How Nilgun improved her pronunciation in English

- [Christina] Okay, hello everyone this

- [کریستینا] بسیار خوب، سلام به همه این

is Christina from Speak English With Christina.

کریستینا از Speak English With Christina است.

And today I am here with Nilgun who has just finished

و امروز من اینجا با نیلگون هستم که به تازگی

three months in the Master Real American English program.

سه ماه از برنامه Master Real American English را به پایان رسانده است.

Nilgun, I'm very excited to

Nilgun، من بسیار هیجان زده هستم که به شما

to say congratulations for finishing your program!

تبریک می گویم که برنامه شما را تمام کردید!

And just also for you to share a little bit of

و فقط برای اینکه شما کمی از

the experience with others.

تجربه را با دیگران به اشتراک بگذارید.

So to start, maybe you could just tell us

بنابراین برای شروع، شاید بتوانید

a little bit about yourself.

کمی درباره خودتان به ما بگویید.

- [Nilgun] So, I'm Nilgun.

- [نیلگون] پس من نیلگون هستم. من

I'm originally from Cherokee.

اصالتا اهل چروکی هستم.

And I moved to Chicago about a year ago.

و من حدود یک سال پیش به شیکاگو نقل مکان کردم.

And then, I'm trying to get used to the culture

و سپس، من سعی می کنم به فرهنگ

and language here.

و زبان اینجا عادت کنم.

And this is why I started to work with Christina

و به همین دلیل است که من شروع به کار با کریستینا کردم

in order to improve my language and

تا زبانم را بهبود بخشم و

try to get used to the culture.

سعی کنم به فرهنگ عادت کنم.

- [Christina] Mm-hmm okay, yeah, sure.

- [کریستینا] مم-هوم باشه، آره، حتما.

And so, you know before you started the program

و بنابراین، شما می دانید قبل از شروع برنامه

for you living in the U.S. and with the culture

برای شما که در ایالات متحده زندگی می کنید و با فرهنگ

and the language, like what was the,

و زبان زندگی می کنید، فکر می کنم

I guess the difficulty or the challenge

مشکل یا چالشی

that you, you know, faced about three months ago?

که شما، می دانید، حدود سه ماه پیش با آن مواجه بودید، چه بود؟

- [Nilgun] So, one challenge was native speakers

- [نیلگون] بنابراین، یک چالش این بود که بومی‌ها صحبت می‌کردند،

they didn't really understand me and

آنها واقعاً من را نمی‌فهمیدند و از

they were like surprised to, you know, hear my accent.

شنیدن لهجه‌ام شگفت‌زده شدند.

I sounded kind of like communication problems.

شبیه مشکلات ارتباطی به نظر می رسیدم.

And second, group settings was always very challenging.

و دوم، تنظیمات گروه همیشه بسیار چالش برانگیز بود. برای

I had hard time understanding them or perhaps fitting

درک آنها یا شاید قرار گرفتن

in in the group settings, so it's very

در تنظیمات گروه مشکل داشتم، بنابراین این

most two important challenges I had before.

دو چالش مهمی بود که قبلا داشتم.

- [Christina] Okay, yeah, sure right.

- [کریستینا] باشه، آره، حتما درسته.

So, when you were looking at, I guess,

بنابراین، وقتی به

the content or the format of the Master Real American

محتوا یا قالب برنامه Master Real American

English program, what made the program

English نگاه می‌کردید، چه چیزی این برنامه را

attractive for you?

برای شما جذاب کرده است؟

- [Nilgun] I was, actually going over your YouTube videos,

- [نیلگون] در واقع داشتم ویدیوهای یوتیوب شما را بررسی می کردم

and I really thought, that

و واقعاً فکر می کردم

what you described was really fitting to my situation.

آنچه که شما توصیف کردید واقعاً با شرایط من مناسب است.

- [Christina] Yeah.

- [Nilgun] So I was curious to see how it

- [کریستینا] آره.

- [نیلگون] پس کنجکاو بودم ببینم چطور

was working with you.

با شما کار می کند.

- [Christina] Okay, all right, great, yeah.

- [کریستینا] باشه، باشه ، عالیه، آره.

And maybe for like students who are kind of

و شاید برای دانشجویانی که به نوعی

in the same situation as you,

در موقعیتی مشابه شما قرار دارند،

could you maybe describe what it was like going through

می توانید توصیف کنید که گذراندن

the program, from a student's perspective?

