Learn English: Words with many meanings

To be or not to be? That is the question. Hi. James, from EngVid. We're looking at homonyms.

بودن یا نبودن؟ مساله این است. سلام. جیمز، از EngVid. ما به دنبال همنام ها هستیم.

What are they? Well, before we even go there, why don't we just go to the board for a second?

آنها چه هستند؟ خوب، قبل از اینکه حتی به آنجا برویم، چرا فقط یک ثانیه به هیئت نمی رویم؟

I want to show you something. I'm sure you've heard this before. All right? English people

من میخواهم به تو چیزی نشان بدهم. مطمئنم این را قبلا شنیده اید. خیلی خوب؟ انگلیسی ها

say, "Those four things are for you." Okay. Four, for. How about this? "When you go to

می گویند: "این چهار چیز برای شماست." باشه. چهار، برای. در مورد این چطور؟ "وقتی

the store to buy the milk, swing by John's house and say bye to him for me." Now, a few

برای خرید شیر به مغازه می روی، کنار خانه جان تاب بخور و برای من با او خداحافظی کن." اکنون، چند مورد

of these words sound the same, but we know the meanings are not the same. And this is

از این کلمات یکسان به نظر می رسند، اما می دانیم که معانی یکسان نیستند. و این همان

what we mean by homonyms. Okay? But I'm going to give you a little test before we get started

چیزی است که ما از همنام ها می گوییم. باشه؟ اما من می خواهم قبل از شروع درس یک تست کوچک به شما بدهم

on the lesson because I want to do some grammar. Let's look at the board.

زیرا می خواهم مقداری گرامر انجام دهم. بیایید به تابلو نگاه کنیم.

So Mr. E who wants to test thee, and he's giving you a little story. Now, bear in mind,

بنابراین آقای E که می خواهد شما را آزمایش کند، و او یک داستان کوچک برای شما تعریف می کند. حالا، به خاطر داشته باشید،

when we're finished, at the end of the video or near the end, we're going to come back

وقتی کار ما تمام شد، در پایان ویدیو یا نزدیک به پایان،

to this with the proper words and see what you've learned. "I want you to bare with me

با کلمات مناسب به این موضوع برمی گردیم و می بینیم که چه چیزی یاد گرفته اید. "از شما می‌خواهم در

as I teach you to go on to the hire lessons on EngVid. When you complete the hole video,

حالی که به شما آموزش می‌دهم به درس‌های استخدامی در EngVid بروید، با من صحبت کنید. وقتی ویدیوی حفره‌ای را کامل کردید،

you will be a much better student because you will no how to read and right like a native

دانش‌آموز بسیار بهتری خواهید بود زیرا مانند یک زبان مادری نمی‌توانید بخوانید و درست کنید

speaker." Now, to a native speaker, actually, it's quite funny. What I just said, if they're

. " اکنون، برای یک زبان مادری، در واقع ، بسیار خنده دار است. چیزی که من گفتم، اگر آنها

not looking at the board, it's perfect English. But if you were to actually write this on

به تابلو نگاه نمی کنند، انگلیسی کامل است. اما اگر واقعاً این را روی

paper, they would be scratching their heads going, "What is wrong with you?" 'Empty',

کاغذ بنویسید، سرشان را می‌خراشند و می‌گویند: "چه مشکلی با شما دارد؟" «خالی»،

'job', 'whole', 'no', and 'correct' don't make any sense. And probably, what I just

«شغل»، «کل»، «نه» و «درست» هیچ معنایی ندارند. و احتمالاً چیزی که من

said to you doesn't make any sense because you're thinking, "Huh? You wrote that, James.

به شما گفتم منطقی نیست زیرا شما فکر می کنید "ها؟ این را نوشتی، جیمز.

You should know." And you're right. And in a second or two, so will you. Ready?

باید بدانی." و حق با شماست. و در یکی دو ثانیه، شما نیز همینطور خواهید بود. آماده؟

Okay. Ready? Let's do the grammar. Now, what are homonyms? Well, "nym" means "name". Right?

