Solve your problem — in English: 3 smart strategies from a Neurolanguage coach

- Problems.

- چالش ها و مسائل.

We all have them.

همه ما آنها را داریم.

But what makes you good in business

اما آنچه شما را در کسب و کار خوب می کند،

is your ability to manage problems and find new solutions.

توانایی شما در مدیریت مشکلات و یافتن راه حل های جدید است.

In today's lesson,

در درس امروز،

we'll learn three important problem solving skills

سه مهارت مهم حل مسئله را یاد می گیریم

and learn the Business English expressions

و عبارات انگلیسی تجاری را یاد می گیریم

to talk about them with your team.

تا در مورد آنها با تیم خود صحبت کنیم. بیا

Let's go.

بریم.

Hi, I'm your English coach, Christina

سلام، من مربی انگلیسی شما، کریستینا هستم

and welcome to Business English with Christina,

و با کریستینا به Business English خوش آمدید ،

where you become better at English and better at business.

جایی که شما در انگلیسی بهتر و در تجارت بهتر می شوید.

So last week we learned some interesting expressions

بنابراین هفته گذشته عبارات جالبی

for helping your team to solve interesting problems

برای کمک به تیم شما برای حل مشکلات جالب

in English, by understanding your problem.

به زبان انگلیسی با درک مشکل شما یاد گرفتیم.

And then also believing in your ability

و سپس به توانایی خود

to actually solve that problem.

برای حل واقعی آن مشکل نیز ایمان داشته باشید.

And if you missed that lesson, that's okay.

و اگر آن درس را از دست دادید ، اشکالی ندارد.

You can follow the link in the notes below

if you want to go back and watch that lesson.

اگر می‌خواهید به عقب برگردید و آن درس را تماشا کنید، می‌توانید پیوند موجود در یادداشت‌های زیر را دنبال کنید.

And I recommend that you do.

و من توصیه می کنم که انجام دهید.

And we even began to actually solve a problem together.

و ما حتی شروع به حل یک مشکل با هم کردیم.

And it's a problem that a lot of people

و این مشکلی است که بسیاری از افرادی

who watch my videos share.

که ویدیوهای من را تماشا می کنند به اشتراک می گذارند.

So maybe you had that problem too.

پس شاید شما هم این مشکل را داشتید.

You know, for more complex business situations

می دانید، برای موقعیت های تجاری پیچیده تر، به

you need more advanced English.

زبان انگلیسی پیشرفته تری نیاز دارید.

But, I don't know.

اما، من نمی دانم.

The big question is how do you get more advanced English?

سوال بزرگ این است که چگونه انگلیسی پیشرفته تری بدست آورید؟

Well, why don't we get back

خوب، چرا ما

to tackling that problem together?

با هم به حل این مشکل بر نمی گردیم؟

You know, a lot of the problems that we face

می دانید، بسیاری از مشکلاتی که ما با آنها روبرو هستیم

and that are difficult to solve

و حل آن ها دشوار است، همان چیزی است که

it's what we call last mile problems.

ما آن را مشکلات آخرین مایل می نامیم.

It's like we know how to get there.

انگار می دانیم چگونه به آنجا برسیم.

We almost get there.

تقریباً به آنجا می رسیم.

And then just before finishing that like last mile

و سپس درست قبل از اتمام آن، مانند آخرین مایل

of solving the problem,

حل مشکل، این کار را

we don't, we stop.

نمی کنیم، متوقف می کنیم.

I don't know.

من نمی دانم.

So what makes us like travel, figuratively,

بنابراین چیزی که باعث می‌شود ما سفر را دوست داشته باشیم، به طور مجازی،

travel like 999 miles,

مانند 999 مایل سفر کنیم،

and we just stop before we finish that 1000th mile.

و ما فقط قبل از اتمام آن 1000 مایل توقف می‌کنیم.

That's not an easy word to say 1000th, but that's okay.

گفتن 1000 کلمه آسان نیست ، اما اشکالی ندارد.

That 1000th mile it's like,

آن هزارمین مایل مثل این است که

just before we get to the end, to solution, we stop.

درست قبل از رسیدن به پایان راه حل، متوقف می شویم.

Why?

چرا؟

It's because of our brains.

این به خاطر مغز ماست.

And don't stop before you get the full benefit

و قبل از بهره مندی کامل

of this lesson.

از این درس متوقف نشوید.

It's very simple.

خیلی ساده است.

You've got one thing to do.

شما یک کار دارید.

Go over to christinarebuffet.com/worksheets

به christinarebuffet.com/worksheets بروید

and get the worksheet that goes with this video

و کاربرگ همراه با این ویدیو را دریافت کنید

so you can really learn.

