Learn the English Phrases "a two-way street" and "the word on the street"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی می خواستم به

you learn the English phrase a two-way street.

شما کمک کنم که عبارت انگلیسی a two-way street را یاد بگیرید.

Now, the street behind me is a two-way street.

حالا خیابون پشت سرم دو طرفه است.

You can drive that way on that street

شما می توانید در آن خیابان به آن سمت رانندگی کنید

or you can drive the other way.

یا می توانید از راه دیگر رانندگی کنید.

But this phrase also has a different meaning.

اما این عبارت معنای دیگری نیز دارد.

It's used to describe a relationship or

برای توصیف رابطه یا

situation where things go both ways.

موقعیتی استفاده می شود که در آن همه چیز به دو طرف پیش می رود.

Let's think about respect.

بیایید به احترام فکر کنیم.

When two people respect each

وقتی دو نفر به یکدیگر احترام می گذارند

other, it's a two-way street.

، این یک خیابان دو طرفه است.

I respect to Jen and Jen respects me.

من به جن احترام می گذارم و جن به من احترام می گذارد.

In order to be respected, you

برای اینکه به شما احترام گذاشته شود

have to respect other people.

باید به دیگران احترام بگذارید.

It's a two-way street.

این یک خیابان دو طرفه است.

I think this happens as well with trust.

فکر می کنم با اعتماد هم این اتفاق می افتد.

In order to trust someone, they need to trust you.

برای اینکه به کسی اعتماد کنید، او باید به شما اعتماد کند.

It's a two-way street.

این یک خیابان دو طرفه است.

You can also use this to

شما همچنین می توانید از این برای

describe a situation like this.

توصیف وضعیتی مانند این استفاده کنید.

Sometimes Jen doesn't have enough flowers, so

گاهی اوقات جن گل کافی ندارد، بنابراین

we get some from another flower farmer,

از یک کشاورز گل دیگر گل می گیریم،

but it's a two-way street.

اما این یک خیابان دو طرفه است.

When they don't have enough flowers,

وقتی گل کافی ندارند به

we sell them flowers as well.

آنها گل هم می فروشیم.

So we help each other out.

بنابراین ما به یکدیگر کمک می کنیم.

The other phrase I wanted to teach you today

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم

is the phrase, the word on the street.

عبارت است، کلمه در خیابان.

This is what we use when we talk

این همان چیزی است که وقتی در

about information that we've heard from someone else.

مورد اطلاعاتی که از شخص دیگری شنیده ایم صحبت می کنیم. لازم

It doesn't have to be information you heard while walking

نیست این اطلاعاتی باشد که در حین راه رفتن

along the street, but you could say to someone, hey,

در خیابان شنیده اید، اما می توانید به کسی بگویید، هی، این

word on the street is you're expanding your business.

کلمه در خیابان این است که کسب و کار خود را گسترش می دهید.

Or you could say, hey, word on the street is

یا می توانید بگویید، هی، در خیابان شنیده می شود که در

you took an English test and you passed it.

یک آزمون انگلیسی شرکت کرده اید و آن را قبول کرده اید.

So when you hear something from someone else, you

بنابراین وقتی چیزی از شخص دیگری می شنوید،

would say, it's the word on the street.

می گویید، آن کلمه در خیابان است.

It's what people are talking about, about that person.

این چیزی است که مردم در مورد آن شخص صحبت می کنند.

So to review, a two-way street is

بنابراین برای مرور، خیابان دوطرفه

that street behind me, but also any relationship

همان خیابان پشت سر من است، اما همچنین هر رابطه

or situation where things go both ways.

یا موقعیتی که همه چیز به دو طرف پیش می رود.

And the word on the street is a

و کلمه در خیابان

phrase we use to talk about information we've

عبارتی است که ما برای صحبت در مورد اطلاعاتی که

heard or things we've heard about other people.

شنیده ایم یا چیزهایی که در مورد دیگران شنیده ایم استفاده می کنیم.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Andres. Oh, volunteer firefighters.

این نظر از آندرس است. آه، آتش نشان های داوطلب.

Interesting.

If you were a firefighter, were you allowed

جالب هست.

اگر آتش نشان بودید، اجازه داشتید

to interrupt your lesson at school, jump in

درس خود را در مدرسه قطع کنید، سوار

your car and go to the accident/fire?

ماشین خود بپرید و به محل حادثه/آتش سوزی بروید؟

Will this affect your performance as a teacher?

