Learn the English Phrases "to lay low", "to lie low", and "a low blow"

In this English lesson, I wanted to help you learn

در این درس انگلیسی، من می‌خواستم به شما کمک کنم تا

the English phrases to lay low or to lie low.

عبارات انگلیسی را برای lay low یا to lie low یاد بگیرید.

This is one of the situations where we use lie and

این یکی از مواردی است که از دروغ و

lay in the same way, and it means to hide.

دراز کشیدن یکسان استفاده می کنیم و به معنای پنهان شدن است.

Usually you will hear these phrases if you're watching a

معمولاً اگر در حال تماشای

show where the police are chasing some criminals and the

نمایشی هستید که در آن پلیس در تعقیب برخی مجرمان است و

criminals might decide to lie low or to lay low.

مجرمان ممکن است تصمیم بگیرند که دراز بکشند یا دراز بکشند، این عبارات را می شنوید.

Sorry, lie low, lay low.

ببخشید، دراز بکشید، دراز بکشید.

I should say them in the right order. Lay low.

باید آنها را به ترتیب درست بگویم. دراز بکشید

Sounds kind of funny when you say it, though.

با این حال، زمانی که آن را می گویید خنده دار به نظر می رسد. به

It kind of rolls off the tongue in a funny way.

نوعی به طرز خنده‌داری از زبان بیرون می‌رود.

Anyways, the criminals might decide to

به هر حال، مجرمان ممکن است تصمیم بگیرند که

lay low or to lie low.

دراز بکشند یا دراز بکشند.

That means they're going to hide somewhere

این بدان معناست که آنها در جایی پنهان می شوند

where the police can't find them.

که پلیس نتواند آنها را پیدا کند.

The other phrase I wanted to teach

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم

you today is a low blow.

یک ضربه کم است.

So a low blow in boxing is

بنابراین یک ضربه کم در بوکس

if you punch below the waist.

اگر به زیر کمر مشت بزنید.

Like if you punch below the

مثل اینکه اگر به زیر کمربند مشت بزنید

belt, it's considered a low blow.

، ضربه کم محسوب می شود.

But we also use this phrase to talk about

اما ما همچنین از این عبارت برای صحبت در مورد

any behavior or action that's not really nice.

هر رفتار یا عملی که واقعاً خوب نیست استفاده می کنیم.

So for instance, if I lent my brother $100 and told him,

بنابراین، برای مثال، اگر من به برادرم 100 دلار قرض بدهم و به او بگویم،

you can pay me back in a year, and then if I

می‌توانی یک سال دیگر به من بازپرداخت کنی، و اگر

asked him for the $100 back tomorrow, that'd be a low blow.

فردا از او 100 دلار را پس بگیرم، ضربه ناچیزی خواهد بود.

Like I'd be doing something that's not

مثل اینکه کاری انجام می دهم که نه

very nice and not very kind.

خیلی خوب باشد و نه خیلی مهربان.

So to review to lay low or lie

بنابراین، بازبینی برای دراز کشیدن یا دروغ گفتن

low means to kind of hide out.

به معنای پنهان شدن است.

Maybe you've stolen something and the police are after

شاید شما چیزی را دزدیده اید و پلیس در تعقیب

you, so you hide out at your cousin's place.

شما است، بنابراین در خانه پسر عموی خود پنهان شده اید.

You decide to lay low.

شما تصمیم می گیرید دراز بکشید.

You decide to lie low.

شما تصمیم می گیرید دراز بکشید.

And a low blow is anytime you do

و یک ضربه ضعیف هر زمانی است که شما

something to someone that's just not very nice

کاری را به کسی انجام می دهید که خیلی خوب نیست

and not something they were expecting.

و چیزی نیست که او انتظارش را داشت.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

I'm just going to read the beginning of this

من فقط

comment from Know that for the sake of time.

به خاطر زمان شروع این نظر را از سایت Know that می خوانم.

It's a great comment, but I'll read the... we'll

این یک نظر عالی است، اما من آن را می خوانم ... ما

get the gist of it from Know that every

اصل آن را از بدانید که هر از چند

now and then you squeeze the recording of your

گاهی ضبط

videos lessons for us into your lunch break.

ویدیوهای درس های خود را برای ما به استراحت ناهار خود فشار می دهید.

Bob, I was wondering if you plan these, let's

باب، می‌خواستم بدانم که آیا شما برای این

say, trips or if you do them more spontaneously,

سفرها برنامه‌ریزی می‌کنید یا آنها را به‌طور خودانگیخته‌تر انجام می‌دهید،

depending on what's on your to do list for

بسته به آنچه در فهرست کارهای

the day and then you can read the rest.

روزانه شما وجود دارد و سپس می‌توانید بقیه را بخوانید.