تا بتوانید واقعاً یاد بگیرید.

And I would say assimilate everything in this lesson,

و من می گویم همه چیز را در این درس جذب کنید، از

use it in your real life,

آن در زندگی واقعی خود استفاده کنید،

and you don't even have to go 999 miles,

و حتی لازم نیست 999 مایل بروید،

you just have to go down to the link below the video.

فقط باید به لینک زیر ویدیو بروید. در

Here's Sendhil Mullainathan,

اینجا Sendhil Mullainathan،

a behavioral economist

یک اقتصاددان رفتاری

in a great TED talk all about those last mile problems.

در یک TED بزرگ صحبت می کند که همه چیز در مورد آن مشکلات مایل آخر صحبت می کند.

And in this TED talk, he's talking about brains.

و در این سخنرانی TED، او در مورد مغز صحبت می کند.

Your brain, my brain,

مغز شما، مغز من،

my cat's brain?

مغز گربه من؟

Maybe not the cat's brain.

شاید مغز گربه نباشد.

Anyway. And he's reminding us

به هر حال. و او به ما یادآوری می‌کند

that we need need to remember how the brain works

که

when we're trying to solve problems.

وقتی در تلاش برای حل مشکلات هستیم، باید به یاد داشته باشیم که مغز چگونه کار می‌کند.

- All right, what's the problem?

- باشه مشکل چیه؟

The problem is this little three pound machine

مشکل این دستگاه کوچک سه پوندی است

that's behind your eyes in between your ears.

که پشت چشمان شما و بین گوش های شما قرار دارد.

This machine is really strange.

این دستگاه واقعا عجیب است.

And one of the consequences is that people are weird.

و یکی از عواقب آن عجیب بودن مردم است.

They do lots of inconsistent things.

آنها کارهای ناسازگار زیادی انجام می دهند.

- So how do you make your brain a part of the solution

- پس چگونه می توانید مغز خود را به

to a complex problem

rather than part of the problem?

جای بخشی از مشکل، بخشی از راه حل یک مشکل پیچیده کنید؟

In other words, how do we create the strategies

به عبارت دیگر، چگونه می‌توانیم به جای آسیب رساندن به ما، استراتژی‌هایی را ایجاد کنیم

where the brain is actually going to help us,

که مغز واقعاً به ما کمک کند

instead of hurting us?

؟

First thing is start small.

اولین چیز این است که از کوچک شروع کنید.

Take a big problem and break it into the smaller parts,

یک مشکل بزرگ را در نظر بگیرید و آن را به قسمت های کوچکتر تقسیم کنید

and then work on those one at a time, step by step.

و سپس مرحله به مرحله روی آن ها کار کنید.

For example, someone who says

به عنوان مثال، کسی که می گوید

I need to be better at meetings in English, for example.

من باید در جلسات به زبان انگلیسی بهتر باشم.

It's a very common thing that we help clients with.

این یک چیز بسیار متداول است که ما با آن به مشتریان کمک می کنیم.

And we say, "Okay, well in your meeting, first of all

و ما می گوییم، "خوب، خوب، در جلسه شما، اول از همه

what do you have to do?"

چه کاری باید انجام دهید؟"

Maybe I have to open the meeting.

شاید باید جلسه را باز کنم.

Maybe I have to lead the discussions.

شاید من باید بحث ها را رهبری کنم.

Maybe I have to tell people will when to stop interrupting.

شاید باید به مردم بگویم که چه زمانی از قطع کردن صحبت خودداری کنند.

Maybe I have to answer questions.

شاید باید به سوالات پاسخ دهم.

And we'll look at all of those things.

و ما به همه این موارد نگاه خواهیم کرد.

And then we'll start with just maybe the first one.

و سپس با شاید اولی شروع می کنیم .

Okay. Opening the meeting.

باشه. افتتاح جلسه.

So what do you have to do for opening the meeting?

پس برای افتتاح جلسه چه کاری باید انجام دهید ؟

What's difficult for you?

چه چیزی برای شما سخت است؟

Let's work on that one thing,

بیایید روی آن یک چیز کار کنیم،

get that in place,

آن را در جای خود قرار دهیم،

and then we'll move on to the next thing,

و سپس به کار بعدی خواهیم رفت،

but really doing it one step at a time.

اما واقعاً آن را یک مرحله در یک زمان انجام می دهیم.

The other thing you can do

کار دیگری که می توانید انجام دهید این است که

it's really forming great habits,

واقعاً عادت های عالی را ایجاد کنید،

like taking a small step that's easy to do every day.

