English lesson for business: networking.

You're an entrepreneur,

شما یک کارآفرین هستید، می‌دانید

you know that networking is essential for growing your business,

که شبکه‌سازی برای رشد کسب‌وکارتان ضروری است،

but what if you know, networking in English,

اما اگر شبکه‌سازی به زبان انگلیسی را بدانید،

you're just not confident doing it,

مطمئن نیستید که این کار را انجام می‌دهید،

or you just don't like networking in any language,

یا اینکه شبکه‌سازی به هیچ زبانی را دوست ندارید، چه می‌کنید.

and you just never really know what to say or how to say it?

واقعاً هرگز نمی دانم چه بگویم یا چگونه بگویم؟

Well, let me help you with all of these in today's episode. Let's go.

خوب، اجازه دهید در قسمت امروز در مورد همه اینها به شما کمک کنم. بیا بریم.

Hi, I'm your English coach Christina,

سلام، من مربی انگلیسی شما کریستینا هستم،

and I'm an entrepreneur who networks in English and in French.

و کارآفرینی هستم که به زبان انگلیسی و فرانسوی شبکه می کنم.

And welcome to business English with Christina,

و با کریستینا به انگلیسی تجاری خوش آمدید ،

where you're gonna learn how to grow your business and grow your level

جایی که می خواهید بیاموزید که چگونه تجارت خود را توسعه دهید و سطح خود را

in English.

Did you know that a lot of jobs and contracts and opportunities

در زبان انگلیسی افزایش دهید.

آیا می‌دانستید که بسیاری از شغل‌ها و قراردادها و فرصت‌ها

are well, kind of like, kind of like a secret.

خوب هستند، یک جورهایی شبیه به یک راز.

It's like you have to know the right person to discover the

مثل این است که باید فرد مناسب را بشناسید تا

opportunity that's just there and waiting for you. Now, over on the blog,

فرصتی را که در آنجاست و منتظر شماست، کشف کنید. اکنون، در وبلاگ،

there's an entire article from entrepreneur.com all

یک مقاله کامل از entrepreneur.com وجود دارد که همه چیز

about this, um, phenomenon,

درباره این پدیده وجود دارد،

maybe we can call it. But here is what you

شاید بتوانیم آن را نام ببریم. اما در اینجا چیزی است که شما

need to know in a nutshell, the best business for startups,

باید به طور خلاصه بدانید، بهترین کسب و کار برای استارتاپ ها،

solo entrepreneurs, um, small businesses,

کارآفرینان انفرادی، امم، کسب و کارهای کوچک،

all of that often comes through referral or word of

همه اینها اغلب از طریق ارجاع یا

mouth. When you know,

شفاهی انجام می شود. وقتی می‌شناسید،

you know someone who knows someone who could use your services,

کسی را می‌شناسید که کسی را می‌شناسد که می‌تواند از خدمات شما استفاده کند،

and then they tell their friend, Hey, go and work with Christina.

و سپس به دوستش می‌گویند: هی برو با کریستینا کار کن.

She's like the best English coach ever. You know,

او مانند بهترین مربی انگلیسی است. می دانید،

nobody knows about that opportunity,

هیچ کس در مورد آن فرصت نمی داند،

but it's through referral or word of mouth that it happens.

اما از طریق ارجاع یا شفاهی است که اتفاق می افتد.

And that's why networking is so important because you have to

و به همین دلیل است که شبکه سازی بسیار مهم است زیرا شما باید به

get out there and know people,

آنجا بروید و مردم را بشناسید،

and they know what you do so that they can refer you so that they can tell their

و آنها می دانند که شما چه کار می کنید تا بتوانند شما را معرفی کنند تا بتوانند به

friends about you. Now, here's a little secret.

دوستان خود در مورد شما بگویند. حالا، در اینجا یک راز کوچک وجود دارد.