برنامه از دیدگاه یک دانش آموز چگونه بود؟

- [Nilgun] So, we had three months, we started

- [نیلگون] بنابراین، ما سه ماه وقت داشتیم، شروع کردیم،

so we had weekend meetings, one group meeting,

بنابراین جلسات آخر هفته، یک جلسه گروهی

and one personal meeting with my individual coach.

و یک جلسه شخصی با مربی من داشتیم.

And,

و

so,

خب،

what was it like?

چطور بود؟

- [Christina] Lets see, what did we have?

- [کریستینا] بگذار ببینیم، چه داشتیم؟

Because it's a lot of stuff in this program.

چون در این برنامه چیزهای زیادی وجود دارد.

So, lets see, what did you,

بنابراین، بیایید ببینیم، شما چه کار کردید،

we had the, you had your individual session with

ما جلسه انفرادی خود را با

the teacher. So, like 30 minutes. Who was your teacher?

معلم داشتید. بنابراین، مانند 30 دقیقه. استاد شما کی بود؟

- [Nilgun] Ben. Ben was my teacher.

- [نیلگون] بن. بن معلم من بود.

- [Christina] Okay, you were with Ben.

- [کریستینا] باشه، تو با بن بودی.

Then you had the one hour of group

سپس

coaching session every week.

هر هفته یک ساعت جلسه مربیگری گروهی داشتید.

Then the fluency club,

سپس باشگاه روان،

so the conversation practice.

بنابراین مکالمه تمرین کنید.

And then the online course Understand

و سپس دوره آنلاین Understand

Real American English, and then I think you

Real American English، و سپس فکر می کنم شما

also were working with a book about pronunciation as well.

نیز با کتابی در مورد تلفظ کار می کردید.

- [Nilgun] Pronunciation as well.

- [Christina] Yeah, yeah.

- [نیلگون] تلفظ نیز.

- [کریستینا] آره، آره.

- [Nilgun] So there was all sorts of things

- [نیلگون] پس همه چیز

going on.

در جریان بود.

So, actually I liked individual coaching it was

بنابراین، در واقع من مربیگری فردی را دوست داشتم و

more concentrated on accent.

بیشتر روی لهجه متمرکز بود.

And sometimes we were coaching as well.

و گاهی مربیگری هم می کردیم.

And I feel like,

و من احساس می‌کنم،

So I think it really helps to know that

بنابراین فکر می‌کنم دانستن اینکه

I have a session. Twice in a week.

یک جلسه دارم واقعا کمک می‌کند. دو بار در هفته.

So that I feel compelled to work and

به طوری که احساس می کنم مجبورم کار کنم و

be prepared for those sessions.

برای آن جلسات آماده باشم.

So that I can program myself, and you know,

برای اینکه بتوانم خودم را برنامه‌ریزی کنم، و می‌دانی،

it's like, if it was just me,

مثل این است که اگر فقط من بودم،

I may think of, like, you know,

ممکن است به این فکر کنم، مثلاً می‌دانی،

just be compelled to something else, to something else,

فقط مجبور شوم به چیز دیگری، به چیز دیگری،

which is just pulling you to these things.

که فقط تو را به این چیزها می‌کشاند.

But, now I know I have a session,

اما، حالا می دانم که یک جلسه دارم،

I just feel responsible.

فقط احساس مسئولیت می کنم.

More responsible to take my work to the session

مسئولیت بیشتری دارم که کارم را به جلسه ای ببرم

where we can talk about it.

که بتوانیم در مورد آن صحبت کنیم.

- [Christina] Yeah, and I think a lot of students

- [کریستینا] بله، و من فکر می کنم بسیاری از دانش آموزان

they say the same thing.

همین را می گویند.

They're like 'I know I have an appointment

آنها مانند "می دانم که

with my teacher, my coach, which means

با معلمم، مربیم قرار ملاقات دارم، یعنی

I have to prepare this session.

باید این جلسه را آماده کنم."

So I do the homework.'

بنابراین من تکالیف را انجام می دهم.

And I guess its a good structure, you know,

و من حدس می‌زنم که ساختار خوبی است ، می‌دانی که

to force you to find the time to do it.

شما را مجبور می‌کند تا زمانی را برای انجام آن پیدا کنید.