مانند برداشتن یک قدم کوچک که انجام هر روز آسان است.

For example, if someone says,

به عنوان مثال، اگر کسی بگوید:

"I need to work on my English for leading meetings

"من برای رهبری جلسات باید روی زبان انگلیسی خود کار کنم

but I just never have the time."

اما هرگز وقت ندارم."

We'll say, "All right,

ما می گوییم، "خوب،

what's the first thing that you need to do

اولین کاری که باید انجام دهید تا

to start getting that habit

عادت به

of working on your English every day?"

کار کردن هر روز با زبان انگلیسی خود را داشته باشید چیست؟"

And it might be something really, really, really small

و ممکن است چیزی واقعاً، واقعاً، بسیار کوچک باشد،

like take your notebook for English

مثلاً دفترچه یادداشت خود را برای انگلیسی

or some notes or whatever

یا چند یادداشت یا هر چیز دیگری بردارید

and just put it on your desk so that you see it every day.

و فقط آن را روی میز خود بگذارید تا هر روز آن را ببینید.

And you think I need to do my English today.

و شما فکر می کنید که من امروز باید انگلیسی خود را انجام دهم.

And get that habit.

و این عادت را بدست آورید.

Just get the habit of thinking

فقط عادت کنید به این فکر کنید که

about I need to do my English today.

من امروز باید انگلیسی خود را انجام دهم.

When that's easy, try that next little habit.

وقتی آسان است، عادت کوچک بعدی را امتحان کنید.

All right, next habit,

بسیار خب، عادت بعدی،

I'm gonna open my notebook and look at it for one minute.

من دفترچه ام را باز می کنم و یک دقیقه به آن نگاه می کنم.

Do that.

این کار را انجام دهید.

And when you feel like that's easy, you got that habit,

و وقتی احساس کردید که این کار آسان است، آن عادت را پیدا کرده اید،

add something to it and just get the habit in place.

چیزی به آن اضافه کنید و فقط عادت را در جای خود ایجاد کنید.

Starting very small, like stupid small

خیلی کوچک شروع کنید، مثل کوچولوهای احمقانه می گویید

you're like, "Christina, there's no point in doing that."

"کریستینا، هیچ فایده ای برای انجام این کار وجود ندارد."

That's how simple and easy it has to be

to start getting that habit.

برای شروع این عادت باید ساده و آسان باشد.

Next thing you wanna do is track your progress.

کار بعدی که می خواهید انجام دهید این است که پیشرفت خود را پیگیری کنید.

So keeping track of all of those times you do

بنابراین با پیگیری تمام آن زمان‌ها،

that one small thing.

آن یک کار کوچک را انجام می‌دهید.

The simplest way to do this,

ساده ترین راه برای انجام این کار،

print out a calendar,

چاپ یک تقویم،

put it on your wall, on your fridge,

قرار دادن آن روی دیوار، روی یخچال،

somewhere where you see it every day.

جایی که هر روز آن را می بینید.

And every day that you do that simple habit,

و هر روز که این عادت ساده را انجام می دهید،

put a check mark on it.

روی آن علامت بزنید.

And you'll see all those check marks building up

و شما خواهید دید که تمام آن علامت های چک در حال ایجاد شدن هستند

and you will not want to break that streak.

و نمی خواهید آن خط را بشکنید.

And you'll do it just to be able to keep that streak going.

و شما این کار را انجام خواهید داد تا بتوانید آن خط را ادامه دهید.

And then finally, reward yourself.

و در نهایت به خودتان پاداش دهید.

To stay motivated to meet your long term goal,

برای اینکه انگیزه خود را برای رسیدن به هدف بلندمدت خود حفظ کنید،

you need to have some quick, immediate rewards.

باید چند پاداش سریع و فوری داشته باشید.

It can be anything.

می تواند هر چیزی باشد.

You can say, "All right. If I do my habit for one week,

می توانید بگویید: "خوب. اگر عادتم را برای یک هفته انجام دهم، می

I'm going to buy myself a cookie at the bakery."

خواهم برای خودم یک کلوچه در نانوایی بخرم."

I don't know. Whatever makes you feel good.

من نمی دانم. هر چیزی که به شما احساس خوبی بدهد.

Just find something where you can say,

فقط چیزی را پیدا کنید که بتوانید بگویید:

"If I reach this goal, I'm gonna reward myself."

"اگر به این هدف برسم، به خودم پاداش خواهم داد."

To say, "Hey, Christina, good job."

برای گفتن، "هی، کریستینا، کار خوب است."

And another step that you can take to solving your problem,

و قدم دیگری که می توانید برای حل مشکل خود بردارید،

it's using a thing called social accountability.