You don't have to speak perfect English to be really good

برای اینکه در شبکه سازی واقعاً خوب باشید، لازم نیست انگلیسی کامل صحبت کنید

at networking. And honestly,

. و صادقانه بگویم،

I think that that is sort of a, like a,

من فکر می‌کنم که این یک نوع

a limiting belief that a lot of, uh,

باور محدودکننده است که بسیاری از

entrepreneurs or business owners have when they speak English as a foreign

کارآفرینان یا صاحبان کسب‌وکار وقتی انگلیسی را به‌عنوان یک زبان خارجی صحبت می‌کنند

language, they feel like, you know, I've gotta be totally bilingual or,

، احساس می‌کنند، می‌دانید، من باید کاملاً دوزبانه باشید یا می‌دانید،

you know, I'm gonna try to network,

سعی می‌کنم شبکه‌سازی کنم،

but I know that I'm gonna not have some vocabulary,

اما می‌دانم که واژگانی ندارم،

so I'm just gonna avoid that uncomfortable situation. But

بنابراین از آن موقعیت ناراحت‌کننده اجتناب می‌کنم. اما

that, that's,

این، این است

that's stopping a lot of opportunities from coming your way.

که جلوی بسیاری از فرصت‌ها را می‌گیرد.

And like I said,

و همانطور که گفتم،

you don't have to be perfect in the language to be good at

لازم نیست در زبان کامل باشید تا در

networking. I mean, like I speak French, yes, I speak French, um,

شبکه سازی خوب باشید. منظورم این است که من فرانسوی صحبت می کنم ، بله، من فرانسوی صحبت می کنم، اوم،

fluently. That was not always the case. Uh, but when I speak French,

روان. همیشه اینطور نبود . اوه، اما وقتی من فرانسوی صحبت می کنم،

like I have an American accent, like people after one.

انگار لهجه آمریکایی دارم ، مثل مردم بعد از آن.

Sentence say, Oh, where are you from? Where is this accent?

جمله بگو آه اهل کجایی؟ این لهجه کجاست؟

But I don't let those things stop me from going out

اما اجازه نمی‌دهم این چیزها من را از بیرون رفتن

and trying to meet people and make contacts. And, you know,

و تلاش برای ملاقات با مردم و برقراری تماس باز دارد. و می دانید،

you can use that as like part just part of your identity.

می توانید از آن به عنوان بخشی از هویت خود استفاده کنید.

And people who, if, if that bothers them, I mean,

و افرادی که اگر، اگر این موضوع آنها را آزار می دهد، منظورم این است که

maybe that's not the kind of person that you want to work with.

شاید از آن دسته افرادی نباشند که شما می خواهید با آنها کار کنید.

So even if you are not a native speaker,

بنابراین حتی اگر یک زبان مادری نیستید،

and even if you are not perfectly bilingual,

و حتی اگر کاملاً دو زبانه نیستید،

you can still go out and network and create relationships that

باز هم می‌توانید بیرون بروید و شبکه‌سازی کنید و روابطی ایجاد کنید که به

are going to help grow your business. And you know,

رشد کسب‌وکار شما کمک می‌کند . و می دانید،

one thing with networking is that yes, it does require,

یک چیز در ارتباط با شبکه این است که بله، به

um, a bit of confidence,

کمی اعتماد به نفس نیاز دارد،

like to go and to approach someone and to start

دوست دارم به کسی نزدیک شوم و

that conversation. Uh, it's not easy,

آن مکالمه را شروع کنم. آه، آسان نیست،

but if you feel confident about how you can take that first step,

اما اگر در مورد اینکه چگونه می توانید اولین قدم را بردارید مطمئن هستید،

like it can just open doors for you. Now,

مثل اینکه می تواند درها را به روی شما باز کند. اکنون، در

here are some examples of things that you can say to just

اینجا چند نمونه از چیزهایی است که می توانید برای

break the ice, As we say. Let's imagine you're at, I don't know,

شکستن یخ بگویید، همانطور که ما می گوییم. بیایید تصور کنیم که در آن هستید، نمی دانم،

it could be a conference, it could be a networking event, it could be, um,

این می تواند یک کنفرانس باشد، می تواند یک رویداد شبکه ای باشد، می تواند

some kind of meeting or seminar or, you know,

یک نوع جلسه یا سمینار یا، می دانید،

any kind of a business event where you go and meet people.

هر نوع رویداد تجاری باشد که در آن شما بروید و با مردم ملاقات کنید

Are you having issues with the wifi? Because, well,

آیا با وای فای مشکل دارید؟ چون خب،

there's always a problem with wifi at these places.