Yeah, right.

بله درسته.

Yeah, okay, and so what was maybe

بله، خوب، و بنابراین شاید چه

the part of the program that you appreciated the most?

بخشی از برنامه بیشتر از همه قدردانی کردید؟

- [Nilgun] I actually don't know, I liked

- [نیلگون] در واقع نمی دانم،

all things.

همه چیز را دوست داشتم.

I mean, I really liked first of all, Ben.

یعنی اول از همه از بن خیلی خوشم آمد.

He was very patient with me,

او با من بسیار صبور بود،

and he's a great speaker, you know,

و او یک سخنران عالی است، می دانید،

I really admired like the way that he speaks,

من واقعاً مانند نحوه صحبت کردن او را تحسین کردم،

and I had a really fun time with him,

و من واقعاً اوقات خوشی را با او سپری کردم

and learned many things from him.

و چیزهای زیادی از او یاد گرفتم.

And yeah, that was one of the things

و بله، این یکی از چیزهایی بود

that I really liked about it.

که من واقعاً در مورد آن دوست داشتم.

- [Christina] Yeah, just having that

- [کریستینا] بله، فقط آن

individual session, and you know,

جلسه انفرادی را انجام دادم، و می دانید،

Ben is a fantastic person.

بن فرد فوق العاده ای است.

He's really nice.

او واقعاً خوب است.

Yeah, okay, great, great.

آره، باشه، عالی، عالی

And so, I guess now after the three months

و بنابراین، حدس می‌زنم حالا بعد از سه ماه

how do you feel if we compare before

چه احساسی دارید اگر قبل از

you started the program,

شروع برنامه را با هم مقایسه کنیم

and now that you finished?

و حالا که شما تمام کرده‌اید؟

Like, what's the change?

مثلاً چه تغییری دارد؟

Or the difference.

یا تفاوت.

- [Nilgun] Well, I mean I definitely feel more confident.

- [نیلگون] خب، منظورم این است که مطمئناً اعتماد به نفس بیشتری دارم.

So, first thing that I wanted to learn

بنابراین، اولین چیزی که می‌خواستم یاد بگیرم

what I was doing wrong, like with fluency

چه کار اشتباهی انجام می‌دهم، مثلاً با تسلط

And I found other things,

و چیزهای دیگری

about things I do wrong with my accent.

در مورد کارهایی که با لهجه‌ام اشتباه انجام می‌دهم، پیدا کردم.

I will be, and I am still working

من خواهم بود و هنوز

on it to fix them, but it's very important for

روی آن کار می کنم تا آنها را برطرف کنم، اما برای من بسیار مهم است

me because before I had no idea.

زیرا قبلاً هیچ ایده ای نداشتم.

- [Christina] Right.

- [کریستینا] درست است.

- [Nilgun] And then, second thing

- [نیلگون] و بعد، دومین چیز این

is how I learned to stay calm,

است که چگونه یاد گرفتم آرام بمانم،

and try to slow down, and try to articulate.

و سعی کنم سرعتم را کم کنم، و سعی کنم بیان کنم.

So if you get really excited, just stop thinking.

بنابراین اگر واقعا هیجان زده می شوید، از فکر کردن دست بردارید.

And instead, I just calmed down and stopped thinking,

و در عوض آرام شدم و دیگر فکر نکردم

and I slow down, these things.

و سرعت این چیزها را کم کردم.

And these things really help you

و این چیزها واقعاً به شما کمک می‌کند

to cover excited, or being excited

تا هیجان‌تان را بپوشانید، یا

when you're talking with someone.

وقتی با کسی صحبت می‌کنید هیجان‌زده شوید.

- [Christina] Right, yeah. Just like to remember

- [کریستینا] درست است، بله. فقط دوست دارم به یاد بیاورم

like, hey, calm down, it's all gonna be okay.

، هی، آرام باش، همه چیز درست می شود.

And then it is okay.

و بعدش مشکلی نداره

So, yeah right.

بنابراین، بله درست است.

Okay, and I guess the final question

بسیار خوب، و حدس می‌زنم سوال نهایی

would be for someone who is

برای کسی باشد که

maybe considering joining the program,

احتمالاً در حال بررسی پیوستن به برنامه است، آیا

is there anything you would say to them

چیزی

about the program, about making

در مورد برنامه،

the decision, anything like that?

