BUSINESS ENGLISH communication: 3 mistakes to avoid!

Have you ever embarrassed yourself in a business setting?

آیا تا به حال خود را در یک محیط تجاری خجالت زده کرده اید؟

In my last video,

در آخرین ویدیوی من،

you learned about making your international team great with better business

شما یاد گرفتید که تیم بین‌المللی خود را با مهارت‌های ارتباطی بهتر در کسب‌وکار عالی کنید

communication skills, but you know,

، اما می‌دانید،

I wouldn't be doing my job as your English coach if I didn't tell

اگر

you about three big business communication mistakes

سه اشتباه بزرگ در ارتباط تجاری را به شما نگویم، من به عنوان مربی انگلیسی

that you really want to avoid if you want your team to thrive,

شما کارم را انجام نمی‌دهم. اگر می‌خواهید تیمتان پیشرفت کند واقعاً می‌خواهید از آن اجتناب کنید، آیا

you ready? Let's go. And before we get started,

آماده‌اید؟ بیا بریم. و قبل از شروع،

if you would like other business English lessons that can change

اگر مایلید درس‌های انگلیسی کسب و کار دیگری که می‌تواند

the way that you communicate in English and therefore change your career,

نحوه برقراری ارتباط شما در زبان انگلیسی را تغییر دهد و در نتیجه شغل شما را تغییر دهد، پیش بروید

go ahead and subscribe to this channel so that you get all of the future

و در این کانال مشترک شوید تا تمام درس‌های آینده را دریافت کنید

lessons so that you can improve regularly, consistently,

تا بتوانید به طور منظم، پیوسته

and step by step and have fun doing it.

و گام به گام پیشرفت کنید و از انجام آن لذت ببرید.

Now,

here's a big mistake that you probably don't even know that you're making,

حالا،

اینجا یک اشتباه بزرگ است که احتمالاً حتی نمی دانید که مرتکب آن هستید،

focusing too much on the problems when you communicate.

تمرکز بیش از حد روی مشکلات هنگام برقراری ارتباط.

Now, this is something that I often see with my clients,

اکنون، این چیزی است که من اغلب با مشتریانم می بینم

and it's a cultural thing really. I mean,

و واقعاً یک چیز فرهنگی است. منظورم این است که

if you are in a culture or country or culture,

اگر شما در یک فرهنگ یا کشور یا فرهنگی هستید،

they kind of go together generally where the approach is to really

آنها به طور کلی با هم هماهنگ می شوند، جایی که رویکرد این است که واقعاً

look critically at projects or at situations.

به پروژه ها یا موقعیت ها نگاه انتقادی داشته باشید. می

You know, those cultures, for example, in France where I live, uh,

دانید، آن فرهنگ ها، برای مثال، در فرانسه، جایی که من زندگی می کنم،

they do place a high value on looking critically at problems,

ارزش زیادی برای نگاه انتقادی به مشکلات قائل هستند،

which means talking a lot about the problems and about what's going

که به معنای صحبت زیاد در مورد مشکلات و آنچه

wrong. And this is important in order to solve the problem. You know,

اشتباه است. و این برای حل مشکل مهم است. می دانید،

you can't solve the problem if you don't talk about it,

اگر در مورد آن صحبت نکنید، نمی توانید مشکل را حل کنید،

but you don't want to be too negative. You know,

اما نمی خواهید خیلی منفی نگر باشید. می‌دانید،

if you focus too much on the problem about what's not working well,

اگر بیش از حد روی مشکلی تمرکز کنید که چه چیزی خوب کار نمی‌کند،

that can actually like stop the communication because people are like,

در واقع می‌تواند ارتباط را متوقف کند، زیرا مردم مثل این هستند،

okay, it's all negative, it's all a problem. We can't find a solution.

خوب، همه چیز منفی است، همه اینها یک مشکل است. ما نمی توانیم راه حلی پیدا کنیم.

