "suit"

"مناسب خودت" چطور؟ مناسب خودت "خودت" یک ضمیر بازتابی است، "کت و شلوار"

is what he's wearing. I'm confused. Let me enlighten you. "Enlighten" means to give you

همان چیزی است که او پوشیده است. من گیج شدم. بذار روشنت کنم «روشن» یعنی به شما

knowledge. [Laughs] Okay, "suit yourself" means... First, "suit", a person wears a suit.

علم بدهد. [می خندد] باشه، «کت و شلوار» یعنی... اول «کت و شلوار»، آدم کت و شلوار می پوشد.

Correct? So you put it on yourself. "Suit yourself" means put the suit on yourself.

درست؟ پس شما آن را روی خود بگذارید. «خودت کت و شلوار » یعنی کت و شلوار را بپوش.

Think about it. Basically, it means: "Do what you want. I don't care." We say it sarcastically,

در مورد آن فکر کنید. اصولاً یعنی: «آنچه می خواهی بکن. کاری ندارم». ما آن را به طعنه می گوییم،

because we're saying you made a decision we don't think is correct, we're not going to

چون می گوییم تصمیمی گرفتی که فکر نمی کنیم درست باشد، ما جلوی تو را نمی گیریم

stop you, it's not my business, I don't care anymore, so do what you like. But instead

، این کار من نیست، من دیگر برایم مهم نیست، پس هر کاری دوست داری انجام بده. اما به

of saying: "Do what you like. I don't care", we're like: "Suit yourself." Remember? You

جای این که بگوییم: "آنچه دوست داری انجام بده. برای من مهم نیست"، این گونه می گوییم: "به خودت برس." یاد آوردن؟

put a suit on, you're like: "Suit yourself. Do what you want. I don't care. Me not care

کت و شلوار می پوشی، می گویی: "خودت را بپوش. هر کاری می خواهی بکن. برای من مهم نیست. من دیگر اهمیتی

no more." Okay? Sorry.

ندارم." باشه؟ متاسف.

"Suits me". Now, you're going to go: "James, they're the same. Right? Suit yourself", no.

"مناسب من است". حالا می‌روی: "جیمز، آنها همین‌طور هستند. درست است؟ مناسب خودت باش"، نه.

No, no, no, no, no. In this case, you're telling somebody: "Do what you like. I don't care."

نه نه نه نه نه. در این مورد، شما به کسی می گویید : "هر کاری دوست داری انجام بده. برام مهم نیست."

When somebody says: "Suits me", it's: "Yeah, that's the right fit. That's great or correct

وقتی کسی می‌گوید: "مناسب من است"، این است: "آره، این مناسب است. این برای من عالی یا درست است.

for me. Suits me just fine. I like it." You know? "This house, beautiful. Look at the

برای من بسیار مناسب است. من آن را دوست دارم." میدونی؟ "این خانه، زیباست. به

trees, the water, the lake, the monster in the lake - it suits me just fine. I like it.

درخت‌ها، آب، دریاچه، هیولای درون دریاچه نگاه کن - خیلی مناسب من است. دوستش دارم.

It's good for me." Not the same. Exact opposite. This one, they don't care; and this one, you

برای من خوب است." یکسان نیست. کاملا متضاد. این یکی، آنها اهمیتی نمی دهند. و این یکی

do like. It's good for you.

را دوست دارید برای شما خوب است.

And the last one, this is sort of similar, but when we talk about this, we want to talk

و مورد آخر، این یک جورهایی مشابه است، اما وقتی در مورد این صحبت می کنیم، می خواهیم در

about companies or other things or other places. Right? "That suits them. That works for them."

مورد شرکت ها یا چیزهای دیگر یا مکان های دیگر صحبت کنیم. درست؟ این برای آنها مناسب است.

So if you go: "Oh, them having children right now, that suits them just fine. That's good

بنابراین اگر بروید: "اوه، آنها در حال حاضر بچه دار می شوند ، این برای آنها خوب است. این

for them." You can use it for companies. Right? "He suits that company." The right image or

برای آنها خوب است." می توانید از آن برای شرکت ها استفاده کنید. درست؟ "او مناسب آن شرکت است." تصویر مناسب یا

the right person for the company or event. "This suits the house well." Right? "Or it

شخص مناسب برای شرکت یا رویداد. "این به خوبی به خانه می آید." درست؟ "یا

suits the party." It's the right thing. So we're not talking about yourself; you're talking

برای مهمانی مناسب است." کار درستی است. بنابراین ما در مورد خودتان صحبت نمی کنیم. شما در

about a thing, things. Okay? Something external.

مورد یک چیز، چیزهایی صحبت می کنید. باشه؟ یه چیز خارجی

Now, I like to be very thorough, means I like doing a good job, and I think we've done a

حالا، من دوست دارم خیلی دقیق باشم، یعنی دوست دارم یک کار خوب انجام دهم، و فکر می‌کنم ما

good job here, so just to make sure, I'm going to give you three little questions, a little

اینجا کار خوبی انجام داده‌ایم، بنابراین برای اطمینان، سه سوال کوچک به شما می‌دهم، یک امتحان کوچک برای

quiz you might say, because you know at engVid we have more... You know, a lot of quizzes

شما ممکن است بگوییم، چون در engVid می‌دانید که ما بیشتر... می‌دانید، آزمون‌های زیادی

for you, but we'll give you a short quiz right now to take a look at, and let's see how well

برای شما داریم، اما ما همین الان یک مسابقه کوتاه به شما ارائه می‌دهیم تا نگاهی به آن بیندازید، و ببینیم

you learned your lesson. Are you ready? All right.

