Learn the English Phrases "Your guess is as good as mine!" and "I never would have guessed!"

In this English lesson I wanted to help you

در این درس انگلیسی می‌خواستم به شما کمک کنم که

learn the English phrase: Your guess is as good as mine.

این عبارت انگلیسی را بیاموزید: حدس شما به اندازه من است.

This is something you say when you don't know the answer to something,

این چیزی است که وقتی جواب چیزی را نمی دانید می گویید،

and the person you're talking to maybe knows the answer maybe doesn't either.

و شخصی که با او صحبت می کنید شاید جواب را بداند شاید هم نمی داند.

We ordered some stuff from Amazon yesterday and it said that the delivery

ما دیروز چیزهایی از آمازون سفارش دادیم و گفت که

is supposed to come today, but honestly, your guess is as good as mine

قرار است تحویل امروز انجام شود، اما صادقانه بگویم، حدس شما به خوبی حدس من است

whether that happens or not, I mean, it might come today.

چه این اتفاق بیفتد یا نه، منظورم این است که ممکن است امروز بیاید.

Often when I order something from Amazon, it comes the next day

اغلب وقتی چیزی از آمازون سفارش می دهم، روز بعد می آید

because we live relatively close to Toronto.

زیرا ما نسبتاً نزدیک به تورنتو زندگی می کنیم.

But whether it actually comes or not, your guess is as good as mine.

اما چه واقعاً بیاید یا نه، حدس شما به خوبی حدس من است.

So when I use that phrase, I'm basically saying I don't really know if it will come today.

بنابراین وقتی از این عبارت استفاده می‌کنم، اساساً می‌گویم که واقعاً نمی‌دانم که امروز خواهد آمد یا نه.

If you think it's going to come today, you might be right.

اگر فکر می کنید قرار است امروز بیاید، ممکن است حق با شما باشد.

If you don't think it will come today, you might be right as well.

اگر فکر نمی کنید امروز بیاید، ممکن است حق با شما نیز باشد.

So anyways, your guess is as good as mine.

بنابراین به هر حال، حدس شما به خوبی حدس من است.

The second phrase I wanted to teach you today is the phrase I never would have guessed.

دومین جمله ای که امروز می خواستم به شما یاد بدهم عبارتی است که هرگز حدس نمی زدم.

This is something you say when someone tells you something

این چیزی است که وقتی کسی چیزی به شما می‌گوید

and you didn't know that that was true.

و نمی‌دانستید که درست است، می‌گویید.

If I said to you, I'm only 40 years old, you might look at me

اگر به شما می گفتم، من فقط 40 سال دارم، ممکن است به من نگاه کنید

and say, Well, I never would have guessed because you look much older.

و بگویید، خوب، هرگز حدس نمی زدم، زیرا شما خیلی پیرتر به نظر می رسید.

Or if I said to you, I am 60 years old

یا اگر به شما می‌گفتم 60 سال دارم

and you think I look a lot younger, you might say, Oh, I never would have guessed.

و فکر می‌کنید خیلی جوان‌تر به نظر می‌رسم، ممکن است بگویید، اوه، هرگز حدس نمی‌زدم.

You look so much younger than 60 years old.

شما خیلی جوانتر از 60 سال به نظر می رسید.

So it's something you say when someone tells you something

پس این چیزی است که وقتی کسی چیزی به شما می‌گوید

and you didn't realize that that was true or that that was a fact.

و متوجه نمی‌شوید که این حقیقت بوده یا واقعیت دارد، می‌گویید.

So to review, Your guess is as good as mine!, is something you say when you don't know

بنابراین برای بررسی، حدس شما به خوبی حدس من است!، چیزی است که وقتی نمی‌دانید اتفاقی

whether something will happen and the person you're talking to probably doesn't either.

می‌افتد و شخصی که با او صحبت می‌کنید احتمالاً اینطور نیست، می‌گویید.

Whether or not it will rain this weekend.

آیا این آخر هفته باران خواهد بارید یا نه.

Your guess is as good as mine.

حدس شما به خوبی حدس من است.

I hope it does, though.

با این حال، امیدوارم این کار را انجام دهد.

And if you say I never would have guessed,

و اگر می گویید من هرگز حدس نمی زدم، به این

it means that

معنی است که

there's a situation that you're: Oh, you didn't actually know that something was true.