I give up, whatever. Um,

من دست می کشم، هر چه باشد. امم،

but if you're too negative and it stops the communication,

اما اگر خیلی منفی باف هستید و این ارتباط را متوقف می کند، به این

it means that you can't talk about it and then you can't find a solution.

معنی است که نمی توانید در مورد آن صحبت کنید و سپس راه حلی پیدا نمی کنید.

I mean, here is an example of what I mean.

منظورم این است که در اینجا یک مثال از آنچه منظورم است.

So let's say that your team is working on like

بنابراین بیایید بگوییم که تیم شما مانند

a big project.

یک پروژه بزرگ روی آن کار می کند.

Like let's say they have to create a series of videos to promote a new product,

مثلاً فرض کنید آنها باید یک سری ویدیو برای تبلیغ یک محصول جدید ایجاد کنند،

and they see that the problem is there is just no way

و می بینند که مشکل این است که هیچ راهی وجود ندارد

that all of those videos are gonna be done before the release date of the new

که همه آن ویدیوها قبل از تاریخ انتشار محصول جدید انجام شوند

product. These videos will never be done on time.

. این ویدیوها هرگز به موقع انجام نمی شوند.

Yes, you may be telling the truth, but you're not helping to solve the problem.

بله، شما ممکن است حقیقت را بگویید، اما به حل مشکل کمک نمی کنید.

You're not helping to find a solution. So try this instead,

شما به یافتن راه حل کمک نمی کنید. بنابراین به جای آن این کار را امتحان کنید،

state the problem objectively without too much emotion.

مشکل را به طور عینی و بدون احساسات زیاد بیان کنید. می

Like don't get, you know, upset or angry or,

دانید، ناراحت یا عصبانی یا

or any of those things. Just kind of be very neutral. For example,

یا هر یک از این چیزها را نگیرید. فقط یه جورایی خیلی خنثی باش به عنوان مثال،

our video team thinks that we won't be able to complete all of the videos before

تیم ویدیوی ما فکر می‌کند که نمی‌توانیم قبل از انتشار محصول، همه ویدیوها را تکمیل کنیم

the product is released and then add like, what if,

و سپس لایک اضافه کنیم، چه می‌شود

or would it be possible?

یا ممکن است؟

Or we could plus a possible solution.

یا می توانیم یک راه حل احتمالی را اضافه کنیم.

For example,

به عنوان مثال،

what if we released the instructional videos over the next two weeks and not all

اگر فیلم های آموزشی را طی دو هفته آینده منتشر کنیم و نه

at once? Mm.

یکباره، چه می شود؟ مم

Would it be possible to postpone the release of the product maybe for a couple

آیا می توان عرضه محصول را شاید برای چند

of days?

روز به تعویق انداخت؟

We could bring on some people from another team so that we could get these

می توانستیم چند نفر را از تیم دیگری بیاوریم تا

things done sooner?

زودتر این کارها را انجام دهیم؟

Focusing on the problem can create a lot of resistance, a lot of tension,

تمرکز روی مشکل می‌تواند مقاومت زیادی ایجاد کند، تنش‌های زیادی ایجاد کند،

and it can make people not want to help if you're,

و باعث می‌شود که مردم مایل به کمک نباشند،

especially if you're like shooting down all of their suggestions and then it

به‌خصوص اگر دوست دارید همه پیشنهادات آن‌ها را کنار بگذارید و بعد

feels like there are just no solutions and we can't do anything.

احساس کنید که فقط وجود دارد. هیچ راه حلی نداریم و نمی توانیم کاری انجام دهیم.

And so focusing on the solutions puts your

و بنابراین تمرکز بر راه حل ها،

team into problem solving mode.

تیم شما را در حالت حل مشکل قرار می دهد.

It helps them to start searching for solutions to,

این به آن‌ها کمک می‌کند تا شروع به جستجوی راه‌حل‌هایی برای، می‌دانید

you know, try to find maybe not the perfect outcome,

، تلاش کنند تا شاید نه نتیجه‌ی کامل،

but something that works.