همیشه در این مکان ها مشکل وای فای وجود دارد.

Another thing, talk about the food,

یه چیز دیگه در مورد غذا صحبت کنید

and then you can comment on like how good the food is. I mean,

بعد میتونید نظر بدید مثل اینکه چقدر غذا خوبه. منظورم این است که

it's just to start the conversation. The goal is not to get into, um,

فقط برای شروع گفتگو است. هدف این نیست که وارد

like a philosophical discussion of, you know,

بحث فلسفی، می‌دانی،

the guest astronomy of, you know what, That's not the idea.

نجوم مهمان، می‌دانی چیست، این ایده نیست.

It's just to break the ice. That sandwich looks really good.

این فقط برای شکستن یخ است. آن ساندویچ واقعا خوب به نظر می رسد.

Where did you get it? And then after you've done that,

از کجا گرفتیش؟ و بعد از اینکه این کار را انجام دادید،

that's maybe the right moment to just introduce yourself with something very

شاید لحظه مناسبی باشد که خودتان را با چیزی بسیار

simple like, Oh, I'm Christina, by the way. And yes,

ساده معرفی کنید، مثلاً، اتفاقاً من کریستینا هستم. و بله،

it can be that simple and that easy, and yes, it works.

می تواند به همین سادگی و به همین راحتی باشد، و بله، کار می کند.

Like that's kind of the, the way that we often break the ice.

مثل این است که ما اغلب یخ را می شکنیم.

And then introduce ourselves.

و سپس خودمان را معرفی کنیم.

And then you can continue the conversation with another easy question.

و سپس می توانید گفتگو را با یک سوال آسان دیگر ادامه دهید. می دانید

Generally talking, you know, about

، به طور کلی در مورد

the shared event that you're experiencing together because it's an easy topic

رویداد مشترکی که با هم تجربه می کنید صحبت کنید، زیرا موضوع

of conversation, for example, here or two, Um,

گفتگوی آسانی است، برای مثال، اینجا یا دو، اوم،

very versatile, very useful questions.

سؤالات بسیار متنوع و بسیار مفید.

Is this your first time attending this conference or is this

آیا این اولین بار است که در این کنفرانس شرکت می کنید یا

your first time in Las Vegas? And if the person has experience.

اولین بار است که در لاس وگاس حضور دارید؟ و اگر فرد تجربه داشته باشد.

Coming to this event,

با آمدن به این رویداد،

then you can ask them maybe for some tips or why they,

می توانید از آنها بپرسید که شاید راهنمایی هایی داشته باشند یا اینکه چرا آنها

you know, come, why they keep coming back. Um, ask, you know,

آمده اند، چرا مدام برمی گردند. اوم، بپرس، می دانی، از

use their experience. Uh,

تجربیات آنها استفاده کن. اوه،

I would say to get some more knowledge and insights about the event and how to

من می گویم برای کسب اطلاعات و بینش بیشتر در مورد این رویداد و نحوه

get the most out of it. And if it is their first time,

استفاده از آن به بهترین شکل. و اگر اولین بار است، می‌توانید از

then you can ask them like what they think of the city,

آنها بپرسید که درباره شهر چه فکر می‌کنند،

if they have found any good places to eat, um, you know,

آیا مکان‌های خوبی برای غذا خوردن پیدا کرده‌اند، اوم، می‌دانید،

just have like a, a conversation.

فقط یک مکالمه داشته باشید.

Like don't put the pressure on yourself to have a

مانند اینکه برای داشتن یک

fantastic conversation.

مکالمه فوق العاده به خود فشار نیاورید.

You're just making those first steps and getting to know the person

شما فقط اولین قدم ها را انجام می دهید و در همان ابتدا با آن شخص آشنا می شوید

just at the beginning so that you can go into the deeper subjects later and

تا بتوانید بعداً به موضوعات عمیق تر بروید و

feel more comfortable with that person. And then maybe you can ask, you know,

با آن شخص احساس راحتی بیشتری کنید. و سپس شاید بپرسید، می دانید،

if they are at the conference to see any specific,

آیا آنها در کنفرانس هستند تا

uh, events or talks or anything like that,

رویدادها یا گفتگوها یا هر چیز دیگری را ببینند،

because that will give you a little more insight into maybe their interest.

