A WHILE or AWHILE?

*Singing* Hi. James from EngVid. I'm going to take off my bag and my hat, I'm going to stay awhile. I've been

*آواز خواندن* سلام. جیمز از EngVid. کیف و کلاهم را برمی دارم، مدتی می مانم. من مدتی است

doing these videos for a while now, and I've got a question for you. I said, "I'm going

که این ویدیوها را انجام می دهم و یک سوال از شما دارم. گفتم: «

to stay awhile," -- "stay awhile", and then, "I've been doing them for a while." Do you

می‌خواهم مدتی بمانم»، «مدتی بمان» و سپس، «مدتی است که آنها را انجام می‌دهم». آیا می

know the difference between "awhile" and "a while"? Probably not, because they sound the same, right?

دانید تفاوت بین "یک مدت" و "یک مدت" چیست؟ احتمالاً نه، زیرا صدای آنها یکسان است، درست است؟

This is one of those mistakes people make in English when they write, that you

این یکی از آن اشتباهاتی است که مردم هنگام نوشتن در زبان انگلیسی مرتکب می شوند، که

really can't see when they speak. Today's lesson: "A while" and "awhile". Love it, don't

وقتی صحبت می کنند واقعا نمی توانید آن را ببینید. درس امروز: "یک مدت" و "یک مدت". دوستش داری،

you? Anyway, welcome to the EngVid video. We have been doing this for a while. When

نه؟ به هر حال، به ویدیوی EngVid خوش آمدید. مدتی است که این کار را انجام می دهیم. وقتی

I said, "for a while", I said something distinct. 'Distinct' means special or unique. What it

گفتم «مدتی» چیز مشخصی گفتم. «متمایز» به معنای خاص یا منحصر به فرد است. آنچه

was, was "a while". I said the article, then this word. "While" by itself means time; it

بود، «مدتی» بود. من مقاله را گفتم، سپس این کلمه. «در حالی که» به خودی خود به معنای زمان است; این

just means time, that's it. "A while", "a" usually comes before a noun, so it means "a

فقط به معنی زمان است، همین. "A while"، "a" معمولا قبل از اسم می آید، بنابراین به معنای "یک

time", is what we're saying. This is why "a while", when written like this, means it's a noun.

زمان" است، چیزی که ما می گوییم. به همین دلیل است که "یک مدت" وقتی اینطور نوشته می شود به معنای اسم است.

Note the article; the article tells us it's a noun that follows.

به مقاله توجه کنید؛ مقاله به ما می گوید که اسمی است که در ادامه آمده است.

So it talks about a length or period of time that can be specified. When I say specified,

بنابراین در مورد یک مدت یا دوره زمانی صحبت می کند که می توان آن را مشخص کرد. وقتی می گویم مشخص شده،

you can give it 1 minute, 1 hour, 1 day, but you don't. You're just saying, for instance,

می توانید 1 دقیقه، 1 ساعت، 1 روز به آن زمان بدهید، اما این کار را نمی کنید. شما فقط می گویید، برای مثال،

"I slept for a while." I'm saying, I don't know, maybe 20 minutes, maybe an hour; it's

"من مدتی خوابیدم." من می گویم، نمی دانم، شاید 20 دقیقه، شاید یک ساعت.

not important. But I could say, "I slept for 3 hours," and be very specific. We're using

مهم نیست. اما می‌توانم بگویم: "من 3 ساعت خوابیدم" و خیلی دقیق باشم. ما در اینجا

the 'for' here to tell you 'for this amount of time', 'for' this noun. Because time is a

از "برای" استفاده می کنیم تا به شما بگوییم "برای این مدت زمان"، "برای" این اسم. زیرا زمان یک

noun; it's a thing, an actual thing. I can say to you, as I said, "I slept for a while", or

اسم است; این یک چیز است، یک چیز واقعی. همانطور که گفتم می توانم به شما بگویم: "یه مدت خوابیدم" یا

"I slept for 3 hours", or I can also say "This will take a while." 'Take' this (a while). "This will

"3 ساعت خوابیدم" یا همچنین می توانم بگویم " مدتی طول می کشد." این را (مدتی) "بگیر" "

take a month." See how we can just slip in that specified period of time? "A while",

این یک ماه طول می کشد." ببینید چگونه می توانیم در آن بازه زمانی مشخص لغزش کنیم؟ "مدتی"،

month; "a while", hours.

ماه؛ "یک مدت"، ساعت.

If this is so obvious and easy, why do we even have the other one? It just doesn't make

اگر این خیلی واضح و آسان است، چرا ما حتی یکی دیگر را داریم؟ فقط

any sense. Notice that this is for a noun, so we can use it as a noun; an actual period

هیچ حسی نداره توجه داشته باشید که این برای یک اسم است، بنابراین می توانیم از آن به عنوان یک اسم استفاده کنیم. یک دوره زمانی واقعی

of time in a sentence. But if we want to actually modify a verb, use it in an adverb way to

در یک جمله اما اگر بخواهیم عملاً یک فعل را تغییر دهیم، از آن به صورت قید برای

demonstrate the passage of time, then we use another one, 'awhile'. 'Awhile' is an adverb,

نشان دادن گذشت زمان استفاده کنیم، سپس از یک فعل دیگر استفاده کنیم، «آخر». "Awhile" یک قید است، به

funny enough. You just take the article, put it with the period of time, smash it together,

اندازه کافی خنده دار. شما فقط مقاله را می گیرید، آن را با دوره زمانی قرار می دهید، آن را به هم می کوبید،

and suddenly it becomes an adverb. It's descriptive, and it means 'a period of time'. It actually

و ناگهان تبدیل به یک قید می شود. این توصیفی است و به معنای "یک دوره زمانی" است. در واقع

means the same thing, because it means 'for a time'. Same here; just to modify the verb,

به همین معنی است، زیرا به معنای "برای مدتی" است. اینجا هم همینطور؛ فقط برای تغییر فعل،

just one step closer to the verb.