باشه. آماده؟ بیایید دستور زبان را انجام دهیم. حال، همنام چیست؟ خوب، "nym" به معنای "نام" است. درست؟

We're here. I'm going to go off for a second so that you can see. "Nym" means "name". "Homo"

ما اینجا هستیم من یک لحظه می روم تا شما بتوانید ببینید. "نیم" به معنای "نام" است. «همو»

means "same". So it means "same name". But this is a general term. And what we have to

به معنای «همان» است. پس به معنی "همین نام" است. اما این یک اصطلاح کلی است. و آنچه ما باید به آن

look at is not the general term but the individual terms for grammar. Because some teachers may

نگاه کنیم اصطلاح کلی نیست بلکه اصطلاحات فردی برای دستور زبان است. زیرا ممکن است برخی از معلمان

say to you, "This is a homophone or homograph." And you're going to say, "What?" Well, I'll

به شما بگویند: "این هموفون یا هموگراف است." و شما می خواهید بگویید "چی؟" خوب، من

break it down for you.

آن را برای شما تجزیه می کنم.

Homophone. Think your iPhone. Got the iTalk going here. "Phone "is for sound, right? Because

هموفون. به آیفون خود فکر کنید. iTalk را به اینجا رساندم. "تلفن" برای صدا است، درست است؟ از آنجا که

we have "phonics", sounds. So what we have here is a homophone sounds the same, but it's

ما "فونیک"، صداها داریم. بنابراین چیزی که در اینجا داریم این است که یک هموافون یکسان است، اما

spelled differently and has a different meaning. "Bare" and "bear". Right? In the story earlier,

املای آن متفاوت است و معنای دیگری دارد. "برهنه" و "خرس". درست؟ در داستان قبلی،

we talked about "bare", and it didn't look quite right? You were right because I was

ما در مورد "لخت" صحبت کردیم، و کاملا درست به نظر نمی رسید ؟ حق با شما بود چون من

using a homophone. Okay? But it also could be a homograph. What? Too many words. We're

از همفون استفاده می کردم. باشه؟ اما همچنین می تواند یک هموگراف باشد. چی؟ کلمات خیلی زیاد ما می

going to simplify. You know what a graph is, right? It tells you how things are moving.

خواهیم ساده سازی کنیم. می دانید نمودار چیست، درست است؟ به شما می گوید که اوضاع چگونه در حال حرکت است.

Usually, graphs are written, right? So "graph". And we come to -- in English, we say "graphic".

معمولاً نمودارها نوشته می شوند، درست است؟ بنابراین "گراف". و ما به -- در انگلیسی می گوییم "گرافیک".

"He had graphic speech", which means, "He was saying something, or it was written very

«سخن گرافی داشت» یعنی « چیزی می گفت یا خیلی محکم نوشته شده بود

strongly." So written the same -- a word can be written the same, but it has a different

». بنابراین یکسان نوشته می شود -- یک کلمه را می توان یکسان نوشت، اما معنای متفاوتی دارد

meaning. "Bear" and "bear" -- notice this one's a noun, and this one's a verb. In case

. "خرس" و "خرس" -- توجه کنید که این یک اسم است و این یک فعل است.

you're confused because I used the same thing over and over, why don't we just look over

اگر گیج شده اید چون من بارها و بارها از یک چیز استفاده کردم ، چرا اینجا را نگاه نکنیم

here. That might explain it to you. Okay.

. ممکن است آن را برای شما توضیح دهد. باشه.

So we're looking over here. We've got "bare". The first "bare" is "not covering" or "no

بنابراین ما اینجا را نگاه می کنیم. ما "لخت" داریم. اولین "لخت" "نپوشاندن" یا "بدون

covering". If this is my bare arm, you will see there is no shirt. It's bare. I won't

پوشش" است. اگر این بازوی برهنه من باشد، خواهید دید که پیراهنی وجود ندارد. لخت است. من

take the rest off and go bare because this is for children. This isn't an adult video.

بقیه را بر نمی دارم و برهنه نمی شوم زیرا این برای کودکان است. این یک ویدیوی بزرگسالان نیست.

It also means "open to view". If I say, "My life is bare, laid bare", it means it's open.

همچنین به معنای "باز برای مشاهده" است. اگر بگویم « زندگی من برهنه است، برهنه است»، یعنی باز است.