زیرا این به شما بینش بیشتری در مورد علاقه آنها می دهد.

Maybe they'll talk about what they do and you're getting deeper into

شاید آنها در مورد کاری که انجام می دهند صحبت کنند و شما عمیق تر به

the, maybe the more interesting parts of the conversation.

قسمت های جالب تر گفتگو وارد شوید. آیا

Are you here to see any specific presentations? Now,

برای دیدن ارائه های خاص اینجا هستید؟ اکنون،

a little bit about, you know,

کمی در مورد، می دانید،

this idea of going out and doing business in a language

این ایده بیرون رفتن و تجارت به زبانی

that is not your own. A lot of the people that I work with,

که زبان شما نیست. بسیاری از افرادی که من با آنها کار می کنم،

they feel like because English is not their native language,

آنها احساس می کنند چون انگلیسی زبان مادری آنها نیست،

they're like less than maybe some of the people whose

آنها کمتر از افرادی هستند که

language whose native language is English.

زبان مادری آنها انگلیسی است.

But the fact that you have learned another language that you are

اما این واقعیت که شما زبان دیگری را یاد گرفته اید که

bilingual in the sense that you speak to language is not in the sense that you

دو زبانه هستید به این معنا که با زبان صحبت می کنید، به این معنا نیست که شما

speak to languages perfectly, um, but that you've had that experience,

کاملاً با زبان ها صحبت می کنید، بلکه به این معناست که شما آن تجربه را داشته اید،

that you have that more open mind,

که بازتر هستید. ذهن،

like you are able to offer something that

مانند شما می توانید چیزی را ارائه دهید که

another entrepreneur or,

یک کارآفرین دیگر

or partner or whatever who only speaks one language that they cannot

یا شریک یا هر چیز دیگری که فقط به یک زبان صحبت می کند که نمی تواند

offer. So don't see the fact that English is not your native

ارائه دهد. بنابراین این واقعیت را که انگلیسی زبان مادری شما نیست

language as a weakness.

به عنوان یک نقطه ضعف ندانید.

See the fact that you speak more than one language as a strength.

این واقعیت را که بیش از یک زبان صحبت می کنید به عنوان یک نقطه قوت ببینید.

Now maybe you're thinking like, okay, yes, Christina,

حالا شاید شما فکر می کنید ، باشه، بله، کریستینا،

that's great and lovely and all, but um,

این عالی و دوست داشتنی است و همه چیز، اما اوم،

I have to understand the other person. They have to understand me.

من باید طرف مقابل را درک کنم . آنها باید مرا درک کنند.

Sometimes the communication is difficult because it's in English and that's not

گاهی اوقات ارتباط دشوار است زیرا به زبان انگلیسی است و این

my language. I understand that.

زبان من نیست. میفهمم، متوجه هستم، درک میکنم.

But I would also say that maybe that's the case today,

اما من همچنین می‌توانم بگویم که شاید امروز اینطور باشد،

but that's also why you're here improving your English so that you can

اما به همین دلیل است که شما اینجا هستید و انگلیسی خود را بهبود می‌دهید تا بتوانید

improve those skills and you can become better at communicating and doing

آن مهارت‌ها را بهبود ببخشید و بتوانید در برقراری ارتباط و

business in English. But you know,

تجارت به زبان انگلیسی بهتر شوید. اما می‌دانید،

if you need maybe some more proof of,

اگر به مدرک بیشتری برای

of this message that you know,

این پیامی که می‌دانید نیاز دارید،

the fact that English is not your native language can be a strength.

این واقعیت که انگلیسی زبان مادری شما نیست می‌تواند نقطه قوت باشد.