بلکه چیزی که کار می‌کند، بیابند.

And I think you can clearly see which one is gonna be better for

و من فکر می کنم شما به وضوح می توانید ببینید که کدام یک برای

you and your business and your team.

شما و کسب و کار و تیم شما بهتر است.

All right, here's mistake number two that I often see.

بسیار خوب، این اشتباه شماره دو است که من اغلب می بینم.

Are you being too direct or trying to have too much

آیا وقتی صحبت می کنید خیلی مستقیم رفتار می کنید یا سعی می کنید قدرت زیادی داشته باشید

authority when you're speaking?

؟

Because this is another big mistake that I often see with clients and the worst

زیرا این یکی دیگر از اشتباهات بزرگی است که من اغلب با مشتریان می بینم و بدترین

part is you may not even realize that you're doing it.

قسمت این است که ممکن است حتی متوجه نباشید که دارید آن را انجام می دهید.

Maybe you think because you're the boss or the manager and you're giving

شاید فکر می کنید چون رئیس یا مدیر هستید و

instructions to your team that you have to have a very authoritative way of

به تیم خود دستور می دهید که باید روش بسیار معتبری برای

speaking to them, but it with good communication skills. In fact,

صحبت کردن با آنها داشته باشید، اما با مهارت های ارتباطی خوب. در واقع،

often you want to be more collaborative and to speak to them in a

اغلب شما می خواهید همکاری بیشتری داشته باشید و با آنها به

maybe more indirect way, uh, or more, I don't wanna say polite,

روشی شاید غیرمستقیم تر صحبت کنید، اوه، یا بیشتر، نمی خواهم بگویم مودبانه،

it's not a question of politeness,

بحث ادب نیست،

but it's a question of how do you position yourself, you know,

بلکه یک سوال این است که چگونه می خواهید می دانید،

when you're faced with maybe your team clients, et cetera.

وقتی با شاید مشتریان تیم خود و غیره مواجه می شوید، موقعیت خود را پیدا کنید.

And you don't want to put yourself in a position of direct authority,

و شما نمی خواهید خود را در موقعیتی قرار دهید که مستقیماً اقتدار داشته باشد،

cuz I mean, nobody likes authority, right? For example,

زیرا منظورم این است که هیچ کس اقتدار را دوست ندارد، درست است؟ مثلا شنیده ام

I've heard someone ask a member of their team to submit a report

یکی از یکی از اعضای تیمش می خواهد تا

by the end of the week and they said something like this,

آخر هفته گزارشی را ارائه کند و آنها چنین چیزی گفته اند

and you will turn this report into me by the end of the week. Now,

و شما تا آخر هفته این گزارش را به من تبدیل می کنید . اکنون،

if your English speaking colleagues hear you say something like that,

اگر همکاران انگلیسی زبان شما بشنوند که شما چنین چیزی را می گویید،

they are going to feel uncomfortable,

احساس ناراحتی می کنند،

maybe a little resentful of you.

شاید کمی از شما دلخور شوند.

And if they realize that English is not your native language,

و اگر آنها متوجه شوند که انگلیسی زبان مادری شما نیست،

they might feel a little embarrassed for you because they know that they,

ممکن است کمی از شما احساس خجالت کنند، زیرا می دانند که آنها می دانند،

they'll probably just assume that you meant well that you had good

احتمالاً تصور می کنند که شما قصد خوبی داشته اید

intentions,

،

but you've just got a little problem in the way that you're

اما شما فقط کمی دارید. مشکل در نحوه

communicating in English. It's, hey, it's your foreign language,

ارتباط شما به زبان انگلیسی. این، هی، این زبان خارجی شماست،

it's normal to have problems. Um, but hey,

طبیعی است که مشکل داشته باشید. اوم، اما هی،

you're watching this video so you can fix those problems.

شما در حال تماشای این ویدیو هستید تا بتوانید آن مشکلات را برطرف کنید.

So you don't want your team to get offended because of your communication

بنابراین شما نمی خواهید تیم شما به دلیل

skills in English, because that is not going to motivate your team.