Anyone can look at it. If you have bare cupboards at home, there's nothing in them. Okay? They're

هر کسی می تواند به آن نگاه کند. اگر کمدهای خالی در خانه دارید، هیچ چیزی در آنها نیست. باشه؟ آنها

empty. No covering. There's nothing inside. It's empty.

خالی هستند. بدون پوشش چیزی داخلش نیست خالی است.

When we look at "bear", it's almost the same, but this one's an adjective. But when we say

وقتی به "خرس" نگاه می کنیم، تقریباً یکسان است، اما این یک صفت است. اما وقتی

"bear" as a verb, it means "to support". Well, you have, let's say, a wall. And you have

به عنوان فعل می گوییم "خرس" به معنای "حمایت کردن" است. خب ، فرض کنید، یک دیوار دارید. و شما

a table. Okay? This is your table. If I put this on it, this is having a hard time supporting

یک میز دارید. باشه؟ این میز شماست اگر این را روی آن بگذارم، پشتیبانی از آن برایم سخت است

it. See? The table is not really stable. Once I put this on it, it cannot bear the weight.

. دیدن؟ جدول واقعاً ثابت نیست. وقتی این را روی آن گذاشتم، نمی تواند این وزن را تحمل کند.

It will break. So when we talk about support and we say "bear" -- "Can it bear this?" -- it

خواهد شکست. بنابراین وقتی در مورد حمایت صحبت می کنیم و می گوییم "خرس" -- "آیا می تواند این را تحمل کند؟" --

means, "Can it take the weight? Is it strong enough?" That's "bear" as a verb. Okay?

یعنی "آیا می تواند وزن را تحمل کند؟ آیا به اندازه کافی قوی است؟" این "خرس" به عنوان یک فعل است. باشه؟

But here, I'm going to give you a phrasal verb for free. I know you love me. When I

اما در اینجا، من یک فعل عبارتی را به صورت رایگان به شما می دهم . من می دانم تو دوستم داری. وقتی می

say "bear with me", it means "Please, be patient with me." Right? "Support me. Give me some

گویم «مرا تحمل کن» یعنی «لطفا با من صبور باش». درست؟ "از من حمایت کن. کمی به من

time to speak. Bear with me for a second." Right? "Bear" here is that big, scary animal,

فرصت بده تا صحبت کنم. یک لحظه با من تحمل کن." درست؟ "خرس" در اینجا آن حیوان بزرگ و ترسناک است

or it's a teddy bear in your house. It's an animal. So it can also be a noun, so you have

یا یک خرس عروسکی در خانه شماست. این یک حیوان است. بنابراین می تواند یک اسم نیز باشد، بنابراین شما

to really be careful. Right? As a homograph, it can have two meanings. As a homophone,

باید واقعا مراقب باشید. درست؟ به عنوان یک هوموگرافی ، می تواند دو معنی داشته باشد. به عنوان یک هموافون

it can have two meanings. But the word is still the same. Bearing with the lesson? Let's

، می تواند دو معنی داشته باشد. اما کلمه همچنان همان است. تحمل درس؟ بیا

continue.

ادامه بدهیم.

"Hire" -- "hire" is for jobs. And that's what you want, I'm sure. That's why a lot of you

"استخدام" -- "استخدام" برای مشاغل است. و این همان چیزی است که شما می خواهید، من مطمئن هستم. به همین دلیل است که بسیاری از شما

are studying English. And it's a verb. "Will you hire me? Is he hiring? Are they hiring?

در حال مطالعه زبان انگلیسی هستید. و یک فعل است. " من را استخدام می کنی؟ استخدام می کند؟ استخدام می کنند؟

Can I get a job?" Okay. That's the verb. But "higher" is the comparative. There's low,

آیا می توانم کار پیدا کنم؟" باشه. این فعل است. اما "بالاتر" مقايسه است. کم،

low, low, and I'm going to go high, high, high. Right? Voice. My voice went higher.

کم، کم وجود دارد، و من می روم بالا، بالا، بالا. درست؟ صدا. صدایم بالاتر رفت.

Okay? And lower. So price. Sometimes, we say, "This price is higher than the other price."