Over on my blog, there's a,

در وبلاگ من،

a link to a very interesting article from ink.com all about

پیوندی به یک مقاله بسیار جالب از ink.com وجود دارد که می‌دانید چرا

why, you know,

bilingual entrepreneurs are better business people. So definitely

کارآفرینان دوزبانه افراد تجاری بهتری هستند. پس حتماً

go and check that out if you need a little, um, motivation boost,

بروید و آن را بررسی کنید اگر مثلاً به کمی تقویت انگیزه نیاز دارید

let's say. And while you're there, um,

. و زمانی که شما آنجا هستید،

maybe take just a few minutes to sign up for my newsletter,

شاید فقط چند دقیقه طول بکشد تا در خبرنامه من ثبت نام کنید،

because when you get my newsletter,

زیرا وقتی خبرنامه من را دریافت می کنید،

of course you get the video delivered directly to your inbox. Uh,

مطمئناً ویدیو را مستقیماً به صندوق ورودی خود تحویل می دهید. اوه،

so you don't even have to think about, you know,

پس حتی لازم نیست به این فکر کنید، می دانید که می

going to do your English for the week, but also in the newsletter,

خواهید انگلیسی خود را برای هفته انجام دهید، اما همچنین در خبرنامه،

there's a quiz on the video of the week so that you can actually

یک مسابقه در مورد ویدیوی هفته وجود دارد تا بتوانید واقعاً

test yourself and learn better. Now,

خود را آزمایش کنید و بهتر یاد بگیرید . حالا،

I wanna end today with a, um, just a good networking tip,

من می‌خواهم امروز را با یک نکته شبکه‌ای خوب به پایان برسانم،

and that is to give more than you get.

و آن این است که بیشتر از چیزی که دریافت می‌کنید، بدهید.

And that means don't just go out and network and wait and

و این بدان معناست که فقط بیرون نروید و شبکه سازی کنید و منتظر باشید و

hope that other people will refer you.

امیدوار باشید که افراد دیگر شما را معرفی کنند.

Be proactive in also referring other people in putting

در ارجاع دادن به افراد دیگر در برقراری

people in touch.

ارتباط با افراد فعال باشید.

Like be that central person that people think of because you've

مثل آن شخص مرکزی باشید که مردم به او فکر می کنند چون

done something for them,

کاری برای آنها انجام داده اید،

because you know the people and then they come back to you because they know

زیرا مردم را می شناسید و سپس آنها به سمت شما باز می گردند زیرا

you also, I mean, just,

شما را نیز می شناسند، منظورم این است که فقط

just think about it like when you are looking for, I don't know,

به آن فکر کنید مانند زمانی که نگاه می کنید. برای، نمی دانم،

a good graphic designer or a good copywriter,

یک طراح گرافیک خوب یا یک کپی رایتر خوب،

and you ask your around your friends like, Hey,

و از اطرافیان خود می پرسید: هی،

do you know a good copywriter? If they give you a good contact

آیا یک کپی رایتر خوب می شناسید؟ اگر با شما تماس خوبی برقرار کنند

and you start working with that person and it makes your life easier. Like,

و شما با آن شخص شروع به کار کنید و این زندگی شما را آسان تر می کند. مثلاً،

you are so thankful to your friend who put you in contact with that

شما از دوستتان که شما را با آن شخص در تماس است بسیار سپاسگزار هستید

person. So you wanna be that person, you know,

. پس می‌خواهید آن شخص باشید، می‌دانید،

the the person that the middle person, let's say. Um,

فردی که مثلاً فرد میانی است. اوم،

because then I, like I said, it just brings back all that like,

چون در آن صورت من، همانطور که گفتم، این همه

good energy back to you and people think of you when they need

انرژی خوب را به شما برمی گرداند و مردم زمانی که به

whatever it is that you do. So if you want to, you know,

هر کاری که انجام می دهید به شما فکر می کنند. بنابراین اگر می‌خواهید، می‌دانید،

be proactive and recommend other people,

فعال باشید و به افراد دیگر توصیه کنید، در

here's an example of how you can do that. You know what,

اینجا مثالی از نحوه انجام این کار آورده شده است. میدونی چیه،

I know someone who would be perfect to help you.

من کسی رو میشناسم که میتونه کمکت کنه.

She's a consultant and she specializes in helping small companies

او یک مشاور است و در کمک به شرکت های کوچک برای تبدیل

transition to become big companies. Do you want me to put you in contact?