مهارت های ارتباطی شما در زبان انگلیسی توهین شود، زیرا این باعث ایجاد انگیزه در تیم شما نمی شود.

So we could use softeners to make requests sound more polite like

بنابراین می‌توانیم از نرم‌کننده‌ها استفاده کنیم تا درخواست‌ها مانند

this. Could you have this report into me by the end of the week?

این مودبانه‌تر به نظر برسند. آیا می توانید این گزارش را تا پایان هفته در اختیار من قرار دهید؟

Please do an English speaker. This sounds more polite.

لطفا انگلیسی صحبت کنید. این مودبانه تر به نظر می رسد.

It makes us want to cooperate more. And just remember,

ما را به همکاری بیشتر وادار می کند. و فقط به یاد داشته باشید،

the more authority that you have in your position,

هر چه اختیارات شما در موقعیت خود بیشتر باشد،

the more important it is to speak indirectly and collaboratively.

صحبت غیر مستقیم و مشارکتی اهمیت بیشتری دارد.

Here's.

اینجاست.

Another place where we often see people making business communication mistakes,

یکی دیگر از مکان هایی که اغلب می بینیم افرادی که در ارتباط تجاری اشتباه می کنند،

emails. Now why,

ایمیل ها است. حالا چرا،

why are there so many problems with emails when you know,

چرا ایمیل‌ها این همه مشکل دارند، وقتی می‌دانید،

if you're writing an email in English, you can sit down,

اگر یک ایمیل به انگلیسی می‌نویسید، می‌توانید بنشینید، می‌توانید

you can take the time to think about your phrases, you can use Google Translate,

زمان بگذارید و به عبارات خود فکر کنید، می‌توانید از Google Translate استفاده کنید،

it's okay,

اشکالی ندارد،

but emails are still a very problematic

اما

thing when you're communicating in English as a foreign language.

هنگام برقراری ارتباط به زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی، ایمیل ها هنوز یک چیز بسیار مشکل ساز هستند.

Now why is that? Because when you're speaking to someone,

حالا چرا اینطور است؟ زیرا وقتی با کسی صحبت می کنید،

you have intonation, body language, facial,

لحن، زبان بدن،

facial expressions. That's a hard expression to say. Um,

حالات چهره دارید. گفتنش سخته اوم،

to help you understand the intention with email,

برای کمک به شما برای درک هدف با ایمیل،

none of that, you just have the words.

هیچ کدام از اینها نیست، شما فقط کلمات را دارید.

So here are a few little tips to help you make sure that your

بنابراین در اینجا چند نکته کوچک وجود دارد که به شما کمک می کند مطمئن شوید که

emails are not offending anyone. Let's say, um,

ایمیل های شما به کسی توهین نمی کند . بیایید بگوییم، اوم،

first thing after you write the email, I know that you're super excited,

اولین چیزی که بعد از نوشتن ایمیل، می دانم که شما فوق العاده هیجان زده هستید،

it's done. It's,

تمام شد. این است،

you wanna hit send and you wanna move on to the next thing. But please just take

شما می خواهید ارسال را بزنید و می خواهید به مورد بعدی بروید. اما لطفاً فقط

two minutes to just read your email through again and see how it

دو دقیقه وقت بگذارید تا ایمیل خود را دوباره بخوانید و ببینید چگونه به

sounds. Second,

نظر می رسد. دوم، از

use templates or models of the emails that you send the

الگوها یا مدل‌هایی از ایمیل‌هایی که

most frequently. This way, you know,

بیشتر ارسال می‌کنید استفاده کنید. به این ترتیب، می دانید،

every time you are asking for some information,

هر بار که اطلاعاتی را می خواهید،

you don't have to start writing the email from zero,

لازم نیست نوشتن ایمیل را از صفر شروع کنید،

but you can use a template, it can make your life easier,

اما می توانید از یک الگو استفاده کنید، می تواند زندگی شما را آسان تر کند،

can save you time on emails,

می تواند در وقت شما در ایمیل ها صرفه جویی کند

and it can also make your emails better.