باشه؟ و پایین تر. پس قیمت. گاهی می گوییم این قیمت از قیمت دیگر بالاتر است.

It means it's more expensive. But don't use "higher" for people, people. Okay? He is not

یعنی گرون تره اما از "بالاتر" برای مردم، مردم استفاده نکنید. باشه؟ او

higher than you unless it's position in a job. He's "taller" than you. But "higher"

بالاتر از شما نیست مگر اینکه در یک شغل موقعیت داشته باشد. او از شما "بلندتر" است. اما "بالاتر"

can be, "Oh, look. That plane is going higher and higher, moving ever upwards or going up."

می تواند "اوه، ببین. آن هواپیما بالاتر و بالاتر می رود، همیشه به سمت بالا یا بالا می رود."

Cool? All right.

سرد؟ خیلی خوب.

Now, what about "whole"? I like "whole". "Whole" means "complete". I often eat whole pizzas

حالا «کل» چطور؟ من "کل" را دوست دارم. "کل" به معنای "کامل" است. من اغلب پیتزاهای کامل را

in one sitting. It means "complete" or "not damaged". You get the whole set. All of the

در یک جلسه می‌خورم. به معنای "کامل" یا "بدون آسیب" است. شما کل مجموعه را دریافت می کنید. همه

pens. Everything came together. Okay? Complete or not damaged. Here's another "hole". The

قلم ها همه چیز به هم رسید. باشه؟ کامل یا خراب نشده اینجا یک "سوراخ" دیگر است.

place I used to live in was a hole. It means "disgusting". I've actually taught in holes

جایی که من قبلاً در آن زندگی می کردم یک سوراخ بود. به معنای "مزارت" است. من در واقع در سوراخ ها نیز تدریس کرده ام

as well. It means a disgusting or not nice place. Some bars are holes. You don't want

. این به معنای یک مکان منزجر کننده یا ناخوشایند است. برخی از میله ها سوراخ هستند. نمیخوای بری پیششون

to go to them. But it also means -- you'll like this. Brought to you by the special effects

اما همچنین به این معنی است که - شما این را دوست خواهید داشت . توسط جلوه های ویژه EngVid به شما ارائه شده است

of EngVid. A hole. A hole. This is a hole. Okay? I made a hole. A "hole" means a tear

. یک سوراخ یک سوراخ این یک سوراخ است. باشه؟ من سوراخ کردم سوراخ به معنای پارگی

or a rip. When something is broken, when it's got a hole in it -- sometimes the hole is

یا پارگی است. وقتی چیزی شکسته است، وقتی سوراخی در آن وجود دارد - گاهی اوقات سوراخ

very small like this one here. That's a hole. So if you say there's a hole in it -- I go,

بسیار کوچک است مانند این اینجا. این یک سوراخ است. بنابراین اگر بگویید سوراخی در آن وجود دارد - من می گویم:

"Ah, man. It's got a hole? I've got to get a new one now. It's got a hole in it." And

"آه، مرد. این سوراخ دارد؟ من باید یک سوراخ جدید داشته باشم. این سوراخ در آن است." و

I live in a hole; I've got a hole in my shirt; things are pretty bad for me right now. Okay?

من در یک سوراخ زندگی می کنم. من یک سوراخ در پیراهنم دارم. اوضاع در حال حاضر برای من بسیار بد است. باشه؟

Or it could be a missing piece. If you say, "There is a hole in here", it means there's

یا ممکن است یک قطعه گم شده باشد. اگر می گویید "اینجا یک سوراخ وجود دارد"، به این معنی است

a piece not there. Here's a piece; there's the hole. All right.

که قطعه ای آنجا نیست. در اینجا یک قطعه است؛ سوراخ وجود دارد خیلی خوب.