But my response sometimes it is on a whim,

اما پاسخ من گاهی از روی هوس است،

sometimes it is intentional, sometimes it is just convenient.

گاهی عمدی است، گاهی اوقات فقط راحت است.

There isn't a rhyme or reason most of the time.

بیشتر اوقات قافیه یا دلیلی وجود ندارد.

Sometimes it just depends on the weather.

گاهی اوقات فقط به آب و هوا بستگی دارد.

So thanks Know that for that comment and that question.

پس متشکرم این را برای آن نظر و آن سوال بدانید.

Yeah, sometimes it's just, you know,

آره، گاهی اوقات فقط، می دانید،

how I'm feeling that day.

آن روز چه احساسی دارم.

Or maybe I'm doing an errand.

یا شایدم دارم یه کارو انجام میدم

So I just jumped out of the van

بنابراین من فقط از ون پریدم

and do an English lesson as well. Today.

و یک درس انگلیسی نیز انجام دادم. امروز

I came out this way because it's

من از این طریق بیرون آمدم زیرا این

just a nice area to do it.

فقط یک منطقه خوب برای انجام آن است.

I know that some of you like seeing

من می دانم که برخی از شما دوست دارید

views of the farm and some of you

مناظر مزرعه را ببینید و برخی از شما

like seeing little glimpses of Canadian life.

دوست دارید نماهای کوچکی از زندگی کانادایی را ببینید.

You like seeing trucks drive by and you

شما دوست دارید کامیون ها را ببینید و

like seeing what's happening in my local town.

دوست دارید ببینید در شهر محلی من چه اتفاقی می افتد.

So yeah, sometimes I do it intentionally.

بنابراین بله، گاهی اوقات من این کار را عمدا انجام می دهم.

If you watch my Members Only video on

اگر امروز ویدیوی من فقط برای اعضا را در

my other channel today I did that intentionally.

کانال دیگرم تماشا کنید، من عمداً این کار را انجام دادم.

There's a new bakery in town, so

یک نانوایی جدید در شهر وجود دارد، بنابراین

I decided to walk past it.

تصمیم گرفتم از کنار آن عبور کنم.

I didn't go in, but I do know that sometimes some

من وارد نشدم، اما می دانم که گاهی برخی

of you like seeing just a little glimpse of Canadian life.

از شما دوست دارید فقط گوشه ای از زندگی کانادایی را ببینید. در حال حاضر

There's a glimpse of Canadian life

گوشه ای از زندگی کانادایی به

coming towards me right now.

سمت من می آید.

There's someone walking three dogs.

کسی هست که سه سگ را راه می اندازد.

So I think I might actually move into

بنابراین فکر می‌کنم ممکن است واقعاً به

this driveway and let them go past.

این مسیر رفت و آمد کنم و بگذارم آنها از کنارشان بگذرند.

So I'm not afraid of dogs.

بنابراین من از سگ نمی ترسم.

But do you remember that one video

اما آیا آن ویدئویی را

where a dog almost bit me?

که در آن سگی نزدیک بود مرا گاز بگیرد را به خاطر دارید؟

That wasn't very enjoyable. Hi.

این خیلی لذت بخش نبود سلام

How you doing? Good.

حال شما چطور است؟ خوب

There you can see the dogs going by.

در آنجا می‌توانید سگ‌هایی را ببینید که می‌گذرند.

If I sounded extra cheerful with my

اگر با سلامم خیلی شاد به نظر می رسیدم

hello, that's because I recognized that person.

، به این دلیل است که آن شخص را شناختم.

It's a former student of mine, so I didn't want

این دانشجوی سابق من است، بنابراین نمی خواستم

to say her name, but she was a good student.

نامش را بگویم، اما او دانش آموز خوبی بود.

Very, very smart.

خیلی خیلی باهوشه

Anyways. Yes. Location.

به هر حال. بله. مکان.

I try to get a little bit of

من سعی می کنم

variety in as well for my own sake.

به خاطر خودم کمی تنوع داشته باشم.

It's kind of fun to make videos in different locations.

ساختن ویدیو در مکان های مختلف به نوعی سرگرم کننده است.

Me standing at home with a tree in

ایستادن من در خانه با درختی در

the background is only exciting for so long,

پس‌زمینه فقط برای مدت طولانی هیجان‌انگیز است،

so sometimes it's nice to get out.

بنابراین گاهی اوقات بیرون رفتن خوب است.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

Thanks for learning a bit of English.

ممنون از اینکه کمی انگلیسی یاد گرفتید.

I'll see you in a couple

چند

days with another short English lesson. Bye.

روز دیگر شما را با یک درس کوتاه دیگر انگلیسی می بینم. خداحافظ