تصمیم‌گیری، چیزی شبیه به آن وجود دارد؟

- [Nilgun] So, I would, the only advice

- [نیلگون] بنابراین، من فقط توصیه می کنم که

is to participate in this program.

در این برنامه شرکت کنید.

But make sure you schedule your time

اما مطمئن شوید که زمان خود را

to be prepared for the sessions.

برای آماده شدن برای جلسات برنامه ریزی کرده اید.

Because most of the learning is

زیرا بیشتر یادگیری

not within the sessions.

در جلسات نیست.

Most of the learning is before or after the session.

بیشتر یادگیری قبل یا بعد از جلسه است.

And you just bring your questions there.

و شما فقط سوالات خود را آنجا بیاورید.

It's definitely helpful.

قطعا مفید است.

And you can proceed by only your own working,

و شما می توانید فقط با کار خود ادامه دهید،

but it will help you to gain more knowledge.

اما به شما کمک می کند تا دانش بیشتری کسب کنید.

- [Christina] Yeah, no, you know,

- [کریستینا] بله، نه، می دانید،

that is really good advice.

این واقعاً توصیه خوبی است.

Because I think a lot of people,they think

چون فکر می‌کنم خیلی‌ها فکر می‌کنند

that the work happens during the time

که کار در طول زمان

with the teacher, and the work does happen.

با معلم اتفاق می‌افتد و کار اتفاق می‌افتد.

But, the big, big, big results come

اما، نتایج بزرگ، بزرگ و بزرگ

from the work that you do.

از کاری است که شما انجام می دهید.

- [Nilgun] Because when were young

- [نیلگون] چون وقتی جوان بودیم

we go to school and we learn that.

به مدرسه می رفتیم و آن را یاد می گرفتیم.

But, now this is not like that.

اما، اکنون این چنین نیست.

I think this is more like you learn yourself,

من فکر می کنم این بیشتر شبیه این است که خودتان یاد بگیرید،

but then you need coaching and help from coaches like you.

اما بعد از آن به مربیگری و کمک مربیانی مانند شما نیاز دارید.

It's how it works.

اینطوری کار میکنه

- [Christina] Yeah, that is a good way to describe it.

- [کریستینا] بله، این روش خوبی برای توصیف آن است.

Because it's really like we're here to

چون واقعاً مثل این است که ما اینجا هستیم تا به

point out what you need to do,

کارهایی که باید انجام دهید اشاره می کنیم، به

point out the resources to guide you,

منابعی اشاره می کنیم که شما را راهنمایی کنند،

and correct you, tell you and like you said, tell

و شما را اصلاح می کنند، به شما می گویند و همانطور که گفتید، به

you what you are doing wrong so you can go and fix it.

شما بگوییم چه اشتباهی انجام می دهید تا بتوانید بروید و آن را برطرف کنید. .

- [Nilgun] Those things you cannot do yourself.

- [نیلگون] کارهایی که خودتان نمی توانید انجام دهید.

Those things you cannot because it's still you,

آن چیزها را نمی‌توانید چون هنوز خودتان هستید و

teaching it to yourself.

به خودتان یاد می‌دهید.

All of us need some type of coaching.

همه ما به نوعی مربیگری نیاز داریم.

You have to work yourself, because it's hard.

خودت باید کار کنی، چون سخته.

It's very hard.

خیلی سخته.

You cannot fix it in a half an hour.

شما نمی توانید آن را در نیم ساعت تعمیر کنید.

- [Christina] Yeah, yeah exactly you need like that outside

- [کریستینا] آره، آره دقیقاً به

intervention to help you.

مداخله خارجی برای کمک به تو نیاز داری.

But then you have to go and apply it in

اما پس از آن باید بروید و آن را در

'the real world' lets say, to make the change.

«دنیای واقعی» اعمال کنید تا تغییر ایجاد کنید.

Okay, great, thank you, thank you

باشه، عالی، ممنون،

very much Nilgun.

خیلی ممنون نیلگون.

And again, congratulations on finishing up the program.

و باز هم بابت اتمام برنامه تبریک می گویم.

- [Nilgun] Thank you.

- [نیلگون] متشکرم.

- [Christina] And for sharing

- [کریستینا] و برای به اشتراک گذاشتن

your experience with us. Thanks.

تجربه خود با ما. با تشکر.