"Write". Duh! In English, it means "stupid". All of this is writing. When you do this,

"نوشتن". هه! در زبان انگلیسی به معنای "احمق" است. همه اینها نوشتن است. وقتی این کار را انجام می دهید، به

it's called "writing". I don't think I have to explain. Otherwise, we have to go to the

آن «نوشتن» می گویند. فکر نمی کنم لازم باشد توضیح دهم. در غیر این صورت باید به

basic level. All right? And the other one is "rights" and freedoms. In America, they

سطح پایه برویم. خیلی خوب؟ و دیگری «حقوق» و آزادی است. در آمریکا

have rights. All over the world, you want to get your rights and freedoms -- freedom

حقوقی دارند. در سراسر جهان، شما می خواهید حقوق و آزادی های خود را به دست آورید -

to speak, freedom to vote. So "right" is something that your government or your -- I don't know

آزادی بیان، آزادی رای دادن. بنابراین "حق" چیزی است که دولت یا

-- charter of rights and freedoms gives you that says you're allowed to do certain things

منشور حقوق و آزادی های شما - نمی دانم - به شما می دهد که می گوید شما مجاز به انجام برخی کارها هستید

and no one is stop you from doing them. What are your rights? So, I mean, your rights -- that's

و هیچکس شما را از انجام آنها باز نمی دارد. حقوق شما چیست؟ بنابراین، منظور من، حقوق شماست -- این

a noun. "I have rights in this country. The right the drive. The right to vote. The right

یک اسم است. "من در این کشور حقوق دارم . حق رای دادن. حق رای دادن. حق

to serve my country." And "writing" is clearly the verb when you write a letter to your mother

خدمت به کشورم." و "نوشتن" به وضوح فعل زمانی است که برای مادر خود

or write an email.

نامه می نویسید یا ایمیل می نویسید.

But there's also another one, and this is "right", and I didn't quite put it under there,

اما یکی دیگر نیز وجود دارد، و این "درست" است، و من آن را کاملاً در آنجا قرار

so I'll do it now. When you have this "right" as an active adjective, it means "correct".

ندادم، بنابراین اکنون آن را انجام می دهم. وقتی این «حق» را به عنوان صفت فعال داشته باشید، به معنای «درست» است.

You are "correct". "He is right. He is correct." So we have three different meanings for "right".

شما "درست" هستید. او درست می گوید. بنابراین ما برای «حق» سه معنی متفاوت داریم.

Cool?

سرد؟

And finally, we're going too good do "no". Now, I didn't do a lot because "no" is basically

و در نهایت، ما خیلی خوب "نه" را انجام می دهیم. حالا، من کار زیادی انجام ندادم زیرا "نه" اساساً است

-- it could be a noun, an adverb, an adjective, and a verb. But for most of you guys, you

-- می تواند یک اسم، یک قید، یک صفت و یک فعل باشد. اما برای بسیاری از شما بچه ها، می

know what "no" means in your language, right? It's negative, right? So "no" in this case

دانید "نه" در زبان خود به چه معناست، درست است؟ منفی است، درست است؟ بنابراین "نه" در این مورد

just means "negative". But the other "know" is to have information. Do you know what I'm

فقط به معنای "منفی" است. اما «دانستن » دیگر داشتن اطلاعات است. میدونی چی

talking about? I think you do. Don't say "no". You do know. Okay? So in this case, "Do you

میگم؟ من فکر میکنم تو انجامش میدی. "نه" نگویید. شما می دانید. باشه؟ بنابراین در این مورد، "آیا می

know? Do you have the information I need?". All right? So we've done our grammar, and

دانید؟ آیا اطلاعات مورد نیاز من را دارید؟". خیلی خوب؟ بنابراین ما دستور زبان خود را انجام داده ایم، و

we've done our vocabulary. Let's go back to that original story, okay? And I'm going to

واژگان خود را انجام داده ایم. بیایید به آن داستان اصلی برگردیم، خوب؟ و من

fill in the blanks, and you're going to help me. And then, we're going to know if we really

جاهای خالی را پر می کنم، و شما به من کمک خواهید کرد. و سپس، خواهیم دانست که آیا واقعاً

know what we're talking about. Ready?

می دانیم در مورد چه چیزی صحبت می کنیم یا خیر. آماده؟

So, test time. Remember the story we told before? I didn't write the whole story out.

بنابراین، زمان تست. داستانی که قبلا گفتیم را به خاطر دارید؟ من کل داستان را ننوشتم

See? I used one of them again, "whole". But we've got the sentences. Why don't you take

دیدن؟ من دوباره از یکی از آنها استفاده کردم، "کل". اما ما جملات را داریم. چرا

a look and tell me which should go there.