و همچنین می تواند ایمیل های شما را بهتر کند.

And actually that's why I would like to give you some email templates to help

و در واقع به همین دلیل است که می خواهم چند الگوی ایمیل به شما ارائه دهم تا

you with this.

در این مورد به شما کمک کند.

There is a link below this video where you can go and get

لینکی در زیر این ویدیو وجود دارد که می توانید به آن بروید و

eight email templates for entrepreneurs and other professionals of the most

هشت الگوی ایمیل برای کارآفرینان و دیگر متخصصان از

commonly used email types in the business world.

رایج ترین انواع ایمیل در دنیای تجارت دریافت کنید.

Um, go ahead, get them, download them. They're free. You can them,

اوم، برو، آنها را بگیر، دانلودشان کن. آنها آزاد هستند. شما می توانید آنها را، می

you can put them in your email system, um,

توانید آنها را

as a saved response. And then you just have to, you know,

به عنوان یک پاسخ ذخیره شده در سیستم ایمیل خود قرار دهید. و سپس شما فقط باید، می دانید،

adapt them to your situation.

آنها را با شرایط خود وفق دهید.

But it will save you a lot of time and make your emails a lot better. Now,

اما در وقت شما صرفه جویی می کند و ایمیل های شما را بسیار بهتر می کند. حالا

if you don't use it, you lose it.

اگر از آن استفاده نکنید، آن را از دست می دهید.

So here's a way that you can use what you learned today.

بنابراین در اینجا راهی وجود دارد که می توانید از آنچه امروز آموخته اید استفاده کنید.

Can you think of a business situation where you noticed someone who had

آیا می توانید به موقعیت کاری فکر کنید که در آن متوجه فردی شوید که

great communication skills? Tell us about that in the comments.

مهارت های ارتباطی بالایی دارد؟ در مورد آن در نظرات به ما بگویید.

I would love to know what was the situation,

من خیلی دوست دارم بدانم وضعیت چگونه بود،

why did they impress you?

چرا آنها شما را تحت تاثیر قرار دادند؟

And it can be in English or your own language, um, for the situation,

و می تواند به زبان انگلیسی یا زبان خود شما باشد، امم، برای موقعیت،

but just share it with us and we can see what are some good things

اما فقط آن را با ما به اشتراک بگذارید و ما می توانیم ببینیم که چه چیزهای خوبی در

happening out there in terms of business communication skills.

آنجا از نظر مهارت های ارتباطی تجاری اتفاق می افتد.

And if this lesson was helpful for you,

و اگر این درس برای شما مفید بود،

there are three ways that you can tell me and I would love to know,

سه راه وجود دارد که می‌توانید به من بگویید و من خیلی دوست دارم بدانم،

you can give this lesson a thumbs up and subscribe to my YouTube channel so that

می‌توانید این درس را به اشتراک بگذارید و در کانال YouTube من مشترک شوید تا در

you get future business English lessons.

آینده درس‌های انگلیسی تجاری را دریافت کنید.

You can go over of course and get that template,

البته می‌توانید به آن الگو بروید،

those templates because there are eight of them templates for business English

آن الگوها، زیرا هشت مورد از آنها الگوهایی برای ایمیل‌های انگلیسی تجاری وجود دارد

emails. And then go ahead and watch this next video,

. و سپس ادامه دهید و این ویدیوی بعدی را تماشا کنید،

which is all about the importance of business communication and

که همه چیز در مورد اهمیت ارتباطات تجاری و

three skills that your team needs for success. All right,

سه مهارتی است که تیم شما برای موفقیت به آن نیاز دارد. بسیار خوب، از اینکه

thank you so much for watching Business English with Christina and I

انگلیسی تجاری را با کریستینا تماشا کردید بسیار متشکرم و مشتاقانه

look forward to seeing you next time.

منتظر دیدار بعدی شما هستم.