موقعیتی وجود دارد که شما در آن هستید: اوه، شما در واقع نمی دانستید که چیزی درست است.

If I was to say to you something like this,

اگر بخواهم چنین چیزی را به شما بگویم،

this is Walter right down here.

این والتر است.

He's huge now.

او اکنون بزرگ است.

And you might say, Oh, I never would have guessed that he would have grown so fast.

و ممکن است بگویید، اوه، من هرگز حدس نمی زدم که او به این سرعت رشد کرده باشد.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Andres Padrón.

این نظر از آندرس پادرون است.

There is a utility pole that has an electric transformer in front of your house.

یک تیر برق وجود دارد که یک ترانسفورماتور برقی در جلوی خانه شما دارد.

Is that the only one...

فقط همین...

Is that only for your property?

فقط برای مال توست؟

It was my first impression because I did not see many cables connected to the transformer.

این اولین برداشت من بود زیرا کابل های زیادی را که به ترانسفورماتور متصل هستند ندیدم.

My response? That is correct.

پاسخ من؟ این صحیح است.

The high voltage comes in from the road and is converted for our house, shed and barn.

ولتاژ بالا از جاده وارد می شود و برای خانه، سوله و انبار ما تبدیل می شود.

So, yes, very observant of you.

بنابراین، بله، بسیار مراقب شما هستم.

Andres, thanks for that comment.

آندرس، ممنون از این نظر

If we look over here, first of all, we'll see this fun dog down here.

اگر به اینجا نگاه کنیم، اول از همه، این سگ سرگرم کننده را اینجا خواهیم دید.

Say hi, Walter.

سلام، والتر.

That's Walter kind of saying hi.

والتر به نوعی سلام می کند.

But if we keep walking, you'll see this pole over here.

اما اگر به راه رفتن ادامه دهیم، این قطب را اینجا خواهید دید.

Also, I don't know if you can tell,

همچنین، نمی‌دانم می‌توانید بگویید یا نه،

but it's quite hazy in the distance.

اما در دوردست کاملاً مه‌آلود است.

The forest fires way up

آتش سوزی های جنگلی

in northern Ontario are actually causing it

در شمال انتاریو در واقع باعث می شود که بوی

to smell like smoke here, even though they're hundreds of kilometers away.

دود در اینجا به مشام برسد، حتی اگر صدها کیلومتر دورتر باشند.

So right up there, there is a transformer.

بنابراین همان بالا، یک ترانسفورماتور وجود دارد.

I think a bird is building a nest in it.

فکر می کنم پرنده ای در آن لانه می سازد.

And those cables there, those wires there go to the road.

و آن کابل ها، آن سیم های آنجا به جاده می روند.

That's where the hydro or electricity comes from.

آب یا برق از آنجا می آید.

And then this one

و سپس این یکی

goes to our barn and it's also connected to our house.

به انبار ما می رود و به خانه ما نیز متصل می شود.

So once again, very observant of you, Andres.

بنابراین یک بار دیگر، بسیار مراقب شما هستم، آندرس.

But yeah, I'm not sure.

اما بله، مطمئن نیستم.

I wasn't going to talk about this too much today because it went away earlier this afternoon.

قرار نبود امروز زیاد در مورد این موضوع صحبت کنم چون امروز بعد از ظهر زودتر از بین رفت.

But it's back. But it smells like smoke.

ولی برگشته اما بوی دود می دهد.

And you can kind of see smoke in the air and you can feel it a little bit when you breathe.

و شما می توانید به نوعی دود را در هوا ببینید و زمانی که نفس می کشید می توانید آن را کمی احساس کنید.

The forest fires, though, are hundreds of kilometers from here.

آتش‌سوزی‌های جنگل‌ها صدها کیلومتر از اینجا فاصله دارند.

So it's surprising to me.

بنابراین برای من تعجب آور است.

Who would have thought who would have guessed that...

چه کسی فکرش را می‌کرد چه کسی حدس می‌زد که...

that the...

you would be able to smell the forest fires so close to here?

می‌توانی بوی آتش‌سوزی جنگل‌ها را تا این اندازه نزدیک اینجا حس کنی؟

So anyways, it's not that bad.

بنابراین به هر حال، آنقدرها هم بد نیست.

I'll see you in a couple of days with another short English lesson. Bye.

یکی دو روز دیگر با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینمت. خدا حافظ.