شدن به شرکت های بزرگ تخصص دارد. میخوای باهات تماس بگیرم؟

Or maybe you just, you know, you're,

یا شاید شما فقط، می دانید، دارید، دارید

you're talking to this new person and you feel like, wow,

با این شخص جدید صحبت می کنید و احساس می کنید، وای،

they would really work well with my friend. I don't know, Janine,

آنها واقعاً با دوست من خوب کار می کنند . نمی دونم جانین،

I should put them in touch and maybe they can, I don't know,

باید باهاشون تماس بگیرم و شاید بتونن، نمی دونم، با

work some magic together. Who knows, Be proactive and offer.

هم جادو بکنن. چه کسی می داند، فعال باشید و پیشنهاد دهید.

To put them in contact. Here's what you can say. You know,

تا با آنها در تماس باشند. در اینجا چیزی است که می توانید بگویید. می‌دانی،

I think I might know someone that you would like to meet because I think he

من فکر می‌کنم ممکن است کسی را بشناسم که شما دوست دارید با او ملاقات کنید زیرا فکر می‌کنم او

could have some really great ideas on that project that you're working on. Um,

می‌تواند ایده‌های بسیار خوبی در مورد پروژه‌ای که شما روی آن کار می‌کنید داشته باشد. ام،

maybe I can put you two in touch now. If you don't use it, you lose it.

شاید بتوانم الان با شما دو نفر در تماس باشم. اگر از آن استفاده نکنید، آن را از دست می دهید.

So here's how you can use your English today and practice and think about

بنابراین در اینجا آمده است که چگونه می توانید امروز از زبان انگلیسی خود استفاده کنید و

all of the things that you've learned today in the comments below.

همه چیزهایی را که امروز یاد گرفته اید تمرین کنید و در نظرات زیر فکر کنید.

Tell me for you,

برای شما به من بگویید،

what is the hardest part about networking English. Like don't be shy,

سخت ترین قسمت در مورد شبکه انگلیسی چیست. مثل خجالت نکش، خجالت

don't be ashamed. You know,

نکش. می دانید،

networking is a skill that you have to learn.

شبکه سازی مهارتی است که باید آن را یاد بگیرید.

English is a skill that you have to learn. Nobody's perfect at any of those.

انگلیسی مهارتی است که باید آن را یاد بگیرید. هیچ کس در هیچ یک از آنها کامل نیست.

So yeah,

بنابراین بله،

just share with us what's difficult for you and you'll probably see you're not

فقط آنچه را برای شما سخت است با ما در میان بگذارید و احتمالاً خواهید دید که

alone. And if this lesson was helpful for you,

تنها نیستید. و اگر این درس برای شما مفید بود،

I would love to know. And there are three ways that you can tell me. Of course,

دوست دارم بدانم. و سه راه وجود دارد که می توانید به من بگویید. البته

subscribe to my channel. I'd love to see you back here every week.

در کانال من عضو شوید. من دوست دارم هر هفته دوباره شما را اینجا ببینم.

Go over to my blog post and sign up for my newsletter so that you get

به پست وبلاگ من بروید و در خبرنامه من ثبت نام کنید تا

the quiz that goes with the weekly lesson. Um,

امتحانی را که با درس هفتگی همراه است دریافت کنید. اوم،

and I can just send you the weekly lesson directly to your inbox and

و من فقط می توانم درس هفتگی را مستقیماً به صندوق پستی شما بفرستم و

go ahead and watch this next video,

ادامه دهید و این ویدیوی بعدی را تماشا کنید،

which is all about how to introduce yourself in English.

که همه چیز در مورد نحوه معرفی خود به زبان انگلیسی است.

It's a key skill that you'll need. So maybe it's worth, I don't know,

این یک مهارت کلیدی است که به آن نیاز خواهید داشت. پس شاید ارزش داشته باشد، نمی دانم،

10 minutes of your time to watch that video and learn how to do that. Well,

10 دقیقه از وقت خود را برای تماشای آن ویدیو و یادگیری نحوه انجام آن صرف کنید. خوب،

as always,

مثل همیشه،

just thank you so much for learning with me and with business English with

فقط از شما بسیار سپاسگزارم که با من و انگلیسی تجاری با

Christina, and I'll see you next time.

کریستینا یاد گرفتید، و دفعه بعد شما را می بینم.