چقدر درس خود را یاد گرفته‌اید. . اماده ای؟ خیلی خوب.

"When Mr. E saw Marian at the party, he was all over her like a __________."

"وقتی آقای E ماریان را در مهمانی دید، مثل یک __________ سرتاسر او را گرفته بود."

What? A birthday suit? Would you say: "All over her like suit yourself"? Hmm. I'm going

چی؟ کت و شلوار تولد؟ آیا شما می گویید: " در سراسر او مانند کت و شلوار خودت"؟ هوم من

to give you a couple of seconds to think about that. 5, 4, 3... Ah! I'll just tell you. He

به شما چند ثانیه فرصت می دهم تا در مورد آن فکر کنید . 5، 4، 3... آه! من فقط به شما می گویم.

was all over her like a cheap suit. So you can imagine Mr. E putting his arm around a

او مثل یک کت و شلوار ارزان روی او بود. بنابراین می توانید تصور کنید که آقای E دستش را دور یک

girl, if only he had arms, and he's holding her, going: "I love you, baby." She's like:

دختر گذاشته است، اگر فقط بازوهایی داشته باشد، و او را در آغوش گرفته و می گوید: "دوستت دارم عزیزم." او مانند:

"Oh no, E, let me go. Let me go." He was all over her like a cheap suit.

"اوه نه، E، من را رها کنید. اجازه دهید من بروم." او مثل یک کت و شلوار ارزان روی او بود.

Number two, okay? What's number two? "Josh was so drunk he came to the party in

شماره دو، باشه؟ شماره دو چیست؟ " جاش آنقدر مست بود که

only his __________." Bat suit? No. His bathing suit? That would

فقط با __________ خود به مهمانی آمد." لباس خفاش؟ نه . لباس شنا او؟

be funny, but if he was really drunk, I think he would come in his... 5, 4, 3 [snaps], ah

این خنده دار بود، اما اگر او واقعا مست بود، فکر می کنم با لباسش می آمد... 5، 4، 3 [فشار]، آه

I don't want to get to 1.

من نمی خواهم به 1 برسم.

His birthday suit. Wan, wan, wan. Naked. No clothes. Drunk.

کت و شلوار تولدش. وان، وان، وان برهنه بدون لباس. مست

And number three: "After the argument Mr. E told James he would

و شماره سه: "بعد از مشاجره آقای E به جیمز گفت که

prefer to be alone."-I want to be alone. And-"James said __________."

ترجیح می دهد تنها باشد." - من می خواهم تنها باشم. و - "جیمز گفت __________."

I'm going to give you a hint. It's on the board. That's your strong suit, being alone?

من قصد دارم به شما اشاره کنم. روی تخته است. این کت و شلوار قوی شماست، تنها بودن؟

No. "You're all over it like a cheap suit." I don't think so. "Suit yourself"?

نه. "شما مثل یک کت و شلوار ارزان قیمت دارید." من اینطور فکر نمی کنم. "مناسب خودت"؟

Yeah, you're smart. See? I know you're smart. I knew you would... I knew you knew the answer. I just

آره تو باهوشی دیدن؟ میدونم تو باهوشی می دانستم که می کنی... می دانستم که جواب را می دانی. فقط

wanted to play with you a bit. Yeah, he told him: "Suit yourself. You want to be alone?

می خواستم کمی با شما بازی کنم. آره بهش گفت: "خودت رو بساز. میخوای تنها باشی؟

Suit yourself. I don't care. I'm out of here."

خودت بپوش. برام مهم نیست. من از اینجا رفتم."

Speaking of which, I am actually out of here. I hope you enjoyed the lesson. Okay, "suit",

صحبت از آن، من در واقع از اینجا خارج شده است. امیدوارم از درس لذت برده باشید. بسیار خوب، "کت و شلوار"،

you can use it now for business, personal. You know the difference between "fit" and

اکنون می توانید از آن برای تجارت، شخصی استفاده کنید. شما تفاوت بین "مناسب" و

"suit". You know popular expressions, and you passed the mini test. But I know you,

"کت و شلوار" را می دانید. شما عبارات رایج را می شناسید و در آزمون مینی گذرانده اید. اما من شما را می شناسم،

I know you will, you're going to go to the website... What website could this be? www,

می دانم که می خواهید، به وب سایت می روید... این چه وب سایتی می تواند باشد؟ www،

what? "eng" as English, "vid" as in video-o-o-o.com, (www.engvid.com) where I have other videos,

چی؟ "eng" به عنوان انگلیسی، "vid" در video-o-o-o.com، (www.engvid.com) که در آن من ویدیوهای دیگری دارم،

and so do other teachers, and we love to have you visit us. But more importantly, do the

و معلمان دیگر نیز همینطور، و ما دوست داریم شما به ما سر بزنید. اما مهمتر از آن، امتحان را انجام دهید

quiz, see how well you did. And as always, I want to say: you know what? Thank you for

، ببینید چقدر خوب انجام داده اید. و مثل همیشه می خواهم بگویم: می دانید چیست؟ از شما

being a good engVid watcher. All right? We'll see you again soon. Chow.

برای تماشاگر خوب engVid متشکرم. خیلی خوب؟ به زودی دوباره شما را می بینیم. چو.

I swear to god that guy was wearing a bat suit. He's a freak man. Freak.

به خدا قسم که آن پسر کت و شلوار خفاشی پوشیده بود. او یک مرد عجیب و غریب است. چیز غریب.

Or at least he suited himself up.

یا حداقل به خودش می‌خورد.