استفاده از چیزی به نام مسئولیت اجتماعی است.

And that basically is a fancy way

و این اساساً یک راه فانتزی است

to say not trying to solve your problem alone.

برای گفتن اینکه سعی نکنید مشکل خود را به تنهایی حل کنید.

It means getting help from other people,

این به این معنی است که از افراد دیگر کمک بگیرید،

looking at how other people are solving similar problems,

ببینید که چگونه افراد دیگر مشکلات مشابه را حل می کنند،

knowing that other people on your team are looking at you

بدانید که افراد دیگر در تیم شما به شما نگاه می کنند، در حالی که شما

as you're trying to solve the problem

سعی می کنید مشکل را حل کنید

so that you have a little bit of accountability.

تا کمی مسئولیت پذیر باشید.

And you know that they're gonna see

و می دانید که آنها خواهند دید که

if you make progress or not.

آیا پیشرفت می کنید یا خیر. می‌دانید

You know, in the example of trying to get

، در مثال تلاش برای رسیدن

to a more advanced level of English,

به سطح پیشرفته‌تر زبان انگلیسی،

some examples of social accountability

برخی از نمونه‌های مسئولیت‌پذیری اجتماعی

might be like meeting up with your coach

ممکن است مانند ملاقات با مربی‌تان باشد

to show them the homework that you did

تا تکالیفی را که

in between your sessions

در بین جلسات خود انجام داده‌اید به آنها نشان دهید

and showing them what you practiced

و به آنها نشان دهید که چه تمرین کرده‌اید

and what you took the time to work on.

و چیزی که برای کار کردن وقت گذاشتید

It could also be meeting with a group of people,

همچنین می تواند با گروهی از افراد ملاقات کند،

like a conversation club or a conversation group.

مانند یک باشگاه گفتگو یا یک گروه گفتگو.

And coming to the session,

و با آمدن به جلسه،

you've prepared the work to talk about that topic.

کار را برای صحبت در مورد آن موضوع آماده کرده اید.

And so you come in

و بنابراین شما وارد می شوید

and you show them that you've done the work.

و به آنها نشان می دهید که کار را انجام داده اید.

And because you knew that they were going to see

و چون می‌دانستید که آن‌ها می‌خواهند ببینند که

if you had done the work,

آیا کار را انجام داده‌اید یا نه،

you took the time to actually do it.

برای انجام آن واقعا وقت گذاشتید.

It's much more powerful

این بسیار قدرتمندتر

than just trying to put it in your schedule

از این است که بخواهید آن را در برنامه خود قرار دهید،

but then something more urgent always comes up.

اما همیشه چیزی فوری تر ظاهر می شود.

And if you don't do your English,

و اگر انگلیسی خود را انجام ندهید،

hey, nobody's gonna notice.

هی، کسی متوجه نخواهد شد.

You know, that is a a recipe

می دانید، این دستور العملی است

for never finding time to improve your English.

برای اینکه هرگز زمانی برای بهبود زبان انگلیسی خود پیدا نکنید.

You know, you have a lot of expertise in something.

میدونی تو یه چیزی تخصص زیادی داری

You don't get to where you're at

in your career today without it.

امروز بدون آن به جایی که در حرفه خود هستید نمی رسید.

But you can't be an expert in everything, that's normal.

اما شما نمی توانید در همه چیز متخصص باشید، این طبیعی است.

And sometimes may need to bring in an expert

و گاهی اوقات ممکن است نیاز به آوردن یک متخصص

to help you solve a problem.

برای کمک به حل یک مشکل باشد.

That way you can continue focusing on your work

به این ترتیب می توانید به تمرکز بر روی کار خود ادامه دهید

and trying to do your best

و سعی کنید بهترین کار را انجام دهید

while someone else thinks about the ideas,

در حالی که شخص دیگری در مورد ایده ها فکر می کند،

bringing in a new perspective

دیدگاه جدیدی به شما ارائه می دهد

and help helping you to solve your problem.

و به شما در حل مشکل کمک می کند.

And often,

و اغلب،

bringing in an expert is a very worthy investment.

آوردن یک متخصص یک سرمایه گذاری بسیار ارزشمند است.

I mean, for example, me,

یعنی مثلا من

I do not hesitate to bring in an expert

ابایی ندارم که مثلا کارشناس بیارم

for example, to do my taxes.

تا مالیاتم رو انجام بده.

Because a mistake could cost a lot of money.

زیرا یک اشتباه ممکن است هزینه زیادی داشته باشد.

And I don't understand every complexity of tax law.

و من همه پیچیدگی های قانون مالیات را درک نمی کنم.