آیا این بر عملکرد شما به عنوان یک معلم تأثیر می گذارد؟

And my response?

و پاسخ من؟

I'm pretty sure volunteer firefighters have an agreement

من تقریباً مطمئن هستم که آتش نشانان داوطلب

with their boss that they can leave.

با رئیس خود توافق کرده اند که می توانند آنجا را ترک کنند.

It's for the greater good, after all.

بالاخره برای نفع بیشتر است.

So thanks, Andres, for that comment.

بنابراین، متشکرم، آندرس، برای آن نظر.

And I did actually look this up, and

و من در واقع این را جستجو کردم، و در

it's actually a law in Ontario, Canada.

واقع یک قانون در انتاریو، کانادا است.

Let me read a little snippet of the law to you.

بگذارید بخش کوچکی از قانون را برای شما بخوانم.

It says, no employer shall without good cause prevent

این می گوید، هیچ کارفرمایی بدون دلیل موجه نمی تواند مانع از

a person who is a volunteer firefighter from leaving

خروج فردی که یک آتش نشان داوطلب است

for work to attend any kind of fire or

به محل کار خود برای شرکت در هر نوع آتش سوزی یا

accident or other firefighter related incident.

حادثه یا سایر حوادث مرتبط با آتش نشانی انجام شود.

They may either leave work or fail

آنها ممکن است کار را ترک کنند یا

to appear at work for those situations.

برای آن موقعیت ها در محل کار ظاهر نشوند.

So it's the law.

پس قانون است.

If you're a volunteer firefighter, it means you can

اگر شما یک آتش نشان داوطلب هستید، به این معنی است که می توانید

get out of work when you need to.

در صورت نیاز از کار خارج شوید.

Hey, I'm going to cough for a sec.

هی، من برای یک ثانیه سرفه می کنم.

It's just a little cold out here.

اینجا فقط کمی سرد است

I wanted to show you this fence.

می خواستم این حصار را به شما نشان دهم. به

I find this fence interesting.

نظر من این حصار جالب است.

We're actually at a park. Okay.

ما در واقع در یک پارک هستیم. باشه.

But this park has this really tall chain link fence.

اما این پارک دارای این حصار زنجیره ای واقعا بلند است.

We call this a chain link fence.

ما به این حصار زنجیره ای می گوییم.

And at the top it's kind of bright in the sun there.

و در بالای آن به نوعی در خورشید روشن است. در

It actually has barbed wire.

واقع سیم خاردار دارد.

This is the kind of fence you

این همان حصاری است که به

would more likely find at a prison.

احتمال زیاد در زندان پیدا می کنید.

You don't normally find a fence like this at a park.

شما معمولاً چنین حصاری را در پارک پیدا نمی کنید.

Now you can just come in the park down there.

حالا شما فقط می توانید به پارک آن پایین بیایید.

I'm not sure why this fence is here.

من مطمئن نیستم چرا این حصار اینجاست.

I have a funny feeling that maybe

احساس خنده‌داری دارم که شاید

this used to be something else.

قبلا چیز دیگری بوده است.

Maybe this park used to be some sort

شاید این پارک قبلاً نوعی

of power station or some sort of small

نیروگاه یا نوعی

water pumping station for the town.

ایستگاه پمپاژ آب کوچک برای شهر بوده است.

And then maybe the park part came later.

و شاید بعداً قسمت پارک آمد.

But yeah, definitely.

اما بله قطعا می

I would say this fence is

توانم بگویم این حصار

probably at least 3 meters tall.

احتمالاً حداقل 3 متر ارتفاع دارد.

Yeah, it's probably about 10ft tall.

بله، احتمالاً حدود 10 فوت قد دارد.

And then there are three strands

و سپس سه رشته

of barbed wire along the top.

سیم خاردار در امتداد بالا وجود دارد.

I guess to keep those kids out of the

حدس می زنم آن بچه ها را از پارک دور نگه دارم

park so they can't come here and have fun.

تا نتوانند به اینجا بیایند و خوش بگذرانند.

I'm just joking there.

اونجا فقط دارم شوخی میکنم

We wouldn't do that in Canada.

ما این کار را در کانادا انجام نمی دهیم.

Anyways, thanks for watching this

به هر حال، از تماشای این

little short English lesson.

درس کوتاه انگلیسی سپاسگزاریم.

I'll have another one for you in a couple days. Bye.

یکی دو روز دیگه براتون دارم خدا حافظ.