نگاه نمیکنی و به من نمیگی کدوم باید برم اونجا.

"I want you to bare/bear with me." Now, with your new knowledge, is it "bare" or "bear"?

"من از شما می خواهم که با من کنار بیایید / تحمل کنید." حالا با دانسته های جدید شما «برهنه» است یا «خرس»؟

That's right. B-a -- no. "Bear". If you don't remember, you're going to have to watch this

درست است. B-a -- خیر. "خرس". اگر یادتان نیست، باید

video again, and you have to do the quiz when we're finished.

دوباره این ویدیو را تماشا کنید و وقتی کار ما تمام شد، باید امتحان را انجام دهید .

How about this. "You go on to higher/hire lessons." "You get job? I get job now?" I

در مورد این چطور. "شما به درس های بالاتر بروید/استخدام کنید ." "تو کار پیدا می کنی؟ من الان کار پیدا می کنم؟"

don't think so, son.

فکر نمیکنم پسرم

The "higher" lessons. Right?

دروس "عالی". درست؟

Now, what about this one? "Complete the whole/hole video." This is a "hole" video. It's a good

حالا این یکی چیه؟ "ویدیوی کل/حفره را کامل کنید." این یک ویدیو "حفره" است. ویدیو خوبی است

video. I know what "hole" means in a bad way. It's a good video. So I want you to do like

. من می دانم "سوراخ" به معنای بد چیست. ویدیو خوبی است. بنابراین می‌خواهم مثل

I do with the pizza and watch the "whole" video. And you will know -- "You will know!

من با پیتزا رفتار کنید و ویدیوی «کل» را تماشا کنید. و شما خواهید دانست -- "می دانید!

No do! No do!" Mr. E, where was he? Was he in this video? I think he was. I hope he was

نه انجام دهید! نه انجام دهید!" آقای ای کجا بود؟ آیا او در این ویدیو حضور داشت؟ من فکر می کنم او بود. امیدوارم

at the beginning. But you will "know" because I don't know right now if he was. You will

در ابتدا بوده باشد. اما شما "می دانید" زیرا من در حال حاضر نمی دانم که آیا او بود یا خیر. شما می

know how to "right"? You are not correct. You must use the verb here. "Write like a

دانید چگونه "درست" کنید؟ حرف شما درست نیست. در اینجا باید از فعل استفاده کنید. "مانند یک

native speaker." And also read, because if you don't know homonyms, you'll have a problem

زبان مادری بنویس." و همچنین بخوانید، زیرا اگر همنام ها را بلد نباشید

sometimes, right? When you're reading.

، گاهی اوقات مشکل پیدا می کنید، درست است؟ وقتی در حال خواندن هستید.

So we've gone through these. You notice they're all different from the first ones. So then,

بنابراین ما از طریق اینها گذشتیم. متوجه می شوید که همه آنها با اولین ها متفاوت هستند. بنابراین،

you're smart enough to know I taught you ten vocabulary words and homonyms, homophones,

شما آنقدر باهوش هستید که بدانید من ده لغت واژگانی و همنام، هم‌آواز

and homographs. I hope you liked that. Mr. E's gone, which is a clue for me to go as

و هم‌گراف را به شما یاد دادم. امیدوارم خوشتون اومده باشه آقای E رفته که سرنخی برای رفتن من

well. Have a good day. But before I go, you need to go to www.engvid.com -- see this makes

هم هست. روز خوبی داشته باشید. اما قبل از اینکه من بروم، باید به www.engvid.com بروید -- ببینید

a W -- "eng" as in "English", "vid" as in "video", where you can learn more about your

که W -- "eng" مانند "English"، "vid" در "video"، جایی که می توانید درباره هموگراف های خود بیشتر بدانید

homographs, homonyms. There are a couple lessons on EngVid. And other stuff like conversation

، همنام ها چند درس در مورد EngVid وجود دارد. و چیزهای دیگر مانند گفتگو

-- I like that. Anyway. Have a good one, and see you soon.

-- من آن را دوست دارم. به هر حال. خوش بگذره و به زودی میبینمت

I think that's the right thing to do, don't you?

فکر می کنم این کار درستی است، اینطور نیست؟