فقط یک قدم به فعل نزدیکتر می شود.

Here's an example for you: "My mother is staying awhile." 'Awhile' is actually modifying this

این یک مثال برای شماست: "مادر من مدتی می ماند." "Awhile" در واقع این

verb to tell us the period of time. It's not a noun here; it's modifying how she's staying.

فعل را تغییر می دهد تا دوره زمانی را به ما بگوید. اینجا اسم نیست. نحوه ماندن او را تغییر می دهد.

When we do adverbs, it's how something is, how fast... it describes that verb. It's describing

وقتی قیدها را انجام می دهیم، این است که چیزی چگونه است، چقدر سریع است... آن فعل را توصیف می کند. در اینجا فعل را توصیف می

the verb here; unlike saying it's a noun. How do we translate that? Let's look: "My

کند. بر خلاف گفتن اینکه اسم است. چگونه آن را ترجمه کنیم؟ بیایید نگاه کنیم: "

mother is staying awhile." If we break it down, remember what I told you? 'Awhile' is

مادر من مدتی می ماند." اگر آن را تجزیه کنیم ، یادت می آید که به تو چه گفتم؟ «

the same as 'for a while'. We can say, "My mother is staying for a while." Wow. Then

مدتی» همان «برای مدتی» است. می توانیم بگوییم: « مادر من مدتی می ماند». وای.

we can go back the extra step and go, "My mother is staying for another month." 'For

بعد میتونیم پله اضافه رو برگردیم و بگیم مامانم یه ماه دیگه میمونه. "برای

another month' is describing the length of the stay. "For a while" is describing it,

یک ماه دیگر" طول مدت اقامت را توصیف می کند. "برای مدتی" آن را توصیف می کند،

but we're using this as a noun here, and here we're just modifying the verb. Simple enough.

اما ما در اینجا از آن به عنوان اسم استفاده می کنیم، و در اینجا فقط فعل را تغییر می دهیم. به اندازه کافی ساده

'Awhile' is 'a while' with 'for' built right in it.

"Awhile" "مدتی" است که "for" درست در آن ساخته شده است.

Simple lesson, easy lesson, but one people make a mistake on time and time again. Many

درس ساده، درس آسان، اما یک نفر بارها و بارها اشتباه می کند. بسیاری از

Canadians make a mistake with this, because when we say it -- and remember, we speak more

کانادایی‌ها در این مورد اشتباه می‌کنند، زیرا وقتی آن را می‌گوییم - و به یاد می‌آوریم، بیشتر صحبت

than we read and write -- we just make the assumption that 'awhile' is the same. You

می‌کنیم تا اینکه بخوانیم و بنویسیم - فقط این فرض را می‌کنیم که "مدتی" یکسان است. شما

won't make that mistake. You know why you won't make that mistake? Because you now know

این اشتباه را نخواهید کرد. میدونی چرا این اشتباه رو نمیکنی؟ چون اکنون می‌دانید

that they're the same thing, except 'awhile' has 'for' built right inside, right? Cool.

که آن‌ها یکسان هستند، با این تفاوت که «آخر » «برای» درست در داخل ساخته شده است، درست است؟ سرد.

But in case you've got to do this lesson again, you should go for this very, very special

اما اگر مجبور شدید دوباره این درس را انجام دهید ، باید به این مکان بسیار بسیار خاص بروید

place. Special, special! You should go to . . . hold on; I'm not going to tell you.

. خاص، خاص! باید بری به . . . صبر کن؛ من قصد ندارم به شما بگویم.

Mr. E, my favorite little worm, making an appearance; I don't know... he's been late of late. He's going

آقای E، کرم کوچک مورد علاقه من، ظاهر می شود. نمیدونم...اون دیر اومده. او

to tell you to go to www.eng -- as in English -- vid -- as in video -- .com. Go to engvid.com to get this and other lessons:

به شما خواهد گفت که به www.eng بروید -- همانطور که در انگلیسی -- vid -- همانطور که در ویدیو -- .com. برای دریافت این و سایر درس‌ها به engvid.com بروید:

'all right', 'a lot'... other mistakes that people commonly make, that you are now going

«خیلی خب»، «خیلی»... اشتباهات دیگری که معمولاً مردم مرتکب می‌شوند، که شما اکنون به آنها مسلط خواهید شد

to master and not make that mistake. Have a good one.

و آن اشتباه را مرتکب نمی‌شوید. یک خوب.

Learn English for free www.engvid.com

آموزش زبان انگلیسی رایگان www.engvid.com