I've got a business coach that I'm working with

من یک مربی کسب‌وکار دارم که با او کار می‌کنم،

because sometimes I'm so focused on the business

زیرا گاهی اوقات آنقدر روی کسب‌وکار تمرکز می‌کنم

that I can't see sometimes very simple solutions

که گاهی اوقات نمی‌توانم راه‌حل‌های خیلی ساده

to problems that I'm struggling with.

برای مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم می‌کنم ببینم. کمک

Having that coach help helps me to stay focused on the goals

گرفتن از آن مربی به من کمک می‌کند تا روی اهداف متمرکز بمانم

and also to make sure that either I do what I need to do

و همچنین مطمئن شوم که یا کاری را که باید انجام دهم انجام می‌دهم

or that something that's very complex and difficult

یا کاری که بسیار پیچیده و دشوار است

is done by someone who has that expertise

توسط شخصی انجام می‌شود که آن تخصص را دارد، در

saves me time, saves me worry and anxiety,

وقت من صرفه‌جویی می‌کند، از نگرانی من جلوگیری می‌کند و اضطراب،

and that is worth investing in.

و این ارزش سرمایه گذاری را دارد.

If you don't use it, you lose it.

اگر از آن استفاده نکنید، آن را از دست خواهید داد.

So here's how you can use what you learned today.

بنابراین در اینجا نحوه استفاده از آنچه امروز یاد گرفتید آورده شده است.

In the comments,

در کامنت‌ها، می‌خواهم

I want you to tell me about a time when you hired an expert

درباره زمانی به من بگویید که یک متخصص را استخدام کرده‌اید

to come in and to help you do the thing,

تا به شما کمک کند تا کار را انجام دهید،

solve the problem that you needed to solve.

مشکلی را که باید حل می‌کردید حل کنید.

Maybe it was a teacher or a coach,

شاید معلم یا مربی،

or someone to do your taxes,

یا کسی بود که مالیات شما را انجام می‌داد،

or someone to help you redecorate your apartment.

یا کسی بود که به شما در بازسازی آپارتمانتان کمک می‌کرد.

It doesn't matter.

مهم نیست.

But tell me about a time when you actually went

اما درباره زمانی به من بگویید که واقعاً رفتید

and got help to solve one of your problems.

و برای حل یکی از مشکلات خود کمک گرفتید. می

You know, a lot of my clients come to me

دانید، بسیاری از مشتریان من به من

and to my team of teachers

و تیم معلمانم مراجعه می کنند

to help them prepare presentations,

تا به آنها کمک کنم تا سخنرانی ها را آماده کنند،

prepare job interviews,

مصاحبه های شغلی آماده کنند،

feel more comfortable in meetings in English,

در جلسات به زبان انگلیسی احساس راحتی بیشتری داشته باشند،

all of those things.

همه اینها.

Because they know that they're gonna be better

زیرا آنها می دانند که

if we can help them.

اگر ما بتوانیم به آنها کمک کنیم، بهتر خواهند شد.

Now, if this lesson was helpful for you,

حالا، اگر این درس برای شما مفید بود،

I would love to know.

دوست دارم بدانم.

And there are three ways that you can tell me.

و سه راه وجود دارد که می توانید به من بگویید.

The first thing is to go ahead

اولین چیز این است که پیش بروید

and subscribe to my YouTube channel,

و در کانال YouTube خود مشترک شوید،

because that helps me,

زیرا این به من کمک می کند،

it helps me help more people basically.

اساساً به من کمک می کند به افراد بیشتری کمک کنم.

And that way I see that you're enjoying these lessons.

و به این ترتیب می بینم که شما از این درس ها لذت می برید.

You can go over to christinarebuffet.com/worksheets

می‌توانید به christinarebuffet.com/worksheets بروید

and you can get a worksheet to help you really practice

و می‌توانید یک کاربرگ دریافت کنید تا به شما کمک کند واقعاً

what you've learned in this video.

آنچه را در این ویدیو آموخته‌اید تمرین کنید.

And go back and watch that video from last week.

و برگردید و ویدیوی هفته گذشته را تماشا کنید.

All about identifying your problems

همه چیز در مورد شناسایی مشکلات

and believing, having that mindset that you can solve them.

و باور داشتن، داشتن این طرز فکر که می توانید آنها را حل کنید.

All right. Thank you so much for improving your English

خیلی خوب. از شما برای بهبود زبان انگلیسی خود

with Business English with Christina,

با انگلیسی تجاری با کریستینا بسیار سپاسگزارم

and I'll see you next time.

و دفعه بعد شما را می بینم.